Free English Class! Topic: Fruit and Fruit Idioms! 🍇🍌🍎🍊🍉 (Lesson Only)

Well, hello and welcome to this English lesson that isn't just

خوب، سلام و به این درس انگلیسی که فقط

about fruit. It's about fruit and some little phrases, some

در مورد میوه نیست، خوش آمدید. این در مورد میوه و برخی از عبارات کوچک است، برخی

idioms that we have in English that have fruit in them. Um I

اصطلاحات که ما در انگلیسی داریم که میوه در آنها وجود دارد. ام من

think you'll probably know some of these but we'll see as the

فکر می کنم شما احتمالاً برخی از اینها را می دانید اما با ادامه این درس خواهیم دید

lesson goes along. This lesson was requested and I think a lot

. این درس درخواستی بود و فکر می کنم

of people will appreciate it. I do have to say though most of

خیلی ها از آن استقبال خواهند کرد. باید بگویم هر چند

the fruit I will talk about will be the fruit that's common

بیشتر میوه هایی که در مورد آن صحبت خواهم کرد، میوه ای است که در

here in Canada. There may be fruits on this list that that

اینجا در کانادا رایج است. ممکن است میوه هایی در این لیست وجود داشته باشد که

you don't recognize. I think you'll recognize most of them

شما آنها را نشناسید. فکر می‌کنم بیشتر آنها را می‌شناسید،

but there might be some that you think are missing but

اما ممکن است برخی از آن‌ها وجود داشته باشند که فکر می‌کنید گم شده‌اند، اما به

anyways, let's do a lesson about fruit. And let's learn

هر حال، بیایید درسی درباره میوه‌ها داشته باشیم. و بیایید

some idioms about fruit along the way. So, the first fruit I

در طول مسیر چند اصطلاح در مورد میوه یاد بگیریم . بنابراین، اولین میوه ای که

picked is the apple. I think you all know what an apple is.

برداشتم سیب است. فکر می کنم همه شما می دانید سیب چیست.

I did wanna talk a little bit though about where we get

من می خواستم کمی در مورد اینکه سیب را از کجا می گیریم صحبت کنم

apples. We buy our apples at the farmers market. Apples are

. ما سیب هایمان را از بازار کشاورزان می خریم.

grown on apple trees in an apple orchard. I'm not sure if

سیب روی درختان سیب در یک باغ سیب رشد می کند. مطمئن نیستم

you are familiar with the word orchard. An orchard is a large

که با کلمه باغچه آشنا هستید یا نه . به گمانم یک باغ یک

field, I guess, filled with apple trees. Apples are

مزرعه بزرگ است که پر از درختان سیب است. سیب

delicious. Jen eats an apple every day. I don't. I should

خوشمزه است. جن هر روز یک سیب می خورد . من این کار را نمی کنم. احتمالا باید

probably eat more apples. Um but that does remind me of an

بیشتر سیب بخورم. اوم، اما این من را به یاد اصطلاحی می اندازد

idiom that I didn't put in this lesson and that's an apple a

که در این درس استفاده نکردم و اینکه یک سیب در

day keeps the doctor away. So there's this saying that if you

روز دکتر را دور نگه می دارد. بنابراین این ضرب المثل وجود دارد که اگر

eat an apple every day, you'll be healthy and you won't ever

هر روز یک سیب بخورید، سالم خواهید بود و هرگز

need to see a doctor. When you eat an apple, you eventually

نیازی به مراجعه به پزشک نخواهید داشت. وقتی یک سیب می خورید، در

have an apple core. When you're done eating, So, after you've

نهایت یک هسته سیب خواهید داشت. وقتی غذا خوردن را تمام کردید، پس از اینکه

eaten all of the good parts of the apple, what's left is

تمام قسمت های خوب سیب را خوردید، آنچه باقی می ماند،

called an apple cord. We have a phrase in English, a bad apple

بند ناف سیب نامیده می شود. یک عبارت در انگلیسی داریم، سیب بد

or a rotten apple. I use the phrase bad apple quite often.

یا سیب گندیده. من اغلب از عبارت سیب بد استفاده می کنم.

Uh I'm not sure who this person is. This is just a picture from

اوه من مطمئن نیستم این شخص کیست این فقط یک عکس از

a free picture website but he looks like he's in trouble.

یک وب سایت عکس رایگان است اما به نظر می رسد که او در مشکل است.

When you have a person who is constantly getting in trouble

وقتی فردی دارید که مدام در مدرسه دچار مشکل می شود

in school, you might say they're a bad apple. Instead of

، ممکن است بگویید که او سیب بدی است. به جای

studying, maybe they're doing things that are illegal during

درس خواندن، شاید در

the school day or at night. Um and it doesn't need to be a

طول روز یا شب در حال انجام کارهای غیرقانونی هستند. اوم و نیازی به

student. You might have a cousin who's kind of a bad

دانشجو بودن نیست. ممکن است پسر عمویی داشته باشید که به نوعی سیب بدی است

apple. No matter where they go, they get in trouble. So, bad

. هر جا که بروند به دردسر می افتند. بنابراین،

apple is one idiom that we have with the word apple in it. And

سیب بد یک اصطلاحی است که با کلمه سیب در آن داریم. و

then there's the city of New York which is referred to as

سپس شهر نیویورک است که از آن به

the Big Apple. I tried to figure out why it was called

عنوان سیب بزرگ یاد می شود. سعی کردم بفهمم چرا اسمش

this but I didn't have enough time to do all my research. So,

این است اما وقت کافی برای انجام تمام تحقیقاتم را نداشتم. بنابراین،

maybe somebody who's watching can figure out why New York

شاید کسی که تماشا می کند بتواند بفهمد که چرا شهر نیویورک

City, the big city in the state of New York, why it's called

، شهر بزرگ ایالت نیویورک، چرا به

the Big Apple. Um I have been to Big Apple once. I went there

آن سیب بزرگ می گویند. اوم من یک بار به اپل بزرگ رفته ام. من

once with some friends a very very very long time ago. We

یک بار خیلی خیلی خیلی وقت پیش با چند دوست به آنجا رفتم. ما

visited Times Square and we did some other fun things in New

از میدان تایمز بازدید کردیم و کارهای سرگرم کننده دیگری را در

York City in the Big Apple. We also have a a fruit called a

شهر نیویورک در سیب بزرگ انجام دادیم. یک میوه به نام

cherry. Um I like cherry pie but I don't actually like

گیلاس هم داریم. اوم من پای آلبالو دوست دارم اما در واقع گیلاس دوست ندارم

cherries. Cherry pie is a dessert that you make. You're

. پای آلبالو دسری است که شما درست می کنید.

probably familiar with apple pie, cherry pie. Um we have a

احتمالاً با پای سیب، پای گیلاس آشنا هستید. اوم ما

number of different kinds of pie in North America. I really

در آمریکای شمالی انواع مختلفی از پای داریم. من

like cherry pie. I think because cherry pie has a lot of

خیلی پای آلبالو دوست دارم. فکر می کنم چون پای آلبالو

sugar in it. That's probably why I like it. Hey, when you

قند زیادی دارد. احتمالاً به همین دلیل است که آن را دوست دارم. هی، وقتی

eat cherries, you have to spit out the pits. So, in the center

گیلاس میخوری، باید چاله ها را تف کنی. بنابراین، در

of a cherry, there is a cherry pit. So, people will often eat

مرکز یک گیلاس، یک گودال گیلاس وجود دارد . بنابراین، مردم اغلب

cherries outside and then, they'll try to shoot the pit

در بیرون از خانه گیلاس می خورند و سپس سعی می کنند تا جایی که می توانند گودال

out of their mouth as far as they can. That's that's an

را از دهان خود بیرون بیاورند. این یک

interesting game to play. Sometimes, Jen and I and the

بازی جالب برای انجام است. گاهی من و جن و

kids will eat cherries outside and try to spit the pits far

بچه ها بیرون گیلاس می خوریم و سعی می کنیم چاله های دورتر را تف

away. We have a phrase in English called to cherry pick.

کند. ما یک عبارت در انگلیسی داریم به نام cherry pick.

And it's a phrase you use in sports. When someone instead of

و این عبارتی است که شما در ورزش استفاده می کنید . وقتی کسی به جای

playing defense they hang out by the goal or the net. It's

بازی دفاعی کنار دروازه یا تور قرار می گیرد. این

something that happens quite a bit in hockey. It happens quite

چیزی است که در هاکی کمی اتفاق می افتد . در بسکتبال خیلی اتفاق می افتد

a bit in basketball. Less so in football or soccer because

. در فوتبال یا فوتبال کمتر اینطور است زیرا

you're often offsides if you're too far ahead. But in hockey or

اگر خیلی جلوتر باشید اغلب در آفساید هستید . اما در هاکی یا

basketball if you're cherry picking it means instead of

بسکتبال اگر در حال چیدن گیلاس هستید به این معنی است که به جای

trying to get the puck from the other team you're kind of

تلاش برای گرفتن پوک از تیم دیگر، به نوعی

waiting for some to give you the puck so you can score right

منتظر هستید تا عده ای به شما پیک بزنند تا بتوانید درست

by the net. You can sort of see it in this picture here. The

در کنار تور گلزنی کنید. شما می توانید به نوعی آن را در این تصویر اینجا ببینید.

red dot would represent someone who's cherry picking. The rest

نقطه قرمز نشان دهنده کسی است که در حال چیدن گیلاس است.

of his team or her team is trying really hard to get the

بقیه تیم او یا تیم او واقعاً تلاش می کنند تا

ball but that person is just waiting for someone to pass it

توپ را به دست آورند، اما آن شخص فقط منتظر است تا کسی آن را

to them so they can get an easy basket. Pear. So, I don't

به آنها پاس دهد تا بتوانند یک سبد آسان به دست آورند . گلابی. بنابراین، من

actually like pears very much. I will eat them. I actually

در واقع گلابی را خیلی دوست ندارم. من آنها را خواهم خورد. من در

like pears from a can or from a jar. So, sometimes, we'll at

واقع گلابی را از قوطی یا شیشه ای دوست دارم. بنابراین، گاهی اوقات، ما

the store, we'll buy a can of pears and I like those better

به فروشگاه می‌رویم، یک قوطی گلابی می‌خریم و من آن‌ها را بیشتر دوست دارم،

probably because there's a lot of sugar in that too. Um but

احتمالاً چون قند زیادی در آن وجود دارد. امم،

pears look kind of like an apple but with an extra piece

گلابی به نوعی شبیه سیب به نظر می رسد اما با یک تکه اضافی

on the top and they certainly taste different. Um we used to

در بالا و مطمئنا طعم آنها متفاوت است. اوم ما سالها

have a pear tree on the farm many many years ago but we no

پیش در مزرعه درخت گلابی داشتیم اما

longer have one. I think eventually it I think it might

دیگر نداریم. من فکر می کنم در نهایت ممکن

have died. I should go look sometime. It's down the hill.

است مرده باشد. یه وقتایی باید برم نگاه کنم پایین تپه است.

And we have a phrase in English to go pear shaped. This is when

و ما یک عبارت به زبان انگلیسی داریم تا به شکل گلابی برویم. این زمانی است که

something goes wrong. Um when I was starting before the live

چیزی اشتباه می شود. اوم وقتی که قبل از حالت پخش زنده شروع می

stream mode said I hope the lesson doesn't go pear shaped

کردم، گفتم امیدوارم امروز درس به شکل گلابی نباشد

today. So if this lesson went pear shaped that would mean

. بنابراین، اگر این درس به شکل گلابی باشد، به این معنی است

that I forgot how to explain things or people were having

که من فراموش کرده‌ام که چگونه چیزها را توضیح دهم یا افراد در

trouble connecting or the connection was bad. That would

برقراری ارتباط با مشکل مواجه شده‌اند یا ارتباط بد بوده است. این می

be something going pear shaped. I put this up because sometimes

تواند چیزی به شکل گلابی باشد. من این را مطرح کردم زیرا گاهی اوقات

you go on a nice trip in the winter in Canada. And then the

شما در زمستان به یک سفر خوب در کانادا می روید. و سپس

trip kinda goes pear shaped because you run into a lot of

سفر به نوعی گلابی شکل می شود زیرا با برف زیادی برخورد می کنید

snow and maybe you get stuck somewhere. So, when you say

و شاید جایی گیر می کنید . بنابراین، وقتی می

that something goes pear shaped in English, it means that it

گویید چیزی به شکل گلابی در انگلیسی می شود، به این معنی است که

doesn't, it goes wrong. It doesn't go the way you are

نمی شود، اشتباه می شود. آن طور که شما

hoping for it to go. And now my favorite fruit. Some of you I

انتظار دارید پیش نمی رود. و حالا میوه مورد علاقه من. فکر می کنم برخی از شما

think mentioned this already in the chat. Bananas are my

قبلاً در چت به این موضوع اشاره کرده اید . موز

favorite fruit. At this point in the lesson, I will thank

میوه مورد علاقه من است. در این مرحله از درس، از

everyone who lives in a country that grows bananas. I really

همه کسانی که در کشوری زندگی می کنند که موز پرورش می دهند، تشکر می کنم. من

like bananas. I eat. I would say I eat one every day but

خیلی موز دوست دارم. من میخورم می‌توانم بگویم هر روز یک عدد موز

it's probably more like I eat 25 to 30 bananas a month. I eat

می‌خورم، اما احتمالاً بیشتر شبیه این است که ماهیانه 25 تا 30 موز می‌خورم. من هفته

about five or six bananas a week. I try to eat one every

ای پنج یا شش موز می خورم . من سعی می کنم هر روز یک عدد بخورم

day but sometimes we run out of bananas. In our stores, the

اما گاهی اوقات موزمان تمام می شود. در فروشگاه های ما،

bananas are yellow but sometimes the bananas are green

موز زرد است، اما گاهی اوقات موز سبز است

and then when you buy green bananas you have to wait a

و پس از خرید موز سبز، باید

couple of days for them to turn yellow before they are ripe

چند روز صبر کنید تا زرد شود

enough to eat when you eat a banana you peel the banana and

تا زمانی که موز می خورید، موز را پوست می کنید. و

then you eat what's on the inside. Um I do really really

سپس آنچه در داخل است می خورید. اوم من واقعا

like bananas. And they are one of the cheapest fruits to buy

موز را دوست دارم. و یکی از ارزان ترین میوه ها برای خرید

in Canada. Which seems strange to me because they all come in

در کانادا هستند. که برای من عجیب به نظر می رسد زیرا همه آنها

on a boat from really far away. Um I think I'm not sure where

با یک قایق از خیلی دور وارد می شوند. اوم، فکر می‌کنم مطمئن

the bananas are from that I'm eating right now but they're

نیستم موزهایی که الان می‌خورم از کجاست، اما

usually from somewhere in Central America usually. And

معمولاً از جایی در آمریکای مرکزی هستند. و

then we have the phrase to go bananas. So, this phrase has a

سپس عبارت to go bananas را داریم. بنابراین، این عبارت

couple of meanings. It means to be really excited. If I walked

چند معنی دارد. یعنی واقعا هیجان زده بودن. اگر

into my classroom and started throwing candy, my students

وارد کلاسم می شدم و شروع به پرتاب آب نبات می کردم، دانش

would go bananas. That means that they would be really

آموزانم موز می گرفتند. این بدان معناست که آنها واقعاً

excited. They would jump out of their desks and try to grab the

هیجان زده خواهند شد. آنها از روی میزهای خود بیرون می پریدند و سعی می کردند

candy that's on the floor. They would be really excited. It can

آب نباتی را که روی زمین است بردارند. آنها واقعا هیجان زده خواهند شد.

also mean though to get angry. Like you could say, oh, he was

همچنین می تواند به معنای عصبانی شدن باشد. همانطور که می توان گفت، اوه، او

in a car accident and then he just went bananas like he was

در یک تصادف رانندگی بود و بعد او فقط موز را رفت، مثل اینکه

yelling, he was screaming. It's probably more often used as

فریاد می زد، جیغ می زد. احتمالاً بیشتر به عنوان

something to to describe people who are excited in a positive

چیزی برای توصیف افرادی که هیجان زده هستند به روشی مثبت

way but it can be used the other way as well. And then top

استفاده می شود، اما می توان از آن به روش دیگری نیز استفاده کرد. و سپس

banana. Second banana. I think I taught this phrase on my

موز بالا. موز دوم. فکر کنم این عبارت را در کانال دیگرم آموزش دادم

other channel. So when you work somewhere you could say your

. بنابراین وقتی در جایی کار می کنید، می توانید بگویید که

boss is the top banana. Um I would probably say top dog but

رئیس شما موز برتر است. اوم احتمالاً می‌توانم بگویم تاپ داگ، اما

some people say top banana. And then maybe the boss there's

برخی می‌گویند موز برتر. و بعد شاید رئیس

someone just under the boss. We would call that person the

کسی باشد که درست زیر رئیس باشد. ما آن شخص را

second banana. So some people like being second banana. Some

موز دوم می نامیم. بنابراین برخی از مردم دوست دارند موز دوم باشند. برخی

people like being the top banana. I like just being a

افراد دوست دارند موز برتر باشند . من فقط کارگر بودن را دوست دارم

worker. I don't wanna be. I don't want to have too much

. من نمی خواهم باشم من نمی خواهم مسئولیت زیادی داشته باشم

responsibility. I And then we have grapes. We actually grow

. من و سپس انگور داریم. ما در واقع در

grapes close to our farm. There's an area where grapes

نزدیکی مزرعه خود انگور می کاریم. منطقه ای وجود دارد که انگور

can grow. The climate on our farm isn't warm enough but when

می تواند رشد کند. آب و هوای مزرعه ما به اندازه کافی گرم نیست، اما

you're close to the great lakes there's a micro climate where

وقتی به دریاچه های بزرگ نزدیک می شوید، آب و هوای کوچکی وجود دارد که

people can grow grapes. But grapes are yummy to eat. Grapes

مردم می توانند در آن انگور بکارند. اما انگور برای خوردن بسیار خوشمزه است.

are of course used to make grape juice and grape and wine.

البته از انگور برای تهیه آب انگور و انگور و شراب استفاده می شود.

Uh there are a lot of wineries actually close to where I live

اوه، کارخانه های شراب سازی زیادی در نزدیکی محل زندگی من

as well. Because they can grow grapes when you have an area

نیز وجود دارد. از آنجایی که وقتی شما منطقه

where you can grow grapes, you naturally have wineries, places

ای دارید که می توانید انگور بکارید، می توانند انگور بکارند، طبیعتاً کارخانه های شراب سازی دارید، مکان هایی

where wine is made and grapes grow in a vineyard by the way.

که شراب درست می شود و انگور در یک تاکستان رشد می کند.

Um I forgot to mention that with some of the other fruits

اوم فراموش کردم که با برخی از میوه های دیگر ذکر

but that's okay. Grapes grow in a vineyard and they grow on a

کنم اما اشکالی ندارد. انگور در تاکستان می روید و روی

vine. So the phrase sour grapes refers to anyone who you know

تاک می روید. بنابراین عبارت انگور ترش به هر کسی اطلاق می‌شود که می‌دانید

they're just annoyed and upset about something and usually it

فقط از چیزی ناراحت و ناراحت است و معمولاً

reminds me of sports fans when their team loses. They can

وقتی تیمش می‌بازد مرا به یاد طرفداران ورزش می‌اندازد. آنها

really be sour grapes. They can really be annoyed and they

واقعاً می توانند انگور ترش باشند. آنها واقعاً می توانند اذیت شوند و

blame it on the referee and they find all kinds of reasons

تقصیر را به گردن داور می اندازند و انواع دلایل

or excuses why their team should have won. So they're

یا بهانه ها را پیدا می کنند که تیمشان باید برنده می شد. پس آنها

sour grapes. It means to be upset about something but maybe

انگور ترش هستند. این به معنای ناراحت شدن از چیزی است اما ممکن است

not Have a good reason to be upset. So, definitely this

دلیل خوبی برای ناراحتی وجود نداشته باشد. بنابراین، قطعا این

reminds me of sporting events. An orange. So, this is what's

من را به یاد رویدادهای ورزشی می اندازد. یک پرتقال. بنابراین، این همان چیزی است که

known as citrus fruit. Oranges, grapefruits, lemons,

به عنوان میوه مرکبات شناخته می شود. پرتقال، گریپ فروت، لیمو،

tangerines, all of those are considered citrus fruit. Um our

نارنگی و همه اینها جزو مرکبات محسوب می شوند. اوم

oranges in Canada, when you buy an orange, it is almost always

پرتقال های ما در کانادا، وقتی پرتقال می خرید، تقریباً همیشه

from Florida. Almost all of the oranges in Canada come from

از فلوریدا است. تقریباً تمام پرتقال های کانادا از فلوریدا می آیند

Florida. Um it's very nice to live close to the United

. اوم خیلی خوب است که در نزدیکی ایالات

States. It's nice to live close to a country that produces all

متحده زندگی می کنید. زندگی در نزدیکی کشوری که انواع مختلف مرکبات را تولید می کند، خوب است

different kinds of citrus fruit. So, I'm sure there are

. بنابراین، من مطمئن هستم که

big trucks that regularly drive from Florida to Canada and

کامیون های بزرگی وجود دارند که مرتباً از فلوریدا به کانادا می روند و

bring oranges here. Probably, I probably drink more orange

پرتقال را به اینجا می آورند. احتمالاً من بیشتر آب پرتقال می خورم

juice. Yeah I I prefer orange juice over eating an orange. I

. بله، من آب پرتقال را به خوردن پرتقال ترجیح می دهم. من

actually like orange juice quite a bit. Uh an orange is

واقعاً آب پرتقال را خیلی دوست دارم . اوه یک پرتقال

again something you need to peel to eat. You don't eat the

دوباره چیزی است که برای خوردن آن باید پوست بگیرید. شما

you don't eat the orange peel. Um but you do eat the inside.

پوست پرتقال را که نمی خورید نمی خورید. اوم اما شما داخلش را می خورید.

And sometimes the orange is seedless. And sometimes it has

و گاهی پرتقال بدون دانه است. و گاهی هم

seeds in it. So depends on what kind of orange you buy. I like

دانه در خود دارد. بنابراین بستگی به نوع پرتقالی دارد که بخرید. من

the seedless kind. And we have a phrase in English comparing

نوع بی دانه را دوست دارم. و یک عبارت در انگلیسی داریم که

apples to oranges. When you compare apples to oranges. It

سیب را با پرتقال مقایسه می کند. وقتی سیب را با پرتقال مقایسه می کنید. این

means you're talking about two things that really can't be

بدان معناست که شما در مورد دو چیز صحبت می کنید که واقعاً قابل

compared. If you were to talk about the economy in Canada, or

مقایسه نیستند. اگر بخواهید در مورد اقتصاد کانادا صحبت کنید، یا

yeah, how would I describe this? Let me think of a good

بله، این را چگونه توصیف می کنم؟ اجازه دهید راه خوبی

way to describe this. I think it's like, if you talk about

برای توصیف این موضوع بیاندیشم. من فکر می‌کنم اگر در مورد

how farming is done in Canada versus farming in let's say,

نحوه انجام کشاورزی در کانادا در مقابل کشاورزی در

Japan, it's like comparing apples to oranges. It's done

ژاپن صحبت کنید، مانند مقایسه سیب با پرتقال است. متفاوت انجام می شود

differently, okay? There might be some similarities but

، خوب؟ ممکن است شباهت‌هایی وجود داشته باشد، اما

sometimes you, that might have been a bad example but

گاهی اوقات شما، ممکن است مثال بدی باشد، اما

sometimes you can't things and it's like comparing apples to

گاهی اوقات نمی‌توانید کارها را انجام دهید و مانند مقایسه سیب با

oranges. The peach, there are a lot of peaches growing around

پرتقال است. هلو، در اینجا تعداد زیادی هلو رشد

here. Peaches are very, very yummy. Peaches are quite juicy

می کند. هلو بسیار بسیار خوشمزه است.

when you eat a peach. You often get peach juice on your face

وقتی هلو می خورید، هلو کاملا آبدار است. اغلب هنگام خوردن آب هلو روی صورتتان

when you're eating it, especially if it's really,

می ریزد، به خصوص اگر

really ripe but this is one of my favorite summer fruits. It's

واقعاً رسیده باشد اما این یکی از میوه های تابستانی مورد علاقه من است.

really nice in the summer because we get fresh peaches

در تابستان واقعاً خوب است زیرا

from our neighbor at the farmer's market and a peach has

ما از همسایه خود در بازار کشاورز هلو تازه می گیریم و یک

fuzz on it. So, just like when you have a little bit of hair

هلو روی آن پر است. بنابراین، درست مانند زمانی که روی صورتتان کمی مو دارید، کمی مو

on your face, you have a little bit of fuzz, a peach has really

دارید ، هلو نیز

small hairs on it. We call it peach fuzz. We actually here's

موهای بسیار ریز روی آن دارد. ما آن را هلو fuzz می نامیم. ما در واقع این

another, here's a phrase I don't have in here but when a

یک عبارت دیگر است، این عبارتی است که من اینجا ندارم، اما وقتی یک

young man around age 12 or 13 or 15 or 16, when they start to

مرد جوان در حدود 12 یا 13 یا 15 یا 16 سال سن دارد، وقتی شروع به

grow hair on their face, it's very very fine hair and we call

رشد مو روی صورت خود می کند، موهای بسیار بسیار ظریفی است و ما

it peach fudge, fuzz, sorry, not fudge, peach fuzz. We say,

آن را هلو می نامیم. فاج، فوز، متاسفم، نه فاج، هلو fuzz. می گوییم،

oh he has a little bit of peach fuzz on his face. He's starting

اوه او کمی پف هلو روی صورتش است. او شروع

to become a man. We describe things that are cool as peachy,

به مرد شدن می کند. ما چیزهایی را که جالب هستند مانند هلو توصیف می کنیم،

okay? Like if someone says to Jen, I need 10 bouquets today.

خوب است؟ مثلاً اگر کسی به جن بگوید، امروز به 10 دسته گل نیاز دارم.

Can I pick them up at ten? Jen could say, oh yeah, that's

آیا می توانم آنها را ساعت ده بردارم؟ جن می تواند بگوید، اوه، بله، این

peachy. That means it's great. That's okay. Um if someone

هلویی است. یعنی عالیه اشکالی ندارد. ام، اگر کسی

says, I want to give you $1$, 000. You can say that's peachy.

بگوید، من می‌خواهم 1 دلار، 000 دلار به شما بدهم.

That's just peachy. It means really cool. It means really

این فقط هلویی است. یعنی واقعا باحاله یعنی واقعا

exciting. It means something that you like. Kiwi. So, kiwi

هیجان انگیزه یعنی چیزی که دوست داری کیوی. بنابراین،

is an interesting fruit. Apparently, you can eat the

کیوی یک میوه جالب است. ظاهرا شما می توانید پوست را بخورید

skin but I don't like the skin. When we buy kiwis, I often peel

اما من پوست را دوست ندارم. وقتی کیوی می‌خریم، اغلب پوست

them. I actually peel the the kiwi. Did I say peaches? Kiwi.

آن‌ها را می‌کنم. من در واقع کیوی را پوست می کنم . گفتم هلو؟ کیوی.

When we get kiwi, I peel the kiwi. Um I find kiwis taste a

وقتی کیوی می گیریم، کیوی را پوست می کنم . اوم به نظرم طعم کیوی

little bit like strawberries. I really, really like kiwis. Now,

کمی شبیه توت فرنگی است. من واقعاً کیوی را دوست دارم. در حال حاضر،

kiwi is also a word we use to talk about people from New

کیوی همچنین کلمه ای است که ما در مورد مردم نیوزلند صحبت می کنیم

Zealand. People from New Zealand often refer to

. مردم نیوزلند اغلب

themselves as kiwis. This is a guy named his YouTube channel

خود را کیوی می نامند. این مردی است که کانال یوتیوب او

is called How to Dad and he makes really really funny

به نام چگونه بابا است و ویدیوهای واقعاً خنده‌داری

videos about being a parent. He's a Kiwi. He's someone who's

درباره پدر و مادر بودن می‌سازد. او یک کیوی است. او کسی است که

from the country of New Zealand. And then here we have

اهل کشور نیوزلند است. و سپس در اینجا

the lemon. So the lemon is an interesting citrus fruit. Not

لیمو را داریم. بنابراین لیمو یک مرکبات جالب است. نه

only is it used well not a lot of people eat lemons. Maybe I

تنها از آن به خوبی استفاده می شود، بسیاری از مردم لیمو نمی خورند. شاید

should start by saying that. Not a lot of people eat lemons

بهتر باشد با این جمله شروع کنم. افراد زیادی لیمو

but people use lemons in a lot of recipes. People make a lot

نمی خورند اما مردم از لیمو در بسیاری از دستور العمل ها استفاده می کنند. مردم

of things out of lemonade. Lemons. They make lemonade.

از لیموناد چیزهای زیادی درست می کنند. لیمو. لیموناد درست می کنند.

They make iced tea with lemon flavoring. Um if you go to a

چای سرد با طعم لیمو درست می کنند . اوم اگر به یک

bar, a lot of alcoholic drinks will have lemon slice of lemon

بار بروید، بسیاری از نوشیدنی های الکلی یک تکه لیمو

in it. Um in restaurant in Canada. When you ask for water,

در آن وجود دارد. ام در رستوران در کانادا. وقتی آب می خواهید،

it might have a slice of lemon in it. Um there are a lot of

ممکن است یک تکه لیمو در آن باشد. اوم چیزهای زیادی

things that you can make with lemon. But not a lot of people

وجود دارد که می توانید با لیمو درست کنید. اما افراد زیادی

eat lemons. They usually use the lemon to make something

لیمو نمی خورند. آنها معمولا از لیمو برای درست کردن چیز دیگری استفاده می

else. And here you have a man looking at his car. In English

کنند. و در اینجا شما مردی را دارید که به ماشین خود نگاه می کند. در انگلیسی

when you say something is a lemon. Usually you're talking

وقتی چیزی می گویید لیمو است. معمولاً شما در مورد ماشین دست دومی صحبت می کنید

about a used car that doesn't work right. Okay? So if I

که درست کار نمی کند. باشه؟ بنابراین اگر

bought a used car and it just kept breaking all the time I

یک ماشین دست دوم می خریدم و همیشه خراب

would say I bought a lemon. I think you could say this about

می شد، می گفتم یک لیمو خریدم. من فکر می کنم شما می توانید این را در مورد

a new car too. But it's when you buy something and it

یک ماشین جدید نیز بگویید. اما زمانی است که چیزی را می‌خرید و

regularly breaks all the time. Like oh Joe bought a new car.

مرتباً همیشه خراب می‌شود. مثل اوه جو یک ماشین جدید خرید.

Oh does he like it? No it's a lemon. It just he's taking it

اوه دوست داره؟ نه لیمو است فقط او

to the garage three times. So far. And then we have this

سه بار آن را به گاراژ می برد. تا حالا . و سپس این

phrase in English. When life gives you lemons, make

عبارت را در انگلیسی داریم. از فرصت هایی که بدست می آوری خوب استفاده

lemonade. This is a phrase because lemons are sour. And so

کن. این یک عبارت است زیرا لیمو ترش است. و بنابراین

if life is giving you lemons, it's like life is giving you

اگر زندگی به شما لیمو می دهد ، مثل این است که زندگی به شما

experiences that aren't enjoyable. And your job then is

تجربیاتی می دهد که لذت بخش نیستند. و کار شما این

to make lemonade. So, hopefully you understand this. It

است که لیموناد درست کنید. بنابراین، امیدوارم که شما این را درک کرده باشید. این

basically means if life's kinda crappy right now, if life isn't

اساساً به این معنی است که اگر زندگی در حال حاضر کمی تلخ است، اگر زندگی

going well, you have to find a way to make it exciting and

خوب پیش نمی‌رود، باید راهی پیدا کنید تا آن را هیجان‌انگیز،

joyful and happy. Um so, when life Gives you lemons. Make

شاد و شاد کنید. خیلی خوب، وقتی زندگی به شما لیمو می دهد.

lemonade. It sounds really simple though, doesn't it? It's

لیموناد درست کنید. اگرچه واقعاً ساده به نظر می رسد، اینطور نیست؟

not always that easy to make your life better. And then we

همیشه بهتر کردن زندگی به این راحتی نیست . و سپس ما

have melons. So, this is a cantaloupe. There are several

خربزه داریم. بنابراین، این یک طالبی است.

different kinds of melons. Uh melons are very very tasty. You

انواع مختلفی از خربزه وجود دارد. اوه خربزه بسیار بسیار خوشمزه است. معمولاً

usually cut a melon up in order to eat it. You usually cut it

برای خوردن خربزه آن را می برید. معمولا آن را

into slices. You usually remove all the seeds from the center

به صورت ورقه ای برش می دهید. اگر خربزه ای مانند این باشد، معمولاً تمام دانه ها را از مرکز جدا

if it's a if it's a melon like this one. Um but we also use

می کنید . اوم، اما ما همچنین

the word melon to talk about someone's head. So, this is a

از کلمه خربزه برای صحبت در مورد سر کسی استفاده می کنیم. بنابراین، این یک

slang word for someone's head. You know, oh, he got hit in the

کلمه عامیانه برای سر کسی است. می دانی، اوه، او در خربزه ضربه خورد

melon. Someone threw a ball at him in the gymnasium and he got

. یک نفر در سالن بدنسازی توپی را به سمت او پرتاب کرد و او

hit in the melon. So, melon is another word for your head. And

در خربزه اصابت کرد. بنابراین، خربزه کلمه دیگری برای سر شما است. و

then we have the grapefruit. I think yes, okay. I'm just

سپس گریپ فروت را داریم. من فکر می کنم بله، باشه. من فقط

checking here. A grapefruit is an interesting fruit. It's a

اینجا را چک می کنم. گریپ فروت میوه جالبی است. این یک

citrus fruit. It's bigger than an orange. It's definitely a

مرکبات است. از پرتقال بزرگتر است . قطعا

more sour. People often eat them for breakfast in North

ترش تر است. مردم اغلب آنها را برای صبحانه در آمریکای

America. They cut them in half and they might actually put

شمالی می خورند. آنها را از وسط نصف می کنند و در واقع ممکن است

sugar on top of it. My mom when I was younger would eat a

روی آن شکر بگذارند. مادرم وقتی کوچکتر بودم

grapefruit every morning. She would cut it in half and she

هر روز صبح یک گریپ فروت می خورد. آن را نصف می کرد و

would sprinkle sugar on the grapefruit and then she would

روی گریپ فروت شکر می پاشید و بعد

eat it with a special spoon. That was kinda like a knife on

با قاشق مخصوص می خورد. این یک طرف مانند یک چاقو

one side so she could cut the sections out. I don't know. I

بود تا بتواند قسمت ها را برش دهد. من نمی دانم. من

should eat more grapefruit so I know what I'm talking about. We

باید گریپ فروت بیشتری بخورم تا بدانم در مورد چه چیزی صحبت می کنم.

do have something called the Grapefruit League in North

ما چیزی به نام لیگ گریپ فروت در آمریکای

America. So, the baseball team in Toronto is called the

شمالی داریم. بنابراین، تیم بیسبال در تورنتو Toronto Blue Jays نامیده می شود،

Toronto Blue Jays but before they play for the regular

اما قبل از اینکه آنها برای فصل عادی

season in Toronto, they actually play in what's called

در تورنتو بازی کنند، در واقع در

the Grapefruit League in Florida. This is called

لیگ گریپ فروت در فلوریدا بازی می کنند. به این

preseason training or training camp or spring training. So,

تمرینات پیش فصل یا کمپ تمرینی یا تمرین بهاره می گویند. بنابراین

the Blue Jays, the whole team lives in Florida for a few

، Blue Jays، کل تیم برای چند هفته در فلوریدا زندگی می

weeks and they play in a league called the Grapefruit League

کنند و در لیگی به نام لیگ گریپ فروت

with all the other national league teams or American League

با سایر تیم های لیگ ملی یا تیم های لیگ آمریکا بازی می

teams. Sorry, I should get my baseball facts straight. So,

کنند. متاسفم، من باید حقایق بیسبال خود را روشن کنم . بنابراین،

the Grapefruit League is just how we talk about spring

لیگ گریپ فروت همان چیزی است که ما در مورد

training for professional baseball in North America. I

تمرینات بهاری بیسبال حرفه ای در آمریکای شمالی صحبت می کنیم. من

think there's also a Cactus League out in Arizona or one of

فکر می کنم یک لیگ کاکتوس نیز در آریزونا یا یکی از

the western states but because it's winter in the early

ایالت های غربی وجود دارد، اما چون در اوایل

spring, it's still too cold to play baseball. Many teams will

بهار زمستان است، هنوز برای بازی بیسبال خیلی سرد است . بسیاری از تیم ها

go to the south to practice and get ready for the regular

برای تمرین و آماده شدن برای فصل عادی به جنوب می روند

season and the one that takes place in Florida is called the

و تیمی که در فلوریدا برگزار می شود لیگ گریپ فروت نامیده می شود

Grapefruit League. I'm going to go over a few different fruits

. من قصد دارم چند میوه مختلف را مرور کنم

and this lesson has no more idioms. Sorry about that. But

و این درس دیگر اصطلاحی ندارد. از این بابت متاسفم. اما

we're going to talk about things like the strawberry. As

ما در مورد چیزهایی مانند توت فرنگی صحبت خواهیم کرد. همانطور

I said in Canada in my part of Canada strawberries are in

که در کانادا در بخش من از کانادا گفتم توت فرنگی در

season during the month of June. There are other

ماه ژوئن فصل می شود . توت فرنگی های دیگری نیز وجود دارد،

strawberries available but the normal regular strawberries are

اما توت فرنگی های معمولی

available usually in the month of June. Um and we usually buy

معمولاً در ماه ژوئن در دسترس هستند. اوم و ما معمولا

a lot of them. We have a lot of ice cream or sorry strawberry

تعداد زیادی از آنها را می خریم. ما مقدار زیادی بستنی یا ساندویچ توت فرنگی داریم

sandwiches. Jen likes eating strawberries on bread and we

. جن دوست دارد توت فرنگی روی نان بخورد و ما

have a lot of strawberries and ice cream during that time. So,

در این مدت توت فرنگی و بستنی زیادی داریم. بنابراین،

we cut the strawberries up and put them on vanilla ice cream.

توت فرنگی ها را برش می دهیم و روی بستنی وانیلی می گذاریم.

Very, very yummy. We also have raspberries in this area. Um we

خیلی خیلی خوشمزه در این منطقه تمشک هم داریم. اوم ما

don't buy a lot of raspberries. They're quite expensive. A lot

تمشک زیاد نمیخریم. آنها بسیار گران هستند. بسیاری

of people buy raspberries to make jam. Raspberry makes

از مردم تمشک را برای تهیه مربا می خرند. تمشک

really, really good jam that you can preserve and eat during

مربای واقعاً بسیار خوبی درست می‌کند که می‌توانید آن را در بقیه سال نگهداری کنید و بخورید

the rest of the year. And as was just mentioned, blueberries

. و همانطور که ذکر شد، زغال

are very very popular. We buy frozen blueberries year round.

اخته بسیار محبوب است. ما در تمام طول سال زغال اخته منجمد می خریم.

Uh we use blueberries. Jen eats blueberries with her yogurt.

اوه ما از بلوبری استفاده می کنیم. جن با ماستش بلوبری می خورد.

Sometimes if we blend a lot of fruit together to make a fruit

گاهی اوقات اگر مقدار زیادی میوه را با هم مخلوط کنیم تا اسموتی میوه ای درست کنیم

smoothie. We'll put blueberries in as well. They are very very

. زغال اخته هم میریزیم . خیلی خیلی

yummy. Sometimes I put blueberries on my pancakes as

خوشمزه هستن گاهی روی پنکیکم هم زغال اخته می زنم

well. We have plums. We usually have plums mid summer. So,

. ما آلو داریم. معمولاً اواسط تابستان آلو داریم. بنابراین،

around the middle of the summer, Jen will come home from

در اواسط تابستان، جن با آلو از بازار به خانه خواهد آمد

market with plums. It's not the most popular fruit in our

. این میوه محبوب ترین در خانه ما نیست

house. Um our kids and myself included. I don't I like plums

. اوم بچه های ما و من شامل. من آلو را دوست ندارم

if they're really ripe but they're not my favorite fruit

اگر واقعا رسیده باشد اما میوه مورد علاقه من نیست

but a plum is a small purple fruit. This one's a little bit

اما آلو یک میوه کوچک بنفش است . این یکی کمی

more blue but they're blue or purple. Um and definitely grown

آبی تر است اما آنها آبی یا بنفش هستند. ام و قطعا

in this area as well. And then we have apricots. An apricot

در این منطقه نیز رشد کرده است. و بعد زردآلو داریم. زردآلو

looks like a small peach but it doesn't taste like a peach. It

شبیه هلو کوچک است اما طعم آن شبیه هلو نیست.

has its own unique flavor. It's very sweet. I really really

طعم منحصر به فرد خود را دارد. خیلی شیرینه من واقعاً

love apricots but we don't have them very often. Only for about

زردآلو را دوست دارم اما اغلب آنها را نداریم. فقط

a couple weeks in the middle of the summer can we buy apricots.

برای چند هفته در اواسط تابستان می توانیم زردآلو بخریم.

And then we have the nectarine. So the nectarine is a peach

و سپس شلیل را داریم. پس شلیل هلو

without hair. It doesn't have peach fuzz on it. And it has a

بدون مو است. روی آن وز هلو ندارد. و

slightly different taste. It looks like a peach. It tastes

طعم آن کمی متفاوت است. شبیه هلو است.

kind of like a peach but I would say it tastes more like a

مزه آن شبیه هلو است اما می توانم بگویم مزه آن بیشتر شبیه

nectarine. It has its own flavour. Um and it would be I

شلیل است. طعم خودش را دارد من

think I like if I could choose between a peach and a

فکر می کنم دوست دارم بین هلو و

nectarine. If they were both really really ripe. I think I

شلیل یکی را انتخاب کنم. اگر هر دو واقعاً رسیده بودند. فکر می کنم

prefer the nectarine. The the slightly different taste. And

شلیل را ترجیح می دهم. طعم کمی متفاوت است. و

then we have the avocado. So avocados are not grown in

سپس آووکادو داریم. بنابراین آووکادو در کانادا کشت نمی شود

Canada. They are imported. Um avocados are really really

. وارداتی هستند. ام آووکادو واقعاً

yummy. We buy avocados frozen and we put them in smoothies.

خوشمزه است. آووکادو منجمد می‌خریم و داخل اسموتی می‌ریزیم.

Um but we also sometimes buy something called guacamole. Or

اوم، اما ما گاهی اوقات چیزی به نام گواکامول می خریم.

we make guacamole. Those of you who are from countries where

یا گواکامول درست می کنیم. کسانی از شما که اهل کشورهایی هستند

you have avocados are probably familiar with that. Uh some

که آووکادو دارند، احتمالاً با آن آشنا هستند. اوه مقداری

avocado, little bit of lemon juice, a little bit of salt,

آووکادو، کمی آب لیمو، کمی نمک،

mushed all up. Very very very tasty to eat with chips or corn

همه را له کرده است. بسیار بسیار بسیار خوشمزه برای خوردن با چیپس یا

chips or on tortillas. I really, really like avocados

چیپس ذرت یا روی تورتیلا. من واقعاً آووکادو را به

that way. We have started to bake using dates. Dates are

این شکل دوست دارم. با استفاده از خرما شروع به پخت کردیم. خرما

very, very high in sugar. They are imported. So, when we want

دارای قند بسیار بسیار بالایی است. وارداتی هستند. بنابراین، زمانی که ما

dates, we do have to buy them. They do come from other

خرما می خواهیم، ​​باید آنها را بخریم. آنها از کشورهای دیگر می آیند،

countries but we have started to make cookies with dates in

اما ما شروع به درست کردن کوکی ها با خرما

them and brownies with dates in them. Instead of using sugar in

و براونی با خرما در آنها کرده ایم. به جای استفاده از شکر

the recipe, we will use dates and it's very, very tasty. And

در دستور پخت، از خرما استفاده می کنیم و بسیار بسیار خوشمزه است. و

then there's the fig. I have not eaten very many figs in my

سپس انجیر وجود دارد. من تو عمرم زیاد انجیر نخوردم

life. We do not grow figs in Canada. It is definitely a very

. ما در کانادا انجیر نمی کاریم . این قطعا

popular fruit around the world though. In many countries, figs

میوه ای بسیار محبوب در سراسر جهان است. در بسیاری از کشورها،

are very very popular, readily available if you want to buy

انجیر بسیار محبوب است، اگر بخواهید چیزی برای خوردن بخرید، به راحتی در دسترس است

something to eat. But unfortunately not in Canada. I

. اما متاسفانه در کانادا نه.

will try to buy some this week though. We also have raisins

سعی می کنم این هفته مقداری بخرم . کشمش هم داریم

which are dried grapes. Uh raisins are very popular in

که انگور خشک است. کشمش Uh در کانادا بسیار محبوب است،

Canada but all of our raisins come from the United States

اما تمام کشمش ما از ایالات متحده می آید

Almost all of our raisins come from California. Uh and maybe

تقریباً همه کشمش ما از کالیفرنیا می آید. اوه و شاید

you've heard about the California raisins. There's a

در مورد کشمش کالیفرنیا شنیده باشید. یک

TV commercial that advertises raisins and they have little

تبلیغ تلویزیونی وجود دارد که کشمش را تبلیغ می کند و آنها کمی

like cartoon raisins that sing. We use raisins to make things

شبیه کشمش کارتونی هستند که آواز می خوانند. برای تهیه چیزهایی مانند نان کشمشی از کشمش استفاده می کنیم

like raisin bread. We make things like butter tarts with

. چیزهایی مثل تارت کره با

raisins in them. Um I like to just eat raisins by themselves.

کشمش درست می کنیم. اوم من دوست دارم فقط کشمش بخورم.

They're very very very tasty. Very sweet though raisins. And

خیلی خیلی خیلی خوشمزه هستن با اینکه کشمش خیلی شیرینه و

then, not only do you have lemons but you also have limes.

سپس، نه تنها لیمو دارید، بلکه لیمو نیز دارید.

So, a lime is very similar to a lemon but it's very green. It's

بنابراین، لیموترش بسیار شبیه به لیمو است اما بسیار سبز است. این

another type of citrus fruit. Um a lot of things are flavored

یکی دیگر از انواع مرکبات است. خیلی چیزها

with lemon and flavored with lime or limes are used in

با لیمو طعم دار می شوند و با لیمو طعم دار می شوند یا لیموترش در

drinks at a bar or something like that but it's not common

نوشیدنی های یک بار یا چیزی شبیه به آن استفاده می شود، اما

for people to buy limes to eat. They're very very sour. But

برای مردم خرید لیمو برای خوردن معمول نیست. خیلی ترش هستن اما

some things are even like lemon lime flavor. I think the

برخی چیزها حتی مانند طعم لیمو ترش هستند . من فکر می کنم

popular soda sprite is lemon lime flavored. I think that's

سودا اسپرایت محبوب با طعم لیمو لیمو است . فکر می

what it is. And then watermelon. So in Canada we do

کنم همین است. و بعد هندوانه. بنابراین در کانادا ما

grow watermelons and when watermelons are in season

هندوانه می کاریم و وقتی هندوانه

throughout the summer we often will buy one. Jen will cut it

در فصل تابستان است، اغلب هندوانه می خریم. جن

up into pieces. Uh and then the kids will eat it. I don't I do

آن را تکه تکه خواهد کرد. اوه و بعد بچه ها آن را می خورند. من آن را

like it but I don't eat a lot of it. Um we try to buy

دوست ندارم اما زیاد آن را نمی خورم . اوم ما سعی می کنیم

seedless watermelons. But sometimes we buy watermelons

هندوانه بدون هسته بخریم. اما گاهی اوقات ما هندوانه

that have seeds in them. Um and sometimes I think people call

هایی می خریم که دانه هایی در آنها وجود دارد. ام و گاهی فکر می کنم مردم به

them pips as well. Not pips. Pips. But there's small black

آنها پیپ هم می گویند. پیپ نیست. پیپ ها اما دانه های سیاه کوچکی

seeds in the watermelon. And then cantaloupe is also do we

در هندوانه وجود دارد. و سپس طالبی نیز هست آیا ما

look at this? Oh we looked at melon earlier didn't we? Yeah

به این نگاه می کنیم؟ اوه ما قبلا به خربزه نگاه کردیم، نه؟

so a cantaloupe is a very very yummy kind of watermelon. We

بله، طالبی یک نوع هندوانه بسیار بسیار خوشمزه است.

also call it musk melon. There's a green version that's

ما به آن خربزه مشک هم می گوییم. یک نسخه سبز رنگ وجود دارد که

called the honeydew melon. But melons like cantaloupe when

به آن خربزه عسلی می گویند. اما خربزه هایی مانند طالبی

they're ripe are very very yummy and tasty. I really do

وقتی رسیده اند بسیار خوشمزه و خوش طعم هستند. من واقعا

like eating them. Um as well. Especially when they're grown

دوست دارم آنها را بخورم. اوم همینطور به خصوص زمانی که آنها در کانادا رشد می کنند

in Canada. And we're and if we get them from market and

. و اگر آنها را از بازار تهیه کنیم و

they're really ripe. Tangerines are these smaller citrus

واقعا رسیده باشند. نارنگی ها این

fruits, smaller than an orange. Um sometimes they're called

مرکبات کوچکتر هستند که کوچکتر از پرتقال هستند. اوم گاهی اوقات به آنها نارنگی می گویند

tangerines and there's a couple different varieties of them and

و چند نوع مختلف از آنها وجود دارد و

they're just a slightly different version of an orange

آنها فقط یک نسخه کمی متفاوت از یک پرتقال

for me. Um I do like them. We do buy citrus fruit in the

برای من هستند. اوم من آنها را دوست دارم ما در زمستان مرکبات می خریم

winter and try to eat as much as we can. We have small

و سعی می کنیم تا جایی که می توانیم بخوریم. پرتقال های کوچکی

oranges called mandarin oranges as well. Those are very yummy

به نام پرتقال ماندارین هم داریم. اونها هم خیلی خوشمزه

too. And then the pineapple So the pineapple is a very popular

هستند و سپس آناناس بنابراین آناناس به

fruit for a variety of reasons. It's used in a number of

دلایل مختلف میوه ای بسیار محبوب است. این در تعدادی از

different recipes. Um it's used to make things seem tropical.

دستور العمل های مختلف استفاده می شود. اوم برای گرمسیری جلوه دادن چیزها استفاده می شود.

People will eat pineapple. People will put pineapple on

مردم آناناس خواهند خورد. مردم آناناس را روی

pizza. I think you're familiar with the pineapple. Um it's

پیتزا خواهند گذاشت. فکر کنم با آناناس آشنایی دارید. اوم،

usually though when we buy pineapple we buy it in a jar.

معمولاً وقتی آناناس می‌خریم، آن را در یک شیشه می‌خریم.

We don't buy it and cut it up ourselves. So probably that's

ما آن را نمی خریم و خودمان آن را قطع نمی کنیم. بنابراین احتمالاً

the lazy way to buy pineapple. Um but pineapple is certainly

این روش تنبلی برای خرید آناناس است. اوم اما آناناس قطعا

tasty. It's kind of a mix between like it's sweet but

خوشمزه است. این یک جور ترکیبی است مثل اینکه شیرین است اما

it's a little bit sour at the same time. I really like that

در عین حال کمی ترش است . من واقعاً این

mix with pineapple. Um and really yummy in smoothies as

ترکیب با آناناس را دوست دارم.

well if you put it in a blender. And then some people

اگر اسموتی ها را در مخلوط کن بریزید بسیار خوشمزه است. و سپس برخی از افراد

there's an argument that you should never put pineapple on

این بحث را مطرح می کنند که شما هرگز نباید آناناس را روی

pizza. But again we have if you go to a pizza place in North

پیتزا قرار دهید. اما اگر به یک پیتزافروشی در آمریکای

America and say I'll have an extra large Hawaiian pizza.

شمالی بروید و بگویید من یک پیتزای بزرگ هاوایی خواهم داشت، دوباره داریم .

That means you want a pizza with pineapple and ham on it. I

یعنی شما یک پیتزا با آناناس و ژامبون روی آن می خواهید. من

actually like it. I don't have a problem with it. It's it's

در واقع آن را دوست دارم. من مشکلی باهاش ​​ندارم این

quite yummy.

کاملا خوشمزه است