How to Give Bad News: 6 Easy English Expressions

Hey, there. My name's Ronnie, and sometimes you might have to give people some bad news,

سلام. اسم من رونی است، و گاهی اوقات ممکن است مجبور شوید اخبار بدی به مردم بدهید،

and that's never easy. It doesn't matter how well you can speak English, how fluent you

و این هرگز آسان نیست. مهم نیست که چقدر خوب می توانید انگلیسی صحبت کنید، چقدر

are in English, sometimes your job will make you give people bad news. So, for example,

به زبان انگلیسی مسلط هستید، گاهی اوقات شغل شما باعث می شود اخبار بدی به مردم بدهید. بنابراین، برای مثال،

if you're at work, and maybe you work in the HR department, or you have employees that

اگر سر کار هستید، و شاید در بخش منابع انسانی کار می کنید، یا کارمندانی دارید که به

help you out, or friends at your job. So, any work situations where you're speaking

شما کمک می کنند، یا دوستانی در کارتان دارند. بنابراین، در هر موقعیت کاری که در آن

to other people, sometimes you have to break some bad news to people.

با افراد دیگر صحبت می کنید، گاهی اوقات مجبورید اخبار بدی را به مردم بدهید.

Relationships. Maybe you hate your girlfriend, but you kind of have to be nice to them and

روابط. شاید از دوست دخترت متنفری، اما باید به نوعی با آنها رفتار خوبی داشته باشی و

break... Break up the relationship maybe nicely. Not just a text. "I hate you. Bye." That's

قطع کنی... شاید به خوبی رابطه را قطع کنی. نه فقط یک متن "ازت متنفرم. خداحافظ." این

the easy way. I don't recommend that.

راه آسان است. من آن را توصیه نمی کنم.

If you work in the healthcare field, sometimes you've got to give some bad news to people.

اگر در زمینه مراقبت های بهداشتی کار می کنید، گاهی اوقات باید به مردم خبرهای بدی بدهید.

Some people have... People who are not really well, they have maybe some terminal illness,

برخی از افراد... افرادی که واقعاً خوب نیستند، ممکن است بیماری لاعلاجی داشته باشند

or some people have died. And it's hard, it's really difficult, but the more you do it,

یا برخی از افراد فوت کرده باشند. و سخت است، واقعا سخت است، اما هر چه بیشتر این کار را انجام دهید،

the easier it becomes. We become, unfortunately, desensitized to a lot of this. Sometimes you're

آسان تر می شود. ما متأسفانه نسبت به این موارد حساسیت زدایی می کنیم. گاهی اوقات

going to have to tell your family, or your friends bad things. "Mom, I smashed your car."

مجبور می شوید به خانواده یا دوستانتان چیزهای بدی بگویید. "مامان، من ماشینت را شکستم."

So, we do have ways to make this a little bit easier. And in English, we have an expression

بنابراین، ما راه هایی داریم که این کار را کمی ساده تر کنیم. و در انگلیسی تعبیری داریم

that says "soften the blow". So, it could be a blow, like a bomb goes off, like you

که می گوید ضربه را نرم کنید. بنابراین، ممکن است یک ضربه باشد، مثل انفجار بمب، مثل اینکه تو

blew me up, or a blow is like... If you punch someone, they... So, to make something soft

من را منفجر کردی، یا یک ضربه مثل... اگر به کسی مشت بزنی ، او... بنابراین، نرم کردن چیزی

means to make it less hard. Yes, it does, ladies and gentlemen. So, if you want to make

به معنای کم کردن سختی آن است. بله، خانم ها و آقایان. بنابراین، اگر می‌خواهید

something softer, you make it less harsh or less aggressive. So, how to soften the blow

چیزی نرم‌تر بسازید، آن را کمتر خشن یا کمتر تهاجمی می‌کنید. بنابراین، چگونه می توان ضربه را

when you're telling people some bad news. And this is the best thing. You know, I got

زمانی که به مردم اخبار بدی می گویید، کاهش داد. و این بهترین چیز است. می دانی، من باید

to be honest with you, but your dog is just the wrong colour. If you tell the person honestly,

با شما صادق باشم، اما سگ شما رنگش اشتباه است. اگر صادقانه، صریح و مستقیم به آن شخص بگویید، خیلی به

straightforwardly, directly, it helps them a lot. You don't want to come into a room

او کمک می کند . تو نمی خواهی وارد اتاق بشی

and, you know, like, "Oh, hey, I like your new shoes. I hate you, I hate you, I hate

و می دانی، "اوه، هی، من کفش های جدیدت را دوست دارم

you, I want to kill you. Oh, yeah, I like... Yeah, that's a nice dress. Yes, good, good.

. من دوست دارم... آره، این یک لباس خوب است. بله، خوب، خوب است.

And I hate you." Oh, so don't we say "beat around the bush"? Don't talk about other things.

و من از شما متنفرم." اوه، پس ما نمی گوییم " دور بوش بزن"؟ در مورد چیزهای دیگر صحبت نکنید.

As soon as you sit the person down, be direct with them. But make it a little bit nicer.

به محض اینکه شخص را روی زمین نشستید، با او مستقیم صحبت کنید. ولی یه کم خوشگل ترش کن

This is hard for me to tell you, but I'm sorry, you can't live here anymore. Your pet hamster

گفتن این موضوع برای من سخت است، اما متاسفم، شما دیگر نمی توانید اینجا زندگی کنید. همستر حیوان خانگی شما

is just running all around the place and causing terrible, terrible things to happen to my

فقط در اطراف محل می دود و باعث می شود که اتفاقات وحشتناک و وحشتناکی برای گربه من بیفتد

cat. Again, telling people how honest you are about things, for some reason it's very

. باز هم به مردم بگویید که چقدر در مورد چیزها صادق هستید، به دلایلی بسیار

comforting. "I'm not going to lie." So you're being, like, super, super honest about it.

آرامش بخش است. "من قرار نیست دروغ بگویم." بنابراین شما در مورد آن فوق العاده و فوق العاده صادق هستید.

We have another expression called "sugar coat". Mmm, so sugar is a very sweet thing, it's

تعبیر دیگری به نام کت قند داریم. ممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

very delicious. Right? So, you're going to say, "I'm not gonna sugar coat it." Now, maybe

درست؟ بنابراین، شما می خواهید بگویید، "من نمی خواهم آن را شکر کنم." حالا، شاید

you're looking at this board and you're saying, "Gonna? Ronnie, what does 'gonna' mean?" "Gonna"

شما به این تابلو نگاه می کنید و می گویید، "میخوای؟ رونی، "gonna" یعنی چه؟ "Gonna"

is the short form of "going to". So, "I'm not gonna lie", "I'm not going to lie", "I'm

شکل کوتاه "رفتن به" است. بنابراین، "دروغ نمی گویم"، "دروغ نمی گویم"، "

not gonna sugar coat it", "I'm not going to sugar coat it", but bam, then you hit them

نمی زارم آن را قند بزنم"، "نمی خواهم آن را قنداق کنم"، اما بم، بعد تو بزن. آنها را

with your news. "I'm not gonna lie, but I really don't ever want to talk to you again."

با اخبار شما "من دروغ نمی گویم، اما واقعاً نمی خواهم دیگر با شما صحبت کنم."

And people are like, "Oh, okay, fine, thank you." And exit room. Bye, you're gone.

و مردم مانند "اوه، خوب، خوب، متشکرم." و اتاق خروج خداحافظ، تو رفتی

When you're telling people bad news in a healthcare situation, "Wow, I'm sorry to have to tell

وقتی در یک وضعیت بهداشتی به مردم خبر بدی می‌دهید ، "وای، متاسفم که باید

you this." And again, you're being genuine, you're being real with the people, you're

این را به شما بگویم." و دوباره، شما اصیل هستید، با مردم واقعی هستید،

being direct. "I'm sorry to have to tell you this, but your grandpa's, you know, he's not

مستقیم رفتار می کنید. "متاسفم که باید این را به شما بگویم ، اما پدربزرگ شما، می دانید، او موفق نمی شود

going to make it." "Oh, okay." And then you wait for the feedback. There's no easy way

." "اوه، باشه." و سپس منتظر بازخورد باشید. هیچ راه آسانی

to say this. Then you tell them the bad news. The more direct, the faster, it's easier.

برای گفتن این حرف وجود ندارد. سپس شما خبر بد را به آنها بگویید. هر چه مستقیم تر، سریع تر، آسان تر است.

"I'm afraid I've got some bad news. I'm afraid I've got some bad news." You have to be genuine

"می ترسم خبر بدی داشته باشم. می ترسم خبر بدی داشته باشم." شما باید

with the people, and when you're telling them the bad news, try and be a bit friendly and

با مردم صادق باشید و وقتی خبر بد را به آنها می‌گویید، سعی کنید کمی دوستانه و

helpful with them. Don't just leave, maybe say, "Do you have any questions?" or "If I

مفید با آنها رفتار کنید. فقط ترک نکنید، شاید بگویید: "آیا سوالی دارید؟" یا "اگر

can help you, please let me know." But it's always nice to be helpful to people.

می توانم به شما کمک کنم، لطفاً به من اطلاع دهید." اما همیشه مفید بودن برای مردم خوب است.

So, I hope that nothing bad happens to you where you have to actually use these, but

بنابراین، امیدوارم هیچ اتفاق بدی برای شما رخ ندهد، جایی که باید واقعاً از اینها استفاده کنید، اما

it's good to know these expressions. And to be honest with you, I just don't want to do

خوب است که این عبارات را بدانید. و صادقانه بگویم، من دیگر نمی خواهم

this anymore. Yeah, bye.

این کار را انجام دهم. آره خداحافظ.