English Grammar: 7 Things You Should Know about Uncountable Nouns

Can you tell if someone's lying?

آیا می توانید بگویید که آیا کسی دروغ می گوید؟

What signs are there?

چه نشانه هایی وجود دارد؟

You blush. You...your hands sweat. Your forehead sweats. Your armpits sweat.

سرخ میشی تو...دستات عرق میکنه پیشانی شما عرق می کند. زیر بغلت عرق میکنه

And you, um, and you might laugh or giggle.

و شما، ام، و ممکن است بخندید یا بخندید.

Or you just don't look at them. Like you look down, or you look to the other side.

یا فقط به آنها نگاه نمی کنید. مثل اینکه به پایین نگاه می کنید یا به طرف دیگر نگاه می کنید.

If they repeat themselves...

اگر خودشان را تکرار کنند...

If they don't make eye contact...

اگر تماس چشمی برقرار نکنند...

Maybe they talk too fast.

شاید خیلی تند صحبت کنند.

What's a white lie?

دروغ سفید چیست؟

A small lie where lying isn't too serious.

یک دروغ کوچک که در آن دروغ گفتن خیلی جدی نیست.

Can you give an example?

میتونی یک مثال بزنی؟

If you had a bad day and someone asks, "How was your day?"

اگر روز بدی داشتید و یکی از آنها پرسید: "روزت چطور بود؟"

You say it was fine.

میگی خوب بود

How about you? Do you ever tell white lies?

در مورد شما چطور؟ آیا تا به حال دروغ های سفید می گویید؟

Do you think it's always best to tell the truth?

آیا فکر می کنید همیشه گفتن حقیقت بهتر است؟

In this lesson, we'll look at countable nouns like "signs" and "lies."

در این درس، به اسامی قابل شمارش مانند «نشانه‌ها» و «دروغ» می‌پردازیم.

And we'll figure out how a noun like "truth" is different.

و ما متوجه خواهیم شد که اسمی مانند "حقیقت" چگونه متفاوت است.

Do you already know?

آیا از قبل می دانید؟

Is truth countable or uncountable?

آیا حقیقت قابل شمارش است یا غیرقابل شمارش؟

[title]

[title]

There are different names, different grammar terms for nouns we can't count.

نام‌های مختلف، اصطلاحات دستوری متفاوتی برای اسم‌ها وجود دارد که نمی‌توانیم آنها را بشماریم.

[reads]

[می خواند]

Some common signs of lying are uncountable nouns.

برخی از نشانه های رایج دروغگویی، اسم های غیرقابل شمارش هستند.

Like "laughter"..."eye contact"...or "no eye contact."

مثل "خنده"..."تماس چشمی"...یا "بدون تماس چشمی."

We can't count these things.

ما نمی توانیم این چیزها را بشماریم.

Uncountable nouns take a singular verb.

اسم های غیرقابل شمارش فعل مفرد می گیرند. در

Here are some examples.

اینجا چند نمونه آورده شده است.

[reads]

[می خواند]

So did I just give the answer to an earlier question?

پس آیا من فقط به یک سوال قبلی پاسخ دادم؟

Is "truth" an uncountable noun?

آیا «حقیقت» یک اسم غیرقابل شمارش است؟

Well, often yes. But let's go on to my third point and you'll get a complete answer.

خوب، اغلب بله. اما اجازه دهید به نکته سوم من بپردازیم و پاسخ کاملی دریافت کنید.

Some nouns can be both uncountable and countable.

برخی از اسم ها می توانند هم غیرقابل شمارش و هم قابل شمارش باشند.

I just gave the example: Was there any truth to what he said?

من فقط مثال زدم: آیا حرف او حقیقت داشت؟

[reads]

[می خواند]

Both examples are correct.

هر دو مثال صحیح است.

The first is an uncountable noun.

اولی یک اسم غیرقابل شمارش است.

The second is countable. It's a plural noun: truths.

دومی قابل شمارش است. این یک اسم جمع است: حقایق.

Specific facts can be called truths.

حقایق خاص را می توان حقایق نامید.

With the countable meaning we often use the plural noun.

با معنای قابل شمارش ما اغلب از اسم جمع استفاده می کنیم.

The uncountable noun "truth" is more general and abstract.

اسم غیرقابل شمارش «حقیقت» کلی تر و انتزاعی تر است.

"The truth" refers to the general concept of what is real and what is true.

«حقیقت» به مفهوم کلی این است که چه چیزی واقعی است و چه چیزی صادق است.

"Truth" is also a quality, the quality of being true.

«حقیقت» نیز یک ویژگی است، کیفیت واقعی بودن.

The uncountable noun "truth" takes a singular verb.

اسم غیرقابل شمارش «حقیقت» یک فعل مفرد می گیرد.

There's a well-known quote from the American TV series The X-Files.

نقل قول معروفی از سریال تلویزیونی آمریکایی The X-Files وجود دارد.

The famous tagline is "The truth is out there."

شعار معروف «حقیقت آنجاست».

Often when we have noun with both meanings, the uncountable noun is more general or abstract.

غالباً وقتی اسمی با هر دو معنا داریم، اسم غیرقابل شمارش بیشتر کلی یا انتزاعی است.

The countable noun is usually more specific in nature.

اسم قابل شمارش معمولاً ماهیت خاصی دارد. در

Here are additional examples of nouns with countable and uncountable meanings.

اینجا نمونه های اضافی از اسامی با معانی قابل شمارش و غیرقابل شمارش آورده شده است.

As I list the sentences, see how quickly you can identify the countable and uncountable nouns. Ready?

همانطور که جملات را فهرست می کنم، ببینید چقدر سریع می توانید اسم های قابل شمارش و غیرقابل شمارش را شناسایی کنید. آماده؟

[reads]

[می خواند]

Challenge yourself to think of other words with uncountable and countable meanings.

خود را به چالش بکشید تا به کلمات دیگری با معانی غیرقابل شمارش و شمارش فکر کنید. آیا

Can you see the difference between abstract and specific (concrete)?

می توانید تفاوت بین انتزاعی و خاص (بتن) را ببینید؟

Think of words like adventure and video.

به کلماتی مانند ماجراجویی و ویدیو فکر کنید.

One way to help identify uncountable nouns is to remember common categories these nouns belong to.

یکی از راه‌های کمک به شناسایی اسم‌های غیرقابل شمارش، به خاطر سپردن دسته‌های رایجی است که این اسم‌ها به آن‌ها تعلق دارند.

A few years back, I had the amazing experience of co-authoring a grammar book (for classroom use).

چند سال پیش، من تجربه شگفت انگیزی از تالیف یک کتاب دستور زبان (برای استفاده در کلاس درس) داشتم.

Next Generation Grammar 3.

گرامر نسل بعدی 3.

And the appendix has a list of these categories.

و پیوست فهرستی از این دسته بندی ها را دارد.

I'll share some with you.

من مقداری را با شما به اشتراک می گذارم.

Nouns like LAW, BUSINESS, and SALES are occupations or fields.

اسم هایی مانند LAW، BUSINESS، و SALES شغل یا رشته هستند.

In the abstract sense, they're uncountable.

به معنای انتزاعی، آنها غیرقابل شمارش هستند.

What field do you work in? Business? Education? Engineering?

در چه زمینه ای کار می کنید؟ کسب و کار؟ تحصیلات؟ مهندسی؟

Similarly, subjects we study are uncountable nouns.

به طور مشابه، موضوعاتی که ما مطالعه می کنیم، اسم های غیرقابل شمارش هستند.

Anthropology, art, history.

انسان شناسی، هنر، تاریخ.

What did you study in college? Or what do you want to study?

در کالج چه درس خواندی؟ یا چه چیزی را می خواهید مطالعه کنید؟

Nouns like paper, plastic, glass, and wood are materials.

اسامی مانند کاغذ، پلاستیک، شیشه و چوب مواد هستند.

And they're uncountable when we use them in the general or abstract sense.

و زمانی که از آنها به معنای کلی یا انتزاعی استفاده کنیم، غیرقابل شمارش هستند.

What are you wearing right now? Cotton, silk, nylon?

الان چی پوشیدی؟ پنبه، ابریشم، نایلون؟

Names of sports and activities are often uncountable, and they take a singular verb.

اسامی ورزش ها و فعالیت ها اغلب غیرقابل شمارش هستند و یک فعل مفرد به خود می گیرند.

Baseball, dancing, yoga, hockey.

بیسبال، رقص، یوگا، هاکی.

What are your favorite activities? Reading? Hiking?

فعالیت های مورد علاقه شما چیست؟ خواندن؟ پیاده روی؟

We use uncountable nouns to refer to events in our lives or in history.

ما از اسامی غیرقابل شمارش برای اشاره به رویدادهای زندگی یا تاریخ خود استفاده می کنیم.

Birth, death, marriage. But if we get specific, we can use these nouns with a countable meaning.

تولد، مرگ، ازدواج. اما اگر مشخص شد، می توانیم از این اسم ها با معنای قابل شمارش استفاده کنیم.

For example, we can talk about having multiple marriages. Marriages to different people.

به عنوان مثال می توان در مورد ازدواج های متعدد صحبت کرد. ازدواج با افراد مختلف

Nouns that refer to food or drink are countable if we're referring to specific ones or specific types.

اسم هایی که به غذا یا نوشیدنی اشاره می کنند، اگر به اسامی خاص یا انواع خاصی اشاره کنیم، قابل شمارش هستند.

But if we're using these words in the general sense, then they're uncountable.

اما اگر از این کلمات به معنای عام استفاده کنیم، آنها غیرقابل شمارش هستند.

Like bread, tea, cereal, milk. What do you drink at breakfast?

مانند نان، چای، غلات، شیر. در وعده صبحانه چه می نوشید؟

Coffee, tea, hot cocoa?

قهوه، چای، کاکائو داغ؟

We can use quantifying phrases to make uncountable nouns countable.

ما می توانیم از عبارات کمی استفاده کنیم تا اسم های غیرقابل شمارش را قابل شمارش کنیم.

There are some quantifiers that you can use with countable and uncountable nouns.

تعدادی کمیت کننده وجود دارد که می توانید با اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش استفاده کنید. در

Here are some you likely know, but it's good to review them.

اینجا برخی از آنها وجود دارد که احتمالاً می دانید، اما خوب است آنها را مرور کنید.

[reads]

[می خواند]

Then there are quantifying phrases you can only use with uncountable nouns.

سپس عبارات کمی وجود دارد که فقط می توانید با اسم های غیرقابل شمارش استفاده کنید.

See if you know these.

ببین اینا رو بلدی

[reads]

[خوانده می شود]

In English we also use some very specific words to refer to an amount of something.

در زبان انگلیسی نیز از برخی کلمات بسیار خاص برای اشاره به مقداری از چیزی استفاده می کنیم.

Let's see if you're familiar with some of these quantifying phrases.

بیایید ببینیم آیا با برخی از این عبارات کمی سازی آشنا هستید یا خیر.

I'll share some now and some more on Facebook.

من برخی را اکنون و برخی دیگر را در فیس بوک به اشتراک خواهم گذاشت.

[reads]

[می خواند]

Make the most logical and natural-sounding matches.

منطقی ترین و طبیعی ترین مسابقات را بسازید.

[reads]

[می خواند]

Don't confuse uncountable nouns with collective nouns.

اسم های غیرقابل شمارش را با اسم های جمعی اشتباه نگیرید.

Uncountable nouns are often abstract or just a mass of something.

اسامی غیرقابل شمارش اغلب انتزاعی یا فقط توده ای از چیزی هستند.

[reads]

[می خواند]

But a collective noun refers to a group. A group of something. A group that has members.

اما اسم جمعی به گروهی اطلاق می شود. گروهی از چیزی گروهی که اعضا دارد. در

Here are some examples of collective nouns.

اینجا چند نمونه از اسم های جمعی آورده شده است.

[reads]

[خوانده می‌شود]

Unlike uncountable nouns, collectives nouns can have a singular or plural meaning, depending on the context.

بر خلاف اسم‌های غیرقابل شمارش، اسم‌های جمعی بسته به بافت، می‌توانند معنای مفرد یا جمع داشته باشند.

But in American English, collective nouns are almost always singular (in meaning - take a singular verb).

اما در انگلیسی آمریکایی، اسامی جمعی تقریباً همیشه مفرد هستند (در معنی - یک فعل مفرد را بگیرید).

Truthfully, American English speakers may choose to avoid using collective nouns with a plural verb.

به راستی، انگلیسی زبانان آمریکایی ممکن است از استفاده از اسم های جمعی با فعل جمع اجتناب کنند.

See these sentences?

این جملات را می بینید؟ در

Here's how I'd prefer to rewrite them.

اینجا نحوه بازنویسی آنها را ترجیح می دهم.

So it's safe to say that both uncountable nouns and collective nouns take a singular verb in American English.

بنابراین می توان گفت که هم اسم های غیرقابل شمارش و هم اسم های جمعی در انگلیسی آمریکایی فعل مفرد می گیرند.

Do they use the same quantifiers? The same quantifying phrases?

آیا از همان کمیت سازها استفاده می کنند؟ همان عبارات کمی سازی؟

No. First of all, we can usually make collective nouns plural:

نه. اول از همه، ما معمولاً می‌توانیم اسم‌های جمعی را جمع کنیم:

[reads]

[می‌خواند]

So we can talk about several committees or several teams, but we can't talk about several "advices."

بنابراین می‌توانیم در مورد چند کمیته یا چند تیم صحبت کنیم، اما نمی‌توانیم درباره چندین «نصیه» صحبت کنیم.

"Advice" remains an uncountable noun. No -s.

"نصیحت" یک اسم غیرقابل شمارش باقی می ماند. نه -s.

Second, collective nouns themselves can help us quantify things.

دوم، خود اسم‌های جمعی می‌توانند به ما کمک کنند تا چیزها را کمی کنیم.

I'll share some examples now and some on Facebook.

اکنون چند نمونه و برخی را در فیس بوک به اشتراک خواهم گذاشت.

[reads]

[خوانده می شود]

Make the most common matches.

رایج ترین موارد مطابقت را ایجاد کنید.

[reads]

[می خواند]

Well, I hope you picked up some new information and learned a few new quantifying phrases.

خب، امیدوارم اطلاعات جدیدی را به دست آورده باشید و چند عبارت جدید کمی را یاد گرفته باشید.

That's all for now. Thanks for watching and happy studies!

فعلاً همین است. با تشکر برای تماشا و مطالعات شاد!