Life in London: Visiting an art gallery

- Hello.

- سلام.

I'm Gill at engVid, and today we're doing something a little bit different for our lesson.

من گیل در engVid هستم و امروز در حال انجام کاری کمی متفاوت برای درس خود هستیم.

We are going to be visiting a place in...

ما قصد داریم از مکانی در...

Seven miles away from Central London, the Artful Pelican Art Gallery, which is a small

هفت مایلی دورتر از مرکز لندن، گالری هنری Artful Pelican، که یک

art gallery and shop.

گالری هنری و فروشگاه کوچک است، بازدید کنیم.

And if you visit or if you're in the U.K., or if you visit a U.K. city you will probably

و اگر شما بازدید می کنید یا اگر در بریتانیا هستید، یا اگر از یک شهر بریتانیا بازدید می کنید،

see places like this, so this lesson will help you to find out what to expect if you

احتمالاً مکان هایی مانند این را خواهید دید، بنابراین این درس به شما کمک می کند تا دریابید که اگر

go in one of these places.

به یکی از این مکان ها بروید چه انتظاری دارید.

It's also an opportunity to hear two native English speakers, that will be me and David,

همچنین این فرصتی است برای شنیدن دو زبان مادری انگلیسی، که من و دیوید

the owner of the shop, speaking, having a conversation in English, so it's an opportunity

، صاحب مغازه، صحبت می کنیم، مکالمه ای به زبان انگلیسی داریم، بنابراین فرصتی

to hear an English conversation between two people.

برای شنیدن مکالمه انگلیسی بین دو نفر است.

Okay, so...

خوب، پس...

And also we'll be seeing what kind of thing to expect if you visit an art gallery like

و همچنین ما خواهیم دید که اگر از یک گالری هنری مانند این بازدید کنید، چه چیزی را باید انتظار داشت

this; pictures and sculptures.

. تصاویر و مجسمه ها

And so, we'll be seeing pictures of London, pictures of famous people who you may have

و بنابراین، ما تصاویری از لندن خواهیم دید، تصاویری از افراد مشهوری که ممکن است

seen in films, so let's go in and have a look.

در فیلم‌ها دیده باشید، پس بیایید وارد آن شویم و نگاهی بیندازیم.

- Hi, Gill.

- سلام، گیل.

- Oh, hi, David. - Hey. It's nice to see you. - Hi. Nice to see you. How are you? - Excellent.

- اوه، سلام، دیوید. - سلام. از دیدنت خوشحالم - سلام. از دیدن شما خوشحالم. چطور هستید؟ - عالی

Thanks. - Oh, good. - You too? - Fine, thank you.

با تشکر. - خوب است. - تو هم همینطور؟ - باشه ممنون

Thank you for letting us come in... - Hey. - And have a look around. - You know you're always welcome.

ممنون که اجازه دادی وارد بشیم... - هی. - و به اطراف نگاه کن - میدونی که همیشه خوش اومدی.

- Oh, that's really nice. Well, thank you.

- اوه، واقعاً خوب است. خب ممنون

- This has always been one of my favourites, this charcoal. Amazing art. - That's lovely. Lovely detail.

- این همیشه یکی از موارد مورد علاقه من بوده است، این زغال. هنر شگفت انگیز - این دوست داشتنی است. جزئیات دوست داشتنی

So, David, so you've been here for a while now, haven't you?

بنابراین، دیوید، پس شما مدتی است که اینجا هستید ، نه؟

- Yes. - I remember the place gradually being decorated and open. - Yeah, well, we met

- آره. - یادم می آید که مکان به تدریج تزئین و باز شد. - آره، خوب، ما با هم آشنا شدیم،

I would imagine sometime around about May 2015. - Yes. - And we opened in July in 2015.

فکر می کنم حدود مه 2015. - بله. - و ما در ژوئیه 2015 افتتاح شدیم.

- Right, that sounds about right. Yeah. - Yeah. - So that's nearly going on two years?

- درست است، درست به نظر می رسد. آره - آره - پس این تقریبا دو سال ادامه دارد؟

- We're getting on for two years, aren't we?

- دو ساله داریم راه می افتیم، نه؟

- Yeah. - I think you came to our opening, didn't you? - I did.

- آره - فکر کنم به افتتاحیه ما اومدی، نه؟ - من کردم.

- When we had Sir Ian McKellen here. - Yes. - And a big crowd. - Wow.

- وقتی سر یان مک کلن را اینجا داشتیم. - آره. - و جمعیت زیادی. - وای.

You could hardly move. - No.

به سختی می توانستی حرکت کنی. -

It was... - The place was packed, wasn't it? - It was good.

نه. بود... - جا شلوغ بود، نه؟ - خوب بود.

It was a nice, fun evening; and very well-supported. - Yes, it was really nice.

یک شب خوب و سرگرم کننده بود. و بسیار خوب پشتیبانی می شود. - بله، واقعاً خوب بود.

And to get Sir Ian McKellen to come and...

و برای اینکه سر یان مک کلن بیاید و...

- Quite a coup. - Open the place was a real coup, wasn't it?

- کاملاً یک کودتا. - باز کن یک کودتای واقعی بود، اینطور نیست؟

- Yeah, and it went very well. - And it was so nice to see him so close.

- آره، و خیلی خوب پیش رفت. - و خیلی خوب بود که او را از نزدیک دیدم.

He was about, you know, where that chair is away from me, and I thought: "My god, that's Sir Ian McKellen."

او در مورد جایی بود که آن صندلی از من دور است ، و من فکر کردم: "خدای من، آن سر ایان مک کلن است."

- "It's really you", yeah.

- "این واقعا تو هستی"، آره.

- And I'd first seen him on the stage in the 1970s, and been really knocked out by his...

- و من برای اولین بار او را در دهه 1970 روی صحنه دیدم ، و واقعاً توسط او ناک اوت شدم...

- Oh, good.

- اوه، خوب.

- He was in the Shakespeare play, Richard II, so that was when I first ever saw him.

- او در نمایشنامه شکسپیر، ریچارد دوم بود، بنابراین اولین بار او را دیدم.

- So we fulfilled a wish, then, you got to meet him.

- پس ما یک آرزو را برآورده کردیم، پس باید او را ملاقات کنی.

- So all those years later, there he was. - Oh, good. - Slightly nearer.

- پس تمام آن سالها بعد، او آنجا بود. - خوب است. - کمی نزدیک تر.

- He was very good with everyone that came, yeah.

- او با همه کسانی که می آمدند خیلی خوب بود، بله.

- So that was great, that was great because he cares a lot about the charity.

- پس عالی بود، عالی بود چون او به خیریه اهمیت زیادی می دهد.

- He cares a lot about homelessness. - Yes.

- او به بی خانمانی اهمیت زیادی می دهد. - آره.

- He has two pet likes, which is homelessness, which is what we're all about.

- او دو لایک حیوان خانگی دارد، که بی خانمانی است، چیزی که همه ما در مورد آن هستیم.

- Yes. - And AIDS, they're his two main... main things.

- آره. - و ایدز، آنها دو چیز اصلی او هستند.

- Right. Yes, yes. - So the homeless thing... - Yeah. - He was very keen to help.

- درست. بله بله. - پس بی خانمان... - آره. - او خیلی مشتاق کمک بود.

- Yes, yes. So you... This is an art gallery, obviously, but you have this sort of fundraising element for charity?

- بله بله. پس شما... این یک گالری هنری است، بدیهی است، اما شما چنین عنصر جمع آوری کمک مالی برای امور خیریه دارید؟

- Well... Yes, of course, it is an art gallery, but it's a non-profit art gallery. - Right.

- خب... بله، البته، یک گالری هنری است، اما یک گالری هنری غیرانتفاعی است. - درست.

- So no one earns a salary in here.

- پس هیچ کس در اینجا حقوق نمی گیرد.

Every penny of the profits gets plowed back into the gallery or at homeless projects, Street Souls.

هر پنی از سود به گالری یا پروژه‌های بی‌خانمان‌ها، Street Souls برمی‌گردد.

So we help homeless people street-level.

بنابراین ما به افراد بی خانمان در سطح خیابان کمک می کنیم.

- Right. - And in particular homeless artists through the art gallery.

- درست. - و به ویژه هنرمندان بی خانمان از طریق گالری هنری.

- Ah, so some of the artists, some of the art we'll be seeing here today...

- آه، پس برخی از هنرمندان، بخشی از هنری که امروز اینجا خواهیم دید...

- Is by homeless people. - Has been drawn by homeless people.

- متعلق به افراد بی خانمان است. - توسط افراد بی خانمان کشیده شده است.

- Yes, exactly. Exactly. Yeah. - Yes. Okay. - Yeah.

- بله دقیقا. دقیقا. آره - آره. باشه. - آره

Some of it made in our studio at the back, which I'll show you in a little while.

بخشی از آن در استودیوی ما در پشت ساخته شده است که تا مدتی دیگر به شما نشان خواهم داد.

- Oh, that's lovely. Look forward to seeing that. - Yeah.

- اوه، این دوست داشتنی است. منتظر دیدن آن باشید. - آره

- So, do you...? Do you help the homeless people with food and clothes, and...?

- پس تو...؟ آیا به افراد بی خانمان با غذا و لباس و ... کمک می کنید؟

- Yes, food, clothes, sleeping bags, toiletries. You name it, we do it.

- بله، غذا، لباس، کیسه خواب، لوازم بهداشتی. شما نام ببرید، ما آن را انجام می دهیم.

- Yes. Yes. - Advice. Been doing it now for about 12 years, and this is the latest iteration.

- آره. آره. - نصیحت اکنون حدود 12 سال است که این کار را انجام می دهم و این آخرین تکرار است.

- And are you sometimes able to get them somewhere to live? - Oh, yes.

- و آیا گاهی اوقات می توانید آنها را به جایی برای زندگی برسانید؟ - آه بله.

Oh, yes. On occasion.

آه بله. به مناسبت.

The biggest thing for me is when we've helped them and they come back and help us, and they

بزرگ‌ترین چیز برای من این است که به آنها کمک کرده‌ایم و آنها برمی‌گردند و به ما کمک می‌کنند، و

volunteer with us, which that means quite a bit.

با ما داوطلب می‌شوند، که این معنی بسیار کمی دارد.

It's lovely. - Lovely. Excellent. Great.

دوست داشتنی است. - دوست داشتني. عالی عالی.

So, let's have a look at some of the art. - Let me... Let me show you around, shall I?

بنابراین، اجازه دهید نگاهی به برخی از هنر داشته باشیم. - بگذار... بگذار اطرافت را نشانت بدهم، اجازه بده؟

- That would be lovely.

- دوست داشتنی خواهد بود.

I mean, this... This is an amazing sculpture.

منظورم این است که... این یک مجسمه شگفت انگیز است.

- This is a lovely sculpture.

- این یک مجسمه دوست داشتنی است.

It's modern, and it's recast from the original by the lost-wax method.

مدرن است و با روش گمشده واکس از نسخه اصلی بازسازی شده است.

So if I lifted this up and shook it, you'd hear the wax inside.

بنابراین اگر من این را بلند می کردم و تکان می دادم، صدای موم داخل آن را می شنوید.

- Okay. It looks very heavy. - It's quite heavy. - Yes.

- باشه. به نظر می رسد بسیار سنگین است. - خیلی سنگینه - آره.

- This one weighs just over 12 kilos. - Wow. - It's a lovely piece.

- این یکی کمی بیش از 12 کیلو وزن دارد. - وای. - قطعه دوست داشتنی است.

- I love the way the hair... - Yeah. - Is sort of flowing, and as if the wind is blowing through the hair.

- من عاشق مدل مو هستم ... - آره. - به نوعی جاری است و گویی باد در موها می وزد.

- Yeah, and I think, as you mentioned to me once, it would look nice on top of a grand

- بله، و من فکر می کنم، همانطور که یک بار به من اشاره کردید، روی یک پیانوی گرند یا چیز دیگری زیبا به

piano or something. - Oh, it would. If... If only I had a grand piano.

نظر می رسد. - اوه، می شود. اگر... اگر یک پیانوی بزرگ داشتم.

- Or if you had a music room.

- یا اگر اتاق موسیقی داشتید.

- I... I would want to buy that to put on my grand piano.

- من... می خواهم آن را بخرم تا روی پیانوی بزرگم بگذارم.

- Yes. It is lovely. This is one of our personal favourites, is this here, which is probably the finest charcoal

- آره. این دوست داشتنی است. این یکی از کارهای مورد علاقه شخصی ماست، این اینجاست، که احتمالاً بهترین کار زغالی است

work I've ever seen.

که تا به حال دیده ام.

- That's charcoal? - That's charcoal.

- این زغال است؟ - این زغال است.

330 hours' work that was. - Oh, that's amazing.

330 ساعت کار که بود. - اوه، این شگفت انگیز است.

- A wonderful piece.

- یک قطعه فوق العاده

- So that's the London... The picture of London, the Houses of Parliament.

- پس آن لندن است... عکس لندن، مجلس پارلمان.

- Yeah, the Houses of Parliament, yeah.

- بله، مجلس، بله.

- And Big Ben there with the clock on it.

- و بیگ بن آنجا با ساعت روی آن.

- Yeah, it's quite special, that piece.

- آره، خیلی خاص است، آن قطعه.

- So that's amazing.

- پس این شگفت انگیز است.

- Then basically everything in here, percentage, 30% or more goes to the homeless.

- سپس اساساً همه چیز در اینجا، درصد، 30٪ یا بیشتر به بی خانمان ها می رسد.

- Right. - Some of the work in here I own outright.

- درست. - برخی از کارهای اینجا کاملاً متعلق به من است.

- Yes. - And any profit I make on it, the entire profit goes to help the homeless.

- آره. - و هر سودی که از آن کسب کنم، کل سود به کمک بی خانمان ها می رود.

- Okay. - So, you know, if I buy something for 200 pounds, sell it for 400, then 200 pounds goes

- باشه. - پس میدونی، اگه من چیزی رو 200 پوند بخرم، 400 بفروشش، بعد 200 پوند میره

in the pot. - Yeah. - Yeah. - Oh, that's fantastic.

تو دیگ. - آره - آره - اوه، فوق العاده است.

- Let's go for a wander, shall we?

- بیا بریم سرگردان

- Yeah, let's have a look, shall we?

-آره بیا یه نگاهی بندازیم؟

Okay, so we'll follow you around, David.

خوب، پس ما شما را دنبال می کنیم، دیوید.

- Yeah, please. - If you want to point out any...

-آره لطفا - اگر می خواهید به هر یک اشاره کنید ...

- Some of my little favourites are these book carvings here.

- برخی از مورد علاقه های کوچک من این حکاکی های کتاب هستند.

- Oh, they're lovely, aren't they?

- اوه، اونا دوست داشتنی هستند، نه؟

- They're done by a young lady who's on the autistic spectrum.

- آنها توسط یک خانم جوان که در طیف اوتیسم است انجام می شود.

- Ah, okay.

- آهان باشه.

- They're fantastically popular, particularly with American people; they seem to love them.

- آنها فوق العاده محبوب هستند، به ویژه در میان مردم آمریکا. به نظر می رسد آنها را دوست دارند.

- Yes. - We've sold a lot to Americans visiting. - Gosh, can you imagine transporting one of those across the Atlantic?

- آره. - ما به آمریکایی‌هایی که از آن بازدید می‌کنند، چیزهای زیادی فروخته‌ایم. - خدایا، می‌توانی تصور کنی یکی از آن‌ها را به آن سوی اقیانوس اطلس منتقل کنی؟

- Well, one lady... One lady bought six of them from us, and she called me when she came back and said: "Five

-خب یه خانوم... یه خانوم از ما 6 تا خریده بود که برگشت زنگ زد و گفت: پنج تاشون

of them made it in one piece."

یک تیکه درست کردند.

- Oh my goodness. - And she thought she could fix the other one, so she did really well.

- اوه خدای من. - و او فکر کرد که می تواند یکی دیگر را درست کند، بنابراین او واقعاً خوب عمل کرد.

- Wow. Because they're really fragile, aren't they? - Some of them are very fragile, yeah.

- وای. چون واقعا شکننده هستند، اینطور نیست؟ - برخی از آنها بسیار شکننده هستند، بله.

- I mean that would be hard to transport just around the corner. - Absolutely. - Never mind across the Atlantic.

- منظورم این است که حمل و نقل آن در گوشه و کنار سخت خواهد بود . - کاملا. - اهمیتی به آن سوی اقیانوس اطلس نداشته باشید.

- Yeah. These are lovely pieces, these glass pieces. - Nice.

- آره این قطعات دوست داشتنی هستند، این قطعات شیشه ای. - خوب.

- These are glass, and this is fired nine times to get the colour in it.

- اینها شیشه هستند و نه بار شلیک می کنند تا رنگ در آن گرفته شود.

- Golly. - It's quite a... Quite a piece of work. - That's amazing.

- گلی - این کاملاً یک کار است. - این شگفت انگیز است.

So there's a very wide range of styles.

بنابراین طیف بسیار گسترده ای از سبک ها وجود دارد.

- Yeah. We have no particular genre. - No. - It's anything. - Anything, yes.

- آره ما ژانر خاصی نداریم. - نه - هر چیزی هست. - هر چیزی، بله.

- You know, so we got this piece, for instance, by one of the world's best stencil artists, John Feenan, Mr. Feenan.

- می دانید، بنابراین ما این قطعه را، به عنوان مثال، توسط یکی از بهترین هنرمندان استنسیل جهان، جان فینان، آقای Feenan، دریافت کردیم.

- Wow. And that's Jack Nicholson, isn't it?

- وای. و این جک نیکلسون است، اینطور نیست؟

- That's Jack Nicholson from The Shining.

- این جک نیکلسون از The Shining است.

- Yes. - The pattern on the back is in the carpet of the hotel, if...

- آره. - نقش پشت در فرش هتل است، اگر ...

If you remember the movie. - Oh, yes. - Yeah.

اگر فیلم را یادتان باشد. - آه بله. - آره

- So, Jack Nicholson, if you've seen that film, The Shining. - That's from The Shining, yeah.

- پس جک نیکلسون، اگر آن فیلم The Shining را دیده ای. - این از The Shining است، بله.

- That's a horror film, isn't it?

- این یک فیلم ترسناک است، اینطور نیست؟

- That's a horror film, quite a creepy one.

- این یک فیلم ترسناک است، یک فیلم کاملاً ترسناک.

- Horror film, if you like horror films.

- فیلم ترسناک، اگر به فیلم های ترسناک علاقه دارید.

- Yeah. - There we are. - Right. - And this is... - That's David Bowie. - David Bowie there.

- آره - ما اینجا هستیم. - درست. - و این... - دیوید بووی است. - دیوید بووی آنجاست.

- That's a limited edition print. We had ten of those, and that's the last one remaining.

- این یک نسخه چاپی محدود است. ما ده مورد از آنها داشتیم و این آخرین مورد باقی مانده بود.

- Yes, amazing. - That's quite a nice work.

- بله، شگفت انگیز است. - خیلی کار خوبی است.

- We've got Superman up there.

- ما اون بالا سوپرمن داریم.

- Yeah.

- آره

- So there's a lot of influence from...

- بنابراین تأثیر زیادی از ...

- That's by a Mexican artist, Rodolfo Reyes.

- این اثر یک هنرمند مکزیکی، رودولفو ریس است.

Yeah. - So there's a lot of influence from American films.

آره - بنابراین تأثیر زیادی از فیلم های آمریکایی وجود دارد.

- Oh yes, very much so. - And American culture.

- اوه بله، خیلی زیاد. - و فرهنگ آمریکایی.

- Yeah. - Here, and some nice...

- آره - اینجا، و مقداری خوب...

- This is the only piece in the gallery that's not for sale.

- این تنها قطعه در گالری است که برای فروش نیست.

- Oh. - This is Sniffer John, he's a real homeless person from Milton Keynes.

- اوه - این اسنیفر جان است، او یک بی خانمان واقعی از میلتون کینز است.

- Oh, wow. - And this was done by Ruth Eales.

- اوه وای. - و این کار توسط روث ایلس انجام شد.

Ruth is, you know, an artist we have here all the time.

روت هنرمندی است که ما همیشه اینجا داریم.

- Yes. - That was the first picture she sold commercially. I bought it and I won't sell it.

- آره. - این اولین عکسی بود که او به صورت تجاری فروخت. من خریدم و نمی فروشمش

Yeah. - Oh, right. Yes, I remember seeing that, I've seen that... - I love that piece.

آره - درسته. بله، یادم می آید که آن را دیدم، آن را دیدم... - من آن قطعه را دوست دارم.

Yeah. - I've seen that every time I've popped in I remember - He's there looking over us.

آره - من دیده ام که هر بار که وارد شده ام به یاد می آورم - او آنجاست که به ما نگاه می کند.

- Oh, that's nice.

- اوه، چه خوب.

- So keep... Keep coming through. - So that's... Oh, lovely.

- پس ادامه بده... ادامه بده. - پس... اوه، دوست داشتنی.

Oh, here's a good one of Tower Bridge. - Yeah.

اوه، اینجا یکی از تاور بریج خوب است. - آره

- So another London scene, here, Tower Bridge over the River Thames, with some red London buses going across.

- پس صحنه دیگری از لندن، اینجا، پل برج بر روی رودخانه تیمز، با چند اتوبوس قرمز لندن که از آن طرف می روند.

- That's by a well-known artist called Colin Ruffell.

- این توسط یک هنرمند مشهور به نام کالین رافل.

That's a limited edition giclée.

این یک نسخه محدود است.

- That's really nice. I like the sort of texture. - Very nice. - On the surface there. - And it's good work.

- واقعاً خوب است. من این نوع بافت را دوست دارم. - بسیار خوب. - در سطح وجود دارد. - و این کار خوبی است.

He's a very, very popular artist.

او یک هنرمند بسیار بسیار محبوب است.

- Nice colours, too.

- رنگ های قشنگ هم.

Very interesting. That's great.

بسیار جالب. عالیه.

Okay, so this is quite a big place, because you've got different levels.

خوب، پس این مکان بسیار بزرگی است، زیرا سطوح مختلفی دارید.

- I refer to it sometimes as a TARDIS.

- من از آن به عنوان یک TARDIS یاد می کنم.

- The TARDIS, yes. - For any Doctor Who fans.

- TARDIS، بله. - برای هر طرفدار Doctor Who.

- If anybody knows Doctor Who.

- اگر کسی دکتر هو را می شناسد.

- A TARDIS, yeah. Yeah.

- یک تاردیس، آره. آره

- So, some people I've talked to have never heard of Doctor Who because if they're from

- بنابراین، برخی از افرادی که با آنها صحبت کرده ام هرگز نام دکتر هو را نشنیده اند، زیرا اگر آنها

a different country, if they're not from the U.K., they may not have heard about Doctor Who, so...

از کشور دیگری باشند، اگر از بریتانیا نباشند، ممکن است در مورد دکتر هو نشنیده باشند، بنابراین ...

- These two works up here I point out, actually, one of Yoda from Star Wars and David Beckham.

- اینها دو اثر در اینجا اشاره می کنم، در واقع، یکی از یودا از جنگ ستارگان و دیوید بکهام.

- Right. - Made by an artist by the name of David Hardy.

- درست. - ساخته شده توسط هنرمندی به نام دیوید هاردی.

David was the catalyst behind me starting this gallery.

دیوید عامل اصلی راه اندازی این گالری بود.

When I met him, six or seven years ago now, he had just been made homeless and was in a very, very dark place. - Oh dear.

شش یا هفت سال پیش که او را دیدم، تازه بی خانمان شده بود و در مکانی بسیار بسیار تاریک بود. - اوه عزیزم.

- And I managed to get a work of his into the Lloyd's of London Art Exhibition, and he won the best newcomer prize.

- و من موفق شدم اثری از او را وارد نمایشگاه هنری لویدز لندن کنم و او برنده جایزه بهترین تازه وارد شد.

- Oh, brilliant. - And basically that was the catalyst...

- اوه، عالی. - و اساساً این کاتالیزور بود...

- Yeah. - That sent him on the road to recovery. - Oh, that's wonderful.

- آره. - که او را در راه بهبودی فرستاد. - اوه، این فوق العاده است.

- We've sold a lot of his works here and he's had commissions from here, but now he's in

- ما خیلی از کارهایش را اینجا فروخته ایم و او از اینجا سفارش داده است، اما الان در

a very nice flat. - Nice. - And he's, you know, making his living as a professional artist.

یک آپارتمان بسیار خوب است. - خوب. - و می دانید ، او به عنوان یک هنرمند حرفه ای امرار معاش می کند.

He's done really well.

او واقعاً خوب کار کرده است.

Hopefully we can do more for other artists like that. - Because the detail is amazing, isn't it?

امیدواریم بتوانیم کارهای بیشتری برای هنرمندان دیگری مانند آن انجام دهیم. - چون جزئیات شگفت انگیز است، اینطور نیست؟

- Yeah, he's got a lovely touch.

- آره، او یک تماس دوست داشتنی دارد.

These pieces over here are by homeless artists.

این قطعات اینجا از هنرمندان بی خانمان است.

Don Pollard, he's done these. Unfortunately he's developed Parkinson's. - Okay.

دون پولارد، او اینها را انجام داده است. متأسفانه او به پارکینسون مبتلا شده است. - باشه.

- And he's not at all well.

- و حالش اصلا خوب نیست.

But I sold a piece of his work to a fellow who pulled up to have a cup of tea next door,

اما تکه‌ای از کار او را به یکی از دوستانش فروختم که برای نوشیدن یک فنجان چای همسایه‌ای بلند شد

and I said: "Come in here, I'll make you a cup of tea."

و گفتم: بیا اینجا، من برایت چای درست می‌کنم .

Only cost him 400 pounds!

فقط 400 پوند برای او هزینه کرد!

He bought a piece of Don's work and he was thrilled.

او یک قطعه از کار دان را خرید و بسیار هیجان زده شد.

What was particularly nice, I met Don up for one of our soup run evenings, gave it in an

چیزی که خیلی خوب بود، من دان را برای یکی از شب‌های سوپ مان ملاقات کردم، آن را در یک

envelope, said: "This is for you, 400 quid." And he nearly cried.

پاکت دادم، و گفت: "این برای توست، 400 پوند." و نزدیک بود گریه کند.

He'd never received so much money.

او هرگز این همه پول دریافت نکرده بود.

And the nice thing was the next time I saw him he had new boots on... - Yes. - And a new jacket, so his money was very wisely spent.

و نکته خوب این بود که دفعه بعد که او را دیدم چکمه های جدیدی به تن داشت... - بله. - و یک ژاکت جدید، بنابراین پول او بسیار عاقلانه خرج شد.

- Oh, that's good.

- آه آن خوب است.

- Which was great.

- که عالی بود

- That's good. - And he's a lovely man. Lovely man. - Yes.

- خوبه. - و او مرد دوست داشتنی است. مرد دوست داشتنی - آره.

Oh, it's good to hear of people...

آه، شنیدن در مورد مردم خوب است...

- Let me show you out here. It's a little bit of a mess at the moment.

- بگذار اینجا به تو نشان دهم. در حال حاضر کمی به هم ریخته است.

- Oh, yes, the studio, let's have a look at...

- اوه، بله، استودیو، بیایید نگاهی بیندازیم ...

- I don't... I don't apologize, actually, because all of this stuff over here is things for homeless people.

- من ... من عذرخواهی نمی کنم، در واقع، زیرا همه این چیزها در اینجا برای افراد بی خانمان است.

- Right. - There's shoes, and cosmetics, and everything else.

- درست. - کفش، لوازم آرایشی، و هر چیز دیگری وجود دارد.

And normally these desks would be out over here, there's desks there. - Yes.

و معمولاً این میزها اینجا بیرون هستند ، میزهایی آنجا هستند. - آره.

- And a homeless artist can come and work.

- و یک هنرمند بی خانمان می تواند بیاید و کار کند.

- So shoes and things? - Yeah.

- پس کفش و چیزها؟ - آره

We were given by, you know, a company. - Oh, brilliant.

می دانید، یک شرکت به ما داده است. - اوه، عالی.

- I've got more stuff coming in from the same company.

- من چیزهای بیشتری از همان شرکت وارد می کنم.

- Food tins. - Yeah, so lots of different stuff. - Yes. - We have toiletries and everything.

- قوطی غذا - آره، خیلی چیزهای مختلف. - آره. - لوازم بهداشتی و همه چیز داریم.

- Marvelous. - And this cupboard here, the artists are allowed to help themselves to whatever they need. We have... - Oh, right.

- شگفت انگیز - و این کمد اینجا، هنرمندان اجازه دارند هر چه نیاز دارند به خودشان کمک کنند. داریم... - اوه، درسته.

- You know, acrylic paints, oil paints, canvasses, boards, easels, everything.

- می دانید، رنگ های اکریلیک، رنگ روغن، بوم، تخته، سه پایه، همه چیز.

- Excellent. And do they...? Do they stay here and do a bit of art? - Yes, yes, exactly.

- عالی و آیا آنها...؟ آیا آنها اینجا می مانند و کمی هنر می کنند؟ - بله، بله، دقیقا.

- On the premises?

- در ابتدا؟

- And sometimes we have tutors come in, you know.

- و گاهی اوقات ما معلمانی داریم که می آیند، می دانید.

- Oh, you have tutors in as well?

- اوه، شما معلمان هم دارید؟

- Yeah, sometimes.

-آره گاهی.

- Oh, that's great.

- اوه، عالیه.

Lovely.

دوست داشتني.

- This is my playground, this is where I play. - You play. Oh.

- اینجا زمین بازی من است، اینجا جایی است که من بازی می کنم. - تو بازی کن اوه

- My current thing is doing casts of hands and things.

- کار فعلی من انجام گچ گرفتن از دست و چیزهاست.

- Oh, so do you make these yourself?

- اوه، پس خودت اینها را درست می کنی؟

- Yes. Yeah. Yeah. Yeah. - Oh, wow. Gosh.

- آره. آره آره آره - اوه وای. خدایا

- This is just a base for a new idea I've got, so...

- این فقط پایه ای برای ایده جدیدی است که من دارم، پس...

- Right. Wow, that's amazing.

- درست است. وای آن شگفت انگیز است.

- So that's my playground.

- پس این زمین بازی من است.

- And you've got cans of spray? - Got a few types of paints, yes. - Graffiti paint, there, spray... Spray paint.

- و شما قوطی اسپری دارید؟ - چند نوع رنگ گرفتم، بله. - رنگ گرافیتی اونجا اسپری ... اسپری رنگ.

- Yeah, we're currently trying to get permission to do the sideboard of the Tigers Head Pub,

- بله، ما در حال حاضر در حال تلاش برای دریافت مجوز برای انجام بوفه میخانه سر ببرها هستیم،

which would be fun if we get the okay to do that.

که اگر این کار را انجام دهیم، جالب خواهد بود.

- Oh, the one on the corner here?

- اوه اون گوشه اینجا؟

- Yeah. - Which has been closed for... - Yeah.

- آره - که برای... - آره.

It would be a great, great, huge mural.

این یک نقاشی دیواری عالی، عالی و بزرگ خواهد بود.

- That would be wonderful because something needs to be done. - Yeah. - It doesn't look good at the moment, does it? - No, it doesn't.

- این فوق العاده خواهد بود زیرا باید کاری انجام شود. - آره - در حال حاضر خوب به نظر نمی رسد، درست است؟ - نه، اینطور نیست.

We have a relationship with some of the best graffiti artists in Britain, so...

ما با برخی از بهترین هنرمندان گرافیتی در بریتانیا رابطه داریم، بنابراین...

- Well, there we are.

- خب، ما هستیم.

- If we get them in there doing that, it would become quite a talking piece. - It would be a big improvement. - Yeah. - Yes.

- اگر ما آنها را به آنجا وارد کنیم که این کار را انجام دهند، کاملاً صحبت می شود. - این یک پیشرفت بزرگ خواهد بود. - آره - آره.

- But you may think it's all over, but it isn't.

- اما ممکن است فکر کنید همه چیز تمام شده است، اما اینطور نیست.

There's one more floor. - Oh, there's more to see? Excellent. Okay.

یک طبقه دیگر وجود دارد. - اوه، چیزهای بیشتری برای دیدن وجود دارد؟ عالی باشه.

- After you, Gill, you know where you're going. - Okay.

- بعد از تو، گیل، می دانی کجا می روی. - باشه.

Okay, then, so down the stairs here? - Down the stairs. - Oh, there's...

خوب، پس، پس از پله‌ها پایین بروید؟ - از پله ها پایین. - اوه، هست...

- There's Amy Winehouse, yeah. - And Chairman Mao.

- امی واینهاوس هست، آره. - و رئیس مائو.

That's an interesting combination, there. - This is an interesting piece.

این یک ترکیب جالب است، وجود دارد. - این قطعه جالبی است.

This is a Japanese artist called Tadanori Yokoo.

این هنرمند ژاپنی به نام تادانوری یوکو است.

This is a... This is a self-portrait called...

این یک ... این یک سلف پرتره است به نام ...

I think it's called Landscape No. 16, if I remember right.

فکر کنم اسمش منظره شماره 16 باشد، اگر درست یادم باشد.

And this was from his first-ever major exhibition in Tokyo in 1967.

و این از اولین نمایشگاه بزرگ او در توکیو در سال 1967 بود.

It's a five-layer screen print, and this is number one of five.

این یک چاپ صفحه نمایش پنج لایه است و این شماره یک از پنج است.

This was gifted to us.

این به ما هدیه داده شد.

And Christie's have valued it at 8000 to 10,000 pounds, and that was given to me for the gallery,

و کریستیز آن را 8000 تا 10000 پوند ارزیابی کرده است، و این برای گالری به من داده شد،

so that was really nice.

بنابراین واقعاً خوب بود.

- That's amazing. So it's a screen print. - Yeah. It's a multi-layer screen print. - Yeah.

- این شگفت انگیز است. بنابراین یک چاپ روی صفحه است. - آره این یک چاپ صفحه چند لایه است. - آره

- So there's a thick Perspex-type stuff, and then four or five layers of acrylic underneath it.

- بنابراین یک چیز ضخیم از نوع Perspex و سپس چهار یا پنج لایه اکریلیک در زیر آن وجود دارد.

- Right. - This is a shrine to the dead for the show.

- درست. - اینجا زیارتگاه اموات برای نمایش است.

- That looks very sort of... Oh, what is the...?

- خیلی به نظر می رسد... اوه، آن ... چیست؟

The Day of the Dead? - The Day of the Dead, yeah.

روز مردگان؟ - روز مردگان، آره.

- Is it in South America they have the Day of the Dead, don't they?

- آیا در آمریکای جنوبی روز مردگان را دارند، اینطور نیست؟

- It's in Mexico.

- در مکزیک است.

- Mexico. - Mexico. Mexico, yes.

- مکزیک - مکزیک مکزیک، بله.

- It just so happens we have a Mexican here with us.

- اتفاقاً ما یک مکزیکی اینجا با خود داریم.

- Who knows much more about it than I do.

- چه کسی خیلی بیشتر از من در مورد آن می داند.

Thank you. - This artist covers most of this wall, he's a fellow by the name of Gary Orford who's

متشکرم. - این هنرمند بیشتر این دیوار را پوشانده است، او فردی به نام گری اورفورد است که

an immensely-talented artist.

هنرمندی فوق العاده با استعداد است.

He's a recovering heroin addict doing really, really well, but he's a hugely-talented artist.

او یک معتاد به هروئین است که در حال بهبودی است و واقعاً خوب کار می کند، اما هنرمندی بسیار با استعداد است.

- Yes. Amazing. I love the birds. - They're nice. They're all done by fingertips. - Really?

- آره. شگفت انگيز. من عاشق پرنده ها هستم - آنها خوب هستید. همه آنها با نوک انگشتان انجام می شود. - واقعا؟

- Both of the birds are just done by fingers; no brushes used at all on those two paintings.

- هر دو پرنده فقط با انگشتان انجام می شوند. هیچ قلم مویی روی آن دو نقاشی استفاده نشده است.

- Wow. Amazing. - Yeah. - Oh, they've really got a sense of movement in them. - Yes. Yeah, they're brilliant.

- وای. شگفت انگيز. - آره - اوه، آنها واقعاً یک حس حرکت در آنها دارند. - آره. آره اونا عالین

- Don't they? Sort of fluttering. - Yeah. - Wow. It's lovely.

- اینطور نیست؟ نوعی بال زدن - آره - وای. دوست داشتنی است.

That's an interesting sculpture in the corner, there.

این یک مجسمه جالب در گوشه ای است، آنجا.

- Yeah, that was done by a homeless fellow, but before he became homeless, but the fellow

- بله، این کار توسط یک فرد بی خانمان انجام شد، اما قبل از اینکه او بی خانمان شود، اما

who did it is a Bulgarian, Tomen Enov, and I met him a little over a year ago, and I

کسی که این کار را انجام داد یک بلغاری است، تومن انوف، و من کمی بیش از یک سال پیش او را ملاقات کردم و

said: "Well, you can come and stay underneath my office"-which is, you know, is an office

گفتم: "خب، شما می توانید. بیا و زیر دفتر من بمان» - که می‌دانی، خودش یک دفتر

in itself-"for a week or two", and a year later I had to ask him to move on.

است - «یک یا دو هفته» و یک سال بعد مجبور شدم از او بخواهم که ادامه دهد.

But he's an immensely talented artist.

اما او یک هنرمند فوق العاده با استعداد است.

- Yes, it's very interesting.

- بله، خیلی جالب است.

- Yeah. - Wow. I like the geometrical design... - Yeah. Very spiritual.

- آره - وای. من طرح هندسی را دوست دارم ... - آره. خیلی معنوی

His work is very spiritual. - Yes. Wow. Okay.

کار او بسیار معنوی است. - آره. وای. باشه.

Oh, and that looks familiar. - That's Downing Street.

اوه، و این آشنا به نظر می رسد. - اون داونینگ استریت است.

- Yeah, that's Downing Street.

- آره، آن داونینگ استریت است.

- That's called Plebgate. - Plebgate. - Yeah.

- به این میگن پلبگیت. - پلبگیت - آره

- Ah, so this is Downing Street where the prime minister lives, and at some point in

- آه، پس اینجا داونینگ استریت است که نخست وزیر در آن زندگی می کند، و در مقطعی

the recent past they put some gates up.

در گذشته نزدیک دروازه هایی را ایجاد کردند.

There didn't used to be gates there at one time and people could just walk up Downing

قبلاً در یک زمان دروازه وجود نداشت و مردم فقط می توانستند از خیابان داونینگ

Street, but then at some point they put some gates up to stop people going in, and now

عبور کنند، اما بعد از آن چند دروازه را برای جلوگیری از ورود مردم به داخل گذاشتند و

they have police at the gates to check who people are going through, so...

اکنون پلیس را در دروازه ها دارند تا بررسی کنند که افراد چه کسانی هستند.

So that's why it's called Plebgate.

به همین دلیل است که Plebgate نامیده می شود.

- It's called Plebgate because one of the MPs allegedly called the policemen a "pleb"

- این پلبگیت نامیده می شود زیرا یکی از نمایندگان مجلس گفته می شود پلیس ها را "پلب"

because they wouldn't let him cycle his bike through the gate.

خطاب می کند زیرا آنها نمی گذارند دوچرخه خود را از دروازه عبور دهد.

- Yes. - Yeah. - Yes, and there was a big... - And there was a big to-do about it.

- آره. - آره - بله، و یک کار بزرگ وجود داشت... - و یک کار بزرگ در مورد آن وجود داشت.

- Yes, there was, wasn't there? I remember now.

- بله، بود، نبود؟ الان یادم اومد

So, to call somebody a pleb is a little bit rude.

بنابراین، اینکه کسی را پلب خطاب کنیم کمی بی ادبانه است.

- Yeah, it's a bit insulting.

- آره، کمی توهین آمیز است.

- It's a bit... A bit snobbish.

- یه ذره... یه ذره فضولی.

- So, David, thank you so much for showing us around.

- پس دیوید، خیلی ممنون که به ما نشان دادی .

And as you know, these videos that we're making are designed for people who are learning English

و همانطور که می دانید، این ویدیوهایی که ما می سازیم برای افرادی طراحی شده است که در حال یادگیری زبان انگلیسی

as a foreign language.

به عنوان یک زبان خارجی هستند.

And there may be people who are already in the U.K. or in some English-speaking country,

و ممکن است افرادی وجود داشته باشند که قبلاً در بریتانیا یا در برخی از کشورهای انگلیسی زبان

or they may be in another country and they're perhaps planning to come here to the U.K.

هستند یا ممکن است در کشور دیگری باشند و احتمالاً قصد دارند

to work or to study. - Right.

برای کار یا تحصیل به اینجا به بریتانیا بیایند. - درست.

- So we wanted to show them what it's like in an art gallery like this, and to encourage

- بنابراین ما می خواستیم به آنها نشان دهیم که در یک گالری هنری مانند این چگونه است و

them to just come in and look around, and not to be scared. You know?

آنها را تشویق کنیم که فقط وارد شوند و به اطراف نگاه کنند و نترسند. میدونی؟

Just it's an interesting place to have a look, and the person, the owner will be friendly

فقط یک مکان جالب برای نگاه کردن است، و شخص، صاحب آن دوستانه خواهد بود

and will show you around.

و شما را نشان می دهد.

So what would you say?

پس چه می گویید؟

- Yeah, I'd say please don't ever find an art gallery intimidating.

- بله، من می گویم لطفاً هرگز یک گالری هنری را ترسناک ندانید.

99 times out of 100 you'll receive a warm welcome.

99 بار از 100 مورد استقبال گرمی خواهید داشت.

I don't know anyone personally who wouldn't give you a warm welcome.

من شخصاً کسی را نمی شناسم که از شما استقبال گرمی نکند.

I'd love you to come here, then I can explain to you what we do and why we do it.

من دوست دارم شما به اینجا بیایید، سپس می توانم برای شما توضیح دهم که چه کار می کنیم و چرا این کار را انجام می دهیم.

We're a little different, we're non-profit, and look to help people through selling art

ما کمی متفاوت هستیم، غیرانتفاعی هستیم و به دنبال کمک به مردم از طریق فروش آثار هنری

and providing art.

و ارائه آثار هنری هستیم.

But you'll receive a warm welcome here.

اما در اینجا با استقبال گرمی روبرو خواهید شد.

Just don't be afraid. Come on in!

فقط نترس بیا تو!