"Struggling - Fluent": He Did THIS To Finally Become Fluent!

Hello everyone, today I'm talking to Zeeshan.

سلام به همه امروز با زیشان صحبت می کنم.

Welcome Zeeshan.

خوش آمدی زیشان

He's from Pakistan and he's going to share some secret tips and advice to help you improve

او اهل پاکستان است و قصد دارد نکات و توصیه های محرمانه ای را برای کمک به شما در بهبود

your fluency and tell us how he became fluent.

تسلط خود به اشتراک بگذارد و به ما بگوید که چگونه او مسلط شده است.

So Zeeshan, when did you Start learning English?

پس زیشان، از کی شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردی؟

First of all, Jennifer, I hope that you're fine and good afternoon to you there in Costa

اول از همه، جنیفر، امیدوارم که حال شما خوب باشد و بعد از ظهر بخیر در آنجا در

Rica.

کاستاریکا.

Basically, I started learning English language from my school age.

اصولاً از سنین مدرسه شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردم . می

You know, when I was studying in my school, we used to study English at school.

دانی، زمانی که در مدرسه ام درس می خواندم، در مدرسه انگلیسی می خواندیم.

We had teachers and we had a setup.

ما معلم داشتیم و راه اندازی داشتیم. می

We used to, you know, study English at school.

دانید، ما قبلاً در مدرسه انگلیسی می خواندیم.

But it was pretty late when I came to realize that there is a lot of room for improvement

اما خیلی دیر بود که متوجه شدم جای زیادی برای پیشرفت

in my English language.

در زبان انگلیسی من وجود دارد.

So after that realization, it was then that I basically started, you know, working on

بنابراین، پس از این درک، در آن زمان بود که اساساً کار روی

my language skills.

مهارت های زبانی خود را شروع کردم.

I started working on my grammar, my pronunciation, accent, you know, sentence structure and all

من شروع کردم به کار روی دستور زبان، تلفظ، لهجه، ساختار جمله و همه

those.

اینها.

And it was about two to three years before when I joined the university, when I started,

و حدود دو تا سه سال قبل از ورودم به دانشگاه بود، وقتی شروع کردم،

you know, working on my English language skills.

می‌دانید که روی مهارت‌های زبان انگلیسی‌ام کار کردم.

And today I can say that I have improved a lot and I can jump start a conversation with

و امروز می‌توانم بگویم که خیلی پیشرفت کرده‌ام و می‌توانم مثل الان یک مکالمه را با

a native speaker just like I'm doing now.

یک زبان مادری شروع کنم.

So yeah, I've improved a lot.

بنابراین بله، من خیلی پیشرفت کردم.

I've improved a great deal.

من خیلی پیشرفت کردم

And you said you started when you were in school, so did you go to an all English school

و شما گفتید که از زمانی که در مدرسه بودید شروع کردید، بنابراین آیا به یک مدرسه تمام انگلیسی رفتید

or did you just have one class in English but you studied in your native language?

یا فقط یک کلاس به زبان انگلیسی داشتید اما به زبان مادری خود درس خواندید؟

How did that work?

چگونه کار کرد؟

No, it was not an all English sort of school, you know, it was an early medium school as

نه، این یک مدرسه تماماً انگلیسی نبود، می دانید، مدرسه متوسط ​​اولیه ای بود که

we have in our country.

ما در کشورمان داریم.

But we used to study English, you know, every now and then we used to have a, a special.

اما ما قبلاً انگلیسی می‌خواندیم، می‌دانی، هر از چند گاهی یک خاص داشتیم.

That was dedicated for English language.

که مختص زبان انگلیسی بود.

You know, we had a teacher.

میدونی ما معلم داشتیم

So I just want to basically emphasize that, yeah, we, we are learning English from, you

بنابراین، من فقط می خواهم اساساً تأکید کنم که، بله، ما، می دانید، ما در حال یادگیری زبان انگلیسی از

know, our school level.

سطح مدرسه خود هستیم.

But basically, even after going through all those, you know, years of tedious learning

اما اساساً، حتی پس از گذشتن از سال‌ها یادگیری طاقت‌فرسا

of this language, still there are only a few people out there who are really able to, you

این زبان، باز هم فقط چند نفر در آنجا هستند که واقعاً می‌توانند، می‌دانید

know, jumpstart a conversation with a native speaker or who can speak fluently or who are

، یک مکالمه را با یک زبان مادری شروع کنند یا می‌توانند صحبت کنند. روان یا کسانی که

able to communicate themselves.

خودشان قادر به برقراری ارتباط هستند.

So yeah, we are learning in our schools.

بنابراین بله، ما در مدارس خود یاد می گیریم.

But my school in which I was studying, it was not in all English school.

اما مدرسه من که در آن درس می خواندم، در تمام مدارس انگلیسی نبود.

So yeah, we used to study English.

پس بله، ما قبلا انگلیسی می خواندیم.

And why do you think that is?

و به نظر شما چرا اینطور است؟

Because I've heard many, many students tell me that that I studied English all throughout

از آنجا که من شنیده ام بسیاری از دانش آموزان به من می گویند که من در تمام

my school years, which is very common for most countries.

سال های تحصیلی خود انگلیسی خوانده ام، که برای اکثر کشورها بسیار رایج است .

I studied English all throughout my school years, but when I graduated, when I finished

من در تمام سال های تحصیلم انگلیسی خواندم ، اما وقتی فارغ التحصیل شدم، وقتی

school, I couldn't understand native speakers.

مدرسه را تمام کردم، نمی توانستم زبان مادری را بفهمم.

I did not feel confident having a conversation.

من در هنگام گفتگو احساس اطمینان نداشتم.

I couldn't actually use English in the world.

من واقعاً نمی توانستم از انگلیسی در دنیا استفاده کنم. به

Why do you think that is?

نظر شما چرا اینطور است؟

I think that's a really, very important point.

من فکر می کنم این یک نکته بسیار مهم است.

And I think I really want to emphasize on this point 'cause I think that the education

و فکر می‌کنم واقعاً می‌خواهم روی این نکته تأکید کنم، زیرا فکر می‌کنم

system is, I would say, responsible for this 'cause we are, you know, just trying to teach

سیستم آموزشی مسئول این است، زیرا ما

kids just, you know, a bunch of vocabulary and maybe about the grammar and all those

فقط می‌خواهیم به بچه‌ها یک سری واژگان آموزش دهیم. و شاید در مورد دستور زبان و همه آن

things.

چیزها.

But somehow we are not empowering them or motivating them to, you know, to be able to

اما ما به نوعی به آنها قدرت نمی دهیم یا انگیزه نمی دهیم که بتوانند

speak.

صحبت کنند.

You know, the main purpose of, you know, our learning English at our school or or university,

می دانید، می دانید، هدف اصلی ما از یادگیری زبان انگلیسی در مدرسه یا دانشگاه خود،

especially in non-native countries like Pakistan is to be able to communicate effectively in

به ویژه در کشورهای غیر بومی مانند پاکستان، این است که بتوانیم به طور مؤثر به

their language.

زبان آنها ارتباط برقرار کنیم.

But yeah, as you have mentioned that even after, you know, passing through all those,

اما بله، همانطور که اشاره کردید، حتی پس از گذشتن از همه آن

you know, working through those tedious time, very few people can communicate effectively.

زمان‌های خسته کننده، افراد بسیار کمی می‌توانند به طور موثر ارتباط برقرار کنند.

I think it has to do with the education system.

فکر می کنم به سیستم آموزشی مربوط می شود.

They are not empowering basically the the students in a way so that they, you know,

آنها اساساً دانش‌آموزان را به نحوی توانمند نمی‌کنند تا آنها

might be able to communicate themselves effectively.

بتوانند به طور مؤثر با خود ارتباط برقرار کنند.

Effectively, in English language, although it is a very important language, it is a dominant

در واقع، در زبان انگلیسی، اگرچه زبان بسیار مهمی است، اما یک زبان غالب است

language and we need in, you know, almost in every walk of life.

و تقریباً در هر زمینه‌ای از زندگی به آن نیاز داریم.

So I think it has to do something with our education system.

بنابراین من فکر می کنم که باید با سیستم آموزشی ما ارتباط داشته باشد.

We, you know, need to upgrade our education system in a way that when students come out

می دانید، ما باید سیستم آموزشی خود را به گونه ای ارتقا دهیم که وقتی دانش آموزان

of school or their university, you know, they should be able to confidently communicate

از مدرسه یا دانشگاه خارج می شوند، باید بتوانند با اطمینان

themselves to an English language.

به یک زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنند.

Otherwise, what's the use of it?

وگرنه چه فایده ای داره

Why teach English?

چرا انگلیسی تدریس کنیم؟

I mean, so, yeah.

منظورم اینه که آره

Yeah, it's a very, very through point and something like I said, many students.

بله، این یک نکته بسیار بسیار کامل و چیزی است که من گفتم، بسیاری از دانشجویان.

So if you're watching and you feel you went through your entire school.

بنابراین اگر در حال تماشا هستید و احساس می کنید کل مدرسه خود را گذرانده اید.

And didn't feel confident at the end, just know that's very common.

و در پایان احساس اعتماد به نفس نداشتم، فقط بدانید که بسیار رایج است.

So that happened to you.

پس این اتفاق برای شما افتاد.

You recognized I need to still improve my English skills.

شما متوجه شدید که من هنوز باید مهارت های انگلیسی خود را بهبود بخشم.

So what specific steps did you take?

پس چه قدم های مشخصی برداشتید؟ از

What, what process did you use?

چه فرآیندی استفاده کردید؟

What was your study routine?

روال مطالعه شما چه بود؟

Your methodology to improve your English?

روش شما برای بهبود زبان انگلیسی؟

Basically, first of all, Jennifer, I, you know, pointed out the Gray areas in my language

اساساً، اول از همه، جنیفر، من، می دانید، به مناطق خاکستری در زبانم اشاره کردم که

on which I had to work, you know, work upon.

باید روی آنها کار می کردم، می دانید، روی آنها کار می کردم.

And then I started consulting quality material for improving, you know, my language skills,

و سپس شروع به مشاوره با مواد با کیفیت برای بهبود، می دانید، مهارت های زبانم،

for improving my grammar.

برای بهبود گرامر خود کردم.

I started reading newspapers.

شروع کردم به خواندن روزنامه.

I started, you know, listening to podcasts and most importantly, I want to mention here

من شروع کردم، می دانید، گوش دادن به پادکست ها را شروع کردم و مهمتر از همه، می خواهم در اینجا به

two things which I did which really helped me in improving my language skills and #1

دو مورد اشاره کنم که واقعاً به من در بهبود مهارت های زبانی ام کمک کرد و شماره 1

is diary writing.

نوشتن خاطرات است.

I used to write diary a lot.

من زیاد خاطرات می نوشتم.

You know, at the end of the day, I would sit down and write about my daily routine.

میدونی آخر روز میشستم و از برنامه روزانه ام مینوشتم.

How did my day went on, you know, So it helped me in refining my language skills.

روز من چگونه گذشت، می دانید، بنابراین به من در بهبود مهارت های زبانی ام کمک کرد.

Point #1 Second, I started speaking with my fellows, with my teachers.

نکته شماره 1 دوم، من شروع به صحبت با دوستانم، با معلمانم کردم.

You know, students feel very much hesitant or they don't feel at ease while speaking

می دانید، دانش آموزان در حین صحبت با همتایان خود احساس تردید بسیار می کنند یا احساس راحتی نمی کنند

with their fellows.

.

But in my case, you know, I thought let people say what they want 'cause you know, I, as

اما در مورد من، می دانید، من فکر کردم که اجازه دهید مردم هر چه می خواهند بگویند، زیرا شما می دانید، من همانطور که

I mentioned that students are not motivated to speak.

اشاره کردم دانش آموزان انگیزه ای برای صحبت کردن ندارند.

You know, if people from my country are listening to this, I want to tell them we should motivate

می دانید، اگر مردم کشور من این را گوش می دهند، می خواهم به آنها بگویم که باید به

students.

دانش آموزان انگیزه بدهیم.

So when they are not motivated to speak, they don't really improve themselves.

بنابراین وقتی انگیزه صحبت کردن ندارند، واقعاً خودشان را بهبود نمی‌بخشند.

So what I did did was I started speaking with my fellows at the university, with my teachers.

بنابراین کاری که انجام دادم این بود که با همکارانم در دانشگاه و با معلمانم صحبت کردم.

So it provided me confidence to refine my language skills more and more.

بنابراین به من اعتماد به نفس داد تا مهارت های زبانی خود را بیشتر و بیشتر اصلاح کنم.

And that is the way I, you know, get a lot of confidence regarding my English language.

و این راهی است که من، می دانید، در مورد زبان انگلیسی خود اطمینان زیادی پیدا می کنم.

Yeah.

آره

Excellent points, and I've recommended this to all my students.

نکات بسیار عالی، و من این را به همه دانش آموزانم توصیه کرده ام.

You've probably heard me say you should keep a journal, diary, journal.

احتمالاً از من شنیده اید که می گویم باید یک دفترچه یادداشت، دفتر خاطرات، دفترچه یادداشت داشته باشید.

They're the same thing.

آنها همان چیز هستند.

Keep a journal, Write about your daily routine, summarize your day, which is exactly what

یک دفتر خاطرات داشته باشید، در مورد برنامه روزانه خود بنویسید، روز خود را خلاصه کنید، دقیقا همان کاری است که

you did.

انجام دادید.

And also you said you just practice speaking with people who were available to you.

و همچنین شما گفتید که فقط صحبت کردن با افرادی را تمرین می کنید که در دسترس شما هستند.

Now, what if there's a student watching right now and they say, but Zeeshan.

حالا اگه دانشجویی الان داره نگاه میکنه و میگه ولی زیشن چی میشه.

But Jennifer, I don't have anyone available to me.

اما جنیفر، من کسی را در دسترس ندارم .

I work from home.

من از خانه کار می کنم.

I live in a non-english speaking country.

من در یک کشور غیر انگلیسی زبان زندگی می کنم.

There is nobody I can speak to.

کسی نیست که بتوانم با او صحبت کنم.

What advice would you give to that student?

چه توصیه ای به آن دانشجو دارید؟

I think that the more methods and technologies have created, you know, a lot of space for

فکر می‌کنم هر چه روش‌ها و فناوری‌های بیشتری ایجاد کرده باشد، می‌دانید، فضای زیادی برای

such people, you know, who are working from home, you know, you can book a tutor online

چنین افرادی ایجاد کرده است، می‌دانید که در خانه کار می‌کنند، می‌دانید که امروزه می‌توانید به صورت آنلاین یک معلم خصوصی رزرو کنید

nowadays and you can have a conversation with him.

و می‌توانید با او صحبت کنید.

You can select a topic of mutual interest and then you guys can go on speaking about

شما می توانید موضوع مورد علاقه دوجانبه را انتخاب کنید و سپس می توانید در مورد آن صحبت کنید.

it.

And if you're working from home, of course, you have your family members, your siblings,

و اگر از خانه کار می کنید، البته، اعضای خانواده، خواهر و برادر،

brothers, sisters and all those, you should start speaking in English with them.

برادران، خواهران و همه آنها را دارید، باید شروع کنید به انگلیسی با آنها صحبت کنید.

So in that way, you would be refining not only your language and communication skills,

بنابراین، به این ترتیب، نه تنها مهارت های زبانی و ارتباطی خود را اصلاح می کنید،

but they will also be getting benefit out of it.

بلکه آنها نیز از آن بهره مند می شوند .

You know, I mean, nowadays I think it's not an excuse if I'm allowed to say.

می دانید، منظورم این است که امروزه فکر می کنم بهانه ای نیست اگر اجازه داشته باشم بگویم.

That's a good point.

نکته خوبی است.

And I've shared this before that one of the best ways to learn something is to teach it

و من قبلاً این را به اشتراک گذاشته‌ام که یکی از بهترین راه‌ها برای یادگیری چیزی، آموزش آن

to others.

به دیگران است.

So even like you said, if you're a brother or a sister or a family member, even if they

بنابراین حتی همانطور که گفتید، اگر شما یک برادر یا خواهر یا یکی از اعضای خانواده هستید، حتی اگر آنها

don't speak English or they have a very low level, teach them, teach them what you're

انگلیسی صحبت نمی کنند یا سطح بسیار پایینی دارند، به آنها آموزش دهید، آنچه را که

learning.

می آموزید به آنها بیاموزید. این

It's it's a great way to practice.

یک راه عالی برای تمرین است.

Now, what bad habits did perhaps you have when you were trying to improve your fluency?

حالا، زمانی که می‌خواستید تسلط خود را بهبود ببخشید، چه عادت‌های بدی داشتید؟

Or what bad habits have you seen that many students have when they're trying to improve

یا چه عادت های بدی را دیده اید که بسیاری از دانش آموزان در تلاش برای بهبود

their fluency?

تسلط خود دارند؟

I think that Jennifer, when it comes to language learning, I think that it's really very important

من فکر می کنم که جنیفر، وقتی صحبت از یادگیری زبان می شود، فکر می کنم که واقعاً برای

to_the psychological aspect, you know, of language learning.

جنبه روانشناختی یادگیری زبان بسیار مهم است.

Then we are exposing ourselves to a totally foreign language.

سپس ما خود را در معرض یک زبان کاملاً خارجی قرار می دهیم.

Then, you know, we are at unease, we are hesitant.

بعد، می دانید، ما ناراحتیم، مردد هستیم.

I think that's what most of the students are doing.

من فکر می کنم این کاری است که اکثر دانش آموزان انجام می دهند.

When, if I talk with respect to my own country, as I mentioned earlier, we study English at

وقتی، همانطور که قبلاً اشاره کردم، اگر در مورد کشور خودم صحبت کنم، در

school level, at high school level, at universities, but even then we are not able to speak 'cause

سطح مدرسه، در سطح دبیرستان، در دانشگاه ها انگلیسی می خوانیم، اما حتی در آن زمان هم نمی توانیم صحبت کنیم، زیرا

they are basically hesitant.

آنها اساساً مردد هستند.

And deep down psychologically, I think they are not ready to accept their new language.

و از نظر روانی، فکر می کنم آنها آمادگی پذیرش زبان جدید خود را ندارند.

It seems alien to them.

برای آنها بیگانه به نظر می رسد.

And, you know, with that thinking, with that psychology, if I'm allowed to say that you

و، می دانید، با آن تفکر، با آن روانشناسی، اگر اجازه داشته باشم بگویم که شما

are with that sort of, you know, thinking, it's really difficult for you to learn something

با چنین تفکری هستید، واقعاً برای شما دشوار است که چیز جدیدی یاد بگیرید

new.

.

First of all, if you want to learn a new language, then you have to embrace the differences.

اول از همه، اگر می خواهید یک زبان جدید یاد بگیرید، پس باید تفاوت ها را بپذیرید.

Of course, every language has its own, you know, pronunciation, accent and all those.

البته، هر زبانی تلفظ، لهجه و همه اینها را دارد.

When we speak here in English in our country, sometimes people come and say, what is this?

وقتی اینجا در کشورمان انگلیسی صحبت می کنیم، گاهی مردم می آیند و می گویند این چیست؟

Why are you speaking in that particular accent?

چرا با آن لهجه خاص صحبت می کنید؟

So they basically demotivate us.

بنابراین آنها اساساً ما را بی انگیزه می کنند.

So I think those are some factors which don't allow you or those are the bad habits.

بنابراین فکر می‌کنم اینها عواملی هستند که به شما اجازه نمی‌دهند یا عادت‌های بد هستند.

I would say they don't allow us to study and apart from that, students at the school or

من می گویم آنها به ما اجازه مطالعه نمی دهند و جدای از آن، دانش آموزان در سطح مدرسه یا

university level, I think they are not giving the due attention that should be given to

دانشگاه، فکر می کنم آنها توجه لازم را به

English language 'cause you know, let me elaborate on this.

زبان انگلیسی نمی کنند، زیرا می دانید، اجازه دهید در این مورد توضیح بیشتری بدهم. .

English has become the lingua franca of the modern world.

زبان انگلیسی به زبان دنیای مدرن تبدیل شده است.

You know, you find English speaking people in every nook and corner of the world.

می دانید، در هر گوشه و کنار دنیا، مردم انگلیسی زبان را پیدا می کنید.

With such an important language, you need to give the proper time and emphasis to it.

با چنین زبان مهمی، باید زمان و تاکید مناسب را به آن اختصاص دهید.

You know if I talk in in terms of my country, English is of very, very you know importance.

شما می دانید اگر من در مورد کشورم صحبت کنم، انگلیسی بسیار بسیار اهمیت دارد.

All the competitive examinations like CSS and PMS, if you have heard of those, they

تمام امتحانات رقابتی مانند CSS و PMS، اگر نام آنها را شنیده اید،

are in English.

به زبان انگلیسی هستند.

So we need to give the proper time and proper we need to put proper energy into learning

بنابراین اگر واقعاً می‌خواهیم خودمان را در آن پیشرفت کنیم، باید زمان مناسب و انرژی لازم را برای یادگیری

this language if we really want to improve ourselves in it.

این زبان بگذاریم .

I think these are some points which come to my mind.

فکر می کنم اینها نکاتی است که به ذهن من می رسد.

Well, it's great that you spent the time and of course, all the students watching this.

خوب، خیلی خوب است که شما وقت و البته همه دانش آموزان را صرف تماشای این فیلم کردید.

You're spending the time right now.

شما در حال سپری کردن زمان هستید.

So that's great.

پس عالیه

You're showing that dedication and improvement.

شما این فداکاری و پیشرفت را نشان می دهید.

Now, Zeeshan, you mentioned the the psychological issues, because I hear this a lot.

حالا زیشان به مسائل روانشناختی اشاره کردی چون من این را زیاد می شنوم.

A lot of students say even if they do have a high level of English proficiency, they're

بسیاری از دانش آموزان می گویند حتی اگر سطح بالایی از مهارت انگلیسی داشته باشند، می

scared.

ترسند.

They're too afraid to get out there.

آن‌ها از بیرون رفتن خیلی می‌ترسند.

They're too afraid to go to job interviews, start conversations.

آنها از رفتن به مصاحبه های شغلی، شروع گفتگو بسیار می ترسند.

It's really that fear, which of course fear is psychological.

این واقعاً همان ترس است که البته ترس روانی است.

So do you have any specific strategies that you used to overcome that barrier and allow

بنابراین آیا استراتژی خاصی دارید که از آن برای غلبه بر آن مانع استفاده کرده اید و به

you to start conversations with people?

شما امکان می دهد با مردم گفتگو کنید؟

I think that's a really very interesting and important question at the same time.

من فکر می کنم این یک سوال واقعاً بسیار جالب و در عین حال مهم است.

I think first of all, the first technique which I would like to recommend to students

من فکر می کنم اول از همه، اولین تکنیکی که می خواهم به دانش آموزان توصیه کنم،

is to practice a lot.

تمرین زیاد است. می

You know, you need to keep yourself in practice.

دانید، باید خود را در تمرین نگه دارید.

Like you can go and stand in front of the mirror and you can talk to yourself like in

مثل اینکه می‌توانید بروید و جلوی آینه بایستید و مثل

English language about the topics which interest you.

انگلیسی درباره موضوعات مورد علاقه‌تان با خودتان صحبت کنید .

So in that way, you can minimize your fear or any other psychological issue, if I might

بنابراین، اگر بخواهم بگویم، به این ترتیب، می توانید ترس یا هر موضوع روانی دیگر را به حداقل برسانید

say.

.

Secondly, you need to face your fears.

ثانیاً، باید با ترس های خود روبرو شوید.

For example, if you are, if you're afraid to speak in public, if you're afraid to speak

به عنوان مثال، اگر می ترسید، اگر می ترسید در جمع صحبت کنید، اگر می ترسید

in front of your friends, then you need to do the same.

در مقابل دوستان خود صحبت کنید، پس باید همین کار را انجام دهید.

Go and speak with your friends also engage them in language learning.

بروید و با دوستان خود صحبت کنید و آنها را در یادگیری زبان مشارکت دهید.

And I think by facing your fears and by practicing, there's a really very important point.

و من فکر می کنم با رویارویی با ترس های خود و با تمرین، یک نکته بسیار مهم وجود دارد.

You need to keep yourself always, you know, in, in practicing.

می دانید که باید همیشه خود را در تمرین نگه دارید.

You need to practice a lot if you want improvement, cause practice makes a man perfect.

اگر می خواهید پیشرفت کنید، باید زیاد تمرین کنید، زیرا تمرین یک مرد را کامل می کند. این

You have heard the saying.

ضرب المثل را شنیده اید.

So there's the I think recommendation I would give.

بنابراین من فکر می کنم توصیه من وجود دارد .

Great advice.

نصیحت عالی

Practice, practice, practice.

تمرین، تمرین، تمرین.

I say this all the time and I love how you mention that you just to do it.

من همیشه این را می گویم و دوست دارم چگونه به این موضوع اشاره می کنی که فقط این کار را انجام می دهی.

There's that Nike expression.

آن عبارت نایک وجود دارد.

Just do it.

فقط انجامش بده

It doesn't matter if you're afraid, just do it, just do it.

مهم نیست که می ترسی، فقط انجامش بده ، فقط انجامش بده.

Great advice.

نصیحت عالی

Now, I don't know if this is a issue you had, but I hear a lot from my students that I learned

حالا نمی‌دانم این مشکلی است که شما داشتید یا نه، اما از دانش‌آموزانم زیاد می‌شنوم که

so many different words.

کلمات مختلفی را یاد گرفتم.

I have this big vocabulary, but then when I go to open my mouth, I forget all my words

من این دایره لغات بزرگ را دارم، اما وقتی می روم دهانم را باز کنم، تمام کلماتم را فراموش می کنم

or the words just don't come out.

یا کلمات بیرون نمی آیند.

Is that something that you struggled with and if you did, how did you overcome that

آیا این چیزی است که با آن مبارزه کرده اید و اگر انجام دادید، چگونه بر آن غلبه کرده اید

or what advice would you give?

یا چه توصیه ای می کنید؟

I think absolutely that is an issue or you know, with non-native speakers, you know,

من فکر می‌کنم کاملاً این یک مسئله است یا می‌دانید ، با افراد غیر بومی،

when they try to use the vocab that they might have learned somewhere, you know, they just

وقتی سعی می‌کنند از لغاتی استفاده کنند که ممکن است جایی یاد گرفته باشند، می‌دانید، فقط

sometimes forget 'cause you know, I think it's quite natural to be in that position.

گاهی اوقات فراموش می‌کنند، چون می‌دانید، فکر می‌کنم کاملاً درست است. طبیعی بودن در آن موقعیت

And I also sometimes face that issue and what what do I recommend to, you know, overcome

و همچنین گاهی اوقات با آن مسئله روبرو می شوم و آنچه را که توصیه می کنم برای غلبه بر

that issue is you again, the, you know, concept of practice comes in.

آن مسئله دوباره شما هستید، می دانید، مفهوم تمرین وارد می شود.

You need to use those words which you have learned in your daily routine.

شما باید از کلماتی که یاد گرفته اید در برنامه روزانه خود استفاده کنید. .

I mean, you need to incorporate those words into your daily life.

منظورم این است که شما باید آن کلمات را در زندگی روزمره خود بگنجانید.

If you're just, you know, if you have a list of words, 100 words and you are just wrote

اگر تنها هستید، می دانید، اگر فهرستی از لغات، 100 کلمه داشته باشید و تازه نوشته اید که

learning it, then I think it would be really difficult for you to use them when you when

آن را یاد می گیرید، پس فکر می کنم استفاده از آنها در زمانی که

you really need them.

واقعاً به آنها نیاز دارید برای شما بسیار دشوار خواهد بود.

If you want to have an active, you know, here comes the concept of active and passive vocabulary.

اگر می خواهید یک فعال داشته باشید، می دانید، اینجا مفهوم واژگان فعال و غیرفعال می آید.

Active vocabulary is dead, which is in use, which you're able to use during your conversation.

واژگان فعال مرده است که در حال استفاده است و می توانید در طول مکالمه از آن استفاده کنید.

So you need to practice a lot.

پس باید خیلی تمرین کنید.

Incorporate those words in your daily routine to use them.

این کلمات را در برنامه روزانه خود بگنجانید تا از آنها استفاده کنید.

Secondly, I would say writing.

دوم اینکه می گویم نوشتن.

It is a habit which is diminishing, you know, from our society because we are too much attached

می دانید، این عادتی است که از جامعه ما کم می شود، زیرا ما بیش از حد

to the technology or, you know, people or all the youngsters are spending their holiday

به فناوری وابسته هستیم یا، می دانید، مردم یا همه جوانان تعطیلات خود را به

surfing on the Internet.

گشت و گذار در اینترنت می گذرانند.

And these arts, I would say arts, these skills are slowly and gradually diminishing.

و این هنرها، من می گویم هنر، این مهارت ها به آرامی و به تدریج کم می شود.

So sit down with a pencil and a paper and try to write on a topic.

پس با یک مداد و یک کاغذ بنشینید و سعی کنید در مورد موضوعی بنویسید.

Start writing about something that interests you, about which you are, I mean about which

شروع کنید به نوشتن در مورد چیزی که به آن علاقه دارید، در مورد آن هستید، منظورم این است که

you have a particular interest in.

شما علاقه خاصی به آن دارید.

In that way, those words which are there in your unconscious when you start to write,

به این ترتیب، کلماتی که در ناخودآگاه شما وجود دارند، وقتی شروع به نوشتن می کنید، می

they will, you know, come down and in your expression.

دانید، پایین می آیند. و در بیان شما

So in that way, I think you can basically incorporate, or I mean use those words which

بنابراین، به این ترتیب، من فکر می‌کنم اساساً می‌توانید آن‌ها را بگنجانید، یا منظورم این است که از کلماتی که

you have, which you had to learn someday in your daily routine.

دارید استفاده کنید، که باید روزی آن‌ها را در برنامه روزانه‌تان یاد بگیرید.

I think that's the piece of advice I can give to students.

فکر می کنم این نصیحتی است که می توانم به دانش آموزان بدهم.

I completely agree with you and again, everyone, it comes down to practice.

من کاملا با شما موافقم و باز هم همه به تمرین برمیگردند.

So put that in the comments.

پس آن را در نظرات قرار دهید.

Practice, practice, practice.

تمرین، تمرین، تمرین.

And it's interesting you talked again about writing because I always have a pen with me.

و جالب است که دوباره در مورد نوشتن صحبت کردید زیرا من همیشه یک خودکار با خودم دارم.

It's by my side all the time.

همیشه در کنار من است.

It's in my purse.

توی کیفم هست

Everywhere I go, I have a pen.

هر جا می روم قلم دارم.

Writing is such a great skill and it does take that that passive and turns it into active

نوشتن مهارت بسیار خوبی است و آن را غیرفعال می کند و آن را به فعال

as well.

نیز تبدیل می کند.

So great advice.

خیلی توصیه عالی

Now Zeeshan, you have made so much progress with your English, so share with us what are

اکنون زیشان، شما با زبان انگلیسی خود بسیار پیشرفت کرده اید، بنابراین با ما در میان بگذارید که

your top goals for your future and why do you think your English skills will help you

اهداف اصلی خود برای آینده خود چیست و چرا فکر می کنید مهارت های انگلیسی شما به شما در

achieve those goals.

رسیدن به این اهداف کمک می کند. به

I think it's a really very interesting question.

نظر من واقعاً سؤال بسیار جالبی است.

First of all, I am working so hard on my English language.

اول از همه، من خیلی روی زبان انگلیسی ام کار می کنم .

The first reason is I basically want to go for the top examinations in my country as

دلیل اول این است که من اساساً می خواهم برای امتحانات برتر در کشورم شرکت کنم همانطور که

I had mentioned earlier for the CSS or the PMSI.

قبلاً برای CSS یا PMSI ذکر کردم.

Think you might have heard of these examinations.

فکر کنید ممکن است در مورد این معاینات شنیده باشید.

And in these exams, English is the most important component.

و در این امتحانات زبان انگلیسی مهمترین جزء است.

You know, we have two is about 12 exams and all those have English as a major component.

می دانید، ما دو امتحان داریم که حدود 12 امتحان است و همه آن ها انگلیسی را به عنوان یک جزء اصلی دارند.

So I'm trying to work on my English language more and more so that I might be able to,

بنابراین من سعی می‌کنم بیشتر و بیشتر روی زبان انگلیسی‌ام کار کنم تا بتوانم، می‌دانید،

you know, crack those examinations and I might be the part of the bureaucracy of my country,

آن امتحانات را شکست دهم و ممکن است بخشی از بوروکراسی کشورم باشم،

you know, and might be able to work for my people in my country.

می‌دانید، و شاید بتوانم کار کنم. برای مردمم در کشورم

Secondly, I think this is what really interests me.

ثانیاً، فکر می کنم این چیزی است که واقعاً برای من جالب است.

I am not learning English for the sake of learning.

من انگلیسی را به خاطر یادگیری نمی آموزم .

When you're learning a language, you are basically exposing yourself to a whole new culture.

وقتی در حال یادگیری یک زبان هستید، اساساً خود را در معرض یک فرهنگ کاملاً جدید قرار می دهید.

You're exposing yourself to whole new ideas, philosophies, literature and all that.

شما خود را در معرض ایده ها، فلسفه ها، ادبیات و همه چیزهای جدید قرار می دهید.

So I also want to travel around the world in the future when I whenever I get the chance

بنابراین من همچنین می خواهم در آینده هر زمان که این فرصت را پیدا کنم به دور دنیا سفر کنم

to do so.

.

So I'm trying to improve myself more and more, more and more in this language so that when

بنابراین سعی می کنم بیشتر و بیشتر و بیشتر و بیشتر در این زبان پیشرفت کنم تا زمانی که

I am able to go around the world, so I may not be facing any difficulty.

بتوانم به دور دنیا بروم، شاید با هیچ مشکلی مواجه نشم.

You're not talking to people and all that.

شما با مردم و اینها صحبت نمی کنید.

So these are my long term goals and English is really my love affair.

بنابراین اینها اهداف بلند مدت من هستند و زبان انگلیسی واقعاً رابطه عاشقانه من است.

I'm so happy to hear that and I'm glad you have both professional goals and personal

از شنیدن آن بسیار خوشحالم و خوشحالم که هم اهداف حرفه ای و هم اهداف شخصی دارید

goals as well.

.

That will really help you stay motivated.

این واقعا به شما کمک می کند تا با انگیزه بمانید.

So Zeeshan, if my students watching we're only to do one thing, they can only do one

بنابراین زیشان، اگر دانش‌آموزان من در حال تماشای ما هستند فقط یک کار را انجام می‌دهند، این هفته فقط می‌توانند یک

thing this week to improve their English fluency.

کار را انجام دهند تا تسلط به زبان انگلیسی خود را بهبود بخشند.

What should they do?

آنها باید چه کار کنند؟

I think that I should lay a lot of emphasis upon writing because nobody's talking about

من فکر می کنم که باید روی نوشتن تاکید زیادی داشته باشم زیرا هیچ کس در

writing out there.

آنجا در مورد نوشتن صحبت نمی کند.

You know, we are listening to podcasts, we are listening to audiobooks and doing all

می دانید، ما داریم پادکست گوش می دهیم، کتاب های صوتی گوش می دهیم و انواع کارها را انجام می دهیم

sorts of things, but I think it's writing.

، اما فکر می کنم نوشتن است.

Writing is, you know, as I mentioned, is diminishing from our society where I, I don't think that

می دانید، همانطور که اشاره کردم، نوشتن از جامعه ما در حال کاهش است، جایی که من فکر نمی کنم

we write too much nowadays.

این روزها زیاد می نویسیم.

So I would suggest students to incorporate this habit of writing into their daily lives.

بنابراین من به دانش آموزان پیشنهاد می کنم که این عادت نوشتن را در زندگی روزمره خود بگنجانند.

At the end of the day, just sit down with a pen and paper and try to write about your

در پایان روز، فقط با یک قلم و کاغذ بنشینید و سعی کنید در مورد

daily routine, how, how, how did your day went on, your experiences and all those things.

کارهای روزمره خود، چگونه، چگونه، چگونه گذشت، تجربیات و همه آن چیزها بنویسید.

It will not only help you in improving your communication skills, but it will also provide

این نه تنها به شما در بهبود مهارت های ارتباطی کمک می کند، بلکه

you with an opportunity to do some reflection about their day.

فرصتی برای شما فراهم می کند تا کمی در مورد روز خود فکر کنید.

So I think you know it would help you in both these both these ways.

بنابراین فکر می‌کنم می‌دانید که در هر دو این راه‌ها به شما کمک می‌کند.

I love that and I love that you include.

من آن را دوست دارم و دوست دارم که شامل آن شوید.

It's also a time for reflection.

همچنین زمانی برای تأمل است.

You're writing about your day, your life.

شما در مورد روز خود، زندگی خود می نویسید.

You can look back on that a year from now and it will be the best story you ever read

می توانید یک سال بعد به آن نگاه کنید و این بهترین داستانی خواهد بود که تا به حال خوانده اید

because it's about you.

زیرا در مورد شماست.

So everyone, I challenge you.

پس همه، من شما را به چالش می کشم. به

Follow Zeeshan's advice and write.

توصیه زیشان عمل کنید و بنویسید.

Write for three minutes, 5 minutes.

سه دقیقه، 5 دقیقه بنویس.

Just summarize one day this week.

فقط یک روز این هفته را خلاصه کنید.

So I challenge you, put challenge accepted, challenge accepted in the comments.

پس من شما را به چالش می کشم، چالش پذیرفته شده، چالش پذیرفته شده را در نظرات قرار دهید.

Put that in the comments.

آن را در نظرات قرار دهید.

Challenge yourself to write just one time this week.

خود را به چالش بکشید تا فقط یک بار در این هفته بنویسید.

Summarize one day.

یک روز خلاصه کن

Well, thank you so much, Zeeshan for being here and sharing all your amazing tips and

خوب، بسیار متشکرم، زیشان که اینجا هستید و تمام نکات و توصیه های شگفت انگیز خود را به اشتراک می گذارید

advice.

.

It was such a pleasure having you on and please everyone put thanks Zeeshan.

حضور شما بسیار خوشحال کننده بود و از همه خواهش می کنم با تشکر Zeeshan.

Thanks Zeeshan.

با تشکر زیشان.

Put that in the comments as well.

آن را نیز در نظرات قرار دهید.

So thank you again for being here.

پس باز هم از حضور شما سپاسگزارم.

I am also really thankful to you for having me here.

من هم واقعاً از شما ممنونم که من را اینجا دارید.

And I think it's really, it has really motivated me, you know, to improve myself in this language

و فکر می‌کنم واقعاً، واقعاً به من انگیزه داده است که خودم را در این زبان

further and further.

بیشتر و بیشتر ارتقا دهم. می

You know, it's really a great platform for students and youngsters like us where we can

دانید، این واقعاً یک بستر عالی برای دانش آموزان و جوانانی مانند ما است که می توانیم

come and share our experiences the way we learn our language.

بیایم و تجربیات خود را در نحوه یادگیری زبان خود به اشتراک بگذاریم.

And also it provides motivation to all those learners out there who, who might be struggling

و همچنین برای همه آن زبان آموزانی که ممکن است

with your language skills.

با مهارت های زبانی شما مشکل دارند، انگیزه ایجاد کند.

It's also, you know, a motivation for those people you know, to keep on learning.

همچنین، می دانید، این انگیزه ای برای افرادی است که می شناسید، تا به یادگیری ادامه دهند.

You know, you need to constantly keep yourself in in a state of learning in only in that

می دانید، شما باید دائماً خود را در وضعیت یادگیری نگه دارید، تنها به این

way you can improve yourself in any language.

ترتیب می توانید خود را در هر زبانی بهبود بخشید.

You don't need to give up.

شما نیازی به تسلیم شدن ندارید.

Always keep in mind that whenever you are learning a new language, you should have determination

همیشه به خاطر داشته باشید که هر زمان که در حال یادگیری یک زبان جدید هستید، باید اراده

and perseverance in your mind.

و پشتکار را در ذهن خود داشته باشید. می

You know, it's not a one day affair.

دانی، این یک ماجرای یک روزه نیست.

You cannot learn a new language in a month or two months or so.

شما نمی توانید یک زبان جدید را در یک یا دو ماه یا بیشتر یاد بگیرید.

You need to have perseverance and determination.

شما باید پشتکار و اراده داشته باشید.

And with that, you will see that things will get bearer and bearer and you will start improving

و با آن، خواهید دید که همه چیز حامل و حامل خواهد شد و

day by day.

روز به روز شروع به بهبود خواهید کرد.

So thank you very much for having me, Jennifer.

پس خیلی ممنونم که من را در اختیار دارید، جنیفر.

Thank you.

متشکرم. به

See Sean.

شان مراجعه کنید.