If You Know These 15 Idioms, Your English is Excellent

29,727 views ・ 2024-11-27

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
If you know these 15 idioms,  your English is excellent.
0
200
6160
اگر این 15 اصطلاح را می‌شناسید، انگلیسی شما عالی است.
00:06
Welcome back to JForrest English.
1
6360
1640
به JForrest English خوش آمدید.
00:08
Of course.
2
8000
480
00:08
I'm Jennifer.
3
8480
640
البته.
من جنیفر هستم
00:09
Now let's get started.
4
9120
1440
حالا بیایید شروع کنیم.
00:10
You're going to learn these idioms as a quiz.
5
10560
3680
شما قرار است این اصطلاحات را به عنوان یک مسابقه یاد بگیرید.
00:14
You'll see a sentence on the screen with a blank,  
6
14240
4000
جمله‌ای را روی صفحه با یک جای خالی می‌بینید،
00:18
and you need to complete  the idiom in five seconds.
7
18240
5000
و باید این اصطلاح را در پنج ثانیه کامل کنید.
00:23
After you'll learn the correct idiom,  
8
23240
2440
بعد از اینکه اصطلاح صحیح را یاد گرفتید،
00:25
you'll review an example sentence and and  you'll listen to natives using that idiom.
9
25680
6200
یک جمله مثال را مرور می‌کنید و به بومی‌ها با استفاده از آن اصطلاح گوش می‌دهید.
00:31
Are you ready?
10
31880
1240
آیا شما آماده اید؟
00:33
Question one.
11
33120
1000
سوال یک.
00:34
At the beginning of our meeting, we  shared our favorite food to break.
12
34120
10960
در ابتدای جلسه، غذای مورد علاقه خود را برای شکستن به اشتراک گذاشتیم.
00:45
To break the ice To break the ice.
13
45080
4160
برای شکستن یخ برای شکستن یخ.
00:49
This is an idiom that means to  have conversation or activities  
14
49240
5160
این اصطلاحی است که به معنای انجام مکالمه یا فعالیت‌ها
00:54
to overcome initial awkwardness or tension  when people are meeting for the first time.
15
54400
7320
برای غلبه بر ناراحتی یا تنش اولیه هنگام ملاقات افراد برای اولین بار است.
01:01
For example, you can share your favorite  food or play a little game to break the ice.
16
61720
6880
برای مثال، می‌توانید غذای مورد علاقه‌تان را به اشتراک بگذارید یا برای شکستن یخ کمی بازی کنید.
01:08
Now remember that idioms are words in a  fixed order that have a non literal meaning.
17
68600
7760
اکنون به یاد داشته باشید که اصطلاحات، کلماتی با ترتیب ثابت هستند که معنای غیر تحت اللفظی دارند.
01:16
Because they're in a fixed order.
18
76360
2000
چون ترتیب ثابتی دارند.
01:18
You cannot say we broke ice that isn't correct.
19
78360
4520
نمی توانید بگویید ما یخ را شکستیم که درست نیست.
01:22
You can't say we broke an ice that isn't correct,  and you definitely can't say we broke ice cubes.
20
82880
7480
شما نمی‌توانید بگویید که یخی را شکستیم که درست نیست، و قطعاً نمی‌توانید بگویید که ما تکه‌های یخ را شکستیم.
01:30
You must say we broke the ice.
21
90360
4000
باید بگویید ما یخ را شکستیم.
01:34
And of course, here your verb to  break is conjugated in the past.
22
94360
4240
و البته، در اینجا فعل به شکستن شما در گذشته مزدور شده است.
01:38
Simple.
23
98600
1080
ساده
01:39
Don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.
24
99680
4920
نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.
01:44
You can find the link in the description.
25
104600
2160
می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
01:46
It was just.
26
106760
840
فقط بود.
01:47
Break the ice and and now  let's have some fun, you know?
27
107600
3280
یخ را بشکنید و حالا بیایید کمی سرگرم شویم، می دانید؟
01:50
Yeah.
28
110880
240
آره
01:51
I shake some hands.
29
111120
1040
چند دست می فشارم
01:52
I break the ice and make small  talk about their backgrounds.
30
112160
4480
یخ را می‌شکنم و درباره پس‌زمینه‌شان صحبت‌های کوچکی می‌کنم.
01:56
I take a genuine interest in the people.
31
116640
2680
من علاقه واقعی به مردم دارم.
01:59
Question 2.
32
119320
1440
سوال 2.
02:00
Great job with the presentation  you knocked it out of.
33
120760
9680
کار عالی با ارائه  که آن را حذف کردید.
02:10
Out of the park to knock  something out of the park.
34
130440
4920
بیرون از پارک برای کوبیدن چیزی از پارک.
02:15
This is a fun idiom.
35
135360
2240
این یک اصطلاح سرگرم کننده است.
02:17
It means to do something exceptionally well.
36
137600
3520
به معنای انجام کاری فوق العاده خوب است.
02:21
So you can use this to compliment someone.
37
141120
3560
بنابراین می توانید از این برای تعریف و تمجید از دیگران استفاده کنید.
02:24
For example, the team knocked it out of the  park with their innovative product launch.
38
144680
8520
برای مثال، تیم با راه‌اندازی محصول نوآورانه‌اش، آن را از پارک حذف کرد.
02:33
Now notice how I used it before  I specified the something,  
39
153200
4400
اکنون توجه کنید که چگونه از آن استفاده کردم قبل از اینکه چیزی را مشخص کنم،
02:37
which was the innovative product launch.
40
157600
2680
که راه‌اندازی محصول نوآورانه بود.
02:40
You can do it the other way and say  the team knocked the product launch.
41
160280
5320
می‌توانید این کار را به روش دیگری انجام دهید و بگویید تیم راه‌اندازی محصول را شکست داده است.
02:45
The something the team knocked the  product launch out of the park.
42
165600
5040
چیزی که تیم راه‌اندازی محصول را از پارک حذف کرد.
02:50
The team did exceptionally well.
43
170640
2800
تیم فوق العاده خوب کار کرد.
02:53
So hopefully you're thinking  this lesson is amazing.
44
173440
3920
بنابراین امیدواریم که فکر می‌کنید این درس شگفت‌انگیز است.
02:57
Jennifer knocked it out of the park.
45
177360
2480
جنیفر آن را از پارک بیرون انداخت.
03:00
Of course, the IT is this lesson.
46
180360
3160
البته فناوری اطلاعات این درس است.
03:03
So do you agree?
47
183520
1360
پس موافقید؟
03:04
Am I or did I knock it out of the park?
48
184880
3680
من هستم یا آن را از پارک بیرون انداختم؟
03:08
If you agree, but that's right, that's  right, but that's right in the comments.
49
188560
4680
اگر موافقید، اما درست است، درست است، اما در نظرات همینطور است.
03:13
Whatever it is, you knock it out of the park  because you're educated at this great college.
50
193240
6040
هر چه که باشد، آن را از پارک بیرون می‌اندازی، زیرا در این کالج عالی تحصیل کرده‌ای.
03:19
Traditional public schools knock  it out of the park in many places.
51
199280
3520
مدارس دولتی سنتی در بسیاری از مکان‌ها آن را از پارک خارج می‌کنند.
03:22
My guess is they'll continue to thrive.
52
202800
1680
حدس من این است که آنها به رشد خود ادامه خواهند داد.
03:24
The ones that are good.
53
204480
1400
اونایی که خوبن
03:25
Very rarely is your first movie  going to knock it out of the park.
54
205880
3960
خیلی به ندرت پیش می‌آید که اولین فیلم شما آن را از پارک خارج کند.
03:29
Question three I was offered my  dream position but if I accept it,  
55
209840
6600
سوال سوم به من پیشنهاد شد که رویایی ام باشد، اما اگر آن را بپذیرم،
03:36
I have to move to another  city away from my family.
56
216440
3960
باید به شهر دیگری دور از خانواده ام نقل مکان کنم.
03:40
I'm between a rock and A and a hard place.
57
220400
11560
من بین یک سنگ و A و یک مکان سخت هستم.
03:51
Did you get this one to be  between a rock and a hard place?
58
231960
4920
آیا این یکی را بین یک سنگ و یک مکان سخت گرفتید؟
03:56
This means to be faced with two  difficult or undesirable options.
59
236880
6120
این به معنای مواجه شدن با دو گزینه دشوار یا نامطلوب است.
04:03
He's between a rock and a hard place,  
60
243000
3160
او بین یک سنگ و یک مکان سخت،
04:06
having to choose between a  promotion and moving to a new city.
61
246160
4400
باید بین ترفیع و نقل مکان به یک شهر جدید یکی را انتخاب کند.
04:10
So notice how I use the idiom first,  
62
250560
2600
بنابراین توجه کنید که چگونه ابتدا از اصطلاح استفاده می‌کنم
04:13
and then I identified the two  undesirable or difficult options.
63
253160
5760
و سپس دو گزینه نامطلوب یا دشوار را شناسایی کردم.
04:18
You could also say I'm between  a rock and a hard place.
64
258920
4240
شما همچنین می توانید بگویید من بین یک سنگ و یک مکان سخت هستم.
04:23
If I tell the truth, it could hurt my friend.
65
263160
4040
اگر حقیقت را بگویم، ممکن است به دوستم آسیب برساند.
04:27
So the other option is implied.
66
267200
2320
پس گزینه دیگر دلالت دارد.
04:29
You tell the truth or you don't tell the truth.
67
269520
3160
راست می گویید یا نمی گویید.
04:32
They were caught between a rock and a high.
68
272680
2720
بین صخره و بلندی گیر کرده بودند.
04:35
Place and they.
69
275400
920
مکان و آنها.
04:36
Ended up choosing the high place,  really between a rock and a hard place.
70
276320
4840
در نهایت مکان بلند را انتخاب کردم، واقعاً بین یک سنگ و یک مکان سخت.
04:41
And to find that officers sometimes make mistakes.
71
281160
5280
و متوجه شوید که افسران گاهی اوقات اشتباه می کنند.
04:46
I think it's understandable.
72
286440
1160
به نظر من قابل درک است. قابل
04:47
It's to be expected.
73
287600
1480
انتظار است
04:49
They're between a rock and a  hard place in economic policy.
74
289080
4520
آنها در سیاست اقتصادی بین یک سنگ و یک مکان سخت قرار دارند.
04:53
Question 4.
75
293600
1040
سوال 4.
04:54
The party is on Saturday, but it's a surprise.
76
294640
4080
مهمانی شنبه است، اما شگفت انگیز است.
04:58
Don't spill the  
77
298720
920
05:05
Don't spill the beans.
78
305480
1960
حبوبات را نریزید.
05:07
To spill the beans.
79
307440
1840
برای ریختن حبوبات.
05:09
This means to reveal a secret or  disclose information unintentionally.
80
309280
6200
این به معنای فاش کردن یک سری اطلاعات یا افشای ناخواسته اطلاعات است.
05:15
So for example, I accidentally spilled  the beans because it's not intentional.
81
315480
5760
برای مثال، من به طور تصادفی لوبیاها را ریختم زیرا عمدی نبود.
05:21
I accidentally spilled the  beans about their engagement.
82
321240
3920
من تصادفاً حبوبات مربوط به نامزدی آنها را ریختم.
05:25
I didn't know it was a secret.
83
325160
2840
نمیدونستم راز هست
05:28
Or you could reassure someone  your secret is safe with me.
84
328000
5200
یا می‌توانید به کسی اطمینان دهید که راز شما نزد من امن است.
05:33
You know I won't spill the beans.
85
333200
3240
میدونی که من لوبیا رو نمیریزم
05:36
I won't reveal your secret.
86
336440
3080
من راز شما را فاش نمی کنم
05:39
And he would try to get kids to  spill the beans on the family.
87
339520
2720
و سعی می‌کرد بچه‌ها را وادار کند که لوبیاها را روی خانواده بریزند.
05:42
You know, like, my mother's pregnant.
88
342240
1680
میدونی مادرم بارداره
05:43
My daddy doesn't know.
89
343920
1280
بابام نمیدونه
05:45
The authorities thought if he was  tortured he might spill the beans,  
90
345200
2960
مقامات فکر می کردند اگر او شکنجه شود ممکن است لوبیاها را بریزد،
05:48
but there weren't any beans to spill.
91
348160
1720
اما هیچ لوبیایی برای ریختن وجود نداشت.
05:49
If you don't spill the beans now.
92
349880
1960
اگر الان حبوبات را نریزید.
05:51
We're going to.
93
351840
520
ما می رویم.
05:52
Finish this talk down at the station.
94
352360
1880
این صحبت را در ایستگاه تمام کنید.
05:54
Question five.
95
354240
1240
سوال پنجم.
05:55
You don't have to work  tonight and miss your party.
96
355480
3280
لازم نیست امشب کار کنید و مهمانی خود را از دست بدهید.
05:58
I was just pulling your.
97
358760
7480
من فقط تو را می کشیدم
06:06
I was just pulling your leg to pull one's leg.
98
366240
5280
من فقط پای تو را می کشیدم تا پای یکی را بکشم.
06:11
Your leg.
99
371520
1320
پای تو
06:12
This means to tease or joke  with someone in a playful way.
100
372840
5240
این به معنای شوخی کردن یا شوخی کردن با کسی به شیوه ای بازیگوش است.
06:18
For example, to joke with your coworker.
101
378080
2960
مثلاً با همکارتان شوخی کنید.
06:21
You could say the boss wants us to  work late tonight and organize all  
102
381040
4720
می‌توانید بگویید که رئیس می‌خواهد امشب تا دیروقت کار کنیم و همه
06:25
the boxes in the storage room and  your Co worker could reply back and  
103
385760
4480
جعبه‌های اتاق انبار را مرتب کنیم و همکارتان می‌تواند پاسخ دهد و
06:30
say seriously that will take hours  and I have tickets to Taylor Swift.
104
390240
6720
جدی بگوید که ساعت‌ها طول می‌کشد و من برای تیلور سویفت بلیط دارم.
06:36
And then your Co worker can  say I'm just pulling your leg.
105
396960
4040
و سپس همکارتان می‌تواند بگوید من فقط پای شما را می‌کشم.
06:41
You're teasing your Co worker.
106
401000
2520
شما همکار خود را مسخره می کنید. از
06:43
Enjoy the show.
107
403520
1440
نمایش لذت ببرید
06:44
I was just pulling your leg.
108
404960
1760
فقط داشتم پایت را می کشیدم
06:46
Pressed his nose up against mine, gave me this  evil smile and said I was just pulling your leg.
109
406720
5680
دماغش را روی بینی من فشار داد، این لبخند شیطانی به من زد و گفت من فقط پای تو را می کشم.
06:52
I was.
110
412400
240
06:52
Just.
111
412640
400
من بودم
فقط
06:53
I was just.
112
413040
520
06:53
Pulling your leg I I pull.
113
413560
1800
من فقط بودم
کشیدن پای تو من می کشم.
06:55
Stuff up all the time.
114
415360
1400
همیشه چیزها را پر کنید.
06:56
Question 6 I got Taylor Swift tickets.
115
416760
3200
سوال 6 من بلیط تیلور سویفت گرفتم.
06:59
I'm cloud 9.
116
419960
8320
من ابر 9 هستم.
07:08
I am on cloud 9 because this expression is to be  on cloud 9, which means to be extremely happy.
117
428280
10720
من در ابر 9 هستم زیرا این عبارت to be on cloud 9 است که به معنای فوق العاده شاد بودن است.
07:19
He's been on cloud 9 since he got engaged.
118
439000
4920
او از زمان نامزدی در ابر 9 بوده است.
07:23
Remember to conjugate that verb to be.
119
443920
2760
به یاد داشته باشید که آن فعل to be را به هم متصل کنید.
07:26
The team was on cloud 9 after  winning the championship game.
120
446680
6080
این تیم پس از پیروزی در بازی قهرمانی، روی ابر 9 بود.
07:32
I'm in cloud 9.
121
452760
1120
من در ابر 9 هستم.
07:33
Yes.
122
453880
800
بله.
07:34
And then guess what?
123
454680
880
و بعد حدس بزنید چی؟
07:35
Does it last?
124
455560
1440
دوام دارد؟
07:37
Yeah, I think that honestly, I I'm still kind  of on cloud 9 from Sunday when Aquafina won.
125
457000
6440
بله، من فکر می‌کنم صادقانه بگویم، من هنوز از یکشنبه که آکوافینا برنده شد، روی ابر 9 هستم.
07:43
As you can imagine, I was pretty much on cloud 9.
126
463440
2680
همانطور که می توانید تصور کنید، من تقریباً در cloud 9 بودم.
07:46
Then question 7.
127
466120
1520
سپس سؤال 7.
07:47
The client didn't like the  proposal, so we have to start from.
128
467640
9880
مشتری از این پیشنهاد خوشش نیامد ، بنابراین باید از آن شروع کنیم.
07:57
Start from scratch To start from scratch.
129
477520
3680
شروع از ابتدا برای شروع از صفر.
08:01
This means to start from the very  beginning, so you have to do it again.
130
481200
5040
این به این معنی است که از همان ابتدا شروع کنید ، بنابراین باید دوباره این کار را انجام دهید.
08:06
For example, my computer crashed and now I have  
131
486240
3680
به عنوان مثال، رایانه من خراب شد و اکنون باید
08:09
to start from scratch because  you lost your entire project.
132
489920
4760
از ابتدا شروع کنم زیرا کل پروژه خود را از دست دادید.
08:14
Or you could say I started learning English  from scratch last year or three years ago.
133
494680
7160
یا می توانید بگویید من سال گذشته یا سه سال پیش یادگیری زبان انگلیسی را از ابتدا شروع کردم.
08:21
From the very beginning.
134
501840
1800
از همان ابتدا.
08:23
Hello, how are you?
135
503640
2000
سلام حالتون چطوره؟
08:25
The very beginning.
136
505640
1280
همان آغاز.
08:26
So I guess you're going to  have to start from scratch.
137
506920
1880
بنابراین حدس می‌زنم باید از ابتدا شروع کنید.
08:28
So they had to start from scratch.
138
508800
1640
بنابراین آنها باید از صفر شروع می کردند.
08:30
McMillan most recently had to start from scratch.
139
510440
3080
مک میلان اخیراً مجبور شد از صفر شروع کند.
08:33
Question 8 As the project manager, Jane  calls the when it comes to the timeline.
140
513520
13120
سؤال 8 به عنوان مدیر پروژه، جین وقتی نوبت به جدول زمانی می رسد، آن را صدا می کند.
08:46
Jane calls the shots.
141
526640
2560
جین شات ها را صدا می کند.
08:49
A great position to be in.
142
529200
2000
یک موقعیت عالی برای قرار گرفتن در.
08:51
To call the shots means to be in control.
143
531200
3760
فراخوانی ضربات به معنای کنترل کردن است.
08:54
This is my house.
144
534960
2000
این خانه من است.
08:56
I call the shots.
145
536960
2240
من شات ها را صدا می زنم.
08:59
Or if someone is new to a team, they  might ask who calls the shots around here?
146
539200
6880
یا اگر فردی در یک تیم تازه کار است، ممکن است بپرسد چه کسی این اطراف را صدا می کند؟
09:06
Who is in control?
147
546080
2240
چه کسی در کنترل است؟
09:08
Well, then you're destined to have the  existing power structures to call the shots.
148
548320
4280
خب، پس شما مقدر شده‌اید که ساختارهای قدرت موجود را داشته باشید.
09:12
Instead, pharmaceutical companies call the shots.
149
552600
2320
در عوض، شرکت های داروسازی به این شات ها می گویند.
09:14
The FDA effectively allows them  to monopolize drugs via patents.
150
554920
3760
FDA به طور موثر به آنها اجازه می‌دهد تا داروها را از طریق ثبت اختراع در انحصار خود درآورند.
09:18
If I get the chance to call the shot,  we're not going to be this stupid.
151
558680
4160
اگر من این فرصت را پیدا کنم که شات را صدا کنم، اینقدر احمق نخواهیم بود.
09:22
Question Nine.
152
562840
1120
سوال نهم.
09:23
Since this is the first time you  missed a deadline, I'll let you off.
153
563960
5400
از آنجایی که این اولین بار است که یک ضرب الاجل را از دست می دهید، من شما را مرخص می کنم.
09:34
I'll let you off the hook  to let someone off the hook.
154
574520
4680
من تو را از قلاب آزاد می‌کنم تا کسی را از قلاب خارج کنم.
09:39
This is a relief because it means  to be released from responsibility,  
155
579200
5000
این یک تسکین است زیرا به معنای رهایی از مسئولیت،
09:44
punishment or a difficult situation.
156
584200
2480
مجازات یا موقعیت دشوار است.
09:46
So you are not going to punish the person  even though they did somewhat something wrong.
157
586680
6320
بنابراین نمی‌خواهید شخص را تنبیه کنید، حتی اگر تا حدودی کار اشتباهی انجام داده باشد.
09:53
I can work late tonight and finish the proposal.
158
593000
3320
من می توانم تا دیر وقت امشب کار کنم و پیشنهاد را تمام کنم.
09:56
You're off the hook.
159
596320
1800
شما از قلاب خارج شده اید.
09:58
You're relieved of that responsibility.
160
598120
3720
از این مسئولیت خلاص شدی
10:01
Or perhaps if I let you off the hook,  you have to promise to never do it again.
161
601840
7840
یا شاید اگر من شما را رها کنم، باید قول بدهید که دیگر این کار را نکنید.
10:09
God.
162
609680
160
10:09
I don't want to let him off the hook.
163
609840
1400
خدایا
من نمی خواهم او را رها کنم.
10:11
That means that may be hard to swallow,  but it also means we're off the hook.
164
611240
3040
این بدان معناست که ممکن است قورت دادن آن سخت باشد، اما همچنین به این معنی است که ما از قلاب خارج شده ایم.
10:14
It's not my fault.
165
614280
920
تقصیر من نیست.
10:15
The way I feel now, sales does not  get off the hook with this process.
166
615200
4560
همانطور که من اکنون احساس می کنم، فروش با این فرآیند از قلاب خارج نمی شود. تا
10:19
How are you doing so far?
167
619760
1600
الان چطوری؟
10:21
Question 10.
168
621360
1080
سوال 10.
10:22
The flight was delayed because of the weather.
169
622440
3000
پرواز به دلیل آب و هوا تاخیر داشت.
10:25
There's no use crying over.
170
625440
3880
گریه کردن فایده ای نداره
10:33
Spilled milk To cry over spilled milk.
171
633320
4320
شیر ریخته گریه کردن بر شیر ریخته شده.
10:37
This means to be upset about something  that can't be undone or fixed.
172
637640
6040
این به این معنی است که از چیزی که قابل لغو یا اصلاح نیست ناراحت باشید.
10:43
For example, the client fired us  because we missed the deadline.
173
643680
5000
برای مثال، مشتری ما را اخراج کرد به دلیل اینکه ضرب الاجل را از دست دادیم.
10:48
Let's not cry over spilled milk.
174
648680
2520
برای شیر ریخته گریه نکنیم.
10:51
Let's make sure this never happens again.
175
651200
4360
بیایید مطمئن شویم که این هرگز دوباره تکرار نمی شود.
10:55
Or you could say the client  didn't let us off the hook.
176
655560
4560
یا می‌توانید بگویید مشتری ما را رها نکرد.
11:00
Instead of crying over spilled milk, getting  
177
660120
3480
به جای اینکه برای شیر ریخته گریه کنیم،
11:03
upset over something we can't change,  let's brainstorm how we can improve.
178
663600
7120
به خاطر چیزی که نمی‌توانیم تغییر دهیم ناراحت شویم، بیایید فکر کنیم که چگونه می‌توانیم پیشرفت کنیم.
11:10
Because it's too late to cry over spilled milk.
179
670720
2280
چون دیگر برای گریه کردن برای شیر ریخته شده دیر شده است.
11:13
So I can cry over spilled milk or I can do what  
180
673000
2000
بنابراین من می‌توانم برای شیر ریخته گریه کنم یا می‌توانم کاری را انجام دهم که
11:15
I need to do and I'm going  to do what I need to do it.
181
675000
2680
باید انجام دهم و کاری را که باید انجام دهم انجام می‌دهم.
11:17
It's like the old saying,  don't cry over spilled milk.
182
677680
3080
این مثل ضرب المثل قدیمی است که می‌گوید برای شیر ریخته گریه نکنید.
11:20
It's a little thing.
183
680760
1120
این یک چیز کوچک است.
11:21
Question 11 I finally the  bullet and organize my taxes.
184
681880
7360
سوال 11 در نهایت من به گلوله می پردازم و مالیات خود را سازماندهی می کنم.
11:33
I finally bit the bullet.
185
693760
2440
بالاخره گلوله را گاز گرفتم.
11:36
Did you get the correct verb conjugation?
186
696200
2600
آیا صیغه فعل را درست به دست آورده اید؟
11:38
The idiom is to bite the bullet  bit is the past simple and this  
187
698800
5360
اصطلاح عبارت است از گاز گرفتن گلوله بیت گذشته ساده است و این
11:44
means to do something unpleasant  or difficult that is necessary.
188
704160
5800
به معنای انجام کاری ناخوشایند یا دشوار است که لازم است.
11:49
I must do my taxes, for example.
189
709960
3400
مثلاً باید مالیاتم را انجام دهم.
11:53
I hate filing paperwork, but I'll  just have to bite the bullet.
190
713360
6160
من از تشکیل پرونده متنفرم، اما فقط باید گلوله را گاز بگیرم. به
11:59
I have to do it anyway or the garage is a mess.
191
719520
5600
هر حال باید این کار را انجام دهم وگرنه گاراژ خراب است.
12:05
Let's bite the bullet and  clean it up this weekend.
192
725120
3760
بیایید گلوله را گاز بگیریم و این آخر هفته آن را تمیز کنیم.
12:08
So I thought, you know, bite the  bullet, don't put a voice in there.
193
728880
3400
بنابراین فکر کردم، می‌دانی، گلوله را گاز بگیر ، صدایی در آن وارد نکن.
12:12
Wish they would have the courage  to simply bite the bullet.
194
732280
3120
ای کاش آن‌ها شجاعت داشتند که به سادگی گلوله را گاز بگیرند.
12:15
And tell us.
195
735400
640
و به ما بگویید.
12:16
The truth?
196
736040
760
12:16
I'm just going to bite the bullet and reshape the  butter block because that's the right thing to do.
197
736800
6120
حقیقت؟
من فقط گلوله را گاز می گیرم و بلوک کره را دوباره شکل می دهم زیرا این کار درستی است.
12:22
Question 12.
198
742920
1080
سؤال 12.
12:24
We're going to hot water when the boss  finds out we didn't send the proposal.
199
744000
13240
وقتی رئیس متوجه شد که ما پیشنهاد را ارسال نکرده‌ایم، به آب گرم می‌رویم.
12:37
We're going to be in hot water, which  means you're going to be in trouble after  
200
757240
7680
ما قرار است در آب گرم باشیم، به این معنی که بعد از
12:44
forgetting his anniversary, John found  himself in hot water with his wife or.
201
764920
7880
فراموش کردن سالگردش، جان خود را در آب گرم با همسرش یا.
12:52
The company violated safety  protocols and is now in hot water.
202
772800
6400
این شرکت پروتکل‌های ایمنی را نقض کرد و اکنون در آب داغ است.
12:59
The captain of Flesh says you're in hot water.
203
779200
3040
کاپیتان Flesh می گوید شما در آب داغ هستید.
13:02
Now look, she made.
204
782240
1280
حالا ببین، او درست کرده است.
13:03
Sure, both he.
205
783520
960
مطمئنا، هر دو او.
13:04
And his tech ended.
206
784480
1000
و فناوری او به پایان رسید.
13:05
Up in hot water.
207
785480
1200
بالا در آب گرم
13:06
His company, Tesla, has already  been in hot water this year.
208
786680
3400
شرکت او، تسلا، امسال در آب گرم بوده است.
13:10
Question 13 Stop beating around  and just tell me the final price.
209
790080
13080
سوال 13 از این کار دست بردارید و فقط قیمت نهایی را به من بگویید.
13:23
Stop beating around the Bush.
210
803160
3320
از زدن دور بوش دست بردارید.
13:26
This means to avoid the main issue or topic.
211
806480
3920
این به معنای اجتناب از موضوع یا موضوع اصلی است.
13:30
So it means to speak indirectly, and we usually  do this if the topic is sensitive or awkward.
212
810400
8640
بنابراین به معنای صحبت غیرمستقیم است، و معمولاً اگر موضوع حساس یا ناخوشایند باشد، این کار را انجام می‌دهیم.
13:39
But you might tell your friend when you ask your  boss for a raise, don't beat around the Bush.
213
819040
7160
اما ممکن است به دوستتان بگویید وقتی از رئیس خود درخواست افزایش حقوق می‌کنید، دور بوش نروید.
13:46
Ask your boss directly.
214
826200
1840
مستقیماً از رئیس خود بپرسید.
13:48
Be direct.
215
828040
1720
مستقیم باشید
13:49
Or you could say after beating  around the Bush for 10 minutes  
216
829760
4480
یا می توانید بگویید پس از 10 دقیقه کتک زدن در اطراف بوش   و
13:54
talking indirectly about the main  topic, he finally asked me out.
217
834240
5800
صحبت غیرمستقیم در مورد موضوع اصلی، بالاخره از من خواست بیرون.
14:00
Which means he asked me on a romantic date.
218
840040
3800
یعنی در یک قرار عاشقانه از من پرسید.
14:03
If you beat around the Bush with people,  they'll say, well, I'll give you a small gift.
219
843840
2920
اگر با مردم دور بوش بکوبید، آنها می گویند، خوب، یک هدیه کوچک به شما می دهم.
14:06
I say no, no, I need to.
220
846760
1480
من می گویم نه، نه، نیاز دارم.
14:08
I need.
221
848240
280
14:08
I really need your help.
222
848520
1320
من نیاز دارم.
من واقعا به کمک شما نیاز دارم.
14:09
Big help.
223
849840
640
کمک بزرگ.
14:10
Let's not.
224
850480
440
14:10
Beat around the Bush.
225
850920
1120
اجازه ندهیم.
دور بوش بزنید.
14:12
You know, you've thought about it,  and today we're going to answer it.
226
852040
2560
می دانید، شما در مورد آن فکر کرده اید، و امروز ما به آن پاسخ خواهیم داد.
14:14
There's no need to beat around the Bush here.
227
854600
1760
در اینجا نیازی به ضرب و شتم در اطراف بوش نیست.
14:16
Your preview just needs to tell your reader  exactly what you have in store for them.
228
856360
4480
پیش‌نمایش شما فقط باید به خواننده‌تان بگوید دقیقاً چه چیزی برای او در نظر گرفته‌اید.
14:20
Question 14.
229
860840
1240
سؤال 14.
14:22
Everyone in California on the bandwagon and  learning how to play pickleball is jumping.
230
862080
16120
همه کسانی که در کالیفرنیا در حال حرکت هستند و یاد می‌گیرند چگونه بازی کنند، در حال پریدن هستند.
14:38
The idiom is to jump on the  bandwagon and this means to join,  
231
878200
5720
اصطلاح این است که از روی جهنم بپرید و این به معنای پیوستن،
14:43
support or start doing something  because it's popular or trendy.
232
883920
4640
حمایت یا شروع به انجام کاری است، زیرا این کار محبوب یا مد روز است.
14:48
For example, I jumped on the bandwagon and learned  how to make the famous Dubai chocolate bar.
233
888560
7280
به عنوان مثال، من سوار واگن شدم و یاد گرفتم که چگونه شکلات‌خوری معروف دبی را درست کنم.
14:55
This sounds like I learned how to make it  simply because it's popular or trendy right now.
234
895840
6960
این به نظر می رسد که من یاد گرفتم چگونه آن را درست کنم، زیرا در حال حاضر محبوب یا مد روز است.
15:02
You could also say many companies have  jumped on the influencer bandwagon.
235
902800
6760
همچنین می‌توانید بگویید که بسیاری از شرکت‌ها از اینفلوئنسرها استفاده کرده‌اند.
15:09
So notice here I'm using an adjective  influencer to describe the bandwagon so  
236
909560
7400
بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا از یک صفت تأثیرگذار برای توصیف باند استفاده می‌کنم تا
15:16
they know the topic of popularity  or trend influencer the success.
237
916960
4960
آنها موضوع محبوبیت یا تأثیرگذار روند موفقیت را بدانند.
15:21
Of one.
238
921920
360
از یکی.
15:22
Film or genre inspires others to.
239
922280
1600
فیلم یا ژانر به دیگران الهام می بخشد.
15:23
Jump on the bandwagon, we're.
240
923880
1400
بپرید، ما هستیم. به
15:25
Kind of hoping to.
241
925280
1440
نوعی امیدوار است.
15:26
Jump on the the bandwagon that  drags it back the other direction.
242
926720
3400
روی واگنی بپرید که آن را به سمت دیگر می کشاند.
15:30
Not a good time to jump on the bandwagon.
243
930120
2120
زمان مناسبی برای پریدن از روی باند نیست.
15:32
Question 15.
244
932240
1840
سوال 15.
15:34
Influencers are all a dozen these days,  a dime a dozen, which means very common.
245
934080
14480
اینفلوئنسرها این روزها همه یک دوجین هستند، یک سکه یک دوجین، که به معنای بسیار رایج است.
15:48
It can also mean inexpensive or easy to find.
246
948560
5040
همچنین می تواند به معنای ارزان قیمت یا یافتن آسان باشد.
15:53
Now keep in mind this sounds negative because it  implies a lack of uniqueness or special value.
247
953600
8200
اکنون به خاطر داشته باشید که این به نظر منفی می رسد، زیرا دلالت بر فقدان منحصر به فرد بودن یا ارزش ویژه دارد.
16:01
For example, nowadays pickleball  teachers are a dime a dozen.
248
961800
4720
به عنوان مثال، امروزه معلمان ترشی‌بال یک دوجین سکه هستند.
16:06
They're very easy to find.
249
966520
2040
پیدا کردن آنها بسیار آسان است.
16:08
Everyone is a pickleball teacher because  everyone's jumping on the bandwagon,  
250
968560
5760
همه معلمان ترشی بال هستند، زیرا همه در حال پریدن هستند،
16:14
the pickleball bandwagon, or you could  say talented singers are a dime a dozen.
251
974320
6400
دستگاه واگن توپ، یا می‌توان گفت که خواننده‌های بااستعداد یک دوجین هستند.
16:20
In this competition, everyone is a talented  singer, so you really need to stand out to win.
252
980720
6520
در این رقابت، همه یک خواننده با استعداد هستند ، بنابراین برای برنده شدن واقعاً باید برجسته باشید.
16:27
You need to do something more  than just sing beautifully.
253
987240
4480
شما باید کاری بیشتر از خواندن زیبا انجام دهید.
16:31
Investors know that ideas are a dime a dozen.
254
991720
2960
سرمایه گذاران می دانند که ایده ها یک دوجین سکه هستند.
16:34
But execution.
255
994680
1160
اما اعدام
16:35
Is what really matters.
256
995840
1600
چیزی است که واقعا مهم است.
16:37
Cocktail consultants are a dime a dozen, and  they come and put together menus and there's not.
257
997440
4040
مشاوران کوکتل ده‌ها سکه هستند و می‌آیند و منوها را کنار هم می‌چینند و وجود ندارد.
16:41
Really.
258
1001480
200
16:41
A bar.
259
1001680
320
واقعا
یک نوار
16:42
Manager necessarily doing that.
260
1002000
1880
مدیر لزوما این کار را انجام می دهد.
16:43
So how many of these idioms did you know?
261
1003880
3040
پس چند تا از این اصطلاحات را می دانستید؟
16:46
And even if you knew zero, you  just learned 15 new idioms.
262
1006920
4320
و حتی اگر صفر را می دانستید، به تازگی 15 اصطلاح جدید یاد گرفته اید.
16:51
That's awesome.
263
1011240
800
این عالی است.
16:52
So put, let's go, let's go, put, but let's go.
264
1012040
2840
پس بگذار، برویم، برویم، بگذار، اما برویم.
16:54
If you want me to make  another lesson just like this.
265
1014880
2840
اگر می‌خواهید یک درس دیگر درست مثل این بسازم.
16:57
And of course, make sure you like this lesson,  
266
1017720
1920
و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،
16:59
share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.
267
1019640
4720
آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.
17:04
And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  
268
1024360
3040
و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه
17:07
to speak English fluently and confidently.
269
1027400
2400
صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.
17:09
You can click here to download it or  look for the link in the description.
270
1029800
3480
می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.
17:13
And let's see if you know these 15 words.
271
1033280
2880
و بیایید ببینیم آیا این 15 کلمه را می دانید یا خیر.
17:16
Watch it right now.
272
1036160
6480
همین الان تماشاش کن
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7