Easily confused English verbs

I personally still have to use some logic to remember

من شخصاً هنوز باید از منطقی استفاده کنم

the difference between these.

تا تفاوت بین اینها را به خاطر بسپارم.

Hello guys.

سلام بچه ها.

Today I want to share with you four commonly confused verbs that I'm

امروز می‌خواهم چهار فعل معمولاً گیج‌شده را با شما به اشتراک بگذارم

sure have driven all of us crazy at some point of our learning process.

که مطمئنم همه ما را در مرحله‌ای از فرآیند یادگیری دیوانه کرده‌اند.

I have to confess that even now I still have to think for

باید اعتراف کنم که حتی الان هم باید

a couple of seconds about the difference between them.

چند ثانیه به تفاوت آنها فکر کنم.

Welcome to our new video and don’t forget to like

به ویدیوی جدید ما خوش آمدید

and subscribe to the channel.

و لایک و عضویت در کانال را فراموش نکنید.

We have all probably confused these two verbs at some point of our lives.

همه ما احتمالاً در مقطعی از زندگی خود این دو فعل را با هم اشتباه گرفته ایم.

This confusion usually happens during the use of reported speech,

این سردرگمی معمولاً در هنگام استفاده از گفتار گزارش شده رخ می دهد

a tense used to narrate situations and the dialogues of the people involved.

، زمانی که برای روایت موقعیت ها و دیالوگ های افراد درگیر استفاده می شود.

Say focusses on the words that someone said,

Say روی کلماتی که یک نفر گفته تمرکز می کند، صحبت های

report someone’s words literally.

کسی را به معنای واقعی کلمه گزارش می کند.

Tell focuses on the content or messages of what someone said,

Tell بر محتوا یا پیام‌های گفته‌های شخصی

focussing on the information regardless of the exact words

تمرکز می‌کند، بدون توجه به کلمات دقیقی

the person used.

که شخص استفاده کرده است، بر اطلاعات تمرکز می‌کند.

Also, when we use tell, the pronoun comes directly after tell.

همچنین وقتی از tell استفاده می کنیم ، ضمیر مستقیماً بعد از tell می آید.

We say, Ximena told him and not Ximena said him.

ما می گوییم، Ximena به او گفته و Ximena او را نگفته است.

Let's check an example.

بیایید یک مثال را بررسی کنیم.

And then he said, I'm not paying $50 for that.

و سپس او گفت، من 50 دلار برای آن پرداخت نمی کنم.

And then he told him he wasn't going to pay $50 for that.

و سپس به او گفت که قرار نیست 50 دلار برای آن بپردازد.

I bet you have stopped at some point to think about

شرط می بندم شما در نقطه ای متوقف شده اید تا

the difference between these two.

به تفاوت بین این دو فکر کنید.

Hearing is an event.

شنیدن یک رویداد است.

It is something which happens to us as a natural process.

این چیزی است که به عنوان یک فرآیند طبیعی برای ما اتفاق می افتد.

Listening is an action. It is something we do consciously.

گوش دادن یک عمل است. این کاری است که ما آگاهانه انجام می دهیم.

Still confused? Here's some examples. Suddenly, I heard a noise.

هنوز گیج هستید؟ در اینجا چند نمونه آورده شده است. ناگهان صدایی شنیدم.

Someone was in the garden.

یک نفر در باغ بود.

I listened very carefully for footsteps.

من با دقت به قدم ها گوش دادم.

The difference between these three is a little tricky.

تفاوت بین این سه کمی دشوار است.

It focusses on the attention and time we spend doing this action.

بر توجه و زمانی که برای انجام این عمل صرف می کنیم تمرکز دارد.

See means noticing something using your eyes, and watch is similar,

دیدن به این معنی است که با چشمان خود متوجه چیزی شوید و ساعت

to look at.

شبیه به آن است.

But it usually means that we look at something for a period of time,

اما معمولاً به این معنی است که ما برای مدتی به چیزی نگاه می کنیم،

especially if it is something changing or moving.

به خصوص اگر چیزی در حال تغییر یا حرکت باشد.

Let's check the difference in an example.

بیایید تفاوت را در یک مثال بررسی کنیم.

I love tennis but my friend doesn't really care about it.

من عاشق تنیس هستم اما دوستم واقعاً به آن اهمیت نمی دهد.

While I watch the match, my friend looked at her phone.

در حالی که من مسابقه را تماشا می کنم، دوستم به تلفن او نگاه کرد.

I saw three matches that day, but my friend only saw other people post.

من آن روز سه مسابقه دیدم، اما دوستم فقط دیگران را دید که پست می کردند.

I personally still have to use some logic to remember

من شخصاً هنوز باید از منطقی استفاده کنم

the difference between these.

تا تفاوت بین اینها را به خاطر بسپارم.

Lend means you give something to someone for a short time expecting

قرض دادن به این معناست که شما چیزی را برای مدت کوتاهی به کسی می دهید که انتظار

you will get it back.

دارید آن را پس بگیرید.

Borrow is a regular verb, meaning to get something

قرض کردن یک فعل با قاعده است، به معنای گرفتن چیزی

from someone, intending to give it back after a short time.

از کسی، قصد پس دادن آن پس از مدت کوتاهی.

So, when you give something, you lend it.

بنابراین، وقتی چیزی می دهید، آن را قرض می دهید.

When you get or receive something, you borrow it.

وقتی چیزی به دست می آورید یا دریافت می کنید، آن را قرض می گیرید.

For example...

مثلا...

Wow, can I borrow those earrings?

وای، می توانم آن گوشواره ها را قرض بگیرم؟

Okay, I’ll lend you my earrings if you lend me that lipstick.

خوب، اگر آن رژ لب را به من قرض بدهی، گوشواره ام را به تو قرض می دهم.

Deal.

معامله.

Those are just a few words that can be very confusing.

اینها فقط چند کلمه هستند که می توانند بسیار گیج کننده باشند.

Can you think about any other?

آیا می توانید در مورد دیگری فکر کنید؟

If you want to check them, there are other videos on

اگر می‌خواهید آن‌ها را بررسی کنید، ویدیوهای دیگری

the channel dedicated to explaining other commonly confused words.

در کانال وجود دارد که به توضیح سایر کلمات معمولاً اشتباه گرفته می‌شود.

If you want to look further at how to use the words we studied today,

اگر می‌خواهید بیشتر به نحوه استفاده از کلماتی که امروز مطالعه کردیم

I’ll leave you some links in the description box.

نگاه کنید، چند پیوند را در کادر توضیحات برای شما می‌گذارم.

Bye.

خدا حافظ.