Learn English with Adele 🎵 Someone Like You

34,589 views ・ 2023-03-01

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
In this lesson, you're going to learn English with  music. And we're going to review the lyrics to  
0
0
6000
در این درس، می‌خواهید انگلیسی را با موسیقی یاد بگیرید . و ما می‌خواهیم شعر
00:06
the song: Someone Like You by Adele. Let's get  started. Welcome to our song. A very popular,  
1
6000
8700
آهنگ: Someone Like You اثر ادل را مرور کنیم. بیا شروع کنیم. به آهنگ ما خوش آمدید یک آهنگ بسیار محبوب،
00:14
older, but very popular song. So we'll go through  the song together and I'll explain some of the  
2
14700
7920
قدیمی‌تر، اما بسیار محبوب. بنابراین ما با هم آهنگ را مرور می‌کنیم و برخی از
00:22
most common vocabulary. So let's start right here.  I heard that you're settled down. Settle down.  
3
22620
7800
رایج‌ترین واژگان را توضیح می‌دهم. پس بیایید از اینجا شروع کنیم. شنیدم که سر و سامان گرفتی. مستقر شوید.
00:30
This is a common phrasal verb "to settle down"  means that you accept responsibility and you live  
4
30420
10800
این یک فعل عبارتی رایج است که "قرار گرفتن" به این معنی است که شما مسئولیت را می پذیرید و
00:41
a calmer life. This is generally a natural  thing that happens when people are in their  
5
41220
8280
زندگی آرام تری دارید. این معمولاً یک اتفاق طبیعی است که وقتی افراد در
00:50
early 20s, mid-20s. Some people take longer to  settle down. Some people take until they're 30,  
6
50100
6960
اوایل 20 سالگی، اواسط 20 سالگی هستند اتفاق می افتد. برخی افراد مدت بیشتری طول می کشد تا آرام شوند. برخی از افراد تا 30،
00:57
35, 40 or even later to settle down. Now generally  when you settle down, you get married, you buy a  
7
57060
9540
35، 40 یا حتی بعد از آن زمان می برند تا آرام شوند. اکنون معمولاً وقتی ساکن می شوید، ازدواج می کنید، خانه می خرید
01:06
house, you have kids, you find a stable job. All  of these are the "accept responsibility and live  
8
66600
7980
، بچه دارید، شغل ثابتی پیدا می کنید. همه اینها «پذیرش مسئولیت و
01:14
a calmer life". Settle down. Now we use "settle  down" in a different context that's perhaps more  
9
74580
11280
زندگی آرام‌تر» هستند. مستقر شوید. اکنون ما از «قرار گرفتن» در زمینه متفاوتی استفاده می‌کنیم که شاید
01:25
common for your daily use, especially as a student  in the classroom. Because notice this word here:  
10
85860
8040
برای استفاده روزانه شما، به‌ویژه به‌عنوان دانش‌آموز در کلاس، رایج‌تر باشد. زیرا به این کلمه در اینجا توجه کنید:
01:33
calm, calmer. When you settle down, it is also  used to tell everyone to calm down. So if you're  
11
93900
10740
آرام، آرامتر. وقتی آرام می گیرید، برای اینکه به همه بگویید آرام باشند نیز استفاده می شود. بنابراین، اگر
01:44
in a classroom and you're a teacher and all  these students are just talking to each other,  
12
104640
6000
در کلاس درس هستید و معلم هستید و همه این دانش‌آموزان فقط با هم صحبت می‌کنند و
01:50
making a lot of noise, you would say: settle down.  Settle down. So you're telling everyone to calm,  
13
110640
8640
سروصدا می‌کنند، می‌گویید: آرام باشید. مستقر شوید. بنابراین شما به همه می گویید که آرام باشید،
01:59
calm down. So it's also used in that context when  a teacher or a parent or even a boss might say:  
14
119280
9060
آرام باشید. بنابراین زمانی که یک معلم یا والدین یا حتی یک رئیس ممکن است بگوید:
02:08
everyone, settle down. And in this case, it's  the same as the phrasal verb "calm down",  
15
128340
9360
همه، آرام باشید، از آن نیز استفاده می‌شود. و در این مورد، همان فعل عبارتی «آرام کردن» است
02:17
which simply means to become calmer. To become  calmer. Notice for pronunciation, there's no "l"  
16
137700
8460
که به سادگی به معنای آرام‌تر شدن است. برای آرامتر شدن توجه داشته باشید برای تلفظ، هیچ "l"
02:26
in this word. It's not call, with an l. No, it's:  calm. And notice the vowel even. It's an "ah".  
17
146160
10020
در این کلمه وجود ندارد. این تماس نیست، با یک L. نه، این است: آرام. و به واکه حتی توجه کنید. این یک "آه" است.
02:36
Calm. Calm down. Calm down. I heard that  you're settled down. So Adele heard that the  
18
156780
13020
آرام آرام باش. آرام باش. شنیدم که سر و سامان گرفتی. بنابراین ادل شنید که
02:49
person that she used to be in a romantic  relationship with has now settled down,  
19
169800
5400
شخصی که قبلاً با او رابطه عاشقانه داشت اکنون آرام شده است،
02:55
so he's probably married someone else. That you  found a girl. Oh yes. And you're married now. So  
20
175200
9120
بنابراین او احتمالاً با شخص دیگری ازدواج کرده است. اینکه یک دختر پیدا کردی آه بله. و الان متاهل هستی بنابراین
03:04
as we discussed, this is an aspect of settling  down, which is finding a stable relationship.  
21
184320
9120
همانطور که بحث کردیم، این جنبه ای از تسویه حساب است که یافتن یک رابطه پایدار است.
03:14
I heard that your dreams came true. Guess she  gave you things, I didn't give to you. So Adele is  
22
194940
10080
شنیدم که رؤیاهایت واقعیت پیدا کرد. حدس بزن او چیزهایی به تو داد، من به تو ندادم. بنابراین، ادل می‌گوید
03:25
saying, well you chose this other woman to settle  down with, so likely because she gave you things.  
23
205020
9720
، خوب، شما این زن دیگر را انتخاب کردید که با او کنار بیایید، احتمالاً چون چیزهایی به شما داده است.
03:34
Maybe love, attention, respect, whatever  those things were, that I didn't give you.  
24
214740
7800
شاید عشق، توجه، احترام، هر آن چیزهایی که به تو ندادم.
03:43
Now notice it's: guess. Guess. This is when you  say "I guess", because, of course, Adele doesn't  
25
223620
8700
حالا توجه کنید که این است: حدس بزنید. حدس بزن. این زمانی است که شما می‌گویید «حدس می‌زنم»، زیرا، البته، ادل به طور
03:52
know 100% for certain that that's the reason that  her ex-boyfriend chose to settle down with another  
26
232320
9900
صد در صد نمی‌داند که این دلیلی است که دوست پسر سابقش
04:02
woman instead of her, right. So she's using  "I guess" to say there's some doubt, doubt,  
27
242220
8460
به‌جای او با زن دیگری زندگی می‌کند، درست است. بنابراین او از «حدس می‌زنم» استفاده می‌کند تا بگوید شک، تردید،
04:11
uncertainty, not 100% certain. This subject is  missing here. This is commonly done in spoken  
28
251820
9960
عدم قطعیت وجود دارد، نه 100% قطعی. این موضوع در اینجا وجود ندارد. این معمولاً به
04:21
English. Instead of saying "I guess", you can  just say "guess". Guess she gave you things.  
29
261780
5700
زبان انگلیسی گفتاری انجام می‌شود. به جای گفتن «حدس می‌زنم»، می‌توانید فقط بگویید «حدس بزن». حدس بزنید او چیزهایی به شما داده است.
04:28
I guess she's late because she missed her  bus. Okay. So you might be discussing why  
30
268440
13440
حدس می‌زنم او دیر کرده است، زیرا اتوبوس خود را از دست داده است . باشه. بنابراین ممکن است در حال بحث باشید که چرا
04:41
a co-worker is late. Oh I guess she's late  because she missed her bus. You can also  
31
281880
4920
یک همکار دیر کرده است. اوه، حدس می‌زنم او دیر کرده است چون اتوبوسش را از دست داده است. همچنین می‌توانید
04:46
get rid of this part "I guess". I guess she  missed her bus. So the question could be,  
32
286800
4800
از شر این بخش «حدس می‌زنم» خلاص شوید. حدس می‌زنم او اتوبوسش را از دست داده است. بنابراین این سوال می تواند این باشد که
04:51
why do you think Sarah is late. I  guess she missed her bus. You're  
33
291600
6060
چرا فکر می کنید سارا دیر کرده است. حدس می‌زنم او اتوبوسش را از دست داده است. شما
04:58
not 100% certain, so there's some doubt or  uncertainty there. I guess she missed her bus.  
34
298260
7620
100% مطمئن نیستید، بنابراین شک یا عدم اطمینان وجود دارد. حدس می زنم اتوبوسش را از دست داده باشد.
05:07
Old friend. Why are you so shy. Ain't like  you to hold back or hide from the light.  
35
307800
8700
دوست قدیمی. چرا شما اینقدر خجالتی هستید. دوست ندارم از نور خودداری کنی یا پنهان شوی.
05:17
Let's talk about this word. I know students ask  a lot of questions about the word "ain't". Ain't.  
36
317460
7140
بیایید در مورد این کلمه صحبت کنیم. می‌دانم که دانش‌آموزان سؤالات زیادی درباره کلمه «نمی‌شود» می‌پرسند. نیست.
05:24
You need to know that "ain't" is slang. It is  slang in spoken English. I don't use ain't in  
37
324600
10200
باید بدانید که "هیچ" عامیانه است. به زبان انگلیسی گفتاری عامیانه است. من از ain't در گفتارم استفاده نمی‌کنم
05:34
my speech, because I don't really speak with a lot  of slang. And I don't recommend that you use it,  
38
334800
8700
، زیرا واقعاً با عامیانه زیاد صحبت نمی‌کنم . و من استفاده از آن را توصیه نمی‌کنم،
05:43
to be honest. But the word "ain't", even though  it's slang, and I recommend avoiding it in  
39
343500
8580
صادقانه بگویم. اما کلمه «این نیست»، حتی اگر به زبان عامیانه است، و توصیه می‌کنم از آن در
05:52
spoken or written English, it is extremely  common in music, extremely common even with  
40
352080
9060
زبان انگلیسی گفتاری یا نوشتاری پرهیز کنید، در موسیقی بسیار رایج است، حتی با
06:01
musicians who wouldn't use slang in their  regular speech. They still use it in music. Why?  
41
361980
9180
موسیقی‌دانانی که از زبان عامیانه در گفتار معمولی خود استفاده نمی‌کنند بسیار رایج است . هنوز از آن در موسیقی استفاده می کنند. چرا؟
06:11
It's simply because ain't is a one-syllable  word and it's easier to say. And in music,  
42
371160
9720
این فقط به این دلیل است که ain't یک کلمه یک هجایی است و گفتن آن آسان تر است. و در موسیقی،
06:20
the timing is very important. it's the  rhythm. It's the beat of the song. So it's  
43
380880
7500
زمان بسیار مهم است. این ریتم است. این ضرب آهنگ است. بنابراین
06:28
just a lot easier to say the word "ain't".  Now, in this case, "ain't" means "is not".  
44
388380
7800
گفتن کلمه "این نیست" بسیار ساده تر است. حال، در این مورد، "ain't" به معنای "نیست" است.
06:37
It isn't. Or: is not. Which means "isn't" as  a contraction. So notice "isn't". Isn't. Two  
45
397980
9780
این نیست. یا: نیست. که به معنای «نبود» به عنوان یک انقباض است. پس توجه کنید که "نیست". نیست. دو
06:47
syllables. Ain't. Ain't. One syllable.  Rhythmically, it's easier to say "ain't"  
46
407760
7200
هجا. نیست. نیست. تک سیلابی.  از نظر ریتمیک، گفتن «نمی‌شود» آسان‌تر است
06:54
and it changes the sound of the song. And  that's why it's just very common in music.  
47
414960
6840
و صدای آهنگ را تغییر می‌دهد. و به همین دلیل است که در موسیقی بسیار رایج است.
07:02
It isn't like you to hold back. Ain't like you  to hold back. Again I don't recommend using it  
48
422760
7860
این مثل شما نیست که خودداری کنید. مثل شما نیست که خودداری کنید. باز هم توصیه نمی‌کنم از آن
07:10
in spoken English, but you will hear it all the  time in music. What does it mean: to hold back.  
49
430620
9360
به زبان انگلیسی گفتاری استفاده کنید، اما همیشه آن را در موسیقی خواهید شنید. معنی آن چیست: عقب نگه داشتن.
07:22
This is when you stop yourself from showing an  emotion or you stop yourself from sharing your  
50
442800
9720
این زمانی است که شما خود را از نشان دادن یک احساس باز می دارید یا از به اشتراک گذاشتن نظر خود جلوگیری می کنید
07:32
opinion. For example, I held back my anger in the  meeting today. If we're talking about an emotion,  
51
452520
10200
. برای مثال، من در جلسه امروز خشم خود را مهار کردم . اگر در مورد یک احساس صحبت می کنیم،
07:42
you would identify the emotion. I held back my  anger, my frustration, my jealousy. Generally  
52
462720
10200
احساس را شناسایی می کنید. خشم، ناامیدی، حسادتم را مهار کردم. عموماً
07:52
it's negative emotions because generally we  want to share positive emotions. But you might  
53
472920
8160
این احساسات منفی است زیرا معمولاً ما می‌خواهیم احساسات مثبت را به اشتراک بگذاریم. اما
08:01
hold back your delight if you got promoted and  your co-worker also wanted the promotion but  
54
481080
9600
اگر ترفیع می‌شوید و همکارتان هم می‌خواهد ارتقا می‌یابد، ممکن است   خوشحالی خود را حفظ کنید.
08:10
your co-worker didn't get the promotion. You  got it. You might hold back your excitement,  
55
490680
5460
فهمیدی. ممکن است هیجان،
08:16
your happiness, because you don't want to make  the other person feel bad. So it is common to hold  
56
496140
7020
خوشحالی خود را مهار کنید، زیرا نمی خواهید احساس بدی به طرف مقابل بدهید. بنابراین معمول است که
08:23
back a positive emotion, but it is more generally  used with negative emotions. Now in this case,  
57
503160
6360
یک احساس مثبت را متوقف کنید، اما عموماً با احساسات منفی استفاده می شود. اکنون در این مورد،
08:29
if you just use it in a general context, you  should have held back, it means you shouldn't  
58
509520
10560
اگر فقط در یک زمینه کلی از آن استفاده می‌کنید، باید عقب‌نشینی می‌کردید، یعنی نباید
08:40
have shared your opinion. You shouldn't have  shared your opinion, your opinion. Now notice,  
59
520080
11340
نظر خود را به اشتراک می‌گذاشتید. شما نباید نظر خود را، نظر خود را به اشتراک می گذاشتید. حالا توجه کنید،
08:51
you should have held back. Seeing this positively  means you shouldn't have shared your opinion.  
60
531420
9360
باید عقب‌نشینی می‌کردید. مثبت دیدن این به این معنی است که نباید نظر خود را به اشتراک می گذاشتید.
09:00
Because if you didn't hold back, it means you did  share your opinion. So we're in a meeting and I  
61
540780
9660
زیرا اگر خودداری نکردید، به این معنی است که نظر خود را به اشتراک گذاشته اید. بنابراین ما در یک جلسه هستیم و من
09:10
say: you know what everyone, I think this project  is a terrible idea. Why are we even doing this.  
62
550440
9060
می‌گویم: همه می‌دانید، به نظر من این پروژه ایده وحشتناکی است. اصلا چرا این کار را می کنیم.
09:20
Just now I didn't hold back. I shared my opinion.  Now my co-worker might say, why did you say that  
63
560040
8580
همین الان خودمو نگه نداشتم من نظرم را به اشتراک گذاشتم. حالا ممکن است همکارم بگوید، چرا این حرف را به
09:28
Jennifer? You should have held back. You shouldn't  have shared your opinion. So Adele is saying that  
64
568620
9720
جنیفر زدی؟ باید جلوی خود را می گرفتی شما نباید نظر خود را به اشتراک می گذاشتید. بنابراین ادل می‌گوید که
09:38
it's not like her ex-boyfriend to either not share  his emotions or not share his opinion. So maybe  
65
578340
11460
مثل دوست پسر سابقش نیست که احساسات او را به اشتراک نگذارد یا نظر او را به اشتراک نگذارد. بنابراین شاید
09:49
they're talking, but he isn't really discussing  his new life with his new wife, his new house,  
66
589800
8160
آنها در حال صحبت کردن هستند، اما او واقعاً درباره زندگی جدیدش با همسر جدیدش، خانه جدیدش،
09:57
his new kids, things like that. Let's continue  on. I hate to turn up out of the blue. Okay,  
67
597960
8520
بچه های جدیدش، چیزهایی از این قبیل صحبت نمی کند. بیایید ادامه دهیم . من متنفرم از ظاهر شدن غیر عادی. بسیار خوب،   در
10:07
right here we have a phrasal verb: to turn  up. And we have an idiom: out of the blue.  
68
607380
7320
اینجا یک فعل عبارتی داریم: to turn up. و ما یک اصطلاح داریم: از آبی.
10:15
"Out of the blue" means unexpected. Unexpected.  Now she says "uninvited", but it's almost implied  
69
615600
12000
"خارج از آبی" به معنای غیرمنتظره است. غیر منتظره. حالا او می‌گوید "ناخوانده"، اما تقریباً
10:27
with the expression "out of the blue" because if  you turn up, which I should tell you what this  
70
627600
6780
با عبارت "خارج از آبی" به طور ضمنی همراه است، زیرا اگر شما ظاهر شوید، باید به شما بگویم این به چه
10:34
means. I hate to turn up. This just means  arrive at a place. Now, most likely Adele  
71
634380
8760
معناست. متنفرم از حضور این فقط به معنای رسیدن به مکانی است. اکنون، به احتمال زیاد ادل
10:43
turned up at her ex-boyfriend's house. Knock  knock. Oh my God, it's my ex-girlfriend,  
72
643800
9900
به خانه دوست پسر سابقش آمده است. تق تق. اوه خدای من، این دوست دختر سابق من است.
10:53
out of the blue! I wasn't expecting to see my  ex-girlfriend at my house, which I own with my new  
73
653700
11460
انتظار نداشتم دوست دختر سابقم را در خانه ام ببینم، خانه ای که با همسر جدیدم دارم
11:05
wife, right. So she arrived at a place. We don't  know what the place is, but most likely it's his  
74
665160
7920
. بنابراین او به مکانی رسید. ما نمی دانیم مکان چیست، اما به احتمال زیاد
11:13
house. It could also be his work. It could be his  favorite restaurant, and she knows he goes to that  
75
673080
8460
خانه اوست. می تواند کار او هم باشد. این می‌تواند رستوران مورد علاقه‌اش باشد، و او می‌داند که
11:21
restaurant every Friday night. And Adele turned up  out of the blue. She arrived at that restaurant,  
76
681540
7680
هر جمعه شب به آن رستوران می‌رود. و ادل ظاهر شد . او به آن رستوران رسید،
11:29
because she knew he would be there, and it was  unexpected. He did not know she was going to come.  
77
689220
7260
چون می دانست که او آنجا خواهد بود، و غیرمنتظره بود. او نمی دانست که او قرار است بیاید.   دعوت
11:36
Uninvited. But I couldn't stay away, I couldn't  fight it. So if you stay away, it means you leave  
78
696480
8220
نشده اما من نمی توانستم دور باشم، نمی توانستم با آن مبارزه کنم. بنابراین اگر دوری کنید، به این معنی است که
11:44
him alone. You don't turn up. And you don't turn  up out of the blue, which means unexpected. So,  
79
704700
7800
او را تنها می گذارید. تو حاضر نمیشی و شما غیرمنتظره ظاهر نمی شوید، که به معنای غیرمنتظره است. بنابراین،
11:52
of course, she didn't say: Hey, I'm coming over.  If she texted him and said "I'm coming over",  
80
712500
6660
البته، او نگفت: هی، من می آیم. اگر او به او پیامی ارسال کرد و گفت "من می آیم"،
11:59
that isn't out of the blue. Because it's expected.  Now we use "out of the blue" a lot. You might say,  
81
719160
9480
غیرمعمول نیست. چون انتظار می رود. اکنون ما از "خارج از آبی" زیاد استفاده می کنیم. ممکن است بگویید،
12:09
my boss gave me a promotion out of the blue, which  is a really good thing, right. My boss gave me a  
82
729600
10320
رئیسم به من یک ترفیع غیر معمول داد، که واقعاً چیز خوبی است، درست است. رئیسم به من یک
12:19
promotion out of the blue, which means I wasn't  expecting it. I didn't know that he was giving  
83
739920
6480
ترفیع غیرمنتظره داد، یعنی من انتظارش را نداشتم. نمی دانستم که او
12:26
promotions to anyone. He didn't mention that.  Out of the blue. Out of the blue. Notice the  
84
746400
7020
به کسی ترفیع می دهد. او به آن اشاره نکرد. غیرمنتظره. غیرمنتظره. به
12:33
pronunciation of this, because we really combine  these two words to sound like "outta". Outta. Out  
85
753420
7320
تلفظ آن توجه کنید، زیرا ما واقعاً این دو کلمه را با هم ترکیب می‌کنیم تا مانند "outta" به نظر برسند. خارج از
12:40
of the blue. Out of the blue, my boss gave me  a promotion. Out of the blue. Out of the blue.  
86
760740
6300
غیرمنتظره. رئیسم به من ترفیع داد. غیرمنتظره. غیرمنتظره.
12:48
All right. Let's continue on. I had hoped you'd  see my face and that you'd be reminded. Okay,  
87
768000
7740
خیلی خوب. بیایید ادامه دهیم. امیدوار بودم که چهره من را ببینید و به شما یادآوری شود. خوب،
12:55
so Adele turns up, she arrives at his  house. And she had hoped that her boyfriend,  
88
775740
9360
پس ادل می آید، او به خانه او می رسد . و او امیدوار بود که دوست پسرش،
13:05
her ex-boyfriend, would see her and be like "I  miss you". I miss you. I'm so happy you're here.  
89
785100
9060
دوست پسر سابقش، او را ببیند و مانند "دلم برات تنگ شده" باشد. دلم برات تنگ شده. خیلی خوشحالم که اینجایی
13:15
Because you'd be reminded. So when you're reminded  of something or someone, you have memories of  
90
795240
9720
زیرا به شما یادآوری می شود. بنابراین وقتی چیزی یا شخصی به شما یادآوری می‌شود، خاطراتی از
13:24
them. So maybe her ex-boyfriend, he sees her and  then all of a sudden these positive memories come  
91
804960
8700
آنها دارید. بنابراین شاید دوست پسر سابقش، او را ببیند و ناگهان این خاطرات مثبت
13:33
back to him. That for me it isn't over. So by  saying, it isn't over, Adele is saying she still  
92
813660
9120
به او بازگردد. که برای من تمام نشده است بنابراین، ادل با گفتن، تمام نشده است، می‌گوید که هنوز
13:43
has feelings for this man. She's still in  love with him. Because we use this a lot  
93
823320
6420
نسبت به این مرد احساساتی دارد. او هنوز عاشق اوست. زیرا ما از آن
13:50
in a romantic context. It's over. It's over. If I  say this to you, what am I doing. It's over. I'm  
94
830700
9060
در یک زمینه عاشقانه زیاد استفاده می‌کنیم. تمام شد. تمام شد. اگر این را به شما بگویم، چه کار می‌کنم. تمام شد. من به
13:59
ending our relationship. So this is used to end  a romantic relationship. It's over. It's over.  
95
839760
11820
رابطه مان پایان می دهم. بنابراین برای پایان دادن به یک رابطه عاشقانه استفاده می شود. تمام شد. تمام شد.
14:13
But Adele's saying "for me, it isn't over". I  still love you. I still have feelings for you.  
96
853020
6360
اما گفته ادل "برای من تمام نشده است". من هنوز دوستت دارم. من هنوز به تو احساس دارم
14:20
Never mind I'll find someone like you. So now  the song, although she's confessing, admitting  
97
860880
9540
مهم نیست کسی مثل تو را پیدا کنم بنابراین اکنون آهنگ، اگرچه او اعتراف می‌کند، اعتراف می‌کند
14:30
she still loves this man, now she's changing  to saying I'll find someone like you. So I'll  
98
870420
8580
هنوز این مرد را دوست دارد، اکنون در حال تغییر است و می‌گوید کسی مثل تو را پیدا می‌کنم. بنابراین،
14:39
find another man who has the same characteristics,  personality, maybe even appearance that you have.  
99
879000
8760
مرد دیگری را پیدا می‌کنم که دارای همان ویژگی‌ها، شخصیت و شاید ظاهری باشد که شما دارید.
14:48
I wish nothing but the best for you.  Don't forget me, I beg. So when you beg,  
100
888420
8580
برای شما چیزی جز بهترین ها آرزو نمی کنم. منو فراموش نکن التماس میکنم بنابراین وقتی التماس می کنید،
14:57
you're saying "please, please, please, please".  So this is a verb. To beg. You might say,  
101
897000
7740
دارید می گویید "لطفا، لطفا، لطفا، لطفا". پس این یک فعل است. التماس کردن. ممکن است بگویید،
15:06
I begged my boss to let me leave  early today, but he said no.  
102
906420
9660
من از رئیسم التماس کردم که امروز زودتر بروم، اما او گفت نه.
15:18
Children beg their parents all the time.  Oh please, please can you buy me this.  
103
918780
7020
بچه ها مدام به والدین خود التماس می کنند. اوه لطفا، لطفا می توانید این را برای من بخرید.
15:25
Can you take me here. Can you do this for me.  Children commonly beg adults. It's not, I guess,  
104
925800
9420
میشه منو اینجا ببری میتونی این کار رو برام انجام بدی کودکان معمولاً از بزرگسالان التماس می کنند. من حدس می‌زنم این
15:35
as common too beg, but still possible, I begged  my boss to let me leave. Notice you beg someone  
105
935220
9060
خیلی معمولی نیست، اما هنوز ممکن است، از رئیسم خواهش کردم که اجازه دهد من را ترک کند. توجه کنید که از کسی التماس می‌کنید که
15:45
to do something. That's the sentence structure.  So you might say, my kids have been begging me  
106
945060
10320
کاری انجام دهد. این ساختار جمله است. بنابراین ممکن است بگویید، بچه‌های من از من التماس می‌کردند
15:56
to take them to Disney World. This is something  that I personally begged my dad to do over and  
107
956040
10740
تا آنها را به دنیای دیزنی ببرم. این چیزی است که من شخصاً در کودکی بارها و بارها از پدرم التماس کردم که انجام دهد،
16:06
over again as a child, and he never did take me  to Disney World. So it did not work. It was not  
108
966780
8520
و او هرگز مرا به دنیای دیزنی نبرد. پس کار نکرد.
16:15
successful for me. But who knows, maybe it's  successful for you. And then, so how do you  
109
975300
6540
برای من موفقیت آمیز نبود. اما چه کسی می داند، شاید برای شما موفقیت آمیز باشد. و سپس، پس چگونه
16:21
beg. You just simply ask over and over again.  Or you try to provide different reasons why.  
110
981840
6900
التماس می کنید؟ شما فقط بارها و بارها سؤال می کنید. یا سعی می کنید دلایل مختلفی را ارائه دهید.   به
16:30
I'll remember, you said, sometimes it lasts in  love but sometimes it hurts instead. So that's a  
111
990240
8940
یاد می‌آورم، تو گفتی، گاهی در عشق دوام می‌آورد، اما در عوض گاهی درد می‌آورد. بنابراین این یک
16:39
very poetic thing to say. If it lasts, obviously  it means you stay together as a couple. If it  
112
999180
7860
چیز بسیار شاعرانه برای گفتن است. اگر طول بکشد، واضح است که به این معنی است که شما به عنوان یک زوج در کنار هم می‌مانید. اگر به
16:47
hurts, it's probably because the relationship  is over. And he said: it's over. It's over.  
113
1007040
9420
دردتان می‌خورد، احتمالاً به این دلیل است که رابطه به پایان رسیده است. و گفت: تمام شد. تمام شد.
16:57
And then she repeats it, sometimes it  lasts, but sometimes it hurts instead.  
114
1017360
4080
و سپس آن را تکرار می کند، گاهی اوقات طول می کشد، اما گاهی اوقات به جای آن درد دارد.
17:02
You know, how the time flies. I think a lot of  students know this expression, because they have  
115
1022700
6240
میدونی زمان چطور میگذره من فکر می‌کنم بسیاری از دانش‌آموزان این عبارت را می‌دانند، زیرا آن‌ها
17:08
it in their own native language as well. But  when time flies, this is an idiom to simply  
116
1028940
6000
آن را در زبان مادری خود نیز دارند. اما وقتی زمان می‌گذرد، این اصطلاحی است که به سادگی می‌توان
17:14
say that time moves very quickly. Time flies. So  if you're working on a project and then all of a  
117
1034940
11940
گفت که زمان خیلی سریع می‌گذرد. زمان میگذرد. بنابراین، اگر روی پروژه‌ای کار می‌کنید و
17:26
sudden you look at your watch and it's five hours  later, you can say: wow time flies! Time flies!  
118
1046880
6000
ناگهان به ساعتتان نگاه می‌کنید و پنج ساعت بعد است، می‌توانید بگویید: وای زمان می‌گذرد! زمان میگذرد!
17:34
Only yesterday was the time of our lives. We  were born and raised, in a summer haze. I don't  
119
1054080
9600
همین دیروز زمان زندگی ما بود. ما در مه تابستانی به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم.
17:43
know what "a summer haze" is to be honest.  Bound by the surprise of our glory days.  
120
1063680
7380
راستش نمی‌دانم «مه تابستانی» چیست. مقید به غافلگیری روزهای شکوه ما.
17:52
I hate to turn up. Okay, we already reviewed this.  I hate to turn up out of the blue. Okay, we've  
121
1072500
7320
متنفرم از حضور خوب، ما قبلا این را بررسی کردیم. من متنفرم از ظاهر شدن غیر عادی. بسیار خوب، ما
17:59
reviewed this and then this is the chorus. So we  reviewed this as well. Here's a different part of  
122
1079820
8520
این را بررسی کردیم و سپس این گروه کر است. بنابراین ما این را نیز بررسی کردیم. در اینجا قسمت متفاوتی از
18:08
the song. Nothing compares, no worries or cares.  Regrets and mistakes they are memories made.  
123
1088340
10320
آهنگ آمده است. هیچ چیز قابل مقایسه نیست، هیچ نگرانی یا نگرانی. پشیمانی ها و اشتباهات خاطرات ساخته شده اند.
18:21
Let's take a look at regrets.  A regret is something that  
124
1101180
5700
بیایید نگاهی به پشیمانی بیندازیم. پشیمانی چیزی است که
18:28
you wish you didn't do or say. So  something you wish you didn't do or say.  
125
1108020
12300
آرزو می‌کنید آن را انجام نمی‌دادید یا نمی‌گفتید. بنابراین، چیزی که آرزو می‌کردید انجام نمی‌دادید یا نمی‌گفتید.
18:40
The important thing about regret is that it is  a gerund verb. I regret breaking up with him.  
126
1120980
13320
نکته مهم در مورد پشیمانی این است که یک فعل جیروند است. از قطع رابطه با او پشیمانم   پس
18:57
So, oh sorry, I regret. The gerund comes  the verb that follows: regret. So we have:  
127
1137120
8760
متاسفم پشیمونم فعل زیر می آید : پشیمانی. بنابراین ما داریم:
19:05
regret. And then, the next verb that follows it  is the gerund. I regret. And then our "verb ing",  
128
1145880
9600
پشیمانی. و سپس، فعل بعدی که از آن پیروی می‌کند، جیروند است. من پشیمانم. و سپس "فعل ing" ما،
19:15
which is our gerund verb. I regret  breaking up with him. I regret  
129
1155480
7560
که فعل جین ماست. من از قطع رابطه با او پشیمانم. من از
19:25
quitting my job. I regret not quitting my job. So  this is something you wish you didn't do or say.  
130
1165980
10920
ترک شغلم پشیمان هستم. پشیمانم که کارم را رها نکردم. بنابراین این چیزی است که آرزو می‌کردید انجام نمی‌دادید یا نمی‌گفتید.
19:40
In this case, regret is used as a noun. In  the song. Because you can have "regrets",  
131
1180440
9180
در این حالت پشیمانی به عنوان اسم به کار می رود. در آهنگ. زیرا ممکن است "پشیمانی" داشته باشید،
19:49
which are things you wish you hadn't done or  said. I have a lot of regrets. Or hopefully,  
132
1189620
10980
کارهایی که دوست داشتید انجام نمی دادید یا نمی گفتید. من خیلی پشیمانم. یا امیدوارم،
20:00
I don't have a lot of regrets. Because you did  and said exactly what you wanted to do and say.  
133
1200600
8580
زیاد پشیمان نیستم. زیرا شما انجام دادید و دقیقاً همان چیزی را که می‌خواستید انجام دهید و بگویید، گفتید.
20:13
Who would have known how bittersweet  this would taste. When you describe  
134
1213260
5040
چه کسی می‌دانست که این طعم چقدر تلخ و شیرین است . وقتی
20:18
something as bittersweet, it means  that it's both negative and positive.  
135
1218300
6960
چیزی را به عنوان تلخ توصیف می کنید، به این معنی است که هم منفی است و هم مثبت.
20:28
The negative, you can think of as  sadness. And the positive, happiness.  
136
1228140
5760
منفی، شما می توانید به عنوان غم و اندوه فکر کنید. و مثبت، شادی.   در
20:35
Here's an example sentence. You can say: getting  a promotion was bittersweet. Now of course the  
137
1235520
8340
اینجا یک جمله مثال است. می توانید بگویید: ترفیع گرفتن تلخ بود. اکنون مطمئناً
20:43
happiness of a promotion is the fact that it pays  more money, You have a nicer job title. Maybe you  
138
1243860
10140
خوشحالی ارتقاء این واقعیت است که پول بیشتری می‌پردازد، شما عنوان شغلی بهتری دارید. شاید
20:54
have some extra perks, more responsibility, more  interesting work, more fulfillment. Those are  
139
1254000
8760
امتیازات اضافی، مسئولیت بیشتر، کار جالب‌تر، رضایت بیشتر داشته باشید. اینها
21:02
the positives. The happy part of a promotion.  What could be the negative, the sad part of  
140
1262760
8640
نکات مثبت هستند. بخش خوشحال کننده یک تبلیغ بخش منفی و غم انگیز تبلیغ چه چیزی می تواند باشد
21:11
the promotion? Maybe you're no longer working  with the people you used to work with, because  
141
1271400
7740
؟ شاید دیگر با افرادی که قبلاً با آن‌ها کار می‌کردید کار نمی‌کنید، زیرا   برای
21:19
the promotion requires you to go to another part  of the company. Maybe you're working way longer  
142
1279140
8160
ارتقاء از شما می‌خواهد به بخش دیگری از شرکت بروید. شاید ساعت‌های طولانی‌تری کار می‌کنید
21:27
hours and you're not spending as much time with  your family. And that's the negative part of it.  
143
1287300
6900
و زمان زیادی را با خانواده‌تان نمی‌گذرانید. و این بخش منفی آن است.
21:34
So getting a promotion was bittersweet. This is a  great expression to use as a gerund statement. A  
144
1294200
9120
بنابراین گرفتن ترفیع تلخ بود. این یک عبارت عالی برای استفاده به‌عنوان یک عبارت جیراند است.
21:43
gerund statement is a sentence that starts with  "ing". So we start with our gerund verb. And  
145
1303320
9060
جملات جرون جمله ای است که با "ing" شروع می شود. بنابراین ما با فعل جین خود شروع می کنیم. و
21:52
you can use this to make more of a statement, a  general statement. So you can try this and notice  
146
1312380
7320
می‌توانید از این برای بیان بیشتر یک بیانیه، یک عبارت کلی استفاده کنید. بنابراین می‌توانید این را امتحان کنید و متوجه شوید که
21:59
the expression is "to be bittersweet". To be  bittersweet. And here, of course, I have my verb  
147
1319700
8040
عبارت «تلخ‌شیرین بودن» است. تلخ و شیرین بودن. و در اینجا، البته، من فعل
22:07
"to be" conjugated in the past simple. I could  say: Getting a promotion is bittersweet, if I want  
148
1327740
8760
"to" را در گذشته ساده صرف می کنم. می‌توانم بگویم: اگر بخواهم
22:16
to say that the emotions are still taking place  now. But maybe my promotion was last year. So  
149
1336500
7140
بگویم که این احساسات هنوز ادامه دارند، ترفیع گرفتن تلخ است. اما شاید ترفیع من پارسال بود. بنابراین
22:23
I'm more talking about at that time of that  transition it was bittersweet. So maybe finishing  
150
1343640
8940
من بیشتر در مورد آن صحبت می‌کنم که در آن زمان انتقال، تلخ و شیرین بود. بنابراین شاید اتمام
22:33
University was bittersweet. Of course it was  positive, because you don't have to study anymore.  
151
1353900
6360
دانشگاه تلخ و شیرین بود. البته مثبت بود، چون دیگر لازم نیست مطالعه کنید.
22:40
But it's negative, because of whatever reason.  So lots of things. So you can try an example in  
152
1360260
8640
اما به هر دلیلی منفی است. خیلی چیزها بنابراین می‌توانید یک مثال را در
22:48
the comments. And try it with a gerund statement.  And don't forget to conjugate your verb "to be".  
153
1368900
5760
نظرات امتحان کنید. و آن را با یک عبارت Gerund امتحان کنید. و فراموش نکنید که فعل خود را "بودن" به هم متصل کنید.
22:56
Okay, and this is the same, our beg. This is the,  I'm just thinking if anything is different, but it  
154
1376700
8580
خوب، و این همان است، التماس ما. این همان است، من فقط به این فکر می‌کنم که آیا چیزی متفاوت است، اما   به
23:05
looks like it is the exact same thing. And then  she just repeats it. And that is the end of the  
155
1385280
8040
نظر می‌رسد که دقیقاً همان چیزی است. و سپس او فقط آن را تکرار می کند. و این پایان
23:13
song. So what I recommend now is to click the link  here, this PDF is available in the description.  
156
1393320
8940
آهنگ است. بنابراین آنچه اکنون توصیه می کنم این است که روی پیوند اینجا کلیک کنید، این PDF در توضیحات موجود است.
23:22
And it's available in the first comment. And you  can click the link here and then you can listen  
157
1402260
5700
و در کامنت اول موجود است. و می‌توانید روی پیوند اینجا کلیک کنید و سپس می‌توانید
23:27
to the song with the lyrics and you can follow  along. You can listen to the pronunciation as  
158
1407960
5460
به آهنگ همراه با اشعار گوش دهید و می‌توانید آن را دنبال کنید . می‌توانید به تلفظ آن نیز گوش دهید
23:33
well and hear all of your new vocabulary in  the song. And share in the comments as well.  
159
1413420
5280
و همه واژگان جدید خود را در آهنگ بشنوید. و همچنین در نظرات به اشتراک بگذارید.
23:38
What's your favorite new word from the song? I'm  excited to know! I hope you enjoyed this song.  
160
1418700
6720
کلمه جدید مورد علاقه شما از آهنگ چیست؟ من برای دانستن هیجان‌زده هستم! امیدوارم از این آهنگ لذت برده باشید.
23:46
Now I want you to keep improving your English with  this lesson. And if you haven't already, make sure  
161
1426080
6720
اکنون از شما می‌خواهم که با این درس به بهبود زبان انگلیسی خود ادامه دهید . و اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، مطمئن شوید
23:52
you go to my website and get this free speaking  guide to help you speak English fluently and  
162
1432800
5100
به وب‌سایت من بروید و این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید تا به شما کمک کند انگلیسی را روان و
23:57
confidently. You can click the link right here.  So get started with your next lesson right now.
163
1437900
6120
با اطمینان صحبت کنید. شما می توانید لینک را در اینجا کلیک کنید. پس همین الان با درس بعدی خود شروع کنید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7