50 Important Idioms that Native Speakers Use (With Examples, Pictures & FREE PDF)

36,908 views

2022-10-06 ・ JForrest English


New videos

50 Important Idioms that Native Speakers Use (With Examples, Pictures & FREE PDF)

36,908 views ・ 2022-10-06

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Today you're going to learn 50 important  idioms that native speakers actually use.  
0
0
6660
امروز قرار است 50 اصطلاح مهمی را یاد بگیرید که گویشوران بومی واقعاً از آنها استفاده می‌کنند.
00:06
And make sure you watch right until  the end because you're going to get  
1
6660
4380
و مطمئن شوید که تا آخر آن را درست تماشا کرده‌اید، زیرا
00:11
a PDF that summarizes all 50 idioms and example  sentences so you'll learn how to download that  
2
11040
7620
یک PDF دریافت می‌کنید که همه 50 اصطلاح و جمله‌های مثال را خلاصه می‌کند تا یاد بگیرید که چگونه آن را
00:18
right at the end. Of course I'm Jennifer,  welcome back to JForrest English Training,  
3
18660
5460
درست در پایان دانلود کنید. البته من جنیفر هستم، به آموزش انگلیسی JForrest خوش آمدید،
00:24
your place to become a fluent, confident  English speaker. Now let's get started.  
4
24120
5760
مکانی برای تبدیل شدن به یک انگلیسی مسلط و مطمئن . حالا بیایید شروع کنیم.
00:32
A blessing in disguise. This is when something  a situation seems bad or unlucky at first,  
5
32040
9300
نعمتی در مبدل. این زمانی است که یک موقعیت در ابتدا بد یا بدشانسی به نظر می رسد،
00:41
but it results in something positive. At a  later date. So let's say you get fired from  
6
41340
9120
اما نتیجه مثبتی دارد. در تاریخ بعدی. بنابراین فرض کنید از
00:50
your job. Obviously that seems bad, maybe even  unlucky. But later on, you get a job that's 10  
7
50460
9660
شغل خود اخراج شده اید. بدیهی است که بد به نظر می رسد، شاید حتی بدشانس باشد. اما بعداً، شغلی پیدا می‌کنید که ۱۰
01:00
times better. It pays better. You have a better  boss that or coworkers the location is better.  
8
60120
5400
برابر بهتر است. پرداخت بهتری دارد. شما رئیس بهتری دارید که موقعیت مکانی بهتر است یا همکاران.
01:05
Everything about this job is better. You can say  getting fired was a blessing in disguise. My new  
9
65520
10020
همه چیز در مورد این شغل بهتر است. می توان گفت اخراج شدن یک نعمت بود. شغل جدید من
01:15
job is so much better. A dime a dozen. This is  used to describe something that is common and not  
10
75540
10140
خیلی بهتر است. یک سکه یک دوجین این برای توصیف چیزی که معمول است و خاص نیست استفاده می‌شود
01:25
special. So you can say tech startups in Silicon  Valley are a dime a dozen. They're very common.  
11
85680
8520
. بنابراین می‌توانید بگویید استارت‌آپ‌های فناوری در Silicon Valley یک دوجین دلار هستند. آنها بسیار رایج هستند.
01:34
They're everywhere and they're not very special.  Everyone's a tech startup in Silicon Valley. A  
12
94200
7860
آنها همه جا هستند و خیلی خاص نیستند. همه یک استارتاپ فناوری در سیلیکون ولی هستند. یک
01:42
dime a dozen. To beat around the bush. This is  when you avoid saying what you mean because it's  
13
102060
9480
سکه یک دوجین. دور بوته زدن. این زمانی است که از گفتن منظور خود اجتناب می کنید زیرا
01:51
uncomfortable or awkward. So let's say you want to  end your romantic relationship with your partner.  
14
111540
9480
ناراحت کننده یا ناخوشایند است. بنابراین فرض کنید می‌خواهید به رابطه عاشقانه خود با شریک زندگی خود پایان دهید.
02:01
Your friend could tell you, don't beat around the  bush. Be direct and tell that person you want to  
15
121020
9600
دوستتان می‌تواند به شما بگوید، دور بوته‌ها کتک نزنید . مستقیم باشید و به آن شخص بگویید که می‌خواهید
02:10
break up. Better late than never. So let's say  you've been working with a company for 10 years.  
16
130620
7620
جدا شوید. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. بنابراین، فرض کنید ۱۰ سال است که با یک شرکت کار می‌کنید.
02:18
And you finally got your first promotion after  10 years. And you're telling your friend this.  
17
138840
9540
و بالاخره بعد از 10 سال اولین ترفیع خود را دریافت کردید . و تو به دوستت اینو میگی
02:28
And you're a little annoyed because you've been  there for 10 years, but your friend could say,  
18
148980
6060
و شما کمی آزرده خاطر هستید، زیرا 10 سال است که آنجا بوده‌اید، اما دوستتان می‌تواند بگوید،
02:35
better late than never to remind you that yes,  it took 10 years but it's better than not having  
19
155040
8400
بهتر است دیر از هرگز به شما یادآوری کند که بله، 10 سال طول کشید، اما بهتر از نداشتن
02:43
a promotion. Better late than never. To bite the  bullet. I love this idiom. This is when you force  
20
163440
8940
ترفیع است. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. برای گاز گرفتن گلوله. من عاشق این اصطلاح هستم. این زمانی است که شما
02:52
yourself to do something difficult or unpleasant  because it's necessary or inevitable. Inevitable  
21
172380
10320
خودتان را مجبور به انجام کاری سخت یا ناخوشایند می کنید، زیرا این کار ضروری یا اجتناب ناپذیر است. اجتناب ناپذیر
03:02
means eventually you have to do it so why not bite  the bullet and do it now. For example, just bite  
22
182700
9720
یعنی در نهایت باید این کار را انجام دهید، پس چرا گلوله را گاز نگیرید و همین الان این کار را انجام دهید. به عنوان مثال، فقط گلوله را گاز بگیرید
03:12
the bullet and ask your boss for a promotion.  Break a leg. This is a very common idiom that  
23
192420
8700
و از رئیس خود بخواهید ترفیع بگیرد. یک پا بشکن این یک اصطلاح بسیار رایج است که
03:21
we use to say good luck. Good luck. Break a leg.  But we especially use this before someone gives  
24
201120
8220
ما از آن برای گفتن موفق باشید استفاده می‌کنیم. موفق باشید. یک پا بشکن اما ما مخصوصاً قبل از اینکه کسی
03:29
a performance, most commonly a theatrical  performance. But when you're going for a job  
25
209340
7020
اجرا کند، معمولاً یک اجرای تئاتری، از آن استفاده می‌کنیم. اما وقتی برای
03:36
interview, you are in essence performing. Or when  you're doing your speaking exam for your IELTS,  
26
216360
7260
مصاحبه شغلی می‌روید، در اصل در حال اجرا هستید. یا وقتی امتحان اسپیکینگ خود را برای آیلتس انجام می دهید،  در
03:43
you are performing. So before your speaking exam  your friend your partner could say, break a leg,  
27
223620
7320
حال اجرا هستید. بنابراین قبل از امتحان اسپیکینگ دوستتان می‌تواند بگوید، پا را بشکنید،
03:50
which means good block. To call it a day. When  you call it a day, it means you stop working for  
28
230940
10800
که به معنای بلوک خوب است. آن را یک روز بنامیم. وقتی به آن یک روز می‌گویید، به این معنی است که برای
04:01
that day, usually because time is up or because  you've done enough work for that day and you're  
29
241740
10320
آن روز کار را متوقف می‌کنید، معمولاً به این دلیل که زمان تمام شده است یا به‌اندازه کافی برای آن روز کار کرده‌اید و می‌خواهید کار را
04:12
going to stop. For example, it's getting late.  Let's call it a day. Let's call it a day. So  
30
252060
8160
متوقف کنید. مثلا داره دیر میشه بیایید آن را یک روز بنامیم. بیایید آن را یک روز بنامیم.
04:20
that means you can go home. To cut somebody some  slack. So let's say there's this co worker who has  
31
260220
10680
بنابراین   یعنی می‌توانید به خانه بروید. سست کردن کسی . بنابراین، فرض کنید این همکار وجود دارد که
04:30
been showing up late to work every day and not  doing a very good job at work. They seem very  
32
270900
6660
هر روز دیر سر کار حاضر می‌شود و کار خیلی خوبی در محل کار انجام نمی‌دهد. آنها بسیار
04:37
distracted. They're not working very hard. They're  not contributing. But that person's dad just died.  
33
277560
8100
حواس پرت به نظر می رسند. آنها خیلی سخت کار نمی کنند. آنها مشارکت نمی‌کنند. اما پدر آن شخص به تازگی فوت کرده است.
04:46
So you might say, let's cut him some slack. His  dad just died. So you're not going to punish him  
34
286380
7560
بنابراین ممکن است بگویید، بیایید او را کمی شل کنیم. پدرش به تازگی فوت کرده است. بنابراین نمی‌خواهید او را
04:53
as severely as you normally would. To be glad to  see the back of. This means that you're happy that  
35
293940
10800
به‌شدت تنبیه کنید. برای خوشحال شدن از دیدن پشت سر. این به این معنی است که شما خوشحال هستید که
05:04
somebody has left because you don't like them. So  let's say it's Jane's last day at work, she quit,  
36
304740
9000
شخصی آنجا را ترک کرده است زیرا شما او را دوست ندارید. بنابراین، فرض کنید آخرین روز کار جین است، او استعفا داد،
05:13
she has a new job, but you didn't like Jane,  you can say, I'm glad to see the back of Jane.  
37
313740
8400
او شغل جدیدی دارد، اما شما جین را دوست نداشتید، می‌توانید بگویید، خوشحالم که پشت جین را می‌بینم.
05:22
To be the best thing since sliced bread. This  is a compliment used to say that something,  
38
322140
8820
تا بهترین چیز از نان بریده شده باشد. این تعریفی است که برای گفتن این که چیزی،
05:30
usually technology or an invention, is extremely  useful, excellent, or high quality. So you could  
39
330960
10500
معمولاً فناوری یا اختراع، بسیار مفید، عالی یا با کیفیت است استفاده می‌شود. بنابراین می‌توانید به
05:41
give me a compliment and say this YouTube channel  is the best thing since sliced bread. If you think  
40
341460
9120
من تعارف کنید و بگویید این کانال YouTube بهترین چیز از زمان تکه‌شدن نان است. اگر فکر می‌کنید
05:50
that's true, then put it in the comments. There  are plenty of fish in the sea. So let's say your  
41
350580
8220
درست است، آن را در نظرات قرار دهید. ماهی های زیادی در دریا وجود دارد. بنابراین فرض کنید
05:58
friend went on a date. And she says, Pierre hasn't  called me back and it's been three weeks. You  
42
358800
10380
دوست شما به قرار ملاقات رفته است. و او می‌گوید، پیر به من زنگ نزده است و سه هفته است.
06:09
can encourage your friend by saying don't worry  there are plenty of fish in the sea. Come rain or  
43
369180
8760
می‌توانید دوستتان را با گفتن «نگران نباشید» تشویق کنید، ماهی‌های زیادی در دریا وجود دارد. بیا باران یا
06:17
shine. This is used to say that an event will take  place despite external circumstances. So let's say  
44
377940
9960
بدرخش. این برای گفتن اینکه یک رویداد علیرغم شرایط خارجی اتفاق می افتد استفاده می شود. بنابراین فرض کنید
06:27
tomorrow is a vacation day for you but there was a  big project deadline tomorrow. But you might say,  
45
387900
9840
فردا برای شما یک روز تعطیل است، اما فردا یک مهلت پروژه بزرگ وجود دارد. اما ممکن است بگویید،
06:37
I'm taking the day off tomorrow come rain  or shine. To cut corners. This is when you  
46
397740
8400
من فردا را تعطیل می‌کنم، باران ببارد یا بدرخشد. برای بریدن گوشه ها. این زمانی است که شما
06:46
do something in the cheapest, easiest or fastest  way but by omitting something or by not following  
47
406140
11160
کاری را به ارزان‌ترین، آسان‌ترین یا سریع‌ترین راه انجام می‌دهید، اما با حذف چیزی یا با رعایت نکردن
06:57
rules. So you might say we felt pressured to cut  corners because of the tight deadline. To get your  
48
417300
10800
قوانین. بنابراین ممکن است بگویید ما به دلیل ضرب‌الاجل تنگاتنگ، تحت فشار بودیم تا کوتاه‌تر شویم. برای اینکه
07:08
act together. So your parents might say to you or  your sibling or someone you know, you're 30 and  
49
428100
9960
با هم عمل کنید. بنابراین والدینتان ممکن است به شما یا خواهر یا برادرتان یا کسی که می‌شناسید بگویند، شما 30 ساله هستید و
07:18
you still live at home and you don't have a job.  You need to get your act together. You need to  
50
438060
8460
هنوز در خانه زندگی می‌کنید و شغل ندارید. شما باید دست به کار شوید. شما باید
07:26
organize yourself so you can live in an effective  and efficient way. Get your act together. To break  
51
446520
9120
خود را سازماندهی کنید تا بتوانید به روشی مؤثر و کارآمد زندگی کنید. دست به کار شوید برای شکستن
07:35
the ice. This is such an important one because  this is used to help people who don't know each  
52
455640
7920
یخ. این بسیار مهم است، زیرا برای کمک به افرادی که همدیگر را نمی‌شناسند استفاده می‌شود
07:43
other to feel more comfortable around each other,  especially when you're meeting for the first time.  
53
463560
7080
تا احساس راحتی بیشتری در کنار یکدیگر داشته باشند، مخصوصاً زمانی که برای اولین بار ملاقات می‌کنید.
07:50
Let's break the ice by introducing ourselves and  sharing something interesting about ourselves.  
54
470640
7620
بیایید با معرفی خود و به اشتراک گذاشتن چیزهای جالب درباره خود، یخ را بشکنیم.
07:58
Clear as mud. This is used to say that something  is very difficult to understand. So if somebody  
55
478260
10260
شفاف مثل گل. این برای گفتن این که درک چیزی بسیار دشوار است استفاده می شود. بنابراین، اگر کسی   به
08:08
gave you instructions, but their instructions  didn't make any sense at all, and they asked you,  
56
488520
7800
شما دستور می دهد، اما دستورات او اصلاً معنی ندارد، و آنها از شما می پرسند،
08:16
so is everything okay? Do you understand? You  can say, clear as mud, which tells the person  
57
496320
6360
پس آیا همه چیز درست است؟ آیا می فهمی؟ می‌توانید بگویید، پاک مثل گل، که به فرد می‌گوید
08:22
you do not understand at all. Crystal clear.  Something is very clear and easy to understand.  
58
502680
8820
اصلاً نمی‌فهمید. شفاف مثل شیشه. چیزی بسیار واضح و قابل درک است.
08:31
His instructions were crystal clear. To rock  the boat. This is when you do or see something  
59
511500
8280
دستورات او کاملاً واضح بود. برای تکان دادن قایق. این زمانی است که کاری را انجام می‌دهید یا می‌بینید
08:39
that could upset people or cause problems. Don't  rock the boat until the negotiations are done.  
60
519780
9300
که می‌تواند باعث ناراحتی مردم یا ایجاد مشکل شود. تا زمانی که مذاکرات تمام نشده است، قایق را تکان ندهید.
08:49
So don't say anything that could upset someone or  that could cause problems until we sign the deal.  
61
529080
7260
بنابراین تا زمانی که قرارداد را امضا نکنیم، چیزی نگویید که می‌تواند باعث ناراحتی کسی یا مشکلی شود.
08:56
And then you can cause problems if you want to. To  get out of hand. This is another way of saying to  
62
536340
8400
و سپس اگر بخواهید می توانید مشکل ایجاد کنید. از دست خارج شدن. این روش دیگری است برای گفتن اینکه
09:04
get out of control, which means you no longer have  control over a situation. You could say the party  
63
544740
8400
از کنترل خارج شوید، به این معنی که دیگر کنترلی بر موقعیتی ندارید. می‌توانید بگویید که مهمانی از
09:13
got out of hand, which means you were no longer  able to control it. The party got out of hand and  
64
553140
9180
کنترل خارج شد، به این معنی که دیگر نمی‌توانید آن را کنترل کنید. مهمانی از کنترل خارج شد و
09:22
some valuables were broken. A bad apple. This is  used to describe a bad or corrupt person within a  
65
562320
9840
برخی از اشیاء قیمتی شکسته شد. یک سیب بد این برای توصیف یک فرد بد یا فاسد در یک
09:32
group. You can say there are a few bad apples in  the company. To cut to the chase. This is where  
66
572160
8820
گروه استفاده می‌شود. می توان گفت چند سیب بد در شرکت وجود دارد. برای تعقیب و گریز. اینجاست که
09:40
you only talk about the most important point of a  subject or topic. So if you're running out of time  
67
580980
8280
شما فقط در مورد مهم ترین موضوع یک موضوع یا موضوع صحبت می کنید. بنابراین، اگر
09:49
in a meeting, you might say, we're running out of  time so I'll cut to the chase. I'll only say the  
68
589980
7200
در جلسه‌ای وقتتان تمام می‌شود، ممکن است بگویید، وقت ما در حال تمام شدن است، بنابراین من به دنبال آن هستم. من فقط
09:57
most important points. To come in handy. This is  used when something is very useful for a specific  
69
597180
9060
مهم ترین نکات را می گویم. برای آمدن به کار. وقتی چیزی برای یک هدف خاص بسیار مفید است از این مورد استفاده می‌شود
10:06
purpose. So if it's pouring rain outside, you  might say, an umbrella would come in handy. And  
70
606240
9960
. بنابراین، اگر بیرون باران سیل آسا باشد، ممکن است بگویید، یک چتر مفید خواهد بود. و
10:16
umbrella would be very useful in this particular  situation. To reinvent the wheel. This is when  
71
616200
8460
چتر در این موقعیت خاص بسیار مفید خواهد بود . برای اختراع مجدد چرخ این زمانی است که
10:24
you waste time trying to recreate something that  somebody else has already created. So let's say  
72
624660
9300
وقت خود را برای بازآفرینی چیزی که شخص دیگری قبلاً ایجاد کرده است تلف می‌کنید. بنابراین، فرض کنید   از
10:33
you ask your boss, should I create a presentation  for the conference? And your boss suggests using  
73
633960
7440
رئیس خود بپرسید، آیا باید یک ارائه برای کنفرانس ایجاد کنم؟ و رئیس شما پیشنهاد می‌کند از
10:41
last year's presentation, it's already created.  And your boss can add, don't reinvent the wheel.  
74
641400
7740
ارائه سال گذشته استفاده کنید، این ارائه قبلاً ایجاد شده است. و رئیس شما می تواند اضافه کند، چرخ را دوباره اختراع نکنید.
10:49
So we often use this idiom in the negative. To  go with the flow. When you go with the flow,  
75
649140
6960
بنابراین ما اغلب از این اصطلاح به صورت منفی استفاده می کنیم. برای رفتن با جریان. وقتی با جریان حرکت می کنید،   به این
10:56
it means that you do what other people are  doing, or you agree with the opinion of others,  
76
656100
8160
معنی است که کاری را انجام می دهید که دیگران انجام می دهند، یا با نظر دیگران،   اکثریت موافق هستید
11:04
the majority. So let's say you're having a company  dinner, and you originally wanted to have burgers,  
77
664260
9000
. بنابراین بیایید فرض کنیم که شما یک شام شرکتی می‌خورید، و در ابتدا می‌خواستید همبرگر بخورید،
11:13
but the majority of people say they want pizza.  So you can go with the flow and have pizza instead  
78
673260
10260
اما اکثریت مردم می‌گویند که پیتزا می‌خواهند. بنابراین می‌توانید به‌جای همبرگر پیتزا بخورید
11:24
of burgers, because that's what the majority  wants. To be skating on thin ice. This is when  
79
684060
7680
، زیرا این چیزی است که اکثریت می‌خواهند . اسکیت روی یخ نازک. این زمانی است که
11:31
you do something that is dangerous or involves  risk. He's skating on thin ice by lying to his  
80
691740
10620
کاری انجام می‌دهید که خطرناک است یا شامل خطر است. او با دروغ گفتن به همسرش روی یخ نازک اسکیت می کند
11:42
wife. It involves risk. It's dangerous. Don't do  it. A silver lining. This is something positive  
81
702360
11520
. مستلزم ریسک است. خطرناکه. آن را انجام نده . یک آستر نقره ای. این چیزی مثبت است
11:54
that comes from something negative. So the  pandemic is negative, right? But is there anything  
82
714540
7980
که از چیز منفی ناشی می شود. بنابراین همه‌گیری منفی است، درست است؟ اما آیا چیزی
12:02
positive, a silver lining? Maybe we could say, one  silver lining of the pandemic is that it made us  
83
722520
9300
مثبت وجود دارد، یک پوشش نقره ای؟ شاید بتوانیم بگوییم، یکی از نکات مهم این همه گیری این است که ما را به این موضوع وادار کرد تا
12:11
realize how important our relationships are with  friends and family. To have a sweet tooth. This is  
84
731820
7980
بفهمیم روابط ما با دوستان و خانواده چقدر مهم است. برای داشتن یک دندان شیرین. این
12:19
somebody who likes eating sweet foods, especially  chocolate. So if people offer me dessert,  
85
739800
9960
کسی است که خوردن غذاهای شیرین، به ویژه  شکلات را دوست دارد . بنابراین اگر مردم به من دسر پیشنهاد دهند،
12:29
generally I'll say no because I don't like sweet  food. So I can say, no thank you. I don't have  
86
749760
7800
معمولاً نه می گویم زیرا غذای شیرین دوست ندارم . بنابراین می توانم بگویم، نه متشکرم. من
12:37
a sweet tooth, which means I don't really like  sweet foods. To go Dutch. This is when you agree  
87
757560
8520
شیرینی ندارم، یعنی واقعاً غذاهای شیرین دوست ندارم. هلندی رفتن این زمانی است که موافقت می‌کنید
12:46
to share the cost of something, especially a meal.  So let's say you're having dinner with a friend,  
88
766080
8340
هزینه چیزی، به‌ویژه یک وعده غذایی را تقسیم کنید. بنابراین فرض کنید با یک دوست،
12:54
family member, even a romantic partner and they  say, I'll pay for the meal. You can say no, no,  
89
774420
7680
یکی از اعضای خانواده، حتی یک شریک عاشقانه شام ​​می خورید و آنها  می گویند، من هزینه غذا را پرداخت می کنم. می‌توانید بگویید نه، نه،
13:02
no, let's go Dutch, which means you're going  to divide the cost 50/50. To make ends meet.  
90
782100
9660
نه، بیایید هلندی برویم، به این معنی که هزینه را 50/50 تقسیم می‌کنید. به پایان می رسد ملاقات.
13:11
This is when you have just enough money to pay for  essential items. You might say, with food prices  
91
791760
10080
این زمانی است که شما فقط به اندازه کافی پول برای پرداخت اقلام ضروری دارید. ممکن است بگویید، با افزایش قیمت غذا
13:21
increasing, we're barely making ends meet. To ring  a bell. This is when something, usually a person,  
92
801840
11460
، ما به سختی زندگی خود را تامین می کنیم. برای زدن یک زنگ. این زمانی است که چیزی، معمولاً یک شخص،
13:33
a place or information, is familiar to you. So  let's say you're having a conversation with a  
93
813300
7260
مکان یا اطلاعات برای شما آشنا است. بنابراین، فرض کنید با یک
13:40
co worker, and they say oh, have you met Fred  from accounting? And you're thinking Fred, Fred  
94
820560
7980
همکار صحبت می‌کنید، و آنها می‌گویند اوه، آیا شما فرد را از حسابداری ملاقات کرده‌اید؟ و تو فکر می‌کنی فرد، فرد
13:48
from accounting, that doesn't ring a bell. The tip  of the iceberg. This is used to describe a small  
95
828540
9480
از حسابداری، که زنگ نمی‌زند. نوک کوه یخ. این برای توصیف
13:58
part of a much bigger problem. These small local  protests are just the tip of the iceberg. To blow  
96
838020
10380
بخش کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر استفاده می شود. این اعتراضات کوچک محلی فقط نوک کوه یخ است. برای دمیدن
14:08
off steam. This is when you say or do something  that helps you release strong feelings or strong  
97
848400
9420
از بخار. این زمانی است که چیزی را می‌گویید یا انجام می‌دهید که به شما کمک می‌کند احساسات قوی یا
14:17
energy, strong emotion. After our fight, I went  for a walk to blow off steam. So when you were on  
98
857820
9720
انرژی قوی، احساسات قوی را آزاد کنید. بعد از دعوایمان، برای دمیدن بخار به پیاده روی رفتم. بنابراین وقتی در
14:27
that walk, you were able to calm down, to release  that negative energy. A piece of cake. This is  
99
867540
8400
آن پیاده روی بودید، توانستید آرام شوید، آن انرژی منفی را آزاد کنید. یک تکه کیک. این
14:35
something that was extremely easy. That exam was  a piece of cake. To be out of the woods. This is  
100
875940
8400
چیزی است که بسیار آسان بود. آن امتحان یک تکه کیک بود. بیرون از جنگل بودن این
14:44
when you no longer have a problem or difficulty.  Our profits are increasing but we're not out of  
101
884340
9180
زمانی است که دیگر مشکل یا مشکلی ندارید. سود ما در حال افزایش است، اما هنوز از جنگل خارج نشده ایم
14:53
the woods yet. To get over something. This is when  you recover from an illness. It took me two weeks  
102
893520
8940
. غلبه بر چیزی این زمانی است که از یک بیماری بهبود می‌یابید. دو هفته طول کشید
15:02
to get over that cold. To not be one cup of tea.  This is used to describe a type or category that  
103
902460
8820
تا بر آن سرما غلبه کنم. تا یک فنجان چای نباشد. این برای توصیف نوع یا دسته‌ای استفاده می‌شود که   آن را
15:11
you don't like. Thanks for the invite, but camping  isn't my cup of tea. I don't like that category of  
104
911280
7980
دوست ندارید. از دعوت متشکریم، اما کمپینگ فنجان چای من نیست. من آن دسته از فعالیت‌ها را دوست ندارم
15:19
activity. To be loaded. This means to be rich, to  have a lot of money. I just found out my cousin's  
105
919260
9540
. بارگذاری شود. این به معنای ثروتمند شدن، داشتن پول زیاد است. من تازه فهمیدم پسر عمویم
15:28
loaded. To nip something in the bud. This is to  stop something before it has an opportunity to  
106
928800
8340
بارگیری شده است. چیزی را در جوانه کوبیدن این برای متوقف کردن چیزی است قبل از اینکه فرصتی برای
15:37
become established. We need to nip these rumors  in the bud before the employees start worrying.  
107
937140
8700
استقرار پیدا کند. ما باید قبل از اینکه کارمندان نگران شوند، این شایعات را در ابتدای راه حذف کنیم.
15:45
Out of the blue. When something happens out of  the blue, it happens suddenly and you weren't  
108
945840
7140
غیرمنتظره. وقتی چیزی غیرعادی اتفاق می‌افتد، ناگهان اتفاق می‌افتد و شما
15:52
expecting it. My boss gave me a promotion  out of the blue. You weren't expecting it.  
109
952980
6240
انتظارش را نداشتید. رئیسم به من ترفیع داد . تو انتظارش را نداشتی
15:59
How awesome is that? To keep one's chin up. This  is to remain cheerful in a difficult situation.  
110
959220
8760
چقدر عالیه بالا نگه داشتن چانه. این برای شاد ماندن در شرایط دشوار است.
16:07
Because in difficult situations, we tend to put  our chin down. But when we're happy, we tend to  
111
967980
6960
زیرا در شرایط سخت، ما تمایل داریم که چانه خود را پایین بیاوریم. اما وقتی خوشحالیم، تمایل داریم
16:14
keep our chin up. For example, I know the economy  seems bad, but keep your chin up. To race against  
112
974940
9120
چانه خود را بالا نگه داریم. به عنوان مثال، من می‌دانم که اقتصاد بد به نظر می‌رسد، اما چانه خود را بالا نگه دارید. برای مسابقه با
16:24
the clock. This is when you try to finish a task  quickly before a specific time. I raced against  
113
984060
9180
ساعت. این زمانی است که سعی می‌کنید یک کار را سریع قبل از زمان مشخصی به پایان برسانید. من با
16:33
the clock to finish the audit and meet the  deadline. To catch somebody off guard. This is  
114
993240
7560
ساعت مسابقه دادم تا ممیزی را به پایان برسانم و مهلت تعیین شده را رعایت کنم . برای گرفتن یک نفر از گارد. این
16:40
when you surprise somebody by doing something they  weren't expecting or weren't prepared for. The  
115
1000800
8340
زمانی است که شخصی را با انجام کاری که انتظارش را نداشته یا برای آن آماده نبوده غافلگیر می‌کنید.
16:49
politician was caught off guard when asked about  the scandal. To be on one' radar. If something is  
116
1009140
8820
وقتی از این سیاستمدار در مورد این رسوایی سؤال شد، غافلگیر شد. در رادار بودن اگر چیزی
16:57
on your radar, it means you're considering it or  thinking about it or aware of it. You could say,  
117
1017960
8760
روی رادار شما باشد، به این معنی است که به آن فکر می‌کنید یا درباره آن فکر می‌کنید یا از آن آگاه هستید. می توانید بگویید،
17:06
leaving the company isn't on my radar. It's not  even something I'm considering. To stab someone  
118
1026720
8220
خروج از شرکت در رادار من نیست. این حتی چیزی نیست که من در نظر دارم. خنجر زدن به کسی
17:14
in the back. This is to betray someone, to do  something harmful to someone who trusted you.  
119
1034940
8460
از پشت. این برای خیانت به کسی است، برای انجام کارهای مضر برای کسی که به شما اعتماد کرده است.
17:23
She told the client she did all the work on the  project. I can't believe she stabbed me in the  
120
1043400
8520
او به مشتری گفت که تمام کارها را روی پروژه انجام داده است. من نمی توانم باور کنم که او اینطور از پشت من خنجر زد
17:31
back like that. To make a beeline for something.  This is when you move quickly and directly towards  
121
1051920
9120
. برای چیزی بیلاین درست کردن. این زمانی است که به سرعت و مستقیم به سمت
17:41
something. So let's say you're at a wedding or  a conference and they're about to serve lunch,  
122
1061040
7140
چیزی حرکت می کنید. بنابراین فرض کنید شما در یک عروسی یا کنفرانس هستید و آنها در شرف سرو ناهار هستند،
17:48
the buffet lunch. Everyone made a beeline for  the food. They went quickly and directly to the  
123
1068180
8580
ناهار بوفه. همه برای غذا خط خطی درست کردند . آنها سریع و مستقیم به سمت
17:56
food. To be in hot water. This is when you're  in a situation where you might be criticized  
124
1076760
7920
غذا رفتند. در آب گرم بودن این زمانی است که در موقعیتی قرار می گیرید که ممکن است مورد انتقاد
18:04
or punished. The politician's in hot water after  his comments on gender equality. To be dressed to  
125
1084680
9180
یا تنبیه قرار بگیرید. این سیاستمدار پس از نظراتش در مورد برابری جنسیتی در آب داغ است. تا   نه ها لباس بپوشند
18:13
the nines. This is when you're dressed formally,  smartly or fashionably. We dressed to the nines  
126
1093860
9660
. این زمانی است که شما رسمی، هوشمندانه یا شیک لباس می پوشید. ما
18:23
for our wedding anniversary. So you usually dress  to the nines for a special occasion. To be between  
127
1103520
8040
برای سالگرد ازدواجمان لباس نه‌ها را پوشیدیم. بنابراین شما معمولاً برای یک موقعیت خاص به لباس نه‌ها می‌پوشید. بین
18:31
a rock and a hard place. This is when you're  in a difficult situation or you have to make a  
128
1111560
8700
یک سنگ و یک مکان سخت بودن. این زمانی است که در موقعیت سختی قرار می گیرید یا باید
18:40
difficult decision. If I accept the promotion,  then I'll have to move abroad and I know Matt,  
129
1120260
7740
تصمیم سختی بگیرید. اگر ترفیع را قبول کنم، باید به خارج از کشور نقل مکان کنم و می‌دانم که مت،
18:48
my partner, won't come with me. So I either accept  the promotion that I really want. But then I have  
130
1128000
9120
شریک زندگی من، با من نخواهد آمد. بنابراین، ترفیعی را که واقعاً می‌خواهم می‌پذیرم. اما بعد
18:57
to lose Matt. Or I stay with Matt and I don't  get a promotion. Hmm. I'm between a rock and  
131
1137120
8160
باید مت را از دست بدهم. یا با مت می مانم و ترفیع نمی گیرم. هوم من بین یک سنگ و
19:05
a hard place. It's a difficult situation.  It's a difficult decision. Lo and behold.  
132
1145280
5160
یک مکان سخت هستم. شرایط سختی است. تصمیم سختی است. ببین و ببین.
19:10
This is an expression used to say that something  surprising happened. I was on vacation in Japan,  
133
1150440
7260
این عبارتی است که برای گفتن اینکه اتفاق شگفت‌انگیزی رخ داده است استفاده می‌شود. من در تعطیلات در ژاپن بودم،
19:17
and lo and behold, I saw my childhood sweetheart.  So it's very surprising that I see my childhood  
134
1157700
9120
و دیدم معشوق دوران کودکی ام را دیدم. بنابراین بسیار تعجب آور است که من یار دوران کودکی ام را
19:26
sweetheart across the world in a foreign  city. Lo and behold. And finally, number 50,  
135
1166820
9120
در سرتاسر جهان در یک شهر خارجی می بینم. ببین و ببین. و در نهایت، شماره 50،
19:35
to let the cat out of the bag. This is when you  accidentally reveal a secret. So let's say you're  
136
1175940
8760
برای اینکه گربه را از کیف خارج کنید. این زمانی است که به‌طور تصادفی رازی را فاش می‌کنید. بنابراین فرض کنید
19:44
planning a surprise party for your wife or husband  or friend and they know about it. You might say,  
137
1184700
7020
برای همسر، شوهر یا دوستتان یک مهمانی غافلگیرکننده برنامه‌ریزی می‌کنید و آن‌ها از آن خبر دارند. ممکن است بگویید،
19:51
you know about the party, don't you? Who let the  cat out of the bag? Who told you? Who revealed the  
138
1191720
7500
از مهمانی خبر دارید، اینطور نیست؟ چه کسی گربه را از کیف خارج کرد؟ کی بهت گفته؟ چه کسی این راز را فاش کرد
19:59
secret? Who let the cat out of the bag? Amazing  job. Now you have 50 important idioms that native  
139
1199220
7800
؟ چه کسی گربه را از کیف خارج کرد؟ کار شگفت انگیز . اکنون 50 اصطلاح مهم دارید که
20:07
speakers use. And you can start using these  idioms every single day to sound more fluent,  
140
1207020
5700
گویشوران بومی از آنها استفاده می‌کنند. و می‌توانید هر روز از این اصطلاحات استفاده کنید تا روان‌تر،
20:12
advanced and natural. You can go to  the link right here and download the  
141
1212720
5400
پیشرفته‌تر و طبیعی‌تر به نظر برسند. می‌توانید به پیوند همین‌جا بروید و
20:18
PDF that summarizes all 50 idioms with  the example sentences. So click the link  
142
1218120
5760
PDF را دانلود کنید که همه 50 اصطلاح را با جملات مثال خلاصه می‌کند. بنابراین روی پیوند   کلیک کنید
20:23
and get the PDF now. And if you found this  video helpful, please hit the like button,  
143
1223880
4980
و اکنون PDF را دریافت کنید. و اگر این ویدیو را مفید دیدید، لطفاً دکمه لایک را بزنید،
20:28
share it with your friends, and of course  subscribe. And until next time, happy studying.
144
1228860
5340
آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و البته مشترک شوید. و تا دفعه ی بعد از درس خوندن مبارک.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7