Let's Learn English! Topic: Speed! 🏎️🏃⚡ (Lesson Only)

Well, hello and welcome to

خوب، سلام و به

this English lesson about speed.

این درس انگلیسی در مورد سرعت خوش آمدید.

I will primarily be talking about how fast things

من در وهله اول در مورد سرعت پیش رفتن همه چیز صحبت خواهم کرد

go, how we measure how fast things go.

، چگونه سرعت پیش رفتن را اندازه می گیریم.

What happens if you go too fast when you're driving?

چه اتفاقی می افتد اگر در هنگام رانندگی خیلی تند بروید؟

It will mostly be related to speed and

بیشتر مربوط به سرعت و

vehicles, although I will talk about a few

وسایل نقلیه خواهد بود، البته در مورد چند

other things related to speed as well.

مورد دیگر نیز در رابطه با سرعت صحبت خواهم کرد.

Speed, of course, is the word we use to talk about how

البته سرعت کلمه ای است که ما برای صحبت در مورد

fast a car goes or how fast an airplane goes, or how

سرعت حرکت یک ماشین یا سرعت یک هواپیما یا

fast you can run, maybe even how fast you can type.

سرعت دویدن شما و شاید حتی سرعت تایپ کردن صحبت می کنیم.

So welcome to this English lesson about speed.

بنابراین به این درس انگلیسی در مورد سرعت خوش آمدید.

I hope you're able to learn some

امیدوارم بتوانید

new English words and phrases that you

کلمات و عبارات جدید انگلیسی را یاد بگیرید که

can use in your next English conversation.

بتوانید در مکالمه بعدی انگلیسی خود از آنها استفاده کنید.

Miles per hour.

مایل در ساعت

So, depending on where you live in the world,

بنابراین، بسته به اینکه در کجای دنیا زندگی می‌کنید،

we measure how fast you are going by many

سرعت شما را با چندین

miles you would go in one hour.

مایل که در یک ساعت می‌روید اندازه می‌گیریم.

So if you drove 20 miles per hour, you would

بنابراین اگر 20 مایل در ساعت رانندگی می کردید،

go 20 miles if you drove for an hour.

اگر یک ساعت رانندگی می کردید 20 مایل خواهید رفت.

In some places, though, we go by kilometers per hour.

اما در بعضی جاها کیلومتر در ساعت حرکت می کنیم.

This is the Canadian spelling of kilometres.

این املای کانادایی کیلومتر است.

It's not a typo.

اشتباه تایپی نیست

And the short form is at the top.

و فرم کوتاه در بالا قرار دارد.

And so this is how many kilometres you would go

و بنابراین

if you drove at that speed for one hour.

اگر یک ساعت با آن سرعت رانندگی کنید، چند کیلومتر می‌روید.

So if I drove at 80 km

بنابراین اگر من با سرعت 80 کیلومتر

per hour would go exactly 80 kilometres.

در ساعت رانندگی کنم، دقیقا 80 کیلومتر را طی می کنم.

At the end of the hour, I will have gone 80 kilometres.

در پایان ساعت 80 کیلومتر رفته ام.

That's a good verb tense for you, by the way.

اتفاقاً این زمان فعل خوبی برای شماست.

You will have gone.

شما رفته اید.

So again, miles per hour, if you're in, I

بنابراین، دوباره، مایل در ساعت، اگر در

think, the UK or the United States and maybe

بریتانیا یا ایالات متحده و شاید

a few other countries, and kilometres per hour in

چند کشور دیگر هستید، و در

most of the other parts of the world.

بسیاری از نقاط دیگر جهان کیلومتر در ساعت.

I don't want to get into

من نمی خواهم وارد

an argument about the metric system.

بحثی در مورد سیستم متریک شوم.

By the way, you will hear people informally sometimes say kilometres

اتفاقاً می شنوید که گاهی اوقات به طور غیررسمی می گویند کیلومتر

an hour, like I was going 80 km an hour.

در ساعت، مثل اینکه من 80 کیلومتر در ساعت می رفتم.

The correct term is kilometers per hour,

اصطلاح صحیح کیلومتر در ساعت است،

but you will sometimes hear it.

اما گاهی اوقات آن را خواهید شنید.

I say it myself.

من خودم میگم

Like, the other day, I was in a 50 kilometer an

مثلاً روز گذشته در منطقه 50 کیلومتر در

hour zone and I was going 55 kilometres an hour.

ساعت بودم و 55 کیلومتر در ساعت می رفتم.

So kilometers per hour is correct.

بنابراین کیلومتر در ساعت صحیح است.

Sometimes we say kilometers an hour to speed.

گاهی به سرعت می گوییم کیلومتر در ساعت.

So the verb to speed, usually 90% of the

بنابراین، فعل سرعت دادن، معمولاً 90٪

time, means you're driving faster than the speed limit.

مواقع، به این معنی است که شما سریعتر از سرعت مجاز رانندگی می کنید.

So I don't usually speed when I'm driving.

بنابراین من معمولاً هنگام رانندگی سرعت نمی گیرم.

I try to drive the speed limit or just slightly over.

من سعی می کنم سرعت مجاز را برانم یا کمی بیشتر از آن.

When you speed, you risk getting a speeding ticket.

وقتی سرعت می‌گیرید، خطر گرفتن بلیط سرعت را دارید.

You can use the verb speed for other

می‌توانید از فعل speed برای چیزهای دیگر استفاده کنید

things, like he was speeding down the hallway

، مثلاً او با سرعت در راهرو بود

or the runner was speeding down the track.

یا دونده با سرعت از مسیر عبور می‌کرد.

But usually in English, if someone says, the other day

اما معمولاً به زبان انگلیسی، اگر کسی بگوید، روز دیگر

I was speeding to work, it means that they were

من با سرعت به محل کار می‌رفتم، به این معنی است که آنها

going faster than they were legally allowed to go.

تندتر از آن چیزی که قانوناً اجازه رفتن داشتند، می‌رفتند.

So to speed, hopefully the blurriness helps

بنابراین برای سرعت، امیدواریم تاری به شما کمک کند

you understand this is someone who is

بفهمید که این کسی است که

speeding, someone who is driving too fast.

سرعت می‌کشد، کسی که خیلی سریع رانندگی می‌کند.

A few phrases here that we

چند عبارت در اینجا که

use when we're talking about speed.

وقتی در مورد سرعت صحبت می کنیم استفاده می کنیم.

When you say, how fast was he going?

وقتی می گویید با چه سرعتی می رفت؟

You're asking how many kilometers per hour or how

شما می‌پرسید آن شخص چند کیلومتر در ساعت یا

many miles per hour the person was going.

چند مایل در ساعت می‌رفت.

If I said, my brother drove here in less than 10

اگر بگویم، برادرم در کمتر از 10 دقیقه به اینجا رانندگی کرد،

minutes, Jen might say, whoa, how fast was he going?

جن ممکن است بگوید، اوه، او با چه سرعتی می‌رفت؟

And then I would say, well, he was probably speeding.

و بعد می‌گفتم، خب، او احتمالاً سرعت داشت.

He was, he, he decided to speed

او بود، او تصمیم گرفت سرعت بگیرد

in order to get here quickly.

تا سریع به اینجا برسد.

So a common question, how fast was he going?

بنابراین یک سوال رایج، او چقدر سریع می رفت؟

Joe got a ticket, how fast was he going?

جو بلیط گرفت، با چه سرعتی می رفت؟

And then the answer to it is he was going 112

و سپس پاسخ به آن این است که او با سرعت 112

kilometers per hour or he was going 67 miles per hour.

کیلومتر در ساعت می رفت یا 67 مایل در ساعت می رفت.

So the answer to the question, how fast was he going?

بنابراین پاسخ به این سوال که او چقدر سریع می رفت؟

Is he was going.

داشت میرفت

Then you give the speed.

سپس شما سرعت را می دهید.

You could also just say he was going really fast.

همچنین می توان گفت که او خیلی سریع پیش می رفت.

That works as well.

که کار هم می کند.

There's another phrase we use and

ما یک عبارت دیگر را به کار می بریم و

that's the phrase he was flying.

آن عبارت او در حال پرواز است.

So I could say this, Jen, I went

بنابراین می توانم این را بگویم، جن، من

for a walk, a car went by.

برای پیاده روی رفتم، یک ماشین رفت.

I'm not sure how fast he was going, but he was flying.

مطمئن نیستم با چه سرعتی می رفت، اما داشت پرواز می کرد.

If you say that someone in a vehicle

اگر می گویید که شخصی در یک وسیله نقلیه در

is flying, it doesn't mean they're flying.

حال پرواز است، به این معنی نیست که او در حال پرواز است.

It means they are going really, really, really fast.

این بدان معناست که آنها واقعاً، واقعاً، واقعاً سریع می روند.

Then of course we have what's called the speed limit.

البته ما چیزی به نام محدودیت سرعت داریم.

So the speed limit is the speed you're

بنابراین محدودیت سرعت، سرعتی است که شما

allowed to go in a certain area.

مجاز به حرکت در یک منطقه خاص هستید.

So if you're driving somewhere, there will be signs and the

بنابراین اگر در جایی رانندگی می کنید، علائمی وجود دارد و

signs will tell you how fast you're allowed to go.

علائم به شما می گوید که با چه سرعتی مجاز به حرکت هستید.

Now in Canada, you can always go, in my

الان تو کانادا همیشه می تونی بری، به

opinion, you can go a few kilometres over.

نظر من می تونی چند کیلومتر جلوتر بری.

I think if you drive 115 kilometers per hour in

فکر می کنم اگر با سرعت 115 کیلومتر در ساعت در

110 kilometer an hour zone, you'll probably be okay.

منطقه 110 کیلومتر در ساعت رانندگی کنید، احتمالاً خوب خواهید بود.

You probably won't get a speeding ticket, but if

احتمالاً بلیط سرعت نخواهید گرفت، اما اگر

you do 125 or 130, you probably will.

125 یا 130 بگیرید، احتمالاً خواهید گرفت.

And just note there that once you're talking

و فقط در آنجا توجه داشته باشید که وقتی

about speed, you don't need to say miles

در مورد سرعت صحبت می کنید، لازم نیست

per hour or kilometers per hour every time.

هر بار مایل در ساعت یا کیلومتر در ساعت بگویید.

So if I say the other day I was driving

بنابراین، اگر بگویم روز گذشته رانندگی می‌کردم

and I was doing about 100km an hour, so I

و حدود 100 کیلومتر در ساعت کار می‌کردم، بنابراین سرعتم را

slowed down and just did when I got to town,

کم کردم و وقتی به شهر رسیدم، این کار را انجام دادم،

people understand that I'm talking about my speed.

مردم متوجه می‌شوند که من در مورد سرعتم صحبت می‌کنم.

In fact, if I was to say Brent was

در واقع، اگر بخواهم بگویم برنت

driving and he was going 60, it's understood that

رانندگی می کرد و او 60 می رفت، می توان فهمید که

I'm talking about miles per hour because Brent's American.

من در مورد مایل در ساعت صحبت می کنم زیرا برنت آمریکایی است.

If you said Bob was going 60, it's understoodthat

اگر می گفتید باب 60 می رفت، می فهمید که

I was going kilometers per hour because I'm Canadian.

من کیلومتر در ساعت می رفتم چون کانادایی هستم.

Hopefully I'm not confusing you.

امیدوارم شما را گیج نکنم

There and then of course, in

در آنجا و البته، در

your car you have a speedometer.

ماشین خود یک سرعت سنج دارید.

This is a word I have

این کلمه ای است که

heard mispronounced by English learners before.

قبلاً توسط زبان آموزان انگلیسی اشتباه تلفظ می شود.

It's speedometer.

سرعت سنج است

It's said very quickly.

خیلی سریع گفته شده

You don't over pronounce the syllables.

شما هجاها را بیش از حد تلفظ نمی کنید.

So the O in the middle does not make an o sound.

بنابراین O در وسط صدای o تولید نمی کند.

It's speedometer.

سرعت سنج است

So it makes like an sound.

بنابراین مانند یک صدا می شود.

Right, Speedometer.

راست، سرعت سنج.

This speedometer says that this person

این سرعت سنج می گوید که این فرد در حال

is doing 70 kilometres per hour.

انجام 70 کیلومتر در ساعت است.

Some speedometers will have kilometers per hour

برخی از سرعت‌سنج‌ها کیلومتر در ساعت

and miles per hour on them.

و مایل در ساعت روی خود خواهند داشت.

In Canada, our speedometers have both.

در کانادا، سرعت سنج های ما هر دو را دارند.

So if we go to the United States,

بنابراین اگر به ایالات متحده برویم، می

we can see how fast we're going.

توانیم ببینیم که چقدر سریع پیش می رویم.

But this is a speedometer and this is

اما این یک سرعت سنج است و این

what tells you how fast you're going.

چیزی است که به شما می گوید با چه سرعتی می روید. با

Full speed ahead.

سرعت کامل جلوتر.

So there's something in English called full speed.

بنابراین چیزی در انگلیسی به نام سرعت کامل وجود دارد.

When I drive my lawnmower, I push

وقتی با ماشین چمن زنی رانندگی می کنم،

the pedal all the way down.

پدال را تا انتها فشار می دهم.

I think my lawnmower does 7 or 8

فکر می کنم ماشین چمن زنی من 7 یا 8

kilometers per hour, and that's full speed.

کیلومتر در ساعت کار می کند و این سرعت کامل است.

Full speed is the fastest speed that

سرعت کامل سریعترین سرعتی است که

anything can go or anyone can go.

هر چیزی می تواند برود یا هر کسی می تواند برود.

When I run full speed, if I try to do

وقتی با سرعت کامل می دوم، اگر بخواهم

the hundred meter dash, it takes me a very.

دوی صد متر را انجام دهم، خیلی طول می کشد.

Takes me much longer than it did when I

خیلی بیشتر از زمانی که

was younger, even though I'm running full speed.

جوانتر بودم طول می کشد، حتی اگر با سرعت کامل می دویدم.

So full speed is the fastest speed

بنابراین سرعت کامل، سریع ترین سرعتی است که

you can run in a car.

می توانید در ماشین بدید.

If you went full speed, you would get a

اگر با سرعت کامل می رفتید

ticket because you would be doing 160 kilometres an

بلیط می گرفتید چون 160 کیلومتر در

hour or per hour or something like that.

ساعت یا در ساعت یا چیزی شبیه به این کار می کردید.

But I think this comes from

اما من فکر می کنم این از

the phrase full speed ahead.

عبارت full speed ahead می آید.

When a boat wants to go the fastest it

وقتی یک قایق بخواهد با بیشترین سرعتی که

can go, the captain will say, full speed ahead.

می تواند حرکت کند، کاپیتان می گوید: با سرعت تمام جلوتر.

And we also use this phrase in everyday English.

و در زبان انگلیسی روزمره نیز از این عبارت استفاده می کنیم.

So someone at a meeting might

بنابراین یک نفر در یک جلسه ممکن است

say, okay, get to work everyone.

بگوید، خوب، همه دست به کار شوید. با

Full speed ahead.

سرعت کامل جلوتر.

That means to work as fast as you can work.

یعنی تا جایی که می توانید سریع کار کنید.

So that's the phrase full speed ahead, high speed.

پس این عبارت کامل سرعت جلو، سرعت بالا است.

So you might be familiar with the phrase high speed

بنابراین ممکن است با عبارت سرعت بالا آشنا باشید

because your country might have a high speed train.

زیرا ممکن است کشور شما قطاری با سرعت بالا داشته باشد.

Or if you're old enough, you'll remember there

یا اگر به سن کافی رسیده اید، به یاد دارید که

was Internet through the phone line, but then

از طریق خط تلفن اینترنت وجود داشت، اما پس از آن

you could buy high speed Internet.

می توانید اینترنت پرسرعت بخرید.

Nowadays, almost all of our interconnect connections are high

امروزه تقریباً تمام اتصالات اینترکانکت ما با سرعت بالا هستند

speed, so there's no need to use it anymore.

، بنابراین دیگر نیازی به استفاده از آن نیست.

But a high speed train is really cool.

اما یک قطار با سرعت بالا واقعا عالی است.

If you're wondering where the idea for this lesson

اگر تعجب می کنید که ایده این درس

came from, it's because Trudeau, the Prime Minister of

از کجا آمده است، به این دلیل است که ترودو، نخست وزیر

Canada, Justin Trudeau, announced that they plan to build

کانادا، جاستین ترودو، اعلام کرد که قصد دارند

a high speed train from Toronto to Quebec City.

یک قطار سریع السیر از تورنتو به شهر کبک بسازند.

So that will be very, very cool.

بنابراین بسیار بسیار جالب خواهد بود.

If they do manage to build that.

اگر آنها موفق به ساختن آن شوند.

Canada does not have a high speed train at all.

کانادا اصلا قطار سریع السیر ندارد.

I know in Japan and France and Spain.

من در ژاپن و فرانسه و اسپانیا می دانم.

I think a lot of countries have

من فکر می کنم بسیاری از کشورها

high speed trains or high speed rail. We don't.

قطارهای پرسرعت یا راه آهن پر سرعت دارند. ما نمی کنیم.

So I am looking forward to it.

بنابراین من مشتاقانه منتظر آن هستم.

If we do end up, building will take a while,

اگر به پایان برسیم، ساختن مدتی طول می‌کشد،

but it will certainly make it cool because then I

اما مطمئناً آن را خنک می‌کند، زیرا در این صورت می‌توانم

can just on a train in Toronto and I'll be

در قطاری در تورنتو باشم و تا

in Quebec City in like three hours or something.

سه ساعت دیگر در شهر کبک خواهم بود.

It would be amazing.

شگفت انگیز خواهد بود.

So high speed refers to something that,

بنابراین سرعت بالا به چیزی اطلاق می شود که

that goes really, really fast to accelerate.

شتاب آن واقعاً بسیار سریع است.

So I'm not sure if you have

بنابراین من مطمئن نیستم که آیا شما

seen any kind of car racing.

هر نوع مسابقه اتومبیل رانی دیده اید یا خیر.

This is actually called drag racing because they're

این در واقع مسابقه درگ نامیده می شود زیرا آنها

at a drag strip, so they are going

در یک نوار درگ هستند، بنابراین آنها

to drive in a straight line.

در یک خط مستقیم رانندگی می کنند.

These cars accelerate really, really quickly.

این خودروها واقعاً خیلی سریع شتاب می گیرند.

When you accelerate, it means you go from a

وقتی شتاب می‌گیرید، به این معنی است که از یک

dead stop to going really fast, or you might

توقف کامل به حرکت بسیار سریع می‌روید، یا ممکن است در حال

already be moving and you go faster.

حرکت باشید و سریع‌تر بروید.

So when you accelerate, you go quicker.

بنابراین وقتی شتاب می گیرید، سریع تر می روید. به

That's why in a car there's a pedal.

همین دلیل است که در ماشین یک پدال وجود دارد.

We call it the gas pedal or the accelerator, because when

ما آن را پدال گاز یا پدال گاز می نامیم، زیرا وقتی

you push that pedal, it makes the car go faster.

آن پدال را فشار می دهید، باعث می شود ماشین سریعتر حرکت کند.

So when you accelerate, it means that you either

بنابراین وقتی شتاب می گیرید به این معنی است که یا

you're not moving and you start moving, or you're

حرکت نمی کنید و شروع به حرکت می کنید یا در حال

moving and you start to go faster to accelerate.

حرکت هستید و شروع می کنید برای شتاب گرفتن سریعتر می روید.

If you haven't seen any kind of

اگر هیچ نوع

car race, you want to see speed.

مسابقه اتومبیل رانی ندیده اید، می خواهید سرعت را ببینید.

That's, that's where you see speed.

اینجاست که شما سرعت را می بینید. به

It's kind of amazing how fast the cars will go.

نوعی شگفت انگیز است که اتومبیل ها با چه سرعتی حرکت می کنند.

They accelerate very, very quickly, pick up speed.

آنها خیلی خیلی سریع شتاب می گیرند، سرعت می گیرند.

You might have noticed that when you drive a car

شاید متوجه شده باشید که هنگام رانندگی با ماشین

and when you go downhill, you might pick up speed.

و هنگام رفتن به سرازیری، ممکن است سرعت خود را افزایش دهید.

That means that the car starts to go faster.

این بدان معناست که ماشین با سرعت بیشتری شروع به حرکت می کند.

I noticed when I was driving to Maine to

وقتی برای بازدید از برنت به سمت مین رانندگی می‌کردم، متوجه شدم که

visit Brent, I had to drive up and down

مجبور بودم از

some small mountains in New York State.

چند کوه کوچک در ایالت نیویورک بالا و پایین بروم.

And whenever I was going down,

و هر وقت پایین می آمدم،

the car would pick up speed.

ماشین سرعت می گرفت.

So I wasn't trying to go faster, I

بنابراین من سعی نمی‌کردم تندتر بروم،

wasn't pushing accelerator, I wasn't trying to accelerate.

گاز را فشار نمی‌دادم، سعی نمی‌کردم شتاب بگیرم.

But because I was going downhill,

اما چون در سراشیبی می رفتم،

my car would pick up speed.

ماشینم سرعت می گرفت.

So it's kind of fun, actually.

بنابراین در واقع یک نوع سرگرم کننده است.

It was like a roller coaster.

مثل یک ترن هوایی بود. به

It would let me see what my next one is.

من اجازه می دهد ببینم بعدی من چیست.

Nope, it's not the right one.

نه، درست نیست.

I would certainly pick up speed on the way down, and

من مطمئناً در مسیر پایین آمدن سرعتم را افزایش می‌دادم، و

then I would have to push the accelerator harder to maintain

سپس برای حفظ سرعت خود باید پدال گاز را بیشتر فشار می‌دادم

my speed when I went back up to speed up.

تا زمانی که برای افزایش سرعت برمی‌گشتم.

If you decide to pass someone, if you're behind a car

اگر تصمیم دارید از کنار کسی رد شوید، اگر پشت ماشینی هستید

and you want to pass them, you need to speed up,

و می خواهید از کنار او رد شوید، باید سرعت بگیرید،

you need to accelerate, you need to go faster.

باید شتاب بگیرید، باید تندتر بروید.

So if you are driving the same

بنابراین اگر با همان سرعت رانندگی می کنید

speed, you just stay behind that person.

، فقط پشت آن شخص می مانید.

But if you speed up, if you

اما اگر سرعت خود را افزایش دهید، اگر

increase your speed, you can pass them.

سرعت خود را افزایش دهید، می توانید از آنها عبور کنید.

So sometimes when I'm driving the speed limit will be

بنابراین گاهی اوقات زمانی که من در حال رانندگی هستم سرعت مجاز

80 kilometers per hour, and the person in front of

80 کیلومتر در ساعت است و فرد مقابل

me is only doing 65 km per hour.

من فقط 65 کیلومتر در ساعت انجام می دهد.

When that happens, I usually speed

وقتی این اتفاق می‌افتد، من معمولا سرعتم را

up, usually pass the person.

بالا می‌برم، معمولاً از کنار شخص عبور می‌کنم.

So I make my car go faster and I pass them.

بنابراین ماشینم را تندتر می‌کنم و از کنارشان می‌گذرم.

I speed up to slow down.

سرعتم را زیاد می کنم تا کم کنم.

So obviously, when you are going a certain speed,

بنابراین بدیهی است که وقتی سرعت خاصی را طی می کنید،

you might not want to go that speed forever.

ممکن است نخواهید برای همیشه آن سرعت را ادامه دهید.

So eventually you will hit the brakes

بنابراین در نهایت شما ترمز خواهید گرفت

because you want to slow down.

زیرا می خواهید سرعت خود را کاهش دهید.

Sometimes when you look ahead, you'll

گاهی اوقات وقتی به جلو نگاه می کنید، می

see that traffic is stopped.

بینید که ترافیک متوقف شده است.

You'll see lots of brake lights ahead of you,

چراغ‌های ترمز زیادی را جلوی خود می‌بینید

and then you'll hit the brakes to slow down.

و سپس برای کاهش سرعت، ترمز را می‌زنید.

You want to slow down so you don't hit somebody.

شما می خواهید سرعت خود را کم کنید تا به کسی ضربه ندهید.

That's the main thing. Reason.

نکته اصلی همین است. دلیل.

But certainly when you hit the

اما مطمئناً وقتی

brakes, you will slow down.

ترمز می‌گیرید، سرعتتان کم می‌شود.

So when you hit the gas, you will speed up.

بنابراین وقتی گاز را می زنید سرعت خود را افزایش می دهید.

When you hit the accelerator, when

وقتی پدال گاز را می زنید، وقتی

you push the gas pedal.

پدال گاز را فشار می دهید.

There's a lot of phrases in there.

عبارات زیادی در آن وجود دارد.

You will speed up when you hit the brakes

هنگامی که ترمز می زنید

or when you press the brake pedal or hit

یا وقتی پدال ترمز را فشار می دهید یا

the brake pedal, you will slow down.

پدال ترمز را می زنید سرعت خود را کاهش می دهید.

And then, of course, hopefully your brake

و سپس، البته، امیدوارم

lights come on so the people behind

چراغ های ترمز شما روشن شود تا افراد پشت سر

you know that you are slowing down.

شما بدانند که سرعت شما کم می شود.

So this is a speed bump.

بنابراین این یک سرعت گیر است.

I hate these.

من از اینها متنفرم

I'll just be.

من فقط خواهم بود.

I'll just be clear from the start.

من فقط از ابتدا روشن خواهم شد.

Speed bumps are bumps in the road

سرعت گیرها دست اندازهایی در جاده هستند که

designed to make people slow down.

برای کاهش سرعت مردم طراحی شده اند.

So if you don't know a speed bump is

بنابراین اگر نمی‌دانید سرعت‌گیر وجود دارد

there and you drive over it, you go for.

و از روی آن رانندگی می‌کنید، به دنبال آن هستید.

It's a bump.

این یک دست انداز است.

You might come out of your seat a little bit.

ممکن است کمی از صندلی خود بیرون بیایید.

But there are a few places, local

اما چند جا وجود دارد،

town, where they have installed speed bumps.

شهر محلی، که سرعت گیر نصب کرده اند.

They do look like this.

آنها شبیه این هستند

They put yellow or orange paint on them, reflective

روی آنها رنگ زرد یا نارنجی،

yellow paint so that you can see them.

رنگ زرد بازتابنده می زنند تا بتوانید آنها را ببینید.

And they're usually in areas where there

و معمولاً در مناطقی هستند که

are schools, often close to schools.

مدارس وجود دارد، اغلب نزدیک به مدارس.

They will put speed bumps to slow people down so

آنها سرعت گیرها را برای کاهش سرعت افراد قرار می دهند

that they don't drive too fast in that area.

تا در آن منطقه خیلی سریع رانندگی نکنند.

Because when there's a speed

زیرا زمانی که سرعت

bump, you can't drive fast.

کم باشد، نمی توانید سریع رانندگی کنید. به

You will damage your car.

ماشینت صدمه میزنی

You will hit your head on the ceiling inside the car.

سرت را به سقف داخل ماشین خواهی زد.

It's not a good thing.

چیز خوبی نیست.

And I did want to also talk about.

و من می خواستم در مورد آن صحبت کنم.

I'll talk about this in a bit, but I think

من کمی در مورد این صحبت خواهم کرد، اما فکر می کنم

I forgot one word in this lesson, But I can

یک کلمه را در این درس فراموش کرده ام، اما می توانم

add that later when I talk about something else.

بعداً وقتی در مورد چیز دیگری صحبت کنم، آن را اضافه کنم.

As fast as lightning.

به سرعت رعد و برق

So we have a few phrases we use to describe

بنابراین ما چند عبارت داریم که برای توصیف

people or things or animals or cars or planes or

افراد یا اشیا یا حیوانات یا ماشین ها یا هواپیماها یا

trains, Things that are going really, really fast.

قطارها استفاده می کنیم، چیزهایی که واقعاً خیلی سریع پیش می روند.

And we say that they're as fast as lightning.

و ما می گوییم که آنها به سرعت رعد و برق هستند.

So you might go see a hors race,

بنابراین ممکن است به تماشای مسابقه اسب سواری بروید

and you might say to your friend, the

و ممکن است به دوست خود بگویید،

horse that won was as fast as Lightning.

اسبی که برنده شد به سرعت لایتنینگ بود.

So they weren't actually as fast like lightning goes from

بنابراین آنها در واقع به آن سرعتی که رعد و برق از

the cloud to the earth in a split second.

ابر به زمین در کسری از ثانیه می رود نبودند.

But it's one of the fastest

اما این یکی از سریع ترین

things we see as human beings.

چیزهایی است که ما به عنوان انسان می بینیم.

So you might describe other things the same way.

بنابراین ممکن است چیزهای دیگر را به همین صورت توصیف کنید.

That teenager drove by the school as fast as lightning.

آن نوجوان با سرعت برق در کنار مدرسه رانندگی کرد.

They were doing 150 kilometers per hour.

آنها 150 کیلومتر در ساعت کار می کردند.

Actually happened once, many, many years ago.

در واقع یک بار، چندین، سال پیش اتفاق افتاد.

But when you see someone go really, really fast,

اما وقتی می بینید که یک نفر واقعاً سریع می رود،

you could say they're as fast as lightning.

می توانید بگویید که او به سرعت رعد و برق است. می

You could say Usain Bolt is as fast as lightning.

توان گفت یوسین بولت به سرعت رعد و برق است.

He is such a fast sprinter.

او یک دونده سرعتی است.

You could say.

شما می توانید بگویید.

I'm trying to think of a.

من سعی می کنم به یک فکر کنم.

Of a car driver's name. Mario Andretti.

به نام یک راننده ماشین ماریو آندرتی.

Is that an old name? Yeah.

این اسم قدیمیه؟ آره

He was as fast as lightning in his day.

او در روزگارش به سرعت برق بود.

I don't know a lot about car racing, so I.

من چیز زیادی در مورد مسابقات اتومبیل رانی نمی دانم، بنابراین من.

That's probably a bad example.

این احتمالاً یک مثال بد است.

I am not as fast as lightning.

من به سرعت رعد و برق نیستم.

When I was younger, I was on the track and

وقتی جوان تر بودم، در

field team and I did run the 100 meter dash

تیم دوومیدانی بودم و دوی 100 متر را دویدم

and I think my fastest time is around 12 seconds.

و فکر می کنم سریع ترین زمان من حدود 12 ثانیه است.

So I was okay, but now I'm not.

پس من خوب بودم، اما الان نیستم.

I'm not as fast as lightning anymore.

من دیگر به سرعت رعد و برق نیستم.

I'm not sure anyone would have described me that way

مطمئن نیستم که در آن زمان کسی مرا اینطور توصیف کرده باشد

back then, but I'm certainly not that fast now.

، اما مطمئناً اکنون آنقدر سریع نیستم.

At a snail's pace.

با سرعت حلزون.

So a snail, small, slimy animal with a shell

بنابراین یک حلزون، حیوان کوچک و لزج با صدفی

on its back and it moves very, very slowly.

در پشت خود و بسیار بسیار آهسته حرکت می کند.

I should have put a picture here of an actual snail.

من باید عکس یک حلزون واقعی را اینجا می گذاشتم.

I think you can picture it though.

من فکر می کنم شما می توانید آن را تصویر کنید.

It's like a slug, but with a shell.

مثل حلزون است، اما با پوسته.

I don't know if you know what

من نمی دانم آیا شما می دانید که

a slug is, but snails are slow.

حلزون چیست، اما حلزون ها کند هستند.

So we describe many things in life using the

بنابراین ما چیزهای زیادی را در زندگی با استفاده از

same word, like traffic moved at a snail's pace.

یک کلمه توصیف می کنیم، مانند ترافیک که با سرعت حلزون حرکت می کند.

Or I waited in line, the line

یا در صف منتظر ماندم، صف

was moving at a snail's pace.

با سرعت حلزونی حرکت می کرد.

Or I think traffic is the best example.

یا فکر می کنم ترافیک بهترین مثال است.

Or waiting in a line.

یا در صف انتظار

Whenever something does not move

هر زمان که چیزی

quickly, we use this phrase.

به سرعت حرکت نمی کند، از این عبارت استفاده می کنیم.

We say that it's moving at a snail's pace.

ما می گوییم که با سرعت حلزونی حرکت می کند.

This is my least favourite thing

این کمترین چیز مورد علاقه من

in the world when I'm driving.

در دنیاست وقتی دارم رانندگی می کنم.

Maybe speed bumps are.

شاید سرعت گیرها هستند.

Are in the same category.

در همین دسته هستند.

I do not like traffic jams.

من ترافیک را دوست ندارم.

I do not like moving at a snail's pace.

من دوست ندارم با سرعت حلزون حرکت کنم.

It is, yes, very, very challenging for me

بله، برای من به عنوان یک انسان بسیار بسیار چالش برانگیز است که

as a human being to remain patient when

وقتی

I have to drive at a snail's pace.

مجبورم با سرعت حلزون رانندگی کنم صبور بمانم.

Not very fun.

خیلی سرگرم کننده نیست

And this is a radar gun.

و این یک تفنگ رادار است.

So when you speed.

بنابراین وقتی سرعت می گیرید.

Remember when we use the verb speed, it

به یاد داشته باشید وقتی از فعل speed استفاده می کنیم به

means to drive over the speed limit.

معنای رانندگی بیش از حد مجاز است.

When you speed, you risk getting a speeding ticket.

وقتی سرعت می‌گیرید، خطر گرفتن بلیط سرعت را دارید.

And I forgot to make a slide for speeding ticket.

و یادم رفت برای بلیط سرعت سرسره درست کنم.

Speeding ticket is what a police officer will

بلیط سرعت، چیزی است که یک افسر پلیس به

give you if they catch you speeding, they

شما می دهد اگر شما را با سرعت زیاد دستگیر کند،

will catch you speeding using a radar gun.

با استفاده از تفنگ رادار شما را در حال سرعت گرفتن دستگیر می کند.

So if you're driving along and all of the sudden

بنابراین اگر در حال رانندگی هستید و ناگهان

you see a police officer waving you to pull over,

می‌بینید که یک افسر پلیس به شما دست تکان می‌دهد تا جلو بروید، به

it means that they probably caught you speeding with their

این معنی است که احتمالاً شما را در حال سرعت گرفتن با

radar gun and you're going to get a ticket.

اسلحه رادار خود دستگیر کرده‌اند و می‌خواهید بلیط بگیرید.

I got a ticket a year and a bit ago,

من یک سال و کمی پیش بلیت گرفتم،

I don't know if you remember, that left my house,

نمی‌دانم یادتان هست که از خانه‌ام خارج شد،

I made one left turn, I accelerated to 70 something

یک پیچ به چپ انجام دادم،

kilometers per hour in a 60 kilometer per hour zone.

در منطقه 60 کیلومتر در ساعت تا 70 چیزی کیلومتر در ساعت شتاب گرفتم.

And all of the sudden I noticed up ahead

و ناگهان متوجه

three police cars on the side of the road

سه ماشین پلیس در کنار جاده

and a police officer standing with his radar gun.

و افسر پلیسی شدم که با تفنگ رادارش ایستاده بود.

And then I drove by doing the speed

و سپس با انجام سرعت

limit at that point and one of the

مجاز در آن نقطه رانندگی کردم و یکی از

police cars pulled out and pulled me over.

ماشین های پلیس بیرون آمد و من را کشید.

I got a speeding ticket.

بلیط سرعت گرفتم

So I forgot a slide for speeding ticket.

بنابراین من یک سرسره برای بلیط سرعت را فراموش کردم.

It's a piece of paper, it's a fine.

این یک تکه کاغذ است، خوب است.

So they're basically saying you have

بنابراین آنها اساساً می گویند شما باید

to pay this much money.

این مقدار پول را پرداخت کنید.

I think it was $80.

فکر کنم 80 دلار بود

And it says, you know, you were doing 76 kilometers

و می گوید، می دانید، شما ۷۶ کیلومتر

an hour in a 60 kilometer per hour zone.

در ساعت در یک منطقه ۶۰ کیلومتر در ساعت انجام می دادید.

Notice I said kilometers an

توجه کنید که گفتم کیلومتر در

hour and kilometers per hour.

ساعت و کیلومتر در ساعت.

It is very common for me to say that.

گفتن این حرف برای من بسیار رایج است.

And then I had to pay the ticket within 15.

و سپس من مجبور شدم بلیط را در عرض 15 بپردازم.

So police will sometimes use a radar gun in

بنابراین پلیس گاهی اوقات از یک تفنگ رادار استفاده می کند

order to, yeah, catch people who are speeding.

تا، بله، افرادی را که سرعت می گیرند، دستگیر کند.

So we also have speed cameras.

بنابراین دوربین های کنترل سرعت نیز داریم.

So you can get a ticket from a police officer.

بنابراین می توانید از یک افسر پلیس بلیط تهیه کنید.

They will have a radar gun.

آنها یک تفنگ رادار خواهند داشت.

They might pull you over and

ممکن است شما را بکشند و به

give you a speeding ticket.

شما یک بلیط سرعت بدهند.

But you can also now, in some parts of

اما شما هم اکنون می توانید در برخی از نقاط

Canada, get a ticket from a speed camera.

کانادا از دوربین کنترل سرعت بلیط تهیه کنید.

Speed camera looks exactly like this.

دوربین سرعت دقیقاً شبیه این است.

There's one right in front of my school.

یکی درست جلوی مدرسه من هست.

And basically, if you're speeding, it can sense

و اساساً، اگر سرعت دارید، می تواند

your speed, it can measure your speed.

سرعت شما را حس کند، می تواند سرعت شما را اندازه گیری کند.

Take a picture.

عکس بگیر

This is my take a picture hand gesture.

این حرکت دست من برای عکس گرفتن است.

And then a week or two later you will get a

و بعد یک یا دو هفته بعد شما یک

ticket, a speeding ticket in the mail and it will have

بلیط دریافت می کنید، یک بلیط سرعت غیرمجاز از طریق پست و

your picture of your car with your license plate and it

عکس ماشین شما با پلاک شما خواهد بود و به

will tell you how much money you owe.

شما می گوید چقدر پول بدهکار هستید.

People in my part of Canada do not like speed cameras.

مردم منطقه من در کانادا دوربین های سرعت را دوست ندارند.

In fact, the speed camera closest to me

در واقع، دوربین سرعت نزدیک به من

has been chopped down five times at night.

پنج بار در شب قطع شده است.

Someone has cut the camera and toppled it over.

یک نفر دوربین را بریده و آن را واژگون کرده است.

Like they've, they've come with a

مثل خودشان، با

saw and they've cut it off.

اره آمده اند و آن را قطع کرده اند.

So I would say that they

بنابراین می توانم بگویم که آنها

are not very popular speed cameras.

دوربین های سرعت بسیار محبوب نیستند.

This is a speed trap.

این یک تله سرعت است.

Speed trap is when police officers try to give out

سرعت گیر زمانی است که افسران پلیس سعی می کنند

speeding tickets in one place for a few hours.

برای چند ساعت در یک مکان، بلیط های سرعت را در اختیار بگیرند.

So here you can see these police

بنابراین در اینجا می توانید ببینید که این

officers are hiding behind a tree.

افسران پلیس پشت یک درخت پنهان شده اند.

This is what they do sometimes when

این همان کاری است که آنها گاهی اوقات وقتی

they set up a speed trap.

یک تله سرعت ایجاد می کنند انجام می دهند.

So I Got a ticket because there

بنابراین من یک بلیط گرفتم زیرا

was a speed trap set up.

یک تله سرعت نصب شده بود.

There were three different police officers, and they

سه افسر پلیس مختلف بودند و

were all in one place, checking how fast

همه در یک مکان بودند و سرعت

people were going and giving out tickets.

رفتن مردم را بررسی می کردند و بلیط می دادند.

And I think they were there for three or four hours.

و فکر می کنم سه چهار ساعت آنجا بودند.

So this is a speed trap.

بنابراین این یک تله سرعت است.

When you see a police car hiding behind a

وقتی یک ماشین پلیس را می بینید که پشت یک بوته پنهان شده است

bush, when you see police officers kind of standing

، وقتی می بینید که افسران پلیس به نوعی

behind a bush, it is a speed trap.

پشت یک بوته ایستاده اند، این یک تله سرعت است.

You know what a trap is, right?

میدونی تله چیه، درسته؟

Like, you can trap things like a mouse

مانند، شما می توانید چیزهایی مانند تله موش را به دام بیندازید

trap, but this is a police speed trap.

، اما این یک تله سرعت پلیس است.

I don't mind speed traps because I.

من از تله‌های سرعت بدم نمی‌آید، زیرا

I don't like it when people speed, But I don't.

من از سرعت مردم خوشم نمی‌آید، اما من دوست ندارم.

I don't like getting a ticket.

من دوست ندارم بلیط بگیرم

So we have the speed of sound and the speed of light.

پس سرعت صوت و سرعت نور داریم.

So the speed of sound.

پس سرعت صوت

I'm not sure exactly what the speed is,

من دقیقاً مطمئن نیستم که سرعت چقدر است،

but it's the speed that your voice would

اما این سرعتی است که صدای شما

travel to someone in the distance.

به کسی در دوردست می رسد.

If you go somewhere where there's an echo, you can

اگر به جایی بروید که پژواک وجود داشته باشد، می توانید به

kind of get a sense of the speed of sound.

نوعی حسی از سرعت صوت پیدا کنید.

Your voice travels and then bounces off

صدای شما حرکت می کند و سپس از چیزی خارج می شود

something and comes back to you.

و به سمت شما باز می گردد.

When someone is really far away and they yell it.

وقتی کسی واقعاً دور است و آن را فریاد می زند.

Actually, the time that they yell and the

در واقع، زمانی که آنها فریاد می زنند و

time you hear them is slightly different because

زمانی که آنها را می شنوید کمی متفاوت است، زیرا

the sound has to travel and it travels.

صدا باید حرکت کند و حرکت می کند. می‌خواهم

I'm gonna say shot in the dark,

بگویم تیراندازی در تاریکی،

somewhere around 600 miles an hour.

جایی حدود 600 مایل در ساعت.

I don't actually know.

من در واقع نمی دانم.

Then we have the speed of light.

سپس سرعت نور را داریم.

So sound travels at a certain speed,

بنابراین صوت با سرعت معینی حرکت می کند

and light travels at a certain speed.

و نور با سرعت معینی حرکت می کند.

I think it takes eight minutes for the

من فکر می کنم هشت دقیقه طول می کشد تا

light from the sun to get to earth.

نور خورشید به زمین برسد.

The speed of light is obviously way

سرعت نور آشکارا بسیار

faster than the speed of sound.

سریعتر از سرعت صوت است.

Humans can observe the speed of sound

انسان ها می توانند سرعت صوت را

if you do certain things, but you

در صورت انجام کارهای خاصی مشاهده کنند، اما شما

can't really observe the speed of light.

واقعا نمی توانید سرعت نور را مشاهده کنید.

Like, you can't, like, turn a flashlight on and off.

مثلاً نمی‌توانید چراغ قوه را روشن و خاموش کنید.

And then someone in the distance would be like,

و آنگاه کسی در دوردست می‌گوید،

oh, it's a split second before I see it.

اوه، کسری از ثانیه قبل از دیدن آن است.

Light is way faster than that.

نور بسیار سریعتر از آن است. به

It's almost, I think, the best word.

نظر من تقریباً بهترین کلمه است.

Humans perceive the speed of

انسان ها سرعت

light as almost instantaneous.

نور را تقریباً آنی درک می کنند.

Like, when you turn a light on 4km away, I see

مثلاً وقتی شما یک چراغ را در فاصله 4 کیلومتری روشن می کنید،

it at almost the same time you turn it on.

تقریباً همزمان با روشن کردنش آن را می بینم.

There's no way to be able to tell.

هیچ راهی برای گفتن وجود ندارد.

And then in the chat, I see hafiyya

و بعد در چت می بینم که حفیه

saying, lightning and thunder are a perfect example.

می گوید صاعقه و رعد مصداق کامل است. بله

Yes.

.

You see lightning, and then you wait a

رعد و برق را می بینید و سپس کمی صبر می کنید

little bit, and then you hear thunder.

و سپس رعد و برق می شنوید.

That is a great example, actually.

این یک مثال عالی است، در واقع.

So again, when there's a storm, you see

بنابراین باز هم وقتی طوفان رخ می دهد،

lightning because the speed of light is much

رعد و برق را می بینید زیرا سرعت نور بسیار

faster than the speed of sound.

سریعتر از سرعت صوت است.

And then one or two seconds later, you

و سپس یکی دو ثانیه بعد، صدای

hear the thunder that the lightning produces.

رعد و برق را می شنوید که رعد و برق تولید می کند.

And then there's a movie called Speed.

و سپس یک فیلم به نام سرعت وجود دارد.

I don't know.

من نمی دانم.

I just felt silly last night

دیشب

when I was finishing this up.

وقتی داشتم این کار را تمام می کردم احساس احمقانه ای داشتم.

So I put this slide on.

بنابراین من این اسلاید را روی آن قرار دادم.

This is a movie with Keanu Reeves, and I can't

این فیلمی با بازی کیانو ریوز است و

remember the other actress, but it's about a bus, and

بازیگر زن دیگر را به خاطر نمی‌آورم، اما درباره اتوبوس است و

if they go too slow, I think the bus.

اگر خیلی کند پیش بروند، فکر می‌کنم اتوبوس است.

Yeah, I think the bus blows up.

آره، فکر می کنم اتوبوس منفجر می شود.

I'm not 100% sure.

من 100% مطمئن نیستم.

Can't remember the movie.

فیلم رو یادم نمیاد

But this is my last slide.

اما این آخرین اسلاید من است.

So this was a lesson about speed, the measurement

بنابراین این یک درس در مورد سرعت بود، اندازه گیری

of how fast people and things are going.

سرعت مردم و چیزها.

Not about the movie speed, but if you're interested in a

نه در مورد سرعت فیلم، اما اگر به فیلمی علاقه مند هستید که

movie where you will hear some of the same words and

در آن تعدادی از کلمات و عبارات مشابه را بشنوید،

phrases, I'm sure that one would be a good one.

مطمئن هستم که فیلم خوبی خواهد بود.