Let's Learn English at the Market! 🍎💐🍓

Let's learn English

بیایید انگلیسی را

at the market.

در بازار یاد بگیریم.

Well, welcome to the farmers market.

خوب، به بازار کشاورزان خوش آمدید.

There's a couple of different types of markets in English.

چند نوع بازار در زبان انگلیسی وجود دارد.

One is a farmers market like this one, and another type of market is a flea market.

یکی بازار کشاورزان است مانند این، و نوع دیگر بازار، بازار دستفروشی است.

A farmers market obviously has lots of farmers.

بازار کشاورزان به وضوح کشاورزان زیادی دارد.

Farmers grow their fruit, they grow their vegetables,

کشاورزان میوه هایشان را می کارند، سبزی هایشان را می کارند

and they come to a market like this to sell them.

و برای فروش به بازاری از این دست می آیند .

Now, it's not all farmers.

اکنون، همه کشاورزان نیستند.

There's other stuff here as well that I'll talk about later.

چیزهای دیگری نیز در اینجا وجود دارد که بعداً در مورد آنها صحبت خواهم کرد.

But a flea market, as opposed to a farmer's market, wouldn't

اما یک بازار کثیف، بر خلاف بازار کشاورز،

have any farmers.

کشاورز ندارد.

So that's really the difference between the two.

پس این واقعاً تفاوت بین این دو است.

So the place where a vendor sells from at

بنابراین مکانی که فروشنده از آن در بازار می فروشد،

market is called either a booth or a stall.

غرفه یا غرفه نامیده می شود.

In fact, you can see

در واقع، شما می توانید

Jen's stall right behind us here where she's selling lots of flowers.

غرفه جن را درست پشت سر ما ببینید، جایی که او گل های زیادی می فروشد.

You may have also heard the word

ممکن است کلمه استند را نیز شنیده باشید که

stand used to describe a place where people sell things.

برای توصیف مکانی که مردم در آن اجناس می فروشند استفاده می شود.

I would probably describe this pizza place

من احتمالاً این مکان پیتزا را به

as a stand instead of a booth or stall.

جای غرفه یا غرفه به عنوان یک غرفه توصیف می کنم.

So once again, Jen is back there selling flowers from our booth,

بنابراین یک بار دیگر، جن به آنجا برگشته و از غرفه ما گل می فروشد،

we also call it a stall, and this is a stand.

ما آن را غرفه نیز می نامیم، و این یک غرفه است.

So in order for a market to work, you need vendors.

بنابراین برای اینکه یک بازار کار کند، به فروشنده نیاز دارید.

Vendors are the people who sell things at a market.

فروشندگان افرادی هستند که اجناس را در بازار می فروشند.

And you, of course, need customers.

و شما، البته، به مشتریان نیاز دارید.

Customers are the people who buy things.

مشتریان افرادی هستند که چیزها را می خرند.

We have a really good market day when lots of customers come to market

ما یک روز خوب در بازار داریم که مشتریان زیادی به بازار می آیند

and buy our products.

و محصولات ما را می خرند.

So if you have lots of vendors, if you have a lots of people

بنابراین اگر فروشنده‌های زیادی دارید، اگر افراد زیادی دارید که

selling things, then usually you have lots of customers

اجناس می‌فروشند، معمولاً مشتریان زیادی دارید

and everyone goes home at the end of the day, really happy.

و همه در پایان روز، واقعاً خوشحال به خانه می‌روند.

So you might think that these are tents, but they're not tents.

بنابراین ممکن است فکر کنید که اینها چادر هستند، اما آنها چادر نیستند.

They're actually called canopies.

آنها در واقع سایبان نامیده می شوند.

When you sell your products at a market,

وقتی محصولات خود را در بازار می فروشید،

especially when you're outside, it's nice to have shade.

به خصوص زمانی که بیرون هستید، داشتن سایه خوب است.

So these vendors buy canopies so that they have lots of shade,

بنابراین این فروشندگان سایبان می خرند تا سایه زیادی داشته باشند،

not just for their products, but also for themselves.

نه فقط برای محصولاتشان، بلکه برای خودشان.

For Jen and I, it's really nice to have a couple canopies to stand under

برای من و جن، داشتن چند سایبان برای ایستادن در زیر آن واقعاً خوب است

so that we can stay cool and so the flowers

تا بتوانیم خنک بمانیم و گل‌ها نیز

stay nice and fresh and ready for the customers as well.

زیبا و تازه بمانند و برای مشتریان نیز آماده باشند.

So this booth here sells a lot of fresh fruits and vegetables.

بنابراین این غرفه اینجا مقدار زیادی میوه و سبزیجات تازه می فروشد.

And in English, we usually call this produce, but sometimes we say produce.

و در انگلیسی معمولاً به این محصول می گوییم ولی گاهی می گوییم تولید.

It kind of has two different pronunciations.

به نوعی دو تلفظ متفاوت دارد .

Hi, Jim. How are you? I'm good, thanks. Good.

سلام جیم چطور هستید؟ خوبم ممنون. خوب

Good to see you.

از دیدنت خوشحالم.

I'm talking about the difference between, uh...

من در مورد تفاوت بین، اوه...

or not the difference about how produce and produce are pronounced differently,

یا نه، تفاوت در نحوه تلفظ متفاوت تولید و تولید صحبت می کنم،

but they're the same word.

اما آنها یک کلمه هستند.

So you sell produce and you sell produce, and it's all the same thing.

بنابراین شما محصول می فروشید و محصول می فروشید، و همه چیز یکسان است.

We also sell peaches. They also sell peaches.

هلو هم می فروشیم. هلو هم می فروشند.

So in season is another good word to teach here at this booth.

بنابراین در فصل یک کلمه خوب دیگر برای آموزش در اینجا در این غرفه است.

Generally, Jim and his wife Mary sell everything that's in season.

به طور کلی، جیم و همسرش مری هر آنچه را که در فصل است می فروشند.

That would be fruits and vegetables that are currently ripe on the trees,

این میوه ها و سبزیجاتی هستند که در حال حاضر روی درختان رسیده و

ready to be picked.

آماده چیدن هستند.

So they sell a lot of produce, they sell a lot of produce, and it's all in season.

بنابراین آنها محصولات زیادی می فروشند، محصولات زیادی را می فروشند و همه اینها در فصل است.

So there are a number of different things sold at a farmers market.

بنابراین تعدادی چیزهای مختلف در بازار کشاورزان فروخته می شود.

Some of the things that I could list are baked goods, things

برخی از چیزهایی که می‌توانم فهرست کنم، محصولات پخته‌شده هستند، چیزهایی

that people bake usually it’s something yummy and sweet.

که مردم می‌پزند معمولاً چیزهای خوشمزه و شیرینی هستند.

We sell flowers at this farmer's market.

ما در بازار این کشاورز گل می فروشیم.

Jen and I are the flower vendor.

من و جن فروشنده گل هستیم. می

You can find honey.

توانید عسل را پیدا کنید.

You can find berries, fruit and vegetables.

شما می توانید انواع توت ها، میوه ها و سبزیجات را پیدا کنید.

You can find meat. You can find coffee.

می توانید گوشت پیدا کنید. می توانید قهوه پیدا کنید.

You can usually find maple syrup at a Canadian market and definitely some jam.

معمولاً می توانید شربت افرا را در بازارهای کانادا پیدا کنید و مطمئناً مقداری مربا.

So in a booth at market, you will often see tables.

بنابراین در یک غرفه در بازار، اغلب میزهایی را خواهید دید. به

This right here is called a tablecloth.

این میگن سفره.

And you can see that Jen has really good signage.

و می توانید ببینید که جن تابلوهای بسیار خوبی دارد.

So those are three of the things you will probably see in a booth, at market.

بنابراین این سه مورد از چیزهایی است که احتمالاً در یک غرفه، در بازار خواهید دید. به

Looks like Jen has a couple of customers right now.

نظر می رسد جن در حال حاضر چند مشتری دارد.

Maybe I should stop making an English lesson and get to work.

شاید بهتر باشد درس انگلیسی را کنار بگذارم و سر کار بروم.

So at this market, if you do want to eat some food,

بنابراین در این بازار، اگر بخواهید کمی غذا بخورید،

you might be surprised at what you can get.

ممکن است از آنچه می توانید تهیه کنید شگفت زده شوید.

You can get samosas.

می توانید سمبوسه بگیرید.

Over here, you can actually get empanadas.

در اینجا، شما در واقع می توانید empanadas را دریافت کنید.

They're very yummy.

خیلی خوشمزه هستن

I usually buy a chicken empanada every week.

من معمولا هر هفته یک امپانادای مرغ می خرم .

And if we go around here to the other side, you can buy pierogies.

و اگر از اینجا به طرف دیگر برویم، می‌توانید پیروگی بخرید.

Those are very yummy as well. Hello.

اونها هم خیلی خوشمزه هستند سلام.

And then just down here, we have some yummy baked goods.

و سپس همین پایین، ما چند کالای پخته شده خوشمزه داریم.

And towards the end of market, they also start to make pizzas.

و در اواخر بازار شروع به درست کردن پیتزا می کنند.

So if you wanted a donut

بنابراین اگر یک دونات می‌خواستید

or if you wanted a pizza, there's actually some right back there.

یا اگر می‌خواستید یک پیتزا می‌خواستید، در واقع مقداری از آن درست در آنجا وجود دارد.

You could come to this booth and buy one.

می توانید به این غرفه بیایید و یکی بخرید.

It's also nice at market to have something fun for the kids.

همچنین در بازار خوب است که برای بچه ها چیزهای سرگرم کننده داشته باشید.

Here you see a clown who's making some super cool balloon animals.

در اینجا یک دلقک را می بینید که در حال ساخت حیوانات بالن فوق العاده باحال است.

The kids really love this.

بچه ها واقعا این را دوست دارند.

Two words that you'll often

دو کلمه ای که اغلب

see at a farmer's market are the words organic and local.

در بازار کشاورزان می بینید، واژه های ارگانیک و محلی هستند.

When something is organic, it means it's grown without herbicides or pesticides.

وقتی چیزی ارگانیک است، به این معنی است که بدون علف‌کش یا آفت‌کش رشد کرده است.

Herbicides kill weeds and pesticides kill insects.

علف کش ها علف های هرز و آفت کش ها حشرات را از بین می برند.

You'll also see the word local.

همچنین کلمه محلی را خواهید دید.

Local means that the food is grown within a few kilometers of the market,

محلی به این معنی است که غذا در چند کیلومتری بازار رشد می کند،

so you'll often see the words organic and local.

بنابراین اغلب کلمات ارگانیک و محلی را خواهید دید.

Well, thank you

خوب، از شما

so much for watching this English lesson at my local farmers market.

برای تماشای این درس انگلیسی در بازار کشاورزان محلی من بسیار سپاسگزارم.

Remember, if this is your first time here, please click the subscribe button.

به یاد داشته باشید، اگر اولین بار است که در اینجا هستید، لطفاً روی دکمه اشتراک کلیک کنید.

Leave a comment below. Give me a thumbs up.

در زیر نظر بدهید به من یک شست بالا بده

And if you have some time, why don't you stick around and watch

و اگر کمی وقت دارید، چرا نمی نشینید و یک

another English lesson?

درس انگلیسی دیگر را تماشا نمی کنید؟