11 PIG expressions in English: "pig out", "pig tails", "piggy back"...

[Snorts].

[خروپف].

Oink, oink. Pig. [Snorts].

اوینک، اوینک. خوک [خروپف].

Hi. [Snorts].

سلام. [خروپف].

Ronnie, pig. Ronnie, pig. I'm not a pig.

رونی، خوک. رونی، خوک. من خوک نیستم

Sometimes I'm a pig. Today I'm going to teach you not 10,

گاهی من یک خوک هستم. امروز قصد دارم به شما نه 10،

but 11-watch it-pig expressions.

بلکه 11 عبارات watch it-pig را به شما آموزش دهم.

So, maybe

بنابراین، شاید

you have heard things like this on TV or in movies where somebody talks about a piggy bank,

شما چنین چیزهایی را در تلویزیون یا در فیلم‌ها شنیده باشید که در آن کسی در مورد قلک صحبت می‌کند،

and your brain goes: "Pig, yes. Bank, yes. What? Together?

و مغز شما می‌گوید: "خوک، بله. بانک، بله. چی؟ با هم

There's a pig in the bank?

؟ یک خوک در بانک وجود دارد؟

Oh, this is crazy." So, I'm going to teach you some crazy expressions about pigs.

اوه، این دیوانه است." بنابراین، من قصد دارم چند عبارات دیوانه کننده در مورد خوک ها را به شما آموزش دهم.

[Snorts]. Ready? 11 of them.

[خروپف]. آماده؟ 11 تا از آنها.

"Pig" and "Piggy", they're the same thing with a slight variation.

"Pig" و "Piggy"، آنها با کمی تفاوت یکسان هستند.

"Piggy" is more of a cute word that we use to talk about a pig. So children would probably

"Piggy" بیشتر یک کلمه زیبا است که ما از آن برای صحبت در مورد خوک استفاده می کنیم. بنابراین بچه ها احتمالاً

say: "piggy", or if you want to be cute, you can say: "piggy" instead of "pig".

می گویند: "خوک" یا اگر می خواهید ناز باشید می توانید به جای "خوک" بگویید: "piggy".

Depends how cute you want to be.

بستگی داره چقدر دوست داشته باشی

So the first one, one of the... Probably the most common expression we use with "pig" is

بنابراین اولین مورد، یکی از ... احتمالاً رایج ترین عبارتی که ما با "pig" استفاده می کنیم

"pig out".

"pig out" است.

Pig out. So, the pig's leaving? Not sure, here. So, "pig out" means you ate

خوک کردن. خب، خوک داره میره؟ مطمئن نیستم، اینجا بنابراین، "خوک بیرون" به این معنی است که شما

so much. If you're going to use the past tense, we would say: "pigged out".

خیلی خوردید. اگر می خواهید از زمان گذشته استفاده کنید، می گوییم: "pigged out".

For example: "I went to a restaurant last night, and I ate so much food;

به عنوان مثال: "من دیشب به یک رستوران رفتم ، و آنقدر غذا خوردم،

I pigged out. I ate everything,

من همه چیز را خوردم،

and I'm really, really full."

و واقعاً واقعاً سیر هستم."

Pigs eat anything and everything. Pigs eat a lot.

خوک ها هر چیزی و همه چیز را می خورند. خوک ها زیاد می خورند.

They even eat bacon.

آنها حتی بیکن می خورند.

Yeah, they're cannibals. So, pigs, if you pig out or pigged out, it means you

بله، آنها آدمخوار هستند. بنابراین، خوک ها، اگر شما خوک را بیرون بیاورید یا خوک را بیرون بیاورید، به این معنی است که

ate a lot of food. Delicious. So you can say, for example:

مقدار زیادی غذا خورده اید. خوشمزه - لذیذ. بنابراین می توانید به عنوان مثال بگویید:

"I pigged out last night." or

"من دیشب بیرون رفتم." یا

"He pigged out last night.", "I'm going to pig out." Doesn't matter.

"او دیشب را بیرون زد."، " من می روم بیرون". مهم نیست

The next one. Oo, look at my hair, yeah. So, if you might notice that I have some crazy

مورد بعدی. اوه، به موهای من نگاه کن، آره. بنابراین، اگر ممکن است متوجه شوید که من امروز موهای دیوانه‌ای

hair today, these, the hair style that I have, these are called "pigtails".

دارم، به این مدل‌های مو که من دارم، به آن‌ها می‌گویند «پگتیل».

I'm not sure why. Pigs definitely have tails, but the tails on pigs are spirally or curly, but

من مطمئن نیستم چرا. خوک ها قطعا دم دارند اما دم خوک ها به صورت مارپیچی یا مجعد است اما به

this hairstyle that I have is called a pigtail. Now, if my hair was at the back and tied at the back

این مدل مویی که من دارم می گویند دم خوک. حالا اگر موهام از پشت بود و اینطوری از پشت بسته

like this, it would be a "ponytail".

می شد، «دم اسبی» می شد.

I don't know why humans have to have hair that relate

من نمی دانم چرا انسان باید موهایی داشته باشد که مربوط

to animals. We are a strange bunch. So, "pigtails" is a hairstyle

به حیوانات باشد. ما یک دسته عجیب هستیم. بنابراین، "pigtails" یک مدل مو است -

-hello, marker

سلام، نشانگر

-like this.

- مانند این.

Next one-oh, my mom said this to me a lot-a "pig pen" or a "pig sty". Now,

بعد: آه، مادرم این را خیلی به من گفت: "قلم خوک" یا "قلم خوک". در حال حاضر

a pig pen or a pig sty is the place where the pig lives.

، خوک آغل یا خوک، محل زندگی خوک است.

Like all other animals in the world; cows,

مانند همه حیوانات دیگر در جهان; گاو،

horses, pigs - they don't have, like, vacuum cleaners, or maid service, or really anything,

اسب، خوک - آنها جاروبرقی، سرویس خدمتکار، یا واقعاً هیچ چیز دیگری ندارند

and their place is really dirty. Cows, sheep, anything, any animal that lives in a barn

و جایشان واقعا کثیف است. گاو، گوسفند، هر چیزی، هر حیوانی که در انبار

or in a farm, they're dirty. Chickens, pretty dirty, pretty smelly. A pig pen or a pig sty

یا مزرعه زندگی می کند، کثیف هستند. جوجه ها، بسیار کثیف، بسیار بدبو. قلم خوک یا گلدان

means that your room or your place is really, really, really dirty. So,

به این معنی است که اتاق یا مکان شما واقعاً، واقعاً، واقعاً کثیف است. بنابراین،

if you're... Maybe somebody says:

اگر شما ... شاید یکی بگوید:

"Wow, your room is like a pig pen." It means your room is really dirty.

"وای، اتاق شما مانند قلم خوک است." یعنی اتاق شما واقعا کثیف است.

You should clean it. Mm-hmm. Or don't. It's your choice.

باید تمیزش کنی مممم یا نکن. این انتخاب تو است.

Next one-oh, McDonalds-sometimes you get really, really, really bad food-

بعدی: اوه، مک دونالد - گاهی اوقات شما غذای بسیار بدی می خورید -

McDonalds-

مک دونالد -

and it's actually called "pig slop",

و در واقع به آن "خوک slop"

because like I said before, pigs, they eat anything. So

می گویند، زیرا همانطور که قبلاً گفتم، خوک ها هر چیزی را می خورند. بنابراین

"pig slop" refers to really, really terribly disgusting food

"شب خوک" به غذای واقعاً بسیار منزجر کننده ای اشاره دارد

that looks really bad, too, actually.

که در واقع واقعاً بد به نظر می رسد.

So "pig slop" means bad food that you have to eat. Mm-hmm.

پس «شب خوک» یعنی غذای بدی که باید بخوری. مممم

The next one, this is an adjective and it describes a person: "pig-headed".

بعد این صفت است و در وصف شخص می گوید: «سر خوک».

Yeah, it's not really a person with a pig head; that's, again, strange.

آره، این واقعاً فردی با سر خوک نیست. باز هم عجیب است

"Pig-headed" means the person

"سر خوک" به این معنی است که

is very, very, very stubborn or they will not change their mind.

فرد بسیار بسیار بسیار لجباز است وگرنه نظر خود را تغییر نخواهد داد.

So if somebody is pig-headed, they're not very easy to get along with.

بنابراین اگر کسی سر خوک باشد، کنار آمدن با او خیلی آسان نیست.

Are you pig-headed?

آیا شما سر خوک هستید؟

I am. I'm ponytail-headed. I'm okay.

من هستم. من دم اسبی هستم خوبم.

Next one-uh-oh, this is slang, oo, slang, yeah-you see this a lot in movies,

مورد بعدی-اوه-اوه، این عامیانه است، اوو، عامیانه، بله، این را زیاد در فیلم ها می بینید،

jokes about bacon happen a lot: "pig" is the slang term for a police officer.

جوک هایی در مورد بیکن زیاد اتفاق می افتد: "خوک" اصطلاح عامیانه برای افسر پلیس است.

So you will hear people calling police officers "pigs". [Snorts].

بنابراین می شنوید که مردم به افسران پلیس "خوک" می گویند. [خروپف].

I'm not too sure why. They don't eat donuts.

من خیلی مطمئن نیستم چرا. دونات نمیخورن

Oh, they do eat donuts, that's why, I get it now. Okay, so

اوه، آنها دونات می خورند، به همین دلیل، من آن را در حال حاضر. خوب، پس

never, ever call a police officer a pig unless you would like to go to jail or get beaten down.

هرگز و هرگز یک افسر پلیس را خوک صدا نکنید، مگر اینکه بخواهید به زندان بروید یا کتک بخورید.

So if you're ever arrested by a nice, fancy police officer, never call them a pig.

بنابراین اگر روزی توسط یک افسر پلیس خوب و شیک دستگیر شدید، هرگز آنها را خوک صدا نکنید.

It is slang that you can use with your friends, but never to their face.

این یک زبان عامیانه است که می توانید با دوستان خود استفاده کنید ، اما هرگز در چهره آنها.

You will be in some serious manure,

اگر این کار را انجام دهید، در یک کود جدی،

which means sheep poo, if you do this.

یعنی مدفوع گوسفند خواهید بود.

I've warned you: Don't use it in front of a police officer.

من به شما هشدار داده ام: جلوی افسر پلیس از آن استفاده نکنید.

Next one: "piggy bank".

بعدی: «قلک».

Do you have a piggy bank, or did you have a piggy bank when you

آیا قلک دارید یا در کودکی قلک داشتید

were a child? A "piggy bank" is a pig... Oh, Ronnie's got to draw.

؟ "قلک" یک خوک است... اوه، رونی باید نقاشی کند.

Pig. Oh, pretty good. Oh, this is a good pig. Oh, perfect.

خوک اوه خیلی خوبه اوه، این خوک خوبی است. اوه، کامل.

Good pig. So, a piggy bank is the figure of a pig,

خوک خوب بنابراین، قلک شکل یک خوک است

and it has a slot at the top where you get to put all your money and save your money.

و در بالای آن یک شکاف دارد که می توانید تمام پول خود را بگذارید و پول خود را پس انداز کنید.

So, piggy banks are synonymous with saving money. Sometimes what happens is you save

بنابراین، قلک ها مترادف با پس انداز پول هستند. گاهی اوقات اتفاقی که می افتد این است که پول زیادی پس انداز می کنید

up so much money,

،

but there's a problem because the piggy bank only has one hole,

اما یک مشکل وجود دارد زیرا قلک فقط یک سوراخ دارد،

so you have to smash the piggy bank and get your money out.

بنابراین شما باید قلک را بشکنید و پول خود را بیرون بیاورید.

When I was a child, I had a piggy bank,

وقتی بچه بودم، قلک داشتم،

but the cool thing about my piggy bank is it had a hole at the bottom, so I didn't have

اما نکته جالب در مورد قلک من این است که ته آن سوراخ بود، بنابراین مجبور نبودم آن

to smash it. I think I might still have my piggy bank.

را بشکنم. فکر می کنم ممکن است هنوز قلک خود را داشته باشم.

If you would like to empty your

اگر می خواهید قلک خود را خالی کنید

piggy bank and send some money to me

و مقداری پول برای من

and www.engvid.com, we always accept your generous donations.

و www.engvid.com بفرستید، ما همیشه کمک های سخاوتمندانه شما را می پذیریم.

A couple piggies here and there, we're good. www.engvid.com, donation button, there's a heart.

چند تا خوک اینجا و آنجا، ما خوب هستیم. www.engvid.com، دکمه اهدا، یک قلب وجود دارد.

Do it.

انجام دهید.

Do it now.

همین الان انجامش بده

One really interesting thing, thanks to crazy English-and

یک چیز واقعا جالب، به لطف انگلیسی دیوانه - و

hi, Nadia, this is for you-we

سلام، نادیا، این برای شماست -

have something called a "piggy back".

ما چیزی به نام "پشت خوک" داریم.

Now, this is very strange. It's actually called a "piggy back ride" or

حالا این خیلی عجیب است. در واقع به آن "قوک سواری"

you might hear a "piggy back race". So, all different things conjure

می گویند یا ممکن است صدای "مسابقه پشت خوک" را بشنوید. بنابراین، همه چیزهای مختلف

in the mind, but a "piggy back ride" is basically someone jumps on your back, and you run with them.

در ذهن تداعی می‌شود، اما «قوک‌سواری» اساساً این است که کسی روی پشت شما می‌پرد و شما با او بدوید.

Nothing to do with pigs. I'm not too sure. It'd be more like

ربطی به خوک نداره من زیاد مطمئن نیستم. این بیشتر شبیه

"a person on my back race", but I guess just to be cool, we call it a "piggy back race".

"مسابقه یک نفر در پشت من" است، اما من حدس می‌زنم که فقط برای اینکه خوب باشم، آن را "مسابقه پشت خوک" می‌نامیم.

Maybe you've had a piggy back race - someone jumps on your back and you got to run. Really fun.

شاید شما یک مسابقه پشت خوک داشته اید - کسی روی پشت شما می پرد و شما باید بدوید. واقعا خنده دار.

Homework, do it.

تکلیف، انجامش بده

This is an expression that we, as women-hi-usually say to men.

این عبارتی است که ما به عنوان زنان معمولاً به مردان می گوییم.

I've never been called... Never mind.

هیچ وقت به من زنگ نزده ام... مهم نیست.

Most of the time, it's what women say to men. Now, if somebody calls you a pig

بیشتر اوقات این چیزی است که زنان به مردان می گویند . حالا، اگر کسی شما را خوک

-[snorts]-

خطاب کند - [خرخر می‌کشد]

they don't think that you're actually an animal.

- فکر نمی‌کند که شما واقعاً یک حیوان هستید.

It means you're a pervert. "Pervert" means

یعنی تو منحرف هستی "منحرف" به این معنی است

you have said something sexual to the person that they do not like.

که شما چیزی جنسی به شخص گفته اید که او آن را دوست ندارد.

So if you make sexual comments or sexual advances to someone

بنابراین اگر به کسی کامنت‌های جنسی یا پیشرفت‌های جنسی بدهید

and they don't like it, or you're being rude,

و او آن را دوست نداشته باشد، یا شما بی‌ادب باشید

they will call you a pig. "You're a pig!" Okay?

، شما را خوک خطاب می‌کند. "تو یک خوک هستی!" باشه؟

This is a bad thing. So please, keep your comments to yourself.

این چیز بدی است. پس لطفا نظرات خود را برای خود نگه دارید.

It's not cool to be called a pig at all, in any case.

در هر صورت، اصلاً خوب نیست که به او بگوییم خوک.

I was talking earlier about using the expression "piggy" to be cute.

من قبلاً در مورد استفاده از عبارت "piggy" برای زیبا بودن صحبت می کردم.

Cute little piggy. So,

خوک کوچولوی ناز. بنابراین،

you can say something like this:

می توانید چیزی شبیه به این بگویید:

"I'm going to be a little piggy... and eat all of the pizza!"

"من یک خوک کوچک می شوم ... و همه پیتزا را می خورم!"

This is related to "pig out". So you can say, just to warn people:

این مربوط به "خوک کردن" است. بنابراین ، فقط برای هشدار دادن به مردم می توانید بگویید:

"I'm going to be a little piggy, and eat all the cake."

"من کمی خوک می شوم و همه کیک را می خورم."

And this kind of gives you an excuse to eat

و این بهانه ای به شما می دهد که

everything, because you say:

همه چیز را بخورید، زیرا می گویید:

"I'm going to be a piggy", and it's cute, so eat all the

"من خوک می شوم" و ناز است، پس همه

cake. Perfect. Try it. Okay?

کیک را بخور. کامل. آن را امتحان کنید. باشه؟

And the last one: "little piggy". Now,

و آخرین مورد: "خوک کوچولو". حالا

we can use it here: "I'm a little piggy, you're a little piggy", but when I was a child

می‌توانیم از آن در اینجا استفاده کنیم: «من یک خوک کوچک، تو یک خوک کوچک»، اما وقتی من بچه

-this is crazy-I had feet.

بودم - این دیوانه است - پا داشتم.

Do you have feet? I had two feet, and on my feet I had toes.

آیا پا دارید؟ من دو پا داشتم و روی پاهایم انگشتان پا داشتم.

Not "foot fingers", they're called "toes". So, on my

"انگشت پا" نیست، آنها "انگشت پا" نامیده می شوند. پس روی

feet, I have one, two, three, four, five... They don't look like that. I have five toes.

پاهایم یک، دو، سه، چهار، پنج... آن ها اینطور به نظر نمی رسند. من پنج انگشت پا دارم.

My mom and my dad used to sing a song, and it's called "Little Piggy".

مامانم و بابام یه آهنگ می خوندن اسمش «خوک کوچولو» هست.

This little piggy went to market (that's the big toe),

این خوک کوچولو به بازار رفت (این همان انگشت شست پا است)،

this little piggy stayed home,

این خوک کوچولو در خانه ماند،

this little piggy rented a DVD at Blockbuster,

این خوک کوچولو یک دی وی دی در Blockbuster کرایه کرد،

this little piggy went to the mall,

این خوک کوچولو به مرکز خرید رفت

and this little piggy had none.

و این خوک کوچک هیچ کدام نداشت.

No, I've done it wrong. Anyways,

نه من اشتباه کردم به هر حال،

Mom, can you hook me up with the "Little Piggy" song?

مامان، می تونی منو با آهنگ "خوک کوچولو" وصل کنی؟

Anyways, the toes on children, we call "piggies".

به هر حال انگشتان پا روی بچه ها را «خوک» می نامیم.

This little piggy went to market,

این خوک کوچولو به بازار رفت،

this little piggy stayed home,

این خوک کوچولو در خانه ماند،

this little piggy had bread and butter,

این خوک کوچولو نان و کره داشت،

this little piggy had none,

این خوک کوچولو هیچی نداشت،

and this little piggy ran

و این خوک کوچولو

wee, wee, wee, wee, wee, all the way home.

تا خونه دوید.