😱 Hollywood's ON STRIKE! You're definitely FLUENT if you can read this news article!

Welcome back to JForrest English, I'm Jennifer and  today I have an advanced reading exercise for you.  

به JForrest English خوش آمدید، من جنیفر هستم و امروز یک تمرین خواندن پیشرفته برای شما دارم.

We're going to read a C1 article together  so you can improve your English fluency.

ما یک مقاله C1 را با هم می‌خوانیم تا بتوانید تسلط به زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید. بیا

Let's get started. First I'll read  the headline. The actors and writers  

شروع کنیم. ابتدا تیتر را می خوانم . اعتصاب‌های بازیگران و نویسندگان در

strikes are about to create a  media wasteland, so pay them.

شرف ایجاد یک فضای بایر رسانه‌ای هستند، پس به آنها بپردازید.

We're talking about strikes, strikes  taking place by actors and writers,  

ما درباره اعتصاب‌ها صحبت می‌کنیم، اعتصاب‌هایی که توسط بازیگران و نویسندگان،

Hollywood actors and writers.  So this affects you and.

بازیگران و نویسندگان هالیوود صورت می‌گیرد. بنابراین این شما را تحت تاثیر قرار می دهد و.

I because we.

من چون ما

Watch the movies.

فیلم ها را تماشا کنید.

So first, let's talk about a strike.

بنابراین ابتدا اجازه دهید در مورد اعتصاب صحبت کنیم.

Just to make sure you know.

فقط برای اینکه مطمئن بشی که میدونی

What this is?

این چیست؟

A strike is when.

اعتصاب زمانی است که

Workers refuse to work.

کارگران از کار کردن خودداری می کنند.

And it's because of some disagreement  or argument with their employer.

و این به دلیل اختلاف یا مشاجره با کارفرمای آنهاست.

Usually.

معمولا.

Because of working conditions, pay levels.

به دلیل شرایط کاری، سطح دستمزد.

Or job losses. So these three  actors, their job is to act.

یا از دست دادن شغل. بنابراین این سه بازیگر، کارشان بازیگری است.

And they're refusing to work.

و آنها از کار کردن خودداری می کنند.

Because.

They're on strike, so let's  look at the sentence structure.

زیرا.

آنها در اعتصاب هستند، بنابراین بیایید ساختار جمله را بررسی کنیم.

Here because strike.

اینجا چون اعتصاب.

Is a noun in this case, but  it can also function as.

در این مورد یک اسم است، اما می تواند به صورت هم عمل کند.

A verb here.

یک فعل در اینجا

It's a noun.

این یک اسم است.

And you need a verb to go with your noun. The  actors went on strike, so this is my verb.

و برای همراهی با اسم خود به یک فعل نیاز دارید. بازیگران اعتصاب کردند، پس این فعل من است.

Go It's just.

برو فقط همین است.

Conjugated in the past  simple, so let me write that.

مزدوج در گذشته ساده است، پس بگذارید آن را بنویسم.

For you go.

برای تو برو

In the past.

در گذشته.

Simple is of course.

ساده است البته.

Went The actors went on strike. When you go on  strike, it's that transition from not striking.

رفت بازیگران اعتصاب کردند. وقتی اعتصاب می‌کنید، این انتقال از اعتصاب نکردن است.

So if you're not striking, you're  working. So from not striking to  

بنابراین اگر اعتصاب نمی‌کنید، در حال کار هستید. بنابراین، از اعتصاب نکردن تا

striking that transition, you go on strike now.

انجام این انتقال، اکنون اعتصاب می‌کنید.

If.

اگر

That transition has.

آن انتقال دارد.

Already.

Happened, we simply.

قبلا، پیش از این.

اتفاق افتاد، ما به سادگی. از

Use the verb to be to describe the.

فعل to be برای توصیف استفاده کنید.

Current state.

وضعیت فعلی.

The actors are.

بازیگران هستند. در

On strike right now, they are refusing to.

حال حاضر در اعتصاب، آنها از این کار خودداری می کنند.

Work because of.

کار به دلیل.

Working conditions or.

شرایط کار یا.

Pay levels.

سطوح پرداخت

Of course your verb to be.

البته فعل شما to be.

Still has to be conjugated.

هنوز باید کونژوگه شود.

With your subject.

با موضوع شما

And the time reference in this example.

و مرجع زمان در این مثال.

Strike is a verb, the actors are.

اعتصاب یک فعل است، بازیگران هستند.

Striking for better?

برای بهتر شدن ضربه زدن؟

Pay it is.

پرداخت آن است.

More commonly used as a noun when you use it on as  a noun, you need go on strike or to be on strike.

هنگامی که از آن به عنوان اسم استفاده می کنید، معمولاً به عنوان اسم استفاده می شود، باید در اعتصاب یا اعتصاب باشید.

Don't worry about.

نگران نباشید

Taking all of these notes down because I prepared  a free lesson PDF that summarizes all these notes.  

همه این یادداشت‌ها را حذف کردم زیرا یک PDF درس رایگان آماده کردم که همه این یادداشت‌ها را خلاصه می‌کند.

So you can look in the description for the link  to download that the actors and writers strikes  

بنابراین می‌توانید در توضیحات به دنبال پیوندی برای دانلود بگردید که اعتصاب‌های بازیگران و نویسندگان در

are about to create a media wasteland.  What's a media lace? Wasteland? Well,  

شرف ایجاد یک زمین بایر رسانه‌ای هستند. توری مدیا چیست؟ زمین بایر؟ خوب،

when you think of a wasteland, I think of  a big open space where nothing is there.

وقتی به یک زمین بایر فکر می کنید، به یک فضای باز بزرگ فکر می کنم که هیچ چیز آنجا نیست.

And imagine that's what your Netflix.

و تصور کنید که نتفلیکس شما همین است.

Looks like you.

شبیه تو است.

Open up your Netflix and nothing is there. Or  you want to go to the movies, but there are no.

نتفلیکس خود را باز کنید و چیزی وجود ندارد. یا می‌خواهید به سینما بروید، اما وجود ندارد.

Movies available. Why? Because the actors.

فیلم های موجود چرا؟ چون بازیگران.

Aren't working.

کار نمیکنن

So it could.

بنابراین می تواند.

Create a media wasteland, so  pay them. This implies that the.

یک زمین بایر رسانه ای ایجاد کنید، بنابراین به آنها پول بدهید. این نشان می دهد که.

Strike is related to.

اعتصاب مربوط است.

Their pay levels.

سطح دستمزد آنها

They're demanding more money.

آنها پول بیشتری می خواهند

Before they.

قبل از آنها

Return to work the.

بازگشت به کار

Studios, the studios, Those are the.

استودیوها، استودیوها، اینها هستند.

Production companies such as the Netflix.

شرکت های تولیدی مانند نتفلیکس.

Studio the.

استودیو.

Disney Studio The companies  that produce the movies.

استودیوی دیزنی شرکت‌هایی که فیلم‌ها را تولید می‌کنند.

Hire the actors, the studios.

بازیگران، استودیوها را استخدام کنید.

Seem to have overplayed their hand.

به نظر می رسد که دست خود را بیش از حد بازی کرده اند.

This is an idiom, and this  means to spoil your chance of.

این یک اصطلاح است، و این به معنای از بین بردن شانس شماست.

Success so to.

موفقیت برای.

Ruin your chance of success by saying or  doing too much and notice the sentence.

شانس موفقیت خود را با گفتن یا انجام دادن زیاد از بین ببرید و به جمله توجه کنید.

Structure to overplay. That's the verb.

ساختار برای بازی بیش از حد. این فعل است. در

Here it's in the past simple Ed one's hand.  So in this case they're talking about.

اینجا آن را در گذشته ساده دست اد. بنابراین در این مورد آنها در مورد صحبت می کنند.

The studios, so that would be their.

استودیوها، به طوری که آنها خواهند بود.

Hand the studio's hand.

دست استودیو.

And we'll find out why they spoiled,  ruined their chance of success.

و ما خواهیم فهمید که چرا آنها خراب شدند، شانس موفقیت آنها را از بین بردند.

Why they overplayed?

چرا بیش از حد بازی کردند؟

Their hand in this article.

دست آنها در این مقاله است.

The.

. به

Studio seemed to have overplayed their hand,  

نظر می‌رسید استودیو دست خود را بیش از حد بازی کرده است،

as now they have to contend  with a second major Hollywood.

زیرا اکنون باید با دومین هالیوود بزرگ مبارزه کنند.

Strike.

ضربه.

So this is not the.

پس این نیست.

1st strike there's already.

اعتصاب اول در حال حاضر وجود دارد.

Been.

بوده.

A strike?

اعتصاب؟

Let's take a look at contend with. When you  contend with something, it means you just have  

بیایید نگاهی به مبارزه با. وقتی با چیزی مخالفت می‌کنید، به این معنی است که فقط باید

to deal with that something. But that's something  is a difficult or unpleasant situation. So.

با آن چیزی کنار بیایید. اما این چیزی است که یک موقعیت دشوار یا ناخوشایند است. بنابراین.

Here the studios.

اینجا استودیوها

Have to deal.

باید برخورد کرد.

With the strike, which is.

با اعتصاب که هست.

Not a pleasant situation, especially  when it's the second major strike.

وضعیت خوشایند نیست، به خصوص وقتی دومین اعتصاب بزرگ است.

So the studios.

پس استودیوها

Have to contend with the strike.

باید با اعتصاب مبارزه کرد.

The Screen Actors Guild.

انجمن بازیگران سینما.

Here the word Guild is used to.

در اینجا از کلمه Guild استفاده می شود.

Describe A.

A.

Group A group.

گروه A را توصیف کنید.

Of actors. This is a terminology specific.

از بازیگران. این یک اصطلاح خاص است.

To Hollywood, they describe it as.

برای هالیوود، آنها آن را به عنوان.

A Guild the Screen Actors Guild just win on.

A Guild the Screen Actors Guild فقط برنده می شود.

Strike. So here you see this.

ضربه. بنابراین در اینجا شما این را می بینید.

What we talked about before.

چیزی که قبلا در موردش صحبت کردیم.

To.

Go on strike, Just win on strike.

به.

اعتصاب کنید، فقط در اعتصاب پیروز شوید.

As of Thursday.

از پنجشنبه.

So that.

به طوری که.

Is the day.

روز است.

That the strike became effective went on strike.

که اعتصاب موثر شد اعتصاب کرد.

As of Thursday.

از پنجشنبه.

Which was a move that instantly ground to a.

که حرکتی بود که فوراً به یک.

Halt the parts of Hollywood that were.

بخش هایی از هالیوود را که بودند متوقف کنید.

Not already ground to.

در حال حاضر زمین به.

A halt by the writers strike. OK, so based.

توقف اعتصاب نویسندگان خوب، پس بر اساس.

On this information we know that.

در این اطلاعات ما می دانیم که.

First, the writers.

اول، نویسندگان.

Went on strike and then.

اعتصاب کردند و بعد.

As of Thursday.

از پنجشنبه.

The actors.

بازیگران.

Went on strike. Now let's take a  look at this expression ground to.

دست به اعتصاب زدند. حال بیایید نگاهی به این عبارت بیاندازیم.

A halt the.

توقف

Expression to grind to a halt simply  means to stop or to no longer.

تعبیر برای توقف به سادگی به معنای توقف یا توقف است.

Work well.

خوب کار کنید.

Ground is the past simple.

زمین گذشته ساده است.

Of the verb.

از فعل

Grind, grind ground. For example, the.

آسیاب کنید، آسیاب کنید. به عنوان مثال.

Airport.

Ground to.

فرودگاه.

زمین به.

A halt because of the.

توقف به دلیل.

Storm.

طوفان.

So this implies.

پس این دلالت دارد.

That will the.

که خواهد شد.

Airport is no longer working well,  which means flights aren't leaving  

فرودگاه دیگر خوب کار نمی‌کند، که به این معنی است که پروازها حرکت نمی‌کنند

or they're not leaving on time, so  that could be another way of saying.

یا به موقع حرکت نمی‌کنند، بنابراین این می‌تواند روش دیگری باشد.

The flights have stopped, they've stopped.

پروازها متوقف شده اند، آنها متوقف شده اند.

Leaving traffic can definitely grind to a  halt. I'm sure you experience that frequently,  

خروج از ترافیک قطعاً می تواند متوقف شود. من مطمئن هستم که شما اغلب آن را تجربه می کنید،

so here they're saying, which was  a move that instantly ground to.

بنابراین در اینجا آنها می گویند، که حرکتی بود که فوراً باعث شد.

A Halt the parts of Hollywood.

توقف بخش های هالیوود.

That we're not already ground to a halt.

اینکه ما از قبل متوقف نشده ایم.

By the writers strike.

توسط اعتصاب نویسندگان.

So more simply, you can just  replace ground to a halt.

بنابراین ساده‌تر، می‌توانید زمین را به حالت توقف جایگزین کنید.

With the word stop.

با کلمه توقف.

Or in this case it would be stopped  because ground is the past simple.

یا در این مورد متوقف می‌شود زیرا زمین گذشته ساده است.

So.

بنابراین.

Was a move that instantly.

حرکتی بود که فورا

Stopped Hollywood. Stopped the.

هالیوود را متوقف کرد. متوقف شد.

Production of the films because.

تولید فیلم ها به دلیل.

The actors aren't.

بازیگران نیستند.

Working now.

در حال حاضر مشغول به کار.

Ground to a halt, it stopped.

متوقف شد، متوقف شد.

The parts of Hollywood that were all.

بخش هایی از هالیوود که همه بودند.

Right that were not already  stopped ground to a halt.

درست که قبلاً متوقف نشده بودند .

By the writers strike previously the writers.

توسط نویسندگان اعتصاب قبلا نویسندگان.

Went on strike.

دست به اعتصاب زدند.

So that caused a lot of the.

به طوری که باعث بسیاری از.

Productions to stop, to  grind, to a halt, and now the.

تولید باید متوقف شود، به آسیاب شود، متوقف شود، و اکنون.

Actors strike even.

بازیگران حتی اعتصاب می کنند.

More productions have ground to A.

تولیدات بیشتر به A.

Halt Have stopped.

توقف متوقف شده است.

So now you should feel very comfortable using  that expression after all that repetition.  

بنابراین اکنون پس از آن همه تکرار، باید احساس راحتی کنید که از آن عبارت استفاده کنید.

And if you enjoy.

و اگر لذت می برید.

This.

این.

Lesson Learning English with the news. Then I  know you'll love the Finally Fluent Academy.  

درس یادگیری زبان انگلیسی با اخبار. سپس می‌دانم که آکادمی در نهایت روان را دوست خواهید داشت.

This is my premium training program where  we study native English speakers on TV,  

این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری در تلویزیون،

movies, YouTube and the news so you  can improve your listening skills of  

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در

fast English. Add advanced grammar, advanced  expressions to your speech and you'll have.

زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید. گرامر پیشرفته، عبارات پیشرفته را به گفتار خود اضافه کنید و خواهید داشت.

Me as your personal coach so you can look in the  

من به‌عنوان مربی شخصی شما هستم، بنابراین می‌توانید

description For more information on how  to join. Let's continue this involved.

برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه پیوستن، به شرح   نگاه کنید. بیایید این موضوع را ادامه دهیم.

Such widely reported.

چنین به طور گسترده گزارش شده است.

Moments as actors Cillian  Murphy, Emily Blunt, and.

لحظاتی در نقش بازیگران کیلیان مورفی، امیلی بلانت و.

Flores, Pugh.

فلورس، پوگ.

Instantly walking out of their  own Oppenheimer premiere.  

فوراً از اولین نمایش Oppenheimer خود خارج می شوند. راستش

I'm not sure what Oppenheimer is,  to be honest. Is this the name of a?

من مطمئن نیستم که اوپنهایمر چیست . آیا این نام یک است؟

Upcoming movie or.

فیلم آینده یا.

Show if you know what this.

نشان دهید اگر می دانید این چیست.

Is you can let me know in the comments.

آیا می توانید در نظرات به من اطلاع دهید.

What does?

چه کار می کند؟

Oppenheimer mean because I am  not sure, but I do think that.

منظور اوپنهایمر چون مطمئن نیستم، اما این را فکر می کنم.

These three people are likely the three.

این سه نفر احتمالاً این سه نفر هستند.

Actors here. I know this is  Emily Blunt, the one on the Far.

بازیگران اینجا من می دانم که این امیلی بلانت است، کسی که در دوردست است.

Left because I.

چپ چون من

Recognize her? I don't recognize the.

او را می شناسم؟ من نمی شناسم

Other two, what about?

دوتا دیگه چی؟

You do you recognize these actors?

آیا این بازیگران را می شناسید؟

Okay. So let's.

باشه. پس بیایید.

Continue here. This involves such.

اینجا را ادامه دهید. این شامل چنین چیزی است.

Widely.

Reported moments.

به طور گسترده ای.

لحظات گزارش شده

As the actors.

به عنوان بازیگران.

Instantly walking out of their  own premiere. So when you walk.

فوراً از اولین نمایش خود خارج می‌شوند. بنابراین وقتی راه می روید.

Out of.

بیرون از.

Something. It means you leave it but.

یه چیزی یعنی ترکش میکنی اما

It.

آی تی. به

Suggests that you.

شما پیشنهاد می کند.

Leave.

ترک کردن.

It either in a negative.

آن را یا در منفی.

State so you.

بیان کنید تا شما. با

Leave it angrily or you leave.

عصبانیت آن را رها کن یا می روی.

It.

Early before the.

آی تی.

اوایل قبل از

End of it.

پایان آن.

Likely because you're upset.

احتمالاً به این دلیل که شما ناراحت هستید.

In some way.

به نوعی.

So it suggests that.

بنابراین آن را پیشنهاد می کند.

This premiere, the Oppenheimer, whatever that is,  

این اولین نمایش، اوپنهایمر، هر چه که باشد،

premiere was taking place and they're  sitting in this premiere, and they were.

اولین نمایش در حال انجام بود و آنها در این نمایش برتر نشسته اند، و بودند.

Supposed to?

قرار است به؟

Stay for this premiere. But then  they found out, oh, we're on strike.

برای این نمایش برتر بمان. اما بعد فهمیدند، اوه، ما در اعتصاب هستیم.

So they got up out of their seat.

پس از جای خود بلند شدند.

And they.

و آنها.

Left they left.

چپ آنها رفتند.

The premier early and they did  that in solidarity and compliance.

نخست وزیر زودتر و آنها این کار را در همبستگی و تبعیت انجام دادند.

With the strike.

با اعتصاب

So let's take a look at compliance.

پس بیایید نگاهی به انطباق بیندازیم.

With the strike.

با اعتصاب

This means you're acting in a.

این بدان معنی است که شما در حال بازی در یک.

Way that you're supposed.

راهی که شما قرار است.

To according to the rules and regulations.

طبق قوانین و مقررات.

Of the strike, so I.

از اعتصاب، بنابراین I.

Wrote that definition for compliance.

آن تعریف را برای انطباق نوشتم.

Now solidarity in solidarity.

حالا همبستگی در همبستگی.

With the strike.

با اعتصاب

This is when you show your agreement.

این زمانی است که موافقت خود را نشان می دهید.

Or your support, so they.

یا حمایت شما، بنابراین آنها.

Walked out of their own premiere,  and I wrote that definition of.

از اولین نمایش خود خارج شدند و من این تعریف را نوشتم.

Walk out of.

از

So they walked out of their  premiere to show their.

بنابراین آنها از اولین نمایش خود خارج شدند تا نمایش خود را نشان دهند.

Support.

حمایت کردن.

To the strike, but also.

به اعتصاب، بلکه.

Because they were required to, So they were.

از آنجا که آنها ملزم بودند، بنابراین آنها بودند.

Obeying the rules, the rules most likely in.

با رعایت قوانین، قوانین به احتمال زیاد وارد می شوند.

Their Guild, their.

انجمن آنها، آنها.

Actors Guild, the organization  that they belong to, requires them.

انجمن بازیگران، سازمانی که به آن تعلق دارند، به آنها نیاز دارد.

To do.

انجام دادن.

Specific things, so in compliance with that.

چیزهای خاص، بنابراین با رعایت آن.

They walked out.

آنها بیرون رفتند.

The only Guild. Remember, this is  another word for simply organization or.

تنها انجمن صنفی به یاد داشته باشید، این کلمه دیگری برای سازمان یا سازمان است.

Group.

گروه.

Of people usually who belong to the same  profession, the only Guild to have settled.

از بین افرادی که معمولاً به یک حرفه تعلق دارند ، تنها انجمن صنفی است که مستقر شده است.

With studios.

با استودیو

When you settle with someone, in this case.

در این مورد وقتی با کسی توافق می کنید.

Studios represents people who work.

استودیو نماینده افرادی است که کار می کنند.

For a studio.

برای یک استودیو

When you settle with someone, it simply means.

وقتی با کسی تسویه حساب می کنید، به سادگی به این معنی است.

You, you reach.

تو، تو میرسی

An agreement. You reach an  agreement and therefore end.

توافق. شما به یک توافق می‌رسید و بنابراین پایان می‌دهید.

A dispute?

اختلاف؟

Or end an argument. For example, you  need to settle with your brother.

یا به بحث پایان دهید. برای مثال، باید با برادرتان تسویه حساب کنید.

So if.

بنابراین اگر.

You and your.

شما و مال شما.

Brother are.

برادر هستند.

Fighting. Arguing. You need to.

دعوا کردن. استدلال. شما نیاز دارید.

Settle with your brother.

با برادرت هماهنگ کن

You need to reach an agreement,  the only Guild to have settled.

شما باید به توافق برسید، تنها انجمن صنفی که حل و فصل شده است.

With studios to.

با استودیو به. به

Have reached an agreement.

توافق رسیده اند.

Has been the directors.

کارگردان بوده است.

Guild. So the directors, the people  who direct the movies, have settled.

انجمن صنفی بنابراین کارگردان‌ها، افرادی که فیلم‌ها را کارگردانی می‌کنند، ساکن شده‌اند.

They've reached an agreement, but without actors  and writers, that is essentially pointless.  

آنها به توافق رسیده اند، اما بدون بازیگران و نویسندگان، این اساساً بی معنی است.

Pointless means there is no point.  It is pointless, Meaningless.

بی معنی یعنی هیچ فایده ای نداره بی معنی است، بی معنی است.

So it's pointless that.

پس بی معنی است که

The directors have settled.

مدیران تسویه حساب کرده اند. به

Reach an agreement, because if you  don't have actors and writers, well,  

توافق برسید، زیرا اگر بازیگر و نویسنده ندارید، خب، به

you don't need directors. All of  this has dramatically escalated,  

کارگردان نیاز ندارید. همه اینها به طرز چشمگیری افزایش یافته است،

Escalated. When something escalates, it  means it increases in intensity and severity.

تشدید شده است. وقتی چیزی تشدید می‌شود، به این معنی است که شدت و شدت آن افزایش می‌یابد.

So the conflict escalated the.

بنابراین درگیری تشدید شد.

War escalated. Our argument escalated it.

جنگ تشدید شد. بحث ما آن را تشدید کرد.

Increased in severity and intensity. I wrote  that for you here. All of this has dramatically.

افزایش شدت و شدت. اینجا برای شما نوشتم. همه اینها به طور چشمگیری داشته است.

Escalated with reveals.

با افشاگری تشدید شد.

Like the fact that.

مثل این واقعیت که.

Studios have proposed ideas like.

استودیوها ایده هایی مانند.

Scanning background actors.

اسکن بازیگران پس زمینه

And using their likeness.

و با استفاده از تشبیه آنها.

Forever through AI.

برای همیشه از طریق هوش مصنوعی.

A reveal is when information becomes known.

افشاگری زمانی است که اطلاعات شناخته می شود.

To the public.

So the information in this.

به عموم مردم.

بنابراین اطلاعات در این.

Case that.

Became known to.

مورد که.

شناخته شد.

The public is.

عمومی است.

How the studios plan to use AI in a?

چگونه استودیوها قصد دارند از هوش مصنوعی در یک استفاده کنند؟

Way that probably avoids.

راهی که احتمالا از آن جلوگیری می کند.

Them having to.

آنها مجبورند

Pay actors I.

دستمزد بازیگران I.

Imagine.

Since this.

تصور کنید.

از آنجایی که این.

Strike is about pay issues, so perhaps.

اعتصاب مربوط به مسائل پرداخت است، بنابراین شاید.

If they can use this AI, well, then you  don't actually have to pay a person.

اگر آنها بتوانند از این هوش مصنوعی استفاده کنند، خب، در واقع شما مجبور نیستید به یک شخص پول بدهید.

To be a.

بودن یک.

Background actor something that was.

بازیگر پس زمینه چیزی که بود.

Quite literally, the.

کاملا به معنای واقعی کلمه،

Plot of a Black Mirror episode a month  ago. Black Mirror is the name of.

خلاصه داستان قسمت آینه سیاه یک ماه پیش. آینه سیاه نام است.

A show I.

یک نمایش من.

Have not seen it.

آن را ندیده ام.

I.

I.

Did not know it existed until  now. What about you? Have you  

تا به حال نمی دانستم که وجود دارد . تو چطور؟ آیا

seen the show Black Mirror, or  do you know the show? I don't,  

نمایش آینه سیاه را دیده‌اید یا نمایش را می‌شناسید؟ من نمی دانم،

but it sounds like it has something to  do with technology perhaps? Certainly.

اما به نظر می رسد که شاید ربطی به فناوری داشته باشد؟ قطعا.

If this was the plot.

اگر طرح این بود.

Of a Black Mirror.

از یک آینه سیاه

Episode.

And they used.

قسمت.

و استفاده کردند.

The word literally.

کلمه به معنای واقعی کلمه.

To show that.

نشان می دهد که.

This is.

این هست.

The fact of what happened so on this Black Mirror.

این واقعیت که در این آینه سیاه اتفاق افتاده است.

Episode they.

اپیزود آنها.

Scanned background actors and use their likeness.

اسکن بازیگران پس زمینه و استفاده از شباهت آنها.

Forever through AI, so that.

برای همیشه از طریق هوش مصنوعی، به طوری که. روی

Happened on the.

داد.

Episode So.

اپیزود بنابراین.

You can say that literally  happened. It happened in.

می توانید بگویید که به معنای واقعی کلمه اتفاق افتاده است. این اتفاق افتاده است.

Reality or?

واقعیت یا؟

In fact, let's continue.

در واقع بیایید ادامه دهیم.

But the.

اما

Fever pitch was.

تب بالا بود.

Reached when unnamed.

زمانی که نامش فاش نشد به آن رسید.

Studio executives.

مدیران استودیو

Were quoted in a Deadline piece saying that they.

در یک قطعه Deadline نقل شد که آنها.

Could wait out the writers.

می توان منتظر نویسندگان بود.

OK, let's stop here and review.

خوب، بیایید اینجا توقف کنیم و مرور کنیم.

This you're.

این تو هستی

Probably wondering what fever pitch is but the.

احتمالاً از خود می‌پرسید که زیر و بم تب چیست؟ به درجه

Fever pitch was reached.

تب رسیده بود.

This simply means a state of very  strong emotion. It can be strong.

این به سادگی به معنای حالتی از احساسات بسیار قوی است. می تواند قوی باشد.

Positive such as.

مثبت مانند.

Extreme excitement or joy or happiness, but it can  also be strong emotion, negative as well, anger.

هیجان یا شادی یا شادی شدید، اما می‌تواند احساسات شدید، منفی، خشم نیز باشد.

Upset.

ناراحت.

The fever.

تب. به

Pitch was reached.

زمین رسید.

The strong state of emotion  was reached when unnamed.

وقتی نامش فاش نشد به حالت قوی احساسات رسید.

Studio executives.

مدیران استودیو

So an executive is someone who works at.

بنابراین یک مدیر اجرایی کسی است که در آن کار می کند.

The high levels.

سطوح بالا

Of an organization in this.

از یک سازمان در این.

Case the studio.

مورد استودیو.

But they're not going to identify.

اما آنها قرار نیست شناسایی کنند.

Who they are, This is what.

آنها چه کسانی هستند، این چیست.

You say when you don't want to identify the  

زمانی می گویید که نمی خواهید

specific person. Unnamed executives?  An unnamed source? Unnamed studio.

شخص خاصی را شناسایی کنید. مدیران بی نام؟ منبع بی نام؟ استودیو بی نام از

Executives were quoted.

مدیران نقل قول شد.

When you quote someone.

وقتی از کسی نقل قول می کنید.

You directly say the words that they said we're.

شما مستقیماً کلماتی که آنها گفتند ما هستیم را بگویید.

Quoted in a Deadline piece. Deadline is  the name of a news talk show or a new show,  

نقل قول در قطعه Deadline. Deadline نام یک برنامه گفتگوی خبری یا یک برنامه جدید است،

and the piece simply means episode, so an.

و این قطعه به سادگی به معنای قسمت است، بنابراین یک.

Episode of Deadline.

قسمت مهلت.

Which is?

کدام است؟

A A talk show.

یک برنامه گفتگو.

Or a new show, A show on TV. So talk or news show.

یا یک برنامه جدید، نمایشی در تلویزیون. پس گفتگو یا نمایش خبری.

And then piece means episode.  So let me write that.

و سپس قطعه به معنای قسمت است. پس بگذار آن را بنویسم.

Episode.

قسمت.

A lot going on in this.

چیزهای زیادی در این مورد می گذرد.

Paragraph here Episode.

پاراگراف در اینجا قسمت.

Saying that.

گفتن اون

They could wait out the writers.  OK, so the executive said.

آنها می توانند منتظر نویسندگان باشند. خوب، پس مجری گفت.

We can.

Wait out the writers.

ما میتوانیم.

منتظر نویسندگان باشید

And they.

و آنها.

Said this.

این را گفت.

On deadline which is.

در مهلتی که هست.

A talk show, So.

یک برنامه گفتگو، بنابراین.

This was.

این بود.

Publicly.

به صورت عمومی.

Announced We can wait.

اعلام شد ما می توانیم صبر کنیم.

Out the writers.

بیرون از نویسندگان

What does that mean to?

این به چه معناست؟

Wait.

صبر کن.

Someone out to?

کسی بیرون؟

Wait out the writers.

منتظر نویسندگان باشید

Well, you probably get the sense it's  not a positive thing to wait someone  

خوب، احتمالاً این احساس را دارید که منتظر ماندن کسی  چیز مثبتی نیست

out. When you wait out someone or  something, it simply means you.

. وقتی منتظر کسی یا چیزی می‌مانید، این به معنای شماست.

Wait.

صبر کن.

Until an unpleasant situation has ended. So the  expression itself is not a negative expression,  

تا زمانی که یک وضعیت ناخوشایند به پایان برسد. بنابراین، خود عبارت یک عبارت منفی نیست،

but the way it's being used in this context  is negative because the unpleasant situation.

اما نحوه استفاده از آن در این زمینه منفی است زیرا وضعیت ناخوشایند است.

Is the strike so these studio.

آیا اعتصاب این استودیو است.

Executives are saying we can  wait them out, we can wait.

مدیران می گویند ما می توانیم منتظر آنها باشیم، ما می توانیم صبر کنیم.

Out the writers.

بیرون از نویسندگان

We can wait until the strike ends.

ما می توانیم تا پایان اعتصاب صبر کنیم.

Now why can they do?

حالا چرا می توانند انجام دهند؟ به

That because they'd.

این دلیل که آنها می کردند.

Be unable to.

قادر به.

Pay their.

آنها را پرداخت کنید.

Rent or mortgages soon enough  because when you strike.

به زودی اجاره یا رهن بدهید زیرا وقتی اعتصاب می‌کنید.

You're not working. So if you're not working,  

تو کار نمی کنی بنابراین اگر کار نمی‌کنید،   غرامت

you're not receiving payment  compensation. You're not getting paid.

پرداختی دریافت نمی‌کنید . شما حقوق نمیگیرید

So the executives?

پس مدیران؟ می‌گویند

Are saying let them strike because  we can wait longer than they can  

اجازه دهید ضربه بزنند زیرا ما می‌توانیم بیشتر از آن‌ها صبر کنیم

because they can't go a long time without getting.

زیرا آنها نمی‌توانند مدت زیادی را بدون گرفتن ادامه دهند.

Paid because they.

پرداخت می شود زیرا آنها.

Have to pay the rent and their mortgages, so don't  worry, we can just ignore this because we can.

باید اجاره و وام مسکن آنها را بپردازید، بنابراین نگران نباشید، ما فقط می توانیم این را نادیده بگیریم زیرا می توانیم.

Beat them out. So that's why the  expression isn't necessarily negative,  

آنها را شکست دهید. بنابراین به همین دلیل است که عبارت لزوماً منفی نیست،

but it's being used in a  negative way in this context.

اما در این زمینه به صورت منفی استفاده می‌شود.

But the.

اما

Expression is quite common, you might  say. Let's wade out the rain before.

ممکن است بگویید بیان بسیار رایج است . بیایید قبل از باران از بین بریم

We leave because.

ما ترک می کنیم زیرا.

Remember, you simply wait for  an unpleasant situation to end.

به یاد داشته باشید، شما فقط منتظر پایان یک موقعیت ناخوشایند هستید.

So let's.

پس بیایید.

Wait out the rain. The rain is the  unpleasant situation in this case,  

منتظر باران باش در این مورد، باران وضعیت ناخوشایند است،

so it's simply saying let's wait  until it stops raining before.

بنابراین به سادگی می‌گوید بیایید صبر کنیم تا قبل از اینکه بارندگی متوقف شود.

We leave.

ما میریم.

So, very common expression. Let's continue.  Needless to say, that did not go over well.

بنابراین، عبارت بسیار رایج است. بیا ادامه بدهیم. نیازی به گفتن نیست که به خوبی پیش نرفت.

Did not go over well. When  something goes over well, it means.

خوب پیش نرفت وقتی چیزی خوب پیش می‌رود، به این معنی است.

You receive a.

شما یک را دریافت می کنید.

Positive response.

پاسخ مثبت.

So you could.

بنابراین شما می توانید.

Say, Oh my presentation. Win over.

بگو، اوه ارائه من. برنده شوید.

Well, you received.

خوب، شما دریافت کردید.

A positive response to your presentation,  

یک پاسخ مثبت به ارائه شما،

but in this case they're saying it did  not go over well, so they did not receive.

اما در این مورد آنها می‌گویند که به خوبی انجام نشده است، بنابراین دریافت نکرده‌اند.

A positive response.

یک پاسخ مثبت.

And the that.

و اون

That did not go over well.  The that represents the fact.

که خوب پیش نرفت. که بیانگر واقعیت است.

The studio executive said.

مدیر استودیو گفت.

We can wait them out. Those comments did not go.

ما می توانیم منتظر آنها باشیم. آن نظرات رد نشد.

Over Well there.

اونجا خوب

Was not a positive response  to those comments. Previously,  

پاسخ مثبتی به آن نظرات نبود. پیش از این،

the writers strike meant that new scripts  couldn't be written but many productions.

اعتصاب نویسندگان به این معنی بود که فیلمنامه‌های جدید نمی‌توان نوشت، بلکه تولیدات زیادی را می‌توان نوشت.

Were.

بود.

Still going forward.

همچنان رو به جلو است.

To go.

رفتن.

Forward this means.

جلو این یعنی.

To progress the scripts the.

برای پیشرفت اسکریپت ها

Productions were progressing going forward.

تولیدات در حال پیشرفت بودند.

If they had.

اگر داشتند.

Already been written, though a few stopped in.

قبلاً نوشته شده بود، هرچند تعداد کمی از آنها متوقف شدند.

Solidarity All the.

همبستگی همه.

Same okay remember?

همون خوب یادته؟

This word solidarity, this is to.

این کلمه همبستگی، این است که.

Show your agreement or support agreement.

موافقت یا موافقت نامه پشتیبانی خود را نشان دهید.

Or support.

یا حمایت کنید.

Remember that.

به یاد بیاور.

Previously the writers.

قبلا نویسندگان

Were on strike but.

اعتصاب کردند اما

If a script had already.

اگر یک فیلمنامه قبلا وجود داشت.

Been written.

نوشته شده است.

The writers had.

نویسندگان داشتند.

Completed the script well the.

فیلمنامه را به خوبی تکمیل کرد.

Actors could work because they have the.

بازیگران می توانند کار کنند زیرا آنها این کار را دارند.

Script the actors.

فیلمنامه بازیگران

Need the script.

نیاز به فیلمنامه

But if it's written, they can work.

اما اگر نوشته شده باشد، می توانند کار کنند.

But some of them?

اما برخی از آنها؟ از

Refused to work to show  their support to the writers.

کار کردن برای نشان دادن حمایت خود از نویسندگان خودداری کردند.

Who were on strike to be on strike, but remember  that was previously. Now the actors are on.

کسانی که در اعتصاب بودند تا اعتصاب کنند، اما به یاد داشته باشید که قبلاً اینطور بود. حالا بازیگران مشغول هستند.

Strike as well.

همینطور اعتصاب کن

But now with the actors.

اما حالا با بازیگران.

Strike as well shows that were.

اعتصاب و همچنین نشان می دهد که بودند.

Previous filming have now fully stopped.

فیلمبرداری قبلی در حال حاضر به طور کامل متوقف شده است.

Do you remember the expression we  learned that means to stop? Shows  

آیا عبارتی که یاد گرفتیم که به معنای توقف است را به خاطر دارید؟ نمایش‌هایی

that were previously filming  have now fully ground to A.

که قبلاً فیلم‌برداری می‌شدند، اکنون کاملاً به A.

Halt.

Did you remember that one ground to?

Halt تبدیل شده‌اند. آیا

آن یک زمین را به یاد داشتید؟

A halt stopped.

توقف متوقف شد.

Ground and remember ground is the past simple.

زمین و به یاد داشته باشید زمین گذشته ساده است.

Of the verb.

از فعل

Grind ground to.

آسیاب به.

A halt have.

یک توقف دارند.

Now fully stopped.

الان کاملا متوقف شده

That leaves almost nothing  left in production. Mine is  

تقریباً چیزی در تولید باقی نمی ماند. مال من

something like House of Dragon, I don't know.

چیزی شبیه خانه اژدها است، نمی‌دانم.

This show either.

این نمایش یا

Do you know the show House of Dragon?  So they're saying minus House of Dragon,  

آیا نمایش خانه اژدها را می شناسید؟ بنابراین آنها می‌گویند منهای House of Dragon،

which means House of Dragon is in production.  That leaves almost nothing left in production.  

که به این معنی است که House of Dragon در حال تولید است. که تقریباً چیزی در تولید باقی نمی گذارد.

So they're talking about what isn't in  production, but then they're saying minus.

بنابراین آنها در مورد چیزی صحبت می‌کنند که در مرحله تولید نیست، اما بعد می‌گویند منفی.

So this.

پس این

Minus represents excluding because  when you minus something you.

منهای نشان دهنده حذف کردن است زیرا وقتی چیزی را منهای می کنید.

Subtract it, you exclude it, so.

آن را کم کنید، آن را حذف می کنید، بنابراین.

We can say excluding something.

می‌توانیم بگوییم چیزی را حذف می‌کنیم.

Like House of.

مثل House of.

Dragon which is made-up of only.

اژدها که فقط از آن ساخته شده است.

UK actors that are.

بازیگران بریتانیایی که هستند.

Legally not allowed to strike  alongside the Americans.

از نظر قانونی اجازه حمله در کنار آمریکایی‌ها وجود ندارد.

So I don't know.

بنابراین من نمی دانم.

Why the UK?

چرا انگلستان؟

Actors aren't allowed to strike,  and legally they're not allowed to.

بازیگران مجاز به اعتصاب نیستند و قانوناً مجاز نیستند.

Strike which is.

Interesting. And remember to be in compliance.  They can't strike to be in compliance. You.

اعتصاب که هست.

جالب هست. و به یاد داشته باشید که رعایت کنید. آنها نمی توانند اعتصاب کنند تا مطابقت داشته باشند. شما.

Follow the rules.

قوانین را دنبال.

And the law so to be in compliance the.

و قانون تا در انطباق با.

UK.

انگلستان.

Actors are not striking.

بازیگران قابل توجه نیستند.

Perhaps it's because?

شاید به این دلیل است؟ به

The remember the.

یاد داشته باشید.

Word Guild the actors.

کلمه انجمن بازیگران.

Guild which represents group or  organization? Most likely it's country.

صنفی که نماینده گروه یا سازمان است؟ به احتمال زیاد این کشور است. به

Specific there's a Actors Guild for.

طور خاص یک انجمن بازیگران وجود دارد.

The United States and there's.

ایالات متحده و وجود دارد.

A separate Actors Guild for the UK.

انجمن بازیگران مجزا برای بریتانیا.

And that's most likely why they're not allowed.

و به احتمال زیاد به همین دلیل است که آنها مجاز نیستند.

To strike but.

زدن اما.

That is just my explanation.

این فقط توضیح من است.

It's my guess.

حدس من است.

There could be a.

ممکن است وجود داشته باشد.

Different reason why. So if you know why.

دلیل متفاوت پس اگر می دانید چرا.

UK actors are.

بازیگران بریتانیایی هستند. از نظر

Legally not allowed to.

قانونی مجاز نیست.

Strike. Feel free to.

ضربه. در صورت تمایل به.

Share that in the comments as well, and that  is the end of our article. So what I'll do now  

آن را نیز در نظرات به اشتراک بگذارید، و این پایان مقاله ما است. بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این

is I'll go to the top. I'll read the article from  start to finish, and this time you can focus on my  

است که به بالای صفحه بروم. من مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید

pronunciation. The actors and writers strikes are  about to create a media wasteland, so pay them.

. اعتصاب‌های بازیگران و نویسندگان در آستانه ایجاد یک زمین بایر رسانه‌ای هستند، بنابراین به آنها پول بدهید. به

The studio seemed to have overplayed  their hand, as now they have to contend  

نظر می‌رسید استودیو بیش از حد دست خود را بازی کرده است، زیرا اکنون باید

with a second major Hollywood strike. The  Screen Actors Guild just went on strike.

با دومین اعتصاب بزرگ هالیوود مبارزه کنند. انجمن بازیگران سینما به تازگی اعتصاب کرده است.

As of Thursday.

از پنجشنبه.

Which was a move that instantly ground to a halt.

حرکتی که بلافاصله متوقف شد.

The parts of Hollywood.

بخش های هالیوود

That were not already ground to.

که در حال حاضر زمین به.

A halt by the writers strike.

توقف اعتصاب نویسندگان

This involved such widely reported moments.

این شامل چنین لحظاتی بود که به طور گسترده گزارش شده بود.

As actors.

به عنوان بازیگر.

Cillian Murphy, Emily Blunt,  and Florence Pugh instantly  

کیلیان مورفی، امیلی بلانت، و فلورانس پیو فوراً

walking out of their own Oppenheimer  premiere in solidarity and compliance.

از اولین نمایش اوپنهایمر خود خارج می‌شوند و در همبستگی و همبستگی خود را رعایت می‌کنند.

With the strike.

با اعتصاب

The only Guild.

تنها انجمن صنفی

To have settled with studios has.

با استودیوها تسویه حساب کرده است.

Been the.

Directors Guild.

بوده است.

انجمن کارگردانان

But without actors and writers,  

اما بدون بازیگران و نویسندگان،

that is essentially pointless. All  of this has dramatically escalated.

این اساساً بی‌معنی است. همه اینها به طرز چشمگیری افزایش یافته است.

With reveals like the fact that  studios have proposed ideas like.

با افشاگری هایی مانند این که استودیوها ایده هایی مانند.

Scanning background actors  and using their likeness.

اسکن بازیگران پس‌زمینه و استفاده از شباهت آنها.

Forever through AI.

برای همیشه از طریق هوش مصنوعی.

Something that was quite.

چیزی که کاملاً بود.

Literally the.

به معنای واقعی کلمه

Plot of a Black Mirror episode a month ago.

خلاصه داستان اپیزود یک آینه سیاه یک ماه پیش.

But the fever

اما به

pitch was reached.

درجه تب رسیده بود.

When unnamed.

وقتی بی نام.

Studio executives were.

مدیران استودیو بودند.

Quoted in a Deadline piece saying that.

به نقل از یک قطعه Deadline که می گوید.

They could wait out the writers because they'd.

آنها می توانستند منتظر نویسندگان بمانند زیرا آنها این کار را می کردند. قادر

Be unable to pay the rent  or mortgages soon enough.  

به پرداخت اجاره یا وام مسکن به زودی نباشید.

Needless to say, that did not go over well.

نیازی به گفتن نیست که به خوبی پیش نرفت.

Previously the writers.

قبلا نویسندگان

Strike meant that new scripts couldn't be written,  

اعتصاب به این معنی بود که اسکریپت‌های جدید نمی‌توان نوشت،

but many productions were  still going forward if they.

اما بسیاری از تولیدات همچنان ادامه داشتند.

Already.

Had been written.

قبلا، پیش از این.

نوشته شده بود.

Though a few stopped in solidarity  all the same, but now with the.

اگرچه عده‌ای در همبستگی متوقف شدند ، اما اکنون با آن.

Actors strike as well, shows that were previously.

بازیگران نیز اعتصاب می کنند، نمایش هایی که قبلاً بودند.

Filming have now fully stopped. That leaves almost  nothing left in production, minus something like.

فیلمبرداری در حال حاضر به طور کامل متوقف شده است. این تقریباً چیزی در تولید باقی نمی‌گذارد، منهای چیزی شبیه این.

House of the.

خانه از.

Dragon, which is made-up of only UK actors  

Dragon که فقط از بازیگران بریتانیایی تشکیل شده است

that are legally not allowed to  strike alongside the Americans.

که قانوناً اجازه ندارند در کنار آمریکایی‌ها حمله کنند.

If you like this lesson, then make sure you  subscribe so you're notified every time I post a  

اگر این درس را دوست دارید، مطمئن شوید که مشترک می‌شوید تا هر بار که من یک

new Learn English with the news lesson and you can  get this free speaking guide where I share 6 tips  

آموزش انگلیسی جدید با درس اخبار پست می‌کنم به شما اطلاع داده می‌شود و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من 6 نکته

on how to speak English fluently and confidently.  You can click here to download it or you can look  

درباره نحوه صحبت کردن انگلیسی روان و مطمئن را به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید برای دانلود آن اینجا کلیک کنید یا می‌توانید

for the link in the description. And why don't  you get started with your next lesson right now?

پیوند را در توضیحات جستجو کنید. و چرا در حال حاضر با درس بعدی خود شروع نمی کنید؟