OTHER vs. ANOTHER: Understand and Use Them Correctly

[Music] Hi.  

[موسیقی] سلام.

I'm Jennifer from English with Jennifer. You  know, I'd like to put on an old favorite pair of  

من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم. می‌دانید، من می‌خواهم یک جفت گوشواره قدیمی مورد علاقه‌ام بپوشم

earrings, but I think I'd look strange. You see?  The one earring is fine, but the other is missing  

، اما فکر می‌کنم عجیب به نظر می‌رسم. می بینی؟ یکی از گوشواره ها خوب است، اما گوشواره دیگری

a piece. It fell off somewhere. I can't bring  myself to throw the pair away, so I've decided  

یک قطعه کم دارد. یه جایی افتاد نمی‌توانم خودم را مجبور کنم جفت را دور بیندازم، بنابراین تصمیم گرفتم

to hold on to both earrings for now. It's okay.  I don't have to wear these. I could always wear  

فعلاً هر دو گوشواره را نگه دارم. مشکلی نیست. من مجبور نیستم اینها را بپوشم. من همیشه می‌توانم یک

another pair because I have a lot of earrings.  In this lesson, we'll make sure you understand  

جفت دیگر بپوشم زیرا گوشواره‌های زیادی دارم. در این درس، مطمئن خواهیم شد که

the difference between the words OTHER and  ANOTHER. They both can refer to an addition,  

تفاوت بین کلمات OTHER و ANOTHER را درک می‌کنید. هر دوی آن‌ها می‌توانند به یک اضافه اشاره داشته باشند،

so we'll have to review when we use one and, well,  not the other. You see, if we have two things,  

بنابراین باید زمانی که از یکی استفاده می‌کنیم و خوب، از دیگری استفاده نمی‌کنیم، بررسی کنیم. ببینید، اگر ما دو چیز،

two groups, two people, we can refer to one or  the other. "The other" means the second one,  

دو گروه، دو نفر داشته باشیم، می‌توانیم به یکی یا دیگری اشاره کنیم. «دیگری» به معنای دومی،

the other one. Like the other earring that  belongs to this pair. If I choose another  

دیگری است. مانند گوشواره دیگری که متعلق به این جفت است. اگر

pair of earrings, they'll be different. The word  "another" has two meanings: more or different.  

جفت گوشواره دیگری انتخاب کنم، آنها متفاوت خواهند بود. کلمه «دیگری» دو معنی دارد: بیشتر یا متفاوت.

Maybe after this grammar video, you'll want to  watch another. You can watch one more, one more  

شاید بعد از این ویدیوی دستور زبان، بخواهید یکی دیگر را تماشا کنید. می‌توانید یک درس دیگر، یک درس دیگر تماشا کنید

lesson. And if you watch another video, it will  likely be on another topic -- a different topic.  

. و اگر ویدیوی دیگری را تماشا کنید، احتمالاً درباره موضوع دیگری خواهد بود -- موضوعی متفاوت.

Notice how I can use "another" all alone  because it can be a pronoun. Watch another.  

توجه کنید که چگونه می توانم از "دیگری" به تنهایی استفاده کنم، زیرا می تواند یک ضمیر باشد. دیگری را تماشا کن می

You know what I'm referring to: another  video. So I can also use "another" before  

دانید به چه چیزی اشاره می کنم: یک ویدیو دیگر. بنابراین می‌توانم قبل از اسم از «دیگر» استفاده کنم

a noun because "another" can function  as a determiner. Watch another video.  

زیرا «دیگر» می‌تواند به عنوان یک تعیین‌کننده عمل کند. ویدیوی دیگری را تماشا کنید.

Also, we usually use "another" with  a singular noun. I can talk about  

همچنین، ما معمولاً از «دیگر» با اسم مفرد استفاده می‌کنیم. می‌توانم درباره

another video, but not "another videos."  However, I can talk about other videos.  

ویدیوی دیگری صحبت کنم، اما نه درباره «ویدیوهای دیگر». با این حال، می توانم در مورد ویدیوهای دیگر صحبت کنم.

"Other" can be used with a singular or  plural noun. Here's the good earring.  

«سایر» را می توان با اسم مفرد یا جمع استفاده کرد. اینم گوشواره خوب

The other earring is missing a piece. Sadly,  my other earrings aren't as pretty as these.  

گوشواره دیگر قطعه ای از آن کم است. متأسفانه، گوشواره‌های دیگر من به این زیبایی نیستند.

Notice how I used "other" after a possessive  adjective: my other earrings. I can't do  

توجه داشته باشید که چگونه از "دیگر" بعد از صفت مالکیت استفاده کردم : گوشواره های دیگر من. من نمی توانم

that with the word "another." I can't say "my  another earring." Why? "Other" can be a pronoun,  

این کار را با کلمه "دیگری" انجام دهم. نمی توانم بگویم " گوشواره دیگر من." چرا؟ "دیگر" می تواند یک ضمیر،

determiner, or an adjective. Not this one  but the other. Not you. I mean other people.  

تعیین کننده یا یک صفت باشد. نه این یکی بلکه دیگری. تو نه. منظورم افراد دیگر است.

Not that brother. It's my other brother. It gets  a little tricky when we start using numbers and  

نه اون برادر برادر دیگر من است. وقتی شروع به استفاده از اعداد و کمیت می کنیم کمی مشکل می شود

quantifiers. Look at the possible patterns.  Number or quantifier + other + plural noun.  

. به الگوهای ممکن نگاه کنید. عدد یا کمیت + دیگر + اسم جمع.

I have many other videos. Three other videos  are specifically on the parts of speech.

من خیلی ویدیوهای دیگه دارم سه ویدیوی دیگر به طور خاص در بخش‌های گفتار هستند.

Another + number or quantifier + plural  noun. If you want a new grammar video,  

+ عدد دیگر یا کمیت + اسم جمع. اگر یک ویدیوی دستور زبان جدید می‌خواهید،

you'll have to wait another couple  of weeks. Maybe another three weeks.  

باید چند هفته دیگر صبر کنید . شاید سه هفته دیگر

Not only is the word order different, but  think about the difference in meaning.  

نه تنها ترتیب کلمات متفاوت است، بلکه به تفاوت معنا نیز فکر کنید.

When I talk about my other videos, they're in a  collection, so there's a limited number. There  

وقتی درباره ویدیوهای دیگرم صحبت می‌کنم، آنها در یک مجموعه هستند، بنابراین تعداد محدودی وجود دارد.

are a lot of them, but it's a limited number  of videos. When I talk about needing another  

تعداد زیادی از آنها وجود دارد، اما تعداد محدودی ویدیو است. وقتی درباره نیاز به

two weeks or another three weeks to make a new  grammar video, there really isn't a limited  

دو هفته یا سه هفته دیگر برای ساختن یک ویدیوی دستور زبان صحبت می‌کنم، واقعاً

number or a limited amount of time. I could add  another day and then another and then another.

تعداد محدود یا زمان محدودی وجود ندارد. می‌توانم یک روز دیگر و سپس یکی دیگر و سپس دیگری اضافه کنم.

Remember the importance of the definite article,  which helps us make a specific reference.  

اهمیت حرف معین را به خاطر بسپارید، که به ما کمک می‌کند یک مرجع خاص داشته باشیم.

When I talk about the other videos in my grammar  playlist, it's a specific reference to the rest  

وقتی درباره سایر ویدیوهای موجود در فهرست پخش دستور زبان خود صحبت می‌کنم، اشاره خاصی به بقیه

of the videos in that collection. Compare: Other  grammar videos on YouTube may also be helpful.  

ویدیوهای آن مجموعه است. مقایسه کنید: سایر ویدیوهای دستور زبان در YouTube نیز ممکن است مفید باشند.

"Other" without the definite article is  a reference to all the rest all those  

«سایر» بدون حرف قطعی، اشاره‌ای به بقیه

videos outside my playlist, videos not  included in my collection. Does that make  

ویدیوهای خارج از فهرست پخش من است، ویدیوهایی که در مجموعه من گنجانده نشده‌اند.

sense? Let me give you some more examples.  Have you ever heard about eating contests?  

فرقی میکنه؟ اجازه بدهید چند مثال دیگر برایتان بیاورم. آیا تا به حال در مورد مسابقات غذا خوردن چیزی شنیده اید؟

The concept is funny and awful at the same time.  There's one in New York called Nathan's Famous  

مفهوم خنده دار و در عین حال افتضاح است. یکی در نیویورک به نام مسابقه هات داگ معروف ناتان وجود دارد

Hot Dog Contest, where people try to eat  as many hot dogs as they can in 10 minutes,  

که در آن مردم سعی می‌کنند در 10 دقیقه هر تعداد که می‌توانند هات داگ بخورند،

so you can watch a contestant eat a hot dog really  fast and then another and then another and then  

بنابراین می‌توانید تماشا کنید که یک شرکت‌کننده در حال خوردن یک هات داگ واقعاً سریع و سپس دیگری و سپس دیگری و سپس

another. There's no limit. I think the record  is like 60 or 70 hot dogs! A contestant might  

یکی دیگر را تماشا کنید. هیچ محدودیتی وجود ندارد من فکر می کنم رکورد 60 یا 70 هات داگ است! یک شرکت کننده ممکن

be thinking, "Yeah, I can need another 20 hot  dogs." Another + number + plural noun. So, while  

است فکر کند، "آره، من می توانم به 20 هات داگ دیگر نیاز داشته باشم ." دیگر + عدد + اسم جمع. بنابراین، در حالی که

one person is eating a lot of hot dogs, a couple  dozen other contestants are doing the same thing.  

یک نفر در حال خوردن مقدار زیادی هات داگ است، چند ده شرکت کننده دیگر نیز همین کار را انجام می دهند.

Number or quantifier + other + plural noun.  There's a limited number of contestants each year.  

عدد یا کمیت + دیگر + اسم جمع. تعداد محدودی از شرکت کنندگان در هر سال وجود دارد.

If I know the exact number, I could use  a different pattern, another pattern.  

اگر عدد دقیق را بدانم، می‌توانم از الگوی دیگری، الگوی دیگری استفاده کنم. می‌توانید

You can focus on one contestant because the  other 29 contestants are doing the same thing.

روی یک شرکت‌کننده تمرکز کنید زیرا ۲۹ شرکت‌کننده دیگر همین کار را انجام می‌دهند.

The other + number + plural noun

دیگری + عدد + اسم جمع

I'm using "the other" to mean the rest, the  rest of the people in that group, and it's a  

من از "دیگر" به معنای بقیه استفاده می‌کنم، بقیه افراد آن گروه، و

limited number of people. I'm not exactly sure.  In my example, I used 30, so I think it's around  

تعداد محدودی از افراد است. من دقیقا مطمئن نیستم. در مثالم، از 30 استفاده کردم، بنابراین فکر می‌کنم تقریباً همین

there. We can focus on one or two and then talk  about the rest, the rest of those contestants,  

جاست. می‌توانیم روی یک یا دو تمرکز کنیم و سپس درباره بقیه، بقیه آن شرکت‌کنندگان، درباره

the other 28 the other 27. Okay. Well, just  thinking about a hot dog eating contest can  

۲۸ نفر دیگر و ۲۷ نفر دیگر صحبت کنیم. بسیار خوب. خوب، فقط فکر کردن به مسابقه خوردن هات داگ می‌تواند

make you feel sick. Right? So let's choose another  topic, a different one. I'd like to tell you a  

باعث شود احساس بیماری کنید. درست؟ پس بیایید موضوع دیگری را انتخاب کنیم، موضوعی متفاوت. می خواهم

little bit about my trip to Paris. I'd like you  to complete my sentences with the correct words.

کمی درباره سفرم به پاریس به شما بگویم. از شما می خواهم جملات مرا با کلمات صحیح کامل کنید.

1. We visited the Eiffel Tower soon after we  arrived. There are two lines to buy tickets.  

1. بلافاصله پس از رسیدن از برج ایفل بازدید کردیم . دو خط برای خرید بلیط وجود دارد.

One is for the elevator. The other is for the  stairs. We chose the stairs. What a workout!

یکی برای آسانسور است. دیگری برای پله است. پله ها را انتخاب کردیم. چه تمرینی!

2. On our second day, Wednesday, we took  a boat ride on the Seine and visited Petit  

2. در روز دوممان، چهارشنبه، قایق سواری در رود سن کردیم و از کاخ Petit   بازدید کردیم

Palais. Of course, there are many museums  in Paris, so you may be tempted to say,  

. البته، موزه‌های زیادی در پاریس وجود دارد، بنابراین ممکن است وسوسه شوید که بگویید:

"Oh, is that just another museum?" But  Petit Palais worth visiting. It has a  

«اوه، آیا این فقط یک موزه دیگر است؟» اما پتی کاخ ارزش بازدید را دارد.

beautiful interior and interesting  exhibits. Oh and it's also free!

فضای داخلی زیبا و نمایشگاه‌های جالبی دارد. اوه و همچنین رایگان است!

3. At night, we went up to the roof  of Arc de Triomphe. We had seen the  

3. شب به پشت بام Arc de Triomphe رفتیم. ما

city from the Eiffel Tower, but this was  another way to enjoy the city at night.

شهر را از برج ایفل دیده بودیم، اما این راه دیگری برای لذت بردن از شهر در شب بود.

4. On Thursday, we spent the day at  the Louvre. We couldn't see everything,  

4. روز پنجشنبه، روز را در موزه لوور گذراندیم. ما نمی‌توانستیم همه چیز را ببینیم،

but we did see the Mona Lisa. Everyone wants  to see her. I think about a hundred other  

اما مونالیزا را دیدیم. همه می خواهند او را ببینند. فکر می‌کنم حدود صد

people were in the room with us trying to get  a good look at Leonardo da Vinci's painting.

نفر دیگر با ما در اتاق بودند و سعی می‌کردند نقاشی لئوناردو داوینچی را به خوبی ببینند.

5. We fit in a trip to a glitzy  department store called the Galeries  

5. ما در سفری به یک فروشگاه بزرگ به نام Galeries

Lafayette Haussmann. When you're in Paris,  you can easily come up with one reason or  

Lafayette Haussmann مناسب هستیم. وقتی در پاریس هستید، می‌توانید به راحتی یک یا  دلیل

another to go shopping. My kids wanted  new sunglasses, and I needed some makeup.

دیگر برای خرید پیدا کنید. بچه‌هایم عینک آفتابی جدید می‌خواستند، و من نیاز به آرایش داشتم.

6. It seemed like our days were full of  one metro ride after another. One late  

6. به نظر می رسید روزهای ما پر از مترو سواری یکی پس از دیگری است. یک

night ride took us to Jason's home.  Our families met for the first time.

سواری اواخر شب ما را به خانه جیسون برد. خانواده های ما برای اولین بار ملاقات کردند.

7. On Friday, we did quite a few things.  We went to the famous Luxembourg Gardens.  

7. روز جمعه، ما چند کار انجام دادیم. به باغ معروف لوکزامبورگ رفتیم.

We relaxed and watched kids sail  boats. We also visited the Catacombs,  

ما آرام شدیم و بچه‌ها را در حال حرکت در قایق تماشا کردیم . ما همچنین از دخمه‌ها دیدن کردیم،

which other people might find strange,  but we appreciated the experience.

که ممکن است برای دیگران عجیب باشد، اما از این تجربه قدردانی کردیم.

8. On Saturday, we went to Versailles. It  was beautiful. We saw as much as we could,  

8. شنبه رفتیم ورسای. زیبا بود. تا جایی که می‌توانستیم دیدیم،

but we'll have to return another time to see more.

اما برای دیدن موارد بیشتر باید زمانی دیگر برگردیم.

9. On Sunday, we had time for two excursions.  First, we checked out the Opera House. The other  

9. روز یکشنبه برای دو گشت و گذار وقت داشتیم. ابتدا خانه اپرا را بررسی کردیم.

tour required a lot more time. We visited  the Army Museum, including Napoleon's tomb.

گشت دیگر به زمان بسیار بیشتری نیاز داشت. ما از موزه ارتش، از جمله مقبره ناپلئون بازدید کردیم.

10. There were a few other  small trips we squeezed in.  

10. چند سفر کوچک دیگر هم داشتیم.

We managed to visit a lovely park  called Parc des Buttes Chaumont.

ما موفق شدیم از یک پارک دوست‌داشتنی به نام Parc des Buttes Chaumont بازدید کنیم.

Well, how did you do? Well, we can always  practice more another time. That's all for now.  

خوب، چطور شد؟ خوب، همیشه می‌توانیم در زمان دیگری بیشتر تمرین کنیم. فعلاً همین است.

Please remember to like and share the video if you  found the lesson useful. Remember to subscribe and  

لطفاً به یاد داشته باشید اگر این درس را مفید یافتید، ویدیو را لایک کنید و به اشتراک بگذارید . به یاد داشته باشید که مشترک شوید و

remember you can join as a YouTube member if you'd  like to support my channel and join the monthly  

به یاد داشته باشید که اگر می‌خواهید از کانال من حمایت کنید و به

live stream. As always, thanks for watching and  happy studies! I'd like to say a special thanks to  

جریان مستقیم ماهانه   بپیوندید، می‌توانید به عنوان عضو YouTube بپیوندید. مثل همیشه، برای تماشا و مطالعه‌های شاد متشکریم! می‌خواهم از

a Kind-Hearted Patron. Phakin Deesee pledged two  dollars a month. Thank you! And thank you to all  

یک حامی مهربان تشکر ویژه کنم. فاکین دیزی دو دلار در ماه متعهد شد. متشکرم! و از همه

my patrons on Patreon and all my YouTube members.  Follow me on Instagram, Facebook, Twitter,  

حامیانم در Patreon و همه اعضای YouTube من سپاسگزارم. من را در اینستاگرام، فیسبوک، توییتر،

and Patreon. And don't forget to subscribe  here on YouTube. Turn on those notifications.

و Patreon دنبال کنید. و فراموش نکنید که در اینجا در YouTube مشترک شوید. آن اعلان ها را روشن کنید.