Phrasal Verbs Part 2! Let's Learn English! ⏰🤒🔭 (Lesson Only)

59,336 views ・ 2024-01-21

Learn English with Bob the Canadian


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Well, hello, and welcome to this English
0
410
1872
خوب، سلام، و به این
00:02
lesson about phrasal verbs part two.
1
2283
2761
درس انگلیسی در مورد افعال عبارتی قسمت دوم خوش آمدید.
00:05
If you were here, last week, I did a lesson called
2
5045
3391
اگر اینجا بودید، هفته گذشته، من درسی به نام
00:08
phrasal verbs part one, where we looked at about 25 or
3
8437
3295
افعال عبارتی قسمت اول انجام دادم که در آن حدود 25 یا
00:11
26 phrasal verbs that are common in the English language.
4
11733
3989
26 فعل عبارتی را که در زبان انگلیسی رایج هستند بررسی کردیم.
00:15
This week we'll be looking at phrasal verbs part two.
5
15723
2665
این هفته قسمت دوم افعال عبارتی را بررسی خواهیم کرد.
00:18
I have another set of about 25, maybe 26 phrasal verbs
6
18389
4213
من مجموعه دیگری از حدود 25، شاید 26 فعل عبارتی
00:22
to talk about, and I think you will enjoy this.
7
22603
3265
برای صحبت دارم، و فکر می کنم از این کار لذت خواهید برد.
00:25
It will be a bit of review for some of you, but
8
25869
2559
این برای برخی از شما کمی مرور خواهد بود، اما
00:28
it will also be a time to learn some new phrasal verbs.
9
28429
3925
زمانی برای یادگیری برخی از افعال عبارتی جدید نیز خواهد بود.
00:32
And again, if you don't know what phrasal verbs are, it's
10
32355
2383
و باز هم اگر نمی دانید افعال عبارتی چیست،
00:34
when we take a verb and then we take another word,
11
34739
2793
زمانی است که یک فعل می گیریم و بعد کلمه دیگری را می گیریم
00:37
and then when we put the verb and the other word
12
37533
2079
و بعد که فعل و کلمه دیگر را
00:39
together, it makes a verb with a new meaning.
13
39613
3321
کنار هم می گذاریم، یک فعل با معنای جدید می سازد.
00:42
So it can be a little bit confusing for
14
42935
2441
بنابراین ممکن است برای زبان آموزان انگلیسی کمی گیج کننده باشد
00:45
English learners, but I hope that I can clarify
15
45377
3013
، اما امیدوارم
00:48
a few things for you this morning and help
16
48391
1881
امروز صبح بتوانم چند نکته را برای شما روشن کنم و به
00:50
you understand phrasal verbs a bit better.
17
50273
3043
شما کمک کنم تا افعال عبارتی را کمی بهتر درک کنید.
00:53
So once again, welcome to this English lesson about phrasal
18
53317
3301
بنابراین یک بار دیگر، به این درس انگلیسی درباره
00:56
verbs part two, to wake up and to get up.
19
56619
4073
افعال عبارتی قسمت دوم، to wake up and to up خوش آمدید.
01:00
So these are two of the first phrasal
20
60693
3141
بنابراین این دو مورد از اولین افعال عبارتی هستند که
01:03
verbs you'll probably learn in English, and they
21
63835
2893
احتمالاً در انگلیسی یاد خواهید گرفت و
01:06
have slightly different meanings for me.
22
66729
3101
برای من معانی کمی متفاوت دارند.
01:09
For me, when I think about it, when I wake up in
23
69831
3377
برای من، وقتی به آن فکر می‌کنم، وقتی
01:13
the morning, it's when I go from sleeping to being awake.
24
73209
4181
صبح از خواب بیدار می‌شوم، زمانی است که از خواب به بیداری می‌روم.
01:17
Like the moment I stop sleeping and I open
25
77391
2781
مثل لحظه ای که دیگر نمی خوابم و
01:20
my eyes, that is when I wake up.
26
80173
2847
چشمانم را باز می کنم، همان لحظه ای است که از خواب بیدار می شوم. من
01:23
That is how I define it.
27
83021
1487
آن را اینگونه تعریف می کنم.
01:24
And most people define it that way as well.
28
84509
2879
و اکثر مردم نیز آن را اینگونه تعریف می کنند.
01:27
But get up is the activity of going from
29
87389
4291
اما برخاستن فعالیتی است که از
01:31
being in bed to either sitting or standing.
30
91681
3429
حالت در رختخواب به نشستن یا ایستادن می‌رود.
01:35
Okay, so get this.
31
95111
1769
باشه پس اینو بگیر
01:36
I can set my alarm and I can wake up
32
96881
2287
من می توانم زنگ ساعت خود را تنظیم کنم و می توانم
01:39
at seven, but sometimes I don't get up until 710.
33
99169
4481
ساعت هفت بیدار شوم، اما گاهی اوقات تا 710 بیدار نمی شوم.
01:43
So at 07:00 the alarm goes off.
34
103651
3185
بنابراین ساعت 07:00 زنگ هشدار به صدا در می آید.
01:46
Actually, it went off at 645 this morning.
35
106837
2815
در واقع امروز صبح ساعت 645 خاموش شد.
01:49
So at 645 I woke up, past tense,
36
109653
3621
بنابراین در ساعت 645 با زمان گذشته از خواب بیدار شدم،
01:53
but I didn't get up until 07:00.
37
113275
2623
اما تا ساعت 07:00 بیدار نشدم.
01:55
That's when I sat up and eventually stood
38
115899
2019
آن وقت بود که نشستم و در نهایت
01:57
up and got dressed and started my day.
39
117919
3161
بلند شدم و لباس پوشیدم و روزم را شروع کردم.
02:01
So to wake up when you go from sleeping
40
121081
2277
بنابراین برای بیدار شدن از خواب
02:03
to being awake, to get up when you actually
41
123359
2701
به حالت بیداری، برای بیدار شدن زمانی که واقعاً به طور
02:06
physically get out of the bed to bundle up.
42
126061
5519
فیزیکی از رختخواب بیرون می آیید تا بتوانید خود را جمع کنید.
02:11
So this is a picture from the other day, and
43
131581
2591
بنابراین این یک عکس از روز دیگر است، و
02:14
this might be a somewhat weather related phrasal verb.
44
134173
5477
ممکن است یک فعل عبارتی مرتبط با آب و هوا باشد.
02:19
When I go outside on a day like this, right
45
139651
2717
وقتی یه همچین روزی برم بیرون،
02:22
now, it's minus nine and snowing, I will bundle up.
46
142369
3743
الان ساعت منفی نه و برف میاد، جمع میکنم.
02:26
I will wear a t shirt.
47
146113
1349
من یک تی شرت خواهم پوشید.
02:27
I will wear a long sleeve shirt.
48
147463
1535
من یک پیراهن آستین بلند خواهم پوشید.
02:28
I will wear a hoodie or sweater.
49
148999
1999
من هودی یا ژاکت می پوشم.
02:30
I will wear a winter coat,
50
150999
1587
من یک کت زمستانی،
02:32
a tuke or winter hat, gloves.
51
152587
2671
یک کلاه توک یا زمستانی، دستکش خواهم پوشید.
02:35
And then I had my balaclava on as well, on my face.
52
155259
3481
و سپس من بالاکلوام را نیز روی صورتم پوشیده بودم.
02:38
So when it's really, really cold, you want
53
158741
2671
بنابراین وقتی هوا واقعاً خیلی سرد است، می‌خواهید
02:41
to bundle up before you go outside.
54
161413
2655
قبل از بیرون رفتن، آن را جمع کنید.
02:44
When I was a kid, my mum would bundle
55
164069
2249
وقتی بچه بودم، مادرم
02:46
us up before we went outside to play.
56
166319
2489
قبل از اینکه برای بازی بیرون برویم، ما را جمع می کرد.
02:48
So she would put on our hats and mitts
57
168809
2549
پس کلاه و دستکش و
02:51
and tukes and winter boots and send us outside.
58
171359
2809
توک و چکمه های زمستانی ما را می گذاشت و ما را بیرون می فرستاد.
02:54
By the way, tuke is a canadian word for winter hat.
59
174169
4297
به هر حال، tuke یک کلمه کانادایی برای کلاه زمستانی است.
02:58
So you can just use winter hat if you're
60
178467
2591
بنابراین، اگر در کانادا نیستید، فقط می توانید از کلاه زمستانی
03:01
not in Canada to describe it, to get over.
61
181059
5641
برای توصیف آن استفاده کنید تا از پس آن بربیایید.
03:06
So this is the verb, the
62
186701
3731
بنابراین این همان فعل است،
03:10
definition I'm going to give you.
63
190433
1679
تعریفی که می خواهم به شما بدهم.
03:12
There's a few, but the definition I'm going to give
64
192113
2335
چند مورد وجود دارد، اما تعریفی که می‌خواهم به
03:14
you is to eventually be happy after a sad event
65
194449
5695
شما بدهم این است که در نهایت بعد از یک رویداد غم‌انگیز خوشحال باشید
03:20
or to eventually not be stressed about something anymore.
66
200145
4233
یا در نهایت در مورد چیزی دیگر استرس نداشته باشید.
03:24
So it works this way.
67
204379
1913
بنابراین این روش کار می کند.
03:26
Let's say someone was dating someone
68
206293
2623
فرض کنید یک نفر با شخص
03:28
else and they broke up.
69
208917
2015
دیگری قرار می گرفت و آنها از هم جدا شدند.
03:30
They're no longer together.
70
210933
1867
آنها دیگر با هم نیستند
03:33
Eventually that person will get over it.
71
213830
2578
در نهایت آن شخص از پس آن بر می آید.
03:36
Okay, so eventually they will be happy again.
72
216409
3583
خوب، پس در نهایت آنها دوباره خوشحال خواهند شد.
03:39
Let's say that someone in your family passed away,
73
219993
3087
فرض کنید یک نفر در خانواده شما فوت کرده،
03:43
someone died, and it's very, very sad for weeks
74
223081
3219
یک نفر فوت کرده است، و این برای هفته ها
03:46
or months or years, but eventually, not totally, but
75
226301
5151
، ماه ها یا سال ها بسیار بسیار ناراحت کننده است، اما در نهایت، نه به طور کامل، اما در
03:51
eventually you get over it a little bit.
76
231453
2239
نهایت شما کمی از آن عبور می کنید.
03:53
You do return to living your life as normal.
77
233693
2965
شما به زندگی عادی خود برمی گردید.
03:56
So when you get over something, it means something in
78
236659
3289
بنابراین وقتی چیزی را پشت سر می گذارید، به این معنی است که اتفاقی در
03:59
your past that wasn't a happy thing happened, and you're
79
239949
3689
گذشته شما رخ داده است که اتفاق خوشحال کننده ای نبوده است، و
04:03
now no longer thinking about it a lot or stressed
80
243639
3679
اکنون دیگر زیاد به آن فکر نمی کنید یا
04:07
about it, so you get over it.
81
247319
1497
در مورد آن استرس ندارید، بنابراین از آن عبور می کنید.
04:08
That's a hard one.
82
248817
1151
این یک کار سخت است.
04:09
That's a pretty advanced phrasal verb.
83
249969
2025
این یک فعل عبارتی بسیار پیشرفته است.
04:11
Hopefully you understood my explanation. To back up.
84
251995
4793
امیدوارم متوجه توضیحات من شده باشید. برای پشتیبان گیری.
04:16
Now, this has a couple of meanings.
85
256789
1881
حالا این چند معنا دارد.
04:19
So one meaning is a newer meaning.
86
259490
2376
پس یک معنا معنای جدیدتر است. به این
04:21
It means to put your information on an external hard drive
87
261867
5421
معنی است که اطلاعات خود را روی یک هارد اکسترنال
04:27
or onto a thumb drive or onto a usb stick.
88
267289
4325
یا روی یک درایو انگشت شست یا روی یک USB stick قرار دهید.
04:31
So maybe you have a lot of files on your computer and
89
271615
3673
بنابراین شاید شما فایل های زیادی در رایانه خود دارید و
04:35
you want to make sure that you don't lose those files.
90
275289
2313
می خواهید مطمئن شوید که آن فایل ها را از دست نمی دهید.
04:37
You might want to back up the files onto.
91
277603
3007
ممکن است بخواهید از فایل ها نسخه پشتیبان تهیه کنید.
04:40
In the far picture, you'll see the hard drive.
92
280611
4377
در تصویر دور، هارد دیسک را خواهید دید.
04:44
Now I'm smiling because Jen's taking the kids to
93
284989
3279
حالا من لبخند می زنم چون جن بچه ها را به
04:48
school and she's about to back up the van.
94
288269
2537
مدرسه می برد و او می خواهد ون را پشتیبان بگیرد.
04:50
And I don't have a way to show you.
95
290807
2105
و من راهی برای نشان دادن شما ندارم.
04:52
So everyone's getting in the van right now, and
96
292913
4927
بنابراین همه در حال حاضر سوار وانت می‌شوند و
04:57
in a moment she's going to back up.
97
297841
2031
در یک لحظه او به عقب برمی‌گردد.
04:59
So when you are in a vehicle and you
98
299873
2415
بنابراین هنگامی که در یک وسیله نقلیه هستید و
05:02
put the vehicle into reverse, you then back up
99
302289
3827
وسیله نقلیه را در عقب قرار می دهید، پس از آن عقب نشینی می کنید
05:06
so you can back up out of your driveway.
100
306117
2245
تا بتوانید از مسیر خود عقب نشینی کنید.
05:08
You can back up out of a parking spot.
101
308363
3119
می توانید از محل پارک عقب نشینی کنید.
05:11
You can also back out of a parking spot.
102
311483
1999
همچنین می توانید از محل پارک خارج شوید.
05:13
Sorry to confuse you, but to back up means to protect
103
313483
3357
متأسفیم که شما را سردرگم کردم، اما تهیه نسخه پشتیبان به معنای محافظت از
05:16
your data and your files by creating a second copy.
104
316841
4373
داده ها و فایل های خود با ایجاد یک نسخه دوم است.
05:21
Or it can mean to drive the video or, sorry, it
105
321215
4013
یا می‌تواند به معنای رانندگی با ویدیو باشد یا، متأسفانه،
05:25
can mean to drive a vehicle in reverse to call around.
106
325229
5951
می‌تواند به معنای رانندگی برعکس برای تماس باشد.
05:31
So sometimes, here's a good example.
107
331181
4863
بنابراین گاهی اوقات، در اینجا یک مثال خوب است.
05:36
Let's say I went out for the evening, and
108
336045
2527
فرض کنید من برای عصر بیرون رفتم و
05:38
when I came home, I didn't have my wallet.
109
338573
3465
وقتی به خانه آمدم کیف پولم را نداشتم.
05:42
I would probably call around to all my
110
342039
1849
احتمالاً با همه
05:43
friends, the people who I went out with,
111
343889
2719
دوستانم، افرادی که با آنها بیرون رفتم تماس می گرفتم
05:46
to see if one of them found it.
112
346609
2543
تا ببینم آیا یکی از آنها آن را پیدا کرده است یا خیر. فرض کنید
05:49
Let's say I didn't know where my brother was.
113
349153
2895
من نمی دانستم برادرم کجاست.
05:52
I might call around.
114
352049
1279
شاید زنگ بزنم
05:53
I might call his house.
115
353329
1331
شاید به خانه اش زنگ بزنم.
05:54
Then I might call my sister's house.
116
354661
1935
بعد شاید زنگ بزنم خونه خواهرم.
05:56
I might call my brother's house because I
117
356597
2495
شاید به خانه برادرم زنگ بزنم چون می‌خواهم
05:59
want to figure out where he is.
118
359093
2239
بفهمم کجاست.
06:01
So when you call around, it means to make a
119
361333
2691
بنابراین وقتی با اطراف تماس می‌گیرید، به این معنی است که یک
06:04
whole bunch of phone calls because you're looking for something
120
364025
2991
سری تماس تلفنی برقرار می‌کنید زیرا به دنبال چیزی
06:07
or someone or you're just looking for some information.
121
367017
3375
یا کسی هستید یا فقط به دنبال اطلاعاتی هستید.
06:10
So trying to think of another example.
122
370393
3707
بنابراین سعی می کنیم به مثال دیگری فکر کنیم.
06:14
Oh, sometimes our power goes
123
374630
2242
آخه بعضی وقتا برقمون
06:16
out, we have no electricity.
124
376873
1509
قطع میشه برق نداریم.
06:18
And then I call around to see if
125
378383
2125
و بعد زنگ می زنم ببینم
06:20
the neighbors are having the same problem.
126
380509
1951
همسایه ها هم همین مشکل را دارند یا نه.
06:22
So I'll call my one neighbor and then my
127
382461
1663
بنابراین من با همسایه‌ام و سپس با
06:24
other neighbor and then my other neighbor to see
128
384125
2207
همسایه دیگرم و سپس همسایه دیگرم تماس می‌گیرم تا ببینم
06:26
if they are also experiencing a power outage.
129
386333
2969
آیا آنها نیز دچار قطعی برق هستند یا خیر.
06:29
So to call around means to call several people in
130
389303
2985
بنابراین تماس گرفتن به معنای تماس با چند نفر پشت
06:32
a row to find something out to check out.
131
392289
5503
سر هم برای پیدا کردن چیزی برای بررسی است.
06:37
Now, this has a couple of meanings.
132
397793
1989
حالا این چند معنا دارد.
06:39
I'm going to cover the one
133
399783
985
من قصد دارم آن موردی را
06:40
that's a little more scandalous.
134
400769
1821
که کمی رسواتر است پوشش دهم.
06:43
It can mean to leave a hotel.
135
403170
2776
می تواند به معنای ترک هتل باشد.
06:45
When you're done staying at a hotel,
136
405947
1535
پس از اتمام اقامت در هتل،
06:47
you can check out from the hotel.
137
407483
3047
می توانید از هتل خارج شوید.
06:50
It also can mean like when you buy
138
410531
2161
همچنین می‌تواند به این معنا باشد که وقتی
06:52
something online, eventually you do the checkout.
139
412693
4473
چیزی را آنلاین می‌خرید، در نهایت پرداخت را انجام می‌دهید.
06:57
That's more of the noun, right? You do the checkout.
140
417167
2271
این بیشتر از اسم است، درست است؟ شما تسویه حساب را انجام دهید.
06:59
So ignore that one.
141
419439
1081
پس اون یکی رو نادیده بگیر
07:00
But it could also mean when you
142
420521
2591
اما این می تواند به این معنا باشد که وقتی
07:03
look at someone because they are attractive.
143
423113
3093
به کسی نگاه می کنید زیرا جذاب است.
07:06
So in this picture, this is a classic Internet picture.
144
426207
3235
بنابراین در این تصویر، این یک تصویر کلاسیک اینترنتی است.
07:09
A guy is walking with his girlfriend, but another girl has
145
429443
3849
پسری با دوست دخترش راه می‌رود، اما دختر دیگری از
07:13
walked by and he has turned to check her out.
146
433293
3407
آنجا رد شده و او برگشته است تا او را بررسی کند.
07:16
So yes, very scandalous.
147
436701
2101
بنابراین بله، بسیار رسوا کننده است.
07:18
He is looking at her because
148
438803
1837
او به او نگاه می کند زیرا
07:20
he thinks she is very attractive.
149
440641
2693
فکر می کند او بسیار جذاب است.
07:23
So when you check someone out, it means that you
150
443335
3817
بنابراین وقتی کسی را چک می کنید، به این معنی است که
07:27
see someone that you think is very attractive and you
151
447153
2895
فردی را می بینید که فکر می کنید بسیار جذاب است و به
07:30
kind of look, you take a look at them.
152
450049
2303
نوعی به او نگاه می کنید، به او نگاه می کنید.
07:32
I'm not going to go into too many more
153
452353
1475
من قصد ندارم وارد
07:33
details, but sometimes when you are in public, you
154
453829
4639
جزئیات بیشتر شوم، اما گاهی اوقات وقتی در جمع هستید،
07:38
might be walking along and you might see someone
155
458469
2543
ممکن است در کنار آن قدم بزنید و ممکن است فردی را ببینید
07:41
who's very attractive and you might check them out.
156
461013
3059
که بسیار جذاب است و ممکن است او را بررسی کنید.
07:44
So several meanings, but that's the one I wanted to
157
464073
2575
بنابراین چندین معنی، اما این همان چیزی است که من می خواستم
07:46
focus on in this lesson to come down with.
158
466649
3391
در این درس روی آن تمرکز کنم تا به آن بیایم.
07:50
Now, this is a timely slide.
159
470041
4109
اکنون، این یک اسلاید به موقع است.
07:54
I woke up this morning and I felt great, but
160
474151
2817
امروز صبح از خواب بیدار شدم و احساس خوبی داشتم، اما
07:56
then you noticed I had to blow my nose.
161
476969
2341
بعد متوجه شدید که باید بینی ام را باد کنم.
07:59
My nose was starting to run.
162
479311
1741
دماغم داشت شروع به ریزش می کرد.
08:01
And if you listen a bit, you can hear that
163
481053
2847
و اگر کمی گوش کنید، می‌شنوید که
08:03
I feel like I talked a lot last night, but
164
483901
2207
احساس می‌کنم دیشب زیاد صحبت کردم، اما
08:06
I might also be coming down with something in English,
165
486109
3573
ممکن است به انگلیسی چیزی را هم بگویم،
08:09
when you say that you are coming down with something,
166
489683
3197
وقتی می‌گویید با چیزی پایین می‌آیید،
08:12
or when you say, I'm going to come down with
167
492881
2367
یا وقتی می‌گویید، من من با
08:15
something, I think it means you're getting sick.
168
495249
2757
چیزی روبرو خواهم شد، فکر می کنم به این معنی است که شما مریض می شوید.
08:18
You're in the very early stages of sickness,
169
498007
3807
شما در مراحل اولیه بیماری هستید،
08:21
but it can also describe being sick.
170
501815
2239
اما می تواند بیمار بودن را نیز توصیف کند.
08:24
Like, I could call my boss and say,
171
504055
1597
مثلاً می‌توانم به رئیسم زنگ بزنم و بگویم،
08:25
I think I've come down with a cold.
172
505653
2293
فکر می‌کنم سرما خورده‌ام.
08:27
I can't come to work today.
173
507947
1497
امروز نمی توانم سر کار بیایم.
08:29
Okay, so to come down with you get a
174
509445
3199
بسیار خوب، پس برای پایین آمدن،
08:32
lot of extra words in this phrasal verb.
175
512645
2341
کلمات اضافی زیادی در این فعل عبارتی دریافت می کنید.
08:34
Means to get sick.
176
514987
2019
یعنی مریض شدن
08:37
To be sick.
177
517007
1135
مریض بودن
08:38
It's not nice to come down with something
178
518143
1737
08:39
when you have something important to do.
179
519881
2239
وقتی کاری مهم برای انجام دادن دارید، خوشایند نیست که کاری را انجام دهید.
08:42
My least favorite time to be sick is the
180
522121
2607
کمترین زمان مورد علاقه من برای بیمار شدن، روزی است که
08:44
day I have to do a live lesson.
181
524729
1929
باید یک درس زنده بگذرانم.
08:46
It's not nice to come down with something
182
526659
2201
این خوب نیست که
08:48
on the day of a live lesson.
183
528861
1929
در روز یک درس زنده با چیزی پایین بیایید.
08:51
To count on when you can count
184
531850
2786
وقتی می توانید
08:54
on someone, it means they are reliable.
185
534637
2313
روی کسی حساب کنید، به این معنی است که او قابل اعتماد است.
08:58
My younger brother is awesome.
186
538570
2320
برادر کوچکتر من فوق العاده است.
09:00
All my brothers and sisters are awesome.
187
540891
1701
همه برادران و خواهران من عالی هستند.
09:02
But my younger brother is awesome because I
188
542593
1775
اما برادر کوچکتر من بسیار عالی است زیرا
09:04
can count on him to help me.
189
544369
2303
می توانم روی او برای کمک به من حساب کنم.
09:06
If I need help with something, I have a
190
546673
2191
اگر برای چیزی به کمک نیاز دارم، یک
09:08
good friend as well that I can count on.
191
548865
2287
دوست خوب نیز دارم که می توانم روی او حساب کنم.
09:11
If I needed a ride to the airport, I can count on him.
192
551153
3043
اگر به فرودگاه نیاز داشتم، می‌توانم روی او حساب کنم.
09:14
He'll do it for me.
193
554197
1391
او این کار را برای من انجام می دهد.
09:15
So to count on someone means if you ask
194
555589
4303
بنابراین، حساب کردن روی کسی به این معنی است که اگر از
09:19
them to do something, they almost always say yes.
195
559893
2623
او بخواهید کاری انجام دهد، تقریباً همیشه می‌گوید بله.
09:22
If you need help, they give you help.
196
562517
2143
اگر به کمک نیاز دارید، به شما کمک می کنند.
09:28
I was going to say, if you
197
568550
1298
میخواستم بگم اگه
09:29
need money, they'll give you money.
198
569849
1199
پول لازم داری بهت پول میدن.
09:31
But I don't borrow money from people.
199
571049
1631
اما من از مردم پول قرض نمی کنم.
09:32
But when you can count on someone, it means they
200
572681
3455
اما وقتی می توانید روی کسی حساب کنید، به این معنی است که
09:36
rarely say no when you ask them for something.
201
576137
3619
وقتی چیزی از او می خواهید به ندرت نه می گویند.
09:39
So for my brother and my friend, if I ask them
202
579757
3135
بنابراین برای برادرم و دوستم، اگر از آنها بخواهم
09:42
for a ride, if I ask them for help, if I
203
582893
2895
سوار شوند، اگر از آنها کمک بخواهم، اگر از
09:45
ask them to help build something, I can count on them.
204
585789
3587
آنها کمک بخواهم تا چیزی بسازند، می توانم روی آنها حساب کنم.
09:49
They almost always say yes.
205
589377
2607
آنها تقریبا همیشه می گویند بله.
09:51
It's good to have siblings and friends
206
591985
2719
خوب است که خواهر و برادر و دوستانی داشته باشید
09:54
that will do that, to get ahead.
207
594705
3951
که این کار را انجام دهند تا جلوتر بروید.
09:58
So there's a phrase in English,
208
598657
2277
بنابراین یک عبارت در انگلیسی وجود دارد،
10:00
everyone wants to get ahead.
209
600935
1805
همه می‌خواهند جلوتر باشند.
10:02
To get ahead means to be successful.
210
602741
3349
پیشرفت به معنای موفقیت است.
10:06
To get ahead in life means to have money
211
606091
2425
پیشرفت در زندگی یعنی داشتن پول
10:08
to buy a house and to buy a car.
212
608517
2223
برای خرید خانه و خرید ماشین.
10:10
It doesn't necessarily mean to be rich, but it
213
610741
3811
لزوماً به معنای ثروتمند بودن نیست، اما به این
10:14
does mean that you are doing okay financially.
214
614553
4181
معنی است که از نظر مالی خوب هستید.
10:18
So a lot of people like to get ahead.
215
618735
2953
بنابراین بسیاری از مردم دوست دارند پیشروی کنند.
10:21
When you get ahead, you have extra money.
216
621689
2671
وقتی جلو می روید، پول اضافی دارید.
10:24
At the end of the month, after you pay all
217
624361
2047
در پایان ماه، پس از پرداخت تمام
10:26
your bills, you have extra money to do fun things.
218
626409
3555
صورت حساب های خود، پول اضافی برای انجام کارهای سرگرم کننده دارید.
10:29
So one of the biggest goals in life
219
629965
2447
بنابراین یکی از بزرگترین اهداف زندگی
10:32
for people is they want to get ahead.
220
632413
2559
برای افراد این است که می خواهند پیشرفت کنند.
10:34
They want to be successful.
221
634973
1909
آنها می خواهند موفق باشند.
10:36
They want to have enough money to live
222
636883
3101
آنها می خواهند پول کافی برای زندگی
10:39
well again, it doesn't necessarily mean rich.
223
639985
3381
دوباره داشته باشند، این لزوما به معنای ثروتمند نیست.
10:43
Like, you could say he came from a poor family,
224
643367
4249
مثلاً می‌توان گفت او از خانواده‌ای فقیر است،
10:47
but he's working at two jobs to get ahead.
225
647617
4363
اما برای پیشرفت در دو شغل کار می‌کند.
10:52
Basically saying he wants to make more money than
226
652670
4166
اساساً می‌گوید که می‌خواهد بیشتر از چیزی که
10:56
he needs to buy groceries and pay rent.
227
656837
2261
برای خرید مواد غذایی و پرداخت اجاره نیاز دارد، درآمد کسب کند.
10:59
He wants to have a little bit more so he can have fun.
228
659099
2953
او می خواهد کمی بیشتر داشته باشد تا بتواند خوش بگذراند.
11:02
He's just trying to get ahead in life to go along.
229
662053
6419
او فقط سعی می کند در زندگی جلوتر باشد تا ادامه دهد.
11:08
So I should have added the word with but
230
668473
2319
بنابراین من باید کلمه با را اضافه می کردم، اما
11:10
you can use just go along as well.
231
670793
1679
شما می توانید از just go along نیز استفاده کنید. به
11:12
It means to agree to something.
232
672473
2735
معنای موافقت با چیزی است.
11:15
So let's say it has other meanings as well.
233
675209
3967
پس فرض کنیم معانی دیگری نیز دارد.
11:19
A lot of these do, but in this case it means that
234
679177
2835
بسیاری از این موارد انجام می دهند، اما در این مورد به این معنی است که
11:22
you're going to do what the person is asking you to do.
235
682013
3375
شما کاری را که شخص از شما می خواهد انجام دهید.
11:25
A good example would be let's say Jen
236
685389
2261
یک مثال خوب این است که فرض کنیم جن
11:27
said she wanted to quit flower farming.
237
687651
3699
گفته است که می‌خواهد پرورش گل را کنار بگذارد.
11:31
I could say, yeah, I can go along with that.
238
691351
2329
می توانم بگویم، بله، می توانم با آن کنار بیایم.
11:33
And that means I support her in that decision and
239
693681
3791
و این بدان معناست که من از او در این تصمیم حمایت می کنم و
11:37
I am happy and will help her quit flower farming.
240
697473
3365
خوشحالم و به او کمک خواهم کرد تا از پرورش گل دست بردارد.
11:40
She's not quitting, by the way.
241
700839
1517
اتفاقاً او دست از کار نمی کشد.
11:42
She's waiting for nice weather to come
242
702357
2239
او منتظر هوای خوب است
11:44
so we can start another season.
243
704597
1753
تا بتوانیم فصل دیگری را شروع کنیم.
11:47
So when you go along with someone,
244
707970
1730
بنابراین وقتی با کسی همراهی می کنید، به این
11:49
it means you agree with them.
245
709701
1615
معنی است که با او موافق هستید.
11:51
You're saying yes, et cetera, et cetera.
246
711317
2133
شما می گویید بله، و غیره.
11:53
It can mean to go with someone like Jen went
247
713451
3677
این می تواند به معنای رفتن با کسی باشد که جن
11:57
to town and my kids went along with her.
248
717129
2927
به شهر رفت و بچه های من با او همراه شدند.
12:00
Or I could go along with Jen to
249
720057
2015
یا می توانم با جن به
12:02
town to go to the donut shop.
250
722073
2399
شهر بروم تا به مغازه دونات فروشی بروم.
12:04
But in this case it also means to agree with someone
251
724473
3471
اما در این مورد همچنین به معنای توافق با کسی
12:07
or to do what they are asking you to do.
252
727945
2787
یا انجام کاری است که از شما می خواهد.
12:10
Sometimes your boss asks you to do something
253
730733
1919
گاهی اوقات رئیستان از شما می خواهد که کار جدیدی انجام دهید
12:12
new and you just go along with it.
254
732653
2095
و شما فقط با آن کنار می آیید.
12:14
Maybe you're not excited to do
255
734749
1935
شاید شما برای انجام آن هیجان زده نیستید
12:16
it, but you do it anyways.
256
736685
1237
، اما به هر حال آن را انجام می دهید.
12:17
You just agree and you do it.
257
737923
1869
شما فقط موافقید و این کار را انجام می دهید.
12:19
You go along with it.
258
739793
1231
تو باهاش ​​همراهی کن
12:21
This was the second harder one.
259
741025
1919
این دومی سخت تر بود.
12:22
I hope that was a good explanation to look after.
260
742945
3839
امیدوارم توضیح خوبی برای رسیدگی بوده باشد.
12:26
So parents look after kids.
261
746785
2159
بنابراین والدین مراقب کودکان هستند.
12:28
When parents get old, kids look after their parents.
262
748945
3733
وقتی والدین پیر می شوند، بچه ها مراقب والدین خود هستند.
12:32
When you look after someone, it
263
752679
1545
وقتی از کسی مراقبت می کنید، به این
12:34
means you care for them.
264
754225
1763
معنی است که از او مراقبت می کنید.
12:35
Jen and I look after our kids.
265
755989
2063
من و جن از بچه هایمان مراقبت می کنیم.
12:38
We make sure we buy them clothes when they
266
758053
2175
ما مطمئن می شویم که برای آنها لباس می خریم وقتی به
12:40
need new clothes, we feed them, we buy groceries.
267
760229
2949
لباس نو نیاز دارند، به آنها غذا می دهیم، مواد غذایی می خریم.
12:43
We do everything that parents are supposed to do
268
763179
3101
ما هر کاری را که والدین باید انجام دهند انجام می دهیم
12:46
because we want to look after our children.
269
766281
2783
زیرا می خواهیم از فرزندان خود مراقبت کنیم.
12:49
So it means to care for someone.
270
769065
2315
بنابراین به معنای مراقبت از کسی است.
12:52
You can also say to take care.
271
772790
1954
شما همچنین می توانید بگویید مراقب باشید.
12:54
It means the same thing when you look after your kids.
272
774745
2611
وقتی از بچه هایتان مراقبت می کنید، به همین معناست.
12:57
You could say that you're taking care of your kids.
273
777357
3295
می توانید بگویید که از بچه های خود مراقبت می کنید.
13:00
So that's another way to say it.
274
780653
2107
بنابراین این یک راه دیگر برای گفتن آن است.
13:03
And it is kind of how life works, right?
275
783530
2802
و به نوعی زندگی چگونه کار می کند، درست است؟
13:06
Like our parents take care of
276
786333
1759
همانطور که والدین ما از ما مراقبت می کنند،
13:08
us, our parents look after us.
277
788093
2479
والدین ما نیز از ما مراقبت می کنند.
13:10
Sorry, I switched verbs there.
278
790573
1987
ببخشید من افعال رو اونجا عوض کردم
13:12
When I was little, my mom looked after me and
279
792561
2671
وقتی کوچیک بودم، مامانم مراقب من بود و
13:15
now I look after my mum a little bit.
280
795233
1775
الان هم کمی مراقب مامانم هستم. می
13:17
I stop in, I help her with her finances,
281
797009
2709
ایستم، در امور مالی به او کمک می کنم،
13:19
I help to make sure that she has everything
282
799719
3085
کمک می کنم مطمئن شوم که همه چیز
13:22
in order and that she's taken care of.
283
802805
2463
مرتب است و به او رسیدگی می شود.
13:25
So when you look after someone, you care for them.
284
805269
2463
بنابراین وقتی از کسی مراقبت می کنید، به او اهمیت می دهید.
13:27
You might hear someone say this like, my parents moved
285
807733
4725
ممکن است بشنوید که یکی می گوید: پدر و مادرم با من نقل مکان کردند
13:32
in with me because I need to look after them.
286
812459
2973
زیرا من باید از آنها مراقبت کنم.
13:35
So maybe they're not capable
287
815433
2597
بنابراین شاید آنها
13:38
of making food well anymore.
288
818031
2415
دیگر قادر به درست کردن غذا نیستند.
13:40
Maybe they're not capable of even dressing
289
820447
1951
شاید حتی قادر به پوشیدن لباس
13:42
themselves or taking care of themselves.
290
822399
2105
یا مراقبت از خود نباشند.
13:44
You might have to look after your
291
824505
2323
ممکن است مجبور شوید از
13:46
elderly parent to put up with.
292
826829
4751
والدین سالخورده خود مراقبت کنید تا تحمل کنید.
13:51
So I put this one in because
293
831581
2383
بنابراین من این یکی را وارد کردم زیرا
13:53
this is a challenging one to explain.
294
833965
2447
توضیح آن چالش برانگیز است.
13:56
Sometimes people behave in a certain way
295
836413
3059
گاهی اوقات مردم به گونه ای رفتار می کنند
13:59
and you can't change that behavior.
296
839473
2469
و شما نمی توانید آن رفتار را تغییر دهید.
14:01
You just have to put up with it.
297
841943
2217
فقط باید تحملش کنی
14:04
So the best example I can think
298
844161
1951
بنابراین بهترین مثالی که می توانم به آن فکر کنم
14:06
of would involve students or children.
299
846113
2815
دانش آموزان یا کودکان است.
14:08
Sometimes kids behave in a way and if you see the mum
300
848929
3589
گاهی اوقات بچه ها طوری رفتار می کنند و اگر مادر را
14:12
in the background, kids behave in a way that can drive you
301
852519
4029
در پس زمینه می بینید، بچه ها طوری رفتار می کنند که می تواند شما را
14:16
crazy, but you just have to put up with it.
302
856549
2479
دیوانه کند، اما شما فقط باید تحمل کنید.
14:19
Sometimes you can ask them to stop.
303
859029
1727
گاهی اوقات می توانید از آنها بخواهید که متوقف شوند.
14:20
But I would say this.
304
860757
959
اما من این را می گویم.
14:21
If my kids were enjoying themselves and running around
305
861717
4463
اگر بچه‌های من از خودشان لذت می‌بردند و می‌دویدند، می‌خندیدند
14:26
and laughing and having fun and they were being
306
866181
2531
و سرگرم می‌شدند و
14:28
really loud, I just put up with it.
307
868713
2143
واقعاً سر و صدا می‌کردند، من فقط تحمل می‌کردم.
14:30
I don't tell them to stop because
308
870857
1679
من به آنها نمی گویم که دست از کار بکشند، زیرا می
14:32
I know they're having fun now.
309
872537
1871
دانم که آنها اکنون سرگرم هستند.
14:34
If they were throwing stuff at each
310
874409
1379
اگر آنها چیزهایی را به طرف یکدیگر پرتاب می کردند
14:35
other, I would stop what they're doing.
311
875789
2171
، من کاری که آنها انجام می دهند را متوقف می کردم.
14:38
Same with students.
312
878490
1230
در مورد دانش آموزان هم همینطور.
14:40
Sometimes I have students work with other students
313
880570
3410
گاهی اوقات دانش‌آموزان با دانش‌آموزان دیگر کار می‌کنند
14:43
and the classroom gets loud because the students
314
883981
3215
و صدای کلاس بلند می‌شود، زیرا دانش‌آموزان
14:47
are all talking to each other.
315
887197
1903
همه با هم صحبت می‌کنند.
14:49
They're not misbehaving, they're talking to each other because
316
889101
4035
آنها بد رفتاری نمی کنند، آنها با یکدیگر صحبت می کنند زیرا
14:53
they have to communicate to do the work.
317
893137
2607
باید برای انجام کار ارتباط برقرار کنند.
14:55
But it's too loud for me.
318
895745
1407
اما برای من خیلی بلند است.
14:57
But I just put up with it.
319
897153
2047
اما من فقط تحمل کردم.
14:59
So when you put up with someone
320
899201
2707
بنابراین وقتی شما با کسی
15:01
or something, it means to tolerate it.
321
901909
2895
یا چیزی مدارا می کنید، به معنای تحمل آن است. به
15:04
It means to allow it to happen.
322
904805
1935
معنای اجازه دادن به آن است.
15:06
Even though maybe you don't like it, you need
323
906741
2607
حتی اگر ممکن است آن را دوست نداشته باشید،
15:09
to put up with it to see to.
324
909349
4559
برای دیدن باید آن را تحمل کنید.
15:13
So this simply means to do so.
325
913909
2387
بنابراین این به سادگی به معنای انجام این کار است.
15:16
When Jen and I decide to.
326
916297
1963
وقتی من و جن تصمیم گرفتیم.
15:19
We decided to paint the back room in our house.
327
919830
2626
تصمیم گرفتیم اتاق پشتی خانه مان را رنگ کنیم.
15:22
Jen said she was going to see to the painting and I
328
922457
3231
جن گفت که می‌خواهد نقاشی را ببیند و من
15:25
said I would see to putting new lights in the ceiling.
329
925689
2633
گفتم می‌خواهم چراغ‌های جدیدی را در سقف بگذارم.
15:28
So it simply means you're going to be
330
928323
2249
بنابراین به سادگی به این معنی است که شما
15:30
the one that does it at work.
331
930573
2527
کسی هستید که این کار را در محل کار انجام می دهد.
15:33
Sometimes we plan things as a group of teachers
332
933101
3013
گاهی اوقات ما همه چیز را به عنوان یک گروه از معلمان برنامه ریزی می کنیم
15:36
and one person might see to sending out invitations,
333
936115
3535
و ممکن است یک نفر دعوت نامه بفرستد،
15:39
the other person might see to the decorations, another
334
939651
3197
شخص دیگر ممکن است تزئینات را ببیند،
15:42
person might see to the food.
335
942849
1727
شخص دیگری ممکن است غذا را ببیند.
15:44
And it simply means you are going to do
336
944577
2607
و این به سادگی به این معنی است که شما قرار است
15:47
that task, you're going to see to it.
337
947185
2767
آن کار را انجام دهید، به آن رسیدگی خواهید کرد.
15:49
It means you're going to do it
338
949953
1155
این بدان معناست که شما آن را انجام خواهید داد
15:51
and you're going to get it done.
339
951109
2411
و آن را انجام خواهید داد.
15:55
To think over.
340
955890
1474
فکر کردن
15:57
So this means to think.
341
957365
2095
پس این یعنی فکر کردن.
15:59
I don't know why we had to add the
342
959461
1807
نمی‌دانم چرا مجبور شدیم این
16:01
word over, but it does definitely get used.
343
961269
4035
کلمه را اضافه کنیم، اما قطعاً استفاده می‌شود.
16:05
Like I'm going to think it over.
344
965305
2395
مثل اینکه قراره بهش فکر کنم
16:09
Let me see, what would be a good question.
345
969430
2110
بگذارید ببینم چه سوال خوبی می تواند باشد. آیا
16:12
Can you do a live stream every day next week?
346
972630
3570
می توانید هفته آینده هر روز یک پخش زنده داشته باشید؟
16:16
And I might say, well, I'll think it over.
347
976201
2849
و من ممکن است بگویم، خوب، من در مورد آن فکر می کنم.
16:19
That means that I don't have an answer right now.
348
979051
3149
یعنی الان جوابی ندارم.
16:22
I kind of like the idea, but I don't like the idea.
349
982890
3026
من به نوعی ایده را دوست دارم، اما ایده را دوست ندارم.
16:25
I need to think it over again.
350
985917
1935
باید دوباره فکر کنم
16:27
I'm splitting this phrasal verb and
351
987853
1775
من این فعل عبارتی را تقسیم می کنم و
16:29
putting it in the middle.
352
989629
1263
آن را در وسط قرار می دهم.
16:30
It means that for the rest of
353
990893
1635
یعنی تا آخر
16:32
the day, I'll think about it.
354
992529
2335
روز بهش فکر میکنم.
16:34
There's another one, by the way, to think about.
355
994865
2031
اتفاقاً یک مورد دیگر برای فکر کردن وجود دارد.
16:36
To think over.
356
996897
1199
فکر کردن
16:38
So I'll think it over.
357
998097
1263
پس بهش فکر میکنم
16:39
Throughout the day, when I'm
358
999361
2117
در طول روز، وقتی در حال
16:41
driving, I'll think about it.
359
1001479
1645
رانندگی هستم، به آن فکر خواهم کرد.
16:43
When I'm at school, I'll think it over for a bit.
360
1003125
2559
وقتی در مدرسه هستم، کمی به آن فکر خواهم کرد.
16:45
It means to take some time to think
361
1005685
3151
این به این معنی است که
16:48
about something before you make a decision.
362
1008837
2873
قبل از تصمیم گیری، کمی وقت بگذارید و در مورد چیزی فکر کنید.
16:55
Sorry, I lost train of thought
363
1015030
1442
با عرض پوزش، من رشته فکر را
16:56
there because I read a comment.
364
1016473
1125
در آنجا گم کردم زیرا یک نظر را خواندم.
16:57
But to think something over, to think about something for
365
1017599
3193
اما به چیزی فکر کنید،
17:00
a while before you make a decision, to turn down.
366
1020793
5955
قبل از تصمیم گیری مدتی در مورد چیزی فکر کنید، رد کنید.
17:06
When someone turns you down,
367
1026749
2110
وقتی کسی شما را رد می کند، به این
17:08
it means they're saying no.
368
1028860
1739
معنی است که او نه می گوید.
17:11
It means maybe you applied to immigrate to Canada
369
1031290
5360
یعنی شاید شما برای مهاجرت به کانادا اقدام کرده اید
17:16
and then you got a letter saying no.
370
1036651
1953
و بعد نامه ای دریافت کرده اید که نه.
17:18
It means you were turned down in the past tense.
371
1038605
3257
یعنی شما در زمان گذشته رد شده اید.
17:21
It's not nice when you are turned down.
372
1041863
2873
وقتی رد می شوی خوب نیست.
17:24
It's not a nice feeling.
373
1044737
1525
حس خوبی نیست
17:26
Maybe you and five other people applied for a job and
374
1046263
4089
شاید شما و پنج نفر دیگر برای شغلی درخواست داده اید و
17:30
you got it, but they turned the other four people down.
375
1050353
2947
آن را دریافت کرده اید، اما آنها چهار نفر دیگر را رد کرده اند.
17:33
It means they said no to them.
376
1053301
2031
یعنی به آنها نه گفتند.
17:35
So it can also mean when the music's
377
1055333
3445
بنابراین می‌تواند به این معنا باشد که وقتی موسیقی
17:38
really loud, you can turn down the music.
378
1058779
2329
واقعاً بلند است، می‌توانید موسیقی را کم کنید.
17:41
But when you turn something down or you turn someone down,
379
1061109
3487
اما وقتی چیزی را رد می‌کنید یا کسی را رد می‌کنید،
17:44
it can also mean that you're saying no to them.
380
1064597
2835
می‌تواند به این معنی باشد که به او نه می‌گویید.
17:47
So if a student said to me, instead of
381
1067433
3375
بنابراین اگر دانش آموزی به من گفت به جای
17:50
writing my exam, could I write a paper instead?
382
1070809
3631
نوشتن امتحان، آیا می توانم به جای آن مقاله بنویسم؟
17:54
I would turn them down.
383
1074441
1119
من آنها را رد می کردم.
17:55
I would say, no, you have to write your exam.
384
1075561
2163
من می گویم نه، شما باید امتحان خود را بنویسید.
17:57
I would say no to them.
385
1077725
2799
من به آنها نه می گفتم.
18:00
Big no to set up.
386
1080525
3135
نه بزرگ برای راه اندازی.
18:03
So whenever I go outside, I have to set up my tripod.
387
1083661
3301
بنابراین هر زمان که بیرون می روم، باید سه پایه ام را تنظیم کنم.
18:06
When I get ready to do these live
388
1086963
2009
وقتی برای انجام این درس‌های زنده آماده شدم
18:08
lessons, I need to set up my studio.
389
1088973
2709
، باید استودیوی خود را راه‌اندازی کنم.
18:11
I need to make sure the light
390
1091683
1373
باید مطمئن شوم که نور
18:13
is working and the camera is here.
391
1093057
2031
کار می کند و دوربین اینجاست.
18:15
I need to make sure that this
392
1095089
1567
باید مطمئن شوم که این
18:16
camera stays on during the lesson.
393
1096657
2309
دوربین در طول درس روشن بماند.
18:18
I need to set up my area here.
394
1098967
2969
من باید منطقه ام را اینجا تنظیم کنم.
18:21
I have to have my computer and
395
1101937
1491
من باید کامپیوتر و
18:23
my mouse and everything that I need.
396
1103429
2447
ماوس و هر چیزی که نیاز دارم داشته باشم.
18:25
So when you set something up, it means you
397
1105877
3583
بنابراین وقتی چیزی را تنظیم می کنید، به این معنی است که از نظر
18:29
physically put the things where they need to be.
398
1109461
3503
فیزیکی چیزها را در جایی که باید باشند قرار می دهید.
18:32
When Jen and I go to market, it's on the street.
399
1112965
3637
وقتی من و جن به بازار می رویم، بازار در خیابان است.
18:36
So we have to set up our booth.
400
1116603
1907
بنابراین ما باید غرفه خود را راه اندازی کنیم.
18:38
We have to set up our stall at market.
401
1118511
2329
ما باید غرفه خود را در بازار راه اندازی کنیم.
18:40
We put our tables out and our canopy.
402
1120841
2437
میزهایمان و سایبانمان را بیرون می گذاریم.
18:43
By the way, there is a really good English
403
1123279
1983
به هر حال، یک درس انگلیسی واقعا خوب
18:45
lesson on learning English at the farmers market.
404
1125263
2937
در مورد یادگیری انگلیسی در بازار کشاورزان وجود دارد.
18:49
Just do a search on YouTube.
405
1129130
1656
کافیست در یوتیوب جستجو کنید.
18:50
Bob the Canadian learn English at the market.
406
1130787
3177
باب کانادایی زبان انگلیسی را در بازار یاد می گیرد.
18:53
Then you will find it.
407
1133965
1183
سپس آن را پیدا خواهید کرد.
18:55
But anyways, whenever you have stuff, if you need to take
408
1135149
4463
اما به هر حال، هر زمان که چیزهایی دارید، اگر نیاز دارید
18:59
things out of boxes and put them in place, we would
409
1139613
2419
وسایل را از جعبه‌ها بیرون بیاورید و در جای خود قرار دهید، می‌گوییم
19:02
say you need to set those things up to drop off.
410
1142033
5423
باید آن چیزها را تنظیم کنید تا رها کنید.
19:07
So you can drop things off.
411
1147457
1439
بنابراین می توانید چیزها را رها کنید.
19:08
You can also drop kids off.
412
1148897
1615
شما همچنین می توانید بچه ها را رها کنید.
19:10
You can drop people off.
413
1150513
1727
می توانید مردم را رها کنید.
19:12
Probably one of the examples you'll first hear
414
1152241
2435
احتمالاً یکی از مثال هایی که برای اولین بار
19:14
with this phrasal verb is when you need
415
1154677
2255
با این فعل عبارتی می شنوید، زمانی است که باید
19:16
to drop someone off at the airport.
416
1156933
2501
شخصی را در فرودگاه پیاده کنید.
19:19
So if my brother was flying to Buffalo,
417
1159435
3007
بنابراین اگر برادرم به بوفالو پرواز می کرد،
19:22
he might fly from Toronto to Buffalo.
418
1162443
2671
ممکن بود از تورنتو به بوفالو پرواز کند.
19:25
I might need to drop him off at the airport.
419
1165115
2867
شاید لازم باشد او را در فرودگاه پیاده کنم.
19:27
Maybe he doesn't want to leave his car at the airport.
420
1167983
2927
شاید او نمی خواهد ماشینش را در فرودگاه بگذارد.
19:30
So it means to bring someone there.
421
1170911
2679
بنابراین به معنای آوردن کسی به آنجا است.
19:33
Often parents will drop their kids off at
422
1173591
3121
اغلب والدین فرزندان خود را صبح در مدرسه رها می کنند
19:36
school in the morning, and then they will
423
1176713
2099
و سپس
19:38
pick their kids up at night.
424
1178813
2031
شب بچه های خود را می گیرند.
19:40
That's the other part to fall behind.
425
1180845
3023
این قسمت دیگری است که باید عقب بیفتیم.
19:43
If you've ever been in a race or if you've ever
426
1183869
3903
اگر تا به حال در مسابقه ای شرکت کرده اید یا
19:47
been working on a project at work that has a deadline,
427
1187773
3657
روی پروژه ای در محل کار خود کار می کرده اید که مهلتی دارد،
19:51
or maybe you're in school, you can fall behind.
428
1191431
3897
یا شاید در مدرسه هستید، ممکن است عقب بیفتید.
19:55
There's a certain amount of running you need to do to
429
1195329
3567
مقدار مشخصی دویدن وجود دارد که باید انجام دهید تا
19:58
keep up to someone, and if you don't run as fast
430
1198897
3039
از دیگران عقب نمانید، و اگر به سرعت
20:01
as the person in front of you, you will fall behind.
431
1201937
3343
شخص مقابلتان ندوید، عقب خواهید افتاد.
20:06
It's not nice to fall behind.
432
1206050
1826
عقب افتادن خوب نیست
20:07
Sometimes at work, I try to do a certain amount of
433
1207877
3311
گاهی اوقات در محل کار، سعی می کنم هر روز مقدار مشخصی از کار را انجام دهم،
20:11
work every day, so by the end of the week, I
434
1211189
2739
بنابراین تا پایان هفته
20:13
have all my work done, but sometimes I fall behind.
435
1213929
4799
تمام کارهایم انجام شده است، اما گاهی اوقات عقب می افتم.
20:18
Not very nice to find out and to figure out.
436
1218729
4623
فهمیدن و فهمیدن خیلی خوب نیست.
20:23
Now, this is tricky. Okay.
437
1223353
2063
در حال حاضر، این مشکل است. باشه.
20:25
Actually, this question has come up in my
438
1225417
2815
در واقع، این سوال در
20:28
live q and a lessons quite a bit.
439
1228233
2179
زندگی q و درس های من تا حد زیادی مطرح شده است.
20:30
And I'll tell you this.
440
1230413
1711
و من این را به شما خواهم گفت.
20:32
They can mean the same thing, but generally
441
1232125
4365
آنها می توانند معنی مشابهی داشته باشند، اما به طور کلی
20:36
when you find something out, it means you
442
1236491
3141
وقتی چیزی را می یابید، به این معنی است که
20:39
receive information about something that you didn't know.
443
1239633
4015
اطلاعاتی در مورد چیزی دریافت می کنید که نمی دانستید.
20:43
Okay, so let's say you're working with someone, and then I'm
444
1243649
5845
خوب، پس بیایید فرض کنیم که شما با کسی کار می کنید، و سپس من
20:49
trying to think of a situation where, oh, let's say you're
445
1249495
4003
سعی می کنم به موقعیتی فکر کنم که، اوه، فرض کنید
20:53
working with someone and you find out they have five kids,
446
1253499
5689
با کسی کار می کنید و متوجه می شوید که او پنج فرزند دارد،
20:59
or you find out they're married, or you find out that
447
1259189
3327
یا متوجه می شوید که او. ازدواج کرده اید، یا متوجه می شوید که
21:02
they went to school with your sister.
448
1262517
2153
آنها با خواهر شما به مدرسه رفته اند.
21:04
It means that you received information
449
1264671
2825
یعنی شما اطلاعاتی را دریافت کرده اید
21:07
that you didn't have before. Okay?
450
1267497
2203
که قبلاً نداشتید. باشه؟
21:10
And then to figure out means to think
451
1270310
3442
و سپس فهمیدن به این معنی است که
21:13
about something until you've determined the solution or
452
1273753
4835
تا زمانی که راه حل را تعیین نکرده اید یا
21:18
you've come up with an answer.
453
1278589
1611
به پاسخی رسیده اید، در مورد چیزی فکر کنید.
21:21
Now, you can flip these a bit. Okay.
454
1281210
2946
حالا می توانید اینها را کمی ورق بزنید. باشه.
21:24
So that's why I'm saying generally it means this, and
455
1284157
3215
بنابراین به همین دلیل است که من می گویم به طور کلی به این معنی است، و به
21:27
generally it means this, because I could say the detective,
456
1287373
5297
طور کلی به این معنی است، زیرا می توانم بگویم کارآگاه،
21:32
my car was stolen, and the police are going to
457
1292671
3057
ماشین من دزدیده شده است، و پلیس می خواهد
21:35
try and find out who stole it, or they're going
458
1295729
2879
بفهمد چه کسی آن را دزدیده است، یا آنها می خواهند
21:38
to try and figure out who stole it.
459
1298609
2207
سعی کنید و بفهمید چه کسی آن را دزدیده است.
21:40
But to me, they do have slightly different meanings
460
1300817
3449
اما برای من، آنها معانی کمی متفاوت
21:44
in terms of what the person is doing.
461
1304267
2105
از نظر کاری که فرد انجام می دهد دارند.
21:46
So for me, if I want to find out which of
462
1306373
3695
بنابراین برای من، اگر بخواهم بفهمم کدام یک از
21:50
my kids ate a cookie, it means I'm going to listen
463
1310069
4207
بچه هایم یک کلوچه خورده است، به این معنی است که
21:54
to what they're saying until they give me the information.
464
1314277
2755
تا زمانی که اطلاعات را به من بدهند، به حرف های آنها گوش خواهم داد.
21:57
If I want to figure out which of my
465
1317033
2495
اگر بخواهم بفهمم کدام یک از
21:59
kids stole the cookie, I might look at the
466
1319529
1983
بچه هایم کوکی را دزدیده اند، ممکن است به
22:01
evidence to try and figure it out.
467
1321513
1951
شواهد نگاه کنم تا آن را کشف کنم.
22:03
So again, they can be used interchangeably.
468
1323465
3285
بنابراین دوباره، آنها را می توان به جای یکدیگر استفاده کرد.
22:06
If my van had no gas in it, I need to
469
1326751
3529
اگر وانت من در آن بنزین نبود، باید
22:10
find out which kid forgot to put it in or I
470
1330281
2243
بفهمم کدام بچه فراموش کرده آن را بگذارد یا
22:12
need to figure out which kid forgot to put it in.
471
1332525
2399
باید بفهمم
22:14
But generally when you find out, it means
472
1334925
2511
22:17
someone has told you something, some new information.
473
1337437
3075
کدام بچه آن را فراموش کرده است. برخی اطلاعات جدید
22:20
And when you figure something out, you've used
474
1340513
2143
و وقتی چیزی را کشف می کنید، از
22:22
your brain to get that new information.
475
1342657
2799
مغز خود برای به دست آوردن آن اطلاعات جدید استفاده کرده اید.
22:25
Hopefully that made sense, but you
476
1345457
3151
امیدوارم که منطقی باشد، اما شما
22:28
could kind of use them interchangeably.
477
1348609
1653
می توانید به جای یکدیگر از آنها استفاده کنید.
22:30
I guess you just need to listen to a
478
1350263
1901
من حدس می‌زنم که شما فقط باید به
22:32
lot of example sentences about that to hand out.
479
1352165
4895
جملات مثال زیادی در مورد آن گوش دهید تا پخش کنید.
22:37
At school, I often hand out things to my students.
480
1357061
2959
در مدرسه اغلب چیزهایی را به دانش آموزانم می دهم.
22:40
I hand out assignments, I hand
481
1360021
1967
تکالیف می دهم،
22:41
out papers, I hand out tests.
482
1361989
1909
اوراق می دهم، تست می دهم.
22:43
It means if you have stuff, you give some
483
1363899
3117
یعنی اگر چیزهایی دارید
22:47
to each person or one to each person.
484
1367017
2671
به هر نفر مقداری می دهید یا به هر نفر یک عدد.
22:49
Sometimes at the store, they hand out coupons.
485
1369689
2885
گاهی اوقات در فروشگاه کوپن می دهند.
22:52
At the entrance, they give you a little piece
486
1372575
1657
در ورودی یک کاغذ کوچک به شما می دهند
22:54
of paper and it gives you a discount.
487
1374233
2237
و به شما تخفیف می دهد.
22:57
Sometimes when I go to visit my mom, she
488
1377530
2962
گاهی که به دیدن مادرم می روم، او
23:00
will hand out candies to all my kids.
489
1380493
2607
به همه بچه هایم آب نبات می دهد.
23:03
So it means to give people things that you
490
1383101
3455
بنابراین به این معنی است که چیزهایی را که
23:06
have in an orderly fashion, to kick back.
491
1386557
5231
دارید به طور منظم به مردم بدهید تا آنها را پس بگیرید.
23:11
So I said I was going to have a very
492
1391789
1811
بنابراین من گفتم
23:13
low key day today and a very low key weekend.
493
1393601
2421
امروز یک روز بسیار کم کلید و یک آخر هفته بسیار کم کلید خواهم داشت.
23:16
I'm going to kick back this weekend.
494
1396023
1871
من قصد دارم این آخر هفته به عقب برگردم.
23:17
I don't have a lot of plans this weekend.
495
1397895
2383
این آخر هفته برنامه زیادی ندارم.
23:20
It's supposed to be nice and snowy and cold.
496
1400279
2719
قرار است هوا خوب و برفی و سرد باشد.
23:22
I will go for a walk every day, and then for the
497
1402999
2205
من هر روز به پیاده روی می روم، و سپس برای
23:25
rest of the day, I'll probably just kick back and relax.
498
1405205
3525
بقیه روز، احتمالاً به عقب برمی گردم و استراحت می کنم.
23:28
So to kick back means to relax, to enjoy yourself,
499
1408731
3209
پس لگد زدن به معنای استراحت کردن، لذت بردن از خود،
23:31
to do nothing for a little bit, to lay off.
500
1411941
4163
انجام ندادن کاری برای اندکی، بیکار کردن است.
23:36
So if you have a job and if your boss comes
501
1416105
3167
پس اگر کار دارید و اگر رئیستان آمد
23:39
in and says, when you go home today, you don't need
502
1419273
4255
و گفت، وقتی امروز به خانه می روید، نیازی نیست
23:43
to come back tomorrow, you no longer have a job here.
503
1423529
3103
فردا برگردید، دیگر اینجا شغل ندارید.
23:46
That's to be laid off.
504
1426633
1907
قرار است اخراج شود.
23:48
So I just flipped to the past tense.
505
1428541
2389
بنابراین من فقط به زمان گذشته برگشتم.
23:50
Your boss might lay off people
506
1430931
1929
رئیس شما ممکن است افراد را اخراج کند
23:52
because they don't need them anymore.
507
1432861
1861
زیرا آنها دیگر به آنها نیاز ندارند.
23:54
So it means to be fired.
508
1434723
1631
پس به معنای اخراج شدن است.
23:56
Or it means we also use the verb to be let go.
509
1436355
3725
یا یعنی از فعل to be let هم استفاده می کنیم.
24:00
So I could say, hey, does Jim
510
1440081
2245
بنابراین می توانم بگویم، هی، آیا جیم
24:02
work at the steel factory still?
511
1442327
2329
هنوز در کارخانه فولاد کار می کند؟
24:04
And you could say, no, he was
512
1444657
2751
و می توان گفت، نه، او را
24:07
let go, or he was laid off.
513
1447409
2175
رها کردند، یا او را اخراج کردند.
24:09
So past tense for both of those.
514
1449585
1811
بنابراین زمان گذشته برای هر دوی آنها.
24:11
So it means to no longer have the
515
1451397
2751
بنابراین به این معنی است که دیگر
24:14
job that you have to look down on.
516
1454149
4191
شغلی را که باید از بالا به آن نگاه کنید، ندارید.
24:18
I think last week we looked at to look up to.
517
1458341
2815
من فکر می کنم هفته گذشته ما به دنبال نگاه کردن به.
24:21
So when I was a kid, I looked up
518
1461157
2991
بنابراین وقتی بچه بودم،
24:24
to my dad, I looked up to my uncle.
519
1464149
2121
به پدرم نگاه می کردم، به عمویم نگاه می کردم.
24:26
I admired them and respected them.
520
1466271
2937
من آنها را تحسین می کردم و به آنها احترام می گذاشتم.
24:29
But to look down on is the opposite.
521
1469209
3061
اما نگاه از بالا برعکس است.
24:32
So you might go to the gym and maybe you
522
1472271
2921
بنابراین ممکن است به باشگاه بروید و شاید
24:35
have huge muscles and you're really good at working out.
523
1475193
3807
عضلات بزرگی دارید و واقعاً در ورزش کردن مهارت دارید.
24:39
And then in January, a lot of new people join
524
1479001
2617
و سپس در ژانویه، افراد جدید زیادی به
24:41
the gym and you might look down on them.
525
1481619
2441
باشگاه می‌پیوندند و شما ممکن است به آنها نگاه کنید.
24:44
You might think you are better than them because
526
1484061
3055
ممکن است فکر کنید بهتر از آنها هستید زیرا
24:47
you've been going to the gym for so long
527
1487117
2351
مدت زیادی است که به باشگاه می روید
24:49
and they're just new and they're just starting out.
528
1489469
2307
و آنها تازه کار هستند و تازه شروع به کار کرده اند.
24:51
So when you look down on someone, it
529
1491777
2095
بنابراین وقتی به کسی نگاه می کنید، به این
24:53
means you think you're better than they are.
530
1493873
3151
معنی است که فکر می کنید بهتر از او هستید.
24:57
It's not a good thing.
531
1497025
1135
چیز خوبی نیست.
24:58
It's not good for people to look down
532
1498161
1951
خوب نیست که مردم
25:00
on other people and to screw up.
533
1500113
3139
به دیگران نگاه کنند و بدشانسی کنند.
25:03
So two plus two is not five.
534
1503253
2107
پس دو به علاوه دو پنج نیست.
25:06
This person has screwed up.
535
1506370
1938
این شخص گند زده است.
25:08
So this is actually a nicer way.
536
1508309
2731
بنابراین این در واقع یک راه زیباتر است.
25:12
There's a harsher version of this that
537
1512610
2322
نسخه خشن‌تری از این وجود دارد که
25:14
has the f word in it.
538
1514933
1491
کلمه f را در خود دارد.
25:16
I'm not going to teach you that phrase,
539
1516425
1717
من قصد ندارم این عبارت را به شما آموزش دهم،
25:18
but this is a softer version of it.
540
1518143
2409
اما این یک نسخه نرمتر از آن است.
25:20
And this is used in very common English language.
541
1520553
3125
و این در زبان انگلیسی بسیار رایج استفاده می شود.
25:23
So I could say, let's see, you
542
1523679
5689
بنابراین می توانم بگویم، بیایید ببینیم،
25:29
better cut that piece of wood, right?
543
1529369
1923
بهتر است آن تکه چوب را ببرید، درست است؟
25:31
Or you're going to screw up the whole project.
544
1531293
2557
یا می خواهید کل پروژه را خراب کنید.
25:33
Or it's also a noun, by the way, you can
545
1533851
2401
یا اینکه اسم هم هست، اتفاقاً می‌توانی به
25:36
call someone a screw up, but that's very rude.
546
1536253
2729
کسی بگوییم یک خرافات، اما این خیلی بی‌ادب است.
25:38
That's insulting.
547
1538983
1391
این توهین است.
25:40
But when you screw up, it means you make a mistake.
548
1540375
3311
اما وقتی شما خراب می کنید، به این معنی است که شما اشتباه می کنید.
25:43
Maybe on question seven of a test, when I'm writing
549
1543687
4111
شاید در سوال هفت تست، وقتی دارم
25:47
the test, I do question six really well, but I
550
1547799
3385
تست می نویسم، سوال شش را خیلی خوب انجام می دهم، اما
25:51
look at question seven and think, oh, I'm going to
551
1551185
1683
به سوال هفت نگاه می کنم و فکر می کنم، اوه،
25:52
screw up question seven because I don't know the answer.
552
1552869
3199
سوال هفت را خراب می کنم، زیرا من آن را نمی دانم. پاسخ.
25:56
So to make a mistake, to
553
1556069
1759
بنابراین اشتباه کردن،
25:57
do something wrong, to screw up,
554
1557829
2391
اشتباه کردن، خراب کردن،
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7