How To Improve Your English Fluency | Reading and Listening Method

Today, you'll improve your fluency in English by  reading and listening to English at the same time.

امروز، با خواندن و گوش دادن همزمان به زبان انگلیسی، تسلط خود را به زبان انگلیسی بهبود می‌بخشید .

We're going to read a news article together.

با هم یک مقاله خبری می خوانیم.

Welcome back to JForrest English, of course.

البته به JForrest English خوش آمدید.

I'm Jennifer.

Now let's get started.

من جنیفر هستم

حالا بیایید شروع کنیم.

First, I'll read the headline.

ابتدا تیتر را می خوانم.

This Vancouver man knows over 20 languages  

این مرد ونکووری بیش از 20 زبان را می‌داند

and he's sharing his secrets  so you can learn more too.

و اسرار خود را به اشتراک می‌گذارد تا شما نیز بیشتر بیاموزید.

20 languages.

20 زبان

Can you believe it?

می تونی باور کنی؟ به

How many languages do you speak?

چند زبان صحبت میکنی؟

Share that in the comments.

آن را در نظرات به اشتراک بگذارید.

I speak English as my native language.

من انگلیسی را به عنوان زبان مادری خود صحبت می کنم.

I speak French as a second language that I  learned as an adult and I'm learning Spanish.

من فرانسوی را به عنوان زبان دومی صحبت می‌کنم که در بزرگسالی یاد گرفتم و اسپانیایی را یاد می‌گیرم.

So when I see that this man speaks 20  languages, that is very impressive.

بنابراین وقتی می بینم که این مرد به 20 زبان صحبت می کند، بسیار تأثیرگذار است.

Now a little geography pop quiz for you.

اکنون یک مسابقه پاپ جغرافیایی کوچک برای شما.

Vancouver.

ونکوور

Do you know where Vancouver is?

آیا می دانید ونکوور کجاست؟

Vancouver is in.

ونکوور وارد شده است.

Do you know?

آیا می دانید؟

Put your answer in the comments.

پاسخ خود را در نظرات بنویسید.

Vancouver is in.

ونکوور داخل است.

Vancouver is in Canada, Canada.

ونکوور در کانادا، کانادا است.

So this man is from the same country as I am.

پس این مرد اهل همان کشور من است.

We are both Canadian, but he speaks  many more languages than I do.

ما هر دو کانادایی هستیم، اما او به زبان‌های بسیار بیشتری از من صحبت می‌کند.

This Vancouver man knows over 20 languages.

این مرد ونکووری بیش از 20 زبان می داند.

So how many languages does he know?

پس چند زبان بلد است؟

If it says over 20 languages, it's not precise.

اگر بیش از 20 زبان نوشته شده باشد، دقیق نیست.

When you say over, over simply means more than  more than so 21 is more than 2022 is over 20.

وقتی می گویید بیش از بیش، بیش از 21 یعنی بیشتر از 2022 بیشتر از 20 است.

So you can say over or more than 20 languages,  

بنابراین می توانید بیش از 20 زبان یا بیش از 20 زبان را بگویید،

and he's sharing his secrets,  so you can learn more too.

و او اسرار خود را به اشتراک می گذارد، بنابراین شما نیز می توانید بیشتر بیاموزید.

Now notice here he's sharing his secrets.

اکنون توجه کنید که او اسرار خود را در اینجا به اشتراک می گذارد.

You share something, in this  case a secret with someone,  

شما چیزی را به اشتراک می‌گذارید، در این مورد، رازی را با شخصی به اشتراک می‌گذارید،

but you don't need to include  that information if it's obvious.

اما اگر واضح است، نیازی به اضافه کردن آن اطلاعات ندارید.

Based on the context, it's obvious  he's sharing his secrets with us,  

بر اساس زمینه، واضح است که او اسرار خود را با ما در میان می‌گذارد،

but sometimes it might not be obvious.

اما گاهی اوقات ممکن است واضح نباشد.

For example, you could say  

برای مثال، می‌توانید بگویید

I shared the report with Mary and you need  to specify who you shared the report with.

من گزارش را با مری به اشتراک گذاشتم و باید مشخص کنید که با چه کسی گزارش را به اشتراک گذاشته‌اید.

In this case, it would be beneficial to include  the with someone so you share something.

در این مورد، مفید خواهد بود که آن را با شخصی درج کنید تا چیزی را به اشتراک بگذارید.

In this case, a secret with someone.

در این مورد، یک راز با کسی.

So this man is sharing his secrets with us,  so hopefully we'll learn more languages too.

بنابراین این مرد اسرار خود را با ما در میان می‌گذارد، پس امیدواریم که ما نیز زبان‌های بیشتری یاد بگیریم.

Now don't worry about taking these notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

اکنون نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می‌کنم.

You can look in the description to download that.

برای دانلود می توانید به توضیحات مراجعه کنید.

Let's continue A Vancouver polyglot polyglot.

بیایید چند زبانی چند زبانه ونکوور را ادامه دهیم.

This is the word to describe  someone who speaks many languages.

این کلمه برای توصیف فردی است که به زبان های زیادی صحبت می کند.

Now, how many languages?

حالا چند زبان؟

It isn't precise.

دقیق نیست

I would not consider myself a polyglot.

من خودم را چند زبانی نمی دانم.

Do you consider yourself a polyglot?

آیا خود را چند زبانی می دانید؟

Notice how I also said consider myself a polyglot.

توجه کنید که چطور گفتم خودم را چند زبانی بدانم.

So that's the sentence structure.

بنابراین ساختار جمله این است.

You consider someone something.

شما کسی را چیزی در نظر می گیرید.

Here's the question.

سوال اینجاست.

Do you consider yourself a polyglot?

آیا خود را چند زبانی می دانید؟

In the short form, you can say  yes, yes I do or no no I don't.

در شکل کوتاه، می‌توانید بگویید بله، بله انجام می‌دهم یا نه، نه.

This is the short form to answer.

این فرم کوتاه برای پاسخ است.

If you wanted to answer in  a complete sense sentence,  

اگر می‌خواستید با یک جمله کامل پاسخ دهید،

you would say I don't consider  myself a polyglot or in the positive.

می‌گفتید من خودم را چند زبانی یا مثبت نمی‌دانم.

I consider myself a polyglot  that would be in the positive.

من خودم را یک چند زبانی می دانم که مثبت است.

Now to use consider.

حال برای استفاده از در نظر گرفتن. در

Notice here to be he is considered  to be considered and then something.

اینجا توجه کنید که او در نظر گرفته می‌شود و سپس چیزی.

He's considered one of the best language learners  in the world because he speaks over 20 languages.

او یکی از بهترین زبان‌آموزان در جهان به حساب می‌آید زیرا به بیش از ۲۰ زبان صحبت می‌کند.

So feel free to put your answer.

پس با خیال راحت پاسخ خود را بنویسید.

Yes, I do.

بله، من انجام می دهم.

No I don't in the comments.

نه من در نظرات نیستم بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

A Vancouver polyglot and popular YouTuber  is teaching others his secret to learning a  

یک یوتیوب‌بر چند زبانه و محبوب ونکوور،

new language after acquiring more than two  dozen foreign languages for work and fun.

پس از کسب بیش از دوجین زبان خارجی برای کار و سرگرمی، راز یادگیری یک زبان جدید را به دیگران آموزش می‌دهد.

So how many is two dozen?

پس دو دوجین چند میشه؟

How many is one dozen?

یک دوجین چند است؟

One dozen is 12.

یک دوجین 12 است.

That would be one dozen is 12.

این می شود یک دوجین 12.

So what is two dozen?

پس دو ده چیست؟

Of course it's 24.

البته 24 است.

So now we know he speaks more than 24 languages.

بنابراین اکنون می دانیم که او به بیش از 24 زبان صحبت می کند.

Remember, we could also say over 24 languages,  

به خاطر داشته باشید، ما همچنین می‌توانیم بیش از 24 زبان،

more than two dozen foreign  languages for work and fun.

بیش از دوجین زبان  خارجی برای کار و تفریح ​​بگوییم.

When you acquire a language, it's another way  of saying that you now have that language.

وقتی زبانی را به دست می آورید، راه دیگری برای گفتن این است که اکنون آن زبان را دارید.

So you now have the ability to use language after  acquiring more than two dozen foreign languages.

بنابراین، اکنون می‌توانید پس از کسب بیش از دوجین زبان خارجی، از زبان استفاده کنید.

Steve Kaufman, the name of this  man, did you know who he was,  

استیو کافمن، نام این مرد، می‌دانستید او کیست،

by the way, before you just learned about him?

قبل از اینکه درباره او بدانید؟

Steve Kaufman, 76.

استیو کافمن، 76.

This is his age.

این سن اوست.

He's 76 years old, who has over half a million  

او 76 سال سن دارد و بیش از نیم میلیون

subscribers on his language  teaching YouTube channel.

مشترک در کانال آموزش زبان YouTube خود دارد.

So you can Google him and subscribe as well,  

بنابراین می‌توانید او را در گوگل جستجو کنید و همچنین مشترک شوید،

said his love for learning new languages  started when he met a professor at McGill  

گفت که عشق او به یادگیری زبان‌های جدید از زمانی شروع شد که با استادی در

University in Montreal, who encouraged him  to continue his academic studies in France.

دانشگاه مک‌گیل   در مونترال آشنا شد، که او را تشویق کرد به تحصیلات آکادمیک خود در فرانسه ادامه دهد.

Let's take a look at this sentence structure.

بیایید نگاهی به ساختار این جمله بیندازیم.

You encourage someone to do  something, so encourage is your verb.

شما کسی را به انجام کاری تشویق می کنید ، بنابراین تشویق کردن فعل شماست.

You need to conjugate it with the  subject and the time reference.

باید آن را با موضوع و مرجع زمانی ترکیب کنید.

So here's an example.

بنابراین در اینجا یک مثال است.

Jennifer encouraged me to subscribe  to Steve Kaufman's YouTube channel.

جنیفر مرا تشویق کرد که در کانال YouTube استیو کافمن مشترک شوم.

So this is in the past.

پس این در گذشته است.

Simple because it's a completed action.

ساده است زیرا یک عمل کامل شده است.

I already did this.

من قبلا این کار را کردم.

Remember just a few seconds ago I said  you can subscribe to his YouTube channel.

یادتان باشد همین چند ثانیه پیش گفتم می‌توانید در کانال یوتیوب او مشترک شوید.

So I encouraged you to do that.

بنابراین من شما را به این کار تشویق کردم.

When you encourage someone to do  something, you support that action.

وقتی کسی را به انجام کاری تشویق می‌کنید ، از آن اقدام حمایت می‌کنید.

You give them advice to do it.

شما به آنها توصیه می کنید که این کار را انجام دهند.

You suggest it.

شما آن را پیشنهاد دهید. باعث می‌شوید

You make them feel comfortable  and confident doing that action.

با انجام این کار احساس راحتی و اعتماد به نفس داشته باشند.

Jennifer encouraged me to subscribe  to Steve Kaufman's YouTube channel.

جنیفر مرا تشویق کرد که در کانال YouTube استیو کافمن مشترک شوم.

Before we move on, I'd love to tell you  about Like, my personal favorite way to  

قبل از اینکه به ادامه مطلب برسیم، دوست دارم درباره لایک، روش مورد علاقه شخصی من برای

learn a language, Link is a language app  that lets you learn from content you love.

یادگیری زبان، به شما بگویم، Link یک برنامه زبان است که به شما امکان می دهد از محتوایی که دوست دارید بیاموزید.

The reason why I use Link to learn  languages and why I recommend you do too,  

دلیل اینکه من از Link برای یادگیری زبان‌ها استفاده می‌کنم و به شما هم توصیه می‌کنم این کار را انجام دهید،

is because of the apps focus on input.

به دلیل تمرکز برنامه‌ها بر ورودی است.

On Link, you have access to thousands of hours  of content that includes both audio and text,  

در پیوند، به هزاران ساعت محتوایی که هم صدا و هم متن را شامل می‌شود، دسترسی دارید،

so you can both read and listen to English.

بنابراین می‌توانید هم انگلیسی بخوانید و هم به آن گوش دهید.

Plus, you can import content directly from  YouTube, Netflix, blogs, the news, and much more.

به علاوه، می‌توانید محتوا را مستقیماً از YouTube، Netflix، وبلاگ‌ها، اخبار و موارد دیگر وارد کنید.

For example, you know those news articles  that I like to share in my videos?

برای مثال، شما آن مقالات خبری را می‌شناسید که دوست دارم در ویدیوهایم به اشتراک بگذارم؟

You can easily import them into Link  and create your own interactive lessons.

می‌توانید به راحتی آنها را در Link وارد کنید و درس‌های تعاملی خود را ایجاد کنید.

You'll be able to easily  look up words and phrases,  

می‌توانید به راحتی کلمات و عبارات را جستجو کنید،

track your statistics, and  level up your English ability.

آمار خود را ردیابی کنید و توانایی انگلیسی خود را ارتقا دهید.

I first started using Link because the  platform was Co founded by Steve Kaufman.

من ابتدا استفاده از Link را شروع کردم زیرا این پلتفرم توسط استیو کافمن تأسیس شد.

As we just learned, he's a  polyglot who speaks 20 languages.

همانطور که تازه فهمیدیم، او یک چند زبان است که به 20 زبان صحبت می کند.

His method focuses on input, lots  of reading and lots of listening.

روش او بر ورودی، خواندن زیاد و گوش دادن زیاد متمرکز است.

And that's why Link, the app  Steve Co founded, is so effective.

و به همین دلیل است که Link، برنامه‌ای که استیو کو تأسیس کرد، بسیار مؤثر است.

It makes reading and listening to content in  my target language easier and more enjoyable.

خواندن و گوش دادن به محتوا به زبان مقصد من را آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند.

Link is available on both desktop and mobile, so  you can practice your English anytime, anywhere.

پیوند در دسک‌تاپ و موبایل در دسترس است، بنابراین می‌توانید انگلیسی خود را در هر زمان و هر مکان تمرین کنید.

And Link is giving all J for his English viewers  of 35% discount off a one year premium plan.

و Link به همه J برای بینندگان انگلیسی خود 35٪ تخفیف برای یک طرح برتر یک ساله می دهد.

If you upgrade using my coupon  code, you'll also have access to  

اگر با استفاده از کد کوپن من ارتقا دهید، به

my special Link shelf which includes my  favorite English articles and TV shows.

قفسه پیوند ویژه من که شامل مقالات انگلیسی و برنامه های تلویزیونی مورد علاقه من است نیز دسترسی خواهید داشت.

I highly recommend link because  I know it will help you improve  

من پیوند را شدیداً توصیه می‌کنم زیرا  می‌دانم که به شما کمک می‌کند

your English quickly and you'll  have a lot of fun in the process.

انگلیسی خود را به سرعت بهبود بخشید و در این فرآیند  بسیار لذت خواهید برد.

So use the link in the description to sign up.

پس برای ثبت نام از لینک موجود در توضیحات استفاده کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Everything was in French, so I became very  fluent and when I was a student I hitchhiked  

همه چیز به زبان فرانسوی بود، بنابراین من خیلی مسلط شدم و زمانی که دانشجو بودم،

a lot to Spain, Italy and Germany, so I  kind of picked up those languages too.

خیلی به اسپانیا، ایتالیا و آلمان می‌رفتم، بنابراین به نوعی آن زبان‌ها را هم آموختم.

Do you know what it means to hitchhike?

میدونی معنی اتوتو چیه؟ آیا تا

Have you ever seen this before?

به حال این را دیده اید؟

Hitchhike is a verb and when you hitchhike  you travel from location A to B and you do  

Hitchhike یک فعل است و هنگامی که شما اتوتوپ می کنید از مکان A به B سفر می کنید و

that by getting a free ride in someone else's  vehicle and you do not know who that person is.

این کار را با سوار شدن رایگان در وسیله نقلیه شخص دیگری انجام می دهید و نمی دانید آن شخص کیست.

That person is a stranger.

آن شخص غریبه است.

In North America we hitchhike,  although it's not very common,  

در آمریکای شمالی، ما با اتوتو سواری می‌رویم، اگرچه خیلی معمول نیست،

but you hitchhike by standing on  the side of the road and you put  

اما شما با ایستادن در کنار جاده و قرار دادن

your thumb out by the side of the road  and usually you have some bags with you.

انگشت شست خود در کنار جاده و معمولاً چند کیسه همراه خود دارید.

And this means you want someone  to stop their car and then you  

و این به این معنی است که شما می خواهید شخصی ماشینش را متوقف کند و سپس

will get in their car and they will  take you somewhere else for free.

سوار ماشین او می شوید و او شما را رایگان به جای دیگری می برد.

There's no expectation that you would pay.

هیچ انتظاری وجود ندارد که بپردازید.

Is that a concept that exists  in the country you live in?

آیا این مفهومی است که در کشوری که در آن زندگی می‌کنید وجود دارد؟

To be honest, I certainly would never hitchhike.

راستش را بخواهید، مطمئناً هیچ وقت با اتوتو سواری نمی کنم.

To me it sounds very dangerous,  especially as a woman.

برای من بسیار خطرناک به نظر می رسد، مخصوصاً به عنوان یک زن.

However, it is an interesting concept as well.

با این حال، این یک مفهوم جالب نیز است.

Maybe in very specific  situations I would hitchhike,  

شاید در موقعیت‌های خیلی خاص به اتوتوپی بپردازم،

but it is not something I have ever done.

اما این کاری نیست که تا به حال انجام داده باشم. آیا

Have you ever hitchhiked or have  you ever picked up a hitchhiker?

تا به حال با اتوتوسوپ حرکت کرده‌اید یا تا به حال یک خودروی سواری را سوار کرده‌اید؟

A hitchhiker is someone who hitchhikes.

اتوسوپ به کسی اطلاق می‌شود که اتوسوپ می‌کند.

So if you've picked up a hitchhiker,  it means you are the one giving the  

بنابراین، اگر یک مسافربر سوار شده‌اید، به این معنی است که شما هستید که

free ride to someone else and  that someone else is a stranger.

رایگان را به شخص دیگری می‌دهید و کس دیگری غریبه است.

I wrote a hitchhiker for you.

من برای تو یک اتوسوپی نوشتم.

Remember someone who hitchhikes?

کسی را به یاد می آورید که اتوسوپ می کند؟

As I was writing this, I thought  to myself maybe I would feel  

وقتی داشتم این را می نوشتم، با خودم فکر می کردم که شاید

comfortable hitchhiking if I was with someone.

اگر با کسی باشم، احساس راحتی می کنم که با اتوتوپینگ حرکت کنم.

So put this in the chat.

پس این را در چت قرار دهید.

I'll hitchhike with you Jennifer, and  that means you and I will stand by the  

جنیفر با تو اتوتو می‌روم، و این یعنی من و تو در

side of the road and go like this and try  to get a free ride to another destination.

کنار جاده می‌ایستیم و همین‌طور می‌رویم و سعی می‌کنیم یک سواری رایگان به مقصد دیگری داشته باشیم.

So that would be a once in a lifetime  experience and we can do it together.

بنابراین این یک تجربه در طول عمر خواهد بود و ما می‌توانیم آن را با هم انجام دهیم.

So put that in the comments.

پس آن را در نظرات قرار دهید.

I'll hitchhike with you, Jennifer.

من با تو اتوتو می روم جنیفر.

And notice this is your verb.

و توجه کنید که این فعل شماست.

This is in the future.

این در آینده است.

Simple.

ساده.

I will hitchhike.

من با اتوتو می روم.

I'll hitchhike with you, Jennifer.

من با تو اتوتو می روم جنیفر.

We'll do it together.

با هم انجامش میدیم

OK, so I hitchhiked.

باشه پس با اتوتو رفتم

Remember, this is Steve Kaufman speaking.

به یاد داشته باشید، این استیو کافمن صحبت می کند.

I hitchhiked a lot to Spain, to Italy, to  Germany, so you hitchhiked to a location.

من خیلی به اسپانیا، ایتالیا، آلمان با اتوتو رفتم، بنابراین شما به مکانی رفتید.

I hitchhiked from Spain to Italy, for example.

مثلا از اسپانیا به ایتالیا با اتوتو رفتم.

So I kind of picked up those languages too.

بنابراین من هم به نوعی آن زبان ها را انتخاب کردم.

Let's talk about this to pick up a language.

بیایید در مورد این صحبت کنیم تا زبان را انتخاب کنیم.

When you pick up a skill or a  language, it means you learn it.

وقتی مهارت یا زبانی را انتخاب می‌کنید، به این معنی است که آن را یاد می‌گیرید.

You learn that skill, or you learn that language  by practicing it rather than being taught it,  

شما آن مهارت را یاد می‌گیرید، یا آن زبان را با تمرین آن به جای آموزش، یاد می‌گیرید،

which means you didn't formally study it.

که به این معنی است که شما آن را به طور رسمی مطالعه نکرده‌اید.

So here, remember, he spent time in Spain.

بنابراین در اینجا، به یاد داشته باشید، او زمانی را در اسپانیا گذراند.

So if he picked up Spanish, it means he  learned Spanish simply by being in Spain  

بنابراین، اگر او اسپانیایی را انتخاب کرد، به این معنی است که او اسپانیایی را صرفاً با حضور در اسپانیا

and being exposed to the Spanish language, hearing  people speak it, seeing the signs on the streets.

و قرار گرفتن در معرض زبان اسپانیایی، شنیدن صحبت‌های مردم و دیدن تابلوهای خیابان‌ها، یاد گرفته است.

And that's how he learned Spanish.

و اینگونه بود که اسپانیایی را یاد گرفت.

He didn't sit in a classroom and  formally study Spanish, he picked it up.

او در کلاس درس نمی نشست و به طور رسمی اسپانیایی نمی خواند، بلکه آن را انتخاب کرد.

Now, right now you are  doing a combination of both,  

در حال حاضر، در حال حاضر شما ترکیبی از هر دو را انجام می‌دهید،

because I am formally teaching you specific  words like Hitchhike, but you are learning  

زیرا من به طور رسمی به شما کلمات خاصی مانند Hitchhike را آموزش می‌دهم، اما شما در حال یادگیری

a lot of other vocabulary, pronunciation,  grammar rules, simply by being exposed to it.

بسیاری از واژگان، تلفظ، قوانین دستور زبان هستید، صرفاً با قرار گرفتن در معرض آن.

So you are formally learning  some language right now,  

بنابراین شما در حال حاضر به طور رسمی در حال یادگیری زبان هستید،

but you're also picking up a lot of vocabulary.

اما واژگان زیادی نیز به دست می آورید.

Now, interestingly, you pick up a language,  

اکنون، جالب این است که شما زبانی را انتخاب می‌کنید،

which means you learn it more informally,  but you also pick up a hitchhiker.

که به این معنی است که آن را غیررسمی‌تر یاد می‌گیرید، اما در عین حال به یک مسافرت‌سواری هم دست می‌زنید.

But that is in a completely different context.

اما این در یک زمینه کاملا متفاوت است.

When you pick up a hitchhiker, it means they enter  

وقتی یک خودروی سواری سوار می‌شوید، به این معنی است که آنها وارد

your vehicle and you transport that  person from location A to location B.

وسیله نقلیه شما می‌شوند و شما آن فرد را از مکان A به مکان B منتقل می‌کنید.

So one phrasal verb to pick up used  in two completely different context.

بنابراین یک فعل عبارتی برای برداشتن در دو زمینه کاملاً متفاوت استفاده می‌شود.

I wrote that example here for you, so you can see  pick up being used in our context of a hitchhiker.

من آن مثال را اینجا برای شما نوشتم، بنابراین می‌توانید مشاهده کنید که در زمینه ما از یک مسافرت‌سواری استفاده می‌شود.

I've never picked up a hitchhiker.

من تا به حال یک سواری سوار نشده ام.

So hitchhiker is a noun.

بنابراین autohiker یک اسم است. به همین

That's why we have an article, because  it's referring to the noun A hitchhiker.

دلیل است که ما مقاله ای داریم، زیرا به اسم A hitchhiker اشاره می کند. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Today, Kaufman speaks over more than over 20  languages, including before I read this long list.

امروز، کافمن به بیش از 20 زبان صحبت می‌کند ، از جمله قبل از اینکه این فهرست طولانی را بخوانم.

Is the language you speak on this list.

زبانی که شما صحبت می کنید در این لیست است.

Is your native language on this list?

آیا زبان مادری شما در این لیست است؟ در

There's a lot of languages here, including  English, French, Japanese, Mandarin, Korean,  

اینجا زبان‌های زیادی وجود دارد، از جمله انگلیسی، فرانسوی، ژاپنی، ماندارین، کره‌ای، اسپانیایی، سوئدی، آلمانی، ایتالیایی،

Spanish, Swedish, German, Italian, Cantonese,  Portuguese, Greek, Polish and Hebrew.

کانتونی، پرتغالی، یونانی، لهستانی و عبری.

Whoo, that's a long list.

اوه، این یک لیست طولانی است.

He's currently in the middle of  learning Russian, Arabic and Farsi.

او در حال حاضر در حال یادگیری روسی، عربی و فارسی است.

All right, in the middle of this  means the action is in progress.

بسیار خوب، در وسط این یعنی اقدام در حال انجام است.

Now in the middle of let's continue, he said.

گفت حالا وسط بیا ادامه بدیم.

15 years ago, on his 60th birthday, he  and his son decided to create a website  

15 سال پیش، در جشن تولد 60 سالگی‌اش، او و پسرش تصمیم گرفتند یک وب‌سایت

and YouTube channel to help others who are  interested in picking up a new language.

و کانال YouTube ایجاد کنند تا به دیگرانی که علاقه‌مند به یادگیری زبان جدید هستند کمک کنند.

So now you see this again who are interested  in picking up and notice our expression here  

بنابراین اکنون دوباره این را می‌بینید که علاقه‌مند به برداشتن هستند و متوجه می‌شوید که بیان ما در اینجا   کسانی

to be who are to be conjugated with  the subject and time reference others.

هستند که باید با موضوع و زمان مرجع دیگران ترکیب شوند.

This is conjugated with others.

این با دیگران تلفیق شده است.

Others because it's they.

دیگران چون آنها هستند.

They are others who are interested.

آنها دیگرانی هستند که علاقه مند هستند.

This is always in the Ed form because  it's functioning as an adjective.

این همیشه به شکل Ed است زیرا به عنوان یک صفت عمل می کند.

Interested in Now you're interested in something.

علاقه مند به حالا شما به چیزی علاقه مند هستید.

Interested in languages that would be a something,  or you're interested in doing something.

علاقه مند به زبان هایی هستید که می توانند یک چیزی باشند، یا به انجام کاری علاقه مند هستید.

So you need your gerund verb interested  in picking up a new language?

بنابراین به فعل جرون خود نیاز دارید که به انتخاب زبان جدید علاقه مند است؟ او گفت که

I wrote that sentence structure there for you  

من آن ساختار جمله را با

using flash cards and content from  Netflix movies and books, he said.

استفاده از فلش کارت ها و محتوای فیلم ها و کتاب های نتفلیکس برای شما نوشتم.

Thesitelink.com, which you now are very familiar  with and I encourage you to sign up for link.com,  

Thesitelink.com، که اکنون با آن بسیار آشنا هستید و من شما را تشویق می‌کنم در link.com ثبت‌نام کنید، به

teaches people a new language in the same way  that people learn to speak their native language.

مردم زبان جدیدی را به همان روشی که مردم یاد می‌گیرند به زبان مادری خود صحبت کنند، آموزش می‌دهد.

So it's using very natural content, Netflix,  

بنابراین از محتوای بسیار طبیعی، Netflix،

movies and books, just like we're doing now  learning with the news in a very natural way.

فیلم‌ها و کتاب‌ها استفاده می‌کند، درست مانند کاری که اکنون انجام می‌دهیم با اخبار به روشی بسیار طبیعی یاد می‌گیریم.

The first language is the  most difficult, Kaufman said.

کافمن گفت که زبان اول سخت ترین است.

But once you do it, it becomes easier and  your mind becomes a little more flexible.

اما وقتی این کار را انجام دهید، آسان‌تر می‌شود و ذهن شما کمی انعطاف‌پذیرتر می‌شود.

Would you agree with that that the  first language is the most difficult?

آیا با این موافق هستید که زبان اول سخت ترین است؟

I think I agree.

فکر کنم موافقم

The second language I learned was definitely  a lot easier than the first language I learned  

زبان دومی که یاد گرفتم قطعاً بسیار آسان‌تر از زبان اولی بود که یاد گرفتم

simply because I knew how to learn a language  and I learned from the mistakes I made learning  

فقط به این دلیل که می‌دانستم چگونه یک زبان را یاد بگیرم و از اشتباهاتی که در یادگیری زبان اول مرتکب شدم یاد گرفتم

the first language, and I was able to correct  those mistakes and learn a lot more efficiently.

و توانستم آن اشتباهات را اصلاح کنم و چیزهای زیادی یاد بگیرم. کاراتر. آیا

Have you had that same situation?

شما هم چنین شرایطی را داشته اید؟

But once you do it, it becomes easier and  your mind becomes a little more flexible.

اما وقتی این کار را انجام دهید، آسان‌تر می‌شود و ذهن شما کمی انعطاف‌پذیرتر می‌شود.

Our website link.com our website  has beginner material that we have  

وب‌سایت ما link.com وب‌سایت ما دارای مطالب مبتدی است که ما

designed which has a lot of repetition  and lots of listening and reading.

طراحی کرده‌ایم که دارای تکرار زیاد و شنیدن و خواندن زیاد است.

So as you know, I'm also all about the repetition.

بنابراین همانطور که می دانید، من نیز در مورد تکرار هستم.

I say that all the time.

من همیشه این را می گویم.

Repetition, repetition, repetition, and what  you're doing right now, reading and listening.

تکرار، تکرار، تکرار، و آنچه در حال حاضر انجام می‌دهید، خواندن و گوش دادن.

You're doing these two skills, and this  helps you pick up a language a lot faster.

شما این دو مهارت را انجام می‌دهید، و این به شما کمک می‌کند زبان را خیلی سریع‌تر یاد بگیرید. کافمن می گوید،

The key to learning a new language is  listening and reading, Kaufman says.

کلید یادگیری یک زبان جدید، گوش دادن و خواندن است.

OK, let's talk about this, the key  to something or doing something.

خوب، بیایید در مورد این، کلید کاری یا انجام کاری صحبت کنیم.

This is a great expression.

این یک بیان عالی است.

It's an idiom.

این یک اصطلاح است.

The key to and then you have  something or doing something.

کلید و سپس شما چیزی دارید یا کاری انجام می دهید.

This means the best or the  only way to achieve something.

این به معنای بهترین یا تنها راه برای رسیدن به چیزی است.

Now notice that the is part of the expression.

حال توجه کنید که the بخشی از عبارت است.

You need it the key to learning.

شما به آن کلید یادگیری نیاز دارید.

Now here's an example with a noun form.

حالا در اینجا یک مثال با شکل اسمی آورده شده است.

The key to something, in this case success.

کلید چیزی، در این مورد موفقیت.

The key to success is.

کلید موفقیت این است.

Now if I wanted to turn this into  a verb, I need a gerund verb.

حالا اگر بخواهم این را به یک فعل تبدیل کنم، به یک فعل جیروند نیاز دارم.

The key to attaining success.

کلید رسیدن به موفقیت.

The key to achieving.

کلید دستیابی.

You could also say achieving success is.

شما همچنین می توانید بگویید رسیدن به موفقیت است.

So you can have the exact same point,  

بنابراین شما می‌توانید دقیقاً همان نقطه را داشته باشید،

but one form is a noun form and the other  form is a verb form and you need the gerund.

اما یک شکل یک شکل اسمی است و شکل دیگر یک شکل فعل است و شما به جیروند نیاز دارید.

So what do you think?

خب چی فکر می کنی؟

What's the key to success?

رمز موفقیت چیست؟ به

Feel free to share that in the  comments and why not inspire people?

راحتی آن را در نظرات به اشتراک بگذارید و چرا الهام بخش مردم نباشید؟

I will share my key to success with you.

من کلید موفقیت خود را با شما به اشتراک خواهم گذاشت.

I believe that the key to success is if I had to  only choose one thing, I would say consistency.

من معتقدم که کلید موفقیت این است که اگر مجبور باشم فقط یک چیز را انتخاب کنم، می‌گویم ثبات.

Consistency.

ثبات.

This is a something.

این یه چیزیه

When you're consistent, it  means you do that action.

وقتی سازگار هستید، به این معنی است که آن عمل را انجام می‌دهید.

Many, many times.

بارها و بارها.

Or if you say I'm going to eat healthy every  single day, will you do it every single day?

یا اگر بگویید من قرار است هر روز سالم غذا بخورم ، آیا این کار را هر روز انجام می‌دهید؟

It's consistency.

این قوام است.

This is the something, the noun form.

این چیزی است، شکل اسمی.

Now if I want to turn this into a verb form,  

حالا اگر بخواهم این را به شکل فعل تبدیل کنم،

I would say the key to attaining  success is being consistent.

می‌توانم بگویم که کلید رسیدن به موفقیت، سازگاری است.

Be to be.

بودن

This is our verb in ING and then consistent.

این فعل ما در ING و سپس سازگار است.

This is an adjective that describes the verb.

این صفتی است که فعل را توصیف می کند.

This is my opinion, and this is how  I have personally achieved success.

این نظر من است و به این صورت است که شخصاً به موفقیت دست یافته ام.

Do you agree with this?

آیا شما با این موافق هستید؟ به

What do you think the key to success is?

نظر شما رمز موفقیت چیست؟

Practice that in the comments, let's continue.

این را در نظرات تمرین کنید، ادامه دهید. کافمن گفت،

The key to learning a new language is  listening and reading, Kaufman said.

کلید یادگیری یک زبان جدید، گوش دادن و خواندن است.

And to overwhelmingly expose yourself to  the language and increase your vocabulary.

و تا حد زیادی خود را در معرض  زبان قرار دهید و دایره لغات خود را افزایش دهید.

When you overwhelmingly expose yourself,  when you expose yourself to a language,  

وقتی شما به‌طور قاطع خود را در معرض دید قرار می‌دهید، وقتی خودتان را در معرض زبانی قرار می‌دهید،

it simply means that you constantly see English.

به سادگی به این معناست که دائماً انگلیسی می‌بینید.

If you expose yourself multiple times a day, you  hear English, you see English, you read English.

اگر روزانه چندین بار خود را در معرض دید قرار دهید، انگلیسی می شنوید، انگلیسی می بینید، انگلیسی می خوانید.

That is, expose yourself.

یعنی خودت را لو بده.

And when you overwhelmingly, it simply  makes how much you expose yourself.

و وقتی به شدت زیاد می‌شوید، به سادگی باعث می‌شود که چقدر خودتان را در معرض دید قرار دهید.

Very strong, overwhelmingly expose yourself.

بسیار قوی، به شدت خود را در معرض دید قرار دهید. به

It sounds like multiple times a  day you see English, hear English.

نظر می رسد چندین بار در روز انگلیسی می بینید، انگلیسی می شنوید.

You do everything you can to make sure  your environment has English in it.

شما هر کاری که می توانید انجام می دهید تا مطمئن شوید که محیط شما دارای زبان انگلیسی است.

So you're seeing, listening to, speaking,  reading, writing English constantly.

بنابراین شما دائماً انگلیسی می بینید، گوش می دهید، صحبت می کنید، می خوانید، می نویسید.

That would be overwhelmingly  expose yourself to the language.

این باعث می‌شود که خود را در معرض این زبان قرار دهید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

If you are going to go to Mexico,  maybe you'll hitchhike to Mexico.

اگر قرار است به مکزیک بروید، شاید به مکزیک با اتوتو بروید. او پیشنهاد کرد:

If you're going to go to Mexico, give  yourself a year to really build up your  

اگر می‌خواهید به مکزیک بروید، یک سال به خودتان فرصت دهید تا واقعاً

ability to comprehend so that when you get  there, you can actually operate, he suggested.

توانایی درک خود را تقویت کنید تا وقتی به آنجا رسیدید، واقعاً بتوانید عمل کنید.

When you build up your ability,  when you build something up,  

وقتی توانایی خود را تقویت می کنید، وقتی چیزی را می سازید، به این

it means you make it stronger  and stronger and stronger.

معنی است که آن را قوی تر و قوی تر و قوی تر می کنید.

And your ability is your ability  to understand the language, to  

و توانایی شما توانایی شما برای درک زبان،

speak the language, to use the language.

صحبت کردن به زبان، استفاده از زبان است. کافمن می‌گوید،

So again, to build up your ability, that  means to increase your ability or your  

بنابراین دوباره، برای تقویت توانایی‌تان، این به معنای افزایش توانایی‌تان است یا

ability becomes stronger or larger, Kaufman says.

توانایی‌تان قوی‌تر یا بزرگ‌تر می‌شود.

Learning a new language helps him experience a new  

یادگیری یک زبان جدید به او کمک می‌کند فرهنگ جدیدی را تجربه کند

culture and learn about people in  different places around the world.

و در مورد مردم در مکان‌های مختلف در سراسر جهان بیاموزد.

When you learn another language, those  people of that country come to life.

وقتی زبان دیگری یاد می‌گیرید، آن مردم آن کشور زنده می‌شوند.

So you have a totally different  perception of that country.

بنابراین شما برداشتی کاملاً متفاوت از آن کشور دارید.

A perception is how you see that country.

درک این است که شما آن کشور را چگونه می بینید.

So before you come to Canada, you of course have  

بنابراین، قبل از اینکه به کانادا بیایید، مطمئناً

this image in your mind of what Canada  is or what Canadian people are like.

این تصویر را در ذهن خود دارید که کانادا چیست یا مردم کانادا چگونه هستند.

But then when you actually visit Canada,  

اما وقتی واقعاً از کانادا دیدن می کنید،

your perception, how you see the country and  the people is going to be very different.

تصور شما، اینکه چگونه کشور و  مردم را می بینید، بسیار متفاوت خواهد بود.

You have a totally different  perception of that country.

شما برداشتی کاملاً متفاوت از آن کشور دارید.

And in my opinion, that's why traveling is so  amazing, those people and that culture, he said.

و به نظر من، به همین دلیل است که سفر، آن مردم و آن فرهنگ، بسیار شگفت‌انگیز است.

And that's the end of the article.

و این پایان مقاله است.

I hope you are now inspired learning  about someone who speaks 20 languages.

امیدوارم اکنون الهام گرفته باشید درباره شخصی که به 20 زبان صحبت می کند یاد بگیرید.

So now what I'll do is I'll go to the top and  I'll read the article from start to finish,  

بنابراین اکنون کاری که من انجام خواهم داد این است که به بالا می روم و مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم،

and this time you can focus on my pronunciation.

و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

This Vancouver man knows over 20 languages  

این مرد ونکووری بیش از 20 زبان را می‌داند

and he's sharing his secrets  so you can learn more too.

و اسرار خود را به اشتراک می‌گذارد تا شما نیز بیشتر بیاموزید.

A Vancouver polyglot and popular YouTuber  is teaching others his secret to learning a  

یک یوتیوب‌بر چند زبانه و محبوب ونکوور،

new language after acquiring more than two  dozen foreign languages for work and fun.

پس از کسب بیش از دوجین زبان خارجی برای کار و سرگرمی، راز یادگیری یک زبان جدید را به دیگران آموزش می‌دهد.

Steve Kaufman, 76, who has over half a million  subscribers on his language teaching YouTube  

استیو کافمن، ۷۶ ساله، که بیش از نیم میلیون مشترک در کانال آموزش زبان یوتیوب خود دارد

channel, said his love for learning new  languages started when he met a professor  

، گفت که عشق او به یادگیری زبان‌های جدید زمانی آغاز شد که با استادی

at McGill University in Montreal who encouraged  him to continue his academic studies in France.

در دانشگاه مک گیل در مونترال آشنا شد که او را تشویق کرد به تحصیلات آکادمیک خود در فرانسه ادامه دهد.

Everything was in French, so I became  very fluent, and when I was a student I  

همه چیز به زبان فرانسوی بود، بنابراین من خیلی مسلط شدم، و زمانی که دانشجو بودم،

hitchhiked a lot to Spain, Italy and Germany,  so I kind of picked up those languages too.

خیلی به اسپانیا، ایتالیا و آلمان می‌رفتم، بنابراین به نوعی آن زبان‌ها را هم انتخاب کردم.

Today, Kaufman speaks over 20 languages,  including English, French, Japanese, Mandarin,  

امروزه، کافمن به بیش از 20 زبان، از جمله انگلیسی، فرانسوی، ژاپنی، ماندارین، کره‌ای، اسپانیایی، سوئدی، آلمانی، ایتالیایی،

Korean, Spanish, Swedish, German, Italian,  Cantonese, Portuguese, Greek, Polish and Hebrew.

کانتونی، پرتغالی، یونانی، لهستانی و عبری صحبت می‌کند. او 15 سال پیش گفت که

He's currently in the middle of learning  Russian, Arabic and Farsi, he said 15 years ago.

او در حال حاضر در حال یادگیری روسی، عربی و فارسی است.

On his 60th birthday, he and his  son decided to create a website  

در تولد 60 سالگی‌اش، او و پسرش تصمیم گرفتند یک وب‌سایت

and YouTube channel to help others who are  interested in picking up a new language.

و کانال YouTube ایجاد کنند تا به دیگرانی که علاقه‌مند به یادگیری زبان جدید هستند کمک کنند. او گفت که

Using flash cards and content from Netflix,  movies and books, he said, the sitelink.com  

با استفاده از کارت‌های فلش و محتوای نتفلیکس، فیلم‌ها و کتاب‌ها، sitelink.com به

teaches people a new language in the same way  that people learn to speak their native language.

مردم زبان جدیدی را به همان روشی که مردم یاد می‌گیرند به زبان مادری خود صحبت کنند، آموزش می‌دهد.

The first language is the  most difficult, Kaufman said.

کافمن گفت که زبان اول سخت ترین است.

But once you do it, it becomes easier and  your mind becomes a little more flexible.

اما وقتی این کار را انجام دهید، آسان‌تر می‌شود و ذهن شما کمی انعطاف‌پذیرتر می‌شود.

Our website has beginner  material that we have designed,  

وب‌سایت ما دارای مطالب مبتدی است که ما طراحی کرده‌ایم،

which has a lot of repetition and  lots of listening and reading.

که دارای تکرار زیاد و گوش دادن و خواندن زیاد است. کافمن گفت،

The key to learning a new language is  listening and reading, Kaufman said.

کلید یادگیری یک زبان جدید، گوش دادن و خواندن است.

And to overwhelmingly expose yourself to  the language to increase your vocabulary.

و برای افزایش دایره لغات خود، خود را در معرض  زبان قرار دهید. او پیشنهاد کرد،

If you are going to go to Mexico, give  yourself a year to really build up your  

اگر می‌خواهید به مکزیک بروید، یک سال به خودتان فرصت دهید تا واقعاً

ability to comprehend so that when you get  there you can actually operate, he suggested.

توانایی درک خود را تقویت کنید تا وقتی به آنجا رسیدید بتوانید عمل کنید.

Kaufman says learning a new  language helps him experience  

کافمن می‌گوید یادگیری یک زبان جدید به او کمک می‌کند

a new culture and learn about people  in different places around the world.

فرهنگ جدیدی را تجربه کند و درباره مردم در نقاط مختلف جهان بیاموزد. او گفت،

When you learn another language, those  people of that country come to life,  

وقتی زبان دیگری یاد می‌گیرید، آن مردم آن کشور زنده می‌شوند،

so you have a totally different perception of that  country, those people and that culture, he said.

بنابراین شما برداشتی کاملاً متفاوت از آن کشور، آن مردم و آن فرهنگ دارید.

I hope you're feeling motivated and inspired  

امیدوارم

to keep learning English and  keep learning other languages.

برای ادامه یادگیری زبان انگلیسی و یادگیری زبان‌های دیگر انگیزه و الهام گرفته باشید.

And maybe one day you'll become a  polyglot and speak 20 languages as well.

و شاید روزی چند زبانی شوید و به 20 زبان نیز صحبت کنید.

And remember, Link is giving you a 35%  discount off a one year premium plan.

و به‌خاطر داشته باشید، Link به شما 35% تخفیف برای طرح یک ساله حق بیمه می‌دهد.

You can click right here to sign up now, or  you can look for the description in the link.

برای ثبت‌نام می‌توانید همین‌جا را کلیک کنید، یا می‌توانید توضیحات را در پیوند جستجو کنید.

I know you'll love using Link and it will  help take your fluency to the next level.

می‌دانم که استفاده از Link را دوست خواهید داشت و این کمک می‌کند تسلط شما را به سطح بعدی ارتقا دهید.