What to say in uncomfortable situations

Hey, there. It's Ronnie coming at you. Helping

سلام. این رونی به سمت شما می آید. به شما کمک می کند

you speak English. And believe me, I know

انگلیسی صحبت کنید. و باور کنید، می دانم

that it can be embarrassing and uncomfortable.

که می تواند شرم آور و ناراحت کننده باشد.

You feel like maybe you've forgotten something

احساس می‌کنید شاید چیزی را

in situations, or there's just... I don't know,

در موقعیت‌هایی فراموش کرده‌اید، یا فقط وجود دارد... نمی‌دانم،

something's just really, really uncomfortable.

چیزی واقعاً، واقعاً ناراحت‌کننده است.

What do you do in these situations? But you

در این مواقع چه می کنید؟ اما شما

are not alone, because even I, someone who's

تنها نیستید، زیرا حتی من، کسی که

a native speaker of English, feel uncomfortable

بومی انگلیسی صحبت می کنم،

sometimes. One example is speaking to strangers.

گاهی اوقات احساس ناراحتی می کنم. یک مثال صحبت با غریبه هاست.

Yeah. What do you say to people? I don't know.

آره به مردم چه می گویید ؟ من نمی دانم.

Do you have an elevator or a lift if you live

اگر

in the UK, in your building? You're lucky. You

در بریتانیا و در ساختمان خود زندگی می کنید، آسانسور یا آسانسور دارید؟ تو خوش شانس هستی.

don't have to take the stairs, or you're lazy.

مجبور نیستید از پله ها بروید وگرنه تنبل هستید.

Yeah, I'm lazy. Okay. So, in my building, I

آره تنبلم باشه. بنابراین، در ساختمانم، من

have an elevator, and I never know if someone's

یک آسانسور دارم، و هرگز نمی دانم که آیا کسی

going to get on the elevator with me. Yeah.

قرار است با من سوار آسانسور شود یا خیر. آره

I pray that nobody ever gets on the elevator

دعا می کنم هیچ کس با من سوار آسانسور نشود

with me. I'm like, "Please, please, please."

. من می گویم، "لطفا، لطفا، لطفا."

Oh, shit, there's a person. Okay. Hello. So,

اوه، لعنتی، یک نفر وجود دارد . باشه. سلام. بنابراین،

what do you say to people on an elevator?

به افرادی که در آسانسور هستند چه می گویید؟

Elevator talk, it's called. Breno, this one's

بحث آسانسور، به آن می گویند. برنو، این یکی

for you. In English, we have something called

برای توست. در زبان انگلیسی چیزی به نام

"small talk". Small talk is basically you

«گفتگوی کوچک» داریم. صحبت های کوچک اساساً این است که شما

talk about unimportant things for a short period of time, and then leave. Examples of

در مورد چیزهای بی اهمیت برای مدت کوتاهی صحبت می کنید و سپس ترک می کنید. نمونه هایی از

small talk, probably the most popular topic of small talk is the weather. So, oh, hey,

صحبت های کوچک، احتمالاً محبوب ترین موضوع صحبت های کوچک آب و هوا است. بنابراین، اوه، هی، امروز

it's a beautiful day today. Yeah. Uh-oh, press

روز زیبایی است . آره اوه اوه، دکمه را فشار دهید

the button, look at the thing. Come on. Oh,

، به چیز نگاه کنید . بیا دیگه. اوه

it's raining today. Yeah, thank you. That's

امروز بارون میاد آره ممنون

great. So, if you don't want to be the weather

عالیه. بنابراین، اگر نمی خواهید

man or the weather woman in the elevator, there's other things you can talk about. If

مرد هواشناسی یا زن هواشناسی در آسانسور باشید، چیزهای دیگری وجود دارد که می توانید در مورد آنها صحبت کنید. اگر

the person has a pet, maybe a dog, pet hamster,

فرد حیوان خانگی، شاید یک سگ، همستر حیوان خانگی، یا

cat, taking their pet hamster for a walk,

گربه دارد که همستر حیوان خانگی خود را به پیاده روی می برد،

you can ask some questions about the dog.

می توانید سوالاتی در مورد سگ بپرسید.

"Oh, hey. What's your dog's name? What's your

"اوه، هی. نام سگ شما چیست؟

cat's name? What kind of hamster is that?" Anything that you can say about something

نام گربه شما چیست؟ این چه نوع همستری است؟" هر چیزی که بتوانید در مورد چیز

else will help you. Look around the elevator,

دیگری بگویید به شما کمک خواهد کرد. به اطراف آسانسور نگاه کنید،

like, oh, there isn't much... much to look

مثل اینکه، آه، چیزهای زیادی برای

at on an elevator. You can talk to them about

دیدن در آسانسور وجود ندارد. شما می توانید در مورد بچه هایشان با آنها صحبت کنید

their kids, if there's a kid on the elevator

، اگر بچه ای در آسانسور

or a baby. People love to talk about their baby and their kids.

یا نوزادی باشد. مردم دوست دارند در مورد نوزاد و فرزندانشان صحبت کنند.

Another technique is to compliment someone on

تکنیک دیگر این است که از کسی چیزی را تعریف کنید

something. So, just make sure it's genuine,

. بنابراین، فقط مطمئن شوید که اصل است،

which means real. For example, you wouldn't say to me, like, "Oh, hey, Ronnie. I love

که به معنای واقعی است. به عنوان مثال، شما به من نمی گویید، "اوه، هی، رونی. من عاشق

that shirt you have on today." Huh? So, make

پیراهنی هستم که امروز پوشیده ای." متعجب؟ بنابراین،

sure that what you're complimenting people

مطمئن شوید که چیزی که از مردم تعریف می‌کنید

on is actually genuine and real. You can say to

واقعاً واقعی و واقعی است. شما می توانید به

me, like, "Oh, Ronnie, you're wearing glasses.

من بگویید، "اوه، رونی، تو عینک زده ای.

I love your new glasses." Like, "Oh, you know

من عاشق عینک جدیدت هستم." مثل "اوه، میدونی

what? Thank you. I just picked them up. My...

چیه؟ ممنون. همین الان برداشتمشون. من...

Just as I get older..." This is a very important

همینطور که بزرگتر شدم..." این خیلی چیز مهمی است

thing. If the person on the elevator wants

. اگر شخصی در آسانسور بخواهد

to talk to you, they will respond and give

با شما صحبت کند، پاسخ می دهد و

you more information. So, if you said to me,

اطلاعات بیشتری به شما می دهد. بنابراین، اگر مثلاً به من گفتی

for example, "Ronnie, I like your glasses."

"رونی، من از عینکت خوشم می آید."

And I go, "Thanks." And I don't say anything,

و من می گویم "ممنون." و من چیزی نمی گویم،

this means I don't want to talk to you. It doesn't mean that your English is bad. It

این یعنی من نمی خواهم با شما صحبت کنم. این به این معنی نیست که انگلیسی شما بد است. این بدان

doesn't mean that you cannot speak English. Maybe I'm having a bad day, or the person

معنا نیست که شما نمی توانید انگلیسی صحبت کنید. شاید من روز بدی را سپری می کنم، یا شخصی که

on the elevator just doesn't want to talk to

در آسانسور است نمی خواهد با

you. Don't take it seriously. It's just...

شما صحبت کند. جدی نگیرید فقط...

It's just an elevator ride. Don't ever think

این فقط یک آسانسور سواری است. هرگز فکر نکنید

that your English is bad because the person

که انگلیسی شما بد است زیرا آن شخص

does not respond to you. Okay? Always try.

به شما پاسخ نمی دهد . باشه؟ همیشه تلاش کن

Try your best. If people don't respond, it's

تلاش خود را بکنید. اگر مردم پاسخ ندهند،

okay. So you can compliment people. "Oh, I

اشکالی ندارد. بنابراین می توانید از مردم تعریف کنید. "اوه، من

like those shoes. Those are some cool shoes.

آن کفش ها را دوست دارم. آن ها کفش های باحالی هستند.

Where did you get those?" "Oh, cool. Okay." Hopefully, the elevator ride is not long.

آن ها را از کجا آوردی؟" "اوه، باحال. باشه." انشالله که سواری با آسانسور طولانی نباشد.

I know nowadays we have super-fast elevators.

من می دانم که امروزه ما آسانسورهای فوق سریع داریم.

So, basically, anything that you want to talk

بنابراین، اساسا، هر چیزی که بخواهید در

about is okay. Try not to get too personal, like, "Oh, what happened to your leg?" You

مورد آن صحبت کنید، اشکالی ندارد. سعی کنید خیلی شخصی نباشید، مثلاً "اوه، پای شما چه شد؟" شما

don't want to kind of dive into personal topics

نمی خواهید

right away on an elevator. So, strangers,

بلافاصله در آسانسور وارد موضوعات شخصی شوید. خوب، غریبه ها،

what do you say to them? Maybe you're waiting

به آنها چه می گویید؟ شاید شما

at the bus, waiting for the subway or the

در اتوبوس منتظر مترو یا

train, and there's a person you see every day at the train station, and you want to

قطار هستید و یک نفر را هر روز در ایستگاه قطار می بینید و می خواهید

practice your English. Go for it. Just try. A

انگلیسی خود را تمرین کنید. به دنبال آن برو. فقط امتحان کن. یک

really great thing to say is just to introduce

چیز واقعا عالی برای گفتن این است که فقط

yourself. That's okay. You can walk up to someone and say, "Hi. My name's Ronnie. How

خودتان را معرفی کنید. اشکالی ندارد. می‌توانید به سراغ کسی بروید و بگویید: "سلام. اسم من رونی است. چطوری

are you?" If the people want to talk to you,

؟" اگر مردم بخواهند با شما صحبت کنند،

they'll say, "Oh, hi. My name's Joe. Nice

می گویند: "اوه، سلام. اسم من جو است. از

to meet you." "Oh, yeah. You, too." And then

آشنایی با شما خوشحالم." "اوه، آره. تو هم همینطور." و سپس می

you can bust in with a small talk, like, "Oh,

توانید با یک صحبت کوتاه مانند "اوه،

I see you at this station every day. I hope

من شما را هر روز در این ایستگاه می بینم. امیدوارم

you have a good ride to work." Anything that

سفر خوبی برای کار داشته باشید." هر چیزی که

you can think of to continue the conversation

بتوانید برای ادامه گفتگو به آن فکر کنید

is going to be good. And remember, the other

خوب خواهد بود. و به یاد داشته باشید،

person also has the opportunity to ask you a question. So, maybe if I introduce myself

طرف مقابل نیز این فرصت را دارد که از شما سوال بپرسد. بنابراین، شاید اگر خودم را معرفی کنم

and I say, "Oh, hi. I'm Ronnie. Nice to meet

و بگویم: "اوه، سلام. من رونی هستم. از آشنایی با

you." The person doesn't say anything. Maybe

شما خوشحالم." آن شخص چیزی نمی گوید. شاید

they say, "Oh. Oh, hey. Yeah, Ronnie. I see

آنها بگویند، "اوه، اوه، آره، رونی. من

you here. Do you work near here?" I say, "Oh,

تو را اینجا می بینم. آیا نزدیک اینجا کار می کنی؟" من می گویم: "اوه، آره.

yeah. Mm-hmm. My work's down the street. You

مممم. کار من در خیابان است. می

know, I'm a mechanical engineer." You can

دانید، من یک مهندس مکانیک هستم ." می توانید

tell them about your job. Little topics you can talk about, there's no danger in that.

در مورد شغل خود به آنها بگویید. موضوعات کوچکی که می توانید در مورد آنها صحبت کنید، هیچ خطری در آن وجود ندارد.

Don't worry about that. Just don't get too personal right away. Save that for, like,

نگران این نباش. فقط فوراً خیلی شخصی نشوید. آن را برای

Fridays. On Friday, you're like, "Oh, my god. It's Friday. Thank goodness."

جمعه ها ذخیره کنید. روز جمعه می گویی: "اوه، خدای من، امروز جمعه است، خدا را شکر."

Maybe you have problems at work talking to

شاید در محل کار در صحبت کردن با

co-workers. Maybe you feel a little uncomfortable

همکاران مشکل داشته باشید. شاید از

speaking to your boss. It's okay. It's normal.

صحبت کردن با رئیس خود کمی احساس ناراحتی کنید. مشکلی نیست. طبیعی است.

A lot of people have this fear of speaking

بسیاری از مردم این ترس از صحبت

to people in authority, but remember, they're

با افراد صاحب قدرت را دارند، اما به یاد داشته باشید، آنها نیز

just humans, too. So, try. Just say hi to

فقط انسان هستند. بنابراین سعی کنید. فقط به

them, compliment them on something. People love compliments. I don't know why. If you

آنها سلام کنید، چیزی از آنها تعریف کنید. مردم تعارف را دوست دارند. نمی دانم چرا. اگر

compliment me, I get a little embarrassed.

از من تعریف کنید، کمی خجالت می کشم.

I'm like... Thank you. But most people really

من مثل ... متشکرم. اما بیشتر مردم واقعاً از

enjoy compliments. So, if you're in an elevator,

تعریف کردن لذت می برند. بنابراین، اگر در آسانسور هستید،

if you're talking to co-workers, or your boss,

اگر با همکارانتان یا رئیستان صحبت می‌کنید،

or someone that's a stranger that you don't know them, it's okay. Practice your English

یا فردی غریبه است که آنها را نمی‌شناسید، اشکالی ندارد. انگلیسی خود را

with them. Give it a shot. And remember, your

با آنها تمرین کنید. امتحان کن. و به یاد داشته باشید،

English is awesome. If they don't want to

انگلیسی شما عالی است. اگر آنها نمی خواهند

talk to you, that's their loss. So, getting out of uncomfortable situations, it's done.

با شما صحبت کنند، این ضرر آنهاست. بنابراین، خارج شدن از موقعیت های ناراحت کننده، تمام شده است.

I'm Ronnie, and follow me for more wonderful

من رونی هستم و برای راهنمایی های فوق العاده بیشتر

tips on how to speak English. Toodles.

در مورد نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی، من را دنبال کنید. Toodles.