Let's Learn English! Topic: Flight! 🪂✈️🐦(Lesson Only)

Well, hello and welcome to this

خب، سلام و به این

English lesson about flight.

درس انگلیسی درباره پرواز خوش آمدید.

Flight refers to flying

پرواز به

birds, airplanes, the things that

پرندگان در حال پرواز، هواپیماها و چیزهایی که

are in the air above us.

در هوای بالای سر ما هستند اشاره دارد.

I always wonder, what was it like

من همیشه از خودم می‌پرسم، هزاران سال پیش چه حالی داشتم

thousands of years ago

when humans looked up and they saw

وقتی انسان‌ها به بالا نگاه می‌کردند و

birds flying in the air and they

پرندگان را در حال پرواز در هوا می‌دیدند و

dreamt of being able to fly?

رویای پرواز را در سر می‌پروراندند؟

In this lesson, we'll

در این درس،

talk about flight.

درباره پرواز صحبت خواهیم کرد.

We'll talk about everything

ما در مورد هر چیزی

that flies in the air.

که در هوا پرواز می‌کند صحبت خواهیم کرد.

We'll talk about birds, we'll

ما در مورد پرندگان صحبت خواهیم کرد،

talk about airplanes, we'll

در مورد هواپیماها صحبت خواهیم کرد،

talk about helicopters, all

در مورد هلیکوپترها صحبت خواهیم کرد، همه

of the things that fly.

چیزهایی که پرواز می‌کنند.

And obviously the things that humans

و بدیهی است چیزهایی که انسان‌ها

invented so they could fly as well.

اختراع کردند تا بتوانند پرواز کنند.

So, once again, welcome to this

بنابراین، یک بار دیگر، به این

English lesson about flight.

درس انگلیسی در مورد پرواز خوش آمدید.

To fly.

برای پرواز کردن.

So let's start with

پس بیایید با

the verb, the verb to fly.

فعل شروع کنیم، فعل پرواز کردن.

We use this verb to talk about

ما از این فعل برای صحبت کردن در مورد

everything that is in the air.

هر چیزی که در هوا وجود دارد استفاده می‌کنیم.

Airplane will fly, a bird

هواپیما پرواز خواهد کرد، یک پرنده

will fly, a bat will fly,

پرواز خواهد کرد، یک خفاش پرواز خواهد کرد،

a helicopter will fly.

یک هلیکوپتر پرواز خواهد کرد.

So when you want to talk about

بنابراین وقتی می‌خواهید درباره

something that moves through the air

چیزی که به زیبایی در هوا حرکت می‌کند،

beautifully, something that soars,

چیزی که اوج می‌گیرد،

something that glides, something, we

چیزی که می‌لغزد، چیزی صحبت کنید،

have a few other verbs as well.

چند فعل دیگر هم داریم.

The general verb and the most correct

فعل عمومی و صحیح ترین

verb to use is the verb to fly.

فعلی که باید به کار برد، فعل پرواز کردن است.

And you can also use this verb to

و همچنین می‌توانید از این فعل برای

talk about what you're going to do.

صحبت در مورد کاری که قصد انجام آن را دارید استفاده کنید.

So this airplane is flying,

خب، این هواپیما در حال پرواز است،

and you could say, I am going

و می‌توانید بگویید، من

to fly to Paris next week.

هفته‌ی آینده به پاریس پرواز خواهم کرد.

So the verb, the most common

بنابراین فعل، رایج‌ترین

verb, and the best verb to use

فعل و بهترین فعلی که می‌توان استفاده کرد،

is the verb to fly

فعل پرواز کردن است

when you're talking about birds

وقتی که درباره پرندگان

and airplanes and other things.

و هواپیماها و چیزهای دیگر صحبت می‌کنید.

And then we have the word flight.

و بعد کلمه پرواز را داریم.

So flight simply refers

بنابراین پرواز صرفاً

to the same thing.

به همین موضوع اشاره دارد.

And you can use sentences

و می‌توانید از جملاتی

like this, like the bird

مثل این استفاده کنید، مثل پرنده

was in flight, the bird.

در حال پرواز بود، پرنده.

These people are in flight right now.

این افراد همین الان در حال پرواز هستند.

So flight refers to, again,

بنابراین پرواز، دوباره، به

everything that can do what

هر چیزی اشاره دارد که می‌تواند کاری را انجام دهد که

humans can't do on their own.

انسان‌ها به تنهایی نمی‌توانند انجام دهند.

Birds, bats.

پرندگان، خفاش‌ها.

Bats are a little scary.

خفاش‌ها کمی ترسناک هستند.

But we have the word flight,

اما ما کلمه پرواز،

the noun flight,

اسم پرواز،

and what makes flight possible.

و آنچه پرواز را ممکن می‌سازد را داریم.

So when you need to fly, most

بنابراین وقتی نیاز به پرواز دارید،

of the time, you need to have wings.

اغلب اوقات، به بال نیاز دارید.

You need to have a wing.

باید بال داشته باشی.

So an airplane will have

بنابراین یک هواپیما

a wing on each side.

در هر طرف یک بال خواهد داشت.

A bird will have a wing as well.

یک پرنده نیز بال خواهد داشت.

And the wing is the part of

و بال بخشی از

the airplane or the part of the bird

هواپیما یا بخشی از پرنده

or the flying squirrel.

یا سنجاب پرنده است.

By the way, there are

راستی،

flying squirrels as well.

سنجاب‌های پرنده هم وجود دارند.

That allows that thing

این به آن چیز

or that animal to fly.

یا آن حیوان اجازه پرواز می‌دهد.

There are other ways for things

راه‌های دیگری هم برای

and animals to fly, but a wing

پرواز کردن موجودات و حیوانات وجود دارد، اما بال زدن

is probably the most common.

احتمالاً رایج‌ترین آنهاست.

When you see an eagle flying

وقتی عقابی را در حال پرواز

in the sky, it has two large wings.

در آسمان می‌بینید، دو بال بزرگ دارد.

When you see an airplane

وقتی هواپیمایی را

at the airport, it will have

در فرودگاه می‌بینید،

two large wings and then smaller

دو بال بزرگ و سپس

wings at the back.

بال‌های کوچک‌تر در پشت آن قرار دارند. در

They're not actually called wings

واقع به آنها بال

at the back, but you will have two

در پشت گفته نمی‌شود، اما شما دو

really large wings on an airplane,

بال واقعاً بزرگ در هواپیما خواهید داشت

and a bird will have Wings as well.

و یک پرنده نیز بال خواهد داشت.

And why do you need a wing?

و چرا به بال نیاز دارید؟

So we're getting a little

خب،

scientific here.

اینجا کمی علمی می‌شویم.

You need to generate

شما باید چیزی را تولید کنید که

what we call lift.

ما آن را نیروی بالابرنده می‌نامیم.

This is what allows things

این چیزی است که به چیزها

and animals to fly.

و حیوانات اجازه پرواز می‌دهد.

The ability to generate lift

توانایی تولید نیروی بالابر

means that the wing allows air

به این معنی است که بال به هوا اجازه می‌دهد

to move faster over the top

تا در بالای بال سریع‌تر

and slower underneath.

و در زیر آن کندتر حرکت کند.

And that creates two different

و این دو

pockets of pressure.

ناحیه فشار مختلف ایجاد می‌کند.

And my understanding is

و برداشت من این است که

the low pressure is what generally

فشار پایین چیزی است که عموماً

generates the lift.

باعث ایجاد نیروی بالابر می‌شود.

This is not a science

این

lesson order to fly.

دستور پرواز برای درس علوم نیست.

This is what's actually happening.

این چیزی است که در واقع اتفاق می‌افتد.

Air is going faster over

هوا با سرعت بیشتری از

the top of the wing.

بالای بال عبور می‌کند.

Creating low pressure.

ایجاد فشار پایین. می‌خواستم

I was going to say creating suction.

بگویم ایجاد مکش.

That's a different word.

اون یه حرف جداست.

A bit.

And air going under the bottom

یه کم.

و هوایی که از زیر

of the wing either has the normal

بال عبور می‌کند، یا

air pressure or high pressure.

فشار هوای معمولی دارد یا فشار بالا.

So it creates lift and it makes

بنابراین نیروی بالابر ایجاد می‌کند و باعث می‌شود

the object

جسم

or the airplane or the bird go up.

یا هواپیما یا پرنده بالا برود.

Birds do something else

پرندگان کار دیگری هم

to help generate that list.

برای کمک به تهیه‌ی آن فهرست انجام می‌دهند.

Lift.

بالابر.

I'll talk about that

در مورد آن

in moment as well.

هم به موقع صحبت خواهم کرد.

Then we have other ways to fly.

بعدش راه‌های دیگه‌ای برای پرواز داریم.

And that is one way is to have

و این یک راه است که

something that's lighter than air.

چیزی داشته باشیم که از هوا سبک‌تر باشد.

So this is a hot air balloon.

خب، این یک بالن هوای گرم است.

It doesn't have wings.

بال ندارد. از

It doesn't use that to generate lift.

آن برای تولید نیروی بالابر استفاده نمی‌کند.

Instead, inside the balloon

در عوض، درون بادکنک

is something that is

چیزی وجود دارد که

lighter than the air.

از هوا سبک‌تر است.

That might simply be hot air.

این ممکن است صرفاً یک جوسازی باشد. به

That's why it's called

همین دلیل به آن

a hot air balloon.

بالن هوای گرم می‌گویند.

But it basically has something

اما اساساً چیزی

inside that allows it

درونش دارد که به آن اجازه می‌دهد

to rise through the air.

در هوا بالا برود.

In the past, it's.

در گذشته، همینطور بوده.

Instead of hot air, it

به جای هوای گرم،

has been other things.

چیزهای دیگری بوده است.

Like, I don't.

مثل اینکه، من این کار را نمی‌کنم.

Sorry, I don't want

ببخشید، نمی‌خواهم

to say the other things.

بقیه چیزها را بگویم.

I can't remember what they are.

یادم نمی‌آید چه هستند.

But if you as a child ever get

اما اگر در کودکی

a helium balloon, you'll notice

بادکنک هلیومی داشته باشید، متوجه خواهید شد

that it floats in the air

که در هوا شناور می‌شود

because it is lighter than air.

زیرا از هوا سبک‌تر است.

But yes.

Hot air balloon.

اما بله.

بالن هوای گرم.

Have I ever been

آیا تا به حال

on a hot air balloon ride?

سوار بالن هوای گرم شده‌ام؟

No, I have not.

نه، من این کار را نکرده‌ام.

Would I ever go in a hot air balloon?

آیا من هرگز سوار بالن هوای گرم خواهم شد؟

I don't know.

نمی‌دانم.

I'm scared of heights.

من از ارتفاع می‌ترسم.

So that would be.

پس همینطور خواهد بود.

I'll have to say, probably not.

باید بگویم، احتمالاً نه.

We'll.

We'll see.

ما این کار را خواهیم کرد.

خواهیم دید. راستی

I did go ziplining.

من رفتم زیپ‌لاین سواری.

So, altitude.

بنابراین، ارتفاع.

So when something is in the air,

بنابراین وقتی چیزی در هوا است،

and usually we're talking about

و معمولاً ما در مورد

airplanes and helicopters,

هواپیماها و هلیکوپترها صحبت می‌کنیم،

when something is in the air, we say

وقتی چیزی در هوا است،

height by using the word altitude.

با استفاده از کلمه height (ارتفاع) می‌گوییم ارتفاع چیست.

So if an airplane is 500 meters

بنابراین اگر یک هواپیما ۵۰۰ متر

above the ground, we would

بالاتر از سطح زمین باشد، می‌گوییم

say its altitude is 500 meters.

ارتفاع آن ۵۰۰ متر است.

Sometimes altitude refers to

گاهی اوقات ارتفاع به

meters above sea level.

متر بالاتر از سطح دریا اشاره دارد. تا جایی که

There's kind of two ways

of measuring it to my understanding.

من می‌دانم، دو روش برای اندازه‌گیری آن وجود دارد.

But basically, altitude would be

اما اساساً، ارتفاع،

the distance that you would

فاصله‌ای است که شما

measure from whatever is flying

از هر چیزی که

to the ground or from whatever

به زمین پرواز می‌کند یا از هر چیزی که

is flying to sea level.

به سطح دریا پرواز می‌کند، اندازه‌گیری می‌کنید.

The altitude.

ارتفاع.

Early flying machines.

ماشین‌های پرنده اولیه.

Let me see where I am

بذار ببینم

in my lesson Here.

اینجا تو درسهام کجام.

So my understanding is that

بنابراین برداشت من این است که ماشین‌های پرنده اولیه

there were a lot of different

بسیار متفاوتی وجود داشته‌اند

early flying machines.

.

But we do always look

اما ما همیشه

at the Wright brothers

به برادران رایت

in Kitty Hawk, North Carolina.

در کیتی هاوک، کارولینای شمالی نگاه می‌کنیم.

I think I might have my facts wrong.

فکر می‌کنم ممکن است اطلاعاتم اشتباه باشد.

Who built the Wright Brothers

چه کسی هواپیمای برادران رایت

Flyer, which was a powered.

فلایر را ساخت که یک هواپیمای موتوردار بود.

One of the first powered airplanes,

یکی از اولین هواپیماهای موتوردار،

I think the first powered airplane.

فکر کنم اولین هواپیمای موتوردار.

But we would call these

اما ما اینها را

early flying machines.

ماشین‌های پرنده اولیه می‌نامیم.

So when you're talking about the

بنابراین وقتی درباره

history of flight, when you're

تاریخ پرواز صحبت می‌کنید، وقتی

talking about the history of

درباره تاریخ

manned flight, you know, flight

پرواز سرنشین‌دار صحبت می‌کنید، می‌دانید، پروازی

that takes place with a person,

که با یک انسان انجام می‌شود،

we usually talk about the Wright

معمولاً درباره برادران رایت صحبت می‌کنیم

brothers.

.

And I don't know exactly

و من دقیقاً نمی‌دانم که

how they built it.

آنها چگونه آن را ساختند.

I do know that they were

می‌دانم که آنها

excellent bicycle mechanics.

مکانیک‌های دوچرخه‌ی خیلی خوبی بودند.

And it had a small,

و یک

very low horsepower engine.

موتور کوچک و بسیار کم اسب بخار داشت.

But they were able

اما آنها توانستند در

to fly along the beach.

امتداد ساحل پرواز کنند.

I often wonder if they flew

اغلب از خودم می‌پرسم که آیا آنها در

along the beach because they

امتداد ساحل پرواز می‌کردند چون می‌توانستند از

could use the wind to help them,

باد کمک بگیرند،

or so that if they crashed

یا اگر

in the sand, it was soft.

به شن‌ها می‌خوردند، به این دلیل بود که نرم بودند.

I don't always know the full

من همیشه جزئیات کامل را نمی‌دانم،

details, but if you look at

اما اگر به

pictures, you'll see early hot air

تصاویر نگاه کنید، بالن‌های هوای گرم اولیه

balloons, early flying machines,

، ماشین‌های پرواز اولیه و

some that didn't work.

برخی که کار نکردند را خواهید دید.

But if you do some research,

اما اگر کمی تحقیق کنید،

it's pretty fun to do.

انجام آن بسیار لذت‌بخش است.

And we call this aviation.

و ما این را هوانوردی می‌نامیم.

Sorry, I shouldn't say all of it.

ببخشید، نباید همه‌اش را می‌گفتم.

When we talk about human beings

وقتی درباره

flying using early flying machines

پرواز انسان با استفاده از ماشین‌های پرنده اولیه

and airplanes, we call it aviation.

و هواپیماها صحبت می‌کنیم، آن را هوانوردی می‌نامیم.

So if you know someone who's going

بنابراین اگر کسی را می‌شناسید که می‌خواهد

into aviation, they might be

وارد صنعت هوانوردی شود، ممکن است

becoming an aviation mechanic,

مکانیک هواپیما شود،

they might be becoming a pilot.

ممکن است خلبان شود.

They are.

آنها هستند.

They work in the world

آنها در دنیای

of human flight using airplanes

پرواز انسان با استفاده از هواپیما

and other flying machines.

و سایر ماشین‌های پرنده کار می‌کنند.

We call.

So that is the general term.

ما تماس می‌گیریم.

بنابراین این اصطلاح کلی است.

We call it aviation.

ما آن را هوانوردی می‌نامیم.

So a few simple terms.

خب چند تا اصطلاح ساده.

Aircraft is used to refer to anything

هواپیما برای اشاره به هر چیزی

that we built as humans that flies.

که ما به عنوان انسان ساخته‌ایم و پرواز می‌کند، استفاده می‌شود.

Generally, we use this to reply

معمولاً، ما از این برای پاسخ دادن

to refer to airplanes.

به هواپیماها استفاده می‌کنیم.

So this is an aircraft, and it's

خب، این یک هواپیماست، و

from klm, which is the airline

از شرکت هواپیمایی KLM است، که شرکت هواپیمایی

in the Netherlands.

هلند است.

I tried to represent

من سعی کردم نماینده

a couple countries here.

چند کشور اینجا باشم.

We also have airplane to specifically

ما همچنین هواپیما داریم تا به طور خاص

talk about this kind of machine.

در مورد این نوع دستگاه صحبت کنیم.

So aircraft is a general term

بنابراین هواپیما یک اصطلاح عمومی

for anything man made that

برای هر چیزی است که انسان ساخته و

flies, whereas airplane refers

پرواز می‌کند، در حالی که هواپیما

to this type of machine.

به این نوع ماشین اشاره دارد.

Two wings, engines.

دو بال، موتورها.

Sometimes it's a passenger airplane,

گاهی اوقات این هواپیما مسافربری

and sometimes it's a cargo airplane.

و گاهی اوقات باری است.

And usually in English

و معمولاً در انگلیسی

we just say plane.

فقط می‌گوییم هواپیما.

We don't always say airplane.

ما همیشه نمیگوییم هواپیما.

You can use both, for sure.

مطمئناً می‌توانید از هر دو استفاده کنید.

You have what's called a glider.

شما چیزی دارید که به آن گلایدر می‌گویند.

So a glider is a type of aircraft

بنابراین گلایدر نوعی هواپیما است

that has no engine.

که موتور ندارد.

So it needs another airplane.

بنابراین به هواپیمای دیگری نیاز دارد. به

It needs an airplane to tow it

یک هواپیما نیاز دارد تا آن را

up to a very high height

تا ارتفاع بسیار بالایی یدک بکشد

so that it can glide.

تا بتواند سر بخورد.

So it has really big wind wings

بنابراین بال‌های بادی خیلی بزرگی دارد

and no engine, and it will just

و موتور ندارد، و به

slowly glide to the ground.

آرامی به سمت زمین سر می‌خورد.

So not only is glider the name this

بنابراین نه تنها گلایدر نام این

machine, it is also the verb we use.

دستگاه است، بلکه فعلی است که ما برای آن استفاده می‌کنیم.

So a glider Will glide.

بنابراین یک گلایدر سر می‌خورد.

It's supposed to be very peaceful.

قرار است خیلی آرام باشد.

There's no engine noise and you just

هیچ صدای موتوری وجود ندارد و شما فقط از

kind of use the winds

باد

to kind of glide and slowly

برای سر خوردن استفاده می‌کنید و به آرامی

go down and up a little bit too.

کمی پایین و بالا می‌روید.

If you can catch the wind properly,

اگر بتوانید باد را به درستی بگیرید،

then we have a helicopter.

آنوقت ما یک هلیکوپتر داریم.

So I think I might have

بنابراین فکر می‌کنم شاید

mentioned this before.

قبلاً به این موضوع اشاره کرده باشم.

When I was a kid, this is one

وقتی بچه بودم، این یکی

of the things was hoping to be able

از کارهایی بود که امیدوار بودم

to do someday not work for the lapd,

روزی بتوانم انجام دهم، نه برای لپ تاپ،

But I dreamt of flying a helicopter.

اما رویای پرواز با هلیکوپتر را در سر داشتم.

So even though I'm afraid

بنابراین با اینکه

of heights for some reason,

به دلایلی از ارتفاع می‌ترسم،

I thought it was cool.

فکر کردم باحال است.

I liked there were a few TV

من از چند

shows like Airwolf where the lead

سریال تلویزیونی مثل «گرگ آسمانی» که

character had a helicopter.

شخصیت اصلی‌شان هلیکوپتر داشت، خوشم آمد.

And so it seemed fun to me and.

و بنابراین برای من سرگرم کننده به نظر می رسید و.

But I never pursued that.

اما من هیچ‌وقت دنبال این کار نرفتم.

When you talk about something you

وقتی در مورد کاری که می‌خواستید انجام دهید و انجام ندادید صحبت می‌کنید، می‌گویید

wanted to do that you didn't do,

you say that you didn't pursue it.

که آن را دنبال نکردید.

And of course we have

و البته ما

pilots and co pilots.

خلبان و کمک خلبان داریم.

A pilot would be the main person who

خلبان، فرد اصلی

flies the plane and the co pilot

پرواز با هواپیما خواهد بود و کمک خلبان نیز به

would be equally trained and equally

همان اندازه آموزش دیده و

competent to fly the plane as well.

صلاحیت پرواز با هواپیما را خواهد داشت.

But for really large planes,

اما برای هواپیماهای خیلی بزرگ،

you almost always have two pilots.

تقریباً همیشه دو خلبان دارید.

A pilot, co pilot.

یک خلبان، کمک خلبان.

For a few reasons.

به چند دلیل.

One, when everything goes well,

اولاً، وقتی همه چیز خوب پیش می‌رود،

you only need one pilot.

فقط به یک خلبان نیاز دارید.

But sometimes things go wrong

اما بعضی وقت‌ها اوضاع خراب می‌شود

and then it's good to have two.

و آن وقت خوب است که دو تا داشته باشیم.

It's also because sometimes a flight

همچنین به این دلیل است که گاهی اوقات یک پرواز

is so long that they can take turns.

آنقدر طولانی است که می‌توانند نوبتی پرواز کنند.

You might have a crew of three pilots

ممکن است خدمه‌ای متشکل از سه خلبان داشته باشید که

where one is sleeping, one is

یکی از آنها خوابیده، یکی

the pilot and one is the co pilot.

خلبان و دیگری کمک خلبان است.

And they'll rotate as they

و آنها در

fly a really long flight.

حین پروازی طولانی، چرخش خواهند داشت.

Because like most humans, we can't

چون مثل بیشتر انسان‌ها، ما نمی‌توانیم

do something for more than seven

کاری را بیش از هفت

or eight hours, which without

یا هشت ساعت انجام دهیم، آن هم بدون اینکه

becoming a bit tired or fatigued.

کمی خسته یا کوفته شویم.

So it's good to have a copilot.

بنابراین خوب است که یک کمک خلبان داشته باشید.

And then we have of course,

و البته، بعد از آن،

takeoff and landing.

برخاستن و فرود آمدن را داریم.

So takeoff refers to when the plane

بنابراین برخاستن به زمانی اشاره دارد که هواپیما

is on the ground and then it uses

روی زمین است و سپس از

its engines to go up in the air.

موتورهای خود برای بالا رفتن در هوا استفاده می‌کند.

If you're sitting in a passenger

اگر در یک هواپیمای مسافربری نشسته باشید، هنگام برخاستن هواپیما،

plane, you, you, you get pushed back

شما، شما، در صندلی‌تان به عقب هل داده می‌شوید

in your seat during takeoff

and the plane shakes a little bit.

و هواپیما کمی تکان می‌خورد.

Here, let me mimic takeoff.

بگذارید اینجا، من حرکت برخاستن از زمین را تقلید کنم.

It's like you get pushed back

انگار

in your seat and it shakes a little

روی صندلی‌ات به عقب هل داده می‌شوی و

bit, hopefully not too much.

کمی می‌لرزی، امیدوارم زیاد نباشد.

And then I always like the part

و بعدش من همیشه اون قسمتی رو دوست دارم

where, you know, the plane's

که، می‌دونی، هواپیما تکون می‌خوره

shaking and it's rumbling a

و یه

little bit and you can hear the

کم غرغر می‌کنه و می‌تونی صدای

wheels on the tarmac and then

چرخ‌ها رو روی آسفالت بشنوی و بعد

all of a sudden it gets a

یهو یه

little quieter.

That's my favourite part.

کم ساکت‌تر می‌شه.

اون بخش مورد علاقه‌ی منه.

Just as the plane, you know, you sink

درست مثل هواپیما، می‌دانید، شما

in your seat a little bit

کمی در صندلی‌تان فرو می‌روید

and the plane goes up and then it

و هواپیما بالا می‌رود و بعد

gets just a little bit quieter.

کمی ساکت‌تر می‌شود.

So yes, so you have

بله، پس

the plane going down the Runway.

هواپیما در حال پایین رفتن از باند فرودگاه است.

It's a little bit loud and shaky,

کمی بلند و لرزان است،

and then it quiets down a little

و بعد کمی آرام می‌شود

bit, and then you are in the air.

، و بعد تو در هوا هستی.

Landing, I don't like as much.

فرود، من به اندازه کافی دوست ندارم.

I'm always worried

من همیشه

when the airplane is landing because

موقع فرود هواپیما نگرانم، چون

you just keep going down.

مدام داره پایین میاد.

And sometimes it's not smooth.

و گاهی اوقات صاف نیست.

Sometimes you're like.

بعضی وقتا اینجوری میشی. یه

You can feel the plane kind of.

جورایی میشه هواپیما رو حس کرد.

And then all of a sudden you

و بعد ناگهان صدای

hear the wheels hit, and then

برخورد چرخ‌ها را می‌شنوید، و سپس

the plane levels out.

هواپیما صاف می‌شود.

So that is the landing.

پس این فرود است.

I don't have a picture

of it, but a little while ago

عکسی

از آن ندارم، اما کمی پیش

at Toronto Airport, an airplane

در فرودگاه تورنتو، یک هواپیما

flipped upside down.

وارونه شد.

It landed and then it

فرود آمد و سپس

flipped upside down.

وارونه شد.

Yeah, that was.

آره، همین بود.

It was actually, I think it was

راستش، فکر کنم

just before one of my kids was

درست قبل از پرواز یکی از بچه‌هام

flying home from university.

از دانشگاه به خونه بود.

So I was like, I hope their plane

بنابراین من اینطور فکر می‌کردم، امیدوارم هواپیمای آنها

doesn't do the same thing.

همین کار را نکند.

So you have departures and arrivals.

بنابراین شما عزیمت‌ها و ورودهایی دارید.

So when you go to the airport.

بنابراین وقتی به فرودگاه می‌روید.

I didn't want to make this lesson

نمی‌خواستم این درس را

about air travel,

در مورد سفر هوایی بدهم،

but I felt like I do need

اما احساس کردم لازم است

to mention takeoff and landing.

به برخاستن و فرود آمدن هواپیما اشاره کنم.

And when you go to the airport to go

و وقتی برای رفتن به جایی به فرودگاه می‌روید

somewhere, you find the departures

، می‌توانید قسمت پروازهای خروجی را پیدا کنید

area that you can depart.

که می‌توانید از آنجا حرکت کنید.

And then when you land at an airport,

و سپس وقتی در فرودگاه فرود می‌آیید،

people can meet you at

مردم می‌توانند در

the arrivals section of the airport.

بخش پروازهای ورودی فرودگاه به استقبال شما بیایند.

So I've been to both.

بنابراین من به هر دو رفته‌ام.

I've been to the departures section

من به بخش پروازهای خروجی رفته‌ام

to drop people off

تا مسافران را پیاده کنم

and wave goodbye, and I've been

و برایشان دست تکان دهم و خداحافظی کنم، و

to the arrivals section

به بخش پروازهای ورودی رفته‌ام

to pick someone up from the airport.

تا کسی را از فرودگاه سوار کنم.

So you drop people off at

بنابراین شما مردم را در

the departures part of the terminal,

قسمت پروازهای خروجی ترمینال پیاده می‌کنید

and they come in at the arrivals

و آنها به

part of the terminal.

قسمت پروازهای ورودی ترمینال می‌آیند.

Like air travel, it's pretty cool.

مثل سفر هوایی، خیلی باحاله.

I think it's pretty.

به نظر من که قشنگه.

It's one of the coolest things

این یکی از جالب‌ترین چیزهایی است

that humans have invented.

که بشر اختراع کرده است.

Let's switch gears a little bit,

بیایید کمی بحث را عوض کنیم،

and let's talk about flying animals.

و درباره حیوانات پرنده صحبت کنیم.

So I didn't just put birds,

بنابراین من فقط پرندگان را قرار ندادم،

because there are more

زیرا چیزهای بیشتری

than just birds that fly.

از پرندگان وجود دارند که پرواز می‌کنند.

But let's talk about

اما بیایید در مورد

how humans were inspired to fly.

چگونگی الهام گرفتن انسان‌ها برای پرواز صحبت کنیم.

What they were looking

چیزی که آنها

at that made them think, maybe we

به آن نگاه می‌کردند باعث شد فکر کنند، شاید ما

can do that someday, too.

هم بتوانیم روزی این کار را انجام دهیم.

So here we go.

پس بفرمایید.

A bird.

یک پرنده.

So the other day, in my short English

خب، چند روز پیش، در کلاس کوتاه انگلیسی‌ام

lesson, I was out videotaping

، داشتم فیلم می‌گرفتم که

and I saw a red winged blackbird.

یک توکای سیاه بال قرمز دیدم.

So this is the second reason

خب، این دومین دلیلی بود که

why I thought I should

فکر کردم باید

do a lesson on flight.

یه درس پرواز بگیرم.

I was walking along and I

داشتم راه می‌رفتم که

saw the bird on a fence.

پرنده را روی نرده دیدم.

I think it's actually in the video.

فکر کنم واقعاً توی ویدیو مشخصه.

If you look in the.

اگر به داخل نگاه کنید.

In the chat, I think Nightbot is

توی چت، فکر کنم نایت‌بات

sharing that every once in a while,

هر از گاهی اینو به اشتراک می‌ذاره،

but it was a really cool bird.

ولی واقعاً پرنده‌ی باحالی بود.

And then it flew away.

Birds fly.

و سپس پرواز کرد و رفت.

پرندگان پرواز می‌کنند.

It's amazing.

این فوق‌العاده‌ست.

It must have seemed amazing, almost

حتماً برای مردم باستان شگفت‌انگیز به نظر می‌رسید، تقریباً

like magic to ancient people.

مثل جادو.

They probably looked up and thought,

آنها احتمالاً به بالا نگاه کردند و فکر کردند،

how Is that happening?

چطور چنین اتفاقی می‌افتد؟

How is that bird flying?

اون پرنده چطور پرواز می‌کنه؟

But a bird would be the most

اما پرنده

common type of animal flies.

رایج‌ترین نوع مگس‌های حیوانی خواهد بود.

And a bird does something

و یک پرنده کار

a little different.

کمی متفاوتی انجام می‌دهد.

A bird will flap, flap its wings.

پرنده بال می‌زند، بال‌هایش را به هم می‌زند.

So an airplane has rigid wings,

بنابراین یک هواپیما بال‌های سفت و سختی دارد

and it generates lift

و

by moving through the air.

با حرکت در هوا نیروی بالابر تولید می‌کند.

A bird has wings that it can flap.

پرنده بال‌هایی دارد که می‌تواند آنها را تکان دهد.

This is the verb we use

این فعلی است که ما

as the bird flaps its wings

هنگام بال زدن پرنده

that will generate wings.

که منجر به تولید بال می‌شود، استفاده می‌کنیم.

So that's how a bird is able to fly.

بنابراین اینگونه است که یک پرنده قادر به پرواز است.

And also because a bird has

و همچنین چون پرنده

feathers, the feathers

پر دارد، پرها به

very much help the bird to fly.

پرنده کمک زیادی در پرواز می‌کنند.

Like a bird wing can change

مثل بال پرنده که می‌تونه تغییر

shape, right?

شکل بده، درسته؟

It has all these feathers,

همه این پرها را دارد،

and as it flies, it can.

و همانطور که پرواز می‌کند، می‌تواند.

It can fold its wings in, and then

می‌تواند بال‌هایش را جمع کند، و سپس

it can spread them out, and it can

آنها را باز کند، و می‌تواند

do different things with its wings,

کارهای مختلفی با بال‌ها،

its feathers, so that it can fly.

پرهایش انجام دهد تا بتواند پرواز کند.

We often find feathers

ما اغلب

on our farm because we have geese,

در مزرعه‌مان پر پیدا می‌کنیم چون غاز داریم

and there are all kinds of birds

و انواع پرندگانی

that fly and live on our farm.

که پرواز می‌کنند و در مزرعه‌مان زندگی می‌کنند، وجود دارند.

So every once in a while,

بنابراین هر از گاهی،

you will find a feather,

یک پر پیدا خواهید کرد،

and it's very, very cool.

و این خیلی خیلی جالب است.

So there's a kind of bird that's

بنابراین نوعی پرنده وجود دارد که به آن

called a flightless bird.

پرنده‌ی بی‌پرواز می‌گویند.

So even though this lesson is

بنابراین، اگرچه این درس

about flight, I thought

در مورد پرواز است، فکر کردم

I should mention birds, like

باید اشاره کنم که پرندگان، مانند

penguins, are flightless.

پنگوئن‌ها، قادر به پرواز نیستند. ما

We have chickens.

مرغ داریم.

They can sort of fly

آنها می‌توانند طوری پرواز کنند

like they're kind of in between.

که انگار بین این دو حالت قرار دارند.

Our chickens can fly enough

مرغ‌های ما گاهی اوقات می‌توانند به اندازه کافی پرواز کنند.

sometimes to.

If they can climb on their

اگر بتوانند از

chicken coop, they can fly over

لانه مرغ‌هایشان بالا بروند، می‌توانند از روی

the fence just like they can't fly

نرده پرواز کنند، همانطور که نمی‌توانند

for a hundred meters,

صد متر پرواز کنند،

but they can fly two meters.

اما می‌توانند دو متر پرواز کنند.

But some birds can't fly at all.

اما بعضی از پرندگان اصلاً نمی‌توانند پرواز کنند.

Like an ostrich is a flightless bird.

مانند شترمرغ که پرنده‌ای بی‌پرواز است.

Penguin is a flightless bird.

پنگوئن پرنده‌ای است که نمی‌تواند پرواز کند.

Basically we describe them by saying

اساساً ما آنها را با این جمله توصیف می‌کنیم

that they can't do this activity.

که نمی‌توانند این فعالیت را انجام دهند.

The bird is flightless.

پرنده بی پرواز است.

And then birds, sometimes, especially

و بعد، گاهی اوقات، مخصوصاً

pet birds, have their wings clipped.

پرندگان خانگی، بال‌هایشان را قیچی می‌کنند.

And I wanted to talk about this

و من می‌خواستم در این مورد صحبت کنم

because when a bird has its

چون وقتی

wings clipped, then it can't fly.

بال‌های پرنده‌ای چیده می‌شود، نمی‌تواند پرواز کند.

And we use this phrase

و ما از این عبارت

to talk about people as well.

برای صحبت در مورد افراد نیز استفاده می‌کنیم.

So let's say that.

پس بیایید اینطور بگوییم.

Let's say there's a race car driver,

فرض کنید یک راننده ماشین مسابقه‌ای هست

and he's told that he can't

و به او گفته می‌شود که

drive the car for three weeks

به مدت سه هفته نمی‌تواند رانندگی کند،

because he did something wrong.

چون کار اشتباهی انجام داده است.

You might say he had

his wings clipped.

شاید بگویید

بال‌هایش را چیده بودند.

Let's say that someone was

فرض کنید کسی

prevented from doing

از انجام

an activity they like to do.

فعالیتی که دوست دارد منع شده است.

We would say they have

their wings clipped.

ما می‌گوییم که

بال‌هایشان چیده شده است.

A.

الف)

A good example of this

یک مثال خوب برای این مورد،

would be a teenager.

یک نوجوان است. والدین می‌گویند

If a teenager does something bad,

اگر نوجوانی کار بدی انجام دهد،

the parents say, you're not allowed

to go out for two weeks.

تا دو هفته اجازه بیرون رفتن ندارد.

You're grounded.

تو زمین‌گیر شدی.

We would say they have

ما می‌گوییم که

their wings clipped.

بال‌هایشان چیده شده است.

So I'm not sure about all the details

بنابراین من در مورد تمام جزئیات

of this or whether it's even kind

این موضوع یا اینکه آیا اصلاً

to do this, but when

انجام این کار لطفی است یا خیر، مطمئن نیستم، اما وقتی

a bird has Its wings clipped,

بال‌های پرنده‌ای چیده شده باشد، به

it means it cannot fly.

این معنی است که نمی‌تواند پرواز کند.

And then a bird will perch.

و آنگاه پرنده‌ای خواهد نشست.

So we have the verb to flap.

بنابراین فعل «بال زدن» (flap) را داریم.

A bird will flap its wings.

پرنده‌ای بال‌هایش را به هم خواهد زد.

When a bird sits on a branch or

وقتی پرنده‌ای روی شاخه یا

a twig or even in its cage, it will

ترکه یا حتی در قفسش می‌نشیند،

have something called a perch.

چیزی به نام نشیمنگاه خواهد داشت.

Or even if the bird is on your

یا حتی اگر پرنده روی بازوی شما باشد،

arm, like if you were training

مثلاً اگر در حال آموزش

falcons or something like that,

شاهین یا چیزی شبیه به آن باشید،

the bird will perch.

پرنده خواهد نشست.

So when a bird uses its feet

بنابراین وقتی پرنده‌ای از پاهایش

to grab something to stay in one

برای گرفتن چیزی و ماندن در یک

spot, we use the verb to perch.

نقطه استفاده می‌کند، از فعل to perch (نشستن) استفاده می‌کنیم.

This bird has decided to perch

این پرنده تصمیم گرفته

on this small bird.

روی این پرنده کوچک بنشیند.

So that simply means the bird is

بنابراین این به سادگی به این معنی است که پرنده

going to sit on that branch.

قرار است روی آن شاخه بنشیند.

A flying squirrel.

یک سنجاب پرنده.

So I wanted to put this one in here

بنابراین می‌خواستم این یکی را اینجا بگذارم

because I wanted to make sure you

چون می‌خواستم مطمئن شوم که می‌دانید

knew that other animals can fly.

حیوانات دیگر هم می‌توانند پرواز کنند.

And also because the word squirrel

و همچنین به این دلیل که تلفظ کلمه squirrel

is very hard

for English learners to pronounce.

برای زبان‌آموزان انگلیسی بسیار سخت است.

This is a flying squirrel.

این یک سنجاب پرنده است.

Not every squirrel can fly.

هر سنجابی نمی‌تواند پرواز کند.

The squirrels that live

سنجاب‌هایی که

by me, the squirrels that live

کنار من زندگی می‌کنند، سنجاب‌هایی که

on my farm in the trees, fly.

در مزرعه‌ام روی درختان زندگی می‌کنند، پرواز می‌کنند.

But there are places in the world

اما مکان‌هایی در جهان وجود دارند که

where there are flying squirrels.

سنجاب‌های پرنده در آنها زندگی می‌کنند.

I would actually say this.

من واقعاً این را می‌گویم.

They're more like gliding squirrels.

آنها بیشتر شبیه سنجاب‌های بال‌زن هستند.

So they put out their body.

بنابراین آنها بدن خود را بیرون آوردند.

I wouldn't call them wings.

من به آنها بال نمی‌گویم.

So that they can float

به طوری که بتوانند

down to the ground.

به سمت زمین شناور شوند.

Should I say the word

آیا باید کلمه

squirrel a few more times?

سنجاب را چند بار دیگر بگویم؟

This is a flying squirrel.

این یک سنجاب پرنده است.

It can climb up a tree,

می‌تواند از درخت بالا برود،

and then it can jump off the tree

و سپس می‌تواند از درخت بپرد

and kind of fly to the ground.

و به نوعی روی زمین پرواز کند.

A flying squirrel.

یک سنجاب پرنده.

And there's also bats.

و خفاش‌ها هم هستند.

We do have bats on our property.

ما در ملک خود خفاش داریم. ما

We like bats.

خفاش‌ها را دوست داریم.

Bats come out at night, and they

خفاش‌ها شب‌ها بیرون می‌آیند، و

fly around and they eat insects.

پرواز می‌کنند و حشرات را می‌خورند.

So the more bats you have

بنابراین هر چه خفاش‌های بیشتری

on your property, the less insects,

در ملک خود داشته باشید، حشرات کمتری

like mosquitoes, you will have.

مانند پشه خواهید داشت.

So the more bats, the better.

بنابراین هر چه تعداد خفاش‌ها بیشتر باشد، بهتر است.

Even though I find bats

اگرچه خفاش‌ها را

a little bit creepy.

کمی ترسناک می‌دانم.

They're.

آنها هستند. (آنها هستند.)

Yeah, the flying squirrel is cute.

آره، سنجاب پرنده خیلی بامزه‌ست.

The bat is a little scary.

خفاش کمی ترسناک است.

In my mind, I'm not.

در ذهن من، من اینطور نیستم.

Yeah, I like bats.

آره، من خفاش‌ها رو دوست دارم.

I don't like seeing the bats.

من از دیدن خفاش‌ها خوشم نمی‌آید.

I like it when they do their work

من دوست دارم وقتی کارشان را

at night, when I can't see

شب‌ها انجام می‌دهند، وقتی نمی‌توانم ببینم که

them eating all of the insects.

دارند همه حشرات را می‌خورند.

And then, of course, let's talk

و البته، بیایید

about a few human

در مورد چند

activities related to flight.

فعالیت انسانی مرتبط با پرواز صحبت کنیم.

So we have things like skydiving.

بنابراین ما چیزهایی مثل چتربازی داریم.

Skydiving is when you jump out of

چتربازی یعنی از هواپیما بپری بیرون

a plane, something I will never do.

، کاری که من هرگز انجام نخواهم داد.

And then you open your parachute

و سپس چتر نجات خود را باز می‌کنید

and you slowly float to the ground.

و به آرامی به زمین می‌چسبید.

So again, you jump out of the plane.

بنابراین دوباره، از هواپیما بیرون می‌پرید.

Your rip cord might automatically

ممکن است هنگام پریدن، طناب نجات شما به طور خودکار

be pulled when you jump.

کشیده شود.

Or you might actually go

یا ممکن است واقعاً

in free fall for a while.

برای مدتی در سقوط آزاد قرار بگیرید.

That's where you just fall through

آنجاست که تو در

the sky until the altitude says

آسمان سقوط می‌کنی تا اینکه ارتفاع

whatever you want it to be.

هر چه می‌خواهی را رقم بزند.

And then you would pull your

و بعد

ripcord and your parachute

طناب نجات را می‌کشیدید و چتر نجاتتان

open up, and then you would

باز می‌شد، و بعد به

slowly float to the ground.

آرامی روی زمین شناور می‌شدید.

Why would Bob not go skydiving?

چرا باب نباید چتربازی کند؟

Number one, I'm afraid of heights.

اول از همه، من از ارتفاع می‌ترسم.

Number two, I'm afraid

دوم اینکه، می‌ترسم

the parachute won't open.

چتر نجات باز نشود.

I have two fears.

من دو تا ترس دارم.

One, I don't want to be

اول اینکه، نمی‌خواهم

that high in the sky.

آنقدر در آسمان بالا باشم.

Two, I'm afraid the parachute

دو، می‌ترسم چتر نجات

will not open.

باز نشود.

Or we sometimes say deploy.

یا ما گاهی اوقات می‌گوییم مستقر شوید.

The parachute might not deploy.

ممکن است چتر نجات باز نشود.

That's just frightening for me.

این فقط برای من ترسناکه.

We also have hang gliding.

ما همچنین پرواز با کایت (گلایدر) هم داریم.

I think this has been replaced a bit

فکر می‌کنم این کمی

with Paris paragliding, maybe.

با پاراگلایدر پاریس جایگزین شده است، شاید.

I'm not sure exactly what is

مطمئن نیستم که الان دقیقاً چه چیزی

more popular right now, but

محبوب‌تر است، اما

hang gliding is when you have a

گلایدر سواری زمانی است که شما یک

large kite like contraption

بادبادک بزرگ مثل وسیله‌ای که

I'll call it, so that you can

من به آن می‌گویم دارید، طوری که بتوانید

kind of glide and float through

در هوا سر بخورید و شناور شوید

the air.

.

So you would go hang gliding

بنابراین شما به سراغ گلایدر معلق می‌روید

and enjoy the slow

و از

gliding descent to the ground.

پایین آمدن آهسته و آرام به سمت زمین لذت می‌برید.

We also have something

ما همچنین چیزی

called a jetpack.

به نام جت‌پک داریم.

I think this is called

فکر کنم به این میگن

a hydro jetpack.

جت پک آبی.

There's also jet packs

همچنین جت پک‌هایی وجود دارند که

where you have jet engines.

در آن‌ها موتور جت دارید.

And basically it's like a backpack.

و اساساً مثل یک کوله پشتی است.

A backpack is a bag you use

کوله پشتی کیفی است که

when you go to school and you

هنگام رفتن به مدرسه از آن استفاده می کنید و

put your books in it.

کتاب های خود را در آن می گذارید.

A jetpack looks the same

جت‌پک هم ظاهری مشابه دارد،

except it has jet engines.

با این تفاوت که موتورهای جت دارد.

Or in this case, it

یا در این مورد،

has water nozzles.

نازل‌های آب دارد.

Shoot high pressure water so that

آب پرفشار را شلیک کنید تا

you can pretend to fly or fly.

بتوانید وانمود کنید که پرواز می‌کنید یا می‌پرید.

I mean, you're not pretending,

منظورم این است که شما تظاهر نمی‌کنید،

you're actually doing

it so that you can fly.

شما واقعاً

این کار را انجام می‌دهید تا بتوانید پرواز کنید.

I would try this, I think,

فکر می‌کنم این را امتحان می‌کنم،

although I wonder how.

هرچند نمی‌دانم چطور.

You probably have to be quite strong

احتمالاً باید خیلی قوی باشید

to use a jetpack

تا بتوانید از جت‌پک استفاده کنید

and then paragliding.

و سپس پاراگلایدر سواری کنید.

So paragliding is kind

بنابراین پاراگلایدر

of a combination you can see between

نوعی ترکیبی است که می‌توانید بین

skydiving, hang gliding or

چتربازی، گلایدر سواری یا

one of those other things.

یکی از آن چیزهای دیگر ببینید.

So basically you are flying through

بنابراین اساساً شما با

the air on this type of wing

این نوع بال در هوا پرواز می‌کنید

and kind of gliding to the ground.

و به نوعی به سمت زمین سر می‌خورید.

I'm not an expert on paragliding,

من در پاراگلایدر متخصص نیستم،

but it's also something

اما این هم چیزی است که

I'm never going to try.

هرگز امتحان نخواهم کرد.

I did have a slide for hot air

من یک سرسره برای بالن هوای گرم داشتم

balloon, but it's not in the folder.

، اما توی پوشه نیست.

So this is the.

That was the last slide.

بنابراین این است.

اون اسلاید آخر بود.

I, I was thinking hot air balloon

من، من فکر می‌کردم بالن هوای گرم

is the last slide, but that's it,

آخرین اسلاید است، اما همین است،

that's the end of the lesson.

این پایان درس است.