🎓 B2 Reading Practice (Improve Your FLUENCY In English)

Hello, my fabulous English students.

با سلام خدمت دانش آموزان انگلیسی خوبم.

Today we're going to read a news article together  so you can improve all areas of your fluency.

امروز می‌خواهیم یک مقاله خبری را با هم بخوانیم تا بتوانید همه زمینه‌های تسلط خود را بهبود ببخشید.

Welcome back to JForrest  English, of course, I'm Jennifer.

به JForrest انگلیسی بازگردید، البته، من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, I'll read the  headline, which is a question.

ابتدا، تیتر را می خوانم که یک سوال است.

Why do parrots talk?

چرا طوطی ها حرف می زنند؟

I chose this article because I was curious.

من این مقاله را به دلیل کنجکاوی انتخاب کردم.

Why do parrots talk?

چرا طوطی ها حرف می زنند؟

And I decided to turn this into a lesson for you.

و من تصمیم گرفتم این را به یک درس برای شما تبدیل کنم.

Now let me share some  alternatives to I don't know,  

اکنون اجازه دهید برخی از جایگزین‌هایی را که نمی‌دانم به اشتراک بگذارم ،

because someone could ask you Why do parrots talk?

زیرا کسی می‌تواند از شما بپرسد چرا طوطی‌ها صحبت می‌کنند؟ می‌توانید

You could say I don't know, but  you could also say I have no clue.

بگویید نمی‌دانم، اما همچنین می‌توانید بگویید من هیچ سرنخی ندارم.

I haven't the faintest idea  or my personal favorite.

من ضعیف ترین ایده یا مورد علاقه شخصی ام را ندارم.

Beats me.

مرا می زند.

Why do parrots talk?

چرا طوطی ها حرف می زنند؟

Beats me.

مرا می زند.

So 3 alternative ways to say, I don't  know, put this one in the comments.

بنابراین 3 راه جایگزین برای گفتن، نمی دانم، این یکی را در نظرات قرار دهید.

Beats me, beats me.

مرا می زند، مرا می زند.

Put that in the comments so you practice this one.

آن را در نظرات قرار دهید تا این یکی را تمرین کنید.

Now don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

اکنون نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم.

You can look for the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات جستجو کنید.

Let's continue on and find out why parrots talk.

بیایید ادامه دهیم و دریابیم که چرا طوطی ها صحبت می کنند.

Of all the creatures on earth, only two can  produce human language, humans, us and birds.

از میان تمام موجودات روی زمین، تنها دو نفر می توانند زبان انسان را تولید کنند، انسان، ما و پرندگان.

Of the few birds that can imitate human  speech, parrots are the best at it.

در میان معدود پرندگانی که می‌توانند گفتار انسان را تقلید کنند، طوطی‌ها در آن بهترین هستند.

Notice here they used few  birds, few birds and all.

توجه کنید که در اینجا از تعداد کمی پرنده، تعداد کمی پرنده و همه استفاده کردند.

Few birds are not the same.

تعداد کمی از پرندگان شبیه به هم نیستند.

So let's look at these sentences.

پس بیایید به این جملات نگاه کنیم.

There are few birds that can speak.

تعداد کمی از پرندگان می توانند صحبت کنند.

There are a few birds that can speak, so the  only difference is including this article.

چند پرنده هستند که می توانند صحبت کنند، بنابراین تنها تفاوت در گنجاندن این مقاله است.

But it changes the meaning because when we  just use few, there's a focus on the lack.

اما این معنا را تغییر می‌دهد، زیرا وقتی ما فقط از تعداد کمی استفاده می‌کنیم، روی کمبود تمرکز می‌کنیم.

So not many, but when we focus on a  few it sounds more positive because  

بنابراین تعداد زیادی نیست، اما وقتی روی چند مورد تمرکز می‌کنیم، مثبت‌تر به نظر می‌رسد، زیرا

it's there are some so few lack of  few focuses on some of the few birds.

کمبود تمرکزهای کمی روی برخی از پرندگان معدود وجود دارد.

So lack of birds.

پس کمبود پرنده

Of the few birds that can imitate human  speech, parents are the best at it.

در میان معدود پرندگانی که می‌توانند گفتار انسان را تقلید کنند ، والدین در آن بهترین هستند.

They give Ted talks.

آنها به تد صحبت می کنند.

I've never seen a parrot  give a Ted talk, have you?

من هرگز طوطی را ندیده ام که تد سخنرانی کند، شما؟

They give Ted talks, speak multiple  languages and even front heavy metal bands.

آن‌ها سخنرانی‌های تد می‌کنند، به چند زبان صحبت می‌کنند و حتی با گروه‌های هوی متال هم حضور دارند.

So here this front heavy metal bands, it  means they are the leader of that band.

بنابراین در اینجا این گروه‌های هوی متال جلو می‌روند، به این معنی است که آنها رهبر آن گروه هستند.

As funny as that sounds to imagine that a  parrot is the leader of a heavy metal band,  

تصور اینکه طوطی رهبر یک گروه هوی متال است هر چقدر هم خنده‌دار به نظر برسد،

this vocabulary is specific to bands.

این واژگان مختص گروه‌ها است.

So why can parrots talk when our  closer primate relatives cannot?

پس چرا طوطی‌ها می‌توانند صحبت کنند در حالی که اقوام نزدیک‌تر ما نخستی‌ها نمی‌توانند صحبت کنند؟

Good question.

سؤال خوبی بود.

So our closer primate relatives, those  would be apes, monkeys, chimpanzees.

بنابراین، خویشاوندان نزدیک‌تر ما، میمون‌ها، میمون‌ها، شامپانزه‌ها هستند.

Now notice here cannot notice  that it's spelled as one word.

اکنون توجه کنید اینجا نمی توانید متوجه شوید که به صورت یک کلمه نوشته شده است.

Native speakers turn this  into the contraction can't.

سخنرانان بومی این را تبدیل به انقباض نمی کنند.

But we'll use the non contracted  form which is cannot one word.

اما ما از فرم غیر قراردادی استفاده خواهیم کرد که یک کلمه نیست.

We'll use the non contracted form if we want  to emphasize it, you cannot go to the party.

اگر بخواهیم تأکید کنیم از فرم غیر قراردادی استفاده می‌کنیم، شما نمی‌توانید به مهمانی بروید. به

It sounds stronger than saying  you can't go to the party.

نظر قوی تر از این است که بگویید نمی توانید به مهمانی بروید.

You cannot go to the party.

شما نمی توانید به مهمانی بروید.

So that's when native speakers use  cannot and can't in our everyday speech.

بنابراین زمانی است که گویشوران بومی نمی توانند و نمی توانند در گفتار روزمره ما استفاده کنند. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Parents are vocal learners, meaning they grasp  sounds by hearing and then imitating them.

والدین یادگیرنده‌های صوتی هستند، به این معنی که صداها را با شنیدن و سپس تقلید آن‌ها درک می‌کنند.

So grasp means understand.

پس چنگ زدن یعنی فهمیدن.

Let's review these examples.

بیایید این نمونه ها را مرور کنیم.

I'm sorry I didn't grasp your explanation.

متاسفم که متوجه توضیح شما نشدم

So grasp is a verb.

پس گرفتن یک فعل است.

As a language learner, this is  something you've probably said before.

به عنوان یک زبان آموز، این چیزی است که احتمالاً قبلاً گفته اید.

And then you could say, can  you explain it another way?

و سپس می توانید بگویید، آیا می توانید آن را به شکل دیگری توضیح دهید؟

Because I didn't grasp it.

چون متوجه نشدم

Or you could say I didn't  grasp the meaning of the movie.

یا می توانید بگویید من معنای فیلم را نفهمیدم.

Now keep in mind that doesn't mean I  didn't understand the words of the movie.

حالا به خاطر داشته باشید که این بدان معنا نیست که من کلمات فیلم را متوجه نشدم.

I understood the words but I don't understand.

کلمات را فهمیدم اما نمی فهمم.

I don't comprehend the meaning of  it and seen with the explanation,  

من معنی آن را نمی‌فهمم و با توضیح آن را دیدم، به این

it doesn't mean that you didn't necessarily  know the vocabulary or the words.

معنی نیست که شما لزوماً واژگان یا کلمات را نمی‌دانستید.

It's you heard the words but  you're not sure of the meaning.

این کلمات را شنیده‌اید، اما از معنی آن مطمئن نیستید.

So more of a deeper  understanding, a comprehension.

بنابراین یک درک عمیق تر ، یک درک.

Although several other bird species can discern  and repeat sounds, parrots are the pros.

اگرچه چندین گونه پرنده دیگر می‌توانند صداها را تشخیص داده و تکرار کنند، طوطی‌ها حرفه‌ای هستند.

Pros.

This is great.

طرفداران.

این عالی است.

She's a pro, she's a professional.

او یک حرفه ای است، او یک حرفه ای است.

So Pro is short for professional.

بنابراین Pro مخفف حرفه ای است.

And here because it's plural and the plural  of one professional is 2 professionals.

و اینجا چون جمع است و جمع یک حرفه ای 2 حرفه ای است. به

That's why you have the S, to make it plural.

همین دلیل است که S دارید تا آن را جمع کنید.

Native speakers frequently use  this to compliment someone.

سخنرانان بومی اغلب از این برای تعریف و تمجید از کسی استفاده می کنند.

To say you're a pro, to be a pro.

اینکه بگوییم حرفه ای هستی، حرفه ای باشیم.

So ah, because it's a noun, ah pro.

پس آه، چون یک اسم است، ah pro.

And then here my example, a real pro.

و سپس در اینجا مثال من، یک حرفه ای واقعی است.

So it's just emphasizing it, making it stronger.

بنابراین فقط بر آن تأکید می کند و آن را قوی تر می کند.

So try this out.

پس این را امتحان کنید

You can say Jennifer, you're a real pro.

شما می توانید بگویید جنیفر، شما یک حرفه ای واقعی هستید.

Put that in the comments.

آن را در نظرات قرار دهید.

And what you're saying is your  videos are very professional.

و آنچه شما می گویید این است که ویدیوهای شما بسیار حرفه ای هستند.

Your teaching skills are very professional.

مهارت های تدریس شما بسیار حرفه ای است.

So it's a way of complimenting me in this case.

بنابراین این راهی برای تعریف و تمجید از من در این مورد است.

So thank you very much,  Jennifer, You're a real pro.

بنابراین بسیار متشکرم، جنیفر، شما یک حرفه ای واقعی هستید.

Put that in the comments to practice that.

برای تمرین آن را در نظرات قرار دهید.

OK.

خوب.

Here, discern When you discern something, it means  you can recognize it, you can distinguish it.

در اینجا، تشخیص دهید وقتی چیزی را تشخیص می دهید، به این معنی است که می توانید آن را تشخیص دهید، می توانید آن را تشخیص دهید.

We generally use this with our senses.

ما معمولاً از این با حواس خود استفاده می کنیم.

So if the room was very dark, I might  not be able to recognize objects.

بنابراین اگر اتاق خیلی تاریک بود، ممکن است نتوانم اشیا را تشخیص دهم.

So I see there's an object,  but I can't discern it.

بنابراین می بینم که یک شی وجود دارد، اما نمی توانم آن را تشخیص دهم.

I can't recognize it.

من نمی توانم آن را تشخیص دهم.

I don't know what it is because it's too dark.

نمیدونم چیه چون خیلی تاریکه

So they can discern the sounds  they can recognize and repeat  

بنابراین آنها می توانند صداهایی را که می توانند تشخیص دهند و تکرار کنند،

sounds very impressive for a bird, for a parrot.

برای یک پرنده، برای یک طوطی بسیار چشمگیر است.

Are you enjoying this lesson?

آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the finely fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی بسیار روان به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن افراد انگلیسی زبان مادری را از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news so you  can improve your listening skills of fast  

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

English, expand your vocabulary with natural  expressions, and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای

You can look in the description  for the link to learn more,  

کسب اطلاعات بیشتر، می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید،

or you can go to my website and  click on Finally, Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «در نهایت، آکادمی روان» کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Any bird that's a vocal learner has a part of  the brain devoted to this called the song system.

هر پرنده‌ای که آواز یاد می‌گیرد، بخشی از مغز را به این سیستم اختصاص داده است.

But in parrots, the song System has two layers,  an inner core common to all avian vocal learners.

اما در طوطی‌ها، آهنگ System دارای دو لایه است، یک هسته درونی مشترک برای همه زبان‌آموزان آواز پرندگان.

Avian is another word for bird species.

پرندگان کلمه دیگری برای گونه های پرنده است.

So all bird vocal learners,  the category of birds, birds,  

بنابراین همه فراگیران آواز پرندگان، دسته‌بندی پرندگان، پرندگان،

avian, all avian vocal learners, and an  outer shell which is unique to parrots.

پرندگان، همه فراگیران آواز پرندگان، و پوسته بیرونی که مخصوص طوطی‌ها است.

Some think that this recently discovered shell is  what allows parents to be such expert mimickers.

برخی فکر می‌کنند که این پوسته‌ای که اخیراً کشف شده است، چیزی است که به والدین امکان می‌دهد چنین شبیه‌سازهای متخصصی باشند.

Oh, mimicking.

اوه تقلید

Children do this so well.

بچه ها این کار را خیلی خوب انجام می دهند.

When you mimic someone,  we'll just imagine a parrot.

وقتی از کسی تقلید می‌کنید، ما فقط یک طوطی را تصور می‌کنیم.

You say, hello, how are you?

میگی سلام خوبی؟

I've never had a conversation with a parrot.

من هرگز با طوطی صحبت نکرده ام.

Hello, how are you?

سلام حال شما چطور؟

And then the bird says, hello, how are you?

و بعد پرنده می گوید: سلام، خوبی؟

That was embarrassing.

این شرم آور بود.

So that's mimicking children do this all the time.

بنابراین تقلید کودکان این کار را همیشه انجام می دهند.

Young girls, we see our mothers putting  on makeup and we sit beside them and we  

دختران جوان، مادرانمان را می‌بینیم که آرایش می‌کنند و کنارشان می‌نشینیم و

brush our hair and we put on imaginary makeup.

موهایمان را برس می‌زنیم و آرایش خیالی می‌کنیم.

And I'm sure young boys mimic their  

و من مطمئن هستم که پسران جوان

fathers as well by pretending to saw  something or or do something else.

با تظاهر به دیدن چیزی یا انجام کار دیگری، از پدران خود تقلید می کنند.

So mimic is another word for imitate.

پس تقلید کلمه دیگری برای تقلید است.

Notice here grammatically that this is a noun.

در اینجا از نظر دستوری توجه کنید که این یک اسم است.

A mimicker is someone who mimics does  the verb, the action of mimicking.

مقلد کسی است که فعل را تقلید می‌کند، عمل تقلید.

Just like a learner.

درست مثل یک زبان آموز.

You is someone who learns.

شما کسی هستید که یاد می گیرید.

So in this case they're using it as a noun.

بنابراین در این مورد آنها از آن به عنوان یک اسم استفاده می کنند.

And I just thought of another  everyday example, Comedians.

و من فقط به یک مثال روزمره دیگر فکر کردم ، کمدین ها.

Comedians are excellent mimickers.

کمدین ها تقلید کننده های عالی هستند.

Often they mimic celebrities or  politicians in a humorous way,  

اغلب آنها به شیوه ای طنز از افراد مشهور یا سیاستمداران تقلید می کنند،

and that's a large part of comedy is  mimicking other well known people.

و این بخش بزرگی از کمدی تقلید از افراد شناخته شده دیگر است.

Maybe you do this just to make  your friends or your family laugh.

شاید این کار را فقط برای خنده دوستان یا خانواده خود انجام دهید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

But why do they copy mimic?

اما چرا تقلید را کپی می کنند؟

That will be another word.

این یک کلمه دیگر خواهد بود.

Copy mimic.

تقلید را کپی کنید.

But why do they copy human speech?

اما چرا آنها از گفتار انسان کپی می کنند؟

Beats me.

مرا می زند.

Remember?

یاد آوردن؟

That expression.

Beats me.

آن بیان

مرا می زند.

What else?

چه چیز دیگری؟

There were two other ones.

دو نفر دیگر بودند.

I have no clue.

من هیچ سرنخی ندارم

I haven't.

من ندارم.

The faintest idea.

ضعیف ترین ایده

Beats me.

مرا می زند.

My favorite peer pressure.

فشار همسالان مورد علاقه من

Oh, it turns out.

اوه، معلوم است.

Do you know what peer pressure is?

آیا می دانید فشار همسالان چیست؟

Well, your peers are the  people in your specific group.

خوب، همتایان شما افراد گروه خاص شما هستند.

So if you're in school, that's your group,  and your peers are all the other students.

بنابراین، اگر در مدرسه هستید، این گروه شماست و همسالان شما همه دانش‌آموزان دیگر هستند.

If you're in an English class, your  peers are all the other students.

اگر در کلاس زبان انگلیسی هستید، همسالان شما همه دانش‌آموزان دیگر هستند.

So it's the other people in your group.

بنابراین این افراد دیگر در گروه شما هستند.

If you're part of a sports team, all those  other people on the team are your peers.

اگر عضو یک تیم ورزشی هستید، همه آن افراد دیگر در تیم همتایان شما هستند.

So when those people pressure you, peer pressure.

بنابراین وقتی آن افراد به شما فشار می آورند، فشار همتایانتان را بر عهده بگیرید. معلوم می شود که

It turns out parents naturally try to fit in.

والدین به طور طبیعی سعی می کنند خود را با هم هماهنگ کنند.

Do you know what this means?

آیا می دانید این به چه معناست؟

When you try to fit in, you  try to act like your peers.

وقتی سعی می‌کنید خود را با هم هماهنگ کنید، سعی می‌کنید مانند همسالان خود رفتار کنید.

You dress like them, you watch the same movies  as them, You listen to the same music as them,  

شما مثل آنها لباس می‌پوشید، فیلم‌های مشابه آنها را تماشا می‌کنید، به موسیقی مشابه آنها گوش می‌دهید،

because the more similarities you have, the  more likely you are to get along and be friends.

زیرا هر چه شباهت‌های بیشتری داشته باشید، احتمال اینکه با هم کنار بیایید و دوست باشید، بیشتر می‌شوید.

Now, of course, we all want to fit in.

اکنون، مطمئناً، همه ما می‌خواهیم با هم هماهنگ شویم.

So if it's your first day at school, at work,  

بنابراین اگر اولین روز شما در مدرسه، سر کار،

at a new hobby, you want to find  commonalities and similarities.

در یک سرگرمی جدید است، می‌خواهید اشتراکات و شباهت‌ها را پیدا کنید.

You want to fit in, so parrots  want to do that as well.

شما می‌خواهید با هم هماهنگ شوید، بنابراین طوطی‌ها نیز می‌خواهند این کار را انجام دهند.

Parrots naturally try to fit in, be it among  other parrots, their peers, or other people.

طوطی‌ها به طور طبیعی سعی می‌کنند خود را در خود جای دهند، چه در میان سایر طوطی‌ها، چه همسالان آن‌ها یا افراد دیگر.

Interesting.

جالب هست.

I added all the notes for you to review.

همه یادداشت ها را برای شما اضافه کردم تا مرور کنید.

Remember, you can download  the PDF in the description.

به یاد داشته باشید، می‌توانید PDF را در توضیحات دانلود کنید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

In the wild, parrots use their vocal prowess  to share important information and fit in.

در طبیعت، طوطی‌ها از قدرت صوتی خود برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مهم و جا افتادن استفاده می‌کنند.

So here we have that sense of belonging with  their peers, their group with the flock.

بنابراین در اینجا ما این حس تعلق به همسالانشان، گروهشان با گله را داریم.

Oh, so here, a flock of a group of parrots  is called a flock, a flock of birds.

اوه، بنابراین در اینجا، به یک گله از یک گروه طوطی، یک گله، یک گله از پرندگان می گویند.

A flock of parrots.

گله طوطی.

Prowess, that's a fun word to say.

مهارت، این یک کلمه سرگرم کننده برای گفتن است.

Prowess.

مهارت.

Prowess.

مهارت.

That means great ability or skill.

یعنی توانایی یا مهارت زیاد.

And in this case they're  limiting it to vocal prowess.

و در این مورد، آن را به مهارت صوتی محدود می‌کنند.

So parents have great ability and  skill when it comes to their vocals.

بنابراین والدین در مورد آوازشان توانایی و مهارت بالایی دارند.

So for a singer, you could say for example, Adele,  

بنابراین برای یک خواننده، می‌توانید به عنوان مثال بگویید، ادل،

the singer Adele, she has  incredible vocal prowess.

ادل خواننده، او قدرت آوازی باورنکردنی دارد.

If you don't know Adele, listen to the song.

اگر ادل را نمی شناسید، آهنگ را گوش کنید.

Someone Like You.

یکی مثل تو

You will be blown away by her  vocal prowess, her vocal skill.

شما از مهارت آوازی، مهارت آوازی او شگفت زده خواهید شد. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Pet parents have all the essential  conditions for picking up language.

والدین حیوانات خانگی همه شرایط ضروری برای یادگیری زبان را دارند.

Ah, hear this?

آه، این را می شنوی؟

See this phrasal verb?

این فعل عبارتی را می بینید؟

Picking up language.

برداشتن زبان

When you pick up a language  or you pick up a skill,  

وقتی زبانی را انتخاب می‌کنید یا مهارتی را انتخاب می‌کنید، به این

it means you learn that skill,  but without consciously studying.

معنی است که آن مهارت را یاد می‌گیرید، اما بدون مطالعه آگاهانه.

So you're just exposed to the language or the  skill, and from that exposure you learn it.

بنابراین شما فقط در معرض زبان یا مهارت هستید و از این قرار گرفتن آن را یاد می گیرید.

You pick up new vocabulary all the time,  

شما همیشه واژگان جدیدی را انتخاب می‌کنید،

so you're not sitting at your desk  and constant consciously studying.

بنابراین پشت میز خود نمی‌نشینید و مدام آگاهانه مطالعه می‌کنید.

Maybe you're walking down the street and you hear  if a conversation in English and you learn a word.

شاید در خیابان راه می‌روید و می‌شنوید که مکالمه‌ای به زبان انگلیسی است و کلمه‌ای را یاد می‌گیرید.

You picked up that word, so  it's a great way to learn.

شما آن کلمه را انتخاب کردید، بنابراین راهی عالی برای یادگیری است.

And apparently that's how Paris learn.

و ظاهراً پاریس اینگونه یاد می گیرد.

Well, of course they're not  sitting down in a classroom  

خوب، مسلماً آنها در کلاس درس نمی‌نشینند

and learning English, they just pick it  up by imitating, mimicking their owners.

و انگلیسی یاد نمی‌گیرند، بلکه آن را با تقلید و تقلید از صاحبان خود انتخاب می‌کنند.

So what are these essential  conditions for picking up language,  

بنابراین، این شرایط ضروری برای یادگیری زبان،

time, inspiration, and mental ability?

زمان، الهام و توانایی ذهنی چیست؟

Wild parrots, on the other hand, lack  the needed close proximity to speech.

از سوی دیگر، طوطی‌های وحشی فاقد نزدیکی نزدیک به گفتار هستند.

Hmm, so wild parrots, they  can't pick up the language.

هوم، طوطی‌های وحشی که نمی‌توانند زبان را بفهمند.

They can't imitate people because  they're not close enough to people.

آنها نمی توانند از مردم تقلید کنند زیرا به اندازه کافی به مردم نزدیک نیستند.

And I love this on the other hand, on the  other hand, So this is used to show a contrast.

و از طرف دیگر این را دوست دارم، از طرف دیگر، بنابراین از این برای نشان دادن تضاد استفاده می شود.

We have one point with pet  parrots learning language,  

ما یک نکته با طوطی‌های خانگی داریم که زبان را یاد می‌گیرند،

picking up language, but then  we're going to have a contrast.

زبان را یاد می‌گیرند، اما بعداً یک تضاد خواهیم داشت.

On the other hand, while parents parrots aren't  learning the language, let's review this.

از سوی دیگر، در حالی که طوطی‌های والدین زبان را یاد نمی‌گیرند، بیایید این را مرور کنیم.

It's a little bit long because you need to have  

کمی طولانی است زیرا باید

a positive before you use on the other  hand, and then transition to a negative.

قبل از استفاده از طرف دیگر، یک مثبت داشته باشید و سپس به منفی تبدیل شوید.

However, it can be reversed.

با این حال، می توان آن را معکوس کرد.

You can start with a negative, on the  other hand, and then mention a positive.

از طرف دیگر می‌توانید با یک منفی شروع کنید و سپس یک مثبت را ذکر کنید.

So here's a positive.

بنابراین در اینجا یک نکته مثبت وجود دارد.

Owning a pet parrot is amazing.

داشتن یک طوطی حیوان خانگی شگفت انگیز است.

I love the company and admiring the  beauty of my pet, on the other hand.

من عاشق شرکت هستم و از طرف دیگر زیبایی حیوان خانگی ام را تحسین می کنم.

So even before you say anything, I know it's going  to be negative because that's what this means.

بنابراین حتی قبل از اینکه چیزی بگویید، می‌دانم که منفی خواهد بود، زیرا این معنایش همین است.

On the other hand, it wakes me up every  morning at 4:00 AM with its vocal prowess.

از سوی دیگر، هر صبح ساعت 4 صبح با قدرت آوازی خود مرا از خواب بیدار می کند.

OK, now you don't have to, but you can start  the positive with on the one hand and then  

خوب، اکنون لازم نیست، اما می‌توانید از یک سو با چیزهای مثبت شروع کنید و از سوی

transition to on the other hand, On the one  hand, on the other hand, you don't need.

دیگر به آن انتقال دهید، از یک سو، از سوی دیگر، نیازی ندارید.

This part is optional, but you can include it,  

این قسمت اختیاری است، اما می‌توانید آن را اضافه کنید،

so that will make you sound very advanced  when you're expressing a contrast.

به طوری که وقتی کنتراست را بیان می‌کنید، بسیار پیشرفته به نظر می‌رسید .

On the other hand, lack the  needed close proximity to speech.

از سوی دیگر، فاقد نزدیکی نزدیک به گفتار است.

Yes, that was the wild parrots.

بله، این طوطی های وحشی بود. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

The question is, do these precocious  birds know what they're saying?

سوال این است که آیا این پرندگان زودرس می دانند چه می گویند؟

Oh, precocious, Precocious is an adjective  meaning showing advanced mental ability,  

Oh, precocious، Precocious صفتی است به معنای نشان دادن توانایی ذهنی پیشرفته،

especially for the age or  in this case the species.

مخصوصاً برای سن یا در این مورد گونه.

But we commonly use this with children.

اما ما معمولاً از آن برای کودکان استفاده می کنیم.

You might say the precocious  child easily picks up languages,  

ممکن است بگویید کودک زودرس به راحتی زبان‌ها را فرا می‌گیرد،

so the child has advanced mental ability for  that child's age compared to that child's peers,  

بنابراین کودک در مقایسه با همسالانش توانایی ذهنی پیشرفته‌تری برای سن آن کودک دارد،

and the child easily picks up learns without  consciously trying picks up languages.

و کودک به راحتی بدون تلاش آگاهانه برای یادگیری زبان، یاد می‌گیرد.

The question is, do these precocious  birds know what they're saying?

سوال این است که آیا این پرندگان زودرس می دانند چه می گویند؟

Again, what are those three  ways to say I don't know?

باز هم، آن سه راه برای گفتن من نمی دانم چیست؟

Beats me.

مرا می زند.

I have no clue.

من هیچ سرنخی ندارم

I haven't the faintest idea for parents.

من ضعیف ترین ایده برای والدین ندارم.

Words may have some associations,  but not complex meanings.

کلمات ممکن است برخی تداعی ها داشته باشند، اما معانی پیچیده ای ندارند.

Parents may associate saying how  are you when someone enters a room?

ممکن است والدین بگویند وقتی شخصی وارد اتاق می‌شود چطوری؟

But they likely don't understand that  it is a question of one's well-being.

اما آنها احتمالاً نمی‌دانند که این مسئله سلامتی فرد است.

So every time someone enters the  room, it's common to say hello.

بنابراین هر بار که شخصی وارد اتاق می‌شود، سلام کردن معمول است.

So a parrot understands.

پس طوطی می فهمد.

When you enter a room, say hello.

وقتی وارد اتاق می شوید، سلام کنید.

But the parrot doesn't necessarily know.

اما طوطی لزوما نمی داند.

This is a polite way to greet someone.

این یک روش مودبانه برای سلام کردن به کسی است.

It just knows new person arrives, say hello.

فقط می داند که فرد جدیدی می آید، سلام کنید.

Interesting.

جالب هست.

I learned a lot today about parents.

امروز در مورد والدین چیزهای زیادی یاد گرفتم.

I hope you did as well.

امیدوارم شما هم همینطور عمل کرده باشید.

And of course, more importantly,  

و البته مهمتر از آن،

I hope you learned a lot of advanced  vocabulary, grammar and pronunciation.

امیدوارم واژگان، گرامر و تلفظ پیشرفته زیادی را یاد گرفته باشید .

So now let me read the article in full from start  to finish so you can focus on my pronunciation.

بنابراین اکنون اجازه دهید مقاله را به طور کامل از ابتدا تا انتها بخوانم تا بتوانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

Let's do that now.

حالا این کار را بکنیم.

Why do parents talk?

چرا پدر و مادر صحبت می کنند؟

Of all the creatures on earth, only two can  produce human language, humans and birds.

از میان تمام موجودات روی زمین، تنها دو نفر می توانند زبان انسان را تولید کنند، انسان و پرنده.

Of the few birds that can imitate human  speech, parrots are the best at it.

در میان معدود پرندگانی که می‌توانند گفتار انسان را تقلید کنند، طوطی‌ها در آن بهترین هستند.

They give Ted talks, speak multiple  languages, and even front heavy metal bands.

آنها به تد سخنرانی می‌کنند، به چند زبان صحبت می‌کنند و حتی با گروه‌های هوی متال جلو می‌روند.

So why can parrots talk when our  closer primate relatives cannot?

پس چرا طوطی‌ها می‌توانند صحبت کنند در حالی که اقوام نزدیک‌تر ما نخستی‌ها نمی‌توانند صحبت کنند؟

Parrots are vocal learners, meaning they grasp  sounds by hearing and then imitating them.

طوطی ها یادگیرنده های صوتی هستند، به این معنی که صداها را با شنیدن و سپس تقلید آنها درک می کنند.

Although several other bird species can discern  and repeat sounds, parrots are the pros.

اگرچه چندین گونه پرنده دیگر می‌توانند صداها را تشخیص داده و تکرار کنند، طوطی‌ها حرفه‌ای هستند.

Any bird that's a vocal learner has a  

هر پرنده ای که یادگیرنده آواز است،

part of their brain devoted to  this called the song system.

بخشی از مغز خود را به این سیستم اختصاص داده است.

But in parrots, the song system  has two layers and inner core,  

اما در طوطی‌ها، سیستم آواز دارای دو لایه و هسته داخلی است که

common to all avian vocal learners, and an  outer shell, which is unique to parrots.

برای همه زبان‌آموزان آواز پرندگان مشترک است و یک پوسته بیرونی که مخصوص طوطی‌ها است.

Some think that this recently discovered shell is  what allows parents to be such expert mimickers.

برخی فکر می‌کنند که این پوسته‌ای که اخیراً کشف شده است، همان چیزی است که به والدین امکان می‌دهد چنین شبیه‌سازهای متخصص باشند.

But why do they copy human speech?

اما چرا آنها از گفتار انسان کپی می کنند؟

Peer pressure.

فشار همسالان معلوم می‌شود که

It turns out Paris naturally try to fit in.

پاریس به‌طور طبیعی سعی می‌کند خود را با آن‌ها هماهنگ کند. چه

Be it among other parents or other  people in the wild, parents use  

در میان سایر والدین یا سایر افراد در طبیعت، والدین از

their vocal prowess to share important  information and fit in with the flock.

قدرت صوتی خود برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مهم و سازگاری با گله استفاده می‌کنند.

Pet parents have all the essential  conditions for picking up language,  

والدین حیوانات خانگی همه شرایط ضروری برای یادگیری زبان،

time, inspiration and mental ability.

زمان، الهام و توانایی ذهنی را دارند.

Wild parrots, on the other hand, lack  the needed close proximity to speech.

از سوی دیگر، طوطی‌های وحشی فاقد نزدیکی نزدیک به گفتار هستند.

The question is, do these precocious birds  know what they're singing for parents?

سوال این است که آیا این پرندگان زودرس می‌دانند که برای والدین چه می‌خوانند؟

Words may have some associations,  but not complex meanings.

کلمات ممکن است برخی تداعی ها داشته باشند، اما معانی پیچیده ای ندارند.

Paris may associate saying how are  you when someone enters a room,  

ممکن است پاریس بگوید وقتی شخصی وارد اتاق می‌شود، حالت چطور است،

but they likely don't understand that  it is a question of one's well-being.

اما احتمالاً نمی‌دانند که این مسئله سلامتی فرد است.

Did you enjoy this lesson?

آیا از این درس لذت بردید؟

Do you want me to make more  lessons just like this?

آیا می‌خواهید درس‌های بیشتری به این شکل بسازم؟

If you do, then put a bird emoji.

اگر این کار را کردید، یک شکلک پرنده قرار دهید.

Put any bird emoji in the comments below.

هر ایموجی پرنده را در نظرات زیر قرار دهید.

I don't know if there is a parrot emoji, is there?

نمی دونم ایموجی طوطی هست یا نه؟

Well, if there is, you can  put it in the comments below.

خوب، اگر وجود دارد، می‌توانید آن را در نظرات زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like this video,  share it with your friends and subscribe.

و البته، مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید.

So you're notified every time I post  a new lesson and you can get this free  

بنابراین هر بار که من یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده می‌شود و می‌توانید این

speaking guide where I share 6 tips on how  to speak English fluently and confidently.

راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته درباره نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی را به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And I have another interesting lesson for you  to review right here, so watch it right now.

و یک درس جالب دیگر برای شما دارم که می‌توانید همین‌جا مرور کنید، پس همین الان آن را تماشا کنید.