Phrasal Verbs Part 3! Let's Learn English! 🧯♻️🗑️ (Lesson Only)

33,075 views ・ 2024-01-28

Learn English with Bob the Canadian


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Well, hello and welcome to this
0
250
1466
خوب، سلام و به این
00:01
English lesson about phrasal verbs.
1
1717
2085
درس انگلیسی در مورد افعال عبارتی خوش آمدید.
00:03
And as you can see, this is part three.
2
3803
2969
و همانطور که می بینید، این قسمت سوم است.
00:06
If you didn't watch the first two lessons, I recommend you
3
6773
2719
اگر دو درس اول را ندیدید، توصیه می‌کنم
00:09
take some time at some point to sit down and watch
4
9493
3359
زمانی را به نشستن و تماشای
00:12
those as well, and you'll get a sense of some of
5
12853
2511
آن‌ها اختصاص دهید و برخی از
00:15
the most common phrasal verbs that we use in English.
6
15365
3221
رایج‌ترین افعال عبارتی را که ما در انگلیسی استفاده می‌کنیم، درک خواهید کرد.
00:18
Again, phrasal verbs are verbs that have two components,
7
18587
3631
باز هم، افعال عبارتی افعالی هستند که دارای دو جزء هستند
00:22
and sometimes it's hard to know what, what they
8
22219
3153
و گاهی اوقات دشوار است که بدانیم معنی آنها چیست
00:25
mean because the addition of the preposition can sometimes
9
25373
4303
زیرا اضافه کردن حرف اضافه گاهی اوقات می تواند
00:29
change the meaning of the actual verb.
10
29677
3685
معنای فعل واقعی را تغییر دهد.
00:33
So you'll see what I mean when I
11
33363
1625
بنابراین وقتی
00:34
start talking about them in this lesson.
12
34989
2021
در این درس در مورد آنها صحبت کنم متوجه منظور من خواهید شد.
00:37
But once again, welcome to this lesson, part three.
13
37011
3081
اما یک بار دیگر به این درس، قسمت سوم خوش آمدید.
00:40
I think I will probably do a part
14
40093
1843
فکر می کنم احتمالاً قسمت چهارم را انجام خواهم داد
00:41
four and that will round things out.
15
41937
2479
و همه چیز را کامل می کند.
00:44
And I'll have four lessons on what I think
16
44417
3295
و من چهار درس در مورد آنچه که فکر می کنم
00:47
are the 100 most common phrasal verbs in English.
17
47713
3849
100 رایج ترین افعال عبارتی در انگلیسی هستند، خواهم داشت.
00:51
So once again, welcome to this
18
51563
1769
بنابراین یک بار دیگر به این
00:53
English lesson about phrasal verbs.
19
53333
2877
درس انگلیسی در مورد افعال عبارتی خوش آمدید.
00:56
To split up.
20
56211
1585
برای جدا شدن
00:57
So when you split something up, if you look at
21
57797
3151
بنابراین وقتی چیزی را تقسیم می کنید، اگر به آب
01:00
the candies on the table, sometimes when I was a
22
60949
3198
نبات های روی میز نگاه می کنید، گاهی اوقات وقتی من
01:04
kid, my mum would buy a bag of candies and
23
64148
2980
بچه بودم، مادرم یک کیسه آب نبات می خرید و
01:07
then she would split up the candies.
24
67129
2133
سپس آب نبات ها را تقسیم می کرد.
01:09
She would divide them into little piles.
25
69263
2351
او آنها را به توده های کوچک تقسیم می کرد.
01:11
There were five of us, by
26
71615
1353
اتفاقاً ما پنج نفر بودیم،
01:12
the way, my brothers and sisters.
27
72969
1509
برادران و خواهرانم.
01:14
I have two brothers and two sisters, and
28
74479
2589
من دو برادر و دو خواهر دارم و
01:17
my mum would split up the candies.
29
77069
2117
مادرم آب نبات ها را تقسیم می کرد.
01:19
So we all got the same amount.
30
79187
1893
بنابراین همه ما یک مقدار دریافت کردیم.
01:21
If you look at the far picture, though, it's
31
81690
3432
با این حال، اگر به تصویر دور نگاه کنید، این
01:25
a scissors cutting a marriage certificate in half.
32
85123
3513
قیچی است که گواهی ازدواج را از وسط می‌کند.
01:28
People can also split up.
33
88637
2195
مردم نیز می توانند از هم جدا شوند.
01:30
If someone's dating someone and they stop dating,
34
90833
2709
اگر کسی قرار است با کسی قرار بگذارد و او دیگر قرار ملاقات را متوقف کند،
01:33
you could say, oh, they're not together anymore.
35
93543
2095
می توانید بگویید اوه، آنها دیگر با هم نیستند.
01:35
They split up.
36
95639
1321
آنها از هم جدا شدند.
01:36
If people are married and they decide to separate or
37
96961
3311
اگر افراد متاهل هستند و تصمیم به جدایی می‌گیرند یا
01:40
they decide to go even further and get a divorce.
38
100273
2725
تصمیم می‌گیرند از این هم فراتر رفته و طلاق بگیرند.
01:42
By the way, when you separate,
39
102999
1283
در ضمن، وقتی از هم جدا می شوید،
01:44
you just don't live together.
40
104283
1497
فقط با هم زندگی نمی کنید.
01:45
When you get a divorce, it's
41
105781
1461
وقتی طلاق می گیرید،
01:47
legal that you're no longer married.
42
107243
1759
قانونی است که دیگر ازدواج نکرده اید.
01:49
And we would say, oh, they split up.
43
109003
1657
و ما می گفتیم، اوه، آنها از هم جدا شدند.
01:50
Yeah, Jack and Frida.
44
110661
2645
آره جک و فریدا
01:53
Haven't used the name Frida before.
45
113307
1725
قبلاً از نام فریدا استفاده نکرده بودم.
01:55
Yeah, Jack and Frida aren't together anymore.
46
115033
2229
آره، جک و فریدا دیگر با هم نیستند.
01:57
They split up a couple of weeks ago.
47
117263
2217
آنها چند هفته پیش از هم جدا شدند.
01:59
So it means to end a relationship or to
48
119481
3455
بنابراین به معنای پایان دادن به یک رابطه یا
02:02
divide things up so everyone gets the same amount.
49
122937
2963
تقسیم چیزها به طوری است که همه به یک اندازه دریافت کنند.
02:05
Two meanings to act up.
50
125901
2783
دو معنی عمل کردن
02:08
So a lot of machines in
51
128685
1198
بنابراین بسیاری از ماشین‌ها در
02:09
the world eventually don't work properly.
52
129884
3318
جهان در نهایت به درستی کار نمی‌کنند.
02:13
The biggest example for me, or the biggest example
53
133203
3721
بزرگترین مثال برای من یا بزرگترین مثال
02:16
in my life is the photocopier at work.
54
136925
2435
در زندگی من دستگاه فتوکپی در محل کار است.
02:19
Sometimes it will act up, it'll have paper
55
139361
2799
گاهی اوقات کار می کند، کاغذ
02:22
jams, it will stop working for no reason.
56
142161
3263
گیر می کند، بدون دلیل کار نمی کند.
02:25
Sometimes my car will act up.
57
145425
2719
گاهی اوقات ماشین من کار می کند.
02:28
Sorry, my van. I drive vans.
58
148145
1941
ببخشید وانت من من سوار ون هستم
02:30
My van will act up.
59
150087
1289
ون من فعال خواهد شد.
02:31
Maybe the engine won't run right, or
60
151377
3075
شاید موتور درست کار نکند یا
02:34
there will be a weird shake.
61
154453
1621
لرزش عجیبی به وجود بیاید.
02:36
Actually, my blue van right now has a weird shake.
62
156075
2927
در واقع، ون آبی من در حال حاضر یک لرزش عجیب و غریب دارد.
02:39
It's starting to act up a bit.
63
159003
2249
کمی شروع به عمل کرده است.
02:41
So when a machine doesn't work properly,
64
161253
2613
بنابراین هنگامی که یک ماشین به درستی کار نمی کند،
02:43
we often say it is acting up.
65
163867
2429
اغلب می گوییم که در حال کار کردن است.
02:46
Or we say, oh, if you're going to use the photocopier, just
66
166297
4463
یا می گوییم آه، اگر می خواهید از دستگاه فتوکپی استفاده کنید، فقط
02:50
be careful because I think it might act up on you.
67
170761
2495
مراقب باشید زیرا فکر می کنم ممکن است روی شما تأثیر بگذارد.
02:53
So it might not work properly to come across.
68
173257
5507
بنابراین ممکن است به درستی کار نکند.
02:58
So there's two versions of this, by the way,
69
178765
2351
بنابراین، دو نسخه از این وجود دارد، به هر حال،
03:01
to come across and to come across as.
70
181117
3327
برای مواجه شدن و مواجه شدن با آن.
03:04
I'll talk about this one first.
71
184445
2255
اول در مورد این یکی صحبت می کنم.
03:06
If you're out for a hike,
72
186701
1221
اگر برای پیاده روی بیرون رفته اید،
03:07
you might come across some garbage.
73
187923
3227
ممکن است با مقداری زباله مواجه شوید.
03:11
If you're out.
74
191151
1505
اگر بیرون هستید
03:12
I'm trying to think here.
75
192657
1855
من سعی می کنم اینجا فکر کنم.
03:14
This is probably the best example. Yeah.
76
194513
2383
این احتمالا بهترین مثال است. آره
03:16
It means to find something you weren't expecting to
77
196897
3279
این به معنای یافتن چیزی است که انتظارش را نداشتید
03:20
find, so you might come across some garbage.
78
200177
2893
، بنابراین ممکن است با مقداری زباله روبرو شوید.
03:23
When I go to school, sometimes when I walk
79
203730
3346
وقتی به مدرسه می روم، گاهی اوقات وقتی از
03:27
through the school, I'll come across some students backpacks
80
207077
3509
مدرسه عبور می کنم، با کوله پشتی های دانش آموزی روبرو می شوم که
03:30
just sitting in the hallway and no students around.
81
210587
3161
فقط در راهرو نشسته اند و دانش آموزی در اطراف نیست.
03:33
So it means that you're obviously moving or walking
82
213749
3673
بنابراین به این معنی است که شما آشکارا در حال حرکت یا راه رفتن هستید
03:37
and you find something as you are doing that
83
217423
4167
و در حین انجام کاری متوجه می شوید که
03:41
when you drive on the highway, you might come
84
221591
1841
وقتی در بزرگراه رانندگی می کنید، ممکن است
03:43
across slow drivers every once in a while, and
85
223433
2595
هر چند وقت یک بار با رانندگان کند روبرو شوید و
03:46
that might be frustrating for you to come across
86
226029
3791
این ممکن است برای شما ناامید کننده باشد.
03:49
as though describes a person's personality a little bit.
87
229821
6159
اگرچه کمی شخصیت یک فرد را توصیف می کند.
03:55
This guy comes across as angry.
88
235981
3145
این مرد عصبانی به نظر می رسد.
03:59
I think I come across as nice.
89
239127
2889
من فکر می کنم من در سراسر به عنوان خوب است.
04:02
So that was kind of bold of me to say that.
90
242017
3263
بنابراین به نوعی جسورانه من این را گفتم.
04:05
It's a way to describe what you think of
91
245281
4991
این راهی است برای توصیف آنچه در مورد
04:10
someone when you meet them and see them. Okay.
92
250273
2707
کسی که وقتی او را ملاقات می کنید و می بینید، فکر می کنید. باشه.
04:12
So years ago, I had a boss who came across as
93
252981
4255
بنابراین، سال‌ها پیش، رئیسی داشتم که به نظرم
04:17
friendly, and that was really nice to have a know.
94
257237
2911
دوستانه بود، و این واقعاً خوب بود که بدانم.
04:20
Oh, he comes across as quite friendly.
95
260149
2041
اوه، او کاملاً دوستانه است.
04:22
I know that. Let's see.
96
262710
2850
من می دانم که. اجازه بدید ببینم.
04:25
Jen comes across as someone who doesn't talk quickly.
97
265561
4031
جن به عنوان کسی شناخته می شود که سریع صحبت نمی کند.
04:29
She's a very quiet person.
98
269593
1423
او یک فرد بسیار ساکت است.
04:31
So she comes across as very thoughtful and considerate.
99
271017
4341
بنابراین او بسیار متفکر و با ملاحظه است.
04:35
So it's how you describe how someone
100
275359
3261
بنابراین به نظر من اینطوری است که می‌گویید یک نفر چگونه
04:38
is, I guess, to run into.
101
278621
3135
است.
04:41
This is a very common one.
102
281757
1439
این یک مورد بسیار رایج است.
04:43
Sometimes when I go to the grocery
103
283197
1685
گاهی که به خواربارفروشی می روم
04:44
store, I run into a friend.
104
284883
2425
با یکی از دوستانم برخورد می کنم.
04:47
A few weeks ago, I ran into
105
287309
2127
چند هفته پیش
04:49
my sister at the grocery store.
106
289437
1811
در خواربار فروشی با خواهرم برخورد کردم.
04:51
Notice I switched to the past tense.
107
291249
2069
توجه کنید من به زمان گذشته تغییر کردم.
04:53
This does not mean that I drove
108
293319
2847
این به این معنا نیست که من ماشینم را سوار کردم
04:56
my car and hit my sister's car.
109
296167
2393
و ماشین خواهرم را زدم.
04:58
It can mean that, but generally in English,
110
298561
3273
این می تواند به این معنی باشد، اما به طور کلی در زبان انگلیسی،
05:01
if you run into someone, it means that
111
301835
2457
اگر با کسی برخورد کردید، به این معنی است که
05:04
you met them without expecting to meet them. Okay.
112
304293
4751
بدون انتظار ملاقات با او ملاقات کرده اید. باشه.
05:09
I run into former students quite regularly because some of
113
309045
4479
من به طور منظم با دانش آموزان سابق روبرو می شوم زیرا برخی از
05:13
them live in the same town as my school.
114
313525
3283
آنها در همان شهر مدرسه من زندگی می کنند.
05:16
So sometimes when I go to the hardware store
115
316809
2687
بنابراین گاهی اوقات که من به فروشگاه سخت افزار
05:19
or the grocery store, I will run into them.
116
319497
2719
یا خواربار فروشی می روم، با آنها برخورد می کنم.
05:22
I will meet them by chance a little bit.
117
322217
3507
من به طور اتفاقی آنها را کمی ملاقات خواهم کرد.
05:25
It's fun to run into people that you haven't seen in
118
325725
3183
این سرگرم کننده است که با افرادی برخورد کنید که
05:28
a while to hang around and to hang around with.
119
328909
5423
مدتی است آنها را ندیده اید و دور و برشان باشید.
05:34
So to hang around simply means to wait.
120
334333
3757
بنابراین دور زدن صرفاً به معنای صبر کردن است.
05:38
This person arrived on a train and maybe they're waiting
121
338091
4091
این شخص با قطار وارد شد و شاید منتظر تحویل
05:42
to get picked up, so they're just going to hang
122
342183
2015
گرفتن است، بنابراین می‌خواهد
05:44
around at the train station for a while.
123
344199
2937
مدتی در ایستگاه قطار بچرخد. می
05:47
I know one time I landed, I went on a trip,
124
347137
4261
دانم یک بار فرود آمدم، به مسافرت رفتم
05:51
and when I landed, my uncle was going to pick me
125
351399
2729
و وقتی فرود آمدم، عمویم قرار بود مرا
05:54
up from the airport, but I had to hang around for
126
354129
2019
از فرودگاه بیاورد، اما مجبور شدم
05:56
about an hour and wait for him because he couldn't get
127
356149
3663
حدود یک ساعت دور بزنم و منتظرش بمانم، زیرا او نمی تواند برسد.
05:59
there at the time when I needed to pick up.
128
359813
3071
آنجا در زمانی که من نیاز به بلند کردن.
06:02
To be picked up.
129
362885
1315
برداشته شود.
06:04
So to hang around simply means to wait.
130
364201
3071
بنابراین دور زدن صرفاً به معنای صبر کردن است.
06:07
It can also mean to be somewhere for no reason.
131
367273
4079
همچنین می تواند به معنای بی دلیل بودن در جایی باشد.
06:11
Sometimes teenagers will hang around
132
371353
2799
گاهی اوقات نوجوانان
06:14
in front of a store.
133
374153
1695
جلوی یک فروشگاه می چرخند.
06:15
Sometimes they'll hang around at the park.
134
375849
2709
گاهی اوقات آنها در پارک می چرخند.
06:18
In that sense, it means the same as to hang out.
135
378559
2989
از این نظر، معنای آن همان پاتوق کردن است.
06:21
They'll hang out with their friends.
136
381549
1247
آنها با دوستان خود می نشینند.
06:22
They'll hang around at the park.
137
382797
1701
آنها در پارک می چرخند.
06:24
Those are two good sentences, but generally
138
384499
3135
این دو جمله خوب هستند، اما به طور کلی به
06:27
it means to just kind of wait.
139
387635
2525
معنای کمی صبر کردن است.
06:30
To hang around with is used more to
140
390161
2991
دور زدن با آنها بیشتر برای
06:33
talk about the people someone is friends with.
141
393153
4975
صحبت در مورد افرادی استفاده می شود که با آنها دوست است.
06:38
So if you were to say, bob,
142
398129
2069
بنابراین، اگر بخواهید بگویید، باب،
06:40
who do you hang around with?
143
400199
1513
با چه کسی معاشرت می کنید؟
06:41
I would say, well, mostly I just hang around with
144
401713
2915
من می‌توانم بگویم، خوب، بیشتر فقط با
06:44
Jen, but I do have friends from high school who
145
404629
3807
جن معاشرت می‌کنم، اما دوستانی از دبیرستان دارم که
06:48
I actually haven't seen for a while, so I haven't
146
408437
2821
در واقع مدتی است که آنها را ندیده‌ام، بنابراین نمی‌توانم
06:51
been able to hang around with them for a bit.
147
411259
2317
مدتی با آنها سر و کار داشته باشم.
06:53
We should probably reconnect and go
148
413577
3871
احتمالاً باید دوباره وصل شویم و برویم
06:57
see a movie or something.
149
417449
1711
فیلم یا چیز دیگری ببینیم.
06:59
So when you say hang around with,
150
419161
2255
بنابراین وقتی می گویید با هم بگردید،
07:01
you're kind of mentioning specific people.
151
421417
2687
به نوعی به افراد خاصی اشاره می کنید.
07:04
Who does your nephew hang around with at school?
152
424105
3135
برادرزاده شما در مدرسه با چه کسی معاشرت می کند؟
07:08
He hangs around with some really nice kids and
153
428090
3458
او با چند بچه خیلی خوب معاشرت می کند و
07:11
they study together and they're getting really good grades.
154
431549
2901
آنها با هم درس می خوانند و نمرات بسیار خوبی می گیرند.
07:14
So to hang around, to wait.
155
434451
3225
بنابراین برای دور زدن، منتظر ماندن.
07:17
To hang around with.
156
437677
1459
برای معاشرت با.
07:19
You mentioned the specific people who you
157
439137
2831
شما به افراد خاصی اشاره کردید که
07:21
are spending time with to work out.
158
441969
4719
برای ورزش کردن با آنها وقت می گذرانید.
07:26
A couple of meanings here.
159
446689
1423
یکی دو معنی در اینجا.
07:28
So it can mean to exercise.
160
448113
2357
بنابراین می تواند به معنای ورزش کردن باشد.
07:30
So a few days a week, I like to work out.
161
450471
3181
بنابراین چند روز در هفته، دوست دارم ورزش کنم.
07:33
I like to lift some weights.
162
453653
1493
من دوست دارم چند وزنه بلند کنم.
07:35
I like to walk vigorously for exercise.
163
455147
2959
من دوست دارم برای ورزش قوی راه بروم.
07:38
I like to work out.
164
458107
1737
من دوست دارم ورزش کنم.
07:39
But it can also mean to solve.
165
459845
2789
اما می تواند به معنای حل کردن نیز باشد.
07:42
When you do a puzzle, you need
166
462635
2157
هنگامی که یک پازل را انجام می دهید، باید
07:44
to work out which pieces go together.
167
464793
3117
بفهمید که کدام قطعات با هم هماهنگ می شوند.
07:47
When Jen plants plants in the flower bed, she has to
168
467911
5377
وقتی جن در بستر گل می کارد، باید
07:53
work out how many she can put in each bed.
169
473289
3071
مشخص کند که در هر تخت چند گیاه می تواند بگذارد.
07:57
Sometimes maybe, let's say your family
170
477130
2770
شاید گاهی اوقات، فرض کنید خانواده شما
07:59
has two vehicles and three drivers.
171
479901
2597
دو وسیله نقلیه و سه راننده دارند.
08:02
You might have to work out
172
482499
1465
ممکن است مجبور شوید بفهمید چه
08:03
who takes which vehicle when.
173
483965
2431
کسی چه زمانی چه وسیله‌ای را می‌برد.
08:06
So it can mean to work out to
174
486397
1955
بنابراین می تواند به معنای ورزش کردن برای
08:08
lift weights, but it can also mean to
175
488353
2847
بلند کردن وزنه باشد، اما همچنین می تواند به معنای
08:11
solve a problem or to figure something out.
176
491201
3615
حل یک مشکل یا کشف چیزی باشد.
08:14
Very similar to to figure out
177
494817
2363
بسیار شبیه به کشف کردن
08:19
and then to look forward to.
178
499790
1730
و سپس انتظار برای.
08:21
So this is kind of a strange one.
179
501521
1859
بنابراین این یک نوع عجیب است.
08:23
There's a lot of words here.
180
503381
1615
اینجا حرف های زیادی هست
08:24
It means to be excited about a future event.
181
504997
3967
این به معنای هیجان زده شدن در مورد یک رویداد آینده است.
08:28
I look forward to my birthday every year in the summer.
182
508965
3317
من هر سال در تابستان منتظر تولدم هستم.
08:32
It's a very broad space of
183
512283
3881
این یک فضای زمانی بسیار وسیع است که
08:36
time in which my birthday happens.
184
516165
1855
در آن روز تولد من اتفاق می افتد.
08:38
I look forward to going to work every day.
185
518789
2163
من مشتاقانه منتظرم که هر روز سر کار بروم.
08:40
It's actually a good thing.
186
520953
1247
در واقع چیز خوبی است.
08:42
You should always be happy about going to work.
187
522201
2495
شما باید همیشه از رفتن به سر کار خوشحال باشید.
08:44
Otherwise, maybe you should get
188
524697
1615
در غیر این صورت، شاید
08:46
a different job if possible.
189
526313
1843
در صورت امکان باید شغل دیگری پیدا کنید.
08:48
I know that's not possible for everyone.
190
528157
2495
می دانم که برای همه امکان پذیر نیست.
08:50
I look forward to the weekend.
191
530653
1861
من مشتاقانه منتظر آخر هفته هستم.
08:52
I'm always excited.
192
532515
1071
من همیشه هیجان زده هستم.
08:53
Like, it's Friday today, and I'm really
193
533587
2601
مثلاً امروز جمعه است و من واقعاً مشتاقانه
08:56
looking forward to tonight when I can
194
536189
2479
منتظر امشب هستم که بتوانم به
08:58
come home and kick back and relax.
195
538669
2617
خانه برگردم و استراحت کنم.
09:01
There's a phrasal verb from a week ago.
196
541287
2265
یک فعل عبارتی از یک هفته پیش وجود دارد.
09:03
So to look forward to means to be excited about
197
543553
3951
بنابراین مشتاقانه منتظر بودن به معنای هیجان زده شدن در مورد
09:07
a future event or a future time to burn out.
198
547505
5251
یک رویداد آینده یا زمان آینده برای فرسودگی است.
09:12
If you work too much, you might burn out.
199
552757
2815
اگر بیش از حد کار کنید، ممکن است بسوزید.
09:15
So this person, you can see is very sad at work.
200
555573
3247
بنابراین این شخص، می بینید که در محل کار بسیار غمگین است.
09:18
This person does not look forward to their workday.
201
558821
3509
این شخص منتظر روز کاری خود نیست.
09:22
This person is definitely trying
202
562331
1901
این شخص قطعا سعی می کند
09:24
to get through their day.
203
564233
1839
روز خود را پشت سر بگذارد.
09:26
They're trying to fend off all of the obstacles in
204
566073
3679
آنها در تلاشند تا از همه موانع موجود در
09:29
their day, but maybe they're not succeeding at that.
205
569753
3807
روز خود دفع کنند، اما شاید در آن موفق نباشند.
09:33
So they look tired, they don't have energy.
206
573561
2911
بنابراین خسته به نظر می رسند، انرژی ندارند.
09:36
Maybe they've worked 1213 14 hours days for weeks on
207
576473
4579
شاید آنها 1213 14 ساعت در روز برای هفته ها کار کرده اند
09:41
end, and they're just super tired and they hate work.
208
581053
3039
، و فقط فوق العاده خسته هستند و از کار متنفر هستند.
09:44
We would say that they have burned out.
209
584093
2287
می گوییم سوخته اند.
09:46
Or we would say, oh, they need
210
586381
1667
یا می‌گوییم، اوه، آنها به تعطیلات نیاز دارند
09:48
a vacation, or they might burn out.
211
588049
2415
، یا ممکن است بسوزند.
09:50
I have worked with people who have burnt out.
212
590465
3199
من با افرادی کار کرده ام که سوخته اند.
09:53
It's not nice to see someone who maybe their life
213
593665
4475
دیدن کسی که شاید زندگی‌اش
09:58
is really busy and work is really busy, and they
214
598750
3458
واقعاً شلوغ است و کار واقعاً شلوغ است، خوب نیست، و در
10:02
just eventually run out of energy and they burn out.
215
602209
3631
نهایت انرژی او تمام می‌شود و می‌سوزد.
10:07
Not a nice thing.
216
607090
962
چیز خوبی نیست
10:08
And then you definitely need a break.
217
608053
1807
و سپس قطعاً به استراحت نیاز دارید.
10:09
It's good to take a break.
218
609861
1183
خوب است که استراحت کنید.
10:11
You can burn out at other things as well.
219
611045
1807
شما می توانید در چیزهای دیگر نیز خسته شوید.
10:12
By the way, you can burn out learning English.
220
612853
3457
به هر حال، شما می توانید از یادگیری زبان انگلیسی خسته شوید.
10:16
Let's say you're working ten hour days and studying English
221
616311
2791
فرض کنید ده ساعت در روز کار می کنید و
10:19
10 hours a day and sleeping 4 hours every night.
222
619103
3705
روزی 10 ساعت انگلیسی می خوانید و هر شب 4 ساعت می خوابید.
10:22
You will burn out.
223
622809
943
خواهی سوخت.
10:23
I guarantee it.
224
623753
1907
من آن را تضمین می کنم.
10:25
To fall apart.
225
625661
1365
از هم پاشیدن.
10:27
So this car is held together with tape
226
627027
2687
بنابراین این ماشین با نوار چسب نگه داشته می شود
10:29
because this car started to fall apart.
227
629715
3199
زیرا این ماشین شروع به از هم پاشیدن کرد.
10:32
We have things that are together.
228
632915
2553
ما چیزهایی داریم که با هم هستند.
10:35
And when pieces start to fall
229
635469
2495
و وقتی قطعات شروع به
10:37
off, there's another phrasal verb.
230
637965
2553
افتادن می کنند، یک فعل عبارتی دیگر وجود دارد.
10:40
When it starts to come
231
640519
2233
وقتی شروع به
10:42
apart, there's another phrasal verb.
232
642753
2021
جدا شدن می کند، یک فعل عبارتی دیگر وجود دارد. می
10:44
We could say that it is starting to fall apart.
233
644775
2511
توانیم بگوییم که در حال فروپاشی است.
10:47
I think my one van is starting
234
647287
3065
فکر می‌کنم وانت من
10:50
to fall apart a little bit.
235
650353
1647
کمی در حال از هم پاشیدن است.
10:52
It's making some strange noises.
236
652001
2089
صداهای عجیبی در می آورد
10:54
There's some rust along the side.
237
654091
2105
کمی زنگ زدگی در کناره وجود دارد.
10:56
I'll show you in a video at some point.
238
656197
2175
من در یک زمان به شما در یک ویدیو نشان خواهم داد.
10:58
But I do think that my one
239
658373
2239
اما من فکر می کنم که یک
11:00
van is starting to fall apart.
240
660613
1573
ون من در حال از هم پاشیدن است.
11:02
It's not this bad.
241
662187
2043
این بد نیست
11:04
I haven't put tape on the side yet to hold it together.
242
664231
4269
هنوز چسب ننداختم کنارش که به هم بچسبم.
11:09
Use a lot of phrasal verbs. Don't I.
243
669350
1986
از افعال عبارتی زیاد استفاده کنید. اینطور نیست.
11:11
But definitely once something's really old,
244
671337
4399
اما قطعاً وقتی چیزی واقعا قدیمی شد،
11:15
it will start to fall apart.
245
675737
1125
شروع به از بین رفتن خواهد کرد.
11:16
We have a couch where the one leg is
246
676863
3453
ما یک کاناپه داریم که یکی از پاها در حال
11:20
breaking and it's starting to fall apart as well.
247
680317
2959
شکستن است و آن نیز شروع به از هم پاشیدن می کند.
11:23
We'll replace it someday.
248
683277
1125
یه روزی عوضش میکنیم
11:24
Or I'll just put a piece of wood
249
684403
1775
یا من فقط یک تکه چوب
11:26
underneath to hold it up to fix up.
250
686179
3705
زیر آن قرار می دهم تا آن را بالا نگه دارم تا درست شود.
11:29
So sometimes people will buy things that are broken, and they
251
689885
4963
بنابراین گاهی اوقات مردم چیزهایی را می خرند که خراب شده اند، و آنها را
11:34
will fix it up so they'll take some time to make
252
694849
3039
تعمیر می کنند تا کمی وقت بگذارند تا
11:37
it look nice, to make it look new again.
253
697889
2655
زیبا به نظر برسد، تا دوباره به نظر برسد.
11:40
Maybe they buy old furniture that has started to fall
254
700545
5027
شاید آنها مبلمان قدیمی را بخرند که شروع به از
11:45
apart, and they might take it home and they might
255
705573
2783
هم پاشیدگی کرده است و ممکن است آنها را به خانه ببرند
11:48
fix it up and make it look new again.
256
708357
2523
و آنها را تعمیر کنند و دوباره نو به نظر برسند.
11:51
They might fix it up so they can use it.
257
711410
2082
آنها ممکن است آن را تعمیر کنند تا بتوانند از آن استفاده کنند.
11:53
It's a really good way to get things
258
713493
2643
این یک راه واقعا خوب برای به دست آوردن چیزهایی
11:56
in life without spending a lot of money.
259
716137
2079
در زندگی بدون صرف پول زیاد است.
11:58
If you're good at fixing things up, if you can fix things
260
718217
3695
اگر در رفع مشکل مهارت دارید، اگر می توانید
12:01
up easily, that's a great way to save money in life.
261
721913
7379
به راحتی مسائل را اصلاح کنید، این یک راه عالی برای صرفه جویی در هزینه های زندگی است.
12:09
This person looks like they bought an old car,
262
729293
2303
این شخص به نظر می رسد که یک ماشین قدیمی خریده است
12:11
and they will now fix it up so that
263
731597
2239
و اکنون آن را تعمیر می کنند تا
12:13
it looks like it's brand new again.
264
733837
2683
دوباره کاملاً نو به نظر برسد. از
12:17
To grow apart. Yeah.
265
737770
2102
هم جدا شدن. آره
12:19
I couldn't find a great picture, and
266
739873
1711
من نتوانستم یک عکس عالی پیدا کنم، و
12:21
then eventually I found this one.
267
741585
1999
سپس در نهایت این یکی را پیدا کردم.
12:23
When two people are in a relationship, maybe they're
268
743585
4437
وقتی دو نفر در یک رابطه هستند، شاید آنها
12:28
just friends, or maybe it's a romantic relationship.
269
748023
3307
فقط با هم دوست هستند یا شاید این یک رابطه عاشقانه است.
12:31
Sometimes you can grow apart.
270
751331
2799
گاهی اوقات می توانید از هم جدا شوید.
12:34
Even in a family, people can grow apart.
271
754131
3255
حتی در یک خانواده، افراد می توانند از هم جدا شوند.
12:37
What this means is, let's say my brother and I didn't
272
757387
5775
این به معنای این است، فرض کنید من و برادرم
12:43
talk for a few months, and then all of a sudden
273
763163
2931
چند ماه صحبت نکردیم، و ناگهان
12:46
it's been a year and then two years, we would start
274
766095
2697
یک سال و سپس دو سال می‌گذرد، ما شروع
12:48
to grow apart because we're not having any conversations, we're not
275
768793
4879
به جدا شدن از هم می‌کنیم، زیرا هیچ صحبتی با هم نداریم. ما
12:53
seeing each other, we're not spending time together.
276
773673
2223
همدیگر را نمی بینیم، زمان را با هم نمی گذرانیم. از
12:55
We would grow apart.
277
775897
1449
هم دور می شدیم
12:57
Sometimes in a romantic relationship,
278
777347
2423
گاهی اوقات در یک رابطه عاشقانه،
12:59
the couple will grow apart.
279
779771
1783
زن و شوهر از هم جدا می شوند.
13:01
They'll be dating for a while, maybe a year
280
781555
2921
آنها برای مدتی قرار می گیرند، شاید یک
13:04
or two, but maybe one person has interests in
281
784477
4159
یا دو سال، اما ممکن است یک نفر به
13:08
one thing and the other person has interests in
282
788637
2755
یک چیز علاقه داشته باشد و فرد دیگر به چیز دیگری علاقه مند باشد
13:11
something else, and they start to grow apart.
283
791393
3013
و شروع به رشد کنند.
13:14
They don't spend as much time together.
284
794407
2249
آنها زمان زیادی را با هم نمی گذرانند.
13:16
They don't hang around with each other as much.
285
796657
3213
آنقدرها با هم سر و صدا نمی کنند.
13:19
And so they start to kind of live
286
799871
2965
و بنابراین آنها
13:22
their own lives instead of spending time together.
287
802837
3483
به جای گذراندن وقت با هم شروع به زندگی خود می کنند.
13:26
It's not nice when you see people start to grow
288
806850
3186
وقتی می بینید که مردم شروع به
13:30
apart, especially if you think they're a good couple.
289
810037
2843
جدا شدن از هم می کنند، خوب نیست، به خصوص اگر فکر می کنید زوج خوبی هستند.
13:33
If it gets bad enough, one person
290
813890
2886
اگر به اندازه کافی بد شود، یک نفر
13:36
might kick the other person out.
291
816777
2079
ممکن است فرد دیگر را بیرون کند.
13:38
Now, there's a variety of reasons for this, but it looks
292
818857
3279
در حال حاضر، دلایل مختلفی برای این وجود دارد، اما به نظر می
13:42
like this lady is going to kick out this guy.
293
822137
3827
رسد این خانم قرار است این پسر را بیرون کند.
13:45
So obviously they are partners, and
294
825965
2847
بنابراین بدیهی است که آنها شریک هستند، و
13:48
obviously the relationship, they're having trouble
295
828813
4437
بدیهی است که رابطه، آنها در
13:53
getting through their day.
296
833251
1289
گذراندن روز خود با مشکل مواجه هستند.
13:54
The relationship is just not working out.
297
834541
3935
این رابطه فقط درست نمی شود.
13:58
Maybe they've grown apart. Past tense.
298
838477
2921
شاید آنها از هم جدا شده اند. زمان گذشته.
14:01
Maybe they've grown apart and it's gotten to the
299
841399
2345
شاید آنها از هم جدا شده اند و کار به
14:03
point where she's decided to kick him out.
300
843745
2463
جایی رسیده است که او تصمیم می گیرد او را بیرون کند.
14:06
Maybe he did something bad, like maybe he's been
301
846209
3839
شاید او کار بدی انجام داده است، مثلاً ممکن است
14:10
out with his friends all night, or maybe he
302
850049
2723
تمام شب را با دوستانش بیرون رفته باشد، یا شاید
14:12
was spending too much time with someone else.
303
852773
4015
زمان زیادی را با شخص دیگری سپری کرده است.
14:16
I don't know the details, but it's gotten bad enough
304
856789
3407
من جزئیات را نمی دانم، اما آنقدر بد شده است
14:20
that she is now going to kick him out.
305
860197
2863
که او اکنون او را بیرون می کند.
14:23
He will have to go live somewhere else.
306
863061
2531
او باید به جای دیگری زندگی کند.
14:25
So understand that to kick out
307
865593
1919
پس درک کنید که اخراج کردن
14:27
means the people are living together.
308
867513
2957
یعنی مردم با هم زندگی می کنند.
14:30
They're either married or living together, and something
309
870471
3009
آنها یا ازدواج کرده‌اند یا با هم زندگی می‌کنند، و اتفاقی
14:33
has happened where they've grown apart and maybe
310
873481
3427
افتاده است که از هم جدا شده‌اند و شاید
14:36
one of them has done something where they
311
876909
2079
یکی از آنها کاری کرده است که
14:38
don't trust each other anymore.
312
878989
1413
دیگر به یکدیگر اعتماد ندارند.
14:40
So whoever owns the apartment or house will
313
880403
3065
بنابراین هر کسی که مالک آپارتمان یا خانه باشد،
14:43
kick out the other person to pick out.
314
883469
3967
شخص دیگری را بیرون می‌اندازد تا او را انتخاب کند.
14:47
Hey, that rhymes. To kick out. To pick out.
315
887437
2431
هی، این قافیه است. بیرون کردن. برای انتخاب کردن.
14:49
When you pick something out, it means to choose.
316
889869
3681
وقتی چیزی را انتخاب می کنید، به معنای انتخاب است.
14:53
If you had lots of money and you decided you wanted
317
893551
3185
اگر پول زیادی داشتید و تصمیم می گرفتید که
14:56
a new car, you would go pick out a new car.
318
896737
2799
یک ماشین جدید می خواهید، یک ماشین جدید انتخاب می کردید.
14:59
You would go to the car dealership and
319
899537
1871
می رفتی نمایندگی ماشین و
15:01
you would pick out a new car.
320
901409
1583
ماشین نو انتخاب می کردی.
15:02
You would just look at all the cars that are there and
321
902993
3475
شما فقط به تمام ماشین هایی که آنجا هستند نگاه می کنید و
15:06
you would pick out the one that you like the most.
322
906469
2703
یکی را که بیشتر دوست دارید انتخاب می کنید.
15:09
When you go shopping, you pick out new clothes.
323
909173
2469
وقتی به خرید می روید، لباس های نو را انتخاب می کنید.
15:11
You look at all of the clothes in the clothing store
324
911643
3069
شما به تمام لباس‌های فروشگاه لباس نگاه می‌کنید
15:14
and you try some on and you pick out some new
325
914713
2655
و تعدادی را امتحان می‌کنید و چند
15:17
shirts or some new pants that will fit you.
326
917369
3503
پیراهن جدید یا شلوار جدیدی را انتخاب می‌کنید که مناسب شما باشد.
15:20
So you will choose, you will pick
327
920873
3439
بنابراین شما انتخاب خواهید کرد،
15:24
out something new to put out.
328
924313
3679
چیز جدیدی را برای بیرون کشیدن انتخاب خواهید کرد.
15:27
So the meaning I'm looking at with this one
329
927993
2451
بنابراین معنایی که من با این یکی به آن نگاه می کنم این
15:30
is what firemen do and what you do when
330
930445
2863
است که آتش نشان ها چه می کنند و شما چه می کنید وقتی
15:33
there's a fire and you extinguish it.
331
933309
2687
آتش می گیرد و آن را خاموش می کنید.
15:35
There's maybe a new word for you.
332
935997
1679
شاید یک کلمه جدید برای شما وجود داشته باشد.
15:37
When you extinguish something, it goes from being
333
937677
3379
وقتی چیزی را خاموش می کنید از
15:41
on fire to not being on fire.
334
941057
2239
آتش گرفتن به آتش نگرفتن تبدیل می شود. به
15:43
That's why it's called a fire extinguisher.
335
943297
2293
همین دلیل به آن کپسول آتش نشانی می گویند. به
15:45
That's why the thumbnail has a fire extinguisher on it.
336
945591
3001
همین دلیل است که تصویر کوچک یک کپسول آتش نشانی روی آن قرار دارد.
15:48
These firefighters are going to put out the fire.
337
948593
3631
این آتش نشانان در حال اطفای حریق هستند.
15:52
When we have people over in the
338
952225
2319
وقتی در تابستان مردم را کنار می گذاریم
15:54
summer, we have a small campfire.
339
954545
1961
، یک آتش سوزی کوچک داریم.
15:56
At the end of the night, we put out the fire.
340
956507
2665
آخر شب آتش را خاموش کردیم.
15:59
If you have a fire in your kitchen,
341
959173
2421
اگر در آشپزخانه خود آتش دارید،
16:01
you need to put it out quickly so
342
961595
2477
باید سریع آن را خاموش کنید
16:04
that your kitchen doesn't burn to the ground.
343
964073
3429
تا آشپزخانه شما به زمین نسوزد.
16:07
You don't want that happening.
344
967503
2041
شما نمی خواهید این اتفاق بیفتد.
16:09
So by the way, you should always have a fire extinguisher
345
969545
3717
بنابراین، شما باید همیشه یک کپسول آتش نشانی
16:13
handy no matter where you live to run out of.
346
973263
5305
در دسترس داشته باشید، مهم نیست در کجا زندگی می کنید تا تمام شود.
16:18
Sometimes we run out of milk,
347
978569
1913
گاهی شیرمان تمام می شود،
16:20
sometimes I run out of money.
348
980483
1993
گاهی من بی پول می شوم.
16:22
I went on a trip a couple of weeks ago
349
982477
2047
من چند هفته پیش به سفر رفتم
16:24
and I had some money with me and then eventually
350
984525
3525
و مقداری پول همراهم بود و در نهایت
16:28
I thought, oh, I'm going to run out of money.
351
988051
2441
فکر کردم، اوه، پولم تمام خواهد شد.
16:30
I'm glad I have my bank card with me so I
352
990493
2835
خوشحالم که کارت بانکی ام را همراه دارم تا
16:33
can use that to buy things but yes, when we run
353
993329
4463
بتوانم از آن برای خرید وسایل استفاده کنم، اما بله، وقتی
16:37
out of milk, then we go and buy more milk.
354
997793
2501
شیرمان تمام شد، می رویم و شیر بیشتری می خریم.
16:40
When I run out of money, sometimes I will go
355
1000295
2477
وقتی پولم تمام می شود گاهی
16:42
to the bank machine and I will withdraw more money.
356
1002773
3871
به دستگاه بانک می روم و پول بیشتری برداشت می کنم.
16:46
But definitely you can run out of different things.
357
1006645
4527
اما قطعاً می توانید چیزهای مختلفی را تمام کنید.
16:51
You can run out of gas, by the way, sometimes you're
358
1011173
3065
ممکن است بنزین تمام شود، اتفاقاً گاهی اوقات در حال
16:54
driving and the little light comes on and says, you need
359
1014239
3033
رانندگی هستید و چراغ کوچک روشن می شود و می گوید بنزین نیاز دارید
16:57
gas and you think, oh, I can drive another day.
360
1017273
3227
و فکر می کنید آه من می توانم یک روز دیگر رانندگی کنم.
17:01
But that's risky because you might run out of gas,
361
1021190
4552
اما این خطرناک است زیرا ممکن است بنزین شما تمام شود
17:05
and then you'll be on the side of the road
362
1025743
2109
و سپس در کنار جاده باشید و
17:07
just waiting for someone to come and help you.
363
1027853
3327
منتظر کسی باشید که بیاید و به شما کمک کند.
17:11
Hopefully it's someone you can count on.
364
1031181
2831
امیدوارم کسی باشد که بتوانید روی او حساب کنید.
17:14
Hopefully someone who you hang around with
365
1034013
2223
امیدوارم کسی که با او در حال معاشرت هستید
17:16
is available to come and help you.
366
1036237
2753
در دسترس باشد تا به شما کمک کند.
17:18
To catch on means to understand.
367
1038991
2269
گرفتن به معنای فهمیدن است.
17:21
Sometimes when I explain these phrasal
368
1041950
2408
گاهی اوقات وقتی این افعال عبارتی را توضیح می دهم،
17:24
verbs, you don't understand the meaning,
369
1044359
2143
معنی آن را متوجه نمی شوید،
17:26
but eventually you will catch on.
370
1046503
2361
اما در نهایت متوجه خواهید شد.
17:28
If I explain it in enough ways, you will understand.
371
1048865
3471
اگر به اندازه کافی توضیح بدهم متوجه می شوید.
17:32
You will catch on to what I'm saying.
372
1052337
2451
شما به آنچه من می گویم پی خواهید برد.
17:34
As a teacher, I'm always happy when students catch on.
373
1054789
3343
من به عنوان یک معلم، همیشه از زمانی که دانش‌آموزان موفق می‌شوند، خوشحالم.
17:38
If I'm teaching a lesson and everyone's
374
1058133
2085
اگر من درس می دهم و همه
17:40
kind of confused, and then eventually they're
375
1060219
2479
گیج می شوند، و در نهایت آنها می
17:42
like, oh, I get it, I understand.
376
1062699
2621
گویند، اوه، متوجه شدم، می فهمم.
17:45
Then you would describe that as, oh, they were
377
1065321
5311
سپس آن را اینطور توصیف می کنید که اوه، آنها
17:50
able to catch on to what I was saying.
378
1070633
3087
توانستند به آنچه من می گفتم پی ببرند.
17:53
So it's nice when people catch on.
379
1073721
2083
بنابراین وقتی مردم به آن توجه می کنند خوب است.
17:55
Sometimes when you're playing a joke on someone, they
380
1075805
4863
گاهی اوقات وقتی با کسی شوخی می‌کنید، او
18:00
won't understand what you're doing right away, but eventually
381
1080669
2293
فوراً متوجه نمی‌شود که شما چه کار می‌کنید، اما در نهایت به این نتیجه
18:02
they will catch on to cut out.
382
1082963
3865
می‌رسند.
18:06
Now, I feel like I've talked about this one
383
1086829
1919
حالا، احساس می‌کنم قبلاً در مورد این مورد صحبت کرده‌ام
18:08
before, and I think I even used this picture.
384
1088749
2457
، و فکر می‌کنم حتی از این تصویر استفاده کردم.
18:11
When you cut something out, it
385
1091207
2265
وقتی چیزی را قطع می کنید، به این
18:13
means you no longer consume it.
386
1093473
2827
معنی است که دیگر آن را مصرف نمی کنید.
18:17
It can also mean to take a piece of paper
387
1097150
2274
همچنین می تواند به این معنی باشد که یک تکه کاغذ را
18:19
with the scissors and you can cut things out.
388
1099425
2383
با قیچی بردارید و بتوانید چیزها را برش دهید.
18:21
But, for instance, it's very popular in the world
389
1101809
2947
اما، به عنوان مثال، در حال حاضر در جهان بسیار محبوب است
18:24
right now to try different kinds of diets.
390
1104757
3253
که انواع مختلف رژیم های غذایی را امتحان کنید.
18:28
Some people try to cut out sugar.
391
1108011
2783
برخی افراد سعی می کنند قند را حذف کنند.
18:30
Some people who still smoke will try to cut out
392
1110795
2637
برخی از افرادی که هنوز سیگار می کشند سعی می کنند
18:33
smoking, or they'll try to cut down on their smoking.
393
1113433
3733
سیگار را ترک کنند یا سعی می کنند سیگار خود را کاهش دهند.
18:37
That means to do less of it.
394
1117167
1913
یعنی کمتر این کار را انجام دهید.
18:39
These phrasal verbs seem to be readily available today,
395
1119081
4539
به نظر می رسد این افعال عبارتی امروز به راحتی در دسترس هستند،
18:44
but I have done this in the past.
396
1124150
2018
اما من این کار را در گذشته انجام داده ام.
18:46
I generally don't eat a lot of sugar,
397
1126169
2153
من به طور کلی شکر زیادی نمی‌خورم،
18:48
and there are times where I cut out
398
1128323
1849
و مواقعی وجود دارد که
18:50
sugar completely and just eat really healthy food.
399
1130173
3631
شکر را به طور کامل حذف می‌کنم و فقط غذای واقعاً سالم می‌خورم.
18:53
It's hard to do, though, especially in North America.
400
1133805
3645
با این حال انجام این کار سخت است، به خصوص در آمریکای شمالی.
18:57
A lot of food has sugar in it.
401
1137451
2581
بسیاری از غذاها قند دارند.
19:00
In fact, if you have never been to
402
1140033
2735
در واقع، اگر تا به حال به
19:02
North America and you visited and bought bread,
403
1142769
2997
آمریکای شمالی نرفته باشید و نان را ببینید و خریده باشید،
19:05
you would probably, depending on where you are
404
1145767
2825
احتمالاً بسته به اینکه اهل کجا هستید
19:08
from, you would probably find it quite sweet.
405
1148593
3253
، آن را کاملاً شیرین خواهید یافت.
19:11
We do tend to add sugar to a lot
406
1151847
2301
ما تمایل داریم به چیزهای زیادی شکر اضافه کنیم
19:14
of things, so it's hard to cut out sugar.
407
1154149
3581
، بنابراین حذف شکر سخت است.
19:17
It's not hard to do it's hard to find foods
408
1157731
2567
انجام این کار سخت نیست، یافتن غذاهایی
19:20
that don't have a lot of sugar to do up.
409
1160299
4777
که قند زیادی برای انجام دادن ندارند، سخت است.
19:25
In the morning when I get ready, I wear shirts
410
1165077
2505
صبح که آماده می شوم، پیراهن های دکمه دار می پوشم
19:27
with buttons and I need to do up the buttons.
411
1167583
3231
و باید دکمه ها را انجام دهم.
19:30
You can also say button up.
412
1170815
1817
همچنین می توانید بگویید دکمه بالا. می
19:32
I can button up my shirt or I can do up my shirt.
413
1172633
3701
توانم دکمه های پیراهنم را ببندم یا می توانم پیراهنم را بپوشم.
19:36
So this guy here, he has decided to wear
414
1176335
3011
بنابراین این مرد اینجا، او تصمیم گرفته است که
19:39
a light purple shirt and right now he is
415
1179347
3545
یک پیراهن بنفش روشن بپوشد و در حال حاضر می
19:42
going to do up the top button.
416
1182893
2495
خواهد دکمه بالایی را انجام دهد.
19:45
Sometimes when I wear a tie, I need to do
417
1185389
2863
گاهی اوقات وقتی کراوات می‌بندم، باید
19:48
up this top button and I don't like it.
418
1188253
3299
این دکمه بالا را انجام دهم و آن را دوست ندارم.
19:51
I don't like wearing a tie.
419
1191553
1429
من از بستن کراوات خوشم نمیاد
19:52
I don't like feeling all constricted around my neck.
420
1192983
3855
من دوست ندارم اینقدر دور گردنم فشرده شده باشم.
19:56
But if I wear a tie, I do up my top button.
421
1196839
4251
اما اگر کراوات بپوشم، دکمه بالایی را انجام می دهم.
20:01
Or again, you could say button up.
422
1201091
1761
یا دوباره، می توانید بگویید دکمه بالا.
20:02
I button up my top button to fall
423
1202853
4943
دکمه بالای خود را می‌بندم تا
20:07
for something and to fall for someone.
424
1207797
3151
برای چیزی بیفتم و برای کسی بیفتم.
20:10
Slightly different meanings.
425
1210949
1701
معانی کمی متفاوت است. با عرض
20:12
Sorry, not slightly very different meanings.
426
1212651
2995
پوزش، معانی کمی متفاوت نیست.
20:15
When you fall for something, it
427
1215647
3065
وقتی به چیزی دل می خورید
20:18
means you have been tricked. Okay?
428
1218713
3119
یعنی فریب خورده اید. باشه؟
20:21
So if you get an email that says click here.
429
1221833
3231
بنابراین اگر ایمیلی دریافت کردید که می گوید اینجا را کلیک کنید.
20:25
If you send me $10,000, I will send you $1 million.
430
1225065
4335
اگر 10000 دلار برای من بفرستید، من برای شما یک میلیون دلار می فرستم.
20:30
Whatever the scam is, you don't want to fall for that.
431
1230570
4834
کلاهبرداری هر چه که باشد، شما نمی خواهید گرفتار آن شوید.
20:35
You don't want to be tricked.
432
1235405
2345
شما نمی خواهید فریب بخورید.
20:38
This is probably the best example.
433
1238330
2038
این احتمالا بهترین مثال است.
20:40
So when you get a text, I got a text
434
1240369
1967
بنابراین وقتی یک پیامک دریافت کردید،
20:42
message the other day that said bank account alert.
435
1242337
5373
یک روز دیگر پیامکی دریافت کردم که در آن هشدار حساب بانکی نوشته شده بود.
20:47
Click the following link to contact a representative.
436
1247711
3591
برای تماس با نماینده روی لینک زیر کلیک کنید.
20:51
I'm like, I'm not going to fall for this.
437
1251303
2525
من فکر می کنم، من قرار نیست گرفتار این موضوع شوم.
20:53
This is a scam.
438
1253829
1829
این یک کلاهبرداری است.
20:55
I know the status of my bank accounts.
439
1255659
3503
من از وضعیت حساب های بانکی خود اطلاع دارم.
20:59
I know that my bank doesn't text.
440
1259163
2361
من می دانم که بانک من پیامک نمی دهد.
21:01
So I'm not going to fall for this.
441
1261525
2367
بنابراین من درگیر این موضوع نمی شوم.
21:03
I'm not going to be tricked by this.
442
1263893
2979
من قرار نیست با این فریب بخورم.
21:06
To fall for someone, though, means to fall in
443
1266873
2655
با این حال، عاشق شدن به معنای
21:09
love or to start to have feelings for them.
444
1269529
3263
عاشق شدن یا شروع به داشتن احساسات نسبت به کسی است.
21:12
Or sometimes in English we'll say sometimes people will have
445
1272793
4511
یا گاهی اوقات در انگلیسی می گوییم گاهی اوقات مردم
21:17
a crush on someone and then as they spend more
446
1277305
3027
به کسی علاقه پیدا می کنند و پس از آن که
21:20
time with them, they'll start to fall for them.
447
1280333
2639
زمان بیشتری را با او می گذرانند، شروع به دوست داشتن او می کنند.
21:22
So it means they, I wouldn't say they're in love,
448
1282973
4237
بنابراین این بدان معناست که آنها، من نمی گویم که عاشق هستند،
21:27
but they're quickly starting to really, really like the person
449
1287211
4933
اما آنها به سرعت شروع به دوست داشتن آن شخص می کنند
21:32
and they're probably starting to fall in love.
450
1292145
2875
و احتمالاً شروع به عاشق شدن کرده اند.
21:35
So different meanings.
451
1295950
1256
بنابراین معانی مختلف.
21:37
To fall for something means to be tricked.
452
1297207
2223
گرفتار شدن به معنای فریب خوردن است. عاشق
21:39
To fall for someone means to start to fall in love.
453
1299431
4569
کسی شدن یعنی شروع کردن به عاشق شدن.
21:44
To sort out.
454
1304930
1618
مرتب کردن.
21:46
So again, this is another one where you
455
1306549
3119
پس دوباره، این یکی دیگر است که در آن شما
21:49
don't really need the word out, but Jen
456
1309669
2613
واقعاً نیازی به صحبت ندارید، اما من
21:52
and I like to sort out our garbage.
457
1312283
2883
و جن دوست داریم زباله هایمان را مرتب کنیم.
21:55
We sort out our recycling.
458
1315167
2143
ما بازیافت خود را مرتب می کنیم.
21:57
So we put our garbage in one
459
1317311
2281
پس زباله هایمان را در یک سطل می ریزیم
21:59
bin, we put plastic in another bin.
460
1319593
2645
، پلاستیک را در سطل دیگری می ریزیم.
22:02
We have a container in the shed where we put our
461
1322239
3129
ما یک ظرف در سوله داریم که فلز خود را در آن قرار می دهیم
22:05
metal so we can bring it to the metal recycling.
462
1325369
2377
تا بتوانیم آن را به بازیافت فلز بیاوریم.
22:07
We sort out all of our garbage and trash.
463
1327747
4343
ما همه زباله ها و زباله هایمان را مرتب می کنیم.
22:12
Again, you can just say sort.
464
1332091
1585
باز هم، شما فقط می توانید بگویید مرتب کنید.
22:13
We're going to sort the garbage.
465
1333677
1765
ما زباله ها را مرتب می کنیم.
22:15
We're going to sort out the garbage.
466
1335443
1951
ما زباله ها را مرتب می کنیم.
22:17
So we don't always need the extra word.
467
1337395
2461
بنابراین ما همیشه به کلمه اضافی نیاز نداریم.
22:19
But hey, it's English.
468
1339857
1253
اما هی، انگلیسی است.
22:21
Extra words are what we're all about.
469
1341111
2377
کلمات اضافی چیزی است که ما در مورد آن هستیم.
22:23
I think sometimes you need to sort
470
1343489
2511
فکر می‌کنم گاهی برای
22:26
out your garbage to take up.
471
1346001
3823
جمع کردن زباله‌هایتان باید مرتب کنید.
22:29
So this means to start something.
472
1349825
2031
بنابراین این به معنای شروع چیزی است.
22:31
In the winter, sometimes I take up a new hobby.
473
1351857
2921
در زمستان، گاهی اوقات به یک سرگرمی جدید می پردازم.
22:34
I've never taken up the violin, but I
474
1354779
3209
من هرگز ویولن نگرفتم، اما می‌توانستم
22:37
could take up astronomy, I could take up
475
1357989
3103
نجوم،
22:41
photography, I could take up cooking.
476
1361093
2149
عکاسی، آشپزی را انتخاب کنم.
22:43
It means to begin a new thing where you are learning.
477
1363243
4781
این به معنای شروع یک چیز جدید در جایی است که در حال یادگیری هستید. می‌توانستم کار
22:48
I could take up stamp collecting, I could take up
478
1368025
3391
جمع‌آوری تمبر کنم، می‌توانم
22:51
small engine repair, I could learn how to do that.
479
1371417
3103
تعمیر موتورهای کوچک را انجام دهم، می‌توانم یاد بگیرم که چگونه این کار را انجام دهم.
22:54
So when you start to learn something or
480
1374521
2611
بنابراین وقتی شروع به یادگیری چیزی یا
22:57
do something, we sometimes use the word, the
481
1377133
3055
انجام کاری می کنید، ما گاهی از کلمه،
23:00
verb to take up, to take apart.
482
1380189
4453
فعل گرفتن، جدا کردن استفاده می کنیم.
23:04
So I have never done that with my phone.
483
1384643
2601
بنابراین من هرگز این کار را با گوشی خود انجام ندادم.
23:07
This guy seems to be good at it though.
484
1387245
2723
به نظر می رسد این مرد در این کار خوب است.
23:09
If you want to see what's inside
485
1389969
1791
اگر می خواهید ببینید درون
23:11
of something, you can take it apart.
486
1391761
2489
چیزی چیست، می توانید آن را جدا کنید.
23:14
Maybe this phone is broken and the person needs
487
1394830
3106
شاید این گوشی خراب است و فرد باید
23:17
to take it apart in order to fix it.
488
1397937
3087
آن را جدا کند تا آن را تعمیر کند.
23:21
I know one of my older phones, I needed
489
1401025
2307
من یکی از گوشی های قدیمی ام را می شناسم،
23:23
to take it apart to put a new battery.
490
1403333
2549
برای گذاشتن باتری جدید باید آن را جدا می کردم.
23:25
In my newer phones you can't replace the battery, which
491
1405883
3305
در گوشی های جدیدتر من نمی توانید باتری را تعویض کنید، که
23:29
is annoying because I had to replace my last phone
492
1409189
3263
آزاردهنده است زیرا مجبور شدم آخرین تلفنم را تعویض کنم
23:32
because the battery started to get bigger inside.
493
1412453
2687
زیرا باتری در داخل شروع به بزرگ شدن کرد.
23:35
But there was no way to take apart the phone.
494
1415141
3059
اما راهی برای جدا کردن گوشی وجود نداشت.
23:38
And even if I could, there was
495
1418201
1711
و حتی اگر می توانستم،
23:39
no replacement battery to put in it.
496
1419913
2799
باتری جایگزینی برای قرار دادن در آن وجود نداشت.
23:42
So if you have something and you take out
497
1422713
2559
بنابراین اگر چیزی دارید و
23:45
all the screws and you open it up, we
498
1425273
2579
همه پیچ‌ها را بیرون می‌آورید و آن را باز می‌کنید، از
23:47
use the phrasal verb to take apart.
499
1427853
2537
فعل عبارتی برای جدا کردن استفاده می‌کنیم.
23:51
To wear out.
500
1431850
882
فرسوده شدن
23:52
Now believe it or not, these jeans
501
1432733
2245
حالا باور کنید یا نه، این شلوار جین به
23:54
I think are actually brand new.
502
1434979
1641
نظر من در واقع کاملاً جدید است.
23:56
Because sometimes for a while there people
503
1436621
3055
زیرا گاهی اوقات برای مدتی افراد
23:59
like to wear jeans that already looked
504
1439677
2003
دوست دارند شلوار جین بپوشند که قبلاً به نظر می رسید
24:01
like someone had worn them out.
505
1441681
3469
کسی آنها را پوشیده است.
24:05
But when you wear something out, it gets holes in it.
506
1445151
3217
اما وقتی چیزی را فرسوده می‌کنید، در آن سوراخ می‌شود.
24:08
I can't wear this shirt my whole life.
507
1448369
2287
من نمی توانم تمام عمرم این پیراهن را بپوشم.
24:10
Eventually I will wear out.
508
1450657
1871
بالاخره فرسوده خواهم شد. در
24:12
It's actually starting already.
509
1452529
1411
واقع از قبل شروع شده است.
24:13
I will wear out the elbows and they will get holes in
510
1453941
3567
آرنج‌ها را فرسوده می‌کنم و سوراخ‌هایی در
24:17
them and then I can patch them up for a bit.
511
1457509
3279
آنها ایجاد می‌شود و سپس می‌توانم آن‌ها را برای مدتی وصله کنم.
24:20
But when you wear something out, it
512
1460789
2159
اما وقتی چیزی را فرسوده می‌کنید، به این
24:22
means it starts to be broken.
513
1462949
2681
معنی است که شروع به شکستن می‌کند.
24:26
You can wear out a vehicle.
514
1466210
1500
شما می توانید یک وسیله نقلیه را فرسوده کنید.
24:27
Like if you drive a vehicle until it has 300,000 or
515
1467711
4201
مثلاً اگر یک وسیله نقلیه را تا 300000 یا
24:31
400,000 km on it, you would say, oh, I'm starting to
516
1471913
3231
400000 کیلومتر برانید، می گویید اوه، من شروع به فرسودگی
24:35
wear out the brakes, I'm starting to wear out the engine.
517
1475145
3059
ترمز دارم، دارم شروع به فرسودگی موتور می کنم.
24:38
It's starting to get old and break down to throw away.
518
1478205
5775
شروع به قدیمی شدن می کند و خراب می شود تا دور بریزد.
24:43
So when you have something that you don't
519
1483981
2277
بنابراین وقتی چیزی دارید که
24:46
want anymore, you will throw it away.
520
1486259
2581
دیگر نمی خواهید، آن را دور می اندازید.
24:49
This always bothers me when a lot
521
1489370
2438
وقتی
24:51
of people are at a party together.
522
1491809
1615
افراد زیادی در یک مهمانی با هم هستند، همیشه این موضوع مرا آزار می دهد.
24:53
Often people will throw away food because I
523
1493425
3759
اغلب مردم غذا را دور می اندازند زیرا
24:57
don't know if this happens in your country.
524
1497185
2365
نمی دانم در کشور شما این اتفاق می افتد یا خیر.
24:59
When we have a party, people bring a lot of food,
525
1499551
2625
وقتی مهمانی داریم مردم غذای زیادی می آورند
25:02
and sometimes they put too much food on their plate.
526
1502177
3097
و گاهی غذای زیادی در بشقابشان می ریزند.
25:05
Sometimes kids do this, and then when they can't
527
1505275
2383
گاهی بچه‌ها این کار را می‌کنند و وقتی نمی‌توانند
25:07
eat it all, sometimes they will throw it away.
528
1507659
1897
همه آن را بخورند، گاهی آن را دور می‌اندازند.
25:09
And I'm always like, no, let's put it in the fridge.
529
1509557
3125
و من همیشه دوست دارم، نه، بگذار آن را در یخچال بگذاریم.
25:12
Let's freeze it.
530
1512683
829
فریزش کنیم.
25:13
Don't throw away the extra food.
531
1513513
2717
غذای اضافی را دور نریزید.
25:16
I don't throw away food very easily.
532
1516231
2695
غذا را خیلی راحت دور نمی ریزم.
25:18
But you can use this for other things as well.
533
1518927
2773
اما می توانید از آن برای موارد دیگر نیز استفاده کنید.
25:23
We don't do this as much.
534
1523030
1922
ما اینقدر این کار را نمی کنیم.
25:24
We recycle more.
535
1524953
1663
بیشتر بازیافت می کنیم.
25:26
But there are still things that you need
536
1526617
2115
اما هنوز چیزهایی وجود دارد که باید آنها را
25:28
to throw away because it can't be recycled.
537
1528733
3301
دور بریزید زیرا قابل بازیافت نیستند.
25:32
I'm trying to think of something.
538
1532035
2009
دارم سعی میکنم یه چیزی فکر کنم
25:34
Some of the packaging that food comes in, we
539
1534045
2863
برخی از بسته‌بندی‌هایی را که غذا وارد می‌شود،
25:36
throw away, because it can't be recycled in Canada.
540
1536909
3957
دور می‌ریزیم، زیرا در کانادا قابل بازیافت نیستند.
25:40
So when you throw something away, it
541
1540867
2505
بنابراین وقتی چیزی را دور می اندازید به این
25:43
means you get rid of it.
542
1543373
2007
معنی است که از شر آن خلاص می شوید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7