25 Phrasal Verbs for Super Bowl Sunday 🏈 English Grammar with Jennifer

If you haven't heard, then let me tell you that Super Bowl Sunday is coming up

اگر نشنیده اید، بگذارید به شما بگویم که یکشنبه سوپربول

on February 2nd. This is the biggest game of the season. Remember this isn't soccer.

در 2 فوریه در راه است. این بزرگترین بازی فصل است. یادت باشه این فوتبال نیست

This is American football, and the two best teams from the two divisions will

این فوتبال آمریکایی است و دو تیم برتر این دو دسته

be competing to become the champion of the National Football League. Who will

برای قهرمانی لیگ ملی فوتبال با هم رقابت خواهند کرد. آن کی خواهد

that be? Either the San Francisco 49ers or the Kansas City Chiefs.

بود؟ یا سانفرانسیسکو 49ers یا کانزاس سیتی چیفز.

Hi. I'm Jennifer from English with Jennifer, and this is a

سلام. من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم، و این یک

special lesson combining sports and grammar. Subscribe and get more of my

درس ویژه ترکیب ورزش و گرامر است. مشترک شوید و از

American English lessons. This year Super Bowl Sunday happens to be on Groundhog

درس های انگلیسی آمریکایی من بیشتر بگیرید. امسال یکشنبه سوپربول در روز گراند هاگ است

Day. The importance of this sports event is going to overshadow the official

. اهمیت این رویداد ورزشی قرار است تعطیلات رسمی را تحت الشعاع قرار دهد

holiday. I'll still wait to hear whether the groundhog predicted more winter or

. من همچنان منتظر می مانم تا بشنوم که آیا گربه زمین زمستان بیشتری را پیش بینی کرده است یا

an early spring, but most Americans are going to gear up for the big game

اوایل بهار، اما بیشتر آمریکایی ها در اواخر همان روز خود را برای بازی بزرگ آماده می کنند

later that day. In this lesson, I'm going to share 25 phrasal verbs as I tell you

. در این درس، من قصد دارم 25 فعل عبارتی را

about Super Bowl LIV (54). Some of it will be a review, but hopefully everyone will get

در مورد Super Bowl LIV (54) به شما بگویم. برخی از آن مروری خواهد بود، اما امیدوارم همه

something new out of this lesson.

چیز جدیدی از این درس دریافت کنند.

I already used three phrasal verbs. Come up. It means that something will happen

من قبلا از سه فعل عبارتی استفاده کردم. بیا بالا یعنی به زودی اتفاقی می افتد

soon. It's intransitive, no object. Super Bowl Sunday is coming up.

. غیرقابل انتقال است، بدون شی. یکشنبه سوپربول در راه است.

Gear up. It means to prepare for something.

دنده کنید. به معنای آماده شدن برای چیزی است.

It's intransitive, no object. Americans are going to gear up for the big game.

غیرقابل انتقال است، بدون شی. آمریکایی ها برای یک بازی بزرگ آماده می شوند.

Note how you can mention what you're preparing for. You can gear up for

توجه داشته باشید که چگونه می توانید آنچه را که برای آن آماده می کنید ذکر کنید. شما می توانید برای

something. You can gear up to do something. Get something out of something.

چیزی آماده شوید. می توانید برای انجام کاری آماده شوید. از چیزی چیزی بیرون بیاور

It means you receive enjoyment from something or you learn something from an

یعنی از چیزی لذت می برید یا از یک تجربه چیزی یاد می گیرید

experience. It's transitive. It takes an object.

. متعدی است. یک شی را می گیرد.

In fact, it takes two objects: get something out of something. For example, you'll get

در واقع، دو شی لازم دارد: چیزی را از چیزی بیرون بیاورید. به عنوان مثال،

new phrasal verbs out of this lesson.

از این درس افعال عبارتی جدیدی دریافت خواهید کرد.

Americans get together with friends and family on Super Bowl Sunday.

آمریکایی ها با دوستان و خانواده در یکشنبه سوپر بول گرد هم می آیند.

They have Super Bowl parties. Such parties were popular in past years here

آنها مهمانی های سوپربول دارند. چنین مهمانی‌هایی در سال‌های گذشته اینجا

in New England, but sadly the New England Patriots didn't make it to the Super

در نیوانگلند محبوب بودند، اما متأسفانه نیوانگلند پاتریوتز امسال به سوپر

Bowl this year, so there won't be any big Super Bowl parties in my town. Some

باول نرسیدند، بنابراین هیچ جشن بزرگ سوپربولی در شهر من وجود نخواهد داشت. برخی از

people will still gather around the TV and tune in to watch the big game.

مردم همچنان دور تلویزیون جمع می شوند و برای تماشای بازی بزرگ آماده می شوند.

Miami, Florida is hosting the Super Bowl this year. The city is gearing up to receive

میامی فلوریدا میزبان سوپربول امسال است. شهر در حال آماده شدن برای پذیرایی از

thousands of visitors. The game kicks off at about 6:30 p.m. East Coast time. Make

هزاران بازدید کننده است. این بازی حدود ساعت 18:30 آغاز می شود. زمان ساحل شرقی

sure the TV is on a little early if you want to catch the singing of the

اگر می خواهید آواز سرود ملی را ببینید، مطمئن شوید که تلویزیون کمی زود روشن است

national anthem. It's always a big honor to sing at the Super Bowl. This year

. همیشه خواندن در سوپر بول افتخار بزرگی است. امسال

Demi Lovato will perform the American national anthem. I always love it when a

دمی لواتو سرود ملی آمریکا را اجرا خواهد کرد . من همیشه دوست دارم که یک

good singer belts out the high notes. It gives me goose bumps.

خواننده خوب نت های بلند را با کمربند بیرون بیاورد. به من برآمدگی غاز می دهد.

After the anthem, we'll have the coin toss. This is an official and fair way to

بعد از سرود، سکه را خواهیم داشت . این یک روش رسمی و منصفانه برای

decide which team gets the ball first and which direction each team will be going in.

تصمیم گیری است که کدام تیم اول توپ را به دست می آورد و هر تیم به کدام سمت می رود. دور

Get together. This means to meet and spend time together.

هم جمع شوید. این به معنای ملاقات و گذراندن وقت با هم است.

It's intransitive, no object. We can say, "Americans get together on Super Bowl Sunday."

غیرقابل انتقال است، بدون شی. می توانیم بگوییم، "آمریکایی ها یکشنبه سوپر بول دور هم جمع می شوند."

"Americans get together with friends and family on Super Bowl Sunday."

"آمریکایی ها با دوستان و خانواده در یکشنبه سوپر بول گرد هم می آیند."

Tune in. This means to watch a TV show or a special TV event or listen to a radio

تنظیم کنید. این به معنای تماشای یک برنامه تلویزیونی یا یک رویداد تلویزیونی ویژه یا گوش دادن به

broadcast. It's intransitive, no object. You can tune in to watch the game. But we

پخش رادیویی است. غیرقابل انتقال است، بدون شی. شما می توانید برای تماشای بازی هماهنگ کنید. اما

can use the preposition "to" to name the event: Let's tune in to the game.

می‌توانیم از حرف اضافه «to» برای نام‌گذاری رویداد استفاده کنیم: اجازه دهید بازی را هماهنگ کنیم.

Kick off. It means to start. We use it for big events or important periods of time.

شروع کنید. یعنی شروع کردن ما از آن برای رویدادهای بزرگ یا دوره های زمانی مهم استفاده می کنیم.

It can also be transitive. It can take an object. For example, I sometimes kick off

همچنین می تواند گذرا باشد. می تواند یک شی را بگیرد. به عنوان مثال، من گاهی اوقات

the year with a new playlist. "Kickoff" is a sports term. In American football,

سال را با یک لیست پخش جدید شروع می کنم. "کیک آف" یک اصطلاح ورزشی است. در فوتبال آمریکایی،

there's always a kickoff at the start of each half. One team kicks the ball for

همیشه در شروع هر نیمه یک شروع وجود دارد. یکی از تیم ها توپ را می زند تا

the other team to receive. Belt out. This means to sing loudly. We can also use it

تیم دیگر آن را دریافت کند. کمربند بسته شود. این به معنای آواز خواندن با صدای بلند است. می توانیم

with instruments, and then it means to play loudly. A performer can belt out the

با سازها هم استفاده کنیم و بعد به معنای بلند نواختن است. یک نوازنده می‌تواند

notes or belt out the lyrics, so it's transitive. Good singers belt out the

نت‌ها را ببندد یا متن اشعار را ببندد، بنابراین گذرا است. خوانندگان خوب از

high notes. Do you know how much people are paying to go to the Super Bowl this

نت های بلند استفاده می کنند. آیا می دانید مردم امسال چقدر برای رفتن به سوپر بول هزینه می کنند

year? It's crazy. They have to shell out no less than four thousand dollars a

؟ این دیوانه است. آنها باید حداقل چهار هزار دلار برای

ticket. That's the cheapest you'll find. The average ticket is eight thousand dollars.

بلیط بپردازند. این ارزانترین چیزی است که پیدا خواهید کرد. میانگین بلیط هشت هزار دلار است.

Of course, prices go up even more if you want VIP tickets. If you really want to

البته اگر بلیط VIP می خواهید، قیمت ها حتی بیشتر می شود . اگر واقعاً می خواهید

be treated like a very important person and get better seats, better food, avoid

مانند یک شخص بسیار مهم با شما رفتار شود و صندلی های بهتر، غذای بهتری داشته باشید، از شلوغی دوری کنید

the crowds, you better be prepared to pay about forty thousand dollars. For $40K,

، بهتر است آماده باشید که حدود چهل هزار دلار بپردازید. با 40 هزار دلار،

a driver will pick you up in a private car, take you to the game, and then after

یک راننده شما را با یک ماشین شخصی می‌برد، شما را به بازی می‌برد و بعد از

the game, you get to go on the field and be part of the celebration. Shell out.

بازی، می‌توانید به میدان بروید و بخشی از جشن باشید. پرداختن.

This means to pay a lot of money. It's transitive. It takes an object. Fans

این به معنای پرداخت پول زیادی است. متعدی است. یک شی را می گیرد. هواداران

have to shell out no less than four thousand dollars a ticket. Go up. This

باید کمتر از چهار هزار دلار برای بلیط بپردازند. برو بالا. این به

means to increase. It's intransitive, no object. Prices go up even more for VIP

معنای افزایش است. غیرقابل انتقال است، بدون شی. قیمت بلیط های VIP حتی بیشتر می شود

tickets. Pick up. This means to get someone by car and take them somewhere.

. سوار کردن. این به این معنی است که یک نفر را با ماشین بگیرید و او را به جایی ببرید.

It's transitive. You need an object. A driver will pick you up in a private car

متعدی است. شما به یک شی نیاز دارید. راننده ای شما را سوار ماشین شخصی می کند

and take you to the game. Forty thousand dollars already makes me wince, but I'll

و شما را به بازی می برد. چهل هزار دلار از قبل من را به هم می ریزد، اما

tell you another price that will make your head spin. Company owners may treat

قیمت دیگری را به شما می گویم که سرتان را به هم می ریزد. صاحبان شرکت ممکن است

their top executives or special clients to a private suite that some have

مدیران ارشد یا مشتریان خاص خود را با یک سوئیت خصوصی که برخی

compared to a yacht. This level of luxury can set someone back about four hundred

با یک قایق تفریحی مقایسه می‌کنند، پذیرایی کنند. این سطح از تجمل می تواند کسی را حدود چهارصد

thousand dollars. You have to be a big football fan to pay that kind of money.

هزار دلار عقب بیاندازد. برای پرداخت چنین پولی باید یک هوادار پر و پا قرص فوتبال باشی.

Right? Well, even for those who aren't millionaires, you'll have to scrape up

درست؟ خب، حتی برای آنهایی که میلیونر نیستند، باید

enough money for a local hotel, which I heard will be about five hundred dollars

پول کافی برای یک هتل محلی جمع کنید، که شنیده ام شبی پانصد دلار است

a night. Yes, the local hotels will be jacking up

. بله، هتل‌های محلی

their rates for the weekend of the Super Bowl. Set someone back. This means to

نرخ‌های خود را برای آخر هفته Super Bowl افزایش خواهند داد. کسی را به عقب برگردانید این بدان معنی است که

cost someone a lot of money. It's transitive. It takes an object.

برای کسی پول زیادی خرج کنید. متعدی است. یک شی را می گیرد.

A luxury suite at the Super Bowl will set you back about

یک سوئیت لوکس در Super Bowl حدود

$400,000. Note how we add the sum of money after the phrasal verb. It will set

400000 دلار برای شما هزینه خواهد داشت. توجه داشته باشید که چگونه جمع پول را بعد از فعل عبارتی اضافه می کنیم.

you back about $400,000. It will set you back at least $300,000. It will set you

حدود 400000 دلار به شما باز می گرداند. حداقل 300000 دلار به شما باز می گرداند.

back well over a hundred thousand dollars. Scrape something up. This means

بیش از صد هزار دلار به شما کمک می کند. چیزی را خراش دهید این به معنای

to find or save enough money to pay for something. It's transitive. It takes an

یافتن یا پس انداز پول کافی برای پرداخت چیزی است. متعدی است. یک

object. We had to scrape up enough money for the hotel room. We can also use

شی را می گیرد. مجبور شدیم به اندازه کافی برای اتاق هتل پول جمع کنیم. ما همچنین می توانیم

"scrape together" with the same meaning. We couldn't scrape together enough money

"خراش دادن با هم" را به همین معنی استفاده کنیم. ما نتوانستیم پول کافی

for the tickets. Jack something up. This means to raise the price by a lot.

برای بلیط جمع کنیم. جک یه چیزی بزار این به معنای افزایش بسیار قیمت است.

It's transitive. It takes an object. You're raising the

متعدی است. یک شی را می گیرد. داری

price. So local hotels are jacking up their rates before the Super Bowl. So the

قیمت رو بالا میبری بنابراین، هتل‌های محلی نرخ‌های خود را قبل از Super Bowl افزایش می‌دهند. بنابراین

big game starts around 6:30 p.m. Halftime is longer than usual, so the

بازی بزرگ حدود ساعت 6:30 بعد از ظهر شروع می شود. وقت نیمه طولانی‌تر از حد معمول است، بنابراین

Super Bowl can go quite late, especially with the postgame celebration. It's kind

Super Bowl می‌تواند بسیار دیر برگزار شود، مخصوصاً با جشن بعد از بازی.

of bad that the game is on a Sunday. Millions of Americans stay up late, and

خیلی بد است که بازی یکشنبه است. میلیون‌ها آمریکایی تا دیروقت بیدار می‌مانند و صبح روز

then it's hard to get up the next morning. Some people end up calling in

بعد بیدار شدن سخت است . برخی از افراد در نهایت

sick the next day or just taking Monday off. Stay up.

روز بعد با بیمار تماس می گیرند یا فقط دوشنبه را مرخصی می گیرند. بیدار باش

This means to go to bed later than usual. It's intransitive, no object. Millions of

یعنی دیرتر از حد معمول به رختخواب بروید. غیرقابل انتقال است، بدون شی. میلیون ها

Americans stay up till the end of the Super Bowl. Millions of Americans stay up

آمریکایی تا پایان سوپر بول بیدار می مانند. میلیون ها آمریکایی تا دیروقت بیدار می مانند

late. Get up. This means to get out of bed. It's intransitive, no object. After only

. بلند شو این به معنای بلند شدن از رختخواب است. غیرقابل انتقال است، بدون شی. بعد از تنها

six hours of sleep, it was hard to get up the next day. End up. This means to be in

شش ساعت خواب، روز بعد بیدار شدن سخت بود . به پایان برسد. این به این معنی است که در

a situation you didn't plan or expect to be in.

موقعیتی قرار بگیرید که برنامه‌ریزی نکرده‌اید یا انتظار نداشتید در آن قرار بگیرید.

It's intransitive, no object, but you do need to name the situation that you're in:

این وضعیت غیرقابل انتقال است، هیچ هدفی وجود ندارد، اما باید موقعیتی را که در آن قرار دارید نام ببرید: به عنوان مثال، در نهایت دچار

end up in trouble, for example, end up winning the game, end up the winner. Some people

مشکل شوید، برای مثال، در نهایت برنده شوید. بازی، در نهایت برنده شوید بعضی از افراد

end up not going to work the next day.

روز بعد سر کار نمی روند.

Call in. This means to call by phone to report something, like being sick. "Call in

تماس بگیرید. این به معنای تماس تلفنی برای گزارش چیزی است، مانند بیمار بودن. "در

sick" is a set phrase. It's intransitive, but you need to explain why you're

بیمار تماس بگیرید" یک عبارت تنظیم شده است. غیر قابل انتقال است، اما باید توضیح دهید که چرا

calling. You need to state the purpose of the call. People call in sick the morning

تماس می‌گیرید. باید هدف تماس را بیان کنید. مردم صبح

after the Super Bowl. People call in to say they're not coming to work.

بعد از Super Bowl بیمار تماس می گیرند. مردم زنگ می زنند و می گویند که سر کار نمی آیند.

Take something off. This means to take time away from something. You can take the day off,

چیزی بردارید این به معنای فاصله گرفتن از چیزی است. می توانید روز را تعطیل کنید،

the afternoon off, the night off. You can take time off from work.

بعدازظهر را تعطیل کنید، شب را تعطیل کنید. می توانید از کار مرخصی بگیرید.

Some fans watch the Super Bowl and then take the following Monday off, especially

برخی از طرفداران Super Bowl را تماشا می کنند و سپس دوشنبه بعد را تعطیل می کنند، به خصوص

if they were up all night celebrating with friends. So the Super Bowl is the

اگر تمام شب را بیدار بوده و با دوستان جشن می گیرند. بنابراین Super Bowl

biggest game of the year, but did you know that the TV commercials are also

بزرگترین بازی سال است، اما آیا می دانستید که تبلیغات تلویزیونی نیز

part of the entertainment? Fans aren't the only ones who spend a lot of money.

بخشی از سرگرمی است؟ هواداران تنها کسانی نیستند که پول زیادی خرج می کنند.

Advertisers also pay a lot of money for airtime. Super Bowl ads are often like

تبلیغ‌کنندگان نیز هزینه زیادی برای زمان پخش می‌پردازند. تبلیغات Super Bowl اغلب مانند

mini movies -- high budget movies. You don't want to run to the bathroom during the

فیلم های کوچک هستند -- فیلم های با بودجه بالا. شما نمی خواهید در طول تبلیغات به حمام بدوید

commercials. You want to stay and watch these million-dollar ads. Some ads are

. شما می خواهید بمانید و این تبلیغات میلیون دلاری را تماشا کنید. برخی از تبلیغات

funny. Others are more serious. They might make political or social statements, so

خنده دار هستند. دیگران جدی تر هستند. آنها ممکن است اظهارات سیاسی یا اجتماعی داشته باشند، بنابراین

they stir up some controversy.

جنجال‌هایی را به راه می‌اندازند.

All the commercials aim to be memorable. Every advertiser wants their Super Bowl

هدف همه تبلیغات به یاد ماندنی است. هر تبلیغ‌کننده‌ای می‌خواهد که تبلیغ Super Bowl،

ad to be the ad that everyone is talking about the next day. Then there's the

تبلیغی باشد که روز بعد همه درباره آن صحبت می‌کنند. سپس

halftime show. This has become one of the biggest entertainment platforms in the

نمایش نیمه تمام است. این به یکی از بزرگ‌ترین پلتفرم‌های سرگرمی در

U.S. Past performers include Madonna, Lady Gaga,

ایالات متحده تبدیل شده است، از جمله مدونا، لیدی گاگا،

Michael Jackson, Paul McCartney, and others. Millions of Americans watch the

مایکل جکسون، پل مک‌کارتنی و دیگران. میلیون‌ها آمریکایی سوپربول را تماشا می‌کنند

Super Bowl, and everyone looks forward to the halftime show. This year we're going

و همه منتظر نمایش نیمه‌تیم هستند. امسال قرار است

to see Jennifer Lopez and Shakira. Apparently J.Lo is promising to blow us

جنیفر لوپز و شکیرا را ببینیم. ظاهراً جی لو نوید می دهد که ما را

away with the best halftime show ever.

با بهترین نمایش نیمه تمام تاریخ شگفت زده کند.

Stir something or someone up. This means to make trouble happen or to create

چیزی یا کسی را به هم بزنید. این به معنای ایجاد مشکل یا ایجاد

excitement of some kind. This phrasal verb is transitive.

هیجان به نوعی است. این فعل عبارتی متعدی است.

It takes an object. You can stir up trouble, stir up controversy. You can stir

یک شی را می گیرد. شما می توانید مشکل ایجاد کنید، جنجال برانگیزید. می توانید

things up. Some Super Bowl ads stir up controversy with social or political

همه چیز را بهم بزنید. برخی از تبلیغات Super Bowl با بیانیه‌های اجتماعی یا سیاسی جنجال برانگیخت

statements. Look forward to. This means to anticipate, so you feel excited about

. نگاه به جلو به. این به معنای پیش بینی است، بنابراین در مورد

something that is going to happen soon. It's transitive. You need an object.

چیزی که قرار است به زودی اتفاق بیفتد هیجان زده می شوید. متعدی است. شما به یک شی نیاز دارید.

Everyone looks forward to the halftime show.

همه منتظر نمایش نیمه تمام هستند .

Blow someone away. This means to impress someone to a great extent.

کسی را منفجر کن این به معنای تحت تاثیر قرار دادن کسی تا حد زیادی است.

It's transitive, takes an object. Jennifer Lopez promises to blow us away with her

متعدی است، یک شی را می گیرد. جنیفر لوپز قول می‌دهد که با

halftime show. The Super Bowl is a big event and it lasts about four hours.

نمایش نیمه‌تیم‌ش ما را شگفت‌زده کند. Super Bowl یک رویداد بزرگ است و حدود چهار ساعت طول می کشد.

Sometimes you already know in the first half who's going to win, but other years

گاهی اوقات در نیمه اول می دانید چه کسی برنده خواهد شد، اما سال های دیگر

the game is really tight. This means that both teams play really well. It can also

بازی واقعا فشرده است. این بدان معناست که هر دو تیم واقعاً خوب بازی می کنند. همچنین می‌تواند

be very exciting when one team is down by, say, two touchdowns and then they come back.

بسیار هیجان‌انگیز باشد که یک تیم مثلاً با دو تاچ داون سقوط کند و سپس برگردد.

Sports fans love comeback stories.

طرفداران ورزش عاشق داستان های بازگشت هستند.

Some games can be heartbreaking when fans see their favorite team start out strong and

وقتی هواداران می بینند تیم محبوبشان با قدرت شروع می شود و سپس در زمین از هم می پاشد، برخی بازی ها می توانند دلخراش باشند

then fall apart on the field. They end up losing the lead and losing the game.

. آنها در نهایت برتری را از دست می دهند و بازی را از دست می دهند.

However things turn out, there can be only one winner. The Super Bowl champion

به هر حال همه چیز مشخص شود، فقط یک برنده می تواند وجود داشته باشد . قهرمان سوپر بول برنده

wins the Vince Lombardi Trophy. Individual players receive a Super Bowl

جایزه وینس لومباردی شد. بازیکنان تکی یک حلقه Super Bowl دریافت می کنند

ring. And as in other sports, there's an MVP. The most valuable player receives

. و مانند سایر ورزش ها، MVP وجود دارد. با ارزش ترین بازیکن

his own trophy. Come back. This means to return to a place. In sports, it means to

جام خود را دریافت می کند. برگرد. این به معنای بازگشت به یک مکان است. در ورزش به معنای

return from a losing position. In one Super Bowl, the New England Patriots were

بازگشت از موقعیت بازنده است. در یک سوپربول، نیوانگلند پاتریوتز،

down by, I think, 25 points and then they came back to win. It's intransitive, no

فکر می‌کنم، 25 امتیاز عقب بود و سپس برای برد برگشتند. غیرقابل انتقال است، بدون

object. They came back in the second half and won the game. Start out. This is a

شی. آنها در نیمه دوم برگشتند و بازی را بردند. عازم شدن. این یک

conversational way to say "start." We use it to talk about how something begins.

روش محاوره ای برای گفتن "شروع" است. ما از آن برای صحبت در مورد چگونگی شروع چیزی استفاده می کنیم.

It's intransitive. The team started out strong. The team started out with strong

غیر قابل انتقال است. تیم با قدرت شروع کرد . این تیم با دفاع قوی شروع کرد

defense. Fall apart. This means to lose control and not be able to function.

. از هم پاشید. این به معنای از دست دادن کنترل و عدم توانایی در عملکرد است.

You're no longer successful. It's intransitive. A team can start out strong

شما دیگر موفق نیستید غیر قابل انتقال است. یک تیم می تواند قوی شروع کند

and then fall apart. Turn out. This means to happen in a certain way. We use this

و سپس از هم بپاشد. تبدیل شود. این به معنای اتفاق افتادن به روش خاصی است. ما از این

to describe the end of a situation.

برای توصیف پایان یک موقعیت استفاده می کنیم.

It's intransitive. Things turned out well. He turned out to

غیر قابل انتقال است. اوضاع خوب پیش رفت. معلوم شد که

be a good player.

بازیکن خوبی است.

Don't confuse "turn out" and "end up." Both phrasal verbs have to do with an outcome.

«برآمدن» و «پایان آمدن» را اشتباه نگیرید. هر دو فعل عبارتی با یک نتیجه ارتباط دارند.

We often use "end up" with a verb in the -ing form: end up winning, end up losing.

ما اغلب از "end up" با یک فعل به شکل -ing استفاده می کنیم: end up winning، end up to lost.

And we say who did this: They ended up winning. They ended up losing. We often

و ما می گوییم چه کسی این کار را کرد: آنها در نهایت برنده شدند. آنها در نهایت باختند. ما اغلب از

use "turn out" with an adverb or an infinitive: turn out well, turn out to be

"روشن شدن" با یک قید یا مصدر استفاده می کنیم: بیرون آمدن خوب، معلوم شد که

a complete domination. And we say this about the situation: It turned out well.

یک سلطه کامل است. و ما در مورد وضعیت می گوییم: خوب شد.

It turned out to be a complete domination. So did you learn something

معلوم شد که یک سلطه کامل است . بنابراین آیا چیز

new about Super Bowl Sunday? I'm not a football expert, and I bet there are some

جدیدی در مورد یکشنبه سوپر باول یاد گرفتید؟ من یک متخصص فوتبال نیستم و شرط می بندم برخی

of you who could teach me about the game. But I hope I gave you a good list of

از شما هستند که می توانند در مورد بازی به من آموزش دهند. اما امیدوارم لیست خوبی از

phrasal verbs to study and practice. Let's review the 25 phrasal verbs.

افعال عبارتی برای مطالعه و تمرین به شما داده باشم. بیایید 25 فعل عبارتی را مرور کنیم.

I'll read each phrasal verb and you recall the definitions. Come up, as in, the

من هر فعل عبارتی را می خوانم و شما تعاریف را به خاطر می آورید. بیا بالا، همانطور که در،

Super Bowl is coming up.

Super Bowl در راه است. با

Get together. Let's get together for the Super Bowl. Gear up. We're gearing up for

هم بودن. بیایید برای سوپر باول دور هم جمع شویم. دنده کنید. ما خود را برای

the game. Tune in. Let's tune in to the game. Get something out of something.

بازی آماده می کنیم. بیایید با بازی هماهنگ شویم. از چیزی چیزی بیرون بیاور

You'll get some vocabulary out of this lesson.

از این درس مقداری واژگان به دست خواهید آورد .

Kick off. The event kicks off at 6:30. Go up. Prices go up for VIP tickets. Shell

شروع کنید. این مراسم از ساعت 6:30 آغاز می شود. برو بالا. قیمت بلیط های VIP افزایش می یابد.

out something. You'll have to shell out $4,000 for that ticket. Belt something

یه چیزی رو پول کن برای آن بلیط باید 4000 دلار بپردازید. چیزی را ببندید

out. She belt out the high notes. Pick someone up. A driver will pick you up in

او نت‌های بلند را مشخص می‌کند. یکی را انتخاب کن . یک راننده شما را با

a private car.

ماشین شخصی سوار می کند.

Stay up. We stayed up late. Get up. It was hard to get up the next morning. Set

بیدار باش تا دیروقت بیدار ماندیم. بلند شو صبح روز بعد بیدار شدن سخت بود.

someone back. A private suite will set you back about four hundred thousand

کسی را به عقب برگردانید یک سوئیت خصوصی حدود چهارصد هزار

dollars. Scrape something up. We couldn't scrape up enough money for

دلار به شما کمک می کند. چیزی را خراش دهید ما نتوانستیم پول کافی برای

the tickets. Jack something up. The hotels are jacking up their rates this weekend.

بلیط ها جمع کنیم. جک یه چیزی بزار هتل ها این آخر هفته نرخ های خود را افزایش می دهند. به

End up. Which team will end up winning?

پایان برسد. کدام تیم در نهایت برنده خواهد شد؟

Call in. Some people will call in sick on Monday. Take something off.

تماس بگیرید. برخی از مردم روز دوشنبه بیمار تماس خواهند گرفت . چیزی بردارید

Some people may take Monday off. Stir something or someone up, like Super Bowl

برخی از افراد ممکن است دوشنبه را تعطیل کنند. چیزی یا کسی را تحریک کنید، مانند تبلیغات Super Bowl

ads can stir up controversy with social or political statements.

می‌تواند با بیانیه‌های اجتماعی یا سیاسی جنجال ایجاد کند.

Look forward to something. I look forward to the halftime show.

منتظر چیزی باشید من بی صبرانه منتظر نمایش نیمه تمام هستم.

Come back, as in, the team was losing, and then they came back in the second half.

برگرد، همانطور که تیم در حال شکست بود و سپس در نیمه دوم برگشتند.

Start out. They didn't start out well, but then they got better. Fall apart. A team

عازم شدن. آنها خوب شروع نکردند، اما بعد بهتر شدند. از هم پاشید. یک تیم

has to stay strong. They can't fall apart.

باید قوی بماند. آنها نمی توانند از هم بپاشند.

Turn out. Things will turn out great for one team. Blow someone away. The halftime

معلوم شود. همه چیز برای یک تیم عالی خواهد شد . کسی را منفجر کن نمایش نیمه تمام

show will blow you away. If you'd like to study phrasal verbs with me some more,

شما را از بین می برد. اگر می خواهید افعال عبارتی را با من بیشتر مطالعه کنید،

you have a few options. First you can book a private lesson through my website,

چند گزینه دارید. ابتدا می توانید یک درس خصوصی را از طریق وب سایت من رزرو کنید

and we can study one-on-one. You can also join me on Hallo. This is a new platform

و ما می توانیم به صورت انفرادی مطالعه کنیم. شما همچنین می توانید در Hallo به من بپیوندید. این پلتفرم جدیدی است که

I'm using. I have public live streams and invite students to hop on camera with me

من از آن استفاده می کنم. من پخش زنده عمومی دارم و از دانش آموزان دعوت می کنم تا

for a few minutes of live practice. You can also become a member of my YouTube

برای چند دقیقه تمرین زنده با من جلوی دوربین بنشینند. شما همچنین می توانید عضو کانال یوتیوب من شوید

channel. I have three levels of membership. Super and Truly Marvelous Members

. من سه سطح عضویت دارم. اعضای فوق العاده و واقعا شگفت انگیز

can attend a monthly live stream. It's a structured lesson with

می توانند در یک پخش زنده ماهانه شرکت کنند. این یک درس ساختاریافته با

interactive tasks, and I always ask my members what topic they want to focus on.

وظایف تعاملی است، و من همیشه از اعضایم می‌پرسم که می‌خواهند روی چه موضوعی تمرکز کنند.

We do interactive exercises, and I can answer questions through the live text chat.

ما تمرینات تعاملی انجام می دهیم و می توانم از طریق چت متنی زنده به سوالات پاسخ دهم.

And don't forget about my app. The English with Jennifer Alarm Clock &

و برنامه من را فراموش نکنید. انگلیسی با ساعت زنگ دار و

Reminder App. I'm sure that phrasal verbs will be a future topic for an audio lesson.

برنامه یادآوری جنیفر. من مطمئن هستم که افعال عبارتی یک موضوع آینده برای یک درس صوتی خواهد بود.

If you found this lesson useful, please like and share this video with

اگر این درس برای شما مفید بود، لطفاً این ویدیو را لایک کنید و با

others learning English. As always, thanks for watching and happy studies!

دیگرانی که انگلیسی را یاد می گیرند به اشتراک بگذارید. مثل همیشه، برای تماشا و مطالعات شاد متشکریم!

Follow me on Facebook, Twitter, and Instagram.

من را در فیس بوک، توییتر و اینستاگرام دنبال کنید .

And try something new! Download the apps Kiki Time and Hallo. These are more ways

و چیز جدیدی را امتحان کنید! برنامه های Kiki Time و Hallo را دانلود کنید. اینها راه های بیشتری هستند که

I can help you learn English each and every week.

می توانم به شما کمک کنم هر هفته انگلیسی یاد بگیرید .

And hey! Don't forget to subscribe to my YouTube channel. Turn on those notifications.

و هی! فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید. آن اعلان ها را روشن کنید.