Free English Class! Topic: Things That Go Together! ☕🍩 (Lesson Only)

Well hello and welcome to this English lesson where we're

خوب سلام و به این درس انگلیسی خوش آمدید، جایی که ما در

going to talk about English words that just nicely go

مورد کلمات انگلیسی صحبت می کنیم که به خوبی با

together. In the English language we sometimes will say

هم ترکیب می شوند. در زبان انگلیسی ما گاهی اوقات یک کلمه را می گوییم

one word and then there's another word that just

و سپس کلمه دیگری وجود دارد که به

naturally goes along with it. These aren't co-locations.

طور طبیعی با آن همراه می شود. اینها مکان های مشترک نیستند.

That's not what this lesson's about. This lesson is about

موضوع این درس این نیست. این درس در مورد

things like hammer and nails or coffee and a donut. That's a

چیزهایی مانند چکش و میخ یا قهوه و دونات است. این یک

very North American thing to say. But these are words that

چیز بسیار آمریکای شمالی برای گفتن است. اما اینها کلماتی هستند که

when I'm Speaking English when I say one word I almost always

وقتی من انگلیسی صحبت می کنم وقتی یک کلمه را می گویم تقریباً همیشه

naturally in the same conversation use the other word

به طور طبیعی در همان مکالمه از کلمه دیگر همزمان استفاده می کنم

at the same time. So I think you'll enjoy this you'll enjoy

. بنابراین من فکر می کنم شما از این لذت خواهید برد

seeing how these words go together. And something

و از دیدن این که چگونه این کلمات با هم ترکیب می شوند لذت خواهید برد.

interesting Jen and I noticed as we were brainstorming these

و من و جن در حین بررسی این کلمات متوجه چیز جالبی شدیم

words. We usually say them most of these in the order I will

. ما معمولاً بیشتر آنها را به ترتیبی که

give them to you. If an English speaker says these two words in

به شما می دهم می گوییم. اگر یک انگلیسی زبان این دو کلمه را به

the opposite order it sounds funny when I say it doesn't

ترتیب مخالف بگوید، وقتی می گویم واقعاً شبیه انگلیسی طبیعی به نظر نمی رسد خنده دار به نظر

really sound like natural English. So I'll try to make

می رسد . بنابراین من سعی خواهم کرد

sure I highlight that as I go through as well. But once again

مطمئن شوم که در حین گذراندن آن را نیز برجسته می کنم. اما یک بار دیگر

welcome to this English lesson where we're going to talk about

به این درس انگلیسی خوش آمدید، جایی که ما در مورد

words that go together. Things that when we speak English

کلماتی که با هم هستند صحبت می کنیم. چیزهایی که وقتی ما انگلیسی صحبت می کنیم

these things just naturally go together in the same sentence.

این چیزها به طور طبیعی در یک جمله با هم ترکیب می شوند.

Hammer and nails. So when we talk about building things.

چکش و میخ. بنابراین وقتی در مورد ساختن چیزها صحبت می کنیم.

Often when we build something out of wood we need a hammer.

اغلب وقتی چیزی از چوب می سازیم به چکش نیاز داریم.

But in order to attach two pieces of wood together we need

اما برای چسباندن دو تکه چوب به هم نیاز

a nail. And you use the hammer to hit the nail. You might have

به میخ داریم. و از چکش برای ضربه زدن به میخ استفاده می کنید. شاید

heard the phrase to hit the nail on the head. That means

این جمله را شنیده باشید که میخ را به سر می زنید. این بدان معناست

that you know literally when you swing a hammer you hit the

که شما به معنای واقعی کلمه می‌دانید که وقتی چکش را می‌چرخانید،

nail right on the head but it also means that you got

میخ را درست به سر می‌کوبید، اما به این معنی است که

something completely right or you guessed something

چیزی را کاملاً درست کرده‌اید یا چیزی را

correctly. But when you say the word hammer it's almost natural

درست حدس زده‌اید. اما وقتی کلمه چکش را

to say hammer and nails. I'm going to go get some a hammer

می گویید تقریبا طبیعی است که بگویید چکش و میخ. من می روم یک چکش

and some nails in order to hammer these two boards

و چند میخ بیاورم تا این دو تخته را

together or to nail these two boards together. So you can see

با هم بکوبم یا این دو تخته را به هم بکوبم. بنابراین

in the picture this person is holding up a hammer and they

در تصویر می بینید که این شخص یک چکش را بالا گرفته و

are holding a a nail. Two things that naturally go

یک میخ را در دست گرفته است. وقتی انگلیسی صحبت می کنید، دو چیز به طور طبیعی با

together when you're speaking English. Um when you buy

هم همخوانی دارند . اوم وقتی

furniture from IKEA you don't need a hammer and nails to put

از IKEA مبلمان می‌خرید، برای چیدن آن‌ها به چکش و میخ نیاز

it together. It's kind of nice. But when you build something

ندارید. یه جورایی قشنگه اما وقتی خودتان چیزی می

yourself you sometimes need a hammer and nails in order to

سازید، گاهی اوقات به یک چکش و میخ نیاز دارید

put things together. Family and friends. So we often use these

تا همه چیز را کنار هم قرار دهید. خانواده و دوستان. بنابراین، وقتی در مورد افرادی که می شناسید صحبت می کنیم، اغلب از این

two words together when we're talking about the people you

دو کلمه با هم استفاده می کنیم

know. Someone will say is it going to be a large party? No

. یکی می گوید آیا قرار است یک مهمانی بزرگ برگزار شود؟ نه

just family and friends. Is it going to be a big event. No I'm

فقط خانواده و دوستان آیا قرار است یک رویداد بزرگ باشد. نه من

just inviting family and some friends. Um sometimes too when

فقط خانواده و چند دوست را دعوت می کنم. اوم گاهی اوقات وقتی

you start a business your first customers will probably be

کسب و کاری را راه اندازی می کنید، اولین مشتریان شما احتمالاً

family and friends. Uh if you let's say you bought a little

خانواده و دوستان خواهند بود. اوه اگر فرض کنید یک گاری کوچک خریده

cart and you are going to sell food as a street vendor. Your

اید و می خواهید به عنوان یک فروشنده خیابانی غذا بفروشید.

first customers might be family and friends. They might know

اولین مشتریان شما ممکن است خانواده و دوستان باشند. آنها ممکن است بدانند

that you're starting a business and they might come to buy some

که شما در حال راه اندازی یک تجارت هستید و ممکن است برای خرید برخی

of your food. So family and friends simply refers to all

از مواد غذایی شما بیایند. بنابراین خانواده و دوستان صرفاً به

the people who you're related to and all of the people you

تمام افرادی که با آنها مرتبط هستید و همه افرادی که با

are friends with. And we often use these two words together.

آنها دوست هستید اشاره دارد. و ما اغلب این دو کلمه را با هم استفاده می کنیم.

You know oh invite your family and friends. It'll be fun.

شما می دانید آه خانواده و دوستان خود را دعوت کنید . سرگرم کننده خواهد بود.

Invite everyone you know. Invite your family and friends.

همه کسانی را که می شناسید دعوت کنید. خانواده و دوستان خود را دعوت کنید.

Coffee and donut. So again this is very North American. I think

قهوه و دونات. بنابراین دوباره این بسیار آمریکای شمالی است. من فکر می کنم

the British equivalent might be tea and crumpets. I'm not sure.

معادل انگلیسی ممکن است چای و کرومپت باشد. مطمئن نیستم.

Don't quote me on that. I'm very North American when I

در این مورد از من نقل قول نکنید. من وقتی انگلیسی صحبت می کنم بسیار آمریکایی شمالی هستم

speak English. But let's see here. Coffee and donuts is

. اما بیایید اینجا را ببینیم. قهوه و دونات

something that I do like having at the same time. I don't drink

چیزی است که من دوست دارم همزمان آن را بخورم .

coffee anymore but when I was a coffee drinker it was always

من دیگر قهوه نمی‌نوشم، اما زمانی که

tempting to have coffee and a donut. Um sometimes at work

قهوه‌خور بودم، خوردن قهوه و دونات همیشه وسوسه‌کننده بود. اوم گاهی اوقات سر

someone has a birthday and they buy everyone coffee and donuts.

کار یکی تولد دارد و برای همه قهوه و دونات می‌خرد.

So again North American. I think in different parts of the

بنابراین دوباره آمریکای شمالی. من فکر می کنم در نقاط مختلف

world there are other drinks and foods that go together as

جهان نوشیدنی ها و غذاهای دیگری وجود دارد که به عنوان میان وعده با هم ترکیب می شوند

snacks. But here in Canada and certainly in the United States

. اما در اینجا در کانادا و قطعا در ایالات متحده

as well coffee and donuts seem to go together. That's why we

نیز قهوه و دونات به نظر می رسد با هم هستند. به همین دلیل

have coffee shops and donut shops. So when we want coffee

کافی شاپ و دونات فروشی داریم. بنابراین وقتی قهوه

and a donut we can just pop in and get one. Thunder and

و دونات می‌خواهیم، ​​فقط می‌توانیم وارد شویم و یکی از آن‌ها را تهیه کنیم. رعد و

lightning. So thunder and lightning again is something

برق. بنابراین رعد و برق و دوباره رعد و برق چیزی است

that goes together. Tonight we might have a storm and there

که با هم هماهنگ می شود. امشب ممکن است طوفان

will be lots of thunder and lightning. Um we don't off say

داشته باشیم و رعد و برق و رعد و برق زیاد باشد. امم ما نمی گوییم

lightning and thunder. It's kind of weird how a lot of

رعد و برق و رعد و برق. خیلی عجیب است که چگونه بسیاری از

these have kind of a natural order. You know there was a

اینها نوعی نظم طبیعی دارند . میدونی

huge storm last night. There was lots of thunder and

دیشب طوفان بزرگی بود. رعد و برق و رعد و

lightning. I could say there was lots of lightning and

برق زیاد بود. می توانم بگویم رعد و برق و رعد و

thunder. But it doesn't roll off my tongue the same way. So

برق زیاد بود. اما به همین ترتیب از زبانم بیرون نمی آید. بنابراین

again something that happens during a storm. Lightning is

دوباره چیزی که در طول یک طوفان اتفاق می افتد. رعد و برق

certainly the bright flash of electrical energy that comes

مطمئناً برق درخشان انرژی الکتریکی است که پایین می آید

down and thunder is the boom bada boom bada boom noise that

و رعد و برق صدای بوم بادا بوم بدا بوم است که

you hear afterwards. Problem and solutions. So problems and

بعد از آن می شنوید. مشکل و راه حل. بنابراین مشکلات و

solutions. It's nice when these two go together. When you have

راه حل ها. خیلی خوبه وقتی این دوتا با هم میرن وقتی

a problem it's nice to have a solution. So again a problem is

مشکلی دارید، داشتن یک راه حل خوب است. بنابراین دوباره مشکل

something that you need to figure out like how are we

چیزی است که شما باید بفهمید که اگر امروز وسیله نقلیه نداریم، چگونه

going to get to work if we don't have a vehicle today. So

می‌خواهیم به سر کار برسیم . بنابراین

that was a problem that we had because our van is in the

این مشکلی بود که ما داشتیم زیرا ون ما در

garage. But the solution is that my school is closed today.

گاراژ است. اما راه حل این است که امروز مدرسه من تعطیل است.

So I don't have to go to my school. I'll talk more about

بنابراین من مجبور نیستم به مدرسه خود بروم . بعداً در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد

that later. So it's always nice when you have problems no sorry

. بنابراین وقتی مشکل دارید همیشه خوب است ، متأسفم

it's not nice to have problems. It's always nice to have

، مشکل داشتن خوب نیست.

solutions when you have problems. It's not nice to have

وقتی مشکلی دارید همیشه داشتن راه حل خوب است. خوب نیست که مشکلات داشته باشیم،

problems although it is part of life isn't it? Cup and saucer.

اگرچه بخشی از زندگی است، اینطور نیست؟ فنجان و نعلبکی.

So this is something I don't do. Let me make this a little

بنابراین این کاری است که من انجام نمی دهم. بگذارید این را کمی

bigger. Um when I have a cup of tea I don't put a saucer

بزرگتر کنم. اوم وقتی یک فنجان چای می نوشم نعلبکی زیر آن نمی گذارم

underneath. I usually just grab a mug or a cup and I put my tea

. من معمولاً فقط یک لیوان یا یک فنجان برمی دارم و چایم را

in it and I just put the cup right on the table. And when we

در آن می گذارم و فقط فنجان را روی میز می گذارم. و هنگامی که ما

visit parents they often will have a cup and saucer. So

به والدین مراجعه می کنیم آنها اغلب یک فنجان و نعلبکی خواهند داشت. بنابراین

they'll have something to put the cup on. I think depending

آنها چیزی برای گذاشتن فنجان خواهند داشت. فکر می‌کنم بسته

on how fancy you are when you drink your tea or coffee. Uh

به این که وقتی چای یا قهوه‌تان را می‌نوشید، چقدر شیک هستید. اوه

you might or might not put a saucer underneath. Kind of to

شما ممکن است یک نعلبکی زیر آن قرار دهید یا نه . نوعی

protect the table that you're putting the cup on. Nuts and

محافظت از میزی که لیوان را روی آن می گذارید.

bolts. So if you put two pieces of wood together you can use

پیچ و مهره. بنابراین اگر دو تکه چوب را کنار هم قرار دهید می توانید از میخ استفاده کنید

nails. If you put two pieces of metal together you can use nuts

. اگر دو قطعه فلز را کنار هم قرار دهید می توانید از مهره

and bolts. The bolt is the longer thing with the thread.

و پیچ و مهره استفاده کنید. پیچ و مهره طولانی ترین چیز با نخ است.

The nut is the smaller thing that you can put onto the bolt.

مهره چیز کوچکتری است که می توانید روی پیچ قرار دهید.

So sometimes I guess even with wood. If you drill a hole

بنابراین گاهی اوقات حتی با چوب حدس می زنم . اگر

through two pieces of metal. Or if you drill a hole through two

دو قطعه فلز را سوراخ کنید. یا اگر دو

pieces of wood you can put a bolt through and then you can

تکه چوب را سوراخ کنید، می‌توانید یک پیچ و

turn a nut onto the end. You can screw a nut onto the end.

مهره را در انتهای آن قرار دهید. می توانید یک مهره را به انتهای آن بچسبانید.

Two different verbs there. But nuts and bolts definitely go

دو فعل مختلف وجود دارد. اما مهره ها و پیچ و مهره ها قطعا با

together for sure. So this is an interesting one depending on

هم همخوانی دارند. بنابراین بسته به

where you are from in Canada or the United States. You might

اینکه از کجا در کانادا یا ایالات متحده هستید، جالب است. ممکن

like peanut butter and jam sandwiches or you might like

است ساندویچ کره بادام زمینی و مربا را دوست داشته باشید یا ساندویچ

peanut butter and jelly sandwiches. We never say jam

کره بادام زمینی و ژله را دوست داشته باشید . ما هرگز نمی گوییم مربا

and peanut butter. We never say jelly and peanut butter. It's

و کره بادام زمینی. ما هرگز نمی گوییم ژله و کره بادام زمینی.

always peanut butter and jam or peanut butter and jelly. Now

همیشه کره و مربا بادام زمینی یا کره بادام زمینی و ژله است. الان

jam and jelly are very similar. Jam is made from fruit. Jelly

مربا و ژله خیلی شبیه هم شده. مربا از میوه درست می شود.

is made from more of the juice from the fruit but they are

ژله از مقدار بیشتری از آب میوه تهیه می شود، اما

both you know semi semi solid. That's not a nice way to

هر دو نیمه جامد هستند. این روش خوبی برای

describe food. It's a spreadable fruit. A sweet

توصیف غذا نیست. این یک میوه قابل پخش است. یک معجون میوه ای شیرین و

spreadable fruit concoction that you can put on a sandwich.

قابل پخش که می توانید روی ساندویچ قرار دهید.

But it tastes really good with peanut butter. In fact this

اما با کره بادام زمینی طعم بسیار خوبی دارد . در واقع این

phrase is so common. Peanut butter and jam. Peanut butter

عبارت بسیار رایج است. کره بادام زمینی و مربا. کره بادام زمینی

and jelly that we just call them PB and J. Um I'm going to

و ژله ای که ما فقط به آنها پی بی و جی

have a few PB and J sandwiches for lunch. Um so definitely

می گوییم. اوم قطعا

something that I think is yummy. I say peanut butter and

چیزی که به نظر من خوشمزه است. کره بادام زمینی و

jam. And again we don't ever reverse it. Um could I have a

مربا را می گویم. و دوباره ما هرگز آن را معکوس نمی کنیم. آیا می توانم یک

jam and peanut butter sandwich? Just sounds really weird to my

ساندویچ مربا و کره بادام زمینی بخورم؟ فقط برای سالهای من واقعاً عجیب به نظر می رسد

years. Pen and paper. So pen and paper naturally go

. قلم و کاغذ. بنابراین قلم و کاغذ به طور طبیعی با

together. Even in our world of printers and photocopiers and

هم هستند. حتی در دنیای پرینترها و دستگاه های فتوکپی و

all that kind of stuff. We still sometimes need pen and

همه این چیزها. ما هنوز هم گاهی به قلم و کاغذ نیاز داریم

paper. Um sometimes I'll say to Jen hey let's make a grocery

. اوم گاهی به جن می گویم بیا یک لیست مواد غذایی

list. I'll grab I'll grab a pen and some paper. Um or I'll grab

تهیه کنیم. می گیرم، قلم و کاغذ می گیرم. اوم یا من

pen and paper will sit down and we'll write down what we need

قلم و کاغذ برمی دارم می نشینم و آنچه را که باید

to buy at the grocery store. Um still a pretty standard thing

از خواربار فروشی بخریم یادداشت می کنیم. هنوز یک چیز کاملاً استاندارد

to grab a pen and paper when you need to make a list. When

برای گرفتن قلم و کاغذ در مواقعی که باید فهرستی تهیه کنید.

you need to kind of write down a few things so that you don't

وقتی لازم است چند نکته را یادداشت کنید تا

forget them. Yet today when I brought my van to the garage I

فراموش نکنید. با این حال امروز وقتی وانت را به گاراژ آوردم

grabbed a pen and paper and I wrote down oil change takes

یک خودکار و کاغذ برداشتم و یادداشت کردم تعویض روغن

snow tires off so I used pen and paper to make a list of the

تایرهای برفی را جدا می کند، بنابراین از قلم و کاغذ برای تهیه لیستی از

work that needed to be done on my van. Soap and water we've

کارهایی که باید روی ون خود انجام می دادم استفاده کردم. آب و صابون

heard this one a lot over the last two and then over two

این یکی را در دو سال اخیر زیاد شنیده ایم و بعد از دو

years soap and water is a good way to wash up or to wash your

سال آب و صابون راه خوبی برای شستن یا شستن

hands. Um when you have water it doesn't quite clean your

دست هاست. اوم وقتی آب دارید، دستان شما را کاملاً تمیز نمی

hands all the way. But when you use soap and water it cleans

کند. اما زمانی که از آب و صابون استفاده می

your hands really well. So we often will have signs now that

کنید، دستان شما را به خوبی تمیز می کند. بنابراین اکنون اغلب علائمی داریم که

say please wash your hands with soap and water. Um please wash

می‌گویند لطفاً دست‌هایتان را با آب و صابون بشویید. اوم لطفا دست های

your hands frequently with soap and water. Um a very common

خود را مرتب با آب و صابون بشویید. من یک چیز بسیار رایج

thing right now in the world. Um still asking people to stay

در حال حاضر در جهان. ام هنوز از مردم می‌خواهم که

about two metres apart and still asking people to wash

حدود دو متر از هم فاصله داشته باشند و همچنان از مردم می‌خواهم که در طول روز مرتباً

their hands with soap and water frequently as they go through

دست‌های خود را با آب و صابون بشویند

the day. Track and field. So we had an Olympics recently not

. دو و میدانی. بنابراین ما اخیرا یک المپیک داشتیم نه

the Winter Olympics by the way. But the one before that in the

المپیک زمستانی اتفاقا. اما قبل از آن در

summer and there are events that take place that are called

تابستان و اتفاقاتی رخ می دهد که به آن

track and field when you run the 100 meter dash It's called

دو میدانی می گویند وقتی دوی 100 متر را می دوید به آن

a track event. When you do something like shot put it's a

رویداد پیست می گویند. وقتی کاری مانند شلیک گلوله انجام می دهید، یک

field event. But track and field is something that

رویداد میدانی است. اما دو و میدانی چیزی است که

naturally goes together. The reason I thought about this one

به طور طبیعی با هم پیش می رود. دلیل اینکه به این یکی فکر کردم این بود

is one of my children was at a track and field meet the other

که یکی از فرزندانم در یک مسابقه دو و میدانی

day. So they are on a track and field team and they went to a

روز گذشته بود. بنابراین آنها در یک

track and field meet. Which is when a whole bunch of schools

تیم دوومیدانی هستند و به دیدار دوومیدانی رفتند. این زمانی است که یک دسته کامل از مدارس

get together. And compete in track events and field events.

دور هم جمع می شوند. و در مسابقات دو و میدانی رقابت کنید.

But these two words very often go together in English. Track

اما این دو کلمه اغلب در انگلیسی با هم هستند. دو

and field. Rest and relaxation. They say that in order to be

و میدانی. استراحت و تمدد اعصاب. آنها می گویند که برای

healthy and in order to be happy you should have a good

سالم بودن و برای شاد بودن باید

the proper amount of rest and relaxation. Um rest is of

مقدار مناسبی استراحت و آرامش داشته باشید. اوم استراحت

course things like taking a nap just laying down and looking at

البته چیزهایی مانند چرت زدن فقط دراز کشیدن و نگاه کردن به

clouds I'm usually just thinking rest is taking a nap.

ابرها است که معمولاً فکر می کنم استراحت فقط چرت زدن است.

Relaxation is maybe reading a book or doing something where

آرامش شاید خواندن یک کتاب یا انجام کاری است که در

you don't need to spend a lot of energy. We've actually short

آن نیازی به صرف انرژی ندارید. ما در واقع

this phrase. It's so common in English that we just call it R

این عبارت را کوتاه کرده ایم. در انگلیسی آنقدر رایج است که ما فقط آن را R و R می نامیم

and R. Um sometimes you need some rest and relaxation. You

. ام گاهی اوقات شما نیاز به استراحت و آرامش دارید. شما

need a little bit of R and R. But again rest would be

به کمی R و R نیاز دارید. اما مجدداً استراحت

anything where you're having a nap. Uh or just doing nothing.

چیزی است که در آن چرت بزنید. اوه یا فقط کاری نمیکنم

Just kind of sitting and watching boats go by on a lake

فقط نشستن و تماشای قایق هایی که در دریاچه

would be considered rest and relaxation. Um and relaxation I

می گذرند، استراحت و آرامش محسوب می شود. ام و آرامش فکر

guess watching boats go by is both isn't it? You're sitting

می کنم تماشای قایق ها هر دو هستند، اینطور نیست؟ نشسته ای

and resting. Let's say it this way. Rest is when you're laying

و استراحت می کنی بیایید اینطور بگوییم . استراحت زمانی است که دراز می

down either having a nap or just laying down or sitting

کشی یا چرت می زنی یا فقط دراز می کشی یا می

down. You're not walking or running or And relaxation is

نشینی. شما راه نمی روید یا می دوید و آرامش

anything that makes you feel at peace. Bird watching, reading a

چیزی است که به شما احساس آرامش می کند. پرنده نگری، کتاب خواندن

book, all of those kinds of things. Lock and key. So when

، از این جور چیزها. قفل و کلید. بنابراین وقتی

you lock something you usually have a key there's usually a

چیزی را قفل می‌کنید که معمولاً کلید دارید، معمولاً یک

lock and we even have the phrase it's under lock and key.

قفل وجود دارد و ما حتی عبارت it's under lock and key را داریم.

So you could say where is the where is the suitcase with the

بنابراین می توانید بگویید چمدانی که

million dollars in it. And then on the TV show if someone said

میلیون دلار در آن است کجاست. و سپس در برنامه تلویزیونی اگر کسی بگوید

that they might say oh it's back at my house under lock and

که ممکن است بگوید اوه، در خانه من زیر قفل و

key. It means that it's somewhere where there's a lock

کلید برگشتم. یعنی جایی هست که قفل هست

and they used a key to lock the lock. So when something is

و از کلید برای قفل کردن قفل استفاده کرده اند. بنابراین وقتی چیزی

under lock and key it means it's locked. And the words lock

تحت قفل و کلید است به این معنی است که قفل شده است. و کلمات قفل

and key quite often are seen together in English. I saw this

و کلید اغلب با هم در انگلیسی دیده می شوند. این

one earlier in the chat. Someone mentioned bed and

یکی را قبلا در چت دیدم. یک نفر به تخت و

breakfast. So a bed and breakfast is actually a place.

صبحانه اشاره کرد. بنابراین یک تخت خواب و صبحانه در واقع یک مکان است.

A bed and breakfast is a house where the people who live there

تختخواب و صبحانه خانه ای است که در آن افرادی که در آن زندگی می کنند

will rent out bedrooms the bed part for you to sleep in and

اتاق خواب قسمت تخت خواب را برای شما اجاره می دهند و

every morning they will give you breakfast. So you obviously

هر روز صبح به شما صبحانه می دهند. بنابراین مشخصاً

pay money to go to a bed and breakfast. But if Jen and I

برای رفتن به تخت خواب و صبحانه پول پرداخت می کنید . اما اگر من و جن

went on a trip we could decide to in a hotel or we could stay

به یک سفر می رفتیم، می توانستیم تصمیم بگیریم در یک هتل باشیم یا می توانیم

out of bed and breakfast. When you stay out of bed and

از تختخواب و صبحانه خارج شویم. وقتی از تختخواب و

breakfast they give you a bedroom. There's a bed. When

صبحانه بیرون می مانید به شما اتاق خواب می دهند. یه تخت هست

you get up in the morning you go to the kitchen or dining

صبح که بیدار می شوید به آشپزخانه یا ناهارخوری

area and they feed you breakfast. So bed and breakfast

می روید و صبحانه به شما می دهند . بنابراین تخت و

is an actual type of business over here. Uh in Canada and in

صبحانه یک نوع واقعی کسب و کار در اینجا است. اوه در کانادا و

the United States and I'm sure in many parts of the world and

در ایالات متحده و من مطمئن هستم در بسیاری از نقاط جهان و

it might just have a slightly different name. Research and

ممکن است فقط یک نام متفاوت داشته باشد. تحقیق و

development. This is something that companies that businesses

توسعه. این چیزی است که شرکت ها و کسب و کارهایی

that organizations do in order to become better. They want to

که سازمان ها انجام می دهند تا بهتر شوند. آنها می خواهند

become smarter. They want to know more things. They want to

باهوش تر شوند. آنها می خواهند چیزهای بیشتری بدانند. آنها می

do things in a more efficient way. So they will do research.

خواهند کارها را به شیوه ای کارآمدتر انجام دهند. بنابراین آنها تحقیق خواهند کرد.

When you do research you might study another organization or

وقتی تحقیق می کنید ممکن است سازمان یا کسب و کاری دیگری را مطالعه کنید

business that does the same thing as you. You might analyze

که همان کار شما را انجام می دهد. شما ممکن است

how your production works. You might look at how people spend

نحوه عملکرد تولید خود را تجزیه و تحلیل کنید. شما ممکن است به نحوه گذراندن

their time at work. You're doing research. You're

وقت خود در محل کار نگاه کنید. داری تحقیق می کنی شما در حال

collecting data. And then development is when you take

جمع آوری داده ها هستید. و سپس توسعه زمانی است که شما

that research and you decide to do something in a new way or to

آن تحقیق را انجام می دهید و تصمیم می گیرید کاری را به روشی جدید انجام دهید یا

do something new with your business. So businesses and

کاری جدید با کسب و کار خود انجام دهید. بنابراین کسب و کارها و

organizations are often doing research and development. We

سازمان ها اغلب در حال تحقیق و توسعه هستند. ما

even do this as teachers. We have special meetings called R

حتی به عنوان معلم این کار را انجام می دهیم. ما جلسات ویژه ای به نام تحقیق

and D which stands for research and development. Where we look

و توسعه داریم که مخفف تحقیق و توسعه است. جایی که

at new ways to teach and we develop ways or plan on using

به راه‌های جدید آموزش نگاه می‌کنیم و راه‌هایی را توسعه می‌دهیم یا برای استفاده از

those new ways in our classroom. Macaroni and cheese.

آن روش‌های جدید در کلاس درس خود برنامه‌ریزی می‌کنیم. ماکارونی و پنیر.

This is I think very North American. I know originally

این به نظر من بسیار آمریکای شمالی است . من می دانم که

this is probably an Italian dish but what we eat in North

این احتمالاً یک غذای ایتالیایی است، اما آنچه ما در آمریکای شمالی می خوریم

America is doesn't resemble that as much anymore. Macaroni

دیگر به آن شباهت ندارد. ماکارونی

and cheese would be small noodles. Small pasta noodles.

و پنیر نودل های کوچکی هستند . رشته ماکارونی کوچک.

They're usually curved. We call them elbow macaroni cooked and

آنها معمولاً منحنی هستند. ما به آنها می گوییم ماکارونی آرنجی پخته و

then mixed with cheese. It is a very common dish in North

سپس با پنیر مخلوط می شود. این یک غذای بسیار رایج در آمریکای

America. It comes in a box. Again if you are Italian and

شمالی است. در یک جعبه می آید. باز هم اگر ایتالیایی هستید و

you haven't ever had mac and cheese or macaroni and cheese

تا به حال ماک اند پنیر یا ماکارونی و پنیر

in North America. You might be shocked. It's not the

در آمریکای شمالی نخورده اید. ممکن است شوکه شوید این

healthiest way. It's not the healthiest way to eat it. Uh

سالم ترین راه نیست. این سالم ترین راه برای خوردن آن نیست. اوه

sorry it's not the healthiest recipe. But mac and cheese is

متاسفم که سالم ترین دستور غذا نیست. اما مک اند پنیر

the short form. And it's so popular from one company called

شکل کوتاه آن است. و آنقدر از یک شرکت به نام

that calls it craft dinner that we also call it KD. Um but yes

که آن را craft dinner می نامد محبوب است که ما آن را KD نیز می نامیم. اوم، اما بله

it's basically little elbow macaroni's noodles. Elbow pasta

، اساساً نودل ماکارونی آرنجی کوچک است. ماکارونی آرنج

mixed with cheese. And again It's called macaroni and

مخلوط با پنیر. و دوباره به آن ماکارونی و

cheese. The short form is mac and cheese. And we do not call

پنیر می گویند. شکل کوتاه آن مک و پنیر است. و ما به

it cheese and macaroni. That just sounds funny. If we are

آن پنیر و ماکارونی نمی گوییم. این فقط خنده دار به نظر می رسد.

making this for our kids we usually say do you guys want

اگر این را برای بچه هایمان درست می کنیم، معمولاً می گوییم بچه ها

macaroni and cheese tonight? Or do you want mac and cheese? We

امشب ماکارونی و پنیر می خواهید؟ یا مک و پنیر می خواهید؟

I don't think I've ever in my life said do you want cheese

فکر نکنم تو عمرم نگفته

and macaroni tonight? That doesn't sound normal at all.

باشم امشب پنیر و ماکارونی میخوای؟ این اصلاً عادی به نظر نمی رسد.

Needle and thread. So we also when we have to fix something

سوزن و نخ. بنابراین ما همچنین زمانی که باید چیزی را تعمیر

we might need to use needle and thread. So when you have a hole

کنیم ممکن است نیاز به استفاده از سوزن و نخ داشته باشیم. بنابراین هنگامی که

in your clothes you might say oh I'm going to need needle and

در لباس خود سوراخ دارید، ممکن است بگویید آه من به نخ و سوزن نیاز دارم

thread. I'm going to need a needle and thread to fix this.

. برای رفع این مشکل به یک سوزن و نخ نیاز دارم.

Do you know where the needle and thread is. So in our house

آیا می دانید سوزن و نخ کجاست؟ بنابراین در

I've sewn buttons back on. So when you do that you need a

خانه ما دوباره دکمه‌ها را دوخته‌ام. بنابراین وقتی این کار را انجام می دهید به یک

needle and thread. But when something has a hole in it I'm

سوزن و نخ نیاز دارید. اما وقتی چیزی در آن سوراخ است، من

usually not the one to fix it. Usually someone else in the

معمولاً کسی نیستم که آن را تعمیر کنم. معمولاً شخص دیگری در

house with more skills will do that. But needle and thread is

خانه با مهارت های بیشتری این کار را انجام می دهد. اما سوزن و نخ

a very common word pair to see in English. Socks and shoes.

یک جفت کلمه بسیار رایج برای دیدن در انگلیسی است. جوراب و کفش.

This is an interesting one. Because we're often telling our

این یکی جالب است. زیرا ما اغلب به فرزندان خود می گوییم

kids that they need to wear socks and shoes when they go to

که هنگام رفتن به مدرسه باید جوراب و کفش بپوشند

school. Uh sometimes kids just want to wear shoes with no

. اوه گاهی بچه ها فقط می خواهند کفش بدون

socks. But I think I'm pretty sure our schools have a rule

جوراب بپوشند. اما فکر می‌کنم کاملاً مطمئن هستم که مدارس ما قانونی دارند

that you need to wear socks and shoes. Um socks and shoes it's

که باید جوراب و کفش بپوشید. اوم جوراب و کفش،

another thing where if someone's going somewhere

چیز دیگری است که اگر کسی به جایی می‌رود

you're usually like do you got your socks and shoes? Do you

که شما معمولاً جوراب و کفش‌هایتان را گرفته‌اید؟

have socks and shoes? Uh do you have clean clothes? Do you have

جوراب و کفش داری؟ اوه لباس تمیز داری؟

socks and shoes? It's a common thing to go together. Again a

جوراب و کفش داری؟ این یک چیز مشترک است که با هم بروید. باز هم

sock is something you put on your foot. It's just made out

جوراب چیزی است که روی پای خود می گذارید. این فقط

of fabric and then a shoe of course is what you wear on a

از پارچه ساخته شده است و البته یک کفش همان چیزی است که روزانه می پوشید

daily basis. Table and chairs. So table and chairs I'm not

. میز و صندلی. بنابراین میز و صندلی من

sure why. You almost always refer to table and chairs

مطمئن نیستم چرا. تقریباً همیشه وقتی در مورد آن صحبت می کنید به میز و صندلی

together when you're talking about it. Like oh our kitchen

با هم اشاره می کنید. مانند اوه آشپزخانه

we want to replace the table and chairs. Or we're going to

ما می خواهیم میز و صندلی را جایگزین کنیم. یا می‌خواهیم

buy table and chairs to put outside on the patio or on the

میز و صندلی بخریم تا بیرون روی پاسیو یا روی

deck. Uh oh you have a nice set of table a nice table and chair

عرشه بگذاریم. اوه اوه شما یک ست میز خوب دارید یک ست میز و صندلی خوب

set. It's very very cool. It's made out of wood or something

. خیلی خیلی باحاله از چوب یا چیزی

like that. But often people will say yeah we just need to

شبیه این ساخته شده است. اما اغلب مردم می گویند بله، ما فقط باید

move a few things. Uh we got all of the we moved in the

چند چیز را جابه جا کنیم. اوه همه چیزهایی را که روی تخت ها جابجا کرده بودیم به دست آوردیم

beds. We in the furniture. Uh we just have to move in the

. ما در مبلمان اوه ما فقط باید روی

table and chairs yet for the kitchen. Um often these two

میز و صندلی ها حرکت کنیم تا آشپزخانه. اوم اغلب این دو

things go together in English. Fish and chips. I think I saw

چیز در انگلیسی با هم هستند. ماهی و چیپس. فکر کنم

this one in the chat too. I think someone was guessing a

این یکی را هم در چت دیدم. من فکر می کنم کسی حدس می زد که

lot of these are food related. Well not a lot about half of

بسیاری از اینها مربوط به غذا هستند. خوب حدود نیمی از

them. But fish and chips definitely are often said

آنها زیاد نیست. اما ماهی و چیپس قطعا اغلب

together in English. When you go to a certain kind of

با هم در انگلیسی گفته می شود. وقتی به یک نوع

restaurant if you order fish you might order fish and chips.

رستوران می روید، اگر ماهی سفارش دهید، ممکن است ماهی و چیپس سفارش دهید.

Chips in this case are actually what we call French fries. But

چیپس در این مورد در واقع همان چیزی است که ما به آن سیب زمینی سرخ کرده می گوییم. اما

in some parts of the world they would call those chips. It's

در برخی از نقاط جهان آن را تراشه ها می نامند.

fried potatoes. Fish and chips is deep fried in oil. So they

سیب زمینی سرخ شده است. ماهی و چیپس در روغن سرخ شده است. بنابراین

have very hot oil and they butter the fish. They put like

روغن بسیار داغی دارند و ماهی را کره می‌مالند. مثل

some flour, egg and flour on the outside or another mixture

مقداری آرد و تخم مرغ و آرد بیرون یا مخلوط دیگری میریزند

and then they'll put it into the hot oil. And the French

و داخل روغن داغ میریزند. و

fries or chips are also put into the oil. Uh and so you get

سیب زمینی سرخ کرده یا چیپس هم داخل روغن میریزند. اوه و بنابراین شما

what's called fish and chips. Again in Canada we call this

چیزی به نام ماهی اند چیپس دریافت می کنید. دوباره در کانادا به این

fish and chips. If you ordered the chip part separately you

ماهی و چیپس می گوییم. اگر قسمت چیپس را جداگانه سفارش می دادید

would probably just call them French fries. I know in the UK

، احتمالا آنها را سیب زمینی سرخ کرده می نامید. من می دانم که در بریتانیا

they call those chips sometimes but here chips are actually

گاهی اوقات به آن چیپس می گویند، اما در اینجا چیپس در واقع

potato chips that come in a bag. I think in Britain they

چیپس سیب زمینی است که در یک کیسه می آید. فکر می کنم در بریتانیا به آنها می گویند

call them crisps. But these would be fish and chips if

ترد. اما

you're in a fish and chips restaurant. But if you were

اگر در رستوران ماهی و چیپس هستید، اینها ماهی اند چیپس هستند . اما اگر

somewhere else and there was no fish we would call them French

جای دیگری بودید و ماهی وجود نداشت ما به آنها

fries. I I hope that made sense to you. Uh two flavours that go

سیب زمینی سرخ کرده می گفتیم. امیدوارم برای شما منطقی بوده باشد. اوه دو طعم که با

together are sweet and sour. When we Chinese food we often

هم ترکیب می شوند شیرین و ترش هستند. وقتی ما غذای چینی هستیم اغلب

will order sweet and sour chicken or sweet and sour pork.

مرغ ترش و شیرین یا گوشت خوک شیرین و ترش سفارش می دهیم.

It is delicious. It's a a really cool flavour combination

آن خوشمزه است. این یک ترکیب طعم واقعاً خنک است

because you have the kind of the sourness of things like

زیرا شما از نوع ترشی چیزهایی مانند

pineapple and other things in there. But the sweetness of you

آناناس و چیزهای دیگر در آن هستید. اما شیرینی می

know the sauce usually has a little bit of sugar or brown

دانید سس معمولاً مقدار کمی شکر یا

sugar in it. Not sure of the details. Please don't get angry

شکر قهوه ای دارد. از جزئیات مطمئن نیستم . لطفا

if I'm describing sweet and sour wrong. But it's certainly

اگر ترش و شیرینی را اشتباه توصیف می کنم عصبانی نشوید . اما

a mixture of different ingredients that have a sour

مطمئناً مخلوطی از مواد مختلف است که طعم ترش

taste with ingredients that are very very sweet and it just

دارد با موادی که بسیار بسیار شیرین هستند و

makes it super super tasty. It's one of my favorite things

فقط آن را فوق العاده خوشمزه می کند. این یکی از غذاهای مورد علاقه من

to eat. Uh sweet and sour pork, sweet and sour chicken are

برای خوردن است. اوه گوشت خوک ترش و شیرین، مرغ ترش و شیرین

super super yummy. And then I thought it was funny yesterday

فوق العاده خوشمزه هستند. و بعد فکر کردم که دیروز خنده دار بود

because as I was making this lesson we were talking about

زیرا در حین ساختن این درس داشتیم در مورد

whether is it you know pizza and wings or is it beer and

اینکه آیا شما پیتزا و بال را می شناسید یا آبجو و

pizza or pizza and beer like we were trying to figure out

پیتزا یا پیتزا و آبجو صحبت می کردیم، مثل اینکه ما سعی می کردیم

what's the most common and I and Jen was like it's pizza and

بفهمیم رایج ترین آنها چیست و من و جن مثل پیتزا و

wings. Like do you want to get pizza and wings? And so then we

بال بود. دوست داری پیتزا و بال بگیری؟ و به این ترتیب ما

went out to get pizza and the place we went to. This is from

بیرون رفتیم تا پیتزا و مکانی که رفتیم را بگیریم.

yesterday. The front sign actually said twice the deal

اینم مال دیروز تابلوی جلو در واقع دو برابر

pizza and wings. So pizza and wings are two common types of

پیتزا و بال ها را نشان می داد. بنابراین پیتزا و بال دو نوع رایج

fast food in North America. Obviously pizza is a big round

فست فود در آمریکای شمالی هستند. واضح است که پیتزا یک چیز گرد بزرگ

thing with cheese and tomato sauce and pepperoni and other

با پنیر و سس گوجه فرنگی و پپرونی و

things and wings are actually chicken wings. They're really

چیزهای دیگر و بال ها در واقع بال مرغ هستند. آنها واقعاً

small pieces of chicken and usually they're they have a

تکه های کوچک مرغ هستند و معمولاً یک

really yummy sauce on them. So it's very common for people in

سس بسیار خوشمزه روی آنها وجود دارد. بنابراین برای مردم آمریکای شمالی بسیار رایج است

North America. If you have a party and you're watching like

. اگر مهمانی دارید و مثل

a basketball game or a football game. You might order pizza and

یک بازی بسکتبال یا یک بازی فوتبال تماشا می کنید. ممکن است پیتزا و بال سفارش دهید

wings. That's a very common thing to order to have

. اگر میهمانی کوچکی دارید، این یک چیز بسیار معمولی است که می‌توانید آن

delivered to your house if you're having a small party.

را در خانه تحویل بگیرید .

Chips and salsa. Again this is very North American. Again this

چیپس و سالسا. باز هم این بسیار آمریکای شمالی است. باز هم

is a North American lesson. When I was a kid we didn't eat

این یک درس آمریکای شمالی است. وقتی بچه بودم

chips and salsa. It was not common. But over the last 40

چیپس و سالسا نمی‌خوردیم. رایج نبود . اما در طول 40

years in North America. Eating tortilla chips with salsa.

سال گذشته در آمریکای شمالی. خوردن چیپس تورتیلا با سالسا.

Either like a red salsa or a green salsa has become very

یا مانند سالسا قرمز یا سالسا سبز

very common. Any party I go to if I goes to someone's house to

بسیار رایج شده است. هر مهمانی که بروم اگر برای تماشای بازی فوتبال به خانه کسی بروم

watch a football game. If I have if we have a party at

. اگر در

school for someone's birthday there is a high likelihood that

مدرسه برای تولد کسی جشن بگیریم، به

there will be chips and salsa there. It is delicious. Um the

احتمال زیاد چیپس و سالسا در آنجا وجود دارد. آن خوشمزه است. اوم

salsa can be mild, medium or hot. There's different levels

سالسا می تواند ملایم، متوسط ​​یا گرم باشد. سطوح

of spiciness or heat. But chips and salsa are definitely a very

مختلف تندی یا گرما وجود دارد. اما قطعا چیپس و سالسا

common thing. In fact if you go somewhere and they order pizza

چیز بسیار رایجی هستند. در واقع، اگر به جایی بروید و پیتزا

and wings you've probably already been eating chips and

و بال سفارش دهند، احتمالاً قبلاً چیپس و

salsa before that. So in North America we have to thank our

سالسا می‌خوردید. بنابراین در آمریکای شمالی باید از

friends in Mexico for creating I'm sure it's Very Americanized

دوستان خود در مکزیک برای ایجاد تشکر کنیم، مطمئنم که اکنون بسیار آمریکایی شده است،

now but chips and salsa thank you for that gift. Um my

اما چیپس و سالسا از شما بابت این هدیه تشکر می کنند. اوم

friends way down to the south in North America. Now I'm sure

دوستان من به سمت جنوب در آمریکای شمالی. اکنون مطمئن هستم که

people from other parts of the world will claim they invented

مردم سایر نقاط جهان ادعا خواهند کرد که

it. And maybe I don't even know who invented it. But it's

آن را اختراع کرده اند. و شاید من حتی نمی دانم چه کسی آن را اختراع کرده است. اما

yummy. You should try it. Milk and cookies. Again I think a

خوشمزه است باید امتحانش کنی. شیر و کلوچه. باز هم

very I'm going to say a very North American thing but maybe

فکر می کنم یک چیز بسیار آمریکای شمالی را بگویم، اما شاید

not. People often when they have a chocolate chip cookie

نه. مردم اغلب وقتی یک بیسکویت چیپسی شکلاتی می

they like to have a glass of milk with it. For some reason

خورند، دوست دارند یک لیوان شیر با آن بخورند. به دلایلی

chocolate chip cookies in particular taste really really

کوکی‌های شکلاتی وقتی با شیر میل کنید، طعم بسیار

good when you have them with milk. Um you can also eat Oreo

خوبی دارند . اوم، شما همچنین می توانید

cookies with milk but milk and cookies is a very common thing

کلوچه های Oreo را با شیر بخورید، اما شیر و کلوچه چیز بسیار رایجی است

that goes together when you're having a snack. Um I like milk

که هنگام خوردن میان وعده با هم ترکیب می شود . اوم من شیر

and cookies but I don't know if you knew this. I can't actually

و کلوچه دوست دارم اما نمی‌دانم این را می‌دانستید یا نه . من واقعا نمیتونم

drink milk. It makes me sick. So I drink almond milk with my

شیر بخورم حالم رو به هم میزنه. بنابراین من شیر بادام را با کلوچه هایم می نوشم

cookies. So if someone makes fresh cookies in our house I

. بنابراین اگر کسی در خانه ما شیرینی تازه درست کند، من

sometimes will have almond milk and cookies. But milk and

گاهی اوقات شیر ​​بادام و کلوچه می خورم. اما شیر و

cookies definitely Law and order. When you live in a

کلوچه قطعا قانون و نظم است. وقتی در

country you want it to be a safe place. You want to be able

کشوری زندگی می‌کنید، دوست دارید آن کشور مکانی امن باشد. شما می خواهید

to go about your day without being afraid of criminals or

بتوانید روز خود را بدون ترس از جنایتکاران یا

crime or bad things happening to you. So you want to make

جنایت ها یا اتفاقات بدی که برای شما اتفاق می افتد سپری کنید. بنابراین شما می خواهید

sure there's law and order. I don't know why we put these two

مطمئن شوید که قانون و نظم وجود دارد. نمی دانم چرا این دو را

together. Law would refer to the fact that there are

کنار هم گذاشتیم. قانون به این واقعیت اشاره دارد که

different rules in society for how you're allowed to behave.

قوانین متفاوتی در جامعه برای نحوه رفتار شما وجود دارد.

You can't just take something without paying for it. There's

شما نمی توانید چیزی را بدون پرداخت هزینه بردارید.

a law against that. And order means that when you go

یک قانون علیه آن وجود دارد. و نظم به این معنی است که وقتی به

somewhere you can expect things to happen in a normal polite

جایی می روید می توانید انتظار داشته باشید که همه چیز به روشی معمولی مودبانه اتفاق بیفتد

way. Um people aren't going to speed. There's going to be the

. اوم مردم سرعت نخواهند داشت قرار است

laws are going to create a certain kind of behavior which

قوانین نوعی

is orderly. So it's nice to live somewhere where there's

رفتار منظم ایجاد کنند. بنابراین زندگی در جایی که قانون و نظم وجود دارد، خوب

law and order. Burger and fries. This is another I think

است. برگر و سیب زمینی سرخ شده. این یکی دیگر از چیزهای

very North American thing. Um and I have to go back and talk

آمریکای شمالی است. اوم و من باید برگردیم و

about in the chat someone said that chips and salsa is

در چت در مورد آن صحبت کنیم که یکی گفت که چیپس و سالسا در

originally from South America. So maybe the Chips and the

اصل از آمریکای جنوبی است. بنابراین شاید چیپس ها و

chips and salsa have been slowly coming up north for many

چیپس ها و سالسا برای چندین سال به آرامی به سمت شمال می آیند

many years. Um but that was from Diana. She says chips and

. اوم اما از دیانا بود. او می گوید چیپس و

salsa are originally from South America and other Latino

سالسا در اصل از آمریکای جنوبی و دیگر

countries. So anyways thank you. They're yummy. Wherever

کشورهای لاتین هستند. پس به هر حال ممنون آنها خوشمزه هستند. اهل هر

they're from. Uh we also in North America. We eat a lot of

کجا هستند اوه ما همچنین در آمریکای شمالی هستیم. ما

burgers and fries. It's pretty common when you're going to

همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده زیاد می خوریم. زمانی که می

have a burger to have fries with it or French fries.

خواهید برگر میل کنید، سیب زمینی سرخ کرده یا سیب زمینی سرخ کرده بسیار رایج است.

Especially if you're buying it from a restaurant. If you order

به خصوص اگر آن را از رستوران بخرید.

a hammer in a restaurant it most likely comes with fries.

اگر چکش را در رستوران سفارش دهید، به احتمال زیاد با سیب زمینی سرخ شده همراه است.

When you go to McDonald's or a fast food restaurant you would

هنگامی که به مک دونالد یا یک رستوران فست فود می روید،

need to order it separately but often people will say you know

باید آن را جداگانه سفارش دهید، اما اغلب مردم می گویند که می

I'll have a cheeseburger and with fries. Cheeseburger and a

دانید من چیزبرگر و با سیب زمینی سرخ کرده می خورم. چیزبرگر و یک

small fry or something like that. Definitely they go

سرخ شده کوچک یا چیزی شبیه به آن. قطعاً آنها

together quite often. Over here in North America and I'm sure

اغلب با هم می روند. اینجا در آمریکای شمالی و من مطمئن هستم که

this is spreading to other parts of the world as well. I

این در حال گسترش به سایر نقاط جهان نیز هست. من

like to have fries when I have a burger. Cream and sugar So

دوست دارم وقتی برگر دارم سیب زمینی سرخ کرده بخورم . خامه و شکر بنابراین

when you drink coffee in particular you will most likely

وقتی به طور خاص قهوه می نوشید، به احتمال

put cream and sugar in it if that's how you like to have it.

زیاد خامه و شکر را در آن می ریزید، اگر اینطوری دوست دارید آن را بخورید.

Remember we talked about in Canada a double double is when

به یاد داشته باشید که ما در کانادا در مورد دوبل دوبل صحبت کردیم، زمانی که

you have two like you put twice as much cream in and two scoops

شما دو پیمانه مانند خامه دو برابر بیشتر در قهوه خود بریزید و دو

of sugar into your coffee. If you order a coffee in Canada

پیمانه شکر در قهوه خود بریزید. اگر یک قهوه در کانادا

and order a double double it has two creams and two sugars

سفارش دهید و یک دوبل دوبل سفارش دهید، دو خامه و دو شکر

in it. Um but super yummy when you have cream and sugar in

در آن وجود دارد. خیلی خوشمزه است وقتی در قهوه خود خامه و شکر داشته

your coffee. Now if you drink tea you might put milk and

باشید. حالا اگر چای می نوشید، ممکن است شیر ​​و

sugar in. But definitely when you have coffee if you are

شکر را داخل آن بریزید. اما مطمئناً وقتی قهوه می خورید، اگر می خواهید

looking to add something to it cream is a very common thing to

چیزی به آن اضافه کنید خامه، چیز بسیار متداولی

put in as well as sugar. If you are going to rest and relax. If

است که علاوه بر شکر، در آن قرار دهید. اگر قصد استراحت و استراحت دارید. اگر

you need some rest and relaxation like we talked about

به کمی استراحت و آرامش نیاز دارید، همانطور که قبلا در مورد

earlier. You will most likely do it wearing jeans and a

آن صحبت کردیم. به احتمال زیاد با پوشیدن شلوار جین و

T-shirt. These two words very often go together when people

تی شرت این کار را انجام خواهید داد. هنگامی که مردم

talk about after work or the weekend. Oh I can't wait to get

در مورد بعد از کار یا تعطیلات آخر هفته صحبت می کنند، این دو کلمه اغلب با هم ترکیب می شوند. اوه من نمی توانم صبر کنم تا

home from work and just change into some jeans and a T-shirt

از سر کار به خانه برگردم و فقط یک شلوار جین و یک تی شرت بپوشم

and sit around on the couch. Or I love working from home

و روی مبل بنشینم. یا من عاشق کار در خانه

because I can just wear jeans and a T-shirt. So again a

هستم زیرا فقط می توانم شلوار جین و تی شرت بپوشم. بنابراین دوباره یک

T-shirt Is a white shirt. I don't often wear them in my

تی شرت یک پیراهن سفید است. من اغلب آنها را در ویدیوهایم نمی پوشم

videos. Sorry it doesn't have to be white. A T-shirt is a

. ببخشید که نباید سفید باشه تی شرت یک

very simple shirt. There's a hole for your head and a hole

پیراهن بسیار ساده است. یک سوراخ برای سر شما و یک سوراخ

for each arm and short sleeves. This man is wearing a T-shirt.

برای هر بازو و آستین کوتاه وجود دارد. این مرد تی شرت پوشیده است.

And jeans are blue pants made out of what's called denim. But

و شلوار جین شلوار آبی است که از آنچه جین نامیده می شود ساخته شده است. اما

definitely if you are going to relax you will most likely take

قطعاً اگر می خواهید استراحت کنید، به احتمال زیاد

off your formal work attire. If you're wearing a suit or you're

لباس رسمی کار خود را در خواهید آورد. اگر کت و شلوار می

wearing a dress or a skirt or some sort of common work

پوشید یا لباس یا دامن یا نوعی لباس کار معمولی می

clothes when you get home you probably will change into jeans

پوشید، وقتی به خانه می رسید، احتمالاً شلوار جین

and a T-shirt if that's what you like to wear to relax. Fun

و تی شرت را عوض می کنید، اگر این همان چیزی است که دوست دارید برای آرامش بپوشید. سرگرمی

and games. So we often will say that there's going to be a lot

و بازی. بنابراین اغلب می گوییم که در

of fun and games somewhere. Um so when you go especially to a

جایی سرگرمی و بازی های زیادی وجود خواهد داشت. خیلی خوب، وقتی به یک

fair or a festival you could say oh there's just lots of fun

نمایشگاه یا جشنواره می روید، می توانید بگویید آه، فقط سرگرمی ها و بازی های زیادی وجود دارد

and games. So there's fun things to do and there might

. بنابراین کارهای سرگرم کننده ای برای انجام دادن وجود دارد و

even be games to play. There's a lot of fun and games. Horse

حتی ممکن است بازی هایی برای انجام دادن وجود داشته باشد. سرگرمی و بازی های زیادی وجود دارد. اسب

and rider go together. Um lot of times lot of times. A lot of

و سوار با هم می روند. خیلی وقت ها خیلی وقت ها بسیاری از

times around here there are certain trails where you can

مواقع در اطراف اینجا مسیرهای خاصی وجود دارد که می توانید در آن ها

ride your horse and there will be signs that say something

اسب خود را سوار کنید و علائمی وجود دارد که می گوید چیزی

like horse and rider must be aware of pedestrians at all

مانند اسب و سوار باید همیشه از عابران پیاده آگاه

times or horse and rider crossing those kinds of things.

باشد یا اسب و سوارکاری که از آن جور چیزها عبور می کنند.

So when you talk about horses you almost always talk about

بنابراین، وقتی در مورد اسب صحبت می کنید، تقریباً همیشه در

the rider that goes with it. And then the last one here I

مورد سوارکاری صحبت می کنید که همراه آن است. و سپس آخرین مورد اینجا

have three things. Sun, moon and stars. The things that you

من سه چیز دارم. خورشید، ماه و ستاره ها. چیزهایی که

see in the sky that are guess further away than clouds. Cos

در آسمان می بینید دورتر از ابرها حدس می زنند .

there's clouds as well. But you will also often say oh I bought

چون ابرها هم هست اما اغلب می گویید اوه من

a nice bracelet and has the sun moon and stars on it. Or I like

یک دستبند خوب خریدم و ماه خورشید و ستاره ها روی آن است. یا دوست

looking at the sky. I love the sun moon and stars. I love

دارم به آسمان نگاه کنم. من عاشق ماه و ستاره های خورشید هستم. من عاشق

watching the sunrise or the sunset. I like walking at night

تماشای طلوع یا غروب خورشید هستم. من عاشق پیاده روی در شب

and seeing the moon and stars. But definitely when you're

و دیدن ماه و ستاره ها هستم. اما قطعاً وقتی

talking about the things that are in the night sky and the

در مورد چیزهایی صحبت می‌کنید که در آسمان شب و

daytime sky we often will say the sun moon and stars at the

آسمان روز هستند، اغلب می‌گوییم ماه خورشید و ستارگان

same time.

همزمان.