5 popular food idioms in English | Learn English with Cambridge

What is up, everybody? I hope you’re all having an amazing day.

چه خبر، همه؟ امیدوارم همه شما روز شگفت انگیزی داشته باشید.

Welcome to Learn English with Cambridge.

به یادگیری انگلیسی با کمبریج خوش آمدید.

This is Vladimir, Vlachy for my friends,

این Vladimir, Vlachy برای دوستان من است،

and on today’s video we’re going to learn some popular food idioms in English.

و در ویدیوی امروز ما چند اصطلاح غذای محبوب را در انگلیسی یاد خواهیم گرفت.

For today’s episode we’ve got a really special guest.

برای قسمت امروز ما یک مهمان واقعا ویژه داریم.

He’s a content creator, businessman and CEO here

او یک خالق محتوا، تاجر و مدیر عامل

at Best English Institute.

در موسسه Best English است.

Please give it up for Mr Kevin Donneys. How are you doing, Kev? Hi Vlachy.

لطفاً آن را به خاطر آقای کوین دانیز واگذار کنید. حالت چطوره، کیو؟ سلام ولاچی.

And I want to say hi to all the Learn English with Cambridge

و می‌خواهم به همه کسانی که با دنبال‌کنندگان کمبریج انگلیسی بیاموزند سلام کنم

followers.

.

Thank you for having me here.

از اینکه من را اینجا دارید متشکرم

Thank you for accepting my invitation, man.

ممنون که دعوتم را پذیرفتی مرد

Okay, Kev, we’re going to talk about healthy eating and we’re going to

خوب، کیو، ما در مورد تغذیه سالم صحبت خواهیم کرد و

learn some popular food idioms in English.

برخی اصطلاحات غذایی محبوب را در انگلیسی یاد خواهیم گرفت.

Let me ask you first.

بذار اول ازت بپرسم

Do you follow any special diet?

آیا رژیم خاصی را دنبال می کنید؟

Vlachy, no, I don’t. I try my best to eat healthy.

Vlachy، نه، من نه. تمام تلاشم را می کنم که سالم غذا بخورم.

Following a strict diet is not as easy as pie.

پیروی از یک رژیم غذایی سخت به آسانی پای نیست.

So, that means very easy. I try my best to eat healthy.

بنابراین، این به معنای بسیار آسان است. تمام تلاشم را می کنم که سالم غذا بخورم.

In my case, I follow a diet, but I have cheat meals twice a month.

در مورد من، من یک رژیم غذایی را دنبال می کنم، اما دو بار در ماه تقلب می کنم.

A cheat meal is a planned permission to break your diet.

یک غذای تقلب یک مجوز برنامه ریزی شده برای شکستن رژیم غذایی شما است.

Man, so I guess I have a cheat meal every weekend.

مرد، پس حدس می‌زنم هر آخر هفته یک غذای تقلب می‌خورم.

I like that idea to have a reward system in place for following a strict diet.

من این ایده را دوست دارم که یک سیستم پاداش برای پیروی از یک رژیم غذایی سخت وجود داشته باشد.

It kind of spices things up, which means, it adds excitement

به نوعی چیزها را ادویه می کند، به این معنی که به چیزی هیجان

or interest to something.

یا علاقه می افزاید.

Okay Kev, so next question. Okay.

بسیار خب، سؤال بعدی. باشه.

A part of a healthy diet is having the right nutrients.

بخشی از یک رژیم غذایی سالم، داشتن مواد مغذی مناسب است.

Do you have the recommended five portions of fruit and vegetables

آیا روزانه پنج وعده میوه و سبزی توصیه شده

each day?

مصرف می کنید؟

Well, that’s a hard nut to crack, which means something very

خوب، این یک مهره سخت برای شکستن است، که به معنای

difficult to solve or to understand or to do.

حل، درک یا انجام آن بسیار دشوار است.

I’m aware that I need to have a balanced diet,

من می‌دانم که باید یک رژیم غذایی متعادل داشته

but I don’t know if I could go as far as counting all

باشم، اما نمی‌دانم می‌توانم تا حد شمارش

my vegetables and fruit each day.

همه سبزیجات و میوه‌های روزانه‌ام پیش بروم.

Yes, that sounds like too much.

بله، خیلی زیاد به نظر می رسد.

Too difficult, man. Okay Kevin, so last question.

خیلی سخته مرد خوب کوین، پس آخرین سوال.

I know you’re really into working out,

من می دانم که شما واقعاً به ورزش کردن علاقه دارید،

but I know also that you’re a big burger fan.

اما همچنین می دانم که شما از طرفداران بزرگ همبرگر هستید.

Yes. So, what do you think is more important?

آره. بنابراین، به نظر شما چه چیزی مهمتر است؟

Physical activity or having a healthy diet?

فعالیت بدنی یا داشتن رژیم غذایی سالم؟

Well man, I wouldn’t say one is more important than the other.

خوب مرد، من نمی گویم یکی از دیگری مهم تر است.

But I think they’re both equally important.

اما من فکر می کنم هر دو به یک اندازه مهم هستند.

That’s my opinion.

این نظر من است

You need to eat properly, and you also need to have good rest

من معتقدم که باید به درستی غذا بخورید و همچنین باید استراحت خوبی

for your body to get the benefits from physical activity, I believe.

داشته باشید تا بدنتان از مزایای فعالیت بدنی بهره مند شود.

So, what I’m trying to say is that you need to be

بنابراین، چیزی که می‌خواهم بگویم این است که شما باید

aware of these factors and other factors and not put all your eggs

از این عوامل و سایر عوامل آگاه باشید و همه تخم‌مرغ‌های خود را

in one basket, which means, don’t rely on only one thing.

در یک سبد قرار ندهید، یعنی فقط به یک چیز متکی نباشید.

That’s some useful information, Kev.

این اطلاعات مفیدی است، کیو.

I want to think that if I exercise regularly I

من می‌خواهم فکر کنم که اگر به طور منظم ورزش کنم،

could eat whatever I wanted, but I guess that’s not the way

می‌توانم هر چه دلم می‌خواهد بخورم، اما حدس می‌زنم اینطوری خرد

the cookie crumbles, which means the way things happen.

نمی‌شود، که به این معنی است که همه چیز اتفاق می‌افتد.

Okay, let’s recap the food idioms we’ve learned today.

خوب، بیایید اصطلاحات غذایی را که امروز یاد گرفتیم مرور کنیم.

First, we get as easy as pie, which means very easy.

اول، ما به آسانی پای، که به معنی بسیار آسان است.

For example, practising English with Learn English with Cambridge videos

به عنوان مثال، تمرین زبان انگلیسی با آموزش انگلیسی با ویدیوهای کمبریج

is as easy as pie.

به آسانی پای است.

The next idiom was spice things up, which means to make something more

اصطلاح بعدی ادویه چیزها بود، که به معنای جذاب‌تر کردن یا هیجان‌انگیز کردن چیزی است

interesting or more exciting.

.

Here is an example.

به عنوان مثال.

Trying different exercise could be a good way to spice things up at the gym.

امتحان کردن ورزش های مختلف می تواند راه خوبی برای ادویه کردن چیزها در باشگاه باشد.

Okay, here’s another very interesting idiom that

خوب، در اینجا یک اصطلاح بسیار جالب دیگر است که

we talked about.

ما در مورد آن صحبت کردیم.

A hard nut to crack, which means something very

یک مهره سخت برای شکستن، که به معنای چیزی

difficult to do, or to understand.

است که انجام دادن یا درک آن بسیار دشوار است.

A hard nut to crack. Okay.

یک مهره سخت برای شکستن. باشه.

Here’s an example, last lesson’s topic

در اینجا یک مثال آورده شده است، موضوع درس گذشته

was a hard nut to crack.

بسیار سخت بود.

Our fifth idiom was put your eggs in one basket,

اصطلاح پنجم ما این بود که تخم های خود را در یک سبد قرار دهید، به

which means to rely only on one thing.

این معنی که فقط به یک چیز تکیه کنید.

For example, try to think of another option if you don’t get that job.

برای مثال، اگر آن شغل را پیدا نکردید، سعی کنید به گزینه دیگری فکر کنید.

Don’t put your eggs in one basket.

تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید.

Okay, and finally, the way cookie crumbles,

بسیار خوب، و در نهایت ، روشی که کوکی خرد می شود،

which means the way things happen.

به این معنی است که همه چیز چگونه اتفاق می افتد.

Here’s an example.

در اینجا یک مثال است.

I don’t like to go to the gym when it’s too crowded.

من دوست ندارم وقتی خیلی شلوغ است به باشگاه بروم.

But I guess that’s the way cookie crumbles at rush time.

اما من حدس می‌زنم این روشی است که کوکی در زمان عجله خرد می‌شود.

There you go.

شما بروید.

Six food idioms you can start using right away.

شش اصطلاح غذایی که می توانید بلافاصله استفاده کنید.

Let me know if you got them by writing an example in the comments section below.

اگر آنها را دریافت کردید با نوشتن مثالی در بخش نظرات زیر به من اطلاع دهید.

My teammate, George, also has a great video on food idioms.

هم تیمی من، جورج، یک ویدیوی عالی در مورد اصطلاحات غذا دارد.

So, make sure you go and check it out.

بنابراین، حتما بروید و آن را بررسی کنید.

The link is in the description box below.

لینک در جعبه توضیحات زیر است.