Learn English with News | Advanced Reading Lesson (BLACK FRIDAY NEWS)

Do you want to feel more confident reading in English?

آیا می خواهید با خواندن به زبان انگلیسی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید ؟

Well, that's exactly what we'll do today, because we're going to read a news article

خوب، این دقیقاً همان کاری است که امروز انجام خواهیم داد، زیرا قرار است با هم یک مقاله خبری بخوانیم

together.

.

So by the end of this lesson, you feel a lot

بنابراین در پایان این درس، با

more confident reading in English.

خواندن به زبان انگلیسی اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

Welcome back to JForrest English, of course.

البته به JForrest English خوش آمدید.

I'm Jennifer now.

من الان جنیفر هستم بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

1st I'll read the.

اول من می خوانم.

Headline The Stores snubbing Black Friday.

تیتر فروشگاه‌ها که جمعه سیاه را نادیده می‌گیرند.

'S Mega sales.

فروش مگا S.

We're talking about black.

ما در مورد سیاه صحبت می کنیم.

Friday.

جمعه.

Now you might be wondering, well, what does it mean to snub?

حالا ممکن است از خود بپرسید، خوب، غر زدن به چه معناست؟

So let's.

پس بیایید.

Talk about this.

در این مورد صحبت کنید.

Here snub.

اینجا فحش دادن

Is a verb.

یک فعل است.

And when you snub someone, or in this case something, you insult them and you do that

و وقتی کسی یا در این مورد چیزی را فحش می دهید، به او توهین می کنید و این کار را

by not giving them any attention.

با عدم توجه به او انجام می دهید.

So the stores.

بنابراین فروشگاه ها. آیا

Are insulting Black Friday by not participating, by not offering any sales.

با شرکت نکردن، با ارائه ندادن هیچ فروشی به جمعه سیاه توهین می کنید.

To be honest, we more commonly use the verb snub with a person.

صادقانه بگویم، ما بیشتر از فعل snub با شخص استفاده می کنیم.

For example, if rashes snubbed me, it means she didn't give me any attention and therefore

به عنوان مثال، اگر بثورات من را نادیده گرفت، به این معنی است که او هیچ توجهی به من نکرده است و بنابراین

I felt insulted.

احساس می کنم به من توهین شده است.

So maybe, I said.

پس شاید، گفتم.

Oh, hey, Rasha.

اوه، هی، راشا.

And she just kept on walking.

و او فقط به راه رفتن ادامه داد.

Or she maybe gave me a head nod and then kept on walking and I felt insulted.

یا شاید سرم را تکان داد و سپس به راه رفتن ادامه داد و من احساس کردم به من توهین شده است.

So put.

بنابراین قرار دهید.

In the comments, I wouldn't snub you Jennifer, to mean that if I say.

در کامنت‌ها، جنیفر را به شما تحقیر نمی‌کنم، به این معنا که اگر بگویم.

Hi, you would say.

سلام، شما بگویید.

Hi right back now remember you can use this with someone.

سلام همین حالا به یاد داشته باشید که می توانید از این با کسی استفاده کنید.

I wouldn't snub you, but you can also use this with a something like black.

من شما را رد نمی کنم، اما می توانید از آن با چیزی شبیه به مشکی نیز استفاده کنید.

Friday, so you could say.

جمعه، پس می توانید بگویید.

I wouldn't snub.

من غر نمی زنم.

Your videos.

ویدیوهای شما

So that means if.

پس این بدان معناست که اگر.

You saw a.

دیدی الف

Notification for my.

اطلاعیه برای من

Video.

ویدئو.

And you just said that's not going to be good.

و شما فقط گفتید که خوب نیست.

You ignored my video and therefore you insulted me.

شما ویدیوی من را نادیده گرفتید و در نتیجه به من توهین کردید.

So don't.

پس نکن. آیا

Do that I.

این کار را انجام می دهم.

Wouldn't snub your videos, Jennifer?

جنیفر، ویدیوهای شما را رد نمی کند؟

Put that in the comments And don't worry about taking these notes because I summarize everything

آن را در نظرات قرار دهید و نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را

in a free lesson PDF.

در یک درس رایگان PDF خلاصه می کنم.

You can look in the description to download it.

برای دانلود می توانید به توضیحات مراجعه کنید .

So our topic is the stores.

بنابراین موضوع ما فروشگاه ها است.

Snubbing black.

سیاه نمایی

Fridays Mega sales.

فروش مگا جمعه ها.

Mega means really?

مگا یعنی واقعا؟

Big, really big sales.

فروش بزرگ، واقعاً بزرگ.

Of course the.

البته

Sales you find on Black Friday Many.

فروش هایی که در جمعه سیاه بسیاری پیدا می کنید.

Retailers.

خرده فروشان

Flaunt rock bottom.

خودنمایی پایین سنگ.

Prices the day.

قیمت روز

After Thanksgiving, when you flaunt something, it means you intentionally advertise that

بعد از عید شکرگزاری، وقتی چیزی را به رخ می‌کشید، به این معنی است که شما عمداً آن چیزی را تبلیغ می‌کنید

something, intentionally means you do it on purpose, and you do it in a way.

، عمداً به این معنی است که آن را عمدا انجام می‌دهید و به نوعی آن را انجام می‌دهید.

That others admire.

که دیگران آن را تحسین می کنند.

It so in this case the retailers that means the.

بنابراین در این مورد خرده فروشان به این معنی است .

Stores the stores.

فروشگاه ها را ذخیره می کند.

Flaunt.

به رخ کشیدن.

They advertise their rock.

سنگ خود را تبلیغ می کنند.

Bottom Prices rock.

قیمت های پایین سنگ.

Bottom means the lowest.

پایین به معنای پایین ترین است.

Possible level, so the lowest possible price that you'll buy this TV for.

سطح ممکن، بنابراین با کمترین قیمت ممکن این تلویزیون را برای آن خریداری خواهید کرد.

They flaunt it, they.

آنها آن را به رخ می کشند، آنها.

Advertise it.

آن را تبلیغ کنید.

In a way that makes you say.

طوری که شما را وادار به گفتن کند.

Oh.

اوه

That's awesome.

این عالیه

I really want that so in a store.

من واقعاً آن را در یک فروشگاه می خواهم.

Context.

متن نوشته.

This is a good thing, but we frequently use this in a negative.

این چیز خوبی است، اما ما اغلب از آن به صورت منفی استفاده می کنیم.

Way to describe people.

روشی برای توصیف افراد

For example my.

به عنوان مثال من.

Sister, Always.

خواهر، همیشه

Flaunts her big bonuses.

پاداش های بزرگ او را به رخ می کشد.

So she.

بنابراین او.

Advertises her bonuses.

پاداش های او را تبلیغ می کند.

Oh look.

اوه نگاه کن.

How much money I made.

چقدر پول در آوردم.

Oh, look at this Fancy.

اوه، به این فانتزی نگاه کن.

Shirt I bought.

پیراهنی که خریدم

Look at my nice.

خوب من را نگاه کن

Jewelry I bought.

جواهراتی که خریدم

With my big bonus, So we do it more in a negative way when someone flaunts something, so just

با امتیاز بزرگ من، بنابراین وقتی کسی چیزی را به رخ می‌کشد، این کار را بیشتر به شیوه‌ای منفی انجام می‌دهیم، پس فقط

keep that in mind.

آن را در نظر داشته باشید.

Many retailers flaunt rock bottom prices the day after Thanksgiving.

بسیاری از خرده فروشان روز پس از روز شکرگزاری، قیمت های پایین را به رخ می کشند.

But others opt out of the.

اما برخی دیگر از آن منصرف می شوند.

Shopping frenzy.

جنون خرید.

When you opt out of something, it means you don't participate in it.

وقتی از چیزی انصراف می دهید، به این معنی است که در آن شرکت نمی کنید.

So other retailers, other stores are?

بنابراین سایر خرده فروشان، فروشگاه های دیگر هستند؟

Opting out?

انصراف دادن؟

Of Black Friday.

از جمعه سیاه.

They're not participating in it OPT.

آنها در آن OPT شرکت نمی کنند.

Out of the.

بیرون از.

Shopping Frenzy.

دیوانگی خرید.

A frenzy is exactly what you see in this picture.

دیوانگی دقیقاً همان چیزی است که در این تصویر می بینید.

It's uncontrolled.

کنترل نشده است.

But excited behavior.

اما رفتار هیجان انگیز.

So everyone is.

پس همه هستند.

Very excited because they're.

بسیار هیجان زده هستند زیرا آنها هستند.

Getting this TV for.

گرفتن این تلویزیون برای.

$100 80% off, but it's also uncontrolled.

100 دلار 80% تخفیف، اما کنترل نشده نیز هست.

They're probably going to.

آنها احتمالا می روند.

Push each.

هر کدام را فشار دهید.

Other They're going to grab at things, so it's uncontrolled but excited, not necessarily

دیگر آنها چیزهایی را به چنگ خواهند آورد، بنابراین کنترل نشده اما هیجان انگیز است و لزوماً

a positive thing.

یک چیز مثبت نیست.

For example, there was a frenzy after the team won A.

به عنوان مثال، پس از قهرمانی تیم در

World Cup.

جام جهانی، یک جنون وجود داشت.

The World Cup.

جام جهانی.

Not all World Cup.

نه همه جام جهانی.

Because there's only one, so the.

از آنجا که تنها یک وجود دارد، بنابراین.

World Cup Are you enjoying this lesson?

جام جهانی آیا از این درس لذت می برید؟

If you.

اگر شما.

Are then I want to tell you about the finally Fluent Academy.

آیا پس از آن می خواهم در مورد آکادمی فلوئنت در نهایت به شما بگویم .

This is my premium training program where we study native English speakers from TV,

این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

the movies, YouTube.

فیلم و یوتیوب مطالعه می کنیم.

And the news, so you can.

و اخبار، بنابراین شما می توانید.

Improve your listening skills of fast English.

مهارت شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید.

Expand your vocabulary with natural expressions and.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی و.

Learn advanced grammar easily.

گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal.

بعلاوه، شما مرا به عنوان شخصی خواهید داشت.

Coach, you can look in the.

مربی، شما می توانید نگاه کنید.

Description for the link to learn more or you can go to my website and click on.

توضیحات برای لینک برای کسب اطلاعات بیشتر یا می توانید به وب سایت من بروید و روی آن کلیک کنید.

Finally, Fluent Academy.

بالاخره فلوئنت آکادمی.

Now let's.

حالا وقته.

Continue with our lesson.

به درس ما ادامه دهید.

Ethics, image, and margins all play a part in the calculus.

اخلاق، تصویر و حاشیه ها همگی در محاسبه نقش دارند.

So margins, This is another word for.

بنابراین حاشیه، این یک کلمه دیگر است.

Profit.

سود.

Profit is.

سود است.

The money.

پول.

The store.

فروشگاه.

Earns from selling a television product.

از فروش محصولات تلویزیونی درآمد کسب می کند.

Or service.

یا خدمات.

But it's after expenses.

اما بعد از خرج است. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

For many shoppers, Black Friday kicks off the zenith of the shopping season.

برای بسیاری از خریداران، جمعه سیاه اوج فصل خرید را آغاز می کند.

Here kick.

اینجا لگد بزن

Off This means start, so black.

خاموش این یعنی شروع، خیلی سیاه.

Friday starts the.

جمعه آغاز می شود.

Zenith.

اوج. به

Notice the pronunciation.

تلفظ دقت کنید

We have that long EZ Zenith.

ما آن EZ Zenith طولانی داریم.

Zenith, the zenith of the shopping season.

زنیت، اوج فصل خرید. به

It means.

این معنی.

The highest.

بالاترین.

Point so black.

نقطه خیلی سیاه

Friday is the best.

جمعه بهترینه

Shopping.

خريد كردن.

Day for retailers is the.

روز برای خرده فروشان است.

Day they make most of their money.

روزی که بیشتر پول خود را به دست می آورند.

That's the zenith of the shopping season in the US, nearly 73 million.

این اوج فصل خرید در ایالات متحده است، نزدیک به 73 میلیون.

People visited A.

بازدید مردم از

Brick and mortar store Brick and mortar.

فروشگاه آجر و ملات آجر و ملات.

That's a way of.

این یک راه است.

Describing a physical.

توصیف فیزیکی

Store because a physical store.

فروشگاه به دلیل یک فروشگاه فیزیکی.

Is made.

ساخته شده.

Out of bricks and mortar.

از آجر و ساروج.

So that's.

پس همین است.

Where the expression comes from?

این بیان از کجا آمده است؟

It's a physical store during 2020's.

این یک فروشگاه فیزیکی در طول سال 2020 است. من نوشتم که

Thanksgiving holiday weekend with billions spent online too, I wrote.

تعطیلات آخر هفته شکرگزاری با میلیاردها دلار خرج آنلاین نیز انجام شده است.

That here for you physical.

که اینجا برای شما فیزیکی است.

Store Brick and mortar store.

فروشگاه فروشگاه آجر و ملات.

Now, I haven't asked you yet.

حالا من هنوز ازت نپرسیدم

Are you?

شما هستید؟

Opting in?

شرکت کردن؟

Or out of Black Friday.

یا خارج از جمعه سیاه.

Remember, if you opt out of Black Friday, it means you're not participating in Black

به یاد داشته باشید، اگر از جمعه سیاه انصراف دهید، به این معنی است که در جمعه سیاه شرکت نمی کنید

Friday.

.

But if you're opting into.

اما اگر شما انتخاب کنید.

Black Friday you are.

جمعه سیاه شما هستید.

Participating, so you're.

شرکت کردن، پس شما هستید.

Going to go to the store or.

رفتن به فروشگاه یا.

Online and buy things so.

آنلاین و خرید چیزها بنابراین.

You can put.

می توانید قرار دهید.

Opt in.

شرکت کنید.

Or opt out.

یا انصراف دهید.

In the comments to let me know if you're going to participate.

در نظرات به من اطلاع دهید که آیا می خواهید شرکت کنید.

OK, let's continue every year, Shoppers.

خوب، بیایید هر سال ادامه دهیم، خریداران.

Mob stores for Steep.

فروشگاه های اوباش برای Steep.

Markdowns to mob A.

Markdowns to mob A.

Store.

Store.

That's when you form.

آن وقت است که شما تشکیل می دهید.

A very large group, but that group.

یک گروه بسیار بزرگ، اما آن گروه.

Could be formed for admiration interest.

می تواند برای علاقه تحسین تشکیل شود.

Or.

یا.

Anger.

خشم.

So a mob or two mob can be.

بنابراین یک یا دو اوباش می تواند باشد.

A.

الف-

Positive thing or it can turn into a negative violent.

چیز مثبت یا می تواند به خشونت منفی تبدیل شود .

Thing as well, which sometimes happens on Black Friday.

چیزی که گاهی اوقات در جمعه سیاه اتفاق می افتد.

So this is.

بنابراین این است.

Also an example of people mobbing the store.

همچنین نمونه ای از اوباش مردم به فروشگاه.

They're.

آنها هستند.

Going to the store as a very large.

رفتن به فروشگاه به عنوان یک بسیار بزرگ.

Group and there's.

گروه و وجود دارد.

A lot of.

بسیاری از.

High emotion involved, you can probably understand.

شما احتمالاً می توانید درک کنید.

It's easy.

آسان است.

For this.

برای این.

Situation to turn more negative now.

وضعیت در حال حاضر منفی تر می شود.

It says.

می گوید.

Every year, Shoppers Mom.

هر سال، مامان خریداران.

Stores for Steep.

فروشگاه برای Steep.

Markdowns.

نشانه گذاری ها.

So in this case, a markdown is a discounted price.

بنابراین در این مورد، علامت گذاری یک قیمت تخفیف خورده است .

So it went.

پس رفت.

From 100.

از 100.

Dollars to.

دلار به.

$90.00 That's a markdown, but a steep markdown is a highly discounted price.

90.00 دلار این یک کاهش قیمت است، اما کاهش تند قیمت بسیار با تخفیف است.

So from $100 to 20?

پس از 100 دلار به 20؟

Dollars, so 80.

دلار، پس 80

Percent off that would.

درصد.

Be a steep.

شیب دار باش

Markdown.

مارک داون.

Widely circulated.

به طور گسترده منتشر شد.

Videos on social media often highlight the chaos wrought on stores themselves.

ویدئوها در رسانه های اجتماعی اغلب آشفتگی ایجاد شده در خود فروشگاه ها را برجسته می کنند.

Wrought on is not very common and you likely won't use it in your vocabulary, but just

Wrough on خیلی متداول نیست و شما احتمالاً از آن در واژگان خود استفاده نمی کنید، اما فقط

so you understand what it means, it means.

برای اینکه معنی آن را بفهمید، به معنای آن است.

Caused by, so chaos is.

ناشی از، بنابراین هرج و مرج است.

When there is.

وقتی که هست.

A lot of.

بسیاری از.

Uncontrollables like in this situation people are acting chaotically.

افراد غیرقابل کنترلی مانند این وضعیت، مردم به طور آشفته عمل می کنند.

This situation you could.

این وضعیت شما می توانید.

Describe it as.

آن را به عنوان توصیف کنید.

Having a lot.

زیاد داشتن.

Of chaos.

از هرج و مرج.

Now the stores the highlight the chaos.

اکنون فروشگاه ها هرج و مرج را برجسته می کنند. در

Rot on stores themselves.

خود فروشگاه ها پوسیده شوند.

So it was this chaos is caused by the stores because.

بنابراین این هرج و مرج توسط فروشگاه ها ایجاد می شود زیرا.

They're the ones who are advertising 80% off, so they're going to give some examples.

آنها کسانی هستند که 80 درصد تخفیف دارند، بنابراین نمونه هایی را ارائه می کنند.

Of the chaos.

از هرج و مرج.

Display banners torn down.

نمایش بنرهای پاره شده

When something is torn down, it is taken from.

وقتی چیزی خراب می شود از آن گرفته می شود.

The surface, like the wall.

سطح، مانند دیوار.

But in a very disorganized.

اما در یک بسیار بی نظم.

Way so you just tear.

به طوری که شما فقط پاره می کنید.

It down torn down shelves.

آن قفسه های پاره پاره شد.

Stripped bare, Stripped bare.

برهنه شد، برهنه شد.

Means they've taken everything off.

یعنی همه چیز را برداشته اند.

The shelf.

قفسه.

So you see a shelf where there were supposed to be.

بنابراین شما قفسه ای را می بینید که در آن قرار بود وجود داشته باشد.

Televisions.

تلویزیون ها

And there's nothing there.

و هیچی اونجا نیست

You just see a torn down banner and even occasional spats of violence.

شما فقط یک بنر پاره شده و حتی گاهی اوقات خشونت را می بینید.

A spat of violence simply means a small period of violence.

یک لکه خشونت به سادگی به معنای دوره کوچک خشونت است.

But some retailers?

اما برخی از خرده فروشان؟

Balk at black.

بالک در سیاه.

Friday's consumerism culture.

فرهنگ مصرف گرایی جمعه

Let's talk about to.

بیایید در مورد به صحبت کنیم.

Balk balk awk balk that L.

بالک بالک اوک بالک که L. آیا

Is silent balk balk?

بالک بالک خاموش است؟

Some retailers balk at black.

برخی از خرده فروشان با سیاهی مخالف هستند.

Friday's Consumerism culture.

فرهنگ مصرف گرایی جمعه

When you.

وقتی تو.

Balk at something you're unwilling to do it and you usually have the reaction like.

از کاری که مایل به انجام آن نیستید کناره گیری کنید و معمولاً چنین واکنشی را دارید.

No.

نه.

So if let's say I was.

پس اگر بگوییم من بودم.

Buying a new car and I went.

ماشین نو خریدم و رفتم.

To the dealer.

به فروشنده.

And.

و.

I saw this car.

من این ماشین رو دیدم

And I liked it.

و من آن را دوست داشتم.

But then they.

اما بعد آنها.

Told me the price and I.

قیمت را به من گفت و من.

I balked.

من مخالفت کردم.

At the price and I said I'm not paying that are.

در قیمت و من گفتم من نمی پردازم که هستند.

You crazy?

تو دیوانه ای؟

Because I thought it was way too.

چون فکر میکردم خیلی هم همینطوره

Expensive.

گران.

Now you could also.

حالا شما هم می توانید.

Balk.

بالک.

At doing something I.

در انجام کاری.

Balked at the idea.

از این ایده امتناع کردم.

Of working on.

از کار بر روی.

Saturdays, so A.

شنبه ها، بنابراین A.

Client asked me oh, can you do this project on?

Client از من پرسید اوه، آیا می توانید این پروژه را در تاریخ انجام دهید؟

Saturday, Saturday.

شنبه، شنبه.

No.

نه.

I'm not doing that.

من این کار را نمی کنم.

I'm not working on Saturday.

شنبه کار نمیکنم

So just your strong negative reaction to something.

بنابراین فقط واکنش منفی شدید شما به چیزی است.

That shows your unwillingness.

این نشان دهنده عدم تمایل شماست.

To do it, that is you.

برای انجام آن، آن شما هستید.

Balking at the idea A.

مخالفت با ایده A.

Few retailers.

تعداد کمی از خرده فروشان.

Don't open at all.

اصلا باز نکن

So this is an example of them opting out.

بنابراین این نمونه ای از انصراف آنهاست.

Of Black Friday.

از جمعه سیاه.

Not only are they not offering a discount, a markdown, they're closing, They're not even

آنها نه تنها تخفیف نمی دهند، تخفیف نمی دهند، در حال بسته شدن هستند، حتی

opening.

باز هم نمی شوند.

A few retailers.

چند خرده فروش

Don't open at all.

اصلا باز نکن

For some brands, the decision is motivated by their corporate values and image.

برای برخی از برندها، انگیزه تصمیم گیری از ارزش ها و تصویر شرکتی آنهاست.

Retailers that appeal.

خرده فروشانی که جذابیت دارند.

To Environmentally and socially conscious shoppers often don't feed this frenzy.

برای خریداران محیط زیست و اجتماعی آگاه اغلب این دیوانگی را تغذیه نمی کند.

For profit.

برای سود.

So remember the frenzy?

پس دیوانگی را به یاد دارید؟

That's.

یعنی.

This, this chaos.

این، این هرج و مرج

Right this frenzy.

درسته این دیوانگی

So this this.

پس این این

Large.

بزرگ

Group with this.

با این گروه کنید

Very strong emotion.

احساس بسیار قوی

So you can imagine that for some brands.

بنابراین می توانید آن را برای برخی از مارک ها تصور کنید.

They don't want this image.

آنها این تصویر را نمی خواهند.

Associated with their.

با آنها مرتبط است.

Brand They don't want to.

نام تجاری آنها نمی خواهند.

See a highlight or a news.

یک نکته برجسته یا یک خبر را ببینید.

Headline about.

تیتر در مورد.

Customers getting into fights at their stores to buy the last.

مشتریان در فروشگاه های خود برای خرید آخرین دعوا می کنند.

Television.

تلویزیون

Some brands just might not want that.

برخی از برندها ممکن است این را نخواهند.

They might balk.

آنها ممکن است مخالفت کنند.

At the idea.

در ایده.

We're not doing that.

ما این کار را نمی کنیم.

Beyond corporate values, a brand's image also drives this decision.

فراتر از ارزش های شرکتی، تصویر برند نیز این تصمیم را هدایت می کند.

So in this.

بنابراین در این.

Case the.

مورد

Brand's image drives this decision.

تصویر برند باعث این تصمیم می شود.

So it motivates.

بنابراین باعث ایجاد انگیزه می شود.

This decision.

این تصمیم. به همین

It's the reason why this decision was made.

دلیل این تصمیم گرفته شد.

So the brand's image also drives this decision.

بنابراین تصویر برند نیز این تصمیم را هدایت می کند.

I wrote that for you.

برای تو نوشتم

Would it seem out of?

به نظر می رسد خارج از آن است؟

Place.

محل.

For a business to.

برای یک تجارت به.

Offer sales.

فروش را پیشنهاد دهید.

Would it devalue the brand?

آیا این امر باعث کاهش ارزش برند می شود؟

To do so.

برای انجام این کار.

If something seems.

اگر چیزی به نظر می رسد.

Out of place.

خارج از محل.

It means that it isn't appropriate.

یعنی مناسب نیست

For the.

برای.

Setting.

تنظیمات.

Here's an example, Jeremy.

این یک مثال است، جرمی.

Looked out of place.

بی جا به نظر می رسید.

Or you could.

یا می توانستی

Use seemed.

استفاده به نظر می رسید.

Out of place.

خارج از محل.

At the wedding.

در مراسم عروسی.

So.

بنابراین.

He didn't.

او این کار را نکرد.

Look like he.

شبیه او شوید.

Belonged at the wedding.

متعلق به عروسی

Now let's look at why everyone was wearing a suit but he was wearing jeans.

حالا بیایید ببینیم چرا همه کت و شلوار پوشیده بودند اما او شلوار جین پوشیده بود.

So he looked out of place.

بنابراین او به نظر خارج از محل. به

He looked like he didn't belong.

نظر می رسید که به او تعلق ندارد.

He looked inappropriate.

او نامناسب به نظر می رسید.

For this.

برای این.

Specific context, of course.

البته زمینه خاص

Wearing jeans?

شلوار جین پوشیده؟

There's nothing wrong with that, but maybe a wedding isn't the.

ایرادی ندارد، اما شاید عروسی اینطور نباشد.

Appropriate place.

مکان مناسب

To do that.

برای انجام آن.

So because.

پس چون

Of that.

از آن.

He looked out of place.

بی جا به نظر می رسید.

So this is what a.

بنابراین این چیزی است که یک.

Store should ask them.

فروشگاه باید از آنها بپرسد.

Would it seem out of?

به نظر می رسد خارج از آن است؟

Place.

محل.

For a business.

برای یک تجارت.

To offer sales.

برای ارائه فروش.

Would it devalue the brand to do so?

آیا انجام این کار باعث کاهش ارزش برند می شود؟

Devalue it means to make it less valuable, for example.

بی ارزش کردن یعنی کم ارزش کردن مثلاً.

Fake.

جعلی.

Louis Vuitton banks devalue the brands whenever I go to.

بانک های لویی ویتون هر زمان که من می روم ارزش برندها را کاهش می دهند .

The airport.

فرودگاه.

I always notice.

من همیشه متوجه می شوم.

How many bags and luggage?

چند تا کیف و چمدان؟

Suitcases have the Louis.

چمدان ها لویی دارند.

Vuitton logo on them, but I know that probably 90% of those.

لوگوی Vuitton روی آنهاست، اما من می دانم که احتمالاً 90٪ آنها.

Bags are fake.

کیف ها تقلبی هستند

They're not actually Louis Vuitton, because Louis Vuitton is an extremely expensive brand,

آنها در واقع لویی ویتون نیستند، زیرا لویی ویتون یک مارک بسیار گران قیمت است،

but the existence of those.

اما وجود چنین برندهایی وجود دارد.

Fake bags.

کیسه های تقلبی را

Makes the.

می سازد.

Real bag.

کیف واقعی

Less valuable because if I'm carrying a.

ارزش کمتری دارد زیرا اگر من حامل یک.

Real, Louis.

رئال، لوئیس.

Vuitton bag and I look around and see.

کیف ویتون و من به اطراف نگاه می کنم و می بینم.

Ten other people carrying fake Louis Vuitton bags.

ده نفر دیگر کیف های تقلبی لویی ویتون را حمل می کردند .

It makes my.

من را می سازد.

Bag less special, so fake Louis.

کیف کمتر خاص، بنابراین لوئیس جعلی.

Vuitton.

ویتون.

Bags devalued.

کیف ها بی ارزش شدند

The brand.

نام تجاری.

This is just my personal opinion.

این فقط نظر شخصی منه

Maybe you don't agree.

شاید شما موافق نباشید

With.

با.

That let's continue.

که ادامه بدیم

Aside from reputation for some stores, Black Friday simply isn't a practical business move.

جدای از شهرت برای برخی فروشگاه ها، بلک فرایدی به سادگی یک حرکت تجاری عملی نیست.

In this case, I'll move a practical business move.

در این صورت، من یک حرکت تجاری عملی را انجام خواهم داد .

Move means decision, action or.

حرکت به معنای تصمیم، اقدام یا.

Strategy.

استراتژی.

It's.

این است.

Very commonly used in a business context or in the context.

بسیار رایج در زمینه کسب و کار یا در زمینه استفاده می شود.

Of you.

از تو.

Taking action to.

اقدام به. به

Reach your goals.

اهداف خود برسید.

Whatever that goal may be.

آن هدف هر چه باشد.

So when a student signs up to the Finely Fluent Academy, I might reply back and say Signing

بنابراین وقتی دانش‌آموزی در آکادمی Finely Fluent ثبت‌نام می‌کند، ممکن است پاسخ بدهم و بگویم Signing

up for the Finely Fluent Academy.

up for Finely Fluent Academy.

Was a great.

عالی بود

Move.

حرکت.

That was a great move, Great move.

این یک حرکت عالی بود، حرکت عالی.

So it means.

پس یعنی.

A great.

عالی

Decision A great strategy, a great action that you just took.

تصمیم یک استراتژی عالی، یک اقدام عالی که به تازگی انجام داده اید.

Oh, that was.

اوه، این بود.

Such a great move.

چنین حرکت بزرگی

Or you might say.

یا ممکن است بگویید.

Signing up for the finally Fluent Academy was a great move and I have many students

ثبت نام در آکادمی فلوئنت در نهایت یک حرکت عالی بود و من شاگردان زیادی دارم

on my.

.

Website who have said that so.

وب سایتی که چنین گفته است.

Hopefully you'll be the next one in retail marketing prevailing trends.

امیدواریم شما نفر بعدی در روندهای غالب بازاریابی خرده فروشی باشید.

Show loyal.

وفادار نشان دادن

Customers often become.

مشتریان اغلب تبدیل می شوند.

Repeat.

تکرار.

Customers.

مشتریان.

Let's talk about prevailing trends.

بیایید در مورد روندهای غالب صحبت کنیم.

A trend just describes how people generally.

یک روند فقط چگونگی مردم را به طور کلی توصیف می کند.

Behave.

رفتار كردن.

And prevailing means that it's existing now and.

و غالب به این معنی است که اکنون موجود است و. این

It's accepted so.

چنین پذیرفته شده است.

Let me give you an example.

بگذارید برای شما مثالی بزنم.

Trends show that Canadians.

روندها نشان می دهد که کانادایی ها.

Travel the most.

بیشتر سفر کنید.

In Went in winter.

در زمستان رفت.

So this is how people.

بنابراین مردم اینگونه هستند.

Generally.

بطور کلی.

Behave so obviously.

خیلی واضح رفتار کن

There are many Canadians that don't travel in winter.

بسیاری از کانادایی ها هستند که در زمستان سفر نمی کنند.

But this is the.

اما این است.

Trend generally.

به طور کلی روند.

People do this so if you're.

اگر شما هستید، مردم این کار را انجام می دهند.

A travel company you would want to advertise to Canadians in winter because that's when

یک شرکت مسافرتی که می‌خواهید در زمستان برای کانادایی‌ها تبلیغ کنید، زیرا

we generally travel.

معمولاً در آن زمان سفر می‌کنیم.

Now you could say prevailing trends show that Canadians travel the most in winter.

اکنون می توان گفت روندهای غالب نشان می دهد که کانادایی ها بیشترین سفر را در زمستان دارند.

Prevailing just makes it a little stronger.

غالب شدن فقط آن را کمی قوی تر می کند. به

It sounds like, well, this is taking place now and this.

نظر می رسد، خوب، این در حال حاضر و این اتفاق می افتد.

Is accepted as a fact.

به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده است.

Right now, so you don't need to include it, it just makes it.

در حال حاضر، بنابراین نیازی به اضافه کردن آن ندارید، فقط آن را ایجاد می کند.

A little bit.

کمی.

Stronger in retail marketing.

در بازاریابی خرده فروشی قوی تر است.

Prevailing trends show loyal customers often become repeat customers.

روندهای غالب نشان می دهد که مشتریان وفادار اغلب به مشتریان تکراری تبدیل می شوند.

So this is how generally people.

بنابراین به طور کلی مردم اینگونه هستند.

Behave.

رفتار كردن.

But it doesn't mean it happens in every case and offer longer.

اما این بدان معنا نیست که در هر موردی اتفاق می افتد و پیشنهاد طولانی تری دارد.

Lifetime value to.

ارزش طول عمر به.

A brand.

یک نام تجاری.

They are also generally easier to maintain than constantly finding new ones.

همچنین نگهداری آنها از یافتن مداوم موارد جدید آسانتر است.

So this is saying why a company might want to opt?

بنابراین این می گوید که چرا یک شرکت ممکن است بخواهد انتخاب کند؟

Out of Black Friday.

خارج از جمعه سیاه.

And instead try.

و در عوض سعی کنید.

To develop loyal customers who?

برای توسعه مشتریان وفادار چه کسی؟

Buy from you.

از شما خرید کنید.

Regardless of sales, regardless.

صرف نظر از فروش، بدون توجه به.

Of time of year appealing to bargain hunters.

زمانی از سال جذاب برای شکارچیان معامله.

I like this line.

من این خط را دوست دارم

A bargain hunter is someone who is constantly looking for hunting for a bargain.

شکارچی معامله کسی است که دائماً به دنبال شکار برای معامله است.

A bargain is when you get something for less money than it normally costs.

معامله زمانی است که چیزی را با پولی کمتر از هزینه معمول آن به دست آورید.

And I kind of laughed because generally.

و من به نوعی خندیدم زیرا به طور کلی.

Being a bargain hunter is not really considered.

شکارچی بودن واقعاً در نظر گرفته نمی شود.

A positive.

آ مثبت.

Thing some people might consider.

چیزی که برخی افراد ممکن است در نظر بگیرند.

It, but I would say a lot of people.

این است، اما من می گویم بسیاری از مردم.

Don't consider it a positive thing.

آن را یک چیز مثبت تلقی نکنید.

It's a little bit of an insult to call someone a bargain hunter.

این کمی توهین است که کسی را شکارچی معامله بخوانی.

It's like calling them cheap, meaning that they don't like spending money.

مثل این است که آنها را ارزان خطاب کنیم، یعنی دوست ندارند پول خرج کنند.

They'll only spend money if.

آنها فقط پول خرج می کنند اگر.

They get a.

آنها یک را دریافت می کنند.

Discount.

تخفیف.

I wrote that for you, appealing to bargain hunters through massive Black Friday discounts.

من آن را برای شما نوشتم و از شکارچیان معامله از طریق تخفیف های گسترده جمعه سیاه درخواست کردم.

Remember, we learned before steep markdowns you could use that because that would be a

به یاد داشته باشید، ما قبل از کاهش تند یاد گرفتیم که می توانید از آن استفاده کنید زیرا این یک

massive discount.

تخفیف هنگفت خواهد بود.

A massive means really.

واقعاً وسیله ای عظیم

Large.

بزرگ

And that's what a steep markdown is.

و این همان چیزی است که نشانه گذاری تند است.

So same thing Appealing to bargain hunters through massive Black Friday discounts may

بنابراین همان چیزی که برای شکارچیان معامله از طریق تخفیف های گسترده جمعه سیاه جذاب است،

even turn core shoppers.

حتی ممکن است خریداران اصلی را تبدیل کند.

Off.

خاموش

OK, let's look at this because we have turn.

خوب، بیایید به این نگاه کنیم زیرا ما نوبت داریم.

And then someone or something.

و بعد کسی یا چیزی.

Someone Core shoppers and then off.

یکی از خریداران اصلی و سپس خاموش.

So let's look at this phrasal verb.

پس بیایید به این فعل عبارتی نگاه کنیم.

The phrasal verb is to.

فعل عبارتی to است.

Turn someone off and this is when you stomp someone from feeling interested.

کسی را خاموش کنید و این زمانی است که کسی را از احساس علاقه محروم می کنید.

But.

ولی.

Very important note, this is often used in a sexual way.

نکته بسیار مهم، این اغلب به صورت جنسی استفاده می شود.

You can use it in a non sexual way, but to do so you.

شما می توانید آن را به روشی غیر جنسی استفاده کنید، اما برای انجام این کار شما.

Just make sure the context is obvious.

فقط مطمئن شوید که زمینه واضح است.

If the context is not obvious, someone may interpret this.

اگر زمینه واضح نباشد، ممکن است کسی این را تفسیر کند.

As a sexual meaning, but in this case the context is obvious, so it.

به عنوان یک معنای جنسی، اما در این مورد زمینه آشکار است، بنابراین.

It doesn't apply to sexual.

در مورد جنسی صدق نمی کند

Relations at all.

اصلا روابط

I was going to apply for the promotion, but having to work Saturday really turned me off.

من می خواستم برای ترفیع درخواست بدهم، اما مجبور بودم شنبه کار کنم واقعاً من را خاموش کرد.

So this.

پس این

Having to work Saturday.

باید شنبه کار کنم

Caused me to not be interested in the promotion.

باعث شد که علاقه ای به تبلیغ نداشته باشم.

OK.

خوب.

So remember to stop someone from feeling interested.

بنابراین به یاد داشته باشید که از احساس علاقه کسی جلوگیری کنید.

So discounts may even turn core shoppers off.

بنابراین تخفیف ها حتی ممکن است خریداران اصلی را خاموش کنند.

They might not be interested in your brand, for example Louis Vuitton or other prestigious.

آنها ممکن است به برند شما علاقه ای نداشته باشند، به عنوان مثال لویی ویتون یا سایر افراد معتبر.

Brands.

برندها

If they offer discounts on Black Friday now, they're actually giving the reason the disc

اگر الان در جمعه سیاه تخفیف می دهند، در واقع دلیل این دیسک را بیان می کنند

so.

.

Appealing to bargain hunters through massive Black Friday discounts may even turn core

جلب نظر شکارچیان معامله از طریق تخفیف های هنگفت جمعه سیاه ممکن است حتی

shoppers off if hordes of bargain.

خریداران اصلی را در صورت انبوهی از چانه زنی منصرف کند.

Hunters plow through a store.

شکارچیان در یک فروشگاه شخم می زنند.

Looking for deals and disrupt them.

به دنبال معاملات و مختل کردن آنها.

Ah, OK, so I'm shopping for my Louis Vuitton bag, and then all of a sudden hordes of bargain

آه، باشه، پس من دارم برای کیف لویی ویتونم می خرم ، و ناگهان انبوهی از شکارچیان مقرون به صرفه،

hunters, people looking for a deal, come into the store.

افرادی که به دنبال معامله هستند، وارد فروشگاه می شوند.

And.

و.

Now I am bothered and this turns me off and I don't want to shop at Louis Vuitton.

الان اذیتم می‌کند و این باعث می‌شود که من را خاموش کند و نمی‌خواهم از Louis Vuitton خرید کنم.

I'm using this as an example I've never bought.

من از این به عنوان نمونه ای استفاده می کنم که هرگز نخریده ام.

Anything from Louis Vuitton?

چیزی از لویی ویتون؟

This is just.

این فقط

An example.

یک مثال.

It was the first brand I thought of.

اولین برندی بود که بهش فکر کردم.

OK, hordes means many people, so it.

خوب، انبوهی به معنای بسیاری از مردم است، بنابراین.

Again, describes a very large crowd, Hordes a.

باز هم جمعیت بسیار زیادی را توصیف می کند، Hordes a.

Bargain hunters, A large group.

شکارچیان معامله، یک گروه بزرگ.

Of bargain hunters if they plow through to.

از شکارچیان معامله اگر آنها را از طریق شخم زدن به.

Plow through is when you go through.

شخم زدن زمانی است که از آن عبور می کنید.

Something like the store, but it's difficult because there's.

چیزی شبیه به فروشگاه، اما دشوار است زیرا وجود دارد.

So many people around, you have to get your elbows up.

افراد زیادی در اطراف هستند، شما باید آرنج خود را بالا بیاورید.

It's difficult, so plow through a store.

سخت است، پس در یک فروشگاه شخم بزنید.

Looking for deals and disrupt them?

به دنبال معاملات و برهم زدن آنها هستید؟

There are many reasons retailers may snub.

دلایل زیادی وجود دارد که خرده فروشان ممکن است این موضوع را رد کنند.

Ah, now you know what this means to snub.

آه، حالا می‌دانی که این غر زدن به چه معناست. به

Remember, it's when you ignore someone, you don't give them any attention and that insults

یاد داشته باشید، وقتی کسی را نادیده می گیرید، به او توجهی نمی کنید و به او توهین می کنید

them.

.

So the retailers?

پس خرده فروشان؟

Snub Black Friday they.

Snub جمعه سیاه آنها. به

Don't give it any attention Snub Black Friday, but at the core.

Snub Black Friday توجه نکنید، اما در اصل.

So at the core they're saying there are many reasons, but at the core, so the core would.

بنابراین در اصل آنها می گویند دلایل زیادی وجود دارد، اما در هسته، بنابراین هسته این کار را می کند.

Be the most important reason at the core it's about.

مهم ترین دلیل در اصل موضوع باشید.

How the shopping bonanza?

چگونه می توان خرید؟

Let's talk about this the.

بیایید در مورد این صحبت کنیم.

Shopping bonanza.

خرید بانو.

A bonanza for a store.

یک پول برای یک فروشگاه.

Is an event that produces a lot of.

رویدادی است که تولید بسیاری از.

Profit and remember margins is another word for profit, so you could.

سود و به یاد داشته باشید حاشیه ها کلمه دیگری برای سود است، بنابراین شما می توانید.

Say a lot of margins.

حواشی زیادی بگو.

A lot of profit.

سود زیاد. این است که

Is about how the shopping bonanza.

چگونه رونق خرید.

So this event is Black Friday.

بنابراین این رویداد جمعه سیاه است.

So it's about how Black Friday.

بنابراین در مورد چگونگی جمعه سیاه است.

The shopping bonanza is Black Friday.

ارزش خرید، جمعه سیاه است.

How the shopping bonanza plays into a store's business strategy.

چگونه سود خرید در استراتژی تجاری یک فروشگاه نقش دارد .

Ultimately the long term view is.

در نهایت دیدگاه بلند مدت است.

What matters?

چه اهمیتی دارد؟

In this case, ultimately it's used to emphasize the most important fact in a situation, so

در این مورد، در نهایت برای تأکید بر مهم ترین واقعیت در یک موقعیت استفاده می شود، بنابراین

this article mentioned many reasons why stores might opt out of Black Friday.

این مقاله به دلایل زیادی اشاره کرد که چرا فروشگاه ها ممکن است از جمعه سیاه انصراف دهند.

Why they might snub or.

چرا ممکن است غر بزنند یا.

Balk at Black Friday.

Balk در جمعه سیاه.

And the most important fact is right here.

و مهمترین واقعیت همین جاست.

Ultimately the long term view is what matters.

در نهایت دیدگاه بلند مدت آن چیزی است که اهمیت دارد.

So you learned a lot of great.

پس خیلی چیزهای عالی یاد گرفتی.

Vocabulary.

واژگان.

Now what I'll do is I'll read the.

حالا کاری که من انجام خواهم داد این است که آن را بخوانم.

Article from start to finish, and this time you can focus on my pronunciation.

مقاله از ابتدا تا انتها، و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

The store's snubbing Black Friday's Mega sales.

فروش مگا جمعه سیاه فروشگاه.

Many retailers flaunt rock bottom prices the day after Thanksgiving, but others opt out

بسیاری از خرده فروشان یک روز پس از روز شکرگزاری قیمت های پایینی را به رخ می کشند ، اما برخی دیگر

of the shopping frenzy.

از جنون خرید خودداری می کنند.

Ethics, image, and margins all play a part in the calculus.

اخلاق، تصویر و حاشیه ها همگی در محاسبه نقش دارند.

For many shoppers, Black Friday kicks off the.

برای بسیاری از خریداران، جمعه سیاه شروع می شود .

Zenith of the shopping season in the US, Nearly 73 million people visited a brick.

اوج فصل خرید در ایالات متحده، نزدیک به 73 میلیون نفر از یک آجر بازدید کردند.

And mortar store during 2020's Thanksgiving holiday weekend with billions spent online

و فروشگاه ملات در تعطیلات آخر هفته شکرگزاری 2020 با میلیاردها دلار خرج آنلاین

too.

نیز.

Every year.

هر سال.

Shoppers Mob stores for Steep.

فروشگاه‌های Shoppers Mob برای Steep.

Markdowns widely circulated.

مارک داونز به طور گسترده منتشر شد.

Videos on social media often highlight the chaos wrought on stores themselves.

ویدئوها در رسانه های اجتماعی اغلب آشفتگی ایجاد شده در خود فروشگاه ها را برجسته می کنند.

Display banners torn down, shelves stripped bare.

نمایش بنرهای پاره شده، قفسه ها برهنه شده است .

And even occasional spots of violence.

و حتی نقاط گاه به گاه خشونت.

But some retailers balk at black.

اما برخی از خرده فروشان با سیاهی مخالف هستند.

Friday's consumerism culture.

فرهنگ مصرف گرایی جمعه

A few.

تعداد کمی.

Retailers don't open at all.

خرده فروش ها اصلا باز نمی شوند.

For some brands, the decision is motivated by their corporate values and image retailers

برای برخی از برندها، این تصمیم به دلیل ارزش های شرکتی و خرده فروشان تصویری است

that appeal.

که جذابیت دارند.

To Environmentally and socially conscious shoppers often don't feed this frenzy for

به خریدارانی که از نظر محیطی و اجتماعی آگاه هستند، اغلب این دیوانگی را برای کسب سود تغذیه نمی کنند

profit.

.

Beyond corporate values.

فراتر از ارزش های شرکتی

A brand's image also drives this decision.

تصویر یک برند نیز این تصمیم را هدایت می کند.

Would it seem out of place for a business to offer sales?

آیا ارائه فروش برای یک تجارت نابجا به نظر می رسد ؟

Would it devalue the brand to do so aside?

آیا کنار گذاشتن این کار باعث کاهش ارزش برند می شود؟

From reputation for some stores black.

از شهرت برای برخی از فروشگاه های سیاه و سفید.

Friday simply isn't a practical business move in retail marketing.

جمعه به سادگی یک حرکت تجاری عملی در بازاریابی خرده فروشی نیست.

Prevailing trends show loyal.

روندهای غالب وفاداری را نشان می دهند.

Customers often become repeat customers and offer longer lifetime value to a brand.

مشتریان اغلب به مشتریان تکراری تبدیل می شوند و ارزش طول عمر بیشتری را به یک برند ارائه می دهند.

They are also generally easier to maintain than constantly finding new ones.

همچنین نگهداری آنها از یافتن مداوم موارد جدید آسانتر است.

Appealing to bargain hunters through massive Black Friday discounts may even turn core

جلب نظر شکارچیان معامله از طریق تخفیف های هنگفت جمعه سیاه ممکن است حتی

shoppers off if hordes of.

خریداران اصلی را در صورت انبوهی از آنها منصرف کند.

Bargain hunters plow through a store.

شکارچیان معامله در یک فروشگاه شخم می زنند. به

Looking for deals and disrupt them?

دنبال معاملات و برهم زدن آنها هستید؟

There are many reasons retailers may snub Black Friday, but at the core, it's about.

دلایل زیادی وجود دارد که خرده فروشان ممکن است جمعه سیاه را رد کنند، اما در اصل، این موضوع است.

How the shopping bonanza plays into a stores business strategy.

چگونه سود خرید در استراتژی کسب و کار فروشگاه ها نقش می بندد .

Ultimately, the long term view is what matters.

در نهایت، دیدگاه بلند مدت آن چیزی است که اهمیت دارد.

Did you enjoy this lesson?

آیا از این درس لذت بردید؟

Do you want me to make more lessons where we review news articles together?

آیا می‌خواهید در آنجا که مقالات خبری را با هم مرور می‌کنیم، درس‌های بیشتری بسازم؟

If you do.

اگر انجام دهید.

Then put I'm ready in the comments, put I'm.

سپس من آماده هستم را در نظرات قرار دهید، من هستم.

Ready in the comments, so I know that you're ready for.

در نظرات آماده است، بنابراین من می دانم که شما آماده هستید. یه

Another lesson.

درس دیگه

And of course, make sure you like this video, share it with your friends, and subscribe

و البته، مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید، و مشترک شوید

so you're notified every.

تا هر روز به شما اطلاع داده شود.

Time I.

Time I.

Post a new lesson and you can get this free speaking guide where I share 6 tips on how

یک درس جدید ارسال کنید و می توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن به زبان انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می گذارم.

You can click here to download it or look.

برای دانلود یا مشاهده می توانید اینجا کلیک کنید.

For the link in the description.

برای لینک در توضیحات

And you can keep improving your English with this lesson.

و شما می توانید با این درس به بهبود زبان انگلیسی خود ادامه دهید .

Right now.

همین الان.