How to talk about TV shows in English

Hi, everyone, I'm George.

سلام، من جورج هستم.

Because of lockdown,

به دلیل قرنطینه،

people around the world have been watching

مردم در سراسر جهان

more TV shows online.

برنامه های تلویزیونی بیشتری را به صورت آنلاین تماشا می کنند.

So, today, we’re going to learn

بنابراین، امروز، ما می خواهیم یاد بگیریم

how to talk about TV shows in English.

که چگونه در مورد برنامه های تلویزیونی به زبان انگلیسی صحبت کنیم.

Before I continue,

قبل از ادامه،

don’t forget to Like the video and to Subscribe to the channel.

لایک ویدیو و عضویت در کانال را فراموش نکنید.

One word that's very important to know

when you're talking about a TV show is Episode.

زمانی که درباره یک برنامه تلویزیونی صحبت می کنید، دانستن آن بسیار مهم است، کلمه Episode است.

An episode is one programme in a TV show.

یک قسمت یک برنامه در یک برنامه تلویزیونی است.

So, you could say what’s your favourite episode of Mad Men?

بنابراین، می توانید بگویید قسمت مورد علاقه شما از فیلم Mad Men چیست؟

Or what’s your favourite episode of Game of Thrones?

یا قسمت مورد علاقه شما از بازی تاج و تخت چیست؟

Another word that's very important to know is Series.

کلمه دیگری که دانستن آن بسیار مهم است سری است.

A series is a group of episodes in a TV show.

سریال مجموعه ای از قسمت های یک برنامه تلویزیونی است.

So, there might be a number of series

بنابراین، ممکن است تعدادی سریال

in your favourite TV Show.

در برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما وجود داشته باشد.

For example, series 1, series 2, series 3.

مثلا سریال 1 سریال 2 سریال 3

In America, they call this a season.

تو آمریکا به این میگن فصل. قسمت

What’s your favourite episode of Friends?

مورد علاقه شما از دوستان چیست؟

Series 3, episode 26.

سری 3، قسمت 26.

When talking about your favourite episode,

وقتی در مورد قسمت مورد علاقه خود صحبت می کنید،

it’s better to say

بهتر است به

what happens instead of telling them the episode number.

جای اینکه شماره قسمت را به آنها بگویید، بگویید چه اتفاقی می افتد.

You can say I like the one where...

می توانید بگویید من آن را دوست دارم که در آن ...

And use the present simple

و از حال ساده استفاده کنید

so the listener understands what episode you're talking about.

تا شنونده بفهمد در مورد چه قسمتی صحبت می کنید.

For example, I like the one

به عنوان مثال، من آن را دوست دارم

where Homer Simpson goes to space.

که هومر سیمپسون به فضا می رود. قسمت

What’s your favourite episode of Friends?

مورد علاقه شما از دوستان چیست؟

I like the one where Ross says hello to Rachel.

من آن را دوست دارم که راس به ریچل سلام می کند.

Oh, yes, that was a good one.

اوه، بله، این یکی خوب بود.

I saw a brilliant TV show

روز گذشته یک برنامه تلویزیونی درخشان را

on Netflix the other day called The Lost Party Hat.

در نتفلیکس دیدم به نام کلاه مهمانی گمشده.

When talking about a TV show that the listener doesn't know,

هنگامی که در مورد یک برنامه تلویزیونی صحبت می کنید که شنونده آن را نمی داند،

you can use the preposition on to describe

می توانید از حرف اضافه on برای توصیف

where you saw it.

جایی که آن را دیده اید استفاده کنید.

For example, I saw something on Netflix.

مثلاً در نتفلیکس چیزی دیدم.

Or, I saw something on BBC1.

یا، من چیزی را در BBC1 دیدم.

I saw a brilliant TV show

روز گذشته یک برنامه تلویزیونی درخشان را

on Netflix the other day called The Lost Party Hat.

در نتفلیکس دیدم به نام کلاه مهمانی گمشده.

Have you seen it?

آیا آن را دیده اید؟

No.

نه

What’s it about?

. در مورد چیست؟

The next word is Spin-off.

کلمه بعدی اسپین آف است.

A spin-off is a TV show

اسپین آف یک برنامه تلویزیونی است

that has some of the same characters from another TV show

که دارای برخی از شخصیت های مشابه از یک برنامه تلویزیونی

or another film.

دیگر یا فیلم دیگری است.

For example, Better Call Saul is a spin-off of Breaking Bad.

برای مثال، Better Call Saul یک اسپین آف از Breaking Bad است.

It’s a spin-off of the classic film Birthday Revenge.

این یک اسپین آف از فیلم کلاسیک Birthday Revenge است.

Oh, dear.

اوه عزیزم.

About a man that finds a lost party hat.

درباره مردی که یک کلاه مهمانی گمشده پیدا می کند.

Hey, you forgot your hat.

هی کلاهتو فراموش کردی

At first, it’s like having a superpower.

در ابتدا، مانند داشتن یک ابرقدرت است.

Happy Birthday.

تولدت مبارک.

Thanks.

با تشکر.

Hey, let me buy you a drink.

هی برات یه نوشیدنی بخرم

Thank you.

But then he starts to feel guilty.

متشکرم.

اما بعد شروع به احساس گناه می کند.

Whose hat is this?

این کلاه کیست؟

He needs to find the owner and give it back.

او باید صاحبش را پیدا کند و پس بدهد.

The next expression is to binge-watch.

عبارت بعدی تماشای افراطی است.

To binge means to do too much of something

پرخوری به معنای انجام بیش از حد کاری

in a short amount of time.

در مدت زمان کوتاه است.

For example, do binge-drink means to drink too much alcohol.

به عنوان مثال، پرنوشی به معنای نوشیدن بیش از حد الکل است.

So, to binge-watch means to watch several episodes

بنابراین، تماشای زیاد به معنای تماشای چندین قسمت

of a TV show one after another.

از یک برنامه تلویزیونی یکی پس از دیگری است.

For example,

به عنوان مثال،

I binge-watched series 1 of Breaking Bad at the weekend.

من سریال 1 بریکینگ بد را در آخر هفته تماشا کردم.

Just one more episode.

فقط یک قسمت دیگر

One more episode.

یک قسمت دیگر

One more episode.

یک قسمت دیگر

The next word is Cliffhanger.

کلمه بعدی Cliffhanger است.

I'm sure some episodes

من مطمئن هستم که برخی از قسمت‌های

from your favourite TV show finish on a cliffhanger.

برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما در یک cliffhanger به پایان می‌رسد.

A cliffhanger is

when an episode finishes at a very exciting moment

Cliffhanger زمانی است که یک قسمت در یک لحظه بسیار هیجان انگیز تمام می شود

and you're not sure what will happen next.

و شما مطمئن نیستید که چه اتفاقی می افتد.

Each episode ends on a cliffhanger so

هر قسمت در یک cliffhanger به پایان می رسد ، بنابراین

I binge-watched the first two series at the weekend.

من دو سری اول را در آخر هفته تماشا کردم.

He’s in Europe, somewhere.

او در اروپا است، جایی.

The next expression is To go downhill.

عبارت بعدی To go downhill است.

Maybe you were watching a TV show and after series 1,

شاید شما در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی بودید و بعد از سری 1

it started to go downhill.

، شروع به نزول کرد.

This means the quality started to decline

این بدان معنی است که کیفیت شروع به کاهش کرد

and it wasn't as good as it was before.

و به خوبی قبل نبود.

It started to gradually get worse and worse.

کم کم بدتر و بدتر شد.

It started to go downhill.

شروع به سرازیر شدن کرد.

The first series was great

سری اول عالی بود

but it started to go a bit downhill from then on.

اما از اون به بعد یه مقدار رو به پایین رفت .

The next word is Anticlimax.

کلمه بعدی Anticlimax است.

Maybe you were watching a TV show and you were expecting

شاید شما در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی بودید و انتظار داشتید

the final episode to have a really exciting ending,

قسمت آخر پایانی واقعا هیجان انگیز داشته باشد،

but it wasn't.

اما اینطور نبود.

It wasn't exciting.

هیجان انگیز نبود

It was, actually, a bit disappointing.

در واقع ، کمی ناامید کننده بود.

It was a bit of an anticlimax.

این یک مقدار ضد اوج بود.

It was a bit anticlimactic.

کمی ضد آب و هوا بود.

The last episode of series 2 was a bit of an anticlimax.

اپیزود آخر سری 2 کمی ضد اوج بود.

Hey, I found your party hat.

هی، کلاه مهمانی شما را پیدا کردم.

Oh, you can throw it in the bin.

اوه، می توانید آن را در سطل زباله بیندازید.

It only cost £1.

فقط 1 پوند هزینه دارد.

The next word is something that a lot of us hate.

کلمه بعدی چیزی است که بسیاری از ما از آن متنفریم.

It’s a Spoiler.

این یک اسپویلر است.

A spoiler is information

اسپویلر اطلاعاتی است

which tells you what will happen in a TV show

که به شما می گوید قبل از دیدن یک برنامه تلویزیونی چه اتفاقی

before you've seen it.

می افتد.

It might spoil your enjoyment of the TV show.

ممکن است لذت شما از نمایش تلویزیونی را از بین ببرد.

The owner says he can just throw it in the bin.

صاحبش می گوید فقط می تواند آن را در سطل زباله بیندازد.

Hey, no spoilers.

هی، بدون اسپویلر.

The last expression is To catch up with something.

آخرین عبارت برای رسیدن به چیزی است.

Maybe you’ve been too busy,

شاید بیش از حد مشغول بوده اید،

so you haven't watched the latest episode, or episodes,

بنابراین آخرین قسمت یا قسمت

of your favourite TV show.

های برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود را تماشا نکرده اید.

You haven't caught up with it yet.

هنوز بهش نرسیدی

The third series started a few weeks ago

سری سوم چند هفته پیش شروع شد

but I haven't caught up with it yet.

اما هنوز به آن نرسیدم.

That's all we have time for today.

این تمام وقت ما برای امروز است.

Please write a review,

لطفاً نظر

sharing your comments and opinions about a TV show

خود را بنویسید و نظرات و نظرات خود را در مورد یک برنامه تلویزیونی

you've seen recently in the comments section below.

که اخیراً دیده اید در بخش نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

And if you enjoyed the video, please click the Like button,

و اگر از ویدیو لذت بردید روی دکمه لایک کلیک کنید

and Subscribe to the channel.

و عضو کانال شوید.