Learn 10 Ways to Use the English Verb "To be" in the Imperative

Hi Bob the Canadian here.

سلام باب کانادایی اینجا

Sometimes in English you need to be able to tell someone what to do.

گاهی اوقات در زبان انگلیسی باید بتوانید به کسی بگویید که چه کاری انجام دهد.

This verb form is called the imperative, and in this video we're going to look at 10 ways

این فرم فعل امری نامیده می شود و در این ویدیو قصد داریم 10 روش

to use the verb, "to be" in its imperative form.

برای استفاده از فعل "بودن" را در شکل امری آن بررسی کنیم.

1. Be careful!

1. مراقب باشید!

You can say, "Be careful!" to someone if they are doing something dangerous.

می توانید بگویید: "مراقب باش!" به کسی اگر کار خطرناکی انجام دهد.

Imagine you and a friend are mountain climbing, and as your friend climbs above you, you see

تصور کنید شما و یکی از دوستانتان در حال کوهنوردی هستید و وقتی دوستتان از بالای شما بالا می رود، می بینید

that he is in a dangerous situation.

که در موقعیت خطرناکی قرار گرفته است.

You could say, using the imperative:

شما می توانید با استفاده از دستور ضروری بگویید:

Be careful!

مراقب باش!

Be careful up there Dave.

مراقب اون بالا دیو باش

You might slip.

ممکن است لغزشی

Be careful Dave.

مراقب باش دیو

It looks dangerous up there.

اون بالا خطرناک به نظر میرسه

2. Be quiet.

2. ساکت باشید.

Imagine you are driving in a van and you have a bunch of your children in the back if you

تصور کنید در حال رانندگی در یک ون هستید و اگر بچه دارید و صدای آنها بلند می شود، دسته ای از فرزندان خود را پشت سر دارید

have children and they are being loud.

.

You could use the imperative phrase, "Be quiet!" to tell them that they are being too loud

می توانید از عبارت ضروری استفاده کنید: "ساکت باش!" به آنها بگویید که خیلی بلند هستند

and you would like them to quiet down.

و دوست دارید ساکت شوند.

Be quiet kids!

ساکت باشید بچه ها!

I'm trying to concentrate on my driving.

من سعی می کنم روی رانندگی خود تمرکز کنم.

Be quiet kids!

ساکت باشید بچه ها!

It's too loud in here.

اینجا خیلی بلنده

3. Be prepared.

3. آماده باشید.

Let's imagine that a storm is approaching and you are listening to the news.

بیایید تصور کنیم که طوفانی نزدیک است و شما به اخبار گوش می دهید.

On the news the news anchor may say: Be prepared!

ممکن است مجری خبر در مورد اخبار بگوید: آماده باشید!

A storm is coming.

طوفانی در راه است.

Be prepared people!

مردم آماده باشید!

High winds are imminent.

بادهای شدید قریب الوقوع است.

Be prepared!

آماده باش!

A storm will arrive soon.

به زودی طوفانی خواهد آمد.

And this is the imperative form of "to be" with the word prepared.

و این صیغه ی امری «بودن» با لفظ آماده است.

Letting you know that you should make sure you have food, candles, and other things you

به شما اطلاع می دهد که باید مطمئن شوید که غذا، شمع و سایر چیزهایی که

may need in the event of a disaster.

ممکن است در صورت بروز فاجعه به آن نیاز داشته باشید، داشته باشید.

Be prepared!

آماده باش!

4. Be happy!

4. شاد باشید!

You might know the song, "Don't worry.

ممکن است آهنگ "نگران نباش

Be happy!"

شاد باش!"

And this song actually uses two sentences in the imperative.

و این آهنگ در واقع از دو جمله در امری استفاده می کند.

The first is the negative form, "Don't worry."

اولی شکل منفی "نگران نباش" است.

and the second is the affirmative form, "Be happy!"

و دومی صیغه " شاد باش!"

And basically it is telling you that you should set aside your worries in life, don't think

و اساساً به شما می گوید که باید نگرانی های خود را در زندگی کنار بگذارید،

about your problems, and just try to be happy.

به مشکلات خود فکر نکنید و فقط سعی کنید شاد باشید.

Don't worry.

نگران نباشید.

Be happy!

خوشحال باش!

5. Don't be late.

5. دیر نکن.

So I've switched over to using the negative form of the imperative.

بنابراین من به استفاده از شکل منفی امریه روی آورده ام.

In the affirmative form we say things like, "Be happy!".

در حالت مثبت چیزهایی مانند "خوشحال باش!" می گوییم.

In the negative form we say things with, "Don't" in front.

در شکل منفی ما چیزهایی را با "نباید" در جلو می گوییم.

So we would say things like, "Don't be late."

بنابراین ما چیزهایی مانند "دیر نکن" می گوییم.

So imagine you are a teacher and you and your students are going to go on a trip.

بنابراین تصور کنید که شما یک معلم هستید و شما و دانش آموزانتان قصد دارید به یک سفر بروید.

You would say to your students:

به شاگردانتان می گفتید:

Don't be late tomorrow morning.

فردا صبح دیر نکنید.

We are leaving at 7am.

ساعت 7 صبح حرکت می کنیم.

Don't be late because the bus will not wait for you.

دیر نکنید چون اتوبوس منتظر شما نخواهد بود.

Don't be late.

دیر نکن

6. Don't be mean.

6. بدجنس نباش.

You might be talking with a brother or sister and maybe it's turning into an argument and

ممکن است با برادر یا خواهری صحبت کنید و ممکن است به مشاجره تبدیل شود و

one of you is starting to get angry and saying words that they should not say.

یکی از شما شروع به عصبانیت کند و کلماتی را به زبان بیاورد که نباید بگوید.

You could say:

می توانید بگویید:

Don't be mean.

بدجنس نباش.

Don't be mean to me when you talk.

وقتی حرف میزنی با من بد نباش

And this is again the negative form of the imperative and you're indicating to the person

و این دوباره شکل منفی امر است و شما به شخص

that you would prefer that they are kind to you.

نشان می دهید که ترجیح می دهید با شما مهربان باشد.

Don't be mean.

بدجنس نباش

Let's keep this argument civil.

بیایید این استدلال را مدنی نگه داریم.

Don't be mean.

بدجنس نباش

7. Don't be afraid.

7. نترسید.

Imagine you're walking with a small child and it's nighttime.

تصور کنید با یک کودک کوچک راه می روید و شب شده است.

And it's kind of dark outside.

و بیرون تاریک است.

You would say to the child:

به کودک می گفتی:

Don't be afraid.

نترس.

I am here with you.

من اینجا با تو هستم.

Don't be afraid.

نترس

I will hold your hand.

دستت را خواهم گرفت

And in this way you use the imperative to indicate to the child how they should be feeling.

و به این ترتیب از دستور ضروری برای نشان دادن احساس کودک به او استفاده می کنید.

It won't necessarily stop them from being afraid, but it might assure them that you

این لزوماً آنها را از ترس باز نمی دارد، اما ممکن است به آنها اطمینان دهد

are watching over them.

که مراقب آنها هستید.

Don't be afraid.

نترس

8. Don't be difficult.

8. سخت نباشید.

Sometimes when having a small argument with a friend who you know really well, you might

گاهی اوقات هنگام مشاجره کوچک با دوستی که خیلی خوب می شناسید، ممکن

say to them:

است به او بگویید:

Don't be difficult.

سخت نباش.

If they are making the argument somewhat uncomfortable for you.

اگر آنها بحث را تا حدودی برای شما ناراحت کننده می کنند.

You would need to know the person well to make this statement.

برای بیان این جمله باید شخص را به خوبی بشناسید .

But let's say for instance a friend was bugging me, or making fun of me about something.

اما فرض کنید برای مثال یکی از دوستان من را مورد آزار و اذیت قرار می داد، یا در مورد چیزی مسخره ام می کرد.

I could say to them:

می توانم به آنها بگویم:

Dave, don't be difficult.

دیو، سخت نباش.

Let's try to resolve this nicely.

بیایید سعی کنیم این را به خوبی حل کنیم.

9. Don't be an idiot.

9. احمق نباشید.

Please don't ever say this sentence to someone, but you should know what this sentence is.

لطفا هرگز این جمله را به کسی نگویید، اما باید بدانید که این جمله چیست.

Sometimes when you are watching a TV show or a movie you will hear someone say something

گاهی اوقات وقتی در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی یا یک فیلم هستید، می‌شنوید که کسی می‌گوید

like:

:

Don't be an idiot.

احمق نباش.

And basically what this means is they think the person is acting in a way where they are

و اساساً به این معنی است که آنها فکر می کنند که فرد به گونه ای عمل می کند

showing that they are not intelligent.

که نشان می دهد باهوش نیست.

And so they would say in derogatory way, it is a bit of an insult:

و لذا با تحقیر می گویند ، کمی توهین است:

Don't be an idiot.

احمق نباش.

Again, please don't use this sentence yourself.

باز هم لطفا خودتان از این جمله استفاده نکنید.

This is only so you will recognize it.

این فقط برای این است که شما آن را تشخیص دهید.

But the phrase, "Don't be an idiot." is something you will hear sometimes in English.

اما عبارت «احمق نباش». چیزی است که گاهی اوقات به زبان انگلیسی خواهید شنید.

10. Let's be kind to each other.

10. بیایید با هم مهربان باشیم.

So this is the form of the imperative that includes the person who is speaking.

پس این صورت امری است که شامل شخص سخنگو می شود.

When we use, "Let's" in front of an imperative sentence it means that I myself as the speaker

وقتی از "Let's" در مقابل یک جمله امری استفاده می کنیم به این معنی است که من خودم به عنوان

am included in the command.

گوینده در دستور قرار می گیرم.

So if I say:

پس اگر بگویم:

Let's be kind to each other.

با هم مهربان باشیم.

It means that myself and the other people that I am talking to will all attempt to be

این بدان معناست که من و سایر افرادی که با آنها صحبت می کنم، همه سعی می

kind to each other in the conversation.

کنند در گفتگو با یکدیگر مهربان باشند.

Let's be kind to each other.

بیایید با هم مهربان باشیم.

Those are actually good words for everyone around the world.

اینها در واقع کلمات خوبی برای همه در سراسر جهان هستند.

Well that's 10 ways to use the verb, "to be" in the imperative.

خوب این 10 راه برای استفاده از فعل "بودن" در امر امری است.

Bob the Canadian here.

باب کانادایی اینجا

Learn English with Bob the Canadian.

انگلیسی را با باب کانادایی یاد بگیرید.

Thank you once again for watching if you don't mind hitting the like button below, the thumb's

یک بار دیگر از تماشای شما متشکرم، اگر برایتان مهم نیست که دکمه لایک زیر را فشار دهید،

up button that would be awesome for me, and if you haven't yet subscribed to my channel,

دکمه بالا به بالا برای من عالی است، و اگر هنوز در کانال من مشترک نشده اید،

please subscribe.

لطفاً سابسکرایب کنید.

I make video lesson once or twice per week just to help you learn English.

من هفته ای یک یا دو بار درسی ویدیویی درست می کنم تا به شما در یادگیری زبان انگلیسی کمک کنم.

Have a great day.

روز خوبی داشته باشی.