Let's Learn English! Topic: Groups of People 👨‍👩‍👧‍👦👩‍👦👨‍👧‍👦 (Lesson Only)

Well, hello and welcome to this

خوب، سلام و به این

English lesson about groups of people.

درس انگلیسی در مورد گروه های افراد خوش آمدید.

In particular, I'll be talking about the collective

به طور خاص، من در مورد اسامی جمعی صحبت خواهم کرد

nouns that we use to talk about different

که ما از آنها برای صحبت در مورد گروه های مختلف استفاده می کنیم

groups and what those groups do in English.

و آن گروه ها در انگلیسی چه می کنند.

You need to be able to talk about groups

شما باید بتوانید در مورد گروه هایی

of people because you might be in a band,

از مردم صحبت کنید زیرا ممکن است در یک گروه باشید،

you might go and watch a sports game.

ممکن است بروید و یک بازی ورزشی تماشا کنید.

You might be one of the spectators.

شاید شما یکی از تماشاگران باشید.

There are a lot of words we use

کلمات زیادی وجود دارد که ما

to describe people when they're all together.

برای توصیف افراد وقتی همه با هم هستند استفاده می کنیم.

After all, life isn't about doing

به هر حال، زندگی این نیست که

things by yourself all the time.

همیشه کارها را به تنهایی انجام دهید.

Sometimes it's fun to go out and be part of

گاهی اوقات بیرون رفتن و عضویت در

a group of people to do a specific activity or

گروهی از افراد برای انجام یک فعالیت خاص یا

to do something that only works if you have more

انجام کاری که فقط در صورتی مؤثر است که بیش

than one person or lots of people.

از یک نفر یا افراد زیادی داشته باشید، سرگرم کننده است.

So, once again, welcome to this English

بنابراین، یک بار دیگر، به این

lesson about the collective nouns we use

درس انگلیسی در مورد اسم های جمعی که

to talk about groups of people.

برای صحبت در مورد گروه های افراد استفاده می کنیم، خوش آمدید.

Group.

گروه.

So the word group is the general term, the most

بنابراین کلمه گروه اصطلاح کلی است،

common term for more than three or four people.

رایج ترین اصطلاح برای بیش از سه یا چهار نفر.

You can't really have a group of two.

شما واقعا نمی توانید یک گروه دو نفره داشته باشید.

If there's two people, we just say two people.

اگر دو نفر باشند، فقط می گوییم دو نفر.

If it's in a class and you have to

اگر در کلاس باشد و مجبور باشید

work with another student, we would say your partners.

با دانش آموز دیگری کار کنید، می گوییم شرکای شما.

When you have three people, though, you can call it

با این حال، وقتی سه نفر دارید، می توانید آن را

a group or four or seven or 50 or thousands.

یک گروه یا چهار یا هفت یا 50 یا هزاران نفر بنامید.

You have a whole bunch of people in the same place.

شما یک دسته کامل از مردم را در یک مکان دارید.

The general term would be a group.

اصطلاح کلی یک گروه خواهد بود.

So you can see here is a group of people.

بنابراین شما می توانید ببینید که در اینجا یک گروه از مردم است.

It might be a group of people at work, but

ممکن است گروهی از افراد در محل کار باشند، اما

this is definitely more than two people in one place.

قطعا بیش از دو نفر در یک مکان هستند.

So we would call this a group.

بنابراین ما این را یک گروه می نامیم.

Again, group is the general term for describing

باز هم، گروه اصطلاح کلی برای توصیف

three or more people in the same place.

سه یا چند نفر در یک مکان است.

They don't always have to be in the same

لزومی ندارد همیشه در یک

place, but I think you know what I mean.

مکان باشند، اما فکر می کنم منظور من را می دانید.

A mob.

یک اوباش

So there's a few ways to describe a mob.

بنابراین چند راه برای توصیف یک اوباش وجود دارد.

A mob is a large group of people,

اوباش گروه بزرگی از مردم هستند

and they're usually angry or they're doing something

و معمولاً عصبانی هستند یا کاری را انجام می دهند که

they're not supposed to be doing.

قرار نیست انجام دهند.

So a mob is not kind. Usually.

پس یک اوباش مهربان نیست. معمولا.

Usually a mob is angry about

معمولاً اوباش از چیزی عصبانی هستند

something, or they might be intoxicated.

یا ممکن است مست باشند.

Maybe they're celebrating a recent win

شاید آنها در حال جشن گرفتن یک پیروزی اخیر

by their team or a loss.

توسط تیم خود یا یک باخت هستند.

But this would be a mob.

اما این یک اوباش خواهد بود.

Um, and we have a couple of words to describe mobs.

اوم، و ما چند کلمه برای توصیف اوباش داریم.

You might say an angry mob, like

ممکن است بگویید یک اوباش عصبانی، همانطور که

I just mentioned, or an unruly mob.

قبلاً اشاره کردم، یا یک اوباش سرکش.

I should have put the word unruly on the screen.

باید کلمه سرکش را روی صفحه می گذاشتم.

But a mob would be a large group of people. Yeah.

اما یک اوباش یک گروه بزرگ از مردم خواهد بود. آره

Who are either, like, they're upset about something,

چه کسانی، مثلاً از چیزی ناراحت هستند،

or you can even have a mob form

یا حتی می‌توانید

from a celebration, especially if people are intoxicated

از یک جشن اوباش داشته باشید، به خصوص اگر مردم مست باشند

and they might start destroying things. A team.

و ممکن است شروع به تخریب چیزها کنند. یک تیم

So a team is a group of people.

بنابراین یک تیم مجموعه ای از افراد است.

Who all the same sport, and all are

که همه یک ورزش هستند و همه

part of the same group of people that

بخشی از همان گروهی از مردم هستند که

play against another group of people.

در برابر گروه دیگری از مردم بازی می کنند.

I think you know what a team is.

فکر می کنم می دانید تیم چیست.

It's probably one of the first words you learn

احتمالاً این یکی از اولین کلماتی است که

in English or one of the first 500.

به زبان انگلیسی یا یکی از 500 کلمه اول یاد می گیرید.

You know, he plays on a football team, he plays

می دانید، او در یک تیم فوتبال بازی می کند، او

on a soccer team, she plays on a hockey team.

در یک تیم فوتبال بازی می کند، او در یک تیم هاکی بازی می کند.

We also, though, use the word team

ما همچنین از کلمه تیم

to talk about work as well.

برای صحبت در مورد کار نیز استفاده می کنیم.

So I could be on a team, and

بنابراین من می‌توانم در یک تیم باشم و

that team might be assigned a project.

ممکن است پروژه‌ای به آن تیم واگذار شود.

So at your work, the boss might say, joe Frank, Lisa,

بنابراین در محل کار شما، رئیس ممکن است بگوید، جو فرانک، لیزا،

I'm going to put you on a team, and you need

من شما را در یک تیم قرار می دهم، و شما باید

to find out how to make more money for the company.

دریابید که چگونه می توانید پول بیشتری برای شرکت به دست آورید.

And so now you are part of a team, and

و بنابراین اکنون شما بخشی از یک تیم هستید و

you will work with those people on that project.

با آن افراد در آن پروژه کار خواهید کرد.

So again, you might be on a basketball team, you might be

بنابراین، ممکن است دوباره در یک تیم بسکتبال باشید، ممکن است

on a team at work that has to figure out how to

در تیمی در محل کار باشید که باید بفهمد چگونه

be more efficient or how to make things work better.

کارآمدتر باشد یا چگونه کارها را بهتر انجام دهد.

So sometimes this team might be

بنابراین گاهی اوقات این تیم ممکن است

more fun than this team.

سرگرم کننده تر از این تیم باشد.

A gang.

So you will see this on TV and in movies.

یک باند

بنابراین شما این را در تلویزیون و فیلم ها خواهید دید.

Hopefully you don't see this very often in real life,

امیدواریم در زندگی واقعی چنین چیزی را زیاد نبینید،

but a gang is often used to refer to a

اما یک باند اغلب برای اشاره به

group of people, usually teenagers or people in their 20s,

گروهی از افراد، معمولاً نوجوانان یا افراد 20 ساله،

who commit crimes and do illegal things.

که مرتکب جنایت و کارهای غیرقانونی می‌شوند، استفاده می‌شود.

If you are a parent, you do

اگر پدر و مادر هستید،

not want your kid joining a gang.

نمی خواهید فرزندتان به یک باند بپیوندد.

Now, we do use this word sometimes subtly, like, me

حالا ما گاهی اوقات این کلمه را به صورت زیرکانه به کار می بریم، مثلاً من

and a gang of friends went to see a movie.

و یک دسته از دوستان برای دیدن فیلم رفتیم.

But when you watch TV and you watch a

اما وقتی تلویزیون تماشا می کنید و یک

police show, if they're having trouble with a gang,

برنامه پلیسی را تماشا می کنید، اگر آنها با یک باند مشکل دارند،

they usually mean a group of people who are

معمولاً منظور آنها گروهی از افرادی است که

committing crimes, maybe they're doing other illegal activities and

مرتکب جرم می شوند، شاید آنها فعالیت های غیرقانونی دیگری انجام می دهند و

the police are trying to catch them.

پلیس در تلاش است آنها را دستگیر کند.

So gang protesters.

بنابراین معترضان باند.

So protesters are people who are

بنابراین معترضان افرادی هستند که

very, very upset about something.

از چیزی بسیار بسیار ناراحت هستند.

They maybe don't like what the government is doing.

آنها شاید کاری که دولت انجام می دهد را دوست نداشته باشند.

And so they will make signs and

و این گونه نشانه هایی می سازند و

they will gather as a group.

گروهی جمع می شوند.

The protesters will gather maybe outside of a

معترضان شاید بیرون

government building, and they'll have their signs and

ساختمان دولتی جمع شوند و تابلوهای خود را داشته باشند و

they'll yell things like, taxes are too high.

فریاد بزنند که مالیات ها خیلی زیاد است.

Um, I was trying to think of another one.

اوم، سعی می کردم به یکی دیگر فکر کنم.

But there are many things that you can protest.

اما موارد زیادی وجود دارد که می توانید به آنها اعتراض کنید.

And if you are part of a group that

و اگر جزء گروهی هستید که

is protesting, we would call you a protester.

معترض هستند، شما را معترض خطاب می کنیم.

So here we have a whole bunch of protesters.

بنابراین اینجا ما یک دسته معترض داریم.

They are in the act of protesting.

آنها در حال اعتراض هستند.

They are very upset about something.

آنها از چیزی بسیار ناراحت هستند.

I don't know what it is, but far sign says stem. Maybe.

نمیدونم چیه ولی علامت دور میگه stem. شاید.

Maybe they.

Maybe they don't like plants.

شاید آنها.

شاید آنها گیاهان را دوست ندارند.

That's just a little joke.

این فقط یک شوخی کوچک است.

I don't know what they're upset about.

نمیدونم از چی ناراحتن

A union.

یک اتحادیه

So if you work at a factory, if you work

بنابراین اگر در یک کارخانه کار می کنید، اگر

in an organization where the workers have united so that

در سازمانی کار می کنید که کارگران در آن متحد شده اند تا

when they negotiate with their employer, they have more power.

وقتی با کارفرمای خود مذاکره می کنند، قدرت بیشتری داشته باشند.

Call that a union.

اسمش را اتحادیه بگذار

Some people are in a union and some people aren't.

عده ای در اتحادیه هستند و عده ای نه.

In Canada, if you work at a steel factory,

در کانادا، اگر در یک کارخانه فولاد کار می کنید،

you will probably be in the steel workers union.

احتمالاً در اتحادیه کارگران فولاد خواهید بود.

If you are a carpenter in Toronto, you

اگر در تورنتو نجار هستید،

are probably part of the carpenter's union.

احتمالاً بخشی از اتحادیه نجاران هستید.

So a union is when workers join

بنابراین اتحادیه زمانی است که کارگران به

together so that they're not all individuals.

یکدیگر بپیوندند تا همه افراد نباشند.

So groups have more power than an individual person.

بنابراین گروه‌ها قدرت بیشتری نسبت به یک فرد دارند.

And so sometimes people at a

و بنابراین گاهی اوقات افراد در

place of work will unionize.

محل کار به اتحادیه می پیوندند.

They will join together as a union in

آنها به عنوان یک اتحادیه به هم خواهند پیوست

order to be able to do things together,

تا بتوانند کارهایی را با هم انجام دهند،

like especially to negotiate working conditions and wages.

به ویژه در مورد شرایط کار و دستمزد.

These are not words, but these are.

اینها حرف نیستند، اما اینها هستند.

These are things we say.

اینها چیزهایی است که ما می گوییم.

This is kind of a hard one to explain.

توضیح این موضوع به نوعی سخت است.

Will understand the meaning.

معنی را خواهد فهمید.

The other day I had a car full of kids.

روز قبل یک ماشین پر از بچه داشتم.

I went on a field trip.

من به یک سفر میدانی رفتم.

So I had a car full of kids.

بنابراین من یک ماشین پر از بچه داشتم.

I had a van full of kids.

من یک ون پر از بچه داشتم.

But these words, if you look

اما این کلمات، اگر

them up, they don't actually exist.

آنها را جستجو کنید، در واقع وجود ندارند.

They're just a very informal way of saying that every

آنها فقط یک روش بسیار غیررسمی هستند که می گویند هر

seat in your vehicle has a person in it.

صندلی در وسیله نقلیه شما یک نفر را در خود دارد.

So you might say, oh, I had to drive my kids

بنابراین ممکن است بگویید، اوه، من باید بچه هایم را

to school, had to drive my neighbor's kids to school.

به مدرسه می بردم، مجبور بودم بچه های همسایه ام را به مدرسه می بردم.

I had a car full of kids this morning or the

من امروز صبح یا دیروز یک ماشین پر از بچه داشتم،

other day, I went to pick up my kids and all

رفتم بچه هایم را تحویل بگیرم و همه

of their friends wanted to come to our house.

دوستانشان می خواستند به خانه ما بیایند.

So I had a whole van full of kids.

بنابراین من یک ون کامل پر از بچه داشتم.

So again, these aren't really

پس باز هم، اینها واقعاً

words, but they are words.

کلمات نیستند، بلکه کلمات هستند.

So they aren't words in the sense that if

بنابراین آنها کلماتی نیستند به این معنا که اگر

you look them up, they will be in some

آنها را جستجو کنید، در برخی از

dictionaries, but they're not official English words.

لغت نامه ها وجود دارند، اما آنها کلمات رسمی انگلیسی نیستند.

Carful and vanful club.

کلوپ کارفول و وانفول.

So a club refers to a group of

بنابراین باشگاه به گروهی از افراد اطلاق می‌شود

people who all have the same interest.

که همگی علاقه یکسانی دارند.

You might be in a bird watching club, you might be

شما ممکن است در یک باشگاه تماشای پرنده باشید، ممکن است

in a chess club, you might be in an archery club.

در یک باشگاه شطرنج باشید، ممکن است در یک باشگاه تیراندازی با کمان باشید.

By the way, I didn't join one, but I would like to.

اتفاقا من به یکی نپیوستم اما دوست دارم.

You might be in a nature club.

ممکن است در یک کلوپ طبیعت گردی باشید.

So a club refers to a group of people

بنابراین باشگاه به گروهی از افراد اطلاق می‌شود

who all share the same interest in something.

که همگی علاقه یکسانی به چیزی دارند.

Right now, sometime, actually not this spring,

در حال حاضر، گاهی اوقات، نه در این بهار،

but sometimes Jen is asked to make

اما گاهی اوقات از جن خواسته می شود که

a presentation at a gardening club.

در یک باشگاه باغبانی سخنرانی کند.

A gardening club would be a group of people who

یک باشگاه باغبانی گروهی از افرادی است که

all enjoy gardening, and they get together once a month

همه از باغبانی لذت می برند و ماهی یک بار یا هر هفته یکبار دور هم جمع می شوند

or every other week to talk about that.

تا در مورد آن صحبت کنند.

So a chess club would meet regularly and it would be

بنابراین یک باشگاه شطرنج به طور منظم گرد هم می‌آید و

a group of people who all like to play chess.

گروهی از مردم هستند که همه دوست دارند شطرنج بازی کنند.

They would get together, play, play chess. An audience.

دور هم جمع می شدند، بازی می کردند، شطرنج بازی می کردند. یک مخاطب

I think this one is familiar to you,

فکر می کنم این یکی برای شما آشنا باشد،

but I did want to talk about the

اما می خواستم در مورد

difference between spectators, a crowd and an audience.

تفاوت بین تماشاگران، جمعیت و تماشاگران صحبت کنم.

So an Audience.

بنابراین یک مخاطب

Is anyone watching something on a stage or on a screen?

آیا کسی چیزی را روی صحنه یا صفحه نمایش تماشا می کند؟

So we wouldn't use this to talk about a football game.

بنابراین ما از این برای صحبت در مورد یک بازی فوتبال استفاده نمی کنیم.

You wouldn't say there was a

نمی گویید

large audience at the football game.

تماشاگران زیادی در بازی فوتبال وجود داشت.

Fact, I broke my own rule there by saying something

در واقع، من با گفتن چیزی با

out loud that we don't normally say in English.

صدای بلند که معمولاً به انگلیسی نمی گوییم، قانون خودم را در آنجا شکستم.

You would say, how big was the audience at the play?

شما می‌گویید تماشاگران این نمایش چقدر بودند؟

Were there a lot of people in the theatre?

آیا افراد زیادی در تئاتر حضور داشتند؟

Yeah, it was a huge audience for the movie.

بله، تماشاگران زیادی برای فیلم بود.

So an audience is for anything like a play.

بنابراین مخاطب برای هر چیزی شبیه نمایشنامه است.

If you're watching dancers, if you go to

اگر در حال تماشای رقصندگان هستید، اگر به

a magic show, if you're watching a movie,

یک نمایش جادویی می روید، اگر در حال تماشای یک فیلم هستید،

we would call you the audience, the group

شما را مخاطب می نامیم، گروهی

of people who are watching what is happening.

از افرادی که در حال تماشای اتفاقات هستند.

A more general term would be crowd. So was there a.

یک اصطلاح کلی تر ازدحام است. همینطور بود یک.

Was there a.

وجود داشت a.

A pretty big crowd?

یک جمعیت نسبتاً بزرگ؟

Oh, you went to the new movie.

اوه تو فیلم جدید رفتی

Uh, was it a pretty big crowd?

اوه، جمعیت خیلی زیادی بود؟

And you would say, yeah, there was

و شما می گویید، بله، در واقع وجود داشت

actually, the theater was quite full.

، تئاتر کاملاً پر بود.

It was a big crowd.

جمعیت زیادی بود.

So a more general term.

بنابراین یک اصطلاح کلی تر.

And then spectator or fans are the words we use to

و سپس تماشاگر یا هواداران کلماتی هستند که برای

talk about the group of people who watch a sports game.

صحبت در مورد گروهی از افرادی که یک بازی ورزشی را تماشا می کنند استفاده می کنیم.

So when I go and watch the

بنابراین وقتی می‌روم و

Toronto Blue Jays, I'm a spectator.

تورنتو بلو جیز را تماشا می‌کنم، یک تماشاگر هستم.

I could also use the word fan.

میتونم از کلمه هوادار هم استفاده کنم.

Okay, so there are spectators in this stadium.

خوب، پس تماشاگران در این ورزشگاه هستند.

There are fans in this stadium watching

در این ورزشگاه هوادارانی هستند که این بازی را تماشا می کنند

this game and hopefully enjoying it. Crew.

و امیدواریم از آن لذت ببرند. خدمه

So crew is used in a lot of ways.

بنابراین خدمه در بسیاری از موارد استفاده می شود.

You can use crew to talk about this type of group.

می توانید از خدمه برای صحبت در مورد این نوع گروه استفاده کنید.

This is a group of people doing physical labour.

این گروهی از افراد هستند که کار فیزیکی انجام می دهند.

So at work, I might be on a team, but

بنابراین در محل کار، ممکن است در یک تیم باشم، اما

as a teacher, I would never be on a crew.

به عنوان یک معلم، هرگز در یک خدمه حضور نخواهم داشت.

But if I was fixing roads or building houses or any

اما اگر در حال تعمیر جاده‌ها یا ساختن خانه‌ها یا هر یک

of that physical labour, I might be on a crew.

از این کار فیزیکی بودم، ممکن است در یک خدمه باشم.

So this is a road crew.

بنابراین این یک خدمه جاده است.

They are here to fix the road.

آنها اینجا هستند تا جاده را درست کنند.

You can also use the word crew to

شما همچنین می توانید از کلمه خدمه برای

talk about the people who are on a

صحبت در مورد افرادی که در یک

ship, even an airplane or even a spaceship.

کشتی، حتی یک هواپیما یا حتی یک سفینه فضایی هستند، استفاده کنید.

They are the people who make the boat go, the

آنها کسانی هستند که قایق را به حرکت در می آورند،

people who steer the boat, the people who load the

افرادی که قایق را هدایت می کنند، افرادی که

boat and empty the boat, they work on the boat.

قایق را بار می کنند و قایق را خالی می کنند، آنها روی قایق کار می کنند.

So this is the crew of this ship.

پس این خدمه این کشتی هستند.

And this is a crew working on the road.

و این خدمه ای است که در جاده کار می کند.

And again, just to clarify, a crew is

و دوباره، فقط برای روشن شدن، خدمه

usually a group of people doing physical labour.

معمولاً گروهی از مردم هستند که کار فیزیکی انجام می دهند.

Like they're shoveling, they're

مثل اینکه بیل می زنند،

digging, they're cutting.

حفاری می کنند، می برند.

It wouldn't be used to talk about people at a

برای صحبت در مورد افرادی در

job where you're just pushing paper like I do.

شغلی که شما فقط کاغذ را فشار می دهید مانند من استفاده نمی شود.

So here is a crew working on

بنابراین اینجا یک خدمه در جاده کار می کنند

the road, a crew on a ship.

، یک خدمه در یک کشتی.

So this word has two pronunciations, and

پس این کلمه دو تلفظ دارد و

I say cleek, some people say click.

من می گویم cleek، بعضی ها می گویند کلیک کنید.

This is a group of people, usually teenagers, who

این گروهی از افراد، معمولاً نوجوانان، هستند که

are friends, but it usually implies that they don't

با هم دوست هستند، اما معمولاً به این معنی است که آنها

allow other people be part of the group. Cliques.

اجازه نمی‌دهند افراد دیگر عضو گروه باشند. دسته ها

I'm going to use the word clique.

من قصد دارم از کلمه clique استفاده کنم.

You can say click if that's how you want to learn it.

می‌توانید بگویید کلیک کنید اگر می‌خواهید آن را یاد بگیرید.

Cliques are, by nature a little bit rude.

دسته ها ذاتاً کمی بی ادب هستند. می

You know, your high school experience might be that there

دانید، تجربه دبیرستان شما ممکن است این باشد که

was a clique of guys who were friends and they

دسته ای از پسرها وجود داشتند که با هم دوست بودند و

didn't want anyone else to be friends with them.

نمی خواستند کسی با آنها دوست شود.

There was a clique of girls, and

یک دسته از دختران وجود داشت و

they were just kind of rude.

آنها فقط یک جورهایی بی ادب بودند.

They wouldn't let other people join them.

آنها اجازه نمی دادند افراد دیگر به آنها بپیوندند.

And then we also have the word cliquey.

و پس از آن کلمه cliquey را نیز داریم.

Like, they're acting very cliquey.

مانند، آنها بسیار دسته جمعی عمل می کنند.

Like, if five teachers always went for a

مثلاً، اگر پنج معلم همیشه

walk at lunch together, we would say, oh,

هنگام ناهار با هم به پیاده‌روی می‌رفتند، می‌گفتیم، اوه،

they're being a little bit cliquey because they're

آن‌ها کمی باکلاس هستند، زیرا آنها

choosing to be their own little group.

انتخاب می‌کنند که گروه کوچک خودشان باشند.

So I guess you can use it for adults as well.

بنابراین من حدس می زنم که شما می توانید آن را برای بزرگسالان نیز استفاده کنید.

Um, class.

ام، کلاس

So this is probably a familiar one as well.

بنابراین این احتمالاً یک مورد آشنا نیز هست.

Class is used to refer to a

کلاس برای اشاره به

group of people who are learning.

گروهی از افرادی که در حال یادگیری هستند استفاده می شود.

It's used to refer to a group of students.

برای اشاره به گروهی از دانش آموزان استفاده می شود.

So when you have a classroom full of students or

بنابراین وقتی شما یک کلاس درس پر از دانش آموز یا

a class full of students, we call them a class.

یک کلاس پر از دانش آموز دارید، ما آنها را کلاس می نامیم.

So when I go to school today,

بنابراین وقتی امروز به مدرسه می روم،

I have to teach two classes.

باید دو کلاس درس بدهم.

I have a class of computer students, and

من یک کلاس از دانشجویان کامپیوتر دارم و

I have a class of French students.

یک کلاس از دانشجویان فرانسوی.

So each group is there to learn that subject,

بنابراین هر گروه برای یادگیری آن موضوع وجود دارد

and I refer to them as my class.

و من از آنها به عنوان کلاس خود یاد می کنم.

So this is my class of computer students.

بنابراین این کلاس من از دانشجویان کامپیوتر است.

This is my class of French students.

این کلاس من از دانشجویان فرانسوی است.

A band.

یک گروه موسیقی

So a band is a group of people who

بنابراین یک گروه گروهی از مردم است که

get together to play instruments and to sing.

دور هم جمع می شوند تا ساز بزنند و بخوانند.

If they're good, they also write songs and

اگر خوب باشند، آهنگ هم می نویسند و

they will then sing their own songs.

بعد آهنگ های خودشان را می خوانند.

A cover band sings other people's songs, but

یک گروه کاور آهنگ های دیگران را می خواند، اما

a band hopefully has their own songs.

یک گروه امیدوار است آهنگ های خود را داشته باشد.

This is the Police.

این پلیس است.

This is the band I'm currently listening to as I

این گروهی است که من در حال گوش دادن به آن هستم و

journey through relistening to the songs of my youth.

در حال سفر به آهنگ های دوران جوانی ام هستم.

Uh, if you recognize any of them,

اوه، اگر یکی از آنها را بشناسید،

you'll probably recognize Sting in the middle.

احتمالاً استینگ را در وسط تشخیص خواهید داد.

And on the far side is Andy

و در سمت دور، اندی

Summers, and this is Stuart Copeland.

سامرز، و این استوارت کوپلند است.

Um, they wrote some pretty good songs.

اوم، آنها چند آهنگ بسیار خوب نوشتند.

It's been my playlist for a few weeks

این چند هفته است که لیست پخش من است

now, and I am very much enjoying it.

و بسیار از آن لذت می برم.

So a band is a group of

بنابراین گروه گروهی از

people who play instruments and sing.

افرادی است که ساز می زنند و آواز می خوانند.

Um, a band can also just play instruments.

اوم، یک گروه فقط می تواند ساز بزند.

They don't have to sing.

آنها مجبور نیستند آواز بخوانند.

But the general.

اما ژنرال

The general definition would be they

تعریف کلی این است که آنها

play instruments and sing songs.

ساز می نوازند و آهنگ می خوانند.

Cast.

بازیگران

So a cast is the group of people

بنابراین بازیگران گروهی از افراد

in a play or movie or TV show.

در یک نمایش یا فیلم یا برنامه تلویزیونی هستند.

Generally more for a play.

به طور کلی بیشتر برای یک نمایشنامه.

Like, if you go see a stage play, like in a theatre

مثلاً اگر بروید یک نمایش صحنه ای ببینید، مثلاً در تئاتری که

with people on stage, we would say they are the cast.

مردم روی صحنه هستند، می گوییم آنها بازیگر هستند.

And I'm just Thinking now you also have the people

و من فقط به این فکر می کنم که شما افرادی را

behind the scenes who we would call the crew.

در پشت صحنه نیز دارید که ما آنها را خدمه صدا می کنیم.

So there's another version of crew there.

بنابراین نسخه دیگری از خدمه وجود دارد.

But this is the cast of this play.

اما این بازیگران این نمایش هستند.

They are the actors.

آنها بازیگر هستند.

They learn their lines and they

آنها خطوط خود را یاد می گیرند و

perform the play on stage.

نمایش را روی صحنه اجرا می کنند.

But yes, cast and crew.

اما بله، بازیگران و عوامل.

So you can have a crew working on the road,

بنابراین می‌توانید یک خدمه در جاده‌ها،

a crew on a ship, and then the crew is

یک خدمه در یک کشتی داشته باشید، و سپس خدمه

the people behind the scenes of a play who make

افرادی هستند که در پشت صحنه یک نمایشنامه کار می‌کنند و

everything work the way it's supposed to. A board.

همه چیز را طوری که باید پیش می‌برند. یک تخته

So this is a very official business term.

بنابراین این یک اصطلاح تجاری بسیار رسمی است.

A business might be so big that it has

یک کسب و کار ممکن است آنقدر بزرگ باشد که

a boss, but it might also have a board

یک رئیس داشته باشد، اما ممکن است یک هیئت مدیره نیز داشته باشد

or sometimes called a board of directors.

یا گاهی اوقات به آن هیئت مدیره می گویند.

These are the most important people at that

اینها مهمترین افراد در آن

business, and they make all of the decisions.

تجارت هستند و همه تصمیمات را می گیرند.

This could possibly be the board of a large company.

این احتمالاً می تواند هیئت مدیره یک شرکت بزرگ باشد.

Sometimes it's called a board of trustees.

گاهی به آن هیئت امنا می گویند.

A board of directors.

یک هیئت مدیره

It has a variety of names, but

نام‌های مختلفی دارد، اما

the general term would be the board.

اصطلاح عمومی آن تخته است.

So there is, in my place of work, a school board.

بنابراین، در محل کار من، یک هیئت مدرسه وجود دارد.

A school board is a group of people

هیئت مدیره مدرسه گروهی از افراد است

who tell the individual schools what to do.

که به تک تک مدارس می گویند که چه کاری انجام دهند.

So a board, it's like a group of

بنابراین یک هیئت مدیره، مانند گروهی از

people who are the boss instead of.

مردم است که به جای اینکه رئیس هستند.

I mean, there's still a boss, but the

منظورم این است که هنوز یک رئیس وجود دارد، اما

board would be the group of people who.

هیئت مدیره گروهی از افرادی هستند که.

Who make the big decisions.

کسانی که تصمیمات بزرگ را می گیرند.

I've never been on a board.

من هرگز در هیئت مدیره نبودم.

Someday I would like to be on a board.

روزی دوست دارم در یک هیئت باشم.

I think that would be fun.

من فکر می کنم که سرگرم کننده خواهد بود.

A panel.

یک پنل

So a panel is a group of people, usually who have

بنابراین پانل گروهی از افراد است که معمولاً

knowledge in a specific area, asked to sit on a stage

در زمینه خاصی دانش دارند و از آنها خواسته می شود روی صحنه بنشینند

so that someone can ask them questions and interview them.

تا کسی بتواند از آنها سؤال کند و با آنها مصاحبه کند.

If you've ever gone to any kind of

اگر تا به حال برای کار به هر نوع کنوانسیون رفته اید

convention for work, they might say, oh, in.

، ممکن است بگویند، اوه، داخل.

In the main hall, there's going to be

در سالن اصلی،

a panel of experts and they're going to

گروهی از کارشناسان وجود دارد و آنها به

answer questions about global warming or something like

سوالاتی در مورد گرم شدن کره زمین یا چیزی شبیه به

that and how it will affect your business.

آن و اینکه چگونه بر کسب و کار شما تأثیر می گذارد، پاسخ خواهند داد.

So here we have what I would say is

بنابراین در اینجا ما چیزی را داریم که می‌توانم بگویم

four experts and someone who is leading the discussion.

چهار کارشناس و یک نفر است که بحث را رهبری می‌کند.

You don't normally have a panel of

شما معمولاً یک گروه از

people without one person kind of asking

افراد بدون اینکه یک نفر به نوعی از

them questions and then interviewing them.

آنها سؤال کند و سپس با آنها مصاحبه کند، ندارید.

So this would be a panel

بنابراین این می تواند گروهی

of experts talking about something important.

از کارشناسان باشد که در مورد چیز مهمی صحبت می کنند.

I don't know.

I just found the picture online.

من نمی دانم.

من تازه عکس را آنلاین پیدا کردم.

I'm assuming that they are experts.

من فرض می کنم که آنها متخصص هستند.

I don't actually know alumni.

من در واقع فارغ التحصیلان را نمی شناسم.

So alumni would be the group of people who all

بنابراین فارغ التحصیلان گروهی از افرادی هستند که همگی

graduated from a specific school or college or university.

از یک مدرسه یا کالج یا دانشگاه خاص فارغ التحصیل شده اند.

So when you complete your university degree, you

بنابراین وقتی مدرک دانشگاهی خود را کامل می کنید،

graduate, you are now part of the alumni.

فارغ التحصیل می شوید، اکنون بخشی از فارغ التحصیلان هستید.

So if they ever have a reunion, they

بنابراین اگر آنها یک بار دیگر گردهمایی داشته باشند، با

will contact the alumni, the group of people

فارغ التحصیلان تماس خواهند گرفت، گروهی از افرادی

that grows larger every year of the group

که هر سال از گروه

of people that have graduated from that institution.

افرادی که از آن موسسه فارغ التحصیل شده اند بزرگتر می شوند.

Alumni staff.

کارکنان فارغ التحصیلان.

So staff is used to Refer to people at a workplace.

بنابراین کارکنان برای ارجاع به افراد در محل کار استفاده می شوند.

All the people at a workplace.

همه افراد در یک محل کار

If I owned a restaurant and if it was a

اگر رستوران داشتم و اگر

large restaurant, I might have a staff of 30 people.

رستوران بزرگ بود، ممکن بود 30 نفر پرسنل داشته باشم.

You know, four chefs, 15 servers.

می دانید، چهار سرآشپز، 15 سرور.

Like, I might have a huge staff.

مثلاً، من ممکن است کارکنان بزرگی داشته باشم.

If I look at my school, my school

اگر به مدرسه خود نگاه کنم، مدرسه من

has a staff of about 35 people.

حدود 35 نفر پرسنل دارد.

So those are all the people that work there.

بنابراین این همه افرادی هستند که در آنجا کار می کنند.

So generally, though, we use staff to talk

بنابراین، به طور کلی، ما از کارکنان برای صحبت

about places of work, like restaurants, office buildings.

در مورد مکان های کاری مانند رستوران ها، ساختمان های اداری استفاده می کنیم.

If I had a construction company, I would most likely say

اگر من یک شرکت ساختمانی داشتم، به احتمال زیاد می گفتم

I have 10 people working for me, two crews of five.

10 نفر برای من کار می کنند، دو خدمه 5 نفره.

I probably wouldn't use staff

من احتمالاً از کارکنان

to talk about construction workers.

برای صحبت در مورد کارگران ساختمانی استفاده نمی کنم.

So it does mean, like, people who

بنابراین به معنای افرادی است که

work in a place like this.

در مکانی مانند این کار می کنند.

Um, I have a staff of me for YouTube.

اوم، من یک کارمند از خودم برای یوتیوب دارم.

I'm the only one on staff.

من تنها یکی از کارکنان هستم.

Uh, there's no one else.

اوه، هیچ کس دیگری نیست.

And this is where the word staff room comes from.

و کلمه اتاق کارکنان از اینجا آمده است.

In a school, you have a staff room.

در یک مدرسه، شما یک اتاق کارمند دارید.

Because the staff at my school go

چون کارکنان مدرسه من

to the staff room for a choir.

برای یک گروه کر به اتاق کارکنان می روند.

A choir is a group of people who love

گروه کر گروهی از افرادی است که عاشق

to sing, and then they get together and they

خواندن هستند و بعد دور هم جمع می شوند و

have a choir director, and they learn songs, and

یک مدیر گروه کر دارند و آهنگ ها را یاد می گیرند و

then they perform the songs to an audience.

سپس آهنگ ها را برای مخاطب اجرا می کنند.

So a choir is something that I have never been part of.

بنابراین گروه کر چیزی است که من هرگز بخشی از آن نبوده ام.

I am not able to sing on key very well.

من نمی توانم به خوبی روی کلید بخوانم.

Uh, and so a choir, though, is awesome to listen to.

اوه، و بنابراین، یک گروه کر، برای گوش دادن بسیار جذاب است.

When I'm in the audience and I hear a

وقتی در بین تماشاگران هستم و یک

choir, especially at Christmas, it is very, very cool.

گروه کر را می شنوم، به خصوص در کریسمس، خیلی خیلی باحال است.

So a choir, that's the name for a group of people who.

بنابراین یک گروه کر، این نام برای گروهی از مردم است که.

And it's a formal group.

و این یک گروه رسمی است.

Like, it's not.

مثل این نیست.

Oh, it's a choir.

اوه، این یک گروه کر است.

Anyone can come.

هر کسی می تواند بیاید.

Usually it's like 20, 30, 40, 50 people

معمولاً 20، 30، 40، 50 نفر هستند

who meet regularly to practice a set of

که مرتب گرد هم می آیند تا مجموعه ای از

songs so that they can perform them.

آهنگ ها را تمرین کنند تا بتوانند آن ها را اجرا کنند.

So it's somewhat official, a committee.

بنابراین تا حدودی رسمی است، یک کمیته.

So a committee is similar to a team.

بنابراین یک کمیته شبیه به یک تیم است.

Uh, a committee is usually in charge of something,

اوه، یک کمیته معمولاً مسئول چیزی است

and it's usually a relatively small group of people.

و معمولاً یک گروه نسبتاً کوچک از مردم است.

So at my place of work, sometimes I'm

بنابراین در محل کارم، گاهی اوقات

on a team to tackle a project.

در یک تیم برای رسیدگی به یک پروژه هستم.

Sometimes I'm on a committee every year.

گاهی اوقات هر سال در یک کمیته هستم.

So one of the committees at

بنابراین یکی از کمیته های

our school is the social committee.

مدرسه ما کمیته اجتماعی است.

And their job is to plan an interesting

و وظیفه آنها برنامه ریزی یک

and fun thing the teachers to do every

کار جالب و سرگرم کننده برای معلمان است که هر

other month so that we stay happy.

ماه در میان انجام دهند تا ما خوشحال بمانیم.

So basically a committee, a group of people who

بنابراین اساسا یک کمیته، گروهی از افرادی که

are in charge of one thing, a troop.

مسئول یک چیز هستند، یک نیرو.

So you can have a dance troupe,

بنابراین شما می توانید یک گروه رقص داشته باشید،

you can have a troupe of soldiers.

شما می توانید یک گروه از سربازان داشته باشید.

They sound the same.

صداشون یکیه

They are spelled different.

املای آنها متفاوت است.

So this is a troop of, I think, dancers.

بنابراین این یک گروه از رقصندگان است.

We wouldn't use this for

singers necessarily, if you were.

اگر شما بودید، لزوماً از این برای خواننده ها استفاده نمی کردیم.

Yeah, mostly for dancers.

آره، بیشتر برای رقصنده ها.

Like, if you have ever been in a

مثلاً اگر تا به حال در یک

dance group, it would Be called a troop.

گروه رقص بوده اید، به آن گروه می گویند.

Usually it means they're paid, though, I think.

معمولاً به این معنی است که آنها حقوق می گیرند، هر چند، من فکر می کنم.

And then of course, in the army you have troops, but you

و البته، در ارتش شما نیرو دارید، اما

can also refer to a whole group of them as a troop.

می توانید به کل گروه از آنها نیز به عنوان یک نیرو اشاره کنید.

So there was a troop of soldiers

بنابراین یک لشگر از سربازان بودند

that were walking down the street force.

که در خیابان راه می رفتند.

So you can use this to talk about the police.

بنابراین می توانید از این برای صحبت در مورد پلیس استفاده کنید.

You could say that he is on the police

شما می توانید بگویید که او در نیروی انتظامی است

force, or you could even shorten it and just

، یا حتی می توانید آن را کوتاه کنید و فقط

say, how long has he been on the force?

بگویید چند وقت است که در نیروی انتظامی بوده است؟

So if you have a friend who is a police officer,

بنابراین اگر دوستی دارید که افسر پلیس است،

you could say, oh, my friend, she's on the police force.

می توانید بگویید، اوه، دوست من، او در نیروی پلیس است.

Or she's on the force. How long?

یا او روی نیرو است. چه مدت؟

Once you say police force, you can

وقتی می گویید نیروی پلیس، فقط می توانید از

just use the word force after that.

کلمه نیرو بعد از آن استفاده کنید.

Um, so my town has a really small police force.

اوم، پس شهر من نیروی پلیس بسیار کوچکی دارد.

I think the force only has two

من فکر می کنم این نیرو فقط دو

officers because the town is so small.

افسر دارد زیرا شهر بسیار کوچک است.

A jury.

یک هیئت منصفه

So if you watch any kind of television,

بنابراین اگر هر نوع تلویزیون تماشا می کنید،

you are probably familiar with a jury.

احتمالاً با هیئت منصفه آشنا هستید.

So a jury is a group of

بنابراین هیئت منصفه گروهی از

people who listen to a court case.

افرادی است که به یک پرونده دادگاه گوش می دهند.

It will be presented by two lawyers and they will have

توسط دو وکیل ارائه می شود و آنها باید

to decide if the person in court is guilty or not.

تصمیم بگیرند که آیا شخص حاضر در دادگاه مجرم است یا خیر.

So if you watch a TV show where the

بنابراین اگر یک برنامه تلویزیونی را تماشا کنید که در آن

police catch someone and then they take that person

پلیس فردی را دستگیر می کند و سپس آن شخص را

to court, you will sometimes see a jury, a

به دادگاه می برد، گاهی اوقات هیئت منصفه،

group of people who listen to each lawyer.

گروهی از مردم را می بینید که به صحبت های هر وکیل گوش می دهند.

They listen to the evidence, the proof, and then they

آنها به شواهد، شواهد گوش می دهند و سپس

need to decide if that person is guilty or not.

باید تصمیم بگیرند که آیا آن فرد مجرم است یا خیر.

And then, of course, we just have the word people.

و البته، ما فقط کلمه مردم را داریم.

You could use the word people

می توانید از کلمه مردم

to talk about groups of people.

برای صحبت در مورد گروه هایی از مردم استفاده کنید.

So this is kind of a funny one.

بنابراین این یک نوع خنده دار است.

The most common phrase is probably like, ah, people are

رایج ترین عبارت احتمالاً این است که آه، مردم

crazy, or people aren't as kind as they should be.

دیوانه هستند یا مردم آنطور که باید مهربان نیستند.

So you can use it to start a sentence, the word people.

بنابراین می توانید از آن برای شروع یک جمله، کلمه مردم استفاده کنید.

And you are referring almost to

و شما تقریباً به کل جهان اشاره می کنید

the whole world, I guess.

، حدس می زنم.

I wish people were kinder, Wish

کاش مردم مهربان تر بودند، کاش

people helped each other more.

مردم بیشتر به یکدیگر کمک می کردند.

I wish people were just nicer sometimes.

کاش بعضی وقتا آدما خوب تر بودن

So there's how you can use that to

بنابراین وجود دارد که چگونه می توانید از آن برای

talk about a large undefined group of people,

صحبت در مورد گروه بزرگی از افراد نامشخص،

basically everyone in the world or your community.

اساساً همه افراد در جهان یا جامعه خود استفاده کنید.

And then we have, of course, family.

و سپس ما، البته، خانواده داریم.

So family is the word used to describe the group

بنابراین خانواده کلمه ای است که برای توصیف گروهی

of people who are all related to each other.

از افراد که همگی با یکدیگر خویشاوند هستند به کار می رود.

Grandparents, parents, kids, cousins, uncles, aunts.

پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر، بچه ها، عموزاده ها، دایی ها، خاله ها.

We call that group family.

ما آن گروه را خانواده می نامیم.

So a family then can be small.

بنابراین یک خانواده می تواند کوچک باشد.

So you can just talk about the parents and the kids.

بنابراین می توانید فقط در مورد والدین و فرزندان صحبت کنید.

But family can also refer to all

اما خانواده همچنین می تواند به همه

of the people who are related.

افرادی که با هم فامیل هستند اشاره کند.

Um, so how big is your family?

اوم، پس خانواده شما چقدر است؟

Well, my family, um, if I counted all of

خب، خانواده من، اوم، اگر همه

my uncles and aunts and cousins, it's quite large.

عموها و عمه ها و خاله هایم را حساب کنم، خیلی بزرگ هستند.

If I just count my household, there are seven of us.

اگر فقط خانواده ام را حساب کنم، هفت نفر هستیم.

So family, the group of people who

پس خانواده، گروهی از افرادی که

are all related to each other.

همگی با هم فامیل هستند.