Why aren't you married? How to talk about being single!

Hi, there. My name's Ronnie.

سلام. اسم من رونی است

Maybe you're watching www.engvid.com or maybe you're watching

شاید شما در حال تماشای www.engvid.com هستید یا شاید در حال تماشای

me on YouTube. Thanks. Awesome.

من در یوتیوب هستید. با تشکر. عالی.

I have a question for you, though. How old are you? Yeah? Okay.

با این حال من یک سوال از شما دارم. شما چند سال دارید؟ آره؟ باشه.

Are you married? No. Do you have a problem with this? Because I know before I got married,

آیا ازدواج کرده اید؟ نه با این مشکل داری ؟ چون می دانم قبل از ازدواج

I had no problem not being married, but other people did. For example, my friends who were married,

مشکلی نداشتم که ازدواج نکنم، اما دیگران این کار را کردند. مثلاً دوستانم که متاهل بودند،

maybe they were jealous, other people who I worked with, and people who I generally

شاید حسود بودند، افراد دیگری که با آنها کار می کردم و افرادی که معمولاً

met from day to day.

روز به روز با آنها ملاقات می کردم.

So, today I've got a special lesson for you people who are not married. This lesson is called:

بنابراین، امروز برای شما افرادی که ازدواج نکرده اید یک درس ویژه دارم . این درس به نام:

"Oh My Gawd, You're Not Married Yet? What's Wrong With Her? What's Wrong With Him?"

"اوه من گاو، تو هنوز ازدواج نکرده ای ؟ چه مشکلی با او دارد؟

So, people automatically assume that if you're over the ripe age of 30 and you're not married,

بنابراین، مردم به طور خودکار فرض می کنند که اگر شما بالای 30 سال سن دارید و ازدواج نکرده اید

there's something wrong with you. Maybe there's something wrong with the other people who

، مشکلی در شما وجود دارد. شاید در مورد افرادی

want to tell you their opinion of how you should live your life. That's what I think.

که می خواهند نظر خود را در مورد اینکه چگونه باید زندگی کنید به شما بگویند مشکلی وجود دارد. این چیزی است که من فکر می کنم.

So, I'm going to go through some terms, some of them slang, some of them more traditional,

بنابراین، من قصد دارم برخی از اصطلاحات را مرور کنم، برخی از آنها عامیانه، برخی از آنها سنتی تر،

and reasons why you can give people why you're not married yet. And it's none of their business,

و دلایلی که چرا می توانید به مردم بگویید چرا هنوز ازدواج نکرده اید. و این

really. I was fortunate enough to have a mom who didn't push me to get married. Thanks,

واقعاً به آنها مربوط نیست. من به اندازه کافی خوش شانس بودم که مادری داشتم که مرا برای ازدواج تشویق نکرد. ممنون

mom. Does your mom push you to get married? -"Come on, get married, get married."

مامان مامانت بهت فشار میده که ازدواج کنی؟ -بیا ازدواج کن ازدواج کن.

-"Find me a handsome guy, mom, who's not a dick. Maybe I'll do that."

-"مامان یه پسر خوش تیپ برام پیدا کن که دیک نیست. شاید اینکارو بکنم."

So, first of all, people are going to say behind your back, which means not in front

پس اولاً مردم پشت سر شما یعنی نه

of you: "What's wrong with him?" Most of the time people will say: "He must be gay." Because

جلوی شما می گویند: «چه بلایی سرش آمده؟» اکثر اوقات مردم می گویند: "او باید همجنس گرا باشد." زیرا

every man out there who's not married just must be gay. This came from a long, long,

هر مردی که ازدواج نکرده است باید همجنسگرا باشد. این از یک زمان طولانی، طولانی،

long, long time ago. There's an area of history... An era of history called the Victorian Era.

طولانی، طولانی پیش آمده است. یک منطقه از تاریخ وجود دارد ... یک دوره از تاریخ به نام دوران ویکتوریا.

They didn't admit to people that they were gay because that's wrong, or that was wrong

آن‌ها به مردم اعتراف نمی‌کردند که همجنس‌گرا هستند، زیرا این اشتباه است، یا در آن زمان

back then. They had this really amazing kind of sneaky word to say, a "confirmed bachelor".

اشتباه بود. آنها این نوع واقعاً شگفت انگیز کلمه یواشکی را برای گفتن داشتند، یک "لیسانس تایید شده".

Now, if we lived in the Victorian times and somebody told you that they were a confirmed

حال، اگر ما در دوران ویکتوریا زندگی می‌کردیم و کسی به شما می‌گفت که آنها یک لیسانس تایید شده هستند

bachelor, we would know that that means that that man is gay. Nowadays, we just go:

، می‌دانیم که این بدان معناست که آن مرد همجنس‌گرا است. این روزها فقط می رویم:

"He's gay." Or if you're a gay man, you say: "I'm gay." But gay men can marry, so yeah, there's

"او همجنس گرا است." یا اگر همجنس گرا هستید، می گویید: "من همجنس گرا هستم." اما مردان همجنس گرا می توانند ازدواج کنند، پس بله،

no excuse.

هیچ بهانه ای وجود ندارد.

What I'm going to teach you is the difference between men and women being married and not

چیزی که من به شما یاد خواهم داد تفاوت بین زن و مرد متاهل بودن و ازدواج نکردن است

being married. So, if you're a man who's not married, we have a word called a "bachelor".

. بنابراین، اگر مردی هستید که ازدواج نکرده اید، کلمه ای به نام "لیسانس" داریم.

This is a very common, very famous TV show called The Bachelor. If you're a woman who's

این یک برنامه تلویزیونی بسیار رایج و بسیار معروف به نام لیسانس است. اگر زنی هستید که

not married, you are a "bachelorette". If you know anything about French or if your

ازدواج نکرده اید، شما یک "مجرد" هستید. اگر چیزی در مورد فرانسوی می دانید یا اگر

language has masculine and feminine, you would understand that the "ette" part makes it a

زبان شما مردانه و زنانه دارد، می فهمید که قسمت "ette" آن را

girl. So, we have the male is a bachelor or a confirmed bachelor, and then we have the

دختر می کند. بنابراین، ما مرد یک لیسانس یا یک لیسانس تایید شده است، و سپس ما

female as a bachelorette. So, if you are a man and you're not married, everything's fine

زن را به عنوان یک لیسانس داریم. بنابراین، اگر مرد هستید و ازدواج نکرده اید، همه چیز خوب است

unless people think that you're gay. If you're gay, that's fine. The confirmed bachelor.

مگر اینکه مردم فکر کنند که شما همجنسگرا هستید. اگر همجنس گرا هستید، خوب است. لیسانس تایید شده

But if you're a woman and you're not married, we got some really bad names for you guys

اما اگر شما یک زن هستید و ازدواج نکرده‌اید، ما نام‌های بسیار بدی را برای شما

in English, especially if you're old, like over 30. So, we have two names that are not

به زبان انگلیسی داریم، مخصوصاً اگر شما مسن هستید، مثلاً بیش از 30 سال. بنابراین، ما دو نام داریم که

good that we substitute for a bachelorette, because a bachelorette should be young. We

خوب نیستند که آنها را جایگزین کنیم. برای یک مجرد، زیرا یک مجرد باید جوان باشد.

have the word "old maid" and a "spinster". So, an old maid and a spinster are older women

ما کلمه «پیرزن» و «اسپینستر» را داریم. بنابراین، یک خدمتکار پیر و یک پیرزن زنان

who have not yet married or never will marry. So, this goes back to the question:

مسن‌تری هستند که هنوز ازدواج نکرده‌اند یا هرگز ازدواج نخواهند کرد . بنابراین، این به این سوال برمی گردد: او

What's wrong with her? Why did nobody marry her? Hmm. This is what we call in English a double

چه مشکلی دارد؟ چرا کسی با او ازدواج نکرد؟ هوم این همان چیزی است که ما در انگلیسی استاندارد دوگانه می نامیم

standard. "A double standard" means what is acceptable or in society for a man, bachelor

. «استاندارد دوگانه» یعنی چیزی که برای مرد لیسانس یا در جامعه

- it's not acceptable in society for a woman. So, a man who's over 30 hasn't met the right

قابل قبول است - برای زن در جامعه قابل قبول نیست. بنابراین، مردی که بالای 30 سال سن دارد

woman yet, but a woman who's over 30 and not married is a spinster or an old maid. Double

، هنوز زن مناسبی را ندیده است، اما زنی که بالای 30 سال دارد و ازدواج نکرده است، یک پیرزن یا خدمتکار پیر است.

standards are not cool at all.

استانداردهای دوگانه اصلا جالب نیست.

Then some people, tragically, have lost their husband or wife. This is a very bad thing,

سپس برخی افراد، به طرز غم انگیزی، زن یا شوهر خود را از دست داده اند . این یک چیز بسیار بد است،

but we actually have a name for it. Now, the one for women are... Is most common that you

اما ما در واقع یک نام برای آن داریم. در حال حاضر، یکی برای زنان هستند ... رایج ترین است که می

know. If a woman has lost her husband, she's called a "widow". Be careful. Not a window.

دانید. اگر زنی شوهرش را از دست داده باشد به او «بیوه» می گویند. مراقب باش. پنجره نیست

"My mom's a window." Your mom's a window? "Widow", "widow", there's no "n". Okay? So,

"مامان من یک پنجره است." مادرت پنجره است؟ "بیوه"، "بیوه"، "n" وجود ندارد. باشه؟ بنابراین،

"widow". And if you're a man who's lost his wife, you're called a "widower". I think that

"بیوه". و اگر مردی هستید که همسرش را از دست داده است ، به شما "بیوه" می گویند. من فکر می کنم که

you guys probably have heard of "widow", but not "widower" because in the history of war

شما بچه ها احتمالاً نام "بیوه" را شنیده اید، اما "بیوه" را نه، زیرا در تاریخ جنگ

and health problems, women seem to live longer than men, so widows are more common than widowers,

و مشکلات بهداشتی، به نظر می رسد زنان بیشتر از مردان عمر می کنند ، بنابراین بیوه ها بیشتر از بیوه ها هستند،

but they do happen.

اما این اتفاق می افتد.

Another reason why maybe you're not married is maybe you were married, but your marriage

یکی دیگر از دلایلی که ممکن است شما ازدواج نکرده اید این است که شاید ازدواج کرده اید، اما ازدواج شما

was not so good in the end and you got divorced. So, if you got divorced, you would be called

در نهایت خوب نبود و طلاق گرفتید. پس اگر طلاق گرفتی به تو می

a "divorcee". This is a noun. All of these words, here, I have put a "n", it means a

گفتند «طلاق». این یک اسم است. همه ی این حرف ها اینجا یک «ن» گذاشتم یعنی

noun. So, a divorcee is a man or a woman who has been divorced. Are you divorced? No? Me

اسم. پس مطلقه مرد یا زنی است که طلاق گرفته باشد. آیا طلاق گرفته اید؟ نه؟ من هم

neither. And we're back to our double standards for women. A woman who has been divorced would

نه. و ما به استانداردهای دوگانه خود برای زنان بازگشته ایم. زنی که طلاق گرفته

go to a bar, have a good time, maybe find a young boy to amuse her. If this happens,

به یک بار می رفت، خوش می گذرد، شاید پسر جوانی پیدا می کرد تا او را سرگرم کند. اگر این اتفاق بیفتد، به

this lovely lady is called a "Cougar". A cougar is slang for a usually divorced lady who likes

این خانم دوست داشتنی «کوگر» می گویند. کوگار برای یک خانم معمولاً مطلقه که دوست

to enjoy herself after a couple refreshments at the bar, and have some fun with younger

دارد بعد از چند نوشیدنی در بار از خود لذت ببرد و با مردان جوان تر سرگرم شود، عامیانه است

men. As a man, though, we do not have a cougar counterpart, because in our society, unfortunately,

. اما به عنوان یک مرد، ما همتای پشمالویی نداریم ، زیرا در جامعه ما، متأسفانه،

it's quite normal that men would find a younger lady to amuse him if he's divorced, or married,

این کاملاً طبیعی است که مردان در صورت طلاق، متاهل یا مجرد، خانم جوان‌تری را پیدا کنند تا او را سرگرم کند

or single. So, this double standard exists I think a bit too much.

. بنابراین، به نظر من این استاندارد دوگانه وجود دارد.

On to the adjectives. So, we have some adjectives... Adjectives to describe your situation. You're

به سمت صفت ها. بنابراین، ما چند صفت داریم... صفت هایی برای توصیف وضعیت شما. تو

not married. Oh my gawd. So, you can tell the person: "I'm divorced." This means, once

ازدواج نکردی اوه عجب بنابراین، می توانید به فرد بگویید: "من طلاق گرفته ام." این بدان معناست که یک بار

again, your marriage has finished. Bye-bye. You can say: "I'm happily divorced", which

دیگر ازدواج شما به پایان رسیده است. خداحافظ. می توانید بگویید: "من با خوشحالی طلاق گرفتم"،

means this was a good thing for you. Bye-bye. You can say you're recently divorced, this

یعنی این برای شما خوب بود. خداحافظ. می توانید بگویید که اخیراً طلاق گرفته اید، این

means it happened not too long ago. It's not telling if it's a good thing or a bad thing,

بدان معناست که این اتفاق نه چندان دور پیش افتاده است. خوب یا بد بودن آن را مشخص نمی کند،

but the person knows that it's a new situation.

اما فرد می داند که این یک موقعیت جدید است.

People can also be separated. Now, "separated" is one step away from being divorced. So,

افراد را نیز می توان از هم جدا کرد. حالا «جدایی » یک قدم با طلاق فاصله دارد. بنابراین،

let's say that you and your husband or you and your wife were fighting a lot, not really

بیایید بگوییم که شما و شوهرتان یا شما و همسرتان خیلی دعوا می‌کردید،

having a happy marriage, a lot of people choose to separate. So this means they live in different

واقعاً ازدواج خوشبختی نداشتید، بسیاری از مردم جدایی را انتخاب می‌کنند. بنابراین این بدان معناست که آنها در

rooms, different houses, different cities, and they try to continue their relationship.

اتاق های مختلف، خانه های مختلف، شهرهای مختلف زندگی می کنند و سعی می کنند رابطه خود را ادامه دهند.

So, they're not yet divorced, but they're separated.

بنابراین، آنها هنوز طلاق نگرفته اند، اما آنها از هم جدا شده اند.

Of course, if you've never been married and you aren't married, you would be single. I'm

البته اگر تا به حال ازدواج نکرده اید و ازدواج نکرده اید مجرد خواهید بود. من

single. Okay. And there's another term that we use a lot for maybe tax purposes or to

مجرد هستم. باشه. و اصطلاح دیگری وجود دارد که ما از آن برای اهداف مالیاتی یا

help us explain to people what's happening, although you never have to, we have an expression

کمک به ما برای توضیح دادن به مردم استفاده می کنیم، اگرچه هرگز مجبور نیستید، ما

in a lot of countries called "common-law". So it says: "We are common-law." Common-law

در بسیاری از کشورها اصطلاحی به نام "قانون مشترک" داریم. پس می‌گوید: «ما عرفی هستیم». قانون مشترک

means that you live together, you're in a relationship, and you're been living together

به این معناست که شما با هم زندگی می کنید، در یک رابطه هستید و مدت زیادی است که با هم زندگی می کنید

for quite a while. I think, legally, it's six months, but it could be six months to

. من فکر می کنم، از نظر قانونی، شش ماه است، اما می تواند شش ماه تا

a year. So, be careful, maybe you have a boyfriend or a girlfriend and you've been living with

یک سال باشد. پس مواظب باش شاید دوست پسر یا دوست دختری داری و شش ماه است که با آنها زندگی می کنی

them for six months. So, under the government's eyes-dunh-dunh-dunh-dunh-and they are brutal,

. بنابراین، در زیر نظر دولت -دونه-دونه-دونه-دونه-و آنها وحشیانه هستند،

you will become what's known as common-law.

شما تبدیل به چیزی خواهید شد که به عنوان قانون عادی شناخته می شود.

I've also seen one thing here that again, Ronnie-hello-has made a spelling mistake.

من همچنین یک چیز را در اینجا دیدم که دوباره رونی-سلام- یک اشتباه املایی داشته است.

Do you make spelling mistakes? I do. Let me just change something, here. This word: "seperated"

آیا غلط املایی می کنید؟ انجام میدهم. اجازه دهید من فقط چیزی را تغییر دهم، اینجا. این کلمه: "Seperated"

actually is spelt s-e-p-a-r-a-t-e-d, so always check your spelling, Ronnie.

در واقع به صورت s-e-p-a-r-a-t-e-d نوشته می شود، بنابراین همیشه املای خود را بررسی کنید، رونی.

If you have questions about this, you could ask people.

اگر در این مورد سوالی دارید، می توانید از مردم بپرسید.

But remember: What somebody does behind closed doors is their own business.

اما به یاد داشته باشید: کاری که کسی پشت درهای بسته انجام می دهد، کار خودش است.

And if you're really wondering why that person isn't married, why don't you think about it before asking them?

و اگر واقعاً تعجب می کنید که چرا آن شخص ازدواج نکرده است، چرا قبل از اینکه از او بپرسید به آن فکر نمی کنید؟

Maybe it'll make your life a little bit better.

شاید زندگی شما را کمی بهتر کند.

Toodles.

Toodles.