Let's Learn English! Topic: Hard to Pronounce Words! 🐿️🩺☕ (Lesson Only)

Well, hello, and welcome to this English lesson

خوب، سلام، و به این درس انگلیسی

about words that are hard to pronounce.

در مورد کلماتی که تلفظ آنها سخت است خوش آمدید.

There are some words in the English

کلماتی در زبان انگلیسی وجود دارد

language that are difficult to pronounce.

که تلفظ آنها دشوار است.

You look at the spelling of the word and

شما به املای کلمه نگاه می کنید و

it's, even with the letters in front of you,

حتی با حروفی که در مقابل خود دارید،

it's hard to know how to say the word.

سخت است که بدانید چگونه کلمه را بگویید.

There are some words on this list that are hard for

برخی از کلمات در این لیست وجود دارد که

me to pronounce, even though I'm a native English speaker.

تلفظ آنها برای من سخت است، حتی اگر من انگلیسی زبان مادری هستم.

And there's a few that I actually pronounce

و چند مورد وجود دارد که من در واقع اشتباه تلفظ می کنم

wrong, and I'll talk about that as well.

، و در مورد آن نیز صحبت خواهم کرد.

There's about two or three words on this list

تقریباً دو یا سه کلمه در این لیست وجود دارد

that have alternate pronunciations depending on maybe what you're

که بسته به اینکه در مورد چه چیزی صحبت می کنید، تلفظ های جایگزین دارند،

talking about, like a city name or how you

مانند نام یک شهر یا اینکه چگونه

were raised and taught to say the word wrong.

بزرگ شده اید و به شما یاد داده اند که این کلمه را اشتباه بگویید.

So I will make sure I highlight that as well.

بنابراین مطمئن خواهم شد که آن را نیز برجسته می کنم.

But once again, welcome to this English

اما یک بار دیگر، به این

lesson on hard to pronounce words.

درس انگلیسی در مورد کلمات سخت تلفظ خوش آمدید.

I think you'll enjoy it.

فکر می کنم از آن لذت خواهید برد.

Stethoscope. Stethoscope.

گوشی پزشکی. گوشی پزشکی.

I'm going to try and say each word

سعی می کنم هر کلمه را

twice, and then I'll try to give you

دو بار بگویم، و سپس سعی می کنم

some hints on how to pronounce it slowly.

نکاتی را در مورد نحوه تلفظ آهسته به شما ارائه دهم.

So a stethoscope.

بنابراین یک گوشی پزشکی.

Stethoscope.

گوشی پزشکی.

If you break the word into three

اگر کلمه را به سه

parts, stethoscope is how it's pronounced.

قسمت تقسیم کنید، گوشی پزشکی نحوه تلفظ آن است.

This is the thing that the doctor

این چیزی است که پزشک

uses to listen to your heart.

برای گوش دادن به قلب شما از آن استفاده می کند.

So the doctor will put the two pieces in

بنابراین پزشک دو قطعه را در

their ear and then they will listen to your

گوش آنها قرار می دهد و سپس به قفسه سینه شما گوش می دهد

chest or they'll listen on your back.

یا به پشت شما گوش می دهد.

They might also use it to listen to your lungs.

آنها همچنین ممکن است از آن برای گوش دادن به ریه های شما استفاده کنند.

When a doctor uses a stethoscope, they're

وقتی پزشک از گوشی پزشکی استفاده می کند، می

able to check your heart rate.

تواند ضربان قلب شما را بررسی کند.

They're able to hear if you have fluid in your lungs.

آنها می توانند بشنوند که آیا مایعی در ریه های شما وجود دارد.

Maybe you have a bit of pneumonia.

شاید کمی ذات الریه داشته باشید.

So they'll use a stethoscope in order to check that.

بنابراین آنها از گوشی پزشکی برای بررسی آن استفاده خواهند کرد.

By the way, I was watching the show jeopardy.

اتفاقاً داشتم نمایش را در خطر می دیدم.

The other day, and the final answer was stethoscope.

روز دیگر، و پاسخ نهایی گوشی پزشکی بود.

And I didn't actually know how to spell it because

و من در واقع نمی دانستم چگونه آن را املا کنم زیرا

if you listen stethoscope, it almost sounds like it has

اگر گوشی پزشکی گوش کنید، تقریباً به نظر می رسد که

the letter a in it, but it doesn't.

حرف a در آن وجود دارد، اما اینطور نیست.

It's stethoscope, but it is an o.

این گوشی پزشکی است، اما یک O است.

So a stethoscope, something that a doctor uses to

بنابراین یک گوشی پزشکی، چیزی که پزشک از آن برای

check your heart and to check your lungs. Squirrel.

بررسی قلب و بررسی ریه های شما استفاده می کند. سنجاب.

This is on the list of English words that are

این در لیست کلمات انگلیسی است که

the most difficult to pronounce for people learning English.

تلفظ آنها برای افرادی که انگلیسی را یاد می گیرند سخت ترین است.

A squirrel is a small

سنجاب یک

rodent creature type creature that.

موجود جونده کوچک از نوع موجود است که.

There's a lot of them here.

تعداد زیادی از آنها در اینجا وجود دارد.

I surprised I didn't see a squirrel this morning.

من تعجب کردم که امروز صبح یک سنجاب ندیدم.

So if I say it slowly, squirrel.

پس اگر آهسته بگویم، سنجاب.

Squirrel.

سنجاب.

If I say it quickly, it's

اگر سریع بگویم،

almost harder to say squirrel. Squirrel.

گفتن سنجاب تقریبا سخت تر است. سنجاب.

It's like we crunch the word together.

مثل این است که کلمه را با هم خرد می کنیم.

But yes, squirrels run around in the fall,

اما بله، سنجاب‌ها در پاییز دور می‌دوند

and they collect acorns and other nuts from

و بلوط‌ها و آجیل‌های دیگر را از

trees, and they hide them everywhere so that

درختان جمع‌آوری می‌کنند و همه جا پنهان می‌کنند تا

in the winter they have something to eat.

در زمستان چیزی برای خوردن داشته باشند.

We have a lot of squirrels on our farm.

ما در مزرعه خود سنجاب های زیادی داریم.

They live in the trees behind the house.

آنها در درختان پشت خانه زندگی می کنند.

And funny story, we once had a family of squirrels

و داستان خنده دار، ما یک بار خانواده ای از سنجاب ها

living in the roof of our house, and it took

در پشت بام خانه ما زندگی می کردند و

me about a month to get them out of there.

حدود یک ماه طول کشید تا آنها را از آنجا بیرون بیاورم.

Eventually, we figured out how they were getting in.

در نهایت متوجه شدیم که آنها چگونه وارد می شوند.

A squirrel had chewed a hole, and we waited until

یک سنجاب سوراخی را جویده بود و ما منتظر ماندیم تا

all of the squirrels left in the morning to go

همه سنجاب ها صبح رفتند تا

get their food, and then we blocked up all the

غذای خود را بیاوریم و سپس همه

holes, and they weren't able to come back.

سوراخ ها را مسدود کردیم، اما آنها نبودند. قادر به بازگشت

But squirrel.

اما سنجاب.

Another hard to say English word, rural.

یکی دیگر از واژه های انگلیسی سخت گفتن روستایی است.

So listen how I say it. Rural.

پس گوش کن چطوری میگم روستایی.

I almost don't say the two syllables.

من تقریباً دو هجا را نمی گویم.

By the way, rural refers to out in the countryside.

به هر حال، روستایی به روستاها اشاره دارد.

You can live in the city, which is considered

شما می توانید در شهری که

an urban area, or you can live in the

یک منطقه شهری در نظر گرفته می شود و یا می توانید در

country, which is considered a rural area.

کشور که یک منطقه روستایی محسوب می شود زندگی کنید.

So let me say it slowly.

پس بذار آهسته بگم

Rural.

روستایی.

Rural.

روستایی.

Rural sounds weird when I say

روستایی به نظر می رسد عجیب و غریب زمانی که من

it a whole bunch of times.

آن را یک دسته کامل از بارها می گوید.

I live in a rural area.

من در یک منطقه روستایی زندگی می کنم.

I live out in the country.

من خارج از کشور زندگی می کنم.

I get my mail delivered in a vehicle.

من نامه ام را در یک وسیله نقلیه تحویل می دهم.

There's a mail truck that comes and brings the mail.

یک کامیون پست هست که می آید و نامه را می آورد.

I don't have a mailman deliver

من پستچی

my mail or a postal worker.

یا کارمند پستی ندارم که نامه مرا تحویل دهد.

So I live in a rural location.

بنابراین من در یک مکان روستایی زندگی می کنم.

When I go for a walk, I see

وقتی پیاده روی می کنم،

fields, I see animals, I see trees.

مزارع را می بینم، حیوانات را می بینم، درختان را می بینم.

Because I live out in the country,

از آنجایی که من در کشور زندگی می کنم،

I live in a rural location.

در یک مکان روستایی زندگی می کنم.

6th.

6.

So there are a bunch of people in line here.

بنابراین یک دسته از مردم در صف اینجا هستند.

Let me count them.

بگذارید آنها را بشمارم.

Yeah, I did pick a picture with six people.

بله، من یک عکس با شش نفر انتخاب کردم.

I'm assuming the girl on the other end is first

من فرض می‌کنم دختری که در سمت دیگر قرار دارد، اول

in line and then 2nd, 3rd, 4th, 5th, 6th.

در صف است و سپس دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم.

So six is a number.

پس شش عدد است.

When you add a th, you're referring

وقتی یک th اضافه می کنید،

to what comes after the fifth person.

به چیزی که بعد از نفر پنجم می آید اشاره می کنید.

So, 6th. 6th.

بنابراین، 6. 6.

This is a challenge for some

این یک چالش برای برخی از

English learners because of the.

زبان آموزان انگلیسی است زیرا.

At the end, it's a challenge for me.

در نهایت برای من یک چالش است.

The more I think about pronouncing 6th, the harder

هر چه بیشتر به تلفظ 6th فکر می کنم،

it is for me to actually pronounce it properly.

تلفظ درست آن برایم سخت تر می شود.

I have to kind of say it quickly in a sentence.

باید به سرعت در یک جمله بگویم.

I stood in line to buy Taylor Swift concert tickets.

برای خرید بلیط کنسرت تیلور سویفت در صف ایستادم.

I was 6th in line.

من در صف 6 بودم.

I was 6th in line.

من در صف 6 بودم.

So it's a very difficult thing to do.

بنابراین انجام این کار بسیار دشوار است.

The x followed by a th.

x به دنبال آن یک ام.

But if you are 6th in line, that means

اما اگر شما در ردیف ششم هستید، به این معنی است که

there are five people in front of you, comfortable.

پنج نفر جلوی شما هستند که راحت هستند.

So this word, when you know how to pronounce

بنابراین، این کلمه، وقتی می‌دانید چگونه آن را تلفظ کنید،

it, is fairly easy, but the letters give you

نسبتاً آسان است، اما حروف به شما

a different sense of how you might say it

حس متفاوتی از نحوه بیان آن را می‌دهند،

when I sit on the couch behind me.

وقتی روی مبل پشت سرم می‌نشینم.

This one here, it's very comfortable.

این یکی اینجا، خیلی راحته

Comfortable.

راحت.

So the m and f slide together.

بنابراین m و f ​​با هم می لغزند.

Very comfortable.

بسیار راحت.

And you don't over pronounce every syllable.

و شما هر هجا را بیش از حد تلفظ نمی کنید.

It's comfortable.

راحت است.

This sweater is very comfortable.

این ژاکت بسیار راحت است. از

I enjoy wearing this.

پوشیدن این لباس لذت می برم

It's nice and warm and comfortable.

خوب و گرم و راحت است.

The couch is very comfortable.

کاناپه بسیار راحت است.

My blue van, the seats are uncomfortable, but

ون آبی من، صندلی ها ناراحت هستند، اما

my red van has very comfortable seats.

ون قرمز من صندلی های بسیار راحتی دارد.

So there are a number of

بنابراین تعدادی

sentences using the word comfortable.

جملات با استفاده از کلمه راحت وجود دارد.

Bouquet.

دسته گل.

Now, this is another one where these

حالا این یکی دیگر است که

are Jen's bouquets, by the way.

اتفاقاً اینها دسته گلهای جن هستند.

It's actually fairly easy to say once

در واقع گفتن آن نسبتاً آسان است زمانی که

you know how to say it.

بدانید چگونه آن را بگویید.

But when you look at the word, it can be

اما وقتی به کلمه نگاه می کنید،

very hard to figure out how to pronounce it.

تشخیص نحوه تلفظ آن می تواند بسیار سخت باشد.

But it's basically boke.

اما اساساً بوک است.

Bouquet. Bouquet.

دسته گل. دسته گل.

So Jen likes to grow flowers, and then Jen

بنابراین جن دوست دارد گل بکارد و سپس جن

likes to make bouquets out of the flowers.

دوست دارد از گل ها دسته گل بسازد.

So when you have a bouquet, it's a bunch of different

بنابراین وقتی یک دسته گل دارید، دسته

flowers put together, usually held with an elastic and put in

گل های مختلف است که در کنار هم قرار می گیرند، معمولاً با یک کش نگه داشته می شوند و

some nice paper or even in a nice vase or vase.

کاغذهای زیبا یا حتی در یک گلدان یا گلدان زیبا قرار می دهند.

Two pronunciations there.

دو تلفظ وجود دارد.

But yes, Jen likes to make bouquets.

اما بله، جن دوست دارد دسته گل بسازد.

Jen likes to sell bouquets.

جن دوست دارد دسته گل بفروشد.

I'm using the plural a lot, so let me use the singular.

من از جمع زیاد استفاده می کنم، پس اجازه دهید از مفرد استفاده کنم.

It's nice to give a bouquet to someone on a

خوب است که در یک

special occasion, on an anniversary, or on Valentine's Day.

مناسبت خاص، در یک سالگرد یا در روز ولنتاین به کسی دسته گل بدهید.

It's nice to buy someone a

خریدن یک

bouquet, a bouquet of flowers.

دسته گل، یک دسته گل برای کسی خوب است.

Very nice gift.

هدیه بسیار زیبا

Subtle.

نامحسوس.

So this has a silent b.

بنابراین این یک b خاموش دارد.

If you notice, you don't pronounce the b.

اگر متوجه شدید، b را تلفظ نمی کنید.

Subtle refers to when something is just kind of there.

ظریف به زمانی اشاره دارد که چیزی فقط به نوعی آنجاست.

Yesterday I ate some food from a restaurant and the

دیروز مقداری غذا از یک رستوران خوردم و

rice had a really subtle, I think there was just

برنج واقعاً لطیف بود، فکر می کنم فقط

a small amount of chili powder in it.

مقدار کمی پودر فلفل قرمز در آن بود.

So it had a subtle amount of chili flavor.

بنابراین مقدار کمی طعم فلفل قرمز داشت.

Like just a small, tiny amount.

مثل یک مقدار کوچک و ناچیز.

So subtle means just a little bit.

بنابراین ظریف یعنی فقط کمی.

So you can hear subtle. Subtle.

بنابراین شما می توانید ظریف را بشنوید. نامحسوس.

There's no b happening here.

هیچ اتفاقی در اینجا نمی افتد

And again, I'm not going

و باز هم، من

to pronounce these words wrong.

این کلمات را اشتباه تلفظ نمی کنم.

As an example, I will always say them correctly, but

به عنوان مثال، من همیشه آنها را درست می گویم، اما

just when you look at the word and you see

وقتی به کلمه نگاه می کنید و

the b, you do not pronounce the b.

b را می بینید، b را تلفظ نمی کنید.

And we refer to that as a silent letter.

و ما از آن به عنوان نامه ای خاموش یاد می کنیم.

It's a silent b.

این یک ب ساکت است.

Wednesday.

چهار شنبه.

So this is a weird one because the order of the

بنابراین این یک مورد عجیب است زیرا ترتیب

d and the n get flipped when you say it.

d و n هنگام گفتن آن تغییر می کند.

I say Wednesday.

من میگم چهارشنبه

Wednesday.

چهار شنبه.

It's W-E-D-N but I pronounce it like it's W-E-N-D.

W-E-D-N است اما من آن را طوری تلفظ می کنم که W-E-N-D است.

Wednesday, Tuesday, Wednesday, Monday, Tuesday,

چهارشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه،

Wednesday, Thursday, Friday, Saturday, Sunday.

پنجشنبه، جمعه، شنبه، یکشنبه.

Want me to say that even faster?

می‌خواهی این را حتی سریع‌تر بگویم؟

And you can practice that.

و شما می توانید آن را تمرین کنید.

Monday, Tuesday, Wednesday, Thursday,

دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه

Friday, Saturday, Sunday.

جمعه شنبه یکشنبه.

I almost forgot the order.

تقریباً سفارش را فراموش کردم.

Wednesday, so again, this is how we say

چهارشنبه، پس باز هم اینگونه می گوییم

it and not how we spell it.

و نه املای آن.

So Wednesday.

پس چهارشنبه

This past Wednesday.

چهارشنبه گذشته

What did I do on Wednesday?

چهارشنبه چیکار کردم؟

Can't remember.

یادم نمیاد

Oh, on Wednesday.

اوه چهارشنبه

I made a members only video, Wednesdays with Bob.

من یک ویدیو فقط برای اعضا درست کردم، چهارشنبه ها با باب.

By the way, if you want to hear

راستی اگه میخوای

the pronunciation of Wednesday, become a member and

تلفظ چهارشنبه رو بشنوی عضو شو

go listen to one of those videos.

برو یکی از اون ویدیوها رو گوش کن.

Welcome to Wednesdays with Bob.

به چهارشنبه ها با باب خوش آمدید.

Remember, this isn't an official English. Never mind.

به یاد داشته باشید، این یک انگلیسی رسمی نیست. بیخیال.

I'm not going to say the whole thing.

من قصد ندارم همه چیز را بگویم.

Okay, so this is an interesting one.

خوب، پس این یک مورد جالب است.

If you don't know how to

اگر نمی دانید چگونه

pronounce this, you might say Toronto.

این را تلفظ کنید، ممکن است بگویید Toronto.

I'm going to go to Toronto.

من قصد دارم به تورنتو بروم.

But we actually say Toronto. Toronto. Toronto.

اما ما در واقع می گوییم تورنتو. تورنتو تورنتو

So you notice that the second t does have a d sound.

بنابراین متوجه می شوید که t دوم صدای d دارد.

Toronto.

تورنتو

If you're from Ontario, you might even say Toronto.

اگر اهل انتاریو هستید، حتی ممکن است بگویید تورنتو.

I'm going to Toronto.

من به تورنتو می روم.

Jen and I went to Toronto the

من و جن

other day to watch the blue Jays.

روز قبل برای تماشای جییز آبی به تورنتو رفتیم. می

I'm going to take the go train and I'm going to go to.

روم با قطار برو و می روم به.

We really native Ontario.

ما واقعاً بومی انتاریو هستیم.

English speakers really mush it down.

انگلیسی زبانان واقعا آن را کم می کنند.

Ontario is the province I'm in,

انتاریو استانی است که من در آن هستم،

but you should say Toronto.

اما باید بگویید تورنتو.

Toronto.

تورنتو

Some people, if you're from Britain, I hear people from

برخی از مردم، اگر اهل بریتانیا هستید، می‌شنوم که مردم

Britain often say, I'm going to go to Toronto. Toronto.

بریتانیا اغلب می‌گویند، من به تورنتو خواهم رفت. تورنتو

And they make the tea.

و چای را درست می کنند.

But in Ontario, we often say Toronto or Toronto.

اما در انتاریو اغلب می گوییم تورنتو یا تورنتو.

I'm going to go to Toronto.

من قصد دارم به تورنتو بروم.

I said it too many times.

بارها گفتم

It's starting to sound funny now.

الان شروع به خنده دار شدن کرده است.

I think Eugene is here.

فکر کنم یوجین اینجاست.

Eugene is from Atobaco and that's close to Toronto.

یوجین اهل اتوباکو است و نزدیک تورنتو است.

So he lives close to that is.

بنابراین او نزدیک به آن زندگی می کند.

Oh, by the way, Toronto is a big city. Close to me.

اوه، اتفاقا، تورنتو شهر بزرگی است. نزدیک به من.

It's one of the biggest cities in Canada.

این یکی از بزرگترین شهرهای کانادا است.

I don't know if it's the biggest.

نمی دانم بزرگترین است یا نه.

Montreal is big.

مونترال بزرگ است.

Toronto is big.

تورنتو بزرگ است.

So that was a more proper pronunciation there. Toronto.

بنابراین در آنجا تلفظ صحیح تری بود. تورنتو

It probably all sounds the same to some of you, though.

با این حال، احتمالاً برای برخی از شما همه یکسان به نظر می رسد.

Espresso, a very rich coffee drink. Espresso.

اسپرسو، یک نوشیدنی قهوه بسیار غنی. اسپرسو.

When you go to an espresso bar, you can

وقتی به یک اسپرسوبار می روید، می توانید

order an espresso, comes in a little cup.

یک اسپرسو سفارش دهید که در یک فنجان کوچک می آید.

You can also get a shot of espresso in something else.

شما همچنین می توانید یک شات اسپرسو را در چیز دیگری دریافت کنید.

Maybe you're having milk with a shot

شاید در حال خوردن شیر با یک شات

of espresso and some sugar in it.

اسپرسو و مقداری شکر در آن هستید.

Lots of different and fun drinks that can be

نوشیدنی های مختلف و مفرح زیادی که می توان

made with coffee, and espresso is one of them.

با قهوه درست کرد و اسپرسو یکی از آنهاست.

I should have put the word cappuccino on here as well.

باید کلمه کاپوچینو را هم اینجا می گذاشتم.

That's a little difficult to pronounce if

اگر فقط کلمه را ببینید تلفظ آن کمی دشوار است

you just see the word as well.

.

So this word actually came up in a lesson

بنابراین این کلمه در واقع در یک درس مطرح شد

and the first pronunciation I gave was wrong.

و اولین تلفظ من اشتباه بود.

This is mischievous.

این شیطنت است.

So this kid has a slingshot and he looks

بنابراین این بچه یک تیرکمان دارد و

a little bit mischievous, but a lot of English

کمی شیطون به نظر می رسد، اما بسیاری از انگلیسی زبانان

speakers will say mischievous, which is totally wrong, but

می گویند شیطون، که کاملاً اشتباه است، اما در

it's actually how I sometimes say it.

واقع من گاهی اوقات این را می گویم.

So even a native English speaker can

بنابراین حتی یک انگلیسی زبان مادری نیز می تواند

learn to pronounce certain words wrong.

یاد بگیرد که برخی کلمات را اشتباه تلفظ کند.

Okay, so this kid, he has a

خوب، پس این بچه،

little bit of a mischievous look.

کمی قیافه شیطنت آمیز دارد.

I might say he looks mischievous, and that would

ممکن است بگویم او شیطون به نظر می رسد، و این

be wrong, but it would still come out later.

اشتباه است، اما باز هم بعداً ظاهر می شود.

Today I'm going to be talking with my sister.

امروز قراره با خواهرم صحبت کنم

If I had to use this word, there's

اگر مجبور باشم از این کلمه استفاده کنم، این

a chance I would pronounce it wrong.

احتمال وجود دارد که آن را اشتباه تلفظ کنم.

But the correct pronunciation, mischievous.

اما تلفظ صحیح، شیطنت آمیز.

And that's probably a great picture.

و این احتمالاً یک تصویر عالی است.

A kid with a slingshot.

بچه ای با تیرکمان.

I had a slingshot when I was a kid.

بچه که بودم تیرکمان داشتم.

It was a lot of fun.

کلی باحال بود.

I liked using it to do target practice and

من دوست داشتم از آن برای انجام تمرین هدف و

to shoot cans off of the picnic table.

شلیک قوطی ها از روی میز پیک نیک استفاده کنم.

Sherbet.

شربت.

So here's another funny one.

بنابراین در اینجا یک مورد خنده دار دیگر وجود دارد.

So by the way, sherbet, the French is sorbet.

بنابراین، به هر حال، شربت، فرانسوی شربت است.

If you see that even on there,

اگه دیدی حتی اونجا هم

it says sorbet, arconcil, rainbow, sherbet.

نوشته سوربت، آرکونسیل، رنگین کمان، شربت.

My entire life as a kid, I called this sherbert.

تمام زندگی من به عنوان یک کودک، من این شربت را صدا می کردم.

I added an r before the t, and I wasn't the only one.

من یک r را قبل از t اضافه کردم و تنها من نبودم.

My parents called this sherbert.

پدر و مادرم به این شربت می گفتند.

They would say, do you want ice cream or sherbert?

می گفتند بستنی می خواهی یا شربت؟

But the proper pronunciation is sherbet.

اما تلفظ مناسب شربت است.

Again, I'm only giving you incorrect

باز هم، من فقط

pronunciations if they are somewhat common.

اگر تا حدودی رایج باشد، تلفظ های نادرست را به شما می دهم.

Okay, so sherbet.

خوب، پس شربت.

Some people love ice cream, but some people like

برخی از مردم بستنی را دوست دارند، اما برخی از مردم

something more fruity and with no milk or cream

چیزهای میوه ای تر و بدون شیر یا خامه را دوست دارند

in it, so they'll eat sherbet instead.

، بنابراین به جای آن شربت می خورند.

We often just call it sorbet.

ما اغلب فقط به آن شربت می گوییم.

By the way, we use the french

به هر حال، ما

word in Canada, probably because our country

در کانادا از کلمه فرانسوی استفاده می کنیم، احتمالاً به این دلیل که کشور ما

is bilingual, but sherbet, translucent.

دو زبانه است، اما شربت، نیمه شفاف است.

Found this nice picture.

این عکس زیبا رو پیدا کردم

I hope the person who owns it doesn't

امیدوارم شخصی که آن را دارد از

get mad at me for using it.

من برای استفاده از آن عصبانی نشود.

But when you have something that is opaque, light can get

اما وقتی چیزی دارید که مات است، نور می تواند

through a little bit, but you can't see through it.

اندکی از آن عبور کند، اما شما نمی توانید از طریق آن ببینید.

When it's translucent, it's like looking

وقتی نیمه شفاف است، مانند نگاه کردن به

through fog a little bit.

مه است.

So this middle window is translucent.

بنابراین این پنجره وسط شفاف است.

You can sort of see through it, but

شما می توانید به نوعی آن را ببینید، اما

not as clear as if it was transparent.

نه آنقدر واضح که گویی شفاف است.

So translucent.

خیلی شفاف

I added to the list because it was on a

من به لیست اضافه کردم زیرا در

list of words that said they were hard to pronounce.

لیست کلماتی بود که تلفظ آنها سخت بود.

So translucent.

خیلی شفاف

My light right here has a nice translucent cover on it

چراغ من در اینجا یک پوشش شفاف شفاف روی آن دارد

so that it's not as bright as it would be. Q.

تا آنطور که می‌شود روشن نباشد. Q.

So it's just like the letter Q.

بنابراین درست مانند حرف Q است.

You get in a queue, you line up in a queue.

شما در یک صف قرار می گیرید، در یک صف قرار می گیرید.

We don't use this word in Canada a lot.

ما در کانادا زیاد از این کلمه استفاده نمی کنیم.

We usually just say line.

ما معمولا فقط خط می گوییم.

There was a huge lineup, but you could

صف عظیمی وجود داشت، اما می توان

say, oh, there was a huge queue.

گفت، اوه، صف عظیمی وجود داشت.

Just 1 second here, let me check something.

فقط 1 ثانیه اینجا، اجازه دهید من چیزی را بررسی کنم.

I'm hitting all the wrong keys again.

دوباره همه کلیدها را اشتباه می زنم.

I'm just checking if there's a different.

من فقط بررسی می کنم که آیا متفاوت است یا خیر.

Yeah, I was just checking if there was a

بله، من فقط بررسی می کردم که آیا

different pronunciation in British English, but in american or

تلفظ متفاوتی در انگلیسی بریتانیایی وجود دارد یا خیر، اما در انگلیسی آمریکایی یا آمریکای

north American English we would say q.

شمالی می گوییم q. به

It sounds like in Britain they would say

نظر می رسد که در بریتانیا می گویند

q, which is basically the same thing.

q، که اساساً همان چیزی است.

I can't do a good british accent, but a q is a line.

من نمی توانم یک لهجه انگلیسی خوب انجام دهم، اما q یک خط است.

Why are there so many letters in this word?

چرا این همه حروف در این کلمه وجود دارد؟

I don't know.

من نمی دانم. به

It doesn't need that many letters.

این تعداد حروف نیاز ندارد.

It could certainly be much shorter.

مطمئناً می تواند بسیار کوتاهتر باشد.

But a queue is a line, usually a line that you stand

اما صف یک صف است، معمولاً صفی که

and wait in in order to buy something or do something.

برای خرید یا انجام کاری در آن می ایستید و منتظر می مانید.

When you go to an amusement park, you might stand

وقتی به یک شهربازی می روید، ممکن است

in a queue before you get on a ride.

قبل از سوار شدن در یک صف بایستید. گروه

A choir is a group of people who get together and

کر گروهی از افراد است که دور هم جمع می شوند و

learn songs and then perform them and sing them for people.

آهنگ ها را یاد می گیرند و سپس آن ها را اجرا می کنند و برای مردم می خوانند.

The reason this is hard to pronounce is because it starts

دلیل اینکه تلفظ آن سخت است این است که با ch شروع می شود

with ch, and ch doesn't often make a qu sound.

و ch اغلب صدای qu تولید نمی کند.

Choir. Choir.

گروه کر. گروه کر.

And so you end up wanting to use either ch

و بنابراین شما در نهایت می خواهید از ch

or k, but it's not either of those sounds.

یا k استفاده کنید، اما این یکی از این صداها نیست.

It's choir quiet.

گروه کر ساکت است.

So this should be spelled with a q, probably. Anyways.

بنابراین احتمالاً باید با q املا شود. به هر حال.

A choir is an enjoyable thing to

گروه کر یک کار لذت بخش است

do, an enjoyable thing to be in.

، یک چیز لذت بخش است.

If you like to sing, you can

اگر دوست دارید آواز بخوانید، می توانید

be in different sections in a choir.

در بخش های مختلف در یک گروه کر حضور داشته باشید.

You might be in the soprano section or the

شما ممکن است در بخش سوپرانو یا

bass section or the tenors, but a choir.

بخش باس یا تنور باشید، اما یک گروه کر. هفته گذشته

There were a lot of choirs singing

گروه های کر زیادی

last week for Christmas at various places.

برای کریسمس در مکان های مختلف آواز می خواندند.

Drought.

خشکسالی.

So here's another one of those words,

بنابراین در اینجا یکی دیگر از آن کلمات است،

like thought and throughout and thorough, where

مانند فکر و سراسر و کامل، که در آن از

we use the O-U-G-H in the spelling.

O-U-G-H در املا استفاده می کنیم.

A drought is a time when it

خشکسالی زمانی است که

doesn't rain for several weeks on end.

چندین هفته متوالی باران نمی بارد.

So for a very long time, it

بنابراین برای مدت طولانی،

doesn't rain and things begin to die.

باران نمی بارد و همه چیز شروع به مردن می کند.

We sometimes have small droughts in Canada.

ما گاهی اوقات در کانادا خشکسالی های کوچکی داریم.

Not usually major, but enough to

معمولاً عمده نیست، اما به اندازه ای است که

make the crops not do well.

باعث می شود محصولات خوب عمل نکنند.

But in some countries they will have a major drought.

اما در برخی کشورها خشکسالی بزرگی خواهند داشت.

And a drought is just bad for

و خشکسالی فقط برای مردم بد است،

people, bad for plants, bad for animals.

برای گیاهان بد است، برای حیوانات بد است.

Things don't grow if it doesn't rain.

همه چیز رشد نمی کند اگر باران نبارد.

So you certainly need rain in order for things to grow.

بنابراین مطمئناً برای رشد همه چیز به باران نیاز دارید.

So once again, drought.

بنابراین بار دیگر، خشکسالی.

If you think about the word out, like, he's going

اگر به این کلمه فکر کنید، مثلاً او قرار است

to go out and it's just with a drought. Drought.

بیرون برود و این فقط با یک خشکسالی است. خشکسالی.

Scissors.

قیچی.

This one is another example of a word

این یکی نمونه دیگری از کلمه ای است

that has more letters than it needs.

که حروف آن بیشتر از نیاز است. به

It doesn't need the letter c as the second letter.

حرف c به عنوان حرف دوم نیازی ندارد.

And so people sometimes accidentally

و بنابراین مردم گاهی اوقات به طور تصادفی

try to pronounce the c.

سعی می کنند ج را تلفظ کنند.

But these are scissors.

اما اینها قیچی هستند.

When you need to cut some paper, you use some scissors

وقتی نیاز به بریدن کاغذ دارید، از مقداری قیچی استفاده می کنید

or a pair of scissors has anyone seen the scissors?

یا یک جفت قیچی آیا کسی قیچی را دیده است؟

That's a common question in our house.

این یک سوال رایج در خانه ما است.

We have a pair of scissors.

ما یک جفت قیچی داریم.

In our kitchen, in the same

در آشپزخانه ما، در همان

wooden block where we have knives.

بلوک چوبی که در آن چاقو داریم.

We have a nice pair of scissors, and it

ما یک جفت قیچی خوب داریم، و

goes missing every once in a while because scissors

هر چند وقت یک‌بار گم می‌شود، زیرا قیچی

are super handy when you need to cut some

برای بریدن مقداری

paper, when you need to cut something open.

کاغذ، زمانی که باید چیزی را باز کنید، بسیار مفید است. برای این کار

It's nice to use a pair of

استفاده از یک قیچی خوب است

scissors in order to do that.

.

Silhouette, probably from a french word.

سیلوئت، احتمالاً از یک کلمه فرانسوی.

It looks very french, doesn't it?

خیلی فرانسوی به نظر می رسد، اینطور نیست؟

A silhouette is the outline of a person

سیلوئت طرح کلی یک شخص است

that you can see when there's a light

که وقتی نوری

coming towards them and you're behind them.

به سمت او می آید و شما پشت سر او هستید می توانید آن را ببینید.

So you can see the silhouette of this tree,

بنابراین شما می توانید شبح این درخت را ببینید،

because the sun is shining on the tree and

زیرا خورشید به درخت می تابد و

you're standing back here, so you see its silhouette.

شما در اینجا ایستاده اید، بنابراین شبح آن را می بینید.

This is not a shadow, okay?

این سایه نیست، باشه؟

This is not shade specifically, but this is when you

این به طور خاص سایه نیست، اما این زمانی است که می‌بینید،

see, you can see the silhouette of a man, you

می‌توانید شبح یک مرد را ببینید، می‌توانید

can see the silhouette of a park bench, and you

شبح نیمکت پارک را ببینید، و می‌توانید

can see the silhouette of a tree.

شبح یک درخت را ببینید.

A silhouette has no color.

سیلوئت رنگ ندارد.

It's generally very dark gray or black.

به طور کلی خاکستری تیره یا سیاه است.

I was going to try and recreate

من قصد داشتم آن را دوباره خلق کنم

that, but I don't think I can.

، اما فکر نمی کنم بتوانم.

But here you can see, because the

اما در اینجا می توانید ببینید، زیرا

sun is shining in the distance.

خورشید از دور می درخشد.

You can see the silhouette of a man with his

شما می توانید شبح یک مرد را با

cane, but you can't tell what color his clothing is.

عصایش ببینید، اما نمی توانید تشخیص دهید که لباس او چه رنگی است.

And you can see the silhouette of a

و شما می توانید شبح یک

bench and the silhouette of a tree.

نیمکت و شبح یک درخت را ببینید.

Unique.

منحصر بفرد.

Again, a word that isn't actually hard to pronounce.

باز هم، کلمه ای که در واقع تلفظ آن سخت نیست.

Unique. Unique.

منحصر بفرد. منحصر بفرد.

This yellow ball is unique.

این توپ زرد بی نظیر است.

All of the other balls are blue,

همه توپ های دیگر آبی هستند،

but this yellow ball is unique.

اما این توپ زرد منحصر به فرد است.

It's one of a kind.

این یک نوع است.

So mostly, I would say this word is

بنابراین اغلب، من می گویم این کلمه به دلیل املایی که

hard to know how to pronounce if you've

دارد، تلفظ

never said it before because of its spelling.

آن سخت است.

So here's an interesting one.

بنابراین در اینجا یک مورد جالب وجود دارد.

In North America, we say clothes.

در آمریکای شمالی می گوییم لباس.

The things you wear.

چیزهایی که می پوشی

I'm wearing clothes today. Good thing.

امروز لباس میپوشم چیز خوب.

It's important to wear clothes. It's proper.

پوشیدن لباس مهم است. این مناسب است.

And in a civilized world, people wear clothes.

و در دنیای متمدن، مردم لباس می پوشند.

In North America and in Canada, we say

در آمریکای شمالی و در کانادا،

this the same as to close a door.

این را مانند بستن در می گوییم.

Okay, I am wearing clothes this morning.

باشه من امروز صبح لباس میپوشم

I'm going to close the door when I get in the van.

وقتی سوار ون شدم می روم در را ببندم.

I like to close the door when I get up in the morning.

دوست دارم صبح که بیدار می شوم در را ببندم.

I put my clothes on.

لباسامو پوشیدم

If you are in Britain, though, if you are learning a

اگر در بریتانیا هستید، اما اگر در حال یادگیری

british pronunciation, you do hit the th a little bit.

تلفظ انگلیسی هستید، کمی به th ضربه می زنید.

Clothes, I don't never do.

لباس، من هرگز انجام نمی دهم.

It's always clothes.

همیشه لباس است

I have to wash my clothes.

باید لباسامو بشورم

I have to do the laundry.

من باید لباسشو بشورم

I have to hang up my clothes after I wash them.

بعد از شستن لباس هایم باید آویزان کنم.

The th sound is not pronounced when I say this word.

وقتی این کلمه را می گویم صدای th تلفظ نمی شود.

Need.

نیاز داشتن.

Sometimes we have silent letters.

گاهی اوقات نامه های بی صدا داریم.

So when you make bread, you need to need the dough.

بنابراین وقتی نان درست می کنید، به خمیر نیاز دارید.

I just used two versions of need there, by the way.

اتفاقا من فقط از دو نسخه نیاز در آنجا استفاده کردم.

Ne d you need to need the dough.

شما نیاز به خمیر ندارید.

Should I put that in the chat so you can see it?

آیا باید آن را در چت قرار دهم تا بتوانید آن را ببینید؟

You need to knead the dough.

باید خمیر را ورز دهید.

And then dough itself is maybe

و سپس تلفظ خود خمیر ممکن است

a little hard to pronounce.

کمی سخت باشد.

Sorry, I got distracted for a sec here.

با عرض پوزش، من برای یک ثانیه در اینجا پرت شدم.

When we make bread, though, we make it in a

اما وقتی نان درست می کنیم، آن را در

bread machine, so the machine needs the dough for us.

دستگاه نان درست می کنیم، بنابراین دستگاه به خمیر ما نیاز دارد.

But it's an important step in the bread making process.

اما این یک مرحله مهم در فرآیند تولید نان است.

You need to make sure that you let the dough

باید مطمئن شوید که خمیر را

rise and then knead the dough once or twice, depending

ور می‌دهید و بسته به نوع نانی که درست می‌کنید، خمیر را یک یا دو بار ورز دهید

on the type of bread you are making.

.

Ricochet.

کمانه.

So, if you are familiar with when a gun fires

بنابراین، اگر با زمان شلیک گلوله توسط تفنگ آشنا باشید،

a bullet, if it hits a hard surface at a

اگر با یک زاویه بسیار کم به سطح سخت برخورد کند

very shallow angle, it might bounce off, it will ricochet.

، ممکن است به بیرون پرتاب شود، کمانه می کند.

So, again, look at the word ricochet.

بنابراین، دوباره به کلمه ریکرو نگاه کنید.

We're pronouncing a lot of things

ما چیزهای زیادی را

differently than you might expect.

متفاوت از آنچه انتظار دارید تلفظ می کنیم.

First of all, ricochet.

اول از همه، کمانه.

Ricochet.

کمانه.

So the o has more of an a sound.

بنابراین o صدای بیشتری دارد.

Ricochet.

کمانه.

And then the ch is making a sh sound.

و سپس ch صدای sh می دهد.

So, ricochet.

پس کمانه.

If you watch old westerns when they're having

اگر وسترن های قدیمی را در هنگام

a gunfight, often you will hear bullets ricochet

دعوای اسلحه تماشا کنید، اغلب صدای شلیک گلوله

off the buildings around the people.

از ساختمان های اطراف مردم را خواهید شنید.

Or if you're watching a movie where there's a

یا اگر در حال تماشای فیلمی هستید که در آن

shootout, you might hear bullets or you see a

تیراندازی وجود دارد، ممکن است صدای گلوله‌ها را بشنوید یا ببینید که یک

little dent show up in the wall beside someone,

فرورفتگی کوچک در دیوار کنار کسی ظاهر می‌شود

and the bullet will ricochet off of the wall.

و گلوله از دیوار جدا می‌شود.

So, ricochet.

پس کمانه.

Probably a french word, fluorescence.

احتمالاً یک کلمه فرانسوی، فلورسانس است.

So most of our lights are led now,

بنابراین بیشتر چراغ‌های ما اکنون led هستند،

but we do still have some fluorescence bulbs.

اما ما هنوز تعدادی لامپ فلورسانس داریم.

By the way, I spelled this word wrong the first time.

در ضمن من بار اول این کلمه رو اشتباه نوشتم.

It's uo. This is correct.

این uo است. این درست است.

But even as an English speaker, I made a

اما حتی به عنوان یک انگلیسی زبان، اشتباه کردم

mistake, and then Google auto corrected it for me.

و گوگل خودکار آن را برای من تصحیح کرد.

A fluorescent bulb is a tube of glass filled with a

لامپ فلورسنت یک لوله شیشه ای پر از

gas that can emit light when electricity goes through it.

گاز است که می تواند نور را هنگام عبور برق از خود ساطع کند.

That's the basic non scientific definition.

این تعریف اساسی غیر علمی است.

But it's fluorescent.

اما فلورسنت است.

Again, you really just make one vowel sound.

باز هم، شما واقعاً فقط یک صدا صدادار ایجاد می کنید.

Fluorescent.

فلورسنت.

At the beginning, it's two letters, U O.

در ابتدا دو حرف U O است.

But it's just fluorescent.

اما فقط فلورسنت است.

The same as my chair is on the

همان طور که صندلی من روی

floor, and this is a fluorescent light.

زمین است و این یک چراغ فلورسنت است.

Sorry, this is actually an led light

متأسفم، این در واقع یک پرتو نور LED است که

ray I'm pointing here, but fluorescent pneumonia.

من اینجا به آن اشاره می کنم، اما پنومونی فلورسنت.

So, I think near the beginning of the lesson, we

بنابراین، فکر می کنم نزدیک ابتدای درس،

talked about stethoscope, and I said, a doctor can use

در مورد گوشی پزشکی صحبت کردیم، و من گفتم، یک پزشک می تواند از

a stethoscope to listen to your heart or your lungs,

گوشی پزشکی برای گوش دادن به قلب یا ریه های شما،

maybe even your stomach a little bit.

شاید حتی کمی معده شما استفاده کند.

But if you have pneumonia, it means

اما اگر ذات الریه دارید، به این معنی است که

you have fluid in your lungs.

در ریه های خود مایع دارید.

It means you're very, very sick.

یعنی خیلی خیلی مریض هستی

And a doctor might use a stethoscope to listen

و یک پزشک ممکن است از گوشی پزشکی برای گوش دادن

to your lungs to see if you have pneumonia.

به ریه های شما استفاده کند تا ببیند آیا شما ذات الریه دارید یا خیر.

Another word where the p is silent.

کلمه دیگری که در آن p ساکت است.

You don't pronounce the p at the beginning.

شما p را در ابتدا تلفظ نمی کنید.

It's simply pneumonia.

این به سادگی ذات الریه است. من

I had pneumonia years ago.

سالها پیش ذات الریه داشتم.

In 2006, I had pneumonia really badly.

در سال 2006، من به شدت ذات الریه داشتم.

It wasn't good at all.

اصلا خوب نبود

I was off work for a long time.

مدت زیادی از کار بیکار بودم.

Then I tend to get sick.

سپس من تمایل به بیمار شدن دارم.

I should stop doing that.

من باید این کار را متوقف کنم.

I should try to not get sick. Receipt.

باید سعی کنم مریض نشوم اعلام وصول.

Here is a receipt from Walmart.

اینجا رسیدی از والمارت است.

I think this person bought a printer.

من فکر می کنم این شخص یک چاپگر خریده است.

There's a silent p in this letter. Receipt.

یک p بی صدا در این نامه وجود دارد. اعلام وصول.

The receipt is the small piece of paper

رسید همان کاغذ کوچکی است

that you get when you buy something.

که هنگام خرید چیزی بدست می آورید.

Yesterday I was at the mall and I

دیروز تو مرکز خرید بودم و

bought something, and on the screen it said,

یه چیزی خریدم و روی صفحه نوشته بود

do you want to print the receipt?

میخوای رسید رو چاپ کنی؟

Do you want to receive the receipt via email or both?

آیا می خواهید رسید را از طریق ایمیل دریافت کنید یا هر دو؟

And I selected both.

و من هر دو را انتخاب کردم. به

I thought that sounded like a good idea, to get

نظر من این ایده خوبی به نظر می رسد، دریافت

the receipt via email as well as a paper copy.

رسید از طریق ایمیل و همچنین یک نسخه کاغذی.

February.

فوریه.

So there's an r in here.

بنابراین یک r در اینجا وجود دارد.

And some people do say it, but most people don't.

و برخی از مردم آن را می گویند، اما اکثر مردم این کار را نمی کنند.

February. February. January. February. March. April.

فوریه. فوریه. ژانویه. فوریه. مارس. آوریل.

May. June. July. August. September. October, November.

ممکن است. ژوئن. جولای. مرداد. سپتامبر. اکتبر نوامبر.

December.

دسامبر.

February.

فوریه.

I sometimes say February to be funny. Okay.

من گاهی می گویم فوریه برای خنده دار بودن. باشه.

But most of the time, people will say February.

اما اکثر اوقات مردم می گویند فوریه.

You will sometimes hear people

گاهی اوقات می شنوید که مردم

say February, but it's February.

می گویند فوریه، اما فوریه است.

99% of the time, if you hear someone say that month,

99 درصد مواقع، اگر از کسی بشنوید که آن ماه را می گوید،

they will say February, even though there's an r there.

او می گوید فوریه، حتی اگر یک r در آنجا وجود داشته باشد.

It's kind of like we just decided it was too

مثل این است که ما به این نتیجه رسیدیم که

hard to say the r, so we say February.

گفتن r خیلی سخت است، بنابراین می‌گوییم فوریه.

Penguin.

پنگوئن.

I don't know why this is on

نمی‌دانم چرا این در

some lists of hard to pronounce words.

لیستی از کلماتی که تلفظ آنها سخت است وجود دارد.

Penguin.

پنگوئن.

Penguin. Penguin.

پنگوئن. پنگوئن.

I think for most people learning

من فکر می کنم برای اکثر افرادی که انگلیسی را یاد می گیرند

English, this should be fairly straightforward.

، این باید نسبتاً ساده باشد.

Penguin.

پنگوئن.

Penguins, by the way, live in Antarctica.

به هر حال پنگوئن ها در قطب جنوب زندگی می کنند.

They don't live in the Arctic.

آنها در قطب شمال زندگی نمی کنند.

I think there's only penguins at the South Pole.

فکر می کنم فقط پنگوئن ها در قطب جنوب هستند.

But penguins are these bird animals that eat

اما پنگوئن ها این حیوانات پرنده هستند که ماهی می خورند

fish and swim in really cold water.

و در آب بسیار سرد شنا می کنند.

And there's a whole movie about

و یک فیلم کامل در مورد

the march of the penguins.

راهپیمایی پنگوئن ها وجود دارد.

I think watched that a long time ago,

فکر کنم خیلی وقت پیش دیدمش،

but it was a good movie, I think.

ولی فکر کنم فیلم خوبی بود.

Penguins, they're cute, righteous.

پنگوئن ها، آنها ناز، درستکار هستند.