HELP - Basic Verbs - Learn English Grammar

Want to speak real English from your first lesson?

آیا می خواهید از اولین درس خود به زبان انگلیسی واقعی صحبت کنید ؟

Sign up for your free lifetime account at EnglishClass101.com.

برای حساب مادام العمر رایگان خود در EnglishClass101.com ثبت نام کنید .

Hi, everybody. My name is Alisha.

سلام به همه. اسم من علیشاه است.

Welcome back to Know Your Verbs.

به دانستن افعال خود خوش آمدید.

In this lesson, we're going to talk about the verb, “help.”

در این درس، ما در مورد فعل "کمک" صحبت خواهیم کرد.

The basic definition of the verb, “help” is to assist or to aid.

تعریف اصلی فعل "کمک " کمک کردن یا کمک کردن است.

Let's look at the conjugations of this verb.

بیایید به صرف این فعل نگاه کنیم.

Present tense, “help,” “helps.”

زمان حال، "کمک"، "کمک می کند".

Past tense, “helped.”

زمان گذشته، "کمک کرد".

Past participle tense, “helped.”

زمان ماضی «کمک کرد».

Progressive tense, “helping.”

زمان پیشرونده، "کمک کننده".

Now, let's talk about some additional meanings of this verb.

حال بیایید در مورد معانی اضافی این فعل صحبت کنیم.

The first additional meaning, to make something nicer or to make something more pleasant,

اولین معنای اضافی، زیباتر کردن چیزی یا خوشایندتر کردن چیزی،

to make an experience better somehow.

به نوعی بهتر کردن یک تجربه.

Examples of this.

نمونه هایی از این.

“Ah, that massage really helped my back ache.”

"آه، آن ماساژ واقعا به کمر درد من کمک کرد ."

Another example, “I think it'll help if you restart your computer.”

مثال دیگر، "فکر می کنم اگر کامپیوتر خود را مجددا راه اندازی کنید، کمک خواهد کرد."

In each of these sentences, we used the verb, “help” to show that something, some situation

در هر یک از این جملات از فعل کمک استفاده کردیم تا نشان دهیم چیزی، موقعیت

or some behavior caused another situation to become better or improved, more pleasant.

یا رفتاری باعث شده است که وضعیت دیگری بهتر یا بهتر شود، خوشایندتر شود.

In the first example, a massage improved my back, so it really helped my back ache means

در مثال اول، ماساژ کمر من را بهبود بخشید ، بنابراین واقعاً به کمردرد کمک کرد، یعنی

my back ache became more bearable, it's not so bad now.

کمردرد من قابل تحمل تر شد، اکنون آنقدرها هم بد نیست.

In the second example sentence, the speaker thinks that maybe restarting the computer

در جمله مثال دوم، گوینده فکر می‌کند که شاید راه‌اندازی مجدد رایانه عملکرد

will improve the computer's performance, will make the performance better so we use “help”

رایانه را بهبود می‌بخشد، عملکرد را بهتر می‌کند، بنابراین از «راهنما»

in this way.

در این راه استفاده می‌کنیم.

The second meaning is to avoid something.

معنای دوم پرهیز از چیزی است.

Let's look at some examples.

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

“I'm sorry you fell down.

"متأسفم که زمین خوردی.

I can't help laughing.”

نمی توانم جلوی خنده ام را بگیرم.»

“I can't help laughing,” means I can't avoid laughing, it's just not possible.

«نمی‌توانم جلوی خندیدن را بگیرم» یعنی نمی‌توانم از خنده اجتناب کنم، این فقط ممکن نیست.

I can't avoid laughing, it just comes out.

من نمی توانم از خنده اجتناب کنم، فقط بیرون می آید.

“I can't help laughing.”

«نمی‌توانم جلوی خنده‌ام را بگیرم.»

Another example, “I can't help wondering what's the company going to do next.”

مثال دیگر، «نمی‌توانم فکر نکنم شرکت در مرحله بعد چه کاری انجام خواهد داد».

I can't avoid wondering, I can't to stop myself from wondering what is the company going to

نمی‌توانم از تعجب اجتناب کنم، نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم که فکر نکنم شرکت قرار است

do next.

در آینده چه کاری انجام دهد.

The third meaning of this verb is to serve, as in to serve food or drink.

معنای سوم این فعل سرو کردن است، مانند سرو غذا یا نوشیدنی.

Let's first look at some examples of this and then we'll explain.

ابتدا به چند نمونه از این موضوع نگاه می کنیم و سپس توضیح می دهیم.

“Please help yourself to anything you'd like.”

"لطفا در هر کاری که دوست دارید به خودتان کمک کنید ."

“Guests may help themselves at the buffet.”

مهمانان ممکن است در بوفه به خودشان کمک کنند.

With this meaning of “help,” it means to serve.

با این معنی «کمک» به معنای خدمت کردن است.

We often use, “Guests may serve themselves,” guests may help themselves, we use help themselves,

ما اغلب از «مهمان‌ها می‌توانند از خودشان استفاده کنند» استفاده می‌کنیم، مهمان‌ها ممکن است به خودشان کمک کنند، ما از کمک خود استفاده می‌کنیم،

as in assist yourself in getting food or aid yourself in getting food.

مانند کمک به خود در تهیه غذا یا کمک به خود در تهیه غذا.

In other words, some one else is not going to do it for you so please help yourself,

به عبارت دیگر، شخص دیگری قرار نیست این کار را برای شما انجام دهد، بنابراین لطفاً به خودتان کمک کنید،

guests may help themselves to food.

مهمانان ممکن است به خودشان در غذا کمک کنند.

It means serve yourself.

یعنی به خودت خدمت کن

It's typically used in that way.

معمولاً در این روش استفاده می شود.

“Help yourself.”

"از خودت پذیرایی کن."

Guests may serve themselves.

میهمانان ممکن است از خودشان سرویس کنند.

Alright, the fourth meaning for this lesson is to take but without permission.

بسیار خوب، چهارمین معنی برای این درس گرفتن اما بدون اجازه است.

So, taking something without permission.

بنابراین، گرفتن چیزی بدون اجازه.

Let's look at the examples first.

ابتدا به مثال ها نگاه می کنیم.

“I'll just help myself to this jar of cookies.”

"من فقط به خودم کمک می کنم تا این شیشه کوکی ها را تهیه کنم."

“She helped herself to all the money in her mother's wallet.”

"او به خودش کمک کرد تا تمام پولی که در کیف مادرش بود."

Here, we kind of see it as we're assisting ourselves or were aiding ourselves as opposed

در اینجا، ما آن را به نوعی می بینیم که به خودمان کمک می کنیم یا

as in the previous example with food and drink.

برخلاف مثال قبلی با غذا و نوشیدنی به خود کمک می کنیم.

However, in this case, it means to do those things without permission.

اما در این صورت به معنای انجام آن کارها بدون اجازه است.

When using it to refer to like serving food or drink, there's permission to do that, “Help

وقتی از آن برای اشاره به سرو غذا یا نوشیدنی استفاده می‌کنید، این اجازه وجود دارد که «به

yourself,” that's permission to take food and to take a drink.

خودتان کمک کنید»، این اجازه خوردن غذا و نوشیدنی است.

With this meaning of “help,” however, it means there's no permission so it's often

با این حال، با این معنی "کمک"، به این معنی است که هیچ مجوزی وجود ندارد، بنابراین

used with a reflexive pronoun.

اغلب با یک ضمیر بازتابی استفاده می شود.

“She helped herself,” “He helped himself to something.”

"او به خودش کمک کرد" "او به خودش کمک کرد تا چیزی را انجام دهد."

This is a small grammar point here actually.

این در واقع یک نکته گرامری کوچک است.

The subject of the sentence and the receiver of the effect of the action are the same person.

موضوع حکم و گیرنده اثر عمل همان شخص است.

So, “She helped herself,” so “helped” is used reflexively here.

بنابراین، "او به خودش کمک کرد"، بنابراین "کمک کرد" در اینجا به صورت بازتابی استفاده می شود.

“She,” the subject of the sentence, the person doing the action is also the receiver

"او"، موضوع جمله، شخص انجام دهنده عمل نیز

of the action.

گیرنده عمل است.

“She helped herself to the money in her mother's wallet.”

"او به خودش کمک کرد تا پولی را که در کیف پول مادرش بود."

You'll also see, “She helped herself to,” “to” is used before the noun phrase here.

همچنین خواهید دید، "او به خودش کمک کرد"، "به" قبل از عبارت اسمی در اینجا استفاده می شود.

“She helped herself to the money in her mother's wallet,” or, “all the money in

"او به خودش کمک کرد تا پولی که در کیف مادرش بود" یا "همه پولی که در

her mother's wallet.”

کیف پول مادرش بود."

In the first example sentence, “I'll just help myself to this jar of cookies.”

در اولین جمله مثال، "من فقط به خودم کمک می کنم تا این شیشه کوکی ها را تهیه کنم."

We used “to” before the noun or the noun phrase that we are taking or using without

ما قبل از اسم یا عبارت اسمی که بدون اجازه می گیریم یا استفاده می کنیم از "to" استفاده می کردیم

permission.

.

Let's continue on to some variations of the verb, “help.”

اجازه دهید به برخی از تغییرات فعل "کمک" ادامه دهیم.

The first one is “so help me,” or “so help me God” is often used.

اولین مورد این است که "پس به من کمک کن" یا " خدایا به من کمک کن" اغلب استفاده می شود.

“So help me God.”

"پس خدایا کمکم کن."

We use this expression to mean believe it or not, I'll do something or something is

ما از این عبارت به این معنی استفاده می کنیم که باور کنید یا نه، من کاری انجام می دهم یا چیزی قرار است

going to happen.

اتفاق بیفتد.

Some examples of this, “So help me God, I am gonna get that job.”

چند نمونه از این، "خدایا کمکم کن، من آن شغل را پیدا خواهم کرد."

So, believe it or not, I am gonna get that job.

بنابراین، باور کنید یا نه، من آن شغل را پیدا خواهم کرد.

Like, with everything in my power, whether you believe me or not, I'm going to get that

مثل اینکه، با هر چیزی که در اختیار دارم، چه باور داشته باشید یا نه، من آن شغل را خواهم گرفت

job.

.

It's a confident expression.

این یک بیان مطمئن است.

Another one, “I am gonna open my own restaurant, so help me God.”

یکی دیگر، "من می خواهم رستوران خود را باز کنم، پس خدا کمکم کن."

Whether you believe or not, this is my plan, I'm going to do this.

چه باور داشته باشی یا نه، این برنامه من است، من این کار را انجام خواهم داد.

This is my intention.

این قصد من است.

We started talking about the next variation a little bit.

ما کمی در مورد تغییر بعدی صحبت کردیم .

When I said, the word, “help” can be used to mean avoid, I said, “I can't help laughing,”

وقتی گفتم، کلمه «کمک» را می‌توان به معنای اجتناب استفاده کرد، گفتم «نمی‌توانم جلوی خنده‌ام را بگیرم»،

“I can't help wondering.”

«نمی‌توانم تعجب نکنم».

There's a variation of this one which is “can't help but,” “can't help but, verb.”

نوعی از این یکی وجود دارد که عبارت است از "نمی توانم کمک کنم"، "نمی توانم، فعل".

We use “can't help but” to also mean avoid.

ما از "نمی توانم کمک کنم اما" به معنای اجتناب استفاده می کنیم.

“Can't help but” means cannot avoid or cannot refrain from, cannot stop from doing

«نمی‌توان کمک کرد اما» یعنی نمی‌توان از انجام کاری اجتناب کرد یا نمی‌توان خودداری کرد، نمی‌توان از انجام

something.

کاری منصرف شد.

Examples of this.

نمونه هایی از این.

“I can't help but cry when I see this movie.”

وقتی این فیلم را می بینم نمی توانم گریه نکنم.»

“He can't help but dance when he hears that song.”

وقتی آن آهنگ را می شنود نمی تواند از رقصیدن خودداری کند .

In these example sentences, it's not possible not to do that action.

در این جملات مثال، امکان انجام ندادن آن عمل وجود ندارد.

It's not possible not to verb.

فعل نکردن ممکن نیست.

“I can't help but cry,” means I can't avoid crying, in other words.

به عبارت دیگر «نمی‌توانم گریه نکنم» یعنی نمی‌توانم از گریه کردن اجتناب کنم.

We can use the pattern introduced earlier in this episode, “I can't help crying when

می‌توانیم از الگویی که قبلاً در این قسمت معرفی شد، استفاده کنیم: «وقتی

I watch this movie.”

این فیلم را تماشا می‌کنم نمی‌توانم گریه نکنم».

Both are fine to use, just note the grammar is a little different.

استفاده از هر دو خوب است، فقط توجه داشته باشید که گرامر کمی متفاوت است.

“I can't help but cry,” or, “I can't help crying.”

«نمی‌توانم گریه نکنم» یا «نمی‌توانم گریه نکنم ».

In another example sentence, “He can't help but dance,” “He can't help dancing.”

در یک جمله مثال دیگر، "او نمی تواند از رقصیدن خودداری کند"، "او نمی تواند از رقصیدن خودداری کند."

The grammar changes a little bit but the basic meaning remains the same.

گرامر کمی تغییر می کند اما معنای اصلی ثابت می ماند.

Actually, both of these sentences are correct and they maintain the same meaning so it's

در واقع، هر دوی این جملات صحیح هستند و معنی یکسانی دارند، بنابراین

up to you to decide which you want to use.

این شما هستید که تصمیم می گیرید از کدام یک استفاده کنید.

Alright.

بسیار خوب.

I hope that helps you understand the word, “help” a little more.

امیدوارم این به شما کمک کند تا کلمه "کمک" را کمی بیشتر درک کنید.

If there are any other variations or any other meanings you know of, please feel free to

اگر تغییرات دیگری یا معانی دیگری وجود دارد، لطفاً

let us know in the comments, along with any example sentences or any questions you might

در نظرات با ما در میان بگذارید، همراه با جملات نمونه یا هر سؤالی که ممکن است

have.

داشته باشید.

If you liked the video, please make sure to give it a thumbs up, help us out by subscribing

اگر ویدیو را دوست داشتید، لطفاً حتماً آن را تأیید کنید، با مشترک

to us on this channel and check us out at EnglishClass101.com for some other good resources.

شدن در این کانال به ما کمک کنید و ما را در EnglishClass101.com برای منابع خوب دیگر بررسی کنید.

Thanks very much for watching this episode of Know Your Verbs and I'll see you again

از تماشای این قسمت از افعال خودت خیلی ممنونم و به زودی دوباره شما را می بینم

soon. Bye.

. خدا حافظ.