Learn English Vocabulary...with a tree!

Hey, there. I'm Ronnie. This is a piece of wood. It's really nice for pretending to play

سلام. من رونی هستم. این یک تکه چوب است. برای تظاهر به بازی

baseball or, I don't know, making a shelf. It's also a homophone. This piece of wood,

بیسبال یا، نمی دانم، ساختن قفسه واقعاً خوب است. این هم یک هومفون است. این تکه چوب،

w-o-o-d, is the exact same pronunciation as a modal verb, w-o-u-l-d. So, it's very confusing

w-o-o-d، دقیقاً همان تلفظ یک فعل معین، w-o-u-l-d است. بنابراین، بسیار گیج کننده است

because we want to say w-o-o-d. W-o-o-d, you like to play baseball with me, but actually

زیرا می خواهیم بگوییم w-o-o-d. W-o-o-d، دوست داری با من بیسبال بازی کنی، اما در

the pronunciation is the same as this wood. So, you're going to learn some homophones.

واقع تلفظش مثل این چوب است. بنابراین، شما می خواهید چند همفون یاد بگیرید.

And the really cool thing about this is you're going to learn about one of my favourite things

و نکته جالب در مورد این این است که شما در مورد یکی از چیزهای مورد علاقه من

in the world, trees. Trees are amazing. And you're going to learn English and about trees

در جهان، درختان، یاد خواهید گرفت. درختان شگفت انگیز هستند. و در همان درس زبان انگلیسی و درختان

in the same lesson. The value of this lesson, it's just outrageous, really, when you think

را یاد خواهید گرفت. ارزش این درس ، واقعاً ظالمانه است، وقتی به

about it.

آن فکر می کنید.

So, let's learn English with some trees, or one tree. Badly drawn. I didn't draw this.

بنابراین، بیایید انگلیسی را با چند درخت یا یک درخت یاد بگیریم. بد کشیده شده من اینو نکشیدم

I don't know how to draw. Somebody else drew this. It wasn't me. And I definitely love

من بلد نیستم نقاشی کنم یکی دیگه اینو کشیده من نبودم و من قطعاً

trees a lot, and I do live in a tree, so this is actually my house, and these are the parts

درختان را بسیار دوست دارم، و در یک درخت زندگی می کنم، بنابراین این در واقع خانه من است، و اینها قسمت

of my house. The outside part of the bottom of the tree is called "bark". We'll get to

های خانه من هستند. قسمت بیرونی کف درخت را «پوست» می گویند.

that later. The big brown, usually brown part of the bottom of the tree is called a "trunk".

بعداً به آن خواهیم رسید. قسمت بزرگ قهوه ای و معمولاً قهوه ای پایین درخت را "تنه" می گویند.

We have "leaves", which is the plural of "leaf". Hold on. Look at the spelling, here. This

«برگ» داریم که جمع «برگ» است. صبر کن. به املای آن نگاه کنید، اینجا.

is crazy. So, in singular, we say "leaf", L-E-A-F. But, when we make it plural, we have

این دیوانه است. پس در مفرد می گوییم «برگ»، ل-ا-ا-ف. اما، وقتی آن را جمع می کنیم،

to change the "f" to a "v" and add "es". And this is just really crazy that English does

باید "f" را به "v" تغییر دهیم و "es" را اضافه کنیم. و این واقعاً دیوانه کننده است که انگلیسی این کار را انجام می دهد

this. People who made English before said, "So, let's spell it L-E-A-F", or in other

. افرادی که قبلاً انگلیسی می‌گفتند، می‌گفتند: «پس بیایید آن را L-E-A-F بنویسیم» یا به

words, K-N-I-F-E, K-N-I-F-E. But, when we make it plural, let's just not put an "es"

عبارت دیگر K-N-I-F-E، K-N-I-F-E. اما، وقتی آن را جمع کردیم، فقط یک "es"

or an "e" or an "s", let's just change it and put a "v" and then an "e" and an "s" as

یا "e" یا "s" قرار ندهیم، فقط آن را تغییر دهیم و یک "v" و سپس یک "e" و یک "s"

well. So, "leaf" becomes "leaves". And yeah, the spelling's a little bit mental, but hey,

نیز قرار دهیم. . پس «برگ» به «برگ» تبدیل می شود. و بله ، املا کمی ذهنی است، اما هی،

we're learning English and there's a lot more. The large part of the tree that grows out

ما در حال یادگیری زبان انگلیسی هستیم و چیزهای بیشتری وجود دارد. قسمت بزرگی از درخت را که

of the trunk is called a "branch", and the trunk is the base of it. And then we have

از تنه بیرون می‌زند، «شاخه» می‌گویند و تنه پایه آن است. و سپس ما

"roots". Roots are in... Under the grounds, and they stabilize the tree. Sometimes roots,

"ریشه" داریم. ریشه ها در... زیر زمین هستند و درخت را تثبیت می کنند. گاهی اوقات ریشه ها

you can see them on the ground, you can flip over them. I've done that. I flipped over

را می توانید روی زمین ببینید، می توانید آنها را ورق بزنید. من این کار را کرده ام. قبلاً

a root before. When we cut the tree... You killed the tree. We can get wood from it,

یک ریشه را ورق زدم. وقتی درخت را بریدیم... تو درخت را کشتی.

as I showed you, and larger pieces before we actually cut it into slices. It's called

همانطور که به شما نشان دادم می‌توانیم از آن چوب و قطعات بزرگ‌تر را قبل از اینکه آن را به صورت ورقه‌ای برش دهیم، تهیه کنیم. به

a "log". So, the basic anatomy of a tree, we have leaves, leaf, branch, trunk, the roots,

آن "log" می گویند. بنابراین، آناتومی اصلی یک درخت ، برگ، برگ، شاخه، تنه، ریشه

and the bark.

و پوست درخت است.

Now, the cool thing about this is that when they were making English language, they were

حالا نکته جالب این است که وقتی داشتند زبان انگلیسی می‌ساختند

like, "Oh, let's have some fun with trees, and let's take verbs and nouns and give them

، می‌گفتند: "اوه، بیایید با درختان خوش بگذرانیم، و افعال و اسم‌ها را برداریم و همان کلمه را به آنها بدهیم

the same word, but let's make them completely different from a tree." So, they did this,

، اما آنها را کاملاً متفاوت از یک درخت." پس

first of all. "Bark" is a verb, and it's what dogs do. Now, I'm not sure if dogs have their

اول از همه این کار را کردند. "Bark" یک فعل است و این کاری است که سگ ها انجام می دهند. حالا من مطمئن نیستم که سگ ها

own language, and it's interesting that dogs kind of understand other languages, because

زبان خودشان را دارند یا نه، و جالب است که سگ ها به نوعی زبان های دیگر را می فهمند، زیرا

my dog speaks English and understands Japanese, which I think is pretty cool, but he barks.

سگ من انگلیسی صحبت می کند و ژاپنی را می فهمد، که به نظر من خیلی باحال است، اما او پارس می کند.

So, my dog barks at everyone. So, "bark" is a verb, and this is what dogs speak. Dogs

بنابراین، سگ من به همه پارس می کند. پس «پارس» یک فعل است و این چیزی است که سگ ها می گویند. سگ ها

speak "cat", say "meow", and dogs bark.

"گربه" صحبت می کنند، "میو" می گویند و سگ ها پارس می کنند.

Next one, we have a "log". So, if you are a Star Trek, not Wars, okay? Star Trek fan,

مورد بعدی، ما یک "log" داریم. بنابراین، اگر شما یک Star Trek هستید، نه Wars، خوب است؟ طرفدار پیشتازان فضا،

you're going to know that in the narrative they say, "Captain's log, Stargate, it's 42."

خواهید دانست که در روایت می گویند: "کاپیتان سیاهه، دروازه ستارگان، 42 است."

And a "captain's log" is a journal, so this is something for a boat, a captain can be

و "دفتر کاپیتان" یک مجله است، بنابراین این چیزی برای یک قایق است، یک کاپیتان می تواند

on a spaceship because they exist, or a boat, and a log is basically a journal of their

در یک سفینه فضایی باشد زیرا آنها وجود دارند، یا یک قایق، و یک سیاهه اساسا دفتر خاطرات سفر آنها است

travels. Now, the funny thing is "log" is also slang for "turd", and you can see by

. حالا نکته خنده دار این است که "لگ" به اصطلاح عامیانه "تورد" هم هست و شما با

my picture - I do this picture - that a turd is a piece of poo, okay? So, it's usually

عکس من - من این عکس را انجام می دهم - می بینید که تور یک تکه پو است، خوب؟ بنابراین، معمولاً

a large piece of poo, maybe you go to the toilet, like, "Wow, who dropped the log in

یک قطعه پوف بزرگ است، شاید شما به توالت بروید، مثلاً "وای، چه کسی کنده چوب را در توالت انداخته است

the toilet?" We're not talking about a piece of wood here, this is a big poo or a big jobby

؟" ما در اینجا در مورد یک تکه چوب صحبت نمی کنیم، این یک پوف بزرگ یا یک کار بزرگ است

that someone has put in the toilet, and it's funny, okay?

که یک نفر در توالت گذاشته است، و خنده دار است، باشه؟

Let's go right to this one. "Wood" is also a homophone. As I said, we have this word,

بیایید مستقیم به این یکی برویم. «وود» هم یک هومفون است. همانطور که گفتم، ما این کلمه

"wood", O-U-L-D, and we try our hardest to say all of these letters, well, you like something,

"چوب"، O-U-L-D را داریم و تمام تلاشمان را می کنیم که همه این حروف را بگوییم، خوب، شما چیزی را دوست دارید،

but actually you don't have to, you can just say "wood" as a modal verb. "Would you like

اما در واقع مجبور نیستید، فقط می توانید "چوب" را بگویید. یک فعل وجهی "

a hamburger?" Okay? "Wood" is a homophone.

همبرگر میل داری؟" باشه؟ "وود" هموفون است.

As a noun in slang, "wood" means an erection. For men, obviously, we more say "morning wood",

به عنوان اسم در زبان عامیانه، «چوب» به معنای نعوظ است. برای مردها مشخصاً ما بیشتر می گوییم «چوب صبح»،

so a man could wake up in the morning and say, "I have a morning wood, darling", and

بنابراین مرد می تواند صبح از خواب بیدار شود و بگوید: «چوب صبح دارم عزیزم» و

this means that he has an erection. So, "wood" has very wonderful, wonderful connotations

این یعنی نعوظ دارد. بنابراین، "چوب " مفاهیم بسیار شگفت انگیز و

at the same time.

در عین حال شگفت انگیزی دارد.

Another homophone we have is "root", in the singular, is the homophone of the way that

هم‌آوای دیگری که داریم «ریشه» است، در مفرد، هم‌آوای راهی است که

we take on a highway. There's a very famous highway in America called Route 66, but the

در بزرگراه می‌رویم. یک بزرگراه بسیار معروف در آمریکا به نام Route 66 وجود دارد، اما

spelling, without the "s", is exactly the same. So, R-O-U-T-E is the exact same as R-O-O-T.

املای آن بدون "s" دقیقاً یکسان است. بنابراین، R-O-U-T-E دقیقاً همان R-O-O-T است.

"Root" also has its meaning of its own. It's the bottom part of your teeth, which can make

«ریشه» نیز معنای خاص خود را دارد. این قسمت پایین دندان شما است که می تواند

sense, or the bottom part of your tooth. You might have to go to the dentist and have a

منطقی باشد یا قسمت پایین دندان شما. ممکن است مجبور شوید به دندانپزشک بروید و

root canal. It's very expensive, okay? And a root canal means that there's a problem

کانال ریشه داشته باشید. خیلی گرونه، باشه؟ و کانال ریشه به این معنی است که

with the roots of your teeth. So, trees have roots and so do our teeth. "Root" also means

ریشه دندان شما مشکل دارد. پس درختان ریشه دارند و دندان های ما هم همینطور. «ریشه» نیز به

the source, origin, or basic cause of something. So, you might hear somebody say, "The root

معنای منشأ، منشأ یا علت اصلی چیزی است. بنابراین، ممکن است از کسی بشنوید که می گوید: "

of all evil is money", and you're like, "But a tree has roots. Why? It just has a different

ریشه همه بدی ها پول است" و شما مانند " اما درخت ریشه دارد. چرا؟ معنای دیگری دارد

meaning." What is the root of your problem? This means what's hidden underground that

." ریشه مشکل شما چیست؟ این بدان معناست که آنچه در زیر زمین پنهان است و

we can't see that's causing this problem. So, this is kind of a fun word.

ما نمی توانیم ببینیم این مشکل را ایجاد می کند. بنابراین، این یک نوع کلمه سرگرم کننده است.

A "trunk" is the back storage compartment of a car. Now, when I was writing this, I

"تنه" محفظه ذخیره سازی پشت خودرو است. حالا، وقتی داشتم این را می‌نوشتم، می‌گفتم

was like, "This seems very, very formal to call it a storage compartment", but it is.

: «این خیلی خیلی رسمی به نظر می‌رسد که آن را یک محفظه ذخیره‌سازی بنامیم»، اما اینطور است.

So, if you've got some crap, you open it, you put it in the trunk, you close it, you're

بنابراین، اگر مقداری مزخرف دارید، آن را باز می کنید، می گذارید در صندوق عقب، می بندید، کارتان تمام می

done. Famous for dead bodies, that's where you put them. You don't put them in the front

شود. معروف به اجساد مرده، آنجاست که آنها را می گذارید. شما آنها را در صندلی جلو قرار ندهید زیرا در این

seat because then you'll see. Stick them in the trunk. Interestingly enough, too, in the

صورت خواهید دید. آنها را در صندوق عقب بچسبانید. جالب اینجاست که در

UK, they don't call it a trunk, they call it a boot. And trees don't have boots, so

انگلستان به آن صندوق عقب نمی گویند، به آن چکمه می گویند. و درختان چکمه ندارند، بنابراین

we're not going there. Hold on, people from the UK. We'll do that in the next lesson.

ما به آنجا نمی رویم. صبر کنید، مردم بریتانیا. در درس بعدی این کار را انجام خواهیم داد.

"Branch" is a local office of a larger corporation. So, if we have a wonderful corporation called

"شعبه" یک دفتر محلی یک شرکت بزرگتر است. بنابراین، اگر یک شرکت فوق العاده به نام

engvid.com, wonderful, by the way. If you've never seen it, engvid.com, okay? We can say

engvid.com داشته باشیم، اتفاقاً فوق العاده است. اگر هرگز آن را ندیده اید، engvid.com، باشه؟ می‌توانیم بگوییم

the Toronto branch of engvid, and you think it's a tree, but you can think of it like

شعبه تورنتو engvid، و شما فکر می‌کنید این یک درخت است، اما می‌توانید به آن فکر

the trunk is the main part and then the branch are the other offices that emanate from the

کنید که تنه قسمت اصلی است و سپس شعبه ، دفاتر دیگری هستند که از

one main corporation. That'll work. And this is always fun, "leaf". So, the leaf is a noun,

یک شرکت اصلی سرچشمه می‌گیرند. این کار خواهد کرد. و این همیشه سرگرم کننده است، "برگ". بنابراین، برگ یک اسم است

it's a beautiful green or blue or red thing that grows off of a tree, and we can use this

، یک چیز سبز یا آبی یا قرمز زیبا است که از درخت رشد می کند، و ما می توانیم از آن

as a verb. And if you read the sentence, "I leaf through magazines", do you remember magazines?

به عنوان فعل استفاده کنیم. و اگر جمله "من مجله ها را ورق می زنم" را بخوانید ، آیا مجلات را به خاطر می آورید؟

When you went to the doctor's office or the dentist's office, there are these wonderful

وقتی به مطب دکتر یا مطب دندانپزشکی رفتید، این

pieces of pictures and glossy things you don't need, and you can look at them and leaf through

تکه های فوق العاده از تصاویر و چیزهای براق وجود دارد که به آنها نیاز ندارید و می توانید به آنها نگاه کنید و ورق

them. So, if you leaf through a book, it means that you kind of... You don't actually read

بزنید. بنابراین، اگر کتابی را ورق بزنید، به این معنی است که شما آن را نمی

it, you just look at it and pretend to read it, make sure it's not upside down, because

خوانید، فقط به آن نگاه می کنید و وانمود می کنید که آن را می خوانید، مطمئن شوید که وارونه نیست، زیرا

that's a dead giveaway that you're not actually reading something. But if you leaf through

این یک هدیه مرده است که شما در واقع چیزی نمی خوانید اما اگر چیزی را ورق

something, it means you look at it quickly. This is my notebook, okay? Magazines are done

بزنید، به این معنی است که سریع به آن نگاه می کنید. این دفترچه من است، باشه؟ مجله‌ها

now because everyone just stares at their phones, but you're staring at your phone now

اکنون تمام شده‌اند، زیرا همه فقط به تلفن‌های خود خیره می‌شوند ، اما شما اکنون در حال تماشای آن به تلفن خود خیره شده‌اید

watching this, so keep on concentrating. Do not pick up that magazine, it does not exist.

، بنابراین به تمرکز خود ادامه دهید. آن مجله را نگیرید، وجود ندارد.

So, we can leaf through a magazine and we can put a leaf in... Not on, but a leaf in

بنابراین، می‌توانیم یک مجله را ورق بزنیم و می‌توانیم یک برگ در آن بگذاریم... نه روی، بلکه یک برگ

the table because we need a bigger table. Let me explain. Growing up, I had a family,

در جدول، زیرا به میز بزرگ‌تری نیاز داریم. بگذار توضیح بدهم. وقتی بزرگ شدم، خانواده داشتم

we ate dinner, and we ate dinner at a table. I know that's shocking, but it's true. And

، شام خوردیم و شام را پشت یک میز خوردیم. می دانم که تکان دهنده است، اما حقیقت دارد. و

we had four people, we sat around the table, ate, that was fun. Sometimes other people

ما چهار نفر داشتیم، دور میز نشستیم، غذا خوردیم، این جالب بود. گاهی اوقات افراد دیگری

would come to our house and the table wasn't big enough for our guests, so we had to expand

به خانه ما می آمدند و میز به اندازه کافی برای مهمانان ما بزرگ نبود، بنابراین مجبور شدیم

the table. Pulled one side, pulled the other side, and then we put this other piece of

میز را بزرگ کنیم. یک طرف را کشید، طرف دیگر را کشید و بعد این تکه

wood in the middle, voila, we have a bigger table. This piece of wood that extended the

چوب دیگر را وسط می گذاریم، voila، یک میز بزرگتر داریم . این تکه چوبی که میز را طولانی کرد

table, guess what it's called? It's called a leaf. So, my parents would say, "Okay, put

، حدس بزنید اسمش چیست؟ به آن برگ می گویند. بنابراین، والدینم می‌گفتند: "خوب

the leaf in the table, we need a bigger table." So, it's an extension of the table. Be careful

، برگ را در میز بگذار، ما به یک میز بزرگتر نیاز داریم." بنابراین، این گسترش جدول است.

with your prepositions at this point. If they said, "Hey, Ronnie, can you put the leaf on

در این مرحله مراقب حروف اضافه خود باشید. اگر آنها گفتند: "هی، رونی، می توانی برگ را

the table?" I would have to go to the tree outside and get a leaf and put it on the surface

روی میز بگذاری؟" من باید به درخت بیرون می رفتم و یک برگ می گرفتم و آن را روی سطح یا بالای آن قرار می دادم

or on top of it. So, be careful with prepositions. If you have to put the leaf in the table,

. بنابراین، مراقب حروف اضافه باشید. اگر مجبورید برگ را در جدول قرار

you're - whoop - extending the table, but if you put something on, like the book, it's

دهید، میز را گسترش می دهید، اما اگر چیزی مانند کتاب را روی آن قرار دهید،

going to be on top of something, on the surface of it.

روی چیزی قرار می گیرد، روی سطح آن.

So, I really love this one. This one's fun because it helps you remember two things.

بنابراین، من واقعا این یکی را دوست دارم. این یکی سرگرم کننده است زیرا به شما کمک می کند دو چیز را به خاطر بسپارید.

First of all, leaves, this crazy spelling, and it really is going to help you remember

اول از همه، این املای دیوانه وار برگ می زند، و واقعاً به شما کمک می کند

this verb. So, in the present tense, we have "I leave tomorrow", but remember, if we have

این فعل را به خاطر بسپارید. بنابراین، در زمان حال، «فردا را ترک می کنم» داریم، اما به یاد داشته باشید، اگر

"he", "she", or "it", you have to make it plural, with an "s". So, you have to say, "He leaves

«او»، «او» یا «آن» داریم، باید آن را با یک «s» جمع کنید. بنابراین، شما باید بگویید: "او

tomorrow." Look at that, that's the same word. So, the leaf leaves tomorrow, it's going to

فردا می رود." نگاه کن، این همان کلمه است. بنابراین، برگ فردا می رود، می

drop. You can now make as many wonderful jokes about leaving, and leaves, and trees as you

ریزد. اکنون می‌توانید هر تعداد که می‌خواهید درباره رفتن، و برگ‌ها و درختان جوک‌های شگفت‌انگیز بسازید

would like, but let me leave you with my personal favourite from grade three. I'm going to make

، اما اجازه دهید من مورد علاقه شخصی خود را از کلاس سه برایتان بگذارم. می روم مثل درخت می سازم و می روم

like a tree and leave.

.