Free English Class! Topic: Sports! ⚽🏅🏐 (Lesson Only)

Well, hello and welcome to this English lesson about sports.

خوب، سلام و به این درس انگلیسی در مورد ورزش خوش آمدید.

This is probably one of the big topics when you are learning

این احتمالاً یکی از موضوعات مهم در هنگام یادگیری

English. There are so many people in the world that love

زبان انگلیسی است. افراد زیادی در دنیا هستند که عاشق

watching sports and that love playing sports and it is a

تماشای ورزش هستند و عاشق ورزش هستند و

relatively familiar topic for most people. I know we just

برای اکثر مردم موضوع نسبتاً آشنا است . می دانم که

recently watched the Olympics. I know there are several

اخیراً المپیک را تماشا کرده ایم. من می دانم که

sporting matches every evening, in every country, in all

هر روز عصر، در هر کشور، در

different types of sports. So, I thought it would be a good

انواع مختلف ورزش، چندین مسابقه ورزشی وجود دارد. بنابراین، فکر کردم ایده خوبی

idea to do a lesson about sports. I'm sure you'll enjoy

است که یک درس در مورد ورزش انجام دهم . مطمئنم از آن لذت خواهید

it. Whether you are someone who watches a lot of sports, maybe

برد. چه کسی باشید که ورزش های زیادی تماشا می کند،

you're someone who plays a lot of sports or maybe you're just

شاید فردی باشید که ورزش های زیادی انجام می دهد یا شاید فقط

someone who's curious and wants to learn some words and phrases

فردی هستید که کنجکاو هستید و می خواهید کلمات و عباراتی را

in English to be able to talk about sports. So, the first

به زبان انگلیسی یاد بگیرید تا بتوانید در مورد ورزش صحبت کنید. بنابراین، تصویر اول

picture is also from Eugene and it's the phrase sports fan or

نیز از یوجین است و عبارت ورزش هوادار

the term sports fan. When you are someone who likes watching

یا اصطلاح هوادار ورزش است. وقتی کسی هستید که دوست دارید

a certain sport, we say that You are a sports fan and then

ورزش خاصی را تماشا کنید، می گوییم که شما طرفدار ورزش هستید و

we use the word fan in other ways as well. We'll say things

سپس از کلمه هوادار به شکل های دیگری نیز استفاده می کنیم. ما چیزهایی از این

like, are you a fan of football? Which basically means

قبیل خواهیم گفت، آیا شما طرفدار فوتبال هستید؟ یعنی

do you watch football? Are you a fan of ice skating? Which is

اصلاً فوتبال می بینید؟ آیا شما از طرفداران اسکیت روی یخ هستید؟ که

an Olympic winter sport and you might say, oh yeah, I'm a big

یک ورزش زمستانی المپیک است و ممکن است بگویید، اوه بله، من طرفدار زیادی هستم

fan. So, a sports fan is someone who likes to watch a

. بنابراین، یک ورزش دوست کسی است که دوست دارد یک ورزش را تماشا کند

sport. You can see in Eugene's picture here, the stands are

. در تصویر یوجین در اینجا مشاهده می کنید که جایگاه ها

filled with sports fans. People have all worn red because the

مملو از ورزش دوستان است. همه مردم قرمز پوشیده‌اند، زیرا

Toronto FC their one uniform is red so that is their team color

تیم فوتبال تورنتو یک لباس آن‌ها قرمز است، بنابراین رنگ تیمشان است،

so they have worn red all of the fans are there wearing red

بنابراین قرمز پوشیده‌اند، همه هواداران قرمز پوشیده‌اند

to support their team and then we have something called a

تا از تیم خود حمایت کنند و پس از آن ما چیزی به نام

super fan a super fan is someone who is really really

سوپر هوادار، هوادار فوق‌العاده داریم. کسی که واقعاً

into a sport in English when you say someone is into

به یک ورزش به زبان انگلیسی علاقه دارد، وقتی می گویید کسی به

something it means they really really like it a super fan is

چیزی علاقه دارد، به این معنی است که واقعاً آن را دوست دارد، یک طرفدار فوق العاده به

more likely to dress up on game day they're more likely to do

احتمال زیاد در روز بازی لباس می پوشد و احتمالاً

crazy things. They might paint things on their faces. Um in

کارهای دیوانه وار انجام می دهد. آنها ممکن است چیزهایی را روی صورت خود نقاشی کنند. اوم در

university, sometimes super fans will some guys will paint

دانشگاه، گاهی اوقات طرفداران فوق العاده وقتی به یک بازی می روند، بعضی از بچه ها

letters on their chest or other weird things when they go to a

حروف روی سینه خود یا چیزهای عجیب دیگری می کشند،

game but a super fan is someone who really really loves the

اما یک طرفدار فوق العاده کسی است که واقعاً

sport that they watch. Of course, fans will cheer. One of

ورزشی را که تماشا می کند دوست دارد. البته هواداران تشویق خواهند شد. یکی

the things that you do when you watch a game. Whether you're at

از کارهایی که هنگام تماشای بازی انجام می دهید. چه در

home or in the stadium is that you will probably cheer when

خانه باشید و چه در استادیوم، احتمالاً وقتی

your team does well. You will say things like yay. You will

تیمتان خوب کار کند تشویق خواهید کرد. شما چیزهایی مانند یای خواهید گفت.

say things like go go go when the player on your team is

وقتی بازیکن تیم شما

about to score and then you might just sell yell yeah or

می خواهد گل بزند، چیزهایی مانند برو برو برو و بعد از آن ممکن است فقط فریاد بزنی بله یا

something like that when they do score but you will

چیزی شبیه به آن وقتی گل می زند بفروشی، اما

definitely cheer when your team scores so I have to mention

وقتی تیمت گل می زند قطعا تشویق می کنی، بنابراین باید به

this this is a lesson from about two anda/ 2 years ago but

این موضوع اشاره کنم. درسی مربوط به حدود دو سال پیش است، اما

I have redone the lesson I've added a whole bunch of new

من درس را دوباره انجام دادم، یک سری کلمه جدید اضافه

words I removed a couple of words so if some parts of this

کردم، چند کلمه را حذف کردم، بنابراین اگر برخی از قسمت های این

lesson seem familiar to a few of you that not all of you were

درس برای تعدادی از شما آشنا به نظر می رسد، نه همه شما

here two and a 2 years ago that why. So, a person who plays a

دو و یک سال پیش اینجا بودید به همین دلیل. بنابراین، به فردی

sport though is called a player. Someone who watches a

که یک ورزش را انجام می دهد، بازیکن می گویند. به کسی که یک

sport is called a fan or a spectator. We'll talk about

ورزش را تماشا می کند، هوادار یا تماشاگر می گویند. بعداً در مورد آن صحبت خواهیم

that later. Someone who plays a sport is called a player. We

کرد. به کسی که ورزش می کند، بازیکن می گویند. ما

have what are called professional athletes.

ورزشکاران حرفه ای را داریم.

Professional athletes are people who are so good at

ورزشکاران حرفه ای افرادی هستند که آنقدر در

playing the game that they get paid to play it. Their job is

انجام بازی مهارت دارند که برای انجام آن پول دریافت می کنند.

to play a sport. When I was younger, was a brief moment

کار آنها ورزش کردن است. وقتی جوان‌تر بودم، لحظه‌ای کوتاه بود

where I thought oh it would be so cool to be a professional

که فکر می‌کردم اوه خیلی خوب است که یک

hockey player. To be a professional athlete who plays

بازیکن حرفه‌ای هاکی باشم. یک ورزشکار حرفه ای که هاکی بازی می کند

hockey. Um but I don't think I was good enough. I never really

. امم اما فکر نمی کنم به اندازه کافی خوب بودم. من واقعاً هرگز

pursued that dream. But could you imagine what it would be

آن رویا را دنبال نکردم. اما آیا می توانید

like to be paid to play the sport that you love playing?

تصور کنید که پرداخت پول برای انجام ورزشی که دوست دارید چگونه باشد؟

That must be a really cool experience. It must be a lot of

این باید یک تجربه واقعا جالب باشد. ورزشکار

fun to be a professional athlete. We also have amateur

حرفه ای بودن باید بسیار سرگرم کننده باشد . ورزشکاران آماتور هم داریم

athletes. I'm sure many of us have been or are amateur

. مطمئنم بسیاری از ما ورزشکاران آماتور بوده یا هستیم

athletes. In Canada it's quite common for people to play

. در کانادا بسیار معمول است که مردم

volleyball one night a week. People play hockey. We call it

یک شب در هفته والیبال بازی کنند. مردم هاکی بازی می کنند. ما آن

the Rec League recreational league. Uh people play soccer

را لیگ تفریحی Rec League می نامیم . اوه مردم در تابستان فوتبال

or football as you might call it in your country in the

یا فوتبال بازی می کنند که ممکن است آن را در کشور خود

summer. There are a lot of amateur athletes in Canada. And

بنامید. ورزشکاران آماتور زیادی در کانادا حضور دارند. و

I'm sure in your country as well. People who play a sport

مطمئنم در کشور شما نیز هست. افرادی که

just for exercise and for enjoyment. And they don't get

فقط برای ورزش و لذت به ورزش می پردازند. و حقوق نمی گیرند

paid. They don't get paid anything. When you play a team

. آنها هیچ حقوقی دریافت نمی کنند . وقتی یک ورزش تیمی انجام

sport, you are on a team. Um there's a difference between

می دهید، در یک تیم هستید. اوم بین

individual sports like running and those kinds of things. And

ورزش های فردی مثل دویدن و این جور چیزها تفاوت وجود دارد. و

team sports like football or hockey or basketball or

ورزش های گروهی مانند فوتبال یا هاکی یا بسکتبال یا

volleyball. Where you have teammates. So a team is a group

والیبال. جایی که شما هم تیمی دارید. بنابراین یک تیم به گروهی

of people who all wear the same uniform usually and they play

از افراد گفته می شود که معمولاً همه یک لباس می پوشند

the same sport together and this can be amateur or

و یک ورزش را با هم انجام می دهند و این می تواند آماتور یا

professional. Um you can be on a a team as a professional

حرفه ای باشد. امم شما می توانید در یک تیم به عنوان یک ورزشکار حرفه ای

athlete and as an amateur athlete, you can be on a team

و به عنوان یک ورزشکار آماتور، می توانید در یک تیم

as well. Uh and then, again, I mentioned the word teammates.

نیز حضور داشته باشید. اوه و بعد دوباره کلمه هم تیمی ها را ذکر کردم.

Teammates are the other people who are on your team. This is

هم تیمی ها افراد دیگری هستند که در تیم شما حضور دارند.

the Phoenix Mercury. It is one of the teams in the WNBA, the

این فینیکس عطارد است. این یکی از تیم های WNBA،

Women's National Basketball Association and the the woman

اتحادیه ملی بسکتبال زنان و زن

in the middle, the player in the middle is Kia Nurse. She's

در وسط، بازیکن وسط کیا پرستار است. او

one of my favorite players on that team. She's Canadian. I

یکی از بازیکنان مورد علاقه من در آن تیم است. او کانادایی است. من

really, really like her. But a starting lineup, whenever a

واقعاً او را دوست دارم. اما یک ترکیب اولیه، هر زمان که یک

professional or amateur team plays against another team, the

تیم حرفه ای یا آماتور مقابل تیم دیگری بازی می کند،

players who start the game are usually your best players and

بازیکنانی که بازی را شروع می کنند معمولا بهترین بازیکنان شما هستند و به

that group of players is called the starting lineup. So, when

آن گروه از بازیکنان، ترکیب اصلی می گویند. بنابراین، هنگامی

there is a basketball game, there are five players on the

که یک بازی بسکتبال وجود دارد، پنج بازیکن در

starting lineup they start the game. When you go to watch a

ترکیب اصلی هستند که بازی را شروع می کنند . وقتی برای تماشای یک

football game or soccer game. There are 11 players I think

بازی فوتبال یا بازی فوتبال می روید. فکر می کنم 11

who are on the starting lineup. Those are the players who

بازیکن در ترکیب اصلی حضور دارند. اینها بازیکنانی

usually they're the best players. Um most of them are

هستند که معمولا بهترین بازیکنان هستند. خیلی از آنها

usually the best players on the team and they make up the

معمولا بهترین بازیکنان تیم هستند و

starting lineup. Sometimes depending on the sport the team

ترکیب اصلی را تشکیل می دهند. گاهی اوقات بسته به رشته ورزشی تیم

will have a captain. In hockey the captain of the team is not

یک کاپیتان خواهد داشت. در هاکی کاپیتان تیم

the coach. The captain is a player who kind of leads the

مربی نیست. کاپیتان بازیکنی است که به نوعی

team in terms of keeping them happy and kind of demonstrating

تیم را از نظر راضی نگه داشتن و نوعی

good behavior. In hockey, the captain usually has the letter

رفتار خوب رهبری می کند. در هاکی، کاپیتان معمولا حرف

C on their jersey. You can see on his hockey jersey, he has

C را روی پیراهن خود دارد. روی پیراهن هاکی

the letter C. This means that he is the captain of the team.

او می توانید حرف C را ببینید. این به این معنی است که او کاپیتان تیم است.

So, the captain again doesn't show the players how to play

بنابراین، کاپیتان دوباره به بازیکنان نشان نمی‌دهد که چگونه بازی کنند،

but the captain kind of leads in a way where they kind of

اما کاپیتان به گونه‌ای هدایت می‌کند که آنها به نوعی

show they they're like a model player usually they're a

نشان می‌دهند که مانند یک بازیکن نمونه هستند، معمولاً یک

veteran player or a really good player and they kind of lead

بازیکن کهنه کار یا یک بازیکن واقعاً خوب هستند. به نوعی

the team in that sense they they give direction on how to

تیم را به این معنا هدایت می‌کنند، آنها برای هیجان‌انگیز بودن در این زمینه راهنمایی می‌کنند

be excited how to act in a positive way in those kinds of

که چگونه در این نوع

things and we have of course a coach. A coach is a person who

چیزها به شیوه‌ای مثبت عمل کنیم و البته ما یک مربی داریم. مربی فردی است که

decides how to train the team. The coach decides who will play

تصمیم می گیرد چگونه تیم را آموزش دهد. مربی تصمیم می گیرد چه کسی بازی کند

and who will sit on the bench. The coach decides what

و چه کسی روی نیمکت بنشیند. مربی تصمیم می گیرد که

strategies a team is going to use in order to try and win.

یک تیم از چه استراتژی هایی برای تلاش و پیروزی استفاده کند.

The coach basically prepares the team before the game and

مربی اساساً تیم را قبل از بازی آماده می کند و

then makes decisions during the game so the team can do the

سپس در طول بازی تصمیم می گیرد تا تیم بتواند

best that they can. Again, a coach does not play. A coach

بهترین کاری را که می تواند انجام دهد. باز هم مربی بازی نمی کند. یک مربی

usually wears a suit and tie and a lot of sports, a coach

معمولا کت و شلوار و کراوات می پوشد و ورزش های زیادی می کند، مربی

will dress very, very nicely. Um and they will be on the

خیلی خیلی زیبا لباس می پوشد. اوم و آنها در

sidelines or on the bench or off to the side of the field

کنار زمین یا روی نیمکت یا بیرون از زمین

and they will give advice to the players and make decisions

خواهند بود و به بازیکنان توصیه می کنند و تصمیم می گیرند

about how to best try and win the game. We of course,

که چگونه بهترین تلاش را برای پیروزی در بازی انجام دهند. ما البته،

depending on the sport, you will have referees or umpires,

بسته به رشته ورزشی، شما داوران یا داورانی خواهیم داشت

there's a bunch of different names or the people who make

، دسته ای از نام ها یا افرادی وجود دارند که

sure all the players follow the rules of the game. Every sport

مطمئن می شوند همه بازیکنان از قوانین بازی پیروی می کنند . هر ورزشی

that you play has rules and it's important that everyone

که شما انجام می دهید قوانینی دارد و مهم این است که همه

follows the rules but humans are humans and sometimes, we

از قوانین پیروی کنند، اما انسان ها انسان هستند و گاهی اوقات، ما

break rules Either intentionally like we decide to

قوانین را زیر پا می گذاریم، یا عمداً مانند تصمیم به

break the rule or by accident, you just accidentally step off

شکستن قانون یا تصادفی، شما به طور تصادفی

the field or you accidentally trip someone and then the

از زمین خارج می شوید یا به طور تصادفی کسی را زمین می خورید. و سپس

referee or umpire will probably blow a whistle. I think I have

داور یا داور احتمالاً سوت خواهد زد. فکر

a whistle up here. We'll look at that in a sec. Uh and they

کنم اینجا سوت دارم. ما در یک ثانیه به آن نگاه خواهیم کرد. اوه و آنها

will stop the game and then they will either penalize one

بازی را متوقف می کنند و سپس یکی

of the teams. There might be a foul or a card or something

از تیم ها را جریمه می کنند. ممکن است خطا یا کارت یا چیزی

like that. But a referee or umpire usually Make sure the

شبیه این وجود داشته باشد. اما یک داور یا داور معمولا مطمئن می شود که

game goes smoothly. One thing to note in North America, we

بازی به آرامی پیش می رود. نکته ای که در آمریکای شمالی باید به آن توجه داشت، ما

usually call referee's refs and we call umpires ums. So we

معمولاً داوران داور و داوران را um می نامیم. بنابراین

shorten the words. The words aren't that long but so you'll

کلمات را کوتاه می کنیم. کلمات آنقدر طولانی نیستند، اما

you might hear people in the stand say ah come on ref that

ممکن است بشنوید که افراد حاضر در جایگاه می گویند آه به داور بیا که

was a bad call. Or you might hear at a baseball game. You

تماس بدی بود. یا ممکن است در یک بازی بیسبال بشنوید.

might say ah come on that was a strike. So you might hear

ممکن است بگویید آه بیا که یک اعتصاب بود. بنابراین ممکن است بشنوید که

people use the short forms of those two words. Referee

مردم از اشکال کوتاه این دو کلمه استفاده می کنند. داور

becomes ref. Umpire becomes I So, depending on the sport and

داور می شود Umpire تبدیل به I می شود بنابراین، بسته به ورزش

what country you live in, there are definitely times when you

و کشوری که در آن زندگی می کنید، قطعاً مواقعی وجود دارد که

play a game but there's also times where you practice. In

یک بازی انجام می دهید، اما زمان هایی نیز وجود دارد که در آن تمرین می کنید. در

Canada, we usually refer to when a team gets together on a

کانادا، ما معمولاً به زمانی اشاره می‌کنیم که یک تیم در یک

non-game day to be to work at becoming better at the sport.

روز غیر بازی دور هم جمع می‌شوند تا برای بهتر شدن در ورزش تلاش کنند.

We call it a practice or we call it training. Um so, often

به آن می گوییم تمرین یا آموزش. خیلی

times, a team will have a few games each week but they will

وقت‌ها، یک تیم هر هفته چند بازی خواهد داشت، اما

also have times where they go to practice or where they have

زمان‌هایی هم دارد که به تمرین می‌روند یا جایی که دارند

or where they have training. Where they just get to with the

یا جایی که تمرین دارند. جایی که آنها فقط با

other players and coaches and they improve their skills. So

سایر بازیکنان و مربیان به آن می رسند و مهارت های خود را بهبود می بخشند. بنابراین

they might practice dribbling if it's basketball. They might

اگر بسکتبال باشد، ممکن است دریبل را تمرین کنند. آنها ممکن

practice shooting if it's basketball. Shooting the ball

است تیراندازی را تمرین کنند اگر بسکتبال باشد. شلیک به توپ

if it's football or hockey. They might practice skating

اگر فوتبال یا هاکی باشد. آنها ممکن است تمرینات اسکیت را

drills. They might do a whole bunch of things so that they

تمرین کنند. آنها ممکن است یک سری کارها را انجام دهند

become better at the sport. You practice a lot so that you can

تا در ورزش بهتر شوند. شما خیلی تمرین می کنید تا بتوانید

play a game or play a match. Depending on the sport you're

یک بازی یا یک مسابقه انجام دهید. بسته به ورزشی که

playing. It will possibly have a different name. Uh in Canada

انجام می دهید. احتمالاً نام دیگری خواهد داشت. اوه در کانادا

sometimes people use match. Sometimes people use game. Game

گاهی اوقات مردم از کبریت استفاده می کنند. گاهی اوقات مردم از بازی استفاده می کنند. بازی

I think is the general term for a time when one team plays

من فکر می کنم اصطلاح کلی برای زمانی است که یک تیم در

against someone else or a person plays against someone

برابر شخص دیگری بازی می کند یا یک شخص در برابر شخص دیگری بازی می کند

else. Um if you do something wrong in a game, there will

. امم اگر در یک بازی کار اشتباهی انجام دهید، به

most likely be a whistle. Referees and umpires usually

احتمال زیاد سوت می آید. داوران و داوران معمولاً

have a whistle in most sports. Some sports they don't. They

در بیشتر ورزش ها سوت دارند. بعضی از ورزش ها این کار را نمی کنند. آنها

just need to yell really loudly. But if you hear a

فقط باید با صدای بلند فریاد بزنند. اما اگر

whistle in a soccer game. Play will stop and then the referee

در یک بازی فوتبال صدای سوت را می شنوید. بازی متوقف می‌شود و سپس

will make a decision whether someone is getting a warning or

داور تصمیم می‌گیرد که آیا کسی اخطار می‌گیرد یا

a yellow card or a red card or maybe it's just off sides or

کارت زرد یا کارت قرمز یا شاید این فقط خارج از بازی است یا

another rule has been broken and they blow the whistle to

قانون دیگری نقض شده است و آنها برای یادآوری قوانین به همه سوت می‌زنند.

kind of remind everyone of the rules and restart the game. So,

و بازی را دوباره شروع کنید. بنابراین،

I mentioned these words a bit earlier. People who watch the

من این کلمات را کمی قبلتر ذکر کردم . به افرادی که بازی را تماشا می

game are called fans. When you're at the game, you're

کنند هوادار می گویند. وقتی در بازی هستید، به

called spectators or you're just called the crowd. So, the

شما تماشاگر می گویند یا فقط به شما جمعیت می گویند. بنابراین،

crowd cheered or the spectators cheered. Um so, if you are at a

جمعیت تشویق می کردند یا تماشاگران تشویق می کردند. خیلی خوب، اگر در یک

game and you are watching a game, you're part of the crowd

بازی هستید و یک بازی را تماشا می کنید، بخشی از جمعیتی هستید

that's watching the game or you're one of the spectators.

که بازی را تماشا می کنند یا یکی از تماشاگران هستید.

You're part of the spectators who are watching the game. Um

شما بخشی از تماشاگرانی هستید که بازی را تماشا می کنند. امم

let me get a little sip of water here. Often times,

بذار اینجا یه جرعه آب بخورم اغلب اوقات،

spectators or the crowd at a game will wear the colors that

تماشاگران یا تماشاگران در یک بازی از رنگ‌هایی استفاده می‌کنند که

their team normally wears. You'll see in this picture,

معمولاً تیمشان می‌پوشد. شما در این تصویر خواهید دید،

they're wearing, it looks like yellow and some purple for the

آنها پوشیده اند، برای تیمی که آنها برای آن تشویق می کنند، رنگ زرد و کمی بنفش به نظر می رسد

team that they are cheering for. And you will sit in the

. و شما در جایگاه‌هایی می‌نشینید

stands which I think is short for the word grandstand but

که فکر می‌کنم مخفف کلمه

these are either called stands or bleachers, okay? When you go

غرفه است ، اما اینها یا استند یا سفیدکننده نامیده می‌شوند، خوب؟ وقتی

to a game, if it's inside of a building or if it's outside, it

به بازی می روید، اگر داخل ساختمان یا بیرون باشد

will usually have stands or bleachers. Um I think bleed are

، معمولاً دارای پایه یا سفید کننده است. ام من فکر می کنم bleed

smaller than stands. Like at our school we have bleachers in

کوچکتر از پایه است. مانند مدرسه ما در

our gym. Uh basically it's row seating. There's not chairs.

سالن بدنسازی خود سفید کننده داریم. اوه اساسا این صندلی های ردیفی است . صندلی نیست

There's like these benches row on row. And you sit in the

مثل این نیمکت ها ردیف روی ردیف هستند. و

stands or you sit in the bleachers when you cheer on

وقتی تیمی را که برای تماشای آن رفته اید تشویق می کنید، در سکوها می نشینید یا در سفیدکن ها می نشینید

whatever team you've gone to watch. Um the bleachers are

. اوم سفید کننده ها

sometimes really hard and your butt gets a little sore. So

گاهی اوقات واقعا سخت هستند و باسن شما کمی درد می کند. بنابراین اگر

people often bring a small cushion if they're going to sit

افراد

on the bleachers for a long time. So, we have two terms. We

برای مدت طولانی روی سفید کننده ها بنشینند، اغلب یک بالشتک کوچک به همراه دارند . بنابراین، ما دو ترم داریم. ما

have home. When you go to watch a game, if I go to Toronto to

خانه داریم وقتی برای تماشای یک بازی می روید، اگر من برای

watch a game and I'm watching the Toronto Maple Leafs, they

تماشای بازی به تورنتو بروم و من تورنتو میپل لیفز را تماشا کنم،

are the home team. The home team is the team that's playing

آنها تیم میزبان هستند. تیم میزبان تیمی است که

in the stadium or on the field that is in their city. The

در استادیوم یا زمینی که در شهرشان است بازی می کند. نقطه

opposite of home is either the away team, the guest team, or

مقابل خونه به خونه یا میهمان یا میهمان یا

the visiting team. So, we could say the away team, the

میهمان. بنابراین، می توان گفت تیم

visitors, the guests. We often in Canada use home and away.

میهمان، میهمان، مهمان. ما اغلب در کانادا از خانه و خارج از خانه استفاده می کنیم.

You can see on the scoreboard there's a spot for the home

می‌توانید روی تابلوی امتیازات ببینید که یک نقطه برای

team's score and there's a spot for the away team's score. But

امتیاز تیم میزبان و یک نقطه برای امتیاز تیم مهمان وجود دارد. اما

you can also use guest or visitor. You'll see variations

می توانید از مهمان یا بازدید کننده نیز استفاده کنید . تغییراتی از این را خواهید دید

of this. But again the home team is the team that's playing

. اما باز هم تیم میزبان تیمی است که

in their home city. In their home stadium. So let's talk

در شهر خود بازی می کند. در ورزشگاه خانگی خود. پس بیایید در

about where people play. People play sports in stadiums. People

مورد جایی که مردم بازی می کنند صحبت کنیم. مردم در استادیوم ها ورزش می کنند. مردم

play sports in arenas. So a stadium is a place to go for

در میدان ها ورزش می کنند. بنابراین ورزشگاه مکانی برای رفتن به

American football. Generally referred to as a stadium and

فوتبال آمریکایی است. به طور کلی به عنوان یک استادیوم شناخته می شود و

then an arena is generally used for hockey. So you go to a

سپس به طور کلی از یک عرصه برای هاکی استفاده می شود . بنابراین

hockey arena to watch a hockey game. Look at how nice that ice

برای تماشای بازی هاکی به یک میدان هاکی می روید . ببینید چقدر آن یخ زیبا به

looks. It's very very smooth. Um baseball games are usually

نظر می رسد. خیلی خیلی روانه بازی های بیس بال معمولاً

played at a park or ballpark. Um so it's not really a park.

در یک پارک یا پارک بازی انجام می شود. اوم پس واقعاً پارک نیست.

But it's very green and it looks a little bit like a park.

اما خیلی سبز است و کمی شبیه پارک است.

But it's main purpose is for people to play baseball. So you

اما هدف اصلی آن این است که مردم بیسبال بازی کنند. بنابراین شما

will go to a ballpark. You might go And watch a game on a

به یک توپخانه خواهید رفت. شما ممکن است بروید و یک بازی را در زمین تماشا کنید

court. So you might watch tennis or basketball. Um there

. بنابراین ممکن است تنیس یا بسکتبال تماشا کنید. امم،

are a lot of sports that are played on a court which is just

ورزش های زیادی وجود دارد که در زمینی انجام می شود که

a surface that's prepared with the proper lines for that

فقط سطحی است که با خطوط مناسب برای آن

sport. You can see this is a basketball court and it has the

ورزش آماده شده است. می بینید که اینجا یک زمین بسکتبال است و دارای

lines of the court, the center line, the three point line, the

خطوط زمین، خط وسط ، خط سه نقطه،

foul line. So you might watch a game that is played on a court.

خط خطا است. بنابراین ممکن است یک بازی را تماشا کنید که در یک زمین بازی می شود.

Or it might be played on a field or pitch. By the way,

یا ممکن است در زمین یا زمین بازی انجام شود. اتفاقا

this picture is also from Eugene. This is of BMO Field

این عکس هم از یوجین است. این قسمت BMO Field است

where the Toronto FC play. So, thanks again Eugene. I think

که باشگاه تورنتو در آن بازی می کند. بنابراین، دوباره از یوجین متشکرم. فکر می

that's the the third and last photo that I used from Eugene

کنم این سومین و آخرین عکسی است که از یوجین استفاده کردم

but thank you. But you would call this a field. Notice I

اما از شما متشکرم. اما شما این را میدان نامیدید. توجه کنید که

said it's BMO field. In England, in Canada, we say BMO

گفتم میدان BMO است. در انگلستان، در کانادا، ما می گوییم BMO،

but it's the Bank of Montreal, I think, BMO. Um so, this is

اما به نظر من، بانک مونترال ، BMO است. اوم، این

BMO Field where the Toronto FC play. Um in different parts of

میدان BMO است که باشگاه تورنتو در آن بازی می کند. اوم در نقاط

the world, you might call it a pitch as well. You play on the

مختلف جهان، شما ممکن است آن را یک زمین هم بنامید. شما در

soccer pitch or the football pitch. I mentioned earlier that

زمین فوتبال یا زمین فوتبال بازی می کنید . قبلاً اشاره کردم که

there's something called motorsports motorsports are

چیزی به نام موتوراسپورت وجود دارد،

sports where you drive either race cars or motorcycles or

ورزش‌هایی هستند که در آن با ماشین‌های مسابقه‌ای یا موتور سیکلت یا

some sort of vehicle in order to try and get first place.

نوعی وسیله نقلیه رانندگی می‌کنید تا بتوانید مقام اول را کسب کنید.

Some people think that motorsports aren't real sports.

برخی از مردم فکر می کنند که ورزش های موتوری ورزش واقعی نیستند.

But there is a word in English, motorsports, which makes me

اما یک کلمه در انگلیسی وجود دارد، موتوراسپرت، که باعث می شود

think that they are a sport. So you might watch Formula 1, you

فکر کنم آنها یک ورزش هستند. بنابراین شما ممکن است فرمول 1 را تماشا کنید،

might watch IndyCar. In North America, there's something

ممکن است IndyCar را تماشا کنید. در آمریکای شمالی چیزی

called Nascar. I'm sure in your part of the world, there are

به نام نسکار وجود دارد. من مطمئن هستم که در قسمت شما از جهان،

different kinds of motorsport with different kinds of

انواع مختلفی از ورزش های موتوری با انواع

vehicles and they would of course have their competitions

وسایل نقلیه وجود دارد و آنها البته مسابقات خود را

on a race track. A race track is like a road but it's

در یک مسیر مسابقه برگزار می کنند. یک پیست مسابقه مانند یک جاده است، اما به

specially designed to go usually in a circle and it's

طور خاص طراحی شده است که معمولاً به صورت دایره ای حرکت می کند و در

there so that people can go in a race and they can do their

آنجا قرار دارد تا مردم بتوانند در یک مسابقه شرکت کنند و بتوانند ورزش موتوری خود را انجام دهند

motorsport. When there is a game, there is almost always a

. وقتی یک بازی وجود دارد، تقریبا همیشه یک

score. I just put 31 here for fun but there's usually a

امتیاز وجود دارد. من فقط برای سرگرمی اینجا 31 گذاشتم اما معمولاً یک

score. In English, common phrases would be, what's the

نمره وجود دارد. در زبان انگلیسی، عبارات رایج این خواهد بود که

score? Or did you see the game last night? Yeah, what was the

امتیاز چیست؟ یا بازی دیشب رو دیدی؟ آره،

final score? The score is the number of goals or points that

امتیاز نهایی چند شد؟ امتیاز تعداد گل ها یا امتیازاتی است که

a team has gotten versus the other team when they're

یک تیم در مقابل تیم دیگر در هنگام

playing. So, when you watch a football game or soccer game,

بازی به دست آورده است. بنابراین، وقتی یک بازی فوتبال یا بازی فوتبال را تماشا می کنید،

I'm using football as soccer right now. The score is usually

من در حال حاضر از فوتبال به عنوان فوتبال استفاده می کنم. نمره معمولا

something like three to one or five to two or two to nothing

چیزی شبیه سه به یک یا پنج به دو یا دو به هیچ

or one to nothing. But when you watch something like

یا یک به هیچ است. اما وقتی چیزی شبیه بسکتبال تماشا می کنید

basketball, the score is usually 102-90 or 97 -78.

، معمولا امتیاز 90-102 یا 78-97 است.

basketball, it's a fun sport. People score a lot. And then

بسکتبال، این یک ورزش سرگرم کننده است. مردم امتیاز زیادی می گیرند. و سپس

you have a scoreboard as well. So, you could see on this

شما یک تابلوی امتیاز نیز دارید. بنابراین، می توانید روی این

scoreboard, it's 31 to 17. I would imagine they're playing

اسکوربورد ببینید، 31 به 17 است. من تصور می کنم آنها دارند

American football. That's the kind of score you would see on

فوتبال آمریکایی بازی می کنند. این همان امتیازی است

a scoreboard when you watch American football but you can

که هنگام تماشای فوتبال آمریکایی روی تابلوی امتیازات می‌بینید، اما می‌توانید

see a scoreboard is a big light board that will show you what

ببینید که یک تابلوی امتیاز یک تابلوی نور بزرگ

the score is when you watch a sporting event. Um often times,

است که هنگام تماشای یک رویداد ورزشی به شما نشان می‌دهد که امتیاز چقدر است . خیلی وقت‌ها،

when you go to see a game, it's nice to sit in a place where

وقتی برای دیدن یک بازی می‌روید، خوب است در جایی

you have a clear view of the scoreboard. Sometimes, you go

بنشینید که دید واضحی از جدول امتیاز داشته باشید . گاهی اوقات، شما

to a sporting event and the scoreboard is far away or

به یک رویداد ورزشی می روید و تابلوی امتیازات دور است یا

you're sitting somewhere where you can't see it. I like to be

در جایی نشسته اید که نمی توانید آن را ببینید. من دوست دارم

able to see the scoreboard so that I know what the score is.

بتوانم جدول امتیازات را ببینم تا بدانم نمره چقدر است.

Now, I talked about the score depending on the the sport that

حالا، من در مورد نمره با توجه به ورزشی

is being played. You will score a goal, you will score a point,

که انجام می شود صحبت کردم. گل میزنی، امتیاز میگیری،

you will get a point, you will get a goal. There's a number of

امتیاز میگیری، گل میگیری.

ways to refer to it but generally, in most sports, the

راه‌های مختلفی برای اشاره به آن وجود دارد، اما به طور کلی، در بیشتر ورزش‌ها،

reason you play is to get points or to score goals so

دلیل بازی شما کسب امتیاز یا گلزنی است تا

that you can get more goals or points than the other team and

بتوانید گل یا امتیاز بیشتری نسبت به تیم دیگر کسب کنید و

you can win the game. So, in this shot, you can see this

بتوانید بازی را برنده شوید. بنابراین، در این عکس، می بینید که این

girl is about to kick the soccer ball. She is going to

دختر در حال لگد زدن به توپ فوتبال است. او

try and get a goal so that her team can get another point.

تلاش می کند تا یک گل به دست آورد تا تیمش بتواند یک امتیاز دیگر کسب کند.

Notice I do kind of flip goal and point around a lot. That's

توجه داشته باشید که من به نوعی هدف را تلنگر می زنم و خیلی به اطراف اشاره می کنم.

fairly common when talking about sports. And of course you

زمانی که در مورد ورزش صحبت می شود این امر نسبتاً رایج است . و البته شما

want to win. Um you want to win the game. You want to get a

می خواهید برنده شوید. اوم تو میخوای بازی رو ببری شما می خواهید یک برد بدست آورید

win. Notice there's a a verb and a noun version. So a team

. توجه داشته باشید که یک نسخه فعل و یک اسم وجود دارد. بنابراین یک تیم

can have seven wins. So that's the noun. They've won seven

می تواند هفت برد داشته باشد. پس این اسم است. آنها هفت

times. When you play a game you want to win the game. So to win

بار برنده شده اند. وقتی یک بازی را انجام می دهید، می خواهید برنده بازی شوید. بنابراین برنده شدن

is the verb form. Um so the Goal of a team is to win.

شکل فعل است. اوم پس هدف یک تیم برنده شدن است.

That's the goal. That's a lot of times people say it's not

هدف همین است. این خیلی مواقع است که مردم می گویند

important to win. It's just important to have fun but in

برنده شدن مهم نیست. فقط تفریح ​​مهم است، اما در

professional sports, I think it's also important to win. And

ورزش حرفه ای، فکر می کنم برنده شدن نیز مهم است.

of course, the opposite is a loss, okay? So, if you have a

و البته برعکس ضرر است، خوب؟ بنابراین، اگر

seven wins, you might have three losses. That would be a

هفت برد داشته باشید، ممکن است سه باخت داشته باشید. این یک

pretty good record. Um and then, I think I don't, I don't

رکورد بسیار خوب خواهد بود. اوم و بعد، فکر می کنم ندارم،

have the verb form but the verb form is to lose, okay? So, L O

شکل فعل را ندارم اما شکل فعل از دست دادن است، باشه؟ بنابراین، L O

S E. So, the Noun is a loss, the verb is to lose. And then

S E. بنابراین، اسم ضرر است ، فعل از دست دادن است. و سپس

sometimes you have a tie. I think this might be called a

گاهی اوقات شما یک کراوات دارید. من فکر می کنم این را می توان

draw in some sports. Um but a tie is when each team has the

در برخی از ورزش ها تساوی نامید. ام اما مساوی زمانی است که هر تیم

same number of points. Or each team has the same number of

تعداد امتیازات یکسانی داشته باشد. یا تعداد گل های هر تیم یکسان است

goals. Sometimes people are disappointed with a tie. I'm

. گاهی اوقات مردم از کراوات ناامید می شوند. من

usually a little bit disappointed when a game is

معمولا وقتی

tied. Overtime, sometimes when there is a tie, depending on

بازی مساوی می شود کمی ناامید می شوم. وقت اضافه، گاهی اوقات با تساوی، بسته به

the sport, there might be overtime. Overtime is extra

رشته ورزشی، ممکن است اضافه کار باشد. وقت اضافه،

time in the game where Each team tries to win. So you can

وقت اضافه بازی است که در آن هر تیم تلاش می کند تا برنده شود. بنابراین می توانید

see here the score is 1414. You can also see this scoreboard

در اینجا ببینید که امتیاز 1414 است. همچنین می توانید این اسکوربورد را ببینید که

says home and guest. The last scoreboard said home in a way.

می گوید خانه و مهمان. اسکوربورد آخر یه جورایی میگفت خونه.

But this game is tie and they might then have overtime. It

اما این بازی مساوی است و آنها ممکن است وقت اضافه داشته باشند. این

really depends on the sport. Some sports you're allowed to

واقعا به ورزش بستگی دارد. برخی از ورزش‌ها مجاز

end in a tie. Other sports sometimes have overtime or

به پایان مساوی هستید. ورزش های دیگر گاهی اوقات اضافه کاری یا

multiple overtimes until someone wins. And they might

چند وقت اضافه دارند تا زمانی که یک نفر برنده شود. و

even have a shootout. That's where each team takes turns

حتی ممکن است تیراندازی کنند. اینجاست که هر تیم به

having one player shoot on the net or try to score in order to

نوبت یک بازیکن را به سمت تور شلیک می کند یا سعی می کند گلزنی کند تا

find out who the winner is. Players who don't play are

بفهمد برنده کیست. بازیکنانی که بازی نمی کنند

usually on a bench. They literally sit on a bench in

معمولا روی نیمکت هستند. آنها به معنای واقعی کلمه در برخی از ورزش ها روی نیمکت می نشینند،

some sports but these players have chairs even if it's all

اما این بازیکنان صندلی دارند، حتی اگر همه آن

chairs. We still call it a bench. And people will even

صندلی باشد. ما هنوز به آن نیمکت می گوییم. و مردم حتی

describe themselves as you know oh I play for this team but I'm

خودشان را طوری توصیف می کنند که می دانید اوه من برای این تیم بازی می کنم اما

a bench player or I'm on the starting lineup. So a bench

یک بازیکن نیمکت نشین هستم یا در ترکیب اصلی هستم. پس نیمکت نشین

player is someone who doesn't start the game. So a bench

کسی است که بازی را شروع نمی کند. بنابراین یک بازیکن نیمکت نشین

player is someone who starts the game sitting and probably

کسی است که بازی را نشسته شروع می کند و

gets subbed in later. Most teams will have a uniform. Here

احتمالاً بعداً زیر تخت می رود. اکثر تیم ها لباس فرم خواهند داشت. در اینجا

you can see this uniform is for a baseball team. They have a

می توانید ببینید که این لباس برای یک تیم بیسبال است.

helmet. Um probably they only wear the helmet when they're

کلاه ایمنی دارند. اوم احتمالاً آنها فقط زمانی که در حال زدن ضربه زدن هستند کلاه ایمنی به سر می گذارند

doing the batting. Um and then they have all obviously all of

. اوم و سپس همه آنها بدیهی است که

the uniform is in the team colors. And then you need

همه لباس ها به رنگ تیم است. و سپس به تجهیزات نیاز دارید

equipment. Um I didn't talk about cricket at all but

. اوم من اصلاً در مورد کریکت صحبت نکردم، اما

cricket is one game where you need certain kinds of equipment

کریکت یکی از بازی‌هایی است که برای انجام بازی به انواع خاصی از تجهیزات نیاز دارید

in order to play the game. Uh you need certain gloves, you

. اوه شما به دستکش خاصی نیاز دارید، شما

need a bat, you need padding as well. So, some sports require

به یک خفاش نیاز دارید، همچنین به پد نیاز دارید . بنابراین، برخی از ورزش ها نیاز به

equipment. Some sports require a lot of equipment. One of the

تجهیزات دارند. برخی از ورزش ها به تجهیزات زیادی نیاز دارند. یکی از

reasons that hockey is an expensive sport to play is that

دلایلی که هاکی یک ورزش گران قیمت برای بازی است این است که

you need a lot of equipment to play hockey. Whereas soccer is

برای بازی هاکی به تجهیزات زیادی نیاز دارید . در حالی که بازی

a little bit cheaper to play because you don't need as much

فوتبال کمی ارزان تر است زیرا به تجهیزات زیادی نیاز ندارید

equipment. You need a good pair of shoes and maybe one other

. شما به یک جفت کفش خوب و شاید یک

piece of protective gear. Um sometimes, when you play a

وسیله محافظ دیگر نیاز دارید. اوم گاهی اوقات، وقتی یک

sport professionally, you will have a sponsor. You can see

ورزش را به صورت حرفه ای انجام می دهید، یک اسپانسر خواهید داشت. می توانید ببینید که

this car is sponsored by Michelin. If you look at the

این خودرو توسط میشلن حمایت می شود . اگر به

very front of the car, you see the word Michelin there. So, it

قسمت جلوی ماشین نگاه کنید، کلمه میشلن را در آنجا می بینید. بنابراین، به

looks like the Michelin Tire Company is one of the sponsors.

نظر می رسد که شرکت تایر میشلن یکی از حامیان مالی آن است.

A sponsor is someone who gives money so that a sport can

اسپانسر کسی است که پول می دهد تا یک ورزش

exist, okay? So, many teams are sponsored by different brands

وجود داشته باشد، خوب؟ بنابراین تیم های زیادی توسط برندهای مختلف در دنیا حمایت مالی می شوند

in the world. Different companies will sponsor a And

. شرکت‌های مختلف اسپانسر یک تیم می‌شوند و

then often a professional team will play in a league like the

سپس اغلب یک تیم حرفه‌ای در لیگی مانند لیگ

National Football League or the European Football League which

ملی فوتبال یا لیگ فوتبال اروپا بازی می‌کند که

are both different kinds of football. Um but a league is a

هر دو انواع مختلف فوتبال هستند. ام اما لیگ

group of teams where everyone is at the same level or very

گروهی از تیم هاست که در آن همه در یک سطح یا از نظر

close in skill level and they play against each other

مهارت بسیار نزدیک هستند و به طور مکرر مقابل یکدیگر بازی

repeatedly until someone proves themselves to be the best team.

می کنند تا زمانی که کسی خود را به عنوان بهترین تیم ثابت کند.

Um if you are in a league, you will have a schedule. So, maybe

اوم اگر در لیگ هستید ، برنامه خواهید داشت. بنابراین، شاید

you have a 14-game season or a 90-game season. You have a

شما یک فصل 14 بازی یا یک فصل 90 بازی داشته باشید. شما

schedule that shows every day when you are going to be

برنامه ای دارید که هر روز نشان می دهد که قرار است

playing that game. And you have a season. So, different sports

آن بازی را چه زمانی انجام دهید. و شما یک فصل دارید. بنابراین ورزش

have different seasons. The NBA, the basketball league in

های مختلف فصل های متفاوتی دارند. NBA، لیگ بسکتبال در

North America, their season starts in about five or six

آمریکای شمالی، فصل آنها حدود پنج یا شش

days. I think the Raptors play their first basketball game on

روز دیگر آغاز می شود. من فکر می کنم رپتورز اولین بازی بسکتبال خود را در

October 20th and their season goes to mid to late spring.

20 اکتبر انجام می دهد و فصل آنها به اواسط تا اواخر بهار می رسد.

That's their season. The National Football League, the

این فصل آنهاست. لیگ ملی فوتبال،

NFL, their season started in September and it goes to about

NFL، فصل آنها در سپتامبر آغاز شد و

the first second week of February when they have the

تقریباً به اولین هفته دوم فوریه می رسد که آنها

Super Bowl, one of the biggest championship games in the

Super Bowl، یکی از بزرگترین بازی های قهرمانی در

world. So, when you play a sport, especially a

جهان را دارند. بنابراین، زمانی که شما یک ورزش، به خصوص یک

professional sport, you usually have a season. And then, as you

ورزش حرفه ای انجام می دهید، معمولا یک فصل دارید. و سپس، همانطور که

play through your season, there are standings. So, this is a

در طول فصل خود بازی می کنید، جدول رده بندی وجود دارد. بنابراین، این

list of the teams in order of who's doing the best down to

لیستی از تیم‌ها است که به ترتیب بهترین عملکرد را انجام می‌دهند تا اینکه

who's doing the worst. So, the team at the top has the most

چه کسی بدترین عملکرد را دارد. بنابراین، تیمی که در صدر قرار دارد، بیشترین

wins. The team at the bottom has the fewest wins and

برد را دارد. تیم انتهایی کمترین برد و

probably the most losses. So, that's what we would call the

احتمالاً بیشترین باخت را دارد. بنابراین، این چیزی است که ما آن را

standings. So, teams are always trying to move up in the

جدول رده بندی می نامیم. بنابراین، تیم ها همیشه در تلاش برای صعود در

standings. If they lose a game, they might move down in the

جدول رده بندی هستند. اگر یک بازی را ببازند ، ممکن است در

standings. You always want to move up in the standings. Um

جدول رده بندی سقوط کنند. شما همیشه می خواهید در جدول رده بندی صعود کنید. امم

sometimes you have a regular season but you might also have

گاهی اوقات شما یک فصل عادی دارید اما ممکن است یک تورنمنت نیز داشته باشید

a tournament. So, our teams at school are school sports teams.

. بنابراین، تیم های ما در مدرسه، تیم های ورزشی مدرسه هستند.

They have a regular season. They play about 10 or 15 games,

آنها یک فصل منظم دارند. آنها حدود 10 یا 15 بازی انجام می دهند،

but every once in a while on a weekend, they'll go to a

اما هر چند وقت یک بار در تعطیلات آخر هفته، آنها به یک

tournament. A tournament is outside of their season. The

تورنمنت می روند. یک تورنمنت خارج از فصل آنهاست.

games don't count towards their standings but it's just a day

بازی‌ها در جدول رده‌بندی آن‌ها حساب نمی‌شوند، اما فقط یک روز

to go and play against a bunch of other teams one after the

است که باید با تیم‌های دیگر یکی پس از

other. Tournaments are pretty fun. Covid has made them pretty

دیگری بازی کنید. مسابقات بسیار سرگرم کننده هستند. کووید آنها را

much impossible right now. I don't think we go to

در حال حاضر تقریبا غیرممکن کرده است. فکر نمی کنم

tournaments right now. But a tournament is a fun thing to

در حال حاضر به مسابقات برویم. اما یک تورنمنت کار سرگرم کننده ای

do. It's usually over a weekend or a long weekend. And then of

است. معمولاً در یک آخر هفته یا یک آخر هفته طولانی است. و

course at the end of a season you have playoffs where

البته در پایان یک فصل، شما بازی های پلی آف را خواهید داشت که در آن

different teams play each other. When you are in playoffs

تیم های مختلف با یکدیگر بازی می کنند . وقتی در پلی آف

if you lose you are probably out. When you're out it means

هستید اگر ببازید احتمالاً بیرون هستید. وقتی بیرون هستید به این معنی است

that your season is over. So there's a regular season at the

که فصل شما تمام شده است. بنابراین یک فصل عادی در

end. There's a time when teams the best teams maybe the top

پایان وجود دارد. زمانی وجود دارد که تیم‌هایی که بهترین تیم‌ها هستند، شاید

four or the top eight teams start to play each other until

چهار تیم برتر یا هشت تیم برتر، شروع به بازی با یکدیگر می‌کنند تا

they determine who is the best. And that usually happens in the

اینکه مشخص کنند چه کسی بهترین است. و این معمولا در

finals or the championship game. So the very last game of

فینال یا بازی قهرمانی اتفاق می افتد. بنابراین آخرین

the season determines the winner of the whole season. Uh

بازی فصل برنده کل فصل را مشخص می کند. اوه

and it's usually called the finals or the championship. Now

و معمولاً به آن فینال یا قهرمانی می گویند.

it might be a series. Many times it's best three out of

حالا ممکنه سریال باشه خیلی وقت ها بهترین حالت سه از

five. Best best five out of seven. So in hockey they

پنج است. بهترین بهترین پنج از هفت. بنابراین در هاکی آنها

usually play during the playoffs. They play seven games

معمولا در طول پلی آف بازی می کنند. آنها هفت بازی انجام می دهند

and you need to win four of the seven So best three out of

و شما باید چهار بازی از هفت بازی را ببرید، بنابراین بهترین سه از

five, best four out of seven. I think I said five out of seven.

پنج، بهترین چهار از هفت. فکر کنم از هفت تا پنج تا گفتم.

Um but usually it is a best of. So it is a series of games

امم، اما معمولاً بهترین است. بنابراین این یک سری بازی است

where you try to find who is the best. And then here just a

که در آن شما سعی می کنید بهترین را پیدا کنید . و سپس فقط

couple of things to wrap up the lesson. Um when the ref blows

چند چیز برای پایان دادن به درس اینجاست. امم وقتی داور

the whistle, you might get a penalty. In some sports, you

سوت را بزند، ممکن است پنالتی بگیری. در برخی از ورزش ها،

might get a card in other sports. Um if you do something

ممکن است در ورزش های دیگر کارت دریافت کنید . امم اگر

really bad, you might be ejected from the game. When

واقعاً کار بدی انجام دهید، ممکن است از بازی اخراج شوید. هنگامی که

you're ejected, it means that you're at to leave the building

شما را بیرون می کنند، به این معنی است که در حالی که بازی هنوز در حال انجام است، می خواهید ساختمان را ترک کنید

while the game is still being played. You have to do

. برای اخراج شدن از بازی باید

something pretty serious to be ejected from a game. And then

یک کار بسیار جدی انجام دهید. و

finally, if you do something really bad, you might get a

در نهایت، اگر کار بسیار بدی انجام دهید، ممکن است

suspension. A suspension means that you probably get ejected

تعلیق شوید. تعلیق به این معنی است که احتمالاً شما اخراج می شوید

and then you can't play the next game or maybe the game

و سپس نمی توانید بازی بعدی یا شاید بازی

after as well. Often when players do something bad during

بعد از آن را نیز انجام دهید. غالباً وقتی بازیکنان در طول بازی کار بدی انجام می

the game or even if they do something in life, like if they

دهند یا حتی اگر در زندگی کاری انجام دهند، مثلاً اگر

get arrested or they get caught doing something illegal, they

دستگیر شوند یا در حال انجام کار غیرقانونی

will get a suspension and they will not be able to play.

دستگیر شوند، محروم می شوند و نمی توانند بازی کنند.