Learn 30 Body Positions In English In 7 Minutes! Acted Out For Easy Memorization! 🤸‍♂️🧘🧎

In this English lesson, you're going to learn

در این درس انگلیسی، شما می خواهید یاد بگیرید که

how to describe different body positions in English.

چگونه موقعیت های مختلف بدن را به زبان انگلیسی توصیف کنید.

You know, easy ones like sit and stand,

می دانید، افراد آسان مانند نشستن و ایستادن،

and then some more advanced ones like slouch.

و سپس برخی از موارد پیشرفته تر مانند لجن کشیدن.

And you'll want to stick around till the end

و شما می‌خواهید تا پایان

of the lesson because I'm going to try and

درس بمانید، زیرا من سعی می‌کنم

do a handstand and maybe a headstand, too.

یک پایه دستی و شاید یک پایه سر هم انجام دهم.

Okay, let's start by getting the two

خوب، بیایید با

simplest ones out of the way.

حذف دو ساده ترین آنها شروع کنیم.

You can stand and then you can also sit.

می توانید بایستید و سپس می توانید بنشینید.

So I have my nice bench here.

بنابراین من نیمکت خوبم را اینجا دارم.

I can sit on my bench.

من می توانم روی نیمکت خود بنشینم.

I can stand.

من می توانم بایستم.

I can also use the verb sit down.

می توانم از فعل نشستن هم استفاده کنم.

I can sit on this bench.

من می توانم روی این نیمکت بنشینم.

I can also sit down on this bench.

من هم می توانم روی این نیمکت بنشینم.

Now, sometimes in class, students will sit like this.

حالا گاهی اوقات در کلاس، دانش آموزان اینگونه می نشینند.

They'll slouch or they'll sit like this.

خم می شوند یا اینطور می نشینند.

They'll slouch.

آنها خم خواهند شد.

When you slouch, it means you

وقتی خم می شوید، به این معنی است که

sit in a really relaxed way.

واقعاً آرام می نشینید.

When students slouch, it makes it seem

وقتی دانش آموزان خمیده می شوند، به نظر می رسد

like they're not interested in the lesson.

که آنها علاقه ای به درس ندارند.

I hope you're not slouching right now. But

امیدوارم فعلا خم نباشی اما

if you want to do the opposite of

اگر می‌خواهید برعکس

slouching, it's to sit up straight.

خمیدگی را انجام دهید، این است که صاف بنشینید.

When you sit up straight, your back is straight

هنگامی که صاف می نشینید، پشت شما صاف است

and it looks like you're ready to learn or

و به نظر می رسد که آماده یادگیری یا

ready to do whatever you're doing while sitting.

انجام هر کاری هستید که در حالت نشسته انجام می دهید.

You can also sit back.

شما همچنین می توانید عقب بنشینید.

You can lean forward and you can sit back.

می توانید به جلو خم شوید و می توانید عقب بنشینید.

And if the chair went back, I don't have a...

و اگر صندلی عقب می رفت، من ندارم...

this bench doesn't do that...

این نیمکت این کار را نمی کند...

But if it could go back, I could recline.

اما اگر می توانست برگردد، می توانستم دراز بکشم.

Sometimes in the house, I sit in a chair that reclines.

گاهی در خانه روی صندلی که دراز می کشد می نشینم.

That means this part of the chair actually goes back.

یعنی این قسمت از صندلی در واقع به عقب برمی گردد.

And then I can recline to watch a show.

و سپس می توانم برای تماشای یک نمایش دراز بکشم.

So there are a few body positions we

بنابراین

use when we're close to the ground.

زمانی که به زمین نزدیک می شویم از چند حالت بدن استفاده می کنیم. می

I could crouch.

توانستم خم شوم

When you crouch, you do something like this.

وقتی خم می‌شوید، چنین کاری را انجام می‌دهید.

Maybe you're trying to hide from someone,

شاید می‌خواهید از کسی پنهان شوید،

so you crouch down behind something.

بنابراین پشت چیزی خم می‌شوید.

You can also kneel.

شما همچنین می توانید زانو بزنید.

So I could kneel with one knee on the ground.

بنابراین می توانستم با یک زانو روی زمین زانو بزنم.

I can also kneel with both knees on the ground.

همچنین می توانم با هر دو زانو روی زمین زانو بزنم.

And then there's something called a squat.

و سپس چیزی به نام اسکات وجود دارد.

A squat is when you sit like this.

اسکات زمانی است که شما اینگونه می نشینید.

Maybe you need to work on something on the ground.

شاید لازم باشد روی چیزی روی زمین کار کنید.

Maybe you're just squatting to listen to someone talk.

شاید شما فقط چمباتمه زده اید تا به صحبت های کسی گوش دهید.

They're standing and everyone's in a circle.

آنها ایستاده اند و همه در یک دایره هستند.

Before a game or something like that, you might squat.

قبل از بازی یا چیزی شبیه به آن، ممکن است چمباتمه بزنید.

Oops, I dropped my paper on the ground.

اوه، کاغذم را روی زمین انداختم.

I have two choices now.

من الان دو انتخاب دارم

I can bend over to pick this piece of paper

می توانم خم شوم تا این تکه کاغذ را

up, or I can stoop down to pick this up.

بردارم، یا می توانم خم شوم تا آن را بردارم.

Bend over usually means to kind of flex at the waist.

خم شدن معمولاً به معنای خم شدن در ناحیه کمر است.

So I could just bend over and pick it up.

بنابراین می‌توانستم خم شوم و آن را بردارم.

When you stoop down, though, it usually means

اما وقتی خم می شوید، معمولاً به این معنی است که

you bend your knees a little bit.

زانوهای خود را کمی خم می کنید.

So I could stoop down and pick this up,

بنابراین می‌توانم خم شوم و این را بردارم،

or I could bend over and pick it up.

یا می‌توانم خم شوم و آن را بردارم.

So these next two body positions are

بنابراین این دو وضعیت بدن بعدی

more common with children than with adults.

در کودکان بیشتر از بزرگسالان رایج است.

It's a little hard for me to do these two.

انجام این دو برای من کمی سخت است.

The first is to go down on all fours

اول اینکه چهار دست و پا پایین بیایم

or to go down on my hands and knees.

یا روی دست و زانو پایین بیایم.

This hurts a little bit when you're old like me.

وقتی مثل من پیر شدی، این کمی درد دارد. چهار دست و پا

It hurts my knees to go down on all

پایین رفتن

fours or to go on my hands and knees.

یا روی دست و زانو رفتن زانوهایم درد می کند.

You can also sit cross legged or cross legged.

همچنین می توانید به صورت ضربدری بنشینید.

There's two different ways to pronounce it. I think

دو روش مختلف برای تلفظ آن وجود دارد. فکر می کنم

in the UK they say cross legged.

در انگلستان می گویند پاهای ضربدری.

And in America and in Canada,

و در آمریکا و کانادا

we often say cross legged.

اغلب می گوییم پاهای ضربدری.

You sit with your legs crossed.

با پاهای روی هم می نشینی.

This is also a little bit hard for me.

این هم برای من کمی سخت است.

I'm not as flexible as I used to be, but you can

من مثل گذشته انعطاف پذیر نیستم، اما می توانید

go down on all fours, you can go down on your hands

چهار دست و پا پایین بروید، می توانید روی دست ها

and knees, or you can sit cross legged or cross legged.

و زانوهایتان پایین بیایید یا می توانید به صورت چهارزانو یا چهارزانو بنشینید.

So let's talk about the difference

پس بیایید در مورد تفاوت

between lean on and lean over.

بین تکیه دادن و تکیه دادن صحبت کنیم.

If I was walking for a long time and I saw this

اگر مدت زیادی راه می رفتم و این

railing, I might lean on this railing to rest for a bit.

نرده را می دیدم شاید به این نرده تکیه می دادم تا کمی استراحت کنم.

But if there was something really exciting below, I might

اما اگر چیزی واقعاً هیجان‌انگیز در زیر وجود داشت، ممکن است به

lean over the railing to have a look at it.

روی نرده خم شوم تا نگاهی به آن بیندازم.

So if you need a break, you can lean

بنابراین اگر به استراحت نیاز دارید، می‌توانید

on something just to rest for a bit.

به چیزی تکیه کنید تا کمی استراحت کنید.

Or if there's something exciting to see,

یا اگر چیزی هیجان انگیز برای دیدن وجود دارد،

you might lean over to see it.

ممکن است برای دیدن آن خم شوید.

We also use lean over when we're talking about if

ما همچنین وقتی صحبت می کنیم که اگر در

you're sitting beside someone, like at a theater, you might

کنار کسی نشسته اید، مانند یک تئاتر، از

want to lean over to ask them a question.

خم شدن استفاده می کنیم تا از او سؤالی بپرسید.

So if you're tired, you can lean on the railing.

بنابراین اگر خسته هستید، می توانید به نرده ها تکیه دهید.

If there's something exciting below, you can

اگر چیزی هیجان‌انگیز در زیر وجود دارد، می‌توانید

lean over to have a look.

برای تماشای آن خم شوید.

And if you're wanting to talk to someone, you

و اگر می خواهید با کسی صحبت کنید،

can lean over and ask them a question.

می توانید خم شوید و از او سوالی بپرسید.

So if you've ever gone and watched a play, at the end

بنابراین اگر تا به حال رفته اید و نمایشی را تماشا کرده اید، در پایان

of the play, the actors will come out and they will bow.

نمایش، بازیگران بیرون می آیند و تعظیم می کنند.

Men and women often bow at the end

مردان و زنان اغلب در پایان

of a play to show that they appreciate

نمایش تعظیم می کنند تا نشان دهند که از

the applause that the audience is giving.

تشویق تماشاگران قدردانی می کنند.

But men and women bow.

اما زن و مرد تعظیم می کنند.

But generally only women will curtsy.

اما به طور کلی فقط زنان کوتاهی می کنند.

I don't even really know how to do it.

من حتی واقعاً نمی دانم چگونه این کار را انجام دهم.

I think if you have a dress on, you take the sides

فکر می کنم اگر لباس به تن دارید، کناره های لباس را می گیرید

of the dress and you cross your legs and you do this.

و پاهایتان را روی هم می گذارید و این کار را می کنید.

It's the same as bowing, except for women.

عین رکوع است مگر برای زنان.

So men and women will bow to show their appreciation.

بنابراین مردان و زنان برای نشان دادن قدردانی خود تعظیم خواهند کرد.

And women, usually women wearing a dress, will

و زنان، معمولاً زنانی که لباس می‌پوشند،

curtsy at the end of a performance.

در پایان اجرا کوتاه می‌شوند.

Oh, this lesson's taking quite a while

اوه، این درس خیلی طول می کشد

and I'm getting a little bit tired.

و من کمی خسته می شوم.

I might just lie on these bales

ممکن است مدتی روی این عدل ها دراز بکشم

for a while and have a nap.

و چرت بزنم.

I might just lie down here and sleep for a bit.

شاید همین جا دراز بکشم و کمی بخوابم. تماشای

That's going to be a little boring for you

آن برای شما کمی کسل کننده خواهد بود

to watch, so maybe that's not such a great

، بنابراین شاید این ایده چندان عالی نباشد

idea, but those would be the verbs we would

، اما این افعالی هستند که ما از آنها

use to talk about what I'm doing now.

برای صحبت در مورد کاری که اکنون انجام می دهم استفاده می کنیم.

I can lie on these bales.

من می توانم روی این عدل ها دراز بکشم.

Or I can lie down on these bales.

یا می توانم روی این عدل ها دراز بکشم.

Let's talk a little bit about standing.

بیایید کمی در مورد ایستادن صحبت کنیم.

You can stand with your hands in your pockets.

می توانید با دستان خود در جیب بایستید.

Maybe you're just casually waiting for the

شاید به طور اتفاقی منتظر

train and you're in a good mood

قطار هستید و حال و هوای خوبی دارید

and this is really relaxing for you.

و این واقعاً برای شما آرامش بخش است.

You might put your hands in your pockets.

ممکن است دستان خود را در جیب خود قرار دهید.

You can also put your hands in your back pockets.

همچنین می توانید دستان خود را در جیب های پشتی خود قرار دهید.

Or you can of course, just

یا البته می توانید فقط

put your hands in your pockets.

دستان خود را در جیب خود قرار دهید.

Or maybe you're feeling a little more serious.

یا شاید شما کمی جدی تر هستید.

You might stand with your arms folded.

ممکن است با بازوهای روی هم بایستید.

Maybe you're thinking deep thoughts about

شاید در مورد چیزی فکر عمیقی می کنید

something and you're not very happy.

و خیلی خوشحال نیستید.

You might stand with your arms folded.

ممکن است با بازوهای روی هم بایستید.

It doesn't always mean that the person is angry

همیشه به این معنی نیست که فرد عصبانی

or serious, but usually when I see someone with

یا جدی است، اما معمولاً وقتی کسی را با

their arms folded, they don't seem very happy.

دستان بسته می بینم، خیلی خوشحال به نظر نمی رسد.

You can also stand with your hands on your hips.

همچنین می توانید با دستان خود روی باسن خود بایستید.

Maybe you're just comfortable doing this.

شاید با این کار راحت باشید.

This, for me is a very comfortable way to stand.

این برای من یک راه بسیار راحت برای ایستادن است.

Sometimes you stand with your hands on your hips.

گاهی اوقات شما با دستان خود روی باسن خود می ایستید.

Or you might stand with your hands behind your back.

یا ممکن است بایستید و دستان خود را پشت سر خود قرار دهید.

You might have your hands folded.

ممکن است دستان شما بسته باشد.

Or you might just hold one hand with the other hand.

یا ممکن است فقط یک دست را با دست دیگر بگیرید.

And you might just stand with

و شما ممکن است فقط با

your hands behind your back.

دستان خود پشت سر خود بایستید.

Okay, this is the part I think you've been waiting for.

خوب، این همان قسمتی است که فکر می کنم منتظرش بودید.

I'm going to do a handstand against this wall.

من می روم روی این دیوار یک پایه دستی بزنم.

A handstand is when you go up in the air.

پایه دستی زمانی است که به هوا می روید.

I don't think I'm going to be able to do it.

فکر نمی کنم بتوانم آن را انجام دهم.

I don't think I'm strong enough anymore.

فکر نمی کنم دیگر به اندازه کافی قوی باشم.

But a handstand is when you stand on your hands.

اما پایه دستی زمانی است که روی دستان خود بایستید.

And then I think you can

و بعد فکر می کنم می توانید

guess what a headstand is, right?

حدس بزنید که پایه سر چیست، درست است؟ آیا

Should I try to do a headstand?

باید سعی کنم یک هدستند انجام دهم؟

At least let me try and do that.

حداقل اجازه دهید من تلاش کنم و این کار را انجام دهم.

Ah, that was a little bit hard, too.

آه، این هم کمی سخت بود.

I didn't hurt myself, but I at

من به خودم صدمه ای نزدم، اما

least attempted a handstand and a headstand.

حداقل سعی کردم یک پایه دستی و سر را نگه دارم.

So once again, a handstand is when you go upside

بنابراین بار دیگر، پایه دستی زمانی است که شما وارونه می روید

down and you're on your hands, and a headstand is

و روی دستان خود هستید، و پایه سر

when you go upside down and you're on your head.

زمانی است که شما وارونه می شوید و روی سر خود هستید.

Well, hey, thanks for watching this

خوب، هی، از تماشای این

English lesson about different body positions

درس انگلیسی در مورد وضعیت های مختلف بدن

on this incredibly windy day.

در این روز فوق العاده بادی متشکریم.

I'm glad that my camera didn't blow away, and I'm

خوشحالم که دوربینم منفجر نشد و

glad I didn't hurt myself trying to do a handstand.

خوشحالم که در تلاش برای ایستادن روی دست به خودم آسیبی نزدم. به

By the way, if this is your first time

هر حال، اگر اولین بار است که

here, don't forget to click that subscribe button.

اینجا هستید، فراموش نکنید که روی دکمه اشتراک کلیک کنید. به

Give me a thumbs up, leave a comment, and if

من سر بزنید، نظر بدهید، و اگر

you have some extra time and you want to learn

وقت اضافی دارید و می خواهید

some more English, why don't you watch another English lesson?

انگلیسی بیشتری یاد بگیرید، چرا یک درس انگلیسی دیگر را تماشا نمی کنید؟ خدا

Bye.

حافظ.