Money slang in English $$$

Hello. I'm going to teach you today about money. Do you like money? Most people do.

سلام. من امروز قصد دارم در مورد پول به شما آموزش دهم . پول دوست داری؟ اکثر مردم انجام می دهند.

I hate money. Money ruins people's lives. It destroys families. But we need money to

من از پول متنفرم پول زندگی مردم را خراب می کند. خانواده ها را نابود می کند. اما ما برای

live and buy things, so it is important. That's why I'm going to teach you about it. I'm going

زندگی و خرید چیزها به پول نیاز داریم، بنابراین مهم است. به همین دلیل است که من در مورد آن به شما آموزش خواهم داد. من قصد دارم

to teach you some vocabulary that maybe you have never heard before. "Coin," "cash," "bucks,"

لغاتی را به شما آموزش دهم که شاید تا به حال نشنیده باشید. "سکه"، "نقد"، "دلار"

and "dollars." All of these words mean "money." "Coin" or "coins" refer to un-paper money,

و "دلار". همه این کلمات به معنای "پول" هستند. «سکه» یا «سکه» به پول‌های غیر کاغذی

ones like these -- $0.25, $0.10, $0.05, $0.01. "Cash" is usually paper money. "Bucks" is

، مانند اینها - 0.25 دلار، 0.10 دلار، 0.05 دلار، 0.01 دلار اشاره دارد. «نقد» معمولاً پول کاغذی است. "Bucks" در

actually slang for dollars. So you have "coin," "cash," "bucks," and "dollars."

واقع عامیانه برای دلار است. بنابراین شما "سکه"، "پول نقد"، "دلار" و "دلار" دارید.

Now, in Canada, we do not have $1 or $2 bills -- paper money -- anymore. There's another

اکنون، در کانادا، ما دیگر اسکناس 1 یا 2 دلاری - پول کاغذی - نداریم. یکی دیگر وجود دارد

one, "bills." So we say "one-dollar bill," "two-dollar bills." What we have in Canada

، "قبض". بنابراین می گوییم «اسکناس یک دلاری»، «اسکناس دو دلاری». آنچه ما در کانادا

are coins of $1 and $2 values. So the very first coin that we got was a "loonie." A "loonie"

داریم سکه هایی با ارزش 1 و 2 دلار است. بنابراین اولین سکه ای که گرفتیم یک "لونی" بود. یک "لونی"

-- I wish I had a "loonie" -- is eight-sided. It's gold, and it has a picture of a "loon."

-- ای کاش "لونی" داشتم -- هشت وجهی است. طلایی است و تصویری از "لون" دارد.

It's $1. Then, many years later, we got rid of our $2 bills, and they developed another

1 دلار است. سپس، سال‌ها بعد، از شر اسکناس‌های 2 دلاری خود خلاص شدیم و آنها

coin that's a "toonie." Now, a "loonie" has a "loon" on one side and a "queen" on the

سکه دیگری ساختند که «تونی» است. حالا یک «لونی» یک طرف «لون» و در طرف دیگر «ملکه»

other side. Can you guess what a "toonie" has on one side of the coin? What do you think?

دارد. آیا می توانید حدس بزنید که یک "تونی" روی یک روی سکه چه چیزی دارد؟ شما چی فکر میکنید؟

"Loonie," "toonie"? It's a polar bear. Who did this? Who decided that a "loonie" would

"لونی"، "تونی"؟ این یک خرس قطبی است. چه کسی این کار را کرد؟ چه کسی تصمیم گرفت که یک "لونی

be a "loon"? We're crazy in Canada. So a "toonie" is worth $2, and it has a polar bear. This

" یک "لون" باشد؟ ما در کانادا دیوانه ایم بنابراین یک "تونی " 2 دلار ارزش دارد و یک خرس قطبی دارد.

is a picture of a polar bear. Good drawing, Ronnie. Thank you. So "loonie," "toonie" -- $1,

این تصویر یک خرس قطبی است. نقاشی خوب، رونی. متشکرم. بنابراین "loonie"، "toonie" - $1،

$2.

$2.

Now, another word for these coins is "change." So sometimes, people will say, "Do you have

اکنون کلمه دیگری برای این سکه ها «تغییر» است. بنابراین گاهی اوقات، مردم می گویند: "آیا

change for $1?" which means they need coins, or they need smaller amounts of money. So

پول خرد 1 دلاری دارید؟" به این معنی که آنها به سکه نیاز دارند یا به مقدار کمتری پول نیاز دارند. بنابراین

these coins can also be called "change." This is a noun. So we have "25 cents," "10 cents,"

این سکه ها را می توان «تغییر» نیز نامید. این یک اسم است. بنابراین ما «25 سنت»، «10 سنت»،

"5 cents," and "1 cent." But we actually have different names -- not slang, everyday names

«5 سنت» و «1 سنت» داریم. اما ما در واقع نام های مختلفی داریم -- نه عامیانه، نام های روزمره

for these coins. "25 cents," we call "a quarter." Do you know why we call it "a quarter"? I'm

برای این سکه ها. "25 سنت" را "یک چهارم" می نامیم. آیا می دانید چرا به آن می گوییم "یک ربع"؟ من

going to do math. Watch out. So $1 has 100 beautiful cents or 100 pennies. A quarter

میرم ریاضی بکنم مواظب باش. بنابراین 1 دلار دارای 100 سنت زیبا یا 100 پنی است. یک چهارم

of 100 -- quarter of 100 -- 25. Ding, ding, ding. A quarter of 100 is 25. So we call 25

از 100 -- یک چهارم از 100 -- 25. دینگ، دینگ، دینگ. یک چهارم 100 برابر 25 است. بنابراین ما 25

cents "a quarter." Good. That makes sense.

سنت را "یک چهارم" می نامیم. خوب این منطقی است.

Next one, we have "10 cents." I don't know where they got these from. "10 cents" is a

مورد بعدی، "10 سنت" داریم. نمی دانم اینها را از کجا آورده اند. "10 سنت" یک

dime. We have an expression, an idiom. Something could stop on a dime. Now, the idea of this

سکه است. ما یک عبارت داریم، یک اصطلاح. چیزی می تواند با یک سکه متوقف شود. در حال حاضر، ایده این

is a dime is very, very thin and small. So if a car can stop on a dime, it means it can

است که یک سکه بسیار بسیار نازک و کوچک است. بنابراین اگر یک ماشین بتواند با یک سکه متوقف شود، به این معنی است که می

stop really quickly in a short time. I don't understand that either.

تواند واقعاً سریع در مدت زمان کوتاهی متوقف شود . من این را هم نمی فهمم.

The next one we have is "5 cents" or "a nickel." Now, a long time ago, our 5-cent coins were

مورد بعدی ما "5 سنت" یا "یک نیکل" است. حالا، خیلی وقت پیش، سکه های 5 سنتی ما

actually made with nickel. Nickel is a metal. But now, nickel is too expensive. So it's

در واقع با نیکل ساخته می شدند. نیکل یک فلز است. اما در حال حاضر، نیکل بسیار گران است. بنابراین

probably made from a different metal, not nickel. I don't know which one.

احتمالاً از فلز دیگری ساخته شده است، نه نیکل. من نمی دانم کدام یک.

And the last one, "the lonely penny." Oh, the 1 cent. Recently, in Canada, we have stopped

و آخرین مورد، "پانی تنها". اوه، 1 سنت. اخیراً در کانادا

making the penny. The penny is no longer. We have no more pennies. If you have a penny,

تولید پنی را متوقف کرده ایم. این سکه دیگر نیست. ما دیگر پولی نداریم. اگر یک سکه

give it to me. Give me 2 million pennies. I would like you forever. So a penny is 1

دارید به من بدهید. 2 میلیون به من بده. من تو را برای همیشه دوست دارم. بنابراین یک پنی 1

cent. You might hear the expression "a penny for your thoughts." That means basically someone

سنت است. ممکن است عبارت "یک پنی برای افکارتان" را بشنوید. این بدان معناست که اساساً کسی

wants to know what you are thinking. So if you're maybe daydreaming, this is a penny

می خواهد بداند که شما به چه فکر می کنید. بنابراین اگر خیال پردازی می کنید، این یک پنی

for your thoughts. That means tell me what you're thinking, and I will give you a penny.

برای افکار شماست. یعنی به من بگو به چه فکر می کنی، و من یک پنی به تو می دهم.

No. How about I don't give you a penny, you don't give me a penny, and I don't tell you

نه. چطور است که من یک پنی به شما نمی دهم، شما یک پنی به من نمی دهید و من به شما نمی گویم به

what I'm thinking? How about a toonie for my thoughts there? I want to know your thoughts.

چه فکر می کنم؟ در مورد یک toonie برای افکار من وجود دارد؟ من می خواهم افکار شما را بدانم.

Go to www.engvid.com. Leave me a comment. Go to YouTube and subscribe to my channel.

به www.engvid.com بروید. برام نظر بذار به یوتیوب بروید و در کانال من مشترک شوید.

There will be lots of pennies, dimes, and nickels for every one of you that do this.

برای هر یک از شما که این کار را انجام می دهید، سکه، سکه و نیکل زیادی وجود خواهد داشت.

Till then, goodbye.

تا اون موقع خداحافظ