Word Stress: 1 Sentence, 7 Different Meanings!

Hey.

My name's Ronnie, and I'm going to teach you

سلام.

اسم من رونی است، و امروز

a really important lesson today, so stay glued

یک درس بسیار مهم را به شما آموزش خواهم داد ، پس

to your YouTube or your phone; probably already are.

به یوتیوب یا تلفن خود بچسبید. احتمالا در حال حاضر هستند.

This is sentence stress or emphasis of certain words in a sentence.

این تاکید جمله یا تاکید بر برخی کلمات در یک جمله است.

So depending on what word we stress or emphasize,

بنابراین بسته به اینکه بر چه کلمه ای تاکید یا تاکید کنیم، در

it's going to actually change the meaning

واقع معنای

of the sentence.

جمله را تغییر می دهد.

So, the flow or the intonation of an English

بنابراین، جریان یا آهنگ یک

sentence, you have to be careful about this

جمله انگلیسی، باید مراقب این موضوع باشید

and learn how to do it.

و نحوه انجام آن را یاد بگیرید.

If I take this sentence, for example, "I never said he ate my cookie."

اگر این جمله را به عنوان مثال در نظر بگیرم، "من هرگز نگفتم که او کلوچه من را خورد."

I've said that with a very straight, flat intonation.

من این را با لحن بسیار مستقیم و صاف گفتم.

I don't give one or more words more emphasis or stress than the other.

من به یک یا چند کلمه بیشتر از دیگری تاکید یا تاکید نمی کنم.

So, generally, you get the idea that, yeah, okay,

بنابراین، به طور کلی، شما این ایده را دریافت می کنید که، آره، خوب،

well, the cookie, someone took Ronnie's cookie.

خوب، کوکی، کسی کوکی رونی را گرفته است.

But if I say "I", if I emphasize the first subject, "I never said he ate my cookie",

اما اگر بگویم «من»، اگر روی موضوع اول تأکید کنم «من هرگز نگفتم کلوچه من را خورد»،

so if I emphasize here, it means someone else said that he ate my cookie.

پس اگر اینجا تأکید کنم، به این معناست که دیگری گفته است که کلوچه من را خورده است. شخص دیگری گفت:

"I never said he ate my cookie", somebody else did.

"من هرگز نگفتم که او کلوچه من را خورد ".

Now, if I emphasize the word "never", "I never

حالا اگر روی کلمه "هرگز" تاکید کنم، "من هرگز نگفتم که

said he ate my cookie", if I put the stress

او کلوچه ام را خورد "، اگر استرس

or the emphasis on the word "never", it's

یا تاکید را روی کلمه "هرگز" بگذارم، این

suggesting that that is not even in my style

نشان می دهد که حتی به سبک من نیست که در

to talk about things; that's not my vocabulary.

مورد چیزهایی صحبت کنم. ; این واژگان من نیست

I would not say that.

من این را نمی گویم.

I would never say that, so I'm telling you that it's a lie.

من هرگز این را نمی گویم، بنابراین به شما می گویم که این یک دروغ است.

Okay?

باشه؟

Next one, "said".

بعدی، "گفت".

"I never said", sorry, let's try again, "I never said that he ate my cookie."

"من هرگز نگفتم"، ببخشید، اجازه دهید دوباره تلاش کنیم، "من هرگز نگفتم که او کلوچه من را خورد."

So, I didn't actually say it, okay?

بنابراین، من واقعاً آن را نگفتم، باشه؟

Maybe I texted it to you, or I sent you an email about it, but I didn't verbalize it.

شاید من آن را برای شما پیامک کردم یا در مورد آن برای شما ایمیل فرستادم، اما آن را شفاهی نکردم.

I didn't say directly to you.

من مستقیم به شما نگفتم

Okay?

باشه؟

So, if I emphasize the verb here, well, you can play with the verb.

بنابراین، اگر من در اینجا بر فعل تأکید کنم، خوب، می توانید با فعل بازی کنید.

Okay?

باشه؟

"I never said that he ate my cookie."

"من هرگز نگفتم که او کلوچه من را خورد."

I texted it to you.

برات پیامک دادم

This is how to be snarky with people and win arguments.

اینجوری میشه با مردم بداخلاق کرد و در بحث پیروز شد.

Yes.

Lawyers, are you watching?

آره.

وکلا، تماشا می کنید؟

"He", if I put the emphasis on the person here, "I never said he ate my cookie."

"او"، اگر در اینجا روی آن شخص تاکید کنم ، "من هرگز نگفتم که او کلوچه مرا خورد."

I'm telling you that somebody else did it.

من به شما می گویم که شخص دیگری این کار را کرده است.

"I never said that she took my coffee."

"من هرگز نگفتم که او قهوه من را خورده است."

Somebody else did it.

شخص دیگری این کار را کرده است.

The next one is "ate".

مورد بعدی «خوردن» است.

Okay?

باشه؟

"I never said that he ate my cookie."

"من هرگز نگفتم که او کلوچه من را خورد."

Hmm, what did he do to your cookie, Ronnie?

هوم، او با کوکی شما چه کرد، رونی؟

Well, he definitely didn't...

خب حتما نخورد...

I didn't say he ate it.

نگفتم خورده.

He could have took my cookie, or maybe touched

او می‌توانست کلوچه‌ام را بگیرد، یا شاید

it, or took a little nibble, yum, yum, yum,

آن را لمس کند، یا کمی نیش بزند، یام، یام، یام،

a little bite out of the cookie, but I didn't say he actually ate it.

کمی گاز بگیرد، اما من نگفتم که او واقعاً آن را خورده است.

Okay?

باشه؟

Now, "I never said he ate my cookie."

حالا، "من هرگز نگفتم که او کلوچه من را خورد."

So, he could be a dirty little cookie monster,

بنابراین، او می توانست یک هیولای کوکی کوچک کثیف باشد

and he could have eaten someone else's cookie.

و می توانست کلوچه دیگران را بخورد.

I'm saying that he ate a cookie, but I didn't say it was mine.

میگم کلوچه خورده ولی نگفتم مال منه.

So I'm emphasizing, I don't know, whose cookie was it?

پس تاکید میکنم نمیدونم کوکی کی بوده؟

I don't know.

من نمی دانم.

And the last word, "cookie".

و آخرین کلمه "کوکی".

"I never said he ate my cookie."

"من هرگز نگفتم که او کلوچه مرا خورد."

So he ate something else, but it definitely wasn't my cookie.

بنابراین او چیز دیگری خورد، اما قطعاً این شیرینی من نبود.

He ate something else of mine, maybe, but it definitely was not my cookie.

او یک چیز دیگری از من خورد، شاید، اما قطعا این شیرینی من نبود.

When you're learning the intonation of sentences,

هنگامی که آهنگ جملات را یاد می گیرید،

be very careful where you put the stress on

بسیار مراقب باشید که در کجا به

each word, because you're going to convey different meanings with each emphasis...

هر کلمه تاکید می کنید، زیرا قرار است با هر تاکید معانی مختلفی را منتقل کنید...

With each stress on each word.

با هر تاکیدی که روی هر کلمه وجود دارد.

So, if you struggle with this, go down to the comments, leave me some examples, and

بنابراین، اگر با این مشکل دارید، به نظرات بروید، چند نمونه برای من بگذارید، و

I'll let you know if you're on point with that or if you've got it.

من به شما اطلاع خواهم داد که آیا در این مورد هستید یا آن را دارید.

Thanks for watching me.

ممنون که مرا تماشا کردید

I'm Ronnie.

من رونی هستم.

Bye.

خدا حافظ.