False friends in Spanish and English | Learn English with Cambridge

Hello everyone, I'm Paula.

سلام به همه، من پائولا هستم.

If you are new to the channel, don’t forget to subscribe so

اگر تازه وارد کانال شده اید فراموش نکنید که سابسکرایب کنید تا

that you don’t miss any videos.

هیچ ویدیویی را از دست ندهید.

As you know, I am from Argentina, so my first language is Spanish.

همانطور که می دانید، من اهل آرژانتین هستم، بنابراین زبان اول من اسپانیایی است.

I must admit it wasn’t that easy to learn English, because there are

باید اعتراف کنم که یادگیری انگلیسی آنقدرها هم آسان نبود ، زیرا

so many tricky words which look similar to the ones in Spanish,

کلمات پیچیده زیادی وجود دارند که شبیه به زبان اسپانیایی هستند،

but are significantly different in meaning.

اما از نظر معنی به طور قابل توجهی متفاوت هستند.

These are what we call false friends.

به اینها دوستان دروغین می گوییم.

If Spanish is your mother tongue and you're learning English,

اگر اسپانیایی زبان مادری شماست و در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید،

stay here, because this is the perfect video for you.

اینجا بمانید، زیرا این ویدیوی عالی برای شماست.

Have you ever felt misunderstood?

آیا تا به حال احساس کرده اید که متوجه اشتباه شده اید؟

Don’t your friends get what you want to say?

آیا دوستان شما آنچه را که می خواهید بگویید متوجه نمی شوند؟

Have you ever gone through any of these situations?

آیا تا به حال از هر یک از این موقعیت ها عبور کرده اید؟

That’s it? Oh no, it's time. I have to do the exam now.

خودشه؟ اوه نه وقتشه الان باید امتحان بدم

Don't worry, you can do it. Exit.

نگران نباشید، شما می توانید آن را انجام دهید. خارج شوید.

In Spanish we use the word éxito to wish someone good luck,

در اسپانیایی از کلمه éxito برای آرزوی موفقیت برای کسی استفاده می‌کنیم،

but it looks similar to exit.

اما به نظر شبیه خروج است.

However, in English exit means the door through which you leave a place.

اما در زبان انگلیسی exit به معنای دری است که از آن مکانی را ترک می کنید.

In this example you can say good luck.

در این مثال می توانید بگویید موفق باشید.

Oh, I mean you can do it. Good luck. Oh, thanks.

اوه، منظورم این است که شما می توانید آن را انجام دهید. موفق باشید. آه، ممنون.

You're welcome. See you. I look at him and I'm so embarrassed.

خواهش میکنم. به امید دیدار. نگاهش می کنم و خیلی خجالت می کشم.

Wait, what? You're embarrassed.

صبر کن چی؟ خجالت میکشی

Congratulations. What?

تبریک می گویم. چی؟

Careful.

مراقب باشید.

Embarrassed looks like embarazada in Spanish, pregnant,

خجالت زده شبیه embarazada در اسپانیایی، حامله است،

but it means feeling ashamed, not being pregnant.

اما به معنای احساس شرم است، باردار نبودن.

Oh, you were ashamed, right? Yes. Yes, ashamed.

اوه، شما خجالت کشیدید، درست است؟ آره. بله شرمنده

Keep telling me...

به من بگو...

I thought he was Brazilian, but actually he was Portuguese.

فکر می کردم او برزیلی است، اما در واقع او پرتغالی است.

Why actually?

چرا واقعا؟

Has he changed his nationality recently?

آیا او اخیراً ملیت خود را تغییر داده است ؟

Here the problem is that actually looks like actualmente in Spanish,

در اینجا مشکل این است که در واقع شبیه actualmente در اسپانیایی

which is used to talk about something happening at the present time.

است که برای صحبت در مورد چیزی که در زمان حال اتفاق می افتد استفاده می شود.

But in English it means in fact.

اما در انگلیسی به معنای واقعی است.

Oh, I get it. In fact, he was Portuguese.

اوه، متوجه شدم. در واقع او پرتغالی بود.

Yes, actually. Oh, I wish I had grandma’s recipes.

بله، در واقع. اوه، ای کاش دستور پخت مادربزرگ را داشتم.

Oh, don’t worry.

اوه، نگران نباش.

I've written every recipe and they are in my carpet.

من هر دستور پختی را نوشته ام و آنها در فرش من هستند.

On your carpet? You wrote on the carpet? Your mum’s going to be so angry.

روی فرش شما؟ روی فرش نوشتی؟ مامانت خیلی عصبانی میشه

Carpet can be confused with carpeta in Spanish,

فرش را می توان با فرش در اسپانیایی اشتباه گرفت،

but in English it is a rug.

اما در انگلیسی فرش است.

Oh, right.

درسته.

I've written every recipe and they are in my folder.

من هر دستور غذا را نوشته ام و آنها در پوشه من هستند.

That was a big party.

جشن بزرگی بود

All my parents came. All your parents?

همه پدر و مادرم آمدند. همه پدر و مادرت؟

Yes, I mean my aunts, my uncles, my cousins.

بله منظورم خاله ها، دایی ها، عمه هایم است.

This is a typical mistake.

این یک اشتباه معمولی است.

Spanish speakers tend to confuse the word parent with parientes,

اسپانیایی زبانان تمایل دارند کلمه والد را با پارینتس اشتباه بگیرند،

but in English parents are your mother, your father.

اما در انگلیسی والدین مادر شما، پدر شما هستند.

For the extended family you can use the word relatives.

برای خانواده بزرگ می توانید از کلمه بستگان استفاده کنید.

Oh, I mean all my relatives came.

آخه یعنی همه اقوام اومدن.

Every time I watch this film I can't stop crying.

هر بار که این فیلم را می بینم نمی توانم جلوی گریه ام را بگیرم.

You are so sensible.

تو خیلی عاقل هستی

In Spanish the word sensible is written exactly the same,

در اسپانیایی کلمه sensible دقیقاً یکسان نوشته می‌شود،

but it has a different meaning.

اما معنای متفاوتی دارد.

If you want to refer to someone who can get easily upset,

اگر می خواهید به فردی اشاره کنید که به راحتی ناراحت می شود،

you can use the word sensitive.

می توانید از کلمه حساس استفاده کنید.

No, I mean you get emotional because you are sensitive.

نه، منظورم این است که شما احساساتی می شوید چون حساس هستید.

I need to borrow some books from the library tomorrow.

فردا باید از کتابخانه چند کتاب امانت بگیرم .

Borrow?

امانت گرفتن؟

I don’t think they will lend you those books unless you pay for them.

فکر نمی‌کنم آن کتاب‌ها را به شما قرض بدهند، مگر اینکه پول آن‌ها را بپردازید.

But it's a library.

اما این یک کتابخانه است.

Another typical tricky word is library,

یکی دیگر از کلمات پیچیده معمولی کتابخانه است

which looks similar to librería, but in Spanish it means a bookshop.

که شبیه به librería است، اما در اسپانیایی به معنای کتابفروشی است.

Oh, right, a library.

اوه، درست است، یک کتابخانه.

Yes, I was thinking about a bookshop. Oh, no.

بله، به یک کتاب فروشی فکر می کردم. وای نه.

Let's recap. Exit doesn't mean éxito.

بیایید خلاصه کنیم. خروج به معنای خروج نیست.

Embarrassed doesn't mean embarazada. Actually doesn't mean actualmente.

شرمنده به معنای شرمساری نیست. در واقع به معنای واقعی نیست.

Carpet doesn't mean carpeta. Parents doesn't mean parientes.

فرش به معنای فرش نیست. منظور از والدین هموطنان نیست.

Sensible doesn't mean sensible. And library doesn't mean librería.

معقول به معنای معقول نیست. و کتابخانه به معنای لیبرریا نیست.

I hope this video helps you to use those confusing words correctly.

امیدوارم این ویدیو به شما کمک کند تا از این کلمات گیج کننده به درستی استفاده کنید.

Can you think of any other false friends?

آیا می توانید به دوستان دروغین دیگری فکر کنید؟

Write them in the comments below.

آنها را در نظرات زیر بنویسید.

If you enjoyed the video as much as I did, don't forget to give us a thumbs up.

اگر شما هم مثل من از ویدیو لذت بردید، فراموش نکنید که به ما سر بزنید.

See you in the next video. This was Paula, over and out.

شما را در ویدیوی بعدی می بینیم. این پائولا بود، بارها و بارها.