English Poetry: Learn about THE SONNET

111,817 views ・ 2020-06-05

Learn English with Gill


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hello, I'm Gill from www.engvid.com and today, we're going to be looking at a poem.
0
60
6899
سلام، من گیل هستم از www.engvid.com و امروز قرار است شعری را تماشا کنیم.
00:06
So, when I did a previous poem, "The Owl and the Pussycat", people liked it and said oh,
1
6959
7491
بنابراین، وقتی شعر قبلی «جغد و گربه را» سرودم، مردم آن را پسندیدند و گفتند اوه،
00:14
we would like more poems.
2
14450
1849
ما شعرهای بیشتری دوست داریم.
00:16
So, this is in response to that.
3
16299
3810
بنابراین، این در پاسخ به آن است.
00:20
And also, you may have seen my lesson on Shakespeare and Shakespearian phrases used in everyday
4
20109
11070
و همچنین، ممکن است درس من در مورد شکسپیر و عبارات شکسپیر که در زبان روزمره استفاده می شود را دیده باشید
00:31
language that come from Shakespeare's plays.
5
31179
3961
که از نمایشنامه های شکسپیر آمده است.
00:35
So, this links to that as well, because we're looking at a sonnet, which is a 14-line poem
6
35140
8460
بنابراین، این نیز به آن پیوند دارد، زیرا ما به یک غزل نگاه می کنیم، که شعری 14 بیتی
00:43
by Shakespeare today, okay?
7
43600
3540
از شکسپیر امروزی است، خوب است؟
00:47
So, just to give a little bit of the history of the sonnet, which traditionally is 14 lines
8
47140
8570
بنابراین، فقط برای ارائه کمی از تاریخچه غزل، که به طور سنتی 14 سطر
00:55
long and it's quite a strict - there are a lot of strict rules about the rhythm of it
9
55710
7790
طول دارد و کاملاً سخت است - قوانین سختگیرانه زیادی در مورد ریتم آن
01:03
and the rhyming at the ends of the lines.
10
63500
2840
و قافیه در انتهای سطرها وجود دارد.
01:06
So, it's quite a hard thing for a poet to do.
11
66340
4430
بنابراین، انجام این کار برای یک شاعر بسیار سخت است.
01:10
They have to work within some rules, but it can produce some very interesting poems because
12
70770
8729
آنها باید در چارچوب قوانینی کار کنند، اما به همین دلیل می تواند شعرهای بسیار جالبی
01:19
of that.
13
79499
1251
تولید کند.
01:20
So, the sonnet started in Italy in the 13th Century.
14
80750
5240
بنابراین، غزل در قرن سیزدهم در ایتالیا آغاز شد .
01:25
So, the first sonnets were in Italian.
15
85990
5150
بنابراین، اولین غزل به زبان ایتالیایی بود.
01:31
And eventually, they filtered through to England and sonnets in English started appearing in
16
91140
11039
و در نهایت، آنها به انگلستان رفتند و غزل به زبان انگلیسی در
01:42
the 16th Century, okay?
17
102179
2640
قرن شانزدهم ظاهر شدند، خوب؟
01:44
And one of the sonnet writers was Shakespeare, who published a book of sonnets, over 150
18
104819
9751
و یکی از غزل نویسان شکسپیر بود که در سال 1609 کتابی از غزل منتشر کرد، بیش از 150
01:54
sonnets, in 1609.
19
114570
2159
غزل.
01:56
So, he wrote - he published 154 sonnets, all in one book.
20
116729
7901
بنابراین، او نوشت - او 154 غزل را منتشر کرد، همه در یک کتاب.
02:04
So, that was quite a lot.
21
124630
2800
بنابراین، این بسیار زیاد بود.
02:07
So, we're going to look at one of his sonnets today, which - it's a sort of situation in
22
127430
8660
بنابراین، امروز قصد داریم به یکی از غزلیات او نگاه کنیم که - این یک نوع موقعیت در
02:16
this poem that you might recognize.
23
136090
2250
این شعر است که ممکن است تشخیص دهید.
02:18
It's a very human situation, and we're going to go line by line so that you don't get distracted
24
138340
9200
این یک موقعیت کاملاً انسانی است و ما خط به خط پیش می رویم تا حواس شما
02:27
by a lot of lines below.
25
147540
2080
به خط های زیر پرت نشود.
02:29
Just one line at a time, and I'll explain it as we go along.
26
149620
4640
فقط یک خط در یک زمان، و من آن را در حالی که پیش می رویم توضیح خواهم داد.
02:34
Okay.
27
154260
1000
باشه.
02:35
So, here's the first line: Weary with toil, I haste me to my bed.
28
155260
11190
بنابراین، این خط اول است: خسته از زحمت، من را به رختخوابم می رسانم.
02:46
Okay?
29
166450
1060
باشه؟
02:47
So, "weary" means tired.
30
167510
4589
پس «خسته» به معنای خسته است.
02:52
This is somebody who has been working all day and they're physically very tired.
31
172099
6431
این کسی است که تمام روز کار می کند و از نظر فیزیکی بسیار خسته است.
02:58
"Toil" is another word for work, working.
32
178530
4980
«زحمت» واژه دیگری برای کار، کار کردن است.
03:03
It's an older word for working.
33
183510
3229
این یک کلمه قدیمی برای کار کردن است.
03:06
So, tired with work, "I haste" - means I hurry, get to bed quickly.
34
186739
8830
بنابراین، خسته از کار، "عجله دارم" - یعنی عجله می کنم، سریع به رختخواب می روم.
03:15
I'm so tired, I just want to get to bed is the sort of main meaning of this line.
35
195569
7120
من خیلی خسته هستم، فقط می خواهم به رختخواب بروم، معنای اصلی این خط است.
03:22
So, "I haste me" I haste myself, I hurry to my bed.
36
202689
6940
پس «من عجله می کنم» به خود عجله می کنم، با عجله به بالین خود می روم .
03:29
Okay?
37
209629
1000
باشه؟
03:30
So, that's the first line.
38
210629
1860
بنابراین، این خط اول است.
03:32
Quite a recognizable situation.
39
212489
2011
وضعیت کاملاً قابل تشخیص.
03:34
So, okay.
40
214500
1659
پس باشه
03:36
So, here comes the next line.
41
216159
2901
بنابراین، خط بعدی می آید.
03:39
Okay, so this line is: The dear repose for limbs with travel tired.
42
219060
9319
خوب، پس این خط این است: آرامش عزیز برای اندام با سفر خسته.
03:48
So, this is about the bed, the bed is lovely.
43
228379
6301
بنابراین، این در مورد تخت است، تخت دوست داشتنی است.
03:54
Oh, you can just lie down and sleep.
44
234680
4120
اوه، شما فقط می توانید دراز بکشید و بخوابید.
03:58
"Repose" means to lie down and rest, sleep.
45
238800
5519
«آرامش» یعنی دراز کشیدن و استراحت کردن، خوابیدن.
04:04
So, you know what it's like when you're really tired, you just want to get to bed.
46
244319
5500
بنابراین، می دانید وقتی واقعا خسته هستید چه حالی دارد ، فقط می خواهید به رختخواب بروید.
04:09
And when you lie down - oh, wonderful!
47
249819
2631
و وقتی دراز می کشید - اوه، فوق العاده است!
04:12
It's great.
48
252450
1399
عالیه.
04:13
So, "the dear repose", he's just lying down in bed, resting.
49
253849
6211
پس "آرامش عزیز" او فقط در رختخواب دراز کشیده و استراحت می کند.
04:20
"For limbs", limbs are your arms and legs.
50
260060
5100
«برای اندام»، اندام دست و پای شماست.
04:25
So, he's been physically working.
51
265160
3870
بنابراین، او از نظر فیزیکی کار کرده است.
04:29
He's tired with working and with travelling.
52
269030
2940
او از کار و مسافرت خسته شده است.
04:31
So, "limbs with travel tired".
53
271970
3419
پس « اندام با سفر خسته ».
04:35
His arms and legs are tired from travelling.
54
275389
5911
دست و پاهایش از مسافرت خسته شده اند.
04:41
He's probably been walking and maybe carrying heavy things as well.
55
281300
5310
او احتمالاً راه می‌رفته و شاید وسایل سنگینی هم حمل می‌کرد.
04:46
So, he's just physically exhausted and wants to go to bed, okay?
56
286610
6670
بنابراین، او فقط از نظر جسمی خسته است و می خواهد به رختخواب برود، باشه؟
04:53
Right.
57
293280
1000
درست.
04:54
Here comes the next line.
58
294280
1419
در اینجا خط بعدی می آید.
04:55
Okay, then there's a "but".
59
295699
3891
خوب، پس یک "اما" وجود دارد.
04:59
He's lying down, he wants to sleep, "But then begins" another kind of journey, "a journey
60
299590
10750
او دراز کشیده است، می خواهد بخوابد، "اما بعد شروع می شود" نوع دیگری از سفر، "سفر
05:10
in my head."
61
310340
1770
در سر من".
05:12
So, he's tired with travel.
62
312110
3350
بنابراین، او از سفر خسته شده است.
05:15
He's had one kind of journey today, but then he gets to bed and another journey starts
63
315460
6739
او امروز یک نوع سفر داشته است، اما بعد به رختخواب می‌رود و سفر
05:22
off in his head.
64
322199
2491
دیگری در ذهنش آغاز می‌شود.
05:24
So, you know what it's like sometimes.
65
324690
3199
بنابراین، می دانید که گاهی اوقات چگونه است.
05:27
You're really, really tired.
66
327889
1051
واقعا خیلی خسته شدی
05:28
You go to bed, but your mind is still working.
67
328940
3699
شما به رختخواب می روید، اما ذهن شما هنوز کار می کند.
05:32
You can't stop thinking about things.
68
332639
1991
شما نمی توانید از فکر کردن به چیزها دست بردارید.
05:34
So, this is a very recognizable situation.
69
334630
3849
بنابراین، این وضعیت بسیار قابل تشخیص است.
05:38
"But then begins a journey in my head", okay.
70
338479
5641
"اما سپس سفری در سر من آغاز می شود"، خوب.
05:44
Here comes the next line.
71
344120
1900
در اینجا خط بعدی می آید.
05:46
Okay, so "Then begins a journey in my head/To work my mind when body's work's expired".
72
346020
12250
بسیار خوب، پس "سپس سفری در سرم آغاز می شود/تا زمانی که کار بدن منقضی شده است ذهنم را به کار بیاورم".
05:58
So, this means the journey is in his head to keep his mind busy, to work my mind, keep
73
358270
9850
بنابراین، این بدان معناست که سفر در سر او است تا ذهنش را مشغول کند، ذهن
06:08
my mind working, when my body's work has finished.
74
368120
6949
من را مشغول کند، ذهن من را به کار نگه دارد، وقتی کار بدن من تمام شد.
06:15
So, the work of his body, all the travelling and carrying, has finished for the day.
75
375069
7940
پس کار بدنش، همه سفر و حمل، تمام شد.
06:23
But he's gone to bed, he's resting his body, but he can't rest his mind.
76
383009
6111
اما او به رختخواب رفته است، به بدنش استراحت می دهد، اما نمی تواند به ذهنش آرامش دهد.
06:29
He's thinking.
77
389120
1400
داره فکر میکنه
06:30
He can't stop thinking.
78
390520
1859
او نمی تواند از فکر کردن دست بردارد.
06:32
Okay.
79
392379
1301
باشه.
06:33
Next line.
80
393680
1160
خط بعدی
06:34
Okay, so - so, what is he thinking about?
81
394840
5079
خوب، پس - خب، او به چه چیزی فکر می کند؟
06:39
So, he's saying "For then", when that happens, "my thoughts, from far where I abide".
82
399919
9601
بنابراین، او می‌گوید "برای آن زمان"، وقتی این اتفاق می‌افتد، "افکار من، از جایی که هستم".
06:49
So, he's thinking of something that's a long way away.
83
409520
3840
بنابراین، او به چیزی فکر می کند که خیلی دور است.
06:53
"Where I abide", where I am, here, where I am.
84
413360
6240
«جایی که می‌مانم»، کجا هستم، اینجا، کجا هستم.
06:59
He's thinking of something or someone far away.
85
419600
3659
او به چیزی یا کسی دور فکر می کند.
07:03
So, "For then my thoughts, from far where I abide", where I am.
86
423259
6141
بنابراین، "پس اندیشه های من، از جایی که می مانم"، جایی که من هستم.
07:09
Somebody a long way away, okay.
87
429400
2019
کسی خیلی دور است، باشه
07:11
Here's the next line.
88
431419
1720
اینم خط بعدی
07:13
So, "For then my thoughts, from far where I abide/Intend a zealous pilgrimage to thee".
89
433139
10351
پس «پس اندیشه‌ام، از دور که می‌مانم/ قصد زیارت تو را دارم».
07:23
So, he's talking to somebody whose "thee".
90
443490
4000
بنابراین، او با کسی صحبت می کند که "تو" اوست.
07:27
This is the old word for "you".
91
447490
2580
این کلمه قدیمی برای "تو" است.
07:30
This is an old-fashioned word meaning "you".
92
450070
3520
این یک کلمه قدیمی به معنای "شما" است.
07:33
He's thinking of somebody a long way away.
93
453590
4080
او به کسی فکر می کند که خیلی دور است.
07:37
Again, a recognizable situation, okay.
94
457670
4950
باز هم، یک موقعیت قابل تشخیص، خوب.
07:42
So, "My thoughts intend", meaning they sort of take me, they take me on a - this is another
95
462620
9590
بنابراین، «افکار من قصد دارند»، یعنی یک‌جوری مرا
07:52
type of journey, a pilgrimage, usually a religious journey.
96
472210
4929
می‌برند، به یک سفر می‌برند - این یک نوع سفر است، یک سفر زیارتی، معمولاً یک سفر مذهبی.
07:57
And "zealous" also is a word to do with religious - very strong belief, a zealous pilgrimage.
97
477139
9971
و "غیور" نیز کلمه ای است مربوط به دین - اعتقاد بسیار قوی، یک زیارت غیرتمندانه.
08:07
So, he has strong feelings about this person that he's thinking about.
98
487110
5190
بنابراین، او احساسات شدیدی نسبت به این شخص دارد که به او فکر می کند.
08:12
They're almost like religious feelings for the person.
99
492300
4420
آنها تقریباً مانند احساسات مذهبی برای شخص هستند.
08:16
So, that might - "For then, my thoughts from far where I abide/Intend a zealous pilgrimage
100
496720
7780
بنابراین، ممکن است - "پس فکر من از آنجا که می مانم / قصد زیارت
08:24
to thee".
101
504500
1000
با غیرت دارم".
08:25
So, his thoughts have gone on a journey, like a religious journey to somebody who he can't
102
505500
7310
بنابراین، افکار او به یک سفر رفته است، مانند یک سفر مذهبی به کسی که نمی تواند
08:32
stop thinking about, okay?
103
512810
3050
از فکر کردن به او دست بردارد، باشه؟
08:35
So, next line.
104
515860
1970
بنابراین، خط بعدی.
08:37
So, while he's thinking, his thoughts take him to somewhere else where there is somebody
105
517830
8310
بنابراین، در حالی که او فکر می کند، افکارش او را به جای دیگری می برد که در آن شخص دیگری وجود دارد
08:46
else who is on his mind.
106
526140
3810
که در ذهن اوست.
08:49
And instead of falling asleep, "And keep my drooping eyelids open wide".
107
529950
8620
و به جای خوابیدن، «و پلکهای افتاده ام را باز نگه دار ».
08:58
So, he can't even close his eyes, his eyelids that cover the eye.
108
538570
6180
بنابراین، او حتی نمی تواند چشمانش را ببندد، پلک هایش که چشم را می پوشاند.
09:04
They may be drooping, his eyelids are going like this, almost closing, that's to droop,
109
544750
8900
ممکن است افتادگی داشته باشند، پلک‌هایش این‌طوری می‌رود، تقریباً بسته می‌شود، یعنی افتادن، آن‌طور
09:13
like that.
110
553650
1369
.
09:15
But, instead, his eyes are open wide like this, with the eyelids up, because he's still
111
555019
7690
اما، در عوض، چشمانش به این صورت کاملاً باز است، با پلک های بالا، زیرا او هنوز
09:22
thinking.
112
562709
1000
فکر می کند.
09:23
He can't stop thinking about this person.
113
563709
2391
او نمی تواند از فکر کردن به این شخص دست بردارد.
09:26
So, he wants to sleep.
114
566100
2679
بنابراین، او می خواهد بخوابد.
09:28
He's really tired physically, but his mind won't let him sleep, and he's just got his
115
568779
5871
او واقعاً از نظر جسمی خسته است، اما ذهنش به او اجازه نمی دهد بخوابد، و فقط
09:34
eyes open in the darkness, thinking about this person.
116
574650
5900
چشمانش را در تاریکی باز کرده و به این شخص فکر می کند.
09:40
You can't get to sleep doing that, okay?
117
580550
4130
با این کار نمی توانید بخوابید، باشه؟
09:44
So, right.
118
584680
2140
پس درسته.
09:46
Next line, okay.
119
586820
1740
خط بعدی، باشه
09:48
So, next line.
120
588560
1810
بنابراین، خط بعدی.
09:50
His eyes are wide open.
121
590370
1820
چشمانش کاملا باز است.
09:52
"Looking on darkness", the room is dark, his eyes are open, but he can only see darkness.
122
592190
8320
"نگاه بر تاریکی"، اتاق تاریک است، چشمانش باز است، اما او فقط تاریکی را می بیند.
10:00
"Looking on darkness which the blind do see".
123
600510
7030
«نگاه به تاریکی که نابینایان می بینند».
10:07
So, people who are blind, who can't see, their eyes, you know, they have that - the disability
124
607540
8220
بنابراین، افرادی که نابینا هستند، نمی توانند ببینند، چشمانشان، می دانید، آنها این را دارند - ناتوانی نادیدن
10:15
of not being able to see.
125
615760
3079
.
10:18
He feels he's like a blind person.
126
618839
2601
او احساس می کند مانند یک نابینا است.
10:21
He's lying there in the dark, but with his eyes open, not seeing anything.
127
621440
6090
او آنجا در تاریکی دراز کشیده است، اما با چشمان باز، چیزی نمی بیند.
10:27
Well, it's the same for everybody if you're lying in the dark, you can't see anything.
128
627530
5420
خوب، برای همه یکسان است، اگر در تاریکی دراز بکشید، نمی توانید چیزی ببینید.
10:32
So, it's like being blind.
129
632950
3460
بنابراین، مثل نابینایی است.
10:36
So, that's a strange thing to say, but this is a poem.
130
636410
4119
بنابراین، این یک چیز عجیب است، اما این یک شعر است.
10:40
So, the idea of blindness has something - a deeper meaning, perhaps, in the poem, okay.
131
640529
10831
بنابراین، ایده نابینایی چیزی دارد - یک معنای عمیق تر، شاید در شعر، خوب.
10:51
Right, so that's the first eight lines, but we've filled the board.
132
651360
5529
درست است، بنابراین این هشت خط اول است، اما ما صفحه را پر کرده ایم.
10:56
Before we move onto the final six lines, I just want to point out something else about
133
656889
6760
قبل از اینکه به شش سطر پایانی برویم، فقط می‌خواهم به نکته دیگری در
11:03
the sonnet, which is the way you get rhyming at the ends of the lines.
134
663649
6861
مورد غزل اشاره کنم، یعنی روشی که در انتهای سطرها قافیه می‌شود.
11:10
Okay.
135
670510
1000
باشه.
11:11
So, if you look at the end of each line without worrying about "What does it mean?", you might
136
671510
7699
بنابراین، اگر به انتهای هر سطر بدون نگرانی درباره «معنی چیست؟» نگاه کنید، ممکن است
11:19
notice a pattern of repeated rhyming.
137
679209
4421
متوجه الگوی قافیه‌های مکرر شوید.
11:23
So, we've got "bed", "tired", "head", "expired", "abide", "thee", "wide", "see".
138
683630
12530
بنابراین، ما "تخت"، "خسته"، "سر"، "منقضی شده"، "باید"، "تو"، "عریض"، "ببین" داریم.
11:36
So, I hope you can hear.
139
696160
2730
بنابراین، امیدوارم بتوانید بشنوید.
11:38
They're sort of alternating.
140
698890
2260
آنها به نوعی متناوب هستند.
11:41
"Bed, head".
141
701150
2410
"تخت، سر".
11:43
"Tired", "expired".
142
703560
2420
"خسته"، "منقضی شده".
11:45
"Abide", "wide".
143
705980
2410
"بمان"، "عریض".
11:48
"Thee", "see".
144
708390
2410
"تو"، "ببین".
11:50
So, sonnets do this in different patterns.
145
710800
4210
بنابراین، غزل این کار را در الگوهای مختلف انجام می دهد.
11:55
They're not always exactly like this.
146
715010
3890
آنها همیشه دقیقاً اینگونه نیستند.
11:58
It depends on what the poet wants to do with it.
147
718900
3730
بستگی دارد که شاعر بخواهد با آن چه کند.
12:02
But we have a way of showing the rhyme scheme just by using letters.
148
722630
6320
اما ما راهی برای نشان دادن طرح قافیه فقط با استفاده از حروف داریم.
12:08
A, B, C. So, I'll just show you how that's done, because then you can talk about the
149
728950
7120
A، B، C. بنابراین، من فقط به شما نشان می دهم که چگونه این کار انجام می شود، زیرا در این صورت می توانید در مورد
12:16
rhyme scheme with the letters.
150
736070
3970
طرح قافیه با حروف صحبت کنید.
12:20
So, if you call the first word A, "bed", then "tired" doesn't rhyme with "bed", so you call
151
740040
12020
بنابراین، اگر کلمه اول A را "تخت" بنامید، پس "خسته" با "تخت" قافیه نمی شود، بنابراین شما
12:32
that B. "Head" does rhyme with "bed", so that's A again.
152
752060
6860
آن را B می نامید. "سر" با "تخت" قافیه می شود، پس دوباره A است.
12:38
"Expired" rhymes with "tired", so that's B again.
153
758920
7539
"منقضی شده" با "خسته" قافیه می شود، بنابراین دوباره B است .
12:46
"Abide", that doesn't rhyme with anything that's gone before.
154
766459
5731
"بمان"، که با هیچ چیز قبلی همخوانی ندارد .
12:52
So, we have to use a new letter - C. "Thee" hasn't come before either, so we need another
155
772190
9860
بنابراین، ما باید از یک حرف جدید استفاده کنیم - C. "Thee" نیز قبلاً نیامده است، بنابراین ما به حرف جدید دیگری نیاز داریم
13:02
new letter - D. "Wide" rhymes with "abide", so we use the C again.
156
782050
12140
- D. "Wide" با "abide" قافیه می شود، بنابراین ما دوباره از C استفاده می کنیم.
13:14
And then "see" rhymes with "thee", so we use the D again.
157
794190
6360
و سپس "see" با "thee" قافیه می شود، بنابراین ما دوباره از D استفاده می کنیم .
13:20
Okay?
158
800550
1190
باشه؟
13:21
So, this far in the sonnet, you can say the rhyme scheme is ABAB, CDCD.
159
801740
9420
بنابراین، تا اینجا در غزل، می توان گفت که طرح قافیه ABAB، CDCD است.
13:31
Okay?
160
811160
1669
باشه؟
13:32
So, I'll just write that up here so we have a note of it for when we look at the rest
161
812829
8141
بنابراین، من فقط آن را در اینجا می نویسم تا زمانی که به بقیه غزل نگاه می کنیم، یادداشتی از آن داشته باشیم
13:40
of the sonnet.
162
820970
2630
.
13:43
So, ABAB, and you can also put a comma just to show, because that is a way of - it sort
163
823600
12560
بنابراین، ABAB، و شما همچنین می توانید یک کاما را فقط برای نشان دادن قرار دهید، زیرا این روشی است - به
13:56
of creates a structure for the poem.
164
836160
3070
نوعی ساختاری برای شعر ایجاد می کند.
13:59
It holds certain lines together.
165
839230
2990
خطوط خاصی را با هم نگه می دارد.
14:02
So, that's the effect of the rhyme scheme.
166
842220
4760
بنابراین، این اثر طرح قافیه است.
14:06
So, ABAB, CDCD, and then there will be more to come.
167
846980
9040
بنابراین، ABAB، CDCD، و سپس موارد بیشتری در راه است.
14:16
Okay.
168
856020
1000
باشه.
14:17
So, I'm going to have to rub all of this off so that we can have the rest of the sonnet.
169
857020
5360
بنابراین، من باید همه اینها را پاک کنم تا بتوانیم بقیه غزل را داشته باشیم.
14:22
Okay, so we just left the poem where the person is lying in bed with his eyes wide open, looking
170
862380
8421
بسیار خوب، پس ما فقط شعر را جایی گذاشتیم که آن شخص با چشمان کاملا باز در رختخواب دراز کشیده است و
14:30
on the darkness, which the blind do see.
171
870801
4769
به تاریکی نگاه می کند که نابینایان می بینند.
14:35
Okay.
172
875570
1000
باشه.
14:36
So, then it goes on: Save that my soul's imaginary sight.
173
876570
8819
پس، ادامه می‌یابد: آن منظره خیالی روحم را حفظ کن .
14:45
So, "save that" means except that.
174
885389
4130
پس «ذخیره کن» یعنی جز آن.
14:49
So, he's saying he's like a blind person, because he can only see darkness.
175
889519
7581
بنابراین، او می گوید که او مانند یک فرد نابینا است، زیرا او فقط می تواند تاریکی را ببیند.
14:57
But he's saying except but my soul can see something.
176
897100
10210
اما او می گوید جز اما روح من چیزی را می بیند .
15:07
His soul or his heart has a picture in his - puts a picture in his head.
177
907310
7550
روح یا قلبش عکسی در او دارد - عکسی در سرش می گذارد.
15:14
So, he's looking on darkness.
178
914860
2430
بنابراین، او به تاریکی نگاه می کند.
15:17
He's like a blind person, but his soul is showing him something.
179
917290
5940
او مثل یک نابینا است، اما روحش چیزی به او نشان می دهد.
15:23
A picture of something.
180
923230
2270
عکس چیزی
15:25
Okay?
181
925500
1570
باشه؟
15:27
Right.
182
927070
1570
درست.
15:28
Next line coming up.
183
928640
1700
خط بعدی در راه است
15:30
Okay, so, "Save that my soul's imaginary sight/Presents thy shadow" meaning your shadow, the person
184
930340
13450
بسیار خوب، پس، "محافظت که دید خیالی روحم/ سایه تو را ارائه می کند" به معنای سایه شما، شخصی
15:43
he's thinking of who is a long way away, it's like a shadow, like a ghost or something.
185
943790
7419
که او به او فکر می کند که خیلی دور است، مانند یک سایه است، مانند یک روح یا چیز دیگری.
15:51
"Presents", shows your shadow, a sort of an outline of this person.
186
951209
7130
"ارائه می دهد"، سایه شما را نشان می دهد، نوعی طرح کلی از این شخص.
15:58
He can picture them in his head.
187
958339
2891
او می تواند آنها را در سر خود به تصویر بکشد.
16:01
"Presents thy shadow to my sightless view".
188
961230
5229
"سایه تو را به منظره بی بینای من تقدیم می کند".
16:06
So, he's looking.
189
966459
2031
بنابراین، او دارد نگاه می کند.
16:08
He can't see anything.
190
968490
2159
او نمی تواند چیزی را ببیند.
16:10
His view, his looking, his eyes are sightless, meaning no sight.
191
970649
7931
نگاهش، نگاهش، چشمانش بی بیناست، یعنی بدون دید.
16:18
He can't see anything.
192
978580
2350
او نمی تواند چیزی را ببیند.
16:20
But his soul is putting a picture into his head of this person's shadow, their sort of
193
980930
9010
اما روح او در سرش تصویری از سایه این شخص می گذارد،
16:29
outline, what sort of person they are.
194
989940
5780
طرح کلی آنها، چه جور آدمی هستند.
16:35
Trying to remember what they look like, something like that.
195
995720
4309
سعی می کنم به یاد بیاورم که آنها چه شکلی هستند، چیزی شبیه به آن.
16:40
So, his mind is working.
196
1000029
3011
بنابراین، ذهن او کار می کند.
16:43
He's looking into the darkness, but there's a picture in his head that comes from his
197
1003040
5710
او به تاریکی نگاه می کند، اما تصویری در سرش وجود دارد که از روحش بیرون می آید
16:48
soul, which is reminding him of somebody and what they look like.
198
1008750
5839
، که او را به یاد کسی می اندازد که چه شکلی هستند.
16:54
Okay.
199
1014589
1000
باشه.
16:55
Here comes the next line.
200
1015589
1591
در اینجا خط بعدی می آید.
16:57
Okay, so "Presents thy shadow", your shadow, "to my sightless view/Which", meaning the
201
1017180
10331
بسیار خوب، پس "سایه تو را ارائه می دهد"، سایه تو، "به دید بی دید من/که"، به معنای
17:07
shadow, the shadow "which like a jewel", like - something like a diamond or a precious stone,
202
1027511
9439
سایه، سایه "که مانند یک جواهر"، مانند - چیزی شبیه الماس یا سنگ قیمتی،
17:16
a rich jewel, "like a jewel hung", hanging, "in ghastly night".
203
1036950
7910
یک جواهر غنی، " مثل جواهر آویزان، آویزان، «در شب هولناک».
17:24
So, the night is dark.
204
1044860
3060
پس شب تاریک است.
17:27
"Ghastly" makes it sound like a horror film.
205
1047920
3400
"Ghastly" آن را شبیه یک فیلم ترسناک می کند.
17:31
A ghastly - it could mean ghostly, like a ghost, which fits with the shadow.
206
1051320
10260
وحشتناک - می تواند به معنای شبح مانند یک روح باشد که با سایه مطابقت دارد.
17:41
But there's darkness here, but there's also something bright, like a jewel.
207
1061580
5200
اما اینجا تاریکی وجود دارد، اما چیزی روشن نیز وجود دارد ، مانند یک جواهر.
17:46
So, he's lying in the dark, but the person he's thinking of is sort of shining brightly,
208
1066780
7810
بنابراین، او در تاریکی دراز کشیده است، اما شخصی که او به او فکر می کند، به نوعی درخشان است،
17:54
like a jewel.
209
1074590
1440
مانند یک جواهر.
17:56
Like a diamond, and the fact that they're like a jewel makes them sound very important
210
1076030
6890
مانند یک الماس، و این واقعیت که آنها مانند یک جواهر هستند، آنها را بسیار مهم
18:02
and valuable, if you like.
211
1082920
2590
و ارزشمند می کند، اگر دوست دارید.
18:05
A precious - somebody precious, who is very important to him.
212
1085510
4850
یک گرانبها - شخصی گرانبها، که برای او بسیار مهم است.
18:10
Okay, so it's just like a jewel there in the darkness, hanging - hanging in the air.
213
1090360
6920
خوب، پس درست مثل جواهری است در تاریکی، آویزان - آویزان در هوا.
18:17
"Hung", hanging in the night, okay?
214
1097280
4780
"آویزان"، آویزان در شب، باشه؟
18:22
The shadow, which is like a jewel, which is a bit of a contradiction, but anyway.
215
1102060
7870
سایه که مثل جواهر است که کمی تناقض دارد اما به هر حال.
18:29
The jewel hanging there, "Makes" the "black night beauteous", is like "beautiful".
216
1109930
9210
جواهری که در آنجا آویزان است «شب سیاه را زیبا می کند» مانند «زیبا» است.
18:39
It's an older word meaning "beautiful".
217
1119140
2700
این یک کلمه قدیمی به معنای "زیبا" است.
18:41
So, the jewel hanging there in the darkness makes the black night beautiful.
218
1121840
7600
پس جواهر آویزان در تاریکی شب سیاه را زیبا می کند.
18:49
And "her old face new".
219
1129440
3260
و "چهره قدیمی او جدید".
18:52
Now, this is a difficult part.
220
1132700
4260
حالا این بخش سختی است.
18:56
It's difficult to understand.
221
1136960
3070
درک آن سخت است.
19:00
Who is she?
222
1140030
1000
اون کیه؟
19:01
"Black night" is a "her"?
223
1141030
2560
"شب سیاه" یک "او" است؟
19:03
Is like a woman?
224
1143590
1910
مثل یک زن است؟
19:05
You can have a kind of a symbolic idea that the black night is a woman with a black cloak
225
1145500
7520
شما می توانید نوعی تصور نمادین داشته باشید که شب سیاه زنی است با شنل سیاه
19:13
or something.
226
1153020
1650
یا چیزی شبیه به آن.
19:14
"Her old face", some people think that's like the moon.
227
1154670
6200
"چهره پیر او"، برخی فکر می کنند که مانند ماه است.
19:20
The moon up in the sky has a face on it.
228
1160870
3420
ماه در آسمان چهره ای روی آن دارد.
19:24
It's quite difficult to really understand this part.
229
1164290
4220
درک این بخش واقعاً دشوار است .
19:28
But the jewel makes the night beautiful, and it's a kind of refreshing - bringing some
230
1168510
9251
اما این جواهر شب را زیبا می کند و نوعی طراوت است -
19:37
light and something new.
231
1177761
3879
نور و چیز جدیدی را به ارمغان می آورد.
19:41
Making something that was old young again.
232
1181640
6790
ساختن چیزی که دوباره جوان بود.
19:48
A refreshing kind of thing.
233
1188430
1690
یک نوع چیز با طراوت.
19:50
So, even though he can't sleep, he can see something positive in this.
234
1190120
6190
بنابراین، حتی اگر نمی تواند بخوابد، می تواند چیز مثبتی را در این ببیند.
19:56
Okay?
235
1196310
1000
باشه؟
19:57
Okay, so we're nearly at the end of the poem.
236
1197310
2770
خوب، پس تقریباً در پایان شعر هستیم.
20:00
This is the next to last line, and usually with Shakespeare, it's indented a little bit,
237
1200080
8130
این آخرین سطر است و معمولاً با شکسپیر کمی تورفتگی دارد،
20:08
because the last two lines usually rhyme together.
238
1208210
3980
زیرا دو سطر آخر معمولاً با هم قافیه هستند.
20:12
So, they're - it's like what you might call a punchline or two punchlines which completes
239
1212190
8520
بنابراین، آنها - مانند چیزی است که شما ممکن است آن را یک خط پانچ یا دو خط منگنه بنامید که
20:20
the poem.
240
1220710
1220
شعر را کامل می کند.
20:21
So, that's why it's indented a little bit.
241
1221930
5210
بنابراین، به همین دلیل است که کمی تورفتگی دارد.
20:27
So, this is a final comment that he's making on his situation, lying in bed tired, but
242
1227140
8280
بنابراین، این آخرین اظهار نظری است که او درباره وضعیت خود می کند، در حالی که خسته در رختخواب دراز کشیده است، اما
20:35
unable to sleep.
243
1235420
1490
نمی تواند بخوابد.
20:36
He saying, "Lo", meaning "here you are".
244
1236910
4340
گفت: «لو» یعنی «اینجا هستی».
20:41
This is an old-fashioned way of saying, "this way", or "like this" "in this situation".
245
1241250
8370
این یک روش قدیمی برای گفتن " اینگونه" یا "اینگونه" "در این شرایط" است.
20:49
"Thus", like this, in this way, "by day my limbs", so in the daytime, my arms and legs.
246
1249620
9870
«هذا» این گونه، به این ترتیب، « لَیْمَا عَلَیْکُمْ» پس در روز دست و پایم.
20:59
"By night, my mind", so in the daytime, he's - his limbs are working and getting tired.
247
1259490
10850
"با شب، ذهن من"، پس در روز، او - اندام هایش کار می کنند و خسته می شوند.
21:10
At night, his mind is working and getting tired.
248
1270340
4710
شب ها ذهنش کار می کند و خسته می شود.
21:15
Poor man.
249
1275050
1780
مرد بیچاره.
21:16
Okay.
250
1276830
1000
باشه.
21:17
Let's find out what the last line's going to be.
251
1277830
2080
بیایید دریابیم که آخرین خط چه خواهد بود.
21:19
Right, so, "Lo, thus by day my limbs, by night my mind/For thee," you, "and for myself, no
252
1279910
13820
درست است، پس، "بنابراین، در روز اندام من، در شب ذهن من / برای تو"، شما، "و برای خودم، هیچ
21:33
quiet find."
253
1293730
1990
آرامی یافت نمی شود."
21:35
So, he just can't rest ever.
254
1295720
5100
بنابراین، او هرگز نمی تواند استراحت کند.
21:40
Working in the daytime physically.
255
1300820
2160
کار فیزیکی در روز
21:42
His mind working at night.
256
1302980
3350
ذهنش شب ها کار می کند.
21:46
He can't get any rest.
257
1306330
1810
او نمی تواند استراحت کند.
21:48
No quiet, meaning peace and calm and rest and sleep.
258
1308140
6120
نه ساکت، یعنی آرامش و آرامش و استراحت و خواب.
21:54
So, because of the person he's thinking of, "thee", the person he's talking to, you.
259
1314260
6940
بنابراین، به خاطر شخصی که او به او فکر می کند، "تو"، شخصی که با او صحبت می کند، شما.
22:01
"And for myself", and they're a long way apart, he can't find any rest.
260
1321200
9470
"و برای خودم"، و آنها خیلی از هم فاصله دارند، او نمی تواند استراحتی پیدا کند.
22:10
So, hardly gets any sleep.
261
1330670
2870
بنابراین، به سختی می خوابد.
22:13
So, there we are.
262
1333540
1730
بنابراین، ما اینجا هستیم.
22:15
So, that's probably a recognizable situation.
263
1335270
4780
بنابراین، این احتمالاً یک وضعیت قابل تشخیص است.
22:20
It may have been written in 16 - or published in 1609, but it's a sort of universal situation
264
1340050
8770
ممکن است در سال 16 نوشته شده باشد - یا در سال 1609 منتشر شده باشد، اما این یک نوع موقعیت جهانی است
22:28
that everybody probably experiences at some time or other.
265
1348820
4360
که احتمالاً هرکسی در زمانی یا زمانی آن را تجربه می کند.
22:33
So, let's just continue, first of all, to finish the rhyme scheme.
266
1353180
5460
بنابراین، اول از همه، اجازه دهید تا طرح قافیه را به پایان برسانیم.
22:38
So, we started it off on the previous board, ABAB, CDCD.
267
1358640
9580
بنابراین، ما آن را در هیئت مدیره قبلی، ABAB، CDCD شروع کردیم.
22:48
"Sight" doesn't rhyme with anything that's gone before.
268
1368220
4550
"دید" با هیچ چیز قبلی هم قافیه نیست.
22:52
I've just checked, so we've got to use a new letter here.
269
1372770
4970
من به تازگی بررسی کردم، بنابراین باید از یک نامه جدید در اینجا استفاده کنیم.
22:57
So, after D comes E, so we need to give that an E there.
270
1377740
7300
بنابراین، پس از D، E می آید، بنابراین باید به آن یک E بدهیم.
23:05
And "view" doesn't rhyme with anything that's gone before, so that's F. Then we have "night",
271
1385040
10630
و "مشاهده" با چیزی که قبلاً رفته است قافیه نمی شود، بنابراین F است. سپس "شب" را داریم
23:15
which rhymes with "sight".
272
1395670
2280
که با "دید" قافیه می شود.
23:17
So, E again.
273
1397950
3060
بنابراین، دوباره E.
23:21
And then we have "new", which rhymes with "view".
274
1401010
4060
و سپس "جدید" داریم که با "نما" هم قافیه است.
23:25
So, that's another F. And then, we have the final two lines, which as I said, they both
275
1405070
9070
بنابراین، این یک F دیگر است. و سپس، ما دو خط پایانی را داریم، که همانطور که گفتم، هر دو
23:34
rhyme together, okay.
276
1414140
3110
با هم قافیه هستند، بسیار خوب.
23:37
And that's called a rhyming couplet, when two lines appear next to each other and they
277
1417250
12130
و به آن دوبیتی قافیه می گویند که دو سطر در کنار هم ظاهر می شوند و
23:49
rhyme.
278
1429380
1000
قافیه می شوند.
23:50
So, "mind" doesn't rhyme with anything that's gone before, so that's got to be G. "Find"
279
1430380
9210
بنابراین، «ذهن» با چیزی که قبلاً رفته است قافیه نمی‌شود، پس باید G باشد. «پیدا کردن»
23:59
rhymes with "mind", so that's another G.
280
1439590
3120
با «ذهن» قافیه می‌شود، پس این یک G دیگر است.
24:02
So, we've got ABAB, CDCD, EFEF, GG.
281
1442710
12860
بنابراین، ما ABAB، CDCD، EFEF، GG را داریم.
24:15
So, you could say that is the rhyme scheme of this poem, of this sonnet.
282
1455570
8350
بنابراین، می توان گفت که طرح قافیه این شعر، این غزل است.
24:23
It's a nice quick way of saying how it rhymes.
283
1463920
5160
این یک روش سریع و خوب برای گفتن قافیه است.
24:29
And that's fairly typical of Shakespeare's sonnets, to rhyme in that kind of pattern.
284
1469080
7050
و این نسبتاً برای غزلیات شکسپیر، قافیه کردن در این نوع الگو است.
24:36
Okay, so I hope you found that interesting.
285
1476130
4520
خوب، پس امیدوارم که برای شما جالب بوده باشد.
24:40
And we will now - I will read through the poem without stopping to explain so that you
286
1480650
7740
و اکنون خواهیم کرد - شعر را بدون توقف توضیح خواهم خواند تا
24:48
can hear it all in one piece.
287
1488390
2540
بتوانید همه آن را یکپارچه بشنوید.
24:50
Okay, so hopefully that has introduced you to some new vocabulary as well as to the poem
288
1490930
9470
بسیار خوب، امیدوارم که شما را با واژگان جدید و همچنین شعر
25:00
and the sonnet form, if you haven't come across that before.
289
1500400
5630
و فرم غزل آشنا کرده باشد، اگر قبلاً با آن برخورد نکرده اید.
25:06
So now, I'll read the poem through without explanations so that can hear what it sounds
290
1506030
7510
بنابراین اکنون، من شعر را بدون توضیح کامل می خوانم تا بتوانم صدای آن
25:13
like as one piece, okay.
291
1513540
2730
را به عنوان یک قطعه بشنوم، بسیار خوب.
25:16
So, here we go.
292
1516270
3390
پس بزن که بریم.
25:19
So:
293
1519660
2360
پس:
25:22
Weary with toil, I haste me to my bed.
294
1522020
5590
خسته از زحمت، مرا به بالین خود می رسانم.
25:27
The dear repose for limbs with travel tired;
295
1527610
6510
آرامش عزیز برای اعضای خسته سفر;
25:34
But then begins a journey in my head
296
1534120
5400
اما پس از آن سفری در سرم آغاز می شود
25:39
To work my mind when body's work's expired:
297
1539520
5810
تا وقتی کار بدن تمام شد، ذهنم را به کار اندازم:
25:45
For then my thoughts, from far where I abide,
298
1545330
9300
زیرا در آن صورت افکارم، از جایی که می مانم،
25:54
Intend a zealous pilgrimage to thee,
299
1554630
5990
قصد زیارت با غیرت تو را دارند،
26:00
And keep my drooping eyelids open wide,
300
1560620
6120
و پلک های افتاده ام را باز نگاه دارند،
26:06
Looking on darkness which the blind do see:
301
1566740
6270
به تاریکی می نگرند که نابینایان انجام می دهند. ببين: جز
26:13
Save that my soul's imaginary sight
302
1573010
5970
آن
26:18
Presents thy shadow to my sightless view
303
1578980
6300
منظره خيالي روحم سايه تو را به ديد بي بيني من تقديم ميكند كه
26:25
Which like a jewel hung in ghastly night
304
1585280
6730
چون جواهري آويخته در شب هولناک
26:32
Makes black night beauteous and her old face new
305
1592010
5000
شب سياه را زيبا ميسازد و چهره قديمي اش را نو
26:37
Lo, thus by day my limbs, by night my mind
306
1597010
10830
ميسازد، روزها اعضاي من، شبها ذهنم را
26:47
For thee, and for myself, no quiet find.
307
1607840
7660
براي تو و براي خودم. ، هیچ یافت آرامی وجود ندارد.
26:55
Okay, so there we are.
308
1615500
4280
خوب، پس ما هستیم.
26:59
There's a Shakespeare sonnet for you.
309
1619780
2540
یک غزل شکسپیر برای شما وجود دارد.
27:02
And if you'd like to explore Shakespeare a little more, if you haven't already seen my
310
1622320
6600
و اگر می‌خواهید کمی بیشتر شکسپیر را بررسی کنید ، اگر قبلاً درس من را
27:08
lesson on Shakespeare's words in everyday language, have a look out for that one.
311
1628920
7030
در مورد کلمات شکسپیر در زبان روزمره ندیده‌اید ، به دنبال آن باشید.
27:15
And we have some other poetry.
312
1635950
3660
و شعر دیگری هم داریم.
27:19
We have a haiku lesson coming up, and possibly some other poetry and there's already a lesson
313
1639610
10030
ما یک درس هایکو در پیش داریم، و احتمالاً شعرهای دیگر و قبلاً درسی
27:29
on a sort of comic poem by Edward Lear called "The Owl and the Pussycat".
314
1649640
8150
در مورد نوعی شعر کمیک از ادوارد لیر به نام "جغد و گربه گربه" وجود دارد.
27:37
So, if you haven't already seen that one, do have a look, okay.
315
1657790
4860
بنابراین، اگر قبلاً آن را ندیده‌اید، نگاهی بیندازید، بسیار خوب.
27:42
And I'm sure there'll be a quiz, so have a look for that on www.engvid.com and see you
316
1662650
4880
و من مطمئن هستم که یک مسابقه برگزار خواهد شد، بنابراین آن را در www.engvid.com جستجو کنید و به زودی دوباره شما را خواهیم دید
27:47
again soon.
317
1667530
1030
.
27:48
Bye for now.
318
1668560
1390
فعلا خداحافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7