Whip Up Your English: Learn These 6 Expressions!

Hello, people out there. I have a question for you. What is your daily Tuesday evening

سلام، مردم آنجا من یک سوال از شما دارم. برنامه روزانه عصر سه شنبه شما چیست

routine? Uh-huh. What do you do Tuesday after

؟ اوه ها سه‌شنبه بعد از

you finish working, or whatever you do on

اتمام کار چه می‌کنید یا هر سه‌شنبه هر کاری انجام می‌دهید

a Tuesday? I'll tell you mine. Okay? So, every

؟ مال خودم رو بهت میگم باشه؟ بنابراین، هر

Tuesday, I come home, I whip off my clothes,

سه‌شنبه، به خانه می‌آیم، لباس‌هایم را تازیانه در می‌آورم،

and I'm like, "I don't need these clothes anymore. It's Tuesday." And maybe I whip up

و می‌گویم: "دیگر به این لباس‌ها نیازی ندارم . سه شنبه است." و شاید

a nice meal, or some cream. I whip up some cream. I love whipped cream. And then maybe

یک غذای خوب یا کمی خامه درست کنم. مقداری خامه را می زنم . من عاشق خامه فرم گرفته هستم. و بعد شاید

I'll be like, "Oh, shit. You know what? I

بگویم: "اوه، لعنتی. میدونی چیه؟ من

don't have any corn chips to go with my whipped

چیپس ذرت ندارم که با خامه فرم گرفته ام بروم

cream, so I'm just going to whip out to the store and grab some corn chips." And... Oh,

، پس فقط به فروشگاه بروم و مقداری چیپس ذرت بردارم. " و... اوه،

I remember one time I was driving Tuesday

یادم می آید یک بار سه شنبه شب داشتم رانندگی می کردم،

night because I was whipping out to the store,

چون داشتم با شلاق به مغازه می رفتم،

and this guy just came and whipped right in

و این مرد فقط آمد و درست

front of me, whipped right into the parking lot,

جلوی من شلاق زد، درست داخل پارکینگ شلاق زد

and was smashed into him. It's like, "Use your

و به او کوبیدند. مثل "از سیگنالت استفاده کن

signal, buddy. What's going on?" So he, like,

رفیق. چه خبره؟" بنابراین او

whipped right in front of me. I had to slam on

درست جلوی من شلاق زد . مجبور شدم

the brakes. I was like... So, it wasn't a good

ترمز بگیرم. انگار... پس

Tuesday. I go home, and I see that in the mail

سه شنبه خوبی نبود. من به خانه می روم و می بینم که در پست،

my magazine from a bulk superstore that I like

مجله من از یک فروشگاه بزرگ که دوست دارم

to go to with my membership card has arrived.

با کارت عضویتم به آنجا بروم، رسیده است.

I'm like, "Yes, the magazine's here." So I whip

من می گویم "بله، مجله اینجاست." بنابراین مجله را مرور می کنم

through the magazine. I thought, "Meh. I don't

. فکر کردم: "مه. من

really need any of this stuff, but it looks cool,

واقعاً به هیچ یک از این چیزها نیاز ندارم، اما به نظر عالی است

and it's a good price." And then watch TV. I

و قیمت خوبی دارد." و سپس تلویزیون تماشا کنید. من

don't watch TV. I'm such a liar. I don't know.

تلویزیون نگاه نمی کنم من اینقدر دروغگو هستم من نمی دانم.

I just kind of stare at the sky for a little

فقط کمی به آسمان خیره می شوم

bit, and then it's time to go to sleep. That's

و بعد وقت خواب است.

my Tuesday afternoon and evening. How about you?

بعدازظهر و عصر سه شنبه من است . شما چطور؟

What do you do on a Tuesday night? I'm here to

سه شنبه شب چیکار میکنی؟ من اینجا هستم تا

teach you some phrasal verbs. I've used all

چند افعال عبارتی را به شما آموزش دهم . من همه

of them in the sentences that I've just said,

آنها را در جملاتی که گفتم استفاده کردم

and explained to them... Explained to you what

و برای آنها توضیح دادم ... برای شما توضیح دادم که

they are. So, "whip out". Let's say that you're

آنها چیست. بنابراین، "شلاق زدن". فرض کنید شما

in a restaurant, and everyone's arguing to pay

در یک رستوران هستید و همه برای پرداخت قبض دعوا می کنند

the bill. I'm just like, "Does someone else want

. من فقط مثل "آیا شخص دیگری می خواهد

to pay?" Your friend whips out his credit card,

پرداخت کند؟" دوست شما کارت اعتباری یا کارت اعتباری خود را بیرون می‌آورد

or her credit card, and says, "I'll pay for

و می‌گوید: "من برای همه چیز پرداخت خواهم کرد

everything." So, if you whip something out-it's

." بنابراین، اگر چیزی را بیرون بیاورید -

usually in your pocket or in your pants-it means

معمولاً در جیب یا شلوارتان است - به این معنی است که

you show something quickly. So, you hear in

چیزی را به سرعت نشان می دهید . بنابراین، شما در

movies, like, "The guy whipped out his credit

فیلم‌ها می‌شنوید، مانند: "مرد کارت اعتباری خود را از دست داد

card." Or, "She just whipped out a $100 bill."

." یا، "او فقط یک اسکناس 100 دلاری را شلاق زد."

It means you show or release something quickly.

یعنی چیزی را به سرعت نشان می دهید یا منتشر می کنید.

Yeah, I know what you're thinking. "Whip" or

آره میدونم به چی فکر میکنی "شلاق" یا

"whipped off", okay? We have to be careful with

"شلاق"، باشه؟ باید مواظب

the past tense pronunciation-pronunciation of

تلفظ-تلفظ

"pronunciation", pronunciation of this as well,

«تلفّظ» فعل ماضی باشیم، تلفظ این هم،

because we don't want to say "whipped". We're

چون نمی خواهیم بگوییم شلاق. ما

going to spell it with an "ed", but it's going

می خواهیم آن را با یک "ed" املا کنیم، اما

to be sounded like a "t". So, "whipped off". What

مانند "t" صدا می شود. بنابراین، "شلاق خاموش". چیزی که

I said to you is when I get home, I whip off my

به شما گفتم این است که وقتی به خانه می‌رسم،

clothes. It means you remove them slowly-quickly,

لباس‌هایم را در می‌آورم. به این معنی است که آنها را به آرامی-سریع حذف می کنید،

not slowly. You can whip off your shoes, right?

نه آهسته. می توانید کفش هایتان را با شلاق درآورید، درست است؟

Clothes are so uncomfortable. So, "to whip

لباسا خیلی ناراحتن بنابراین، "شلاق

off" means to take off, phrasal verb, or remove

زدن" به معنای برداشتن، فعل عبارتی یا حذف

something, but it's got to be quickly. That's

چیزی است، اما باید سریع باشد. این

the whole thing about this. "Glad I had a coffee

همه چیز در مورد این است. "خوشحالم که

before I did this lesson." Because you got to be

قبل از انجام این درس یک قهوه خوردم." چون باید

fast, okay? "Whip out of", so I said, "The guy

سریع باشی، باشه؟ "شلاق از بیرون "، پس گفتم: "مرد

whipped into the parking lot", means he entered

شلاق زد توی پارکینگ" یعنی سریع وارد شد

quickly. The opposite would be "to whip out of".

. برعکس این خواهد بود "از شلاق زدن".

So, I was driving, I whipped out of the parking

بنابراین، من در حال رانندگی بودم،

lot like a crazy woman behind the wheel. Just

مانند یک زن دیوانه پشت فرمان از پارکینگ خارج شدم.

basically mean I left it really fast, in a hurry. A lot of these phrasal verbs here,

اساساً یعنی من آن را خیلی سریع و با عجله ترک کردم . بسیاری از این افعال عبارتی در اینجا،

this is what we're doing, you're going to hear these in movies. This is slang,

این کاری است که ما انجام می دهیم، اینها را در فیلم ها خواهید شنید. این عامیانه است،

and you're thinking, "Why are they talking about a whip?" Because whips move fast. So,

و شما فکر می کنید، "چرا آنها از شلاق صحبت می کنند؟" زیرا شلاق ها سریع حرکت می کنند. بنابراین،

"whip out of" is leave, "whip into" is you enter

"شلاق از" ترک است، "شلاق به" شما به سرعت وارد شوید

quickly. You say, "Oh, I just got to whip into"

. شما می گویید، "اوه، من تازه باید وارد فروشگاه شوم"

or "zip into" the store and get some barbecue

یا "زیپ" را وارد فروشگاه کرده و مقداری

corn chips. It means you're not there for a

چیپس ذرت کبابی تهیه کنم. این بدان معناست که شما برای

long time, you're just going to go in, get your corn chips, and go. Whip in, whip out.

مدت طولانی آنجا نیستید، فقط می خواهید وارد شوید، چیپس ذرت خود را بگیرید و بروید. شلاق به داخل، شلاق بیرون.

I like this one. Yeah, yeah, yeah, yeah, yeah,

من این یکی را دوست دارم. آره، آره، آره، آره، آره،

yeah. "I'm going to whip up some breakfast." Again,

آره. "من قصد دارم کمی صبحانه درست کنم." باز هم به این

it means you're making it quickly. But we can also literally whip cream. Oh man,

معنی است که شما به سرعت آن را درست می کنید. اما می توانیم به معنای واقعی کلمه خامه را هم بزنیم. اوه مرد،

I love whipped cream. So, I'm a chef, yeah, so you get the cream in the liquid form,

من عاشق خامه فرم گرفته هستم. بنابراین، من یک سرآشپز هستم، بله، بنابراین شما خامه را به شکل مایع می گیرید

and you whip it, and it becomes whipped cream.

و آن را هم می زنید و تبدیل به خامه فرم گرفته می شود.

Magic. I could just eat bowls of that stuff. Mm-hmm.

سحر و جادو. من فقط می توانستم کاسه هایی از آن چیزها را بخورم. مممم

So, not really slang, actually, "whipping cream"

بنابراین، واقعاً به زبان عامیانه نیست، در واقع، "خامه زدن"

is to whip something up, but "to whip up a meal"

به این معناست که چیزی را هم بزنید، اما "هم زدن یک غذا"

means you make it quickly. What's your favourite

به این معنی است که شما آن را سریع درست می کنید . غذای مورد علاقه شما

meal to whip up? Some people that are really good

برای درست کردن چیست؟ برخی از افرادی که واقعا آشپزهای خوبی هستند،

cooks are just like, "I'm just going to whip

دقیقاً مانند این می‌گویند: «من فقط می‌خواهم

something up for brunch." It's like, "Dude,

چیزی برای برانچ درست کنم». مثل این است که "رفیق، این

how did you make all this food? I just whipped it

همه غذا را چطور درست کردی ؟ من آن را درست کردم

up." It's like, "No, you didn't, dude. You were

." مثل این است: " نه، رفیق. شما

like three years in the kitchen making that

مثل سه سال در آشپزخانه بودید که این چیزها را درست می کردید

stuff." But it's magic. "Whip it up", and "whip

." اما این جادو است. "Whip it up" و "whip

through". So, it means to read something quickly,

through". بنابراین، به این معنی است که چیزی را سریع بخوانید،

or you can also go through something quickly. So,

یا می توانید به سرعت از چیزی عبور کنید. بنابراین،

you can say like, "Oh, I'm just going to whip

می‌توانید بگویید: "اوه، من فقط می‌خواهم از درایو عبور کنم

through the drive-through and get some nuggets."

و چند قطعه بیاورم."

I don't know what you get at the drive-through.

من نمی‌دانم هنگام رانندگی چه چیزی دریافت می‌کنید. اگر بخواهید،

"I'm going to get a milkshake. I'm just going to

"من می خواهم یک میلک شیک بگیرم. من فقط می خواهم

whip through the drive-through and get a milkshake",

از طریق درایو را بزنم و یک میلک شیک بگیرم"

if you will. So, I want to know what you do on a

. بنابراین، من می‌خواهم بدانم که شما در یک

Tuesday evening, and I want to know what phrasal

عصر سه‌شنبه چه کار می‌کنید، و می‌خواهم بدانم که چه

verbs you're whipping. Is it cream? Is it people?

افعالی را تازیانه می‌زنید. کرم هست؟ آیا این مردم است؟

I'm out of here. I'm going to whip off to the store now. Bye.

من از اینجا خارج شده ام. من الان میرم فروشگاه خداحافظ