Let's Learn English! Topic: Sound! 🎤🔉🕬

Well hello and welcome to this English lesson about sound.

سلام و به این درس انگلیسی در مورد صدا خوش آمدید.

Today we'll talk about one of the senses. We have a number of

امروز در مورد یکی از حواس صحبت خواهیم کرد. ما

senses. I think five taste, touch, sight, sound, or hearing

یکسری حواس داریم. من فکر می کنم پنج چشایی، لامسه، بینایی، صدا یا شنیدن

we would say. Um but we're going to talk about the world

را می گوییم. اوم، اما ما در مورد

of sound. Um I'm going to talk about everything that I could

دنیای صدا صحبت خواهیم کرد. اوم، من می خواهم در مورد همه چیزهایی

think of yesterday when I designed these slides for this

که دیروز وقتی این اسلایدها را برای این

English lesson related to the topic sound. I think it will be

درس انگلیسی مرتبط با صدای موضوع طراحی کردم، صحبت کنم. فکر می کنم

a fun lesson. There are some pretty cool words and phrases

یک درس سرگرم کننده خواهد بود. کلمات و عبارات بسیار جالبی

in this lesson. So once again welcome to this English lesson

در این درس وجود دارد. بنابراین یک بار دیگر به این درس انگلیسی

about sound. Sound. When we talk about sound we're talking

در مورد صدا خوش آمدید. صدا. وقتی در مورد صدا صحبت می کنیم، در

about waves that come into our ear and our ear turns it into

مورد امواجی صحبت می کنیم که به گوش ما می آیند و گوش ما آن را به اطلاعاتی تبدیل می کند

information our brains can understand and then we hear

که مغز ما می تواند درک کند و سپس چیزی می شنویم

something. So as you go through life you can see things with

. بنابراین، همانطور که در زندگی سپری می کنید، می توانید چیزها را با

your eyes but you could also hear sounds with your ear you

چشمان خود ببینید، اما می توانید صداها را با گوش خود نیز بشنوید،

probably hear sounds from the very minute you get up. The

احتمالاً از همان لحظه ای که بلند می شوید، صداها را می شنوید.

first sound I hear in the morning is my alarm clock going

اولین صدایی که در صبح می شنوم ساعت زنگ دار من

off. But this morning I didn't actually have to use it. I woke

خاموش است. اما امروز صبح واقعاً مجبور به استفاده از آن نشدم.

up before my alarm clock. So the sound of my alarm clock

قبل از ساعت زنگدارم از خواب بیدار شدم. بنابراین امروز صبح به صدای زنگ

wasn't required this morning. I woke up all on my own. So that

ساعت من نیازی نبود. من به تنهایی از خواب بیدار شدم. بنابراین آن

sound is what you hear with your ears. We'll talk a little

صدا همان چیزی است که با گوش های خود می شنوید.

bit more about that as well. This is how You hear sound. Um

در مورد آن نیز کمی بیشتر صحبت خواهیم کرد. اینگونه صدا را می شنوید. اوم،

you can sometimes feel sound in your chest if it's a very very

اگر صدای بسیار کم باشد، گاهی اوقات می توانید صدا را در سینه خود احساس کنید

low sound. But ninety-nine point nine percent of the time

. اما نود و نه در نه درصد مواقع

you hear sound with your ear. That is how you sense whether

صدا را با گوش خود می شنوید. به این ترتیب حس می کنید که

there is noise or sound around you. I'm going to talk a little

آیا سر و صدا یا صدا در اطراف شما وجود دارد یا خیر . من قصد دارم

bit about the difference between the verb hear and

کمی در مورد تفاوت بین فعل شنیدن و

listen. This can be confusing for some people. The best I

گوش دادن صحبت کنم. این ممکن است برای برخی افراد گیج کننده باشد. بهترین چیزی

find to describe this is this. When you hear something you are

که برای توصیف این پیدا کردم این است. وقتی چیزی را می شنوید،

not choosing to do that. It happens to you. If Jen drops a

آن را انتخاب نمی کنید. برای شما اتفاق می افتد. اگر جن

plate in the kitchen I will hear that. When I walk outside

بشقاب را در آشپزخانه بیندازد، این را خواهم شنید. وقتی بیرون می روم

if a dog barks I hear it. The sound is coming to me. I am not

اگر سگی پارس کند، آن را می شنوم. صدا به من می آید. من تصمیم ندارم

choosing to hear that sound. It is happening to me. So when you

آن صدا را بشنوم. برای من اتفاق می افتد. بنابراین وقتی

hear something you're describing a sound that is

چیزی را می شنوید در حال توصیف صدایی هستید که

happening to you. When you listen it changes a little bit.

برای شما اتفاق می افتد. وقتی گوش می دهید کمی تغییر می کند.

When you listen you are deciding to hear those sounds.

وقتی گوش می دهید، تصمیم می گیرید آن صداها را بشنوید.

I know I use the verb here and there but I have to do that.

می دانم که از فعل اینجا و آنجا استفاده می کنم اما باید این کار را انجام دهم.

When you listen to music you have decided to listen to

وقتی به موسیقی گوش می دهید ، تصمیم گرفته اید که به موسیقی گوش دهید

music. When you listen to someone talking you have

. وقتی به صحبت های کسی گوش می دهید،

decided I'm going to listen to them. So the basic difference

تصمیم گرفته اید که به او گوش دهم. بنابراین تفاوت اساسی

is when you hear something it's happening to you. You hear a

این است که وقتی می شنوید چیزی برای شما اتفاق می افتد. صدای

dog bark. You hear someone drop a plate. You didn't side for

پارس سگ را می شنوید. می شنوید که یکی بشقاب را انداخت. شما طرفداری نکردید

that to happen. Something has just happened and you hear it.

که این اتفاق بیفتد. اتفاقی افتاده است و شما آن را می شنوید.

But when you listen to a podcast or when you listen to

اما وقتی به یک پادکست گوش می‌دهید

my voice right now or when you listen let me see what else

یا در حال حاضر به صدای من گوش می‌دهید یا وقتی گوش می‌دهید، اجازه دهید ببینم

would you when you listen to music you have decided that

وقتی به موسیقی گوش می‌دهید چه چیز دیگری را انتخاب می‌کنید، تصمیم گرفته‌اید

that is something that you want to do. So hopefully that helps

که این کاری است که می‌خواهید انجام دهید. بنابراین امیدوارم که کمی به شما کمک کند

you a little bit. When you hear something you have no choice.

. وقتی چیزی می شنوید چاره ای ندارید.

When you listen to something you have chosen to do that.

وقتی به چیزی گوش می دهید که آن را انتخاب کرده اید.

Sound is made up of waves that move through the air. Now

صدا از امواجی تشکیل شده است که در هوا حرکت می کنند. حالا

remember this is not an a science lesson. I'm not going

به یاد داشته باشید که این یک درس علمی نیست. من قصد

to go into all the details. But there is something that makes

ندارم وارد تمام جزئیات شوم. اما چیزی وجود دارد

the sound and it actually creates waves in the air that

که صدا را تولید می کند و در واقع امواجی را در هوا ایجاد می کند که

we can't see. They are invisible. And our ear then

ما نمی توانیم آنها را ببینیم. آنها نامرئی هستند. و سپس گوش ما

starts to move at that same speed. Our eardrum. So again

با همان سرعت شروع به حرکت می کند . پرده گوش ما بنابراین باز

not a science lesson but sound waves are how sound travels.

هم یک درس علوم نیست، بلکه امواج صوتی نحوه حرکت صدا هستند.

When I yell my my voice travels. I have created sound

وقتی فریاد می زنم صدایم می رود. من امواج صوتی ایجاد کرده ام

waves that travel through the air and eventually they they

که در هوا حرکت می کنند و در نهایت

hit someone's ear and they can hear me. The main way we make

به گوش کسی برخورد می کنند و او می تواند صدای من را بشنوند. راه اصلی تولید

sound with technology is to use a speaker. You might have

صدا با فناوری استفاده از بلندگو است. ممکن است

computer speakers on each side of your computer at home or

بلندگوهای رایانه در هر طرف رایانه خود در خانه یا

maybe right now. If you're listening with earbud Oops.

شاید همین الان داشته باشید. اگر با هدفون گوش می‌دهید، اوه.

Earbuds. There's actually a tiny speaker inside. When you

هدفون. در واقع یک بلندگوی کوچک داخل آن وجود دارد. هنگامی که

talk on your phone maybe the sound right now for you while

با تلفن خود صحبت می کنید، ممکن است صدایی که در حال حاضر برای شما در

you're listening to me is coming out of one of the

حال گوش دادن به من هستید، از یکی از

speakers that is on your phone. So the speaker is just a little

بلندگوهای تلفن شما خارج شود. بنابراین اسپیکر فقط یک

machine or a little piece of technology that will create

ماشین کوچک یا یک تکه فناوری کوچک است که بر اساس اطلاعاتی که دریافت می کند امواج صوتی ایجاد می کند

sound waves based on the information it is getting. And

.

then of course this in front of me is a microphone. So as I

و البته این در مقابل من یک میکروفون است. بنابراین همانطور که

talk into this the sound of my voice moves something inside.

در این مورد صحبت می کنم، صدای صدای من چیزی را به داخل حرکت می دهد.

It's converted into electricity. And it gets sent

به برق تبدیل می شود . و

all over the world. And then at your end your earbuds or your

به سراسر جهان ارسال می شود. و سپس در انتهای شما، هدفون یا

speakers recreate the sound of my voice. So the microphone is

بلندگوهای شما صدای صدای من را بازسازی می کنند . بنابراین میکروفون

what for lack of a better way takes sound in. And the speaker

چیزی است که به دلیل نبود راه بهتر صدا را وارد می کند. و بلندگو

puts sound out. Microphones and speakers are awesome. They are

صدا را خارج می کند. میکروفون و بلندگوها عالی هستند. آنها

what allow me to teach English like this on the internet.

چیزی هستند که به من اجازه می دهند انگلیسی را به این صورت در اینترنت آموزش دهم.

Super fun. And then of course I mentioned earbuds but there's

فوق العاده سرگرم کننده. و البته من به هدفون اشاره کردم اما

also headphones. These are things that you put on your ear

هدفون هم وجود دارد. اینها چیزهایی هستند که روی گوش

or in your ear. Headphones go on your ear or over your ear

یا در گوش خود می گذارید. هدفون ها روی گوش یا روی گوش شما قرار می گیرند

and they allow you to listen privately when you wear

و به شما این امکان را می دهند که وقتی

headphones or earbuds which go in your ear. Other people can't

هدفون یا هدفون هایی را که در گوش شما قرار می گیرند به صورت خصوصی گوش کنید. دیگران نمی

hear what you're listening to. So one of the ways to hear

توانند آنچه را که شما گوش می دهید بشنوند. بنابراین یکی از راه‌های شنیدن

sounds one of the ways to listen to some one or to listen

صداها یکی از راه‌های گوش دادن به برخی یا گوش دادن

to music is to use a pair of headphones or a pair of

به موسیقی، استفاده از یک جفت هدفون یا یک جفت هدفون است

earbuds. We don't always add the word pair. You know in

. ما همیشه جفت کلمه را اضافه نمی کنیم. می دانید در

English we like to shorten things right? So we use

انگلیسی ما دوست داریم چیزها را کوتاه کنیم درست است؟ بنابراین ما از

headphones or earbuds. And there's a general term called

هدفون یا هدفون استفاده می کنیم. و یک اصطلاح کلی به نام

audio. We use the word audio to refer to many things in the

صدا وجود دارد. ما از کلمه صدا برای اشاره به چیزهای زیادی در

world of sound. You can buy audio equipment. You can be an

دنیای صدا استفاده می کنیم. می توانید تجهیزات صوتی بخرید. شما می توانید یک

audio technician. Um you can listen to audio books. So it's

تکنسین صدا باشید. اوم شما می توانید به کتاب های صوتی گوش دهید. بنابراین

another I guess more formal way to talk about sound. Um you

حدس می‌زنم این روش رسمی‌تر دیگری برای صحبت در مورد صدا است. امم

have things like audio books were one of the coolest things

شما چیزهایی دارید مثل کتاب های صوتی یکی از جالب ترین چیزهایی بود

that I discovered when I was starting to perfect my French.

که وقتی شروع به کامل کردن زبان فرانسه کردم کشف کردم.

Audiobooks are really cool because you can listen to

کتاب‌های صوتی واقعاً جالب هستند زیرا می‌توانید به کسی گوش دهید

someone Read the book to you. So audio is kind of a a more

که کتاب را برای شما بخواند. بنابراین صدا به نوعی یک

formal general term for the things in the world of sound.

اصطلاح عمومی رسمی تر برای چیزهای موجود در دنیای صدا است.

Um you can work at an audio visual department if you're at

ام، اگر در دانشگاه هستید، می توانید در یک بخش سمعی و بصری کار کنید

a university. I did that when I was in university. I worked at

. زمانی که در دانشگاه بودم این کار را انجام دادم . من در

the audio visual department. So I worked with equipment that

بخش سمعی و بصری کار می کردم. بنابراین من با تجهیزاتی کار

was used for audio as well as for video. So sound because it

کردم که برای صدا و همچنین ویدیو استفاده می شد. بنابراین صدا چون

travels in waves has a speed. And the speed of sound at my

در امواج حرکت می کند سرعت دارد. و سرعت صوت در

understanding is 343 meters per second. But I think that's at

درک من 343 متر بر ثانیه است. اما من فکر می کنم که در

20 ° Celsius. And maybe that's at sea level. Correct me if I'm

20 درجه سانتیگراد است. و شاید این در سطح دریا باشد. اگر اشتباه می کنم اصلاح کنید

wrong. Again this is not an English lesson. But sound

. باز هم این یک درس انگلیسی نیست. اما صدا

travels at a certain speed. Um and so when you say something

با سرعت خاصی حرکت می کند. اوم و بنابراین وقتی چیزی

it actually takes a split second for it to get to some

می گویید در واقع یک ثانیه طول می کشد تا به

one's ear. You can hear this if you are somewhere where you're

گوش یک نفر برسد. شما می توانید این را بشنوید اگر در جایی هستید

yelling at someone far away. Um or if you see something happen

که سر کسی دور فریاد می زنید. اوم یا اگر دیدید در دوردست اتفاقی می افتد

far away that's loud. You won't hear the sound immediately

بلند است. شما فورا صدا را نمی شنوید

because the speed of sound requires a certain amount of

زیرا سرعت صدا به زمان معینی نیاز دارد

time or that sound to arrive at your ears. But speed of sound

یا آن صدا به گوش شما برسد. اما سرعت صدا بر حسب

I'm not sure what it is in kilometres. I think it's over

کیلومتر نیست. من فکر می کنم بیش از

twelve hundred kilometres per second or something like that.

دوازده صد کیلومتر در ثانیه یا چیزی شبیه به آن است.

Don't quote me on it. Um oh yeah Would be wouldn't it? No.

از من در مورد آن نقل قول نکنید. ام اوه بله آیا اینطور نیست؟ شماره

1, 200 kilometres an hour. See again not a science lesson at

1، 200 کیلومتر در ساعت. دوباره ببینید اصلا درس علوم

all. There's something called the sound barrier. So when an

نیست. چیزی به نام دیوار صوتی وجود دارد. بنابراین وقتی یک

airplane goes faster than the speed of sound they need to get

هواپیما سریعتر از سرعت صوت می رود، برای

through the sound barrier. The faster a vehicle usually an

عبور از دیوار صوتی نیاز دارد. یک وسیله نقلیه معمولاً یک هواپیما سریعتر است

airplane because they're the only things that really go that

زیرا آنها تنها چیزهایی هستند که واقعاً به این

fast. When a vehicle or when an airplane gets close to the

سرعت می روند. هنگامی که یک وسیله نقلیه یا زمانی که یک هواپیما به سرعت صوت نزدیک می شود

speed of sound the sound waves start to compress in front of

، امواج صوتی در مقابل آن شروع به فشرده شدن می

it and it's kind of like a barrier. And once they get

کنند و به نوعی مانند یک مانع است. و هنگامی که آنها

through it I think it's There's less turbulence. I don't know

از آن عبور کنند، فکر می کنم که آشفتگی کمتری وجود دارد. من همه جزئیات را نمی دانم

all the details but I do know that for a long time airplanes

، اما می دانم که برای مدت طولانی هواپیماها

never broke the sound barrier. But eventually I think it was

هرگز دیوار صوتی را نشکستند. اما در نهایت فکر می کنم

Chuck Yeager. Maybe Brent's here in Cantelli's. Um

چاک یگر بود. شاید برنت اینجا در کانتلی باشد. امم

eventually they were able to break the sound barrier. They

بالاخره توانستند دیوار صوتی را بشکنند. آنها

were able to design a plane. Um that could go faster than the

توانستند یک هواپیما طراحی کنند. امم که می تواند سریعتر از

speed of sound. Sound check. Testing one two. Testing 123.

سرعت صوت برود. تست صدا. تست یک دو. تست 123.

Or check one two. Check one two. Check one23. A sound check

یا یکی دو را بررسی کنید. یک دو را بررسی کنید. one23 را بررسی کنید. صدا

something that people do before they start using a microphone.

کاری را که افراد قبل از شروع استفاده از میکروفون انجام می دهند، بررسی می کند.

So when I am about to start my English lesson I sometimes tap

بنابراین وقتی می‌خواهم درس انگلیسی خود را شروع کنم، گاهی اوقات

my mic. And then on my screen I can see that the mic is

روی میکروفون خود ضربه می‌زنم. و سپس روی صفحه نمایشم می توانم ببینم که میکروفون

working. So it's a very subtle sound check. I don't do this. I

کار می کند. بنابراین این یک بررسی صدای بسیار ظریف است. من این کار را نمی کنم. من

don't go testing testing 12three testing. But that is

تست تست نمی روم 123 تست. اما این

something you might hear if you go to a show early. You might

چیزی است که اگر زودتر به یک نمایش بروید ممکن است بشنوید. ممکن

see a sound technician or an audio technician do a sound

است یک تکنسین صدا یا یک تکنسین صدا را ببینید که صدا را

check and they'll go check testing testing 123 and they

بررسی می کند و آنها تست تست 123 را بررسی می کنند و

might tap the mic a little bit. Does that hurt your ears? Sorry

ممکن است کمی روی میکروفون ضربه بزنند. آیا این به گوش شما آسیب می رساند؟ ببخشید

if you have ear earbuds on and that makes too loud of a sound.

اگر هدفون گوش دارید و صدای آن خیلی بلند است.

But that is called sound check. Let's describe sounds for a

اما به آن چک صدا می گویند. بیایید کمی صداها را توصیف

little bit. When there is a sound that almost hurts your

کنیم. وقتی صدایی شنیده می شود که تقریباً گوش شما را آزار

ears you would say it is loud. When an airplane takes off it

می دهد، می گویید بلند است. وقتی هواپیما

is loud. When you go to a rock concert it is loud. When the

بلند می شود صدایش بلند است. وقتی به کنسرت راک می روید صدای بلند است. وقتی

volume is really really high on your television. We say that

صدا واقعاً در تلویزیون شما زیاد است. می گوییم

the TV is too loud. Uh when people yell it is loud. So when

صدای تلویزیون زیاد است. وقتی مردم فریاد می زنند بلند است. بنابراین وقتی

you are loud you are making noises where the volume is just

بلند هستید، صداهایی در جایی ایجاد می کنید که صدا

really really high. And then of course the opposite is is

واقعاً واقعاً زیاد است. و البته برعکس این است که

quiet. When you're quiet you these girls are whispering to

ساکت است. وقتی ساکتی این دخترا با هم نجوا میکنن

each other. So when you are quiet the volume is very very

بنابراین وقتی ساکت هستید صدا بسیار بسیار

low. You're talking quietly you're talking softly. There's

کم است. آروم حرف میزنی آروم حرف میزنی

a few ways to describe it in English. But Certainly if you

چند راه برای توصیف آن به زبان انگلیسی وجود دارد. اما مطمئناً اگر

imagine when a cat walks by it's very quiet. If you listen

تصور کنید وقتی یک گربه از کنارش می گذرد ، بسیار ساکت است. اگر

closely you can hear its feet. But because its feet are padded

از نزدیک گوش کنید، می توانید پای آن را بشنوید. اما از آنجایی که پاهایش بالشتک

it's very quiet when a cat walks by. Um when our dog

است، وقتی گربه از کنارش می‌گذرد، بسیار ساکت است . اوم وقتی سگ ما

Walter runs by it's not quiet. It's very loud. He's a big loud

والتر می دود، ساکت نیست. خیلی بلند است. او یک سگ بزرگ و پر سر و صدا

dog. So quiet and loud are opposites of each other. And

است. بنابراین ساکت و بلند مخالف یکدیگر هستند. و

that's because of what's called pitch. And I'm not going to get

این به خاطر چیزی است که به آن زمین می گویند. و من قصد ندارم

into all the details. But because sound travels in waves

وارد تمام جزئیات شوم. اما چون صدا در امواج حرکت می

there's a different frequency. There's a different size of the

کند فرکانس متفاوتی دارد. اندازه

wave. When the wave is longer and has more amplitude again

موج متفاوت است. وقتی موج طولانی‌تر است و دامنه بیشتری دارد دوباره

not a science lesson. You have a lower pitched sound. So when

درس علوم نیست. شما صدای کمتری دارید. بنابراین وقتی

I talk like this the waves coming out of my mouth are much

من اینطور صحبت می کنم، امواجی که از دهانم خارج می شوند بسیار

longer. And when I talk like this the sound waves Coming out

طولانی تر هستند. و وقتی من اینطور صحبت می کنم، امواج صوتی که

of my mouth are much more like the one that says higher pitch.

از دهانم بیرون می آیند بیشتر شبیه به آن چیزی است که می گوید صدای بلندتر.

So that is what pitch is. It's a change in the an in how the

پس این همان چیزی است که زمین است. این تغییر در شکل

sound wave looks and then our ears interpret that in a

موج صوتی است و سپس گوش ما آن را به روشی متفاوت تفسیر می

different way. Uh let's see here. So dogs can hear high

کند. اوه بیایید اینجا را ببینیم بنابراین سگ ها می توانند صداهای بلند را بشنوند

pitched sounds. There's actually sounds that are so

. در واقع صداهایی به قدری

high pitch that humans can't hear it. Um but dogs can. So

بلند هستند که انسان قادر به شنیدن آن نیست. اوم اما سگ ها می توانند بنابراین

sometimes your dog will be looking around because possibly

گاهی اوقات سگ شما به اطراف نگاه می کند زیرا احتمالاً

they hear a sound that is outside of the range of human

صدایی را می شنود که خارج از محدوده شنوایی انسان است

hearing. By the way humans can hear from I think 20 to

. به هر حال انسان ها می توانند از 20 تا 20

20thousand hertz or something like that. 20 hertz to 20, 000

هزار هرتز یا چیزی شبیه به آن بشنوند. 20 هرتز تا 20000

hertz. Uh I might be getting the actual description wrong.

هرتز. اوه من ممکن است توصیف واقعی را اشتباه دریافت کنم.

Someone who's more scientific can contribute that

کسی که علمی تر است می تواند این

information. So we have when we talk about high pitched and low

اطلاعات را ارائه دهد. بنابراین زمانی که ما در مورد صداهای با تناسب بالا و پایین صحبت می کنیم، داریم

pitched sounds. We also sometimes refer to them as bass

. ما همچنین گاهی از آنها به عنوان باس

and trouble. So bass again is something referring to the low

و دردسر یاد می کنیم. بنابراین بیس دوباره چیزی است که به صداهای پایین اشاره دارد

sounds. Often when you listen to music you might turn up the

. اغلب هنگام گوش دادن به موسیقی ممکن است

bass. Sometimes you'll hear a cargo by that has really large

صدای باس را افزایش دهید. گاهی اوقات محموله ای را می شنوید که بلندگوهای بسیار بزرگی

speakers in it. So it can create really good bass sounds

در آن وجود دارد. بنابراین هنگام پخش موسیقی می تواند صداهای باس بسیار خوبی ایجاد

when it plays music. And that person might turn up the bass.

کند. و آن شخص ممکن است صدای بیس را بلند کند.

Um in or for you to hear it. So when you hear a car go by and

ام در یا برای شما برای شنیدن آن. بنابراین وقتی می شنوید که یک ماشین

it's like when the car goes by you can really hear the bass in

از کنارش می گذرد و مانند زمانی است که ماشین از کنار آن می گذرد، واقعاً می توانید صدای باس را در آهنگ بشنوید،

the song they've probably turned up the knob that says

احتمالاً دکمه ای را که می گوید

bass and then treble if you hear a song and you really hear

باس را بالا زده اند و اگر آهنگی را می شنوید و واقعاً صدای سنج را می شنوید، سه برابر می شود.

the cymbals or like if you hear all those really high sounds

یا اگر همه آن صداهای واقعاً بلند را می شنوید، این

it's possible that they have turned up the treble. So on a

امکان وجود دارد که آنها سه گانه را بالا برده باشند. بنابراین در یک

piece of audio equipment on a radio you might have a knob to

قطعه از تجهیزات صوتی در رادیو، ممکن است یک دستگیره

turn up or turn down the bass or turn up or turn down the

برای بلند کردن یا کم کردن صدای باس یا کم کردن صدای

treble. And then sound is measured using something called

سه گانه داشته باشید. و سپس صدا با استفاده از چیزی به نام مقیاس دسی بل اندازه گیری می شود

the decibel scale. We usually say that sound is a certain

. معمولاً می گوییم که صدا مقدار معینی

amount of decibels. If you look here you'll see that you know a

دسی بل است. اگر به اینجا نگاه کنید خواهید دید که می دانید یک

heavy metal concert has very high there's a lot of decibels

کنسرت هوی متال بسیار بالا است و دسی بل های زیادی

in the sound. The sound is very very loud. And it's actually

در صدا وجود دارد. صدا بسیار بسیار بلند است. و در واقع

can be damaging to your ears. When I worked in construction

می تواند به گوش شما آسیب برساند. زمانی که من در ساخت و ساز کار می کردم

there were certain tools we would use that where we would

، ابزارهای خاصی وجود داشت که ما از آنها برای محافظت از شنوایی استفاده می کردیم،

where hearing protection because they put out too many

زیرا آنها دسی بل بیش از حد تولید می کردند

decibels. They were too loud for the human ear. This live

. صدای آنها برای گوش انسان خیلی بلند بود. این

stream this English lesson is probably more at around

پخش زنده این درس انگلیسی احتمالا بیشتر در

conversation level. If you look in the orange in the middle on

سطح مکالمه است. اگر به رنگ نارنجی در

the scale. It's at conversation level. So decibel is the unit

وسط ترازو نگاه کنید. در سطح مکالمه است. بنابراین دسی بل

of measure for measuring how loud sound is. And we also have

واحد اندازه گیری برای اندازه گیری میزان بلندی صدا است. و همچنین

what's called a sound effect. Sometimes I do sound effects.

چیزی به نام جلوه صوتی داریم. گاهی اوقات جلوه های صوتی می دهم.

Sound effects when you do a sound effect you are recreating

جلوه‌های صوتی وقتی جلوه‌های صوتی انجام می‌دهید

the sound of something else. A long time ago when they were

، صدای چیز دیگری را دوباره خلق می‌کنید. خیلی وقت پیش که آنها

making movies and if they needed to create the sound of

فیلم می ساختند و اگر لازم بود صدای اسب ها را ایجاد کنند،

horses let me see if I can do it here. I don't have coconuts.

اجازه دهید ببینم آیا می توانم این کار را اینجا انجام دهم. من نارگیل ندارم

Uh they would pretend these are coconuts. And then they would

اوه آنها وانمود می کنند که اینها نارگیل هستند. و سپس آن‌ها

go like that does not sound like a horse but they would use

می‌روند که انگار صدای اسب نیست، اما از

coconuts or two coconut halves to kind of recreate the sound

نارگیل یا دو نیمه نارگیل برای بازآفرینی

of a horse. When I was making the sound of a cat purring I'm

صدای اسب استفاده می‌کنند. وقتی صدای خرخر یک گربه را

making a sound effect. It's not the original sound. It's just

می‌دادم، یک افکت صوتی می‌سازم. این صدای اصلی نیست. این فقط

an attempt to make the same sound again. So sound effects

تلاشی برای ایجاد دوباره همان صدا است. بنابراین جلوه‌های صوتی

are one of the ways they recreate sounds for movies or

یکی از راه‌هایی است که آن‌ها صداها را برای فیلم‌ها

for podcasts or for English lessons like this.

یا پادکست‌ها یا برای درس‌های انگلیسی مانند این بازسازی می‌کنند.

Mute. So there is a mute button on my mic. I'm not going to

بی صدا بنابراین یک دکمه بی صدا روی میکروفون من وجود دارد. من قصد ندارم به

push it. But a mute button is a button you push to stop all

آن فشار بیاورم. اما دکمه بی‌صدا، دکمه‌ای است که با فشار دادن آن همه صداها متوقف می‌شوند

sound. When I'm watching TV my remote control for my TV has a

. هنگامی که در حال تماشای تلویزیون هستم، کنترل از راه دور تلویزیون من یک

mute button. If the phone rings I'll hit the mute button. Um

دکمه بی صدا دارد. اگر تلفن زنگ بخورد دکمه بی صدا را می زنم. اوم

and then immediately the television will stop making

و سپس بلافاصله تلویزیون صدا را متوقف می

sound. When you are watching a YouTube video if you click on

کند. هنگامی که در حال تماشای یک ویدیوی YouTube هستید، اگر

the little speaker at the bottom you will mute the video.

روی بلندگوی کوچک در پایین کلیک کنید، ویدیو را بی صدا خواهید کرد.

The video will keep Playing but it will stop making sound. So

ویدیو به پخش ادامه می‌دهد، اما صدا نمی‌دهد. بنابراین

the mute button is what you use to do that. To stop something

دکمه بی صدا همان چیزی است که برای انجام آن استفاده می کنید. برای جلوگیری

from making sound. Or when you talk about a microphone to stop

از ایجاد صدا. یا وقتی در مورد میکروفون صحبت می

it from hearing you or listening to you. Um sometimes

کنید تا صدای شما را نشنود یا به شما گوش ندهد. اوم گاهی اوقات

when you are in a Zoom meeting it's polite if there are lots

وقتی در یک جلسه زوم هستید ، اگر افراد زیادی در یک جلسه آنلاین حضور داشته باشند، مودبانه است که

of people in an online meeting to mute your microphone so

میکروفون خود را بی صدا کنید تا

people don't hear what's happening around you or in your

مردم نشنوند در اطراف شما یا در خانه شما چه اتفاقی می افتد

house. Sound panel. A sound panel it can actually refer to

. پنل صدا. یک پانل صدا در واقع می تواند به

two things. But normally a sound panel refers to foam

دو چیز اشاره کند. اما به طور معمول پانل صدا به پانل های فومی اطلاق می شود که

panels we put on the wall to dampen the sound and to reduce

ما روی دیوار می گذاریم تا صدا را کم کند و اکو را کاهش دهد

echo. Echo by the way is when you're like hey hey hey. Like

. اکو اتفاقاً زمانی است که شما مانند هی هی هی هستید. مثلاً

if you're in a big room and you yell and your voice comes back

اگر در یک اتاق بزرگ هستید و فریاد می‌زنید و صدایتان

to you that's an echo. It's like hey hey. So if I was in a

به شما برمی‌گردد، این یک پژواک است. انگار هی هی بنابراین اگر من در یک

cave you might hear an echo. Sound panels are used to stop

غار بودم، ممکن است یک پژواک بشنوید. پانل های صوتی برای جلوگیری

sound from reflecting. It absorbs the sound or deadens

از انعکاس صدا استفاده می شود. صدا را جذب می کند یا صدا را خاموش

the sound. Um but a sound panel can also be the board with all

می کند. اوم، اما یک پانل صدا همچنین می تواند صفحه ای با

the knobs that they use at a recording studio. We might call

تمام دستگیره هایی باشد که آنها در یک استودیوی ضبط استفاده می کنند . ممکن است

that a sound panel as well. Um Volume. So this knob goes to

آن را یک پنل صدا نیز بنامیم. امم حجم. بنابراین این دستگیره به

eleven. This is a secret joke. If you've seen a certain movie

یازده می رسد. این یک شوخی پنهانی است. اگر فیلم خاصی را دیده

you'll understand the reference. But volume refers to

باشید، مرجع آن را متوجه خواهید شد . اما حجم به

normally how loud sound is. Specifically when you're using

طور معمول به میزان بلندی صدا اشاره دارد. به ویژه زمانی که از تجهیزات استفاده می کنید

equipment. When you're using a radio or a TV or when you're

. وقتی از رادیو یا تلویزیون استفاده می‌کنید یا

listening to music with your your phone and your AirPods we

با تلفن و ایرپاد خود به موسیقی گوش می‌دهید

would have volume. You can turn the volume up. You can turn the

، صدا داریم. می توانید صدا را زیاد کنید. می توانید

volume down. So when I'm watching TV sometimes I turn it

صدا را کم کنید. بنابراین وقتی در حال تماشای تلویزیون هستم گاهی اوقات آن را روشن می

up. If I can't hear it. If it's too quiet I'll turn it up. And

کنم. اگه نتونم بشنوم اگر خیلی ساکت است آن را روشن می کنم. و

if it's too loud I will turn it down. So once again the plus

اگر خیلی بلند باشد آن را رد می کنم. بنابراین یک بار دیگر علامت مثبت

sign on the remote control. Turn it up. Make it louder. Um

روی کنترل از راه دور. آن را روشن کنید. بلندترش کن امم

turn it down. Make it quieter. So sometimes when I am watching

ردش کن ساکت ترش کن بنابراین گاهی اوقات وقتی در حال تماشای

something I have to turn it up. And Jen sometimes says it's too

چیزی هستم باید آن را روشن کنم. و جن گاهی اوقات می گوید که خیلی

loud. Um by the way this is from I think the movie Spinal

بلند است. اوم، این به نظر من مربوط به فیلم Spinal

Tap. He has an amplify for his guitar. And he thinks it's

Tap است. او برای گیتارش آمپلیفی دارد. و او فکر می کند که

louder because the knob instead of going to ten goes to eleven.

صدای آن بلندتر است زیرا دکمه به جای رفتن به ده به یازده می رود.

It goes one more. Muffled. Sometimes sound can be muffled.

یکی دیگه میره خفه شده. گاهی اوقات صدا ممکن است خفه شود.

Recently we all wore masks a lot. Uh right now we wear masks

اخیراً همه ما زیاد ماسک می زدیم . اوه در حال حاضر ما

sometimes in Canada. But last year I had to teach wearing a

گاهی اوقات در کانادا ماسک می زنیم. اما سال گذشته به دلیل کووید مجبور شدم پوشیدن

mask because of COVID. And so my voice was muffled. Um I

ماسک را آموزش دهم. و بنابراین صدای من خفه شد. اوم من

don't have a mask here. Oh, I do have a mask here. What I

اینجا ماسک ندارم اوه، من اینجا ماسک دارم. چیزی که

noticed is when I wore a mask I noticed that my voice sounded a

متوجه شدم این بود که وقتی ماسک زدم متوجه شدم که صدایم

little bit different. It was muffled. When your voice is

کمی متفاوت است. خفه شده بود. وقتی صدای شما

muffled it's it's harder to understand what someone's

خفه می شود، درک اینکه کسی چه می

saying. Here I'll give you a better example. If I talk like

گوید سخت تر است. در اینجا مثال بهتری برای شما می زنم. اگر اینطور صحبت

this my voice is kind of muffled. So you can hear the

کنم صدایم به نوعی خفه می شود. بنابراین می توانید بشنوید که

sound doesn't come out clearly. I didn't like I liked wearing a

صدا به وضوح خارج نمی شود. دوست نداشتم

mask because it protected me. But I didn't like wearing a

ماسک بزنم چون از من محافظت می کرد. اما ماسک زدن را دوست نداشتم،

mask because it was hard sometimes for my students to

زیرا گاهی

understand me and I had to talk louder and I would keep getting

درک من برای شاگردانم سخت بود و مجبور بودم بلندتر صحبت کنم و مدام

a sore throat. But yes when your voice is muffled it sounds

گلو درد می کردم. اما بله، وقتی صدای شما خفه می شود، به نظر

like this. It's just hard to hear exactly what the person is

می رسد. فقط شنیدن اینکه آن شخص دقیقاً چه می

saying. So we talked about this earlier when someone has

گوید سخت است. بنابراین، زمانی که شخصی

troubled hearing. We say that they are experiencing hearing

مشکل شنوایی دارد، قبلاً در این مورد صحبت کردیم. می گوییم کم شنوایی دارند

loss. Or that they have hearing loss. As people get oh they

. یا اینکه کم شنوایی دارند . وقتی مردم اوه می گیرند،

sometimes have hearing loss. They can't hear things as well

گاهی اوقات دچار کم شنوایی می شوند. آنها نمی توانند چیزها را به

as they used to. When you're young and your ears work really

خوبی قبل بشنوند. وقتی جوان هستید و گوش هایتان واقعاً

well you could hear a lot of things. But as you get older

خوب کار می کند، می توانید چیزهای زیادی بشنوید . اما با افزایش سن

and sometimes for other reasons you start to experience hearing

و گاهی به دلایل دیگر، کم شنوایی را تجربه می کنید

loss. You start to have trouble hearing things properly. And

. شما شروع به مشکل در شنیدن درست چیزها می کنید. و

sometimes you need to wear a hearing aid. A hearing aid is a

گاهی لازم است از سمعک استفاده کنید. سمعک

device that people wear in their ear to amplify the sound

وسیله‌ای است که افراد برای تقویت صدا در گوش خود قرار می‌دهند

and that helps them hear even though they have some hearing

و به آنها کمک می‌کند حتی با وجود کم شنوایی بشنوند

loss. By the way this is an older style hearing aid. I

. به هر حال، این یک سمعک قدیمی است. من

chose this picture so that you could see it really well. But

این عکس را انتخاب کردم تا بتوانید آن را واقعاً خوب ببینید. اما

newer hearing aids are actually a lot more discrete. They're

سمعک های جدیدتر در واقع بسیار گسسته تر هستند. دیدن آنها

harder to see. My friend has a hearing aid and it's very small

سخت تر است. دوست من یک سمعک دارد و پشت گوشش بسیار کوچک است

behind his ear and there's just a small little wire that goes

و فقط یک سیم کوچک کوچک وارد می

in. So you can hardly tell that he wearing a hearing aid. And

شود. بنابراین شما به سختی می توانید تشخیص دهید که او سمعک دارد.

then of course we talked about when you completely lose the

و البته ما در مورد زمانی صحبت کردیم که کاملاً

ability to hear you are considered deaf. Deaf is the

توانایی شنیدن را از دست می دهید، ناشنوا محسوب می شوید. ناشنوا

term we use to talk about someone who can't hear. Um so I

اصطلاحی است که ما در مورد کسی که نمی شنود صحبت می کنیم. اوم، من

did some research on this because I wanted to use the

در این مورد تحقیق کردم زیرا می خواستم از اصطلاحات درست استفاده کنم

correct terms. There are ways to refer to people who have

. راه هایی وجود دارد که می توان به افرادی اشاره کرد که در

trouble doing certain things that are not appropriate. But

انجام برخی کارها که مناسب نیستند مشکل دارند. اما

my understanding is that describing someone as having

درک من این است که توصیف کسی که

hearing loss is the acceptable way and that you can describe

دچار کم شنوایی است راه قابل قبولی است و

someone as being deaf if they cannot hear. So when you are

اگر کسی نمی تواند بشنود می توانید ناشنوا توصیف کنید. بنابراین وقتی

deaf you are unable to hear. Or you at least have significant

ناشنوا هستید قادر به شنیدن نیستید. یا حداقل کم شنوایی قابل توجهی

hearing loss as well. And then there's something called

نیز دارید. و سپس چیزی به نام

ultrasound. This is a cool one because there are sounds that

اولتراسوند وجود دارد. این یک صدای جالب است زیرا صداهایی وجود دارد که

are so high pitched we can't hear them. But dogs can hear

آنقدر بلند هستند که نمی توانیم آنها را بشنویم. اما سگ‌ها می‌توانند بشنوند

but we can also use them to do things like we can see a baby

اما ما همچنین می‌توانیم از آنها برای انجام کارهایی استفاده کنیم، مانند اینکه می‌توانیم نوزادی را

inside of a mother's womb using ultrasound when I was having

در داخل رحم مادر با استفاده از سونوگرافی ببینیم، زمانی که من مشکل قلبی داشتم،

heart problems they would use ultrasound to look at my heart.

آنها از سونوگرافی برای دیدن قلب من استفاده می‌کردند.

They would send really high pitch sound waves in and I'm

آنها امواج صوتی با سرعت بسیار بالا را به داخل می فرستند و من

sure they reflect or bounce off or something magical happens

مطمئن هستم که آنها منعکس می شوند یا منعکس می شوند یا اتفاقی جادویی می افتد

and they can create an image from the sound waves. So

و می توانند تصویری از امواج صوتی ایجاد کنند. بنابراین

ultrasound is a very cool way to to C. Isn't that

سونوگرافی یک راه بسیار جالب برای C است.

interesting? We use sound to C.

جالب نیست؟ ما از صدا برای C استفاده می کنیم.