Say This to Sound Like a Native Speaker | Advanced Vocabulary in English

hello guys and welcome back to my youtube channel  in this video i wanted to teach you some advanced  

سلام بچه‌ها و به کانال یوتیوب من خوش آمدید در این ویدیو می‌خواستم چند عبارت پیشرفته به زبان انگلیسی را به شما یاد بدهم

expression in english the expressions that native  speakers use all the time what makes idioms so  

، عباراتی که افراد بومی همیشه از آن استفاده می‌کنند، چیزی که اصطلاحات را بسیار

special is that they give you a whole new range  to express yourself and they allow you to develop  

خاص می‌کند این است که طیف کاملاً جدیدی را به شما می‌دهند تا خودتان را بیان کنید. به شما این امکان را می دهد که

new vocabulary for your learning this means  that you will have additional tools when  

واژگان جدیدی برای یادگیری خود ایجاد کنید، این بدان معناست که ابزارهای اضافی در هنگام

speaking or writing and you'll be able to approach  a native speaker at a greater rate it's a win-win  

صحبت یا نوشتن خواهید داشت و می توانید با سرعت بیشتری به یک زبان مادری نزدیک شوید، این یک برد-برد است.

so to say and if you would like to get access  to a lot of these idioms and phrasal verbs in a  

به تعداد زیادی از این اصطلاحات و افعال عبارتی در یک

printable worksheet you can check out my patreon  page because there i publish a lot of additional  

کاربرگ قابل چاپ دسترسی پیدا کنید، می‌توانید صفحه حامی من را بررسی کنید، زیرا در آنجا منابع بیشتری

resources for you guys to learn english i  also give early access to my videos and also  

را برای شما دوستان برای یادگیری انگلیسی منتشر می‌کنم، همچنین به ویدیوهای من دسترسی اولیه و همچنین

transcripts to every single one of my videos so  you could learn english faster and also again if  

رونوشت‌ها را به همه می‌دهم. یکی از ویدیوهای من باشد تا بتوانید زبان انگلیسی را سریع‌تر یاد بگیرید و همچنین

you have any questions for me you can always ask  me on patreon so if you want to support me there  

اگر سؤالی از من دارید، همیشه می‌توانید از من در پشتیبان بپرسید، بنابراین اگر می‌خواهید در آنجا از من حمایت کنید

and get a printable worksheet like this one make  sure to check out my memberships there and choose  

و چاپی دریافت کنید کاربرگ توانمندی مانند این حتماً عضویت‌های من را در آنجا بررسی کنید

the one that works best for you so let's move  on to our first idiom a train wreck the little  

و   موردی را انتخاب کنید که برای شما مناسب‌تر است، بنابراین بیایید به اولین اصطلاح خود برویم: یک قطار خراب است.

meaning of the train wreck is an accident in  which a train or trains are severely damaged  

به شدت آسیب دیده است

but in slang this expression usually refers to a  person whose life is very chaotic and unsuccessful  

اما در زبان عامیانه این عبارت معمولاً به شخصی اشاره دارد که زندگی او بسیار آشفته و ناموفق است

so their life is basically a total mess for  example a person who has such a chaotic and  

بنابراین زندگی آنها اساساً یک آشفتگی است برای مثال فردی که چنین زندگی آشفته و

messy life might say i got fired from my last four  jobs and my boyfriend just broke up with me i'm a  

آشفته ای دارد ممکن است بگوید من از چهار شغل آخرم اخراج شدم و دوست پسرم به تازگی از من جدا شد، من یک

total train wreck and we can also use this idiom  to talk about a major failure or a disastrous  

کاملاً خراب قطار هستم و همچنین می‌توانیم از این اصطلاح برای صحبت در مورد یک شکست بزرگ یا یک

situation coming back to the previous example we  can change it a little bit and say i got fire from  

وضعیت فاجعه‌بار استفاده کنیم که به مثال قبلی برمی‌گردیم، می‌توانیم آن را کمی تغییر دهیم و بگوییم از آتش گرفتم.

my last four jobs my boyfriend just broke up with  me my life is a total train wreck again guys this  

چهار شغل آخر من دوست پسرم به تازگی از من جدا شد  زندگی من دوباره یک قطار خراب است بچه ها این

expression this idiom train wreck is very informal  and i think it shows well how expressive americans  

عبارت این اصطلاح این اصطلاح خراب قطار بسیار غیررسمی است و فکر می کنم به خوبی نشان می دهد که آمریکایی ها چقدر

like to be and how they like to exaggerate  things it's a bit of a train wreck joe  

دوست دارند و هوو باشند آنها دوست دارند در مورد چیزهایی اغراق کنند، این یک کمی غرق شدن قطار است جو

let's go to the next expression a black sheep if  you describe a person as a black sheep they don't  

بیایید به عبارت بعدی برویم یک گوسفند سیاه اگر  فردی را به عنوان یک گوسفند سیاه توصیف کنید که

fit in with a specific group sheep are usually  white and there is one black sheep and the flock  

با گروه خاصی جور در نمی آید گوسفندها معمولاً سفید هستند و یکی وجود دارد. گوسفند سیاه و گله

obviously is gonna stand out careful guys for  the word sheep in english we say one sheep but  

بدیهی است که متمایز خواهند شد بچه ها مراقب کلمه گوسفند در انگلیسی ما می گوییم یک گوسفند اما

many sheep you don't have to add an s here sheep's  is wrong you just say sheep many sheep that's it  

گوسفندهای زیادی که لازم نیست در اینجا s اضافه کنید گوسفند اشتباه است فقط می گویید گوسفند بسیاری گوسفند همین است

also i just said that if there is one black sheep  and the flock a flock is a group of sheep also a  

همچنین من فقط گفتم اگر یک گوسفند سیاه وجود داشته باشد و گله یک گله گروهی از گوسفند باشد، همچنین یک

very good word in english so let me give you an  example of how people might use this expression  

کلمه بسیار خوب در انگلیسی است، بنابراین اجازه دهید مثالی از این که مردم چگونه می‌توانند از این عبارت استفاده کنند

when i was growing up i felt like the black  sheep of the family i was very rebellious but  

وقتی من بزرگ شدم، احساس می‌کردم گوسفند سیاه هستم. خانواده من بسیار سرکش

my siblings were quiet and always listen to what  our parents told us to do so as you can see from  

بودم اما خواهر و برادرهایم ساکت بودند و همیشه به آنچه والدینمان به ما گفته بودند گوش می‌دادند، همانطور که از

this example i was the black sheep of the family  meaning i was the one who stood out because of  

این مثال می‌بینید من گوسفند سیاه خانواده بودم، یعنی من کسی بودم که به خاطر رفتارم متمایز

my behavior and it's also interesting how people  translate this expression into different languages  

شدم و همچنین جالب است چگونه مردم این عبارت را به زبان‌های مختلف ترجمه می‌کنند

because my native language is russian and we have  a very similar expression but it goes like this  

زیرا زبان مادری من روسی است و ما یک عبارت بسیار مشابه داریم، اما به این

a white crow which is pretty fun because crows are  usually black right so again if there is a white  

صورت می‌شود  یک کلاغ سفید که بسیار سرگرم‌کننده است زیرا کلاغ‌ها معمولاً سیاه هستند، بنابراین اگر یک کلاغ سفید وجود داشته

crow it's obviously going to stand out and  it would be very curious to know what you  

باشد، واضح است که می‌رود. برای متمایز شدن و بسیار کنجکاو خواهد بود که بدانم

call this person in your native language is it a  black sheep is it a white crow let me know in the  

در زبان مادری خود به این شخص چه می‌گویید، گوسفند سیاه است، کلاغ سفید است، در نظرات به من بگویید

comments or maybe some other animal like a black  polar bear or something i'm a black sheep man  

یا شاید حیوان دیگری مانند خرس قطبی سیاه یا چیزی که من m a black sheep

the next expression is cold feet if you  have cold feet it means that you're nervous  

man   تعبیر بعدی پاهای سرد است اگر پاهای سردی دارید، به این معنی است که شما عصبی

or anxious about doing something for  example i wanted to try skydiving  

یا در مورد انجام کاری مضطرب هستید، مثلاً من می‌خواستم

when i was in vacation last week but i have a  huge fear of heights and got cold feet at the last  

در تعطیلات هفته گذشته چتربازی را امتحان کنم، اما ترس زیادی از ارتفاع دارم. و در آخرین لحظه پاهایش سرد شد،

moment so let's look at this expression again this  person got cold feet meaning they got very scared  

پس بیایید دوباره به این عبارت نگاه کنیم، این فرد دچار سرماخوردگی شد، به این معنی که او بسیار ترسیده بود،

very anxious about skydiving and so they decided  not to skydive even though they've planned it but  

بسیار نگران چتربازی بود و به همین دلیل تصمیم گرفتند که با چتربازی نروند، حتی اگر هی برنامه‌ریزی کرده‌ام اما

at the last moment they got cold feet they got too  nervous too scared and they decided to cancel and  

در آخرین لحظه سردشان شد، خیلی عصبی شدند و خیلی ترسیدند و تصمیم گرفتند لغو کنند و

the funny story here is that native speakers very  often use this expression when they talk about  

داستان خنده‌دار اینجاست که افراد بومی اغلب وقتی در مورد ازدواج صحبت می‌کنند از این عبارت استفاده می‌کنند.

marriages if you google cold feed marriage you'll  find so many interesting articles that give advice  

مقاله‌های جالب زیادی پیدا خواهید کرد که به شما توصیه

on what to do if you have cold feet before your  wedding this is pretty interesting to me and this  

می‌کنند اگر قبل از عروسی پاهایتان سرد است چه کاری انجام دهید.

is exactly how i like learning a foreign language  by using real life examples and as you can see i  

guess there are so many websites that give you  advice on what to do if you get cold feet and  

حدس می‌زنم وب‌سایت‌های زیادی وجود دارند که به شما توصیه می‌کنند در صورت سرماخوردگی چه کاری انجام دهید، و

i think this is also the best way to actually  memorize this expression if you're interested in  

فکر می‌کنم این بهترین راه برای به خاطر سپردن این عبارت است اگر به این موضوع علاقه

this you can read a bunch of articles and i'm sure  by the end of this process you will have memorized  

دارید، می‌توانید مجموعه‌ای از مقالات را بخوانید و من مطمئن هستم در پایان این فرآیند

the expression sometimes men just get cold feed  idiom number four is collect dust if something is  

این عبارت گاهی اوقات مردان فقط خوراک سرد می‌شوند را به خاطر می‌سپارید  اصطلاح شماره چهار جمع‌آوری گرد و غبار اگر چیزی

collecting dust it means that it's not being used  anymore this expression is pretty easy to memorize  

گرد و غبار جمع‌آوری می‌کند به این معنی است که دیگر از آن استفاده نمی‌شود. xpression بسیار آسان برای به خاطر سپردن است

because imagine there is a book on the table and  we don't use it for a very long time so it's just  

زیرا تصور کنید کتابی روی میز وجود دارد و ما برای مدت طولانی از آن استفاده نمی کنیم، بنابراین فقط

sitting in there unused and untouched and it's  no surprise that it's gonna get covered in dust  

بدون استفاده و دست نخورده در آنجا نشسته است و جای تعجب نیست که در گرد و غبار پوشیده شود

so it's gonna collect dust and this is where this  expression comes from and this is also how you can  

پس می شود. گرد و غبار جمع کن و این همان جایی است که این عبارت از اینجا می آید و همچنین می توان

use this idiom in conversations this book has been  collecting dust on the table for many months you  

از این اصطلاح در مکالمات استفاده کرد.

never even open it so again this book has been  collecting dust or has been unused for many months  

استفاده نشده برای چندین ماه

you never even open it and if we think about  things that people use or don't use a really fun  

حتی هرگز آن را باز نمی‌کنید و اگر به چیزهایی فکر کنیم که مردم استفاده می‌کنند یا استفاده نمی‌کنند، یک کلمه واقعاً سرگرم‌کننده

word comes to mind in english hoarders so hoarders  are people who like to collect a lot of random  

در انگلیسی احتکار کننده‌ها به ذهن خطور می‌کند، بنابراین احتکارکننده‌ها افرادی هستند که دوست دارند چیزهای تصادفی زیادی را جمع‌آوری

things and it's very hard for them to throw them  away i personally hate clutter and it's very easy  

کنند و خیلی سخت است. برای اینکه آنها آنها را دور بریزند من شخصاً از بهم ریختگی متنفرم و جدا شدن از

for me to part with things but again guys i  want you to know this great word in english  

چیزها برای من بسیار آسان است، اما باز هم بچه ها می خواهم این کلمه عالی را به زبان انگلیسی بیشتر

hoarder and you can also say two hoard things so  you can use this word as a verb and naturally i  

بدانید و همچنین می توانید دو چیز احتکار کنید تا بتوانید از آن استفاده کنید. این کلمه به عنوان یک فعل و طبیعتاً

have a question for you is it easy for you guys  to get rid of things or would you call yourself  

من یک سوال از شما دارم آیا برای شما بچه ها راحت است که از شر چیزها خلاص شوید یا خودتان

a hoarder let me know in the comments let's just  collect this expression number five is to move  

را احتکار می کنید در نظرات به من اطلاع دهید بیایید فقط این عبارت شماره پنج را جمع آوری کنیم.

some things around this is an amazing expression  to use at the workplace or when consulting with  

این یک عبارت شگفت‌انگیز برای استفاده در محل کار یا هنگام مشورت با

your calendar if i move some things around it  means i make some adjustments to my schedule  

تقویم شماست، اگر برخی چیزها را در اطراف آن جابه‌جا می‌کنم، به این معنی است که تنظیماتی را در برنامه‌ام انجام می‌دهم

so that i could meet with some person at a better  time or at a time that works best for them i think  

تا بتوانم با فرد دیگری در زمان بهتر یا در زمانی که بهترین کار را انجام می‌دهد ملاقات کنم. برای آن‌ها فکر می‌کنم

to understand the expression a little bit better  you really need to look at the example let me see  

برای درک بهتر عبارت ، واقعاً باید به مثال نگاه کنید، اجازه دهید ببینم

if i can move some things around in my schedule so  that i can come to your birthday party next week  

آیا می‌توانم برخی چیزها را در برنامه‌ام جابجا کنم  تا بتوانم هفته آینده به جشن تولد شما بیایم

as you can see a person wants to move some things  around because they want to attend a birthday  

همانطور که می‌توانید یک شخص را ببینید. می‌خواهد بعضی چیزها را جابه‌جا کند زیرا می‌خواهد در جشن تولد شرکت کنند

party and by using this expression they mean that  they're going to change their schedule a little  

و با استفاده از این عبارت به این معنی است که برنامه‌شان را کمی تغییر می‌دهند.

bit the idiom comes from the physical action of  moving your tasks around in your calendar for  

به

example if you have google calendar you can just  with a click of a mouse you can move your tasks  

عنوان مثال اگر تقویم گوگل دارید، می‌توانید با یک کلیک ماوس وظایف خود را جابه‌جا کنید

around and rearrange your calendar so again guess  this is a very useful expression to use in the  

و تقویم خود را مجدداً مرتب کنید، بنابراین دوباره حدس بزنید این یک عبارت بسیار مفید برای استفاده در

workplace to impress your colleagues and your boss  so make sure to use it as much as you can excuse  

محل کار برای تحت تأثیر قرار دادن همکارانتان است. رئیس شما پس مطمئن شوید که تا جایی که می‌توانید از آن استفاده

the delay while we move things around and change  our costumes idiom number six is nothing to write  

کنید   تأخیر وقتی وسایل را جابه‌جا می‌کنیم و لباس‌هایمان را عوض می‌کنیم  اصطلاح شماره شش چیزی برای

home about i love this expression in english  because it perfectly describes the way you  

نوشتن نیست   من این عبارت را به انگلیسی دوست دارم، زیرا کاملاً احساس شما

feel about something the expression means not very  exciting or extraordinary imagine you go to one of  

را درباره چیزی توصیف می‌کند. این عبارت به معنای نه خیلی هیجان‌انگیز یا خارق‌العاده است تصور کنید به یکی

the top rated restaurants in your city and then  your friends ask you how you like the meal and  

از رستوران‌های دارای رتبه برتر شهرتان می‌روید و سپس دوستانتان از شما می‌پرسند که غذا را چگونه دوست دارید و

you can say the meal at the restaurant was quite  good but it was nothing to write home about it  

می‌توانید بگویید که غذا در رستوران بسیار خوب بود، اما چیزی برای نوشتن نبود. خانه درباره

simply wasn't as special as i thought it would be  so again instead of saying that the meal was okay  

آن   آنقدرها هم که فکر می‌کردم خاص نبود بنابراین دوباره به جای اینکه بگویید غذا مشکلی ندارد

you can use the school idiom and say it was  nothing to write home about it just wasn't special  

می‌توانید از اصطلاح مدرسه استفاده کنید و بگویید چیزی برای نوشتن h نیست برخی در مورد آن اصلاً

at all and the origin of the idiom is extremely  interesting as well it was mainly used by soldiers  

خاص نبودند   و منشأ این اصطلاح بسیار جالب است و همچنین عمدتاً توسط

stationed overseas who referred to unremarkable  incidents that were not worth writing a letter  

سربازانی که در خارج از کشور مستقر بودند استفاده می شد و به حوادث غیرقابل توجهی اشاره می کردند که ارزش نوشتن نامه

home about i even found a book where a soldier was  describing his day and he used this idiom nothing  

ای را نداشت. حتی کتابی پیدا کردم که در آن سربازی داشت روزش را توصیف می‌کرد و از این اصطلاح چیزی استفاده می‌کرد

to write home about it was a strange night and  i don't think i'll ever forget it though there  

تا بنویسد در خانه درباره آن شب عجیبی بود و فکر نمی‌کنم هرگز آن را فراموش کنم،

is really nothing to tell nothing to write home  about as the men say so you guys as you can see  

اگرچه واقعاً چیزی برای گفتن چیزی برای نوشتن در خانه وجود ندارد همانطور که مردان می‌گویند. بچه ها همانطور که می بینید

this idiom has a very interesting origin and is  very often used when a person wants to say that  

این اصطلاح منشأ بسیار جالبی دارد و اغلب زمانی استفاده می شود که شخصی بخواهد بگوید

something was not exciting was not special at all  it didn't really cause any great emotions within  

چیزی هیجان انگیز نبود اصلاً خاص نیست  در واقع هیچ احساس بزرگی در

them nothing too serious and nothing to write  home about really the next expression is sell  

آنها ایجاد نمی کند   هیچ چیز خیلی جدی و هیچ چیز بنویسید home about واقعاً عبارت بعدی sell

like hotcakes it's a very fun idiom with a very  interesting story if something sells like hotcakes  

like hotcakes است این یک اصطلاح بسیار سرگرم کننده با داستان بسیار جالب است اگر چیزی مانند کیک داغ بفروشد   به

it means that it sells very quickly for example  the copies of his new book sold like hotcakes  

این معنی است که خیلی سریع به فروش می رسد برای مثال  کپی های او کتاب جدید مانند کیک داغ

they sold out the very first week so the book was  extremely popular and that's why it sold out so  

فروخته شد   آنها در همان هفته اول فروختند، بنابراین کتاب بسیار محبوب بود و به همین دلیل است   خیلی

fast it's sold like hotcakes a hot cake is in  fact what we know today as a pancake the phrase  

سریع فروخته شد و مانند کیک داغ فروخته می‌شود.

refers to a cornmeal-based pancake which was a hot  item since the hot and the name especially when  

پنکیک پایه‌ای که از زمان داغ و نامش یک کالای گرم بود، مخصوصاً وقتی

made and handed out after church on sundays the  belief is that the pancakes were considered hot  

که    یکشنبه‌ها بعد از کلیسا درست می‌شد و در اختیار مردم قرار می‌گرفت، اعتقاد بر این است که پنکیک‌ها گرم در نظر گرفته می‌شدند

because they would sell out faster than they were  made and so that's why we have this expression  

زیرا سریع‌تر از آنچه درست می‌شد فروخته می‌شدند و به همین دلیل است که ما این عبارت را داریم.

nowadays sell like hotcakes and as you guys know  i'm currently living in mexico city and hot cakes  

امروزه مانند کیک هات کیک می فروشند و همانطور که می دانید من در حال حاضر در شهر مکزیک زندگی می کنم و کیک های داغ

are very popular here it's a very popular street  food there are a lot of vendor stands selling  

در اینجا بسیار محبوب هستند، این غذای خیابانی بسیار محبوب است، غرفه های فروشنده زیادی در

hotcakes everywhere and one day i need to find a  vegan version to give it a try because i'm vegan  

همه جا کیک های داغ می فروشند و یک روز باید یک نسخه گیاهی پیدا کنم. امتحان کنم چون من گیاهخوار هستم

and actually hot cakes here really remind me of  something we have back in russia we also have  

و در واقع کیک های داغ اینجا واقعاً من را به یاد چیزی می اندازد که در روسیه داریم، ما هم داریم

like a very traditional little pancake we make so  yeah one day i'll give it a try for sure the icon  

مانند یک پنکیک کوچک سنتی که درست می کنیم، بله، یک روز می دهم مطمئناً امتحان کنید نماد

irony is that much in the way hot cakes no longer  sell like hotcakes if something is up in the air  

طنز این است که اگر چیزی در هوا باشد، کیک‌های داغ دیگر مانند کیک‌های داغ نمی‌فروشند   به

it means that it's not decided for certain yet  for example our plans for the vacation this year  

این معنی است که هنوز قطعی نشده است برای مثال برنامه‌های ما برای تعطیلات

are pretty much up in the air there are so many  options and we just can't decide among them so  

امسال   تقریباً انجام شده است. in the air گزینه‌های بسیار زیادی وجود دارد و ما نمی‌توانیم بین آنها تصمیم بگیریم، بنابراین

here as you can see their plans are up in the  air meaning that they haven't really decided  

در اینجا همانطور که می‌بینید برنامه‌های آن‌ها در حال اجراست به این معنی که آنها واقعاً هنوز تصمیم

yet and for those who like watching movies and  tv shows there is an american comedy called  

نگرفته‌اند   و برای کسانی که دوست دارند در آنجا فیلم و برنامه‌های تلویزیونی تماشا کنند. یک کمدی آمریکایی است به نام

up in the air was george clooney and anna  kendrick and they're also a really famous song  

بالا در هوا جورج کلونی و آنا کندریک بودند و آنها همچنین آهنگ بسیار معروفی هستند

by 30 seconds to mars called up in the air and  if you watched my previous video about learning  

30 ثانیه به مریخ که در هوا صدا زده شد و اگر ویدیوی قبلی من را در مورد یادگیری

english with songs make sure to check it out if  you haven't but if you have again guess learning  

انگلیسی با آهنگ تماشا کردید، حتماً بررسی کنید اگر این کار را نکرده‌اید، اما اگر دوباره حدس بزنید، یادگیری

english with songs is amazing especially when in  the name of the song we have a really useful idiom  

انگلیسی با آهنگ‌ها شگفت‌انگیز است، به‌خصوص زمانی که در نام آهنگ، اصطلاح واقعاً مفیدی داریم.

things are a little bit up in the air expression  number nine is you get what you pay for and it's  

پرداخت کنید

very often used when we talk about something that  is low quality because it's cheap for example i  

و اغلب زمانی استفاده می‌شود که درباره چیزی صحبت می‌کنیم که کیفیت پایینی دارد، زیرا ارزان است، برای مثال، من

know you're frustrated about the stitches coming  loose on your new top but you get what you pay  

می‌دانم که از باز شدن بخیه‌ها روی بالاتنه جدید خود ناامید هستید، اما آنچه را که

for it was very cheap in this example sentence you  can also learn the word stitches here is a picture  

برای آن پرداخت می‌کنید، در این جمله مثالی دریافت می‌کنید. همچنین می توانید کلمه بخیه را یاد بگیرید در اینجا تصویری است

for you to understand what this word refers to  and if you buy something cheap the quality of  

برای اینکه متوجه شوید این کلمه به چه چیزی اشاره دارد و اگر چیزی ارزان بخرید

the stitches are usually very poor and they come  loose very fast come loose means to become open  

کیفیت   بخیه ها معمولاً بسیار ضعیف هستند و خیلی سریع شل می شوند و باز می شوند و به معنای باز شدن یا باز شدن است

or undone and in this example it means that the  stitches don't hold well together and they start  

. این مثال به این معنی است که بخیه‌ها خوب به هم نمی‌چسبند و شروع می‌کنند

looking like this so they become loose and  of course guys i understand that you can't  

به این شکل به نظر می‌رسند و شل می‌شوند و البته بچه‌ها می‌دانم که نمی‌توانید

always rely on the price to actually tell if the  product is good or not but we still do have this  

همیشه روی قیمت تکیه کنید تا واقعاً بگویید که محصول خوب است یا نه. ما هنوز هم این

expression in english and people use it pretty  often if you buy something cheap and it turns out  

عبارت را در انگلیسی داریم و مردم اغلب از آن استفاده می‌کنند، اگر چیزی ارزان بخرید و معلوم شد که

low quality you can always say you get what you  pay for what it is get what you pay for and the  

کیفیت پایینی دارد، همیشه می‌توانید بگویید که آنچه را که می‌پردازید، دریافت می‌کنید.

last expression i want to teach you guys is very  useful if you want to go to a restaurant with your  

آخرین عبارتی که می‌خواهم به شما یاد بدهم بسیار مفید است اگر می‌خواهید با

english speaking friends or colleagues if you  offer to pick up the tab you pay for the meal  

دوستان یا همکاران انگلیسی‌زبان خود به رستوران بروید، اگر پیشنهاد می‌دهید برگه‌ای را که برای غذا پرداخت می‌کنید

and drinks that other people have ordered it's  a very nice gesture and people often decide to  

و نوشیدنی‌هایی که دیگران سفارش داده‌اند بردارید، بسیار خوب است. ژست و مردم اغلب تصمیم می‌گیرند

pick up the tab as a gift or a mere courtesy let's  look at this example together my friend is always  

برگه را به عنوان هدیه یا یک حسن نیت صرف بردارند، بیایید این مثال را با هم ببینیم دوست من همیشه

very generous she always offers to pick up the tab  for both of us when we go out for something to eat  

بسیار سخاوتمند است او همیشه پیشنهاد می‌کند وقتی برای خوردن چیزی بیرون می‌رویم، برگه را بردارید

which means that my friend always pays for me  she pays for herself and she also pays for me  

به این معنی است که دوست من همیشه برای من پول می دهد  او برای خودش و او نیز برای من می پردازد

she picks up the tab for both of us the phrasal  verb pick up here means to pay and refers to the  

او برگه را برای هر دوی ما انتخاب می کند.

actual physical movement you know of picking  up the tab or the bill from the table when the  

یا صورتحساب روی میز وقتی

waiter brings it well first of all she hates it  when guys like open doors for her or try to pick  

پیشخدمت آن را خوب می آورد، اول از همه از آن متنفر است وقتی مردها دوست دارند درها را به روی او باز کنند یا سعی می

up a tab or pay for things and yeah guys i think  that's going to be it for this video again as a  

کنند  یک برگه را بردارند یا برای چیزهایی پول پرداخت کنند و بله بچه ها فکر می کنم  برای این ویدیو دوباره این اتفاق می افتد به صورت

quick reminder make sure to check out my patreon  page and get access to amazing worksheets with  

سریع یادآوری حتماً صفحه حامی من را بررسی کنید و به کاربرگ‌های شگفت‌انگیز با

informal and formal vocabulary in english with  idiom and phrasal verbs again all the links are  

واژگان غیررسمی و رسمی در انگلیسی با افعال اصطلاحی و عبارتی دوباره دسترسی پیدا کنید همه

gonna be in the description so thank you guys so  much for watching this video as usual make sure to  

پیوندها   در توضیحات قرار خواهند گرفت، بنابراین از بچه‌ها برای تماشای این ویدیو به‌طور معمول بسیار متشکرم. حتماً

subscribe to my channel and follow me on instagram  and i'll see you guys in my next video bye

در کانال من مشترک شوید و من را در اینستاگرام دنبال کنید و شما را در ویدیوی بعدی خود می بینم خداحافظ