15 Fishy Expressions in English

Once in a lifetime opportunity, and I must say, my very first idioms lesson. You people

یک بار در زندگی فرصت، و باید بگویم، اولین درس اصطلاحات من است. شما مردم

have asked me and requested, "Ronnie, please do idioms. Ronnie, please do idioms." And

از من پرسیده اید و خواسته اید، "رونی، لطفا اصطلاحات را بنویس. رونی، لطفا اصطلاحات را انجام بده." و

Ronnie goes, "Ronnie doesn't like idioms because I don't really use idioms." I don't think

رونی می گوید: "رونی اصطلاحات را دوست ندارد زیرا من واقعاً از اصطلاحات استفاده نمی کنم." فکر

they're very useful. But then today, an idiom popped in my head, and it had to do with seafood.

نمی کنم زیاد مفید باشند. اما امروز، یک اصطلاح در ذهن من ظاهر شد، و آن به غذاهای دریایی مربوط می شد.

Now, I don't remember what the idiom was because it was the morning and I was walking to school

الان یادم نمیاد این اصطلاح چی بود چون صبح بود و من بی گناه به سمت مدرسه میرفتم

innocently. But I started to think about seafood and fish. I got a little sick because I hate

. اما من شروع به فکر کردن به غذاهای دریایی و ماهی کردم. کمی مریض شدم چون از

seafood. I don't really like fish either, but I thought, "Wow. You know what? I'm going

غذاهای دریایی متنفرم. من هم خیلی ماهی دوست ندارم، اما فکر کردم: "وای. میدونی چیه؟ من

to teach you because you want to learn about idioms." So here you go. Ronnie's very first

بهت یاد میدم چون میخوای اصطلاحات رو یاد بگیری ." بنابراین شما بروید. اولین

-- hopefully not the last -- lesson about idioms. These ones are with seafood and fish.

درس رونی -- امیدوارم نه آخرین -- در مورد اصطلاحات. اینها با غذاهای دریایی و ماهی هستند.

The first one. You can say, "He or she is a shrimp." Now, do you know what a "shrimp"

اولی. می توانید بگویید: "او یک میگو است." حالا آیا می دانید "میگو"

is? I will draw you a picture I'm not very good at drawing pictures, but I'm going to

چیست؟ من برای شما یک نقاشی می کشم که من در کشیدن نقاشی مهارت ندارم، اما

try. So a "shrimp" is a little sea creature that has a lot of legs and a tail. Yeah. It

سعی می کنم. بنابراین «میگو» یک موجود دریایی کوچک است که پاها و دم زیادی دارد. آره به

looks like that. So the meaning of "he's a shrimp" or "she's a shrimp" means the person

نظر می رسد. بنابراین معنی "او یک میگو است" یا "او یک میگو است" به این معنی است که

is very short -- not necessarily thin, but quite short. So you can say the person "is

شخص بسیار کوتاه قد است -- نه لزوماً لاغر، بلکه کاملاً کوتاه. بنابراین می توانید بگویید که شخص

a shrimp". You probably want to eat that person now, don't you? I don't. So "he's a shrimp"

"میگو است". احتمالا الان می خواهید آن شخص را بخورید، نه؟ من این کار را نمی کنم. پس «او یک میگو است»

means a very short person.

به معنای شخص بسیار کوتاه قد است.

We have another expression that I really like. I don't understand why we use it, but we do.

تعبیر دیگری داریم که من آن را خیلی دوست دارم. من نمی فهمم چرا از آن استفاده می کنیم، اما این کار را می کنیم.

"The world is your oyster." "Oyster" is another type of seafood. It's a shellfish. Now, the

"دنیا صدف شماست." «صدف» یکی دیگر از انواع غذاهای دریایی است. این یک صدف است. اکنون،

problem with me and drawing shellfish is they're all going to look the same. But an oyster

مشکل من و رسم صدف ها این است که همه آنها یکسان به نظر می رسند. اما صدف یک

is quite a large shellfish. The outside of the oyster is black, and inside, it can be

صدف کاملاً بزرگ است. قسمت بیرونی صدف سیاه است و داخل

either an orangey-pink color, or it can be white. And the thing that's very special about

آن می تواند به رنگ صورتی مایل به نارنجی یا سفید باشد. و چیزی که در مورد صدف بسیار خاص

an oyster is they make precious pearls. So maybe you have a pearl necklace. The pearl

است این است که مرواریدهای گرانبها درست می کنند. پس شاید شما یک گردنبند مروارید دارید. مروارید

was made in an oyster. So the expression "the world is your oyster" means you can do anything

در صدف ساخته شده بود. بنابراین تعبیر " دنیا صدف توست" به این معنی است که شما می توانید هر کاری را

you want to do. Isn't that cool? "The world is your oyster." Whatever you want to do,

که بخواهید انجام دهید. این باحال نیست؟ " دنیا صدف شماست." هر کاری که بخواهید انجام دهید،

you can do it. There are no limits. If you want to do something, go and do it, and get

می توانید آن را انجام دهید. هیچ محدودیتی وجود ندارد. اگر می خواهی کاری بکنی برو و انجامش بده و

a pearl necklace.

یک گردنبند مروارید بگیر.

Another expression is "a fine kettle of fish". This I don't think is too difficult to understand,

عبارت دیگر "یک کتری خوب ماهی" است. به نظر من درک این موضوع خیلی سخت نیست،

but "fine" means "very good", and a "kettle of fish" is a big pot full of fish. A long

اما "خوب" به معنای "خیلی خوب" است و " کتری ماهی" یک دیگ بزرگ پر از ماهی است. خیلی

time ago, we were very dependent on nature for our food. So having a big kettle or a

وقت پیش ما برای غذایمان خیلی به طبیعت وابسته بودیم. بنابراین داشتن یک کتری بزرگ یا یک

big pot of fish was a really, really good thing because that means that you would have

دیگ بزرگ ماهی واقعاً چیز خوبی بود زیرا این بدان معناست که شما

a lot of food to live on. Now, we have processed food and we can make genetic food, so we don't

غذای زیادی برای زندگی خواهید داشت. حالا ما غذای فرآوری شده داریم و می توانیم غذای ژنتیکی درست کنیم، بنابراین مثل گذشته

rely on nature as much as we used to. So "a fine kettle of fish" means you're going to

به طبیعت تکیه نمی کنیم. بنابراین "یک کتری خوب ماهی" به این معنی است که شما

eat for a while. But we mean this to be a really, really good situation. So it's a good

برای مدتی غذا می خورید. اما منظور ما این است که این یک وضعیت واقعاً بسیار خوب است. پس وضعیت خوبی

situation.

است.

The next one, "pool shark". "Pool shark", funnily enough -- "pool" -- maybe you're thinking

مورد بعدی، "کوسه استخر". "کوسه استخر"، به اندازه کافی خنده دار - "استخر" - شاید شما به

of a swimming pool. No, no, no. "Pool" is a game. Another word for it is "eight-ball".

یک استخر فکر می کنید. نه نه نه. "استخر" یک بازی است. کلمه دیگر آن "هشت توپ" است.

Okay? A different kind of pool game is billiards. So eight-ball and pool are the same, and billiards

باشه؟ نوع متفاوتی از بازی استخر، بیلیارد است. بنابراین هشت توپ و استخر یکی هستند و

is different. But a "pool shark" is someone -- usually a man -- who is very, very good

بیلیارد متفاوت است. اما "کوسه استخر" کسی است -- معمولاً یک مرد -- که

at the game of eight-ball or the game of pool. Just in case you don't know, "eight-ball"

در بازی هشت توپ یا بازی استخر بسیار بسیار خوب است. فقط در صورتی که ندانید، "هشت توپ

is a game -- you have 16 balls here. And the object is to use a cue and to hit the balls

" یک بازی است -- شما در اینجا 16 توپ دارید. و هدف استفاده از نشانه و زدن توپ ها

into the pockets. So if you are a "pool shark", it means you are very good at this game.

به جیب است. بنابراین اگر شما یک "کوسه استخر" هستید، به این معنی است که در این بازی بسیار خوب هستید.

This is not a good thing, "fish outta water". Now, "outta" is how we would normally say

این چیز خوبی نیست، "ماهی خارج از آب". اکنون، «outta» به این صورت است که ما معمولاً می‌گوییم

"out of". But in native speaking, we don't say "out of"; we say "outta". "Fish outta

«خارج». اما در زبان مادری، «خارج» نمی گوییم. ما می گوییم "خارج". "ماهی خارج از

water." So if you think about this -- if you're a fish, where do you live? The ocean or a

آب." بنابراین اگر به این فکر می کنید - اگر ماهی هستید، کجا زندگی می کنید؟ اقیانوس یا

fish tank if you're not a lucky fish. If you're a "fish out of water", what's going to happen?

مخزن ماهی اگر ماهی خوش شانسی نیستید. اگر "ماهی بیرون از آب" باشید، چه اتفاقی می افتد؟

First of all, you're going to feel very uncomfortable, probably a little dry, and then guess what?

اول از همه، احساس ناراحتی زیادی خواهید کرد، احتمالاً کمی خشک، و سپس حدس بزنید چه چیزی؟

You're going to die. So people use the expression to say, "I feel like" or "I felt like a fish

تو داری میمیری بنابراین مردم از این تعبیر برای گفتن «احساس می‌کنم» یا «احساس می‌کنم یک ماهی

out of water." It basically means that you feel very uncomfortable. It doesn't mean you're

بیرون از آب هستم» استفاده می‌کنند. اساساً به این معنی است که شما خیلی احساس ناراحتی می کنید . این به این معنی نیست که تو

going to die. It just means you feel very uncomfortable. Good.

قراره بمیری این فقط به این معنی است که شما خیلی احساس ناراحتی می کنید. خوب

The next one. This has been shortened over the years. We used to say, "Something smells

مورد بعدی. این در طول سال ها کوتاه شده است . می گفتیم یه چیزی بوی

fishy". Ew. Fish stinks. But we've shortened it to, "Something's fishy." If something's

ماهی می ده. ایو ماهی بو می دهد اما ما آن را کوتاه کرده‌ایم: «چیزی بد است». اگر چیزی

fishy, it means something's a little strange or a little weird, but we don't know exactly

ماهیگیر است، به این معنی است که چیزی کمی عجیب یا کمی عجیب است، اما ما دقیقا نمی دانیم

why. We're not sure, but something may be weird. So "something's fishy" means something

چرا. ما مطمئن نیستیم، اما ممکن است چیزی عجیب باشد. بنابراین "someth's fishy" یعنی

is weird or strange. Something's not right.

چیزی عجیب یا غریب است. یه چیزی درست نیست

"Fresh off the boat" -- this sounds nice. It sounds like some really fresh seafood.

"تازه از قایق" - این خوب به نظر می رسد. به نظر می رسد غذاهای دریایی واقعا تازه است.

Well guess what? It isn't seafood at all. "Fresh off the boat" or "FOTB" -- apparently

خوب حدس بزن چی؟ اصلا غذای دریایی نیست "Fresh off the boat" یا "FOTB" -

is a term that is used -- is actually referring to people who have immigrated to, let's say,

ظاهراً اصطلاحی است که استفاده می شود - در واقع به افرادی اطلاق می شود که مثلاً به

Canada, or immigrated to a different city -- sorry, a different country. They've traveled

کانادا مهاجرت کرده اند یا به شهر دیگری مهاجرت کرده اند - متاسفم، کشور دیگری. آنها

by ship or by boat, and they don't really understand the language or the cultures or

با کشتی یا قایق سفر کرده اند و واقعاً زبان یا فرهنگ یا

the customs of their new country. So a lot of people would say, "Oh, she's fresh off

آداب و رسوم کشور جدید خود را نمی دانند. بنابراین بسیاری از مردم می گویند، "اوه، او تازه

the boat." It means she doesn't understand the culture of what's around her. So "fresh

از قایق است." این بدان معناست که او فرهنگ آنچه در اطرافش است را درک نمی کند. پس «

off the boat." I think it's kind of a negative term, but apparently, it's used a lot. But

از قایق تازه کن». من فکر می کنم یک نوع اصطلاح منفی است ، اما ظاهراً زیاد استفاده شده است. اما

it just means that you're a new immigrant and you don't really know that much about

این فقط به این معنی است که شما یک مهاجر جدید هستید و واقعاً اطلاعات زیادی در

the culture. But you'll learn.

مورد فرهنگ ندارید. اما شما یاد خواهید گرفت.

Funnily enough, we have another kind of shellfish, and this is a clam. Now, this is my picture

خنده دار است، ما یک نوع دیگر صدف داریم، و این صدف است. حالا این عکس من

of a clam, and I'm sorry. I can't draw a clam or an oyster. But a clam is usually smaller

از صدف است و متاسفم. من نمی توانم صدف یا صدف بکشم. اما صدف معمولاً کوچکتر

than an oyster, and it's used a lot in a soup called "clam chowder". It's very common in

از صدف است و در سوپی به نام "چودر صدف" زیاد استفاده می شود. در

the east coast of America and in Canada. "Clams" is an old word to mean "money". So if you've

سواحل شرقی آمریکا و کانادا بسیار رایج است. صدف یک کلمه قدیمی به معنای پول است. بنابراین اگر

watched probably 1970 or 1980 gangster movies, they would say, like, "How many clams for

احتمالاً فیلم‌های گانگستری 1970 یا 1980 را تماشا کرده باشید، آنها می‌گویند: "چند صدف برای

that bottle of whiskey?" In a very old sense, it means "money".

آن بطری ویسکی؟" در معنای بسیار قدیمی به معنای "پول" است.

The next one, "clammy", is an adjective. "Clammy" is kind of a strange word, but it means that

مورد بعدی، "آشفته"، یک صفت است. "Clammy" به نوعی کلمه عجیبی است، اما به این معنی است که

you feel cold and wet or damp. So you could say, "I feel clammy." It's kind of like you're

شما احساس سرما و مرطوب یا نم می کنید. بنابراین می توانید بگویید: "احساس لطیفی دارم." انگار

in the ocean, and then you get out of the ocean, and you forgot your towel. So it has

در اقیانوس هستید و سپس از اقیانوس خارج می شوید و حوله خود را فراموش کرده اید. بنابراین

a bad connotation of not a good feeling. You feel kind of wet and kind of cold. So "clammy"

مفهوم بدی دارد که احساس خوبی نیست. یه جورایی احساس خیس بودن و یه جورایی سرد میکنی. بنابراین «کلمی»

means a wet and a cold feeling, not a good feeling.

به معنای احساس مرطوب و سرد است، نه احساس خوب.

The next phrase, "clammed up". As an example, "He clammed up during his speech." What do

عبارت بعدی "کلام زد". به عنوان مثال، "او در حین سخنرانی خود سر و صدا کرد." به

you think that means? He turned into a clam? Uh-uh. If someone "clams up", it means their

نظر شما یعنی چه؟ او تبدیل به صدف شد؟ اوه حدس می زنم اگر کسی «صدف کند» یعنی

mouth becomes a clam, I guess. It means that he stopped talking. Maybe he couldn't talk.

دهانش صدف می شود. یعنی حرفش قطع شد. شاید نمی توانست حرف بزند.

Maybe he forgot what he was going to say. So the idiom "clammed up" means that somebody

شاید فراموش کرده باشد که چه می خواهد بگوید. بنابراین اصطلاح "clammed up" به این معنی است که کسی

stopped talking. I don't understand this either. But it's an idiom. This is why idioms are

صحبت نمی کند. این را هم نمی فهمم اما این یک اصطلاح است. به همین دلیل است که اصطلاحات

so strange and Ronnie doesn't teach them.

بسیار عجیب هستند و رونی به آنها آموزش نمی دهد.

"Happy as a clam." It means that these clams are really, really happy. So I guess we should

"شاد مثل صدف." یعنی این صدف ها واقعاً خوشحال هستند. بنابراین من حدس می زنم ما

do one of these. And it means that you feel happy like a happy clam. Crazy English.

باید یکی از این ها را انجام دهیم. و این بدان معنی است که شما مانند صدف شاد احساس خوشبختی می کنید. انگلیسی دیوانه.

What would a lesson be with Ronnie without some dirty sex in it? Oh, yeah. Don't worry.

چه درسی می تواند با رونی باشد بدون اینکه در آن رابطه جنسی کثیف وجود داشته باشد؟ اوه، آره نگران نباشید.

We are not free of the seafood and the fish innuendos without a little bit of slang sex.

ما بدون کمی سکس عامیانه از غذاهای دریایی و کنایه های ماهی خالی نیستیم.

Now, maybe you've had sex with someone, and he or she didn't really do something. Maybe

حالا، شاید شما با کسی رابطه جنسی داشته اید، و او واقعاً کاری انجام نداده است. شاید

they just kind of lied there -- or just laid there, and they didn't participate in the

آنها فقط در آنجا دروغ گفته اند -- یا فقط در آنجا دراز کشیده اند و در برخورد جنسی شرکت نکرده اند

sexual encounter. You can say, "She or he was like a dead fish." Now, this doesn't mean

. می توانید بگویید: "او یا او مانند یک ماهی مرده بود." حالا این به

the smell, I hope. But a "dead fish" would maybe move around a little bit and then not

معنی بو نیست، امیدوارم. اما یک "ماهی مرده" ممکن است کمی به اطراف حرکت کند و سپس

move. So you can imagine how exciting this person would be if you were going to have

حرکت نکند. بنابراین می توانید تصور کنید که اگر قرار بود با کسی رابطه جنسی داشته باشید، این شخص چقدر هیجان انگیز خواهد بود

sex with someone. So you can -- it's usually used for women. I don't know why. But "she

. بنابراین شما می توانید -- معمولا برای زنان استفاده می شود. نمی دانم چرا. اما "

was like a dead fish". This means she did not participate in the action. Okay? Dead

او مثل یک ماهی مرده بود". این بدان معناست که او در این اقدام شرکت نکرده است. باشه؟

fish -- bad meaning. Boring. So if someone calls you a "dead fish", it's not good -- very

ماهی مرده - معنی بد. حوصله سر بر. بنابراین اگر کسی شما را "ماهی مرده" خطاب کند، خوب نیست -- خیلی

boring.

کسل کننده است.

One of my favorites, "trouser trout". "Trouser" is a very old and very British word for "pants".

یکی از موارد مورد علاقه من، "قزل آلای شلوار". "شلوار" کلمه ای بسیار قدیمی و بسیار انگلیسی برای "شلوار" است.

A "trouser trout" or a "flounder" -- a flounder and a trout are a kind of fish. I will draw

«قزل آلای شلواری» یا «قزل آلا» -- ماهی دست و پا و قزل آلا نوعی ماهی هستند. من

a picture of a fish. Yay. But surprise, surprise. A "trouser trout" or a "flounder" actually

یک تصویر از یک ماهی می کشم. آری اما تعجب، تعجب. یک "قزل آلای شلواری" یا "فلاندر"

is not a fish at all. It is a man's penis. "Trouser trout" or "flounder".

در واقع اصلا ماهی نیست. آلت تناسلی مرد است. «قزل آلای شلواری» یا «فلاندر».

And not to forget the ladies, the lady bits. We have something called a "fish taco". That's

و خانم ها را فراموش نکنیم، خانم گاز می گیرد. ما چیزی به نام "تاکو ماهی" داریم. این

disgusting, isn't it? Fish. Gross. I hate fish. So a "fish taco", if you can imagine,

منزجر کننده است، اینطور نیست؟ ماهی. ناخالص من از ماهی متنفرم بنابراین یک "تاکو ماهی"، اگر بتوانید تصور کنید،

is actually the vagina of the lady. The lady's vagina. So representing the male sexual organs,

در واقع واژن آن خانم است. واژن خانم . بنابراین به نمایندگی از اندام های جنسی مردانه،

we have the "trouser trouts" or the "flounder". And for all the ladies out there, your "fish

ما "قزل آلای شلواری" یا "فلاندر" را داریم. و برای همه خانم‌های بیرون، «

taco" is a slang word for your vagina.

تاکو ماهی» شما یک کلمه عامیانه برای واژن شماست.

Are you hungry? Would you like some seafood? The next time you go to a restaurant and they

آیا شما گرسنه هستید؟ آیا غذاهای دریایی میل دارید؟ دفعه بعد که به یک رستوران

have flounder on the menu, I dare you to order it. Bye-bye. This is all for idioms with Ronnie.

رفتید و در منوی غذایشان فلاندر وجود داشت، جرأت می کنم آن را سفارش دهید . خداحافظ. این همه برای اصطلاحات با رونی است.