Free English Class! Topic: Plants! 🌱🌳🌻 (Lesson Only)

Well, hello and welcome to

خوب، سلام و به

this English lesson about plants.

این درس انگلیسی در مورد گیاهان خوش آمدید.

Plants are these wonderful things that grow

گیاهان این چیزهای شگفت انگیزی هستند که

outside, and sometimes we grow them inside.

در بیرون رشد می کنند، و گاهی اوقات ما آنها را در داخل رشد می کنیم.

They make the world beautiful.

آنها دنیا را زیبا می کنند.

In my opinion.

به نظر من.

Plants make things look natural.

گیاهان چیزها را طبیعی جلوه می دهند.

They make us feel good inside.

آنها به ما احساس خوبی در درون می دهند.

And in addition to that, they also feed us.

و علاوه بر آن به ما غذا هم می دهند.

We eat all kinds of fruits and

ما انواع میوه ها و

vegetables that plants provide for us.

سبزیجاتی را که گیاهان برای ما فراهم می کنند می خوریم.

So plants are amazing and certainly

بنابراین گیاهان شگفت انگیز هستند و مطمئناً

a worthwhile English lesson for today.

یک درس انگلیسی ارزشمند برای امروز هستند.

So welcome to this English lesson about plants seed.

بنابراین به این درس انگلیسی در مورد دانه گیاهان خوش آمدید. از

This is where you should

اینجا باید در

start when talking about plants.

مورد گیاهان صحبت کنید.

Seeds, in my opinion, are one of

به نظر من دانه ها یکی از

the most amazing things in the world.

شگفت انگیزترین چیزهای جهان هستند.

It's this tiny little thing, and you put it in

این چیز کوچک است، و آن را در

the ground and it turns into a tree or it

زمین می گذارید و تبدیل به درخت می شود یا به

turns into grass or it turns into a little bush.

علف تبدیل می شود یا به یک بوته کوچک تبدیل می شود.

Seeds are these little dormant parts of the plant.

دانه ها این قسمت های کوچک خفته گیاه هستند.

When I say dormant, I mean a seed is

وقتی می‌گویم خوابیده، منظورم این است که دانه‌ای

kind of asleep, waiting to grow at some point.

خوابیده است و منتظر رشد در یک نقطه است.

So when you have seeds, you basically

بنابراین وقتی بذر دارید، اساساً

have plants that will grow someday.

گیاهانی دارید که روزی رشد خواهند کرد.

Jen and I plant many, many seeds in the spring.

من و جن در بهار بذرهای بسیار زیادی می کاریم.

We start our seeds in little seeding trays in our

دانه های خود را در سینی های کوچک بذر در زیرزمین خود شروع می کنیم

basement, and then eventually they all grow into plants.

و در نهایت همه آنها به گیاه تبدیل می شوند.

And seeds can be yummy, too.

و دانه ها نیز می توانند خوشمزه باشند.

It's fun to eat sunflower seeds or pumpkin seeds.

خوردن تخمه آفتابگردان یا تخمه کدو تنبل لذت بخش است.

There are many types of seeds in the world

انواع مختلفی از دانه ها در جهان وجود دارد

that are very yummy to eat as well.

که خوردن آنها نیز بسیار خوشمزه است.

So the verb to plant, this is what we use

بنابراین، فعل کاشت، این همان چیزی است که

when we talk about putting a seed in the ground.

ما در مورد گذاشتن دانه در زمین صحبت می کنیم.

This person is planting seeds.

این شخص در حال کاشت بذر است.

Jen will plant many seeds in the spring.

جن در بهار بذرهای زیادی می کارد.

Farmers in our area will plant a lot

کشاورزان منطقه ما در

of seeds in the ground later this spring.

اواخر بهار امسال بذرهای زیادی را در زمین خواهند کاشت.

So when you take a seed that's dormant, you put

بنابراین وقتی دانه ای را می گیرید که خوابیده است،

it in the ground or you put it in soil.

آن را در زمین می گذارید یا در خاک می گذارید.

And if it gets the right, right things, which I'm going

و اگر چیزهای درست و مناسبی را بدست آورد، که

to talk about in a moment, it will start to grow.

در یک لحظه در مورد آن صحبت خواهم کرد، شروع به رشد خواهد کرد.

But the verb we use is to plant.

اما فعل ما کاشتن است.

And you put it into the soil or the ground.

و آن را داخل خاک یا زمین می گذارید.

You could even say the earth.

حتی می توان گفت زمین. به

Generally, we plant seeds into

طور کلی، ما بذرها را

soil in our seeding trays.

در سینی بذر خود در خاک می کاریم.

If you are putting seeds into a pot, you

اگر دانه‌ها را در گلدان می‌ریزید،

would probably say you're putting it into soil.

احتمالاً می‌گویید که آن‌ها را در خاک می‌ریزید.

If you're outside, you plant seeds in

اگر بیرون هستید، بذرها را در

the soil or in the ground.

خاک یا زمین می کارید.

You could use either word to describe it.

شما می توانید از هر دو کلمه برای توصیف آن استفاده کنید.

But that is what will make seeds come out

اما این همان چیزی است که باعث می شود بذرها

of their dormancy and start to grow, to germinate.

از خواب خود خارج شوند و شروع به رشد و جوانه زدن کنند.

So once a seed starts to grow, it sends

بنابراین هنگامی که یک دانه شروع به رشد می کند،

out usually a little root and a little stem.

معمولاً کمی ریشه و کمی ساقه می فرستد. پس

So we say then that it has germinated,

می گوییم جوانه زده است،

the seed absorbs water, then it gets to

بذر آب را جذب می کند، سپس به

a point where it will start to grow.

نقطه ای می رسد که شروع به رشد می کند.

And we call that germination.

و ما به آن جوانه زدن می گوییم.

The verb is to germinate.

فعل جوانه زدن است.

We hope that when we plant seeds, they will germinate.

امیدواریم وقتی بذرها را می کاریم جوانه بزنند.

It's nice to see seeds start to grow.

دیدن شروع رشد دانه ها بسیار خوب است.

It's nice to see them germinate

دیدن جوانه زدن آنها

and start to send down roots.

و شروع به ریختن ریشه بسیار خوب است.

And send a stem up.

و یک ساقه به بالا بفرستید.

And the verb is to germinate.

و فعل جوانه زدن است.

And we also refer to this as a sprout.

و از آن به عنوان جوانه نیز یاد می کنیم.

So a sprout is something that might be

بنابراین جوانه چیزی است که ممکن است

familiar to you, but we eat sprouts.

برای شما آشنا باشد، اما ما جوانه می خوریم. می

Um, you can eat bean sprouts, you can

توانی جوانه لوبیا بخوری، می توانی

eat sunflower sprouts, you can eat alfalfa sprouts.

جوانه آفتابگردان بخوری، می توانی جوانه یونجه بخوری.

A sprout is when the seed

جوانه زمانی است که بذر

has germinated and it's sent out.

جوانه زده و به بیرون فرستاده می شود.

Either maybe just a root, maybe a root and a

شاید فقط یک ریشه، شاید یک ریشه و

little bit of a stem, but usually just that first

کمی ساقه، اما معمولاً ابتدا فقط آن

root, and then you are able to eat it.

ریشه، و سپس می توانید آن را بخورید.

Maybe in a salad or something else. Very, very yummy.

شاید در سالاد یا چیز دیگری. خیلی خیلی خوشمزه

I like sprouts.

من جوانه دوست دارم

Um, jen used to do more sprouts in our kitchen.

اوم، جن قبلاً در آشپزخانه ما جوانه می زد.

We had a sprouting jar.

یک کوزه جوانه زده داشتیم.

We should probably do that more

احتمالاً باید این کار را بیشتر انجام دهیم

because sprouts are very, very healthy.

زیرا جوانه ها بسیار بسیار سالم هستند.

It's also a fun word to say.

گفتن آن نیز یک کلمه سرگرم کننده است.

Why don't you say it right now? Sprout.

چرا همین الان نمیگی؟ جوانه.

It's a fun English word to say.

این یک کلمه انگلیسی سرگرم کننده برای گفتن است.

So, as I mentioned, plants have different parts.

بنابراین همانطور که اشاره کردم گیاهان دارای قسمت های مختلفی هستند.

The root is the part of the

ریشه بخشی از

plant that grows down into the soil.

گیاه است که در خاک رشد می کند.

So generally, when a seed germinates, it will send out

بنابراین به طور کلی، زمانی که یک بذر جوانه می زند،

its first root, and that root will go down into

اولین ریشه خود را می فرستد و آن ریشه به داخل

the soil so that the plant can get water, other

خاک می رود تا گیاه بتواند آب و سایر

nutrients from the soil, in order to grow.

مواد مغذی را از خاک دریافت کند تا رشد کند.

So we call it a root.

بنابراین ما آن را ریشه می نامیم.

I think it has a couple other pronunciations,

من فکر می کنم چند تلفظ دیگر هم دارد،

but I say root roots are pretty cool.

اما من می گویم ریشه های ریشه بسیار جالب هستند.

They actually make the soil healthier as well, because

آنها در واقع خاک را سالم تر نیز می کنند، زیرا

they go down and they break up the soil.

پایین می آیند و خاک را می شکنند.

There are some crops that we grow just

برخی از محصولات هستند که ما آنها را فقط

to make the soil better, because the roots

برای بهتر کردن خاک می کاریم، زیرا ریشه ها به

help make good soil to emerge.

بیرون آمدن خاک خوب کمک می کنند.

So when a plant germinates and sends its first

بنابراین هنگامی که گیاه جوانه می زند و اولین

root down, and then it sends its first stem

ریشه خود را به پایین می فرستد و سپس اولین ساقه خود را به

up, eventually it comes out of the ground.

بالا می فرستد، در نهایت از زمین خارج می شود.

And the verb we use is to emerge.

و فعل مورد استفاده ما ظهور است.

Plants emerge from the ground.

گیاهان از زمین بیرون می آیند.

When I plant crops in my big field,

وقتی در زمین بزرگم محصول می کارم،

I'm always eager for the seeds to emerge.

همیشه مشتاق بیرون آمدن بذرها هستم.

I'm looking forward to seeing the plants.

من مشتاق دیدن گیاهان هستم.

Sorry, the seeds don't emerge.

متاسفم، دانه ها ظاهر نمی شوند. من

I'm looking forward to seeing the plants emerge from.

مشتاقانه منتظر ظهور گیاهان هستم.

From the ground.

از زمین.

It is a very exciting time when you see things.

زمان بسیار هیجان انگیزی است که چیزهایی را می بینید.

We could also use the verb to come up.

همچنین می توانیم از فعل برای آمدن بالا استفاده کنیم.

So it's fun to see plants come

بنابراین دیدن گیاهان و

up or to emerge from the ground.

یا بیرون آمدن از زمین بسیار سرگرم کننده است.

And then we call that a seedling.

و سپس آن را نهال می نامیم.

When a plant first starts to grow, that tiny

وقتی گیاهی برای اولین بار شروع به رشد می کند، آن

little plant, that first little stem, and a few

گیاه کوچک، اولین ساقه کوچک و چند

leaves that come out of the ground, we like,

برگ که از زمین بیرون می آیند، دوست داریم، آن را

we call that a seedling jen in the basement,

نهال جن در زیرزمین می نامیم،

because we grow flowers on our flower farm.

زیرا ما در مزرعه گل خود گل می رویم. .

She has large trays.

سینی های بزرگی دارد.

She plants seeds in the soil in the tray.

او دانه ها را در خاک در سینی می کارد.

Eventually it will germinate, and then the seed will

در نهایت جوانه می زند و سپس بذر

emerge, and then we'll have a little seedling.

ظاهر می شود و سپس ما یک نهال کوچک خواهیم داشت.

After a day or two, it'll put up

بعد از یک یا دو روز،

a stem and then a couple little leaves,

یک ساقه و سپس چند برگ کوچک ایجاد می کند

and we'll have these cute little seedlings.

و ما این نهال های کوچک زیبا را خواهیم داشت.

So the difference between emerge and germinate?

بنابراین تفاوت بین ظهور و جوانه زدن؟

Germinate means the seed starts

جوانه زدن به این معنی است که بذر در

to grow underneath the ground.

زیر زمین شروع به رشد می کند.

And when you say the seed, when you say the

و وقتی می گویید دانه، وقتی می گویید

plant emerges, it means it comes out of the ground.

گیاه پدید می آید، یعنی از زمین بیرون می آید.

They are very similar.

خیلی شبیه هم هستند.

But scientifically, germination would be the seed takes

اما از نظر علمی، جوانه زنی به این صورت است که بذر آب را می گیرد

in water and sends out its first root.

و اولین ریشه خود را می فرستد.

So you might not see it yet, and

بنابراین ممکن است هنوز آن را نبینید، و

then eventually it will emerge, and you will

سپس در نهایت ظاهر شود، و خواهید

see it starts to grow above the ground.

دید که شروع به رشد در بالای زمین می کند.

That would be the little difference

این تفاوت اندک

between to emerge and to germinate.

بین ظهور و جوانه زدن است.

So parts of the plant, the stem is just

بنابراین قسمت‌هایی از گیاه، ساقه آن

that piece that doesn't have anything else happening.

تکه‌ای است که هیچ اتفاق دیگری در آن رخ نمی‌دهد.

It just connects the bottom of

فقط ته

the plant to the first leaf. Sorry. Just have a look.

گیاه را به اولین برگ وصل می کند. متاسف. فقط یه نگاه بنداز

Oh, bumping my microphone.

اوه، به میکروفون من ضربه می زند.

Just have a look here.

فقط یه نگاه به اینجا بنداز

This is the stem of this plant.

این ساقه این گیاه است.

If you go far enough up, you will

اگر به اندازه کافی بالا بروید،

have a leaf, but that is the stem.

یک برگ خواهید داشت، اما ساقه آن است.

With a tree, you might actually call the main

با یک درخت، ممکن است در واقع

part the trunk, or you actually call the main

قسمت اصلی را تنه یا

part the trunk, and then you might say stems.

قسمت اصلی را تنه بنامید، و سپس ممکن است بگویید ساقه.

But usually we say branches when

اما معمولا وقتی در

we're talking about a tree.

مورد درخت صحبت می کنیم می گوییم شاخه.

Leaves, of course, or leaf in the singular.

برگ، البته، یا برگ در مفرد.

These are the green, usually green parts of a

اینها قسمت‌های سبز و معمولاً سبز یک

plant, sometimes yellow or red or other colors.

گیاه هستند که گاهی زرد یا قرمز یا رنگ‌های دیگر هستند.

This is the part of the plant that

این قسمتی از گیاه است که

the plant makes in order to capture sunlight.

گیاه برای جذب نور خورشید می سازد.

And I won't go into the details of

و من به جزئیات کارهایی که

what plants do with sunlight, but they use

گیاهان با نور خورشید می کنند نمی پردازم، اما آنها از

sunlight in order to get energy to grow.

نور خورشید برای دریافت انرژی برای رشد استفاده می کنند.

So leaves are the part of the plant where sunlight

بنابراین برگها بخشی از گیاه هستند که نور خورشید

can hit and the plant can grow and be strong

می تواند به آنجا برخورد کند و گیاه می تواند رشد کند و قوی باشد

and produce food or produce branches or produce.

و غذا تولید کند یا شاخه تولید کند یا تولید کند.

Let me see.

بذار ببینم.

I'm thinking fruit or anything

من به میوه یا هر چیز

else that a plant produces.

دیگری که یک گیاه تولید می کند فکر می کنم.

This is a bud.

این یک غنچه است.

So a bud is anything that looks like this

بنابراین غنچه هر چیزی است که به این شکل باشد

that will become a flower or a leaf. Okay.

که به گل یا برگ تبدیل شود. باشه.

Generally, a bud becomes a flower, but our trees right now

به طور کلی، یک جوانه تبدیل به گل می شود، اما درختان ما در حال حاضر

have all little buds on them, and those buds on a

همه جوانه های کوچک روی خود دارند و آن جوانه های

maple tree will open and become leaves on the tree.

درخت افرا باز می شوند و به برگ های درخت تبدیل می شوند.

When we see a bud on one of our flowering

وقتی جوانه ای را روی یکی از گیاهان گلدار خود می بینیم،

plants, that bud usually opens and becomes a flower.

آن جوانه معمولا باز می شود و تبدیل به گل می شود.

So it's like the stage before leaves or

بنابراین مانند مرحله قبل از برگ یا

the stage before flowers is a bud.

مرحله قبل از گل یک غنچه است.

Then, of course, you have flowers.

سپس، البته، شما گل دارید.

This is a beautiful dahlia, or you have this which is

این یک کوکب زیبا است، یا شما این را دارید که

a flower as well, but we might call it a bloom.

یک گل نیز هست، اما ممکن است آن را شکوفه بنامیم.

This is a beautiful peony.

این یک گل صد تومانی زیبا است.

You might hear the word flower more often.

ممکن است کلمه گل را بیشتر بشنوید.

People buy flowers.

مردم گل می خرند.

People love to smell flowers.

مردم عاشق بوییدن گل ها هستند.

It's the colorful part of a plant that

این قسمت رنگارنگ یک گیاه است که

humans are very attracted to, and bees are

انسان ها بسیار جذب آن می شوند و زنبورها

also very attracted to them as well.

نیز بسیار جذب آنها می شوند.

Bees love flowers so that they can

زنبورها عاشق گل هستند تا بتوانند به

go around and land on them.

اطراف بروند و روی آن فرود بیایند.

And there's things with pollen and

و چیزهایی در مورد گرده و

later making honey that happen.

بعداً ساخت عسل وجود دارد که اتفاق می افتد.

But we can also call it a bloom.

اما می توانیم آن را شکوفه نیز بنامیم. می

You know, oh, there's lots of

دانی، اوه، تعداد زیادی

nice flowers in that field.

گل خوب در آن مزرعه وجود دارد.

There's lots of nice blooms in that field.

تعداد زیادی شکوفه های خوب در آن زمینه وجود دارد.

Although flower would be the more

اگرچه گل

common way to describe it.

رایج‌ترین راه برای توصیف آن است.

There's no flowers on our farm yet.

هنوز گلی در مزرعه ما نیست.

There are no blooms on our farm yet.

هنوز هیچ شکوفه ای در مزرعه ما وجود ندارد.

Those will be coming in a few weeks.

اینها چند هفته دیگر می آیند.

Okay, that's not totally true.

خوب، این کاملاً درست نیست.

There are daffodils blooming, and there will

گل نرگس وجود دارد و

be tulips blooming in a few weeks.

گلهای لاله نیز تا چند هفته دیگر شکوفا می شوند.

So notice that's a verb as well, to bloom.

بنابراین توجه کنید که این یک فعل نیز هست، شکوفایی کردن.

So when you say the flowers are going to

بنابراین وقتی می گویید گل ها قرار است

bloom, it means they're going to go from just

شکوفا شوند، به این معنی است که آنها از

having a bud to opening up, and.

داشتن یک جوانه به باز شدن می روند و.

And you will see a beautiful flower, fruit.

و شما یک گل زیبا، میوه را خواهید دید.

So, fruit is something that a tree will grow.

پس میوه چیزی است که درخت رشد می کند.

Other plants have fruit as well, but

سایر گیاهان نیز میوه دارند، اما

the most common types of fruit would

رایج ترین انواع میوه ها

be things like apples, peaches, pears.

چیزهایی مانند سیب، هلو، گلابی است. به

I think dates are probably a fruit.

نظر من خرما احتمالا یک میوه است. به

I think even strawberries are considered a fruit.

نظر من حتی توت فرنگی هم یک میوه محسوب می شود.

They don't grow on a tree, though.

اگرچه آنها روی درخت رشد نمی کنند.

They grow on a little bush in the ground.

آنها روی یک بوته کوچک در زمین رشد می کنند.

But fruit is generally sweet.

اما میوه به طور کلی شیرین است.

Fruit is generally very, very yummy.

میوه ها به طور کلی بسیار بسیار خوشمزه هستند.

But if I go to market in the summer, one

اما اگر در تابستان به بازار بروم، یکی

of the things I want to buy is fresh fruit

از چیزهایی که می خواهم بخرم میوه های تازه

in our area in the summer, as you go to

منطقه ما در تابستان است، همانطور که شما به بازار می روید،

market, like a farmers market, it starts usually the season

مانند بازار کشاورزان، معمولا فصل

starts at the end of May, and the first fruit

از اواخر اردیبهشت شروع می شود. و اولین میوه

at market can sometimes be apples, but they're apples from

در بازار گاهی اوقات می تواند سیب باشد، اما آنها سیب های

the year before that are coming out of storage.

سال قبل هستند که از انبار خارج می شوند.

So they're not like, from the tree in May or June,

بنابراین آنها مانند درخت در ماه مه یا ژوئن نیستند،

but we usually start to see fruit come in around July.

اما ما معمولاً شروع به دیدن میوه ها در حدود جولای می کنیم.

We have peaches, apricots, nectarines, plums.

ما هلو، زردآلو، شلیل، آلو داریم.

Um, eventually, we do have apples

اوم، بالاخره

and pears in the fall.

در پاییز سیب و گلابی داریم.

Fruit is very, very yummy.

میوه بسیار بسیار خوشمزه است.

And that, those are some examples.

و این چند نمونه است.

Vegetables are basically any other part

سبزیجات اساساً هر قسمت دیگری

of a plant that you eat.

از یک گیاه هستند که می خورید.

In fact, because this isn't a science

در واقع، چون این یک درس علمی نیست

lesson, I don't have to be specific.

، لازم نیست به طور خاص صحبت کنم.

There are some things that we say are

چیزهایی وجود دارد که ما می گوییم

vegetables in the kitchen that maybe, if you

سبزیجات در آشپزخانه هستند که شاید اگر

looked it up online, is actually a fruit.

آن را آنلاین جستجو کرده باشید، در واقع یک میوه است.

But this, to me, would be, these are all vegetables.

اما به نظر من، اینها همه سبزیجات هستند.

I'm not sure if tomatoes would actually

من مطمئن نیستم که آیا گوجه فرنگی واقعاً

be considered a fruit or not.

یک میوه محسوب می شود یا نه.

I don't want to get into a

من نمی خواهم وارد

big argument, but vegetables are things like

بحث بزرگی شوم، اما سبزیجات چیزهایی مانند

spinach or lettuce or broccoli or cauliflower.

اسفناج یا کاهو یا کلم بروکلی یا گل کلم هستند.

Those are all vegetables.

اینها همه سبزیجات هستند.

Very, very, very healthy for you to eat.

بسیار بسیار بسیار سالم برای شما برای خوردن.

Everyone should eat a lot of vegetables.

همه باید سبزیجات زیادی بخورند.

In fact, there are a lot of different

در واقع، راه‌های مختلفی وجود دارد

ways that people explore to be healthy.

که افراد برای سالم بودن آن‌ها را بررسی می‌کنند.

One of the best things you can

یکی از بهترین کارهایی که می توانید

do is just eat more vegetables.

انجام دهید این است که سبزیجات بیشتری بخورید.

I don't want to go into the details of why

من نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم که چرا

that's good, but vegetables are just good for you.

این خوب است، اما سبزیجات فقط برای شما مفید هستند.

Very good.

خیلی خوب.

When you grow a lot of one kind

هنگامی که شما تعداد زیادی از یک نوع گیاه را پرورش می دهید

of plant, we usually call it a crop.

، معمولاً به آن محصول می گوییم.

So right now, I have a wheat crop in my field.

بنابراین در حال حاضر، من یک محصول گندم در مزرعه خود دارم.

I have a over 30 acre field, and I'm growing wheat.

من بیش از 30 هکتار زمین دارم و گندم می کارم.

Last year, the crop I had in that field was soybeans.

سال گذشته محصولی که در آن مزرعه داشتم سویا بود.

Next year, the crop will either be corn or soybeans.

سال آینده این محصول یا ذرت یا سویا خواهد بود.

So when you drive out in the countryside and you

بنابراین وقتی در حومه شهر بیرون می روید و

see wheat fields or rice fields, we call those crops.

مزارع گندم یا مزارع برنج را می بینید، ما به آن محصولات زراعی می گوییم.

They're growing a crop in order to harvest

آنها برای برداشت

the crop and to sell it to people.

محصول و فروش آن به مردم، محصولی را پرورش می دهند.

So this is a corn crop, by the way, if

بنابراین این یک محصول ذرت است، اتفاقاً اگر

you're not familiar with it, we call it corn.

با آن آشنا نیستید، ما آن را ذرت می نامیم.

It might be called maize.

شاید بتوان آن را ذرت نامید.

In other countries, when a farmer has

در کشورهای دیگر، وقتی یک کشاورز

a crop, they are growing that crop. Okay.

محصولی دارد، آن محصول را کشت می کند. باشه.

And we can use crop even more broadly,

و ما می‌توانیم از محصول حتی بیشتر استفاده کنیم،

like Jen has a nice crop of flowers.

مانند اینکه جن گل‌های خوبی دارد.

We grow flowers.

ما گل پرورش می دهیم.

I'm growing wheat.

من گندم می کارم

We grow corn sometimes I also grow

ما گاهی ذرت می کاریم من هم

hay for cows and goats to eat.

برای خوردن گاو و بز یونجه می کارم.

So this is the general term for humans planting

بنابراین این اصطلاح عمومی برای کاشت

seeds, allowing them to grow and harvesting them.

بذر توسط انسان، اجازه رشد و برداشت آنها است.

You just use the verb to grow.

شما فقط از فعل برای رشد استفاده می کنید.

And then when they're all

و بعد از اینکه رشد همه آنها

done growing, you harvest them.

تمام شد، آنها را برداشت می کنید.

So this is called a combine.

بنابراین به این ترکیب می گویند.

In my part of Canada, we call this machine a combine.

در منطقه من در کانادا، ما این دستگاه را کمباین می نامیم.

It is a large machine that can drive, and it

این ماشین بزرگی است که می تواند رانندگی کند و

takes the crop into itself and takes the part out,

محصول را به درون خود می برد و قسمتی را که

usually the seed, and puts it in the bin on

معمولاً دانه است بیرون می آورد و آن را در سطل

the top, and then the rest of the plant, all

بالای آن قرار می دهد و سپس بقیه گیاه و همه

of the stems and leaves go out the back.

ساقه ها و برگ ها را می گذارد. از پشت بیرون برو

But there are many ways to harvest.

اما راه های زیادی برای برداشت وجود دارد.

You can harvest by hand.

می توانید با دست برداشت کنید.

You can harvest with a big machine like this combine.

می توانید با دستگاه بزرگی مانند این کمباین برداشت کنید.

You can harvest with maybe just a bunch of

شما می توانید با شاید فقط یک دسته

workers with knives cutting broccoli out of the field.

کارگر با چاقو که کلم بروکلی را از مزرعه می برند برداشت کنید.

Lots of ways to harvest crops when

راه های زیادی برای برداشت محصولات زمانی که

they are ready to be sold.

آماده فروش هستند.

So when you grow vegetables at

بنابراین وقتی سبزیجات را در

home, we call that a garden.

خانه پرورش می دهید، به آن باغ می گوییم.

So some people have a small piece of land,

بنابراین برخی از مردم یک قطعه زمین کوچک،

small area in their yard, where they improve the

مساحت کوچکی در حیاط خود دارند، که در آن

soil so that it's good for growing things, and

خاک را اصلاح می کنند تا برای رشد چیزها مفید باشد، و

they might have a small garden.

ممکن است یک باغ کوچک داشته باشند.

If you grow flowers, though, we usually call

با این حال، اگر شما گل می کارید، ما معمولا

it a flower bed, I'm not sure why.

آن را تخت گل می نامیم، من مطمئن نیستم که چرا.

So this is a garden.

پس این یک باغ است.

This is a flower bed.

این یک تخت گل است.

But you could also have a flower garden.

اما می توانید یک باغ گل نیز داشته باشید.

So the words are kind of interchangeable.

بنابراین کلمات به نوعی قابل تعویض هستند.

I think flower bed would refer to a smaller

من فکر می کنم تخت گل به یک منطقه کوچکتر اشاره دارد

area, but you can also use the verb to

، اما شما همچنین می توانید از فعل

garden to talk about this hobby of growing things.

باغبانی برای صحبت در مورد این سرگرمی که در حال رشد است استفاده کنید.

So when you garden, it doesn't

بنابراین وقتی باغبانی می‌کنید، به این

mean you're growing food to sell.

معنی نیست که در حال پرورش غذا برای فروش هستید.

It doesn't mean you're growing plants to sell.

این بدان معنا نیست که شما گیاهانی را برای فروش پرورش می دهید.

It doesn't mean you're growing flowers to harvest

این بدان معنا نیست که شما گل می کارید تا برداشت کنید

and make bouquets and sell to people.

و دسته گل درست کنید و به مردم بفروشید.

It means that you enjoy being

یعنی از بیرون بودن لذت می برید

outside and you enjoy growing things.

و از رشد چیزها لذت می برید.

So someone might say, what are your hobbies?

بنابراین ممکن است کسی بگوید، سرگرمی های شما چیست؟

And you might say, oh, I like to garden.

و ممکن است بگویید، اوه، من دوست دارم باغبانی کنم.

I like growing little plants outside.

من دوست دارم گیاهان کوچک را در بیرون پرورش دهم.

I have a small vegetable garden.

من یک باغ سبزی کوچک دارم.

I have a few flower beds around my property,

من در اطراف ملک خود چند تخت گل دارم

and I like to grow different types of plants.

و دوست دارم انواع مختلف گیاهان را پرورش دهم.

So when we use the verb to garden,

بنابراین وقتی از فعل باغبانی استفاده می کنیم،

we're talking about the hobby of gardening.

در مورد سرگرمی باغبانی صحبت می کنیم.

So here is a vegetable garden.

بنابراین اینجا یک باغ سبزیجات است.

So I mentioned garden earlier, and I mentioned

بنابراین من قبلاً به باغ اشاره کردم و

vegetables a few times, but you could just

چند بار به سبزیجات اشاره کردم ، اما شما فقط می توانید

specify and say, I have a vegetable garden.

مشخص کنید و بگویید من یک باغ سبزیجات دارم.

Um, you don't grow fruit, usually in a garden, although

اوم، شما معمولاً در باغ میوه نمی کارید، اگرچه

some of the things you're growing are probably fruit.

برخی از چیزهایی که می کارید احتمالاً میوه هستند.

Usually you would grow fruit on trees in an orchard.

معمولاً روی درختان یک باغ میوه می کارید.

Uh, and then here's a flower garden.

اوه، و سپس اینجا یک باغ گل است.

Sorry, I must have forgot that I had these slides here.

با عرض پوزش، باید فراموش کرده باشم که این اسلایدها را اینجا داشتم.

So a flower garden is, uh, a bigger place than a

بنابراین یک باغ گل، مکانی بزرگتر از یک

flower bed, where you grow a wide variety of flowers.

تخت گل است که در آن گل های متنوعی پرورش می دهید. به

A person who grows lots of plants

شخصی که تعداد زیادی گیاه

to sell is generally called a farmer.

برای فروش می کارد، عموماً کشاورز نامیده می شود.

So Jen and I grow a lot of flowers to sell them.

بنابراین من و جن گلهای زیادی می کاریم تا آنها را بفروشیم.

We are flower farmers.

ما کشاورز گل هستیم.

I am a farmer.

من یک کشاورز هستم.

Jen is a farmer.

جن یک کشاورز است.

I also grow lots of wheat.

من گندم زیادی هم می کارم.

Jen and I have a large field of wheat.

من و جن یک مزرعه بزرگ گندم داریم.

We are farmers.

ما کشاورز هستیم

So this is a term we use for

بنابراین این اصطلاحی است که ما برای

someone who grows a lot of plants.

کسی که گیاهان زیادی پرورش می دهد استفاده می کنیم.

And their purpose for growing the

و هدف آنها از رشد

plants isn't to eat them themselves.

گیاهان این نیست که خودشان آنها را بخورند.

Their purpose isn't to look at the beautiful flowers.

هدف آنها این نیست که به گل های زیبا نگاه کنند.

Their purpose is to sell whatever they harvest.

هدف آنها این است که هر چه برداشت می کنند بفروشند.

I'm going back using the word harvest.

من با استفاده از کلمه برداشت برمی گردم.

So a farmer will plant crops, a farmer will grow crops.

بنابراین یک کشاورز محصول می کارد، یک کشاورز محصول می کارد.

A farmer's farmer will harvest crops,

یک کشاورز کشاورز محصول را برداشت می کند

and a farmer will sell crops.

و یک کشاورز محصول را می فروشد.

If we go inside, you might have house plants.

اگر به داخل برویم، ممکن است گیاهان خانگی داشته باشید.

So a house plant is a small plant that

بنابراین گیاه خانگی گیاه کوچکی است که

you grow inside because you like how it looks.

شما در داخل آن می روید زیرا ظاهر آن را دوست دارید.

So you might have a few plants

بنابراین ممکن است چند گیاه

like this one in different rooms.

مانند این در اتاق های مختلف داشته باشید.

It's nice to see green plants in a house.

دیدن گیاهان سبز در خانه بسیار خوب است.

People mentioned that they miss my plant.

مردم گفتند که دلشان برای گیاه من تنگ شده است.

They wish I still had my plant here.

آنها کاش من هنوز گیاهم را اینجا داشتم.

Plants just make humans feel better.

گیاهان فقط حال انسان را بهتر می کنند.

There's a nice feeling inside, like you have

احساس خوبی در درون وجود دارد، مثل اینکه

a nice feeling when you see plants around.

وقتی گیاهان را در اطراف می بینید، احساس خوبی دارید.

So a house plant is a plant that you grow in a house.

بنابراین گیاه خانگی گیاهی است که شما در خانه می روید.

So there's crops.

بنابراین محصولات وجود دارد.

There's plants that we grow

گیاهانی هستند که ما آنها را پرورش می دهیم،

because we like growing them.

زیرا ما آنها را دوست داریم.

Plants we grow because we're trying

گیاهانی که ما رشد می کنیم زیرا در تلاشیم

to produce food or flowers.

غذا یا گل تولید کنیم.

But there are also plants that would be called a weed.

اما گیاهانی نیز وجود دارند که علف هرز نامیده می شوند.

A weed is an annoying plant that grows in

علف هرز یک گیاه مزاحم است که در جایی رشد می کند

a spot where you don't want it to.

که شما نمی خواهید.

Jen and I have rows of flowers in our field,

من و جن در مزرعه‌مان ردیف‌هایی از گل داریم

and weeds grow amongst the flowers or among the flowers.

و علف‌های هرز در میان گل‌ها یا در میان گل‌ها رشد می‌کنند.

You can use either word, and we have

شما می توانید از هر دو کلمه استفاده کنید و ما باید

to go and pull the weeds out.

برویم و علف های هرز را بیرون بیاوریم.

This is a dandelion.

این قاصدک است.

There are a variety of weeds in my part of the world.

انواع علف های هرز در منطقه من از جهان وجود دارد.

I'm sure there are different weeds in your part

من مطمئن هستم که علف های هرز مختلفی در منطقه شما وجود دارد،

of the world, but if you'd like to have

اما اگر می خواهید

a nice, beautiful flower bed, if you nice.

یک تخت گل زیبا و زیبا داشته باشید، اگر دوست دارید.

If you want a nice vegetable garden, you need to go

اگر می خواهید یک باغ سبزی زیبا داشته باشید، باید

out and make sure that you pull the weeds out.

بیرون بروید و مطمئن شوید که علف های هرز را بیرون می آورید.

And in English, by the way, we often have the same

و در زبان انگلیسی، اتفاقا، ما اغلب همان

noun as verb, so I can go weed the garden? Okay.

اسم فعل را داریم، بنابراین می توانم به باغ علف های هرز بروم؟ باشه.

If there are weeds in the garden, I like to

اگر علف های هرز در باغ وجود داشته باشد، من دوست دارم

weed the garden, so I can use the same word.

باغ را وجین کنم، بنابراین می توانم از همان کلمه استفاده کنم.

There's a noun form and a verb form

یک شکل اسم و یک فعل

of that word that I can use.

از آن کلمه وجود دارد که می توانم از آنها استفاده کنم.

Weeds are annoying, by the way.

اتفاقاً علف های هرز آزاردهنده هستند.

They will grow pretty much anywhere,

آنها تقریباً در هر جایی رشد خواهند کرد،

and it's kind of frustrating sometimes.

و گاهی اوقات به نوعی خسته کننده است.

Nutrients.

مواد مغذی.

So let's talk about what plants need to grow.

بنابراین بیایید در مورد آنچه گیاهان برای رشد نیاز دارند صحبت کنیم.

Plants need a variety of things to grow, but one

گیاهان برای رشد به چیزهای مختلفی نیاز دارند، اما یکی

of the things they need, um, they need nutrients.

از چیزهایی که نیاز دارند، اوم، آنها به مواد مغذی نیاز دارند.

Nutrients refer to all of the things in

مواد مغذی به همه چیزهای موجود در

the soil that plants take in through their

خاک اطلاق می شود که گیاهان از طریق

roots along with water in order to grow.

ریشه خود همراه با آب برای رشد می گیرند.

They need things like magnesium and calcium

آنها به چیزهایی مانند منیزیم و کلسیم

and nitrogen and phosphorus and potassium.

و نیتروژن و فسفر و پتاسیم نیاز دارند.

There are a number of things that

تعدادی چیز وجود دارد که

need to be in the soil.

باید در خاک باشد.

I think they even need some sulfur, um, that plants need

من فکر می کنم آنها حتی به مقداری گوگرد نیاز دارند که گیاهان

in order to be healthy in order to grow fertilizer.

برای سالم بودن برای رشد کود به آن نیاز دارند.

So fertilizer generally refers to three main things,

بنابراین کود به طور کلی به سه چیز اصلی اشاره دارد

and that is nitrogen, phosphate, and potassium.

و آن نیتروژن، فسفات و پتاسیم است.

Those are the three major fertilizers that plants need.

اینها سه کود اصلی هستند که گیاهان به آنها نیاز دارند.

Each one helps the plant in a different way.

هر کدام به روشی متفاوت به گیاه کمک می کنند.

When I grow crops in my field, I need

وقتی در مزرعه خود محصولاتی می کارم، باید

to make sure there's enough fertilizer in the ground.

مطمئن شوم که کود کافی در زمین وجود دارد.

If there isn't, we put more fertilizer on.

اگر نباشد کود بیشتری می دهیم.

My wheat needs nitrogen soon

گندم من به زودی به نیتروژن نیاز دارد

because it's primarily a grass.

زیرا در درجه اول یک علف است.

Nitrogen is the most important fertilizer for it.

نیتروژن مهمترین کود برای آن است.

But, yeah, lots of times people will put

اما، بله، بسیاری از مواقع مردم

fertilizer down before they grow something so that

قبل از اینکه چیزی رشد کنند، کود را پایین می‌آورند تا

it grows strong and it grows healthy.

قوی شود و سالم رشد کند.

They might use manure, which is, of

آنها ممکن است از کود دامی استفاده کنند که

course, just a very natural fertilizer.

البته فقط یک کود طبیعی است.

There's no other way to say this.

راه دیگری برای گفتن این حرف وجود ندارد

Manure is a mixture of strawberries, poop from animals.

کود مخلوطی از توت فرنگی، مدفوع حیوانات است.

So if you have sheep, you probably

بنابراین اگر گوسفند دارید، احتمالاً

put straw in the sheep pen.

کاه را در آغل گوسفند قرار می دهید.

Straw is just dried wheat or oat stems, and then

کاه فقط ساقه های گندم یا جو دوسر خشک شده است و سپس

they poop, and then the mixture will decompose a little

مدفوع می کنند و سپس مخلوط کمی تجزیه می شود

bit and it becomes very, very good fertilizer.

و تبدیل به کود بسیار بسیار خوبی می شود.

So horse manure, cow manure, sheep manure, goat manure,

بنابراین کود اسب، کود گاوی، کود گوسفندی، کود بز،

it's all very, very good for the soil.

همه اینها برای خاک بسیار بسیار مفید است.

In fact, better than fertilizer in some ways,

در واقع از برخی جهات بهتر از کود است،

because fertilizer adds the chemicals that are needed.

زیرا کود مواد شیمیایی مورد نیاز را اضافه می کند.

Manure adds the chemicals that are needed,

کود مواد شیمیایی مورد نیاز را اضافه می کند،

but also what we call organic matter.

اما همچنین مواد آلی را نیز اضافه می کند.

All of the little pieces of, you know, old plants

همه تکه های کوچک گیاهان قدیمی

in the manure are good for the soil as well.

در کود برای خاک نیز مفید هستند.

And then there's compost.

و سپس کمپوست وجود دارد.

I don't know if you have a compost bin.

نمی دانم سطل کمپوست دارید یا نه.

A compost bin is a place where you put

سطل کمپوست جایی است که

kitchen scraps so that they can decompose and it

ضایعات آشپزخانه را در آن قرار می دهید تا تجزیه شوند و

becomes a very rich mulch or fertilizer as well.

همچنین به یک مالچ یا کود بسیار غنی تبدیل شود.

So we put all of our kitchen scraps,

بنابراین ما همه ضایعات آشپزخانه خود را

like little pieces of celery that we cut

مانند تکه های کوچک کرفس می گذاریم که

off the end leaves that we don't eat.

برگ های انتهایی را که نمی خوریم برش می دهیم.

Like, if you eat the stem but not the leaf,

مثلاً، اگر ساقه را بخورید اما برگ را نخورید،

when you buy carrots, the green part of the carrot

وقتی هویج می‌خرید، قسمت سبز هویج را

we put into the compost so that will slowly turn

داخل کمپوست می‌گذاریم تا به آرامی تبدیل به

into really, really nice nutrient source for growing plants.

منبع غذایی واقعاً بسیار خوبی برای رشد گیاهان شود.

Oh, and by the way, manure does smell, but if

اوه و اتفاقا کود بو میده ولی اگه

it's very, very old manure, it doesn't smell very bad.

کود خیلی خیلی کهنه باشه بوی خیلی بدی نمیده.

So it's good to let manure sit for

پس خوب است اجازه دهید کود

about a year, and it turns a dark,

حدود یک سال بماند و به رنگ

dark brown, and it doesn't smell as much.

قهوه ای تیره و تیره در بیاید و بوی آن زیاد نباشد.

So plants need water, lots of water.

بنابراین گیاهان به آب، آب زیادی نیاز دارند.

They get water in a variety of ways, but certainly

آنها آب را از راه های مختلفی دریافت می کنند، اما مطمئناً

rain is probably one of the most natural ways.

باران یکی از طبیعی ترین راه ها است.

Um, right now it's raining outside, so Jen and I

اوم، الان بیرون بارون میاد، پس من و جن

will be, uh, we will not be working outside tomorrow,

، فردا شنبه بیرون کار نخواهیم کرد،

on Saturday, because it's supposed to rain then as well.

چون اون موقع هم قراره بارون بباره.

But, uh, plants need water.

اما، گیاهان به آب نیاز دارند.

It's probably, for most crops, the most important.

احتمالاً برای بیشتر محصولات زراعی مهم ترین است.

Uh, we call them crop inputs sometimes,

اوه، ما گاهی اوقات آنها را ورودی های محصول می نامیم،

but it's the most important thing that

اما این مهمترین چیزی است که

they need, uh, for sure, sunlight.

آنها به نور خورشید نیاز دارند، مطمئناً، نور خورشید.

So plants need sunlight to grow.

بنابراین گیاهان برای رشد به نور خورشید نیاز دارند.

The sun is amazing.

خورشید شگفت انگیز است.

It provides this light energy that comes, and we like

این انرژی نوری را فراهم می کند و ما دوست داریم

sitting in the sun and staying warm in the sun.

زیر نور خورشید بنشینیم و در آفتاب گرم بمانیم.

But plants actually need the sun to grow in the winter.

اما گیاهان در واقع برای رشد در زمستان به خورشید نیاز دارند.

In Canada, most plants are dormant.

در کانادا بیشتر گیاهان در حالت خواب هستند.

They go into dormancy, and they don't grow.

آنها به خواب می روند و رشد نمی کنند.

They just wait for spring to come.

آنها فقط منتظر آمدن بهار هستند.

And once we start to get rain and once the

و هنگامی که باران شروع به باریدن می کنیم و هنگامی که

sun starts to shine, our lawn, our grass starts to

خورشید شروع به درخشیدن می کند، چمن ما، چمن های ما شروع به

turn green, the trees start to leaf out, and you

سبز شدن می کنند، درختان شروع به برگ زدن می کنند، و شما

start to see everything start to grow.

شروع به رشد کردن همه چیز می بینید.

I'm not going to go into any details, but plants need

من قصد ندارم وارد جزئیات شوم، اما گیاهان

the energy from the sun in order to survive and live.

برای بقا و زندگی به انرژی خورشید نیاز دارند.

And then there's also something called pollination.

و سپس چیزی به نام گرده افشانی نیز وجود دارد.

In order for plants to reproduce, they need

برای تکثیر گیاهان باید

to be in contact with other plants.

با گیاهان دیگر در تماس باشند.

This can happen by plants just blowing

این می تواند با وزش گیاهان در

past each other in the wind.

مقابل یکدیگر در باد اتفاق بیفتد.

Or there might be insects, like bees,

یا ممکن است حشرات مانند زنبورها

that fly from flower to flower.

از گلی به گل دیگر پرواز کنند.

Sometimes plants just release pollen into the air

گاهی اوقات گیاهان فقط گرده را در هوا آزاد می کنند

and it blows around with the wind.

و با باد به اطراف می وزد.

But sometimes they need a bee to kind of come

اما گاهی اوقات آنها به یک زنبور نیاز دارند که بیاید

and take the pollen from one plant to another plant.

و گرده را از گیاهی به گیاه دیگر ببرد.

By the way, plant pollen is a source of allergies.

به هر حال، گرده گیاهان منبع آلرژی است.

Like, there's one part of the summer where my

مثلاً قسمتی از تابستان وجود دارد که

nose is stuffed up all the time because I

بینی من دائماً پر می شود زیرا

think I'm allergic to one of the plants that's

فکر می کنم به یکی از گیاهانی که

sending out pollen at that time.

در آن زمان گرده می فرستد حساسیت دارم.

When you water, you can water artificially,

وقتی آبیاری می کنید، می توانید به صورت مصنوعی آبیاری کنید،

so you can water using a sprinkler.

بنابراین می توانید با استفاده از آب پاش آبیاری کنید.

A sprinkler is just something that

آبپاش فقط چیزی است که

shoots water around on plants.

آب را روی گیاهان پرتاب می کند.

You might water using a watering can.

ممکن است با استفاده از یک قوطی آبیاری کنید.

So you might fill up something like this.

بنابراین شما ممکن است چیزی شبیه به این را پر کنید.

It has a spout and a handle,

دهانه و دسته دارد

and you can go and put water.

و می توانید بروید و آب بگذارید.

Usually if you're watering a vegetable garden,

معمولاً اگر در حال آبیاری باغ سبزیجات هستید

though, you would probably use a sprinkler.

، احتمالاً از آبپاش استفاده می کنید.

If you're watering a few potted plants,

اگر به چند گیاه گلدانی آبیاری می کنید،

you might use a watering can.

ممکن است از قوطی آبیاری استفاده کنید.

And then if you are using a

و سپس اگر از

sprinkler, you might need a garden hose.

آبپاش استفاده می کنید، ممکن است به شلنگ باغچه نیاز داشته باشید.

So this is a type of hose

بنابراین این یک نوع شلنگ است

that we use outside in our gardens.

که ما در بیرون در باغچه های خود استفاده می کنیم.

You connect it to a tap, and then you can hook

شما آن را به یک شیر آب وصل می کنید و سپس می توانید

a sprinkler up to the other end or something else, and

یک آبپاش را تا انتهای دیگر یا چیز دیگری قلاب کنید و

then you turn the tap on and water will come out.

سپس شیر را باز می کنید و آب خارج می شود.

And then when you're done, you can wrap

و بعد از اتمام کار، می توانید

up or roll up the garden hose.

شلنگ باغچه را بپیچید یا بغلتانید.

Sometimes our dogs chew our garden hoses.

گاهی سگ های ما شلنگ باغچه ما را می جوند.

That makes Jen quite angry because garden hoses

این جن را بسیار عصبانی می‌کند، زیرا شیلنگ‌های باغچه

don't work when they have holes in it

زمانی که سوراخ‌هایی

from the dogs chewing on them.

از سگ‌هایی که آنها را می‌جوند، کار نمی‌کنند.

Um, if you grow plants in pots,

اوم، اگر گیاهان را در گلدان بکارید،

you will probably buy potting soil.

احتمالاً خاک گلدان خواهید خرید.

So we buy potting soil because it's a really

بنابراین ما خاک گلدان می خریم زیرا این

good kind of soil to start seeds in.

نوع خاک واقعاً خوبی برای شروع بذر است.

So Jen will fill pots or trays with potting soil,

بنابراین جن گلدان ها یا سینی ها را با خاک گلدان پر می کند

and then she will use that to start her plants.

و سپس از آن برای شروع گیاهانش استفاده می کند.

So it's a type of soil that you buy

بنابراین این نوعی خاک است که

at a store that you can use to grow

از فروشگاه می خرید و می توانید از آن برای پرورش

plants and houseplants usually are in potting soil.

گیاهان استفاده کنید و گیاهان آپارتمانی معمولاً در خاک گلدان هستند.

Weeds are annoying, and sometimes you need

علف های هرز آزاردهنده هستند و گاهی اوقات

to hoe to get the weeds.

برای به دست آوردن علف های هرز نیاز به بیل زدن دارید.

Again, this is a hoe, and you use a hoe to hoe.

باز هم این یک بیل است و شما از بیل زدن به بیل زدن استفاده می کنید.

So I can go buy a hoe and then I can

بنابراین می توانم بروم یک بیل بخرم و سپس می توانم

go out in the field and I can hoe the weeds. Okay.

در مزرعه بیرون بروم و علف های هرز را بیل کنم. باشه.

This gentleman here has a pretty heavy duty hoe.

این آقا اینجا یک بیل زن بسیار سنگین دارد.

When you say something's heavy duty, it means

وقتی می گویید کاری سنگین است، به این معنی است که به

it looks like it's built really, really well.

نظر می رسد واقعاً بسیار خوب ساخته شده است.

But yes, weeds are probably the most

اما بله، علف های هرز احتمالاً

annoying part of farming in all respects. Pruners.

آزاردهنده ترین بخش کشاورزی از همه جهات هستند. هرس.

So you can, they're kind of on these gloves here.

بنابراین شما می توانید، آنها به نوعی در این دستکش هستند.

I probably should have chosen a better picture.

احتمالا باید عکس بهتری انتخاب می کردم.

Pruners are anything you use to cut

هرس هر چیزی است که برای بریدن

stems or branches off of a plant.

ساقه یا شاخه های گیاه استفاده می کنید.

There are small pruners, we

هرس های کوچکی وجود دارد که ما به

would call these hand pruners.

آن هاس دستی می گوییم.

There are larger pruners that you can use

هرس‌های بزرگ‌تری وجود دارند که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید و

as well that we might call loppers, where

ممکن است آن‌ها را قیچی‌کن، جایی که

you can kind of, or hedge trimmers.

شما می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید، یا قیچی‌های پرچین بنامیم.

But pruners are used to remove part

اما از هرس برای حذف بخشی

of a plant from the plant itself.

از گیاه از خود گیاه استفاده می شود.

And again, you can use the verb to prune.

و باز هم می توانید از فعل برای هرس استفاده کنید.

When you're talking about pruners, you can

وقتی در مورد هرس صحبت می کنید، می توانید

go prune an apple tree using pruners.

یک درخت سیب را با استفاده از هرس هرس کنید.

Wheelbarrow.

چرخ دستی.

Very handy tool.

ابزار بسیار کاربردی

One wheel on the front, two handles on the back.

یک چرخ در جلو، دو دسته در عقب.

You can fill it with anything you want, and

می توانید آن را با هر چیزی که می خواهید پر کنید و

it just makes it easier than carrying things.

این کار را از حمل اشیا آسان تر می کند.

So you can go out and you can

بنابراین می توانید بیرون بروید و می توانید

fill the wheelbarrow with manure, and then you

چرخ دستی را با کود پر کنید و سپس

can wheel the manure somewhere and dump it.

می توانید کود را در جایی چرخ کنید و آن را بریزید.

Okay, so a few more verbs there.

خوب، پس چند فعل دیگر وجود دارد.

You can fill the wheelbarrow with manure.

می توانید چرخ دستی را با کود پر کنید.

You can then wheel the wheelbarrow

سپس می توانید چرخ دستی را

to a spot in your garden.

به مکانی در باغ خود بچرخانید.

You could say, oh, wheel it

می توانید بگویید، اوه، چرخش کنید

over here, dump it right here.

، آن را همین جا بریزید.

And then you dump what's in the wheelbarrow.

و سپس آنچه را که در چرخ دستی است می ریزید.

This is one of the best things

این یکی از بهترین چیزهایی است که

ever invented in the world, the wheelbarrow.

تا به حال در جهان اختراع شده است، چرخ دستی.

It has made the lives of gardeners

زندگی باغداران

and farmers way easier for so long.

و کشاورزان را برای مدت طولانی آسان کرده است.

You can carry in a wheelbarrow, you can put

می توانید با چرخ دستی حمل کنید، می توانید

five times more stuff and easily move it.

پنج برابر وسایل بیشتری قرار دهید و به راحتی آن را جابجا کنید.

It's so cool how that works.

این خیلی جالب است که چگونه کار می کند.

Such a simple, simple thing, but so, so handy.

یک چیز ساده، ساده، اما بسیار مفید.

You might have a shovel or a spade.

ممکن است یک بیل یا بیل داشته باشید.

Technically, there is a difference between a shovel and

از نظر فنی، بین بیل و بیل تفاوت وجود دارد

a spade, but we use the same word usually.

، اما ما معمولاً از یک کلمه استفاده می کنیم.

Um, in my part of Canada, at least.

اوم، حداقل در قسمت من از کانادا.

Um, if you need to dig, if you need to

اوم، اگر نیاز به حفاری دارید، اگر نیاز به

move dirt around, if you need to make a hole

جابجایی خاک دارید، اگر نیاز به ایجاد یک سوراخ

or dig a hole in the ground, you would use

یا حفر در زمین دارید، برای

a shovel or a spade in order to do that.

این کار از بیل یا بیل استفاده کنید.

And then to finish up, there are plants

و سپس برای تکمیل، گیاهانی وجود دارند

that are annuals and there are perennials.

که یکساله هستند و چند ساله هستند.

So an annual is a plant that needs to

بنابراین یکساله گیاهی است که

grow from seed each season or each year.

هر فصل یا هر سال باید از بذر رشد کند.

Sunflowers, this is a type of flower we grow.

آفتابگردان، این یک نوع گل است که ما پرورش می دهیم.

We plant seeds every year, and then they

ما هر سال بذرها را می کاریم و سپس

regrow or, and then they grow from seed.

دوباره رشد می کنند یا و سپس از بذر رشد می کنند. با این

A perennial, though, comes back on its own every year.

حال، یک گیاه چند ساله، هر سال خود به خود باز می گردد.

So peonies are perennials, this is called, these

بنابراین گل صد تومانی ها چند ساله هستند، به این می گویند، این ها

are rudbeckia, but they're also called something else.

رادبکیا هستند، اما آنها را چیز دیگری نیز می نامند.

I can't remember right now.

الان یادم نمیاد

These are perennials at least most years in Canada, if

اینها حداقل در اکثر سالها در کانادا گیاهان چند ساله هستند، اگر

it's really cold in the winter, sometimes they're not.

در زمستان واقعاً سرد است، گاهی اوقات چنین نیستند.

Oh, this is echinacea, I think.

اوه، این اکیناسه است، من فکر می کنم.

So an annual, you grow from seed every year,

بنابراین یک ساله، شما هر سال از بذر رشد می کنید،

and a perennial just comes up by itself.

و یک گیاه چند ساله خود به خود رشد می کند.

Like peonies was the one that, I think peony to me,

مثل گل صد تومانی گل صد تومانی بود که به نظر من گل صد تومانی

is the best flower in the world because it's a perennial.

بهترین گل دنیاست چون چند ساله است.

It's beautiful.

زیباست.

It smells beautiful.

بوی زیبایی داره

People love buying them.

مردم خرید آنها را دوست دارند.

So for me, who grows peonies to

بنابراین برای من که گل صد تومانی می‌کارم تا

sell, I like that as well. So.

بفروشم، آن را دوست دارم. بنابراین.

But, yeah, annual from seed, every year,

اما، بله، یک ساله از دانه، هر سال،

perennial comes up by, by itself.

چند ساله به خودی خود ظاهر می شود.