Become Fluent Fast with this Reading and Listening Method | Learn English with News

Today you're going to learn English with the news.

امروز می خواهید انگلیسی را با اخبار یاد بگیرید.

We're going to read a news article together  so you can learn advanced vocabulary,  

ما می‌خواهیم یک مقاله خبری با هم بخوانیم تا بتوانید واژگان پیشرفته را یاد بگیرید،

so you can learn advanced grammar, and  so you can improve your pronunciation.

بتوانید گرامر پیشرفته را بیاموزید، و تا بتوانید تلفظ خود را بهبود ببخشید.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, I'll read the headline, A  Brief History of Airline Foods.

ابتدا، عنوان را می‌خوانم، تاریخچه مختصری از غذاهای خطوط هوایی.

Rapid descent.

فرود سریع.

We're talking about airline food.

ما در مورد غذای خطوط هوایی صحبت می کنیم.

So here we have what you might get today.

بنابراین در اینجا ما چیزی را داریم که ممکن است امروز به دست آورید.

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Does this look appealing to you?

آیا این ظاهر برای شما جذاب است؟

If it looks appealing, So our verb is look,  and then appealing is always in the ING form.

اگر جذاب به نظر می رسد، پس فعل ما look است و سپس جذاب همیشه به شکل ING است. به این

It means it looks attractive or  appetizing, something you want to eat.

معنی است که به نظر جذاب یا اشتها آور است، چیزی که می خواهید بخورید.

So does this look appealing?

پس آیا این جذاب به نظر می رسد؟

Maybe not so much, but if you're on A8 hour  flight and this is the only option available,  

شاید نه چندان، اما اگر در پرواز A8 ساعته هستید و این تنها گزینه موجود است،

maybe it looks pretty appealing at that moment.

شاید در آن لحظه بسیار جذاب به نظر برسد.

So a brief history.

بنابراین یک تاریخچه مختصر.

Brief means short, concise,  communicated in few words.

مختصر به معنای کوتاه، مختصر، با چند کلمه است.

This is commonly used as a statement.

این معمولاً به عنوان یک بیانیه استفاده می شود.

You might say, oh, I'm going to share  something with you, but I'll be brief.

ممکن است بگویید، اوه، می‌خواهم چیزی را با شما به اشتراک بگذارم، اما کوتاه می‌گویم.

I'll share it in few words, quickly, concisely.

من آن را در چند کلمه، سریع و مختصر به اشتراک خواهم گذاشت.

This can also be used as a request.

این همچنین می تواند به عنوان یک درخواست استفاده شود.

If someone asks you for a few minutes to tell  you something, you say OK, but please be brief.

اگر کسی چند دقیقه از شما بخواهد که چیزی به شما بگوید، می گویید خوب، اما لطفا مختصر باشید.

So notice it's used with the verb be.

بنابراین توجه کنید که با فعل be استفاده می شود.

A brief history in this case is an adjective.

تاریخچه مختصر در این مورد یک صفت است.

It's describing what type of  history they're going to provide.

این توصیف می‌کند که چه نوع سابقه‌ای را ارائه می‌کنند.

A brief history of airline foods.

تاریخچه مختصری از غذاهای خطوط هوایی

Rapid descent.

فرود سریع.

So descent, of course, means going down,  which is interesting because the pilot will  

بنابراین فرود، البته به معنای پایین آمدن است، که جالب است زیرا خلبان

come on the speaker and say we have now began our  descent, so we're now beginning to land the plane.

روی بلندگو می آید و می گوید ما اکنون فرود خود را آغاز کرده ایم ، بنابراین اکنون شروع به فرود هواپیما می کنیم.

So in this case, it's airline foods  rapid descent, implying that at one  

بنابراین در این مورد، نزول سریع غذاهای خطوط هوایی است ، که به این معنی است که در یک

point airline food was appealing, but  then there has been a rapid descent.

نقطه، غذای خطوط هوایی جذاب بود، اما پس از آن یک فرود سریع رخ داده است.

It has gone down very quickly.

خیلی سریع پایین اومده

Don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.

نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

If you took an American Airlines flight  in the 1960s, so when you have a decade  

اگر در دهه 1960 با هواپیمایی امریکن ایرلاینز پرواز کرده‌اید، بنابراین وقتی یک دهه دارید

and then you have an S after it,  it means anytime from 1961 to 1969.

و بعد از آن یک S دارید، این بدان معناست که از سال 1961 تا 1969 در هر زمانی است.

And notice it's in the.

و توجه کنید که در این پرواز است.

So this is the preposition  that you need in the 60s.

بنابراین این حرف اضافه ای است که در دهه 60 به آن نیاز دارید.

We sometimes use this to talk about  our age or when we did something.

ما گاهی از این برای صحبت در مورد سن یا زمانی که کاری انجام می‌دادیم استفاده می‌کنیم.

So you could say I was born in the 80s.

بنابراین می توان گفت من متولد دهه 80 هستم.

You don't have to say 19 because  it's implied, but you can.

لازم نیست 19 بگویید زیرا به طور ضمنی گفته می شود، اما می توانید.

I was born in the 80s.

من متولد دهه 80 هستم.

I graduated in the 90s, the 70s.

من در دهه 90، 70 فارغ التحصیل شدم.

Now if you want to be a little more  specific but not reveal the actual number,  

حالا اگر می‌خواهید کمی دقیق‌تر باشید اما عدد واقعی را فاش نکنید،

you can say the early 80s, the  mid 1980s, or the late 1980s.

می‌توانید اوایل دهه 80، اواسط دهه 1980 یا اواخر دهه 1980 را بگویید.

Now this is a true statement for me.

حالا این یک جمله واقعی برای من است.

So if you had to guess, would you say I was born  in the early 80s, the mid 80s, or the late 80s?

بنابراین اگر بخواهید حدس بزنید، می‌گویید من در اوایل دهه 80، اواسط دهه 80 یا اواخر دهه 80 به دنیا آمدم؟

Hmm, what do you think?

هوم، نظر شما چیست؟

Put your answer in the comments.

پاسخ خود را در نظرات بنویسید.

You can guess a specific year or  you can say early, mid, or late.

می‌توانید سال خاصی را حدس بزنید یا می‌توانید بگویید زود، اواسط یا دیر.

Put that in the comments just for fun.

فقط برای سرگرمی آن را در نظرات قرار دهید.

Why not?

چرا که نه؟

Now notice how it's it says if you  took because this is hypothetical  

اکنون توجه کنید که چگونه می‌گوید: «اگر شما برداشته‌اید» زیرا این فرضی است.

here the structure is if some jacked past simple.

For the first part.

برای قسمت اول

If you took an American Airlines flight, American  Airlines is just the the name of the airline.

اگر با پرواز امریکن ایرلاینز رفته‌اید، امریکن ایرلاین فقط نام آن ایرلاین است.

If you took an American Airlines  flight in the 1960s, you would be.

اگر در دهه 1960 با یک پرواز امریکن ایرلاینز می‌رفتید، حتماً می‌شدید.

So this apostrophe D represents wood.

بنابراین این آپستروف D نشان دهنده چوب است.

So the next part is subject wood base verb.

بنابراین قسمت بعدی فاعل فعل پایه چوب است.

You would be wined and dined.

شراب می شدی و شام می خوردی.

What does that mean to be wined and dined?

شراب خوردن و ناهار خوردن به چه معناست؟

This is just a expression that we use to mean  

این فقط عبارتی است که ما از آن استفاده می‌کنیم به این معنی که

treated very well with a high  degree of service or quality.

با درجه خدمات یا کیفیت بسیار خوب رفتار می‌شود.

So maybe you went to a conference  and you say I was wined and dined.

بنابراین شاید شما به یک کنفرانس رفتید و بگویید من شراب خوردم و شام خوردم.

They treated me very well at the conference,  

آنها در کنفرانس با من بسیار خوب رفتار کردند،

but it generally includes the  quality of food and beverages.

اما به طور کلی کیفیت غذا و نوشیدنی ها را شامل می شود.

You'd be wined and dined  from the coach class menu.

می‌توانید از منوی کلاس مربی شراب بخورید و شام بخورید . با

You would be treated very well, specifically  when it comes to food and drink.

شما خیلی خوب رفتار می شود، مخصوصاً در مورد غذا و نوشیدنی.

Your meal began with the beef consomme and  proceeded to sauteed breast of chicken in wine.

غذای شما با کنسومه گوشت گاو شروع شد و سپس سینه مرغ در شراب تفت داده شد.

So these are just examples of quality food  to show how you would be wined and dined.

بنابراین، اینها فقط نمونه‌هایی از غذای باکیفیت هستند که نشان می‌دهند چگونه شراب و شام می‌خورید.

Care for a fruit tartlet for dessert.

برای دسر از تارتلت میوه ای مراقبت کنید.

So notice how this is being asked  as an expression because a common  

بنابراین توجه کنید که چگونه این به عنوان یک عبارت پرسیده می‌شود، زیرا یک

way to offer you something, perhaps if you're on  

راه رایج برای ارائه چیزی به شماست، شاید اگر در

a plane is the flight attendant would  go by and say care for some pretzels.

هواپیما هستید مهماندار از آنجا می‌رود و می‌گوید مراقب چند چوب شور باشید.

Now this is the short form because  the full sentence would be would you?

حالا این فرم کوتاه است زیرا جمله کامل می‌خواهید؟ آیا

Would you care for some pretzels?

به چند چوب شور اهمیت می دهید؟

But native speakers often drop the would you and  just say care for care for some water, care for a  

اما گویشوران بومی اغلب به شما می گویند و فقط می گویند مراقبت از مقداری آب، مراقبت از

hot towel, care for a blanket, care for a pillow,  Things you generally don't get anymore on a plane.

حوله گرم، مراقبت از پتو، مراقبت از بالش، چیزهایی که معمولاً دیگر در هواپیما به آنها نمی رسد.

But in the past you would  because you were wined and dined.

اما در گذشته این کار را انجام می‌دادید، زیرا شما را شراب و شام می‌خوردند.

So I could ask you care for  some more video lessons,  

بنابراین می‌توانم از شما بخواهم که به چند درس ویدیویی بیشتر اهمیت دهید،

Would you would you care  for some more video lessons?

آیا برای چند درس ویدیویی بیشتر اهمیت می‌دهید؟

So you can say yes, I would  to use the full structure.

بنابراین می توانید بگویید بله، من از ساختار کامل استفاده می کنم.

Yes, I would care for some more video lessons,  

بله، من به چند درس ویدیویی بیشتر اهمیت می‌دهم،

Which means you want more video lessons  or just to be fun put yes, yes, yes.

که به این معنی است که شما درس‌های ویدیویی بیشتری می‌خواهید یا فقط برای سرگرمی، بله، بله، بله.

So if you want more video lessons,  put yes, yes, yes in the comments.

بنابراین اگر می‌خواهید درس‌های ویدیویی بیشتری داشته باشید، بله، بله، بله را در نظرات قرار دهید.

So I know you want more lessons just like this.

بنابراین می دانم که شما به همین شکل درس های بیشتری می خواهید.

And then I'm happy to make them because  I want to wine and dine all my students.

و سپس از درست کردن آنها خوشحالم زیرا می‌خواهم همه دانش‌آموزانم را شراب و ناهار بخورم.

Now remember, technically we would  use that if food and beverage were  

اکنون به یاد داشته باشید، از نظر فنی، اگر غذا و نوشیدنی

present, but you know what I mean.

وجود داشت، از آن استفاده می‌کردیم، اما می‌دانید منظور من چیست.

So put yes, yes, yes in the comments.

پس بله، بله، بله را در نظرات قرار دهید. آیا از

Are you enjoying this lesson?

این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news.

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.

So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  

بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر،

You can look in the description  for the link to learn more,  

می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید،

or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «آکادمی Fluent Fluent» کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson today.

حالا بیایید به درس امروزمان ادامه دهیم.

If you're flying coach, you'll need  to book a long distance international  

اگر اهل پرواز هستید، باید یک پرواز بین‌المللی راه دور

flight or maybe if you're lucky, a coast to  coast domestic one to receive a free meal.

یا شاید اگر خوش شانس باشید، از یک ساحل به ساحل داخلی برای دریافت یک وعده غذایی رایگان، رزرو کنید.

So notice here between the two  dashes, maybe if you're lucky  

بنابراین بین دو خط تیره به اینجا توجه کنید، شاید اگر خوش شانس باشید

so you can remove this section and it  will still be grammatically correct.

بتوانید این بخش را بردارید و همچنان از نظر گرامری درست باشد.

You'll need to book a long distance international  

باید یک پرواز بین‌المللی راه دور

flight or a coast to coast domestic  one and that's to receive a free meal.

یا یک پرواز داخلی از ساحل به ساحل رزرو کنید و این برای دریافت یک وعده غذایی رایگان است.

Now here 1 replaces what word?

حالا اینجا 1 جایگزین چه کلمه ای می شود؟

What word does one represent?

یک نفر چه کلمه ای را نشان می دهد؟

One replaces flight or a coast  to coast domestic flight.

یکی جایگزین پرواز یا یک ساحل به پرواز داخلی ساحلی می شود.

Now native speakers will often replace the  noun with one or it depending on the sentence.

اکنون گویشوران بومی اغلب بسته به جمله اسم را با یک یا آن جایگزین می‌کنند.

To avoid being repetitive,  let's look at this sentence.

برای جلوگیری از تکراری، به این جمله نگاه می کنیم.

If you're flying coach, you'll need to book.

اگر اهل پرواز هستید، باید رزرو کنید.

What type of sentence is this?

این چه نوع جمله ای است؟

This is a conditional sentence most students know.

این یک جمله شرطی است که اکثر دانش آموزان می دانند.

Because of this if clause, you can also use  when, if or when and the first conditional.

به‌خاطر این بند if، می‌توانید از وقتی، اگر یا وقتی و شرط اول استفاده کنید.

Now the first conditional is usually  formed with the present simple.

اکنون شرط اول معمولاً با حال ساده تشکیل می‌شود.

If you fly coach, to be safe,  I would use the present simple.

اگر شما با مربی پرواز می کنید، برای ایمن بودن، از حال ساده استفاده می کنم.

However, this is in the present continuous.

با این حال، این در حال استمراری است.

It just shows that continuation of the action.

فقط همین ادامه عمل را نشان می دهد.

So let's look at this sentence.

پس بیایید به این جمله نگاه کنیم.

If you subscribe to my channel,  make sure you subscribe.

اگر در کانال من مشترک شدید، حتماً مشترک شوید.

You'll receive amazing free video lessons.

درس های ویدیویی رایگان شگفت انگیزی دریافت خواهید کرد.

So we have if or when.

بنابراین ما اگر یا کی را داریم.

If sounds like it might not happen, but  when is assuming you will subscribe.

اگر به نظر می رسد ممکن است این اتفاق نیفتد، اما در چه زمانی فرض می شود مشترک شوید.

But if is maybe you will, maybe you won't  if you subscribe when you subscribe.

اما اگر اینطور است، شاید بخواهید، شاید اگر زمانی که مشترک می شوید مشترک نشوید.

So if when subject and then the present  simple, then the next part is subject  

بنابراین اگر وقتی موضوع و سپس حال ساده باشد، قسمت بعدی موضوع است

will base for which is the future simple.

مبنای آن ساده آینده است.

You'll receive amazing free video lessons.

درس های ویدیویی رایگان شگفت انگیزی دریافت خواهید کرد.

So make sure you hit subscribe  today if you're flying coach.

بنابراین، اگر مربی پروازی هستید، حتماً همین امروز اشتراک را بزنید.

If you fly coach, you'll need to book  a long distance international flight.

اگر با اتوبوس پرواز می کنید، باید یک پرواز بین المللی مسافت طولانی رزرو کنید.

So notice the verb you use.

بنابراین به فعل مورد استفاده خود توجه کنید.

You book a flight.

شما یک پرواز رزرو کنید.

Have you booked your flight yet?

آیا پرواز خود را هنوز رزرو کرده اید؟ بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

On shorter flights, you might get a choice  of complimentary cookies or pretzels.

در پروازهای کوتاه‌تر، ممکن است انتخابی از کوکی‌ها یا چوب شور دریافت کنید.

I love how they say might.

من دوست دارم چگونه می گویند ممکن است.

I have been on many short flights where  they don't give you anything you might get.

من در بسیاری از پروازهای کوتاه بوده‌ام که چیزی به شما نمی‌دهند.

So might is a modal verb.

بنابراین ممکن است یک فعل معین است. به

Notice our structure might plus base verb.

ساختار ما ممکن است به اضافه فعل پایه توجه کنید. برای امکان از

Modal plus base verb might  is used for possibility.

فعل مبنا به اضافه ممکن استفاده می شود.

It could be 50%, 60 percent, 80%.

می تواند 50٪، 60٪، 80٪ باشد.

There is no set definition  is just for possibility.

هیچ تعریف مشخصی وجود ندارد که فقط برای امکان باشد.

So if you say to me, Jennifer, I  might subscribe to your channel.

بنابراین اگر به من بگویید، جنیفر، ممکن است در کانال شما مشترک شوم.

Oh, that's not very good because  that's just a possibility.

اوه، این خیلی خوب نیست زیرا این فقط یک احتمال است.

There's an equal chance you might not subscribe.

احتمال یکسانی وجود دارد که مشترک نشوید.

But if you say, Jennifer, I will subscribe.

اما اگر بگویید جنیفر، من مشترک می شوم.

This is great news for me and for you because I  

این برای من و شما خبر بسیار خوبی است زیرا من

share lots of free lessons  to help you become fluent.

درس های رایگان زیادی  به اشتراک می گذارم تا به شما کمک کنم مسلط شوید.

And will is used for promises or  commitments, but my is used for possibility.

و اراده برای وعده ها یا تعهدات استفاده می شود، اما من برای امکان استفاده می شود.

So if you want to communicate with  confidence, don't say might use will.

بنابراین اگر می‌خواهید با اطمینان ارتباط برقرار کنید ، نگویید ممکن است از اراده استفاده کنید.

So hopefully you say, Jennifer, I will subscribe.

بنابراین امیدوارم که شما بگویید، جنیفر، من مشترک خواهم شد.

You might get a choice of  complimentary cookies or pretzels.

ممکن است انتخابی از کوکی‌ها یا چوب شور دریافت کنید.

Pretzels.

چوب شور.

Now, there's actually a mistake in this part that  I've highlighted, and this is a mistake that many  

اکنون، در واقع یک اشتباه در این قسمت وجود دارد که  آن را برجسته کرده‌ام، و این اشتباهی است که بسیاری از

native speakers make because there is one word  that is very easily confused with another word.

زبان‌های بومی مرتکب می‌شوند، زیرا یک کلمه وجود دارد که به راحتی با کلمه دیگری اشتباه گرفته می‌شود.

Do you know what the mistake is?

میدونی اشتباه چیه؟

And I hope this makes you feel better.

و امیدوارم این به شما احساس بهتری بدهد.

If you make these mistakes because  native speakers make these mistakes.

اگر این اشتباهات را انجام می‌دهید زیرا افراد بومی این اشتباهات را انجام می‌دهند.

A professional writer made this mistake.

یک نویسنده حرفه ای این اشتباه را مرتکب شد.

Do you know what the mistake is?

میدونی اشتباه چیه؟

Put the word in the comments.

کلمه را در نظرات قرار دهید.

If you do, the mistake is with this  word and is just a spelling mistake,  

اگر این کار را می‌کنید، اشتباه با این کلمه است و فقط یک اشتباه املایی است،

because in spoken English there's  no difference in the pronunciation,  

زیرا در انگلیسی گفتاری تفاوتی در تلفظ وجود ندارد،

but in spelling it's not spelled correctly  because this word means something different.

اما در املای آن درست املا نمی‌شود زیرا این کلمه به معنای چیز دیگری است.

The correct spelling is with an I instead of an E.

املای صحیح با یک I به جای E است.

That's the only difference between these two.

این تنها تفاوت بین این دو است.

But complementary with an I  means free and complimentary.

اما مکمل با I به معنای رایگان و رایگان است.

With an E means that it goes  well with, it complements,  

با E به این معنی است که با آن به خوبی پیش می‌رود، تکمیل می‌شود، با

it matches, it enhances, it goes well with.

آن مطابقت می‌کند، افزایش می‌دهد، به خوبی با آن پیش می‌رود.

So to be fun, I can say, care for a glass of milk.

بنابراین برای سرگرمی، می توانم بگویم، از یک لیوان شیر مراقبت کنید.

I'm offering you a glass of milk.

من به شما یک لیوان شیر پیشنهاد می کنم.

Care for a glass of milk, It would  be complementary to your cookies.

مراقب یک لیوان شیر باشید، این می‌تواند مکمل کوکی‌های شما باشد.

So you're already eating cookies,  and I say care for a glass of milk.

بنابراین شما از قبل در حال خوردن کلوچه هستید، و من می گویم مراقب یک لیوان شیر باشید.

It would go well with it  would enhance the flavor of.

این به خوبی با آن هماهنگ می شود و طعم آن را افزایش می دهد.

It would be complementary to your  cookies and is complimentary,  

این مکمل کوکی‌های شما خواهد بود و رایگان است،

and it's free, so you don't have to pay for it.

و رایگان است، بنابراین لازم نیست برای آن هزینه بپردازید.

So, of course, take the glass of milk.

بنابراین، البته، لیوان شیر را بردارید.

There are no disadvantages.

هیچ معایبی وجود ندارد.

So that's how you could technically use  both of these words in one sentence,  

بنابراین به این ترتیب می‌توانید از هر دو این کلمات در یک جمله استفاده کنید،

but they do have different meanings.

اما آنها معانی متفاوتی دارند.

Remember, this is just a minor spelling issue.

به یاد داشته باشید، این فقط یک مشکل املایی جزئی است.

Pronunciation is identical.

تلفظ یکسان است. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Airplane food has fallen a  long way from the glory days.

غذای هواپیما با دوران شکوه بسیار فاصله گرفته است.

The glory days were when airline  food was at its highest point.

روزهای شکوه زمانی بود که غذای خطوط هوایی در بالاترین نقطه خود بود.

From the glory days of in flight dining.

از روزهای شکوه ناهار خوری در پرواز.

So dining on an airplane in flight dining  

بنابراین، هنگام صرف غذا در هواپیما هنگام صرف غذا

when meals were served on white tablecloths  and stewardesses scrambled eggs in the air.

هنگام صرف غذا روی سفره‌های سفید و مهمانداران در هوا تخم‌مرغ می‌زدند.

So the stewardess is scrambling eggs in  the air, meaning the plane is in the air.

بنابراین مهماندار در حال هم زدن تخم مرغ در هوا است، یعنی هواپیما در هوا است.

Imagine that.

تصور کنید که.

Imagine being on a plane and  there is a flight attendant.

تصور کنید که در هواپیما هستید و یک مهماندار وجود دارد.

Stewardess is an outdated word  because it is a gendered word and  

مهماندار یک کلمه قدیمی است زیرا یک کلمه جنسیتی است و

in modern English uses we avoid gendered words.

در استفاده های مدرن انگلیسی از کلمات جنسیتی اجتناب می کنیم.

So we don't say waitress, waiter now  we say server for both male and female.

بنابراین ما نمی‌گوییم پیشخدمت، پیشخدمت، اکنون می‌گوییم سرور هم برای مرد و هم برای زن.

So in the past they said stewardesses,  

بنابراین در گذشته می گفتند مهماندار،

but now we say flight attendants,  which is gender neutral, male, female.

اما اکنون می گوییم مهماندار، که جنسیت خنثی، مرد، زن است.

So you have a flight attendant scrambling eggs  in the air, puts down a white tablecloth and  

بنابراین شما یک مهماندار دارید که تخم‌مرغ‌ها را در هوا بهم می‌زند، سفره‌ای سفید روی زمین می‌گذارد و

serves you a meal that is whining and  dining, which no longer takes place.

غذای ناله و ناهار را برای شما سرو می‌کند که دیگر انجام نمی‌شود. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Disappearing meals have joined  a long list of pain points,  

وعده‌های غذایی ناپدید شده به فهرست طولانی نقاط درد،

inconveniences and cutbacks that Flyers endure.

ناراحتی‌ها و کاهش‌هایی که فلایرها تحمل می‌کنند پیوسته است.

Today, Flyers represents people  who fly now disappearing meals.

امروزه، Flyers نمایانگر افرادی است که اکنون وعده‌های غذایی ناپدید شده را پرواز می‌کنند.

This is the subject of the sentence and they're  

این موضوع جمله است و آنها می‌گویند

saying that this the disappearing  meals have joined a long list.

که این وعده‌های غذایی ناپدید شده به فهرست طولانی اضافه شده است.

So there are many other items on a list.

بنابراین بسیاری از موارد دیگر در یک لیست وجود دارد.

And these items are things that Flyers, people  who fly are mad about their pain points.

و این موارد چیزهایی هستند که فلایرها، افرادی که پرواز می‌کنند از نقاط درد خود عصبانی هستند.

They're mad about it.

آنها در مورد آن عصبانی هستند.

They don't like it, maybe because  it's inconvenient, for example.

آنها آن را دوست ندارند، شاید به این دلیل که مثلاً ناخوشایند است.

And so disappearing meals is  just one thing on that list.

و بنابراین ناپدید شدن وعده های غذایی فقط یک چیز در این لیست است.

And it's a long list is what  this is saying now, cutbacks.

و این یک لیست طولانی است، چیزی که اکنون می گوید، کاهش.

This is when airlines try to save  money by reducing how much they spend.

این زمانی است که خطوط هوایی سعی می‌کنند با کاهش هزینه‌هایشان، در پول خود صرفه‌جویی کنند.

So that would be cutbacks and it's  appropriate that they use the word endure.

بنابراین این کاهش هزینه خواهد بود و مناسب است که از کلمه استقامت استفاده کنند.

So the one disappearing meals is one of the things  that Flyers people who fly endure today because  

بنابراین، یکی از وعده‌های غذایی که ناپدید می‌شود، یکی از چیزهایی است که امروز افرادی که پرواز می‌کنند تحمل می‌کنند، زیرا

when you endure something, it's always used  with something negative is when you experience  

وقتی چیزی را تحمل می‌کنید، همیشه با چیز منفی استفاده می‌شود، زمانی است که

something negative, you suffer through, you  tolerate, but it's only used with negative things.

چیزی منفی را تجربه می‌کنید، رنج می‌برید، تحمل می‌کنید، اما فقط با چیزهای منفی استفاده می‌شود. .

And this is an example of something  negative, but industry cost cutting.

و این نمونه‌ای از موارد منفی است، اما کاهش هزینه‌های صنعت.

So here they're cutting costs, which  could also be called a cut back because  

بنابراین در اینجا آنها هزینه‌ها را کاهش می‌دهند، که می‌توان آن را کاهش نیز نامید، زیرا

a cutback is when there is a spending  reduction, which is also cost cutting.

کاهش زمانی است که هزینه‌ها کاهش می‌یابد، که همچنین کاهش هزینه است.

So industry cost cutting, the airlines are  spending less money on things like meals for you.

بنابراین با کاهش هزینه‌های صنعت، خطوط هوایی پول کمتری را صرف چیزهایی مانند وعده‌های غذایی برای شما می‌کنند.

Industry cost cutting isn't the  only reason your tartlet is gone.

کاهش هزینه‌های صنعت تنها دلیل از بین رفتن تارتلت شما نیست.

Remember at the very beginning it was  care for a fruit, I think a fruit tartlet.

به یاد داشته باشید که در همان ابتدا مراقبت از یک میوه بود، من فکر می کنم تارتلت میوه.

So a tartlet is simply a type of dessert.

بنابراین تارتلت به سادگی یک نوع دسر است.

So you can replace this with the word dessert.

بنابراین می توانید این کلمه را با کلمه دسر جایگزین کنید.

So spending reduction, cost cutting, cutbacks  isn't the only reason why your dessert is gone.

بنابراین کاهش هزینه‌ها، کاهش هزینه‌ها، کاهش هزینه‌ها تنها دلیلی نیستند که دسر شما از بین رفته است.

So why they're no longer offering  you dessert on an airplane?

پس چرا آنها دیگر به شما دسر در هواپیما پیشنهاد نمی کنند؟

The end of in flight dining for many passengers.

پایان ناهار خوری در پرواز برای بسیاری از مسافران.

A passenger is someone who is on a plane,  so you could also refer to them as a flyer.

مسافر کسی است که در هواپیما است، بنابراین می‌توانید به او به عنوان یک پرواز نیز اشاره کنید.

But a flyer is someone who flies.

اما فلایر کسی است که پرواز می کند.

But if you're a passenger, it sounds  like you are currently on the plane.

اما اگر مسافر هستید، به نظر می‌رسد که در حال حاضر در هواپیما هستید.

So I'm a flyer.

پس من یک پرواز هستم.

I fly frequently, but I'm  not a passenger right now.

من اغلب پرواز می کنم، اما در حال حاضر مسافر نیستم.

I'm only a passenger when I'm on a plane,  

من فقط وقتی در هواپیما هستم یک مسافر هستم،

but I would describe myself as a flyer  even though I'm not currently flying.

اما خود را به عنوان یک پرواز توصیف می کنم حتی اگر در حال حاضر پرواز نمی کنم.

The end of in flight dining for  many passengers surprisingly rose  

پایان ناهار خوری در پرواز برای بسیاری از مسافران به طور شگفت انگیزی ناشی

out of big changes in government regulation.

از تغییرات بزرگ در مقررات دولتی بود.

Airplane design in flight  movies industry tax breaks.

طراحی هواپیما در معافیت‌های مالیاتی صنعت فیلم‌های پرواز.

OK rose out of this would be  another way of saying arrived from.

OK افزایش از این راه دیگری برای گفتن است که از آن رسیده است. به

This is the reason why this happened  for alternatives you could say arrived  

همین دلیل است که این اتفاق برای جایگزین‌هایی که می‌توانید بگویید وارد شده‌اند

or came from was caused by was because  we're talking about one singular thing.

یا آمده‌اند به این دلیل است که درباره یک چیز منحصر به فرد صحبت می‌کنیم.

The end of in flight dining.

پایان ناهار خوری در پرواز.

This was caused by This was the result  of big changes in government regulation,  

این نتیجه تغییرات بزرگ در مقررات دولتی،

airplane design in flight movies,  interestingly, industry tax breaks,  

طراحی هواپیما در فیلم‌های پرواز، جالب توجه، معافیت‌های مالیاتی صنعت،

plus heightened health and safety concerns.

به علاوه افزایش نگرانی‌های مربوط به سلامت و ایمنی بود.

Airline safety protocols and  regulations since September  

پروتکل‌ها و مقررات ایمنی خطوط هوایی از

11th have changed what types of cooking  knives crews can work with in the air.

11 سپتامبر، انواع چاقوهای آشپزی را که خدمه می‌توانند در هوا کار کنند، تغییر داده است.

Crew is another word for employees, but crew is  

خدمه کلمه دیگری برای کارمندان است، اما خدمه

used in very specific circumstances,  is used with transportation.

در شرایط بسیار خاص استفاده می‌شود، در حمل و نقل استفاده می‌شود.

So the employees on a plane, all of them  collectively are referred to as the crew.

بنابراین کارمندان یک هواپیما، همه آنها در مجموع به عنوان خدمه نامیده می شوند.

The crew, planes, boats, trains, transportation,  you would refer to them as the crew.

خدمه، هواپیماها، قایق‌ها، قطارها، حمل‌ونقل، به آنها خدمه می‌گویند.

And this is also used frequently  in the entertainment industry.

و همچنین اغلب در صنعت سرگرمی استفاده می شود.

So all the people involved in making a movie  would be called the Crew, but in most situations.

بنابراین همه افرادی که در ساخت یک فیلم نقش دارند، خدمه نامیده می‌شوند، اما در بیشتر موقعیت‌ها.

You would just use the word  employees in an office environment.

شما فقط از کلمه کارمندان در یک محیط اداری استفاده می کنید.

You wouldn't say crew, you would say employees.

شما نمی گویید خدمه، می گویید کارمند.

Airplane galleys are smaller to allow  for more passenger seats on a plane.

گالی‌های هواپیما کوچک‌تر هستند تا صندلی‌های مسافر بیشتری در هواپیما داشته باشند.

The galley is the space on the plane where  you, as a passenger are not allowed to go.

گالری فضایی در هواپیما است که شما به عنوان مسافر اجازه ندارید در آن بروید.

It's only for crew.

فقط برای خدمه است

It's for the flight attendants or  if the pilot wanted to go there.

این برای مهمانداران است یا اگر خلبان می خواست به آنجا برود.

Of course, the pilot could.

البته خلبان می توانست.

Generally, when you're  waiting to use the bathroom,  

به طور کلی، زمانی که منتظر استفاده از حمام هستید،

you can see the galley right behind  the bathroom and you've seen it.

می‌توانید گالی را درست پشت حمام ببینید و آن را دیده‌اید.

It's tiny.

کوچک است.

It's a very small space.

این یک فضای بسیار کوچک است.

Of course, it's not a a full kitchen  where they can scramble eggs for you.

البته، این یک آشپزخانه کامل نیست که بتوانند برای شما تخم‌مرغ درست کنند.

It's very small.

خیلی کوچک است.

Airplane galleys are smaller to allow  for more passenger seats on a plane,  

گالی‌های هواپیما کوچک‌تر هستند تا صندلی‌های مسافر بیشتری در هواپیما داشته باشند،

and airlines don't serve some foods like  peanuts to protect people with allergies.

و خطوط هوایی برای محافظت از افراد مبتلا به آلرژی، غذاهایی مانند بادام زمینی سرو نمی‌کنند.

Meals are often smaller, blander, or nonexistent.

وعده‌های غذایی اغلب کوچک‌تر، ملایم‌تر یا وجود ندارند.

Nonexistent, of course, means doesn't exist, so  it's implying that you don't even get a meal.

البته وجود ندارد، یعنی وجود ندارد، بنابراین به این معناست که شما حتی یک وعده غذایی هم نمی‌خورید.

A meal is not offered to you on the plane.

در هواپیما وعده غذایی به شما پیشنهاد نمی شود.

What does blander mean?

بلاندر به چه معناست؟

Of course you know what smaller means.

البته شما می دانید کوچکتر یعنی چه.

What about blander?

در مورد بلاندر چطور؟

Meals are often blander.

وعده های غذایی اغلب ملایم تر هستند.

Do you know what this means?

آیا می دانید این به چه معناست؟

It means meals are often less flavorful.

این بدان معنی است که وعده های غذایی اغلب طعم کمتری دارند.

So if a meal doesn't have a lot of flavor  in terms of simple things like salt,  

بنابراین، اگر یک وعده غذایی از نظر چیزهای ساده ای مانند نمک،

spices, garlic, you would  say this is bland, bland.

ادویه جات ترشی جات، سیر، طعم زیادی نداشته باشد، می گویید که این غذا ملایم و بی مزه است.

Bland means lacking in flavor.

ملایم به معنای فاقد طعم است.

Blander is a comparative, so it means  less flavorful than in the past.

بلندر یک مقایسه است، بنابراین به معنای طعم کمتری نسبت به گذشته است.

In the 1960s, this meal is bland.

در دهه 1960، این وعده غذایی ملایم است.

That's what you could say if you are eating  a meal and it doesn't have a lot of flavor.

این چیزی است که می توانید بگویید اگر یک وعده غذایی می خورید و طعم زیادی ندارد.

This meal is bland.

این غذا ملایم است.

Bland is your adjective and the verb to be.

Bland صفت شما و فعل to be است.

Of course, you need to conjugate.

البته، شما باید مزدوج شوید.

Meal service was once a point of pride.

سرو غذا زمانی مایه افتخار بود.

To describe something as a point of pride  means it was something that you were proud of.

توصیف چیزی به عنوان یک نقطه غرور به این معنی است که شما به آن افتخار می کردید.

You could say my high IELTS score is  a point of pride, not price pride,  

می توانید بگویید نمره بالای آیلتس من یک نقطه افتخار است، نه غرور قیمت،   به این

which means I'm proud of my high IELTS score  or my high IL score is something I'm proud of.

معنی که من به نمره بالای آیلتس خود افتخار می کنم یا نمره بالای IL من چیزی است که به آن افتخار می کنم.

You could also say the fact that I watch  one lesson 1 J for his English lesson,  

شما همچنین می توانید این واقعیت را بگویید که من یک درس 1 J را برای درس انگلیسی او تماشا می کنم،

because of course you have already subscribed.

زیرا مطمئناً قبلاً مشترک شده اید.

The fact that I watch one lesson per day is  a point of pride is something I'm proud of.

این واقعیت که من هر روز یک درس را تماشا می‌کنم باعث افتخار است، چیزی است که به آن افتخار می‌کنم.

And you absolutely should be  proud of simply making progress.

و شما باید به سادگی به پیشرفت خود افتخار کنید.

The fact that you're consistent and committed,  that should be a point of pride for you.

این واقعیت که شما ثابت و متعهد هستید، این باید برای شما مایه افتخار باشد.

Meal service, the meals you were served.

سرویس غذا، غذاهایی که به شما ارائه شده است.

Meal service was once a point of pride.

سرو غذا زمانی مایه افتخار بود.

If it was once, it means it no longer is.

اگر یک بار بود، یعنی دیگر نیست.

I'm sure airlines know their food isn't good.

مطمئنم خطوط هوایی می دانند غذایشان خوب نیست.

Of course they know this.

البته آنها این را می دانند.

It's very obvious meal service was once  a point of pride, said Henry Hartfeld,  

هنری هارتفلد،

who covers the travel industry  for Atmosphere Research Group.

که صنعت سفر را برای گروه تحقیقاتی اتمسفر پوشش می‌دهد، گفت: «بسیار بدیهی است که سرویس غذا زمانی مایه افتخار بود.

I don't know what this is.

من نمی دانم این چیست.

Clearly it's a group that does research.

واضح است که این گروهی است که تحقیق می کند.

Now the quality is so poor you have to wonder.

اکنون کیفیت آن آنقدر ضعیف است که باید تعجب کنید.

So to wonder, do airline executives  actually have taste buds?

بنابراین جای تعجب است که آیا مدیران خطوط هوایی واقعاً جوانه های چشایی دارند؟

This is a cheeky thing to say  because if you had taste buds,  

گفتن این حرف گستاخانه است، زیرا اگر جوانه های چشایی داشتید، به این

which means you have the ability  to taste different flavors,  

معنی که توانایی طعم های مختلف را دارید،

if you had taste buds and you tried this  meal, you would know it isn't very good.

اگر جوانه های چشایی داشتید و این غذا را امتحان می کردید، می دانستید که خیلی خوب نیست.

You would know it's very bland.

میدونی خیلی بی مزهه

So you have to wonder, do airline  executives actually have taste buds?

بنابراین باید تعجب کنید که آیا مدیران خطوط هوایی واقعاً جوانه های چشایی دارند؟

That's a very cheeky thing to say.

این یک چیز بسیار گستاخانه است.

You're probably wondering about that word.

احتمالاً در مورد این کلمه تعجب می کنید.

I just use cheeky, cheeky.

من فقط از cheeky، cheeky استفاده می کنم.

What does that mean?

معنی آن چیست؟

Well, to be cheeky, this  means to be rude, impolite.

خب، گستاخ بودن، این یعنی بی ادب، بی ادب بودن.

But when you're cheeky or you say  something cheeky to use it as an adjective,  

اما وقتی گستاخ هستید یا چیزی گستاخانه می‌گویید تا از آن به عنوان صفت استفاده کنید،

you're doing it in more of a humor,  humorous, playful or lighthearted way.

این کار را بیشتر به شیوه‌ای طنز، شوخ‌طبع، بازیگوش یا سبک‌دل انجام می‌دهید.

So comedians generally are cheeky.

بنابراین کمدین ها عموماً گستاخ هستند.

They say things that are rude,  but they do it in a funny way.

آنها چیزهایی می گویند که بی ادبانه است، اما این کار را به شیوه ای خنده دار انجام می دهند.

So if I was talking to you and you're an airline  executive and I say do you have any taste buns?

بنابراین، اگر من با شما صحبت می‌کردم و شما یک مدیر هواپیمایی هستید و می‌گویم آیا ذائقه‌ای دارید؟

That sounds rude.

بی ادبانه به نظر می رسد.

But hmm, I have to wonder,  do you have any taste buns?

اما هوم، من باید تعجب کنم، آیا نان طعم دار دارید؟ به

That sounds more cheeky?

نظر می رسد گستاخ تر؟

I'm saying the same thing, but I'm  trying to be more humorous, playful,  

من هم همین را می‌گویم، اما سعی می‌کنم بیشتر شوخ‌طبع، بازیگوش،

lighthearted, but ultimately  I'm saying the same thing.

خوش‌قلب‌تر باشم، اما در نهایت همان چیزی را می‌گویم.

So that's a cheeky thing to say,  and that's the end of our article.

بنابراین گفتن این یک چیز گستاخانه است، و این پایان مقاله ما است.

So what I'll do now is I'll read  the article from start to finish,  

بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می‌خوانم،

and this time you can focus on my pronunciation.

و این بار می‌توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

A brief history of airline foods Rapid descent.

تاریخچه مختصری از نزول سریع غذاهای هواپیمایی.

If you took an American Airlines flight  

اگر در دهه 1960 با هواپیمای امریکن ایرلاینز   ​​استفاده می‌کردید،

in the 1960s, you'd be wined and  dined from the coach class menu.

از منوی کلاس اتوبوس، شراب می‌خوردید و شام می‌خوردید.

Your meal began with the beef consomme and  proceeded to sauteed breast of chicken in wine.

غذای شما با کنسومه گوشت گاو شروع شد و سپس سینه مرغ در شراب تفت داده شد.

Care for a fruit tartlet for dessert today?

مراقبت از تارتلت میوه برای دسر امروز؟

If you're a flying coach, you'll need  to book a long distance international  

اگر یک مربی پرواز هستید، باید یک

flight or maybe if you're lucky, a coast to  coast domestic one to receive a free meal.

پرواز بین‌المللی راه دور یا شاید اگر خوش شانس باشید، از یک ساحل به ساحل داخلی برای دریافت یک وعده غذایی رایگان، رزرو کنید.

On shorter flights you might get a choice  of complimentary cookies or pretzels.

در پروازهای کوتاه‌تر، ممکن است انتخابی از کوکی‌ها یا چوب شور دریافت کنید.

Airplane food has fallen a long way  from the glory days of in flight dining,  

غذای هواپیما فاصله زیادی با روزهای شکوه غذاخوری در پرواز دارد،

when meals were served on white tablecloths  and stewardesses scrambled eggs in the air.

زمانی که غذا روی سفره‌های سفید سرو می‌شد و مهمانداران در هوا تخم‌مرغ می‌زدند.

Disappearing meals have joined  a long list of pain points,  

وعده‌های غذایی ناپدید شده به فهرست طولانی از نقاط درد،

inconveniences and cutbacks  that Flyers endure today.

ناراحتی‌ها و کاهش‌هایی که Flyers امروزه تحمل می‌کنند پیوسته است.

But industry cost cutting isn't the  only reason your tart lit is gone.

اما کاهش هزینه‌های صنعت تنها دلیل روشن شدن تارت شما نیست.

The end of in flight dining for many passengers  

پایان ناهار خوری در پرواز برای بسیاری از مسافران   به طور

surprisingly rose out of big changes in  government regulation, airplane design,  

شگفت انگیزی ناشی از تغییرات بزرگ در مقررات دولتی، طراحی هواپیما،

in flight movies, industry tax breaks,  plus heightened health and safety concerns.

در فیلم های پرواز، معافیت های مالیاتی صنعت، به علاوه افزایش نگرانی های بهداشتی و ایمنی بود.

Airline safety protocols and  regulations since September  

پروتکل‌ها و مقررات ایمنی خطوط هوایی از

11 have changed what types of cooking  knives crews can work with in the air.

11 سپتامبر، انواع چاقوهای آشپزی را که خدمه می‌توانند در هوا کار کنند، تغییر داده است.

Airplane galleys are smaller to allow  for more passenger seats on a plane  

گالی‌های هواپیما کوچک‌تر هستند تا صندلی‌های مسافر بیشتری در هواپیما داشته باشند

and airlines don't serve some foods like  peanuts to protect people with allergies.

و خطوط هوایی برای محافظت از افراد مبتلا به آلرژی، غذاهایی مانند بادام زمینی سرو نمی‌کنند.

Meals are often smaller, blander or non existent.

وعده های غذایی اغلب کوچکتر، ملایم تر یا وجود ندارد.

Real service was once a point  of pride, said Henry Heartfelt,  

هنری Heartfelt،

who covers the travel industry  for Atmosphere Research Group.

که صنعت سفر را برای گروه تحقیقاتی اتمسفر پوشش می‌دهد، گفت: خدمات واقعی زمانی مایه افتخار بود.

Now the quality is so poor you have to wonder,  do airline executives actually have taste buns?

اکنون کیفیت آن به قدری ضعیف است که باید تعجب کنید، آیا مدیران خطوط هوایی واقعاً نان طعم دار دارند؟

So did you like this lesson?

پس این درس را دوست داشتید؟

Do you want me to make more lessons  where we read the news together?

آیا می‌خواهید در آنجا که اخبار را با هم می‌خوانیم، درس‌های بیشتری بنویسم؟

If you do, then put yes, yes, yes, put  yes, yes, yes, yes in the comments below.

اگر دارید، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله را در نظرات زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like this lesson.

و البته مطمئن شوید که این درس را دوست دارید.

Share with your friends and  subscribe to your Notified.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید و در Notified خود مشترک شوید.

Every time I post a new lesson and you  can get this free speaking guide where  

هر بار که درس جدیدی را پست می‌کنم و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن

I share 6 tips on how to speak  English fluently and confidently.

۶ نکته در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And I have another lesson I know you'll  love, so make sure you watch it right now.

و درس دیگری دارم که می‌دانم دوست خواهید داشت، پس حتماً همین الان آن را تماشا کنید.