The Passive with GET - When and How to Use It - English Grammar

Hi everyone. I'm Jennifer from English with  Jennifer. Let's talk about unfortunate situations  

سلام به همه. من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم. بیایید برای لحظه ای در مورد موقعیت های ناگوار صحبت کنیم

just for a moment. Have you ever been seriously  lost? My husband and I got lost the first time  

. آیا تا به حال به طور جدی گم شده اید؟ من و شوهرم اولین باری که

we came to Boston. This was before anyone had a  GPS, so we had to rely on a road map on paper. We  

به بوستون آمدیم گم شدیم. این قبل از این بود که کسی GPS داشته باشد، بنابراین باید به نقشه راه روی کاغذ تکیه می‌کردیم.

got so confused when one street changed its name  as we were driving along. We got all mixed up,  

وقتی در حال رانندگی بودیم، وقتی نام یکی از خیابان‌ها را تغییر داد، خیلی گیج شدیم . همه با هم قاطی شدیم

and it took almost two hours to get to our  destination. We took a lot of wrong turns.

و تقریباً دو ساعت طول کشید تا به مقصد برسیم. ما چرخش های زیادی را اشتباه انجام دادیم.

We all have funny stories. Right? We  tell them as part of a conversation.  

همه ما داستان های بامزه ای داریم. درست؟ به عنوان بخشی از مکالمه به آنها می گوییم. به همین

That's why the passive with "get" works so well.  The passive with "be" tends to be more formal  

دلیل است که غیرفعال با «دریافت» خیلی خوب کار می کند. منفعل با "be" معمولاً رسمی‌تر

and more typical of writing, but the passive with  "get" is very common in everyday spoken English.

و معمول‌تر از نوشتن است، اما منفعل با "به" در گفتار روزمره انگلیسی بسیار رایج است.

We use "get" + the past participle of  the main verb. We don't name an agent.  

ما از "get" + فعل ماضی فعل اصلی استفاده می کنیم. ما نماینده ای را نام نمی بریم.

There's no by-phrase. My husband  and I got lost. We got so confused.  

هیچ عبارت جانبی وجود ندارد. من و شوهرم گم شدیم. خیلی گیج شدیم

We got all mixed up. This is more about describing  our state rather than receiving an action.  

همه با هم قاطی شدیم این بیشتر در مورد توصیف وضعیت ما است تا دریافت یک اقدام.

The passive with get is used with a lot of  verbs that suggest bad news or bad luck.

مفعول با get با بسیاری از افعال استفاده می‌شود که خبر بد یا بدشانسی را نشان می‌دهند.

Haley got fired. My former boss got arrested.

هیلی اخراج شد رئیس سابقم دستگیر شد

Did you get hurt? Be careful.  You'll get yourself killed!

صدمه دیدی؟ مراقب باش. خودت را می کشی!

Notice in that last example how we might  use a reflexive pronoun to suggest the  

در مثال آخر توجه کنید که چگونه می‌توانیم از یک ضمیر بازتابی برای نشان دادن

person's responsibility or  involvement in the matter.

مسئولیت یا دخالت شخص در موضوع استفاده کنیم.

But not all verbs have to  express something unfortunate.  

اما همه افعال نباید چیزی ناگوار را بیان کنند.

Let me share a short text. Can you spot  all six examples of the passive with "get"?

بگذارید یک متن کوتاه را به اشتراک بگذارم. آیا می‌توانید هر شش مثال مفعول را با «get» ببینید؟

My friend Emma just got married. It's rather  surprising because they got engaged only one month  

دوست من اما تازه ازدواج کرده است. جای تعجب دارد زیرا آنها فقط یک ماه پیش نامزد کردند

ago. I think they wanted to get hitched before  Emma starts grad school. She got accepted to her  

. فکر می‌کنم آن‌ها می‌خواستند قبل از اینکه اِما تحصیلات تکمیلی را شروع کند، با هم دست و پنجه نرم کنند. او در انتخاب برتر خود پذیرفته شد

top choice, and the semester starts next month. It  was a small wedding, and I'm happy I got invited.  

و ترم از ماه آینده شروع می شود. عروسی کوچکی بود، و خوشحالم که دعوت شدم.

It was a simple but beautiful ceremony. They  didn't get caught up with all the details.  

مراسم ساده اما زیبایی بود. آنها با تمام جزئیات درگیر نشدند.

Maybe more couples should plan  quick weddings like that one.

شاید زوج‌های بیشتری باید عروسی‌های سریعی مانند آن را برنامه‌ریزی کنند.

Do you see where I used the passive with "get"?

میبینی کجا از مفعول با "get" استفاده کردم؟

Look. Got married, got engaged, get hitched (which  is an informal way of saying "get married"),

نگاه کن ازدواج کرد، نامزد کرد، گرفتار شد (که روشی غیررسمی برای گفتن «ازدواج» است)،

got accepted, got invited,

پذیرفته شد، دعوت شد، گرفتار

get caught up.

شد.

Another thing to keep in mind is that the passive  with "get" can signal the start of some state  

نکته دیگری که باید به خاطر داشته باشید این است که غیرفعال با «دریافت» می‌تواند نشانه شروع یک وضعیت

or a change in state as in: get engaged, get  married, get divorced, get elected, get drafted.

یا تغییر حالت باشد: نامزد کردن، ازدواج کردن، طلاق گرفتن، انتخاب شدن، سربازگیری.

All these actions mean that the  subject has some kind of new status.

همه این اقدامات به این معنی است که سوژه نوعی وضعیت جدید دارد.

When was the last time you  got invited somewhere special?

آخرین باری که به مکان خاصی دعوت شدید کی بود؟

When was the last time you got seriously lost?

آخرین باری که به طور جدی گم شدی کی بود؟

Post your answers in the comments. All right.  Let's end here before you get tired of grammar.  

پاسخ های خود را در نظرات ارسال کنید. خیلی خوب. اجازه دهید قبل از اینکه از دستور زبان خسته شوید اینجا را تمام کنیم.

That's all for now. Please  like the video if you found it  

فعلاً همین است. لطفاً اگر ویدیو را مفید یافتید، لایک کنید

useful. As always, thanks for  watching and happy studies!

. مثل همیشه، برای تماشا و مطالعات شاد متشکریم!

Follow me on Facebook, Twitter, and  Instagram. Why not join me on Patreon?  

من را در فیس بوک، توییتر و اینستاگرام دنبال کنید . چرا به من در Patreon ملحق نمی شوید؟

And don't forget to subscribe on YouTube.

و فراموش نکنید که در یوتیوب مشترک شوید.