Free English Class! Topic: Health Care and Medicine 👩‍⚕️💊🩺 (Lesson Only)

Well hello and welcome to this English lesson about health

سلام و به این درس انگلیسی در مورد

care and medicine. In this English lesson I'll talk about

مراقبت های بهداشتی و پزشکی خوش آمدید. در این درس انگلیسی در مورد

all of the words and phrases you need to know to visit the

تمام کلمات و عباراتی که برای ملاقات با پزشک باید بدانید صحبت خواهم کرد

doctor. To go to the hospital. Even to just have a

. برای رفتن به بیمارستان. حتی برای اینکه فقط

conversation about your health. How you're feeling. If you're

در مورد سلامتی خود صحبت کنید. چه احساسی داری اگر

feeling ill or sick or maybe you've hurt yourself somehow.

احساس بیماری یا بیماری می کنید یا شاید به نحوی به خود آسیب رسانده اید.

Uh in this lesson we'll talk about some of the things you

در این درس در مورد برخی از چیزهایی که

need to know in order to be able to talk about that. I'm

باید بدانید تا بتوانید در مورد آن صحبت کنید صحبت خواهیم کرد. من

Bob the Canadian. I do these lessons every Friday. It's so

باب کانادایی هستم. این دروس را هر جمعه انجام می دهم. خیلی

good to be here to do this English lesson about healthcare

خوب است که اینجا باشید تا این درس انگلیسی در مورد پزشکی مراقبت های بهداشتی را انجام دهید

Medicine. Before we get started I did want to say a couple of

. قبل از شروع، می خواستم چند

things. One there is a study pack for this lesson. Yes I'm

نکته را بگویم. یک بسته مطالعه برای این درس وجود دارد. بله،

probably going to mention this every Friday. It's at Bob the

احتمالاً هر جمعه به این موضوع اشاره خواهم کرد. در باب

Canadian. com. There's also a link in the description below

کانادایی است. com

if you want to go have a look. There's crossword puzzles and

اگر می خواهید بروید و نگاه کنید، یک لینک در توضیحات زیر وجود دارد. جدول کلمات متقاطع و

all the slides and matching worksheets and all kinds of

همه اسلایدها و کاربرگ های منطبق و انواع

support materials that you can use to help yourself remember

مواد پشتیبانی وجود دارد که می توانید برای به خاطر سپردن

all of these words and phrases. A doctor So the main person

این کلمات و عبارات به خودتان کمک کنید. یک پزشک پس فرد اصلی

that you want to see if you're not feeling well or if you've

که می خواهید ببینید آیا احساس خوبی ندارید یا به

hurt yourself would be the doctor. Uh the doctor is the

خودتان آسیب رسانده اید، پزشک است . اوه، دکتر کسی است

person who went to school I think for seven years or more

که فکر می کنم هفت سال یا بیشتر به مدرسه رفت

to learn about the human body. To learn about diseases and

تا در مورد بدن انسان بیاموزد. برای آشنایی با بیماری ها و

illness and what to do if you break a bone. A doctor is a

بیماری ها و اینکه در صورت شکستن استخوان چه باید کرد . دکتر

very very smart person. I think if you become a doctor you have

آدم بسیار باهوشی است. فکر می‌کنم اگر پزشک شوید، باید

to memorize a lot of Um because you need to be able to talk to

ام‌های زیادی را حفظ کنید، زیرا باید بتوانید با

people and figure out what's wrong with them. You might also

مردم صحبت کنید و بفهمید چه مشکلی با آنها وجود دارد. همچنین ممکن است

when you visit see a nurse. So a nurse is someone who has gone

هنگام مراجعه به یک پرستار مراجعه کنید. بنابراین پرستار کسی است که به

to school not quite as long as a doctor but is still very much

اندازه یک پزشک به مدرسه رفته است، اما هنوز هم

a health care professional. A nurse is probably going to be

یک متخصص مراقبت های بهداشتی است. در صورت گرفتن وقت پزشک، احتمالاً یک پرستار

the first person you see if you make a doctor's appointment. I

اولین کسی است که می بینید .

don't know if you knew that. When I go to the doctor I make

نمی دونم تو اینو می دونستی وقتی میرم دکتر

an appointment And then I go and they call me into the

وقت میگیرم و بعد میرم و با من تماس میگیرن تو

doctor's office and usually a nurse comes in first. She takes

مطب و معمولا اول پرستار میاد.

my blood pressure. She takes my temperature usually with a

فشار خونم رو میگیره او معمولاً با

little thermometer she puts in my ear. And she records a whole

دماسنج کوچکی که در گوش من می گذارد دمای بدن من را اندازه می گیرد. و او یک

bunch of those things. Usually I I have to step on a scale.

دسته کامل از آن چیزها را ضبط می کند. معمولاً باید روی ترازو پا بگذارم.

And then she usually asks me or he usually asks me what is

و سپس او معمولاً از من می پرسد یا او معمولاً از من می پرسد

wrong? And they'll make some notes. And then after a little

مشکل چیست؟ و آنها چند یادداشت خواهند کرد . و بعد از

while the doctor will come. So the nurse is someone once again

مدتی دکتر می آید. بنابراین پرستار کسی است که بار دیگر

is someone who has been trained to take care of people who have

کسی است که آموزش دیده است تا از افرادی که

health concerns to figure out if they are sick to figure out

نگرانی های سلامتی دارند مراقبت کند تا بفهمد که آیا بیمار هستند یا نه تا بفهمد که

if they're feeling pain somewhere where the pain is

آیا در جایی که درد از آن

coming from and they work with a doctor in order to help you

نشات می گیرد یا نه احساس درد می کنند و با یک دکتر تا به شما کمک کند

figure out what you need to do to feel better. A surgeon is a

بفهمید برای احساس بهتر چه کاری باید انجام دهید . جراح

special kind of doctor. A surgeon is a doctor who does

نوع خاصی از پزشک است. جراح پزشکی است که

surgery. So if you are someone maybe you have pain in your

عمل جراحی انجام می دهد. بنابراین اگر فردی هستید شاید در شکم خود درد دارید

stomach. Maybe like me you have heart problems. And they need

. شاید شما هم مثل من مشکل قلبی دارید. و آنها باید

to actually do surgery. A surgeon will then there's no

عمل جراحی انجام دهند. یک جراح در این صورت هیچ

other nice way to say this. They will open you up. And they

راه خوب دیگری برای گفتن این موضوع وجود ندارد. آنها شما را باز خواهند کرد. و

will fix you inside and then they will sew you back up

شما را در داخل تعمیر می کنند و سپس دوباره شما را می دوزند

again. I'm making this motion here but when I had heart

. من این حرکت را اینجا انجام می‌دهم، اما وقتی عمل قلب انجام دادم،

surgery they actually went in through the side. I still have

آنها در واقع از پهلو وارد شدند . من هنوز

a scar right here. They went in through the side to fix my

اینجا جای زخم دارم از کنار رفتند تا قلبم را درست کنند

heart. So a surgeon is a special kind of doctor.

. بنابراین جراح نوع خاصی از پزشک است.

Probably with More years of training. For sure with more

احتمالا با سالها آموزش بیشتر. مطمئنا با

years of training. Who is able to do surgery and we also say

سالها آموزش بیشتر. چه کسانی قادر به انجام عمل جراحی هستند و ما هم می گوییم

able to operate. And then we have what's called a

قادر به عمل. و سپس ما چیزی به نام

specialist. Once one of our kids was jumping on the

متخصص داریم. یک بار یکی از بچه های ما داشت روی ترامپولین می پرید

trampoline and they and she broke a bone in her leg. And

و آنها و او یک استخوان پایش شکست. و

when we went to get X-rays the doctor couldn't see a fracture.

وقتی برای گرفتن عکس اشعه ایکس رفتیم، دکتر نتوانست شکستگی را ببیند.

So he sent us to a specialist. When we went to the specialist

بنابراین ما را نزد یک متخصص فرستاد. وقتی نزد متخصص رفتیم،

she could see on the X-ray a really minor break in her leg

او توانست در عکس رادیوگرافی یک شکستگی بسیار جزئی در

bone. So a special is someone who does more training for a

استخوان پایش ببیند. بنابراین خاص کسی است که برای

specific kind of illness or injury. So let's say you have a

نوع خاصی از بیماری یا آسیب تمرینات بیشتری انجام می دهد. بنابراین بیایید بگوییم که

sore back. You might be sent to a specialist. Your family

کمر درد دارید. ممکن است شما را نزد یک متخصص بفرستند. پزشک خانواده شما

doctor your regular doctor. What we also call a general

پزشک معمولی شما. چیزی که ما همچنین به آن پزشک عمومی می گوییم

practitioner might say hey I understand your back is sore

ممکن است بگوید سلام می دانم کمر شما درد می کند،

but I think I need to send you to a specialist for further

اما فکر می کنم باید شما را برای مشاوره بیشتر نزد یک متخصص بفرستم

consultation. So you might get sent to someone who knows more

. بنابراین ممکن است به سراغ فردی بفرستید که بیشتر

than your regular someone called a specialist. A

از فرد معمولی شما به نام متخصص می داند.

paramedic is someone with medical training who goes to

امدادگر فردی با آموزش پزشکی است که به

the place where the injured person is or the person who is

محلی که مصدوم یا فردی که

sick. Usually in an ambulance to pick them up. So a paramedic

بیمار است می رود. معمولا در آمبولانس برای بردن آنها. بنابراین یک امدادگر

knows first aid. A paramedic knows how to diagnose and treat

کمک های اولیه را می داند. یک پیراپزشک می داند که چگونه

you immediately at least enough to get you to a hospital. Okay.

فوراً شما را تشخیص دهد و حداقل به اندازه کافی شما را به بیمارستان برساند. باشه.

So if you're in a car accident the paramedics will show up and

بنابراین اگر در تصادف رانندگی باشید، امدادگران به

they will help you into the ambulance and bring you to a

شما کمک خواهند کرد تا وارد آمبولانس شوید و شما را به

hospital. So a paramedic like a doctor and nurse has special

بیمارستان ببرند. بنابراین یک امدادگر مانند یک پزشک و پرستار آموزش های ویژه ای دارد

training to figure out what's wrong and what you need and

تا بفهمد چه چیزی اشتباه است و به چه چیزی نیاز دارید و

then they will quickly get you to a hospital to see nurses and

سپس به سرعت شما را برای دیدن پرستاران و پزشکان به بیمارستان می رسانند

doctors. And like I mentioned they usually come in an

. و همانطور که اشاره کردم معمولا با

ambulance or they come in an air ambulance. So an ambulance

آمبولانس می آیند یا با آمبولانس هوایی می آیند. بنابراین آمبولانس

is a vehicle specially to pick people up if they are having

وسیله نقلیه‌ای است که به‌ویژه افراد را در صورت داشتن

some sort of health problems or if they have been injured. When

نوعی مشکل سلامتی یا زخمی شدن، سوار می‌کند. زمانی که

I used to work on a construction site one day

من در یک کارگاه ساختمانی کار می کردم یک روز یک

someone fell and injured themselves and we had to call

نفر افتاد و خودش را مجروح کرد و مجبور شدیم با

the ambulance. In my country you dial 911 on your phone. I

آمبولانس تماس بگیریم. در کشور من شما 911 را با تلفن خود شماره گیری می کنید. من

know the numbers are different in other countries. But we had

می دانم که اعداد در کشورهای دیگر متفاوت است. اما مجبور شدیم با

to call 9one1 and an ambulance came to pick up the man who had

9one1 تماس بگیریم و یک آمبولانس آمد تا مردی را که

fallen. So the ambulance ambulance came it had its siren

سقوط کرده بود بردارد. بنابراین آمبولانس آمبولانس آمد و آژیر آن را

on and they put the man on a gurney and they put them in the

روشن کرد و آن مرد را سوار گارنی کردند و آنها را داخل

ambulance and the paramedics drove away with him. Once a

آمبولانس کردند و امدادگران با او دور شدند. یک بار

number of years ago there was a really bad car accident down my

چند سال پیش یک تصادف اتومبیل واقعا بد در

road. And we noticed that the air ambulance had landed there.

جاده من رخ داد. و متوجه شدیم که آمبولانس هوایی در آنجا فرود آمده است.

An air ambulance is a helicopter that is designed to

آمبولانس هوایی هلیکوپتری است که برای

do the same job as a normal ambulance. So both an air

انجام همان کار یک آمبولانس معمولی طراحی شده است. بنابراین هر دو

ambulance and an ambulance have all the right equipment in the

آمبولانس هوایی و آمبولانس دارای تمام تجهیزات مناسب

back to take care of people as well as the right people to

برای مراقبت از مردم و همچنین افراد مناسب برای

take care of you. When the air ambulance comes though it

مراقبت از شما هستند. وقتی آمبولانس هوایی می آید،

usually means it is a very very bad accident. Medical centre or

معمولاً به این معنی است که تصادف بسیار بدی است. مرکز پزشکی یا

clinic. So when you go for a doctor's appointment sometimes

کلینیک. بنابراین وقتی برای نوبت دکتر می روید گاهی

you go to the hospital but sometimes you go to a medical

به بیمارستان می روید اما گاهی به یک

centre or to a clinic. So in Canada at least if you are sick

مرکز پزشکی یا کلینیک می روید. بنابراین حداقل در کانادا اگر بیمار هستید

and it's not really severe. It's not really bad. You would

و واقعاً شدید نیست. واقعا بد نیست. شما

probably just go to the medical centre. So let's say I had a

احتمالا فقط به مرکز پزشکی مراجعه کنید . بنابراین فرض کنید من

stuffed up nose and a fever for three days in a row. I wouldn't

برای سه روز متوالی دچار گرفتگی بینی و تب بودم . من

go to the hospital. Sorry I'm clicking too many slides here.

به بیمارستان نمی روم متاسفم که من روی اسلایدهای زیادی اینجا کلیک می کنم.

I would instead go to a medical centre. There are hospitals in

من به جای آن به یک مرکز پزشکی می رفتم . در

all of our major cities. But there are medical centres in

همه شهرهای بزرگ ما بیمارستان وجود دارد. اما در

most towns and cities. And in the city there's more than one

اکثر شهرها و شهرها مراکز درمانی وجود دارد. و در شهر بیش از یک

medical centre. So usually it's easier to see a doctor if you

مرکز پزشکی وجود دارد. بنابراین معمولاً اگر

have minor health problems at a medical centre. And then if you

مشکلات سلامتی جزئی در یک مرکز پزشکی دارید، مراجعه به پزشک آسان‌تر است. و سپس اگر

go you'll end up sitting in a waiting room. A waiting room is

بروید در یک اتاق انتظار خواهید نشست. اتاق انتظار

a room with lots of chairs. If you have gone to see the doctor

اتاقی است که تعداد زیادی صندلی دارد. اگر برای دیدن دکتر رفته اید

and if it's not an emergency you will probably have to sit

و اگر اورژانسی نیست، احتمالا باید

in the waiting room. Sometimes you wait a long time in a

در اتاق انتظار بنشینید. گاهی اوقات شما برای مدت طولانی در یک

waiting room. It's not always fun to go to a waiting room to

اتاق انتظار منتظر می مانید. رفتن به اتاق انتظار برای

wait. But eventually they will call your name and then you

انتظار همیشه جالب نیست. اما در نهایت آنها نام شما را صدا می زنند و سپس شما

will go in to see the doctor or nurse. Doctor's office. So when

برای دیدن دکتر یا پرستار داخل می شوید . مطب دکتر. بنابراین وقتی

you go to visit the doctor you will eventually be in the

برای ملاقات با پزشک می روید، در نهایت در

doctor's office. And the doctor's office is an office

مطب دکتر خواهید بود. و مطب دکتر یک مطب است،

but it's also a room where there's a bed and there's a

اما همچنین اتاقی است که در آن یک تخت وجود دارد، یک

heart rate monitor and a stethoscope and all of the

مانیتور ضربان قلب و یک گوشی پزشکی و همه

things the doctor needs to look in your ears and up your nose

چیزهایی که پزشک باید در گوش شما و بالای بینی شما نگاه کند

and whatever the doctor needs to do but you will definitely

و هر کاری که دکتر باید انجام دهد وجود دارد. شما قطعا

beast. Um eventually you'll be in the waiting room and they'll

جانور اوم بالاخره تو اتاق انتظار میشی و میگن

say okay the doctor will see you now and you will go to the

باشه دکتر الان میبینمت و میری

doctor's office. In which case you will probably see the nurse

مطب. در این صورت احتمالا

first and then the doctor in Canada. A hospital. So a

ابتدا پرستار و سپس پزشک را در کانادا خواهید دید. بیمارستان. بنابراین

hospital is a large building. Usually in a big city where

بیمارستان یک ساختمان بزرگ است. معمولا در یک شهر بزرگ که

they take care of people. At a hospital you can go to a

از مردم مراقبت می کنند. در بیمارستان می توانید

hospital to have a baby. You can go to a hospital if your

برای بچه دار شدن به بیمارستان بروید. در صورت شکسته شدن دست شما می توانید برای گچ گرفتن به بیمارستان بروید

arm is broken to get a cast. You can go to a hospital for

. می توانید برای جراحی قلب به بیمارستان بروید

heart surgery. You can go to a hospital for many things. All

. برای خیلی چیزها می توانید به بیمارستان بروید. همه

of the things that might be happening to you. Maybe you

چیزهایی که ممکن است برای شما اتفاق بیفتد. شاید

have cancer and you need to go for cancer treatment. You would

سرطان دارید و باید برای درمان سرطان بروید. شما

go to a for that. So a hospital is a place where doctors and

برای آن به یک مراجعه خواهید کرد. بنابراین بیمارستان مکانی است که پزشکان و

nurses and surgeons work and it's a place where you go if

پرستاران و جراحان در آن کار می کنند و جایی است که در صورت

you need health care. And if something happens let's say you

نیاز به مراقبت های بهداشتی به آنجا می روید. و اگر اتفاقی افتاد، فرض کنید به

hurt yourself but someone can still bring you to the

خودتان صدمه زدید، اما هنوز کسی می‌تواند شما را به

hospital. So let's say on the farm I twisted my ankle really

بیمارستان برساند. بنابراین فرض کنید در مزرعه من مچ پایم را خیلی

badly. Um Jen would bring me to the emergency room. We wouldn't

بد پیچاندم. ام جن مرا به اورژانس می آورد . ما با

call an ambulance. If you're in a lot of pain but not too much

آمبولانس تماس نمی گیریم. اگر درد زیادی دارید اما درد زیادی ندارید

pain. And if not in any immediate danger. Usually you

. و اگر در خطر فوری نباشد. معمولاً

will go to the hospital and you will go to the emergency room.

به بیمارستان می روید و به اورژانس می روید.

So that's probably a good example. I once broke my toe.

پس احتمالاً مثال خوبی است . یک بار انگشت پام شکست.

Um I I hit my toe and my little toe broke and then Jen took me

اوم من ضربه ای به انگشت پایم زدم و انگشت کوچک پایم شکست و جن مرا

to the emergency room and the doctor fixed it for me. Here's

به اورژانس برد و دکتر آن را برایم درست کرد.

how the doctor fixed my toe. She said so I'm going to have

دکتر اینطوری انگشت پام رو درست کرد. او گفت پس من باید

to put your toe straight again. In order to do that I'm going

دوباره انگشت پایت را صاف کنم. برای انجام این کار، باید انگشت

to have to pull your toe and move it over And I'm going to

پای شما را بکشم و روی آن حرکت دهم و

do that on the count of three. And then before she even

این کار را با شمارش سه انجام خواهم داد. و قبل از اینکه حتی

started counting she did it. And then my toe was straight

شروع به شمارش کند، این کار را کرد. و سپس انگشت پایم صاف شد

and they taped my toe to my other toe and I had to keep it

و انگشت پایم را به انگشت دیگرم چسباندند و مجبور شدم

that way for a few weeks. So the doctor tricked me. But I I

چند هفته آن را همینطور نگه دارم. بنابراین دکتر مرا فریب داد. اما به

think it was a good trick. Symptoms. When you are not

نظر من ترفند خوبی بود. علائم. وقتی

feeling well you have symptoms. When you have a cold your nose

احساس خوبی ندارید علائم دارید. هنگام سرماخوردگی بینی شما

is stuffed up. When you have a the flu you might have a sore

پر شده است. وقتی آنفولانزا دارید ممکن است گلو درد داشته باشید

throat. You might have a fever where you're feeling very very

. ممکن است تب داشته باشید که در آن احساس

hot. You might just feel tired. So when you have symptoms it

گرما شدید داشته باشید. ممکن است فقط احساس خستگی کنید. بنابراین وقتی علائمی دارید،

can help the doctor or nurse figure out what's wrong with

می‌تواند به پزشک یا پرستار کمک کند تا بفهمد مشکل

you. You'll sit down and they'll say so how are you

شما چیست. شما می نشینید و آنها می گویند پس چه

feeling? What are the symptoms? Oh I have a stuffed up nose and

احساسی دارید؟ علائم چیست؟ اوه من بینی گرفتم و

my ear hurts. And then they can use that to diagnose what is

گوشم درد می کند. و سپس می توانند از آن برای تشخیص

wrong. So a diagnosis is when the doctor or nurse looks at

اشتباه استفاده کنند. بنابراین تشخیص زمانی است که پزشک یا پرستار به علائم شما نگاه می کند

your symptoms and uses those symptoms to figure out what is

و از آن علائم استفاده می کند تا بفهمد چه چیزی

wrong. So a simple one would be arm hurts and is not straight

اشتباه است. بنابراین یک مورد ساده می تواند دست درد کند و دیگر صاف نیست

anymore. Symptom or diagnosis broken heart. Sorry that was a

. علامت یا تشخیص قلب شکسته ببخشید

bad example. But if you were to go and say my symptoms are

مثال بدی بود اما اگر بخواهید بروید و بگویید علائم من

fever, sore throat, difficulty breathing, they might diagnose

تب، گلودرد، مشکل در تنفس است، ممکن است

you. The diagnosis might be that you have COVID. Right? So

شما را تشخیص دهند. تشخیص ممکن است این باشد که شما مبتلا به کووید هستید. درست؟ بنابراین

we all are familiar with those symptoms now. And then they

همه ما اکنون با این علائم آشنا هستیم . و سپس آنها

will recommend treatment. So treatment might be to take

درمان را توصیه می کنند. بنابراین درمان ممکن است مصرف

antibiotics. To take medicine. Treatment might be that give

آنتی بیوتیک باشد. برای مصرف دارو درمان ممکن است این باشد که به

you a needle and you're good to go. So once they know the

شما یک سوزن بدهد و شما آماده باشید . بنابراین هنگامی که آنها

symptoms and then once they have a diagnosis then they will

علائم را شناختند و پس از آن که تشخیص دادند، در مورد

decide on what the treatment will be. What they will do or

درمان تصمیم خواهند گرفت . کاری که آنها انجام خواهند داد یا

what you'll need to do in order to feel better. Usually they

برای اینکه احساس بهتری داشته باشید باید چه کاری انجام دهید . معمولا آنها

just write you a prescription. Send you to the pharmacy and

فقط برای شما نسخه می نویسند. شما را به داروخانه می فرستد و

you get some pills depending on what's wrong with you but they

بسته به اینکه چه مشکلی دارید، چند قرص دریافت می کنید، اما آنها در

decide on a course of treatment. We're all familiar I

مورد یک دوره درمانی تصمیم می گیرند.

think with what infection is. This is when something gets

فکر می کنم همه ما با عفونت آشنا هستیم. این زمانی است که چیزی

into your body that isn't supposed to be there. It's

وارد بدن شما می شود که قرار نیست وجود داشته باشد.

usually a bacteria. So you might have a bacterial

معمولا یک باکتری است. بنابراین ممکن است عفونت باکتریایی داشته باشید

infection. If you cut yourself I actually cut myself the other

. اگر خودت را قطع کنی من در واقع روز قبل خودم را بریده ام

day. It's very minor. I don't know if you can see that. Um

. خیلی جزئی است. نمی دانم می توانید آن را ببینید یا نه.

but I made sure that I washed my hands and I put some special

اما من مطمئن شدم که دستانم را شستم و یک کرم مخصوص گذاشتم

cream there because I don't want to get an infection. So an

زیرا نمی خواهم عفونت کنم. بنابراین

infection is when some other organism usually bacteria gets

عفونت زمانی است که یک ارگانیسم دیگر معمولاً باکتری

into your body and starts to multiply. And then usually you

وارد بدن شما می شود و شروع به تکثیر می کند. و سپس معمولاً

end up with a fever at some point. And then they will give

در مرحله ای با تب مواجه می شوید . و سپس به

you antibiotics. So if my finger got infected they would

شما آنتی بیوتیک می دهند. پس اگر انگشت من عفونت کند می

say what are your symptoms? And I would say well I cut my

گویند علائم شما چیست؟ و من می گویم خوب انگشتم را بریدم

finger and now it's really big and red. And they might say

و الان واقعا بزرگ و قرمز شده است. و ممکن است بگویند

well the diagnosis is that you have an infection. The

تشخیص این است که شما عفونت دارید.

treatment is that you will need to take antibiotics. By the way

درمان این است که شما باید آنتی بیوتیک مصرف کنید. به هر حال

we would call these capsules. You can call them pills. Um but

ما به این کپسول ها می گوییم. می توانید آنها را قرص بنامید. اوم اما

at opposed to tablets. These are not tablets. These are

مخالف تبلت ها. اینها تبلت نیستند. اینها

capsules. Um so an antibiotic is something that will kill the

کپسول هستند. اوم پس آنتی بیوتیک چیزی است که

bacteria that is in your body. So that is generally what they

باکتری های موجود در بدن شما را از بین می برد. بنابراین در صورت ابتلا به عفونت معمولاً این چیزی است که آنها

will prescribe if you have an infection. The doctor or nurse

تجویز می کنند . ممکن است پزشک یا پرستار

might come in with a stethoscope. This is a special

با گوشی پزشکی مراجعه کنند. این ابزار خاصی است که

tool they put in your in their ears not your ears. They put in

در گوش شما قرار می دهند نه گوش شما. آنها در

their ears and then they can listen to your heart rate.

گوش خود قرار می دهند و سپس می توانند به ضربان قلب شما گوش دهند.

Sometimes the doctor or nurse will look at their watch and

گاهی اوقات پزشک یا پرستار به ساعت آنها نگاه می کند و می

they'll see what your heart rate is. Or they'll listen To

بیند که ضربان قلب شما چقدر است. یا

see if your heart rate if you have an irregular heartbeat. So

اگر ضربان قلب شما نامنظم باشد، گوش می دهند تا ببینند ضربان قلب شما نامنظم است یا خیر. بنابراین

normally your heart goes like but maybe yours skips a beat.

به طور معمول قلب شما مثل این است که ممکن است قلب شما یک تپش داشته باشد.

Or maybe it goes slow and fast slow and fast. Or maybe you

یا شاید آهسته و سریع آهسته و سریع می رود. یا شاید

have an elevated heart rate where your heart rate is higher

در جایی که ضربان قلب شما بالاتر

than normal. My heart rate right now is ninety-four.

از حد طبیعی است، ضربان قلب شما افزایش یافته است. ضربان قلب من در حال حاضر نود و چهار است. در

That's pretty high for right now. Normally when I'm sitting

حال حاضر بسیار بالاست . به طور معمول وقتی نشسته ام

it's around 65 or 70. I have a very healthy heart rate. But I

حدود 65 یا 70 است. ضربان قلبم بسیار سالم است. اما

think I'm excited to do this lesson stethoscope I should say

فکر می‌کنم برای انجام این درس‌پزشکی هیجان‌زده هستم.

it a few more times stethoscope try to say that word it is a

challenge even for English speakers there's also something

called blood pressure so I normally have average or below

average blood pressure I have never had high blood pressure

من هرگز فشار خون بالا نداشته‌ام

blood pressure is a measure of the pressure of your blood

فشار خون معیاری برای اندازه گیری فشار خون شما

inside of your veins and arteries I think veins and

در داخل رگ‌ها و شریان‌های شماست. من فکر می‌کنم رگ‌ها و

arteries this isn't a medical lesson by a medicine

شریان‌ها این یک درس پزشکی توسط یک

professional but so take it with a great assault. Um they

متخصص پزشکی نیست، اما پس آن را با یک حمله بزرگ انجام دهید. اوم

will put a blood pressure cuff on your arm and then they will

یک کاف فشار خون روی بازوی شما می گذارند و سپس

take your blood pressure either with a machine or sometimes the

فشار خون شما را یا با دستگاه اندازه گیری می کنند یا گاهی اوقات

doctor will do it with their stethoscope and their watch.

پزشک با گوشی پزشکی و ساعت خود این کار را انجام می دهد.

They'll actually take your blood pressure as well. Or not

آنها در واقع فشار خون شما را نیز می گیرند. یا

their watch. They have like a dial a pressure gauge I think.

ساعت آنها نیست. به نظرم گیج فشار مانند دایل دارند.

So blood pressure. When I was in the hospital they took my

پس فشار خون زمانی که من در بیمارستان بودم

temperature and my blood pressure and blood sugar They

دمای بدن و فشار خون و قند خون مرا به

all regularly. Um thermometer. So a thermometer is a device

طور مرتب اندازه گرفتند. ام دماسنج بنابراین دماسنج وسیله ای است

that measures the temperature of your body. If the

که دمای بدن شما را اندازه گیری می کند . اگر

temperature of your body is above I don't know thirty-six

دمای بدن شما بالاتر باشد، نمی دانم سی و شش

to 38 degrees is probably normal. Uh I should probably

تا 38 درجه طبیعی است. اوه، احتمالاً باید

look that up normal body temp in Celsius. Here we go. 37

دمای طبیعی بدن را بر حسب سانتیگراد ببینم. در اینجا ما می رویم. 37

Celsius. So between 36 and 37. 2. So what happens if your body

درجه سانتیگراد بنابراین بین 36 تا 37. 2. پس اگر دمای بدن شما را

temperature if you take this thermometer and put it under

بگیرید و آن را زیر

your armpit or under your tongue we have one too that we

بغل یا زیر زبان خود بگذارید، چه اتفاقی می‌افتد، یک دماسنج نیز داریم که

can use to check our kids' temperatures in their ear it

می‌توانیم از آن برای بررسی دمای بدن بچه‌ها در گوش آنها استفاده کنیم.

will tell you your body temperature. If it's thirty9 or

شما دمای بدن خود را اگر سی و نه چهل باشد،

forty it that your you have a fever and that is not a good

تب دارید و این وضعیت خوبی نیست

situation. An X-ray. So sometimes you've hurt yourself

. اشعه ایکس. بنابراین گاهی اوقات

inside your body. Maybe a bone is broken. Maybe you hurt your

در درون بدن خود به خود آسیب رسانده اید. شاید یک استخوان شکسته است. شاید انگشتت صدمه دیده

finger. Or like me maybe you hurt your little toe. I I'm

یا مثل من شاید به انگشت کوچک پات صدمه زدی. من

pointing to this. This is my pinky finger. My toe is on my

به این اشاره می کنم این انگشت صورتی من است. انگشت پام روی پایم است

foot. Sorry if I'm confusing you. Um they might need to take

. ببخشید اگه گیجتون کردم اوم ممکن است نیاز به عکس برداری با

an X-ray. So you will go and they will put you in a room and

اشعه ایکس داشته باشند. بنابراین شما می روید و آنها شما را در یک اتاق می گذارند و

push a button and then they'll see the bones inside of your

دکمه ای را فشار می دهند و سپس استخوان های داخل بدن شما را می بینند

body. So an X-ray machine shoots X-rays through your

. بنابراین یک دستگاه اشعه ایکس اشعه ایکس را از بدن شما پرتاب می کند

body. Uh and it can go through tissue but it can't go through

. اوه و می تواند از بافت عبور کند اما از استخوان ها عبور نمی کند

the bones. That's probably how it works. I shouldn't try to

. احتمالا اینطوری کار میکنه من نباید سعی کنم

describe exactly how these machines work. Anyways if you

دقیقا نحوه عملکرد این ماشین ها را توضیح دهم. به هر حال، اگر شما

have a maybe you've think you broke your leg or you think you

ممکن است فکر می‌کنید پایتان شکسته است یا فکر می‌کنید

broke your arm you will most likely get an X-ray and then

بازویتان شکسته است، به احتمال زیاد عکس‌برداری با اشعه ایکس می‌گیرید و سپس

they will see what is wrong with you. Where you have hurt

متوجه می‌شوند که مشکل شما چیست. جایی که به خودت صدمه زدی

yourself. An ultrasound. So this is similar to an X-ray

یک سونوگرافی بنابراین این شبیه به اشعه ایکس است

except it uses sound instead of rays to look inside the body.

با این تفاوت که از صدا به جای اشعه برای مشاهده داخل بدن استفاده می کند.

This is most commonly used for two things. One if someone is

این بیشتر برای دو مورد استفاده می شود. اگر کسی در

expecting a baby you will often go for a few ultrasounds. And

انتظار بچه دار شدن است، اغلب برای چند سونوگرافی مراجعه می کنید. و

they will use the ultrasound wand to see the baby in the

آنها از گرز اولتراسوند برای دیدن نوزاد در

womb. Okay. So when Jen was pregnant we would go for one or

رحم استفاده خواهند کرد. باشه. بنابراین وقتی جن باردار بود، در طول بارداری یک یا دو سونوگرافی می رفتیم

two ultrasounds during the pregnancy. And they would say

. و آنها می گفتند

yes everything looks good and then we would be happy. You can

بله همه چیز خوب به نظر می رسد و سپس ما خوشحال خواهیم شد.

even see the heart beating. On an ultrasound. The other major

حتی می توانید ضربان قلب را ببینید. در سونوگرافی کاربرد عمده دیگر

use of ultrasound is for seeing internal organs. The heart

سونوگرافی برای دیدن اندام های داخلی است. قلب

sometimes the stomach area. The heart they can use an

گاهی ناحیه معده. قلب آنها می توانند از

ultrasound to see the valves in the heart and to make sure that

سونوگرافی برای دیدن دریچه های قلب و اطمینان از

they are working properly. And it works by sending sound waves

عملکرد صحیح آنها استفاده کنند. و با ارسال امواج صوتی

into the body. It's different than X-rays. But still the same

به بدن کار می کند. با اشعه ایکس متفاوت است. اما همچنان همان

idea. Um something used to get a little bit of a glimpse of

ایده. اوم چیزی استفاده می‌شود که کمی از

what what is happening in the Weight and height. This is a

آنچه در وزن و قد اتفاق می‌افتد می‌توان دید.

pretty common one too when you go to the doctor. No matter

هنگامی که به پزشک مراجعه می کنید، این یک مورد بسیار رایج است. مهم نیست

what's wrong with me. If I go to the doctor they want to know

چه بلایی سرم آمده است. اگر به دکتر بروم می خواهند

my weight and they want to know my height. Usually the nurse

وزن من را بدانند و قد من را بدانند. معمولاً پرستار

will take these measurements. Uh the nurse will say hey

این اندازه گیری ها را انجام می دهد. اوه، پرستار

before the doctor sees you step onto the scale and he or she

قبل از اینکه دکتر ببیند شما روی ترازو قدم می گذارید هی می گوید و او

will record my weight and then they'll check my height. It's

وزن مرا ثبت می کند و سپس قد من را بررسی می کند.

usually the same machine. When you're on the scale there's

معمولاً همان دستگاه است. وقتی روی ترازو قرار می گیرید،

also a little thing that they can use To check your height.

یک چیز کوچک نیز وجود دارد که می توانند از آن برای بررسی قد شما استفاده کنند.

They just want to see how you're doing. Um and then

آنها فقط می خواهند ببینند که شما چگونه کار می کنید. اوم و

sometimes my doctor says the graph for your weight keeps

گاهی دکتر من می گوید نمودار وزن شما همچنان

going up. You need to make it go down. My doctor is always

بالا می رود. باید کاری کنی که پایین بیاد دکتر من همیشه

concerned about my weight. Number one concern. A few

نگران وزن من است. نگرانی شماره یک چند

slides here we have vaccination needle syringe and injection.

اسلاید در اینجا ما سرنگ سوزن واکسیناسیون و تزریق داریم.

So a vaccination is a special kind of injection where they

بنابراین واکسیناسیون نوعی تزریق خاص است که در آن

put something into you that helps your body build immunity

چیزی به بدن شما وارد می کنند که به بدن شما کمک می کند در

to something. Many of us got vaccinations during COVID to

برابر چیزی مصونیت پیدا کند. بسیاری از ما در طول کووید واکسن زدیم تا

build up our immunity to COVID. So I think we're pretty

ایمنی خود را در برابر کووید تقویت کنیم. بنابراین من فکر می کنم که ما

familiar with vaccination. Um they use a needle or syringe.

با واکسیناسیون کاملاً آشنا هستیم. اوم از سوزن یا سرنگ استفاده می کنند.

Technically the needle is the sharp point on the end. And the

از نظر فنی سوزن نقطه تیز انتهای آن است. و

syringe the bottom part. But we kind of use these words

سرنگ قسمت پایین. اما ما به نوعی از این کلمات

interchangeably. Like the doctor filled a syringe and

به جای هم استفاده می کنیم. مثل اینکه دکتر یک سرنگ پر کرد و

then gave me an injection. Or the doctor filled the needle

بعد به من آمپول زد. یا دکتر سوزن را پر کرد

and gave me an injection. All of those will work. And then

و به من آمپول زد. همه آنها کار خواهند کرد. و سپس

injection I've used a few times. This is when they I

تزریق من چند بار استفاده کردم. این زمانی است که آنها

don't like talking about this. Where they put the needle in to

دوست ندارم در این مورد صحبت کنند. جایی که سوزن را به

your arm or maybe in your the one of the cheeks of your butt

بازوی شما یا شاید در یکی از گونه های باسن شما

or maybe into the muscle on the leg. There are different places

یا شاید به عضله ساق پا می زنند. جاهای مختلفی وجود دارد

where they put injections. Usually it's the shoulder where

که تزریق می کنند. معمولاً محل

the injection goes. But never a fun time. I always look away if

تزریق شانه است. اما هرگز یک زمان سرگرم کننده نیست. من همیشه اگر

I ever get an injection. I look away. I can't watch while I get

آمپول بزنم به دور نگاه می کنم. من به دور نگاه می کنم. وقتی آمپول میزنم نمیتونم نگاه کنم

an injection. I feel like maybe a I would faint if I did that.

احساس می کنم اگر این کار را انجام دهم شاید غش کنم.

Blood test. Sometimes the doctor or a nurse wants to know

آزمایش خون. گاهی اوقات پزشک یا پرستار می خواهد بداند

what's in your blood. They can tell a lot about what's wrong

در خون شما چه چیزی وجود دارد. آنها می توانند با نگاه کردن به خون شما چیزهای زیادی در مورد آنچه اشتباه است بگویند

by looking at your blood and you might need a blood test. In

و ممکن است نیاز به آزمایش خون داشته باشید.

order to do this they put a a rubber band around your arm.

برای انجام این کار، یک کش لاستیکی دور بازوی شما قرار می دهند.

You can see that my vein see my vein there. They put a rubber

شما می بینید که رگ من رگ من را آنجا می بیند.

band around your arm and then they put a needle into your

دور بازویت را می‌بندند و بعد یک سوزن به

vein and they take out blood. Send it to a lab it gets tested

رگت می‌زنند و خون بیرون می‌آورند. آن را به یک آزمایشگاه بفرستید تا آزمایش شود

and they can figure out what's wrong with you. So I used a few

و آنها می توانند بفهمند چه مشکلی با شما وجود دارد. بنابراین من از چند

phrases there. You go for blood work. I used that phrase

عبارت در آنجا استفاده کردم. شما برای کار خون بروید . من قبلاً از این عبارت استفاده کردم

earlier. It's a blood test. They take blood. Uh you might

. این یک آزمایش خون است. خون می گیرند. اوه ممکن است

say oh I have to go I have to go to the clinic because they

بگویید اوه من باید بروم باید به کلینیک بروم زیرا آنها

need to take blood for a blood test. Vitals or vital signs.

باید برای آزمایش خون خون بگیرند . علائم حیاتی یا حیاتی.

You'll hear this quite often if you watch a TV show that takes

اگر یک برنامه تلویزیونی را تماشا کنید که

place in a hospital. Vitals include all of the things they

در بیمارستان اتفاق می افتد، اغلب این را می شنوید. موارد حیاتی شامل همه چیزهایی است که

can measure. Your heart rate, your temperature, the amount of

می توانند اندازه گیری کنند. ضربان قلب، درجه حرارت، میزان

oxygen in your blood. They hook you up to little machines like

اکسیژن در خون شما. آنها شما را به ماشین های کوچکی مانند

this one. In this machine can kind of keep track of all of

این وصل می کنند. در این دستگاه می تواند به نوعی همه

the things that they can measure easily. Again

چیزهایی را که می تواند به راحتی اندازه گیری کند، پیگیری کند. دوباره

temperature, heart rate, blood oxygen level. Those are

دما، ضربان قلب، سطح اکسیژن خون. اینها

probably the biggest ones. They even have ones that check your

احتمالاً بزرگترین آنها هستند. آنها حتی مواردی دارند که

blood pressure every 10 or 15 minutes. They'll put a blood

فشار خون شما را هر 10 یا 15 دقیقه چک می کنند. آنها یک

pressure cuff on your arm. And then every 10 minutes it will

کاف فشار خون روی بازوی شما می گذارند. و سپس هر 10 دقیقه

all symptoms squeeze your arm and the machine will take your

تمام علائم بازوی شما را فشار می دهد و دستگاه فشار خون شما را اندازه گیری می کند

blood pressure. So that is what we call vitals or vital signs

. بنابراین این همان چیزی است که ما به آن حیاتی یا علائم حیاتی

intravenous. Sometimes they need to put something into your

داخل وریدی می گوییم. گاهی اوقات آنها نیاز دارند چیزی را

bloodstream directly. Not an injection. They need to put

مستقیماً وارد جریان خون شما کنند. تزریق نیست آنها باید

like maybe saline or some other kind of medicine into you. Um

مانند سالین یا نوع دیگری از دارو را در شما بگذارند. اوم

and then they will put a needle in your arm or somewhere else.

و سپس یک سوزن در بازوی شما یا جای دیگری می گذارند.

Maybe your hand. And they will hang a bag up and it will drip.

شاید دست تو و کیسه ای آویزان می کنند و می چکد.

And whatever's in the bag will slowly go into your

و هر آنچه در کیسه است به آرامی وارد

bloodstream. So the were a few times where I had an IV hooked

جریان خون شما می شود. بنابراین چند بار بود که من یک IV را

up to me. So we don't always say intravenous. We just say

به من وصل کردند. پس همیشه نمی گوییم داخل وریدی. ما فقط می گوییم

IV. Uh and on a hospital TV show you might hear them say

IV. اوه و در یک برنامه تلویزیونی بیمارستانی ممکن است بشنوید که می گویند می

you know let's get an IV going. Uh which means they're going to

دانید بیایید یک IV انجام دهیم. اوه، به این معنی که آنها

hook that up to you. Bandage. I probably should have put a

آن را به شما متصل خواهند کرد. بانداژ. احتمالاً

bandage on this finger this morning. Are you tired of

امروز صبح باید روی این انگشت پانسمان می گذاشتم . آیا از

looking at that? Oh it won't focus. Oh my camera has decided

نگاه کردن به آن خسته شده اید؟ اوه، تمرکز نخواهد کرد. اوه دوربین من تصمیم گرفته

not to focus anymore. I don't know why it does that

دیگر فوکوس نکند. نمیدونم چرا

sometimes. Sometimes my camera just gets a little lazy and

بعضی وقتا اینکارو میکنه گاهی اوقات دوربین من کمی تنبل می‌شود و

decides not to focus but oh well a bandage is a little

تصمیم می‌گیرد که فوکوس نکند، اما بانداژ یک

piece of fabric that's sticky that you can put over a small

تکه پارچه چسبناک است که می‌توانید آن را روی یک

cut or wound or sore that you have on your body. And then if

بریدگی کوچک یا زخم یا زخمی که روی بدن خود دارید قرار دهید. و سپس اگر

you break something they will most likely put on a cast. So a

چیزی را بشکنید به احتمال زیاد گچ خواهند گرفت. بنابراین یک

cast is made out of plaster. It's very very durable. Um I

قالب از گچ ساخته شده است. خیلی خیلی بادوامه ام من

think they're still made out of plaster. I haven't had a cast

فکر می کنم هنوز از گچ ساخته شده اند . من

for a very long time. I had a cast once when I was a kid but

خیلی وقته که گچ نداشتم. زمانی که بچه بودم یک بار گچ گرفته بودم اما

I have not had one since then. And what it does is it holds

از آن زمان تا به حال گچ نداشتم. و کاری که انجام می دهد این است که

the bone straight while it heals. It prevents you from you

استخوان را در حین بهبودی صاف نگه می دارد. این مانع از

know putting pressure onto that bone. It keeps it isolated. It

فشار آوردن شما به استخوان می شود. آن را منزوی نگه می دارد.

keeps it immobile. While it is healing. And usually you can

آن را بی حرکت نگه می دارد. در حالی که شفابخش است. و معمولاً

choose the colour now. Um one of my kids had a cast eight or

اکنون می توانید رنگ را انتخاب کنید. اوم یکی از بچه های من هشت یا

nine years ago. And she was able to choose the colour of

نه سال پیش گچ گرفته بود. و او توانست رنگ

her cast. I think she chose purple. Can't remember. Maybe

بازیگران خود را انتخاب کند. من فکر می کنم او بنفش را انتخاب کرد . یادم نمیاد شاید

pink. Stitches. So if you need stitches like this is a pretty

صورتی بخیه. بنابراین اگر به بخیه هایی مانند این نیاز دارید،

small wound. This is a pretty small cut. I didn't need

زخم بسیار کوچکی است. این یک برش بسیار کوچک است. نیازی به

stitches. But if you have a large cut sometimes they need

بخیه نداشتم اما اگر بریدگی بزرگ دارید، گاهی اوقات نیاز

to use a needle and thread to close the wound. To close the

به استفاده از سوزن و نخ برای بستن زخم دارند. برای بستن

cut. So this person it looks like they had a pretty serious

برش. بنابراین به نظر می رسد این شخص بریدگی بسیار جدی

cut on their hand. And so they needed stitches. So they went

روی دست خود داشته است. و بنابراین آنها نیاز به بخیه داشتند. بنابراین آنها

to the hospital and either the doctor or nurse put stitches in

به بیمارستان رفتند و یا پزشک یا پرستار

to close the wound so that it can heal. Crutches. Uh I've

برای بستن زخم بخیه می‌زدند تا بهبود یابد. چوب زیر بغل. اوه من

been on crutches once in my life. Uh when I was a kid I

یک بار در زندگی ام با عصا بوده ام . وقتی بچه بودم

sprained my ankle while playing baseball. Actually twice. I

موقع بازی بیسبال مچ پایم پیچ خورد . در واقع دو بار

sprained my ankle once when a cow fell on my leg. Uh because

یک بار با افتادن گاو روی پایم مچ پایم پیچ خورد. اوه چون

we grew up on a farm and then once playing baseball. This is

ما در یک مزرعه بزرگ شدیم و یک بار بیسبال بازی کردیم. این

two things that you use so that it's easier to walk when you

دو مورد است که شما از آنها استفاده می کنید تا هنگام آسیب دیدگی

have a leg knee or ankle or foot injury. Um if you break a

زانو یا مچ پا یا پا راه رفتن راحت تر باشد. اوم اگر پايتان بشكنيد

leg you will probably be on crutches. You might use a

احتمالاً با عصا خواهيد بود . ممکن است

wheelchair for a bit but you will be on crutches. That's how

برای مدتی از ویلچر استفاده کنید، اما روی عصا خواهید بود. اینطوری می

we say it. Oh he's on crutches right now. He twisted his

گوییم. اوه او در حال حاضر روی عصا است.

ankle. Um you can also use a cane which is just a single

مچ پایش را پیچاند. اوم، شما همچنین می توانید از عصا استفاده کنید که فقط یک

pole but it's more common if you have an injury to be on

میله است، اما اگر آسیب دیدگی داشته باشید،

crutches for a week or two while your ankle or foot or

یک یا دو هفته در حالی که مچ پا یا پا یا

knee or leg heals. When you go to see the doctor it doesn't

زانو یا ساق پا بهبود می یابد، شایع تر است. وقتی برای دیدن دکتر می روید به این

mean you're going to stay at the hospital. When you go to

معنی نیست که در بیمارستان می مانید. وقتی به

the emergency room it doesn't mean you're going to stay

اورژانس می روید به این معنی نیست که یک

overnight at the hospital. But if it's serious enough you

شب را در بیمارستان خواهید ماند. اما اگر به اندازه کافی جدی باشد

might be admitted. So I went a hospital once many years ago

ممکن است پذیرفته شوید. بنابراین سالها پیش یک بار به بیمارستان رفتم

and I was admitted. I had a really high fever and I had a

و بستری شدم. من واقعا تب بالایی داشتم و

blood infection. So instead of going home they admitted me to

عفونت خون داشتم. بنابراین به جای رفتن به خانه، مرا در بیمارستان بستری کردند

the hospital. That means they found me a bed. They put me in

. یعنی برای من یک تخت پیدا کردند. مرا در

a room. They put me on an IV. They put antibiotics in the

یک اتاق گذاشتند. آنها مرا روی IV گذاشتند. آنها آنتی بیوتیک ها را به صورت داخل

intravenous into the IV bag. Um and I stayed for a few days

وریدی در کیسه IV قرار می دهند. من و اوم چند روزی ماندیم

until I was all better. And they put me in a hospital bed.

تا اینکه حالم بهتر شد. و مرا روی تخت بیمارستان گذاشتند.

Now this is definitely different than a normal bed. A

در حال حاضر این قطعا با یک تخت معمولی متفاوت است.

hospital bed go up. It can go down. It has wheels so they can

تخت بیمارستان بالا میره می تواند پایین بیاید. دارای چرخ هایی است که می توانند

bring you to different places. Um and honestly they're not

شما را به مکان های مختلف ببرند. اوم و صادقانه

very comfortable I would say. That's maybe they they're not

بگویم آنها خیلی راحت نیستند. به این دلیل است که آنها

comfortable because they want you to get better quickly. And

راحت نیستند زیرا می خواهند شما به سرعت بهتر شوید. و

go home. Hospital room. So the room you stay in at a hospital

برو خونه اتاق بیمارستان. بنابراین اتاقی که در یک بیمارستان در آن اقامت می کنید

is simply called a hospital room. And there are a few

به سادگی اتاق بیمارستان نامیده می شود . و چند

different kinds. You can be in a ward. Which means you're in a

نوع مختلف وجود دارد. شما می توانید در یک بخش باشید. این بدان معناست که شما در یک

room with other people. Or you can be in a private room. Which

اتاق با افراد دیگر هستید. یا می توانید در یک اتاق خصوصی باشید. این

means you are in a room by yourself. So when I was in

بدان معناست که شما تنها در یک اتاق هستید . بنابراین زمانی که در

hospital I was in what's called semi-private. I was in a room

بیمارستان بودم در چیزی به نام نیمه خصوصی بودم. من

with one other person. Um when I was younger my dad was in the

با یک نفر دیگر در یک اتاق بودم. اوم وقتی کوچکتر بودم پدرم

hospital once and he was in a ward. He was in a room with

یک بار در بیمارستان بود و او در یک بخش بود. او با

three other people. Um so we called these all hospital

سه نفر دیگر در اتاقی بود. اوم پس ما همه اینها را

rooms. Oh what hospital room is he in? Oh he's in room 2eleven.

اتاق های بیمارستان نامیدیم. اوه او در کدام اتاق بیمارستان است ؟ اوه او در اتاق 211 است.

Uh it's a ward. There's four people in there or he's in room

اوه این یک بخش است. چهار نفر در آنجا هستند یا او در اتاق

212, which is a private room. But all of these would be

212 است که یک اتاق خصوصی است. اما همه اینها

called hospital rooms. And then we have have the maternity

اتاق بیمارستان نامیده می شوند. و بعد ما زایشگاه داریم

ward. Which is the area of the hospital where babies arrive.

. که منطقه بیمارستانی است که نوزادان به آنجا می رسند.

I'm not going to explain how this all worked. But if you are

من قصد ندارم توضیح دهم که چگونه این همه کار کرد. اما اگر در

expecting a baby maybe you have a scheduled C section where

انتظار بچه دار شدن هستید، ممکن است یک بخش C برنامه ریزی شده داشته باشید که در آن

they're going to do surgery to remove the baby. Or maybe

قرار است برای برداشتن نوزاد جراحی انجام دهند. یا شاید

you're going to have a natural birth. Either way you would go

شما قرار است زایمان طبیعی داشته باشید . در هر صورت می رفتی

to the hospital and they would bring you to the maternity

بیمارستان و می آوردتت

ward. Where they have rooms where women can give birth. And

زایشگاه. جایی که اتاق هایی دارند که زنان می توانند زایمان کنند. و

then they have rooms where women can stay for a day or two

سپس آنها اتاق هایی دارند که زنان می توانند یک یا دو روز

after they give birth depending on how much care they need. Um

پس از زایمان بسته به میزان مراقبتی که نیاز دارند در آنجا بمانند. اوم

and of course the as well. So that is called the maternity

و البته همینطور. بنابراین به آن زایشگاه می گویند

ward. Uh every one of our kids was born in a hospital in a

. اوه همه بچه های ما در یک بیمارستان در یک زایشگاه به دنیا آمدند

maternity ward and then I would go and I was at all of the

و بعد من می رفتم و در همه

births. It's a great experience. Uh and then I could

زایمان ها بودم. این یک تجربه عالی است. اوه و بعد می توانستم

visit Jen in the maternity ward and see the newly arrived baby.

جن را در زایشگاه ببینم و نوزاد تازه وارد را ببینم.

And then of course hospitals have a lot of wheelchairs. Or

و البته بیمارستان ها ویلچرهای زیادی دارند. یا

if you have problems walking you might have a wheelchair at

اگر در راه رفتن مشکل دارید، ممکن است ویلچر در

home. A wheelchair is simply a chair A place to sit that has

خانه داشته باشید. ویلچر به سادگی یک صندلی است مکانی برای نشستن که دارای

wheels so that you can move yourself around easily without

چرخ هایی است تا بتوانید به راحتی بدون

walking or someone can push you. Okay. Um so wheelchairs

راه رفتن به اطراف حرکت کنید یا کسی بتواند شما را هل دهد. باشه. ویلچر

are pretty common sites at hospitals. In fact if you go to

مکان‌های بسیار رایجی در بیمارستان‌ها هستند. در واقع، اگر به

the emergency room they might even make you sit in a

اورژانس مراجعه کنید، حتی ممکن است

wheelchair when they bring you to other parts of the hospital.

وقتی شما را به بخش‌های دیگر بیمارستان می‌آورند، شما را روی ویلچر بنشینند.

Even if you don't have sore legs. Like maybe you're out of

حتی اگر پاهایتان درد نکند . مثل اینکه ممکنه

breath. Or you just feel really weak. They might say okay sit

نفست بند بیاد یا فقط واقعا احساس ضعف می کنید. ممکن است بگویند باشه

in this wheelchair. We will bring you to an observation

روی این ویلچر بنشین. ما شما را به

room and we will have a look at you.

اتاق رصد می‌آوریم و نگاهی به شما خواهیم داشت .