Play games and improve your English?! YES!!!

It's me, Mario.

این منم، ماریو.

I'm here to teach you about video games for English.

من اینجا هستم تا در مورد بازی های ویدیویی انگلیسی به شما آموزش دهم.

Whoo, that was hot and sweaty under there.

اووو، اون زیر گرم و عرق کرده بود.

I'm Ronnie.

من رونی هستم.

I'm not Mario, sorry.

من ماریو نیستم، ببخشید.

People are always saying, "Ronnie, how can I learn English?

مردم همیشه می گویند، "رونی، چگونه می توانم انگلیسی یاد بگیرم؟

I hate textbooks.

من از کتاب های درسی متنفرم، از

I hate lessons.

درس متنفرم، از

I hate reading."

خواندن متنفرم."

Me too.

من هم همینطور.

What do you like?

تو چی دوست داری؟

You know I like video games.

میدونی که من بازی های ویدیویی رو دوست دارم.

I'm sorry, did you say you like video games?

ببخشید گفتی بازی های ویدیویی دوست داری؟

I know so many people who have learned amazing

من افراد زیادی را می شناسم که انگلیسی شگفت انگیزی را

English simply through playing video games.

به سادگی از طریق بازی های ویدیویی یاد گرفته اند.

This is good news.

این خبر خوبی است.

Parents, hold on.

والدین صبر کنید

Before you turn me off, let me turn you on to video games for learning English.

قبل از اینکه من را خاموش کنید، اجازه دهید شما را به بازی های ویدیویی برای یادگیری زبان انگلیسی روشن کنم.

This can be for children, it can be for teens,

این می تواند برای کودکان باشد، می تواند برای نوجوانان باشد،

it can be even for people who are not children

حتی می تواند برای افرادی که کودک نیستند

and teens, adults, if you will.

و نوجوانان، بزرگسالان، اگر بخواهید باشد.

If you like video games, why not learn English while you're doing it?

اگر به بازی های ویدیویی علاقه دارید، چرا در حین انجام آن، انگلیسی را یاد نمی گیرید؟

We have an expression, "Kill two birds with one

ما یک عبارت داریم، "دو پرنده را با یک

stone", so you're having fun, you're playing

سنگ بکش"، بنابراین شما در حال لذت بردن هستید، دارید

video games.

بازی های ویدئویی انجام می دهید.

So, video games for learning English, here's the argument.

بنابراین، بازی های ویدیویی برای یادگیری زبان انگلیسی، بحث اینجاست.

First of all, why do it?

اول از همه، چرا این کار را انجام دهید؟

It's not boring, yes.

خسته کننده نیست، بله.

The problem with learning a language or learning anything is it's boring.

مشکل یادگیری زبان یا یادگیری هر چیزی این است که خسته کننده است.

You got to sit someplace, it's a book, and kind of read it, I guess.

شما باید جایی بنشینید، این یک کتاب است، و به نظرم آن را بخوانید.

And then you close the book and you forget it, or like, "Oh, my phone, let me do some

و بعد کتاب را می بندید و فراموشش می کنید، یا می گویید: "اوه، تلفن من، اجازه بده

social media-ing here."

اینجا چند رسانه اجتماعی انجام دهم."

Oh, okay.

اوه، باشه

So, if you do something that you don't like, you lose concentration.

بنابراین، اگر کاری را انجام دهید که دوست ندارید، تمرکز خود را از دست می دهید.

It's not beneficial, you do it.

این کار مفید نیست، شما این کار را انجام دهید.

We say it goes one ear and out the other.

می گوییم از یک گوش خارج می شود و از گوش دیگر خارج می شود.

So, doing something you like, it's not boring,

بنابراین، انجام کاری که دوست دارید، خسته کننده نیست، در

it actually motivates you to learn because

واقع به شما انگیزه می دهد که یاد بگیرید زیرا

you actually want to do it, and continue with the learning.

واقعاً می خواهید آن را انجام دهید و به یادگیری ادامه دهید.

Unfortunately, the way that we process information

متأسفانه، روشی که ما اطلاعات را

in a language is we have to review and repeat.

در یک زبان پردازش می کنیم، باید مرور و تکرار کنیم.

We have to continue.

ما باید ادامه دهیم.

Video games are built on this same pattern where we start, maybe we die, we go back to

بازی‌های ویدیویی بر اساس همین الگو ساخته شده‌اند که از آنجا شروع می‌کنیم، شاید بمیریم، به

the beginning, we review it and get it right.

ابتدا برمی‌گردیم، آن را مرور می‌کنیم و درست می‌کنیم.

It's the same with learning English.

یادگیری زبان انگلیسی هم به همین صورت است.

You have to learn, make a mistake, review it, learn, make a mistake, review it until

باید یاد بگیری، اشتباه کنی، مرورش کنی ، یاد بگیری، اشتباه کنی، مرورش کنی تا

you get it right.

درستش کنی.

So, each time that you're making mistakes in

بنابراین، هر بار که در بازی ویدیویی مرتکب اشتباه می شوید

the video game, you're subconsciously reviewing

، ناخودآگاه

the English language.

زبان انگلیسی را مرور می کنید.

There's subtitles you can stick on if you're not really strong in English.

اگر واقعاً در زبان انگلیسی قوی نیستید، زیرنویس‌هایی وجود دارد که می‌توانید روی آن بچسبید.

Have the audio in your language and put in your subtitles.

صدا را به زبان خود داشته باشید و زیرنویس خود را قرار دهید.

You're learning English, wow, and it's fun.

شما در حال یادگیری انگلیسی هستید، وای، و این سرگرم کننده است.

Okay.

باشه.

You're going to make mistakes when you speak English.

زمانی که انگلیسی صحبت می کنید دچار اشتباه خواهید شد.

You're going to make mistakes in the video game, but guess what?

قرار است در بازی ویدیویی اشتباه کنید، اما حدس بزنید چه؟

It doesn't matter.

مهم نیست.

Eh, eh.

آه، آه

At least it's not in public, in front of people and your friends.

حداقل در انظار عمومی، در مقابل مردم و دوستان شما نیست.

You're just at your house, you're just like, "Oh, ah, ah, ah.

تو فقط خونه ات هستی، فقط مثل "اوه، آه، آه، آه. دان، دان،

Dun, dun, dun.

Dun, dun, dun.

دان

Oh, I died."

.

That doesn't matter.

این مهم نیست.

I'll start again.

دوباره شروع میکنم

"Oh, I died again."

"اوه، دوباره مردم."

No one's there to make fun of you.

کسی نیست که شما را مسخره کند.

Ha, ha, you died.

ها، ها، تو مردی

You're just at your own pace, gaming away, gaming away.

شما فقط با سرعت خودتان هستید، بازی می کنید، دور بازی می کنید.

And it relieves stress.

و استرس را از بین می برد.

Do you know how many...

میدونی چند تا...

Oh, everyone, that's how many.

آخه همه همین چند.

That's how many people have stress in their life.

این همان چیزی است که بسیاری از افراد در زندگی خود استرس دارند.

I'm guilty of this.

من مقصر این هستم

I play a little game on my phone.

من یک بازی کوچک با تلفنم انجام می دهم.

I'm not going to tell you what it is, because

من قصد ندارم به شما بگویم که چیست، زیرا

you guys will all want to play it, and then...

همه شما بچه ها می خواهید آن را بازی کنید، و سپس...

But it's a cute little game where I match things.

اما این یک بازی کوچک زیبا است که در آن چیزها را با هم هماهنگ می کنم.

It doesn't make me hungry, so that's good.

من را گرسنه نمی کند ، پس خوب است. من

I played Candy Crush, I think, at one point.

فکر می کنم در یک نقطه Candy Crush بازی کردم.

I'm like, "I'm so...

I want candy."

من می گویم، "من خیلی ...

من آب نبات می خواهم."

So I stopped playing that game.

بنابراین من آن بازی را متوقف کردم.

But I play a game on my phone, and why?

اما من یک بازی را با تلفن خود انجام می دهم و چرا؟

Because it reduces my stress, because I'm so stressed all the time.

زیرا استرس من را کاهش می دهد، زیرا من همیشه استرس دارم.

It reduces my stress levels.

سطح استرس من را کاهش می دهد.

If you've got something to do that relaxes you, motivates you, you're like, "Wow, this

اگر کاری برای انجام دادن دارید که به شما آرامش می دهد ، به شما انگیزه می دهد، می گویید: "وای، این

is fun.

I don't have stress.

سرگرم کننده است.

من استرس ندارم.

I don't have to study grammar."

من مجبور نیستم گرامر مطالعه کنم."

Do you know that when you're playing video games, you're learning the grammar?

آیا می دانید زمانی که در حال انجام بازی های ویدیویی هستید، گرامر را یاد می گیرید؟

You're not forced to learn the grammar, you

شما مجبور نیستید گرامر را یاد بگیرید،

just read the sentence, and you're like, "Oh,

فقط جمله را می خوانید و می گویید "اوه،

okay.

باشه.

Oh, oh, oh.

اوه، اوه، اوه.

Oh, that happened in the past, so that's the past tense.

اوه، این اتفاق در گذشته افتاده است، پس زمان گذشته است.

Damn.

لعنتی.

We're going to do well, level up on this English.

ما این

Big mushroom for me."

قارچ بزرگ برای من خوب است.

So how?

خوب چطور؟ باشه،

Okay, yeah.

آره

How...

Okay, Ronnie.

چطور...

باشه، رونی.

How does playing video games help me learn English?

چگونه انجام بازی های ویدیویی به من در یادگیری زبان انگلیسی کمک می کند؟

Because I'm just sitting there, pressing the buttons.

چون من فقط آنجا نشسته ام و دکمه ها را فشار می دهم.

Yeah, but guess what?

آره ولی حدس بزن چیه؟

You're learning vocabulary.

شما در حال یادگیری واژگان هستید

There is very specific vocabulary for each kind of video game.

واژگان بسیار خاصی برای هر نوع بازی ویدیویی وجود دارد.

So let's say I've got this video game.

بنابراین بیایید بگوییم که من این بازی ویدیویی را دارم.

Oh yeah, it's upside down.

اوه آره وارونه

Final Fantasy 42.

Final Fantasy 42.

There's going to be very specific vocabulary,

واژگان بسیار خاصی وجود دارد

and it's quite possibly the greatest game

و احتمالاً بهترین بازی

ever made.

ساخته شده است.

Or we've got Metal Gear Solid 4.

یا ما Metal Gear Solid 4 را داریم.

I'm sure there's lots of vocabulary that I don't even know in this one.

مطمئن هستم که واژگان زیادی در این یکی وجود دارد که من حتی نمی دانم.

What about...

What about this?

در مورد ...

چه در مورد این؟

Uncharted Among Thieves.

Uncharted Among Thieves.

Uncharted Among...

Uncharted Among...

Oh, Drake's Fortune.

اوه، ثروت دریک.

So all of these...

بنابراین همه اینها...

All these video games have very specific vocabulary that'll help you.

همه این بازی های ویدیویی دارای واژگان بسیار خاصی هستند که به شما کمک می کند.

I mean, learning vocabulary is what you need to do.

منظورم این است که یادگیری لغات کاری است که باید انجام دهید.

You need to absorb it, eat it, get it in you, get it all over you.

شما باید آن را جذب کنید، بخورید، آن را در خود جذب کنید، آن را در سراسر خود بگیرید.

So there's going to be on-screen vocabulary.

بنابراین واژگان روی صفحه نمایش وجود خواهد داشت.

When you're given instructions, you're like,

وقتی دستوراتی به شما داده می شود ، این گونه می گویید:

"Oh, you must move 10 paces to the left.

"اوه، باید 10 قدم به سمت چپ حرکت کنید.

One, two, three, four, five, six, seven, eight, nine, ten."

یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه، ده." باشه

Okay?

So you understand.

؟

پس میفهمی

"Oh, what are paces?

"اوه، سرعت ها چیست؟

Oh, steps.

اوه، قدم ها.

Okay.

باشه.

10 steps to the left, 10 steps to the right."

10 قدم به سمت چپ، 10 قدم به سمت راست."

You're going to look at chats.

شما به چت ها نگاه خواهید کرد.

Maybe there's a little chat window that pops up.

شاید یک پنجره چت کوچک ظاهر شود.

Maybe you've got friends that play video games with you.

شاید دوستانی داشته باشید که با شما بازی های ویدیویی انجام می دهند.

You're going to talk to them.

قراره باهاشون حرف بزنی

Also the people talking to you in the game, called the narration.

همچنین افرادی که در بازی با شما صحبت می کنند ، روایت نامیده می شود.

Narration is the voiceover.

نریشن صدابردار است.

"Okay, now on your quest to find the dragon, you

"بسیار خوب، اکنون در تلاش برای یافتن اژدها، باید

are going to have to bow down in my promises."

در برابر وعده های من تعظیم کنید."

"Oh, yes, I go."

"اوه، بله، من می روم."

So the narration will also help you with

بنابراین روایت همچنین به شما در

acquiring grammar, vocabulary, listening skills.

کسب گرامر، واژگان، مهارت های شنیداری کمک می کند.

You've got to listen.

باید گوش کنی

If you don't hear what the people say, how are you going to win the level?

اگر نمی شنوید که مردم چه می گویند، چگونه می خواهید سطح را بدست آورید؟

And just through playing, you're like...

و فقط از طریق بازی کردن، شما مثل...

"Oh, I got something.

"اوه، من چیزی گرفتم.

What is that?

What is that?

What is that in English?

آن چیست؟ آن

چیست؟

به انگلیسی چیست؟

Oh, it's a carrot.

اوه، این یک هویج است.

Oh, I didn't know that word in English.

اوه، من این کلمه را در انگلیسی نمی دانستم. .

Silly."

احمقانه."

So, getting lots of vocabulary, it's going to happen.

بنابراین، به دست آوردن تعداد زیادی واژگان، این اتفاق خواهد افتاد.

Pronunciation.

تلفظ.

If you're a French person, from French

اگر یک فرانسوی هستید ، اهل فرانسه

Canada, you're going to say "pronunciation".

کانادا، می‌خواهید بگویید «تلفظ».

We say "pronunciation".

می گوییم «تلفظ».

You hear the words naturally, not like I just

شما کلمات را به طور طبیعی می شنوید، نه مثل من

did it, and you're going to hear natural phrases.

، و عبارات طبیعی را خواهید شنید.

You're going to hear natural words.

کلمات طبیعی را خواهید شنید.

So maybe in your classes, your teacher has an accent or mispronounces words.

بنابراین ممکن است در کلاس های شما، معلم شما لهجه داشته باشد یا کلمات را اشتباه تلفظ کند.

That's normal, that's natural.

این طبیعی است، طبیعی است.

But in the video game, they're actually going

اما در بازی ویدیویی، آنها در واقع

to say it properly, like "Oh, that word is

آن را به درستی بیان می کنند، مانند "اوه، این کلمه

'chaos', not 'chowse'."

"آشوب" است، نه "چووس".

C-h-a-o-s, chaos.

C-h-a-o-s، هرج و مرج.

"Oh, no way."

"اوه، به هیچ وجه."

Okay.

باشه.

Damn, thanks, video games.

لعنتی، ممنون، بازی های ویدیویی.

Identify accents.

لهجه ها را شناسایی کنید.

So, I know in a lot of video games, there's people from different countries, so they'll

بنابراین، من می‌دانم که در بسیاری از بازی‌های ویدیویی، افرادی از کشورهای مختلف وجود دارند، بنابراین آنها به

help you with accent acquisition, which means

شما در اکتساب لهجه کمک می‌کنند، که به معنای

getting accents or recognizing accents, which

دریافت لهجه یا تشخیص لهجه است، که

makes understanding people with different accents easier.

درک افراد با لهجه‌های مختلف را آسان‌تر می‌کند.

Let's say at your job, you've got to talk to people from, you know, different parts

بیایید بگوییم در شغل خود، باید با افرادی از نقاط مختلف

of the world.

جهان صحبت کنید.

Playing video games will actually help you say "Oh, okay, hold on, Charlie talks like

انجام بازی های ویدیویی در واقع به شما کمک می کند بگویید "اوه، باشه، دست نگه دار، چارلی مانند

this video game character."

این شخصیت بازی ویدیویی صحبت می کند."

If you listen to the video game character,

اگر به شخصیت بازی ویدیویی گوش دهید،

you'll be able to understand Charlie in your...

می‌توانید چارلی را

In your Zoom meetings.

در جلسات زوم خود درک کنید.

This is going to be fun.

این قراره که جالب باشه.

Let's bring it on, Charlie.

چارلی، بیایید آن را مطرح کنیم.

So you say, "Ronnie..."

بنابراین شما می گویید "رونی..."

No, no, no.

نه، نه، نه.

Hold on, hold on.

So I'm sitting there, I'm playing video games, how does this help me with speaking?

صبر کن، صبر کن

بنابراین من آنجا نشسته ام، دارم بازی های ویدیویی انجام می دهم، این چگونه به من در صحبت کردن کمک می کند؟

I'm not...

من نیستم...

I'm not...

Yeah, guess what?

نیستم...

آره، حدس بزنید چی؟

If you're a gamer and you have friends that play, they're going to have to talk to you.

اگر گیمر هستید و دوستانی دارید که بازی می کنند، آنها باید با شما صحبت کنند.

And I see this a lot in movies.

و من این را در فیلم ها زیاد می بینم.

I'm not a gamer, but I see in movies, like, people are on their headsets, they're like,

من گیمر نیستم، اما در فیلم‌ها می‌بینم، مثلاً مردم روی هدست هستند، می‌گویند:

"Hey, Bob, what's going on?

"هی، باب، چه خبر است؟

What are you doing today?"

امروز چه می‌کنی؟"

So not only are you talking about the game,

بنابراین نه تنها در مورد بازی صحبت می کنید، بلکه

you're also having little conversations about

مکالمات کمی در مورد

daily life.

زندگی روزمره نیز دارید.

"Oh yeah, I just broke up with my girlfriend, blah, blah, blah.

"اوه آره، من به تازگی از دوست دخترم جدا شدم، بل، بل، بل،

Oh no, that's terrible."

اوه، نه، این وحشتناک است."

And you can hear other people speaking.

و می توانید صحبت دیگران را بشنوید.

It's great.

عالیه.

But there's one thing, as I mentioned before, repetition.

اما یک چیز وجود دارد، همانطور که قبلا ذکر کردم، تکرار.

People argue, like, "Video games are addictive."

مردم استدلال می کنند، مانند " بازی های ویدئویی اعتیاد آور است."

Yeah?

آره؟

Mm-hmm.

مممم و

And?

So it's, like, everything else that's fun in the world.

بنابراین، هر چیز دیگری در جهان سرگرم کننده است.

So why not get addicted to something that's giving you a lot of repetition to help you

پس چرا به چیزی معتاد نشوید که به شما کمک می کند تا

learn?

یاد بگیرید؟

Because, like I said, the more that you review

چون، همانطور که گفتم، هرچه بیشتر

or repeat something-vocabulary, phrases, words

چیزی را مرور کنید یا تکرار کنید، واژگان، عبارات، کلمات را

in English, it's going to get stuck in your head there, like, blah, blah, blah, blah,

به زبان انگلیسی، در ذهن شما گیر می کند ، مثل، بل، بل، بلا، بلا،

and you're going to...

و می خواهید. ..

Walking down the street, like, "Oh, hold on,

راه رفتن تو خیابون، مثل "اوه، دست نگه دار،

I have this phrase in my head, oh, that's

من این جمله رو تو سرم دارم، اوه، این

English."

انگلیسیه."

Your pronunciation's going to be awesome.

تلفظ شما عالی خواهد بود.

You go at your own pace.

شما با سرعت خود پیش می روید. باشه

Okay?

So if you're playing the video game and you're like, "Oh, do you know what?

؟

بنابراین اگر در حال انجام بازی ویدیویی هستید و می‌گویید: "اوه، می‌دانی چیست؟

This is just too hard for me right now."

این در حال حاضر برای من خیلی سخت است."

It's okay.

You can go back, you can do it at your own level.

مشکلی نیست.

شما می توانید به عقب برگردید، می توانید آن را در سطح خود انجام دهید.

As you progress, you level up, you get rewarded, and you're on your way.

همانطور که پیشرفت می کنید، سطح خود را بالا می برید، پاداش می گیرید و در راه هستید.

You don't have to do everything at the same time.

لازم نیست همه کارها را همزمان انجام دهید.

It's great.

عالیه.

So I've written some video games here that I recommend.

بنابراین من چند بازی ویدیویی در اینجا نوشته ام که توصیه می کنم.

I've never played them.

من هرگز آنها را بازی نکرده ام.

I don't play video games, but Mass Effect, Mass Effect, yeah, I have no idea what it's

من بازی‌های ویدیویی بازی نمی‌کنم، اما Mass Effect، Mass Effect، بله، نمی‌دانم

about, but it has great dialogue.

درباره چیست، اما دیالوگ‌های عالی دارد.

So you choose the path you're going to take,

بنابراین شما مسیری را که قرار است طی کنید انتخاب کنید، به اعتقاد من

you choose what you say or do in the video,

آنچه را که در ویدیو می گویید یا انجام می دهید، انتخاب می کنید

I believe.

.

I've heard of this GTA, "I live in the GTA", no, Grand Theft Auto.

من در مورد این GTA شنیده ام، "من در GTA زندگی می کنم "، نه، Grand Theft Auto.

Grand Theft Auto's great because there's a lot of slang, that's my favourite.

Grand Theft Auto عالی است زیرا عامیانه زیادی وجود دارد، این مورد علاقه من است.

So you're busting out some GTA, busting out some GTA, "busting out" means playing some

بنابراین شما در حال نابود کردن برخی از GTA، busting out برخی از GTA، "busting out" به معنای بازی کردن برخی از

GTA, and you're learning all these slang phrases.

GTA، و شما در حال یادگیری همه این عبارات عامیانه هستید.

You're learning the proper pronunciation of it, the proper context, because sometimes

شما در حال یادگیری تلفظ صحیح آن، زمینه مناسب، هستید، زیرا گاهی اوقات

you'll learn a slang word and you'll try and use it, and people will be like, "What?

یک کلمه عامیانه را یاد می گیرید و سعی می کنید از آن استفاده کنید، و مردم اینگونه خواهند گفت: "چی؟

You're bouncing what?"

So it's really great to help you not only learn the new slang vocabulary, but put it

بنابراین واقعاً عالی است که به شما کمک کنیم نه تنها واژگان عامیانه جدید را یاد بگیرید، بلکه آن را

in the proper context.

در زمینه مناسب قرار دهید.

So I encourage you, play video games.

بنابراین من شما را تشویق می کنم، بازی های ویدیویی انجام دهید.

Do fun things to help you learn English.

کارهای جالبی انجام دهید تا به شما در یادگیری زبان انگلیسی کمک کند.

I do also want to say a disclaimer here.

من همچنین می خواهم یک سلب مسئولیت را در اینجا بگویم.

If you're a gamer and you're, like, a long

اگر گیمر هستید و مدت زیادی است،

time, you know, like, in front of the computer,

می دانید، مانند، جلوی کامپیوتر،

give it a break, take a shower, you know, like, walk around, go and see the sunlight

استراحت کنید، دوش بگیرید، می دانید، مانند، راه بروید، بروید و نور خورشید را ببینید.

or something.

یا چیزی

Hygiene, basic hygiene.

بهداشت، بهداشت اولیه.

So I'm Ronnie, I'm out of here, and I hope

بنابراین من رونی هستم، من از اینجا خارج شده ام، و امیدوارم روز

you have a wonderful day and level up in your

فوق العاده ای داشته باشید و در بازی ویدیویی خود سطح بالایی داشته باشید

video game and kill everyone, I don't know, whatever you do.

و همه را بکشید، نمی دانم، هر کاری که می کنید.