Read An Article From The BBC With Me To Improve Your FLUENCY

Today we're going to review a news article  

امروز می‌خواهیم یک مقاله خبری

from the BBC together to help you  improve all areas of your English.

از BBC را با هم مرور کنیم تا به شما کمک کنیم همه زمینه‌های انگلیسی خود را بهبود ببخشید.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course.

البته.

I'm Jennifer.

Now let's get started.

من جنیفر هستم

حالا بیایید شروع کنیم.

Let's review the headline together.

با هم تیتر را مرور می کنیم.

7 year old, you see him right here in the picture.

بچه 7 ساله او را همینجا در تصویر می بینید. یک

7 year old gets job offer from Russian IT firm.

کودک 7 ساله از شرکت IT روسیه پیشنهاد شغلی دریافت می کند.

Now, this is a headline, so articles and  auxiliary verbs are omitted to make the  

اکنون، این یک عنوان است، بنابراین مقالات و افعال کمکی حذف می‌شوند تا

headline as short as possible, and this  is accepted even in formal situations.

تیتر تا حد امکان کوتاه شود و این مورد حتی در موقعیت‌های رسمی پذیرفته می‌شود.

However, if you were to write this as a sentence,  

با این حال، اگر بخواهید این را به عنوان یک جمله بنویسید،

a regular sentence, there  are three articles missing.

یک جمله معمولی، سه مقاله وجود ندارد.

Do you know where the articles  need to go grammatically?

آیا می دانید مقالات از نظر دستوری باید به کجا بروند؟

Well, let's review this together.

خوب، بیایید این را با هم مرور کنیم.

7 year old.

7 ساله

Notice how there are dashes between this and  you might notice that there's no S on year.

توجه کنید که چگونه بین این خط تیره وجود دارد و ممکن است متوجه شوید که S در سال وجود ندارد.

So this is because it's an  adjective and it describes the boy.

بنابراین این به این دلیل است که یک صفت است و پسر را توصیف می کند. از

Technically the word boy is  missing, or you could say boy,  

نظر فنی کلمه پسر گم شده است، یا مثلاً می‌توانید بگویید پسر،

child, 7 year old, boy, 7  year old child, for example.

کودک، ۷ ساله، پسر، کودک ۷ ساله.

But because boy is your noun, child is your noun,  

اما از آنجایی که boy اسم شماست، فرزند اسم شماست،

7 year old is the adjective  that describes the boy.

7 ساله صفتی است که پسر را توصیف می کند.

We need an article at the very beginning and you  

ما در همان ابتدا به یک مقاله نیاز داریم و شما                     می

would say A7 year old, A7 year  old boy or a 7 year old child.

گویید پسر A7 ساله ، پسر A7  یا کودک 7 ساله.

So that is one article.

بنابراین این یک مقاله است.

Do you know where the next article is needed?

آیا می دانید مقاله بعدی کجا مورد نیاز است؟

A 7 year old boy gets well, job offer is a noun.

یک پسر 7 ساله خوب می شود، پیشنهاد شغلی اسم است.

It's a something and as the general rule,  we need an article in front of nouns,  

این یک چیزی است و به عنوان یک قاعده کلی، ما به یک مقاله در مقابل اسم‌ها،

singular nouns, unless it's an  exception and an uncountable noun.

اسم‌های مفرد نیاز داریم، مگر اینکه یک استثنا و یک اسم غیرقابل شمارش باشد.

But in this case, it is not a job offer  because it's not a specific job offer.

اما در این مورد، پیشنهاد شغلی نیست، زیرا پیشنهاد شغلی خاصی نیست.

It's just any job offer.

این فقط هر پیشنهاد کاری است.

Now our final article  missing from Russian IT firm.

اکنون مقاله نهایی ما در شرکت فناوری اطلاعات روسیه وجود ندارد.

We'll hear firm which is another way of saying  

ما می‌شنویم شرکتی که راه دیگری برای گفتن این است که

company is our noun Russian and  IT describe what type of company.

شرکت اسم ما روسی است و IT نوع شرکت را توصیف می‌کند.

But if we got rid of Russian and IT  

اما اگر از زبان روسی خلاص شدیم و IT از

gets a job offer from firm from a firm, now we're  also using AW because it's not a specific firm.

یک شرکت پیشنهاد شغلی از سوی شرکت دریافت کرد، اکنون از AW نیز استفاده می‌کنیم زیرا شرکت خاصی نیست.

It's just awe firm, all Russian IT firm.

این فقط یک شرکت شگفت انگیز است، تمام شرکت فناوری اطلاعات روسیه.

If we said the Russian IT firm, it would  mean we were specifying a specific one.

اگر می‌گوییم شرکت فناوری اطلاعات روسیه، به این معنی است که یک شرکت خاص را مشخص می‌کنیم.

But at this point in the article, we are not.

اما در این مرحله از مقاله، ما نیستیم.

So these are the three articles  that are missing grammatically.

بنابراین، این سه مقاله  هستند که از نظر دستوری وجود ندارند.

If you were to write this as a full  sentence, but remember as a headline,  

اگر می‌خواهید این را به‌عنوان یک جمله کامل بنویسید ، اما به‌عنوان عنوان به خاطر بسپارید، می‌توانید

it is acceptable to omit the articles and  auxiliary verbs, which we don't have here.

مقالات و افعال کمکی را که در اینجا نداریم حذف کنید.

To make it as short as possible,  

برای اینکه آن را تا حد امکان کوتاه کنید،

don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.

نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Let's continue and learn about this job offer.

بیایید ادامه دهیم و با این پیشنهاد شغلی آشنا شویم.

A Russian software company.

یک شرکت نرم افزاری روسی

Ah, so notice how because  we're in the full article now,  

آه، پس توجه کنید که چگونه به دلیل اینکه اکنون در مقاله کامل هستیم،

we need to add those articles  and auxiliary verbs as well.

باید آن مقالات و افعال کمکی را نیز اضافه کنیم.

So a 7 year old, A7 year old,  a Russian software company.

بنابراین یک کودک 7 ساله، A7 ساله، یک شرکت نرم افزاری روسی.

And notice here they're using the word company,  which we already learned is a replacement to firm.

و توجه کنید که در اینجا از کلمه شرکت استفاده می‌کنند، که قبلاً یاد گرفته‌ایم جایگزینی برای شرکت است.

Often firm is used when  consulting services are provided.

اغلب زمانی که خدمات مشاوره ای ارائه می شود از شرکت استفاده می شود.

For example, you hear this a lot with law firm.

به عنوان مثال، شما این را با شرکت حقوقی زیاد می شنوید.

Law firm, they offer their consulting as  a service, but you could say law company,  

شرکت حقوقی، آنها مشاوره خود را به عنوان یک خدمات ارائه می‌دهند، اما می‌توان گفت شرکت حقوقی،

although in North America that is not common,  is almost exclusively called a law firm.

هرچند در آمریکای شمالی رایج نیست، تقریباً به طور انحصاری شرکت حقوقی نامیده می‌شود.

Outside of a law firm, most of the time  you could say firm or company like we  

در خارج از یک شرکت حقوقی، اغلب می‌توانید بگویید شرکت یا شرکتی مانند ما

have here and there is no difference in  meaning and they both sound commonly used.

در اینجا وجود دارد و هیچ تفاوتی در معنای آن وجود ندارد و هر دو معمولاً استفاده می‌شوند.

A Russian software company has  invited A7 year old coding prodigy.

یک شرکت نرم‌افزاری روسی از اعجوبه کدنویسی A7 ساله دعوت کرده است.

So remember this is an adjective that  describes in this case coding prodigy.

بنابراین به یاد داشته باشید که این صفتی است که در این مورد اعجوبه کدنویسی را توصیف می‌کند.

But you could replace this with the word boy, boy  who is a coding prodigy, boy who is 7 years old.

اما شما می توانید این کلمه را با کلمه پسر، پسر که یک اعجوبه برنامه نویسی است، پسر 7 ساله جایگزین کنید.

So you would add that as if you  were using it to describe his age.

بنابراین شما این را اضافه می کنید که انگار از آن برای توصیف سن او استفاده می کنید.

A boy who is 7 years old.

پسری که 7 ساله است.

But in this case, it's an adjective.

اما در این مورد، این یک صفت است.

So we don't add that.

بنابراین ما آن را اضافه نمی کنیم.

S let's continue to join its management team.

بیایید به تیم مدیریتی آن بپیوندیم.

All right, Seven years old and he has  a job offer for a management position  

بسیار خوب، هفت ساله است و به محض اینکه به سن کافی برسد، یک پیشنهاد شغلی برای یک موقعیت مدیریتی دارد

as soon as he is old enough  to take up paid employment.

.

In this case, if you take up paid  employment, it means you accept it.

در این مورد، اگر شغلی با حقوق دریافت کنید ، به این معنی است که آن را می‌پذیرید.

You accept it, but we also use  the phrasal verb to take up with  

شما آن را می‌پذیرید، اما ما همچنین از فعل عبارتی برای پرداختن به

hobbies and activities to mean you  start doing that hobby or activity.

سرگرمی‌ها و فعالیت‌ها استفاده می‌کنیم، به این معنا که شما شروع به انجام آن سرگرمی یا فعالیت می‌کنید.

So in this case, you could think  of it as to start doing that job.

بنابراین در این مورد، می‌توانید به این فکر کنید که آن کار را شروع کنید.

So if you take up coding as a hobby,  you Start learning or doing coding.

بنابراین اگر برنامه نویسی را به عنوان یک سرگرمی انتخاب می کنید، شروع به یادگیری یا انجام کدنویسی می کنید.

And of course, remember, take is your verb.

و البته، به یاد داشته باشید، گرفتن فعل شماست.

So you need to conjugate that.

بنابراین باید آن را با هم ترکیب کنید.

If you say I took up coding,  of course, that's in the past.

اگر بگویید من کدنویسی را شروع کردم، البته این در گذشته است.

Simple, you started coding  as a new hobby or activity.

ساده، کدنویسی را به عنوان یک سرگرمی یا فعالیت جدید شروع کردید.

Sergey from the Russian city of Saint  Petersburg has built a name for himself.

سرگئی از شهر سن پترزبورگ روسیه نامی برای خود ساخته است.

Often we replace built a name with  maid, has made a name for himself  

اغلب ما نامی را با خدمتکار جایگزین می‌کنیم، با

uploading videos that explain how  to write software since he was five.

آپلود ویدیوهایی که نحوه نوشتن نرم‌افزار را از پنج سالگی او توضیح می‌دهد، نامی برای خود دست و پا کرده است.

And if you build or make a name for yourself,  

و اگر می‌سازید یا نامی برای خود می‌سازید،

you would need to change this  depending on who the subject is.

باید بسته به اینکه سوژه چه کسی است، این را تغییر دهید.

It means you become well known for  something so you're regarded as an expert.

این بدان معنی است که شما برای چیزی شناخته شده شده اید، بنابراین به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می شوید.

So hopefully I could say Jennifer has built  has made remember both verbs are possible.

بنابراین امیدوارم بتوانم بگویم که جنیفر ساخته است به یاد داشته باشید که هر دو فعل ممکن است.

This is conjugated in the present perfect.

این در حال کامل مزدوج است.

So that's why you have the third form of the verb.

پس به همین دلیل است که شما شکل سوم فعل را دارید.

You could put this in the past simple as well.

شما می توانید این را در گذشته ساده نیز بیان کنید.

Jennifer has built a name for  herself as a great teacher.

جنیفر نامی برای خود به عنوان یک معلم بزرگ ساخته است.

Do you agree with that?

آیا شما با آن موافقید؟

If you do put that's right,  that's right in the comments.

اگر درست است، در نظرات همینطور است.

Now I could put this in the present continuous  to say an action in progress Jennifer is making.

اکنون می‌توانم این را در زمان حال استمرار قرار دهم تا بگویم که جنیفر در حال انجام است.

Jennifer is building a name  for herself as a great teacher.

جنیفر در حال ساختن نامی برای خود به عنوان یک معلم بزرگ است.

So again, put that's right, that's right.

پس دوباره، درست است، درست است.

If you agree with this in the  comments, are you enjoying this lesson?

اگر با این در نظرات موافق هستید ، آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

movies, YouTube, and the news.

فیلم، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.

So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  

بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت.

You can look in in the description for the link to  

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در توضیحات به دنبال پیوند بگردید

learn more or you can go to my website  and click on Finally Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی آکادمی Fluent Fluent کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson  on the strength of those videos.

اکنون بیایید به درس خود درباره قدرت آن ویدیوها ادامه دهیم.

Remember, the videos are the ones he  posted on YouTube of himself coding.

به یاد داشته باشید، ویدیوهایی هستند که او در YouTube پست کرده و در آن کدنویسی می کند. به

Notice this phrase here on the strength  of and then something those videos.

این عبارت در اینجا در مورد قدرت و سپس چیزی آن ویدیوها توجه کنید.

Another way of saying this would be because  those videos were successful or well done,  

راه دیگری برای گفتن این موضوع به این دلیل است که آن ویدیوها موفقیت آمیز یا خوب انجام شده اند،

well regarded, influential because those videos  were were because those videos is plural.

به خوبی مورد توجه قرار گرفته اند، تأثیرگذار بوده اند زیرا آن ویدیوها به دلیل جمع بودن آن ویدیوها بوده اند.

So you could say on the strength of of something,  this is the more everyday way of saying it.

بنابراین می‌توانید در مورد قدرت یک چیزی بگویید، این روش روزمره‌تر برای گفتن آن است.

And this sounds a little more formal  on the strength of those videos,  

و این به نظر می رسد کمی رسمی تر به نظر می رسد در قدرت آن ویدیوها،

the information security firm.

شرکت امنیت اطلاعات.

So here again, they're using the  word firm instead of company,  

بنابراین در اینجا دوباره، آنها از کلمه firm به جای شرکت استفاده می کنند،

but it means the same thing, Firm Pro 32.

اما این به همان معنی است، Firm Pro 32.

So this is the name of the company.

بنابراین این نام شرکت است. اعجوبه

Send him the seven-year old coding  prodigy, the seven-year old boy.

کدنویس هفت ساله ، پسر هفت ساله را برایش بفرست.

A written job offer for the post  of head of corporate training.

یک پیشنهاد شغلی کتبی برای پست رئیس آموزش شرکتی.

Wow.

A management position as seven-year years old.

عجب

یک سمت مدیریتی به عنوان هفت ساله.

In North America, the standard term would be  position instead of post for the position of, but  

در آمریکای شمالی، اصطلاح استاندارد می‌تواند به جای پست برای موقعیت، پست باشد، اما

post is understood is just the choice in British  English for the position for the post of in.

پست به این معنی است که فقط انتخابی است که در انگلیسی بریتانیایی برای موقعیت شغلی انتخاب می‌شود.

In either case, you need this of and then you  state the position or post in British English  

در هر صورت، شما به این نیاز دارید و سپس اعلام می‌کنید. موقعیت یا پست به انگلیسی بریتانیایی

for the position of head of corporate training  under Russian law, Sergey, the name of the boy,  

برای سمت رئیس آموزش شرکتی طبق قوانین روسیه، سرگئی، نام پسر،

the seven-year old boy Sergey would not be  able to take up any paid role until he is 14.

پسر هفت ساله سرگئی  نمی‌تواند هیچ نقش حقوقی را ایفا کند تا زمانی که 14.

So notice here, this is our adjective phrase.

پس در اینجا توجه کنید، این عبارت صفت ماست.

So the age describes him as a phrase.

بنابراین سن او را به عنوان یک عبارت توصیف می کند.

Now if you were to write the full form,  

حالا اگر بخواهید فرم کامل را بنویسید،

you would say years old and then years  would have the S because it's more than one.

می‌گویید سال‌ها و سپس سال‌ها S دارند زیرا بیش از یک است.

But it's completely acceptable  and extremely common to just  

اما

use the number to describe age  rather than saying years old.

استفاده از عدد برای توصیف سن به جای گفتن سال، کاملاً قابل قبول و بسیار رایج است.

If you say years, you must also say the word old.

اگر می گویید سال، باید کلمه پیر را هم بگویید.

It is not optional.

اختیاری نیست.

You must use both words or you  can just use the number now.

شما باید از هر دو کلمه استفاده کنید یا فقط می‌توانید اکنون از عدد استفاده کنید.

Notice here we have until now.

توجه داشته باشید اینجا ما تا به حال.

This is in the future, but notice  we use the present simple and I see  

این در آینده است، اما توجه کنید ما از زمان حال ساده استفاده می‌کنیم و

a lot of mistakes with this, so  let's just quickly review this.

اشتباهات زیادی در این مورد می‌بینم، بنابراین اجازه دهید سریعاً این را مرور کنیم.

You could say I can't get a  promotion until I improve.

می توانید بگویید تا زمانی که پیشرفت نکنم نمی توانم ترفیع بگیرم.

So the present simple for your verb improve,  even though that is a future action,  

بنابراین، حال ساده برای فعل شما بهبود می‌یابد، حتی اگر این یک عمل آینده باشد،

we use it in the present simple after  Intel until I improve my English.

ما آن را در زمان حال ساده بعد از Intel استفاده می‌کنیم تا زمانی که انگلیسی خود را بهبود بخشم.

You could also use your English  as the subject after until I  

همچنین می‌توانید بعد از آن از زبان انگلیسی خود به عنوان موضوع استفاده کنید تا زمانی که من

can't get a promotion until my English is better.

نتوانم ترفیع بگیرم تا زمانی که انگلیسی‌ام بهتر شود.

So this is your present simple is better.

بنابراین این ساده حال شما بهتر است.

You could also say until my English improves  and then you would add that S because again,  

همچنین می‌توانید بگویید تا زمانی که انگلیسی من بهبود پیدا کند و سپس آن S را اضافه کنید زیرا دوباره،

it's in the present simple with until when  you're using it in a future reference.

در زمان حال ساده است و تا زمانی که  از آن در مرجع بعدی استفاده می‌کنید.

But Pro 32, remember this is the name of the, the  company, the firm, the IT company, the IT firm.

اما Pro 32، به یاد داشته باشید که این نام شرکت، شرکت، شرکت فناوری اطلاعات، شرکت فناوری اطلاعات است.

But Pro 32's chief executive.

اما مدیر اجرایی Pro 32.

So this is possessive, possessive.

پس این تملک است، مالکیت.

The chief executive belongs to Pro 32.

مدیر اجرایی متعلق به Pro 32 است.

But Pro 32's chief executive Igor Mandik  told the BBC World Service he had spoken  

اما ایگور ماندیک، مدیر اجرایی Pro 32 به سرویس جهانی بی‌بی‌سی گفت که

to Sergey's parents about finding  ways to collaborate in the meantime.

با والدین سرگئی درباره یافتن راه‌هایی برای همکاری در این مدت صحبت کرده است.

OK, So what time is the mean time is between now  

بسیار خوب، پس میانگین زمان بین الان

when he is 7 years old and in the  future when he is 14 years old.

7 ساله و در آینده 14 سالگی چقدر است.

So that period of time is  in the meantime until he is  

بنابراین، این مدت زمانی است که از نظر

legally allowed to work and they're  going to find ways to collaborate.

قانونی اجازه کار پیدا کند و آنها راه‌هایی برای همکاری پیدا کنند.

So collaborate means work together.

بنابراین همکاری یعنی همکاری.

Now it can't be in an official paid capacity  because that is illegal under Russian law.

اکنون نمی‌تواند در مقام رسمی پرداخت شود، زیرا طبق قوانین روسیه غیرقانونی است.

So notice that preposition  illegal under Russian law.

بنابراین توجه کنید که این حرف اضافه بر اساس قوانین روسیه غیرقانونی است.

And if you want to replace collaborate with  another word, remember that it's work together.

و اگر می‌خواهید «همکاری» را با کلمه دیگری جایگزین کنید، به یاد داشته باشید که با هم کار می‌کنند.

The preposition that you need is together and  then in the belongs to the phrase meantime in  

حرف اضافه ای که به آن نیاز دارید با هم هستند و سپس در تعلق به عبارت meantime in   در

the meantime, So all three of these would still  be together, work together in the meantime.

این مدت است، بنابراین هر سه مورد هنوز با هم هستند، در این بین با هم کار می کنند.

His father Kirill was surprised and  said that they were really happy  

پدرش کریل متعجب شد و گفت که آنها واقعاً خوشحال هستند

and looking forward to when Sergey  would be able to join the company.

و مشتاقانه منتظرند سرگئی کی بتواند به شرکت ملحق شود.

Mr.

Mandic said OK, so notice here and looking  forward to this preposition to belongs  

آقای

مندیک گفت خوب است، بنابراین به اینجا توجه کنید و مشتاقانه منتظر این حرف اضافه باشید که

to the phrase to look forward to something.

به عبارت to look forward to something تعلق دارد.

Now in this case, the something is when  Sergey would be able to join the company.

اکنون در این مورد، موضوع زمانی است که سرگئی بتواند به شرکت ملحق شود.

This is the something.

این چیزی است.

If you have a verb that follows, you  need your verb in the ING because this  

اگر فعل زیر دارید، به فعل خود در ING نیاز دارید زیرا این

preposition belongs to the phrase to and we use  the verb in ING the gerund after prepositions.

حرف اضافه به عبارت to تعلق دارد و ما از فعل ING بعد از حرف اضافه استفاده می کنیم.

So with a verb, you could say I'm looking  forward to joining the company when I'm 14,  

بنابراین با یک فعل، می‌توانید بگویید من مشتاقانه منتظر پیوستن به شرکت در ۱۴ سالگی هستم،

So when in a future context also  requires the present simple when I am 14.

بنابراین وقتی در یک زمینه آینده نیز در ۱۴ سالگی به زمان حال ساده نیاز دارد.

And then remember you could add years old.

و سپس به یاد داشته باشید که می‌توانید سال‌ها را اضافه کنید.

It's optional.

اختیاری است.

And if you do, you have to add that S on years.

و اگر این کار را کردید، باید آن S را در سال اضافه کنید.

And you must also use the word old.

و همچنین باید از کلمه قدیمی استفاده کنید.

I'm looking forward to joining the company.

من مشتاقانه منتظر پیوستن به شرکت هستم.

I'm looking forward to meeting you.

من مشتاق دیدار شما هستم.

I'm looking forward to watching, seeing,  hearing, listening, whatever your verb is.

من مشتاقانه منتظر تماشا کردن، دیدن، شنیدن، گوش دادن، هر فعل شما هستم.

Now, you could also look forward  to something and have a noun.

اکنون، می‌توانید منتظر چیزی باشید و یک اسم داشته باشید.

I'm looking forward to your  next video, your next video.

من مشتاقانه منتظر ویدیوی بعدی شما هستم، ویدیوی بعدی شما.

Or you could put the action,  which would be watching.

یا می‌توانید عمل را انجام دهید، که می‌تواند تماشا باشد.

I'm looking forward to watching your next video.

من مشتاقانه منتظر تماشای ویدیوی بعدی شما هستم.

So hopefully you're thinking this right now.

پس امیدوارم همین الان به این فکر می کنید.

Wow, this is such a great way to learn English.

وای، این یک راه عالی برای یادگیری زبان انگلیسی است.

I'm looking forward to watching your  nanks learn English with the news video.

من مشتاقانه منتظر تماشای دانش‌آموزان شما با ویدیوی خبری هستم.

So if that describes you put that's  right put that's right, that's right.

بنابراین اگر آن را توصیف می‌کنید که درست است، درست است، درست است.

In the comments on his video,  Sergey appears fresh face.

در نظرات روی ویدیوی خود، سرگی چهره تازه ای به نظر می رسد.

So fresh faced is an adjective  that could mean youthful or it  

بنابراین چهره تازه صفتی است که می‌تواند به معنای جوانی باشد یا

could also mean just very energetic or fresh.

می‌تواند به معنای بسیار پرانرژی یا شاداب نیز باشد.

For example, at the end of the day,  I probably will not look fresh faced.

برای مثال، در پایان روز، احتمالاً ظاهری تازه به نظر نخواهم گرفت.

My makeup will be a little smeared.

آرایشم کمی لکه دار خواهد شد.

Maybe my eyes will have some bags  under them, my hair won't be as nice.

شاید زیر چشم‌هایم کیسه‌هایی وجود داشته باشد، موهایم آن‌قدرها زیبا نباشد.

But right in the morning, right after  I do my makeup, I look fresh faced.

اما درست صبح، درست بعد از اینکه آرایشم را انجام دادم، چهره‌ای تازه به نظر می‌رسم.

So hopefully I look youthful, but if not,  it could still mean just fresh for the day.

بنابراین امیدوارم که من جوان به نظر بیایم، اما اگر نه، هنوز می تواند به معنای تازه بودن آن روز باشد.

So he appears fresh faced  and smiling enthusiastically.

بنابراین او با چهره‌ای تازه به نظر می‌رسد و مشتاقانه لبخند می‌زند.

Speaking in Russian and sometimes in  English as a 7 year old, very talented.

صحبت کردن به زبان روسی و گاهی به انگلیسی به عنوان یک کودک 7 ساله، بسیار با استعداد.

Sometimes in English.

گاهی به زبان انگلیسی.

He goes through coding challenges  step by step, step by step.

او چالش‌های کدنویسی را مرحله به مرحله، مرحله به مرحله پشت سر می‌گذارد.

This is a great binomial pair,  

این یک جفت دوجمله‌ای عالی است،

which A binomial pair is 2 words that  are joined together by a preposition.

که یک جفت دوجمله‌ای 2 کلمه است که با یک حرف اضافه به هم متصل می‌شوند.

In this case, the preposition is by.

در این حالت حرف اضافه توسط است.

So if you do something step by step,  it means gradually or incrementally.

بنابراین، اگر کاری را گام به گام انجام دهید، به معنای تدریجی یا تدریجی است.

So right now we're going through  this article step by step.

بنابراین در حال حاضر ما این مقاله را مرحله به مرحله مرور می کنیم.

We're going through it  gradually and incrementally.

ما به تدریج و به تدریج از آن عبور می کنیم.

His YouTube channel has more than 3500.

کانال یوتیوب او بیش از 3500 است.

You could say 3500 or 3500.

می توان گفت 3500 یا 3500.

There's absolutely no difference.

مطلقاً هیچ تفاوتی وجود ندارد.

I change between them for no reason at all.

من بدون دلیل بین آنها تغییر می کنم.

Both are accepted and it  does not matter what you use.

هر دو مورد قبول هستند و مهم نیست از چه چیزی استفاده می کنید.

So whatever is easiest for you, 3000 500 there's  no need to vocalize, and 3500 you don't need that.

بنابراین هر چیزی که برای شما آسان‌تر است، 3000 500 نیازی به صداگذاری نیست، و 3500 شما به آن نیاز ندارید.

And 3535 100 because 2 zeros represents 100.

و 100 3535 زیرا 2 صفر نشان دهنده 100 است.

So I wrote down how you would say them.

بنابراین من یادداشت کردم که چگونه آنها را بگویید.

And notice nothing is plural here.

و توجه کنید که هیچ چیز در اینجا جمع نیست.

There's no S on 100, for example, because  the S is on the noun which is subscribers.

برای مثال، S روی 100 وجود ندارد، زیرا S روی اسمی است که مشترکین است.

So this is where you find  your S not on the number.

بنابراین اینجا جایی است که می‌بینید S شما روی شماره نیست.

His YouTube channel has more than 30  five 3500 subscribers interested in.

کانال یوتیوب او بیش از 30 5 3500 مشترک علاقه مند به آن دارد.

So this is another expression where in is a  

بنابراین این عبارت دیگری است که in یک

preposition that belongs to the  expression to be interested in.

حرف اضافه است که متعلق به عبارت مورد علاقه است. به

The auxiliary verb is not  needed because the subject  

فعل کمکی نیاز نیست زیرا موضوع   در

is not identified here interested in learning.

اینجا شناسایی نشده است که علاقه مند به یادگیری است.

So This is why our verb is an ING because  this preposition belongs to the phrase.

بنابراین به همین دلیل است که فعل ما ING است زیرا این حرف اضافه به عبارت تعلق دارد.

If you were to say this as a sentence,  

اگر بخواهید این را به عنوان یک جمله بگویید،

you could say his subscribers are  because it's to be interested in.

می‌توانید بگویید که مشترکین او هستند به این دلیل که علاقه‌مند است.

So you would add that auxiliary verb are because  subscribers is plural, are interested in learning  

بنابراین اضافه می‌کنید که فعل کمکی هستند زیرا مشترکین جمع است، علاقه‌مند به یادگیری

programming languages and then the two  programming languages Python And Unity  

زبان‌های برنامه‌نویسی و سپس دو زبان برنامه‌نویسی Python و هستند. Unity

or who want to hear more about neural networks,  which underlie many artificial intelligence tools.

یا کسانی که می‌خواهند درباره شبکه‌های عصبی که زیربنای بسیاری از ابزارهای هوش مصنوعی هستند، بیشتر بشنوند.

Let's review underlie.

بیایید زیربنا را مرور کنیم.

This is a verb to underlie, and if you say  something underlies something else, you're saying  

این یک فعل زیربنایی است، و اگر می‌گویید چیزی زیربنای چیز دیگری است، می‌گویید

it's the foundation of that something or the  basis of you can think of it as a core part of.

که پایه آن چیزی است یا اساس آن است که می‌توانید آن را به عنوان بخش اصلی آن در نظر بگیرید.

So let's look at learning English.

پس بیایید به یادگیری زبان انگلیسی نگاه کنیم.

You could say understanding grammar rules.

می توان گفت درک قواعد گرامر.

This is your subject using a gerund  verb, understanding grammar rules.

این موضوع شما با استفاده از یک فعل جیروند، درک قواعد دستور زبان است.

Now this is conjugated as it or this.

حالا این به این صورت یا این مزدوج شده است.

This your ability to understand  grammar rules underlies.

این توانایی شما برای درک قوانین دستور زبان است. به

That's why we have it in the S,  because the subject as the gerund  

همین دلیل است که ما آن را در S داریم، زیرا موضوع به‌عنوان جیروند،

is it third person singular underlies  the ability to speak English fluently.

سوم شخص مفرد است، زیربنای توانایی صحبت کردن روان انگلیسی است.

And that's why in addition to learning vocabulary,  you're learning it in context and you're learning  

و به همین دلیل است که علاوه بر یادگیری واژگان، آن را در زمینه یاد می‌گیرید و

the grammar of how to use it or else you  won't be able to speak the language fluently.

گرامر نحوه استفاده از آن را یاد می‌گیرید وگرنه نمی‌توانید به زبان روان صحبت کنید.

So there's a practical example of  how to use use the verb to underline.

بنابراین یک مثال عملی از نحوه استفاده از فعل برای خط کشیدن وجود دارد.

Sergey's father told the BBC  that his son got into coding.

پدر سرگئی به بی بی سی گفت که پسرش وارد کدنویسی شده است.

So if you get into something, it means that  you, it's when you start your interest in  

بنابراین، اگر وارد چیزی شوید، به این معنی است که شما، زمانی است که علاقه خود را به

that subject, because we use the  verb get as a transitional verb.

آن موضوع شروع می کنید، زیرا ما از فعل get به عنوان یک فعل انتقالی استفاده می کنیم.

So when you get into something,  it's that transition from not  

بنابراین وقتی وارد چیزی می‌شوید، این انتقال از «

being into in the sense of not having an  interest in to being into interested in.

نداشتن» به معنای نداشتن علاقه به «علاقه‌مندی» است.

So that's that verb get from not to.

پس این همان فعل get from not to است.

So someone I might ask me,  how did you get into teaching?

بنابراین از کسی که ممکن است از من بپرسم، چگونه وارد تدریس شدید؟

How did you get into teaching?

چگونه وارد تدریس شدید؟

This is the same as how did you  first become interested in teaching?

این همان چیزی است که چگونه برای اولین بار به تدریس علاقه مند شدید؟

How did you get into teaching?

چگونه وارد تدریس شدید؟

Sergey's father told the BBC that  his son got into coding first,  

پدر سرگئی به بی‌بی‌سی گفت که پسرش ابتدا وارد برنامه‌نویسی شد،

became interested in coding when observing  his older sister learning about programming.

وقتی مشاهده کرد که خواهر بزرگ‌ترش در مورد برنامه‌نویسی یاد می‌گیرد، به کدنویسی علاقه‌مند شد.

At first we studied the material  together with the children.

ابتدا با بچه ها مطالب را مطالعه کردیم.

OK, so this is the parent.

خوب، پس این والد است.

We as the parents, we studied  the material together with the  

ما به عنوان والدین، مطالب را همراه با

children to explain the basic principles to them.

کودکان مطالعه کردیم تا اصول اولیه را برای آنها توضیح دهیم.

After a month, our help was no longer needed.

بعد از یک ماه دیگر نیازی به کمک ما نبود.

And after 2, so after two months,  it's obvious that what our time  

و بعد از 2، بنابراین بعد از دو ماه، مشخص است که دوره زمانی ما چقدر

period is, so you don't have to repeat it.

است، بنابراین لازم نیست آن را تکرار کنید.

And after two, Sergey was so carried  away that he overtook everyone.

و بعد از دو، سرگئی چنان غرق شد که از همه سبقت گرفت.

He said, first let's take a look at carried away.

او گفت، اول بیایید نگاهی به حمل شده بیندازیم.

Notice here the auxiliary verb is to be.

توجه داشته باشید که در اینجا فعل کمکی is to be است.

Sergey was so carried away.

سرگئی بسیار فریب خورده بود.

This is also commonly used with the verb get again  

این همچنین معمولاً با فعل get again

as that transition from not  carried away to carried away.

به‌عنوان انتقال از « نبرده‌شده به حمل‌شده» استفاده می‌شود.

What does that this mean?

این به چه معناست؟

If you get carried away by something,  it means you're so overly enthusiastic,  

اگر چیزی شما را فریب می دهد، به این معنی است که شما آنقدر مشتاق،

overly passionate, overly interested that  you do more than needed, wanted, or expected.

بیش از حد پرشور، بیش از حد علاقه مند هستید که بیش از حد نیاز، خواسته یا انتظار انجام می دهید.

So if you're If you get carried away  with learning phrasal verbs instead  

بنابراین اگر از یادگیری افعال عبارتی به‌جای

of studying for one hour, you might  study for 12 hours but then neglect  

مطالعه برای یک ساعت غافل می‌شوید، ممکن است ۱۲ ساعت مطالعه کنید، اما پس از آن از

all your other responsibilities  because you got so carried away.

همه مسئولیت‌های دیگر خود غافل شوید، زیرا بسیار فریفته شده‌اید.

So it's actually a negative thing.

بنابراین در واقع یک چیز منفی است.

It means 2 enthusiastic or too  absorbed where all your interest,  

این بدان معناست که 2 مشتاق یا بیش از حد جذب شده باشید، جایی که تمام علاقه،

attention, time, energy goes into this one thing.

توجه، زمان، انرژی شما صرف این یک چیز می شود.

This is funny because my friend  just used this example with me.

این خنده دار است زیرا دوستم همین مثال را با من به کار برد.

She told me that she took up jewelry making.

او به من گفت که به ساخت جواهرات روی آورده است.

So she started a new activity hobby, which  is jewelry making, making her own jewelry.

بنابراین او یک سرگرمی فعالیت جدید را آغاز کرد، که ساخت جواهرات است و جواهرات خود را درست می کند.

And then she said, but I  got a little carried away.

و سپس او گفت، اما من کمی سرگردان شدم.

So she became too passionate,  too absorbed by this hot hobby.

بنابراین او بیش از حد پرشور شد، بیش از حد جذب این سرگرمی داغ شد.

And she told me that she bought over 2000  beads which can make hundreds of bracelets.

و او به من گفت که بیش از 2000 مهره خریده است که می تواند صدها دستبند بسازد.

She's making bracelets so that  could make hundreds of bracelets,  

او در حال ساخت دستبندهایی است که می تواند صدها دستبند بسازد،

which she does not need to  make hundreds of bracelets.

که برای ساختن صدها دستبند نیازی ندارد.

So she got a little carried away.

بنابراین او کمی سرگردان شد.

OK, so Sergey was so carried  away that he overtook everyone.

خوب، پس سرگئی آنقدر غرق شد که از همه سبقت گرفت.

Let's take a look at the verb to overtake.

بیایید نگاهی به فعل سبقت گرفتن بیندازیم.

And then this is conjugated.

و سپس این مزدوج می شود.

In the past, simple overtook.

در گذشته، ساده پیشی گرفت.

This means to surpass.

این به معنای پیشی گرفتن است.

So remember Sergey and his  sister or the parents as well.

پس سرگئی و خواهرش یا والدینش را نیز به یاد داشته باشید.

We're at the same level of  knowledge or skill with coding.

ما با کدنویسی در همان سطح دانش یا مهارت هستیم.

But then Sergey got carried away.

اما پس از آن سرگئی فریب خورد.

He spent all of his time learning  and coding and then he overtook.

او تمام وقت خود را صرف یادگیری و کدنویسی کرد و بعد از آن سبقت گرفت.

So he surpassed, he moved ahead of the others in  terms of skill, knowledge or results or all three.

بنابراین او پیشی گرفت، از نظر مهارت، دانش یا نتایج یا هر سه، جلوتر از دیگران حرکت کرد.

So this is commonly used in  a competitive atmosphere.

بنابراین این معمولاً در فضای رقابتی استفاده می‌شود.

A business might say we overtook the competition,  

ممکن است یک کسب‌وکار بگوید ما از رقبا پیشی گرفتیم،   از

we surpassed the competition, and  most likely this could be in results.

رقبا پیشی گرفتیم، و  به احتمال زیاد این می‌تواند در نتیجه باشد.

And that's the end of the article.

و این پایان مقاله است.

So what I'll do now is I'll read  the article from start to finish  

بنابراین کاری که اکنون انجام می دهم این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم

and this time you can focus on my pronunciation.

و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید. یک

7 year old gets job offer from Russian IT firm A  Russian software company has invited A7 year old  

کودک 7 ساله از شرکت فناوری اطلاعات روسی پیشنهاد شغلی دریافت می کند یک شرکت نرم افزاری روسی از اعجوبه برنامه نویسی A7 ساله دعوت کرده است

coding prodigy to join its management team as soon  as he is old enough to take up paid employment.

تا به محض اینکه به سن کافی برسد تا شغلی با حقوق دریافت کند، به تیم مدیریت خود بپیوندد.

Sergey, from the Russian city of Saint  Petersburg, has built a name for himself  

سرگئی، اهل شهر سن پترزبورگ روسیه، با

uploading videos that explain how  to write software since he was 5.

آپلود ویدیوهایی که نحوه نوشتن نرم‌افزار را از 5 سالگی توضیح می‌دهد، نامی برای خود ساخته است.

On the strength of those videos,  the information security firm  

با توجه به این ویدیوها، شرکت امنیت اطلاعات

Pro 32 sent him a written job offer for  the post of head of corporate training.

Pro 32 یک پیشنهاد شغلی کتبی برای او ارسال کرد. پست رئیس آموزش شرکتی

Under Russian law, Sergey would not be able  to take up any paid role until he is 14.

طبق قوانین روسیه، سرگئی تا 14 سالگی نمی‌تواند هیچ نقش پولی را برعهده بگیرد.

But Pro 32's chief executive Igor Mandik  told the BBC World Service he has spoken  

اما ایگور ماندیک، مدیر اجرایی Pro 32 به سرویس جهانی بی‌بی‌سی گفت که

to Sergey's parents about finding  ways to collaborate in the meantime.

با والدین سرگئی درباره یافتن راه‌هایی برای همکاری در این مدت صحبت کرده است. آقای مندیک گفت،

His father, Kirill, was surprised  and said that they were really  

پدرش، کریل، شگفت‌زده شد و گفت که آنها واقعاً

happy and looking forward to when Sergey  would be able to join the company, Mr.

خوشحال هستند و مشتاقانه منتظرند سرگئی چه زمانی بتواند به شرکت ملحق شود

Mandik said.

.

On his video, Sergey appears fresh  faced and smiling enthusiastically,  

در ویدیوی خود، سرگئی با چهره‌ای تازه به نظر می‌رسد و با شور و شوق لبخند می‌زند،

speaking in Russian and sometimes in English.

به زبان روسی و گاهی به انگلیسی صحبت می‌کند.

He goes through coding challenges step by step.

او مرحله به مرحله چالش های کدنویسی را پشت سر می گذارد.

His YouTube channel has more than 3500  subscribers interested in learning  

کانال یوتیوب او بیش از 3500 مشترک دارد که علاقه‌مند به یادگیری

programming languages Python And Unity,  or who want to hear more about neural  

زبان‌های برنامه‌نویسی Python And Unity هستند، یا می‌خواهند درباره

networks, which underline many  artificial intelligence tools.

شبکه‌های عصبی که زیر بسیاری از ابزارهای هوش مصنوعی هستند، بیشتر بشنوند.

Sergey's father told the BBC that his son got  

پدر سرگئی به بی‌بی‌سی گفت که پسرش

into coding when observing his older  sister learning about programming.

وقتی مشاهده کرد که خواهر بزرگترش در مورد برنامه‌نویسی می‌آموزد، وارد کدنویسی شد.

At first, we studied the material together with  

در ابتدا، مطالب را همراه با کودکان مطالعه کردیم

the children to explain the  basic principles to them.

تا اصول اولیه را برای آنها توضیح دهیم.

After a month, our help was no  longer needed and after two,  

بعد از یک ماه، دیگر نیازی به کمک ما نبود و بعد از دو،

Sergey was so carried away  that he overtook everyone.

سرگئی چنان غافلگیر شد که از همه پیشی گرفت.

He said, Do you want me to make another  lesson where we read the news together?

او گفت، می‌خواهی درسی دیگر بگذارم که با هم اخبار بخوانیم؟

If you do, put more, more, more, more, more,  more, more, more in the comments below.

اگر این کار را می کنید، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر در نظرات زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like this lesson,  

و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe to  your notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم، در اعلام شده خود مشترک شوید.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And here's another lesson I know you'll love.

و این یک درس دیگر است که می دانم دوست خواهید داشت.

Make sure you watch it right now.

حتما همین الان تماشاش کنید