Phrasal Verbs Part 1! Let's Learn English! 🤹🚔🚓 (Lesson Only)

120,513 views ・ 2024-01-14

Learn English with Bob the Canadian


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Well, hello and welcome to this
0
410
1802
خوب، سلام و به این
00:02
English lesson about phrasal verbs.
1
2213
1749
درس انگلیسی در مورد افعال عبارتی خوش آمدید.
00:03
This is part one of at least three lessons, maybe four.
2
3963
4185
این قسمت اول از حداقل سه درس، شاید چهار درس است.
00:08
Hopefully you are ready to learn
3
8149
2111
امیدواریم آماده یادگیری
00:10
some common phrasal verbs in English.
4
10261
2485
برخی از افعال عبارتی رایج در زبان انگلیسی باشید.
00:12
If you don't know what phrasal verbs are, it's when
5
12747
2521
اگر نمی‌دانید افعال عبارتی چیست، زمانی است که
00:15
you have a verb and then it has like on
6
15269
2111
یک فعل دارید و سپس
00:17
or of or out at the end of it, and
7
17381
3055
در انتهای آن like on یا of یا out دارد، و
00:20
somehow you have to figure out what it means.
8
20437
3167
به نوعی باید معنی آن را بفهمید.
00:23
There are a number of in English,
9
23605
2141
تعدادی از آنها در زبان انگلیسی وجود دارد،
00:25
and it is important to learn them.
10
25747
3049
و یادگیری آنها مهم است.
00:28
You don't have to learn them so
11
28797
1935
شما مجبور نیستید آنها را یاد بگیرید تا
00:30
you can use them right away.
12
30733
1663
بتوانید بلافاصله از آنها استفاده کنید.
00:32
But you do need to learn phrasal verbs when you're
13
32397
3077
اما وقتی در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید باید افعال عبارتی را یاد بگیرید
00:35
learning English because you'll hear them all the time or
14
35475
3193
زیرا همیشه آنها را می شنوید یا
00:38
you'll read them when you're reading a book.
15
38669
2319
وقتی در حال خواندن کتاب هستید آنها را می خوانید.
00:40
They certainly are quite common.
16
40989
2387
آنها مطمئناً بسیار رایج هستند.
00:43
I might have even used a phrasal verb already
17
43377
2671
حتی ممکن است در حین صحبت از یک فعل عبارتی استفاده کرده باشم
00:46
while I was talking and not even realized it.
18
46049
1999
و حتی متوجه آن نشده باشم.
00:48
I'll have to go back and check later
19
48049
2111
من باید برگردم و بعداً بررسی کنم که
00:50
to see if that is the case.
20
50161
1875
آیا این مورد است یا خیر.
00:52
But once again, welcome to part one of a series
21
52037
4341
اما یک بار دیگر، به قسمت اول از مجموعه
00:56
of English lessons about phrasal verbs to hang up.
22
56379
4473
درس های انگلیسی در مورد افعال عبارتی to hang up خوش آمدید.
01:00
So this has a couple of meanings, and I
23
60853
2319
بنابراین این چند معنی دارد و
01:03
should mention that a lot of these phrasal words
24
63173
2723
باید اشاره کنم که بسیاری از این کلمات عبارتی
01:05
phrasal words phrasal verbs have several meanings.
25
65897
3893
کلمات عبارتی افعال عبارتی چندین معنی دارند.
01:09
I'm going to try to only focus on the one
26
69791
2905
من سعی خواهم کرد فقط بر روی یک
01:12
or two most common meanings, but some do have more.
27
72697
3855
یا دو معنی متداول تمرکز کنم، اما برخی معانی بیشتری دارند.
01:16
You can see here in the
28
76553
1951
اینجا در
01:18
far picture, someone washed their clothes.
29
78505
2361
تصویر دور می بینید، شخصی لباس هایش را شسته است.
01:20
After you wash your clothes, it's important to
30
80867
2585
پس از شستن لباس‌هایتان، مهم است که
01:23
hang up your clothes so they can dry.
31
83453
2373
لباس‌هایتان را آویزان کنید تا خشک شوند.
01:25
Maybe you have a dryer and you can just put
32
85827
2041
شاید شما یک خشک کن داشته باشید و بتوانید
01:27
them in the dryer, but Jen and I don't.
33
87869
2197
آنها را در خشک کن بگذارید، اما من و جن نداریم.
01:30
So it's important for us to hang up our clothes
34
90067
3075
بنابراین برای ما مهم است که لباس‌هایمان را آویزان کنیم
01:33
so that they can dry after we wash them.
35
93143
2345
تا بعد از شستن آنها خشک شوند.
01:35
So the act of putting them either on a
36
95489
2159
بنابراین وقتی از تلفن استفاده می‌کنید، وقتی از تلفن استفاده می‌کنید، آن‌ها را روی بند
01:37
clothesline or a drying rack when you're using a
37
97649
3219
رخت یا قفسه خشک‌کن قرار می‌دهید،
01:40
phone, when you're done the conversation, when you push
38
100869
3125
وقتی مکالمه را تمام می‌کنید، وقتی
01:43
the red button, you push that to hang up.
39
103995
2935
دکمه قرمز را فشار می‌دهید، آن را فشار می‌دهید تا تلفن را قطع کنید.
01:46
So it is a similar thing to ending the phone call.
40
106931
5009
بنابراین چیزی شبیه به پایان دادن به تماس تلفنی است.
01:51
So when you decide that the conversation
41
111941
2021
بنابراین وقتی تصمیم می گیرید که مکالمه به
01:53
is over, you decide to hang up.
42
113963
2957
پایان رسیده است، تصمیم می گیرید تلفن را قطع کنید.
01:56
It's considered rude to hang up on someone in
43
116921
3087
قطع کردن تلفن در
02:00
the middle of a conversation, though usually it's nice
44
120009
3087
وسط یک مکالمه بی ادبانه تلقی می شود، اگرچه معمولاً خوب است
02:03
to finish the conversation and then say bye.
45
123097
2501
که مکالمه را تمام کنید و سپس خداحافظی کنید.
02:05
And then both people hang up at the same time.
46
125599
2749
و سپس هر دو نفر همزمان تلفن را قطع می کنند.
02:08
So two meanings for that one, to put
47
128349
1983
بنابراین دو معنی برای آن یکی، گذاشتن
02:10
clothes on a clothesline or drying rack, or
48
130333
2383
لباس روی بند رخت یا قفسه خشک کن، یا
02:12
to end a conversation, to show up.
49
132717
4415
پایان دادن به مکالمه، ظاهر شدن.
02:17
So my mom lives in an old age home now, and sometimes I
50
137133
3855
بنابراین مامانم الان در خانه سالمندان زندگی می‌کند و گاهی من
02:20
show up, sometimes I go to visit my mum, and so I show
51
140989
4323
حاضر می‌شوم، گاهی برای دیدن مامانم می‌روم، و بنابراین حاضر می‌شوم
02:25
up and I say, hey, can I come up and visit you?
52
145313
2879
و می‌گویم، هی، می‌توانم بیایم و به شما سر بزنم؟
02:28
Because in the lobby, you have to push a
53
148193
3075
چون در لابی باید دکمه ای را فشار دهید
02:31
button so that you can be let in.
54
151269
2063
تا بتوانید وارد شوید.
02:33
So sometimes I show up.
55
153333
2223
بنابراین گاهی اوقات من حاضر می شوم.
02:35
So to show up can mean to
56
155557
1855
بنابراین ظاهر شدن می تواند به معنای
02:37
arrive, to appear, to go somewhere. Sometimes.
57
157413
5307
رسیدن، ظاهر شدن، رفتن به جایی باشد. گاهی.
02:43
Oh, here's another good example.
58
163330
1778
اوه، این یک مثال خوب دیگر است.
02:45
My brothers and sisters came to my house a couple of
59
165109
2739
برادران و خواهرانم چند هفته پیش به خانه من آمدند
02:47
weeks ago, and we were waiting for them to show up.
60
167849
3727
و ما منتظر حضور آنها بودیم. به
02:51
I told them, hey, show up anytime after 03:00 in
61
171577
3087
آنها گفتم، هی، هر زمانی بعد از ساعت 03:00
02:54
the afternoon, we'll be ready for the Christmas party.
62
174665
3065
بعد از ظهر حاضر شوید، ما برای جشن کریسمس آماده خواهیم شد.
02:57
And then around 03:00 no one was there.
63
177731
2361
و سپس حدود ساعت 03:00 هیچکس آنجا نبود.
03:00
And we were like, when will they show up?
64
180093
2319
و ما فکر می کردیم که آنها کی ظاهر می شوند؟
03:02
So in that situation, it means when
65
182413
2383
بنابراین در آن شرایط، به این معنی است که آنها چه زمانی
03:04
will they arrive to pull over?
66
184797
4691
برای عقب نشینی خواهند رسید؟
03:09
So if you're wondering, these lessons
67
189489
2757
بنابراین اگر تعجب می کنید، این درس ها
03:12
are always related to my life.
68
192247
3081
همیشه به زندگی من مربوط می شود.
03:15
That's usually where I get my ideas from.
69
195329
2527
من معمولا ایده هایم را از آنجا می گیرم.
03:17
If you're driving a car on the road and you
70
197857
3551
اگر در جاده رانندگی می‌کنید و به این
03:21
decide that maybe you need a break or you want
71
201409
3363
فکر می‌کنید که شاید به استراحت نیاز داشته باشید یا می‌خواهید
03:24
to use your phone safely, it's important to pull over.
72
204773
4191
با خیال راحت از تلفن خود استفاده کنید، مهم است که آن را کنار بکشید.
03:28
It's important to slow down and go
73
208965
2591
کم کردن سرعت و رفتن
03:31
onto the side of the road.
74
211557
1775
به کنار جاده مهم است.
03:33
So when you're on the road and you go
75
213333
2079
بنابراین وقتی در جاده هستید و
03:35
onto the side of the road and stop, we
76
215413
1859
به کنار جاده می روید و می ایستید، ما می
03:37
say, pull over, you're going to pull over.
77
217273
2667
گوییم، بکشید، شما هم خواهید کشید. با این
03:40
There's another use of this word, though, and this
78
220630
2178
حال، استفاده دیگری از این کلمه وجود دارد و به همین
03:42
is why there's a police car in the thumbnail.
79
222809
2773
دلیل است که یک ماشین پلیس در تصویر کوچک وجود دارد.
03:45
Someone was asking that earlier, because
80
225583
2989
یک نفر قبلاً این را می‌پرسید، زیرا
03:48
the police can pull you over.
81
228573
2637
پلیس می‌تواند شما را بکشد.
03:51
So the other day, I'm a little bit embarrassed.
82
231211
2999
بنابراین روز دیگر، من کمی خجالت می کشم.
03:54
I was driving and up ahead I saw flashing
83
234211
3615
من در حال رانندگی بودم و جلوتر
03:57
red and blue lights, and I also saw a
84
237827
2637
چراغ های قرمز و آبی چشمک زن را دیدم و همچنین یک
04:00
whole bunch of vehicles on a side road.
85
240465
3359
دسته کامل وسایل نقلیه را در یک جاده فرعی دیدم.
04:03
And I realized I was speeding.
86
243825
2453
و متوجه شدم که سرعتم زیاد است.
04:06
And as I went by those vehicles, it was
87
246279
4409
و وقتی با آن وسایل نقلیه رفتم،
04:10
three unmarked police cars and one pulled out.
88
250689
3395
سه ماشین پلیس بی نشان و یکی بیرون کشیده شد.
04:14
And I thought, oh, he's going to pull me over.
89
254085
2415
و من فکر کردم، اوه، او مرا کنار می کشد.
04:16
So a police officer can also pull you over.
90
256501
3631
بنابراین یک افسر پلیس نیز می تواند شما را بکشد.
04:20
So this is going to sound kind of funny.
91
260133
2069
بنابراین این به نوعی خنده دار به نظر می رسد.
04:22
The police officer turned his lights on
92
262203
2121
افسر پلیس چراغ هایش را روشن کرد
04:24
because he wanted to pull me over.
93
264325
1551
چون می خواست من را بکشد.
04:25
So then I pulled over onto the side of
94
265877
2291
پس من به کنار
04:28
the road and did I get a ticket?
95
268169
2469
جاده رفتم و آیا بلیط گرفتم؟
04:30
I know you let me know in the chat.
96
270639
1663
میدونم تو چت بهم خبر دادی
04:32
If you think I got a ticket, say, yes, I think Bob
97
272303
3315
اگر فکر می‌کنید من بلیت گرفتم، بگویید بله، فکر می‌کنم باب
04:35
got a ticket or no, I don't think he got a ticket.
98
275619
2783
بلیت گرفت یا نه، فکر نمی‌کنم بلیت گرفته باشد.
04:38
When the police pulled me over to double down.
99
278403
8137
وقتی پلیس من را کشید تا دو برابر شوم.
04:46
So when you double down, I taught this phrase
100
286541
3077
پس وقتی دوبل میکنی،
04:49
on my short English channel a little while ago.
101
289619
2397
چند وقت پیش این عبارت را در کانال کوتاه انگلیسی ام آموزش دادم.
04:52
It means to work harder at something.
102
292017
2893
این به معنای تلاش بیشتر برای چیزی است.
04:54
Maybe in December, you didn't
103
294911
2327
شاید در ماه دسامبر،
04:57
really study English very much.
104
297239
1881
واقعاً زبان انگلیسی را زیاد مطالعه نکرده باشید.
04:59
Maybe you took a break and then you have a test.
105
299121
3599
شاید شما استراحت کرده اید و سپس تست دارید.
05:02
Maybe in February, you might need to double down.
106
302721
2563
شاید در ماه فوریه، ممکن است نیاز داشته باشید که کاهش را دو برابر کنید.
05:05
Right now on the amount of studying you are
107
305285
2767
در حال حاضر با توجه به میزان مطالعه ای که
05:08
doing, you might need to work harder and longer
108
308053
3695
انجام می دهید، ممکن است برای انجام مطالعه در محل کار نیاز به سخت تر و طولانی تر کار کنید
05:11
in order to get the studying done at work.
109
311749
2687
.
05:14
It's the last week of school next week, and I
110
314437
1907
هفته آینده آخرین هفته مدرسه است و من
05:16
need to double down on getting student work graded.
111
316345
3461
باید درجه بندی کار دانش آموز را دو چندان کنم.
05:19
I got a lot graded this week, but I need to
112
319807
2041
من این هفته نمره های زیادی گرفتم، اما باید
05:21
double down and get more graded because the semester is ending.
113
321849
4153
دو برابر کنم و نمره بیشتری بگیرم چون ترم تمام می شود.
05:26
So to double down means to work harder and to work
114
326003
4153
بنابراین دوبرابر کردن به معنای سخت‌تر کار کردن و
05:30
better on something so that you get a lot done to
115
330157
6095
بهتر کار کردن بر روی چیزی است که کارهای زیادی برای
05:36
double up so sometimes you want more of something.
116
336253
3887
دو برابر کردن انجام می‌دهید، بنابراین گاهی اوقات چیزی بیشتر می‌خواهید.
05:40
I eat about three or four vegetables a day, and I
117
340990
3538
من تقریباً سه یا چهار سبزی در روز می‌خورم و
05:44
should really double up the amount of vegetables I'm eating.
118
344529
3109
واقعاً باید مقدار سبزیجاتی را که می‌خورم دو برابر کنم.
05:47
I should probably eat six to eight vegetables a day.
119
347639
3753
من احتمالا باید شش تا هشت سبزی در روز بخورم.
05:51
Now, I do eat one or two pieces of fruit a day.
120
351393
3075
در حال حاضر، من یک یا دو قطعه میوه در روز می خورم.
05:54
I don't want to double up on the amount
121
354469
1823
من نمی خواهم مقدار میوه را دو برابر کنم
05:56
of fruit, but I think I should double up
122
356293
2831
، اما فکر می کنم باید
05:59
on the amount of vegetables I'm eating.
123
359125
2805
مقدار سبزیجاتی که می خورم را دو برابر کنم.
06:01
So to double, if you don't
124
361931
1967
پس دو برابر کردن، اگر نمی
06:03
know, means to multiply by two.
125
363899
3005
دانید، به معنای ضرب در دو است.
06:06
So when you double up, it means
126
366905
1647
بنابراین وقتی دو برابر می‌شوید، به این معنی است که
06:08
you try to multiply by two.
127
368553
2427
سعی می‌کنید در دو ضرب کنید.
06:11
Sometimes when you order pizza, you can order double
128
371590
2248
گاهی اوقات وقتی پیتزا سفارش می دهید، می توانید پنیر دوبل سفارش دهید
06:13
cheese, then there's twice as much cheese on it.
129
373839
2349
، سپس دو برابر پنیر روی آن وجود دارد.
06:16
You can double up on the amount
130
376189
1695
می توانید مقدار
06:17
of cheese, then it's extra yummy.
131
377885
2613
پنیر را دوبرابر کنید، سپس بسیار خوشمزه می شود.
06:20
But to double up means to do something or to
132
380499
4953
اما دوبرابر کردن به معنای انجام دادن کاری یا
06:25
have something times two, like multiply it by two.
133
385453
3807
داشتن چیزی ضربدر دو، مانند ضرب آن در دو است.
06:29
That's how it would go.
134
389870
1790
اینطوری میشد.
06:32
To show off.
135
392750
1234
برای خودنمایی.
06:33
And this is why there was a juggler in this thumbnail.
136
393985
3573
و به همین دلیل است که یک شعبده باز در این تصویر کوچک وجود دارد.
06:37
When you show off, it means you're good
137
397559
2553
وقتی خودنمایی می‌کنید، به این معنی است که
06:40
at something and you do it and you
138
400113
2431
در کاری مهارت دارید و آن را انجام می‌دهید و
06:42
want other people to see you doing it.
139
402545
2865
می‌خواهید دیگران شما را در حال انجام آن ببینند.
06:45
When you show off, it means that, well, let's
140
405411
2727
وقتی خودنمایی می‌کنید، به این معنی است که، خوب،
06:48
say I was really good at riding a unicycle.
141
408139
2927
فرض کنید من واقعاً در تک‌دوچرخه سواری مهارت داشتم.
06:51
That's like a one wheeled bicycle.
142
411067
2591
این مثل یک دوچرخه یک چرخ است.
06:53
Can't really call it a bicycle, can we?
143
413659
1801
واقعاً نمی توان اسمش را دوچرخه گذاشت، می توانیم؟
06:55
But a unicycle has one wheel.
144
415461
2137
اما تک چرخ یک چرخ دارد.
06:57
And if I brought a unicycle to a family
145
417599
2921
و اگر من یک چرخه تک چرخ را به یک گردهمایی خانوادگی بیاورم
07:00
reunion and I rode it around all day, people
146
420521
2975
و تمام روز آن را سوار کنم،
07:03
might think I was just trying to show off.
147
423497
2447
ممکن است مردم فکر کنند که من فقط سعی کردم خودنمایی کنم.
07:05
I was trying to show how good I was at something.
148
425945
3395
سعی می‌کردم نشان دهم که چقدر در کاری خوب هستم.
07:09
And it has a little element of people
149
429341
4175
و یک عنصر کوچک دارد که مردم
07:13
don't always like it when you show off.
150
433517
2559
همیشه آن را دوست ندارند وقتی خودنمایی می کنید.
07:16
It's like you're good at something, but you
151
436077
2911
مثل این است که شما در کاری مهارت دارید، اما
07:18
do it extra so people look at you.
152
438989
2303
آن را بیشتر انجام می دهید تا مردم به شما نگاه کنند.
07:21
Here's a good example.
153
441293
1123
در اینجا یک مثال خوب است.
07:22
If I was a really good football player, or soccer player,
154
442417
2885
اگر من یک فوتبالیست واقعاً خوب یا فوتبالیست خوبی بودم،
07:25
as we call it here, if I did like five spins
155
445303
3295
به قولی که اینجا می‌گوییم، اگر
07:28
on the field with the ball before I shot the ball,
156
448599
2771
قبل از شوت توپ، پنج چرخش در زمین با توپ انجام می‌دادم،
07:31
people might think, oh, he's just trying to show off.
157
451371
3209
مردم ممکن بود فکر کنند، اوه، او فقط سعی می‌کند خودنمایی کند.
07:34
He's trying to show everyone how good
158
454581
2959
او سعی می کند به همه نشان دهد که چقدر
07:37
he is at controlling the soccer ball.
159
457541
3717
در کنترل توپ فوتبال مهارت دارد.
07:41
To stop by.
160
461259
1209
برای توقف.
07:42
So I think we've had a few different phrases that
161
462469
2883
بنابراین فکر می‌کنم ما چند عبارت مختلف داشته‌ایم که
07:45
mean to go to someone's house, but to stop by
162
465353
3663
به معنای رفتن به خانه یک نفر است، اما توقف در کنار
07:49
can also mean that you go visit someone.
163
469017
3023
هم می‌تواند به این معنا باشد که به دیدن کسی می‌روی.
07:52
I think this has more of a sense
164
472041
3279
فکر می‌کنم وقتی ظاهر می‌شوید این بیشتر حس
07:55
of a visit when you show up.
165
475321
2595
دیدار دارد.
07:57
It might just be to, let me put it this way, the
166
477917
4303
این ممکن است به این صورت باشد که، اجازه دهید اینطور بگویم،
08:02
Amazon delivery person can show up and drop off a package.
167
482221
3749
تحویل‌دهنده آمازون می‌تواند ظاهر شود و بسته‌ای را تحویل دهد.
08:05
But when you say stop by, it implies that you're probably
168
485971
3465
اما وقتی می گویید توقف کنید، به این معنی است که احتمالاً می خواهید
08:09
going to go in and sit down and visit with someone.
169
489437
3363
وارد شوید و بنشینید و با کسی ملاقات کنید.
08:12
So if I say, oh, I'm going to stop by
170
492801
2319
بنابراین اگر من می گویم اوه،
08:15
and talk to my mum today, it doesn't mean I'm
171
495121
3173
امروز می ایستم و با مادرم صحبت می کنم، به این معنی نیست که
08:18
going to just be there for a few seconds.
172
498295
2607
فقط برای چند ثانیه آنجا خواهم بود. در
08:20
It can actually a little bit, but it definitely implies more
173
500903
3533
واقع می تواند کمی باشد، اما قطعا بیشتر به این معنی است که
08:24
of, after going to the grocery store, I'm going to stop
174
504437
3295
بعد از رفتن به خواربارفروشی، می خواهم
08:27
by at my sister's house and have a cup of tea.
175
507733
2703
در خانه خواهرم توقف کنم و یک فنجان چای بنوشم.
08:30
So it implies a little bit more that you are visiting.
176
510437
3045
بنابراین به این معنی است که شما در حال بازدید هستید.
08:33
So you can see in this picture, these people have
177
513483
1805
بنابراین در این تصویر می بینید که این افراد
08:35
decided to stop by the house that they are going
178
515289
3438
تصمیم گرفته اند در خانه ای که می خواهند به
08:38
to, and it looks like they're bringing some flowers.
179
518728
1878
آنجا بروند و به نظر می رسد که دارند چند گل می آورند.
08:40
Always a good idea to bring flowers to cut off.
180
520607
5483
همیشه ایده خوبی است که برای قطع کردن گل بیاورید.
08:46
Now, of course, as I said, these phrasal
181
526091
3623
حالا البته همانطور که گفتم این
08:49
verbs can have various meanings in this situation.
182
529715
3017
افعال عبارتی در این شرایط می توانند معانی مختلفی داشته باشند.
08:52
I'm talking about the meaning of when there's two
183
532733
2719
من در مورد معنای زمانی صحبت می کنم که دو
08:55
vehicles and one goes past the other and moves
184
535453
3973
وسیله نقلیه وجود دارد و یکی از جلوی دیگری می گذرد و
08:59
in front too soon, where they almost hit.
185
539427
3853
خیلی زود از جلو حرکت می کند، جایی که تقریباً به آن برخورد می کنند.
09:03
Like the other day, I was driving on the highway and
186
543281
2847
مثل روز گذشته در اتوبان رانندگی می کردم که
09:06
a person passed me and then they cut me off.
187
546129
3215
یک نفر از کنارم گذشت و بعد حرفم را قطع کردند.
09:09
So I add me in there.
188
549345
1583
بنابراین من را به آنجا اضافه می کنم.
09:10
They pulled in really quickly and
189
550929
1295
آنها خیلی سریع وارد شدند و
09:12
I had to hit my brakes.
190
552225
1737
من مجبور شدم ترمز کنم.
09:13
They cut me off.
191
553963
1847
حرفم را قطع کردند.
09:15
It could mean something as simple as when you
192
555811
3457
این می‌تواند به معنای ساده‌ای باشد که وقتی
09:19
buy a new shirt, it has a tag and
193
559269
1679
یک پیراهن جدید می‌خرید، یک برچسب داشته باشد و
09:20
you can cut off the tag, right?
194
560949
1807
بتوانید برچسب را قطع کنید، درست است؟
09:22
So you can decide, oh, I don't want the tag
195
562757
2201
بنابراین شما می توانید تصمیم بگیرید، اوه، من برچسب را
09:24
at the back, I'm going to cut it off.
196
564959
2041
در پشت نمی خواهم، من آن را قطع می کنم.
09:27
But in this situation, it means to see someone
197
567001
3983
اما در این شرایط، به این معنی است که می بینید شخصی به
09:30
drive erratically and move in front of someone too
198
570985
4511
طور نامنظم رانندگی می کند و خیلی زود جلوی کسی حرکت می کند
09:35
soon and almost cause an accident to get along.
199
575497
4623
و تقریباً باعث تصادف می شود.
09:40
So the verb get.
200
580810
2640
پس فعل گرفتن.
09:43
I did a video once where I used the verb
201
583451
2007
من یک بار ویدیویی را انجام دادم که در آن از فعل
09:45
get like a whole bunch of times in three minutes.
202
585459
3211
get مانند چندین بار در سه دقیقه استفاده کردم.
09:48
The verb get, there's a lot of phrasal verbs with it.
203
588671
4737
فعل get، افعال عبارتی زیادی با آن وجود دارد.
09:53
To get along means to like spending time with someone.
204
593409
4571
کنار آمدن یعنی دوست داشتن وقت با کسی.
09:58
These two people obviously get along.
205
598590
2386
این دو نفر به وضوح با هم کنار می آیند.
10:00
These two people like each other.
206
600977
1955
این دو نفر همدیگر را دوست دارند. می
10:02
You can see because they're smiling
207
602933
1829
توانید ببینید زیرا آنها در حال لبخند زدن
10:04
and laughing that they get along.
208
604763
2327
و خنده هستند که با هم کنار می آیند.
10:07
As a parent, you hope that your kids
209
607091
2193
به عنوان والدین، شما امیدوارید که فرزندانتان
10:09
find friends, people that they get along with,
210
609285
3151
دوستانی پیدا کنند، افرادی که با آنها کنار می آیند،
10:12
people who maybe share the same interests.
211
612437
2693
افرادی که شاید علایق مشترکی دارند.
10:15
It's nice for me because I noticed in
212
615131
2089
برای من خوب است زیرا در چت متوجه شدم که
10:17
the chat a lot of you get along.
213
617221
2323
بسیاری از شما با هم کنار می آیند.
10:19
A lot of you are happy to see each
214
619545
1823
بسیاری از شما از دیدن یکدیگر خوشحال هستید
10:21
other and you are kind to each other.
215
621369
2447
و با یکدیگر مهربان هستید.
10:23
In the chat, you get along very well.
216
623817
3153
در چت خیلی خوب با هم کنار می آیید.
10:26
So to get along means to enjoy being with
217
626971
4209
بنابراین کنار آمدن به معنای لذت بردن از بودن با
10:31
the person or people you are talking about.
218
631181
3469
فرد یا افرادی است که در مورد آنها صحبت می کنید.
10:34
To give up.
219
634651
1265
تسلیم شدن.
10:35
When you give up, it means you quit.
220
635917
1957
وقتی تسلیم می شوید، به این معنی است که ترک می کنید.
10:37
A lot of people in January decide to give up smoking.
221
637875
4627
بسیاری از مردم در ژانویه تصمیم می گیرند سیگار را ترک کنند.
10:42
A lot of people in January decide to
222
642503
2425
بسیاری از مردم در ماه ژانویه تصمیم می‌گیرند
10:44
get a gym membership and go work out.
223
644929
2719
عضو باشگاه ورزشی شوند و به ورزش بروند.
10:47
But then after a few weeks, they
224
647649
1583
اما بعد از چند هفته
10:49
give up and they stop going.
225
649233
1859
تسلیم می شوند و از رفتن بازمی مانند.
10:51
So to give up means to stop doing something.
226
651093
3311
بنابراین تسلیم شدن به معنای دست کشیدن از انجام کاری است.
10:54
It can either mean to intentionally stop doing something
227
654405
3231
این می تواند به معنای دست کشیدن عمدی از انجام کاری
10:57
or to eventually just sort of not go anymore.
228
657637
4165
یا در نهایت به نوعی دیگر نرفتن باشد.
11:01
So what's another example?
229
661803
1797
پس مثال دیگر چیست؟
11:04
I was trying to learn to cook, but I decided
230
664950
2312
سعی می‌کردم آشپزی یاد بگیرم، اما تصمیم گرفتم آن را
11:07
to give up because I wasn't learning very much.
231
667263
2793
رها کنم، زیرا چیز زیادی یاد نمی‌گرفتم.
11:10
It's very important when you're learning
232
670057
1903
زمانی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید بسیار مهم است که
11:11
English to not give up.
233
671961
2863
تسلیم نشوید.
11:14
Stay motivated, do your best.
234
674825
2291
با انگیزه بمانید، تمام تلاش خود را بکنید.
11:17
Learn as much as you possibly can.
235
677117
2815
تا جایی که می توانید یاد بگیرید.
11:19
Because if you give up, I don't know, like,
236
679933
3439
چون اگر تسلیم شوید، نمی‌دانم، مثلاً
11:23
you've spent so much time already learning it.
237
683373
2767
زمان زیادی را صرف یادگیری آن کرده‌اید.
11:26
Why quit now?
238
686141
1167
حالا چرا ترک؟
11:27
Why give up now? Keep at it.
239
687309
2627
حالا چرا تسلیم بشی؟ در آن نگه دارید.
11:29
Do the best you can to catch up.
240
689937
4639
بهترین کاری را که می توانید انجام دهید تا به عقب برگردید.
11:34
So this is one of the most common phrasal verbs.
241
694577
3957
بنابراین این یکی از رایج ترین افعال عبارتی است.
11:38
If I look at lists of common phrasal
242
698535
2383
اگر به فهرست افعال عبارتی رایج نگاه کنم،
11:40
verbs, this is almost always number one.
243
700919
2569
این تقریباً همیشه شماره یک است.
11:43
If you are walking with a group of people and those
244
703489
3667
اگر با گروهی از مردم راه می‌روید و آن
11:47
people walk a little faster than you, and you kind of
245
707157
3295
افراد کمی سریع‌تر از شما راه می‌روند و سرعتتان را
11:50
slow down and look at some stuff, and then you look
246
710453
2499
کم می‌کنید و به چیزهایی نگاه می‌کنید، سپس به
11:52
ahead and you see they are 10 meters ahead of you,
247
712953
3599
جلو نگاه می‌کنید و می‌بینید که آنها 10 متر جلوتر از شما هستند،
11:56
you need to run to catch up.
248
716553
2877
باید بدوید تا برسید
11:59
If you're in a class and everyone is working on
249
719431
4273
اگر در یک کلاس هستید و همه روی
12:03
questions and you're on question one and everyone else is
250
723705
4387
سؤالات کار می کنند و شما روی سؤال یک هستید و بقیه
12:08
already answering question four, you need to catch up.
251
728093
3007
قبلاً به سؤال چهار پاسخ می دهند، باید به عقب برگردید.
12:11
So it simply means that you're not as far as
252
731101
6175
بنابراین به سادگی به این معنی است که شما به اندازه
12:17
someone else, either in space or on a project. Okay.
253
737277
4319
شخص دیگری، چه در فضا و چه در یک پروژه، دور نیستید. باشه. بنابراین،
12:21
So again, if you're running a race and you want to
254
741597
3011
دوباره، اگر در یک مسابقه شرکت می‌کنید و می‌خواهید
12:24
finish first and there's five people ahead of you, you need
255
744609
3039
اول به پایان برسانید و پنج نفر جلوتر از شما هستند، باید به
12:27
to catch up and then you need to pass them.
256
747649
2811
عقب برگردید و سپس باید از آنها عبور کنید.
12:30
If you are in a class learning something and everyone else
257
750990
5126
اگر در کلاسی هستید که چیزی یاد می‌گیرید و بقیه
12:36
is on page seven and you're still reading on page three,
258
756117
3439
در صفحه هفت هستند و شما هنوز در حال خواندن صفحه سه هستید،
12:39
you need to read faster to catch up to them.
259
759557
3299
باید سریع‌تر بخوانید تا به آنها برسید.
12:42
So basically, you want to do the thing faster so you can
260
762857
5471
بنابراین، اساساً، شما می‌خواهید کار را سریع‌تر انجام دهید تا بتوانید
12:48
be in the same place as everyone else to let down.
261
768329
6703
در همان جایی باشید که دیگران ناامید شوند.
12:55
So this is an interesting one because it's not
262
775033
4147
بنابراین این یک مورد جالب است زیرا
12:59
clear at all what this means, but when you
263
779181
3407
اصلاً مشخص نیست که این به چه معناست، اما وقتی
13:02
let someone down, it means you make them sad.
264
782589
4341
کسی را ناامید می کنید، به این معنی است که او را ناراحت می کنید.
13:06
Let's say I needed to pick Jen up from market.
265
786931
4509
فرض کنید من باید جن را از بازار می گرفتم.
13:11
She didn't have a vehicle, and I
266
791441
1951
او وسیله نقلیه نداشت و من
13:13
forgot I would let her down. Okay.
267
793393
2767
فراموش کردم که او را ناامید خواهم کرد. باشه.
13:16
So I didn't do something I was supposed
268
796161
2655
بنابراین من کاری را که قرار بود
13:18
to do, and that made her sad.
269
798817
2681
انجام دهم انجام ندادم و این باعث ناراحتی او شد.
13:21
I'm trying to think of another example.
270
801499
2101
من سعی می کنم به مثال دیگری فکر کنم.
13:25
Oh, let's say it's your birthday and you're expecting
271
805090
4312
اوه، فرض کنید تولد شما است و شما منتظر
13:29
a birthday present, and everyone forgets your birthday, you
272
809403
4745
یک هدیه تولد هستید، و همه تولد شما را فراموش می کنند،
13:34
would then be annoyed because they let you down.
273
814149
3027
پس از آن شما اذیت می شوید زیرا آنها شما را ناامید می کنند.
13:37
You were expecting them to behave in a certain way.
274
817177
3663
انتظار داشتید رفتار خاصی داشته باشند.
13:40
You were hoping they would give you gifts.
275
820841
2805
امیدوار بودی بهت هدیه بدهند.
13:43
And not only did they forget the
276
823647
2157
و نه تنها هدایا را فراموش کردند
13:45
gifts, they forgot your birthday entirely.
277
825805
2325
، بلکه تولد شما را به کلی فراموش کردند.
13:48
So you would feel let down.
278
828131
2153
بنابراین شما احساس ناامیدی می کنید.
13:50
You would feel like the people let you down,
279
830285
3119
شما احساس می کنید که مردم شما را ناامید می کنند،
13:53
so they made you feel sad to break down.
280
833405
6131
بنابراین آنها باعث ناراحتی شما از شکستن می شوند.
13:59
So this is a common one with vehicles.
281
839537
2421
بنابراین این یک مورد رایج با وسایل نقلیه است.
14:01
When you drive a vehicle, eventually
282
841959
2303
وقتی وسیله نقلیه ای را رانندگی می کنید، در نهایت
14:04
it's going to break down.
283
844263
2247
آن را خراب می کند.
14:06
It simply means it's going to stop working.
284
846511
2561
این به سادگی به این معنی است که کار خود را متوقف می کند.
14:09
The reason why it stops working might not
285
849073
2595
دلیل توقف کار ممکن است
14:11
be very clear, but if your car breaks
286
851669
3029
خیلی واضح نباشد، اما اگر ماشین شما
14:14
down, it's not very fun at all.
287
854699
3865
خراب شود، اصلاً جالب نیست.
14:18
I have a card in my wallet, so if I'm
288
858565
5893
من یک کارت در کیفم دارم، بنابراین اگر در حال
14:24
driving and my car decides to break down, I can
289
864459
2813
رانندگی هستم و ماشینم تصمیم به خرابی گرفت، می توانم با
14:27
call a number and a tow truck will come.
290
867273
2095
یک شماره تماس بگیرم و یک یدک کش می آید.
14:29
I pay a little bit of money every month just in case.
291
869369
3371
من هر ماه مقدار کمی پول برای هر موردی پرداخت می کنم.
14:33
At school.
292
873510
1362
در مدرسه.
14:34
Right now, we have to give exams in two
293
874873
2899
همین الان باید دو هفته دیگه امتحان بدیم
14:37
weeks, so we have to photocopy the exams.
294
877773
2981
پس باید امتحانات رو فتوکپی کنیم.
14:40
So we're hoping that the photocopier,
295
880755
2655
بنابراین ما امیدواریم که دستگاه فتوکپی، دستگاه
14:43
the photocopier doesn't break down.
296
883411
2249
فتوکپی خراب نشود.
14:45
If it breaks down, we're in
297
885661
1727
اگر خراب شود به
14:47
trouble because we can't photocopy.
298
887389
2309
مشکل می خوریم چون نمی توانیم فتوکپی کنیم.
14:49
So when you say that something, you hope
299
889699
2573
بنابراین وقتی شما آن چیزی را می گویید، امیدوارید
14:52
that something won't break down, it means you
300
892273
2639
که چیزی خراب نشود، یعنی
14:54
hope that it doesn't break and stop fixing.
301
894913
3597
امیدوارید که خراب نشود و از تعمیرش دست بردارد.
14:58
You can just use the word break as well, though.
302
898511
2305
شما فقط می توانید از کلمه شکستن نیز استفاده کنید.
15:00
My car broke.
303
900817
1413
ماشینم خراب شد
15:02
My car broke down.
304
902231
1529
ماشین من خراب شده.
15:04
I don't know why we add the word down, but
305
904290
2898
نمی‌دانم چرا کلمه پایین را اضافه می‌کنیم، اما
15:07
it does sound just a little bit better when I
306
907189
2095
وقتی از
15:09
use down when I say it to come up with.
307
909285
4399
پایین استفاده می‌کنم وقتی می‌گویم برای رسیدن به آن، کمی بهتر به نظر می‌رسد.
15:13
So I'm not sure what you guys do for work or if
308
913685
3603
بنابراین من مطمئن نیستم که شما بچه ها برای کار چه می کنید یا
15:17
you're in school, but you might have to think of new ideas.
309
917289
5061
در مدرسه هستید، اما ممکن است مجبور شوید به ایده های جدیدی فکر کنید.
15:22
You might need to come up with ideas.
310
922351
2639
شاید لازم باشد ایده هایی ارائه دهید.
15:24
I mentioned this in my Wednesdays
311
924991
3023
من این را در چهارشنبه های خود
15:28
with Bob video this week.
312
928015
1197
با ویدیوی باب این هفته ذکر کردم.
15:29
I think when I go for a walk, it's
313
929213
2629
فکر می‌کنم وقتی برای پیاده‌روی می‌روم،
15:31
easy for me to come up with ideas.
314
931843
2559
ایده‌پردازی برایم آسان است.
15:34
So when you come up with an
315
934403
1689
بنابراین وقتی
15:36
idea, it means you think of something.
316
936093
2351
ایده ای به ذهنتان می رسد، به این معناست که به چیزی فکر می کنید.
15:38
Your boss might say, the photocopier is broken.
317
938445
3017
رئیس شما ممکن است بگوید، دستگاه فتوکپی خراب است.
15:41
You'll have to think of a
318
941463
2585
باید
15:44
way to get your work photocopied.
319
944049
1893
راهی برای فتوکپی شدن کار خود بیاندیشید.
15:45
And you might sit and think, oh, I
320
945943
1465
و شما ممکن است بنشینید و فکر کنید، اوه، من
15:47
need to come up with a solution.
321
947409
2021
باید راه حلی بیابم.
15:49
Oh, I'll go to the local print shop.
322
949431
2985
اوه، من به چاپخانه محلی می روم.
15:52
That's the solution.
323
952417
969
راه حل همین است.
15:53
So you came up with an idea.
324
953387
1753
بنابراین شما به یک ایده رسیدید.
15:55
Past tense.
325
955141
969
زمان گذشته.
15:56
For me, the biggest thing is I have to come
326
956850
2178
برای من، بزرگترین چیز این است که
15:59
up with ideas for English lessons all the time.
327
959029
3039
همیشه باید برای درس‌های انگلیسی ایده‌هایی داشته باشم.
16:02
So it's almost always used with the word idea.
328
962069
3475
بنابراین تقریبا همیشه با کلمه ایده استفاده می شود.
16:05
You need to come up with an idea.
329
965545
1311
شما باید یک ایده داشته باشید.
16:06
You can see this guy has thought of something.
330
966857
1839
می بینید که این مرد به چیزی فکر کرده است.
16:08
He's excited.
331
968697
1109
او هیجان زده است.
16:09
He was able to come up with an idea to dress up.
332
969807
6153
او توانست ایده ای برای لباس پوشیدن داشته باشد.
16:15
Oh, who's this guy.
333
975961
1647
اوه این پسر کیه
16:17
So there's two meanings to this.
334
977609
1859
پس این دو معنا دارد.
16:19
One, if a child wants to be a tiger, they can
335
979469
5343
یکی، اگر کودکی بخواهد ببر شود، می تواند
16:24
put on an outfit so they look like a tiger.
336
984813
2165
لباسی بپوشد که شبیه ببر شود.
16:26
And we would say that, oh,
337
986979
2153
و ما می گفتیم که اوه،
16:29
what are the kids doing today?
338
989133
959
بچه ها امروز چه کار می کنند؟
16:30
Oh, they're going to dress up like different animals.
339
990093
2841
اوه، آنها مانند حیوانات مختلف لباس می پوشند.
16:32
But it also means to wear nice clothes.
340
992935
2671
اما به معنای پوشیدن لباس های زیبا نیز هست.
16:35
So as an adult, sometimes I need to dress up, I
341
995607
3321
بنابراین به عنوان یک بزرگسال، گاهی اوقات نیاز دارم لباس بپوشم،
16:38
need to wear a suit, I need to wear a tie.
342
998929
2693
باید کت و شلوار بپوشم، باید کراوات بپوشم.
16:41
Sometimes I go to certain events
343
1001623
2179
گاهی اوقات به مراسم خاصی می روم
16:43
where I need to dress up.
344
1003803
2089
که باید لباس بپوشم.
16:45
When I go to school, normally I wear this.
345
1005893
2703
وقتی به مدرسه می روم، معمولاً این را می پوشم.
16:48
This is one of my teaching outfits.
346
1008597
2101
این یکی از لباس های آموزشی من است.
16:50
I don't wear a tie, but when I go to
347
1010699
2761
من کراوات نمی زنم، اما وقتی در
16:53
graduation at the end of the year, I need to
348
1013461
2595
پایان سال به فارغ التحصیلی می روم، باید
16:56
dress up, I need to wear nicer clothes.
349
1016057
3613
لباس بپوشم، باید لباس های زیباتر بپوشم.
16:59
So this is one of my suits.
350
1019671
2151
پس این یکی از کت و شلوارهای من است.
17:01
I think I have two.
351
1021823
1017
فکر کنم دوتا دارم
17:02
I do not wear them very often.
352
1022841
2079
من اغلب آنها را نمی پوشم.
17:04
I don't actually like to dress up.
353
1024921
2339
من در واقع دوست ندارم لباس بپوشم
17:07
I don't like having a tie around my neck.
354
1027261
3957
من دوست ندارم کراوات دور گردنم داشته باشم.
17:11
It feels funny, like having my top button
355
1031219
2841
احساس خنده‌داری می‌کند، مثل اینکه دکمه بالایی من را
17:14
done up and then wearing a tie.
356
1034061
2212
تمام کرده و سپس کراوات بپوشم.
17:16
I do not enjoy it at all.
357
1036274
1818
من اصلا لذت نمی برم.
17:18
I like to have a little bit of freedom, but
358
1038093
4067
دوست دارم کمی آزادی داشته باشم، اما
17:22
I will dress up when the situation requires it.
359
1042161
4509
زمانی که شرایط اقتضا کند لباس می پوشم.
17:26
And yes, there are a lot of bicycles in the photo.
360
1046671
3543
و بله، تعداد زیادی دوچرخه در عکس وجود دارد.
17:30
Five kids means five bikes.
361
1050215
2207
پنج بچه یعنی پنج دوچرخه.
17:32
I think we have seven bikes total
362
1052423
1637
فکر می‌کنم در مجموع هفت دوچرخه داریم که باید
17:34
to dress up, to get away.
363
1054690
3474
لباس بپوشیم، تا فرار کنیم.
17:38
So this is different than to get away with.
364
1058165
2607
بنابراین این با فرار کردن متفاوت است.
17:40
Okay, so to get away in English
365
1060773
3237
خوب، بنابراین دور شدن در انگلیسی
17:44
often means to go on a vacation.
366
1064011
2999
اغلب به معنای رفتن به تعطیلات است.
17:47
At work, someone might say, oh, I just want to
367
1067011
2357
در محل کار، ممکن است کسی بگوید، اوه، من فقط می خواهم
17:49
get away for a few days or my wife and
368
1069369
2255
برای چند روز فرار کنم یا من و همسرم
17:51
I are going to get away this weekend.
369
1071625
1685
این آخر هفته فرار می کنیم.
17:53
We're going to Florida.
370
1073311
2143
ما به فلوریدا می رویم.
17:55
That'd be a long drive for the weekend, by the way.
371
1075455
2205
اتفاقاً این رانندگی طولانی برای آخر هفته خواهد بود.
17:57
But to get away we often use, when we're
372
1077661
2773
اما زمانی که در
18:00
talking about going somewhere on vacation, to get away
373
1080435
5081
مورد رفتن به جایی در تعطیلات صحبت می‌کنیم، اغلب برای دور شدن،
18:05
with means to do something and not get caught.
374
1085517
4101
از ابزاری برای انجام کاری و گرفتار نشدن استفاده می‌کنیم.
18:09
So sometimes students at school cheat and they
375
1089619
3389
بنابراین گاهی اوقات دانش‌آموزان در مدرسه تقلب می‌کنند و
18:13
want to get away with it, so they
376
1093009
2223
می‌خواهند از آن فرار کنند، بنابراین
18:15
don't want the teacher to catch them.
377
1095233
1599
نمی‌خواهند معلم آنها را بگیرد.
18:16
They might use Chat GPT to write their
378
1096833
2703
آنها ممکن است از Chat GPT برای نوشتن
18:19
paper or to do their homework and then
379
1099537
3071
مقاله خود یا انجام تکالیف خود استفاده کنند و سپس
18:22
they hope that they get away with it.
380
1102609
1939
امیدوار باشند که از این کار خلاص شوند.
18:24
They hope that the teacher doesn't catch them.
381
1104549
2719
آنها امیدوارند که معلم آنها را نگیرد.
18:27
This guy robbed somewhere, maybe a bank, and
382
1107269
2799
این مرد از جایی دزدی کرده است، شاید یک بانک، و
18:30
he's hoping to get away with it.
383
1110069
1807
او امیدوار است که با آن فرار کند.
18:31
You can use to get away as well.
384
1111877
1791
برای فرار نیز می توانید استفاده کنید.
18:33
Like the thieves got away, but when you use
385
1113669
3411
مثل دزدها فرار کردند، اما وقتی با استفاده می کنید
18:37
with, it means it specifies what they got away
386
1117081
3311
، یعنی مشخص می کند که با چه چیزی فرار کرده اند
18:40
with, so they got away with it.
387
1120393
1439
، پس با آن فرار کردند.
18:41
Or they got away with cheating on their homework.
388
1121833
3237
یا با تقلب در انجام تکالیف خود فرار کردند.
18:45
So to get away to go on a vacation and some
389
1125071
3501
پس دور شدن برای رفتن به مرخصی و
18:48
other meanings, and to get away with to do something you
390
1128573
3759
معانی دیگر و دور شدن برای انجام کاری که
18:52
shouldn't have and to not get caught to look up.
391
1132333
5775
نباید داشته باشید و گرفتار نگاه کردن به بالا نیستید.
18:58
So yes, this can just mean this, like if
392
1138109
5219
بنابراین بله، این فقط می تواند به این معنی باشد، مثلاً اگر
19:03
you hear a sound, you can look up.
393
1143329
2271
صدایی شنیدید، می توانید به بالا نگاه کنید.
19:05
Okay, so if I'm walking outside and I hear an airplane, I
394
1145601
3343
خوب، پس اگر من بیرون راه می روم و صدای هواپیما را می شنوم،
19:08
might look up so I can see the plane in the sky.
395
1148945
3669
ممکن است به بالا نگاه کنم تا بتوانم هواپیما را در آسمان ببینم.
19:12
But it also can mean to do some research.
396
1152615
2893
اما می تواند به معنای انجام برخی تحقیقات نیز باشد.
19:15
You can go to the library and
397
1155509
2191
می توانید به کتابخانه بروید و
19:17
look something up in an encyclopedia.
398
1157701
2917
چیزی را در یک دایره المعارف جستجو کنید.
19:20
If you don't know an English word, maybe you have a dictionary
399
1160619
2863
اگر یک کلمه انگلیسی نمی دانید، شاید یک
19:23
app on your phone and you can look up the word.
400
1163483
2573
برنامه دیکشنری در تلفن خود دارید و می توانید کلمه را جستجو کنید.
19:26
You can look up the word to see what it means.
401
1166057
3613
می توانید کلمه را جستجو کنید تا معنی آن را ببینید.
19:29
Sorry, I just got an email here.
402
1169671
1809
با عرض پوزش، من یک ایمیل در اینجا دریافت کردم.
19:31
Okay, cool.
403
1171481
1019
باشه باحال
19:33
So before I go on a trip, I like to
404
1173910
3046
بنابراین قبل از اینکه به سفر بروم، دوست دارم
19:36
look up how to get there using Google maps.
405
1176957
3365
نحوه رسیدن به آنجا را با استفاده از نقشه های گوگل جستجو کنم.
19:40
So whenever you don't know something and you use a book
406
1180323
3993
بنابراین هر زمان که چیزی را نمی دانید و از یک کتاب
19:44
or the Internet or your phone or a dictionary to figure
407
1184317
4223
یا اینترنت یا تلفن یا فرهنگ لغت برای
19:48
it out, you would use the verb to look up.
408
1188541
4339
فهمیدن آن استفاده می کنید، از فعل برای جستجو استفاده می کنید.
19:52
So often before I go on a trip,
409
1192881
2037
بنابراین اغلب قبل از اینکه به سفر بروم،
19:54
I will look up how to get there.
410
1194919
2071
نحوه رسیدن به آنجا را جستجو می کنم.
19:56
And sometimes during a live stream, someone
411
1196991
2625
و گاهی اوقات در طول یک پخش زنده، شخصی
19:59
will mention something about their country.
412
1199617
2387
چیزی در مورد کشور خود ذکر می کند.
20:02
And then after the live stream, I will look up
413
1202005
2715
و بعد از پخش زنده،
20:05
the Wikipedia page so that I know more about what
414
1205330
3410
صفحه ویکی‌پدیا را جستجو می‌کنم تا بیشتر بدانم که
20:08
they were talking about to look up to.
415
1208741
3887
آنها در مورد چه چیزی صحبت می‌کردند.
20:12
So we just did.
416
1212629
1167
بنابراین ما فقط انجام دادیم.
20:13
To look up, which is to do some research.
417
1213797
3313
جستجو کردن، یعنی انجام برخی تحقیقات.
20:17
To look up to means to admire someone.
418
1217111
3217
نگاه کردن به معنای تحسین کردن کسی است.
20:20
If your mom or dad is a very
419
1220329
2495
اگر مادر یا پدرتان
20:22
nice person, you might look up to them.
420
1222825
3247
آدم بسیار خوبی هستند، ممکن است به آنها نگاه کنید.
20:26
It means you respect them.
421
1226073
2227
یعنی به آنها احترام می گذارید.
20:28
It means maybe you want to be like them.
422
1228301
3389
این بدان معناست که شاید شما می خواهید مانند آنها باشید.
20:31
When I was younger, I really looked up to my dad.
423
1231691
3319
وقتی کوچکتر بودم، واقعاً به پدرم نگاه می کردم.
20:35
He was a very smart person who ran this dairy farm.
424
1235011
3631
او فردی بسیار باهوش بود که این مزرعه لبنی را اداره می کرد.
20:38
So I admired him.
425
1238643
1833
بنابراین من او را تحسین کردم.
20:40
I respected him.
426
1240477
1251
من به او احترام گذاشتم.
20:41
Maybe at school there's a certain teacher,
427
1241729
1989
شاید در مدرسه معلم خاصی وجود داشته باشد
20:43
and you look up to that teacher.
428
1243719
1887
و شما به آن معلم نگاه کنید.
20:45
You think, oh, I want to be like that person someday.
429
1245607
3343
تو فکر می کنی، اوه، من می خواهم روزی شبیه آن شخص شوم.
20:48
I also had a teacher when I was in
430
1248951
2057
در دوران دبیرستان هم معلمی داشتم
20:51
high school, and I looked up to him.
431
1251009
2335
و به او نگاه می کردم.
20:53
He was a very smart man.
432
1253345
2707
او مرد بسیار باهوشی بود.
20:56
He was the french teacher, and he did a
433
1256053
2351
او معلم زبان فرانسه بود و
20:58
really good job, and he was really friendly.
434
1258405
1941
واقعاً کارش را خوب انجام داد و واقعاً صمیمی بود.
21:00
And so I liked him as a person,
435
1260347
2409
و بنابراین من او را به عنوان یک شخص دوست داشتم،
21:02
and so I looked up to him.
436
1262757
1535
و بنابراین به او نگاه کردم.
21:04
So when you look up to
437
1264293
975
بنابراین وقتی به
21:05
someone, it means you respect them.
438
1265269
1859
کسی نگاه می کنید، به این معنی است که به او احترام می گذارید.
21:07
It means you like them, and it might even
439
1267129
2063
این بدان معنی است که شما آنها را دوست دارید، و حتی ممکن است به این
21:09
mean that you want to be like them.
440
1269193
2607
معنی باشد که می خواهید مانند آنها باشید.
21:11
When you grow up.
441
1271801
1407
وقتی بزرگ شدی
21:13
It usually has an age element.
442
1273209
2245
معمولا یک عنصر سنی دارد.
21:15
Okay, it doesn't have to.
443
1275455
1721
باشه، لازم نیست. می‌توانید
21:17
You can look up to someone who's the
444
1277177
1651
به فردی
21:18
same age as you, but often it's usually
445
1278829
2751
همسن و سال خود نگاه کنید، اما معمولاً
21:21
like children or teenagers or young people.
446
1281581
2939
مانند کودکان، نوجوانان یا جوانان است.
21:25
They look up to someone who's
447
1285290
1592
آنها به دنبال شخصی
21:26
older than them to take after.
448
1286883
3837
بزرگتر از آنها هستند تا از آنها پیروی کنند.
21:30
So when you take after someone, though, it means
449
1290721
2975
بنابراین وقتی کسی را دنبال می کنید، به این معنی است که
21:33
you have a similar look or similar behaviors.
450
1293697
4821
شما ظاهری مشابه یا رفتارهای مشابه دارید.
21:38
So this boy and his dad, the Boy takes after his dad.
451
1298519
5027
بنابراین این پسر و پدرش، پسر به دنبال پدرش می‌رود. به
21:43
They kind of look like they
452
1303547
1401
نظر می رسند که
21:44
have the same sense of humor.
453
1304949
2501
حس شوخ طبعی مشابهی دارند.
21:47
Maybe you have a nephew who
454
1307451
2745
شاید شما یک برادرزاده دارید که
21:50
looks exactly like your brother.
455
1310197
2405
دقیقاً شبیه برادرتان است. می
21:52
You could say, wow, he really takes after you.
456
1312603
2813
توان گفت، وای، او واقعاً شما را دنبال می کند.
21:55
It means that he really looks like you.
457
1315417
2431
یعنی واقعا شبیه شماست.
21:57
Maybe you have a niece who behaves the
458
1317849
2959
شاید خواهرزاده ای داشته باشید که رفتاری
22:00
same way as your mum, like her grandmother.
459
1320809
4149
مشابه مادرتان دارد، مثل مادربزرگش. می‌توان
22:04
You could say, wow, you really take after grandma.
460
1324959
3451
گفت، وای، واقعاً دنبال مادربزرگ می‌شوی.
22:08
It means you really act like her.
461
1328411
2241
یعنی واقعا مثل اون رفتار میکنی
22:10
Or maybe you even really look like her.
462
1330653
1983
یا شاید واقعاً شبیه او هستید.
22:12
So it means to be similar
463
1332637
1743
بنابراین به معنای شبیه بودن
22:14
to someone in the same family.
464
1334381
2939
به فردی در یک خانواده است.
22:18
To call off.
465
1338830
1218
برای فراخوانی.
22:20
So sometimes you need to cancel something.
466
1340049
3295
بنابراین گاهی اوقات لازم است چیزی را لغو کنید.
22:23
Maybe you have a party next Friday and suddenly
467
1343345
4501
شاید جمعه آینده یک مهمانی داشته باشید و ناگهان
22:27
the person you're having the party for is sick.
468
1347847
2559
فردی که برایش مهمانی دارید مریض شده باشد.
22:30
You might have to call off the party.
469
1350407
1663
ممکن است مجبور شوید مهمانی را لغو کنید.
22:32
You might have to cancel the party.
470
1352071
2227
ممکن است مجبور شوید مهمانی را لغو کنید.
22:34
During the pandemic, a lot of things got called off.
471
1354299
3097
در طول همه گیری، بسیاری از چیزها کنار گذاشته شد.
22:37
Using the past tense there, a
472
1357397
1807
با استفاده از زمان گذشته در آنجا،
22:39
lot of things got canceled.
473
1359205
1749
بسیاری از چیزها لغو شد.
22:40
If you had any event to go to that day,
474
1360955
4555
اگر رویدادی برای رفتن به آن روز داشتید،
22:45
it was always important to check to make sure that
475
1365511
2529
همیشه مهم بود که بررسی کنید تا مطمئن شوید که
22:48
someone didn't need to call off the event.
476
1368041
2539
کسی نیازی به لغو رویداد ندارد.
22:51
I meet once a week with a friend in France A.
477
1371670
3310
من هفته‌ای یک بار با یکی از دوستانم در فرانسه ملاقات می‌کنم.
22:57
We speak together and sometimes we have
478
1377130
2354
ما با هم صحبت می‌کنیم و گاهی اوقات مجبور می‌شویم
22:59
to call off our meeting because our
479
1379485
1887
جلسه‌مان را لغو کنیم، زیرا
23:01
schedules just don't align properly.
480
1381373
3509
برنامه‌هایمان به درستی هماهنگ نیست.
23:04
So when you call something off,
481
1384883
2201
بنابراین وقتی چیزی را لغو می کنید، به این
23:07
it means that you cancel it.
482
1387085
1523
معنی است که آن را لغو می کنید.
23:08
It means that you don't do it to eat out.
483
1388609
4911
یعنی این کار را برای غذا خوردن در بیرون انجام نمی دهید. در
23:13
To eat in.
484
1393521
1279
23:14
Now, this is a little tricky.
485
1394801
1733
حال حاضر، این کمی مشکل است.
23:16
When you eat out, it always means that
486
1396535
3193
وقتی بیرون غذا می خورید، همیشه به این معنی است که
23:19
you're eating at a restaurant, not at home. Okay?
487
1399729
3647
در یک رستوران غذا می خورید، نه در خانه. باشه؟
23:23
So when you eat out, it means
488
1403377
1599
بنابراین وقتی بیرون غذا می خورید، به این معنی است که می
23:24
you're going to go to a restaurant.
489
1404977
1545
خواهید به یک رستوران بروید.
23:26
Hey, do you want to make supper at home
490
1406523
1689
هی میخوای
23:28
tonight or do you want to eat out?
491
1408213
1647
امشب تو خونه شام ​​درست کنی یا بیرون غذا بخوری؟
23:29
Oh, I want to eat out.
492
1409861
1167
اوه من میخوام بیرون غذا بخورم بیا
23:31
Let's go to a pizza place.
493
1411029
2381
بریم پیتزا فروشی
23:33
So to eat out means to eat in a restaurant.
494
1413411
3387
بنابراین بیرون غذا خوردن به معنای غذا خوردن در رستوران است.
23:36
Or you might say, you know what?
495
1416799
1353
یا ممکن است بگویید، می دانید چیست؟
23:38
Let's just stay home and eat in tonight.
496
1418153
1957
بیایید فقط در خانه بمانیم و امشب غذا بخوریم.
23:40
But this one has another meaning as well.
497
1420111
2761
اما این یکی معنای دیگری نیز دارد.
23:42
When you go to a restaurant and you order food, they might
498
1422873
6643
وقتی به رستوران می روید و غذا سفارش می دهید، ممکن است
23:49
say, do you want to eat in or is it to go?
499
1429517
4943
بگویند می خواهید در آن غذا بخورید یا باید بروید؟
23:54
So hopefully I'm not confusing you here.
500
1434461
3055
پس امیدوارم اینجا شما را گیج نکنم.
23:57
This to eat out means to eat in a restaurant.
501
1437517
3385
این برای غذا خوردن به معنای غذا خوردن در یک رستوران است.
24:00
We're going to go eat out tonight.
502
1440903
1743
امشب قراره بریم بیرون غذا بخوریم
24:02
To eat in can mean to eat at home.
503
1442647
3417
غذا خوردن در خانه می تواند به معنای غذا خوردن در خانه باشد. بیا
24:06
Let's save money, let's eat in tonight.
504
1446065
2765
پول پس انداز کنیم، بیا امشب غذا بخوریم.
24:08
Or when you go to a restaurant, you have the
505
1448831
2417
یا وقتی به رستوران می‌روید، این
24:11
option to get takeout, to take the food with you.
506
1451249
4227
امکان را دارید که غذای خود را با خود ببرید.
24:15
Or you might have the option to eat in, which
507
1455477
2351
یا ممکن است این گزینه را داشته باشید که در آن غذا بخورید،
24:17
means you're going to sit in the restaurant and eat.
508
1457829
2463
یعنی قرار است در رستوران بنشینید و غذا بخورید.
24:20
So sorry if I confused you.
509
1460293
1823
پس ببخشید اگه گیجتون کردم
24:22
Maybe you'll need to listen to this section
510
1462117
2601
شاید لازم باشد زمانی دوباره به این بخش گوش دهید،
24:24
again sometime because you can say in English,
511
1464719
3731
زیرا می توانید به زبان انگلیسی بگویید،
24:29
we're going to go to a restaurant.
512
1469510
1752
ما به یک رستوران می رویم.
24:31
We're going to eat out tonight.
513
1471263
1471
امشب قراره بیرون غذا بخوریم
24:32
And someone might say, oh, are
514
1472735
1753
و کسی ممکن است بگوید، اوه، آیا می‌خواهید
24:34
you going to get takeout?
515
1474489
1029
بیرون‌بر شوید؟
24:35
Or are you going to eat in.
516
1475519
1209
یا می‌خواهی داخل غذا بخوری.
24:36
And then you would say, well, we're going
517
1476729
1135
و بعد می‌گویی، خوب، ما می‌خواهیم غذا بخوریم
24:37
to eat in, which means you're staying.
518
1477865
1657
، یعنی تو می‌مانی.
24:39
I just confused all of you. Sorry.
519
1479523
1705
فقط همه تون رو گیج کردم متاسف.
24:41
Let's go back to the simple to eat
520
1481229
1743
بیایید به معنای ساده غذا
24:42
out means to eat at a restaurant.
521
1482973
2197
خوردن در رستوران برگردیم. غذا
24:45
To eat in usually means you're going
522
1485171
2473
خوردن معمولاً به این معنی است که می خواهید
24:47
to eat at home to hang out.
523
1487645
2947
در خانه غذا بخورید تا بنشینید.
24:50
This is another, I think, second most common verb.
524
1490593
3173
من فکر می کنم این یکی دیگر از فعل های رایج است.
24:53
To hang out means to just be with other people.
525
1493767
3065
معاشرت یعنی فقط با دیگران بودن.
24:56
Teenagers will often go to each
526
1496833
2415
نوجوانان اغلب برای معاشرت به خانه یکدیگر می روند
24:59
other's houses to hang out.
527
1499249
2063
.
25:01
Maybe they play video games, maybe they
528
1501313
2099
شاید آنها بازی‌های ویدیویی انجام می‌دهند، شاید
25:03
sit around and talk, maybe they do
529
1503413
1695
دور هم می‌نشینند و صحبت می‌کنند، شاید
25:05
homework, but they're just spending time together.
530
1505109
3501
تکالیف خود را انجام می‌دهند، اما فقط با هم وقت می‌گذرانند.
25:08
As someone my age, in my early fifty?
531
1508611
2961
به عنوان فردی همسن و سال من، در اوایل پنجاه سالگی؟
25:11
S, I don't hang out with my friends very often.
532
1511573
2751
S، من زیاد با دوستانم معاشرت نمی کنم.
25:14
We're all dads, we're very busy people.
533
1514325
3215
ما همه بابایم، آدم‌های خیلی شلوغی هستیم.
25:17
We don't have a lot of time to hang out.
534
1517541
2611
ما زمان زیادی برای معاشرت نداریم.
25:20
We usually go and see a movie once a year,
535
1520153
2383
ما معمولاً سالی یک بار می رویم و فیلم می بینیم،
25:22
but we haven't done that for a couple of years.
536
1522537
2239
اما یکی دو سال است که این کار را نمی کنیم.
25:24
We should probably do that again sometime.
537
1524777
2585
احتمالاً زمانی باید دوباره این کار را انجام دهیم.
25:27
Anyways, when you hang out it means
538
1527363
2473
به هر حال، زمانی که شما پاتوق می کنید به این معنی است که
25:29
you spend time with your friends.
539
1529837
2223
وقت خود را با دوستان خود می گذرانید.
25:32
You're in the same place as your friends.
540
1532061
3579
شما در همان مکان دوستان خود هستید.
25:37
To put off means to do something later.
541
1537370
2850
به تعویق انداختن به معنای انجام کاری بعد است.
25:41
Sometimes I usually make my English lessons on a
542
1541870
4098
گاهی اوقات من معمولاً درس های انگلیسی خود را
25:45
Saturday or Monday, but sometimes I put off making
543
1545969
4319
شنبه یا دوشنبه می گذارم، اما گاهی اوقات
25:50
the English lesson to Monday night and then I
544
1550289
3139
آموزش انگلیسی را به دوشنبه شب موکول می کنم و سپس
25:53
have to make the lesson and edit it.
545
1553429
1871
باید درس را درست کنم و آن را ویرایش کنم.
25:55
So to put something off means to delay.
546
1555301
3049
پس به تعویق انداختن چیزی به معنای به تاخیر انداختن است.
25:59
Let's say you have a sore tooth and you need
547
1559010
3058
فرض کنید یک دندان درد دارید و باید
26:02
to go to the dentist, but you don't like going.
548
1562069
2627
به دندانپزشک بروید، اما دوست ندارید بروید.
26:04
You might put off going to the dentist.
549
1564697
3213
ممکن است رفتن به دندانپزشک را به تعویق بیندازید.
26:07
So instead of going today, you might say
550
1567911
2081
بنابراین به جای رفتن امروز، ممکن است بگویید
26:09
I'll go next week or the week after.
551
1569993
2127
هفته آینده یا هفته بعد می روم.
26:12
So it means to do something in the future
552
1572121
4783
بنابراین به این معنی است که کاری را در آینده انجام دهید
26:16
instead of doing it when you should do it.
553
1576905
2383
به جای انجام آن زمانی که باید آن را انجام دهید.
26:19
I'm trying to think of another example.
554
1579289
1907
من سعی می کنم به مثال دیگری فکر کنم.
26:21
The dentist is a good one because I know once
555
1581197
2815
دندانپزشک خوب است زیرا می دانم که یک بار
26:24
I had a sore tooth and I was supposed to
556
1584013
2671
دندان درد داشتم و قرار بود
26:26
go to the dentist and I actually called and rescheduled.
557
1586685
3161
به دندانپزشکی بروم و در واقع زنگ زدم و دوباره وقت گذاشتم. یکی
26:29
I put off going by a couple of days.
558
1589847
2853
دو روزی رفتن را به تعویق انداختم
26:33
And here's the phrase never put off
559
1593790
1778
و این عبارتی است که هرگز کاری را که
26:35
till tomorrow what you can do today.
560
1595569
2287
امروز می توانید انجام دهید به فردا موکول نکنید.
26:37
So if there's something you can
561
1597857
2207
بنابراین اگر کاری هست که امروز می توانید
26:40
do today, just do it today.
562
1600065
2963
انجام دهید، همین امروز آن را انجام دهید.
26:43
Don't put it off to tomorrow.
563
1603029
3001
به فردا موکول نکن
26:46
To bring up so this has a lot of different
564
1606850
2802
بیان این موضوع معانی مختلفی دارد
26:49
meanings, but the meaning I'm going to talk about is
565
1609653
2975
، اما معنایی که در مورد آن صحبت خواهم کرد این است که
26:52
to think of an idea and mention it.
566
1612629
2547
به یک ایده فکر کنید و آن را ذکر کنید.
26:55
So if you're in a meeting and someone says
567
1615177
2847
بنابراین اگر در یک جلسه هستید و کسی می‌گوید
26:58
we should serve coffee tomorrow, you might bring up
568
1618025
5311
باید فردا قهوه سرو کنیم، ممکن است
27:03
the fact that you don't have any cups.
569
1623337
2965
این واقعیت را مطرح کنید که فنجان ندارید.
27:06
Or you might bring up the fact that it's going to
570
1626303
3565
یا ممکن است این واقعیت را مطرح کنید که
27:09
cost a lot of money to buy coffee for everyone.
571
1629869
2863
خرید قهوه برای همه هزینه زیادی دارد.
27:12
So it's to mention something, usually
572
1632733
2447
بنابراین ذکر چیزی است، معمولاً
27:15
in a conversation or meeting.
573
1635181
2181
در یک گفتگو یا جلسه.
27:17
So if I'm in a conversation with Jen and she says,
574
1637363
3641
بنابراین، اگر من در حال گفتگو با جن باشم و او بگوید،
27:21
I'm going to take the red van tomorrow on a long
575
1641005
4067
من فردا با وانت قرمز در یک رانندگی طولانی می روم
27:25
drive, I might bring up the fact that it needs gas.
576
1645073
3061
، ممکن است این واقعیت را مطرح کنم که به بنزین نیاز دارد.
27:28
I might say, oh, the red van needs gas.
577
1648135
1887
شاید بگم آه، وانت قرمز نیاز به بنزین دارد.
27:30
I might bring up that idea in the conversation.
578
1650023
4347
من ممکن است این ایده را در گفتگو مطرح کنم.
27:34
By the way, it does have other meanings, but
579
1654371
1857
به هر حال، معانی دیگری نیز دارد، اما
27:36
I'm not going to go over them right now.
580
1656229
1823
من در حال حاضر قصد ندارم به آنها بپردازم.
27:38
So to bring up something is to mention it to someone.
581
1658053
3447
بنابراین مطرح کردن چیزی به معنای ذکر آن به کسی است.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7