If You Know These 60 IDIOMS, Your English is EXCELLENT!

48,583 views ・ 2025-04-18

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
If you know these 60 idioms,  your English is excellent.
0
160
5440
اگر این 60 اصطلاح را می‌شناسید، انگلیسی شما عالی است.
00:05
Welcome back to JForrest English.
1
5600
1680
به JForrest English خوش آمدید.
00:07
Of course, I'm Jennifer.
2
7280
1200
البته من جنیفر هستم.
00:08
Now let's get started.
3
8480
1360
حالا بیایید شروع کنیم.
00:09
We're going to learn these idioms as a quiz.
4
9840
3680
ما قصد داریم این اصطلاحات را به عنوان یک مسابقه یاد بگیریم.
00:13
You'll see a sentence on the screen with a blank,  
5
13520
3920
جمله‌ای را روی صفحه با یک جای خالی می‌بینید،
00:17
and you need to complete  the idiom in five seconds.
6
17440
4960
و باید این اصطلاح را در پنج ثانیه کامل کنید.
00:22
After you'll learn the correct idiom,  you'll review an example sentence,  
7
22400
5040
بعد از اینکه اصطلاح صحیح را یاد گرفتید، یک جمله مثال را مرور می‌کنید
00:27
and you'll listen to natives using that idiom.
8
27440
3680
و به بومیان با استفاده از آن اصطلاح گوش می‌دهید.
00:31
Are you ready?
9
31120
1200
آیا شما آماده اید؟
00:32
Question one.
10
32320
1040
سوال یک.
00:33
At the beginning of our meeting, we  shared our favorite food to break.
11
33360
11120
در ابتدای جلسه، غذای مورد علاقه خود را برای شکستن به اشتراک گذاشتیم.
00:44
To break the ice.
12
44480
2400
برای شکستن یخ
00:46
To break the ice.
13
46880
1600
برای شکستن یخ
00:48
This is an idiom that means to  have conversation or activities  
14
48480
5200
این اصطلاحی است که به معنای انجام مکالمه یا فعالیت
00:53
to overcome initial awkwardness or  tension when people are meeting.
15
53680
5840
برای غلبه بر ناراحتی یا تنش اولیه هنگام ملاقات افراد است.
00:59
For the first time for.
16
59520
1680
برای اولین بار برای. به
01:01
Example, you can share your favorite food  or play a little game to break the ice.
17
61200
6640
عنوان مثال، می‌توانید غذای مورد علاقه‌تان را به اشتراک بگذارید یا برای شکستن یخ کمی بازی کنید.
01:07
Now remember that idioms are words in a  fixed order that have a non literal meaning.
18
67840
7760
اکنون به یاد داشته باشید که اصطلاحات، کلماتی با ترتیب ثابت هستند که معنای غیر تحت اللفظی دارند.
01:15
Because they're in a fixed order.
19
75600
2080
چون ترتیب ثابتی دارند.
01:17
You cannot say we broke ice that isn't correct.
20
77680
4480
نمی توانید بگویید ما یخ را شکستیم که درست نیست.
01:22
You can't say we broke an ice that isn't correct,  and you definitely can't say we broke ice cubes.
21
82160
7520
شما نمی‌توانید بگویید که یخی را شکستیم که درست نیست، و قطعاً نمی‌توانید بگویید که ما تکه‌های یخ را شکستیم.
01:29
You must say we broke the ice.
22
89680
3920
باید بگویید ما یخ را شکستیم.
01:33
And of course, here your verb to  break is conjugated in the past.
23
93600
4240
و البته، در اینجا فعل به شکستن شما در گذشته مزدور شده است.
01:37
Simple.
24
97840
1120
ساده
01:38
Don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.
25
98960
4960
نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم. می
01:43
You can find the link in the description.
26
103920
2080
توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
01:46
It was just.
27
106000
880
01:46
Break the ice and and now  let's have some fun, you know?
28
106880
3520
فقط بود.
یخ را بشکنید و حالا بیایید کمی سرگرم شویم، می دانید؟
01:50
I shake some hands.
29
110400
1040
چند دست می فشارم
01:51
I break the ice and make small  talk about their backgrounds.
30
111440
4400
یخ را می‌شکنم و درباره پس‌زمینه‌شان صحبت‌های کوچکی می‌کنم.
01:55
I take a genuine interest in the people.
31
115840
2800
من علاقه واقعی به مردم دارم.
01:58
Question 2.
32
118640
1440
سوال 2.
02:00
Great job with the presentation  you knocked it out of.
33
120080
9680
کار عالی با ارائه  که آن را حذف کردید.
02:09
Out of the park to knock  something out of the park.
34
129760
4880
بیرون از پارک برای کوبیدن چیزی از پارک.
02:14
This is a fun idiom.
35
134640
2240
این یک اصطلاح سرگرم کننده است.
02:16
It means to do something exceptionally well.
36
136880
3520
به معنای انجام کاری فوق العاده خوب است.
02:20
So you can use this to compliment someone.
37
140400
3600
بنابراین می توانید از این برای تعریف و تمجید از دیگران استفاده کنید.
02:24
For example, the team knocked it out of the  park with their innovative product launch.
38
144000
8400
برای مثال، تیم با راه‌اندازی محصول نوآورانه‌اش، آن را از پارک حذف کرد.
02:32
Now notice how I used it before  I specified the something,  
39
152400
4400
اکنون توجه کنید که چگونه از آن استفاده کردم قبل از اینکه چیزی را مشخص کنم،
02:36
which was the innovative product launch.
40
156800
2720
که راه‌اندازی محصول نوآورانه بود. می‌توانید
02:39
You can do it the other way and say  the team knocked the product launch.
41
159520
5360
این کار را به روش دیگری انجام دهید و بگویید تیم راه‌اندازی محصول را شکست داده است.
02:44
The something the team knocked the  product launch out of the park.
42
164880
5040
چیزی که تیم راه‌اندازی محصول را از پارک حذف کرد.
02:49
The team did exceptionally well.
43
169920
2800
تیم فوق العاده خوب کار کرد.
02:52
So hopefully you're thinking  this lesson is amazing.
44
172720
3920
بنابراین امیدواریم که فکر می‌کنید این درس شگفت‌انگیز است.
02:56
Jennifer knocked it out of the park.
45
176640
2960
جنیفر آن را از پارک بیرون انداخت.
02:59
Of course, the IT is this lesson.
46
179600
3120
البته فناوری اطلاعات این درس است.
03:02
So do you agree?
47
182720
1440
پس موافقید؟
03:04
Am I or did I knock it out of the park?
48
184160
3680
من هستم یا آن را از پارک بیرون انداختم؟
03:07
If you agree, but that's right, that's  right, but that's right in the comments.
49
187840
4640
اگر موافقید، اما درست است، درست است، اما در نظرات همینطور است.
03:12
Whatever it is, you knock it out of the park  because you're educated at this great college.
50
192480
6080
هر چه که باشد، آن را از پارک بیرون می‌اندازی، زیرا در این کالج عالی تحصیل کرده‌ای.
03:18
Traditional public schools knock  it out of the park in many places.
51
198560
3440
مدارس دولتی سنتی در بسیاری از مکان‌ها آن را از پارک خارج می‌کنند.
03:22
My guess is they'll continue to thrive.
52
202000
1760
حدس من این است که آنها به رشد خود ادامه خواهند داد.
03:23
The ones that are good.
53
203760
1360
اونایی که خوبن
03:25
Very rarely is your first movie  going to knock it out of the park.
54
205120
3840
خیلی به ندرت پیش می‌آید که اولین فیلم شما آن را از پارک خارج کند.
03:28
Question three I was offered my  dream position but if I accept it,  
55
208960
6720
سوال سوم به من پیشنهاد شد که رویایی ام باشد، اما اگر آن را بپذیرم،
03:35
I have to move to another  city away from my family.
56
215680
3920
باید به شهر دیگری دور از خانواده ام نقل مکان کنم.
03:39
I'm between a rock and A and a hard place.
57
219600
11680
من بین یک سنگ و A و یک مکان سخت هستم.
03:51
Did you get this one to be  between a rock and a hard place?
58
231280
4800
آیا این یکی را بین یک سنگ و یک مکان سخت گرفتید؟
03:56
This means to be faced with two  difficult or undesirable options.
59
236080
6240
این به معنای مواجه شدن با دو گزینه دشوار یا نامطلوب است.
04:02
He's between a rock and a hard place,  
60
242320
3120
او بین یک سنگ و یک مکان سخت،
04:05
having to choose between a  promotion and moving to a new city.
61
245440
4400
باید بین ترفیع و نقل مکان به یک شهر جدید یکی را انتخاب کند.
04:09
So notice how I use the idiom first,  
62
249840
2560
بنابراین توجه کنید که چگونه ابتدا از اصطلاح استفاده می‌کنم
04:12
and then I identified the two  undesirable or difficult options.
63
252400
5840
و سپس دو گزینه نامطلوب یا دشوار را شناسایی کردم.
04:18
You could also say I'm between  a rock and a hard place.
64
258240
4240
شما همچنین می توانید بگویید من بین یک سنگ و یک مکان سخت هستم.
04:22
If I tell the truth, it could hurt my friend.
65
262480
4000
اگر حقیقت را بگویم، ممکن است به دوستم آسیب برساند.
04:26
So the other option is implied.
66
266480
2400
پس گزینه دیگر دلالت دارد.
04:28
You tell the truth or you don't tell the truth.
67
268880
3040
راست می گویید یا نمی گویید.
04:31
They were caught between a rock and a hard  place, and they ended up choosing the high place.
68
271920
6160
آنها بین یک صخره و یک مکان سخت گیر افتادند و در نهایت مکان بلند را انتخاب کردند.
04:38
Really, between a rock and a hard place,  
69
278080
2320
واقعاً، بین یک سنگ و یک مکان سخت،
04:40
and to find that officers sometimes make  mistakes, I think it's understandable.
70
280400
6480
و اینکه متوجه شوید که افسران گاهی اشتباه می کنند، فکر می کنم قابل درک است.
04:46
It's to be expected.
71
286880
1120
قابل انتظار است
04:48
They're between a rock and a  hard place in economic policy.
72
288560
4240
آنها در سیاست اقتصادی بین یک سنگ و یک مکان سخت قرار دارند.
04:52
Are you enjoying this lesson?
73
292800
2000
آیا از این درس لذت می برید؟
04:54
If you are.
74
294800
800
اگر شما هستید.
04:55
Then I want to tell you about  the Finally Fluent Academy.
75
295600
4240
سپس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.
04:59
This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  
76
299840
6560
این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،
05:06
movies, YouTube, and the news.
77
306400
2560
فیلم، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.
05:08
So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  
78
308960
4720
بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،
05:13
vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.
79
313680
5120
دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.
05:18
Plus, you'll have me as  your person personal coach.
80
318800
3280
به علاوه، من را به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت.
05:22
You can look in the description  for the link to learn more,  
81
322080
2800
برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید،
05:24
or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.
82
324880
4320
یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «آکادمی Fluent Fluent» کلیک کنید.
05:29
Now let's continue with our lesson question 4.
83
329200
3680
حالا بیایید به سوال درس 4 خود ادامه دهیم.
05:32
The party is on Saturday, but it's a surprise.
84
332880
4240
مهمانی شنبه است، اما جای تعجب دارد.
05:37
Don't spill the.
85
337120
6720
نریزید
05:43
Don't spill the beans To spill the beans.
86
343840
3680
حبوبات را نریز تا باقلا بریزد.
05:47
This means to reveal a secret or  disclose information unintentionally.
87
347520
6320
این به معنای فاش کردن یک سری اطلاعات یا افشای ناخواسته اطلاعات است.
05:53
So, for example, I accidentally spilled  the beans because it's not intentional.
88
353840
5600
بنابراین، برای مثال، من به طور تصادفی لوبیاها را ریختم زیرا عمدی نبود.
05:59
I accidentally spilled the  beans about their engagement.
89
359440
3920
من تصادفاً حبوبات مربوط به نامزدی آنها را ریختم.
06:03
I didn't know it was a secret.
90
363360
2880
نمیدونستم راز هست
06:06
Or you could reassure someone  your secret is safe with me.
91
366240
5280
یا می‌توانید به کسی اطمینان دهید که راز شما نزد من امن است.
06:11
You know I won't spill the beans.
92
371520
3120
میدونی که من لوبیا رو نمیریزم
06:14
I won't reveal your secret.
93
374640
3040
من راز شما را فاش نمی کنم
06:17
And he would try to get kids to  spill the beans on the family.
94
377680
2880
و سعی می‌کرد بچه‌ها را وادار کند که لوبیاها را روی خانواده بریزند.
06:20
You know, like my mother's pregnant.
95
380560
1600
میدونی مثل اینکه مادرم بارداره
06:22
My daddy doesn't know.
96
382160
1200
بابام نمیدونه
06:23
The authorities thought if he was  tortured, he might spill the beans.
97
383360
3120
مقامات فکر کردند اگر او شکنجه شود، ممکن است لوبیاها را بریزد.
06:26
But there weren't any beans to  spill if you don't spill the beans.
98
386480
2880
اما اگر لوبیاها را نریزید، هیچ لوبیایی برای ریختن وجود نداشت.
06:29
Now we're going to finish  this talk down at the station.
99
389360
3120
اکنون می‌خواهیم این صحبت را در ایستگاه به پایان برسانیم.
06:32
Question five, you don't have to  work tonight and miss your party.
100
392480
4480
سوال پنجم، لازم نیست امشب کار کنید و مهمانی خود را از دست بدهید.
06:36
I was just pulling your.
101
396960
4640
من فقط تو را می کشیدم
06:44
I was just.
102
404480
960
من فقط بودم
06:45
Pulling your leg to pull one's leg.
103
405440
4320
کشیدن پای خود برای کشیدن پای خود. پای
06:49
Your leg.
104
409760
1360
تو
06:51
This means to tease or joke  with someone in a playful way.
105
411120
5280
این به معنای شوخی کردن یا شوخی کردن با کسی به شیوه ای بازیگوش است.
06:56
For example, to joke with your Co worker.
106
416400
2880
به عنوان مثال، برای شوخی با همکار خود. می‌توانید
06:59
You could say the boss wants us to  work late tonight and organize all  
107
419280
4720
بگویید که رئیس می‌خواهد امشب تا دیروقت کار کنیم و همه
07:04
the boxes in the storage room and  your Co worker could reply back and  
108
424000
4560
جعبه‌های اتاق انبار را مرتب کنیم و همکارتان می‌تواند پاسخ دهد و
07:08
say seriously that will take hours  and I have tickets to Taylor Swift.
109
428560
6640
جدی بگوید که ساعت‌ها طول می‌کشد و من برای تیلور سویفت بلیط دارم.
07:15
And then your Co worker can  say I'm just pulling your leg.
110
435200
4240
و سپس همکارتان می‌تواند بگوید من فقط پای شما را می‌کشم.
07:19
You're teasing your Co worker.
111
439440
2400
شما همکار خود را مسخره می کنید. از
07:21
Enjoy the show.
112
441840
1360
نمایش لذت ببرید
07:23
I was just pulling your leg.
113
443200
1760
فقط داشتم پایت را می کشیدم
07:24
Pressed his nose up against mine, gave me this  evil smile and said I was just pulling your leg.
114
444960
5680
دماغش را روی بینی من فشار داد، این لبخند شیطانی به من زد و گفت من فقط پای تو را می کشم.
07:30
I was just, I was just pulling your leg.
115
450640
1920
من فقط داشتم، فقط پای تو را می کشیدم.
07:32
I I pull stuff up all the time.
116
452560
2400
من همیشه چیزها را بالا می کشم.
07:34
Question 6 I got Taylor Swift tickets.
117
454960
3280
سوال 6 من بلیط تیلور سویفت گرفتم.
07:38
I'm cloud 9.
118
458240
8240
من ابر 9 هستم.
07:46
I am on cloud 9 because this expression is to be  on cloud 9, which means to be extremely happy.
119
466480
10800
من در ابر 9 هستم زیرا این عبارت to be on cloud 9 است که به معنای فوق العاده شاد بودن است.
07:57
He's been on cloud 9 since he got engaged.
120
477280
4960
او از زمان نامزدی در ابر 9 بوده است.
08:02
Remember to conjugate that verb to be.
121
482240
2720
به یاد داشته باشید که آن فعل to be را به هم متصل کنید.
08:04
The team was on Cloud 9 after  winning the championship game.
122
484960
6080
این تیم پس از پیروزی در بازی قهرمانی در Cloud 9 بود .
08:11
I'm on cloud 9, yes.
123
491040
1840
من در ابر 9 هستم، بله.
08:12
And then, guess what does it last?
124
492880
2320
و سپس، حدس بزنید که ماندگاری آن چیست؟
08:15
Yeah, I think that honestly, I I'm still kind  of on cloud 9 from Sunday when Aquafina won.
125
495200
6480
بله، من فکر می‌کنم صادقانه بگویم، من هنوز از یکشنبه که آکوافینا برنده شد، روی ابر 9 هستم.
08:21
As you can imagine, I was pretty much on cloud 9.
126
501680
2640
همانطور که می توانید تصور کنید، من تقریباً در cloud 9 بودم.
08:24
Then question 7.
127
504320
1600
سپس سؤال 7.
08:25
The client didn't like the  proposal, so we have to start from.
128
505920
6480
مشتری از این پیشنهاد خوشش نیامد ، بنابراین باید از آن شروع کنیم.
08:35
Start from scratch To start from scratch.
129
515920
3520
شروع از ابتدا برای شروع از صفر.
08:39
This means to start from the very  beginning, so you have to do it again.
130
519440
5120
این به این معنی است که از همان ابتدا شروع کنید، بنابراین باید دوباره این کار را انجام دهید.
08:44
For example, my computer crashed and now I have  
131
524560
3680
به عنوان مثال، رایانه من خراب شد و اکنون باید
08:48
to start from scratch because  you lost your entire project.
132
528240
4640
از ابتدا شروع کنم زیرا کل پروژه خود را از دست دادید.
08:52
Or you could say I started learning English  from scratch last year or three years ago.
133
532880
7200
یا می توانید بگویید من سال گذشته یا سه سال پیش یادگیری زبان انگلیسی را از ابتدا شروع کردم.
09:00
From the very beginning.
134
540080
1840
از همان ابتدا.
09:01
Hello, how are you?
135
541920
1920
سلام حالتون چطوره؟
09:03
The very beginning so.
136
543840
1360
از همان ابتدا همینطور.
09:05
I guess you're going to  have to start from scratch.
137
545200
1920
من حدس می‌زنم که باید از صفر شروع کنید.
09:07
Did they had to start from scratch?
138
547120
1520
آیا آنها باید از صفر شروع می کردند؟
09:08
McMillan most recently had to start from scratch.
139
548640
3040
مک میلان اخیراً مجبور شد از صفر شروع کند.
09:11
Question 8 As the project manager, Jane  calls the when it comes to the timeline.
140
551680
13200
سؤال 8 به عنوان مدیر پروژه، جین وقتی نوبت به جدول زمانی می رسد، آن را صدا می کند.
09:24
Jane calls the shots.
141
564880
2560
جین شات ها را صدا می کند.
09:27
A great position to be in.
142
567440
2000
یک موقعیت عالی برای قرار گرفتن در.
09:29
To call the shots means to be in control.
143
569440
3760
فراخوانی ضربات به معنای کنترل کردن است.
09:33
This is my house.
144
573200
1920
این خانه من است.
09:35
I call the shots.
145
575120
2480
من شات ها را صدا می زنم.
09:37
Or if someone is new to a team, they  might ask who calls the shots around here?
146
577600
6720
یا اگر فردی در یک تیم تازه کار است، ممکن است بپرسد چه کسی این اطراف را صدا می کند؟
09:44
Who is in control?
147
584320
2160
چه کسی در کنترل است؟
09:46
Well, then you're destined to have the  existing power structures to call the shots.
148
586480
4320
خب، پس شما مقدر شده‌اید که ساختارهای قدرت موجود را داشته باشید.
09:50
Instead, pharmaceutical companies call the shots.
149
590800
2320
در عوض، شرکت های داروسازی به این شات ها می گویند.
09:53
The FDA effectively allows them  to monopolize drugs via patents.
150
593120
3760
FDA به طور موثر به آنها اجازه می‌دهد تا داروها را از طریق ثبت اختراع در انحصار خود درآورند.
09:56
If I get the chance to call the shot,  we're not going to be this stupid.
151
596880
4160
اگر من این فرصت را پیدا کنم که شات را صدا کنم، اینقدر احمق نخواهیم بود.
10:01
Question Nine.
152
601040
1200
سوال نهم.
10:02
Since this is the first time you  missed a deadline, I'll let you off.
153
602240
10560
از آنجایی که این اولین بار است که یک ضرب الاجل را از دست می دهید، من شما را مرخص می کنم.
10:12
I'll let you off the hook  to let someone off the hook.
154
612800
4720
من تو را از قلاب آزاد می‌کنم تا کسی را از قلاب خارج کنم.
10:17
This is a relief because it means  to be released from responsibility,  
155
617520
4880
این یک تسکین است زیرا به معنای رهایی از مسئولیت،
10:22
punishment or a difficult situation.
156
622400
2560
مجازات یا موقعیت دشوار است.
10:24
So you are not going to punish the person  even though they did somewhat something wrong.
157
624960
6320
بنابراین نمی‌خواهید شخص را تنبیه کنید، حتی اگر تا حدودی کار اشتباهی انجام داده باشد.
10:31
I can work late tonight and finish the proposal.
158
631280
3440
من می توانم تا دیر وقت امشب کار کنم و پیشنهاد را تمام کنم.
10:34
You're off the hook.
159
634720
1760
شما از قلاب خارج شده اید.
10:36
You're relieved of that responsibility.
160
636480
3600
از این مسئولیت خلاص شدی
10:40
Or perhaps if I let you off the hook,  you have to promise to never do it again.
161
640080
7760
یا شاید اگر من شما را رها کنم، باید قول بدهید که دیگر این کار را نکنید.
10:47
God, I don't want to let him off the hook.
162
647840
1680
خدایا من نمی خواهم او را از قلاب خارج کنم.
10:49
That means that may be hard to swallow,  but it also means we're off the hook.
163
649520
3040
این بدان معناست که ممکن است قورت دادن آن سخت باشد، اما همچنین به این معنی است که ما از قلاب خارج شده ایم.
10:52
It's not my fault.
164
652560
880
تقصیر من نیست.
10:53
The way I feel now, sales does not  get off the hook with this process.
165
653440
4560
همانطور که من اکنون احساس می کنم، فروش با این فرآیند از قلاب خارج نمی شود.
10:58
How are you doing so far?
166
658000
1600
تا الان چطوری؟
10:59
Question 10.
167
659600
1120
سوال 10.
11:00
The flight was delayed because of the weather.
168
660720
3040
پرواز به دلیل آب و هوا تاخیر داشت.
11:03
There's no use crying over.
169
663760
7920
گریه کردن فایده ای نداره
11:11
Spilled milk To cry over spilled milk.
170
671680
4240
شیر ریخته گریه کردن بر شیر ریخته شده.
11:15
This means to be upset about something  that can't be undone or fixed.
171
675920
6080
این به این معنی است که از چیزی که قابل لغو یا اصلاح نیست ناراحت باشید.
11:22
For example, the client fired us  because we missed the deadline.
172
682000
4960
برای مثال، مشتری ما را اخراج کرد به دلیل اینکه ضرب الاجل را از دست دادیم.
11:26
Let's not cry over spilled milk.
173
686960
2560
برای شیر ریخته گریه نکنیم.
11:29
Let's make sure this never happens again.
174
689520
4240
بیایید مطمئن شویم که این هرگز دوباره تکرار نمی شود.
11:33
Or you could say the client  didn't let us off the hook.
175
693760
4720
یا می‌توانید بگویید مشتری ما را رها نکرد.
11:38
Instead of crying over spilled milk, getting  
176
698480
3360
به جای اینکه برای شیر ریخته گریه کنیم،
11:41
upset over something we can't change,  let's brainstorm how we can improve.
177
701840
7120
به خاطر چیزی که نمی‌توانیم تغییر دهیم ناراحت شویم، بیایید فکر کنیم که چگونه می‌توانیم پیشرفت کنیم.
11:48
Because it's too late to cry over spilled milk.
178
708960
2240
چون دیگر برای گریه کردن برای شیر ریخته شده دیر شده است.
11:51
So I can cry over spilled milk or I can do what  
179
711200
2160
بنابراین من می‌توانم برای شیر ریخته گریه کنم یا می‌توانم کاری را انجام دهم که
11:53
I need to do and I'm going  to do what I need to do it.
180
713360
2400
باید انجام دهم و کاری را که باید انجام دهم انجام می‌دهم.
11:55
It's like the old saying,  don't cry over spilled milk.
181
715760
3200
این مثل ضرب المثل قدیمی است که می‌گوید برای شیر ریخته گریه نکنید.
11:58
It's a little thing.
182
718960
1120
این یک چیز کوچک است.
12:00
Question 11 I finally the  bullet and organize my taxes.
183
720080
11840
سوال 11 در نهایت من به گلوله می پردازم و مالیات خود را سازماندهی می کنم.
12:11
I finally bit the bullet.
184
731920
2560
بالاخره گلوله را گاز گرفتم.
12:14
Did you get the correct verb conjugation?
185
734480
2560
آیا صیغه فعل را درست به دست آورده اید؟
12:17
The idiom is to bite the bullet  bit is the past simple and this  
186
737040
5440
اصطلاح عبارت است از گاز گرفتن گلوله بیت گذشته ساده است و این
12:22
means to do something unpleasant  or difficult that is necessary.
187
742480
5680
به معنای انجام کاری ناخوشایند یا دشوار است که لازم است.
12:28
I must do my taxes, for example.
188
748160
3440
مثلاً باید مالیاتم را انجام دهم.
12:31
I hate filing paperwork, but I'll  just have to bite the bullet.
189
751600
6160
من از تشکیل پرونده متنفرم، اما فقط باید گلوله را گاز بگیرم. به
12:37
I have to do it anyway or the garage is a mess.
190
757760
5600
هر حال باید این کار را انجام دهم وگرنه گاراژ خراب است.
12:43
Let's bite the bullet and  clean it up this weekend.
191
763360
3760
بیایید گلوله را گاز بگیریم و این آخر هفته آن را تمیز کنیم.
12:47
So I thought, you know, bite the  bullet, don't put a voice in there.
192
767120
3360
بنابراین فکر کردم، می‌دانی، گلوله را گاز بگیر ، صدایی در آن وارد نکن. ای
12:50
Wish they would have the courage to simply  bite the bullet and tell us the truth.
193
770480
4560
کاش آنها شجاعت داشتند که به سادگی گلوله را گاز بگیرند و حقیقت را به ما بگویند.
12:55
I'm just going to bite the bullet and reshape the  butter block because that's the right thing to do.
194
775040
6080
من فقط گلوله را گاز می گیرم و بلوک کره را دوباره شکل می دهم زیرا این کار درستی است.
13:01
Question 12.
195
781120
1200
سؤال 12.
13:02
We're going to hot water when the boss  finds out we didn't send the proposal.
196
782320
10400
وقتی رئیس متوجه شد که ما پیشنهاد را ارسال نکرده‌ایم، به آب گرم می‌رویم.
13:15
We're going to be in hot water, which  means you're going to be in trouble.
197
795520
7440
ما در آب داغ خواهیم بود، به این معنی که شما دچار مشکل خواهید شد.
13:22
After forgetting his anniversary, John  found himself in hot water with his  
198
802960
6800
جان پس از فراموش کردن سالگرد خود، خود را با همسرش در آب گرم دید
13:29
wife or the company violated safety  protocols and is now in hot water.
199
809760
7600
یا شرکت پروتکل‌های ایمنی را نقض کرد و اکنون در آب گرم است.
13:37
The Captain Flesh says you're in hot water.
200
817360
3120
کاپیتان فلش می گوید در آب داغ هستید.
13:40
Now look, she made sure both he  and his tech ended up in hot water.
201
820480
4480
حالا نگاه کنید، او مطمئن شد که هم او و هم فناوریش در آب داغ به سر می‌برند.
13:44
His company, Tesla, has already  been in hot water this year.
202
824960
3360
شرکت او، تسلا، امسال در آب گرم بوده است.
13:48
Question 13 Stop beating around  and just tell me the final price.
203
828320
13120
سوال 13 از این کار دست بردارید و فقط قیمت نهایی را به من بگویید. از
14:01
Stop beating around the Bush.
204
841440
3280
زدن دور بوش دست بردارید.
14:04
This means to avoid the main issue or topic.
205
844720
3920
این به معنای اجتناب از موضوع یا موضوع اصلی است.
14:08
So it means to speak indirectly, and we usually  do this if the topic is sensitive or awkward.
206
848640
8720
بنابراین به معنای صحبت غیرمستقیم است، و معمولاً اگر موضوع حساس یا ناخوشایند باشد، این کار را انجام می‌دهیم.
14:17
But you might tell your friend when you ask your  boss for a raise, don't beat around the Bush.
207
857360
7120
اما ممکن است به دوستتان بگویید وقتی از رئیس خود درخواست افزایش حقوق می‌کنید، دور بوش نروید.
14:24
Ask your boss directly.
208
864480
1920
مستقیماً از رئیس خود بپرسید.
14:26
Be direct.
209
866400
1600
مستقیم باشید
14:28
Or you could say after beating  around the Bush for 10 minutes  
210
868000
4560
یا می توانید بگویید پس از 10 دقیقه کتک زدن در اطراف بوش   و
14:32
talking indirectly about the main  topic, he finally asked me out.
211
872560
5680
صحبت غیرمستقیم در مورد موضوع اصلی، بالاخره از من خواست بیرون.
14:38
Which means he asked me on a romantic date.
212
878240
3840
یعنی در یک قرار عاشقانه از من پرسید.
14:42
If you beat around the Bush with people,  
213
882080
1440
اگر با مردم دور بوش بکوبید،
14:43
they'll say, well, I'll give you a  small gift to say no, no, I need to.
214
883520
2560
آنها خواهند گفت، خوب، یک هدیه کوچک به شما می‌دهم تا بگویید نه، نه، لازم است.
14:46
I need, I need.
215
886080
720
14:46
I really need your help.
216
886800
1280
من نیاز دارم، نیاز دارم.
من واقعا به کمک شما نیاز دارم.
14:48
Big help.
217
888080
720
14:48
Let's not beat around the Bush.
218
888800
1520
کمک بزرگ.
بیایید در اطراف بوش ضرب و شتم نکنیم. می
14:50
You know, you've thought about it,  and today we're going to answer it.
219
890320
2560
دانید، شما در مورد آن فکر کرده اید، و امروز ما به آن پاسخ خواهیم داد.
14:52
There's no need to beat around the Bush here.
220
892880
1760
در اینجا نیازی به ضرب و شتم در اطراف بوش نیست.
14:54
Your preview just needs to tell your reader  exactly what you have in store for them.
221
894640
4400
پیش‌نمایش شما فقط باید به خواننده‌تان بگوید دقیقاً چه چیزی برای او در نظر گرفته‌اید.
14:59
Question 14.
222
899040
1280
سؤال 14.
15:00
Everyone in California on the bandwagon and  learning how to play pickleball is jumping.
223
900320
16080
همه کسانی که در کالیفرنیا در حال حرکت هستند و یاد می‌گیرند چگونه توپ بازی کنند، می‌پرند.
15:16
The idiom is to jump on the  bandwagon and this means to join,  
224
916400
5840
اصطلاح این است که از روی بند بپرید و این به معنای پیوستن،
15:22
support or start doing something  because it's popular or trendy.
225
922240
4640
حمایت یا شروع به انجام کاری  است زیرا محبوب یا مد روز است.
15:26
For example, I jumped on the bandwagon and learned  how to make the famous Dubai chocolate bar.
226
926880
7200
به عنوان مثال، من سوار واگن شدم و یاد گرفتم که چگونه شکلات‌خوری معروف دبی را درست کنم.
15:34
This sounds like I learned how to make it  simply because it's popular or trendy right now.
227
934080
6960
این به نظر می رسد که من یاد گرفتم چگونه آن را درست کنم، زیرا در حال حاضر محبوب یا مد روز است.
15:41
You could also say many companies have  jumped on the influencer bandwagon.
228
941040
6720
همچنین می‌توانید بگویید که بسیاری از شرکت‌ها از اینفلوئنسرها استفاده کرده‌اند.
15:47
So notice here I'm using an adjective influencer  
229
947760
4480
بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا من از یک صفت تأثیرگذار
15:52
to describe the bandwagon so they know the  topic of popularity or trend influencer.
230
952240
7520
برای توصیف باند واگن استفاده می‌کنم تا آنها موضوع محبوبیت یا تأثیرگذار روند را بدانند.
15:59
The success of one film or genre  inspires others to jump on the bandwagon.
231
959760
3520
موفقیت یک فیلم یا ژانر به دیگران الهام می‌دهد تا از این طریق بپرند.
16:03
We're kind of hoping to jump on the the  bandwagon that drags it back the other direction.
232
963280
5120
ما به نوعی امیدواریم که به وسیله‌ای بپریم که آن را به سمت دیگر می‌کشاند.
16:08
Not a good time to jump on the bandwagon.
233
968400
2080
زمان مناسبی برای پریدن از روی باند نیست.
16:10
Question 15 Influencers are all dozen these  days, a dime a dozen, which means very common.
234
970480
16320
سوال 15 اینفلوئنسرها این روزها همه دوجین هستند، یک سکه یک دوجین، که به معنای بسیار رایج است.
16:26
It can also mean inexpensive or easy to find.
235
986800
5040
همچنین می تواند به معنای ارزان قیمت یا یافتن آسان باشد.
16:31
Now keep in mind this sounds negative because it  implies a lack of uniqueness or special value.
236
991840
8240
اکنون به خاطر داشته باشید که این به نظر منفی می رسد، زیرا دلالت بر فقدان منحصر به فرد بودن یا ارزش ویژه دارد.
16:40
For example, nowadays pickleball  teachers are a dime a dozen.
237
1000080
4720
به عنوان مثال، امروزه معلمان ترشی‌بال یک دوجین سکه هستند.
16:44
They're very easy to find.
238
1004800
2080
پیدا کردن آنها بسیار آسان است.
16:46
Everyone is a pickleball teacher because  everyone's jumping on the bandwagon.
239
1006880
5760
همه معلم تریکبال هستند زیرا همه در حال پریدن هستند.
16:52
The pickleball bandwagon, or you could  say talented singers, are a dime a dozen.
240
1012640
6320
گروه موسیقی پیکلبال، یا می‌توان گفت خواننده‌های با استعداد، یک دوجین دلار است.
16:58
In this competition.
241
1018960
1520
در این مسابقه
17:00
Everyone is a talented singer, so  you really need to stand out to win.
242
1020480
5040
همه یک خواننده با استعداد هستند، بنابراین برای برنده شدن باید واقعاً برجسته باشید.
17:05
You need to do something more  than just sing beautifully.
243
1025520
4400
شما باید کاری بیشتر از خواندن زیبا انجام دهید.
17:09
Investors know that ideas are a dime a  dozen, but execution is what really matters.
244
1029920
5760
سرمایه‌گذاران می‌دانند که ایده‌ها چند سکه هستند، اما اجرا چیزی است که واقعاً مهم است.
17:15
Cocktail consultants are a dime  a dozen and they come and put  
245
1035680
2880
مشاوران کوکتل ده‌ها سکه هستند و می‌آیند و
17:18
together menus and there's not really  a bar manager necessarily doing that.
246
1038560
3520
منوها را کنار هم می‌چینند و واقعاً یک مدیر بار وجود ندارد که این کار را انجام دهد.
17:22
Amazing job, now let's keep  going and you'll learn 20.
247
1042080
3400
کار شگفت انگیزی است، حالا بیایید ادامه دهیم و شما 20.
17:25
5 idioms to describe people #1A people person.
248
1045480
5480
5 اصطلاح برای توصیف افراد #1A person people یاد خواهید گرفت.
17:30
This is a must know idiom.
249
1050960
1920
این اصطلاحی است که باید بدانید.
17:32
This is someone who enjoys interacting with  others and is good at building relationships.
250
1052880
6960
این کسی است که از تعامل با دیگران لذت می برد و در ایجاد روابط خوب است.
17:39
For example, Jason is a real people person.
251
1059840
4480
به عنوان مثال، جیسون یک فرد واقعی است.
17:44
So notice here I'm using real  to modify it to intensify it.
252
1064320
5680
بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا از real  استفاده می‌کنم تا آن را تغییر دهم تا آن را تشدید کنم.
17:50
And don't forget that article A people person,  so he always makes everyone feel welcome.
253
1070000
7360
و آن مقاله A People را فراموش نکنید، بنابراین او همیشه باعث می شود همه احساس خوش آمد گویی کنند.
17:57
I'm a people person.
254
1077360
1600
من آدم مردمی هستم
17:58
Or you can say we need a people person  for this customer service position.
255
1078960
6400
یا می‌توانید بگویید برای این موقعیت خدمات مشتری به یک نفر نیاز داریم.
18:05
Don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.
256
1085360
4480
نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.
18:09
You can find the link in the  description #2A go getter.
257
1089840
4880
می‌توانید پیوند را در توضیحات #2A go getter پیدا کنید.
18:14
I love this one.
258
1094720
1040
من این یکی را دوست دارم.
18:15
It describes me and I'm sure it describes you.
259
1095760
3840
من را توصیف می کند و مطمئنم که توصیف کننده شماست.
18:19
A go getter is someone who is ambitious and  takes initiative to achieve their goals.
260
1099600
7040
فردی که جاه‌طلب است و برای رسیدن به اهداف خود ابتکار عمل می‌کند.
18:26
For example, the team hired  him because he's a go getter.
261
1106640
5680
به‌عنوان مثال، تیم او را به‌خاطر این‌که او یک علاقه‌مند است استخدام کرد.
18:32
He is.
262
1112320
720
او هست.
18:33
So notice you need the verb to be conjugated  with your subject in time reference.
263
1113040
5520
بنابراین توجه داشته باشید که باید فعل با موضوع شما در مرجع زمانی مرتبط شود.
18:38
He is.
264
1118560
960
او هست.
18:39
He's a go getter.
265
1119520
1600
او اهل رفتن است.
18:41
Or you can say I like working  with go getters, so notice here.
266
1121120
4240
یا می‌توانید بگویید من دوست دارم با go getters کار کنم، بنابراین به اینجا توجه کنید.
18:45
I added that S to the noun to make it the whole  
267
1125360
4000
من S را به اسم اضافه کردم تا آن را به کل
18:49
category of people with go getters  because they push projects forward.
268
1129360
6560
دسته  افراد دارای go getter تبدیل کنم، زیرا آنها پروژه ها را به جلو می برند.
18:55
He's a go getter.
269
1135920
1120
او اهل رفتن است.
18:57
Or maybe you're thinking I'm a real go getter  when it comes to improving my English fluency.
270
1137040
8080
یا شاید فکر می‌کنید که وقتی صحبت از بهبود تسلط به زبان انگلیسی به میان می‌آید، من واقعاً یک پیشرو هستم.
19:05
Does that describe you?
271
1145120
1280
آیا این شما را توصیف می کند؟
19:06
If it does, put that's me, that's me,  
272
1146400
2400
اگر این کار را کرد، بگذارید این من هستم، آن من هستم،
19:08
put that's me in the comments #3 I'm sure  this describes you as well, A smart cookie.
273
1148800
8000
این من هستم را در نظرات شماره 3 قرار دهید، مطمئنم که این شما را نیز توصیف می کند، یک کوکی هوشمند.
19:16
So this is someone who is intelligent  or clever, someone who is smart.
274
1156800
4800
بنابراین این کسی است که باهوش یا باهوش است، کسی که باهوش است.
19:21
But you can just add cookie to  make it sound more casual and fun.
275
1161600
4240
اما فقط می‌توانید کوکی اضافه کنید تا ساده‌تر و سرگرم‌کننده‌تر به نظر برسد.
19:25
Emma is a smart cookie.
276
1165840
2160
اما یک کوکی هوشمند است. او
19:28
She.
277
1168000
320
19:28
Solved that complex problem in no.
278
1168320
2720
آن مشکل پیچیده را در شماره حل کرد.
19:31
Time.
279
1171040
960
زمان.
19:32
She was a smart cookie.
280
1172000
1520
او یک کلوچه باهوش بود.
19:33
Or you're a smart cookie if you can  figure out how to make that deal work.
281
1173520
6960
یا اگر بتوانید نحوه انجام آن معامله را بیابید، یک کوکی هوشمند هستید.
19:40
So notice this is conditional  #4A social butterfly.
282
1180480
6720
بنابراین توجه کنید که این پروانه اجتماعی مشروط #4A است.
19:47
This is someone who is very outgoing  and enjoys socializing with others.
283
1187200
5920
این فردی است که بسیار صمیمی است و از معاشرت با دیگران لذت می برد.
19:53
I wouldn't say that describes  me, to be honest, not the party,  
284
1193120
4080
نمی‌توانم بگویم که این من را توصیف می‌کند، صادقانه بگویم، نه مهمانی،
19:57
nor was a social butterfly  talking to everyone in the room.
285
1197200
6160
و نه یک پروانه اجتماعی که با همه در اتاق صحبت می‌کرد.
20:03
Or you can say as a this is  a very powerful structure.
286
1203360
4080
یا می توانید بگویید که این ساختار بسیار قدرتمندی است.
20:07
So remember this and I'll show  you more examples as we go on  
287
1207440
4320
بنابراین این را به خاطر بسپارید و من نمونه‌های بیشتری را به شما نشان می‌دهم که به
20:11
as A and then any of these  idioms as a social butterfly.
288
1211760
5280
عنوان A ادامه می‌دهیم و سپس هر یک از این اصطلاحات را به عنوان یک پروانه اجتماعی به شما نشان می‌دهم.
20:17
Pedro always knows what's  happening around the office.
289
1217040
4560
پدرو همیشه می‌داند در اطراف دفتر چه اتفاقی می‌افتد.
20:21
Number 5A couch potato.
290
1221600
3040
سیب زمینی کاناپه شماره 5A.
20:24
You may know this one.
291
1224640
1840
شاید این یکی را بشناسید
20:26
It doesn't.
292
1226480
560
اینطور نیست.
20:27
Describe me hopefully.
293
1227040
1520
من را به امید توصیف کنید
20:28
It doesn't describe you.
294
1228560
1440
تو را توصیف نمی کند.
20:30
This is someone who spends a lot of time  sitting and watching TV or being inactive.
295
1230000
6960
این فردی است که زمان زیادی را صرف نشستن و تماشای تلویزیون یا عدم فعالیت می کند.
20:36
So generally when we say someone  is a couch potato, it's a negative.
296
1236960
4800
بنابراین، به طور کلی وقتی می گوییم شخصی یک کاناپه است، منفی است.
20:41
We're calling them lazy.
297
1241760
2640
ما به آنها می گوییم تنبل.
20:44
So you might say I used to be a couch potato.
298
1244400
4240
بنابراین ممکن است بگویید من قبلاً یک کاناپه بودم.
20:48
So that is in the past but not the present.
299
1248640
3600
بنابراین در گذشته است اما در حال حاضر نیست.
20:52
But now I enjoy going to the gym.
300
1252240
3360
اما الان از رفتن به باشگاه لذت می برم. یا
20:55
Or.
301
1255600
400
20:56
You might use the imperative in the negative  and say don't, don't be a couch potato.
302
1256000
8400
ممکن است از دستور به صورت منفی استفاده کنید و بگویید نکن، مبتدی نباش.
21:04
Let's go for a walk after lunch.
303
1264400
2640
بعد از ناهار بریم قدم بزنیم.
21:07
So the opposite behavior of a couch  potato #6A Jack of all trades.
304
1267040
6320
بنابراین رفتار متضاد یک نیمکت سیب زمینی #6 جک از همه معاملات.
21:13
Do you know this one?
305
1273360
1040
آیا این یکی را می شناسید؟
21:14
This is very common.
306
1274400
1840
این بسیار رایج است.
21:16
This is a person who is skilled in many different  
307
1276240
3440
این فردی است که در بسیاری از زمینه‌های مختلف مهارت دارد
21:19
areas, but not necessarily an  expert in one of those areas.
308
1279680
5840
، اما لزوماً در یکی از آن زمینه‌ها متخصص نیست.
21:25
For example, my uncle is a Jack of all trades.
309
1285520
3840
مثلاً دایی من یک جک از همه حرفه هاست.
21:29
He can repair computers, fix plumbing  issues, and cook gourmet dinners.
310
1289360
6320
او می‌تواند رایانه‌ها را تعمیر کند، مشکلات لوله‌کشی را برطرف کند ، و شام‌های لذیذ بپزد.
21:35
Or remember that as a Don't forget  that article if it's a singular.
311
1295680
6240
یا آن مقاله را فراموش نکنید اگر مفرد است.
21:41
So in this case, it is because it's a Jack.
312
1301920
3520
بنابراین در این مورد، به این دلیل است که یک جک است.
21:45
As a Jack of all trades, she's able to  communicate to every department in the company.
313
1305440
8720
او به عنوان یک جک از همه مشاغل، می‌تواند با هر بخش در شرکت ارتباط برقرار کند.
21:54
So notice you have Jack, which is  a male's name in North America.
314
1314160
4160
بنابراین توجه داشته باشید که جک دارید، که نام یک مرد در آمریکای شمالی است.
21:58
But this idiom is gender neutral.
315
1318320
2560
اما این اصطلاح جنسیت خنثی است.
22:00
You can use it with males and  females #7A straight shooter.
316
1320880
5360
می‌توانید از آن با تیرانداز مستقیم #7A نر و ماده استفاده کنید.
22:06
This is a positive idiom.
317
1326240
2000
این یک اصطلاح مثبت است.
22:08
It's someone who is honest and straightforward.
318
1328240
4000
این کسی است که صادق و رک است.
22:12
So straightforward in the sense that  they tell you information directly.
319
1332240
5360
خیلی ساده به این معنا که به طور مستقیم اطلاعات را به شما می‌گویند.
22:17
I appreciate working with Peter.
320
1337600
2400
من از کار با پیتر قدردانی می کنم.
22:20
He's a straight shooter or the  manager is a straight shooter.
321
1340000
5360
او یک تیرانداز مستقیم است یا مدیر یک تیرانداز مستقیم است.
22:25
She gives constructive criticism  directly #8 a big shot.
322
1345360
6480
او انتقاد سازنده را مستقیماً شماره 8 می کند.
22:31
Do you know this one?
323
1351840
1360
آیا این یکی را می شناسید؟
22:33
This is a person of great importance or  influence in a particular field or organization.
324
1353200
8560
این فردی است که در یک زمینه یا سازمان خاص از اهمیت یا نفوذ بالایی برخوردار است.
22:41
Now you might say to your friend or colleague,  
325
1361760
4400
اکنون ممکن است به دوست یا همکار خود بگویید،
22:46
don't be intimidated by him  because he's a big shot.
326
1366160
4720
از او نترسید زیرا او خیلی خوب است.
22:50
So you might think that someone who is a big  shot isn't a people person, isn't approachable.
327
1370880
6080
بنابراین ممکن است فکر کنید که فردی که اهل تحسین است، مردمی نیست، قابل نزدیک شدن نیست.
22:56
But don't be intimidated.
328
1376960
2240
اما نترسید.
22:59
Oh, Ken Park, such a big shot.
329
1379200
2000
آه، کن پارک، چه عکس بزرگی.
23:01
Or you can say Evelyn's been acting  like a big shot since she got promoted.
330
1381200
7360
یا می توانید بگویید که ایولین از زمانی که ترفیع یافته است، مانند یک شوت بزرگ عمل می کند.
23:08
In this case, it sounds negative.
331
1388560
2800
در این حالت به نظر منفی می رسد.
23:11
So it's sounds like she's acting like she's  
332
1391360
2480
بنابراین به نظر می‌رسد که او مثل اینکه از
23:13
more important than everyone  else because she got promoted.
333
1393840
4640
همه مهم‌تر است رفتار می‌کند زیرا ارتقا یافته است.
23:18
So notice that verb in this case, acting  like a big shot #9 set in one's ways.
334
1398480
9280
بنابراین به آن فعل در این مورد توجه کنید، مانند یک شات بزرگ #۹ در مسیر فرد قرار می‌گیرد.
23:27
This is someone who is resistant to change  and prefers things to remain the same.
335
1407760
6960
این کسی است که در برابر تغییر مقاوم است و ترجیح می دهد همه چیز ثابت بماند.
23:34
Does that describe you?
336
1414720
1840
آیا این شما را توصیف می کند؟
23:36
My grandmother is set in her ways, so notice  it needs to be possessive to the person.
337
1416560
8480
مادربزرگ من در مسیر خود قرار دارد، بنابراین توجه کنید که باید برای شخص مالکیت داشته باشد.
23:45
And here's an example of how she set in her ways.
338
1425040
3760
و در اینجا نمونه ای از این است که چگونه او در راه خود قرار گرفت.
23:48
She still refuses to use a smartphone  or he's so set in his ways.
339
1428800
8080
او همچنان از استفاده از تلفن هوشمند امتناع می‌کند، در غیر این صورت او در مسیر خود قرار دارد.
23:56
And don't forget that as it's always as on  ways that he instantly dismisses any new ideas.
340
1436880
7520
و فراموش نکنید که همیشه مثل همیشه هر ایده جدیدی را رد می کند.
24:04
So if he dismisses them it  means he doesn't consider them.
341
1444400
3520
بنابراین اگر آنها را رد کرد، به این معنی است که آنها را در نظر نمی گیرد.
24:07
He just says no #10 I'll worry wart.
342
1447920
4240
او فقط می گوید نه شماره 10 من نگران زگیل خواهم بود.
24:12
Hopefully this doesn't describe you.
343
1452160
2800
امیدوارم این شما را توصیف نکند.
24:14
This is someone who worries excessively so a  lot about things, often unnecessarily so you  
344
1454960
9440
این کسی است که بیش از حد نگران چیزهایی است، اغلب بی جهت، بنابراین
24:24
might say don't tell Sarah that the  client didn't like the presentation.
345
1464400
5360
ممکن است بگویید به سارا نگویید که مشتری از ارائه خوشش نیامده است.
24:29
She's such a worry wart, so  she'll worry about it tonight,  
346
1469760
4320
او یک زگیل نگران کننده است، بنابراین امشب،
24:34
tomorrow, a month from now, even  though it's not a big deal her.
347
1474080
4880
فردا، یک ماه دیگر نگران آن خواهد بود، حتی اگر برای او مشکلی نباشد.
24:38
But you're such a worry wart.
348
1478960
2000
اما تو یک زگیل نگران هستی
24:40
Or you might tell your friend,  your sister, your husband.
349
1480960
4160
یا ممکن است به دوستتان، خواهرتان، شوهرتان بگویید.
24:45
Don't be a worry wart.
350
1485120
2480
نگران زگیل نباش
24:47
The project isn't due for weeks, so  they're staying up at night worried  
351
1487600
5200
این پروژه هفته‌ها موکول نمی‌شود، بنابراین آنها شب‌ها را با نگرانی بیدار می‌مانند
24:52
because they're a worry wart #11A cheapskate.
352
1492800
5280
زیرا یک اسکیت ارزان قیمت 11 یک زگیل نگران هستند.
24:58
A cheapskate.
353
1498080
1360
یک اسکیت ارزان قیمت
24:59
Have you heard this one?
354
1499440
1200
آیا این یکی را شنیده اید؟
25:00
This is someone who is unwilling  to spend money or is very frugal.
355
1500640
7280
این کسی است که تمایلی به خرج کردن پول ندارد یا بسیار مقتصد است.
25:07
This has a negative sound to it.
356
1507920
3440
این صدایی منفی دارد.
25:11
For example, Tim brings his  own popcorn to the movies.
357
1511360
4800
برای مثال، تیم پاپ کورن خودش را به سینما می آورد.
25:16
He's a cheapskate or don't be a cheapskate.
358
1516160
5040
او یک اسکیت ارزان است یا یک اسکیت ارزان قیمت نباشید.
25:21
So again, that imperative in the  negative, don't be a cheapskate.
359
1521200
4800
پس باز هم، این نکته منفی، یک اسکیت ارزان نباشید.
25:26
The more expensive one will  last longer #12 Of cold fish.
360
1526000
6000
12 ماهی سرد، گران‌تر ماندگاری بیشتری خواهد داشت.
25:32
This is the opposite of a people person  and the opposite of a social butterfly.
361
1532000
5840
این برعکس یک فرد مردمی و برعکس یک پروانه اجتماعی است.
25:37
This is someone who is  emotionally distant or unfriendly.
362
1537840
6080
این کسی است که از نظر عاطفی دور یا غیر دوستانه است.
25:43
Dan may seem like a cold fish,  but I think he's just shy.
363
1543920
6400
شاید دن مثل یک ماهی سرد به نظر برسد، اما من فکر می‌کنم او خجالتی است.
25:50
He's a cold fish, or he can  be a cold fish sometimes,  
364
1550320
6080
او یک ماهی سرد است، یا گاهی اوقات می‌تواند یک ماهی سرد باشد،
25:56
especially in large groups #13A backseat driver.
365
1556400
6480
مخصوصاً در گروه‌های بزرگ #13A راننده صندلی عقب.
26:02
Maybe you've been a backstreet  driver, or you've experienced this.
366
1562880
3920
شاید شما یک راننده خیابانی بوده اید یا این را تجربه کرده اید.
26:06
This is someone who gives unwanted advice or tries  
367
1566800
4960
این کسی است که توصیه های ناخواسته می کند یا سعی می کند
26:11
to control a situation so you can  say stop being a backseat driver.
368
1571760
6160
موقعیتی را کنترل کند تا بتوانید بگویید دیگر راننده صندلی عقب نباشید.
26:17
You're making me nervous.
369
1577920
1600
داری عصبیم میکنی
26:19
Nobody likes the backseat driver, Klaus.
370
1579520
1680
هیچ کس از راننده صندلی عقب، کلاوس خوشش نمی آید.
26:21
Now this is very commonly used when someone  is actually driving and then the person  
371
1581200
5600
اکنون از این بسیار رایج استفاده می‌شود که شخصی واقعاً رانندگی می‌کند و سپس فردی که
26:26
beside you or in the back seat says turn left,  change lanes, go here, don't drive so fast.
372
1586800
8320
در کنار شما یا صندلی عقب است می‌گوید به چپ بپیچید، تغییر خط دهید، به اینجا بروید، آنقدر سریع رانندگی نکنید.
26:35
That's being a backseat driver.
373
1595120
2080
این یک راننده صندلی عقب است.
26:37
But you can also use this  in a non driving context.
374
1597200
4000
اما می‌توانید از این در زمینه غیر رانندگی نیز استفاده کنید.
26:41
For example, stop being a backseat driver  and let me handle the presentation my way.
375
1601200
6720
به‌عنوان مثال، دیگر راننده صندلی عقب نباشید و به من اجازه دهید که ارائه را به شیوه‌ی خودم مدیریت کنم.
26:47
So this is someone who's trying  to tell you change this, do this,  
376
1607920
3760
بنابراین این کسی است که سعی می کند به شما بگوید این را تغییر دهید، این کار را انجام دهید،
26:51
add this, but you don't want  their advice #14 a busy body.
377
1611680
6160
این را اضافه کنید، اما شما توصیه شماره 14 او را نمی خواهید بدن شلوغی داشته باشید.
26:57
This is someone who is overly interested in  other people's personal or private matters.
378
1617840
7360
این کسی است که بیش از حد به مسائل شخصی یا خصوصی دیگران علاقه دارد. می‌توان
27:05
You could say, I wish my neighbor  would stop being such a busy body.
379
1625200
5360
گفت، ای کاش همسایه‌ام اینقدر شلوغ نبود.
27:10
So if you have a fence that divides your property,  
380
1630560
3040
بنابراین اگر حصاری دارید که دارایی شما را تقسیم می‌کند،
27:13
maybe your neighbor is always  trying to look over your fence.
381
1633600
4240
شاید همسایه‌تان همیشه سعی دارد از حصار شما نگاه کند.
27:17
That's a busy body.
382
1637840
1360
این یک بدن شلوغ است.
27:19
Or you can say if you keep acting like a  busy body, nobody will want to work with you.
383
1639200
8720
یا می‌توانید بگویید اگر مثل یک بدن پرمشغله رفتار کنید، هیچ‌کس نمی‌خواهد با شما کار کند.
27:27
#15A.
384
1647920
960
#15A.
27:28
Wet blanket.
385
1648880
1600
پتوی خیس
27:30
Hopefully this doesn't describe you.
386
1650480
1920
امیدوارم این شما را توصیف نکند.
27:32
This is someone who dampens  the mood or kills the fun.
387
1652400
5440
این کسی است که روحیه را تضعیف می کند یا لذت را از بین می برد.
27:37
For example, it's only 9:00  PM and you want to go home.
388
1657840
4480
برای مثال، فقط ساعت 9:00 شب است و می‌خواهید به خانه بروید.
27:42
Don't be such a wet blanket.
389
1662320
2320
اینقدر پتوی خیس نباش.
27:44
So you're having fun at the party,  but your friend, your cousin,  
390
1664640
4320
بنابراین شما در مهمانی خوش می گذرانید، اما دوستت، پسر عمویت،
27:48
your spouse says, oh, I'm tired, let's go.
391
1668960
4160
همسرت می گویند: اوه، خسته شدم، برویم.
27:53
So they're dampening the mood.
392
1673120
1920
بنابراین آنها روحیه را تضعیف می کنند.
27:55
They're killing the fun.
393
1675040
2080
سرگرمی را می کشند.
27:57
I'm a wet blanket.
394
1677120
1120
من یک پتوی خیس هستم. می‌توانید
27:58
You can say I don't want to be a wet blanket,  but we need to discuss why our sales are down.
395
1678240
8960
بگویید من نمی‌خواهم یک پتوی خیس باشم، اما باید در مورد اینکه چرا فروشمان پایین آمده است بحث کنیم.
28:07
So having a negative  discussion can dampen the mood.
396
1687200
3680
بنابراین، داشتن یک بحث منفی می‌تواند روحیه را کاهش دهد.
28:10
But sometimes you need to have those  tough conversations #16A loose cannon.
397
1690880
8000
اما گاهی اوقات باید آن مکالمات سخت #16 یک توپ شل را انجام دهید.
28:18
You don't want this person on your team.
398
1698880
2880
شما این شخص را در تیم خود نمی خواهید.
28:21
This is someone who is unpredictable  and can cause trouble unintentionally.
399
1701760
5680
این فردی است که غیرقابل پیش‌بینی است و می‌تواند ناخواسته مشکل ایجاد کند. می
28:28
You can say he's a bit of a loose  cannon, so a bit of is reducing it.
400
1708000
5440
توانید بگویید که او یک توپ شل است، بنابراین مقداری آن را کاهش می دهد.
28:33
It's making it less intense.
401
1713440
2560
شدت آن را کمتر می کند.
28:36
We never know what he'll do next.
402
1716000
2560
ما هرگز نمی دانیم که او در مرحله بعد چه خواهد کرد.
28:38
So he's unpredictable, but his actions  can have negative consequences.
403
1718560
5040
بنابراین او غیرقابل پیش بینی است، اما اقدامات او می تواند پیامدهای منفی داشته باشد.
28:43
Or you can say a few members  of the team or loose cannons.
404
1723600
4560
یا می‌توانید بگویید چند نفر از اعضای تیم یا توپ شلیک کنید.
28:48
So here, notice because I have  a few members that's plural,  
405
1728160
4240
بنابراین در اینجا، توجه کنید زیرا من چند عضو جمع دارم،
28:52
so I need to add my S to the noun loose cannons.
406
1732400
5440
بنابراین باید S خود را به اسم loose cannons اضافه کنم.
28:57
They never follow protocols,  
407
1737840
2320
آنها هرگز از پروتکل‌ها پیروی نمی‌کنند،
29:00
which are the instructions #17 do you  know this 1A bull in a China shop?
408
1740160
6880
که دستورالعمل‌های شماره 17 هستند آیا این گاو نر 1A را در یک فروشگاه چینی می‌شناسید؟
29:07
This probably describes me.
409
1747040
2160
این احتمالاً من را توصیف می کند.
29:09
This is someone who is very clumsy or  careless, especially in delicate situations.
410
1749200
7760
این فردی است که بسیار دست و پا چلفتی یا بی دقت است، به خصوص در موقعیت های حساس.
29:16
Now, in this case, China refers to delicate  porcelain or ceramics, not the country.
411
1756960
7280
اکنون، در این مورد، چین به چینی یا سرامیک‌های ظریف اشاره می‌کند، نه کشور. می
29:24
You could say, don't ask Sarah to help you move.
412
1764240
3520
توانید بگویید، از سارا کمک نخواهید که حرکت کنید.
29:27
She's like a bull in a China shop.
413
1767760
3040
او مثل یک گاو نر در یک مغازه چینی است.
29:30
So notice here I'm using to be like awe and  then the idiom which means she's careless.
414
1770800
6960
بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا من برای be like awe و سپس از اصطلاحی که به معنای بی دقتی است استفاده می کنم.
29:37
She might break your items  as she's helping you move.
415
1777760
4160
ممکن است وقتی به شما کمک می‌کند وسایلتان را جابجا کنید، آن‌ها را بشکند.
29:41
That probably describes me.
416
1781920
1840
این احتمالاً من را توصیف می کند.
29:43
Or you can say I never go into antique shops.
417
1783760
3520
یا می توانید بگویید من هرگز به مغازه های عتیقه فروشی نمی روم.
29:47
I'm like a bull in a China shop.
418
1787280
2400
من مثل یک گاو نر در یک مغازه چینی هستم.
29:49
So I might accidentally knock  something over that's very valuable.
419
1789680
4320
بنابراین ممکن است به‌طور تصادفی چیزی را که بسیار ارزشمند است، از بین ببرم.
29:54
Again, that describes me #18A dark horse.
420
1794000
4560
باز هم، این من را #18 یک اسب تیره توصیف می کند.
29:58
This is someone or something  that is not well known but  
421
1798560
4080
این شخص یا چیزی است که به خوبی شناخته شده نیست، اما
30:02
has the potential to surprise or succeed.
422
1802640
3920
پتانسیل شگفت‌انگیز یا موفقیت را دارد.
30:06
Talk about a dark.
423
1806560
720
در مورد تاریکی صحبت کنید. اسب
30:07
Horse.
424
1807280
560
30:07
This is often used in  competitions, political sports.
425
1807840
4240
این اغلب در مسابقات، ورزش‌های سیاسی استفاده می‌شود.
30:12
He was a dark horse in the competition,  but in the end he won first place.
426
1812080
6480
او در مسابقه یک اسب تیره بود، اما در نهایت مقام اول را به دست آورد.
30:18
So he was not well known.
427
1818560
2720
بنابراین او چندان شناخته شده نبود.
30:21
But then he won.
428
1821280
1360
اما بعد او پیروز شد.
30:22
Or you can say she's a dark horse.
429
1822640
2800
یا می توانید بگویید که او یک اسب تیره است.
30:25
No one expected her to be promoted  so quickly #19A lone wolf.
430
1825440
7840
هیچ کس انتظار نداشت که او به این سرعت ترفیع بگیرد #19گرگ تنها.
30:33
This is someone who prefers to work alone  and doesn't like being part of a group.
431
1833280
5920
این کسی است که ترجیح می دهد به تنهایی کار کند و دوست ندارد عضو یک گروه باشد.
30:39
Here's that structure with AS as a lone wolf,  he prefers handling projects on his own.
432
1839200
7200
این ساختار با AS به عنوان یک گرگ تنها است، او ترجیح می‌دهد پروژه‌ها را به تنهایی مدیریت کند.
30:46
I'm a lone wolf.
433
1846400
1760
من یک گرگ تنها هستم.
30:48
Or you can say the lone wolf  approach doesn't work in our company.
434
1848160
5040
یا می توانید بگویید رویکرد گرگ تنها در شرکت ما کار نمی کند.
30:53
We value teamwork and  collaboration #20A know it all.
435
1853200
6960
ما برای کار تیمی و همکاری ارزش قائلیم #20A همه چیز را بداند.
31:00
Oh, you don't want to be this?
436
1860160
1760
اوه، شما نمی خواهید این باشید؟
31:01
This is someone who behaves as though they know  everything and refuses to listen to others.
437
1861920
8240
این کسی است که طوری رفتار می کند که انگار همه چیز را می داند و از گوش دادن به دیگران امتناع می کند.
31:10
So again, because this is a negative, you  could use the imperative in the negative.
438
1870160
5520
پس باز هم، چون این یک منفی است، می‌توانید از دستور در منفی استفاده کنید.
31:15
Don't, don't act like.
439
1875680
3040
نکن، شبیه رفتار نکن می‌توانید
31:18
You could say don't be Or you can use to  act like don't act like a know it all.
440
1878720
6240
بگویید نباشید یا می‌توانید با استفاده از آن رفتار کنید مثل اینکه همه چیز را بدانید.
31:24
You need to listen to other  ideas before making a decision.
441
1884960
4720
قبل از تصمیم گیری باید به ایده های دیگر گوش کنید.
31:29
Or you can say I don't want to seem like a know  it all, but I have experience with this issue.
442
1889680
7680
یا می‌توانید بگویید من نمی‌خواهم همه چیز را بدانم، اما تجربه این موضوع را دارم.
31:37
21 A creature of habit.
443
1897360
2800
21 مخلوق عادت.
31:40
You probably know this one, so let's  make sure you feel comfortable using it.
444
1900160
4320
احتمالاً این یکی را می‌شناسید، پس بیایید مطمئن شویم که با استفاده از آن احساس راحتی می‌کنید.
31:44
This is someone who prefers routines and  does things in the same way all the time.
445
1904480
7280
این کسی است که روال‌ها را ترجیح می‌دهد و همیشه کارها را به یک شکل انجام می‌دهد.
31:51
This definitely describes me.
446
1911760
1840
این قطعا من را توصیف می کند.
31:53
Amelia is a creature of habit so  she won't like these new changes.
447
1913600
6400
آملیا یک موجود عادت است، بنابراین او از این تغییرات جدید خوشش نخواهد آمد.
32:00
In this case, that sounds more negative  that the person isn't open to change,  
448
1920000
5920
در این مورد، منفی‌تر به نظر می‌رسد که فرد آماده تغییر نیست،
32:05
so in that case it doesn't describe  me, but this next one does.
449
1925920
4240
بنابراین در این مورد من را توصیف نمی‌کند ، اما مورد بعدی توصیف می‌کند.
32:10
As a creature of habit, I've been eating  this steam breakfast for over 10 years.
450
1930160
6880
به عنوان یک موجود عادت، بیش از 10 سال است که این صبحانه بخار پز را می‌خورم.
32:17
This is true.
451
1937040
720
32:17
As my husband, he is sick of oatmeal every day.
452
1937760
4640
این درست است.
به عنوان شوهر من، او هر روز از بلغور جو دوسر بیمار می شود.
32:22
But that's what we have #22 a breath of fresh air.
453
1942400
5520
اما این چیزی است که ما شماره 22 یک نفس تازه داریم.
32:27
This is someone or something that is new,  refreshing and brings positive change.
454
1947920
7520
این کسی یا چیزی است که جدید است، با طراوت است و تغییرات مثبتی را به ارمغان می آورد. می‌توان
32:35
You can say working with Emily  has been a breath of fresh air,  
455
1955440
5200
گفت کار با امیلی هوای تازه بود،
32:40
so she brings new ideas to every meeting.
456
1960640
3920
بنابراین او در هر جلسه ایده‌های جدیدی را به ارمغان می‌آورد.
32:44
She brings a new perspective,  new energy, new personality.
457
1964560
5040
او دیدگاه جدید، انرژی جدید، شخصیت جدید به ارمغان می آورد.
32:49
She's a breath of fresh air and this is positive,  
458
1969600
3440
او هوای تازه ای دارد و این مثبت است،
32:53
you can say after the long meeting,  the interactive presentation.
459
1973040
4800
می توانید بعد از جلسه طولانی بگویید، ارائه تعاملی.
32:57
So something was a breath of fresh  air and lifted everyone's spirits.
460
1977840
6880
بنابراین چیزی هوای تازه بود و روحیه همه را تقویت کرد.
33:04
So it was a welcome change.
461
1984720
3040
بنابراین این یک تغییر خوشایند بود.
33:07
23A stickler.
462
1987760
2640
چسب 23A.
33:10
I like this one.
463
1990400
1600
من این یکی را دوست دارم.
33:12
Now you can say a stickler for the rules.
464
1992000
3040
حالا شما می توانید یک برچسب برای قوانین بگویید.
33:15
That's the full idiom.
465
1995040
1680
این اصطلاح کامل است.
33:16
But most natives we drop the for  the rules and just say stickler.
466
1996720
5680
اما اکثر بومیان ما قوانین را کنار می گذاریم و فقط می گوییم چسبنده.
33:22
This is someone who insists on following  rules strictly and doesn't like bending them,  
467
2002400
7600
این کسی است که اصرار دارد قوانین را به شدت دنبال کند و دوست ندارد آنها را خم کند،
33:30
so bending them means changing them slightly  if the consequence doesn't seem extreme.
468
2010000
8720
بنابراین خم کردن آنها به معنای تغییر جزئی آنهاست، اگر عواقب آن شدید به نظر نمی رسد.
33:38
For example, Greg is such a stickler he  won't even let us leave 5 minutes early.
469
2018720
7200
برای مثال، گرگ آنقدر چسبنده است که حتی اجازه نمی‌دهد 5 دقیقه زودتر از آنجا برویم.
33:45
So in this case, although the shift ends at 5,  
470
2025920
3920
بنابراین، در این مورد، اگرچه شیفت در ساعت 5 به پایان می‌رسد،
33:49
does it really matter if people  leave at 4:55 on a Friday?
471
2029840
5840
آیا واقعاً مهم است که مردم ساعت 4:55 روز جمعه را ترک کنند؟
33:55
So you bend the rules, you let  people leave 5 minutes early,  
472
2035680
4000
بنابراین، قوانین را تغییر می‌دهید، به افراد اجازه می‌دهید 5 دقیقه زودتر بروند،
33:59
but Greg will not because he's a stickler.
473
2039680
3920
اما گرگ این کار را نمی‌کند، زیرا او یک آدم چسبنده است.
34:03
Or you could say I'm a manager  now, so I need to be a stickler.
474
2043600
4960
یا می‌توانید بگویید من اکنون یک مدیر هستم ، پس باید یک گیره‌دار باشم.
34:08
I need to enforce the rules.
475
2048560
2560
من باید قوانین را اجرا کنم.
34:11
It's my job.
476
2051120
1520
این کار من است.
34:12
Number 24.
477
2052640
1040
شماره 24.
34:13
This is for all the parents, a class clown.
478
2053680
3760
این برای همه والدین یک دلقک کلاس است.
34:17
This is a person, usually a child, who is  always joking or causing trouble in a funny way.
479
2057440
8720
این شخصی است، معمولاً یک کودک، که همیشه در حال شوخی یا ایجاد مشکل به روشی خنده دار است.
34:26
But we generally use this with kids in school.
480
2066160
3920
اما ما معمولاً از این برای بچه ها در مدرسه استفاده می کنیم.
34:30
For example, my son was a complete  class clown, so complete intensifies it.
481
2070080
6560
برای مثال، پسرم یک دلقک کلاسی کامل بود، بنابراین کامل آن را تشدید می‌کند.
34:36
A complete class clown.
482
2076640
2320
یک دلقک کلاس کامل.
34:38
But now he's a big shot on Wall Street.
483
2078960
4480
اما در حال حاضر او در وال استریت یک شوت بزرگ است.
34:43
Or you can say often kids act like class  clowns because they're bored or unengaged.
484
2083440
7440
یا می‌توانید بگویید که اغلب بچه‌ها مانند دلقک‌های کلاس رفتار می‌کنند، زیرا حوصله‌شان سر رفته یا درگیر نیستند.
34:50
An idiom 25 A tough nut to crack.
485
2090880
4480
یک اصطلاح 25 یک مهره سخت برای شکستن.
34:55
This is someone or something that is  difficult to understand or deal with.
486
2095360
6480
این کسی یا چیزی است که درک یا مقابله با آن دشوار است. می
35:01
You can say Tim is a tough nut to crack.
487
2101840
3680
توان گفت تیم یک مهره سخت است.
35:05
It's hard to get him to open up.
488
2105520
2400
سخت است که او را باز کند.
35:07
So to open up, that means to be  on honest about how he's feeling  
489
2107920
5600
بنابراین برای باز کردن، به این معنی است که درباره احساس او صادق باشید
35:13
or the real details of his life to open up.
490
2113520
5600
یا جزئیات واقعی زندگی‌اش را باز کنید.
35:19
Or you can say the team has been  trying to solve this issue for weeks.
491
2119120
4640
یا می‌توانید بگویید تیم هفته‌ها در تلاش برای حل این مشکل است.
35:23
It's The issue is a tough nut to crack,  so it's difficult to solve or understand.
492
2123760
8320
مشکل این است که شکستن آن سخت است، بنابراین حل یا درک آن دشوار است.
35:32
Think of all the idioms you've.
493
2132080
1680
به تمام اصطلاحاتی که دارید فکر کنید.
35:33
Learned.
494
2133760
480
یاد گرفت.
35:34
Now you'll add 22 idioms  for work to your vocabulary.
495
2134240
4800
اکنون 22 اصطلاح برای کار به واژگان خود اضافه خواهید کرد.
35:39
Our first idiom to see.
496
2139040
2240
اولین اصطلاح ما برای دیدن.
35:41
Eye to eye to see, eye to eye.
497
2141280
3360
چشم در چشم برای دیدن، چشم در چشم.
35:44
This means that you agree with  someone or that there is agreement.
498
2144640
5520
این بدان معنی است که شما با شخصی موافق هستید یا اینکه توافق وجود دارد.
35:50
You could say it's important.
499
2150160
2080
می توان گفت مهم است.
35:52
That the team sees.
500
2152240
1600
که تیم می بیند.
35:53
Eye to eye on the projects objectives.
501
2153840
3840
چشم در چشم به اهداف پروژه ها.
35:57
You can commonly use this in the negative to say  
502
2157680
3360
معمولاً می‌توانید از این به صورت منفی استفاده کنید تا بگویید
36:01
we didn't see eye to eye on the project  objectives, which means you didn't agree.
503
2161040
6560
ما به اهداف پروژه توجه نکردیم ، به این معنی که شما موافق نبودید.
36:07
We don't see eye to.
504
2167600
800
ما چشم نمی بینیم.
36:08
Eye, our next idiom, is very similar.
505
2168400
3040
Eye، اصطلاح بعدی ما، بسیار شبیه است. قرار
36:11
It's to be on the same page.
506
2171440
3200
است در همان صفحه باشد.
36:14
This is when you have a shared  understanding or agreement.
507
2174640
4240
این زمانی است که شما یک تفاهم یا توافق مشترک دارید.
36:18
So to see eye to eye is always with agreement.
508
2178880
3920
بنابراین چشم به چشم دیدن همیشه با توافق است.
36:22
But to be on the same page is when  you have the same understanding,  
509
2182800
5040
اما در یک صفحه بودن زمانی است که درک یکسانی داشته باشید،
36:27
so similar but slightly different.
510
2187840
2720
بسیار مشابه اما کمی متفاوت.
36:30
For example, we need to be on the same page  regarding the timeline for the project.
511
2190560
7120
برای مثال، باید در مورد جدول زمانی پروژه در یک صفحه باشیم.
36:37
We commonly use this with Gatt.
512
2197680
2320
ما معمولاً از این با گات استفاده می کنیم.
36:40
We need to get the team on the same page.
513
2200000
4320
ما باید تیم را در یک موقعیت قرار دهیم.
36:44
So this sounds like right now the team isn't on  
514
2204320
3200
بنابراین به نظر می رسد که در حال حاضر تیم در
36:47
the same page and Gatt is  used for that transition.
515
2207520
4320
همان صفحه نیست و گات برای آن انتقال استفاده می شود.
36:51
So we need to get the team on the same page.
516
2211840
3040
بنابراین ما باید تیم را در یک موقعیت قرار دهیم. برو
36:54
Go.
517
2214880
240
36:55
From not a general understanding  to a general understanding.
518
2215120
5760
از یک درک کلی به یک درک کلی.
37:00
We on the same page.
519
2220880
1200
ما در همین صفحه هستیم.
37:02
I love this one.
520
2222080
1120
من این یکی را دوست دارم.
37:03
To hit the nail on the head,  this means that you describe  
521
2223200
4560
ضربه زدن به میخ به سر، به این معنی است که
37:07
exactly what is causing a problem or a situation.
522
2227760
4560
دقیقاً چه چیزی باعث ایجاد یک مشکل یا موقعیت شده است.
37:12
So we simply your description is 100% correct.
523
2232320
4640
بنابراین ما به سادگی توصیف شما 100٪ درست است.
37:16
For example, you really hit the nail on the.
524
2236960
2960
به عنوان مثال، شما واقعاً به میخ ضربه می زنید.
37:19
Head with your.
525
2239920
1200
سر با خود
37:21
Analysis.
526
2241120
880
تجزیه و تحلیل.
37:22
Your analysis was 100%.
527
2242000
2400
تحلیل شما 100% بود.
37:24
Correct.
528
2244400
960
درست است.
37:25
You could also use this.
529
2245360
1600
شما همچنین می توانید از این استفاده کنید.
37:26
Something as the subject and say your  analysis hit the nail on the head.
530
2246960
6240
چیزی به عنوان سوژه و گفتن تحلیل شما به میخ ضربه خورد.
37:33
Your analysis was 100% correct.
531
2253200
3760
تحلیل شما 100% درست بود.
37:36
Now don't worry about writing all of  these idioms down because I summarize  
532
2256960
4400
اکنون نگران نوشتن همه این اصطلاحات نباشید زیرا من
37:41
everything in a free lesson PDF so you  can look for the link in the description.
533
2261360
5840
همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم تا بتوانید پیوند را در توضیحات جستجو کنید.
37:47
Our next idiom to have a lot on ones plate.
534
2267200
4400
اصطلاح بعدی ما برای داشتن چیزهای زیادی در بشقاب.
37:51
This likely.
535
2271600
960
این به احتمال زیاد
37:52
Describes you it describes.
536
2272560
2000
شما را توصیف می کند توصیف می کند.
37:54
Everyone.
537
2274560
1040
همه
37:55
I have a lot on my plate.
538
2275600
1680
من چیزهای زیادی در بشقابم دارم.
37:57
This means you're very busy or you  have a lot of tasks to complete.
539
2277280
6160
این بدان معناست که شما بسیار مشغول هستید یا کارهای زیادی برای تکمیل دارید.
38:03
You might say I can't take on  any more projects right now.
540
2283440
4080
ممکن است بگویید فعلاً نمی‌توانم پروژه دیگری را انجام دهم.
38:07
I already have a lot on my plate.
541
2287520
3200
من در حال حاضر چیزهای زیادی در بشقاب خود دارم.
38:10
You could also say I have a lot  on my plate with the conference.
542
2290720
4880
شما همچنین می توانید بگویید که من در کنفرانس چیزهای زیادی دارم.
38:15
So you could specify a specific task  and then say you have many individual  
543
2295600
7440
بنابراین می‌توانید یک کار خاص را مشخص کنید و سپس بگویید که
38:23
tasks for that one item, the conference,  you have many different things to do.
544
2303040
5680
برای آن مورد، کارهای فردی زیادی دارید، کنفرانس، کارهای مختلفی برای انجام دادن دارید.
38:28
I have a lot on my plate with the  conference to get the hang of.
545
2308720
5120
من چیزهای زیادی در مورد کنفرانس دارم که باید از آن استفاده کنم.
38:33
This will make you sound very natural.
546
2313840
2560
این باعث می شود صدای شما بسیار طبیعی باشد.
38:36
This is when you become skilled  with or familiar with something.
547
2316400
4960
این زمانی است که در چیزی مهارت پیدا می کنید یا با آن آشنا می شوید. می
38:41
You could say it took a while, but I  finally got the hang of the new software.
548
2321360
6960
توان گفت کمی طول کشید، اما بالاخره نرم افزار جدید را به دست آوردم.
38:48
So now you're familiar with the software,  you're skilled at using the software,  
549
2328320
5920
بنابراین اکنون با نرم‌افزار آشنا هستید، در استفاده از نرم‌افزار مهارت دارید،
38:54
or you could say using idioms was.
550
2334240
3360
یا می‌توانید بگویید استفاده از اصطلاحات بود.
38:57
It's tricky at first, but I got the hang of them  and hopefully my videos are helping you do that.
551
2337600
8480
در ابتدا مشکل است، اما من از آنها استفاده کردم و امیدوارم ویدیوهای من به شما در انجام این کار کمک کند.
39:06
So put in the comments.
552
2346080
1280
پس در نظرات قرار دهید.
39:07
I got the hang of idioms.
553
2347360
1840
من از اصطلاحات استفاده کردم.
39:09
I got the hang of idioms because I'm sure  you'll get the hang of them very quickly.
554
2349200
6640
من از اصطلاحات استفاده کردم زیرا مطمئن هستم که خیلی سریع آنها را درک خواهید کرد.
39:15
Next to cut corners, this is a -1.
555
2355840
4080
در کنار گوشه های برش، این یک -1 است.
39:19
When you cut corners, it means you do something  in the quickest or the easiest way possible, but.
556
2359920
7040
وقتی گوشه‌ها را برش می‌دهید، به این معنی است که کاری را به سریع‌ترین یا ساده‌ترین راه ممکن انجام می‌دهید، اما.
39:26
You.
557
2366960
480
شما
39:27
Sacrifice quality.
558
2367440
2000
فدای کیفیت
39:29
Now, hopefully your company says, we can't  afford to cut corners with our safety measures.
559
2369440
7600
اکنون، امیدواریم که شرکت شما می‌گوید، ما نمی‌توانیم با تدابیر ایمنی‌مان، از جهات کوتاهی کنیم.
39:37
And that means your company is going to do  things properly, even if it takes longer,  
560
2377040
5680
و این بدان معناست که شرکت شما کارها را به درستی انجام می‌دهد، حتی اگر بیشتر طول بکشد،
39:42
even if it's more expensive, because  they're not willing to sacrifice quality.
561
2382720
5520
حتی اگر گران‌تر باشد، زیرا آن‌ها مایل نیستند کیفیت را قربانی کنند.
39:48
And if your company doesn't say  that, they'll get a bad reputation.
562
2388240
3840
و اگر شرکت شما این را نگوید، شهرت بدی به دست خواهد آورد.
39:52
And someone might say.
563
2392080
1280
و ممکن است کسی بگوید.
39:53
Don't.
564
2393360
480
39:53
Use that company.
565
2393840
1120
نکن. از
اون شرکت استفاده کن
39:54
They cut corners, which is  not not a positive thing.
566
2394960
4320
آنها گوشه و کنار می گذارند، که چیز مثبتی نیست.
39:59
You can't cut corners in life.
567
2399280
2320
شما نمی توانید در زندگی کوتاه بیایید.
40:01
A ballpark figure.
568
2401600
1680
یک شکل توپ.
40:03
This is a sports reference, but  it's extremely common in business.
569
2403280
4800
این یک مرجع ورزشی است، اما در تجارت بسیار رایج است.
40:08
You need to know this one.
570
2408080
1840
این یکی رو باید بدونی
40:09
A ballpark figure is an  approximation or a rough estimate.
571
2409920
5200
یک رقم توپ یک تقریب یا تخمین تقریبی است.
40:15
So someone might ask, can you give me a  ballpark figure for the budget of the project?
572
2415120
6480
بنابراین ممکن است کسی بپرسد، آیا می‌توانید رقمی برای بودجه پروژه به من بدهید؟
40:21
They're asking you for an estimate.
573
2421600
2960
آنها از شما یک برآورد می خواهند.
40:24
So not a specific number, just an estimate.
574
2424560
4080
بنابراین عدد خاصی نیست، فقط یک تخمین است.
40:28
The person could reply and say  we don't have the budget yet.
575
2428640
4240
آن شخص می‌تواند پاسخ دهد و بگوید هنوز بودجه نداریم.
40:32
But if I had to ballpark it, if I  had to give you a ballpark figure,  
576
2432880
5920
اما اگر مجبور شوم آن را پارک کنم، اگر مجبور شوم به شما یک شکل توپ بدهم،
40:38
if I had to ballpark it, that's  what a native speaker would say.
577
2438800
3840
اگر مجبور باشم آن را پارک کنم، این همان چیزی است که یک زبان مادری می‌گوید.
40:42
If I had to ballpark it, I'd say $100,000.
578
2442640
5600
اگر بخواهم آن را پارک کنم، می گویم 100000 دلار.
40:48
So that's my estimate of the budget, but it's it's  not the exact number, it's just a ballpark figure.
579
2448240
7680
بنابراین این تخمین من از بودجه است، اما این عدد دقیق نیست، فقط یک رقم بی‌سابقه است. حدس بزن
40:55
Take a guess.
580
2455920
720
40:56
Ballpark figure.
581
2456640
1760
فیگور بالپارک.
40:58
Our next one, maybe you know  this to be in the same boat.
582
2458400
4160
نفر بعدی ما، شاید شما بدانید که این در همان قایق است.
41:02
Have you heard this one?
583
2462560
1360
آیا این یکی را شنیده اید؟
41:03
This is when you're in the same  difficult situation as someone else.
584
2463920
5760
این زمانی است که شما در همان موقعیت سختی هستید که شخص دیگری دارید.
41:09
We're in the same boat when  it comes to global warming.
585
2469680
4560
وقتی صحبت از گرمایش جهانی به میان می‌آید، ما در یک قایق هستیم .
41:14
We're all in the same situation.
586
2474240
2480
همه ما در یک وضعیت هستیم
41:16
It doesn't matter if it happens in India or  Africa or for New York, It affects us all.
587
2476720
7760
فرقی نمی کند در هند یا آفریقا اتفاق بیفتد یا برای نیویورک، همه ما را تحت تأثیر قرار می دهد.
41:24
We're all in the same boat.
588
2484480
2240
همه ما در یک قایق هستیم.
41:26
I'm in the same boat.
589
2486720
1760
من در همان قایق هستم.
41:28
Back to the drawing board.
590
2488480
2080
برگشت به تابلوی طراحی
41:30
This one is frequently used.
591
2490560
2720
این یکی اغلب استفاده می شود.
41:33
This is when you have to start a task or project  again because your previous attempt failed.
592
2493280
6640
این زمانی است که باید یک کار یا پروژه را دوباره شروع کنید زیرا تلاش قبلی شما ناموفق بود.
41:39
For example, the marketing  campaign didn't work as expected.
593
2499920
4240
برای مثال، کمپین بازاریابی آنطور که انتظار می‌رفت کار نکرد.
41:44
So it's back to the drawing board to pull strings.
594
2504160
4320
بنابراین برای کشیدن رشته ها به تخته طراحی برمی گردد.
41:48
Oh I love this one.
595
2508480
2240
اوه من این یکی را دوست دارم.
41:50
This is when you use your influence  to manipulate or control a situation.
596
2510720
6080
این زمانی است که از نفوذ خود برای دستکاری یا کنترل یک موقعیت استفاده می‌کنید.
41:56
For example, she managed to pull some  strings and get the project approved.
597
2516800
5520
برای مثال، او موفق شد چند رشته را بکشد و پروژه را تأیید کند.
42:02
So this sounds like the project wasn't  approved, but she had influence.
598
2522320
6880
بنابراین به نظر می رسد که این پروژه تأیید نشده است، اما او تأثیر داشته است.
42:09
Maybe she knew someone on the board  that was approving the project,  
599
2529200
5600
شاید او فردی را در هیئت مدیره می‌شناخت که پروژه را تأیید می‌کرد،
42:14
so she used her relationship with that  person to get the project approved.
600
2534800
5920
بنابراین از رابطه‌اش با آن شخص برای تأیید پروژه استفاده کرد.
42:20
She pulled some strings to  get the project approved.
601
2540720
4080
او برای تأیید پروژه چند رشته را کشید .
42:24
Someone might ask you how did you  get VIP tickets to Taylor Swift?
602
2544800
5120
ممکن است کسی از شما بپرسد که چگونه بلیط VIP برای تیلور سویفت را دریافت کردید؟
42:29
And you can reply back and  say I pulled some strings.
603
2549920
4160
و می‌توانید پاسخ دهید و بگویید چند رشته را کشیدم.
42:34
I pulled some strings.
604
2554080
2160
چند تا ریسمان کشیدم.
42:36
Our next idiom to cross ones fingers.
605
2556240
4000
اصطلاح بعدی ما برای عبور از انگشتان.
42:40
This is used.
606
2560240
640
42:40
To hope for good luck or a positive outcome.
607
2560880
3600
این مورد استفاده قرار می گیرد.
برای امید به موفقیت یا یک نتیجه مثبت.
42:44
For example, I'm crossing my fingers that  
608
2564480
2720
برای مثال، من انگشتانم را روی هم می‌گذارم که
42:47
the client likes our proposal and  notice that I'm doing the gesture.
609
2567200
5600
مشتری از پیشنهاد ما خوشش بیاید و متوجه شود که من این حرکت را انجام می‌دهم.
42:52
We commonly do the gesture in North America.
610
2572800
2720
ما معمولاً این ژست را در آمریکای شمالی انجام می دهیم.
42:55
When we use this expression, we also  use this as a reply to say, I hope so.
611
2575520
6400
وقتی از این عبارت استفاده می‌کنیم، از این به عنوان پاسخ نیز استفاده می‌کنیم تا بگوییم، امیدوارم.
43:01
So someone might say you'll do a great job on  
612
2581920
3280
بنابراین ممکن است کسی بگوید که شما در ارائه کار بسیار خوبی انجام خواهید داد
43:05
the presentation and you can  simply say fingers crossed.
613
2585200
4080
و می‌توانید به سادگی بگویید:
43:09
But it's very common to do the gesture.
614
2589280
2720
اما انجام ژست بسیار معمول است.
43:12
Does this gesture exist in your culture?
615
2592000
3200
آیا این ژست در فرهنگ شما وجود دارد؟
43:15
Let us know in the comments.
616
2595200
1280
در نظرات به ما اطلاع دهید.
43:16
Say yes, it does or no, it doesn't.
617
2596480
2240
بگویید بله، می شود یا نه، نمی شود.
43:18
I'm really curious to know.
618
2598720
1520
من واقعا کنجکاوم بدانم.
43:20
Fingers crossed.
619
2600240
1280
انگشتان ضربدری.
43:21
How about this idiom to be on the ball?
620
2601520
3040
در مورد این اصطلاح که روی توپ باشد چطور؟
43:24
Do you know this one?
621
2604560
1200
آیا این یکی را می شناسید؟
43:25
This means that you're alert and  quick to understand or respond.
622
2605760
4960
این بدان معنی است که شما هوشیار هستید و سریع متوجه می شوید یا پاسخ می دهید.
43:30
So this is a +1.
623
2610720
1680
بنابراین این یک +1 است.
43:32
Your boss might say, our team needs to be  on the ball to meet the tight deadline.
624
2612960
6080
رئیس شما ممکن است بگوید، تیم ما باید روی توپ باشد تا ضرب الاجل فشرده را رعایت کند.
43:39
So the team needs to be very quick, very alert.
625
2619040
3760
بنابراین تیم باید بسیار سریع و بسیار هوشیار باشد.
43:42
They need to be on the ball.
626
2622800
2320
آنها باید روی توپ باشند.
43:45
Our next idiom to throw in the towel.
627
2625120
3120
اصطلاح بعدی ما برای پرتاب کردن در حوله.
43:48
I hope you never do this.
628
2628240
2560
امیدوارم هیچوقت اینکارو نکنی
43:50
This means to give up or surrender.
629
2630800
3280
این به معنای تسلیم شدن یا تسلیم شدن است.
43:54
So if you say English idioms are so  confusing, I'm throwing in the towel.
630
2634080
5920
بنابراین اگر می گویید اصطلاحات انگلیسی بسیار گیج کننده هستند، من آن را کنار می گذارم. به
44:00
It means you're closing this video,  
631
2640000
2800
این معنی است که این ویدیو را می‌بندی،
44:02
you're unsubscribing from my  channel, and you're quitting.
632
2642800
4560
اشتراک کانال من را لغو می‌کنی ، و از آن خارج می‌شوی.
44:07
So please don't throw in the towel.
633
2647360
3280
پس لطفا حوله نزنید.
44:10
She's throwing in the towel.
634
2650640
1760
حوله می اندازد
44:12
So put in the comments.
635
2652400
1120
پس در نظرات قرار دهید.
44:13
I won't throw in the towel.
636
2653520
1760
حوله نمی اندازم
44:15
I won't throw in the towel because sometimes  it might seem difficult, but keep at it.
637
2655280
5120
حوله نمی اندازم زیرا گاهی ممکن است سخت به نظر برسد، اما به آن ادامه دهید.
44:20
I know you'll get the hang of it.
638
2660400
2160
میدونم که از پسش بر میای
44:22
Number.
639
2662560
560
شماره
44:23
14 to have ones hands hide.
640
2663120
3760
14 برای اینکه دستان خود را پنهان کنند.
44:26
This means you're unable to take action  because of external circumstances.
641
2666880
6240
این بدان معناست که به دلیل شرایط خارجی نمی‌توانید اقدامی انجام دهید.
44:33
So maybe you ask your boss for an extra  day of vacation and your boss says.
642
2673120
5920
بنابراین ممکن است از رئیستان یک روز بیشتر تعطیلات بخواهید و رئیستان بگوید.
44:39
I'd like to help.
643
2679040
1840
من می خواهم کمک کنم.
44:40
But my hands are tied due to company policy.
644
2680880
4320
اما دستان من به دلیل سیاست شرکت بسته است.
44:45
So the external situation or  circumstance is the company policy.
645
2685200
5680
بنابراین وضعیت یا شرایط خارجی، خط مشی شرکت است.
44:50
It forbids additional vacation days,  so your boss can't do anything.
646
2690880
6640
روزهای تعطیل اضافی را ممنوع می کند، بنابراین رئیس شما نمی تواند کاری انجام دهد.
44:57
Your boss's hands are tied.
647
2697520
2880
دستان رئیس شما بسته است.
45:00
So to deliver bad news, a native speaker will  commonly say, sorry, my hands are tied my.
648
2700400
6480
بنابراین برای ارائه اخبار بد، یک زبان مادری معمولاً می‌گوید، متاسفم، دستانم بسته است.
45:06
Hands are tied.
649
2706880
1680
دست ها بسته است.
45:08
Next, to burn the midnight  oil, something I never do.
650
2708560
5680
بعد، سوزاندن روغن نیمه شب ، کاری که هرگز انجام نمی دهم.
45:14
This is when you work late into the night.
651
2714240
3600
این زمانی است که شما تا دیروقت شب کار می کنید.
45:17
For example, we had to burn the midnight  oil in order to meet the deadline.
652
2717840
5440
به عنوان مثال، ما مجبور شدیم روغن نیمه شب را بسوزانیم تا مهلت مقرر را رعایت کنیم.
45:23
So I said this is something I never do.
653
2723280
2960
بنابراین گفتم این کاری است که من هرگز انجام نمی دهم.
45:26
And that's because I believe that I'm  more productive if I sleep for 8 hours.
654
2726240
6160
و این به این دلیل است که معتقدم اگر ۸ ساعت بخوابم، بازدهی بیشتری دارم.
45:32
So I would rather sleep for 8 hours and  then the next day I'll be very productive.
655
2732400
5280
بنابراین ترجیح می‌دهم 8 ساعت بخوابم و روز بعد بسیار پربازده خواهم بود.
45:37
If I burn the midnight oil I'm going to waste an  entire day because I'm not going to be productive.
656
2737680
5440
اگر روغن نیمه شب را بسوزانم، یک روز تمام را تلف خواهم کرد، زیرا مولد نخواهم بود.
45:43
That's just my personal opinion.
657
2743120
2080
این فقط نظر شخصی منه
45:45
Next to throw someone under the bus.
658
2745200
3040
بعد برای انداختن یک نفر زیر اتوبوس.
45:48
Oh this is a good one.
659
2748240
2480
اوه این یکی خوبه
45:50
This is when you blame someone else or sacrifice  
660
2750720
4320
این زمانی است که شما شخص دیگری را سرزنش می کنید یا
45:55
someone for personal gain  or to avoid being blamed.
661
2755040
6960
شخصی را برای نفع شخصی یا برای جلوگیری از سرزنش شدن قربانی می کنید.
46:02
So let's say 2 coworkers  worked on a project together,  
662
2762000
5440
بنابراین، فرض کنید 2 همکار روی یک پروژه با هم کار کردند،
46:07
but then one coworker publicly said the other.
663
2767440
5246
اما سپس یکی از همکاران علناً یکی دیگر را گفت.
46:12
Coworker is the.
664
2772686
1154
همکار است.
46:13
Reason why the project?
665
2773840
1280
دلیل این پروژه؟
46:15
Failed.
666
2775120
800
46:15
Even though they made.
667
2775920
1520
شکست خورد.
با اینکه ساختند.
46:17
All.
668
2777440
480
46:17
Decisions together.
669
2777920
1920
همه
تصمیمات با هم
46:19
That coworker is going to be  upset and they can say I can't  
670
2779840
4480
آن همکار ناراحت خواهد شد و می‌توانند بگویند نمی‌توانم
46:24
believe she threw me under the bus at the meeting.
671
2784320
4160
باور کنم که در جلسه مرا زیر اتوبوس انداخته است.
46:28
Sheldon threw us all under the bus.
672
2788480
1600
شلدون همه ما را زیر اتوبوس انداخت.
46:30
#17 to be on thin ice.
673
2790720
2960
شماره 17 روی یخ نازک باشید.
46:33
This is when you're in a  risky or dangerous situation.
674
2793680
4480
این زمانی است که در یک موقعیت خطرناک یا خطرناک قرار دارید.
46:38
So let's say your boss says to you.
675
2798160
2080
پس فرض کنید رئیستان به شما می گوید.
46:40
This is the.
676
2800240
1040
این است.
46:41
Third time you're late, you're on thin ice.
677
2801280
4000
بار سوم که دیر کردی، روی یخ نازک هستی.
46:45
That's not a good position to be because it means  that you're in a risky or dangerous situation.
678
2805280
6000
این موقعیت خوبی نیست زیرا به این معنی است که در موقعیتی پرخطر یا خطرناک قرار دارید.
46:51
In this case, you're at risk of losing your job.
679
2811280
5200
در این صورت، شما در معرض خطر از دست دادن شغل خود هستید.
46:56
You're on thin ice, so management will say this  to you to let you know that you're in trouble.
680
2816480
7936
شما روی یخ نازک هستید، بنابراین مدیریت این را به شما می‌گوید تا متوجه شوید که در مشکل هستید.
47:04
Here on thin ice.
681
2824416
1184
اینجا روی یخ نازک
47:05
Next to hit a snag.
682
2825600
2320
بعد به ضربه.
47:07
This probably happens to people every single day.
683
2827920
3040
این احتمالاً هر روز برای مردم اتفاق می افتد.
47:10
This is when you encounter unexpected  problems, challenges, or difficulties.
684
2830960
6000
این زمانی است که با مشکلات، چالش‌ها یا مشکلات غیرمنتظره‌ای مواجه می‌شوید.
47:16
So let's say you're about to launch a new  product and everything is going perfectly.
685
2836960
5760
بنابراین فرض کنید در شرف راه‌اندازی یک محصول جدید هستید و همه چیز به‌خوبی پیش می‌رود.
47:22
But then we hit a snag when the supplier  couldn't deliver the materials on time.
686
2842720
6560
اما زمانی که تامین‌کننده نتوانست مواد را به موقع تحویل دهد، با مشکل مواجه شدیم.
47:29
But don't throw in the towel,  because I'm sure you can.
687
2849280
2960
اما حوله نزنید، زیرا مطمئنم که می توانید.
47:32
Work through it.
688
2852240
1360
از طریق آن کار کنید.
47:33
#9 19 to keep one's eyes peeled.
689
2853600
3760
# 9 19 برای حفظ چشمان خود.
47:37
This is when you stay alert and  watchful for something specific.
690
2857360
4960
این زمانی است که برای چیزی خاص هوشیار و مراقب می‌مانید.
47:42
Your.
691
2862320
240
47:42
Co worker could say keep your eyes peeled for any  
692
2862560
2720
شما
همکار می‌تواند بگوید چشمانتان را برای هرگونه
47:45
updates on the project deadline so your Co  worker is telling you to watch carefully.
693
2865280
6240
به‌روزرسانی در مهلت پروژه نگه دارید تا همکارتان به شما بگوید که با دقت تماشا کنید.
47:51
For those updates.
694
2871520
2080
برای آن به روز رسانی ها.
47:53
Keep your eyes peeled.
695
2873600
2160
چشمان خود را پوست کنده نگه دارید.
47:55
#21 that your boss is going to love to cut a deal.
696
2875760
4320
شماره 21 اینکه رئیس شما دوست دارد معامله کند.
48:00
This is when you reach an agreement.
697
2880080
2160
این زمانی است که به توافق می رسید.
48:02
So an agreement.
698
2882240
800
پس یک توافق
48:03
Is a positive.
699
2883040
1040
مثبت است.
48:04
Thing your boss will be happy, but this  usually happens after a period of negotiation.
700
2884080
6400
چیزی که رئیس شما خوشحال خواهد شد، اما این معمولاً پس از یک دوره مذاکره اتفاق می‌افتد. می‌توان
48:10
You could say it took us a  while, but we finally cut a deal.
701
2890480
5680
گفت مدتی طول کشید ، اما در نهایت به توافق رسیدیم.
48:16
Cut a new deal.
702
2896160
2160
قرارداد جدیدی را قطع کنید.
48:18
#21 to be up in the air.
703
2898320
2640
شماره 21 در هوا بودن.
48:20
This is when things are uncertain,  undecided, or unresolved.
704
2900960
4960
این زمانی است که چیزها نامشخص، بلاتکلیف یا حل نشده باشند.
48:25
For example, the conference is up in the air.
705
2905920
3360
به عنوان مثال، کنفرانس در هوا است.
48:29
So it's uncertain if you're even going to have  
706
2909280
2880
بنابراین مشخص نیست که آیا حتی قرار است   کنفرانسی داشته باشید
48:32
a conference or the status  of it, the planning of it.
707
2912160
3840
یا وضعیت آن، برنامه ریزی آن.
48:36
Everything is uncertain, undecided, unresolved.
708
2916000
3440
همه چیز نامشخص، بلاتکلیف، حل نشده است.
48:39
It's up in the air.
709
2919440
1280
در هوا است.
48:40
Or you could say our plans are up in the air.
710
2920720
3520
یا می توانید بگویید برنامه های ما روی هواست.
48:44
Nothing has been decided.
711
2924240
2640
هیچ چیزی قطعی نشده است.
48:46
That's up in the air.
712
2926880
2080
که در هوا است.
48:48
And finally #22 in the works.
713
2928960
3760
و در نهایت شماره 22 در دست ساخت است.
48:52
In the works, this means in progress.
714
2932720
3360
در آثار، این به معنای در حال پیشرفت است.
48:56
So currently being developed or finalized.
715
2936080
3520
بنابراین در حال حاضر در حال توسعه یا نهایی شدن است.
48:59
The conference is in the works.
716
2939600
2400
کنفرانس در حال انجام است.
49:02
We're working on it, we're  developing it, we're finalizing it.
717
2942000
4400
ما روی آن کار می کنیم، در حال توسعه آن هستیم، در حال نهایی کردن آن هستیم.
49:06
Our plans are in the works.
718
2946400
2480
برنامه های ما در حال انجام است.
49:08
So they're not up in the air anymore.
719
2948880
2320
بنابراین آنها دیگر در هوا نیستند.
49:11
They're in the works.
720
2951200
1760
آنها در حال کار هستند.
49:12
Wow, now you have.
721
2952960
1440
وای الان داری
49:14
60.
722
2954400
480
49:14
New idioms in your vocabulary, Larry?
723
2954880
2560
60.
اصطلاحات جدید در واژگان شما، لری؟
49:17
Put yes, yes, yes, yes, yes, yes, put yes,  
724
2957440
2320
بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله،
49:19
yes, yes in the comments if you  want to keep learning idioms.
725
2959760
4080
بله را در نظرات قرار دهید اگر می خواهید به یادگیری اصطلاحات ادامه دهید.
49:23
And if I see enough students who put yes, yes,  yes, I'll make another lesson just like this.
726
2963840
5280
و اگر تعداد زیادی دانش‌آموز ببینم که بله، بله، بله، درس دیگری درست مثل این می‌سازم.
49:29
And of course, make sure you like this lesson,  
727
2969120
1920
و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،
49:31
share it with your friends and subscribe to  your Notified every time I post a new lesson.
728
2971040
4480
آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و هر بار که درس جدیدی را پست می‌کنم، در Notified خود مشترک شوید.
49:35
And you can get this free.
729
2975520
1040
و شما می توانید این را رایگان دریافت کنید.
49:36
Speaking Guide where I share 6 tips on how  to speak English fluently and confidently.
730
2976560
4320
راهنمای صحبت کردن که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید
49:40
You can click here to download it or  look for the link in the description.
731
2980880
3600
برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.
49:44
And here's another lesson I know you'll love.
732
2984480
2240
و این یک درس دیگر است که می دانم دوست خواهید داشت.
49:46
Make sure you watch it now.
733
2986720
3680
حتما همین الان تماشاش کنید
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7