1 English Phrasal Verb with 10 meanings: PUT OUT!

You know what, just reading my book here, and there's a...

میدونی چیه، فقط با خوندن کتاب من اینجا، و یه

There's a phrase that says...

جمله ای هست که میگه...

I was a horrible student.

من دانش آموز وحشتناکی بودم.

I was put out of my French class a lot, and I thought, huh, I bet you that's a phrasal

من خیلی از کلاس فرانسوی خود کنار گذاشته شدم، و فکر کردم، اوه، شرط می بندم که این یک

verb that a lot of people wouldn't understand

فعل عبارتی است که بسیاری از مردم نمی توانند آن را بفهمند،

because phrasal verbs are really hard.

زیرا افعال عبارتی واقعاً سخت هستند.

And to be put out of a classroom, what does that mean?

و بیرون گذاشتن از کلاس درس به چه معناست؟

So we have the phrasal verb "put out", and when I started to research this, I found so

بنابراین ما فعل عبارتی "put out" را داریم و وقتی شروع به تحقیق در این مورد کردم، تعاریف زیادی پیدا کردم

many definitions.

.

But it's okay, I'll explain them to you.

ولی اشکالی نداره برات توضیح میدم

And in the meantime, all my teacher friends

و در ضمن، همه دوستان معلم من

out there, if you're struggling with teaching,

آنجا، اگر با تدریس مشکل دارید،

which I'm...

که من...

I mean, we struggle every day, I've written a great book, funny, about how to help you

یعنی ما هر روز با مشکل روبرو هستیم، من یک کتاب عالی، خنده دار، در مورد اینکه چگونه به شما کمک کنم، نوشته ام.

in the ESL classroom or teaching English, it's called The Magic of Teaching English

در کلاس ESL یا آموزش زبان انگلیسی، به آن The Magic of Teaching English

by me.

توسط من گفته می شود.

So jump onto my website, englishwithronnie.com,

بنابراین به وب‌سایت من، englishwithronnie.com بروید

and you can get yourself a cute little ebook

و می‌توانید یک کتاب الکترونیکی کوچک و زیبا

of this.

از این را برای خود تهیه کنید.

It's hilarious, you're going to love it.

خنده دار است، شما آن را دوست خواهید داشت.

But anyways, let's get on with the lesson.

اما به هر حال بیایید درس را ادامه دهیم.

Oops.

اوه

So "put out", okay?

پس "خارج کن"، باشه؟

So, first example.

بنابراین، اولین مثال.

I can say...

می توانم بگویم ...

Do you...

آیا شما ...

Do you have candles?

شمع دارید؟

I love candles.

من عاشق شمع هستم.

They smell so nice.

بوی خیلی خوبی دارند

I put out the candle.

شمع را خاموش کردم

So this means I extinguished.

پس این یعنی من خاموش کردم.

I can say I blew out...

میتونم بگم فوت کردم...

Not this colour blue, but I blew out the candle.

نه این رنگ آبی، ولی شمع رو فوت کردم.

I guess you could say I put out the light.

حدس می‌زنم می‌توانی بگوئی نور را خاموش کردم.

You could say that, too, sure.

شما هم می توانید این را بگویید، مطمئنا.

But it basically means you extinguish or you stop the flame from happening.

اما اساساً به این معنی است که شما شعله را خاموش می کنید یا جلوی وقوع شعله را می گیرید.

I can say I put out the fire.

می توانم بگویم آتش را خاموش کردم.

Yes.

آره.

So you can put out a candle, you can put out

بنابراین می توانید یک شمع را خاموش کنید، می توانید

a fire, anything that's on fire, you can put

آتش را خاموش کنید، هر چیزی که در آتش است، می توانید

it out.

آن را خاموش کنید.

Next one.

بعدی.

She put out the pens for the test.

او خودکارها را برای آزمایش بیرون آورد.

I can put out dishes.

من می توانم ظرف ها را کنار بگذارم.

Oh, I'm going to put out the nice dishes for the company coming.

اوه، من می خواهم ظرف های خوب را برای شرکتی که در راه است بگذارم.

So this means basically I got something ready.

بنابراین این به این معنی است که من چیزی را آماده کردم.

I can put out my clothes that I'm going to pack for travel.

من می توانم لباس هایم را که قرار است برای سفر بسته بندی کنم بیرون بیاورم.

Right?

I got to get all my clothes, wash them, put them on the bed, put them out, make sure...

درست؟

باید تمام لباس هایم را بگیرم، بشورم، روی تخت بگذارم، بیرون بیاورم، مطمئن شوم...

Yes, no.

بله، نه.

I don't know.

من نمی دانم.

Should I bring this?

اینو بیارم؟

So to put something out, like, prepare something.

بنابراین برای بیرون گذاشتن چیزی، مانند آماده کردن چیزی.

All right.

خیلی خوب.

Moving right along.

The next one.

حرکت درست در امتداد.

بعدی.

They put out a warning about the attack.

آنها در مورد حمله هشدار دادند.

This means that they broadcast information.

یعنی اطلاعات را پخش می کنند.

You can put out a warning, put out a news

شما می توانید یک هشدار ارسال کنید، یک مقاله خبری منتشر کنید

article, I can put out a new video on YouTube,

، من می توانم یک ویدیوی جدید را در YouTube قرار دهم،

so you're broadcasting information or some fun things.

بنابراین شما در حال پخش اطلاعات یا چیزهای سرگرم کننده هستید.

Next one.

بعدی.

Excuse me.

ببخشید.

Would it put you out if I stayed here?

آیا اگر من اینجا بمانم شما را بیرون می اندازد؟

Maybe for a week in your house?

شاید برای یک هفته در خانه شما؟

Is that okay?

خوبه؟

So this...

پس این...

What I'm asking you is would it cause any trouble or inconvenience-that's a hard word

چیزی که من از شما می‌پرسم این است که آیا اگر من اینجا بمانم باعث دردسر یا ناراحتی می‌شود - املای این کلمه سخت است،

to spell, people-inconvenience if I stayed here?

مردم - ناراحتی ؟

Would it put you out?

آیا شما را بیرون می کند؟

Oh, who likes going to the dentist?

اوه، چه کسی دوست دارد به دندانپزشکی برود؟

I do, except it gets expensive.

من انجام می دهم، با این تفاوت که گرون می شود.

I was put out so the dentist could remove my tooth.

مرا بیرون انداختند تا دندانپزشک بتواند دندانم را دربیاورد.

So this means you become unconscious or sedated with a drug.

بنابراین این بدان معنی است که شما با یک دارو بیهوش می شوید یا آرام می شوید.

It doesn't have to be at the dentist, it could

لازم نیست در دندانپزشک باشد، ممکن است

be the doctor, anesthesiologist, at a party.

پزشک، متخصص بیهوشی، در یک مهمانی باشد.

I was put out of the party, but that has another meaning, too.

من را از حزب خارج کردند، اما این معنای دیگری نیز دارد.

Right here, number six.

همینجا، شماره شش.

If you're put out of a party or you're...

اگر شما را از یک مهمانی بیرون انداختند یا ...

I was put out of the pub, it means you were thrown out.

من را از میخانه بیرون انداختند، یعنی شما را بیرون انداختند.

They threw you out.

They're like, "Get out of here, Ronnie, we don't want your kind here at this party or

تو را بیرون انداختند.

آنها می گویند، "از اینجا برو، رونی، ما هم نوع تو را اینجا در این مهمانی یا

at this pub.

میخانه نمی خواهیم.

You're gone.

تو رفته ای.

You're out.

Your karaoke singing's terrible."

تو بیرون.

آواز خواندن کارائوکه تو وحشتناک است."

Yeah, I hate karaoke, so bye.

آره، من از کارائوکه متنفرم، پس خداحافظ.

Different pub.

میخانه متفاوت

France was put out of the competition.

فرانسه از دور رقابت ها کنار گذاشته شد.

This means, uh-oh, France was not allowed to continue playing.

این یعنی اوه اوه، فرانسه اجازه نداشت به بازی ادامه دهد.

This happens in championships or competitions,

این در مسابقات قهرمانی یا مسابقات،

anything, sports, any kind of dancing or talent

هر چیزی، ورزش، هر نوع رقص یا استعدادی که

you might be doing.

Like, if there was, like, a piano competition, oh, you know what?

ممکن است انجام دهید، اتفاق می افتد.

مثلاً اگر مسابقه پیانو برگزار می شد ، اوه، می دانید چیست؟

I didn't make it to the next level, I was

من به مرحله بعدی نرسیدم، من را

put out of the competition, means you didn't

از مسابقه حذف کردند، یعنی شما

pass the next level and you had to go home.

مرحله بعدی را پاس نکردید و باید به خانه می رفتید.

But that was not going to happen to you, you're wonderful.

اما قرار نبود این اتفاق برای شما بیفتد، شما فوق العاده هستید.

I put out my knee at football practice.

در تمرین فوتبال زانویم را بیرون آوردم.

Oh, so painful.

اوه خیلی دردناکه

If you put out a body part, and it has to be

اگر قسمتی از بدن را بیرون بیاورید ، و باید

a joint, not this kind of joint, but where

مفصل باشد، نه این نوع مفصل، بلکه جایی که

your hands and your legs connect, you dislocated a joint.

دست‌ها و پاهایتان به هم متصل می‌شوند، یک مفصل را دررفته‌اید.

Okay, now, again, joint is, like, an elbow or a shoulder or your hip or your knee.

خوب، حالا، دوباره، مفصل، مانند آرنج یا شانه یا لگن یا زانوی شما است.

If you dislocate it, it means, uh-oh, it's not in the right position.

اگر آن را جابجا کنید، به این معنی است که اوه-اوه، در موقعیت مناسبی قرار ندارد.

So location's, like, dislocated.

بنابراین مکان، مانند، جابجا شده است.

Very painful.

خیلی دردناکه

I've done it skiing, broke my collarbone, dislocated my shoulder.

من این کار را با اسکی انجام دادم، استخوان ترقوه ام شکست، شانه ام در رفت.

Not a good scene.

Don't recommend it, don't put out your knee, either, painful.

صحنه خوبی نیست

آن را توصیه نکنید، زانوی خود را نیز بیرون نیاورید، دردناک است.

This is my favourite one.

این مورد مورد علاقه من است.

The inspiration for the lesson, actually.

الهام بخش درس، در واقع.

Oh my god, he didn't even put out on our date last night.

وای خدای من، اون حتی دیشب ما رو هم قرار نداد. آیا

He's, like, he didn't put out the candle?

او شمع را خاموش نکرده است؟

Did your house catch on fire?

خانه شما آتش گرفت؟

No.

نه.

If someone didn't put out or they did put out, naughty boys and girls, it means they

اگر کسی بچه ها و دخترهای شیطون را بیرون نداده یا بیرون آورده اند، به این معنی است که

have sex.

رابطه جنسی دارند.

So if someone says, he didn't even put out last night, it means that they didn't have

پس اگر کسی بگوید دیشب حتی بیرون نیامده ، یعنی

sex.

رابطه جنسی نداشته است.

Yeah.

So, maybe, you know what, I bet you if he had

آره

بنابراین، شاید، می دانید چیست، شرط می بندم اگر او

put out the candle, then he would've gotten

شمع را خاموش می کرد، آن وقت دست به

some action.

اقدامی می زد.

So, all these phrasal verbs are confusing, but I'm here to help you, and anything you

بنابراین، همه این افعال عبارتی گیج کننده هستند، اما من اینجا هستم تا به شما کمک کنم، و هر چیزی که

need, I'll teach it to you.

نیاز داشته باشید، آن را به شما آموزش خواهم داد.

I'm Ronnie, and I'm going to get put out of some karaoke, cause some ruckuses.

من رونی هستم و قرار است از کارائوکه بیرون بیایم و باعث سر و صدا شوم.

Yeah.

آره

Woo.

All right.

وو

خیلی خوب.